7 توصیه «بنیاد دفاع از دموکراسی ها» به سران کاخ سفید درباره اغتشاشات اخیر در ایران
رونویسی بایدن از دست مشاوران ترامپ
عماد هلالات
روزنامه نگار
نقش ایالات متحده امریکا درایجاد فشار حداکثری و تحریم از یک سو و اغتشاشات از سویی دیگر امری کاملاً واضح و مبرهن است. رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در دانشگاه افسری امام حسن مجتبی (ع) در ارتباط با تحولات اخیر کشور در تاریخ یازدهم مهرماه سال جاری فرمودند: «این اغتشاش برنامهریزی داشت؛ این اغتشاش برنامهریزی شده بود. اگر قضیه این دختر جوان هم نبود، یک بهانه دیگری درست می کردند برای اینکه امسال در اوّل مهر به دلیلی که عرض خواهم کرد، در کشور ناامنی درست کنند، اغتشاش درست کنند. چه کسی این را برنامهریزی کرده؟ بنده به صراحت می گویم این برنامهریزی کار امریکا، کار رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی و دنبالهروهای آنهاست؛ نشستهاند برنامهریزی کردهاند. عَمَله و مزدوران و حقوقبگیران آنها، بعضی از ایرانیهای خائن هم که در بیرون از کشور هستند، به اینها کمک کردند.»
رهبر معظم انقلاب در ادامه میفرمایند: بعضیها تا ما میگوییم «فلان حادثه را دشمن خارجی ایجاد کرده»، روی این کلمه «دشمن خارجی» کأنّه حسّاسیت دارند؛ تا می گوییم «آقا! این کار، کار خارجیها بود، کار دشمنان خارجی بود»، فوراً سینه سپر می کنند برای دفاع از سازمان جاسوسی امریکا یا صهیونیستها! انواع تحلیل را، انواع لفّاظیهای مغالطهآمیز را وسط می کشند برای اینکه اثبات کنند که نه، پای خارجیها، دست خارجیها در این قضیه وجود نداشته. در دنیا خیلی اغتشاشات به وجود میآید؛ خب شما نگاه کنید در اروپا، در فرانسه، هر چند وقت یک بار یک اغتشاش مفصّل در خیابان های پاریس به راه میافتد؛ من سؤال می کنم که آیا سابقه دارد رئیسجمهور امریکا و مجلس نمایندگان امریکا از اغتشاشگران حمایت بکنند؟ آیا سابقه دارد که پیام بفرستند که ما در کنار شما هستیم؟ آیا سابقه دارد که رسانههای جمعی وابسته به سرمایهداری امریکا و دولت امریکا و مزدوران آنها مثل متأسفانه بعضی از دولت های منطقه، از جمله دولت سعودی، به راه بیفتند برای اینکه از اغتشاشگر حمایت بکنند؟ چنین چیزی سابقه دارد؟ سابقه دارد که اعلان کنند ما فلان سختافزار و فلان نرمافزار اینترنتی را در اختیار اغتشاشگران قرار می دهیم تا بتوانند با هم راحت ارتباط برقرار کنند و کارشان را دنبال کنند؟ چنین چیزی در هیچ جای دنیا، در هیچ یک از کشورها سابقه دارد؟ امّا اینجا اتّفاق افتاد؛ نه یک بار، نه دو بار، بارها و بارها. خب، چطور شما دست خارجی را نمیبینید؟ چطور انسان هوشمند احساس نکند که پشت صحنه این حوادث دست های دیگری درکارند؟
سیاست های دیگری درکارند؟
در همین زمینه بنیاد دفاع از دموکراسی که یک بنیاد کاملاً صهیونیستی فعال در امریکا است ضمن اعتراف به دست داشتن امریکا در اغتشاشات اخیر از دولت این کشور میخواهد که فشار حداکثری در حوزه تحریم و حمایت حداکثری از اغتشاشات داشته باشند.
در گزارش این بنیاد آمده است که: ما قبلاً توصیه کردهایم که دولت بایدن به «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی و «حمایت حداکثری» از اغتشاشات ایران ادامه دهد و این شامل کنارهگیری از مذاکرات برای احیای توافق هستهای 2015 ایران، جهت اجرای پروژه حمایت از اغتشاشگران است که تظاهرات میکنند و این میتواند منجر به منزوی کردن دولت ایران در سازمانهای بینالمللی باشد. اما اقداماتی کوتاه تر از این گامهای گستردهتر وجود دارد که میتوان بلافاصله انجام داد.
بنیاد دفاع FDD در ادامه گزارش خود به اقدامات کوتاه مدت برای حمایت از اغتشاشگران و تحریم ملت ایران پرده برمیدارد و میگوید: 1- دولت امریکا در حال حاضر تمام اختیارات قانونی و سیاسی لازم برای شرکت در یک کمپین هدفمند جهت شناسایی افراد مسئول فوت خانم امینی و همچنین مسئولان ایرانی را که با اغتشاشگران مبارزه کردند در سراسر ایران دارد. (توصیه به پروژه تحریم مسئولان ایرانی) در همین زمینه و در راستای منویات همین بنیاد خزانهداری امریکا اسامی چندین نفر از جمله وزیر ارتباطات و وزیر کشور ایران را در فهرست تحریمها قرار داده است.
در بیانیه وزارت خزانهداری امریکا، با طرح ادعاهای اثباتنشده آمده است: «امروز دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری ۷ مقام از دستگاههای امنیتی و حکومتی ایران را بهدلیل قطع دسترسی اینترنت و خشونت ادامهدار علیه شرکتکنندگان در تظاهراتهای مسالمتآمیز پس از مرگ غمانگیز مهسا امینی ۲۲ ساله- که با ادعای پوشیدن حجاب نامناسب دستگیر شد و تحت بازداشت پلیس امنیت اخلاقی جان باخت- در فهرست تحریمها قرار میدهد. قبل از آن هم در تاریخ 31 شهریور وزارت خزانهداری امریکا پلیس امنیت اخلاقی ایران را به «خشونت علیه زنان» متهم کرده و آن را در فهرست تحریمها قرار داده است.امریکا در این بیانیه، بدون اشاره به هیچ مستنداتی پلیس امنیت اخلاقی را بابت مرگ خانم «مهسا امینی» مسئول دانسته است.
مطابق این بیانیه، وزارت خزانهداری علاوهبر این، هفت نفر از مقامهای ارشد سازمانهای امنیتی ایران، شامل پلیس امنیت اخلاق، وزارت اطلاعات و امنیت، نیروی زمینی ارتش، نیروی مقاومت بسیج و نیروی انتظامی ایران را نیز در فهرست سیاه مربوط به دفتر کنترل داراییهای خارجی این وزارتخانه قرار داده است.همچنین این بنیاد از دولت امریکا میخواهد که حتی افراد و شخصیتهای نظامی و امنیتی و مسئولان دولتی در استانها و شهرستان ها را در لیست تحریمی خود قرار دهد. این بنیاد در گزارش خود میگوید:دولت امریکا میتواند حتی فرماندهان نظامی شهرهای کوچک تر را که شاهد اعتراضات و اغتشاشات هستند، هدف تحریم خود قرار دهد. کاندیداهای احتمالی این تحریم میتوانند شامل فرماندهان لشکر در دیواندره، سقز، بابل و بوکان باشند. واشنگتن همچنین میتواند کاربرد بالقوه تحریمها را علیه مقامات سیاسی محلی که احتمالاً روابط خود را با واحدهای نظامی و امنیتی در حوزه قضایی خود مانند فرمانداران حفظ کردهاند بررسی کند و آنها را هم در لیست تحریمی خود قرار دهند.
اما این بنیاد نه تنها به امریکا توصیه میکند که شخصیتهای مختلف را تحریم کند، بلکه از امریکا میخواهد که حوزههای دیگر شامل فروش نفت، تجارت بینالملل و همچنین بلوکه کردن داراییهای ایران در کشورهای اروپایی و سایر کشورها را بررسی کند.
در ادامه این بنیاد به دولت امریکا توصیههای میان مدت و بلندمدت جهت فشار حداکثری به ایران میدهد؛
1- واشنگتن باید با فشار بر حذف یا محکوم کردن جمهوری اسلامی از سازمانهای بینالمللی و در عین حال فشار بر متحدان خود برای قطع یا کاهش روابط دیپلماتیک دوجانبه، به سمت انزوای سیاسی جمهوری اسلامی حرکت کند. در چهار دهه گذشته بارها و بارها بوده است که کشورهای اروپایی سفرای خود را از تهران فراخواندهاند. از این رو، مجموعه تظاهراتها، بیانیهها و موارد دیگر از سوی متحدان امریکا مورد استقبال است، اما میتوان کارهای بیشتری انجام داد. دلیلی وجود ندارد که پس از فوت خانم امینی به ایران اجازه داده شود که کرسی خود را بدون هزینه در کمیسیون وضعیت زنان در سازمان ملل حفظ کند.
علاوهبر این، واشنگتن میتواند با شرکای خود برای حمایت از تأسیس یک نهاد تحقیقی، طبق توصیه دبیرکل سازمان عفو بینالملل، «توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد» برای جنایات ارتکاب یافته براساس قوانین بینالملل همکاری کند.
2- با توجه به اینکه سرعت و چرخه تحولات داخلی به این زودیها در ایران کاهش نمییابد، دولت بایدن باید برای افزایش حمایت خود از معترضان ایرانی تلاش کند و بایدن و سایر مقامات بلندپایه امریکا با استفاده از تجربیات ترامپ در جریان اعتراضات 2018 و 2019 میتوانند بشدت از رسانههای سنتی (تلویزیون و ماهواره) و اجتماعی حمایت کنند تا جایگاه اغتشاشگران را تقویت کنند و به آنها یادآوری کنند که واشنگتن در کنار آنها ایستاده است. هرچه مقامات امریکایی بیشتر اسامی افرادی مثل خانم مهسا امینی را ذکر کنند، مردم ایران بیشتر متوجه خواهند شد که وضعیت اسفناک آنها نادیده و فراموش نشده است.
3- اعضای کنگره میتوانند و باید به مجموعه نامهها، قطعنامهها، توئیتها و بیانیههای ارائه شده در حمایت از مردم ایران ادامه دهند و در عین حال بهدنبال شفافسازی یا بهبود سیاست امریکا باشند. شنیدن سیاست حقوق بشر دولت امریکا در قبال ایران، میتواند کمک کننده باشد.
4- دولت باید از تلاشها برای دسترسی اغتشاشگران به اینترنت بدون فیلتر از طریق ماهواره حمایت کند. از آنجایی که اغتشاشگران به طور فزایندهای به اینترنت، برنامههای کاربردی رسانههای اجتماعی و ارتباطات سیار برای سازماندهی اعتراضات و به اشتراک گذاشتن کلیپها به اینترنت متکی هستند، امریکا باید فضای اینترنت آزاد را برای اغتشاشگران ایجاد کند.
5- آخرین دور تحریمهای وزارت خزانهداری علیه شبکههای پتروشیمی و نفت تهران، این امیدواری را ایجاد میکند که حداقل واشنگتن ممکن است به سمت اجرای بیشتر مجازاتهای تحریمی که به ارث برده بود و تا همین اواخر تصمیم گرفته بود که از بین برود، حرکت کند. از ماه مه، وزارت خزانهداری این جریمهها را علیه شبکههای حامی تولیدکنندگان، تأمینکنندگان مالی و حملکنندگان نفت و پتروشیمی ایران به میزان زیادی افزایش داده است. در حالی که این اقدامات برای کسب امتیازات هستهای ایران یا ایجاد تغییر در رفتار کافی نبوده است، تمرکز بیشتر بر صادرات پتروشیمی ایران با توجه به اهمیت آنها حیاتی است.
6- ایالات متحده و بسیاری از شرکای بینالمللی آن قابلیتهای سایبری قابل توجهی دارند که میتوان از آنها برای کمک به معترضان استفاده کرد. واشنگتن علاوهبر هدف قرار دادن سیستمهای فرماندهی و کنترل تهران از خارج، میتواند به معترضان در تلاشهایشان برای حرکت از قدرت خیابانی به قدرت ضربتی کمک کند. در حال حاضر، اغتشاشگران در تداوم جنبش خود علیه رژیم با چالشهایی مواجه هستند. اعتصابات کارگری در حال حاضر در مؤسسات آموزشی سراسر ایران ادامه دارد، اما به آرامی به سمت بخش خدمات پیش میرود. کارگران بخشهای استراتژیک، مانند بخش انرژی، اکنون تهدید به اعتصاب میکنند. اخلال در عملیات این بخشهای کلیدی میتواند به نیروی کار بسیار مورد نیاز کمک کند و رژیم را تهدید کند. این نوع اعتصابات همان طور که رژیم شاه را در سال 1978 و 1979 از پای درآورد میتواند انقلاب ایران را هم از پای درآورد.واشنگتن و شرکای آن احتمالاً از طریق سیگنالها و تصاویری که احتمالاً از طریق اپوزیسیون ایران با معترضان به اشتراک گذاشته میشود، اطلاعاتی در اختیار دارند. به طور خاص، اگر پایگاهها و پاسگاههای فرماندهی بسیج، سپاه و نیروهای امنیتی موضوع نظارت باشد، اطلاعات مربوط به اعزام نیرو از این مواضع میتواند برای معترضان ایرانی مفید باشد.
سخنرانی 11 مهر رهبر معظم انقلاب در دانشگاه امام حسن مجتبی(ع) گواهی بر نقش بیبدیل امریکا و رژیم صهیونیستی در ایجاد اغتشاشات اخیر بود. بنیاد صهیونیستی دفاع از دموکراسی ضمن برشمردن نقش امریکا در این اغتشاشات توصیههای مختلفی برای ادامه حمایت و تحریم ایران به دولتمردان امریکا میدهد.
نگاهی به سناریوهای مخرب ایالات متحده برای افزایش فشار بر کرملین
امریکا در تنگنای نظم جدید بینالملل
عابد اکبری
کارشناس مسائل اروپا
هفته گذشته، پوتین سند الحاق چهار منطقه اشغالی اوکراین (لوهانسک، دونتسک خرسون و زاپوریژیا) به روسیه را امضا کرد. در مراسمی به همین منظور، رؤسای جمهور این جمهوریهای خودخوانده در مناطق اشغالی اوکراین نیز حضور داشتند و عنوان کردند مایلند کرملین آنها را بهعنوان استانهایی از پهنه روسیه به رسمیت بشناسد.
این مراسم را باید براساس عکسهای موفقیتآمیز اجتماعی از رهبران (پوتین و رؤسایجمهور خودخوانده) و سخنرانی تهییجآمیز پوتین تفسیر کرد. پوتین مایل بود نشان دهد نه فقط در جهان تنها نیست، بلکه جمعی از رهبران تازهنفس به دور او حلقه زدهاند. همچنین سخنرانی او کاملاً نشان میدهد تهاجم اوکراین یک جنگ نمادین است و اوکراین فقط زمین بازی شرق و غرب در فصل گذار از نظم بینالمللی یکجانبهگرایانه امریکا به قطبهای قدرت چندگانه در جهان است. او بازهم به موضوع «گسترش کثیف ناتو به شرق» اشاره داشت و عنوان کرد روسهراسی غرب چیزی جز نژادپرستی نیست، روسیه تمدن بزرگی است که هزار سال دوام آورده و بازهم ادامه خواهد داشت. او همچنین به بحث هستهای شدن جنگ و بحران انرژی پرداخت که در جای خود در ادامه بحث خواهد شد. در گفتههای او، روسیه مهاجم نیست، بلکه در دفاع از خود به تهاجم اوکراین روی آورده است.
اوکراین، امریکا و دیگر کشورهای غربی، الحاق چهار بخش از اوکراین را «نقض قوانین بینالمللی» خواندند. این موضوع تا حدودی باعث افزایش سطح درگیری در جنگ شد و به تلاشهای غربی برای تنگتر شدن حلقه انزوای جهانی کرملین دامن زد. زلنسکی عنوان کرد طرح آزادسازی مناطق تحت اشغال روسیه را با فرماندهان کل ارتش اوکراین در نظر دارد. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، روبرتو متسولا، رئیس پارلمان اروپا و اورسلا فوندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا، شماری از افرادی بودند که به موضوع واکنش نشان دادهاند و اعلام کردند آنها هرگز الحاق غیرقانونی چهار منطقه دیگر اوکراین را بهرسمیت نخواهند شناخت. ضمن اینکه طبق قوانین بینالمللی چنین مسألهای کاملاً مخالف منطق قانون بینالملل است. گروه هفت و ناتو نیز اعلام کردند که این الحاق را بهرسمیت نمیشناسند. با وجود این، روسیه در حال برگزاری مراسم جشن بزرگ خیابانی در برابر کاخ کرملین بود. درعین حال، وضعیت داخلی روسیه برای جهان نگرانکننده توصیف شد. در پایان سپتامبر پوتین عنوان کرد که در حدود سیصد هزار نیروی ذخیره را برای جنگ در اوکراین فرا خواهند خواند. به گفته رئیس سابق سازمان اطلاعات امریکا، دیوید پترائوس، «شکستهای پوتین در اوکراین موجب شده است او وارد موقعیت برگشتناپذیر شود.» همین مسأله در موارد مشابه منجر به افزایش تصمیمات غیرمنطقی رهبران، افزایش سطح درگیری و اعمال خشونت بیشتر میشود. در بخش انرژی خواهیم دید امریکا وارد سناریوهایی مخرب برای افزایش فشار بر کرملین شده است.
وضعیت نفت و انرژی و چشمانداز آن
در همان مراسم الحاق چهار جمهوری، پوتین با انتقاد از امریکا و بریتانیا، آنها را مسئول بحران انرژی در اروپا دانست و تصریح کرد واشنگتن و لندن، اتحادیه اروپا را مجبور کردند از روسیه گاز نخرد، همچنین روسیه امریکاییها را متهم به اعمال خرابکاری بهجای تحریمهای بیفایده کرد. پوتین انفجارهایی را که به خط لوله نورداستریم صدمات جدی وارد کرده بود و موجب نشت گاز در دریا شد به امریکاییها نسبت داد و گفت بهنظر میرسد که فقط به تحریم علیه روسیه اکتفا نکردهاند و در دریای بالتیک در مسیر خط لوله گاز نورداستریم در حال اقدامات تروریستی هستند.
همزمان گفتوگوهایی برای نشست آتی اوپکپلاس انجام شد. روسیه بهدلیل ترس از رکود اقتصاد جهانی و افزایش قیمت دلار، کاهش تولید روزانه یک میلیون بشکهای تولید نفت اوپک پلاس را پیشنهاد داد که با حمایت عربستان برای جبران رکود قیمت و ذخایر نفتی همراه شد.
*معنای خرابکاریها در دریای بالتیک و کاهش تولید نفت
با آغاز خرابکاریها میتوان دریافت اگر این اقدامات به امریکاییها برگردد، نه فقط آنها تصمیم دارند مانع ارتباط آلمان و روسیه در بحث انرژی باشند که قبل از این نیز انتفاع خود را از موضوع در دوران ترامپ اعلام کردند ، بلکه خشونت جنگ و سویههای جدید آن بهسمت افزایش رویارویی امریکا و روسیه برود. بنابراین، امریکا از کمک تسلیحاتی و راهبردی میدانهای نبرد در اوکراین، درحال گسترش زمین بازی علیه روسیه است. روسیه نیز این اقدامات را بیپاسخ نخواهد گذاشت و اقدامات خرابکارانه سرگردان در سراسر جهان علیه مواضع دو کشور را بهتدریج شاهد خواهیم بود. درعین حال، آلمان دیگر نمیتواند از گاز روسیه عملاً استفاده کند و این فشارهایی بیش از اندازه تحمل به آلمان وارد خواهد کرد. به گفته بسیاری از ناظران، آلمان باید برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم دیگری وارد بازی وساطت بین اوکراین و روسیه شود.در بحث کاهش نفت اوپکپلاس باید گفت برخی از ناظران عنوان کردهاند مشکل اروپا نفت نیست، گاز است که با توجه به این که بحث اوپکپلاس، بهمعنای کاهش تولید انرژی است، خود اعمال فشار بیشتر به بازار را به همراه خواهد داشت، در حالی که به گفته الی گرانمایه، تولید میتوانست مقداری از فشار جهانی بر بازارهای آسیایی را کاهش دهد و در نتیجه بخشی از عرضه به اروپا برسد.
جنگ هستهای
در همان مراسم الحاق چهار جمهوری، پوتین عنوان کرد امریکا، بعد از حوادث جنگ جهانی دوم و حملات امریکا به هیروشیما و ناکازاکی، کشورهای ژاپن، کره جنوبی و آلمان را همچنان در اشغال خود نگه داشته است. او بار دیگر تهدید کرد از سلاح هستهای در جنگ اوکراین استفاده خواهد کرد.
*معنای کاربرد تسلیحات هستهای در جنگ اوکراین
روسیه درصدد به چالش کشیدن نظام بینالملل، نظم موجود، کارایی سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد، تغییر توازن قوا و ایجاد موازنه دلخواه خود بهشیوهای نامتقارن است. نباید راهبردهای جنگی روسیه را بهسادگی آنچه روی نقشه از درگیری در اوکراین و اشغال دیده میشود، تفسیر کرد. در میدان، روسیه چندان موفق عمل نکرده است. با ورود حامیان اوکراین به جنگ، بسیاری بر این باورند که ورق حتی ممکن است علیه روسیه برگردد، بنابراین، آنچه روسیه درحال انجام است، از ابتدا به شکل هواپیماربایی یازده سپتامبری در غرب ظاهر شده است. قرار نیست این هواپیماربایی تمام حساسیتهای غرب را نشانه بگیرد، بلکه در اندازه محدود خود منجر به بازنگریهایی در مورد قدرت روسیه خواهد شد. همانگونه که پس از یازده سپتامبر توجه بسیاری در غرب به اسلام معطوف شد، حال به روسیهای توجه خواهد شد که شوروی نیست و آن لباس اضافی کمونیستی را ندارد و روسیهای خالص است، مشابه با امریکای هژمون خالص. هدف پوتین امروز نیست، فردای روسیه و بجا گذاشتن میراث است، بنابراین، نقطه هدف، ذهنیت و تفکر مردم در غرب است، نه مناطق جغرافیایی اوکراین. روسیه با این نگاه از هستهای شدن جنگ ابایی ندارد و باید دید از دید روسیهای که امروز حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل دارد و از آن استفاده میکند، امروز هیروشیما و ناکازاکی چه شرایطی دارند و آیندگان چگونه حوادث را خواهند خواند.
*واکنشها به تهدید هستهای روسیه
تهدید هستهای، از ابتدای جنگ مطرح بود، اما واکنشهای گسترده اخیر همراه با نوعی نگرانی جدی شدن مسأله است. کشورهای نزدیک به روسیه، از جمله چین و هند مسائل را با انعطاف و احتیاط نگاه میکنند. چین به روسیه و اوکراین هشدار داد نگذارید جنگ از کنترل خارج شود که بهنظر میرسد کمتر کسی در جهان موافق تهدیدات پوتین است. بسیاری از ناظران بر این باورند که تهدید هستهای نوعی تهدید بازدارنده برای ایجاد هراس و پیشگیری از حملات همهجانبه نظامیان تحت امر کییف است که در حال حاضر توانستهاند موفقیتهایی را برای بازپسگیری مناطق داشته باشند. تهدیدات پوتین میتواند به خاطر این مسأله باشد که کرملین با سنجش اوضاعی که در جنگ اوکراین شاهد بود، بر این باور است که حتی اگر بتواند بهصورت محدود از سلاح هستهای استفاده کند، احتمالاً اروپا و امریکا همانند هفت ماه گذشته، سری برای درد کردن ندارند و وارد این جنگ هستهای نخواهند شد. با وجود این، ینس استولنبرگ، دبیرکل ناتو تصریح کرد روسیه باید بداند ورود به جنگ هستهای «مطلقاً غیرقابلقبول» است و به طورکلی، با تغییر ماهیت درگیری موجب تغییر شرایط خواهد شد و پوتین باید بداند جنگ هستهای هیچ برندهای ندارد و هرگز نباید بهعنوان گزینهای در پیش گرفته شود. پاپ نیز در دوم اکتبر رو به پوتین عنوان کرد «این مارپیچ فزاینده خشونت و کشتار را متوقف کنید» و از زلنسکی درخواست داشت برای گفتوگوهای صلحِ جدی بازتر عمل کند. پاپ همچنین از جامعه بینالمللی خواست از همه ابزارهای دیپلماتیک برای پایان بخشیدن به جنگ استفاده کند و تمامی تهاجم هفت ماه را بهعنوان تراژدی بزرگ و دهشتناک و تهدید هستهای پوتین پوچ خواند. اظهارات این مقام مذهبی غربی به جنگ، حاکی از وجود نگرانی مردمی از تهدید هستهای و تلاش برای خنثیسازی این ترس و واهمه مردمی است.در جبهههای جنگ، روسیه ناگزیر شد نیروهای خود را از شهر لیمون اوکراین که منطقهای بسیار کلیدی برای روسیه محسوب میشود، بیرون بکشد. لیمون در هزار مایلی جنوب شرق خارکیف و دومین شهر بزرگ اوکراین محسوب میشود. نیروهای اوکراینی با یک ضدحمله از خلال رودخانه اسکیل وارد عمل شدند و توانستند مناطق اشغالشدهای را که در ماه سپتامبر گرفته شده بود بازپس بگیرند. لیمون یک دروازه حملونقل کلیدی و مقر مهم در خط مقدم روسیه برای ارتباطات زمینی و لجستیک این کشور محسوب میشد. برخی ناظران بر این باورند که حال اوکراین میتواند پیشتر رفته و احتمالاً با ورود به منطقه اشغالشده لوهانسک که یکی از چهار ناحیهای که روسیه در روز جمعه به خود الحاق کرد، آن را بازپس بگیرد.
پناهجویی اوکراینیها در اروپا
درحال حاضر جمعیت آلمان با هجوم پناهجویان اوکراینی به گونهای بیسابقهای رکورد زده و به بیش از هشتاد و چهار میلیون نفر رسیده است. به نظر نمیرسد اروپا بتواند با تبعات جنگ اوکراین کنار بیاید. درعین حال، برلین تصمیم گرفته است که اجازه اقامت دائم برای مهاجران را تسهیل کند. این درحالی است که پناهجویی اوکراینیها تبعات جمعیتشناختی جدی برای آینده آلمان خواهد داشت که البته پس از جنگ جهانی دوم، آلمانیها با آن ناآشنا نیستند و آن عدم توازن شمار زنان و مردان خواهد بود. طبق قانون اخیر اوکراین، مردان اوکراینی که توانایی جنگیدن دارند، نباید از کشور خارج شوند و باید به جبهههای جنگ با روسیه اعزام شوند. این مسأله موجب پناهجویی دو برابری زنان اوکراینی درمقایسه با مردان در اروپا شده است.