ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام صادق علیه السلام : تکبر، این است که مردم را تحقیر کنى و حق را خوار شمارى.
الکافى(ط-الاسلامیه)، ج2، ص310
ر
سیامک جهانگیری: امیدوارم شرایط خاص کشور به خاطر بیماری کرونا که بسیاری از فعالیتهای اجتماعی روزانه را متوقف کرده است هرچه زودتر به پایان برسد تا جریانهای هنری بتوانند حیات اجتماعی خودشان را پیش ببرند. البته در شرایط غیرکرونایی هم فعالیتهای عجیب وغریبی شکل نمیگرفت و متأسفانه فضای جدی هنری همیشه بهخاطر مسائل اقتصادی تحت الشعاع قرار میگیرد و نمیتواند کار کند. در حال حاضر شرایط سختتر شده و برخی آموزشگاهها دارند تعطیل میشوند و این مسأله نگرانکننده است. امیدوارم شرایط هرچه زودتر بهتر شود تا وضعیت فرهنگی و هنری جان دوباره بگیرد.
بخشی از گفتوگو سیامک جهانگیری
نوازنده نی با موسیقیما
مرداد در جنوب
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
همین چند وقت پیش توی کتابفروشی با کتابی روبهرو شدم به اسم «از این مکان» که نویسندهاش هم قاضی ربیحاوی بود. توی جلد را دیدم که نوشته بود چاپ دوم و تاریخ چاپ هم 1397 بود. این است که خیلی از زمان چاپش نمیگذرد. کتاب را خریدم و مدام روبهرویم نشسته است. این کتاب مجموعهای است از چندین داستان کوتاه. اصلاً ربیحاوی یک داستاننویس درجه یک است که مدتها از او خبری نبود. اما اگر اسم او را در گوگل سرچ کنید با داستانی از او روبهرو میشوید با نام «حفره». این داستان یکی از شگفتانگیزهای ادبیات داستان ایرانی است. داستانی که در سالهای دهه شصت نوشته شده و تم جنگ دارد. روایتگری در این داستان بینظیر است. اصلاً میخواهم بگویم تا این فضاها را نزیسته باشی نمیتوانی اینطوری درخشان بنویسی. ادبیات جنگ مدیون نویسندههای خطه جنوب است. آنها در جنگ حضور داشتند و همین حضور هم باعث شد بتوانند خوب بنویسند. این داستان حفره هم یکی از همان خوبهاست. راوی عجیب چرخ میزند توی داستان. از جایی به جای دیگر میرود و حسرتهای راوی یا راویهای قصه را خوب بیان میکند. شاید این داستان را بارها و بارها خوانده باشم. هنوز هم برای من یک کلاس درس است. اینکه شما راوی را از یک زاویه بگیری و بعد راوی را عوض کنی و از زاویه دیگر او را روایت کنی. این یعنی آدم باید کاربلد باشد در قصهنویسی تا بتواند اینطوری بنویسد.
آنوقتها که اینترنت مثل این روزها همه چیز تویش پیدا نمیشد فقط همین داستان از ربیحاوی را میتوانستی پیدا کنی. اما گوگل به کمک بشر آمد و هرچه بود و نبود را در دسترس قرار داد. یکیاش هم همین است که با یک سرچ میتوانید داستانهای بیشتری از یک نویسنده پیدا کنید و بخوانید. این البته برای وقتی است که نویسنده در دسترس نیست یا اثری از او در دنیای حقیقی پیدا نمیکنید. اما خوبی روزگار هم این است که ربیحاوی یک مدت در دل تاریخ ادبیات گم شده بود اما دوباره پیدا شد و چند کتاب از او به چاپ رسید. این است که میشود به جناب گوگل سر زد و اسم او را جستوجو کرد و کتابهایش را آنلاین خرید یا هم میشود به کتابفروشیها رفت.
اما یک داستان قدیمی از او پیشتر خوانده بودم. یک کتاب لاغر که داستانی نزدیک به بیست یا سی صفحه روایت میکرد. نام درخشانی داشت این کتاب. کتابی که سمت و سوی ایدئولوژیک داشت اما در همین بین خوش ریتم فضای جنوب را تصویر میکرد. «مرداد پای کورههای جنوب» اسم این داستان است. بروید و این داستان را هم بیابید و بخوانید. زندگی زیسته در جنوب را خوب میبینید. اسم کتاب را ببینید. همه گرمای جنوب را در خودش دارد. اصلاً آتش و هرم آتش خالص است این اسم. مرداد که گرمترین ماههاست و کورهها که گرمترینند و بعد هم جنوب. تفدیدگی و گرمازدگی را عجیب در این اسم حس میکنید. در این روزهای تیرماه که گرم است شاید بتوانید بخشی از این گرما را حس کنید. قاضی ربیحاوی در ابتدای این داستان مینویسد: «مرداد در جنوب آنقدر گرم است که میتواند همه چیز را بسوزاند.»
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#سلامت - دانشجو
هرچه به برگزاری کنکورهای سراسری نزدیک میشویم درخواست داوطلبان برای به تعویق افتادن این آزمونها بهدلیل موج شیوع کرونا جدیتر میشود. البته سخنگوی سازمان سنجش آب پاکی را بر دستان آنها ریخت و گفت: «تعلیق یا تعویق در کنکورهای ۹۹ نداریم.» و همین مسأله دوباره هشتگهای تعویق کنکورهای سراسری و سلامت دانشجو را در شبکههای اجتماعی پرکاربرد کرد. بسیاری از داوطلبان نگرانند که در محیط برگزاری کنکور پروتکلها رعایت نشود و این مسأله منجر به بیماریشان شود: «خطر ابتلا به کرونا با حضور بیش از 15 دقیقه در تجمعات حتی با ماسک (استاد اپیدمیولوژی شهید بهشتی). نمیدونم تا حالا ورودی جلسات کنکور سراسری رو دیدید یا خیر. امکان رعایت وجود ندارد»، «بابا همه امتحاناتو کردین آنلاین بعد از این بدبختا میخواین کنکور بگیرید؟»، «برگزاری عروسی خلاف قوانینه توی این شرایط و هرگونه تلفات دیه به عهده صاحب مجلسه. کنکور چی میشه؟ تجمع نیست؟ همه سلامت برمی گردن؟»، «پروتکل یعنی اون روزایی که دو نوبت صبح و ظهر کنکور داریم ، برای هر کدوم حوزههای جداگونه لحاظ کرده باشید. این کارو کردین؟!»، «ما که خواسته زیادی نداریم همین که کنکور رو توی یه زمان بهتر برگزار کنن برای ما کافیه، فقط به فکر برگزاری نباشن به فکر دانشجوها و دانشآموزهایی که کلی زحمت کشیدن و الان خودشون یا خانوادههاشون درگیر این بیماری شدن هم باشن»، «توی یه میهمانی ساده حداقل ۵۰ درصد افراد کرونا گرفتند. توی کنکور با این حجم از افراد چند درصد مبتلا میشند؟»، «همه از احتمال بازگشت محدودیتها حرف میزنند اما سازمان سنجش گویا در دنیای دیگری سیر میکند؛ هر داوطلب کنکوری که دچار آسیب شود، مسئولیتش بر عهده اعضای ستاد ملی مقابله با کروناست که هیچ کاری برای تعویق تمام کنکورهای سراسری نکردند»، «آقای سازمان سنجش من مشکلی ندارم خودم کرونا بگیرم، مشکل اصلیم اینه که خانوادهام بهخاطر من طوریشون بشه!»، «چند روز دیگه نماینده سازمان سنجش میاد میگه دانشجویا نمیگیرن»، «من هنوز علت تعویق ماههای قبل کنکورها رو نفهمیدم، اگر کرونا بوده، الان که موج دومش خیلی وحشتناکه، چرا به تعویق نمیندازن؟ آقایون محترم سازمان سنجش، ما نگران سلامتی و جان خودمون و خانوادههامون توی این اوج وحشتناک کرونا هستیم»، «شما مسئول سازمان سنجش آیا با چهار ساعت ماسک روی صورتت بدون اینکه چیزی بخوری یا بنوشی تا به حال کار کردی که بدونی یک آزمون و شرایط استرس و... چطور با سرنوشت جوانان بازی میکند؟ حالا بگین نگران نباشید با سؤالات آسون ما ظرفیت پذیرش رو بالا بردیم...ما سلامتی که حق مونه میخواهیم»، «مشتاقم ببینم «پروتکلهای سختگیرانه بهداشتی» که قراره سازمان سنجش رعایت کنه چی هست؟ مطمئنم حتی هنوز بهش فکر هم نکردن.»
بیماری جدید
کشف یک مورد ابتلا به بیماری «طاعون خیارکی» در شمال چین همه را نگران کرد چون چین وضعیت هشدار درجه سه در این منطقه اعلام کرده و نشان میدهد این مسأله میتواند جدی باشد. از زمان انتشار این خبر خیلیها در شبکههای اجتماعی درباره این بیماری و ورودش از چین نوشتند و البته خیلیها هم با آن شوخی کردند: «لازم به ذکر است که طاعون خیارکی مرض جدید نیست، این همون طاعونیه که ۷۵ تا ۲۰۰ میلیون نفر رو بین سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ میلادی کشته! یعنی شوخیاش هم دهشتناکه...»، «در حال حاضر ترجیح میدم با بیماری کووید ۱۹ بمیرم چون طاعون خیارکی اسمش خیلی ضایع است. البته اولویتم اینه بیشتر زنده میموندم که چند تا بیماری باکلاستر از چین بیاد و از بین اونا یکی رو انتخاب کنم»، «دیگه حقیقتاً برای مریضیها اسم کم میاد. یه چیزی به اسم «طاعون خیارکی» در شمال چین مشاهده شده است!»، «از الان علائم طاعون خیارکی رو دارم. بذارین گوگل کنم بهتون میگم.»، خوب ما تصمیممون رو گرفتیم! اگه این طاعون خیارکی اومد ایران خیلی ساکت و بیسر و صدا میریم تو یه اتاقی، خونهای، چیزی و شیر گاز رو باز میزاریم و تمام! این دنیا دیگه چیزی واسه ارائه به ماها نداره»، «هواپیمایی ماهان هنوز نرفته طاعون خیارکی رو از چین برامون به ارمغان بیاره؟ پس داره چیکار میکنه؟»، «هر سال متوسط ۷ مورد طاعون خیارکی تو امریکا رخ میده. تا حالا شنیده بودین؟ من که نمیدونستم. هر سال هزار تا دو هزار مورد طاعون تو دنیا گزارش میشه. منبع: سایت CDC. ولی پررنگ نمیشه. الان تو چین هر اتفاقی میفته بشدت روش مانور داده میشه.»، «من تحقیق کردم ابتلا تا مرگ طاعون خیارکی فقط هشت روزه پس جای امیدواریه.»، «من طاعون خیارکی بگیرم چون خیار سرده مامانم برا درمان حتماً روزی سه لیوان چاینبات بهم میده»، «تنها راهش اینه که کشورهای دنیا یه مدت هر روز نوبتی برای چین غذا درست کنن ببرن قابلمه رو بذارن جلوی مرزشون بیان ببرن بخورن دست به آشپزی نزنن».
شیوه تفکر ما را هدایت میکند
برای دستیابی به تواناییهای بالقوه، شیوه تفکر خود را کشف کنید. باورهای ما در نتیجه فراز و نشیبهای طی شده در سفر زندگی و نحوه تربیت و رشد ما شکل گرفتهاند. باورها را میتوان چرخهای مسیر تحول و رشد شخصی هریک از ما به حساب آورد که نقش تعیین کنندهای در موفقیت و رضایت یا احساس شکست و ناکامی در زندگی ما ایفا میکنند. تلاشهای علم روانشناسی حاکی از آن است که تغییر در باورها میتواند به شکل مؤثری آثاری عمیق در زندگی ما بهجا بگذارد.
دکتر کارول دوک بهعنوان یکی از برجستهترین محققان روانشناسی در جهان به مطالعه و بررسی انگیزههای انسان میپردازد. او بیشتر زمان خود را صرف غوطهور شدن و بررسی این امر کرده است که چرا مردم موفق میشوند (یا نمیشوند) و چه چیزهایی برای موفق و توانگر شدن در کنترل ما هستند. نظریه او درباره دو نوع شیوه تفکر و تفاوتی که هرکدام در نتایج امور ایجاد میکنند فوقالعاده قدرتمند و باورنکردنی است. همانطور که او خود میگوید: «کار من پلی بین روانشناسی رشد، روانشناسی اجتماعی و روانشناسی شخصیت ایجاد میکند و شیوه تفکری که افراد از آن استفاده میکنند را مورد بررسی قرار میدهد. تحقیقات من به ریشههای هر نوع شیوه تفکر، نقش آنها در ایجاد انگیزه و تأثیر آنها بر دستاوردها و پیشرفت و فرآیندهای بین فردی میپردازد.»
در کتاب «شیوه تفکر» وی ما را به این سفر سوق میدهد که چگونه به شیوه تفکری که زندگی ما را هدایت میکند دسترسی پیدا کنیم، آن را تشخیص داده و به کمک راهکارهای ارائه شده بتوانیم شیوه تفکر خود را به شکل سازندهای تغییر دهیم. اینکه چگونه افکار آگاه و ناخودآگاه روی ما تأثیر میگذارند و چگونه چیزی بهسادگی کلمات و عبارات میتوانند تأثیری قدرتمند بر توانایی ما در پیشرفت و موفقیت داشته باشند. این نویسنده دراین کتاب، قدرت ابتداییترین باورهای ما را نشان میدهد. در سه فصل ابتدایی این کتاب نویسنده ضمن معرفی ایده شیوه تفکر بیان میکند که چرا و چگونه برخی افراد طرز فکری ثابت داشته و به ذاتی بودن تواناییها و استعدادها باور دارند و برخی به عکس تفکری پویا داشته و معتقدند امکان رشد و تغییر وجود دارد. در ادامه به ویژگیهای هرکدام از این شیوههای تفکر در ورزش؛ کسب و کار و روابط و نقش والدین، آموزگاران و مربیان میپردازد. آنچه در حال حاضر در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار دارد ترجمه نسخه بازبینی شده و به روزرسانی شده کتاب است که مطالب جدیدی درباره شیوههای تفکر سازمانی و چگونگی پذیرش رشد را نیز در بردارد و تصورات غلط اما رایج درباره شیوه تفکر پویا را مورد بررسی قرار میدهد.
تغییر ممکن است سخت باشد اما من تا به حال نشنیدهام کسی بگوید ارزشش را ندارد.
«ارزش و اهمیت این کتاب از دنیای تعلیم و تربیت بسیار فراتر میرود و درست بههمان اندازه، برای اهالی کسب و کار که میخواهند استعداد پرورش دهند و والدینی که تمایل دارند فرزندانی تربیت کنند تا در مواجهه با چالشها به رشد و پیشرفت برسند، مرتبط و مناسب است». بیل گیتس
شیوه تفکر
نویسنده: کارل دوک
مترجمین: الهه امینی- شیوا گرانمایهپور- زهرا بهمنپور
ناشر: نشر گاه
برای یک هدف مشترک کنار هم میایستیم
نرگس آبیار
نویسنده و کارگردان
ویروس کرونا خواسته نه، اما ناخواسته بر بشر امروز نازل شد. بلایی که علاوه بر همه ناملایمات، خشونتها، دردها و نیستیها به ما یادآور کرد ما انسانها موجودات ضعیفی هستیم که جز پروردگار پناهی نداریم.
اما واقعیت این است که مسیر رهایی از وضعیت کنونی درک موقعیت، تفکر و تعقل برای پیدا کردن بهترین راه نجات از زنجیر ناپیدایی است که بر وجود هر یک از ما پیچیده است؛ راهی که دیر یا زود به سعادت انسان ختم میشود.
بیتردید در این مسیر نگاه مسئولانه و تلاش برای تأمین سلامت فردی و اجتماعی هریک از ما جز در درک مفهوم و معنای مسئولیت اجتماعی نیست. چراکه در موقعیتی قرار گرفتهایم که وظیفه داریم به دور از همه بایدها و نبایدها و بدون هیچ قضاوتی استوارتر از گذشته کنار هم بایستیم و برای زنده ماندن و زندگی کردن همراه و همیار هم باشیم.
به این ترتیب مسئولیت اجتماعی بر هر یک از ما حکم میکند با رعایت مراقبتهای فردی از یکدیگر محافظت کنیم تا بتوانیم بار دیگر دنیای بدون کرونا را زندگی کنیم و رنگینکمان در کنار هم بودن را درخشانتر از همیشه به نظاره بنشینیم.
ما امروز نیاز داریم محکمتر از همیشه برای رسیدن به هدف مشترک کنار هم بایستیم. بله سخت است در گرمای تابستان با ماسک زندگی کنیم اما سختتر زمانی است که غفلت کنیم و حسرت با هم بودنها را یک عمر بر دل خود بگذاریم.
