مطالبه تخصصی میخواهیم نه عمومی!
میثم مهدیار، پژوهشگر و استاد دانشگاه میگوید : یکی از نیازهای ما در فرهنگ مطالبهگری این است که مطالبه تخصصی داشته باشیم. چون برخی از مطالبات واقعی نیست و براساس شایعاتی بوجود آمده که در فضای رسانهای مطرح شده است و هنوز صحت و سقم آن مشخص نیست. متأسفانه ما به ندرت با مطالبه تخصصی برخورد میکنیم...
مطالبه تخصصی میخواهیم نه عمومی!
میثم مهدیار، پژوهشگر و استاد دانشگاه میگوید یکی از نیازهای ما در فرهنگ مطالبهگری این است که مطالبه تخصصی داشته باشیم. چون برخی از مطالبات واقعی نیست و براساس شایعاتی بوجود آمده که در فضای رسانهای مطرح شده است و هنوز صحت و سقم آن مشخص نیست. متأسفانه ما به ندرت با مطالبه تخصصی برخورد میکنیم.
اما این مطالبه تخصصی به چه معنا است و اساساً چرا باید مطالبات به شکل تخصصی مطرح شود و آیا این منافاتی با طرح مطالبات عمومی ندارد؟
مهدیار در پاسخ به این سؤالات میگوید: «تخصصی به این معنا است که ما دقیقاً بدانیم از چه کسی و یا چه نهادی مطالبه کنیم و به جای معلولها به سراغ علتها برویم و برای حل علتها مطالبه کنیم تا اینکه درگیر معلولها باشیم. موضوع مهم شکلگیری فرهنگ مطالبهگری است. فرهنگ مطالبهگری ما نسبت به مشکلات نحیف است و هنوز قوی نشده. مثلاً یک تغییر و تحولی در بودجه کشور رخ میدهد که بر میزان دریافتی گروهی از بازنشستگان تأثیر میگذارد. خب تعدادی هم متضرر میشوند. اما به جای اینکه نوک پیکان مطالبهگری به سمت نهاد تصمیمگیر برود، به سمت مسئولانی نشانه میرود که سهم و نقشی در این تصمیمگیری ندارند درحالیکه باید از نهاد دیگری این مطالبات پیگیری شود.»
او با بیان اینکه با توجه به شرایط تاریخی، تلاطمها و تحولات فرهنگی که جامعه ایران با آن همواره روبهرو بوده است، مطالبهگر بودن طبیعی است، میگوید: «ما همه مطالبهگر هستیم، اما اینکه تا چه اندازه به اهداف خود میرسیم هم مهم است. بههرحال یک مطالبه عمومی مطرح است اما باید در دل این مطالبه عمومی، یک مطالبه تخصصی هم جریان داشته باشد. آنچه بیشتر دیده میشود، مطالبات پراکندهای است که در میدانهای اجتماعی مطرح میشود. از اینکه دقیقاً چه چیزی میخواهیم و چگونه باید بخواهیم و البته چقدر امکان برآورده شدن آن وجود دارد هم اطلاع زیادی نداریم.»
مهدیار درباره اینکه چطور میتوان این مطالبه تخصصی را در جامعه بوجود آورد هم اینطور توضیح میدهد: «مطالبه تخصصی نیازمند مراکز و اندیشکدههای راهبردی است تا اندیشمندان آن طرح مسأله کنند. هماکنون بین نیازهای مردم با زبان سیاستهای روزمره فاصله وجود دارد و ما دارای اندیشکدههای قوی نیستیم. پس مطالبات هم به مطالبات کور تبدیل شده و معمولاً به نتیجه نمیرسند و روی هم انباشت میشوند. بنابراین برای اینکه بخواهیم مطالبات ما به نتیجه برسد، باید این اندیشکدههای راهبردی تقویت شود.»
میثم مهدیار، پژوهشگر و استاد دانشگاه میگوید یکی از نیازهای ما در فرهنگ مطالبهگری این است که مطالبه تخصصی داشته باشیم. چون برخی از مطالبات واقعی نیست و براساس شایعاتی بوجود آمده که در فضای رسانهای مطرح شده است و هنوز صحت و سقم آن مشخص نیست. متأسفانه ما به ندرت با مطالبه تخصصی برخورد میکنیم.
اما این مطالبه تخصصی به چه معنا است و اساساً چرا باید مطالبات به شکل تخصصی مطرح شود و آیا این منافاتی با طرح مطالبات عمومی ندارد؟
مهدیار در پاسخ به این سؤالات میگوید: «تخصصی به این معنا است که ما دقیقاً بدانیم از چه کسی و یا چه نهادی مطالبه کنیم و به جای معلولها به سراغ علتها برویم و برای حل علتها مطالبه کنیم تا اینکه درگیر معلولها باشیم. موضوع مهم شکلگیری فرهنگ مطالبهگری است. فرهنگ مطالبهگری ما نسبت به مشکلات نحیف است و هنوز قوی نشده. مثلاً یک تغییر و تحولی در بودجه کشور رخ میدهد که بر میزان دریافتی گروهی از بازنشستگان تأثیر میگذارد. خب تعدادی هم متضرر میشوند. اما به جای اینکه نوک پیکان مطالبهگری به سمت نهاد تصمیمگیر برود، به سمت مسئولانی نشانه میرود که سهم و نقشی در این تصمیمگیری ندارند درحالیکه باید از نهاد دیگری این مطالبات پیگیری شود.»
او با بیان اینکه با توجه به شرایط تاریخی، تلاطمها و تحولات فرهنگی که جامعه ایران با آن همواره روبهرو بوده است، مطالبهگر بودن طبیعی است، میگوید: «ما همه مطالبهگر هستیم، اما اینکه تا چه اندازه به اهداف خود میرسیم هم مهم است. بههرحال یک مطالبه عمومی مطرح است اما باید در دل این مطالبه عمومی، یک مطالبه تخصصی هم جریان داشته باشد. آنچه بیشتر دیده میشود، مطالبات پراکندهای است که در میدانهای اجتماعی مطرح میشود. از اینکه دقیقاً چه چیزی میخواهیم و چگونه باید بخواهیم و البته چقدر امکان برآورده شدن آن وجود دارد هم اطلاع زیادی نداریم.»
مهدیار درباره اینکه چطور میتوان این مطالبه تخصصی را در جامعه بوجود آورد هم اینطور توضیح میدهد: «مطالبه تخصصی نیازمند مراکز و اندیشکدههای راهبردی است تا اندیشمندان آن طرح مسأله کنند. هماکنون بین نیازهای مردم با زبان سیاستهای روزمره فاصله وجود دارد و ما دارای اندیشکدههای قوی نیستیم. پس مطالبات هم به مطالبات کور تبدیل شده و معمولاً به نتیجه نمیرسند و روی هم انباشت میشوند. بنابراین برای اینکه بخواهیم مطالبات ما به نتیجه برسد، باید این اندیشکدههای راهبردی تقویت شود.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه