- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آرای روحانی و رئیسی در آینه آمار
گزارش رسمی وزارت کشور از تجمیع کل آرا، انتخاباتی ریاست جمهوری به تفکیک استان ها منتشر شد
فرناز حسنعلیزاده
وزارت کشور جدول تجمیعی کل آرای دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در داخل و خارج کشور را منتشر کرد. بنا بر این جدول، تعدا کل آرای مأخوذه 41 میلیون و 366 هزار و 85 رأی بوده است که از این تعداد یک میلیون و 200 هزار و 931 رأی یعنی 9/2 درصد آرا باطل شده است. از میان 40 میلیون و 165 هزار و 154 رأی صحیح، حسن روحانی 23 میلیون و 636 هزار و 652 رأی، سید ابراهیم رئیس الساداتی 15 میلیون و 835 هزار و 794 رأی، سید مصطفی آقا میرسلیم 478 هزار و 267 رأی و سید مصطفی هاشمیطبا 214 هزار و 441 رأی کسب کردند. بیشترین تعداد آرای اخذ شده در استانهای تهران با 6 میلیون و 214 هزار و 591 رأی، استان خراسان رضوی با 3 میلیون و 456 هزار و 382 رأی و استان اصفهان با 2 میلیون و 587 هزار و 975 رأی بوده است.
کمترین تعداد آرای اخذ شده به استان ایلام با 341 هزار و 436 رأی تعلق دارد. حسن روحانی در 23 استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، اصفهان، البرز، ایلام، بوشهر، تهران، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، سیستان و بلوچستان، فارس، قزوین، کردستان، کرمان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان، گیلان، لرستان، مازندران، هرمزگان و یزد رأی اول را به دست آورده است.
سید ابراهیم رئیسی نیز رأی نخست 8 استان قم، مرکزی، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، زنجان، سمنان و همدان را کسب کرد.
حسن روحانی و سید ابراهیم رئیسی هر دو بیشترین رأیشان را در استان تهران کسب کردند. آرای حسن روحانی در پایتخت 4 میلیون و 45 هزار و 357 رأی و آرای رئیسی یک میلیون و 918 هزار و 390 رأی بوده است. بالاترین میزان آرای مصطفی میرسلیم و مصطفی هاشمی طبا نیز در این استان کسب شده است.
از مجموع 168 هزار و 422 رأی صحیح در خارج از کشور، حسن روحانی با کسب 135 هزار و 976 رأی در رتبه نخست ایستاد و سهم ابراهیم رئیسی از این سبد 30 هزار و 890 رأی بود.
بیشترین فاصله آرای حسن روحانی و ابراهیم رئیسی در استان تهران با 2 میلیون و 126 هزار و 967 رأی است و روحانی دو برابر رئیسی رأی کسب کرده. روحانی همچنین در استانهای سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، البرز و گیلان بیش از دو برابر رئیسی رأی به دست آورده است.
در سیستان و بلوچستان فاصله رأی روحانی و رئیسی 561 هزار و 192 رأی، در آذربایجان غربی 556 هزار و 429 رأی، در البرز 441 هزار و 557 رأی و در استان گیلان با 600 هزار و 471 رأی است.
آرای روحانی در استان کردستان، بیش از سه برابر آرای رئیسی و 312 هزار و 664 رأی بوده است. این در حالی است که بیشترین فاصله رأی در استانهایی که ابراهیم رئیسی رأی نخست را به دست آورده، متعلق به خراسان رضوی با 465 هزار و 685 رأی است که تنها یک سوم از آرای روحانی در آن استان بیشتر است.
نزدیکترین آرای حسن روحانی و ابراهیم رئیسی در استان مرکزی است که با اختلاف 241 رأی، رئیسی رأی اول را دارد. کمترین تعداد آرای اخذ شده در استانها، صندوق رأی هاشمی طبا در کهگیلویه و بویراحمد با 614 رأی بود. تعداد آرای باطله در هر 31 استان همچنین در خارج از کشور از تعداد مجموع آرای مصطفی میرسلیم و مصطفی هاشمی طبا بیشتر بوده است. بیشترین تعداد آرای باطل شده نیز به استان تهران با 138 هزار و 359 رأی تعلق دارد.
بررسی مطالبات سینماگران از دولت جدید در میزگرد «ایران»
دولت ،کاسبان توقیف فیلمها را مهار کند
نرگس عاشوری
در قرار دو ساعتهای که برای نشست در روزنامه ایران داریم سر خط همه صحبتها از گلایه و انتقاد تا تعریف و تمجید؛ رجوع به فضای مناظرات انتخاباتی است. از بحث فیلمهای توقیفی گرفته تا تغییر و اصلاح ساختار پوسیده شورای پروانه ساخت و نمایش، از بازگشایی خانه سینما تا مشارکت مؤثر اصناف در مجامع و مراکز تصمیمگیری، از اعتماد بین سینماگران و مدیران تا واسپاری امور به خود اهالی سینما حسن مطلع تمام صحبتها فضای شکل گرفته در انتخاباتی است که پشت سر گذاشتیم؛ انتخاباتی که سینماگران با وجود نقدها و گلایهها، بهعنوان الگوهای مرجع حضوری مؤثر در جلب مشارکت مردمی داشتند. رجوع چند باره به این فضا به تنهایی گواه آن است که چقدر اهالی سینما خواستار عنصر تعیینکننده در رقابت کاندیداهای ریاست جمهوری در مناظرات انتخاباتی برای مقابله با جریانهای مخالف هستند؛ «شجاعت» تعبیری که سینماگران حاضر در این نشست یعنی فرشته طائرپور، همایون اسعدیان و محسن امیر یوسفی از بیان و گفتار حسن روحانی در مناظرات انتخاباتی دارند و میتوان آن را نخستین و مهمترین خواسته اهالی سینما از مدیران سینمایی عنوان کرد. شجاعت و شفافیتی که اگر قرین تدبیر شود میتوان امید داشت پس از سالها ریاضت، نوبت رضایت به اهالی سینما هم برسد؛ سینماگرانی که از آغاز دولت یازدهم بهعنوان مهمترین سرمایههای اجتماعی دولت در مقاطع مختلف حتی اجتماعی و سیاسی از نه گفتن به یارانهها تا انتخابات مجلس و ریاست جمهوری نقش مؤثری در ترغیب مردم به حضور فعالانه در تعیین سرنوشت خودشان داشتند. اگر چه طی این 4 سال فرهنگ اولویت دولت نبود و عمده فعالیت دولت بر رسیدن به ثبات اقتصادی و سرانجام رساندن برجام متمرکز شد اما سینماگران با درک شرایط زمانه هیچگاه حمایت خود را از دولت دریغ نکردند. حال نوبت آن رسیده تا پاسخی مناسب به خواستههایی داده شود که همچنان در حد توقع و انتظار باقی مانده است. اگرچه سینماگران این مشارکت و همدلی را پاسخی هوشیارانه به درک شرایط جامعه عنوان میکنند و از این بابت دولت را بدهکار خود نمیدانند اما بهعنوان جامعه فرهنگی کشور همچون اقشار مختلف جامعه حقوق و مطالباتی از دولت دارند که توقع میرود در دومین دوره دولت تدبیر و امید بیپاسخ نماند. برای شنیدن این مطالبات با این سه فیلمساز گفتوگو کردهایم که ماحصل آن را در ادامه میخوانید:
دوره دوم دولت اعتدال را با انبوهی از مطالبات فرهنگی و هنری پیش رو داریم. دوره اول با همه نقاط ضعف و قوتش گذشت؛ دورهای که هم و غم دولت صرف ثبات اقتصادی و به سرانجام رساندن برجام شد و بالطبع در این شرایط، درست یا غلط برنامههای فرهنگی کمتر مورد توجه قرار گرفت. البته طبیعی است دولتی که میراثدار ویرانی شده است برای آواربرداری و سازندگی نیاز به زمان و فرصت دارد اما همین دولت به لحاظ عملکرد فرهنگی، با دولت پیشین متفاوت بود و اوضاع فرهنگی در دولت یازدهم با دولت دهم قابل قیاس نیست. پیش از مطرح کردن مطالبات اهالی سینما و توقعات و انتظارات برآورده نشده آنها، بد نیست صحبتمان را با اشارهای به همین تفاوت و دستاورد دولت دهم شروع کنیم.
فرشته طائرپور: مهمترین دستاورد دولت آقای روحانی در دوره اول انجام ندادن کارهایی بود که طی 8 سال قبل از ایشان شاهد وقوع شان بودیم و آسیب دیدیم. حذف این رفتارها به خودی خود یک امنیت نسبی روانی در حوزه سینما به وجود آورد که مغتنم بود. میشود گفتهاند همانطور که بر اثر صبر نوبت ظفر آید، بر اثر ریاضت هم نوبت رضایت آمده بود. گرچه کارهای خیلی بیشتری میتوانست در حوزه سینما انجام شود اما همدلی پیش آمده هم به خودی خود با ارزش بود. بخشی از کم توفیقیها قابل توجیه است و سینماییها درک میکنند که به خاطر همان اولویتهایی که اشاره کردید کارهای بزرگی انجام نشده است. امیدواریم در دوره دوم، ارتباط دولت با حوزه فرهنگ و هنر بیشتر شود. با استناد به نقل قول یکی از اهالی فرهنگ مبنی بر اینکه آقای روحانی به حوزه هنر نپرداخت ولی به فرهنگ پرداخت من هم معتقدم که دولت آقای روحانی احترام به فرهنگ را به جا آورد اما اقدامهای عملیاتی همچنان جزو مطالبات جدی ماست. این اتفاق هم زمانی میسر میشود که یک مشارکت و همدلی شبیه همان چیزی که در انتخابات شکل گرفت میان جامعه هنری و فرهنگی کشور با مدیریت دولتی پیش بیاید. این حوزه بیشتر از اینها به گردن دولت حق دارد. طی چهارسال گذشته حوزه فرهنگ نسبت به حوزههای دیگر مانند اقتصاد و امور بینالملل دستاورد کمتری داشت اما دیدید که در بزنگاه انتخابات، هنرمندان با آن هشیاری همیشگی شان، فارغ از سهمهای داشته و نداشته، برای مصلحتهای بزرگتر پا به میدان گذاشتند و به نحو چشمگیری تأثیرگذار بودند. نه کسی به آنها دستور داده بود و نه کسی از آنها برای این حضور دعوت کرده بود، بلکه به صورت خودجوش و خود خواسته و با احساس نگرانی نسبت به حال و آینده جامعه شان با شجاعت و ذکاوت به میدان آمدند. این مشارکت و حمایت فرصت مغتنمی را برای هر دولتمردی ایجاد میکند که فرهنگیتر و سنجیدهتر حرف بزند و عمل کند. سیاستمداران باهوش و دلسوز به این استعداد توجه میکنند. نه به این معنا که پاداشی به آن بدهند یا آن را ذخیرهای ماندگار برای خود به حساب بیاورند بلکه بیشتر متوجه بشوند که در تعامل سنجیده با این جریان میتوانند حال روحی جامعه را بهتر کنند. ببینید هیچ کس به اصغر فرهادی یاد نداد که از داخل ایران مراسم اسکار را چطور کارگردانی کند و جواب آدم بیفرهنگی مثل ترامپ و توهینی که به مسلمانان و ایرانیان کرد را به شکلی ماندگار در تاریخ بدهد. هیچکس به کارگردانان و نویسندگان و تهیهکنندگان و هنرپیشههای سینما ایران دستور نداد که چگونه در مجامع بینالمللی و بزنگاههای انتخاباتی صحبت کنند تا عزت بیافرینند؛ اما حاصل کار نشان میدهد که شعور اجتماعی و سیاسی این گروه، توأم با ظرافتهای اجرایی و نفوذ کلام چه امتیازی از جامعه میگیرد. فیلمسازان ما در همه سالهای بعد از انقلاب، بهترین سفرای فرهنگ کشور در دنیا بودهاند و توانستهاند خیلی از تصورات غلط و مغرضانه را از اذهان ملتها پاک کنند. تعاملی که در انتخابات این دوره به وجود آمد میتواند بهعنوان یک نقشه راه به مدیران کمک کند که چطور باید با اهالی فرهنگ و هنر رفتار کنند.
همایون اسعدیان: قبل از هر صحبتی لازم است یک نکته را یادآوری کنم هر گونه اظهار نظر من بهعنوان همایون اسعدیان نظر شخصی من است و نه نظر همایون اسعدیان رئیس هیأت مدیره خانه سینما و شورای صنفی نمایش. مطالبه خانه سینما از دولت هم توسط هیأت مدیره طی یک نشست مطبوعاتی مطرح میشود.من به شخصه نه در چهار سال قبل انتظاری داشتم و نه در 4 سال بعد توقعی از مدیران سینمایی دارم اما با این حال در انتخابات از دولت حمایت کردم و بعد از این هم ادامه خواهد داشت. باور من این است که تصور بخش فرهنگ بهعنوان تافتهای جدا بافته از شرایط جامعه تصور خودخواهانهای است. وقتی مملکت در لبه پرتگاه قرار دارد اگر دولت این امنیت را بازگرداند و شرایط اقتصادی متعادلی ایجاد کند قطعاً در تمام حوزهها تأثیر خودش را خواهد گذاشت ولی اینکه تصور کنیم در بدترین شرایط اقتصادی و بحرانها و تحریمهایی که داشتیم و در شرایطی که در دنیا منزوی شده بودیم دولتی بیاید و بگوید که فرهنگ را پر و بال خواهم داد اصلاً نشدنی است و به اعتقاد من حرف گزافی است. اگر چه به اعتقاد من مظلومترین حلقه زنجیره دولتهای متمایل به اصلاحات و اصلاحطلبان حلقه فرهنگ است. هیچکس راجع به سیاستهای اقتصادی حرف نمیزند، کسی راجع به سیاستها و ارتباطاتی که قرار است در موازنه جهانی برقرار کنیم اظهارنظر نمیکند چون نه دانشش را دارند و نه اطلاعاتش را، اما همه راجع به فرهنگ و سینما و فیلم حرف میزنند و خودشان را متولی آن میدانند. یک فیلم که در اکران قرار میگیرد از صد جا به وزیر ارشاد فشار میآورند که وامصیبتا این فیلم چه شد، از صدها نهاد علمی بهداشتی و مذهبی انتقاد میکنند و همه خودشان را راجع به مسائل فرهنگی صاحبنظر میدانند اما هیچ کس راجع به سیاستهای وزارت نفت در اوپک حرف نمیزند چون اصلاً دانشش را ندارد. همچنان باورم این است و امیدوارم که دولت آقای روحانی یا هر دولتی که در آینده میآید اگر بتواند رونق اقتصادی و ثبات اقتصادی و امنیت روانی برای کشور ایجاد کند قطعاً سینما هم رونق میگیرد. مردم وقتی حالشان خوب باشد به سینما میروند و وقتی سینما رونق بگیرد شرایط فیلمسازی ما بهتر میشود. آن وقت در بخش سیاستها میتوانیم ورود کنیم و بگوییم که محدودیتهایمان چیست و فشارهایمان کدام است.
محسن امیر یوسفی: بحث آواربرداری و اقدامات مخرب مدیران فرهنگی دوره 8 ساله کاملاً درست است اما اینکه در این 4 سال چه اتفاقی افتاد باید بگویم هرچند این آوار بیشتر از قبل نشد ولی آواربرداری خوبی هم انجام نشد. هر چند در دوره آقای ایوبی شاهد اتفاقات مثبتی مثل شکلگیری گروه هنر و تجربه بودیم که جریانی را ایجاد کرد برای فیلمهایی که سالهای سال منتظر اکران بودند و حق اکران داشتند. قانونی غلط در سینمای ایران به وجود آمده بود که کسانی به خودشان اجازه میدادند یکسری از فیلمها را از اکران محروم کنند به این بهانه که نمیفروشند. با شکلگیری گروه هنر و تجربه امکان نمایش این فیلمها فراهم شد و فیلمسازان این گروه نگاه واقع بینانهتری به تماشاگر و مخاطب پیدا کردند. ولی متأسفانه در 4 سال گذشته و در این آواربرداری در حوزه فیلمهای توقیفی اتفاقی نیفتاد و نه تنها آمار این فیلمها کمتر نشد بلکه بیشتر هم شد. با وجود فشارهای روی دولت تا حدودی این اتفاق قابل درک است و سکوت فیلمسازانی که فیلمهایشان دچار مشکل شده بود هم به خاطر درک همین شرایط بود. الان هم شاهدیم که در دوره دوم دولت آقای روحانی مهمترین بحث حل مشکل فیلمهای توقیفی است، اما ایکاش عملکرد 4 ساله سازمان سینمایی در دوره قبل به گونهای بود که به جای اینکه مسأله اصلی دولت آقای روحانی در ابتدای دوره دوم حل فیلمهای توقیفی باشد، ساخت سینماهای جدید و رونق سینمایی و ایجاد بازار بینالمللی جدید مسأله اصلی بود. وقتی میگوییم مسأله حل مشکل فیلمهایی است که بخشی از آن توسط همین دولت به وجود آمده است به نظر من یعنی درجا زدن. ایکاش این تعداد فیلمهای توقیفی در این 4 سال به وجود نمیآمد و چنین ارثیهای به دولت جدید نمیرسید. با اکران این فیلمها خواهید دید که چه عمری از فیلمسازان هدر رفته است و دلایلشان برای اینکه یک فیلم روی پرده نیاید چقدر بچگانه بوده است. بخصوص درباره فیلمهایی که پروانه ساخت دارند. فیلمی که از اساس غیرقانونی ساخته شده است بحثش با توجه به درک شرایط فیلمساز متفاوت است اما ما داریم راجع به فیلمهایی صحبت میکنیم که پروانه ساخت و بعضاً حتی پروانه نمایش قانونی هم دارند و وقتی راجع به این فیلمها صحبت میکنیم من نگران این هستم که در پایان این 4 سال باز هم چنین ارثیهای برای مدیر بعدی نداشته باشیم.
ممیزی از بحثهای همیشگی است که همواره گریبانگیر دولتها بوده است آیا نمیشود بحث ممیزی را یک بار برای همیشه به شکلی سر و سامان داد؟
اسعدیان: اجازه بدهید این اتفاق را از منظر دیگری نگاه کنیم. اولاً برخی از فیلمهایی که آقای امیریوسفی اشاره کردند از دوره آقای شمقدری به دوره آقای ایوبی رسیده است و بعد هم به دوره مدیریت آقای حیدریان و ممکن است به دوره بعدی هم برسد. به اعتقاد من بحث را کلانتر کنیم و صرفاً به چند فیلم محدودش نکنیم. انتخابات امسال خیلی حرف داشت و برای من عجیب بود. قانون انتخابات میگوید که تا 24 ساعت قبل از انتخابات حق تبلیغات دارید و بعد از آن تبلیغات ممنوع است اما دنیای مجازی تمام این قوانین را زیر پا گذاشت. پنجشنبه پیش از انتخابات شاهد بودید که در فضای مجازی تبلیغات انتخاباتی ادامه داشت و حتی در روز انتخابات رأیدهندگان از برگه رأیشان عکس گرفته و در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند. پس قوانینی که زمانی قابل اجرا بود امروز دیگر کارکردش را از دست داده است، ممکن است در آییننامهها بیاید اما دیگر آن کارکرد را ندارد. در جلسهای که چند ماه پیش با آقای صالحی امیری داشتیم این مسأله را مطرح کردم که ما در وزارت ارشاد همچنان طبق قوانین و آییننامهای حرکت میکنیم که طی 30سال گذشته فقط ذرهای تصحیح شده است. با گذشتن از عصر آنالوگ و رسیدن به دیجیتال و دنیای مجازی امروز، اینکه بخواهیم سینما را به شکل سابق کنترل کنیم معنا ندارد.یک زمانی برای ساختن فیلمهای 35 میلیمتری باید از فارابی نگاتیو میگرفتیم و رساندن این فیلم به خارج معضلات بسیاری داشت. اما همین دو سال قبل فیلمسازی مثل داوودنژاد با موبایلش فیلم میگیرد و فیلمش در سینماها اکران میشود. در چنین عصری و با وجود سونامی فیلمسازان جوانی که اساساً به این قواعد پایبند نیستند باید شرایط را درک کنیم و نگاهمان را به سینما تغییر بدهیم. با تغییر اعضای پروانه ساخت و سپردن امور به آدمهای آسانگیرتر در شورای پروانه نمایش و کمتر کردن گرفت و گیرها، برای یک سال مشکل را حل کردهاید. با همین محدودیتها و سیاستهای موجود سینمای زیرزمینی رشد وسیعی میکند که به هیچ عنوان نمیشود جلوی آن را گرفت. من راهکار و ایدهای ندارم اما حرفم این است که معضل بعدی ما دیگر محدود به رفع توقیف فیلم آقای امیر یوسفی نیست بلکه ما با انبوهی از فیلمها مواجه خواهیم شد که تابع قوانین ما ساخته نمیشوند و مجبوریم به آنها تن بدهیم. من امیدوارم از طریق همین کمیته، دولت مشکل این چند تا فیلم را حل کند اما تدبیر فقط به رفع توقیف همین چند فیلم محدود نشود بلکه طرحی بیندیشند برای مدل جدید سینما که دارد میآید و عین ماهواره که ما مجبور شدیم به آن تن بدهیم و شبیه خیلی مسائل دیگر اتفاق نیفتد و بعد کاسه چه کنم به دست بگیریم.
فرشته طائرپور: آقای اسعدیان به اتفاقی که امسال در حوزه انتخابات و تبلیغات افتاد اشاره کردند که اتفاقاً به نظرمن هم مثال خیلی روشنی است. من به نکته دیگری در انتخابات امسال میخواهم اشاره کنم. آقای روحانی در بحثهای مناظرهای انتخابات این دوره خیلی تأثیر گذارتر از دوره قبل صحبت کردند و چهره جذاب تری از خود بهعنوان رئیس جمهوری به جامعه بخصوص جوانان نشان دادند. شاید بیشتر به دلیل شجاعتهایشان در بیان برخی واقعیتهای ناگفته مانده این اتفاق افتاد، به هرحال این چهرهای بود که در دوره قبل از ایشان کمتر دیده بودیم. شایدهم این شجاعت، واکنش طبیعی ایشان به عزم تخریب رقبا بود که هیچ خط قرمزی را رعایت نکردند و باعث شدند که ایشان هم البته با اعتدال و مراعات همیشگیشان از خط قرمزهای قبلی خود عبور کنند و صحبتهایی را مطرح کنند که حرف دل مردم بود و هیچ گاه از طریق رسانه ملی مطرح نشده بود و احتمالاً بعد از این هم مطرح نخواهد شد. من امیدوارم این شجاعت ادامه داشته باشد برای اینکه حوزه فرهنگ نیازمند یک بازنگری توأم با واقع بینی و سپس پشتیبانی شجاعانه است. در ایران نیز مانند همه جوامع صاحب صنعت سینما، فیلمسازان نخبگانی پیشرو هستند و ذهن شان جلوتر از جامعه حرکت میکند. آنها راههای حرکت صحیح مسئولان را بهتر از قشرهای دیگر جامعه میشناسند. شاید ممیزیها و محدودیتها باعث شده باشد که سرعت و قدرت عمل فیلمسازان کم شود اما فهم ذاتی آنها و هنرشان در طراحی هدف و آرمان از بین نرفته است. همین سونامی جوانان که آقای اسعدیان اشاره کردند که نه ابزاری را لازم دارد که از دولت بگیرد و نه اجازهای را واجب میداند که از دولت بگیرد نشان میدهد که یک جریان دیگری در راه است که میآید تا جلوداری کند. این جریان مثل هر جریان دیگر، خوبیهایی دارد و اشتباه هایی، اما تا وقتی تصورمان این است که بر اساس فرمولهای کهنه میتوانیم آنها و طرفداران شان را کنترل کنیم از آنها جا میمانیم. مثال آقای مهندس بهشتی درباره بیفایده بودن این روشها مثال خوبی است که میگوید انگار بخواهیم جلوی سیل، سیم خاردار بکشیم. باید در وزارت ارشاد نگاه روزآمدتری در شوراها و سیاستها به وجود بیاید و تعریفی که از حوزه فرهنگ میشود منطبق بر واقعیتهای روز باشد. امیدواریم این شجاعتی که موتور محرک دولت دوازدهم شده ادامه پیدا کند و بر احساس امنیت در جامعه بیفزاید. همین طور که آقای امیریوسفی اشاره کرد برخی فیلمهایی که بعد از چندین سال توقیف با نگرانی اکران شدند ثابت کردند که با نمایش آنها هیچ اتفاق منفی و خطرناکی در جامعه نمیافتد. بگذارند محصولات فرهنگی روی اندیشه جریانهای فشار و مأموران تخریب هم تأثیر بگذارد. تجربه کردهایم که این جریانها با استدلالهای منطقی و بحثهای اقناعی قانع نمیشوند و کار خودشان را میکنند ولی به هرحال روی نسل جدید آنها میشود تأثیر گذاشت. فرهنگ باید بیش از هر گروهی روی مخالفان خود کار کند. از نظر من وزیر ارشاد بعد از این باید حتی مسئولیت امنیت، مراقبت و هدایت فردی مثل تتلو را هم بر عهده خود بداند. این یک واقعیت است که در حوزه موسیقی و سینما و تئاتر کسانی حضور دارند که شاید ما کارهایشان یا شخصیتشان را نپسندیم ولی به احترام آن چند میلیون علاقهمندی که به هر دلیلی دارند نمیتوانیم وجودشان را نادیده بگیریم. چقدر خوب است که هر چیز در جای خودش قرار بگیرد و هر چیزی با آداب خودش رعایت شود. اگر در جامعه آنقدر آزادی باشد که هرکدام از اینها راه خودشان را با رعایت ملاحظات اجتماعی و اخلاقی پیدا کنند و ارتباط با مخاطب خودشان را برقرار کنند و دولتها هم از میان آنها نمونههای همشأن و همسو با خود را مورد توجه قرار دهند، دیگر با پدیدههای غیر متعارفی که در این دوره از انتخابات دیدیم شوکه نمیشویم. باید دولت نگاه روز آمدتر و بازتری نسبت به این جریانها و آدمها و تفکرها داشته باشد و بتواند با همان شجاعتی که در آستانه دولت دوازدهم جرقههایش زده شد به کارش ادامه دهد و در صدور مجوزها و بستر سازیهای فرهنگیاش قاطعتر عمل کند.
و پای مجوزهایی که میدهد بایستد.
طائرپور: بله پای مجوزهایش بایستد و اعتبار آن را بالا ببرد
امیر یوسفی: من البته مثل همه فیلمسازان توقیفی هیچوقت علاقهای به این عنوان نداشتم ولی اگر بخواهم از دید فیلمهای توقیفی نگاه کنم حرفهای شجاعانهای که آقای روحانی در مناظرات مطرح کردند مشابه حرفهای توقیفی سینمای ایران است. اگر از جنس سینمایی بخواهیم حرفهایشان را دستهبندی کنیم حرف آقای روحانی در مناظرات از جنس سینمای بدنه نبود، از جنس سینمای دولتی و سینمای تجاری هم نبود بلکه به شوخی باید گفت حرفهای سینمای توقیفی ایران بود. منظورم از توقیف در اینجا حرفهای خارج از عرف و صرفاً جنجالی و بیهدف نیست و گفتههای صریح و غیرمحافظه کارانهای است که در چارچوب قانون قصد اصلاح امور و هشدار دارد ولی از دید گروهی نباید گفته شود و توقیف میشود. حرفهای آقای روحانی در مناظرهها حرفهای 4 سال گذشته خودشان نبود حرفهایی بود که ممکن بود در هر جای دیگری که گفته میشد حتی با انتقاد رسانههای اصلاحطلبی مواجه شود که آن را تندروی یا عبور از یکسری اصول میدانستند اما واقعاً این واهمهها در دنیای جدید خیلی کودکانه است. صحبتهای آرام و دردمندانهای که کاملاً قانونی و با طی مراحل دریافت پروانه ساخت توسط فیلمسازان در فیلمهای توقیفی مطرح شده اگر شنیده نشود آخرین حرفهای مسالمت آمیزی است که گروهی از سینماگران میخواهند بگویند ولی بعد از آن جریانی میآید که طبق گفته آقای اسعدیان دیگر با کسی شوخی ندارد و این سیلی که خواهد آمد هر سدی را برخواهد داشت چیزی که البته آن هم شرایط ترسناکی نیست. همین مناظرههای ریاست جمهوری تا حد زیادی از جنس همین حرفهای فیلمهای توقیفی بود که دیدیم با چه استقبالی روبهرو شد و تأثیر مثبتی هم در جامعه گذاشت.
اسعدیان: یکی از شوخیهایی که آن موقع مطرح میشد همین بود که اگر فیلمهای انتخاباتی را که برخی از کاندیداها ساخته بودند ما ساخته بودیم به دلیل سیاه نمایی یا تشویش اذهان عمومی بیچارهمان میکردند. برخی از این فیلمها را اگر خارجیها میدیدند میگفتند ایران عجب کشور بدبختی است! فیلم آقای امیریوسفی که یکهزارم آنها را هم نشان نمیدهد. اتفاقاً وقتی شما گلوگاه را میبندید و ممیزی را وارد میکنید، سره و ناسره با هم قاطی میشود و این گونه مسیر را برای کسانی باز میکنید که به اعتقاد من به سینما نگاه ژورنالیستی دارند و میخواهند حرفهای سیاسی تندی بزنند که آن طرف هم خریدار دارد و در مقابل جلوی فیلمی مثل «آشغالهای دوست داشتنی» که اصلاً چنین نگاه و تاریخ مصرفی ندارد را میگیریم.
امیریوسفی: البته موضوع فیلمهای دیگر هم مطرح است. مثلاً «خانه پدری» آقای عیاری که باید در همان سال 92 که در جشنواره فجر حضور داشت به نمایش عمومی در میآمد، جشنوارهای که در آن زمان به من گفته شد مگر دوست نداری فیلمهای دوستانت اکران شود پس از حضور فیلم خودت صرفنظر کن! طوری که انگار فقط فیلم من مشکل سینمای ایران شده بود. ولی این راهکار حذف فیلم من هم نه تنها سودی برای فیلمهای دیگر حاضر در جشنواره نداشت، بلکه «خانه پدری»، «عصبانی نیستم»، «قصهها» و «رستاخیز» هم بعد از آن توقیف شدند. هر چند خوشبختانه مشکل «قصهها»حل شد ولی امیدوارم این چرخه باطل توقیف در دولت جدید دوباره تکرار نشود، من برای حل مشکل فیلمم در این سالها آنقدر در وزارت ارشاد رفتم و آمدم که میدانم ارشاد دو قسمت است؛ یک قسمت از صبح تا عصر برای اهالی سینما هستند ولی اتفاقات مهم ارشاد از عصر تا پاسی ازشب در اتاقهای در بسته میافتد. امیدوارم در آنجا تصمیمات خوبی گرفته شود و اگر قرار است کمیتهای شکل بگیرد ضمن حل مشکل فیلمهای توقیفی یک شورای صیانت از پروانه ساخت هم تشکیل دهد. به نظر من سالها به خودمان آدرس غلط دادهایم و اینقدر به پروانه نمایش تأکید کردهایم که فراموش کردهایم شرایطی هم در ابتدا وجود داشته به نام پروانه ساخت که بیقاعده به یک فیلم مجوز نداده است. به نظر من اگر چه سینما بسیار جدی است اما بعضی اوقات آنقدر یک فیلم را مهم میدانیم که فکر میکنیم تمام مرکز ثقل جهان را میشود با یک فیلم بهم زد. با یک فیلم نمیشود هیچ حکومتی را عوض کرد. درست است که سینما قدرت زیادی دارد اما نه آنقدر که مسبب چنین واهمه و توهمهایی شود. این تصور را گروهی برای سینما به وجود میآورند که من به آنها کاسبین توقیف میگویم.
از دولتی که دائم این ادعا را دارد که مدافع هنرمندان است این انتظار وجود دارد که امور را به دست هنرمندها بسپارد اما در قضاوت و داوری مثل شورای پروانه نمایش یا هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر، این امور به چهرههایی غیرسینمایی سپرده شده است. واقعاً نمیشود تمامی امور را به خود اهالی سینما و هنرمندان واگذار کرد؟
طائرپور: به هر حال بعضی از آنها بهعنوان نماینده تفکر مدیریت دولتی در شوراها و هیأتها حضور دارند و نمیشود گفت که بهتراست به طورکل نباشند با وجود محدودیتها و قدرت جریانهای موازی با وزارت ارشاد، امضای این افراد پای پروانههای ساخت و نمایش و... تا حدی ضمانت اجرایی مجوز را تضمین میکند. اشکال اینجاست که ما استانداردهای دوگانه داریم، به این معنا که برخی اوقات با عنایت به سازنده اثر راه را برای فیلم او باز میکنیم و فیلم مشابه دیگر از سازندهای که به اندازه اولی مورد توجه نیست مشمول این لطف نمیشود. مثلاً در حوزه طنز سیاسی که فیلم آقای امیریوسفی هم در همان حوزه قرار میگیرد یا فیلمهایی در ژانر سیاسی برای خیلی از فیلمسازان کارت سفید وجود دارد و فیلم شان میتواند خیلی از مسائل را بدون اعتنا به بازتابهای منفیاش در جامعه با جسارت مطرح کند در حالی که این میدان برای فیلمسازان دیگر باز نیست. از این دست فیلمها که یا اکران شدهاند یا بعضی از آنها در آستانه اکران هستند کم نداشتهایم. اما همزمان درمورد فیلمی که با مواضع فکری جریانهایی همخوانی ندارد سختگیری میشود. واقعیت این است که آدمهایی از بدنه سینما که وظیفه اصلیشان دفاع از تولیدات همکاران شان است و باید به خود فیلم نظر کنند نه فیلمساز، در این شوراها در اکثریت نیستند و برای اینکه بحثهای اقناعی را به نتیجه برسانند کار سختی را پیش رو دارند. مسأله دیگر این است که بجز حوزه سینمای کودک که با قشری بهعنوان مخاطب طرف هستیم که ممیزی برای آنها توجیه دارد، ما داریم این فیلمها را برای بزرگسالان جامعه میسازیم که با واقعیتهای خیلی شدیدتر از اینها مواجه هستند و نمیتوانیم آنها را از دیدن، شنیدن، فهمیدن و دانستن منع کنیم. این فیلمها بالاخره در جایی اکران میشوند و هرکس دوست دارد به تماشای آنها مینشیند و آنهایی هم که دوست ندارند میتوانند انتقاد کنند، مطلب بنویسند و برخوردهای فرهنگی با فیلم داشته باشند، اما اینکه از ابتدا ما بهعنوان قیم تصمیم بگیریم که این فیلم را جامعه ببیند یا آن فیلم را نبیند و... برخورد درستی نیست.
اسعدیان: انتخابات این دوره پیامهای زیادی داشت و هر کدام در بحثهای امروز به آن استناد میکنیم. یکی از نکات جالب برای من استدلال ایرانیهای خارج از کشور بود که مخالف شرکت در انتخابات بودند، بعضی اوقات حرفهایشان را که گوش میکردم احساس میکردم این افراد در سی و خردهای سال پیش فریز شدهاند و ما که در ایران و اتفاقاً در فضای بسته تری بودیم چقدر بازتر از آنها فکر میکنیم و حتی آزاداندیشتر از آنها هستیم. متأسفانه در داخل ایران هم این اتفاق افتاده است و بعضی از مسئولان و مدیران ما چه در عرصه فرهنگ و چه در عرصههای دیگر هنوز در دهه 60 فریز شدهاند و با آن تفکر به مسائل نگاه میکنند و متوجه تغییر و تحولات جهانی نیستند. به نظر من طبیعی است در کشوری که خود را متولی فرهنگ میداند در حالی که تعداد زیادی از سینماهای ما وابسته به نهادهای نیمه دولتی یا دولتی است، بخواهد اعمال نظر و نظارت داشته باشد و دیدگاه خود را هم جاری کند، اما تفاوت هست بین دولتمرد یا جامعهشناسی که با زمانه خود جلو آمده است و شرایط زمانهاش را میفهمد با کسی که هنوز حسرت زمان انقلاب را میخورد و میخواهد به آن زمان برگردد. اینکه این امور را تماماً به اهالی هنر بسپارند خود ما زیر بارش نمیرویم و در اینکه در شوراها و ارگانها باید نمایندههای دولتی باشند، اصلاً بحثی نیست؛ اما نمایندگانی که در 30 سال پیش فریز نشده باشند و بدانند که ملزومات امروز چیست، نگاهشان این باشد که فیلمها را نشان دهیم و مردم به جایگاه هنرمندان حساستر باشند.
امیریوسفی: به نظرم حضور سینماگران در شورای پروانه ساخت و پروانه نمایش تأثیر مثبت داشته است چرا که از جنس سینما هستند، نمونه آن خود خانم طائرپور هستند که حضورشان چه درباره فیلم خودم و چه درباره دیگر فیلمها مؤثر بوده است. برگردم به صحبت آقای اسعدیان که شاید این چرخه با عوض کردن آدمها آنچنان عوض نمیشود، به نوعی اساساً بحث بر سر سیستم کارکرد شورای ساخت و پروانه نمایش است؛ سیستمی که به نظر میرسد از دهه 60 با همان شرایط دارد کار میکند اصلاً تشکیل این شوراها یک نگاه دهه شصتی است. بحث بر سر از بین رفتن آنها نیست بلکه بحث بر سر تغییر کارکرد است به گونهای که افراد مهم نباشند و خود شورا تکلیفش را روشن کند که از اساس برای ارتقای سینما به وجود آمده است یا صرفاً فقط وظیفهاش این است که یک قیچی به دست بگیرد و هر مرحلهای یک قیچی بیرحمانهای بزند. شاید قیاس درستی نباشد ولی من همیشه عملکرد شوراها را به شوخی مثل کسانی میبینم که پشت پرده صحنه نمایش سالن مد ایستادهاند و تا زمانی که مدل وارد سالن شود با یک قیچی همه چیز را مرتب میکنند ولی عملکرد قیچی وار این شوراها برای سینمای ایران نتیجه بالعکس دارد و سینمایی به وجود میآورد که هر حرکت چشم و جملهای در آن به تیکه و کنایه تعبیر میشود و سینما از ماهیت خود دور میشود. حرف آقای اسعدیان را قبول دارم که ماهیت این شوراها باید شکل دیگری پیدا کند. تغییر عملکرد شوراهای پروانه ساخت و نمایش میتواند یک رنسانس در سینمای ایران به وجود بیاورد. در نهایت باز هم تأکید من بر این است که این امور به دست اهالی سینما بیفتد بهتر است. اما اجازه بدهید در اینجا یک گلایه هم مطرح کنم. در بحث فیلمهای توقیفی میتوان به عملکرد خانه سینما هم انتقاد داشت. بهعنوان کسی که در زمان تعطیلی و بسته شدن خانه سینما مثل بسیاری از اعضای دیگر خواستار باز شدن خانه سینما بودم طبیعی است بهعنوان عضو این نهاد صنفی از آن توقع داشته باشم که در زمان مقرر تلاش کند این مشکل را حل کند. شاید گروهی در سینما حال خوشی دارند ولی این حال خوش باید برای همه اهالی سینما باشد تا مثل یک دلخوری بزرگ به نسل بعدی سینما منتقل نشود؛ همان نسلی که خودتان گفتید در راه است و هیچ چیزی را هم قبول ندارند و به نظرم حقشان را بهتر میتوانند بگیرند.
طائرپور: الان موج انتقاد از خانه سینما زیاد شده، در حالی که اگر تعریف وجودی خانه سینما برای همه شفاف و مشخص شود که در چه حوزههایی میتواند ورود کند و در چه حوزههایی نمیتواند، این نگرانی و گلایهمندی تصحیح و تعدیل میشود. مطمئن باشید خانه سینما دورهم نشینی یک عده آدم خوشحال نیست.
اسعدیان: در مورد خانه سینما یک نکته را همه جا گفتهام و اینجا هم تکرار میکنم. اولاً هیأت مدیره جدید تنها سه چهار ماه است که کارش را شروع کرده است و من به نوعی دارم از هیأت مدیرههای قبلی حمایت میکنم. باور من این است که در دوره آقای شمقدری شاید به عمد و با برنامه خانه سینما را روی جلد مجلات آوردند مثل اینکه در دنیا گاهی ایران را روی جلد مجلات میبرند و ما را بیچاره میکنند. خانه سینما باید در وسط مجلات باشد حتی پشت صفحه هم نباید باشد. در همان چند سال آنچنان کارکردی به خانه سینما دادند و آنچنان بـُولد سیاسی و جوسازی کردند که خیلی از دوستان هم باورشان شد که خوب است ما اینقدر مطرح باشیم. اینکه هر کاندیدای ریاست جمهوری بازگشایی خانه سینما و فعالیتهایش را جزو شعارهای انتخاباتیاش مطرح کند، لزوماً چیز خوبی برای خانه سینمایی که میخواهد کار صنفی بکند نیست. بعد از بازگشایی خانه سینما به درست، آقای عسگرپور و هیأت مدیره سعی کردند خانه سینما را برگردانند به همان جایگاه میانه در حالی که هنوز خیلیها دوست داشتند ما را روی جلد نگه دارند و این ما را آسیب پذیر میکرد. ما وقتی رو جلدیم باید راجع به هر چیز حرف بزنیم و موضع بگیریم و بیانیه بدهیم و این اتفاق ما را آسیبپذیر میکند.
طائرپور: ضمن اینکه الان نمایندههای خانه سینما هستند که دارند برای این فیلمها تلاش میکنند اما بیسروصدا، شبیه بسیاری از کارهای دولت آقای روحانی که هر چیزی را در بلندگو فریاد نمیکند.
امیریوسفی: اصلاً بحث سر این نیست. من خود خانم طائرپور را مثال زدم که حضورشان از دل خانه سینما و بهعنوان نماینده اهالی سینما در شوراها چقدر مثبت بوده است اما متأسفانه شما به نظر من جزو قاعده نیستید و استثنا هستند.
اسعدیان: این حرف که نباید افراد مهم باشند حرف کاملاً درستی است. الان بیاییم و بگوییم شورای پروانه نمایش را عوض کنیم و یک گروه آدم کاملاً با فضای فکری باز بگذاریم که فلان گونه رفتار کنند. باز هیچ فرقی نمیکند چراکه مکانیزم مشکل دارد.
امیریوسفی: بله اصلاً بیایید یک پله بالاتر برویم وقتی مکانیزم اشتباه باشد همه چیز غلط از آب در میآید. بهعنوان نمونه از دبیری جشنواره فجر مثال میزنم. فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» من چهار سال در جشنواره ملی فجر حتی اجازه دیده شدن توسط هیأت انتخاب جشنواره را هم پیدا نمیکند در حالی که دبیران جشنواره مدیران دولتی هستند ولی امسال در جشنواره جهانی فجر هم باز میبینیم با وجود اینکه دبیر جشنواره یک فیلمساز مثل خودمان است همان اتفاق دوباره میافتد و فیلم کنار گذاشته میشود!
طائرپور: چون هر دو موکول به همان مجوز وزارت ارشاد است.
اسعدیان: این نگاه اشکال دارد. فیلم «لرد» از ایران وارد جشنواره کن میشود و جایزه نوعی نگاه را میبرد. متأسفانه دوستان ارشاد اعلام میکنند که این فیلم پروانه نمایش ما را نداشته است یعنی تصورشان این است که اگر پروانه نمایش نداشت نباید به جشنواره خارجی میرفت. انگار متوجه زمانه نیستیم. آقای سجادپور اعلام کرد که اگر فیلمی بدون اجازه ما در جشنواره خارجی برود، فلان برخورد را میکنیم و... الان هم اعلام میکنیم فیلمی که در کن جایزه برده است پروانه نمایش ما را نداشته؛ متوجه نیستیم که من فیلمساز که دارم این فیلم را برای جشنواره خارج میفرستم اصلاً با پروانه نمایش و ساخت تو کاری ندارم تو اصلاً فیلم من را توقیف کن. این نگاه مدیران سینمایی اشکال دارد و بحث سر افراد نیست. من اصلاً تعجب کردم وقتی خواندم مسئولان سینمایی در مقابل اعتراض یک عده به حضور فیلم «لرد» در کن، اعلام کردند که این فیلم پروانه نمایش نداشته است. پاسخ باید این باشد که زمانه تغییر کرده است و نمیتوانید جلوی خروج فیلم را بگیرید.
امیریوسفی: البته در مورد سؤال قبلی دبیر جشنواره اختیارات دارد و میتواند مجوز ارشاد را حداقل برای جشنواره خودش بگیرد که نخواستند. ولی درباره فیلم «لرد» من این فیلم را ندیدم ولی صحبتهای شما در مورد موضع ارشاد کاملاً مورد تأیید است اما فراموش نکنیم پنج ماه قبل همین فیلم در جشنواره فیلم فجر ثبتنام کرد و طبق گفته اهالی ارشاد فیلمساز با یکسری از اصلاحات برای حضور فیلمش در جشنواره فیلم فجر موافقت کرده بود ولی چه اتفاقی افتاد؟ اگر به آن فیلم اجازه یک نمایش در جشنواره خودمان داده میشد هیچ وقت شاید این اتفاقات نمیافتاد. الان هم سازمان سینمایی فعلی وارث اشتباهات مدیران قبلی است...
راهکاری برای تغییر این ساختارها ندارید؟ بهعنوان یک فیلمساز چه پیشنهادی دارید؟
امیر یوسفی: به نظر من یک شورای صیانت از پروانه ساخت باید در خانه سینما شکل بگیرد چون ما اینقدر حول پروانه نمایش میچرخیم اجازه میدهیم یک گروهی بدون توجه به قانونی بودن ساخت فیلمها با تندروی جلو بیایند. در نظام سینمایی یکسری خطوط قرمز وجود دارد اما سینمای ایران بواسطه شرایط اقتصادی و زیست خودش همواره از خطوط قرمز فاصله میگیرد برای اینکه کار خودش را با آرامش انجام بدهد و امید به اکران بدون دردسر داشته باشد. بحث درباره فاصله محافظه کارانه و عافیت طلبانه کلیت سینمای ایران با خطوط قرمز است. این فاصله خالی به نظر من جایی است که فیلمهای توقیفی در آن ایجاد میشوند؛ فیلمهایی که نه از خطوط قرمز رد میشوند و نه در عین حال حاضرند به خطوط قرمز محافظه کارانه سینمای ایران برگردند. مشکل این فاصله است. بحث اصلاً درباره فیلمهایی نیست که از خطوط قرمز رد میشوند بلکه بحث درباره کسانی است که ترجیح میدهند نزدیکترین فاصله را به این خطوط قرمز داشته باشند که به نظر من این سطح تحمل در بین مدیران و در بین خیلی از اهالی سینما بسیار پایین است و اگر شورای صیانت از پروانه ساخت به وجود بیاید به اعتقاد من میتواند همه این شرایط را پیشبینی کند و دیگر فیلمساز فیلمی را نمیسازد که با دلهره نگران پرونده نمایش آن باشد، پروانه نمایشی که گرفتن آن برای خیلیها مثل یک اتوبان شش بانده است ولی برای بعضیها از گذر از پل صراط هم سختتر است!
اسعدیان: یکی از چیزهایی که باز در گفتار دوستان وزارت ارشاد برای من عجیب بود این بود که باید فاصله فیلمنامه تصویبی تا فیلم را کنترل کنیم تا چیز دیگری ساخته نشود. در جلسهای که با وزیر قبلی ارشاد داشتیم همین را گفت که ما باید سر صحنه یک نفر را بگذاریم که مطابق فیلمنامه تأییدی فیلم ساخته شود. گفتم یعنی چه؟ میخواهید ناظر کیفی تلویزیون بگذارید؟ اصلاً مگر کسی میتواند بیاید سر صحنه من فیلمساز را کنترل کند. این همان نگاه دهه شصتی است.
طائرپور: حاصل این رویکرد را در تلویزیون هم میبینیم. این همه کنترل میکنند، حاصل کارشان همین برنامههایی است که روی آنتن میآید.
اسعدیان: اینکه به فیلمنامهای که در وزارت ارشاد پروانه نمایش گرفته بگوییم اگر فیلمت جور دیگری بود پروانه نمایش نمیدهیم بیمعنی است. فاصله فیلمنامه تا فیلم هزاران کیلومتر است. یکی از دوستان فیلمنامهای داشت که میگفت یکی از شخصیتها سیدی دارد که وقتی موسیقی آن پخش میشود همه شهر را به حرکات موزون وا میدارد اما اینکه چه موسیقیای پخش شود به فیلمساز ربط دارد؛ ممکن است من یک والس تصور کنم و محسن یک موسیقی رپ و.. این همان فاصله فیلمنامه تا فیلم است. بدترین چیز برای دولت آقای روحانی و تیمشان، این است که باز دچار همین روزمرگیها شود. دو فیلم توقیفی پیش بیاید عدهای را جمع کنند که تکلیفش را مشخص کنند و باز جواب گروه مخالف را بدهیم و... این گونه تا چشم به هم بزنیم چهار سال گذشته و هیچ اتفاقی هم نیفتاده است و فقط دور باطل زدهایم. شاید بشود شورای پروانه ساخت را برداشت و یک قیف ایجاد شود که گلوگاهش شورای پروانه نمایش است آن وقت فیلمساز میداند و شورایی که باید از آن عبور کند تا به پرده اکران برسد.
طائرپور: میخواهم از آقای امیریوسفی بهعنوان نماینده نسل جوان سؤال کنم که به نظر شما اگر به همان سیستم درجهبندی فیلم در دهه 60 برگردیم چقدر میتواند کمک کند؟
امیریوسفی: من در آن دوره نبودم اما الان دارم تأثیرات مخربش را میبینم. هر چند هنوز هم بهترین فیلمهای تاریخ سینمای بعد از انقلاب ما مربوط به همان دهه شصت است. ولی اگر این درجهبندی کاملاً هنری و حرفهای باشد من کاملاً با آن موافقم، اما این اتفاق هیچگاه نمیافتد و درجهبندی محتوایی دیگر درجهبندی هنری نیست و نظرات دولتی و ارگانی هم وسط میآیند.
اسعدیان: مشکل آن درجهبندی این بود که از اینکه محسن هم میگوید فراتر رفت و شد درجهبندی ارتباطی!
طائرپور: شاید اگر بشود این مسائل را کنترل کرد سختگیری راه پروانه نمایش هم کمتر شود.
اسعدیان: یادتان هست یک هیأت سی چهل نفری از تهیهکنندگان در فارابی درست کردند که فیلمها را بینند و به آنها درجه الف و ب بدهند. ما همه چیزمان هیأتی است، وقتی فیلمساز میداند که چه کسانی قرار است فیلماش را ببینند از قبل با ده نفر صحبت میکند که هوای فیلماش را داشته باشند. اگر دست خودمان بسپارند در رودربایستیها و مناسبت سینمایی گیر میافتیم و اگر دست دولت بدهند در مناسبات حکومتی گیر میافتیم. به نظر من این روش محکوم به شکست بود و شکست هم خورد.
امیریوسفی: پیرو صحبت شما اگر مثلاً یک فیلم دفاع مقدسی ضعیف ساخته شود چه کسی در ارشاد جرأت میکند به آن درجه جیم بدهد؟!
طائرپور: این اتفاق اتفاقاً در شورای پروانه نمایش افتاد. دو تا فیلم در حوزه دفاع مقدس ساخته شد که فیلمهای بسیار ضعیفی بودند که ما حتی گفتیم اینها قابلیت اکران ندارند و میتوانند با اغماض در شبکه نمایش خانگی توزیع شوند. در حوزه انیمیشن خیلی از نهادها فعال شدهاند و با استفاده از فرمت انیمیشن که سختگیری برای دریافت مجوزش کمتر است، دارند رسماً فیلمهای سیاسی میسازند در حالی که تصور عامه این است که مخاطب انیمیشن در سینمای ایران کودکان هستند. برخی از این فیلمها قطعاً تأثیرات مخربی خواهند داشت و حتی اصرار من بر این بود که این آثار باید با شورای امنیت ملی چک شوند. در عصر جدید دارد چنین خطوطی ایجاد میشود و من هم تنها راهکار نجات را درجهبندی نمیدانم اما باید به یک فرمولهایی برسیم که هم آنهایی که مجوز میدهند نگران نباشند از اینکه امضایشان پای چنین فیلمهایی است که به اعتقاد آنها صاحب ارزشهای محتوایی نیستند و هم گشایش بیشتری برای اکران فیلمها ایجاد شود. این فقط در حد طرح سؤال بود و نگاه مدافعانه به آن ندارم.
امیریوسفی: با تمام قوانین دست و پا گیر و شرایط بستهای که در دهه 60 وجود داشت بهعنوان یک ناظر به اعتقاد من به لحاظ کارنامه کاری دهه قابل قبولی است. شاید دلیلش همان بحث قدیمی همنشینی تعهد و تخصص باشد. به نظر من در دهه 60 ما در سینما متخصصین متعهد داشتیم و در دهه 70 متعهدین متخصص! دهه شصت کسانی در حوزه تولید و ساخت سینما بودند که متخصصینی با تعهد به قوانین بعد از انقلاب بودند ولی در دهه بعد با توجه به آمدن نسل جدید سینما، تخصص سینمایی دیگر اصل اول نبود.
طائرپور: و الان متعهدین غیرمتخصص داریم. مسلماً در آن دوران مدیران دلسوز و فرهنگ شناستری داشتیم.
با واگذاری امور به اهالی هنر در برگزاری جشنوارهها موافق هستید؟
اسعدیان: در مورد برگزاری جشنواره خیلی علاقهمند نیستم که این امور به اصناف و سینماگرها واگذار شود. ما جشن خانه سینما را داریم که توسط اصناف برگزار میشود. به خاطر جشنواره فیلم فجر ممکن است اصناف سینمایی رو در روی هم قرار بگیرند که من موافق نیستم. اگر امروز فیلم محسن امیریوسفی کنار گذاشته میشود امیریوسفی با مسئولان در ارتباط است اما اگر سینماگران برگزارکننده جشنواره بودند ما رو در روی هم قرار میگرفتیم که این اصلاً اتفاق خوشایندی نیست. در جشن خانه سینما به این دلیل اتفاق بدی نمیافتد که اصلاً رو در رویی وجود ندارد. اگر بهعنوان مثال برگزاری جشنواره به خانه سینما سپرده شود قدری خطرناک است. اما بسیاری از وظایفی را که دولت انجام میدهد قطعاً میتوان به صنوف واگذار کرد. اینکه دولت فقط وظیفه نظارتی و کمک کردن به زیرساختها را داشته باشد امور را به اصناف سینمایی واگذار کند. باید اصناف عواقب را هم قبول کنند و یاد بگیرند و برای چنین مسئولیتهایی شانههایشان را قویتر کنند.
امیریوسفی: البته من متوجه منظورتان از اینکه میگویید با مسئولان ارتباط دارم نمیشوم! در تمام این سالها من هم مثل خیلیهای دیگر هر روز راهی وزارت ارشاد شدهام و با مسئولانی که توانستهام ببینم و وظیفه داشتند به من پاسخ دهند صحبت کردهام که مشکل فیلمم حل شود ولی تنها نتیجهای که داشت چهار سال خانه نشینی و بیکاری و تبدیل شدن فیلمم به معضل بود! ولی حالا که بحث فعالیت اصناف سینمایی مطرح شد اگر این موضوع را درباره خانه سینما نگویم غمباد میگیرم! یک زمانی پز خانه سینما این بود که فیلمهایی در جشن خانه سینما میتوانند شرکت کنند که فقط پروانه ساخت داشته باشند اما در سال 92 پس از بازگشایی خانه سینما یکباره این بحث مطرح شد که فیلمهایی میتوانند در این جشن حضور داشته باشند که پروانه ساخت و پروانه نمایش داشته باشند. سال بعد هم شرط اکران شدن هم به آن اضافه شد! امیدوارم امسال دیگر شرطی مثل عرضه شدن در شبکه نمایش خانگی به آن اضافه نشود!
بحث ما طولانی شد و به صورت مفصل درباره فیلمهای توقیفی و گرفت و گیرهای پروانه ساخت و نمایش صحبت کردیم اما طبیعتاً خواسته اهالی سینما فقط به این موارد خلاصه نمیشود. در صحبتهای پایانی بهتر است به دیگر مطالبات اهالی سینما از مدیران سینمایی حداقل بهصورت تیتروار اشاره کنیم.
طائرپور: اتفاقاتی بهصورت عقیم و نیمه کاره افتاده و رها شده مثل جریان سینمای کودک. ما نمیتوانیم به مخاطبان کودک و نوجوان بیتفاوت باشیم. برگزاری جشنواره با چند تا فیلم ممکن است اتفاق خوبی باشد اما کافی نیست ما احتیاج به یک جریان داریم. هر جامعه با کودکان خود نو میشود و ما باید برای نو شدن آماده باشیم. جریان سینمای کودک شروع خیلی خوبی داشت اما با اعتراض های پراکنده و غیراصولی و حمایت نکردن اجرایی و عملیاتی دولت متوقف ماند. بحث مدرسه ملی سینما و مراکز مشابه باید سروشکل بهتری بگیرد. همه این امور مربوط به وظایف دولت است و مابقی امور مثل آزاداندیشی و... که گفته شد بخش خصوصی راهش را پیدا میکند همینقدر که دولت مانع و مزاحمش نباشد میتواند راه خود را پیدا کند.
اسعدیان: همچنان تأکید میکنم امیدوارم اگر دولت بتواند در عرصه کلان اقتصاد مملکت یک قدمی به جلو بردارد حتماً حاصلش به ما هم میرسد.
امیریوسفی: حداقل خواسته من عدالت است به این معنا که برای همه فیلمها و فیلمسازها و همه نگاهها و سلیقهها جایی وجود داشته باشد و اگر مبنا پروانه ساخت است باید به آن احترام گذاشته شود و یک گروه حرفهای درباره آن صحبت کنند.
ص2
مشت آهنین علیه تروریست ها
نیم نگاه
ابوعایشه کیست؟
«ابوعایشه» که «قصاب الرمادی» نیز خوانده میشد، مردادماه سال گذشته قصد داشت به همراه 2 تیم تروریستی بهصورت جداگانه از طریق مرزهای غربی، وارد کشور شود. به گزارش فارس، در فرآیند ورود یکی از تیمها که ابوعایشه در آن تیم حضور نداشته، مورد حمله نیروهای قرارگاه نجف سپاه کرمانشاه قرار گرفته و همه اعضای آن در نقطه صفر مرزی به هلاکت رسیدند. اما در سوی دیگر، ابوعایشه بههمراه یک تیم دیگر در یک شهر مرزی در این استان مستقر و مخفی شد، اما پس از استقرار پی بردند که محل استقرارشان لو رفته است. آنان تصمیم به فرار گرفتند اما به دلیل محاصره خانه، درگیر شدند که یکی از اعضای تیم تروریستی با جلیقه انفجاری خود را منفجر کرده و ابوعایشه نیز با شلیک گلوله تک تیراندازها به هلاکت رسید. در بررسیها مشخص شد که این گروه حداقل 50 هدف تروریستی را برای خود مشخص کرده و تهران، هدف اصلی حملات آنان بوده است.
24 ساعت پس از حوادث تروریستی تهران که با هلاکت هر 5 تروریست به پایان رسید، وزارت اطلاعات نه تنها هویت عاملان حمله به حرم امام(ره) و مجلس شورای اسلامی را اعلام کرد، بلکه عقبه این گروه تروریستی و محل همپیمانی آنان را شناسایی و برخی نیروهای باقی مانده را دستگیر کرد. وزارت اطلاعات دیروز اعلام کرد که علاوه بر شناسایی و دستگیری عقبه حملات تروریستی چهارشنبه گذشته تهران، 41 داعشی در 4 استان تهران، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی شناسایی و دستگیر شدند. نیروی انتظامی نیز 7 داعشی را در استان فارس دستگیر کرد.
شناسایی هویت 5 تروریست
وزارت اطلاعات ظهر پنجشنبه با صدور اطلاعیهای، از شناسایی هویت کامل عناصر تروریست تهران و نیز هستههای مرتبط با آنان خبر داد. براین اساس، تیم عملیاتی داعش در عملیات تروریستی حرم مطهر و مجلس شورای اسلامی؛ 5 نفر از عناصر تروریست سابقهدار وابسته به گروههای وهابی و تکفیری بودند که پس از جذب به گروهک تروریستی داعش، از کشور خارج شده و در جنایات این گروهک تروریستی در موصل و رقه مشارکت داشتهاند.
وزارت اطلاعات ضمن انتشار تصاویر، نام این تروریستها را «ابوجهاد» «قیوم» «فریدون»، «سریاس» و «رامین» اعلام کرد و افزود که بنابه ملاحظات اجتماعی - امنیتی از انتشار نام خانوادگی نامبردگان خودداری شده است.
وزارت اطلاعات تأکید کرد که عناصر حملات تروریستی چهارشنبه گذشته، در اجرای عملیات تروریستی در مردادماه سال 1395، تحت فرماندهی ابوعایشه از فرماندهان رده بالای داعش وارد کشور شده و قصد اجرای عملیاتهای تروریستی در شهرهای مذهبی را داشتند که پس از انهدام کامل شبکه و ضربه به نفرات اصلی این کیس از جمله هلاکت ابوعایشه؛ از کشور متواری شده بودند.
شنــــــــاسایی محل همپیمانی تروریستها
تصویری در فضای مجازی منتشر شد که نشان میدهد تروریستها پیش از حمله، با هم همپیمان شدهاند. وزیر اطلاعات دیروز در حاشیه مراسم تشییع پیکر شهدا، از شناسایی این محل و دستگیری نفرات باقی مانده از تروریستها خبر داد. حجتالاسلام سیدمحمود علوی، با بیان اینکه عقبه تیم تروریستی را شناسایی کردیم و اکنون افراد متعددی از آنها شناسایی و دستگیر شدند، گفت: محلی که در آن با هم همپیمان شده بودند و فیلم آن را مردم در فضای مجازی دیدند شناسایی شد و تعدادی از نفرات آنان دستگیر شدند.
وی افزود: تجهیزات و مواد منفجره و کمربند انفجاری که آماده کرده بودند، در اختیار نیروهای اطلاعات و سربازان گمنام امام زمان (عج) قرار گرفته است، اما با توجه به اینکه این عملیات در میانه راه است و باید جزئیات آن مکتوم بماند تا سربازان گمنام امام زمان(عج) به آخرین هدفها ضربه بزنند، پس از پایان عملیات اطلاعات کامل را به اطلاع مردم میرسانیم. وزیر اطلاعات به مردم اطمینان داد که فرزندان آنان در وزارت اطلاعات بیدارند و اجازه نمیدهند امنیت آنان به سادگی آسیب ببیند.
وزیر اطلاعات: هنوز نمی توانیم درباره نقش عربستان قضاوت کنیم
وزیر اطلاعات، پنجشنبه گذشته در حاشیه عیادت از مجروحان این حوادث، با بیان اینکه این نخستین طرح تروریستی نبود، بلکه بیش از 100 طرح تروریستی طی دو سال گذشته داشتند که به لطف خداوند همه آنها خنثی شده و موفق به اجرای آن نشدند، اظهارکرد: در ماهها و روزهای اخیر شاهد یک فشار سنگینی از ناحیه تروریستها بودیم، بهطوری که هر هفته ما تیمهای دو و سه نفره و حتی فردی را شناسایی و دستگیر کردهایم.
علوی با بیان اینکه در دو هفته اخیر با دریافت گزارشهای متعدد و با اشراف اطلاعاتی، تیمهای متعددی کشف شدهاند، تصریح کرد: در اطلاعیه وزارت اطلاعات به یک تیم اشاره شده است درحالی که ما بیش از چندین تیم را دستگیر کرده ایم، ولی براساس اهداف تروریستها به دستگاهها هشدارهای لازم را میدهیم که احتیاطهای امنیتی را رعایت کنند.
وزیر اطلاعات با اشاره به اینکه اگر یک بمب منفجر شود همه دنیا خبردار میشوند، اما اگر صد بمب خنثی شود، هیچ کس نمیفهمد، ادامه داد: این افراد بیش از 100 اقدام اینچنینی در دست داشتند که شناسایی و خنثی شدند، زیر ضربه رفتند، به مجازات رسیدند و کسی خبردار نشد، زیرا کمتر این موارد را به اطلاع مردم رساندیم چون آرامش و بهداشت روحی و روانی مردم را ضروری میدانیم.
علوی گفت: آنها برنامهها داشتهاند و دست بردار نیز نخواهند بود و ما آنها را خنثی کردهایم و در آینده نیز با اشراف اطلاعاتی همکاران ما برحرکات و تحرکات آنها اشراف خواهیم داشت و از مردم میخواهیم آرامش خود را حفظ کنند.
وی درباره تهدیدات مقامات عربستانی علیه کشورمان در ماههای گذشته نیز گفت: چون درباره کیس بخصوصی نمیخواهیم برخورد شعاری و غیر مستند کنیم، هنوز زود است که درباره این موضوع بگویم که عربستان سعودی دست داشته یا نداشته است و نمیتوانیم قضاوت کنیم و در حال بررسی هستیم.
دستگیری 48 داعشی در 5 استان
علاوه بر شناسایی عقبه حملات چهارشنبه، تلاشها برای شناسایی و دستگیری نیروهای وابسته به داعش در استانهای مختلف کشور دنبال شد. با گذشت 48 ساعت از حادثه، این تلاشها مجموعاً به دستگیری 48 داعشی در 5 استان تهران، فارس، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی منتهی شد. وزارت اطلاعات دیروز اعلام کرد که در پی سلسله عملیات پیچیده اطلاعاتی و با همکاری خانواده برخی تروریستها در استانهای کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی و تهران 41 نفر از عناصر گروهک وهابی داعش متشکل از تیمهای عملیاتی و همچنین سرپلهای ارتباطی و تدارکاتی به همراه مقادیری اسناد و مدارک و تجهیزات عملیات تروریستی قبل از هرگونه اقدام شناسایی و دستگیر شدند.این وزارتخانه در اطلاعیه دیگری، از شناسایی و دستگیری دیگر عناصر تروریست مرتبط با حملات چهارشنبه گذشته، کشف تجیهزات نظامی و نیز ضربه به خانههای امن آنان در شمال غرب کشور، پیش از هر اقدامی، خبر داد. در این اطلاعیه آمده که در این عملیات، مقدار قابل توجهی سلاح، مواد پیش سازه بمب، کمربند انفجاری، وسایل ارتباطی و مدارک جعلی کشف شد. همچنین چند خانه امن تروریستهای وهابی - تکفیری در شمال غرب کشور شناسایی و پاکسازی شد. وزارت اطلاعات تأکید کرد: روند تعقیب مقر فرماندهی این جنایتکاران وابسته به استکبار و اذناب منطقهای آنها در آن سوی مرزها ادامه دارد که نتایج مهم این عملیات متعاقباً به اطلاع ملت شریف و شهیدپرور ایران خواهد رسید.
مرکز اطلاعرسانی نیروی انتظامی هم صبح دیروز اعلام کرد که در عملیات مشترک میان مأموران پلیس امنیت استان فارس و عوامل اداره اطلاعات این استان در شب ۱۸ خردادماه، 7 نفر از عناصر مرتبط با گروهک تروریستی تکفیری داعش دستگیر شدند.
کشف 92 قبضه کلت در کرمانشاه
در ادامه بررسیهای اطلاعاتی و امنیتی، صادقی دادستان عمومی و انقلاب مرکز کرمانشاه نیز گفت: مأموران نیروی انتظامی با مظنون شدن به یکدستگاه خودرو پژو 405، خودرو را مورد بازرسی دقیق قرار دادند که در این راستا 92 قبضه کلت کمری کشف و ضبط شد.این مقام قضایی تصریح کرد: در این رابطه خودرو محموله قاچاق توقیف و دو نفر مظنون پرونده شناسایی و تحت تعقیب هستند.
وزارت کشور شهدا را
17 و مجروهان را 56 نفر دانست
با توجه به اخبار ضدونقیض درباره این دو حادثه تروریستی، وزارت کشور از هموطنان خواست که تنها به اطلاعیههای وزارت اطلاعات و کشور استناد کنند. در اطلاعیه این وزارتخانه، آمار نهایی شهدای این حملات 17 نفر و مجروحان نیز 56 تن اعلام شد. وزارت کشور افزود: چهار تن از هموطنان در ساعات اولیه پس از حادثه مفقود بودند و اطلاعی از سرنوشت آنان نبود که مشخص شد به شهادت رسیده و در همان لحظات اولیه به مراکز درمانی منتقل شده بودند. این وزارتخانه، همچنین خاطرنشان کرد که در جریان حادثه تروریستی، نیروهای امنیتی و انتظامی در محل وقوع حوادث در مرقد مطهر حضرت امام خمینی(ره) و مجلس شورای اسلامی به چند نفرمشکوک شده و مبادرت به دستگیری آنها کردند که برای تحقیقات بیشتر در اختیار وزارت اطلاعات قرار گرفتهاند و هنوز ارتباط آنان با حادثه تروریستی مشخص نشده است.
امیر احمدرضا پوردستان، جانشین فرمانده ارتش نیز دیروز در حاشیه مراسم تشییع پیکر شهدای این دو حادثه، با بیان اینکه ترور روز چهارشنبه به لحاظ نظامی، کیفیت و قابلیت عملیاتی نداشت، گفت: داعش از سال 93 بنا داشت کشور را در یک مقیاس گسترده درگیر کند. به گزارش فارس، وی خاطرنشان کرد: در خرداد و تیر سال 93 داعش در یک زمان کوتاه از استانهای غربی عراق یعنی استان انبار به استانهای شرقی یعنی به استان دیاله در نزدیکی مرز مهران و دهلران وارد شد و قصد داشت دریک مقیاس گسترده ما را درگیر کند، اما ظرفیت عملیاتی نیروهای مسلح ما جلو آنها را گرفتند و آنها ناامید شدند وبه همین خاطر تلاش کردند که دریک مقیاس دیگری وارد شوند. امیرپوردستان با بیان اینکه این گروه یک احساس باطلی هم مثل منافقین داشتند که فکر میکردند استانهای مرزی ما با آنان همراهی میکنند، گفت: مطمئن هستم که در هیچ حوزهای به موفقیت لازم نخواهند رسید.
جزئیات حمله به حرم امام(ره)
سرکلانتر جنوب غرب تهران دیروز جزئیات حمله تروریستی به حرم مطهر امام خمینی(ره) را تشریح کرد. به گزارش تسنیم، سرهنگ حمید بهمنیاری، با بیان اینکه حوالی ساعت 10 و 10 دقیقه روز چهارشنبه دو تروریست داعشی پس از عبور از زیرگذر بزرگراه، بهسمت ورودی شماره 7 حرم مطهر حرکت کردند، اظهار کرد: یکی از تروریستها از در اصلی و دیگری از در مجاور وارد رینگ 400 متر شد. آنان برای گمراه کردن مأموران امنیتی و انتظامی اقدام به انفجار یک بمب صوتی در نزدیکی در مجاور ورودی 7 کردند. پس از این انفجار نفر دوم با تیراندازی به نگهبانی که در مجاورت در اصلی و در داخل اتاقک نگهبانی قرار داشت، وی را مجروح کرد و پس از مجروحیت وی وارد رینگ 400 متر شدند.
وی افزود: پس از ورود تروریستها به رینگ 400 بهسمت درمانگاه هجوم آوردند و با این تصور که ورودی درمانگاه به داخل ضریح حضرت امام راه دارد، بهسمت درمانگاه حملهور شدند و در طول حرکت در مسیر در ورودی تا درمانگاه نیز شعارهای تروریستی خود را با صدای بلند تکرار میکردند. آنان درحالی به ورودی درمانگاه حرم مطهر رسیدند که کارگران و خدمه در حال جابهجایی زائران بودند و یکی از خدمه بهنام شهید سبزعلی نیز در مقابل ورودی درمانگاه با ضرب گلوله تروریستها به شهادت رسید.سرکلانتر جنوب غرب تهران با بیان اینکه تروریستها پس از ورود به درمانگاه متوجه شدند مسیر را اشتباه آمدهاند تغییر مسیر داده بهسمت صحن مصطفی خمینی حرکت کردند، اضافه کرد: پس از ورود این دو عنصر تروریستی به صحن مصطفی خمینی آنان درست در مقابل ورودی ضریح امام خمینی قرار گرفتند، اما باز هم دچار اشتباه شدند و با دیدن یکی دو تابلوی فرسوده بهاشتباه وارد دالانی شدند که بهسمت دیگر حرم منتهی میشد.
بهمنیاری افزود: پس از ورود تروریستها از داخل دالان و در حالی که 4،5 دقیقه از ورود آنها و تیراندازیشان در داخل محوطه حرم امام خمینی نگذشته بود، عوامل انتظامی در محوطه روبهرو حاضر شده با تروریستها درگیر شدند.
وی ادامه داد: پس از درگیری مأموران انتظامی با تروریستها یکی از مأموران پلیس از ناحیه پای چپ مورد اصابت گلوله قرار گرفت و یک تروریست نیز در طرف مقابل در حالی که کمربند انتحاری به خود بسته بود و 7 نارنجک و یک قبضه خمپاره 60 و مقادیر قابل توجهی مهمات کلاشینکوف داشت، با ضرب گلوله مأموران پلیس که به سر او اصابت کرد، به هلاکت رسید.
سرکلانتر جنوب غرب تهران اضافه کرد: پس از به هلاکت رسیدن این تروریست، تروریست دیگری که پشت درختچههای محوطه سنگر گرفته بود و مجهز به کمربند انتحاری نیز بود به سمت همکاران ما که پشت خودروهای پلیس سنگر گرفته بودند، حملهور شد و قصد داشت کمربند انتحاری خود را میان نیروهای پلیس منفجر کند که خوشبختانه با هشیاری مأموران پلیس و بهضرب گلوله مأموران منفجر شده و به هلاکت رسید.
بهمنیاری اعلام کرد: در این حادثه مأموران پلیس توانستند یک زن را دستگیر کنند که در حاشیه این اتفاقات حضور داشت و علیرغم غیرمسلح بودن، به نظر میرسید در ارتباط با تروریستها باشد.
علاء الدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز پنج شنبه شب در گفت و گوی ویژه خبری، از دستگیری یک تروریست زن در حرم امام خمینی(ره) خبرداد.
/////////////////////////////////////////////////////////////////
ص 4
از سوی مراکز درمانی و قضایی اعلام شد
آمار نهایی حادثه تروریستی تهران؛17 شهید، 52 مجروح
16 نفر از شهدا تعیین هویت شدهاند
آخرین آمار منتشر شده دو حادثه تروریستی در ساختمان اداری مجلس شورای اسلامی و دیگری در محوطه حرم مطهر امام خمینی (ره) نشان میدهد با شهادت 4 نفر دیگر از مجروحان حادثه تروریستی چهارشنبه تهران در مجلس شورای اسلامی تا ساعت 13 روز جمعه شمار شهدای حمله تروریستی به 17 نفررسید و شمار مصدومان نیز 52 نفر اعلام شده است. بنا به گزارشهای رسیده از سازمان پزشکی قانونی کشور از 17 شهید ارجاعی حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی و مرقد مطهر امام به پزشکی قانونی 16 شهید شناسایی شدهاند که 14نفر از آنها مرد و3 نفرشان زن هستند. هویت یک شهید هنوز مشخص نشده و شناسایی شهیدان تا ظهر جمعه در پزشکی قانونی همچنان ادامه داشت.
در حالی که آمار شهدای حوادث تروریستی تهران از سوی اورژانس پیش بیمارستانی و بیمارستانی 12نفراعلام شده بود اما با شهادت یکی از مصدومان در بیمارستان تا ساعت 22 چهارشنبه شب در مجموع شمار شهیدان به 13 نفر افزایش یافت. بر اساس آخرین گزارشهای دریافتی وزارت کشور از مراجع درمانی و قضایی تا بعد از ظهر جمعه 17نفر از نیروهای حفاظتی و پرسنل اداری و مردم عادی به شهادت رسیدند و تعداد 52 نفر نیز مجروح شدهاند. افزایش تدریجی آمار اعلامی شهیدان نیز به علت به شهادت رسیدن تعدادی از مجروحان در ساعات بعد از حادثه بود در این میان تعداد چهار نفراز شهیدان در ساعات اولیه بعد از حادثه مفقود شدند و با توجه به اینکه اطلاعی از سرنوشت آنها نبود تعداد کشته شدگان از 13 به 17 نفر افزایش یافت.
به گفته پیرحسین کولیوند رئیس اورژانس کشور از مجموع 52 مصدوم منتقل شده به بیمارستانهای تهران 8 نفر تحت نظر اورژانس، 23 نفر در بخشها و 6 نفردر بخشهای ویژه بستری شده اند؛ ضمن اینکه 15 نفرنیز مرخص شدهاند.
معاون فنی و عملیات معاونت درمان وزارت بهداشت نیز درباره آخرین وضعیت درمانی مجروحان حادثه تروریستی تهران گفت: به دنبال این حادثه در ساعات پایانی روز چهارشنبه مجموعاً 50 مجروح به بیمارستانهای سینا، طرفه، امام حسین(ع) و هفتم تیر و ضیائیان منتقل شدند که 43 نفر ازآنها مرد و 7 نفر زن هستند. به گفته دکتر علی ماهر 5 نفر از مجروحان حادثه تروریستی روز پنجشنبه از بیمارستان مرخص شدند و 13 عمل جراحی نیز طی درمان مجروحان انجام گرفته است. در حادثه تروریستی تهران علاوه بر نیروهای حفاظتی و پرسنل مجلس شورای اسلامی مردم عادی نیز هدف قرار گرفتند. مشخصات 16 نفر از شهیدان این حادثه عبارت است از:
شهید حسین جلالی راد، مسئول دفتر علی قربانی نماینده مردم بجنورد در مجلس ، شهید حسین بنی اردلان، رئیس هیأت بولینگ و بیلیارد استان و دبیر اجرایی هیأت نظارت بر انتخابات شوراهای خراسان قرار بود در روز حادثه تروریستی، موضوع اعتراضات کاندیداهای شورای اسلامی شهر بجنورد بررسی شود که بنی اردلان به همین منظور در دفتر علی قربانی نماینده مردم بجنورد در مجلس حضور یافته بود.
شهید صیاف علی همتی، 50 ساله اهل روستای گیلانکشه از توابع شهرستان طارم، او برای پیگیری برخی امور شخصی و دیدار با نمایندگان زنجان و طارم به بخش مراجعات مجلس مراجعه کرده بود.
شهید علی توده فلاح، کارمند ساده مجلس، شهید احسان آقاجانی معمار، دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) و کارشناس دفتر اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس از ازدواج این شهید چند ماهی نگذشته بود. آخرین عکسی که این شهید برای نمایه تلگرامش انتخاب کرده بود، تصویر دست نوشتهای است که یک جمله به نقل از شهید سید مرتضی آوینی است، روی این عکس نوشته شده: هرکس میخواهد ما را بشناسد برود و داستان کربلا را بخواند، گرچه خواندن داستان را سودی نیست! اگر دل کربلایی نباشد.
شهید حجتالاسلام والمسلمین سید مهدی تقوی مدیرعامل سابق خبرگزاری ایکنا، از فعالان جامعه قرآنی کشور و از اعضای دفتر نماینده مردم شاهین شهر، برخوار و میمه در مجلس شورای اسلامی بود.
شهید مرادحسین چهارمحالی، مراسم وداع با پیکر او پنجشنبه شب در معراج الشهدای تهران برگزار شد.
شهید جواد تیموری، متولد سال 1370 و از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وی مسئولیت حفاظت از مجلس شورای اسلامی را به عهده داشت. او سال 90 وارد سپاه انصار شد. شهید تیموری نخستین شهید مجلس است. برادرش شهید رضا تیموری سال 67 در عملیات مرصاد به دست کوردلان منافق به شهادت رسید. سه سال از ازدواجش میگذشت که همزمان با سالروز مراسم عقدش با زبان روزه توسط تروریستهای تکفیری مهاجم در مجلس شورای اسلامی به شهادت رسید.
شهید حمید امدادی، مسئول دفتر هادی بهادری نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی، زمانی که او در دفتر آقای بهادری واقع در طبقه دوم ساختمان نمایندگان حضور داشته مورد اصابت گلوله تروریستهای تکفیری قرار میگیرد.
شهید جعفر جعفرزاده، مسئول دفتر هدایتالله خادمی نماینده مردم ایذه و باغملک در مجلس شورای اسلامی، زمانی که عامل انتحاری داعش نارنجک را در دستان خودش و در طبقات مجلس منفجر میکند دقیقاً مقابل دفتر این نماینده مجلس بوده و شهید جعفرزاده نیز در اثر ترکش این انفجار به شهادت میرسد.
شهید علی قلی زاده، جوان ایلامی که برای دیدار با یکی از نمایندگان استان در مجلس به تهران سفر کرده بود و از مداحان اهل البیت (ع) بوده و برای تأمین نیاز مالی مسجد روستای بابامرادی علیا از توابع بخش آسمان آباد شهرستان چرداول به تهران سفر کرده بود.
شهید علی جواد زارع، سال 1342 در روستای دهگلان از توابع اسدآباد متولد شد. او در جنگ تحمیلی در سالهای 63 و 64 در عملیات مختلف حضور داشت و از چندین ناحیه مجروح شد. او از کارکنان مجلس شورای اسلامی و مسئول دفتر حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده شاهین شهر اصفهان بود.
شهید مازیار سبزعلی زاده، متولد 1351 در صومعه سرا، او تنها شهید حادثه تروریستی در مرقد امام خمینی(ره) است. او یک باغبان ساده و مشغول انجام کارهای روزانهاش در باغچههای اطراف حرم امام بود که مورد اصابت تروریستها واقع شد.
شهید سیدرضا ثابتی، از کارمندان اداره بندر آبادان و از بازیکنان سابق تیمهای فوتبال نفت و جم، او برای پیگیری برخی امور به مجلس رفته بود؛ 40 سال سن داشت و از وی دو فرزند دختر بر جای مانده است.
شهیده هانیه اکبریان، او یکی از آموزشیاران نهضت سوادآموزی بود که برای احقاق حق خود به تهران آمده بود. هانیه اکبریان از نیروهای نهضتی شهرستان دلفان بود که خواستار پیگیری تبدیل وضعیت و مطالبات آموزشیاران نهضت سواد آموزی بود. او متولد سال 58 بود و در سالهای 90 تا 95 با سازمان نهضت سوادآموزی همکاری داشت و بیش از 40 سوادآموز را تحت پوشش قرار داد. شهمرادی همسر شهیده اکبریان در گفتوگویی کوتاه با ایسنا، شهادت همسرش را با بغضی که در گلو داشت و امکان صحبت برایش میسر نبود اینگونه روایت میکند و میگوید: همسرم نامهای برای استخدام داشت و می خواست با نمایندگان مجلس دیدار کند. دو شب گذشته به تهران و منزل برادر همسرم رسیدیم و صبح راهی بهارستان شدیم، جلوی در که رسیدیم همسرم وسایلش را به دست من داد و گفت منتظر باشم تا برگردد. به گفته وی، دو دقیقه از ورود همسرم به ساختمان مجلس نگذشته بود که صدای تیراندازی بلند شد و دیگر به من اجازه ندادند به داخل بروم تا اینکه جنازه همسرم را بیرون آوردند.
در بین کسانی که در مجلس به ضرب گلوله تروریستها کشته شدهاند نام «مهدیه هراتی »32 ساله و مدرس دانشگاه علمی کاربردی و فعال مدنی انجمن پایان کارتن خوابی لرستان نیز اعلام شده است. او نیز برای احقاق حق و ساماندهی کودکان کارتن خواب برای دیدار با محمد بیرانوندی نماینده مردم خرم آباد و دوره چگنی در مجلس به بهارستان آمده بود.
همدردی گسترده جهانی و ملی با آسیب دیدگان حمله تروریستی در تهران
«ایفل» خاموش شد؛ شمع ها در خیابان روشن
نیم نگاه
دفتر سازمان ملل در تهران نیز برای ادای احترام به جانباختگان حملات تهران، روز پنجشنبه پرچم خود را به حالت نیمهافراشته درآورد
چراغهای برج ایفل ساعت 23:45 دقیقه به نشانه ادای احترام به قربانیان فاجعه تروریستی ایران خاموش شد
در ارمنستان نیز بسیاری از مقامات ارشد این کشور و دیپلماتهای مقیم خارجی در ایروان با حضور در سفارت ایران و امضای دفتر یادبود قربانیان حادثه تروریستی تهران به بازماندگان ادای احترام کردند.
اعضای تیم ملی فوتبال ایران نیز روز گذشته با یک دقیقه سکوت به احترام قربانیان این حادثه تمرینات خود را آغاز کردند
شهادت 17 نفر از هموطنانمان در حادثه تروریستی روز چهارشنبه تهران بسیاری از مردم ایران و جهان را در شهرهای مختلف ایران، اروپا و امریکا به نشانه اعلام همبستگی و ادای احترام به قربانیان حادثه تروریستی تهران به خیابانها و مقابل سفارت ایران کشاند تا با اهدای گل و روشن کردن شمع به بازماندگان این واقعه ادای احترام کنند. در تهران شماری از شهروندان، چهارشنبه و پنجشنبه شب گذشته اقدام به افروختن شمع در میادین و معابر پایتخت کردند. در سعادت آباد، تجریش، میدان بهارستان و تئاترشهر مردم با همراه داشتن گل و روشن کردن شمع یاد و خاطره شهدای این واقعه را در شب جمعه گرامی داشتند. در اهواز نیز مردم به مقابل موزه هنرهای معاصر این شهر آمدند و با پر پر کردن گلهای رز و روشن کردن شمع با بازماندگان این واقعه ابراز همدردی کردند. دفتر سازمان ملل در تهران نیز برای ادای احترام به جانباختگان حملات تهران روز پنجشنبه پرچم خود را به حالت نیمهافراشته درآورد. در همین حال نماینده سازمان ملل متحد در ایران نیز با انتشار پیامی حوادث تروریستی پایتخت را تسلیت گفت.«گری لویس» گفت: ترور ناشی از نفرت است اما در نهایت عشق و جست وجوی صلح پیروز میشود. او همچنین تأکید کرد: سازمان ملل حملات تهران را به خانواده قربانیان این حوادث تسلیت عرض میکند.در فرانسه نیز شهردار پاریس روز پنجشنبه گذشته اعلام کرد، چراغهای برج ایفل ساعت 23:45 دقیقه به نشانه ادای احترام به قربانیان فاجعه تروریستی ایران خاموش میشود. در همین حال تعدادی از شهروندان پاریس و ایرانیان مقیم این شهر با روشن کردن شمع در زمان خاموشی برج ایفل یاد قربانیان حوادث تروریستی تهران را گرامی داشتند. همچنین گروهی دیگر از ایرانیان مقابل سفارت ایران در پاریس رفتند و با اهدای گل به درگذشتگان این واقعه ادای احترام کردند.
در اتریش و هلند نیز تعدادی از ایرانیان مقیم این کشور با روشن کردن شمع و نثارگل در برابر سفارت ایران در وین و لاهه، با بازماندگان ابراز همدردی کردند. شماری از شهروندان اوکراین نیز به یاد شهدای حادثه تهران از صبح پنجشنبه، مقابل سفارت ایران در کی یف آمدند و دسته و تاج گل اهدا کردند. ایرانیان مقیم انگلیس نیز در دو روز گذشته با گذاشتن دستههای گل و روشن کردن شمع جلوی در سفارت ایران یاد و خاطره کشته شدگان را گرامی داشتند.
در آلمان نیز بسیاری از ایرانیان و شهروندان این کشور نسبت به شهادت 17 تن از هموطنانمان در حادثه تهران ابراز تأسف کرده و با خانوادههای قربانیان ابراز همدردی کردند. سفارت ایران در برلین مملو از گلهای مردم شد و در دانشگاه تکنیکال براندنبورگ این کشور نیز دانشجویان شمع روشن کردند. دراشتوتگارت نیز شماری از مردم به علامت همدردی و همبستگی با ایرانیان با اهدای گل و افروختن شمع یاد شهدای این فاجعه را گرامی داشتند.
در ارمنستان نیز بسیاری از مقامات ارشد این کشور و دیپلماتهای مقیم خارجی در ایروان با حضور در سفارت ایران و امضای دفتر یادبود قربانیان حادثه تروریستی تهران به بازماندگان ادای احترام کردند.
شهردار تورنتو هم برای تسلیت آمد
در ایالات متحده در شیکاگو و بوستون جمع قابل توجهی از ایرانیان و شهروندان این کشور به علامت همدردی با حادثه تروریستی تهران شمع روشن کردند. بیشترین جمعیت اجتماعکنندگان در میدان هاروارد در شهر بوستون بود که بجز ایرانیان،شهروندان دیگر این کشور از ملیتهای مختلف با ایرانیان به ابراز همدردی پرداختند. در کانادا نیز ایرانیان برای ابراز همدردی با بازماندگان قربانیان حادثه تروریستی تهران اقدام به افروختن شمع کردند. در همین حال شهردار تورنتو نیز با اهدای گل،پنجشنبه شب به جمع عزاداران ایرانی در تورنتو آمد و شهادت هموطنانمان را تسلیت گفت.
ادای احترام سرمربی تیمملی فوتبال به قربانیان حوادث تروریستی
کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران نیز با انتشار پستی در فیسبوک به بازماندگان قربانیان حادثه روز گذشته تسلیت گفت و برای آرامش روح درگذشتگان و بازماندگان دعا کرد. در همین حال اعضای تیم ملی فوتبال ایران نیز روز گذشته با یک دقیقه سکوت به احترام قربانیان این حادثه تمرینات خود را آغاز کردند. کارلوس کیروش هم در پستی که در فیس بوک خود منتشر کرد برای آرامش قربانیان این حادثه تروریستی دعا کرد.
ناکامی محافظهکاران بریتانیا در کسب اکثریت پارلمانی/ محافظهکاران؛ پیشتازان غمگین ص 20
حمله اسیدپاش کینهجو به 14 زن و کودک ص 17
سیدرضا صالحی امیری
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
مطابق همه چهارشنبهها، صبح عازم جلسه هیأت دولت شدم. جلسه رأس ساعت آغاز و وارد دستور میشویم. به دلیل شرایط آب و هوایی خاصی که در شهرهای استان سیستان و بلوچستان حاکم است، وزیر محترم نیرو گزارشی از سفر خود به منطقه ارائه میکند و در ادامه پیشنهاد کاهش تعرفه برق برخی شهرهای استان از یک تا 9 ماه مطرح و به تصویب میرسد و از این طریق در مجموع مبلغ صد میلیارد تومان بخشودگی برای مردم شریف سیستان و بلوچستان حاصل میشود. ساعتی از جلسه نگذشته که خبر میرسد انفجاری در نزدیکی حرم مطهر امام خمینی(ره) رخ داده است و متعاقب آن خبر ورود تروریستها به ساختمان مراجعین مردمی مجلس شورای اسلامی میرسد. هر یک از وزرا به فراخور مسئولیت خود اقداماتی را آغاز میکنند و در این میان دکتر روحانی که تجربه حضور سالهای متمادی در شورای امنیت ملی و مدیریت شرایط بحرانی را دارد، پیگیریها و توصیههای لازم را انجام میدهد. با ایشان در مورد نشست بعد از ظهرمان با اصحاب فرهنگ صحبت میکنم و تأکید میکنند که نشست با قوت برگزار شود. سخن دکتر روحانی دلم را قرص میکند.
ناخودآگاه ذهنم به سی و چند سال قبل برمیگردد و روزهای ملتهب اوایل دهه 60 و ترورهای ناجوانمردانه پاکترین نیروهای انقلاب به دست عناصر خودفروش و بی وجدان. همین چند روز قبل بود که مقام معظم رهبری در سخنرانی سالروز ارتحال امام خمینی(ره)، به درستی اشاراتی به شرایط دهه 60 داشتند و تذکرات مهمی در این باره به نسل جدید دادند.
حالا ساعتی از ظهر گذشته و عملیات مقابله با تروریستها به نقطه حساس خود رسیده است. به سبب گروگانگیری مردم بیگناه و مراجعین بی پناه مجلس توسط تروریستها، برادران امنیتی با احتیاط و ملاحظه بیشتری پیش میروند تا جان هموطنان به خطر نیفتد. ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد هم که در همسایگی خانه ملت است، به کمک تیمهای انتظامی و امنیتی میآید تا دسترسی و تسلط بر عوامل خودفروخته تسهیل شود. تقارن زیبایی شکل گرفته. گویی راه عبور از خشونت و ترور از مسیر فرهنگ میگذرد و باطل السحر سیاهی اندیشههای متحجر و خشونتگرا، فانوس روشنایی بخش فرهنگ و هنر است.
عقربههای ساعت هنوز تا سه بعد از ظهر فاصله دارد که خبر پایان عملیات و عادی شدن شرایط، قدرت بالای نیروهای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی کشورمان را به رخ میکشد. عملیات پاکسازی و خروج مصدومین از مجلس آغاز شده و متأسفانه تعدادی از هموطنان عزیزمان در این میان جان باختهاند؛ بانوی معلم نهضت سوادآموزی که برای پیگیری از استان لرستان به مجلس آمده، روحانی قرآن پژوه و مدیرعامل سابق خبرگزاری قرآنی کشور، مسئولین دفتر یکی از نمایندگان مجلس و سرباز شریف حفاظت مجلس و عزیزان دیگر، قربانی ترور وحشیانه چهارشنبه میشوند. اما با خون پاک خود درخت تنومند جمهوری اسلامی را صلابت و اقتدار مضاعفی میبخشند.
ساعتی به مغرب مانده که نشست رئیس جمهوری محترم با اهالی فرهنگ و هنر آغاز میشود. سیل جمعیت نشان از ایمان و اراده قوی مردم این سامان دارد. ترکیب بند مشترک سخنان نمایندگان فرهنگ، ادای احترام به جانباختگان امروز و تسلیت به خانوادههای آنان است. در مجالی اندک 4 سخنران به نمایندگی از جامعه فرهنگ سخن میگویند. یکی از قدرت و ظرفیت سینما در عصر حاضر گفت. دیگری از ضرورت رونق تئاتر، این مردمیترین هنر گفت. پس از آن سخن از مشکلات نشر و راه حلهای رفع آن سخن به میان آمد و دست آخر دستاوردهای هنر موسیقی در معرفی ایران فرهنگی در سراسر جهان بیان شد. حالا نوبت دکتر روحانی بود که در دقایق باقی مانده تا افطار با میهمانان سخن بگوید. او گفت دین اسلام، هنر سخن گفتن با خداست و معجزه دین ما کتاب است و هنر پیامبر ما گفتوگو. به ماجرای نیمروز چهارشنبه و تروریستها اشاره کرد و گفت که تفکر خشونتگرا و کوردل نقطه مقابل فرهنگ و هنر است.
بانگ اذان مغرب طنینانداز شد و پس از اقامه نماز روزه داران روزه خود را باز کرده و اصحاب فرهنگ رئیس جمهوری را حلقه نمودند. دیداری صمیمی در شامی روشن پس از یک نیمروز تیره.
انتهای شب در راه بازگشت به خانه، سخنان مهم مقام معظم رهبری در بین دانشجویان را که ساعتی قبل منتشر شده بود، مرور کردم. تذکرات داهیانه ایشان نسبت به تعیین اولویتها و اصلاح روشها همواره راهنما و راهگشا بوده است و دستگاه فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مبنای برنامهریزی خود را در همین چارچوب تعریف و خود را ملزم به تحقق آن میداند؛ چنان که از آغاز دوره مسئولیتم در این وزارتخانه تأکید کردهام راه رسیدن به قلههای توسعه فرهنگی حرکت بر مدار گفتمان و قطبنمای فرهنگی رهبری معظم است. خانواده بزرگ فرهنگ و هنر اشراف و احاطه رهبری عزیز بر مباحث فرهنگی را سرمایهای بی بدیل برای خود میداند و با تمام توان برای اعتلای فرهنگ ایرانی اسلامی تلاش خواهد کرد. خدا را شکر کردم که رهبری هوشمند، دولتی خدمتگزار، نیروهای نظامی و امنیتی جان برکف، اصحاب فرهنگ دلسوز و ملتی مقاوم داریم. اینجا ایران است، مهد دلیران. بدخواهان و دشمنان این مرزو بوم راه به جایی نخواهند برد.
زهرا احمدیپور
رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
۱- سفرنامههای سیاحان غربی در دوران صفوی به جز توصیفاتشان که از آداب و رسوم و مناظر و معماری شهرهای ایران دارند یک جزء ثابت دیگر هم دارند و آن اشاره به دستساختهها و مصنوعات هنرمندان و صنعتگران ایرانی است. در میان تمام آنچیزهایی که سیاحان غربی توصیف کردهاند تنها یکی از آنها را میتوانستهاند با خود به کشورهایشان ببرند. اگر معماری زیبای عالیقاپو و آداب مردم کشورمان نهایتاً به جادوی قلم مجال معرفی مییافتهاند ولی مصنوعات دستساخته هنرمندان صنعتگر ایرانی را با خود به موطنشان میبردند و مخاطبان غربی آن زیبایی خیرهکننده را با چشم میدیدند و با دست لمس میکردند. از این منظر، صنایع دستی، نقش بیبدیل «فرهنگ سیار» بودن را دارد. این هنر-صنعت در بطن خود حامل و ناقل هویت و جهانبینی ایرانی است. عناصر هویتی مردمان سرزمینمان در چه «کالا»یی جز صنایع دستی میتواند به این زیبایی و ظرافت متجلی باشد؟
۲- صنایع دستی ایران پیوندی ناگسستنی با معماری و شهرسازی ایرانی دارد. معماری روحافزا و باشکوه ایرانی که متأسفانه اکنون هدف تاراج الگوهای نادرست شهرسازی در شهرها و روستاهای کشورمان قرار گرفته است، هم بر صنایع دستی ما تأثیر گذاشته و هم از آن تأثیر گرفته است. شعر و موسیقی و ادبیات ایران هم به همان اندازه معماری ایرانی در صنایع دستی کشورمان متجلی است. آنچه هنرمندان صنعتگر ما در طول تاریخ فراهم آوردهاند تجسد هنرمندانه پارههای برسازنده انسان ایرانی و نگاهش به زیباییهای جهان پیرامونش است. به همین دلیل صنایع دستی، بخش مکمل و تفسیر متجسد میراث تاریخی و فرهنگی ما است.
۳- تولیدات صنایع دستی، دو ویژگی دیگر هم دارند. یکی آنکه مشاغل مرتبط با آن به نسبت دیگر صنایع به سرمایه کمتری برای ایجاد اشتغال و ارزش افزوده نیاز دارند و دیگر آنکه تولیدات سبز و دوستدار محیط زیستند. هماکنون صنایع دستی در ایران، اگر فرش و زیورآلات و سنگهای قیمتی را از آن منفک کنیم، سالانه ۲۳۷ میلیون دلار ارز به کشورمان میآورد. این میزان ارزآوری با توجه به پتانسیل کشورمان حتماً اندک و ناچیز است ولی همین میزان ارزآوری را اگر در تناسب با میزان سرمایهگذاری انجامشده در این صنعت قرار دهیم خروجی این خواهد بود که صنایع دستی فرصتی طلایی برای توسعه صادرات غیرنفتی است.
۴- صنایع دستی ایرانی هنوز تا به دستآوردن جایگاه تثبیت شده و درخور شأنش در جهان فاصله دارد. آیا بر این فاصله میتوان غلبه کرد؟ قطعاً. راه زدودن این فاصله در توجه همه دستگاهها به اهمیت و ارزش صنایع دستی کشورمان است. سرمایهگذاری همه دستگاهها بر توسعه صنایع دستی و تلاش برای از میان برداشتن موانع بر سر راه آن در درجه نخست، سرمایهگذاری برای توسعه فرهنگ و هویت ایرانی و در درجه بعد ایجاد اشتغال پایدار و ارزآوری برای کشور است. دستیابی به این هدف به معنای تحقق عینی شعار «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» است. از این منظر لازم است دستگاههای مختلف بخشی از بودجه فرهنگی و ترویجی خودشان را صرف توسعه این هنر-صنعت و حمایت از شاغلان در این حوزه کنند. همراهی دستگاههای مختلف با سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برای توسعه و ترویج صنایع دستی در ایران و جهان، همراهی برای انتقال فرهنگ و هویت ایرانی در میان نسلهای جوانتر و مردمان کشورهای دیگر است.
۵- جهش در گردشگری کشور، پاسداری از میراث فرهنگی و تاریخی و توسعه صنایع دستی اجزای یک بسته هماهنگ و منسجماند. رشد هیچ کدام از این بخشها بدون داشتن برنامهای هماهنگ و منسجم برای رشد دو بخش دیگر ممکن نخواهد بود. چنانچه به دنبال توسعه گردشگری ایران هستیم چگونه موفق خواهیم شد اگر میراث تاریخی و فرهنگی و صنایع دستی ضعیف و در شرف نابودی داشته باشیم؟ صنایع دستی و میراث تاریخی و فرهنگی ما جهان را خیره خواهد ساخت و این مزیت انکار نشدنی ما در توسعه گردشگری، ایجاد اشتغال پایدار و پاسداری غیرآمرانه از فرهنگ و هویت ایرانی است.
امیررضا حجتی
کارشناس
مسائل بینالملل
عربستان سعودی و کشورهای اقماریاش در کنار مصر و در سایه سار حمایتهای پیدا و نهان برخی قدرتهای جهانی با قطر قطع ارتباط کردند و تنها راه ارتباطی زمینی قطر که با عربستان است، مسدود شد. تجزیه و تحلیل پیرامون این قطع رابطه بسیار شده است و از این رو تنها به نکتهای در این خصوص و آن هم در بُعد نظری باید اشاره کرد که اختلاف خانوادگی حتی اگر چندان هم نپاید! (که به احتمال زیاد نمیپاید)، میتواند پایانی باشد بر ناسیونالیسم عربی و اتحادیه عرب و شکافی بس عظیم در شورای همکاری خلیج فارس.
عرصه روابط بینالملل عرصه،عرضه و تقاضاست؛عرضه هر کالا و تقاضای هر کالایی. اکنون فضایی ایجاد شده است تا جمهوری اسلامی ایران کالاهایی را به قطر عرضه کند و به تقاضاهایش تا آنجا که میتواند پاسخ مثبت دهد. مؤلفههایی که در این راستا ما را مستعد این امر میسازد، عبارتنداز: قرابت جغرافیایی، دیدگاههای اگر چه نه ضرورتاً مثبت، اما غیرمنفی سران قطری نسبت به جمهوری اسلامی ایران و محدودیتهای قطریها در ارتباطات این روزهایشان. با وجود قرابت جغرافیایی، تاکنون ایران در بین شرکای اصلی تجاری قطر جایگاه چندان قابل توجهی نداشته است به طوری که تجارت ایران و قطر در سالهای اخیر بسیار ناچیز بوده است. در سال گذشته میلادی میزان صادرات ایران به قطر درحدود ۱۰۰ میلیون دلار و واردات ایران نیز از این کشور کمتر از ۱۰ میلیون دلار بوده است. به طور کلی میتوان گفت کشور قطر حوزه ناشناختهای برای تجار ایرانی است.
با وجوداین و با توجه به مؤلفههای پیش گفته شده، اکنون زمان بهرهبرداری سیاسی و اقتصادی از این رویداد است، بهره برداریهایی که ابتدائاً باید درازمدت تعریف شوند و نه کوتاه مدت، هرچند چندان هم نباید با دیده خوشبینی مطلق به آن نگریست.
عمده واردات قطر را خودرو و لوازم یدکی خودرو، تلفن همراه و تجهیزات شبکه تلفن همراه، انواع کابلهای نوری، انواع ماشین آلات مکانیکی و محصولات غذایی تشکیل داده است. ما باید با هدفگذاری و تشخیص اینکه اکنون چه کالاهایی برای قطریها جذابیت دارد، در عمل وارد شویم. قطعاً در بحث حمل و نقل هوایی ما میتوانیم از مزیت هواپیمایی قطر نهایت بهره را ببریم و با این کشور قراردادهایی بلندمدت منعقد کنیم، قراردادهایی که میتواند زنجیرچرخ رابطهای نو در کنار قراردادهای نفتی و انرژی محور در منطقه پارس جنوبی و حوزههای مشترک نفتی و گازی باشد. در کنار این دو باید به پتانسیل بازار قطر برای محصولات ایرانی اشاره کرد، محصولاتی همچون مواد غذایی، مصالح ساختمانی، خدمات فنی و مهندسی و...
راهکارهای عملی و اجرایی این اهداف ابتدائاً ریشه در امور سیاسی دارد. بر این اساس باید در فضایی مبتنی بر اعتمادسازی و نشان دادن اقتدار ایران اسلامی و رویکرد تعامل محور با همسایگان، این فضا را به حوزه اقتصادی تسری داد و محصول اقتصادی این فضا را برداشت کرد و از استحکام روابط اقتصادی جهت امنیتزایی منطقه بهره برد. اما ایران در بحث قراردادهای حمل و نقل هوایی میتواند در ازای کالایی که امروزه و در شرایط اضطراری به قطرمی فروشد، این عرضه و تقاضا را به گونهای درازمدت ترتیب دهد و از سود کلان این حمل و نقل در گسترش صنعت هوایی خود بهره ببرد. کاهش تعرفههای وارداتی و صادراتی و بروکراسی موجود در تجارت فی مابین، حل مشکلات نقل و انتقال پولی و ایجاد خط مستقیم کشتیرانی میان دو کشور از جمله موارد دیگری است که میتواند به تحکیم این روابط در صادرات و واردات و حضور پررنگ ما در قطر کمک شایانی کند.
بر این اساس باید گفت اکنون زمانی است که میتوان «همزیستی مبتنی بر تعاملات کثرت گرایانه» را پررنگ کرد تا در آیندهای نه چندان دور، رهاورد آن «همکاری مبتنی بر تعاملات همبستگی گرایانه» باشد.
نشست سران کشورهای سازمان همکاری شانگهای با حضور هیأت جمهوری اسلامی ایران به ریاست محمدجواد ظریف روز گذشته در آستانه پایتخت قزاقستان آغاز شد. حضور وزیر امور خارجه کشورمان به عنوان نماینده یکی از کشورهای ناظر این سازمان همکاری بینالمللی در حالی است که از ابراز تمایل کشورمان برای عضویت کامل در آن نزدیک به یک دهه میگذرد و با وجود این تنها در چند سال اخیر این موضوع با ابراز تمایل و موافقت نسبی کشورهای تأثیرگذار سازمان همکاری شانگهای مواجه شده است. چنان که به گزارش ایرنا، روز پنجشنبه «یوری اوشاکف» دستیار امور بینالمللی رئیس جمهوری روسیه در سخنانی صراحتاً گفت: «بر این باوریم که اکنون همه شرایط برای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای فراهم شده است و زمان عضویت ایران در شانگهای فرا رسیده است.» وی با بیان اینکه «تهران سال 2008 درخواست عضویت در سازمان همکاری شانگهای را ارائه داد که تحریمهای اقتصادی شورای امنیت مانع آن بود»، تصریح کرد: «اکنون تحریمها لغو شده است و باید ایران به عنوان قدرت بزرگ منطقهای را به عضویت این سازمان بپذیریم.»
«ایگور مارگولوف»، معاون وزیر امور خارجه روسیه نیز در اظهاراتی با بیان اینکه «به اعتقاد اعضای سازمان همکاری شانگهای (SCO)، ورود ایران به این سازمان، تأثیرگذاری مثبتی به تعامل کشورها دارد»، تأکید کرد: «به اعتقاد روسیه، موج نخست گسترش سازمان همکاری شانگهای باید شامل ایران نیز باشد و این امر در راستای حضور بلندمدت و مشارکت فعال تهران در این سازمان به عنوان یک ناظر میسر است.» این مقام روسی افزود: «موانع قانونی برای پذیرش (ایران) وجود ندارد، برای ما روشن است که حضور تهران سهم مثبتی در تعامل سازمان همکاری شانگهای در همه ابعاد از جمله امنیتی، اقتصادی و روابط انسانی دارد.»
پیش از این «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه نیز اعلام کرده بود که درخواست عضویت رسمی ایران با (مقررات) این سازمان مطابقت کامل دارد و اظهار امیدواری کرد این مسأله در نشست پیش رو بررسی شود.
سازمان همکاری منطقهای شانگهای سال 1385 بر مبنای همکاریهای چندجانبه امنیتی و اقتصادی 6 کشور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان تشکیل شد. افغانستان، بلاروس، ایران، مغولستان کشورهای ناظر و جمهوری آذربایجان، ارمنستان، کامبوج، نپال، ترکیه و سریلانکا نیز اعضای شریک سازمان همکاری شانگهای هستند. بررسی برنامه عضویت کامل هند و پاکستان که از سال 2015 میلادی مطرح شده است، دستور کار اجلاس برگزار شده در آستانه است.
وزیر خارجه کشورمان که شامگاه پنجشنبه وارد آستانه پایتخت قزاقستان شده بود، همچنین در آیین گشایش نمایشگاه بینالمللی اکسپو 2017 حضور یافت و در حاشیه آن با «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل، «اشرف غنی» رئیس جمهوری افغانستان و نیز با همتایان خود از کشورهای چین، قزاقستان، روسیه، ازبکستان و قرقیزستان دیدار و مذاکره کرد.
«وانگ یی»، وزیر امور خارجه چین در دیدار با ظریف ضمن تأکید بر حمایت از عضویت کامل جمهوری اسلامی ایران در سازمان شانگهای از حمایت جمهوری اسلامی ایران از طرح «یک کمربند یک راه» در برگیرنده طرح چین برای جاده جدید ابریشم قدردانی کرد. همچنین طرفین درباره موضوعات دوجانبه، همکاریهای بانکی، صادرات محصولات پتروشیمی ایران به چین، دیدار مقامات دو کشور، بحران ایجاد شده بین برخی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس و تأکید بر راهکار گفتوگوی طرفین و اجرای برجام تبادل نظر کردند.
همچنین در دیدار وزیر امور خارجه ایران و رئیس جمهوری افغانستان دو طرف در زمینه بروز تنش عربی بین کشورهای حاشیه خلیج فارس تبادل نظر و تأکید کردند که لازم است این کشورها مشکلات را با گفتوگو حل و فصل کنند، زیرا منطقه تحمل و توان بحران دیگری را ندارد. اشرف غنی در آغاز این دیدار ضمن محکومیت اقدامات تروریستی در تهران، گفت: «تروریستها دو نقطه نمادین را نشانه گرفته بودند که برای مردم ایران اهمیت زیادی دارد و این به مثابه دشمنی با ایرانیان است.» وی در ادامه گفت: «جنگ بین دولتها آسان تر از مبارزه با گروهها و شبکههای تروریستی است و ضرورت دارد همه دولتها در مبارزه با این گروهها همکاری کنند.»
دبیرکل سازمان ملل نیز در دیدار با ظریف ضمن محکوم کردن حادثه تروریستی تهران با دولت و ملت ایران ابراز همدردی و همبستگی کرد. طرفین در این دیدار بطور مفصل در باره موضوعات منطقه ای از جمله سوریه، عراق و یمن گفت وگو کردند. گوترش تنها راه حل بحران ایجاد شده بین برخی کشورهای عربی خلیج فارس را گفت وگو و مذاکره خواند. وی همچنین در ادامه ضمن تأیید اجرای مفاد برجام توسط جمهوری اسلامی ایران گفت: موضع رسمی سازمان ملل حمایت از روح و متن برجام است که توافقی تاریخی است.
تشییع پیکر شهدای ترور در تهران
پیام تسلیت مقام معظم رهبری قرائت شد / سران سه قوه به مقام شهدا ادای احترام کردند
مراسم وداع با پیکر شهدای عملیات تروریستی تهران، روز گذشته و در دو مرحله در مجلس شورای اسلامی و پس از آن بعد از برگزاری نماز جمعه برگزار شد. دیروز پیش از مراسم تشییع، سران سه قوه، رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب و دیگر مسئولان کشور با حضور در مجلس شورای اسلامی با پیکر شهدای روز چهارشنبه وداع کردند. ساعاتی بعد نیز پیکر این شهدا با حضور قشرهای مختلف مردم بعد از پایان خطبههای نماز جمعه از مقابل دانشگاه تهران تشییع شد. در جریان حملات تروریستی عوامل داعش به حرم مطهر امام (ره) و مجلس شورای اسلامی 17 نفر از هم وطنان به شهادت رسیدند.
به گزارش ایرنا، سران سه قوه با حضور در کنار پیکرهای مطهر شهدای حادثه تروریستی تهران در مجلس شورای اسلامی نسبت به آنان ادای احترام کردند و شاخههای گل را روی پیکر مطهر این شهدا قرار دادند. حجتالاسلام والمسلمین محمد محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب، حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس جمهوری، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و آیتالله صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه، حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری، آیتالله محمد امامی کاشانی امام جمعه موقت تهران و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری ابتدا نزد خانواده شهدای حادثه تروریستی تهران رفته و با آنان صحبت و ابرازدلجویی کردند و سپس با نثار شاخههای گل برای علو درجات این شهدا به محضر باریتعالی دعا و به مقام شامخ آنان ادای احترام کردند. در این مراسم علاوه بر حضور رؤسای سه قوه، مسئولان ارشد کشوری و لشکری، برخی سفرا و مسئولان دفاتر نمایندگی کشورهای خارجی و خانوادههای شهدای ترور نیز در تالار آفتاب مجلس حضور داشتند و حجتالاسلام والمسلمین محمدی، پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب را در ارتباط با حادثه تروریستی تهران قرائت کرد.
روحانی: اقدام تروریستها در واقع انتقام از دموکراسی در ایران بود
رئیس جمهوری در حاشیه این مراسم و در جمع خبرنگاران اقدام تروریستی اخیر در تهران را انتقام از دموکراسی دانست و گفت: مردم ما راه خودشان را برای دستیابی به اهداف ملی و تقویت انسجام و وحدت ملی ادامه داده و بی تردید ملت ایران، ملتی موفق خواهد بود. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی اظهار داشت: در منطقه ما چه آنهایی که حامی تروریسم هستند و در زندگی سیاسیشان دموکراسی ندیدهاند و چه آنهایی که تروریست هستند و از دموکراسی تحت عنوان طاغوت یاد میکنند، با دموکراسی مخالفند. روحانی با بیان اینکه دموکراسی، اساس فکری تروریستها را از بین میبرد و نشان میدهد خشونت و زور راه حل نبوده و رأی مردم تعیین کننده و راه حل است، خاطرنشان کرد: انتخابات و صندوق رأی به مبنای فکری خشونتطلبان، تروریستها و حامیان آنها ضربه کاری زده است و همواره آنها به دنبال انتقام گرفتن بودند، غافل از آنکه ملت ایران، مردمی مقاوم هستند و از این حوادث در زندگی خودشان فراوان دیدهاند. رئیس جمهوری گفت: مردم ایران از 22 بهمن ماه سال 57 تا امروز حوادث اینچنینی فراوانی دیدهاند.
لاریجانی: تروریستها بر محور مردم سالاری دینی تمرکز کردهاند
رئیس مجلس هم در سخنانی گفت: همزمان به دو مرکز مورد توجه ملت ایران، حمله تروریستی انجام شد؛ این موضوع نشان دهنده تمرکز آنها بر محورهای مردمسالاری دینی مردم ایران است. رئیس مجلس درباره اظهارات اخیر وزیر خارجه عربستان و رئیس جمهوری امریکا گفت: این اظهارات ننگین است و نشان میدهد که این دوره، دوره برزخ مبارزات تروریستی ملتها است. وی ادامه داد: البته از سعودیها توقعی بیشتر از این نبود؛ امروز آنها مظهریت مبارزه با مردم سالاری و حمایت از تروریستها را نصب سینه خود کردهاند اما کار امریکا که زمانی مدعی مدیریت جهانی برای وصول به دموکراسی و حقوق بشر بود به جایی رسیده که رئیس جمهوری آن، دموکراسی را با پول معاوضه میکند. لاریجانی تصریح کرد: آنان نشست ریاض را برگزار کردند و مدعی شدند که ایران را منزوی کردند در حالی که بسیاری از کشورها پس از حادثه روز چهارشنبه در کنار ایران قرار گرفتند. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری هم تأکید کرد: عمل تروریستها موجب انسجام، وحدت و یکپارچگی ملت ایران خواهد شد و مبارزه با تروریسم جدیتر ادامه خواهد یافت.
ناطق نوری: هدف تروریستها، اسلامهراسی است
همچنیـــــن حجتالاسلـــــــــــــام والمسلمین ناطق نوری اسلامهراسی در دنیا را از اهداف تروریستها برشمرد و گفت: اینها این حرکات را علیه مسلمانان مظلوم انجام میدهند تا مردم و دنیا را از اسلام متنفر کنند. به گزارش ایرنا، ناطق نوری در حاشیه این مراسم با عرض تسلیت به خانوادههای شهدا افزود: هدف اصلی به وجود آوردن این جریان داعش و تروریستهای افراطی، ایران به عنوان مرکز ثقل اسلام ناب است. ناطق نوری با اشاره به اینکه دامن خود آنهایی که اینها را به وجود آوردهاند، گرفته شده است، افزود: هدف اصلی تروریستها ایران است که امیدواریم خنثی شود.
تشییع شهدا با بدرقه مردمی
قسمت اصلی مراسم تشییع شهدا اما دیروز بعد از پایان خطبههای نمازجمعه و از مقابل دانشگاه تهران، با حضور هزاران نفر از اقشار مختلف مردم برگزار شد. در این مراسم پیکر شهدا تا چهارراه حافظ در میان جمعیت حاضر تشییع شد. پیکر شهدا بر تریلیهای مخصوص قرار گرفته بود و جمعیت در حدفاصل دانشگاه تهران تا چهارراه حافظ با شعارهای خود این پیکرها را همراهی کردند. «مرگ بر امریکا»، «مرگ بر آل سعود»، «مرگ بر اسرائیل» از جمله شعارهایی است که مردم در این مراسم سر میدادند. همچنین پلاکاردهایی با شعارهایی نظیر «لعن الله علی آل سعود»، «داعش فرزند نامشروع امریکا و اسرائیل است»، «ما در ره دین استواریم»، «کلنا عباسک یا زینب»، «بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود» در دست مردم دیده میشد. دیروز و از ساعات ابتدای صبح خیابانهای اطراف دانشگاه تهران منتهی به خیابان حافظ برای برگزاری این مراسم آماده شده و نیروهای امنیتی و نیروی انتظامی برای مدیریت هرچه بهتر مراسم در محیط مراسم مستقر شده بودند. پیکر شهدای حادثه تروریستی پس از مراسم تشییع در قطعه 50 کنار مزار شهدای مدافع حرم به خاک سپرده شد. با وجود این خبرگزاری تسنیم از خاکسپاری شهید جواد تیموری از پاسداران حفاظت مجلس در قطعه 28 در جوار برادر شهیدش که در عملیات مرصاد شهید شده بود خبر داد و نوشت که مازیار سبزعلی باغبان شهید در حرم مطهر حضرت امام(ره) به خاک سپرده شده است. به گزارش این خبرگزاری، پیکر حجتالاسلام تقوی نیز پس از تشییع توسط مردم قم در گلزار شهدای این شهر مقدس آرام خواهد گرفت. در همین حال همزمان با مراسم تشییع شهدا در تهران، پیکر دو شهید عملیات تروریستی «حسین بنی اردلان» دبیر حزب مردمسالاری در خراسان شمالی و «حسین جلالی» عضو شورای مرکزی مجمع فرهنگیان ایران اسلامی روی دستان مردم بجنورد از محل مسجد انقلاب تا میدان کارگر این شهر تشییع شد. به گزارش ایسنا، این مراسم با حضور روحانیون، فرماندهان نظامی و انتظامی، مدیران و مسئولان استانی و اقشار مختلف مردم شهیدپرور خراسان شمالی برگزار شد. پس از مراسم تشییع، پیکر شهید حسین بنی اردلان دبیر اجرایی هیأت نظارت بر انتخابات شوراهای خراسان شمالی در جوار امامزاده سید عباس (ع) بجنورد دفن شد.
همچنین قرار است پیکر شهید حسین جلالی مسئول دفتر علی قربانی نماینده مردم بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و رازوجرگلان در مجلس شورای اسلامی به زادگاهش شهر آوا در شهرستان مانه و سملقان منتقل و در آنجا دفن شود.
-
آرای روحانی و رئیسی در آینه آمار
-
دولت ،کاسبان توقیف فیلمها را مهار کند
-
مشت آهنین علیه تروریستها
-
«ایفل» خاموش شد؛ شمع ها در خیابان ها روشن
-
دیگر صفحهها
-
از صبح تاریک تا شام روشن
-
جهانی خیره خواهد شد
-
فرصتهای اقتصادی مناسبات ایران و قطر
-
روسیه: زمان عضویت ایران در سازمان شانگهای فرا رسیده است
-
بدرقه ملی شهدای ترور