همه ما میدانیم شرایط امروز پایدار نیست و با رعایت پروتکلهای بهداشتی میتوانیم در مسیر سلامت یکدیگر مسئولانه قدم برداریم.
نویسنده و کارگردان
ویروس کرونا خواسته نه، اما ناخواسته بر بشر امروز نازل شد. بلایی که علاوه بر همه ناملایمات، خشونتها، دردها و نیستیها به ما یادآور کرد ما انسانها موجودات ضعیفی هستیم که جز پروردگار پناهی نداریم.
اما واقعیت این است که مسیر رهایی از وضعیت کنونی درک موقعیت، تفکر و تعقل برای پیدا کردن بهترین راه نجات از زنجیر ناپیدایی است که بر وجود هر یک از ما پیچیده است؛ راهی که دیر یا زود به سعادت انسان ختم میشود.
بیتردید در این مسیر نگاه مسئولانه و تلاش برای تأمین سلامت فردی و اجتماعی هریک از ما جز در درک مفهوم و معنای مسئولیت اجتماعی نیست. چراکه در موقعیتی قرار گرفتهایم که وظیفه داریم به دور از همه بایدها و نبایدها و بدون هیچ قضاوتی استوارتر از گذشته کنار هم بایستیم و برای زنده ماندن و زندگی کردن همراه و همیار هم باشیم.
به این ترتیب مسئولیت اجتماعی بر هر یک از ما حکم میکند با رعایت مراقبتهای فردی از یکدیگر محافظت کنیم تا بتوانیم بار دیگر دنیای بدون کرونا را زندگی کنیم و رنگینکمان در کنار هم بودن را درخشانتر از همیشه به نظاره بنشینیم.
ما امروز نیاز داریم محکمتر از همیشه برای رسیدن به هدف مشترک کنار هم بایستیم. بله سخت است در گرمای تابستان با ماسک زندگی کنیم اما سختتر زمانی است که غفلت کنیم و حسرت با هم بودنها را یک عمر بر دل خود بگذاریم.
همه ما میدانیم شرایط امروز پایدار نیست و با رعایت پروتکلهای بهداشتی میتوانیم در مسیر سلامت یکدیگر مسئولانه قدم برداریم.
به نام تاریخ
18 تیر
امروز صد و یازدهمین روز سال است. 18 تیر در کنار تمام وقایعش یادآور درگذشت نویسندگانی همچون مهدی آذریزدی و تولد هنرمندانی چون احمد پژمان است.
تولدها
احمد پژمان: سال 1314 آهنگساز بسیاری از سریالها و فیلمهای به یادماندنی مانند «دلیران تنگستان»، «شازده احتجاب»، «روسری آبی» و «بوی کافور، عطر یاس» به دنیا آمد. احمد پژمان در دوران دبیرستان ویولن را یاد گرفت و بعد از مدتی بهعنوان نوازنده این ساز راهی ارکستر سمفونیک تهران شد. پس از گرفتن لیسانس ادبیات انگلیسی به اتریش رفت تا در رشته آهنگسازی تحصیل کند و بعد از آن هم دکترایش را در دانشگاه کلمبیای نیویورک گرفت. پژمان در این دوران موسیقی الکترونیک را هم یاد گرفت و دوره ترانهسازی را هم گذراند تا بیشتر با فضای موسیقی پاپ آشنا شود؛ بعد از پایان تحصیلاتش به ایران بازگشت و بهعنوان آهنگساز تالار رودکی مشغول کار شد و کار ساخت موسیقی فیلم را از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد. احمد پژمان که در موسیقی ارکسترال و الکترونیک آثاری همچون «حماسه»، «هفت خوان»، «تکسوار عشق»، «اپرای دلاور سهند» و «سرزمین دلاوران» را ساخته است برای ساخت موسیقی فیلمهای «بوی کافور، عطر یاس» و «باران» سیمرغ بلورین گرفته است.
آسیه جوادی داستان نویس، محمد قاسمزاده داستان نویس، سیدمهدی موسوی شاعر و ترلان پروانه بازیگر هم متولد 18 تیر هستند.
درگذشتها:
مهدی آذریزدی: «قصههای خوب برای بچههای خوب» برای کودکان دهه 60 و 70 حسابی آشناست. مهدی آذریزدی نویسنده این کتابها سال 1388 در چنین روزی درگذشت. او سال 1300 به دنیا آمد و سالها در زمینهای کشاورزی و کارگاه جوراب بافی کار کرد تا اینکه صاحب کارگاه تصمیم گرفت دومین کتابفروشی یزد را تأسیس کند و مهدی آذریزدی را بهعنوان کارگر به کتاب فروشی بفرستد؛همین کار او را با ادبیات و شعر و داستان آشنا کرد. بعد از مدتی که به تهران آمد در یک چاپخانه مشغول بهکار شد و سال 1335 به فکر نوشتن داستانهایی ساده برای کودکان افتاد و اولین جلد «قصههای خوب برای بچههای خوب» را خلق کرد. آذر یزدی در واقع اولین نویسندهای بود که در ایران برای کودکان نوشت که برای این کار داستانهای مختلف را برای کودکان سادهنویسی میکرد و 8 جلد از «قصههای خوب برای بچههای خوب» منتشر شد که برای آنها از سوی یونسکو جایزه گرفت. 5 کتاب کوچکتر در مجموعه «قصههای تازه از کتابهای کهن»، «مثنوی بچه خوب»، «تذکره شعرای معاصر ایران»، «خاله گوهر»، «لبخند» و «قصههای پیامبران» از دیگر آثار مهدی آذریزدی است که همه این آثار برایش عنوان «پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران» را همراه داشت و روز درگذشت او بهعنوان روز ملی ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شد. مهدی آذریزدی همیشه میگفت تنها لذت زندگی اش کتاب خواندن است.
کریم امامی: نویسنده، مترجم و روزنامه نگار ایرانی هم سال 84 در همین روز درگذشت. او که سال 1309 در هندوستان به دنیا آمده بود اولین کلمات انگلیسی را همان جا یاد گرفت و وقتی همراه خانواده به شیراز آمد بهصورت جدی زبان انگلیسی را خواند. در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تحصیل کرد و پس از آن بهعنوان مترجم روزنامه نگاران خارجی کارش را آغاز کرد و بعدها در روزنامه کیهان بهعنوان مترجم مشغول شد. «مکتب سقاخانه» مهمترین دلیل شهرت اوست. او در دهه 40 شمسی این جریان را با استفاده از عناصر هنر مدرن و هنرهای سنتی و دینی راه انداخت که تأثیر زیادی بر هنر نوگرای ایران داشت؛درهمان دهه البته رمان مشهور «گتسبی بزرگ» را به فارسی ترجمه کرد که آن هم شهرت زیادی برایش به همراه داشت. او در دهه 60 انتشاراتی به نام «زمینه» تأسیس کرد و کتابهایی همچون مجموعه عکسهای بهمن جلالی از وقایع انقلاب اسلامی را منتشر کرد. غیر از اینها امامی اشعاری از سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و خیام را هم به انگلیسی ترجمه کرد و داستانهای شرلوک هولمز هم در دهه 70 با ترجمه او منتشر شد.
عکس نوشت
مرکز هنرهای نمایشی پینگشان در چین بهعنوان «ضد بیانیه» در برابر سایر تئاترهای عجیب و غریب که به تازگی در چین ساخته شده در نزدیکی شهر شنژن طراحی و رونمایی شد. استودیوی معماری باز پکن، این مرکز هنرهای نمایشی را با فرم سادهای طراحی کرده و «لیهو» بنیانگذار این استودیو دربارهاش گفت: «ما زمانی وارد رقابت در طراحی این مرکز هنرهای نمایشی شدیم که بسیاری در تلاش هستند که در جاهای دیگر کشور، تئاترهای عجیب بسازند، مانند تئاتر بزرگ چین که میلیونها میلیون پول مالیاتدهندگان مثل یک چشم برهم زدن صرف آن شد و ما میخواستیم یک بیانیه در مخالفت با این اقدامات طراحی کنیم.» استودیو معماری باز، در این طرح خود بهجای ایجاد یک فرم بیرونی دقیق اقدام به ایجاد مسیرهای غیرمنتظره به داخل ساختمان کرده تا سالن نمایشی در فضاهای داخلی بنا متمرکز شود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
ر
-
مرداد در جنوب
-
شهروند مجـــازی
-
شیوه تفکر ما را هدایت میکند
-
برای یک هدف مشترک کنار هم میایستیم
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین