ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل:
ترور سردار سلیمانی غیرقانونی و نقض منشور ملل متحد بود
گروه سیاسی/ 6 ماه پس از اتفاق نیمه شب 13 دیماه در فرودگاه بغداد، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد اقدام امریکا برای ترور سردار قاسم سلیمانی، در عراق را بر خلاف مقررات بینالمللی و نقض منشور ملل متحد دانست. اقدامی که ترامپ گفته بود بهدلیل در دست داشتن شواهد و اسنادی مبنی بر نقشه سردار سلیمانی برای ایجاد خطر برای نیروها و اتباع امریکایی و جهت حفاظت از آنها دست به آن زده است. حالا اما «اگنس کالامار»، گزارشگر ویژه سازمان ملل در این خصوص چیز دیگری میگوید؛ او در بخشی از گزارش خود که دیروز منتشر شده تأکید کرده که دولت امریکا نتوانسته اسناد و شواهدی محکم در ضرورت حمله به کاروان حامل سردار سلیمانی ارائه کند.
به گزارش ایرنا به نقل از رویترز گزارش اگنس کالامار به موضوع ترورهای هدفمند با استفاده از پهپادهای نظامی مربوط میشود و قرار است آن را به نشست روز پنجشنبه شورای حقوق بشر ملل متحد ارائه کند. مسأله ترور سردار سلیمانی بخشی از این گزارش را تشکیل میدهد که به نظر میرسد مهمترین و خبرسازترین بخش آن است که بازتابهای رسانهای قابل توجهی هم داشته است. او در این بخش از گزارش خود تأکید کرده سردار سلیمانی مهره کلیدی نظامی ایران در عراق و سوریه بوده اما با این حال دولت ایالات متحده نتوانسته شواهدی مبنی بر تهدید حتمی و قریبالوقوع ناشی از سردار سلیمانی برای شهروندان و نظامیان امریکایی ارائه کند و به همین خاطر اقدام واشنگتن در ترور هدفمند این چهره نظامی ایرانی، غیرقانونی بوده است. این گزارشگر سازمان ملل ترور سردار سلیمانی را نقض منشور ملل متحد از جانب امریکا توصیف کرده و خواستار پاسخگویی در مورد قتلهای هدفمند توسط هواپیماهای بدون سرنشین مسلح و وضع مقررات در این حوزه شده است.
در این بخش از گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد آمده است: حمله 3 ژانویه (2020) هواپیماهای بدون سرنشین امریکا علیه کاروان حامل سردار سلیمانی نخستین حادثه در نوع خود بود که در آن یک کشور به بهانه دفاع از خود، یک مقام نظامی رسمی خارجی را در خاک یک کشور ثالث مورد هدف قرار داده است. اگنس کالامار به رویترز هم گفته است: «جهان در برههای حساس و یک نقطه عطف در ارتباط با استفاده از پهپادها قرار دارد...شورای امنیت سازمان ملل متحد اقدامی نمیکند و جامعه بینالمللی، خواسته یا ناخواسته، سکوت پیشه کرده است.» اگنس کالامار در حالی گزارش خود را روز پنجشنبه به نشست شورای حقوق بشر ملل متحد برای بحث و بررسی کشورها ارائه خواهد کرد که ایالات متحده امریکا با تصمیم ترامپ بیش از 2 سال است که به خاطر حمایت از اسرائیل از عضویت در این شورا کنارهگیری کرده است.
پیش از این در 27 دیماه سال قبل یعنی تنها دو هفته پس از این اقدام تروریستی دولت امریکا، «بنجامین بی. فرنز» دادستان ارشد امریکایی دادگاه نورنبرگ (دادگاه محاکمه سران آلمان نازی پس از جنگ دوم جهانی) با نگارش یادداشتی در روزنامه «نیویورک تایمز»، ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی را اقدامی غیراخلاقی و غیرقانونی دانسته بود.
گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل در حالی منتشر شده که پیشتر در
31 اردیبهشتماه، رئیس قوه قضائیه گفته بود: «مابه دنبال برگزاری دادگاهی بینالمللی برای رسیدگی به پرونده ترور شهید سلیمانی هستیم.» ابراهیم رئیسی به نتیجه رساندن این پرونده را دستور کار جدی قوه قضائیه عنوان کرده بود.
پیگیریهای وزارت خارجه درباره ترور شهید سلیمانی
دیروز محسن بهاروند، معاون حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه در گفتوگو با میزان درباره پیگیری حقوقی پرونده ترور شهید سلیمانی گفت: در پرونده رسیدگی حقوقی به ترور شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، محوریت اصلی با قوه قضائیه است؛ در این رابطه شخص آیتالله رئیسی اهتمام داشتند و جلساتی را با حضور خودشان و مشارکت نمایندگان سایر دستگاهها برگزار کردند. همچنین نقشه راه پیگیری حقوقی پرونده ترور سردار سلیمانی توسط آیتالله رئیسی ترسیم شد و بر مبنای پیشنهاد ایشان امور مربوطه به صورت منسجم و منظم در قالب دو بخش قضایی و مستشاری در دست پیگیری است. در بخش قضایی امور مربوطه با محوریت دادستانی، شعبه بینالملل دادگاه، معاون دادستان و بازپرس ویژه پیگیری میشود و در بخش مستشاری اقداماتی در راستای جمعآوری اطلاعات، مستندات، شواهد و ادله جنایت فوقالذکر انجام میگیرد. مستنداتی که توسط این هیأت مستشاری جمعآوری و تنظیم میشود برای رسیدگی و اتخاذ تصمیم به هیأت قضایی ارجاع میشود.
وی ادامه داد: جمعآوری مستندات پیرامون افراد دخیل در ترور سردار سلیمانی، در حال انجام است؛ در این پرونده برخی افراد معاونین جرم هستند؛ کسانی که در روز جنایت در محل حادثه حضور داشتند؛ بالاخره بدون هماهنگی افراد مستقر در محل، این جنایت ممکن نبود انجام گیرد؛ بالاخره فردی در زمانی که سردار سلیمانی وارد فرودگاه بغداد میشود ایشان و ماشینی را که سوار میشوند شناسایی میکند و موقعیت را برای انجام عملیات هوایی مخابره میکند؛ اینها مواردی است که مربوط به امور امنیتی است و بتدریج در حال انجام است.بهاروند درباره پیگیریهای وزارت خارجه هم توضیح داد: وزارت امور خارجه در رابطه با ترور سردار سلیمانی به هر نهادی که امکانش از نظر دیپلماتیک وجود دارد شکایت کرده و نامه زده و موضوع را به صورت مبسوط تشریح کرده است و هنوز نیز با این نهادها در تماس است؛ یعنی علاوه بر دبیر کل سازمان ملل متحد، وزارت امور خارجه در شورای امنیت نیز اقدام به ثبت شکایت کرده و به کمیسیون عالی حقوق بشر نیز موضوع این جنایت را منتقل کرده است؛ در این رابطه، آقای ظریف با مسئولان تمام کشورهای دوست مذاکره تلفنی داشت؛ به طور کلی وزارت امور خارجه هیچ مجال و فرصتی را برای تشریح جنایت امریکا در ترور سردار سلیمانی و طرح شکایت در این رابطه از دست نمیدهد؛ در همین چند روز اخیر آخرین سخنرانی که آقای ظریف به صورت مجازی در شورای امنیت داشت، باز بحث ترور سردار سلیمانی را مطرح کردیم؛ بنابراین وزارت امور خارجه از هر فرصتی استفاده میکند و موضوع ترور سردار سلیمانی را مطرح میکند؛ دلیل این امر نیز آن است که این موضوع ضربه به امنیت ملی ما بود لذا همه ما موظفیم که در هر محفل و مجالی موضوع جنایت امریکا در ترور سردار سلیمانی را مطرح و پیگیری کنیم.
هشدار متخصصان بهداشت و درمان به عدم استفاده مردم از ماسک
جنگ علیه کرونا با ماسک
جانباختگان کرونا رکورد شکست
200 نفر در یک روز این یک آمار نیست یک هشدار است
وزیر بهداشت :
موج تازهای از بیماری گرفتارمان کرد
- این عادی انگاری شرایط و اینکه فکر کنیم ویروس کرونا تمام شد، یکی از خطرناکترین اندیشههایی است که ممکن است ما را گرفتار کند
- متأسفانه مراسم عروسی، زنجیرهای از عزا را پس از خود خلق کرد و مراسم عزاداری نیز زنجیرهای از سیاه پوشی و عزای مستمر را برای مردم این سرزمین رقم زد
- متأسفانه سفرهایی انجام شد و در جریان آن بمب ویروس را با خود حمل کردیم
فریبا خان احمدی
خبرنگار
تعداد مبتلایان و جانباختگان ویروس کرونا روزبهروز در حال افزایش است و حالا با وجود هشدارهای پیاپی مسئولان کشور همه رکوردها شکسته شده و شرایط به نسبت آرام گذشته، پساز چند ماه بار دیگر حادتر شده است. دیروز با گذشت نزدیک به چهار و نیم ماه از شیوع اپیدمی ویروس کرونا، تعداد جانباختگان این بیماری به اوج خود رسید و رکورد جدید و بیسابقهای از فوتیهای کرونا به ثبت رسید. البته سخنگوی وزارت بهداشت هم با هشدار به ارائه آمار جدید روزانه تعداد موارد ابتلا و فوتیهای کرونا پرداخت؛ جان باختن 200 نفر در 24 ساعت که یعنی رسیدن به بالاترین آمار مرگ ومیر در کشور.
بهعبارت دیگر در شرایطی که به گفته متخصصان حوزه سلامت فاصلهگذاری اجتماعی و خود قرنطینگی، استفاده از ماسک در هفتههای اخیر و همچنین محدودیتهای رسمی برای حضور افراد در جامعه به پایینترین حد خود رسیده است، آمار مبتلایان و جانباختگان بیماری کووید19 در ایران به عدد بیسابقهای رسید. این افزایش کم سابقه آمار و عدد بیسابقه از مرگ مبتلایان کرونا در ایران، در حالی است که رئیس ستاد ملی کرونا را وادار کرد تا از 15 تیر ماه استفاده از ماسک را اجباری اعلام کند چرا که بهگفته مینو محرز، مطالعات علمی بهترین راه پیشگیری از بیماری ناشی از ویروس کرونا را استفاده از ماسک معرفی کرده است.
ظهر روز گذشته سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آمار جدید تعداد مبتلایان و جانباختگان ویروس کرونا در ایران را منتشر کرد که از تعداد مرگ بیسابقه حکایت دارد. سیما سادات لاری در توضیح این آمار گفت: در 24 ساعت 2 هزار و 637 بیمار مبتلا به کرونا در کشور شناسایی شدهاند که از این تعداد 200 نفر جانشان را از دست دادهاند. با این حساب مجموع بیماران مبتلا به کرونا در کشور به 245 هزار و 688 نفر و مجموع فوتیها نیز به 11 هزار و 931 نفر رسید. اما شرایط در برخی استانهای مختلف وخیمتر است. دیروز 20 استان در فهرست وضعیت قرمز و هشدار قرار گرفتند. بهگفته سخنگوی وزارت بهداشت، استانهای خوزستان، هرمزگان، بوشهر، کرمانشاه، کردستان، ایلام، آذربایجان غربی و شرقی و خراسان رضوی در وضعیت قرمز قرار دارند و برخی استانهای تهران، اصفهان، مازندران، گلستان، البرز، کرمان، یزد، سیستان و بلوچستان، همدان، زنجان و اردبیل در وضعیت هشدار قرار دارند. بر اساس گفتههای مسئولان ستاد ملی کرونا در کلانشهر تهران خیز تازهای از ابتلا و مرگ بر اثر ویروس کرونا در تهران هم آغاز شده است. خیز کرونا در تهران به قدری درخور توجه است که روز گذشته رئیس شورای شهر تهران از پیک مجدد کرونا در تهران ابراز نگرانی کرد و از تدفین 70 متوفی مبتلا به کرونا در بهشت زهرا خبر داد. محسن هاشمی با بیان اینکه کرونا روز به روز در حال افزایش است از افزایش مسافران مترو به یک میلیون نفر گلایه کرد. گلایه او بیشتر متوجه رفتارهای بهداشتی مردم است. هاشمی از مردم خواست با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک کرونا را جدی بگیرند. همچنین در خبری دیگر فرماندار تهران اعلام کرده احساس خطر از کرونا باید دوباره برگردد این تصور عام که ویروس آرامتر یا فعالیت آن کم شده است به بحران جدیدی دامن زد.
چرا آمار جانباختگان کرونا در کشور تا این اندازه افزایش پیدا کرد؟
دکتر شهنام مرعشی، معاون فنی اداره مراقبت از بیماریهای واگیر وزارت بهداشت درباره دلیل افزایش و رکورد آمار مرگ و میر کرونا از ابتدا تا روز 17 تیر به «ایران» گفت: مشکلی که در تحلیل آمار مرگ و میر داریم به این خاطر است که افراد مختلف تحلیلهای متفاوتی میدهند و همین امر موجب میشود در اذهان عمومی تحلیلهای مسئولان با تناقض گوییهایی همراه باشد و اعتماد عمومی خدشه دار شود. بهطور کلی در هفتههای اخیر با افزایش بیسابقهای در تعداد مبتلایان و موارد مثبت و بستریها در مراکز درمانی کشور بخصوص تهران مواجه هستیم البته امیدواریم با اقداماتی که در سه روز گذشته مبنی بر استفاده عمومی و اجباری از ماسک و رعایت بهداشت فردی انجام گرفته در دو هفته آینده شاهد نزولی شدن منحنی آمار مثبت و مرگ و میر کرونا باشیم.
دکتر مرعشی تأکید کرد: هر اندازه مردم در رعایت بهداشت فردی و اصناف در اجرای پروتکلهای بهداشت جمعی همکاری داشته باشند طبیعتاً آمار بستری و مرگ و میر کرونا پایین میآید. معاون فنی اداره مراقبت از بیماریهای واگیر وزارت بهداشت؛ عدم رعایت بهداشت فردی، ماسک نزدن درمراکز شلوغ و برگزاری مراسم ترحیم و عروسی را از جمله عومل تأثیرگذار در افزایش آمار مرگ و میر و بستری عنوان کرد. به گفته دکتر مرعشی؛ در روزهایی که آمار مرگ و میر به مرز دو رقمی شدن نزدیک شد بیش از 75 درصد مردم پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردند اما در هفتههای اخیر بنا به اعلام معاون بهداشت وزیر بهداشت این رقم به کمتر از 20 درصد رسیده است که علت عمده افزایش بی سابقه مرگ و میر به حساب میآید.
استفاده صحیح مردم از ماسک
مینو محرز هم معتقد است؛ قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا فقط و فقط به واکنش مردم بستگی دارد. او به «ایران» گفت: در همین تیر ماه دوبار آمار تعداد جان باختگان ویروس کرونا شکسته شد. یکی دوشنبه 9 تیر ماه و حالا یک هفته بعد از آن دوباره شرایط به روزهای اوج اپیدمی برگشته است. چاره کار تنها ادامه و اجبار مردم به استفاده صحیح از ماسک است. اگر ماسک پزشکی در دسترسشان نیست از ماسکهای پارچهای استفاده کنند. منتها درست استفاده کردن از ماسک خیلی مهم است.
این عضو کمیته علمی ستاد ملی کرونا افزایش بیسابقه فوتیهای کرونا را بهدلیل افزایش سفرهای تعطیلات خرداد ماه عنوان کرد و افزود: اوج وحشتناک کرونا روز 15 فروردین ماه کنترل شده بود و روزانه بین دو تا سه مریض کرونایی در بیمارستانهای معین بستری میشدند اما دوباره بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی مردم بیرون آمدند، رستوران رفتند و کنار هم قلیان کشیدند. همه اینها موجب شد آمار با شیب تندتری بالا برود.
محرز با اشاره به اینکه شرایط در اغلب استانها به وضعیت قرمز نزدیک شده است، در عین حال از کمبود تخت بیمارستانی برای بستری افراد با شرایط حاد سخن گفت و از مردم خواست مراقبتهای بیشتری را لحاظ کنند چرا که تختهای بیمارستانی یک به یک از مریض کرونایی پر میشود.
تمام آمار و ارقامی که در چند روز گذشته از سوی سخنگوی وزارت بهداشت و مسئولان استانی اعلام میشود گویای این واقعیت است؛ تهران و 20 استان کشور در یکی از سختترین شرایط ممکن از ابتدای ورود ویروس به کشور به سر میبرند و همین افزایش مبتلایان و جانباختگان بار دیگر ازدحامی در بیمارستانها به راه انداخته است. از استانهای در وضعیت قرمز و هشدار هم خبر میرسد که تعداد مبتلایان با شیب تندتری در حال افزایش است و امکانات بیمارستانی جوابگوی این تعداد مراجعهکننده هم نیست.
وزیر بهداشت: مردم ماسک زدن را جدی بگیرند
افزایش تعداد مرگ و میر ناشی از کرونا به مسأله نگرانکنندهای برای وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بدل شده است. دکتر سعید نمکی در یک گفتوگوی خبری نسبت به افزایش موارد ابتلا و مرگ ناشی از کرونا در کشور پساز دستاوردهای کنترل بیماری در مرحله اول ابراز تأسف کرد و با بیان اینکه بارها گفتم ممکن است در دقایق ۹۰ از گوشههای زمین گل بخوریم، گفت: متأسفانه عده زیادی حرفهای ما را گوش نکردند و موج تازهای از بیماری گرفتارمان کرد.
دکتر سعید نمکی با اشاره به پیک جدید کرونا در برخی استانها گفت: در مرحله اول بیماری توانستیم مرگهای ناشی از این بیماری را به حدود ۳۰ نفر برسانیم و برای تک رقمی شدن مرگومیر این بیماری برنامهریزی کرده و برای مهار بیماری در کشور امیدهای زیادی در دل ما و همکارانمان بود.
وزیر بهداشت ادامه داد: این عرایضم را حتماً عده زیادی از مردم به یاد دارند که بارها گفتم ممکن است در دقایق ۹۰ از گوشههای زمین گل بخوریم، ما با ویروسی خطرناک کشتی میگیریم و البته امتیازات زیادی گرفتهایم و ممکن است، دقایق آخر مقابل ویروس ضربه فنی شویم. بارها عرض کردم با این ویروس ناشناخته شطرنج بازی میکنیم و ممکن است در دقایقی ما را کیش و مات کند. بارها عرض کردم که این عادی انگاری شرایط و اینکه فکر کنیم ویروس کرونا تمام شد، یکی از خطرناکترین اندیشههایی است که ممکن است ما را گرفتار کند.
نمکی گفت: متأسفانه عده زیادی حرفهای ما را گوش نکردند و عدهای زیادی حرفهای من و همکارانم را جدی نگرفتند و موج تازهای از بیماری گرفتارمان کرد؛ بویژه در استانهایی بسیار مهم بخصوص استانهای مرزنشین که سالها غیورانه در مقابل امواج حملههای دشمن ایستاده بودند. به همین دلیل هم استانهای آذربایجان غربی، کردستان، ایلام، خوزستان، هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان دفعتاً گرفتار شد.
وی با انتقاد از برگزاری مراسم عروسی و عزا در شرایط کرونا افزود: متأسفانه مراسم عروسی، زنجیرهای از عزا را پس از خود خلق کرد و مراسم عزاداری نیز زنجیرهای از سیاه پوشی و عزای مستمر را برای مردم این سرزمین رقم زد.
وزیر بهداشت افزود: متأسفانه سفرهایی انجام شد و در جریان آن بمب ویروس را با خود حمل کردیم و دیگران و خودمان را گرفتار کردیم. هیچ وقت نمیتوانم غم سنگینی را که در این مدت بر دل بنده و همکارانم سنگینی کرد فراموش کنم؛ اینکه کودک ۱۰ سالهای که با پدر و مادر به قشم رفت و در بندرعباس به جای بازگشت به آغوش پدر و مادر، به خاک سپرده شد. نمیتوانم بار سنگینی که در این مدت همکاران من تحمل کردند آن هم در لباسهای سخت و سنگین و در دمای طاقت فرسای استانهای گرمسیری را فراموش کنم و اینکه عدهای از همکاران و هموطنان را از دست دادیم غمهای سنگینی است بر سینه ما و همکارانمان. وی ادامه داد: روزهای سختی بر ما گذشت و امروز ما در استانهایی مثل کردستان، خوزستان و بعضاً سیستان و بلوچستان و هرمزگان و بوشهر و کرمانشاه به وضع مطلوبتری رسیدهایم، اما این به معنای آن نیست که بر بیماری فائق آمدهایم و بیماری را مهار کردیم.
پیشگیری 80درصدی از بیماری با ماسک
وزیر بهداشت تأکید کرد: باز هم از مردم تقاضا میکنم ماسک را بهعنوان یکی از ارزندهترین فاکتورهای پیشگیری از بیماری جدی بگیرند و کرونا را جدی بگیرند؛ کرونا یکی از خطرناکترین و هنوز هم ناشناختهترین ویروسهایی است که در عرصه بشری پا به میدان بیماریزایی گذاشته است و هنوز هم آینده آن ارزیابی نشده است. تقاضا میکنم از مردم که بیماری کرونا را جدی بگیرند و ماسک را جدی بگیرند.
وزیر بهداشت تأکید کرد: ماسک میتواند بالای ۸۰ درصد همراه با رعایت فاصلهگذاری ما را در پیشگیری از بیماری موفق کند و این موضوع بسیار جدی و مهم است. البته میدانم که فراهم کردن ماسک با قیمت بالای ۱۵۰۰ تومان برای خانواده تنگدست میسر نیست، اما تهیه ماسک خانگی آموزش داده شده و میتواند با نازلترین قیمت یکی از عوامل بسیار مؤثر در پیشگیری باشد.
وی همچنین گفت: البته با مسئولان محترم حرفهایی دارم که از این تریبون نمیزنم و قطعاً به آنها نامه مینویسم؛ اینکه چگونه ناوگان حملونقل شهری را تقویت کنیم و در برخی موارد چگونه به هم کمک کنیم تا امور مردم تسهیل شود و... را در ستاد ملی کرونا و طی مکاتبات با مسئولان پیگیری میکنم. نمکی با تأکید دوباره بر لزوم رعایت فاصلهگذاری فیزیکی و اجتماعی و خطر میهمانی رفتنها و انتقال بیماری از کودکان ناقلِ بدون علامت، به مسنترها از جمله پدربزرگها و مادربزرگها، گفت: این موضوع را جدی بگیرید و مسافرتها را بیجهت گسترش ندهید. وی بر لزوم اجرای پروتکلهای بهداشتی از سوی کسبه تأکید کرد و گفت: کسبه برای اجرای پروتکلهای بهداشتی که در روزهای اول بالای ۸۵ درصد رعایت میشد و اکنون به زیر ۲۰ تا ۱۰ درصد رسیده، همکاری کنند. بدانند اگر خدایی ناکرده بیماری با شدت بروز کند، حتی اگر رستورانشان هم باز باشد، مشتری نخواهند داشت و هر چه در شیپور گردشگری بدمیم اما در چنین وضعیتی توریست نخواهیم داشت.
خواهشم آن است که کسبه پروتکلها را جدی بگیرند و ناظرین ما نیز بیشتر نظارت کنند. وزیر بهداشت در پایان صحبتهایش گفت: دلم نمیخواست مردم با چنین تاوانی عرایض من را جدی بگیرند. روزی که تمنا و خواهش میکردم، شاید برای برخیها این هشدارها زیادهگویی بود، اما اصلاً دلم نمیخواست اثبات عرایض ما با تاوانی چنین سنگین و مرگهایی چنین تلخ برای مردم بروز کند. امیدوارم این حرفها را جدی بگیرند و در آینده نزدیک با همدلی و وفاق و رعایت پروتکلها بتوانیم این مرحله سنگین را پشت سر بگذاریم.
موج تازهای از بیماری گرفتارمان کرد
- این عادی انگاری شرایط و اینکه فکر کنیم ویروس کرونا تمام شد، یکی از خطرناکترین اندیشههایی است که ممکن است ما را گرفتار کند
- متأسفانه مراسم عروسی، زنجیرهای از عزا را پس از خود خلق کرد و مراسم عزاداری نیز زنجیرهای از سیاه پوشی و عزای مستمر را برای مردم این سرزمین رقم زد
- متأسفانه سفرهایی انجام شد و در جریان آن بمب ویروس را با خود حمل کردیم
فریبا خان احمدی
خبرنگار
تعداد مبتلایان و جانباختگان ویروس کرونا روزبهروز در حال افزایش است و حالا با وجود هشدارهای پیاپی مسئولان کشور همه رکوردها شکسته شده و شرایط به نسبت آرام گذشته، پساز چند ماه بار دیگر حادتر شده است. دیروز با گذشت نزدیک به چهار و نیم ماه از شیوع اپیدمی ویروس کرونا، تعداد جانباختگان این بیماری به اوج خود رسید و رکورد جدید و بیسابقهای از فوتیهای کرونا به ثبت رسید. البته سخنگوی وزارت بهداشت هم با هشدار به ارائه آمار جدید روزانه تعداد موارد ابتلا و فوتیهای کرونا پرداخت؛ جان باختن 200 نفر در 24 ساعت که یعنی رسیدن به بالاترین آمار مرگ ومیر در کشور.
بهعبارت دیگر در شرایطی که به گفته متخصصان حوزه سلامت فاصلهگذاری اجتماعی و خود قرنطینگی، استفاده از ماسک در هفتههای اخیر و همچنین محدودیتهای رسمی برای حضور افراد در جامعه به پایینترین حد خود رسیده است، آمار مبتلایان و جانباختگان بیماری کووید19 در ایران به عدد بیسابقهای رسید. این افزایش کم سابقه آمار و عدد بیسابقه از مرگ مبتلایان کرونا در ایران، در حالی است که رئیس ستاد ملی کرونا را وادار کرد تا از 15 تیر ماه استفاده از ماسک را اجباری اعلام کند چرا که بهگفته مینو محرز، مطالعات علمی بهترین راه پیشگیری از بیماری ناشی از ویروس کرونا را استفاده از ماسک معرفی کرده است.
ظهر روز گذشته سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آمار جدید تعداد مبتلایان و جانباختگان ویروس کرونا در ایران را منتشر کرد که از تعداد مرگ بیسابقه حکایت دارد. سیما سادات لاری در توضیح این آمار گفت: در 24 ساعت 2 هزار و 637 بیمار مبتلا به کرونا در کشور شناسایی شدهاند که از این تعداد 200 نفر جانشان را از دست دادهاند. با این حساب مجموع بیماران مبتلا به کرونا در کشور به 245 هزار و 688 نفر و مجموع فوتیها نیز به 11 هزار و 931 نفر رسید. اما شرایط در برخی استانهای مختلف وخیمتر است. دیروز 20 استان در فهرست وضعیت قرمز و هشدار قرار گرفتند. بهگفته سخنگوی وزارت بهداشت، استانهای خوزستان، هرمزگان، بوشهر، کرمانشاه، کردستان، ایلام، آذربایجان غربی و شرقی و خراسان رضوی در وضعیت قرمز قرار دارند و برخی استانهای تهران، اصفهان، مازندران، گلستان، البرز، کرمان، یزد، سیستان و بلوچستان، همدان، زنجان و اردبیل در وضعیت هشدار قرار دارند. بر اساس گفتههای مسئولان ستاد ملی کرونا در کلانشهر تهران خیز تازهای از ابتلا و مرگ بر اثر ویروس کرونا در تهران هم آغاز شده است. خیز کرونا در تهران به قدری درخور توجه است که روز گذشته رئیس شورای شهر تهران از پیک مجدد کرونا در تهران ابراز نگرانی کرد و از تدفین 70 متوفی مبتلا به کرونا در بهشت زهرا خبر داد. محسن هاشمی با بیان اینکه کرونا روز به روز در حال افزایش است از افزایش مسافران مترو به یک میلیون نفر گلایه کرد. گلایه او بیشتر متوجه رفتارهای بهداشتی مردم است. هاشمی از مردم خواست با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک کرونا را جدی بگیرند. همچنین در خبری دیگر فرماندار تهران اعلام کرده احساس خطر از کرونا باید دوباره برگردد این تصور عام که ویروس آرامتر یا فعالیت آن کم شده است به بحران جدیدی دامن زد.
چرا آمار جانباختگان کرونا در کشور تا این اندازه افزایش پیدا کرد؟
دکتر شهنام مرعشی، معاون فنی اداره مراقبت از بیماریهای واگیر وزارت بهداشت درباره دلیل افزایش و رکورد آمار مرگ و میر کرونا از ابتدا تا روز 17 تیر به «ایران» گفت: مشکلی که در تحلیل آمار مرگ و میر داریم به این خاطر است که افراد مختلف تحلیلهای متفاوتی میدهند و همین امر موجب میشود در اذهان عمومی تحلیلهای مسئولان با تناقض گوییهایی همراه باشد و اعتماد عمومی خدشه دار شود. بهطور کلی در هفتههای اخیر با افزایش بیسابقهای در تعداد مبتلایان و موارد مثبت و بستریها در مراکز درمانی کشور بخصوص تهران مواجه هستیم البته امیدواریم با اقداماتی که در سه روز گذشته مبنی بر استفاده عمومی و اجباری از ماسک و رعایت بهداشت فردی انجام گرفته در دو هفته آینده شاهد نزولی شدن منحنی آمار مثبت و مرگ و میر کرونا باشیم.
دکتر مرعشی تأکید کرد: هر اندازه مردم در رعایت بهداشت فردی و اصناف در اجرای پروتکلهای بهداشت جمعی همکاری داشته باشند طبیعتاً آمار بستری و مرگ و میر کرونا پایین میآید. معاون فنی اداره مراقبت از بیماریهای واگیر وزارت بهداشت؛ عدم رعایت بهداشت فردی، ماسک نزدن درمراکز شلوغ و برگزاری مراسم ترحیم و عروسی را از جمله عومل تأثیرگذار در افزایش آمار مرگ و میر و بستری عنوان کرد. به گفته دکتر مرعشی؛ در روزهایی که آمار مرگ و میر به مرز دو رقمی شدن نزدیک شد بیش از 75 درصد مردم پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردند اما در هفتههای اخیر بنا به اعلام معاون بهداشت وزیر بهداشت این رقم به کمتر از 20 درصد رسیده است که علت عمده افزایش بی سابقه مرگ و میر به حساب میآید.
استفاده صحیح مردم از ماسک
مینو محرز هم معتقد است؛ قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا فقط و فقط به واکنش مردم بستگی دارد. او به «ایران» گفت: در همین تیر ماه دوبار آمار تعداد جان باختگان ویروس کرونا شکسته شد. یکی دوشنبه 9 تیر ماه و حالا یک هفته بعد از آن دوباره شرایط به روزهای اوج اپیدمی برگشته است. چاره کار تنها ادامه و اجبار مردم به استفاده صحیح از ماسک است. اگر ماسک پزشکی در دسترسشان نیست از ماسکهای پارچهای استفاده کنند. منتها درست استفاده کردن از ماسک خیلی مهم است.
این عضو کمیته علمی ستاد ملی کرونا افزایش بیسابقه فوتیهای کرونا را بهدلیل افزایش سفرهای تعطیلات خرداد ماه عنوان کرد و افزود: اوج وحشتناک کرونا روز 15 فروردین ماه کنترل شده بود و روزانه بین دو تا سه مریض کرونایی در بیمارستانهای معین بستری میشدند اما دوباره بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی مردم بیرون آمدند، رستوران رفتند و کنار هم قلیان کشیدند. همه اینها موجب شد آمار با شیب تندتری بالا برود.
محرز با اشاره به اینکه شرایط در اغلب استانها به وضعیت قرمز نزدیک شده است، در عین حال از کمبود تخت بیمارستانی برای بستری افراد با شرایط حاد سخن گفت و از مردم خواست مراقبتهای بیشتری را لحاظ کنند چرا که تختهای بیمارستانی یک به یک از مریض کرونایی پر میشود.
تمام آمار و ارقامی که در چند روز گذشته از سوی سخنگوی وزارت بهداشت و مسئولان استانی اعلام میشود گویای این واقعیت است؛ تهران و 20 استان کشور در یکی از سختترین شرایط ممکن از ابتدای ورود ویروس به کشور به سر میبرند و همین افزایش مبتلایان و جانباختگان بار دیگر ازدحامی در بیمارستانها به راه انداخته است. از استانهای در وضعیت قرمز و هشدار هم خبر میرسد که تعداد مبتلایان با شیب تندتری در حال افزایش است و امکانات بیمارستانی جوابگوی این تعداد مراجعهکننده هم نیست.
وزیر بهداشت: مردم ماسک زدن را جدی بگیرند
افزایش تعداد مرگ و میر ناشی از کرونا به مسأله نگرانکنندهای برای وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بدل شده است. دکتر سعید نمکی در یک گفتوگوی خبری نسبت به افزایش موارد ابتلا و مرگ ناشی از کرونا در کشور پساز دستاوردهای کنترل بیماری در مرحله اول ابراز تأسف کرد و با بیان اینکه بارها گفتم ممکن است در دقایق ۹۰ از گوشههای زمین گل بخوریم، گفت: متأسفانه عده زیادی حرفهای ما را گوش نکردند و موج تازهای از بیماری گرفتارمان کرد.
دکتر سعید نمکی با اشاره به پیک جدید کرونا در برخی استانها گفت: در مرحله اول بیماری توانستیم مرگهای ناشی از این بیماری را به حدود ۳۰ نفر برسانیم و برای تک رقمی شدن مرگومیر این بیماری برنامهریزی کرده و برای مهار بیماری در کشور امیدهای زیادی در دل ما و همکارانمان بود.
وزیر بهداشت ادامه داد: این عرایضم را حتماً عده زیادی از مردم به یاد دارند که بارها گفتم ممکن است در دقایق ۹۰ از گوشههای زمین گل بخوریم، ما با ویروسی خطرناک کشتی میگیریم و البته امتیازات زیادی گرفتهایم و ممکن است، دقایق آخر مقابل ویروس ضربه فنی شویم. بارها عرض کردم با این ویروس ناشناخته شطرنج بازی میکنیم و ممکن است در دقایقی ما را کیش و مات کند. بارها عرض کردم که این عادی انگاری شرایط و اینکه فکر کنیم ویروس کرونا تمام شد، یکی از خطرناکترین اندیشههایی است که ممکن است ما را گرفتار کند.
نمکی گفت: متأسفانه عده زیادی حرفهای ما را گوش نکردند و عدهای زیادی حرفهای من و همکارانم را جدی نگرفتند و موج تازهای از بیماری گرفتارمان کرد؛ بویژه در استانهایی بسیار مهم بخصوص استانهای مرزنشین که سالها غیورانه در مقابل امواج حملههای دشمن ایستاده بودند. به همین دلیل هم استانهای آذربایجان غربی، کردستان، ایلام، خوزستان، هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان دفعتاً گرفتار شد.
وی با انتقاد از برگزاری مراسم عروسی و عزا در شرایط کرونا افزود: متأسفانه مراسم عروسی، زنجیرهای از عزا را پس از خود خلق کرد و مراسم عزاداری نیز زنجیرهای از سیاه پوشی و عزای مستمر را برای مردم این سرزمین رقم زد.
وزیر بهداشت افزود: متأسفانه سفرهایی انجام شد و در جریان آن بمب ویروس را با خود حمل کردیم و دیگران و خودمان را گرفتار کردیم. هیچ وقت نمیتوانم غم سنگینی را که در این مدت بر دل بنده و همکارانم سنگینی کرد فراموش کنم؛ اینکه کودک ۱۰ سالهای که با پدر و مادر به قشم رفت و در بندرعباس به جای بازگشت به آغوش پدر و مادر، به خاک سپرده شد. نمیتوانم بار سنگینی که در این مدت همکاران من تحمل کردند آن هم در لباسهای سخت و سنگین و در دمای طاقت فرسای استانهای گرمسیری را فراموش کنم و اینکه عدهای از همکاران و هموطنان را از دست دادیم غمهای سنگینی است بر سینه ما و همکارانمان. وی ادامه داد: روزهای سختی بر ما گذشت و امروز ما در استانهایی مثل کردستان، خوزستان و بعضاً سیستان و بلوچستان و هرمزگان و بوشهر و کرمانشاه به وضع مطلوبتری رسیدهایم، اما این به معنای آن نیست که بر بیماری فائق آمدهایم و بیماری را مهار کردیم.
پیشگیری 80درصدی از بیماری با ماسک
وزیر بهداشت تأکید کرد: باز هم از مردم تقاضا میکنم ماسک را بهعنوان یکی از ارزندهترین فاکتورهای پیشگیری از بیماری جدی بگیرند و کرونا را جدی بگیرند؛ کرونا یکی از خطرناکترین و هنوز هم ناشناختهترین ویروسهایی است که در عرصه بشری پا به میدان بیماریزایی گذاشته است و هنوز هم آینده آن ارزیابی نشده است. تقاضا میکنم از مردم که بیماری کرونا را جدی بگیرند و ماسک را جدی بگیرند.
وزیر بهداشت تأکید کرد: ماسک میتواند بالای ۸۰ درصد همراه با رعایت فاصلهگذاری ما را در پیشگیری از بیماری موفق کند و این موضوع بسیار جدی و مهم است. البته میدانم که فراهم کردن ماسک با قیمت بالای ۱۵۰۰ تومان برای خانواده تنگدست میسر نیست، اما تهیه ماسک خانگی آموزش داده شده و میتواند با نازلترین قیمت یکی از عوامل بسیار مؤثر در پیشگیری باشد.
وی همچنین گفت: البته با مسئولان محترم حرفهایی دارم که از این تریبون نمیزنم و قطعاً به آنها نامه مینویسم؛ اینکه چگونه ناوگان حملونقل شهری را تقویت کنیم و در برخی موارد چگونه به هم کمک کنیم تا امور مردم تسهیل شود و... را در ستاد ملی کرونا و طی مکاتبات با مسئولان پیگیری میکنم. نمکی با تأکید دوباره بر لزوم رعایت فاصلهگذاری فیزیکی و اجتماعی و خطر میهمانی رفتنها و انتقال بیماری از کودکان ناقلِ بدون علامت، به مسنترها از جمله پدربزرگها و مادربزرگها، گفت: این موضوع را جدی بگیرید و مسافرتها را بیجهت گسترش ندهید. وی بر لزوم اجرای پروتکلهای بهداشتی از سوی کسبه تأکید کرد و گفت: کسبه برای اجرای پروتکلهای بهداشتی که در روزهای اول بالای ۸۵ درصد رعایت میشد و اکنون به زیر ۲۰ تا ۱۰ درصد رسیده، همکاری کنند. بدانند اگر خدایی ناکرده بیماری با شدت بروز کند، حتی اگر رستورانشان هم باز باشد، مشتری نخواهند داشت و هر چه در شیپور گردشگری بدمیم اما در چنین وضعیتی توریست نخواهیم داشت.
خواهشم آن است که کسبه پروتکلها را جدی بگیرند و ناظرین ما نیز بیشتر نظارت کنند. وزیر بهداشت در پایان صحبتهایش گفت: دلم نمیخواست مردم با چنین تاوانی عرایض من را جدی بگیرند. روزی که تمنا و خواهش میکردم، شاید برای برخیها این هشدارها زیادهگویی بود، اما اصلاً دلم نمیخواست اثبات عرایض ما با تاوانی چنین سنگین و مرگهایی چنین تلخ برای مردم بروز کند. امیدوارم این حرفها را جدی بگیرند و در آینده نزدیک با همدلی و وفاق و رعایت پروتکلها بتوانیم این مرحله سنگین را پشت سر بگذاریم.
کارشناسان بازار سرمایه در گفتوگو با «ایران» پیشنهاد کردند
کنترل هیجان در بورس
روحانی: رشد شاخص های بورس باید براساس منطق بازار سرمایه باشد
- ربیعی: علت اصلی افزایش قیمت ارز به کرونا و تحریمها ارتباط دارد اما منحنی قیمت ارز حتماً رو به پایین خواهد شد
کارشناسان سقوط شدید ارزش بورس را نامحتمل تر از گذشته میدانند
سیاوش رضایی
خبرنگار
بورس تهران در سه و نیم ماهه اخیر متفاوتترین روند خود در دوره فعالیت خود را تجربه کرده است. از ابتدای سالجاری تا روز گذشته شاخص کل بورس یک میلیون و 234 هزار و 290 واحد رشد کرده که این میزان رشد بازدهی این بازار را به بیش از 240 درصد رسانده است.
دراین مدت روزهای منفی بازار که در سالهای قبل جزو ذات بازار بود بشدت کاهش یافته و درمقابل اکثر روزهای بازار مثبت است بهطوری که سهامداران بخصوص تازه واردها به این شرایط عادت کردهاند تا هر روز با بازار 5 درصد مثبت روبهرو شوند.
ارزش بازار بورس تهران نیز به بیش از 6500 هزار میلیارد تومان رسیده که این رقم بیش از دو برابر نقدینگی کل و تولیدناخالص داخلی کشور است. پس از ثبت بازدهی 187 درصدی شاخص بورس در سال گذشته، بورس جذابتر از قبل سالجاری را آغاز کرد. دراین شرایط وجود نقدینگی حجیم در کشور در وضعیتی که سایر بازارها بازدهی چندانی نداشتند، بهدنبال محلی برای کسب سود و بازدهی بود و دراین میان عملکرد مثبت بورس در ابتدای سالجاری باعث شد تا بسیاری از سرمایهگذاران راه این بازار را درپیش بگیرند.
علاوه براین آزادسازی سهام عدالت نیز موجب شد تا تعداد بیشتری از مردم با بازار سرمایه آشنا شوند. خبرهایی که از رشد مداوم ارزش سهام عدالت در رسانهها منتشر میشود، مردم را برای ورود جدیتر به بورس و اینکه تنها به سهام عدالت خود بسنده نکنند، تشویق کرد. درهمین دوره حمایت دولت از بازار سرمایه و برنامههایی که برای رونق آن درپیش گرفت نیز مشوق بیشتری برای سرمایهگذاران بود. افزایش نرخ ارز نیز در هفتهها و ماههای اخیر نقش موتور محرک برای شرکتهای صادرات گرای بورس را بازی کرد.
مجموع این عوامل باعث شده است تا از ابتدای سالجاری تاکنون شاخص کل 3.4 برابر رشد کند، رشدی که نسبت به ابتدای سال گذشته به 9.7 برابر میرسد.
برخی نگران برخی امیدوار
این درحالی است که از همان نخستین ماه سالجاری برخی از کارشناسان از رشد بیوقفه بورس اظهار نگرانی کردند. به اعتقاد این کارشناسان هیجان و رفتارهای تودهوار نبض این بازار را به دست گرفته است که در تبدیل صفهای خرید به فروش یا برعکس نمود آن نمایان است. هرچند هماکنون میان کارشناسان بازار سرمایه درخصوص حتمی بودن ریزش بازار اختلاف وجود دارد و عده دیگری از کارشناسان معتقدند که این نظام عرضه و تقاضاست که قیمت را در هر بازاری مشخص میکند، اما تمام کارشناسان درباره اینکه رفتارهای هیجانی برای بورس سم است و باید این رفتارها مدیریت شود، اختلافی وجود ندارد.
نمونه رفتارهای هیجانی در بورس زیاد است، در حالی که در معاملات روز دوشنبه بازگشایی مرتبه دوم شستا با رشد ۳۷ درصدی قیمت همراه بود، ناظر بازار این بازگشایی را باطل کرد تا بر اساس قانون بورس، بازگشایی بعدی شستا با محدودیت دامنه نوسان ۵ درصدی انجام شود. به گفته مسئولان بورس تهران دلیل باطل شدن معاملات شستا مباحث نظارتی بوده است به این معنا که دستکاری در قیمت بازگشایی انجام شده و حجم معاملات با نوسان قیمت همخوانی نداشت از همین رو ناظر بازار تصمیم به ابطال آن گرفت.
دستور رئیس جمهوری به دستگاههای دولتی
سهام شرکتهای خود را در بورس عرضه کنید
اتفاقات بازار بورس در حالی صورت میگیرد که رئیس جمهوری در جلسه ستاد اقتصادی دولت، مدیریت بازار سرمایه و افزایش عرضههای اولیه را اقدامی اصولی و دقیق جهت ایجاد ثبات، توسعه و رونق بخشی به بازارهای مالی و اقتصاد کشور دانست. حسن روحانی روز سهشنبه با بیان اینکه این اقدام دولت مورد استقبال نخبگان، فعالان اقتصادی و مردم قرار گرفت، گفت: در این مسأله دو نکته حائز اهمیت ویژه است که اولین نکته، رویهسازی و تداوم جدی عرضه سهام بنگاههای بزرگ و متوسط بویژه بنگاههای دولتی در بورس با یک برنامه و طرح دقیق برای مردم محور شدن اقتصاد کشور و خروج جدی دولت از بنگاه داری، شفافیت بخشی به اقتصاد و تولید کشور است که رونق، پویایی و فسادزدایی جدی را در پی خواهد داشت. روحانی افزود: از این نظر تمامی دستگاههای دولتی طبق ضوابط و مقررات اعلام شده، موظف به عرضه سهام شرکتهای خود در بورس هستند و تداوم بنگاهداری و مالکیت اموال مازاد از سوی دستگاههای دولتی برای شکوفایی اقتصاد، لازم است سریعتر به بخش خصوصی و مردم واگذار شود و بخصوص سازمان بورس باید نسبت به اجرای تعهدات شرکتها مبنی بر تکمیل سهام شناور آنها اقدام کند.
رئیس جمهوری با توضیح این موضوع که نکته دوم مورد نظر باید توسط مسئولان وزارت اقتصاد و سازمان بورس با دقت، ظرافت و حساسیت بالا تعقیب شود، اظهارداشت: نظارت دقیق بر بازار سهام و متعادلسازی عرضه و تقاضای سهام در بورس و رشد منطقی سهام از طریق تسهیل پذیرش و رفع موانع حقوقی پذیره نویسیها و صندوق پروژه نکته مهم دوم است که باید به دقت مدنظر قرار گیرد. روحانی با تأکید بر اینکه هیجان زدگی کاذب نباید بورس را متأثر کند، تصریح کرد: از این نظر رشد شاخصهای بورس باید طبق پایههای علمی دقیق و بر اساس منطق بازار سرمایه پیش برود. رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: مدیریت بازار بورس باید با اعمال مقررات احتیاطی لازم و مراقبت دقیق به جامعه و مردم این اطمینان را بدهد که سرمایهگذاری آنها در بورس استحکام لازم را دارد، لذا بهتر است در این زمینه با جدیت بیشتر عمل کنند. روحانی ساماندهی بازار سرمایه و نوسانات ارزی را از مباحث مهم و تعیینکنندهای دانست که در روزهای اخیر فضای اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار داده است و گفت: از عوامل مهمی که میتواند نوسانات را کنترل کند، عرضه ارز صادرکنندگان به بازار است. دولت با تفکیک کسانی که به قصد سوداگری و منفعت طلبی از عرضه ارز حاصل از صادرات در موعد مقرر و طبق ضوابط خودداری کردهاند، با همکاری مراجع قضایی این افراد را مورد پیگرد قرار خواهد داد و در عین حال برای کسانی که در موعد مقرر نسبت به تعهد خود عمل میکنند مشوقها و امتیازات ویژه در نظر خواهد گرفت.
یادداشت
ضرورت سرمایهگذاری غیرمستقیم
علیرضا تاج بر
کارشناس بازار سرمایه
هماکنون اقتصاد ایران در وضعیت تورمی قرار دارد و بههمین دلیل مردم تلاش میکنند تا ریال خود را به دارایی تبدیل کنند داراییهایی از ارز و طلا گرفته تا خودرو که طی ماههای اخیر سهام نیز به آن افزوده شدهاست. این درحالی است که بازار ارز و طلا بهدلیل نظارت نهادهای امنیتی و همچنین مالیاتهای احتمالی و ریسک بالا چندان مورد توجه عموم مردم قرار ندارد. سرمایهگذاری در بازار مسکن نیز به نقدینگی قابل توجهی نیاز دارد. بازار کالا نظیر خرید خودرو نیز بهدلیل هزینه نگهداری کالا مشکلات خاص خود را دارد و بنابراین تنها بازاری که با سرمایه اندک میتوان به آن وارد شد، بازار سهام است. بازار سهام در شرایط فعلی شفافترین و کم هزینهترین بازار دارایی است که مورد حمایت نظام نیز قرار دارد. این درحالی است که طی ماههای گذشته مردم بتدریج به محاسن این بازار آشنا شدهاند و برهمین اساس استقبال بیسابقهای از آن شده است. با این حال شاهد هیجانات مخرب در بازار هستیم که بهدلیل رفتارهای توده وار باعث شده است تا رشد بازار با شیب بسیار تندی رخ دهد که این به نفع بازار سرمایه نیست. تنها گزینهای که میتوان به تکیه بر آن این ریسک را از بازار حذف کرد افزایش سواد مالی مردم و تشویق آنها به سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار است که از طریق صندوقهای سرمایهگذاری ممکن است. برهمین اساس سازمان بورس باید فرآیند اعطای مجوز به شرکتهای سرمایهگذاری و همچنین افزایش سقف آنها را تسهیل کند. درخصوص آینده بازار نیز اعتقادی به ریزش شدید بورس ندارم و تنها با ریزشهای کوچک و مقطعی بازار اصلاح میشود چرا که هماکنون عمق بازار نسبت به سالهای گذشته افزایش قابل توجهی پیدا کرده است.
جای خالی آموزش مالی
رضا عسکری مارانی
کارشناس بازار سرمایه
همه بازارها تابع عرضه و تقاضا هستند و بازار سهام نیز از این قاعده مستثنی نیست. بههمین دلیل بههیچ عنوان نمیتوان قضاوت کرد که قیمت یک کالا بالا یا پایین است. برهمین اساس نگرانی دلواپسان درخصوص حبابی بودن بورس نابجاست. چرا که شرایط نسبت بهزمانی که دلار 4 هزار تومان قیمت داشت تفاوت کرده است. مردم دراین شرایط تصمیم گرفتهاند که پول خود را به دارایی تبدیل کنند که سهام یکی از جذابترین آنهاست.
دراین زمینه اصلیترین کاری که باید برای صیانت از بازار سرمایه انجام شود، افزایش آگاهی و سواد مالی مردم است. موضوعی که باید یکی از رسالتهای سازمان بورس و صدا و سیما باشد. از زمان ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی باید آموزش مالی به مردم در دستور کار قرار میگرفت.
برای گسترش و تعمیق بازار سرمایه باید آموزش مردم به اولویت سازمان بورس تبدیل شود. تا همانگونه که بخش عمدهای از مردم هماکنون با بانک آشنا هستند باید با بازار سرمایه نیز آشنا باشند. باید کاری کرد که مردم به جای خرید موبایل 50 میلیون تومانی سهام بخرند. حتی برای توسعه این بازار دولت میتواند با فروش اقساطی سهام بسترهایی را فراهم کند.
وقتی قصد داریم یک کار بزرگ انجام دهیم باید زمینه را فراهم کرد. هماکنون کشور کانادا برای بخش مهاجرت خود بهدلیل اهمیت آن وزیر دارد، حال با توجه به اهمیت بازار سرمایه و تلاش دولت برای رونق آن نیاز داریم تا یک هماهنگکننده در دولت مسئولیت این کار را برعهده بگیرد و حتی وزیر برای آن تعیین شود.
هماکنون داراییهای مالی و شرکتهای با ظرفیت بالایی در اختیار دولت است که میتواند با عرضه آنها در بازار عمق بازار را افزایش دهد. دخالت دولت در قیمتگذاری و وجود سازمانی با عنوان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان به زیان بازار سرمایه، تولید و صادرات است. در هیچ کشوری چنین سازمانی وجود ندارد در واقع قیمتگذاری کالاها به زیان سهامی تمام میشود که هماکنون بهعنوان سهام عدالت یا سایر سهمها در اختیار مردم است.
دامنه نوسان را حذف کنید
حمیدمیرمعینی
کارشناس بازار سرمایه
در شرایط فعلی هیجان و رفتارهای توده وار بر بازار سهام ایران حاکم شده است که این رفتارها به زیان بازار سرمایه و سهامداران تمام میشود. دامنه تأثیر هیجانات در بازار سرمایه تنها به این بازار محدود نمیشود و تأثیر آن را در سایر بازارها مانند ارز و طلا و مسکن نیز میتوان مشاهده کرد.
موانع و عمق پایین بازار سرمایه هماکنون به پاشنه آشیل این بازار در دورانی که از آن استقبال شده، تبدیل شده است. برای اینکه قطار پرسرعت و شتابان بورس را مهار و منطقی کنیم، یکی از راهکارها این است که سازمان بورس دامنه نوسان برخی از شرکتهای بزرگ بورسی را حذف کند تا بدون دامنه نوسان معامله شوند. دراین شرایط سهامداران تنها با تکیه بر تحلیل قوی میتوانند اقدام به خرید یا فروش کنند و دیگر بدون مطالعه نمیتوان سهم خرید چرا که ریسک آن افزایش مییابد. این کار باعث میشود تا تعادل به بازار بازگردد و درواقع ریسک سرمایهگذاری به سهامدار واگذار میشود. درحال حاضر تفاوتی میان یک مبتدی و حرفهای در بازار وجود ندارد چرا که همه سود میکنند. متوسط P/E بازار به 33 رسیده است درحالی که این شاخص برای بورسهای توسعه یافته به 25 درصد میرسد. دراین میان افزایش عرضه اولیه شرکتها نیز به بهبود این شرایط کمک میکند، اما تعداد شرکتهایی که امکان عرضه در بورس را دارند محدود است و برهمین اساس باید با ابزارهایی مانند دامنه نوسان و حجم مبنا بهصورت فوری هیجانات مخرب بازار را مهار کرد.
خبرنگار
بورس تهران در سه و نیم ماهه اخیر متفاوتترین روند خود در دوره فعالیت خود را تجربه کرده است. از ابتدای سالجاری تا روز گذشته شاخص کل بورس یک میلیون و 234 هزار و 290 واحد رشد کرده که این میزان رشد بازدهی این بازار را به بیش از 240 درصد رسانده است.
دراین مدت روزهای منفی بازار که در سالهای قبل جزو ذات بازار بود بشدت کاهش یافته و درمقابل اکثر روزهای بازار مثبت است بهطوری که سهامداران بخصوص تازه واردها به این شرایط عادت کردهاند تا هر روز با بازار 5 درصد مثبت روبهرو شوند.
ارزش بازار بورس تهران نیز به بیش از 6500 هزار میلیارد تومان رسیده که این رقم بیش از دو برابر نقدینگی کل و تولیدناخالص داخلی کشور است. پس از ثبت بازدهی 187 درصدی شاخص بورس در سال گذشته، بورس جذابتر از قبل سالجاری را آغاز کرد. دراین شرایط وجود نقدینگی حجیم در کشور در وضعیتی که سایر بازارها بازدهی چندانی نداشتند، بهدنبال محلی برای کسب سود و بازدهی بود و دراین میان عملکرد مثبت بورس در ابتدای سالجاری باعث شد تا بسیاری از سرمایهگذاران راه این بازار را درپیش بگیرند.
علاوه براین آزادسازی سهام عدالت نیز موجب شد تا تعداد بیشتری از مردم با بازار سرمایه آشنا شوند. خبرهایی که از رشد مداوم ارزش سهام عدالت در رسانهها منتشر میشود، مردم را برای ورود جدیتر به بورس و اینکه تنها به سهام عدالت خود بسنده نکنند، تشویق کرد. درهمین دوره حمایت دولت از بازار سرمایه و برنامههایی که برای رونق آن درپیش گرفت نیز مشوق بیشتری برای سرمایهگذاران بود. افزایش نرخ ارز نیز در هفتهها و ماههای اخیر نقش موتور محرک برای شرکتهای صادرات گرای بورس را بازی کرد.
مجموع این عوامل باعث شده است تا از ابتدای سالجاری تاکنون شاخص کل 3.4 برابر رشد کند، رشدی که نسبت به ابتدای سال گذشته به 9.7 برابر میرسد.
برخی نگران برخی امیدوار
این درحالی است که از همان نخستین ماه سالجاری برخی از کارشناسان از رشد بیوقفه بورس اظهار نگرانی کردند. به اعتقاد این کارشناسان هیجان و رفتارهای تودهوار نبض این بازار را به دست گرفته است که در تبدیل صفهای خرید به فروش یا برعکس نمود آن نمایان است. هرچند هماکنون میان کارشناسان بازار سرمایه درخصوص حتمی بودن ریزش بازار اختلاف وجود دارد و عده دیگری از کارشناسان معتقدند که این نظام عرضه و تقاضاست که قیمت را در هر بازاری مشخص میکند، اما تمام کارشناسان درباره اینکه رفتارهای هیجانی برای بورس سم است و باید این رفتارها مدیریت شود، اختلافی وجود ندارد.
نمونه رفتارهای هیجانی در بورس زیاد است، در حالی که در معاملات روز دوشنبه بازگشایی مرتبه دوم شستا با رشد ۳۷ درصدی قیمت همراه بود، ناظر بازار این بازگشایی را باطل کرد تا بر اساس قانون بورس، بازگشایی بعدی شستا با محدودیت دامنه نوسان ۵ درصدی انجام شود. به گفته مسئولان بورس تهران دلیل باطل شدن معاملات شستا مباحث نظارتی بوده است به این معنا که دستکاری در قیمت بازگشایی انجام شده و حجم معاملات با نوسان قیمت همخوانی نداشت از همین رو ناظر بازار تصمیم به ابطال آن گرفت.
دستور رئیس جمهوری به دستگاههای دولتی
سهام شرکتهای خود را در بورس عرضه کنید
اتفاقات بازار بورس در حالی صورت میگیرد که رئیس جمهوری در جلسه ستاد اقتصادی دولت، مدیریت بازار سرمایه و افزایش عرضههای اولیه را اقدامی اصولی و دقیق جهت ایجاد ثبات، توسعه و رونق بخشی به بازارهای مالی و اقتصاد کشور دانست. حسن روحانی روز سهشنبه با بیان اینکه این اقدام دولت مورد استقبال نخبگان، فعالان اقتصادی و مردم قرار گرفت، گفت: در این مسأله دو نکته حائز اهمیت ویژه است که اولین نکته، رویهسازی و تداوم جدی عرضه سهام بنگاههای بزرگ و متوسط بویژه بنگاههای دولتی در بورس با یک برنامه و طرح دقیق برای مردم محور شدن اقتصاد کشور و خروج جدی دولت از بنگاه داری، شفافیت بخشی به اقتصاد و تولید کشور است که رونق، پویایی و فسادزدایی جدی را در پی خواهد داشت. روحانی افزود: از این نظر تمامی دستگاههای دولتی طبق ضوابط و مقررات اعلام شده، موظف به عرضه سهام شرکتهای خود در بورس هستند و تداوم بنگاهداری و مالکیت اموال مازاد از سوی دستگاههای دولتی برای شکوفایی اقتصاد، لازم است سریعتر به بخش خصوصی و مردم واگذار شود و بخصوص سازمان بورس باید نسبت به اجرای تعهدات شرکتها مبنی بر تکمیل سهام شناور آنها اقدام کند.
رئیس جمهوری با توضیح این موضوع که نکته دوم مورد نظر باید توسط مسئولان وزارت اقتصاد و سازمان بورس با دقت، ظرافت و حساسیت بالا تعقیب شود، اظهارداشت: نظارت دقیق بر بازار سهام و متعادلسازی عرضه و تقاضای سهام در بورس و رشد منطقی سهام از طریق تسهیل پذیرش و رفع موانع حقوقی پذیره نویسیها و صندوق پروژه نکته مهم دوم است که باید به دقت مدنظر قرار گیرد. روحانی با تأکید بر اینکه هیجان زدگی کاذب نباید بورس را متأثر کند، تصریح کرد: از این نظر رشد شاخصهای بورس باید طبق پایههای علمی دقیق و بر اساس منطق بازار سرمایه پیش برود. رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: مدیریت بازار بورس باید با اعمال مقررات احتیاطی لازم و مراقبت دقیق به جامعه و مردم این اطمینان را بدهد که سرمایهگذاری آنها در بورس استحکام لازم را دارد، لذا بهتر است در این زمینه با جدیت بیشتر عمل کنند. روحانی ساماندهی بازار سرمایه و نوسانات ارزی را از مباحث مهم و تعیینکنندهای دانست که در روزهای اخیر فضای اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار داده است و گفت: از عوامل مهمی که میتواند نوسانات را کنترل کند، عرضه ارز صادرکنندگان به بازار است. دولت با تفکیک کسانی که به قصد سوداگری و منفعت طلبی از عرضه ارز حاصل از صادرات در موعد مقرر و طبق ضوابط خودداری کردهاند، با همکاری مراجع قضایی این افراد را مورد پیگرد قرار خواهد داد و در عین حال برای کسانی که در موعد مقرر نسبت به تعهد خود عمل میکنند مشوقها و امتیازات ویژه در نظر خواهد گرفت.
یادداشت
ضرورت سرمایهگذاری غیرمستقیم
علیرضا تاج بر
کارشناس بازار سرمایه
هماکنون اقتصاد ایران در وضعیت تورمی قرار دارد و بههمین دلیل مردم تلاش میکنند تا ریال خود را به دارایی تبدیل کنند داراییهایی از ارز و طلا گرفته تا خودرو که طی ماههای اخیر سهام نیز به آن افزوده شدهاست. این درحالی است که بازار ارز و طلا بهدلیل نظارت نهادهای امنیتی و همچنین مالیاتهای احتمالی و ریسک بالا چندان مورد توجه عموم مردم قرار ندارد. سرمایهگذاری در بازار مسکن نیز به نقدینگی قابل توجهی نیاز دارد. بازار کالا نظیر خرید خودرو نیز بهدلیل هزینه نگهداری کالا مشکلات خاص خود را دارد و بنابراین تنها بازاری که با سرمایه اندک میتوان به آن وارد شد، بازار سهام است. بازار سهام در شرایط فعلی شفافترین و کم هزینهترین بازار دارایی است که مورد حمایت نظام نیز قرار دارد. این درحالی است که طی ماههای گذشته مردم بتدریج به محاسن این بازار آشنا شدهاند و برهمین اساس استقبال بیسابقهای از آن شده است. با این حال شاهد هیجانات مخرب در بازار هستیم که بهدلیل رفتارهای توده وار باعث شده است تا رشد بازار با شیب بسیار تندی رخ دهد که این به نفع بازار سرمایه نیست. تنها گزینهای که میتوان به تکیه بر آن این ریسک را از بازار حذف کرد افزایش سواد مالی مردم و تشویق آنها به سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار است که از طریق صندوقهای سرمایهگذاری ممکن است. برهمین اساس سازمان بورس باید فرآیند اعطای مجوز به شرکتهای سرمایهگذاری و همچنین افزایش سقف آنها را تسهیل کند. درخصوص آینده بازار نیز اعتقادی به ریزش شدید بورس ندارم و تنها با ریزشهای کوچک و مقطعی بازار اصلاح میشود چرا که هماکنون عمق بازار نسبت به سالهای گذشته افزایش قابل توجهی پیدا کرده است.
جای خالی آموزش مالی
رضا عسکری مارانی
کارشناس بازار سرمایه
همه بازارها تابع عرضه و تقاضا هستند و بازار سهام نیز از این قاعده مستثنی نیست. بههمین دلیل بههیچ عنوان نمیتوان قضاوت کرد که قیمت یک کالا بالا یا پایین است. برهمین اساس نگرانی دلواپسان درخصوص حبابی بودن بورس نابجاست. چرا که شرایط نسبت بهزمانی که دلار 4 هزار تومان قیمت داشت تفاوت کرده است. مردم دراین شرایط تصمیم گرفتهاند که پول خود را به دارایی تبدیل کنند که سهام یکی از جذابترین آنهاست.
دراین زمینه اصلیترین کاری که باید برای صیانت از بازار سرمایه انجام شود، افزایش آگاهی و سواد مالی مردم است. موضوعی که باید یکی از رسالتهای سازمان بورس و صدا و سیما باشد. از زمان ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی باید آموزش مالی به مردم در دستور کار قرار میگرفت.
برای گسترش و تعمیق بازار سرمایه باید آموزش مردم به اولویت سازمان بورس تبدیل شود. تا همانگونه که بخش عمدهای از مردم هماکنون با بانک آشنا هستند باید با بازار سرمایه نیز آشنا باشند. باید کاری کرد که مردم به جای خرید موبایل 50 میلیون تومانی سهام بخرند. حتی برای توسعه این بازار دولت میتواند با فروش اقساطی سهام بسترهایی را فراهم کند.
وقتی قصد داریم یک کار بزرگ انجام دهیم باید زمینه را فراهم کرد. هماکنون کشور کانادا برای بخش مهاجرت خود بهدلیل اهمیت آن وزیر دارد، حال با توجه به اهمیت بازار سرمایه و تلاش دولت برای رونق آن نیاز داریم تا یک هماهنگکننده در دولت مسئولیت این کار را برعهده بگیرد و حتی وزیر برای آن تعیین شود.
هماکنون داراییهای مالی و شرکتهای با ظرفیت بالایی در اختیار دولت است که میتواند با عرضه آنها در بازار عمق بازار را افزایش دهد. دخالت دولت در قیمتگذاری و وجود سازمانی با عنوان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان به زیان بازار سرمایه، تولید و صادرات است. در هیچ کشوری چنین سازمانی وجود ندارد در واقع قیمتگذاری کالاها به زیان سهامی تمام میشود که هماکنون بهعنوان سهام عدالت یا سایر سهمها در اختیار مردم است.
دامنه نوسان را حذف کنید
حمیدمیرمعینی
کارشناس بازار سرمایه
در شرایط فعلی هیجان و رفتارهای توده وار بر بازار سهام ایران حاکم شده است که این رفتارها به زیان بازار سرمایه و سهامداران تمام میشود. دامنه تأثیر هیجانات در بازار سرمایه تنها به این بازار محدود نمیشود و تأثیر آن را در سایر بازارها مانند ارز و طلا و مسکن نیز میتوان مشاهده کرد.
موانع و عمق پایین بازار سرمایه هماکنون به پاشنه آشیل این بازار در دورانی که از آن استقبال شده، تبدیل شده است. برای اینکه قطار پرسرعت و شتابان بورس را مهار و منطقی کنیم، یکی از راهکارها این است که سازمان بورس دامنه نوسان برخی از شرکتهای بزرگ بورسی را حذف کند تا بدون دامنه نوسان معامله شوند. دراین شرایط سهامداران تنها با تکیه بر تحلیل قوی میتوانند اقدام به خرید یا فروش کنند و دیگر بدون مطالعه نمیتوان سهم خرید چرا که ریسک آن افزایش مییابد. این کار باعث میشود تا تعادل به بازار بازگردد و درواقع ریسک سرمایهگذاری به سهامدار واگذار میشود. درحال حاضر تفاوتی میان یک مبتدی و حرفهای در بازار وجود ندارد چرا که همه سود میکنند. متوسط P/E بازار به 33 رسیده است درحالی که این شاخص برای بورسهای توسعه یافته به 25 درصد میرسد. دراین میان افزایش عرضه اولیه شرکتها نیز به بهبود این شرایط کمک میکند، اما تعداد شرکتهایی که امکان عرضه در بورس را دارند محدود است و برهمین اساس باید با ابزارهایی مانند دامنه نوسان و حجم مبنا بهصورت فوری هیجانات مخرب بازار را مهار کرد.
نگاهی به برخی چهرههای ادبی به بهانه روز ملی ادبیات کودک و نوجوان
نویسندگانی فراتر از مرزهای جغرافیایی
مریم شهبازی
خبرنگار
یازده سالی از آن روز میگذرد، هجدهم تیرماه 1388. وقتی که پدر ادبیات کودک و نوجوان کشورمان آغوش خاک، مأمن همیشگی اش شد. رفت و کوله باری از آثاری به یادگار گذاشت که نتیجه عزم جدیاش برای حفظ ادبیات و افسانههای کهن ایرانی بودند. امروز سالروز درگذشت مهدی آذریزدی است، نویسندهای از خطه یزد که وداعش با زندگی بهانهای برای پاسداشت ادبیات ملی کودک و نوجوان در کشورمان شده است.
آذریزدی، نویسندهای مهربان با آثاری ماندگار
از کم و کیف وضعیت حاکم بر این بخش صنعت نشرمان بارها گفتهایم، کافی است کمی پیگیر خبرهای نشر کودک و نوجوان باشید تا از وضعیت نامطلوبی که شرایط داخلی و خارجی بر آن تحمیل کرده بدانید. بنابراین بد نیست به بهانه فرارسیدن این روز تقویم ملی از برخی نویسندگانی بگوییم که موفق به عبور از مرزهای جغرافیایی کشورمان شدهاند؛ آن هم با وجود محدودیتهای جغرافیایی خاصی که از زبان رسمی کشورمان سراغ داریم و از سویی بیتوجهیهای همچنان برقرار مسئولان در معرفی آثار شاخص داستانی معاصرمان و کم کاری در ترجمه و انتشار آنان در کشورهای دیگر. مهدی آذریزدی که روز ملی ادبیات کودک و نوجوان به سالروز درگذشت او گره خورده یکی از نخستین فعالان این عرصه است؛ نویسندهای که زندگی اش وقف کمک به حفظ فرهنگ سرزمینش شد. کمتر کسی است که دوره کودکی اش با کتاب سپری شده باشد اما حداقل یک جلد از «قصههای خوب برای بچههای خوب» را نخوانده باشد و تصویری از چهره مهربان این پیرمرد با آن عینک کائوچویی بزرگ در ذهنش حک نشده باشد. آذریزدی را از پیشگامان بازآفرینی و بازنویسی ادبیات کلاسیک فارسی برای مخاطبان کودک و نوجوان میدانند؛ با آنکه شهرت این نویسنده به همان مجموعهای بازمی گردد که اشاره شد اما جالب است بدانید که «قصههای خوب برای بچههای خوب» آغاز کار جدی او در عرصه ادبیات بود. کتابخوانی همانطور که بارها گفته بود از علاقه مندیهای جدی زندگی بود؛ بخش عمدهای از زندگی آذریزدی افزون بر تألیف کتاب به کار در چاپخانه و همچنین تصحیح کتاب سپری شد. اما چرایی گره خوردن نام او با ادبیات کودک و نوجوان را میتوان در تلاشی جستوجو کرد که در تألیف داستانهایی برای این گروه سنی به خرج داده است. او را از نخستین افرادی میدانند که به طور جدی در این عرصه گام نهاد؛ او تنها در عرصه کتاب خودمان نبود که شهرت پیدا کرد، سال 1342 موفق به دریافت جایزه یونسکو هم شد. تنها سه سال بعد نیز جایزه کتاب سال را دریافت کرد و برخی نوشتههای او هم به فهرست آثار برگزیده شورای کتاب کودک راه پیدا کرد. بخشهایی از دوره 10 جلدی «قصههای تازه از کتابهای کهن» تا به امروز به زبانهای اسپانیایی، چینی، روسی، ارمنی و انگلیسی ترجمه شده، علاوه بر این در کشور خودمان نیز بیش از هفتاد مرتبهای تجدید چاپ شدهاند. با وجود آنکه زندگی روی چندان خوشی به این نویسنده یزدی نشان نداد اما او هیچ گاه اشتغال در مناصب دولتی را نپذیرفت.
آثاری از نویسنده ایرانی در کتابهای غربی
هوشنگ مرادی کرمانی هم یکی دیگر از چهرههای شاخص این گروه سنی است که آثار او نه تنها به زبانهای متعددی ترجمه شده بلکه حتی بخشهایی از داستانهای او به کتابهای درسی کشورهای اروپای غربی هم راه یافتهاند. همان طور که بارها در خلال گزارشها و گفتوگوها گفتهایم او را میتوان از معدود نویسندگان خوش اقبالی دانست که اهالی سینما و تلویزیون هم در قالب ساخت مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی به آثارش توجه نشان دادهاند، از ساخت مجموعه تلویزیونی «قصههای مجید» گرفته تا فیلمهای سینمایی«مهمان مامان» و «مربای شیرین». مرادی کرمانی هم تا به امروز موفق به دریافت جوایز و تقدیرهای بینالمللی متعددی شده که از جمله آنها میتوان به «هانس کریستین اندرسن» و «خوزه مارتینی» (نویسنده و قهرمان ملی امریکای لاتین) اشاره کرد. او سال گذشته با انتشار کتاب «قاشق چای خوری» برای همیشه با دنیای نویسندگی خداحافظی کرد.
از میان فعالان عرصه شعر هم یکی از چهرههای شناخته شده همان شاعر شعری است که آن را به «صد دانه یاقوت» میشناسیم. از ورود مصطفی رحماندوست به شعر کودک و نوجوان سالها میگذرد؛ با اینکه او صاحب آثار متعددی در عرصه داستان نیز هست اما عمده شهرت وی به شعرهایی است که به کتابهای درسی راه یافته، نام او نیز به فهرست نامزدهای دریافت جوایزی همچون «آسترید لیندگرن» راه یافته است. از فرهاد حسنزاده، نویسنده کودک و نوجوان و روزنامه نگار که نام او بارها به فهرست کاندیداهای نهایی جوایز بینالمللی از جمله «هانس کریستین اندرسن» راه یافته و از او بهعنوان یکی از پنج نویسنده برتر جهان در گروه سنی مذکور تقدیر شده که بگذریم از میان جوان ترهای این حوزه میتوان به مهدی رجبی اشاره کرد. عمده آثار رجبی هم مانند حسنزاده با نگاهی به مسائل روانشناختی و از سویی مشکلاتی که قشرهای خاصی از کودکان با آنها دست و پنجه نرم میکنند، همچون بحث معلولیت نوشته شده است. برخی کتابهای رجبی به فهرست کتابهای برگزیده کتابخانه مونیخ و همچنین کلاغ سفید آلمان راه پیدا کرده است. نوشتههای فرهاد حسنزاده و مهدی رجبی هم به زبانهای مختلفی ترجمه شده و در اختیار علاقه مندان قرار گرفتهاند. جالب است که بدانید رحماندوست و حسنزاده سابقه سالها فعالیت جدی در عرصه مطبوعات کودک و نوجوان هم در سابقه کاریشان ثبت شده، از جمله سالها سردبیری نشریه دوچرخه از سوی حسنزاده که تأثیر بسزایی در معرفی آثار منتشر شده این عرصه به مخاطبان کم سن و سال مورد نظرمان دارد.
یادداشت
نگاه نویسندگان به ادبیات کودک و نوجوان جدی است
مجید راستی
نویسنده و مترجم کودک و نوجوان
برخلاف سالهای ابتدایی ورود ادبیات کودک و نوجوان به کشورمان، مدتهاست دیگر خبری از ساده انگاری تألیف در این حوزه دیده نمیشود. به گمانم ادبیات کودک و نوجوان همیشه از اهمیت زیادی نزد نویسندگان فعال این عرصه برخوردار بوده و هست. این مسأله بخوبی از موضوعات انتخابی و همچنین مفاهیم مندرج در این کتابها مشهود است. در ادبیات کودک و نوجوان یک دهه اخیر هم از جهت کیفی و هم کمی با پیشرفت خوبی روبهرو شدهایم حالا اینکه کتابها به دست همه بچهها نمیرسند بحث دیگری است. مسألهای که نشأت گرفته از تیراژ پایین کتابها و از سویی مشکلات اقتصادی خانوادهها است. با وجود همه جایگاهی که برای ادبیات کودک و نوجوان قائل هستم اما نمیتوان منکر شد که ادبیات بزرگسال با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم میکند که همین مسأله منجر به مهجور ماندن آن در عرصههای جهانی شده است. با وجود مواردی که تنها به بخشی از آن اشاره شد در ادبیات کودک و نوجوان جهشی رخ داده و حتی شاهد تلاشهای جسته گریختهای برای معرفی داشتههای این حوزه در کشورهای دیگر شدهایم که امیدوارم روند سازمان یافتهتری پیدا کند.
افزایش توجه والدین جوان به ضرورت کتابخوانی
نادر قدیانی
مدیر مسئول انتشارات قدیانی
تقریباً یک دههای میشود که خانوادهها بیش از گذشته متوجه ضرورت کتابخوانی و اشاعه این فرهنگ میان فرزندان خود شدهاند. البته ضرورت این مسأله بیشتر از سوی مادران و پدرانی درک شده که متولدان دو دهه نخست انقلاب هستند؛ خانوادههای تحصیلکردهای که میدانند بخشی از آینده فرزندانشان در گرو علاقهمندی آنان به کتابخوانی است. از همین رو باوجود همه شرایط نامطلوبی که نشرمان با آنها دست و پنجه نرم میکند جذابیتهای دنیای تکنولوژی نتوانسته به طور کامل کتاب را از زندگی بچههایی که در چنین خانوادههایی زندگی میکنند حذف کند. البته این مسأله قابل تعمیم به همه نیست اما ضرورت آن برای بخش قابل توجهی روشن شده است. نکته دیگری که بد نیست به آن توجه شود به افزایش تعداد نویسندگان فعال در این عرصه بازمیگردد. طی یک دهه اخیر تعداد نویسندگان و همچنین سطح کیفی کارها هم با سیر صعودی روبهرو شده است. هر چند که برخی ناشران کودک و نوجوان بیش از آنکه فعالیت حرفهای داشته باشند خواستهشان متوجه مقاصد تجاری است. این در حالی است که حوزه کتابهای کودک و نوجوان با حساسیتهایی به مراتب بیشتر از آثار بزرگسال روبهرو است؛ کتابی که بیتوجه به ضرورت تألیف یا ترجمه روانه کتابفروشیها شود تأثیر مخربی بر روح و روان مخاطبان کم سن و سال باقی میگذارد.
گفت و گو با وزیر امور اقتصادی و دارایی :
بدون استقراض تعهدات دولت ایفا شد
درآمد خصوصیسازی دولت تاکنون دو برابر سال 98
گروه اقتصادی / بودجه سال 99 از نظر منابع و مصارف یکی از منحصربفردترین بودجههای سنواتی کشور است. این بودجه در دشوارترین شرایط تحریمی تا حدود زیادی از نفت فاصله گرفت بهطوری که درآمد پیشبینی شده حاصل از فروش نفت تنها به بودجه عمرانی اختصاص مییابد. برهمین اساس دولت برای پرکردن خلأ درآمدهای نفتی، ظرفیتهای وسیع مالیاتی را جایگزین کرد که براساس گفته مسئولان، تاکنون دراین مأموریت موفق بوده است. علاوه بر مالیات دولت برای متعادل کردن درآمدها و هزینههای بودجه واگذاری داراییهای مالی و خصوصیسازی را نیز بیش از سالهای قبل مورد توجه خود قرارداده است تا همانگونه که دربرنامههای وزارت اقتصاد تأکید شده بود، داراییهای دولت اهرمی برای توسعه کشور باشد. اما بهطور قطع تمام این اتفاقات به سادگی انجام نشده است و مسئولان دولتی با چالشهای بسیاری روبهرو بودهاند. درهمین زمینه فرهاد دژپسند وزیر امور اقتصادی و دارایی درخصوص نحوه تأمین مالی بودجه سالجاری گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید.
امسال سال ویژهای برای اقتصاد کشور است، با توجه به نقش دولت در اقتصاد کشور و اثرگذاری فراوان بودجه دولت بر عملکرد اقتصادی کشور، دولت در حوزه تأمین مالی بودجه چه برنامهای دارد تا بتواند شرایط اقتصادی را بهبود دهد ؟
همانگونه که شما هم اشاره کردید، امسال واقعاً سال ویژهای از منظر اقتصادی است و چندین واقعه و رخداد بهصورت همزمان اداره کشور را از منظر تأمین مالی اقتصاد و بودجه دولت تحت تأثیر قرار داده و با چالش رو به رو ساخته است. در اقتصاد ما دولت نقش بیبدیلی ایفا میکند و عملکردش بر اقتصاد کشور بسیار اثرگذار است. برای نمونه، با توجه بر شرایط موجود، دولت میتواند با منابعی که به اقتصاد تزریق میکند برای برون رفت از رکود، اهرمهای لازم را ایجاد کند. در مطالعهای که در سالهای قبل انجام شد، مشاهده کردیم اگر حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان به پرداخت طرحهای عمرانی دولت نسبت به سال قبل اضافه کنیم با توجه به آثار انتشاری این پرداختها، آنگاه میتوانیم انتظار افزایش یک واحد درصدی در رشد اقتصادی داشته باشیم که البته امروز برای تحقق همین مقدار رشد، به منابع بیشتری نیاز هست. از طرف دیگر از دیدگاه نظری اعتبارات هزینهای دولت هم میتواند از طریق تحریک بخش تقاضای اقتصاد به خروج از شرایط رکودی کمک کند. با اینحال در این شرایط باید ببینیم با چه روشهایی میتوانیم اثربخشی بودجه دولت را افزایش دهیم.
اما در خصوص سؤال شما باید بگویم که قانونگذار چند روش اصلی برای تأمین منابع دولت در قوانین بودجه سنواتی پیشبینی میکند. اصلیترین منابع طرف درآمدی بودجه دولت عبارتند از:
درآمدهای مالیاتی و عوارض گمرکی، درآمدهای حاصل از مالکیت دولت، درآمدهای حاصل از فروش کالاها و خدمات و جرایم و خسارات، منابع حاصل از فروش نفت و فرآوردههای نفتی، منابع حاصل از فروش اموال منقول و غیر منقول (برای نمونه فروش املاک و اموال دولتی)، منابع حاصل از واگذاری طرحهای تملک داراییهای سرمایهای، منابع حاصل از فروش و واگذاری تملک داراییهای مالی (برای نمونه فروش سهام و خصوصی سازی، مولدسازی داراییهای دولت، انتشار اوراق مالی و اسلامی و برداشت از صندوق توسعه ملی)
اما اشاره شد که بودجه سالجاری قدری متفاوت است.
بودجه سال 1399 در شرایط تحریمی و فارغ از تبعات و آثار اقتصادی و اجتماعی شیوع ویروس کرونا و آسیبهای ناشی از آن از سوی دولت طرح شد. با این حال مجموعه اتفاقاتی که در چند ماهه اخیر در اقتصاد جهان و کشور رخ داد، علاوه بر آنکه کاهش درآمدهای ارزی و ریالی را منجر گردید، هزینههای پیشبینی نشده گستردهای را به بودجه دولت تحمیل کرد. بنابراین برای تأمین مالی بودجه کشور و حفظ تعادل در آن و تناسب میان هزینهها و درآمدها باید این ملاحظات مد نظر واقع شود.
در واقع نکته مهم این است که چگونه باید کاهش منابع ناشی از فروش نفت و همچنین در مضیقه قرار گرفتن درآمدهای مالیاتی ناشی از شیوع ویروس کرونا و همچنین تأمین هزینههای پیشبینی نشده را که در اثر شیوع این ویروس پیش آمده جبران یا تأمین نماییم. باید اشاره کنم که یکی از مهمترین چالشهای سیاستگذار مالی در سالجاری تأمین مالی بودجه عمومی و تعادل بخشی به آن با بروز کمترین آثار منفی است، که البته در این خصوص پیشنهادهایی را به دولت محترم ارائه کردهایم.
این پیشنهادات شامل چه اجزایی است؟ و برای تعادل بخشی به بودجه چه موضوعاتی را مطرح کردهاید؟
آنچه وزارت اقتصاد برای متعادل کردن بودجه به دولت پیشنهاد داده است در دو حوزه قابل تشریح است. به ترتیب اولویت، ابتدا در بخش مصارف و سپس در بخش منابع بودجه این پیشنهادات مطرح شده است. بهطور کلی در بخش مصارف پیشنهاد اصلی ما این است که با رعایت استانداردها و بدون آسیبرسانی به کیفیت خدماترسانی دولت به جامعه تا حد امکان سعی کنیم هزینهها را مدیریت کرده و کاهش دهیم. جالب آن است که امسال شیوع ویروس کرونا امکان کاهش هزینهها را در حوزههایی به ما یادآور شد که تا پیش از این ورود به آنها را یا با جدیت پیگیری نمیکردیم یا از ورود به آن به دلایل مختلف اجتناب میشد. بهعنوان نمونه در همین بازه کوتاه ما به نتایج چشمگیری در توسعه فعالیتها و خدمات چه در سطح کسب و کارها و چه خدمات دولتی با استفاده از ظرفیتهای بیشمار فناوری اطلاعات و اینترنت دست یافتیم. برای مثال در ارائه آموزشهای از راه دور بر بستر اینترنت در مدارس و دانشگاهها شاهد عملکرد قابل توجهی بودیم یا در همین شرایط امکان دریافت بسیاری از استعلامات و پاسخ بسیاری از درخواستها بهصورت الکترونیک فراهم شد که تا پیش از شیوع کرونا شاید براحتی این امور میسر نبود.
نمونه دیگر از اینگونه کاهش هزینهها که در سالجاری فرصت آنها فراهم آمده است، کاهش تعداد همایش ها و گردهماییها، کاهش تعداد سفرهای خارجی، کاهش روزهای تکلیفی حضور کارکنان در ادارات و انعطافپذیری در ساعات کاری اداری کارکنان دولت است، که اگر بتوانیم در بلندمدت با رعایت استانداردهای ارائه خدمات دولتی به جامعه، این موارد را به نحو اثربخش مدیریت کنیم آنگاه میتوانیم ساختار هزینهای را نیز اصلاح و کاهش هزینهها را با موفقیت به انجام برسانیم. اما بازهم عرض میکنم نکته مهم در این بخش عدم کاهش استانداردهای کیفی ارائه خدمات است، که من فکر میکنم با توسعه دولت الکترونیک و ارائه خدمات مبتنی بر اینترنت خواهیم توانست سطح کیفی خدمات را با وجود کاهش هزینهها، در بلند مدت افزایش دهیم.
یکی دیگر از حوزههایی که میتوانیم در مدیریت هزینهها مورد توجه قرار دهیم، تخصیص هدفمند اعتبار به طرحهای عمرانی است. برای مثال در سالجاری از تخصیص اعتبار به طرحهایی غیر استراتژیک که پیشرفت فیزیکی آنها به 50 درصد نرسیده است یا در دوسال آتی به بهرهبرداری نمیرسند اجتناب شود یا حتی در یک قدم جلوتر کلیه طرحهایی که دیگر توجیه ندارند متوقف شوند یا اینکه برای تأمین مالی پروژههایی که منفعت اقتصادی ایجاد میکنند از ظرفیتهای بخش خصوصی استفاده شود و در تأمین مالی زمینه مشارکت بخش خصوصی با تسهیل بیشتری فراهم شود.
اینها نمونههایی کوچک از مواردی هستند که با استفاده از آنها میتوان به اصلاح هزینهها اقدام کرد.
بنابراین پیشنهاد اصلی ما این است که در کوتاه مدت از طریق صرفهجویی در هزینهها و مدیریت بهینه تخصیصها و در بلند مدت از طریق اصلاح ساختار هزینهای موضوع اصلاح هزینهها را دنبال کنیم، تا بخشی از تعادل را به بودجه بازگردانیم. اما سوی دیگر پیشنهادات ما تأمین منابع و ایجاد درآمد است.
اجازه دهید در خصوص بخش درآمدی سؤالاتمان را مبتنی بر قانون بودجه سال 1399 از شما مطرح کنیم. پیشبینی شما از تحقق منابع درآمدی دولت از محل فروش منابع حاصل از نفت و فرآوردههای نفتی به چه صورت است؟
همانگونه که میدانید امسال دو اتفاق مؤثر بر درآمدهای نفتی ما رخ داده است، از یک سو محدودیتهای ناشی از تحریمهای ظالمانه و یکجانبه امریکا در حوزههای نفتی و بانکی تشدید شده و از سوی دیگر کاهش جهانی قیمت نفت در اثر شیوع ویروس کرونا به نحو چشمگیری بر درآمدهای نفتی دولت از محل صادرات نفت تأثیر گذاشته است. حتی منابع مورد نیاز برای هدفمندی یارانهها نیز به خاطر محدودیت فروش و صادرات فرآوردههای نفتی دچار آسیب شده است. این امر با توجه به آنکه بخشی از منابع درآمد بودجه از این محل پیشبینی شده است، ما را با احتمال عدم تحقق درآمدها رو به رو ساخته که باید برای آن چاره اندیشی میکردیم. لذا ضمن تمرکز بر تبدیل تهدید به فرصت سعی شد، مصارف بودجه بدون اتکا به منابع نفتی پوشش داده شود. ضمن اینکه این رویکرد میتواند برای سالهای بعدی نیز تداوم پیدا کند. بنابراین در سالجاری تلاش کردیم با اقداماتی که در ادامه توضیح خواهم داد، بودجه را بدون وابستگی به نفت تأمین کنیم. بهطور خاص اصلاح ساختاری بودجه در بازه کوتاه مدت در دستور کار قرار گرفته است و امیدوارم با همکاری تمامی دستگاههای اجرایی و نظارتی بتوانیم این امر را محقق سازیم و در آینده نزدیک طعم واقعی بودجه بدون وابستگی به نفت را بچشیم.
در حوزه درآمدهای مالیاتی چه پیشبینی دارید؟
قبل از پاسخ به سؤال شما، باید بگویم که من بهعنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی معتقدم درآمدهای مالیاتی پیشبینی شده در قانون بودجه سالجاری حتی در شرایط عادی نیز دارای بیش برآوردی بود. این امر هماکنون که در اثر شیوع کرونا اقتصاد با آسیبهای جدی روبهرو شده است و برآورد میشود که حدود 15 درصد از تولید ناخالص داخلی بهصورت مستقیم تحت تأثیر قرار گرفته باشد، بیشتر احساس می شود. بر این اساس احتمال عدم تحقق بخشی از درآمدهای مالیاتی، نسبت به آنچه قانون پیشبینی کرده است، افزایش پیدا کرده است.
اما همانگونه که اشاره کردم، کشور در سالجاری در حال تجربه بودجه غیرنفتی است. در تجربه بودجه غیرنفتی مهمترین اتکا منابع درآمدی دولت، درآمدهای مالیاتی است. در سال گذشته با وجود شیوع ویروس کرونا در بازه انتهایی سال، بدون ایجاد مشکل قابل توجه برای بخش واقعی اقتصاد، درآمدهای مالیاتی بیش از مصوب مالیات تحقق یافت یعنی چیزی حدود 102 درصد مصوب که در چهارده سال گذشته بیسابقه بوده است. این امر در کنار تلاش مجدانه همکاران سازمان امور مالیاتی، نتیجه اعمال برخی از سیاستها و تعریف منابع جدید مالیاتی بود. مثلاً در سال گذشته با تدبیری که خوشبختانه به تأیید مراجع ذیصلاح نیز رسید، بخشش جرایم مالیاتی به شرط پرداخت اصل میزان مالیات را برای تولیدکنندگان در دستور کار قرار دادیم و توانستیم از این محل حدود 10 هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی را محقق سازیم. در این خصوص با موافقتی که شورای هماهنگی اقتصادی با پیشنهاد این وزارت انجام داد، در سالجاری نیز از این ظرفیت هم برای تولیدکنندگان و هم برای بخش خدمات استفاده خواهیم کرد، یعنی بخشش جرایم مالیاتی به شرط پرداخت اصل میزان مالیات هم برای تولیدکنندگان کالا و هم ارائه دهندگان خدمات امسال اجرایی میشود.
البته در سالجاری نیز تلاش کردیم با تعریف سازوکارهای جدید دیگری درصد تحقق درآمدهای مالیاتی را افزایش دهیم، بهعنوان یک نمونه دیگر در قانون اجازه داده شده است تا مشوقهایی برای مؤدیانی که مالیات خود را زودتر از موعدپرداخت کنند در نظر گرفته شود. ما از طرفیت این قانون استفاده کردیم و هماکنون با مصوبه شورای هماهنگی اقتصادی اگر مؤدیان نسبت به پرداخت زودتر مالیات خود اقدام نمایند، به ازای هر ماه از مشوق 5/1 درصدی برخوردار خواهند بود. این مقدار باتوجه به آنکه از سود سپردهها بیشتر است، میتواند انگیزهای برای پرداخت زودتر مالیات ایجاد کند. از این طریق مؤدیان ضمن پرداخت مالیاتی که باید در آینده پرداخت میکردند، از مشوق مربوطه نیز بهرهمند میشوند.
البته باید اشاره کنم که تاکنون در سالجاری تحقق درآمدهای مالیاتی رضایتبخش بوده است و با وجود شیوع ویروس کرونا توانستهایم با تمرکز بر حوزههای مغفول مانده در گذشته و حوزههایی که از شیوع این ویروس در امان ماندهاند، بخش قابل توجهی از منابع پیشبینی شده مالیاتی را تحقق بخشیم. در این خصوص تلاش داریم معافیتهای مالیاتی ساماندهی و هوشمند شود و به حوزههایی معافیت مالیاتی تعلق یابد که در راستای برنامههای توسعه و اهداف کلان اقتصادی کشور یاری رسان باشند که البته آثار این اقدام در درآمدهای سالهای بعد منعکس خواهد شد.
در حوزه درآمدهای گمرکی شرایط به چه صورت است؟
یکی از حوزههای اصلی که تحت تأثیر شیوع ویروس کرونا قرار گرفته است، درآمدهای گمرکی ما است. اطلاع دارید که بخش عمدهای ازدرآمدهای گمرکی ما وابسته به متغیرهای اصلی میزان ارزش دلاری واردات، نرخ ارز در نظر گرفته شده برای ارزشگذاری کالاهای وارداتی و میزان تعرفه واردات کالاهای مختلف است. در سالجاری پیشبینی میکنیم که میزان واردات در نتیجه شیوع ویروس کرونا تا حد قابل توجهی کاهش یابد. از سوی دیگر با فرض آنکه تعرفهها تغییر پیدا نکنند، بدون تغییر در نرخ ارز در نظر گرفته شده برای ارزشگذاری کالاهای وارداتی، عملاً شکاف درآمدهای گمرکی ما با میزان پیشبینی شده بسیار قابل توجه میشود. به نحوی که بسیاری از کارشناسان یکی از راهکارهای افزایش درآمدهای دولت در اصلاح ساختار بودجه با توجه به تحریمها و شیوع ویروس کرونا و کاهش درآمدهای نفتی را تغییر نرخ ارز دولتی برای محاسبه حقوق ورودی کالاهای وارداتی در گمرک میدانند، که البته تاکنون تصمیمی در این خصوص گرفته نشده است. اما آنچه در خصوص سؤال شما پیشبینی میکنم، کاهش درآمدهای گمرکی است، یعنی در این بخش هم عدم تحقق درآمدهای پیشبینی شده محتمل است.
بهنظر میرسد یکی از حوزههایی که در سالجاری به طور جدی بر آن تمرکز کردهاید، واگذاری داراییها دولت اعم از واگذاری شرکتهای دولتی چه از طریق بورس و چه خارج از بورس یا فروش سهام و همچنین مولدسازی داراییهای دولت است در این خصوص چه اقداماتی انجام گرفته و چه برنامههایی دارید؟
یکی از راه حلهای اصلی ما در این شرایط فروش داراییها و اموال دولت است. در این خصوص ابتدا چند نکته عرض کنم. اول اینکه فروش داراییها همزمان چند مزیت باهم ایجاد میکند یعنی ضمن کوچک کردن دولت، میدان را برای فعالیت بخش خصوصی توسعه میدهد و گاهی بهصورت اهرمی عمل میکند و میتواند سبب تکمیل زنجیره فعالیتهای بخش خصوصی شود. ما در سالجاری یک هدف دیگر را نیز دنبال میکنیم و آن این است که از این طریق بتوانیم به مردمی کردن اقتصاد نیز کمک کنیم که در جای خود توضیح بیشتر ارائه میکنم.
دوم اینکه سیاست اصلی ما در قبال فروش اموال و داراییها این است که تا حد امکان از ظرفیت بازار سرمایه استفاده کنیم و فروشها در بازار سرمایه انجام بپذیرد. این امر علاوه بر آنکه به تعمیق و پایداری بازار سرمایه کمک میکند، به جذب منابع در این بازار نیز منجر میشود.
نکته سوم نیز این است که میتوانیم در فروش داراییها دامنه را فراتر ببینم و علاوه برآمادهسازی و عرضه شرکتها در بورس یا فروش سهام دولت درشرکتهای بورسی، نسبت به واگذاری اموال و املاک دولت اقدام نمائیم. بنابراین در این خصوص ما برنامهای گسترده در سالجاری داریم و تنها به مواردی خاص محدود نخواهیم بود. بنابراین تلاش خواهیم کرد تا انتهای سال منابع پیشبینی شده را تحقق بخشیم. البته این امر منوط بر تحقق الزامات مطرح شده برای این امر مهم است.
به سؤال شما برگردیم، مفهوم مولدسازی یک دامنه بسیار وسیعی دارد. فروش دارایی بهصورت خالص نوعی مولدسازی است. همچنین تبدیل داراییها به داراییهای ارزش آفرین نیز در مفهوم مولدسازی جای میگیرد. داراییهایی که نه تنها برای دولت درآمد ایجاد نمیکند بلکه بار هزینهای هم بر دوش دولت میگذارند.
اگر بخواهم دقیقتر توضیح دهم، ما در مولدسازی یک دارایی را به فروش میرسانیم و منابع آن را صرف تکمیل یک طرح عمرانی میکنیم یا یک مجموعه تاریخی که در اختیار یک دستگاه دولتی است و از آن صرفاً بهعنوان یک ساختمان اداری استفاده میشود را به یک مجموعه گردشگری تبدیل میکنیم. هرچند این فرآیند تبدیل، هزینه قابل توجهی دارد اما در نهایت این تبدیل بواسطه نتایج مؤثری که بهدنبال دارد، منافع شایان توجهی ایجاد میکند. برای مثال از نظر اجتماعی آثار مطلوبی، برجای میگذارد، همچنین منجر به عمران و آبادانی اطراف این محوطه تاریخی میشود و فراتر از آن با توسعه برخی از کسب و کارها از جمله شکلگیری هتل و اقامتگاه سطح اشتغال در آن منطقه بالا میرود. در مثال دیگر وزارت آموزش و پرورش بهدنبال بهرهگیری حداکثری و مولدسازی برخی از اردوگاههای خود است. در یکی از این موارد که من در جریان آن قرار دارم اگر این فرآیند بخوبی صورت پذیرد در آن منطقه شاهد یک تحول اساسی و عمران منطقهای خواهیم بود.
نکته مهم در مولدسازی داراییها این است که هر پروژه مولدسازی پروژه منحصر به فرد است و فرآیند خاص خود را دارد و باید برای آن مدیریت پروژه صورت پذیرد. مولدسازی موضوعی زمانبر است و باید برای کسب نتایج قابل توجه مبتنی بر برنامه حرکت کنیم. خوشبختانه موضوع مولدسازی در دولت نیز مورد توجه قرار گرفته است به نحوی که در برخی از وزارتخانهها کمیته مولدسازی شکل گرفته و ما نیز تلاش میکنیم تا با آنها در نهایت تشریک مساعی به اهدافی فراتر از پیشبینی دست یابیم.
با اینحال باید تلاش کنیم، علاوه بر آنکه شرایط برای اجرای این برنامه تسهیل میگردد، قوانین و مقررات موجود برای تحقق اهداف مد نظر همسو شود و ضمن ایجاد انگیزههای کافی برای دستگاههای اجرایی و متولی از بخشی نگری و بها دادن به منافع مقطعی نیز اجتناب شود. تعیین استانداران بهعنوان رئیس کارگروه مولدسازی و تفویض بسیاری از اختیارات به استانها بهعنوان یک راهکار در این خصوص مورد توجه قرار گرفت و اجرایی شد.
و در خصوص واگذاری شرکتهای تحت پوشش بانکها، سازمان تأمین اجتماعی، صندوقهای بازنشستگی و دیگر نهادها چه برنامهای وجود دارد؟
چون این مصاحبه به تأمین مالی بودجه دولت اختصاص دارد در یک فرصت بهتر به این موضوع به صورت کامل میپردازم، اما مختصر اشاره کنم که وجوه حاصل از واگذاری شرکتهای تحت پوشش بانکها، سازمان تأمین اجتماعی، صندوقهای بازنشستگی و نهادها به هیچ وجه به خزانه واریز نمیشوند، بنابراین بهصورت مستقیم نقشی در تأمین مالی بودجه دولت ندارند.
در حوزه خصوصیسازی شما تحولات قابل توجهی را به انجام رسانیدهاید و از آن به عنوان یک محل که هم میتواند به تأمین مالی دولت کمک کند و هم به توسعه بخش خصوصی بینجامد نام بردهاید. در این خصوص چه برنامهای دارید و چه عملکردی داشتهاید؟
من با مطالعاتی که قبل از ورود به وزارت اقتصاد داشتم، میدانستم که یکی از حوزههای پرچالش دولت و وزارت اقتصاد حوزه خصوصیسازی است. بخشی از این چالشها به گروههای رقیب برمیگردد و بخشی دیگر به ساختار و فرآیند خصوصیسازی مرتبط میشود. برای مثال زمانیکه یک مزایده اعلام میشود چندین گروه مختلف اقتصادی در آن شرکت میکنند. برخی از این اشخاص حقیقی یا حقوقی که برای کسب منافع در این مزایدهها حضور پیدا میکنند، اگر منافع آنها تأمین نشود، بیکار نمینشینند و تلاش میکنند در صورت عدم موفقیت در مزایده در آن اشکالات و ایراداتی بیابند و در سطحی بالاتر، آن اشکالات را به موضوعات چالش برانگیز تبدیل کنند.این موضوع در تعدادی از واگذاریهای گذشته مشاهده شده است.
از طرف دیگر اختیاراتی که به هیأت واگذاری برای حل برخی تعارضات و اخذ تصمیم داده شده است، خود میتواند زمینه بروز چالش را ایجاد کند. برای مثال شیوه قیمت گذاری؛ میزان مطلق قیمت تعیین شده و اینکه قیمت با صورتهای مالی چه زمانی محاسبه شده است از نکات چالشبرانگیز است که هیأت واگذاری در خصوص آنها تصمیمگیری میکند. باید توجه داشته باشیم که قیمتگذاری تابع شرایطی است مثلاً نمیتوانیم بگوییم قیمتگذاری در سال 98 براساس صورتهای مالی سال 98 باشد چرا که همیشه صورتهای مالی با یک سال تأخیر تهیه میشود و اگر در این فاصله تورم قابل توجه رخ دهد، قیمت مورد معامله در فاصله زمانی میان قیمتگذاری و واگذاری تفاوت معناداری را خواهد داشت که خود منشأ بسیاری از چالشها است. بنابراین همیشه در شرایط تورمی با این روش واگذاری در معرض سؤال خواهیم بود.
حال سؤال بعد شما میتواند این باشد که چرا به صورت مزایده عرضه و از واگذاری بهصورت مذاکره اجتناب میکنیم.
باید توجه کنیم روش مذاکره که البته اختیار آن از سوی قانونگذار نیز داده شده است در اجرا با تالی، فاسدهای متعددی روبهرو است که خود بروز مشکلات متعددی را در پی دارد.
به همین دلیل به معاونت اقتصادی وزارتخانه تأکید کردم در خصوص آسیبشناسی خصوصسازی مطالعه جامعی صورت پذیرد، خوشبختانه در این گزارش که با بررسی تمامی گزارشهای در دسترس از جمله گزارشهای نهادهای نظارتی و افراد صاحبنظر انجام پذیرفت، گزارش خوبی تهیه شد و مبتنی بر آن یک بسته عملیاتی مناسب، حاوی راههای اثربخش برای تعدیل و حذف چالشهای احصا شده پیشنهاد گردید. نهایتاً نتایج در چندین جلسه در هیأت واگذاری به بحث و بررسی گذاشته شد و خوشبختانه بر اساس آن سیاستهای بسیار خوبی اخذ گردید. یکی از این سیاستها استفاده حداکثری از ظرفیتهای بازار سرمایه برای واگذاریها است.
آنچه در حال حاضر انجام میدهیم تمرکز واگذاریها در بازار سرمایه است. بازار سرمایه بازاری شفاف است و قیمتها در محیطی تعیین میشود که همگان نسبت به آن آگاه هستند. در این محیط رقابت بدون حاشیه صورت میپذیرد و خیلی از آسیبهایی که در قبل اشاره کردم، بروز پیدا نمیکند. آنچه من استنباط میکنم این است که اتخاذ این رویکرد علاوه بر آنکه سبب شده ما در امر واگذاری موفقتر باشیم، حاشیههای واگذاری را نیز به حداقل رسانده است. به نحوی که از ابتدای سال تاکنون حدود 13 هزار میلیارد تومان در بازار سرمایه واگذار کردهایم که این عدد میزان بسیار قابل توجهی برای واگذاری است.
اما در کنار مباحث درآمدزایی و واگذاریها، اهداف دیگری نیز برای وزارت اقتصاد حائز اهمیت است. عدالت اجتماعی و مردمی کردن اقتصاد (در اقتصاد مقاومتی وزارت اقتصاد مسئول کمیته مردمی کردن اقتصاد است) از جمله این اهداف است که ما تلاش داریم این اهداف را نیز در برنامههای خود مورد توجه قرار دهیم.
در این خصوص به برنامهای که مدتی قبل آغاز کردیم، اشاره میکنم که آن واگذاری سهام دولت در قالب صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس است. ما با استفاده از این روش علاوه بر واگذاری، با هدف تأمین منابع برای بودجه، به دنبال مردمیسازی اقتصاد بودیم.
اطلاع دارید که پذیرهنویسی واحدهای صندوق سرمایهگذاری قابل معامله در بورس (ETF) با عنوان «واسطهگری مالی یکم» که بهمنظور واگذاری باقیمانده سهام دولت در بانکهای ملت، تجارت، صادرات و بیمههای البرز و اتکایی امین صورت پذیرفت، با مشارکت حدود سه و نیم میلیون نفر و سرمایهگذاری حدود شش هزار میلیارد تومان به انجام رسید.
با این اقدام بزرگترین صندوق سرمایهگذاری قابل معامله در بورس(ETF) در کشور از نظر ارزش سرمایهگذاری و تعداد سهامداران ایجاد شد که در نوع خود یک نمونه موفق در تأمین مالی جمعی است. با واگذاری باقیمانده سهام دولت بطور کاملاً شفاف در این طرح، ضمن تحقق بخشی از منابع پیشبینی شده در قانون بودجه سالجاری، فرصتی بینظیر برای مردمی کردن اقتصاد و ورود آحاد جامعه به سرمایهگذاری در شرکتهای معتبر کشور بهصورت غیرمستقیم و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه فراهم آمد.
در واگذاری باقیمانده سهام دولت در قالب صندوق سرمایهگذاری«واسطهگری مالی یکم» علاوه بر آنکه کلیه مبلغ واگذاری بهصورت نقد دریافت شد و عملاً ریسک عدم وصول اقساط در آینده بهصورت کامل از بین رفت، نحوه و شیوه قیمتگذاری و قیمت مورد معامله که از جمله انتقادهای متداول به واگذاریهای پیشین است، بهصورت کاملاً شفاف از ابتدای پذیرهنویسی به اطلاع عموم مردم رسید.
از دیگر نکات برجسته این طرح، سرمایهگذاری حدود یک میلیون نفر از مجموع متقاضیان برای اولین بار در بازار سرمایه و پذیرهنویسی بیش از 90 درصد متقاضیان از طریق درگاههای غیرحضوری بانکها (55 درصد) و بورس (35 درصد) است که مورد اخیر در شرایط شیوع کرونا از منظر عدم لزوم مراجعه حضوری مردم به شعب بانکها یا کارگزاریها بسیار حائز اهمیت بود. نکته حائز اهمیت بعدی این است که خریداران واحدهای این صندوق توانستند منفعت خوبی بدست آورند بهطوریکه این سهام هماکنون در بازار ارزش حدود سه برابری پیدا کردند.
اما در اجرای این طرح، مهمترین نقد، نسبت به روش واگذاری سهام دولت در قالب ETF، عدم همزمانی انتقال مدیریت شرکتهای دولتی با واگذاری مالکیت آنها است. از آنجاییکه همزمان با عملیاتی شدن واگذاری سه بانک و دو شرکت بیمهای در قالب ETF، آزادسازی سهام عدالت نیز انجام میپذیرد و انتقال مالکیت بخش بزرگی از سهام شرکتهای مزبور به آحاد مردم اتفاق میافتد، بنابراین انتقال بلافاصله مالکیت در این دو طرح در فاصله زمانی بسیار کوتاه سبب میشود عملاً حجم بزرگی از مالکیت و مدیریت بنگاههای اقتصادی دولتی بهصورت یکباره از دولت منفک شود. این شرایط ممکن است علاوه بر آنکه هر بنگاه را به صورت منحصر بهفرد دچار مشکل نماید، بخش بانکی و بیمهای کشور را نیز با عدم اطمینان یا چالشهای دیگری مواجه سازد.
براین اساس بهمنظور کاهش آثار احتمالی نامطلوب یادشده، دوره زمانی اطمینان بخش یک و نیم ساله برای فرآیند گذار پیشبینی شد تا در این دوره تلاش شود آثار غیرقابل پیشبینی انتقال مدیریت که ممکن است در برخی موارد قابل توجه نیز باشد، کنترل شده یا به حداقل برسد.
در نهایت برای تکمیل صحبتهایم در این خصوص باید بگویم که برنامه آتی ما این است که واگذاریها بخصوص با استفاده از ظرفیت بازار سرمایه، چه عرضه به خرد و چه به صورت بلوکی بهطور مستمر انجام پذیرد. برای نمونه هماکنون پالایشگاه تبریز به صورت بلوکی و به شکل نقد و اقساط در حال عرضه میباشد. همچنین ما بزودی دو صندوق سرمایهگذاری قابل معامله بعدی در حوزه پالایشگاهی و پتروشیمی و خودرویی و صنایع فلزی را عرضه خواهیم کرد.
در حوزه انتشار اوراق مالی و اسلامی چه برنامه و عملکردی دارید؟ برخی اقتصاددانان در روزهای گذشته به دولت هشدار دادهاند که برای تأمین هزینههای خود نسبت به افزایش پایه پولی اقدام نکند. آیا دولت برای تأمین منابع مورد نیاز خود به استقراض از بانک مرکزی که منجر به افزایش پایه پولی میشود اقدام کرده است؟
مبتنی بر اجازههای قانونی در سالجاری مطابق چند سال اخیر ما میتوانیم برای تأمین منابع مورد نیاز بودجه دولت از انتشار اوراق بدهی استفاده کنیم. در واقع با این اجازه به دولت اختیار داده شده است تا در مقابل استقراض از بانک مرکزی نسبت به استقراض از مردم و بخش خصوصی اقدام نماید. چون همه میدانیم و معتقدیم که آثار مترتب بر استقراض از بانک مرکزی بسیار زیانبار است و نسبت به آثار منفی استقراض از بانک مرکزی بویژه در افزایش تورم کاملاً آگاه هستیم. بنابراین هیچ ضرورتی وجود ندارد تا به آن تن بدهیم. چنانکه در دولت یازدهم و دوازدهم هیچ گونه استقراضی از بانک مرکزی برای تأمین منابع بودجه عمومی صورت نگرفته است.
از ابتدای سالجاری تاکنون بیش از 40 هزار میلیارد تومان اوراق شامل 17 هزار میلیارد تومان اسناد خزانه و بیش از 23 هزار میلیارد تومان اوراق نقدی توسط این وزارتخانه عرضه شده است. ما در اولین عرضه اوراق توانستیم 10 هزار میلیارد تومان اوراق با نرخ معقول منتشر کنیم که با استقبال بسیار خوبی روبه رو شد. این اتفاق نگرانی و تردید در خصوص بالا بودن نرخ سود انتشار اوراق را تا حد زیادی مرتفع ساخت و تجربه ثابت کرد که ما میتوانیم با نرخهای سود معقول و مورد توجه بازار، اوراق را به فروش برسانیم. چنانچه پس از این عرضه نیز توانستیم در چند نوبت اوراق را در بازار منتشر کنیم و الان بهصورت هفتگی منطبق بر یک برنامه مشخص از ظرفیت این بازار استفاده میکنیم. این تجربه موفق حاکی از آن است که اگر به خطوط قرمز و چارچوب طراحی شده پایبند باشیم، میتوانیم در سالجاری با موفقیت از این روش بخشی از منابع را تجهیز کنیم. اما چرا اصرار داریم از این روش بخشی از منابع را تجهیز کنیم؟ همانگونه که در قبل هم اشاره کردم بسیاری از کارشناسان معتقدند در شرایط رکودی، مخارج دولت اگر با برنامه صورت پذیرد چه در قالب طرحهای عمرانی و چه مصارف هزینهای میتواند محرک خروج از رکود باشد. ما باید برای جلوگیری از رشد منفی و با توجه به شیوع ویروس کرونا که به بیش از 15درصد تولید ناخالص داخلی کشور آسیب رسانده است، سیاستهایی اعمال کنیم که به تحریک تقاضا هم کمک کند. همانگونه که گفتم یکی از مجراهای اصلی ما بودجه دولت است و در این شرایط تلاش داریم تا از این مجرا بهصورت برنامهریزی شده و هدفمند استفاده کنیم.
برای مثال ما با مدیریت جریان وجوه به گونهای برنامهریزی کردهایم که بتوانیم صددرصد اعتبارات عمرانی مصوب را پرداخت کنیم تا از این طریق در جهت بهبود سرمایهگذاری، افزایش رشد اقتصادی و اشتغال مولد حرکت کنیم.اما در خصوص این موضوع میخواهم به یک نکته اساسی اشاره کنم و از صاحبنظران بیشتر کمک بگیرم.
آمار مؤید آن است که متأسفانه در چند سال اخیر علاوه براینکه رشد سرمایهگذاری ما مطلوب یک اقتصاد پرتحرک و دارای رونق نیست، مصرف بخش خصوصی نیز وضعیت خوبی ندارد و روند کاهشی به خود گرفته است. در این شرایط فروش اوراق نمیتواند به عامه مردم و از محل منابع خانوار صورت بگیرد و لزوماً در اینجا اشخاص حقوقی مانند بانکها و صندوقهای وابسته به بانکها در خرید اوراق مشارکت میکنند.
اینجا یک چالش اساسی وجود دارد که باید برای آن چارهاندیشی بکنیم. و آن اینکه در شرایطی که بانکها وظیفه دارند در شرایط رکودی تأمین سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی و تأمین سرمایه ثابت مورد نیاز بنگاههای کوچک و متوسط را انجام دهند، اگر به خرید اوراق دولتی بدون ریسک و بدون مالیات اقدام کنند، آنگاه منابع را به این سمت سوق میدهند. در نتیجه آن خدشهای را که برای تأمین منابع دولت به بخش تولید و اقتصاد کشور وارد میشود چگونه باید جبران کرد.
در سالی که بهعنوان جهش تولید نامیده شده است، برای این موضوع که آیا حضور اشخاص حقوقی بخصوص بانکها، بهعنوان خریداران اصلی اوراق دولتی، آسیب به تأمین مالی اقتصاد میرساند، چه چارهای اندیشیدهاید؟
در وزارت اقتصاد ما خود را مکلف میدانیم برای این موضوع چاره اندیشی کنیم و از صاحبنظران میخواهم در این خصوص به ما کمک کنند. باید اشاره کنم که طرح این بحث به معنی مخالفت با فروش اوراق نیست بلکه میخواهم هشدار دهم که فروش اوراق بدهی الزامات و پیش نیازهایی دارد که در صورت عدم رعایت آنها با آثار و نتایج غیرقابل جبران روبه رو خواهیم شد. در واقع باید عملیات بازار باز بهصورت کامل انجام پذیرد و هر دو بازار اولیه و ثانویه در اینجا باید بهصورت متوازن رشد کند. این مورد را هم اضافه کنم که ما در ابتدای سال در وزارت اقتصاد در خصوص جهش تولید برنامهای منسجم تهیه کردیم و برای مقامات عالی کشور ارسال کردیم. تلاش ما این است مطابق این برنامه حوزههای مختلف عملکردی از جمله انتشار اوراق دولتی را به پیش ببریم.
لطفاً در خصوص برداشت از صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی توضیح بفرمایید. آیا برای تأمین منابع بودجه از صندوق استفاده میکنیم؟
قبل از ورود به این بحث من باید به سه نکته اشاره کنم. اول اینکه صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی دو هویت جداگانه با دو ماهیت متفاوت میباشند.اساساً از حساب ذخیره ارزی، کمک به ثبات مالی دولت را انتظار داریم اما صندوق توسعه ملی کارکرد توسعهای دارد. توجه به تفاوت این دو نهاد در تشریح روشهای تأمین منابع مالی دولت مهم است.
دوم اینکه در شرایطی که به واسطه تحریمهای ظالمانه و یکجانبه، دشمن از تمامی ابزارها و روشهای پیچیده برای تحت فشار قرار دادن اقتصاد کشور کمک میگیرد، ما هم باید روشهای مختلفی را برای مقابله با آنها به کار ببندیم.
سوم اینکه، همانگونه که گفتم در نتیجه اعمال تحریمها درآمدهای نفتی کشور در مقایسه با سالهای قبل شرایط متفاوتی را تجربه میکند. هرچند بهصورت عادی این یک تهدید است، اما ما میتوانیم به آن به شکل یک فرصت نیز نگاه کنیم. چرا که در نهایت میتوانیم با برنامهریزی مناسب از بودجه نفتی عبور کرده و و وابستگی بودجه به نفت را تا حد قابل توجهی کاهش دهیم. اما امسال با شیوع ویروس کرونا شرایط اقتصادی کشور متفاوت شده است. در حال حاضر اقتصاد کشور با رونق روبه رو نیست که ما بتوانیم انتظار داشته باشیم مالیات بهعنوان پاکترین درآمد دولت در این شرایط بخش اصلی بار تأمین منابع بودجه را به دوش بکشد.
لذا سؤال این است که در این شرایط و با توجه به اینکه حساب ذخیره ارزی هم منابع قابل توجهی ندارد، آیا بازهم استفاده از منابع صندوق مورد نکوهش میباشد؟ برای پاسخ به سؤال شما باید به مواردی که در بالا عرض کردم توجه کنیم.
اصلاً نمیتوانم بگویم از منابع صندوق توسعه ملی برای تأمین منابع مورد نیاز برای اداره کشور استفاده نمیشود بخصوص با توجه به تحریمهای ظالمانه دشمن. اما تمامی برداشتها بر اساس قوانین و مقررات صورت میگیرد چنانکه در قانون بودجه نیز به دولت اجازه داده شده است برای مصارف خاص همچون حوزههای دفاعی، آب و فاضلاب، صدا و سیما، موضوعات دانش بنیان، محیط زیست و غیره از منابع صندوق توسعه ملی برداشت شود. این گروه از برداشتها با دلایل متقن و توجیه کلیدی و حیاتی بودن موضوعات صورت میپذیرد.
اما در برخی شرایط به علت بروز برخی موضوعات خاص و ویژه دولت اجازه برداشت از صندوق توسعه ملی را اخذ کرده است. مثلاً همین بحث شیوع کرونا سبب شد تا مبتنی بر مصوبه ستاد ملی کرونا و با اذن رهبر معظم انقلاب اجازه برداشت یک میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی به دولت داده شود، تا از منابع صندوق برای مبارزه با شیوع کرونا البته با شرایط خاص که باید همزمان با تقویت تولید داخل و توسعه فعالیتهای دانش بنیان انجام پذیرد، استفاده گردد.
اما آنچه در خصوص برداشت از صندوق توسعه ملی باید به آن توجه کنیم آن است که استفاده از منابع صندوق تنها بر اساس قوانین و مقررات صورت میپذیرد و برداشت یک دلار از آن بدون توجه به این محدودیت امکان پذیر نیست. البته باید بگویم علاوه بر این برداشت ویژه مرتبط با موضوع کرونا در سالجاری، هیچ برداشت جدید دیگری در این مدت از صندوق صورت نگرفته است و فعلاً برای برداشت از صندوق هیچ برنامه دیگری هم وجود ندارد.
با توجه به مواردی که فرمودید، در خصوص تأمین مالی بودجه دولت در این دوره سه ماهه اخیر لطفاً توضیح دهید. چگونه است که تقریباً تمامی پرداختها بموقع صورت گرفته است؟
باید بگویم در سه ماهه اول سالجاری توانستیم با همکاری تمامی دستگاههای متولی به نحوی مدیریت کنیم که بدون استقراض از بانک مرکزی کلیه تعهدات دولت را بخوبی ایفا کنیم. دقیقتر اگر بخواهم توضیح دهم باید بگویم که در این دوره با تلاشهای انجام شده عمده درآمدهای دولت ناشی از فروش کالا و خدمات و بهره مالکانه مطابق برنامه تحقق یافت. با وجود تمامی محدودیتها با اعمال سیاستها و سازوکارهای انگیزشی، درآمدهای مالیاتی به میزان قابل قبولی وصول شدند. از ناحیه واگذاریها و خصوصیسازی تاکنون توانستیم بیش از دو برابر(حدود 13 هزار میلیارد تومان)، کل منابع حاصله از محل واگذاری در سال گذشته، درآمد وصول کنیم. همچنین با انتشار منظم اوراق منطبق بر یک برنامه منسجم توانستیم از ظرفیت این بازار نیز به نحو مطلوب استفاده کنیم به نحوی که هم اکنون حدود پنج هزار میلیارد تومان بهصورت هفتگی اوراق دولتی در بازار به فروش میرسد. و در نهایت مطابق معمول همه ساله از تنخواه به میزان اجازه داده شده نیز استفاده کردیم. خوشبختانه در سه ماهه اول با ترکیب بهینه این منابع درآمدی توانستیم منابع مورد نیاز دولت را پوشش دهیم.
حرف آخر
ما برای قطع وابستگی بودجه به نفت و پوشش عدم تحقق منابع درآمدی پیشبینی شده تنها به یک منبع درآمدی بسنده نکردهایم و با هدف مدیریت کلان اقتصاد کشور و تعادل بخشی به بودجه عمومی تلاش میکنیم از تمامی منابع دارای ظرفیت در این فضا بهره ببریم، تا شاهد حداقل عوارض و آسیبها در میان مدت و بلند مدت باشیم. شاید برخی از روشها در کوتاه مدت سادهتر باشند و منابع بیشتری را در اختیار دولت قرار دهند، اما ما در وزارت امور اقتصادی و دارایی باید اقتصاد کشور را در مقاطع مختلف زمانی ببینیم و بهترین روشهای تأمین مالی را در این چارچوب انتخاب کنیم.
بهصورت کلی باید اشاره کنم که برای تأمین کسری احتمالی ناشی از عدم تحقق منابع پیشبینی شده در بودجه بر اساس اولویت صرفهجویی هزینهها، افزایش درآمدهای مالیاتی، عرضه بنگاه و اموال دولتی و نهایتاً انتشار اورق دولتی پیشنهاد وزارت اقتصاد است و ما در دولت تلاش خواهیم کرد از ترکیب همه این روشها به طور بهینه بهره ببریم، تا ضمن پشت سر قرار دادن این دوره زمانی خاص، به تحقق اهداف اقتصادی کشور نیز نزدیکتر شویم.
مجدداً من به این نکته حائز اهمیت اشاره میکنم که ما تمام این کارها و برنامهها را به انجام میرسانیم تا از استقراض از بانک مرکزی و پولی شدن کسری ناشی از عدم تحقق منابع جلوگیری کنیم. همانگونه که گفتم، دولت یازدهم و دوازدهم هیچگاه بهدنبال این امر نبوده و امسال نیز برنامه جدی دولت آن است که از این شیوه برای تأمین هزینههای خود استفاده نکند. بر این اساس در خزانهداری وزارت اقتصاد، یک برنامه جامع جریان نقدی طرحریزی کردهایم و بر اساس آن عمل میکنیم تا مبتنی بر آن از استقراض از بانک مرکزی ممانعت بهعمل آوریم.
البته به نظر من، این نکته اشتباه که برخی بر آن اصرار دارند و آن توهم استقراض دولت از بانک مرکزی است، دلایل خاص دارد که میتواند ناشی از قهرمان سازیهای خاص باشد. اما چون این بحث از اساس اشتباه است، بیش از این به آن ورود نمیکنم تا بیعلت افکار عمومی با چالش مواجه نشود.
امسال سال ویژهای برای اقتصاد کشور است، با توجه به نقش دولت در اقتصاد کشور و اثرگذاری فراوان بودجه دولت بر عملکرد اقتصادی کشور، دولت در حوزه تأمین مالی بودجه چه برنامهای دارد تا بتواند شرایط اقتصادی را بهبود دهد ؟
همانگونه که شما هم اشاره کردید، امسال واقعاً سال ویژهای از منظر اقتصادی است و چندین واقعه و رخداد بهصورت همزمان اداره کشور را از منظر تأمین مالی اقتصاد و بودجه دولت تحت تأثیر قرار داده و با چالش رو به رو ساخته است. در اقتصاد ما دولت نقش بیبدیلی ایفا میکند و عملکردش بر اقتصاد کشور بسیار اثرگذار است. برای نمونه، با توجه بر شرایط موجود، دولت میتواند با منابعی که به اقتصاد تزریق میکند برای برون رفت از رکود، اهرمهای لازم را ایجاد کند. در مطالعهای که در سالهای قبل انجام شد، مشاهده کردیم اگر حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان به پرداخت طرحهای عمرانی دولت نسبت به سال قبل اضافه کنیم با توجه به آثار انتشاری این پرداختها، آنگاه میتوانیم انتظار افزایش یک واحد درصدی در رشد اقتصادی داشته باشیم که البته امروز برای تحقق همین مقدار رشد، به منابع بیشتری نیاز هست. از طرف دیگر از دیدگاه نظری اعتبارات هزینهای دولت هم میتواند از طریق تحریک بخش تقاضای اقتصاد به خروج از شرایط رکودی کمک کند. با اینحال در این شرایط باید ببینیم با چه روشهایی میتوانیم اثربخشی بودجه دولت را افزایش دهیم.
اما در خصوص سؤال شما باید بگویم که قانونگذار چند روش اصلی برای تأمین منابع دولت در قوانین بودجه سنواتی پیشبینی میکند. اصلیترین منابع طرف درآمدی بودجه دولت عبارتند از:
درآمدهای مالیاتی و عوارض گمرکی، درآمدهای حاصل از مالکیت دولت، درآمدهای حاصل از فروش کالاها و خدمات و جرایم و خسارات، منابع حاصل از فروش نفت و فرآوردههای نفتی، منابع حاصل از فروش اموال منقول و غیر منقول (برای نمونه فروش املاک و اموال دولتی)، منابع حاصل از واگذاری طرحهای تملک داراییهای سرمایهای، منابع حاصل از فروش و واگذاری تملک داراییهای مالی (برای نمونه فروش سهام و خصوصی سازی، مولدسازی داراییهای دولت، انتشار اوراق مالی و اسلامی و برداشت از صندوق توسعه ملی)
اما اشاره شد که بودجه سالجاری قدری متفاوت است.
بودجه سال 1399 در شرایط تحریمی و فارغ از تبعات و آثار اقتصادی و اجتماعی شیوع ویروس کرونا و آسیبهای ناشی از آن از سوی دولت طرح شد. با این حال مجموعه اتفاقاتی که در چند ماهه اخیر در اقتصاد جهان و کشور رخ داد، علاوه بر آنکه کاهش درآمدهای ارزی و ریالی را منجر گردید، هزینههای پیشبینی نشده گستردهای را به بودجه دولت تحمیل کرد. بنابراین برای تأمین مالی بودجه کشور و حفظ تعادل در آن و تناسب میان هزینهها و درآمدها باید این ملاحظات مد نظر واقع شود.
در واقع نکته مهم این است که چگونه باید کاهش منابع ناشی از فروش نفت و همچنین در مضیقه قرار گرفتن درآمدهای مالیاتی ناشی از شیوع ویروس کرونا و همچنین تأمین هزینههای پیشبینی نشده را که در اثر شیوع این ویروس پیش آمده جبران یا تأمین نماییم. باید اشاره کنم که یکی از مهمترین چالشهای سیاستگذار مالی در سالجاری تأمین مالی بودجه عمومی و تعادل بخشی به آن با بروز کمترین آثار منفی است، که البته در این خصوص پیشنهادهایی را به دولت محترم ارائه کردهایم.
این پیشنهادات شامل چه اجزایی است؟ و برای تعادل بخشی به بودجه چه موضوعاتی را مطرح کردهاید؟
آنچه وزارت اقتصاد برای متعادل کردن بودجه به دولت پیشنهاد داده است در دو حوزه قابل تشریح است. به ترتیب اولویت، ابتدا در بخش مصارف و سپس در بخش منابع بودجه این پیشنهادات مطرح شده است. بهطور کلی در بخش مصارف پیشنهاد اصلی ما این است که با رعایت استانداردها و بدون آسیبرسانی به کیفیت خدماترسانی دولت به جامعه تا حد امکان سعی کنیم هزینهها را مدیریت کرده و کاهش دهیم. جالب آن است که امسال شیوع ویروس کرونا امکان کاهش هزینهها را در حوزههایی به ما یادآور شد که تا پیش از این ورود به آنها را یا با جدیت پیگیری نمیکردیم یا از ورود به آن به دلایل مختلف اجتناب میشد. بهعنوان نمونه در همین بازه کوتاه ما به نتایج چشمگیری در توسعه فعالیتها و خدمات چه در سطح کسب و کارها و چه خدمات دولتی با استفاده از ظرفیتهای بیشمار فناوری اطلاعات و اینترنت دست یافتیم. برای مثال در ارائه آموزشهای از راه دور بر بستر اینترنت در مدارس و دانشگاهها شاهد عملکرد قابل توجهی بودیم یا در همین شرایط امکان دریافت بسیاری از استعلامات و پاسخ بسیاری از درخواستها بهصورت الکترونیک فراهم شد که تا پیش از شیوع کرونا شاید براحتی این امور میسر نبود.
نمونه دیگر از اینگونه کاهش هزینهها که در سالجاری فرصت آنها فراهم آمده است، کاهش تعداد همایش ها و گردهماییها، کاهش تعداد سفرهای خارجی، کاهش روزهای تکلیفی حضور کارکنان در ادارات و انعطافپذیری در ساعات کاری اداری کارکنان دولت است، که اگر بتوانیم در بلندمدت با رعایت استانداردهای ارائه خدمات دولتی به جامعه، این موارد را به نحو اثربخش مدیریت کنیم آنگاه میتوانیم ساختار هزینهای را نیز اصلاح و کاهش هزینهها را با موفقیت به انجام برسانیم. اما بازهم عرض میکنم نکته مهم در این بخش عدم کاهش استانداردهای کیفی ارائه خدمات است، که من فکر میکنم با توسعه دولت الکترونیک و ارائه خدمات مبتنی بر اینترنت خواهیم توانست سطح کیفی خدمات را با وجود کاهش هزینهها، در بلند مدت افزایش دهیم.
یکی دیگر از حوزههایی که میتوانیم در مدیریت هزینهها مورد توجه قرار دهیم، تخصیص هدفمند اعتبار به طرحهای عمرانی است. برای مثال در سالجاری از تخصیص اعتبار به طرحهایی غیر استراتژیک که پیشرفت فیزیکی آنها به 50 درصد نرسیده است یا در دوسال آتی به بهرهبرداری نمیرسند اجتناب شود یا حتی در یک قدم جلوتر کلیه طرحهایی که دیگر توجیه ندارند متوقف شوند یا اینکه برای تأمین مالی پروژههایی که منفعت اقتصادی ایجاد میکنند از ظرفیتهای بخش خصوصی استفاده شود و در تأمین مالی زمینه مشارکت بخش خصوصی با تسهیل بیشتری فراهم شود.
اینها نمونههایی کوچک از مواردی هستند که با استفاده از آنها میتوان به اصلاح هزینهها اقدام کرد.
بنابراین پیشنهاد اصلی ما این است که در کوتاه مدت از طریق صرفهجویی در هزینهها و مدیریت بهینه تخصیصها و در بلند مدت از طریق اصلاح ساختار هزینهای موضوع اصلاح هزینهها را دنبال کنیم، تا بخشی از تعادل را به بودجه بازگردانیم. اما سوی دیگر پیشنهادات ما تأمین منابع و ایجاد درآمد است.
اجازه دهید در خصوص بخش درآمدی سؤالاتمان را مبتنی بر قانون بودجه سال 1399 از شما مطرح کنیم. پیشبینی شما از تحقق منابع درآمدی دولت از محل فروش منابع حاصل از نفت و فرآوردههای نفتی به چه صورت است؟
همانگونه که میدانید امسال دو اتفاق مؤثر بر درآمدهای نفتی ما رخ داده است، از یک سو محدودیتهای ناشی از تحریمهای ظالمانه و یکجانبه امریکا در حوزههای نفتی و بانکی تشدید شده و از سوی دیگر کاهش جهانی قیمت نفت در اثر شیوع ویروس کرونا به نحو چشمگیری بر درآمدهای نفتی دولت از محل صادرات نفت تأثیر گذاشته است. حتی منابع مورد نیاز برای هدفمندی یارانهها نیز به خاطر محدودیت فروش و صادرات فرآوردههای نفتی دچار آسیب شده است. این امر با توجه به آنکه بخشی از منابع درآمد بودجه از این محل پیشبینی شده است، ما را با احتمال عدم تحقق درآمدها رو به رو ساخته که باید برای آن چاره اندیشی میکردیم. لذا ضمن تمرکز بر تبدیل تهدید به فرصت سعی شد، مصارف بودجه بدون اتکا به منابع نفتی پوشش داده شود. ضمن اینکه این رویکرد میتواند برای سالهای بعدی نیز تداوم پیدا کند. بنابراین در سالجاری تلاش کردیم با اقداماتی که در ادامه توضیح خواهم داد، بودجه را بدون وابستگی به نفت تأمین کنیم. بهطور خاص اصلاح ساختاری بودجه در بازه کوتاه مدت در دستور کار قرار گرفته است و امیدوارم با همکاری تمامی دستگاههای اجرایی و نظارتی بتوانیم این امر را محقق سازیم و در آینده نزدیک طعم واقعی بودجه بدون وابستگی به نفت را بچشیم.
در حوزه درآمدهای مالیاتی چه پیشبینی دارید؟
قبل از پاسخ به سؤال شما، باید بگویم که من بهعنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی معتقدم درآمدهای مالیاتی پیشبینی شده در قانون بودجه سالجاری حتی در شرایط عادی نیز دارای بیش برآوردی بود. این امر هماکنون که در اثر شیوع کرونا اقتصاد با آسیبهای جدی روبهرو شده است و برآورد میشود که حدود 15 درصد از تولید ناخالص داخلی بهصورت مستقیم تحت تأثیر قرار گرفته باشد، بیشتر احساس می شود. بر این اساس احتمال عدم تحقق بخشی از درآمدهای مالیاتی، نسبت به آنچه قانون پیشبینی کرده است، افزایش پیدا کرده است.
اما همانگونه که اشاره کردم، کشور در سالجاری در حال تجربه بودجه غیرنفتی است. در تجربه بودجه غیرنفتی مهمترین اتکا منابع درآمدی دولت، درآمدهای مالیاتی است. در سال گذشته با وجود شیوع ویروس کرونا در بازه انتهایی سال، بدون ایجاد مشکل قابل توجه برای بخش واقعی اقتصاد، درآمدهای مالیاتی بیش از مصوب مالیات تحقق یافت یعنی چیزی حدود 102 درصد مصوب که در چهارده سال گذشته بیسابقه بوده است. این امر در کنار تلاش مجدانه همکاران سازمان امور مالیاتی، نتیجه اعمال برخی از سیاستها و تعریف منابع جدید مالیاتی بود. مثلاً در سال گذشته با تدبیری که خوشبختانه به تأیید مراجع ذیصلاح نیز رسید، بخشش جرایم مالیاتی به شرط پرداخت اصل میزان مالیات را برای تولیدکنندگان در دستور کار قرار دادیم و توانستیم از این محل حدود 10 هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی را محقق سازیم. در این خصوص با موافقتی که شورای هماهنگی اقتصادی با پیشنهاد این وزارت انجام داد، در سالجاری نیز از این ظرفیت هم برای تولیدکنندگان و هم برای بخش خدمات استفاده خواهیم کرد، یعنی بخشش جرایم مالیاتی به شرط پرداخت اصل میزان مالیات هم برای تولیدکنندگان کالا و هم ارائه دهندگان خدمات امسال اجرایی میشود.
البته در سالجاری نیز تلاش کردیم با تعریف سازوکارهای جدید دیگری درصد تحقق درآمدهای مالیاتی را افزایش دهیم، بهعنوان یک نمونه دیگر در قانون اجازه داده شده است تا مشوقهایی برای مؤدیانی که مالیات خود را زودتر از موعدپرداخت کنند در نظر گرفته شود. ما از طرفیت این قانون استفاده کردیم و هماکنون با مصوبه شورای هماهنگی اقتصادی اگر مؤدیان نسبت به پرداخت زودتر مالیات خود اقدام نمایند، به ازای هر ماه از مشوق 5/1 درصدی برخوردار خواهند بود. این مقدار باتوجه به آنکه از سود سپردهها بیشتر است، میتواند انگیزهای برای پرداخت زودتر مالیات ایجاد کند. از این طریق مؤدیان ضمن پرداخت مالیاتی که باید در آینده پرداخت میکردند، از مشوق مربوطه نیز بهرهمند میشوند.
البته باید اشاره کنم که تاکنون در سالجاری تحقق درآمدهای مالیاتی رضایتبخش بوده است و با وجود شیوع ویروس کرونا توانستهایم با تمرکز بر حوزههای مغفول مانده در گذشته و حوزههایی که از شیوع این ویروس در امان ماندهاند، بخش قابل توجهی از منابع پیشبینی شده مالیاتی را تحقق بخشیم. در این خصوص تلاش داریم معافیتهای مالیاتی ساماندهی و هوشمند شود و به حوزههایی معافیت مالیاتی تعلق یابد که در راستای برنامههای توسعه و اهداف کلان اقتصادی کشور یاری رسان باشند که البته آثار این اقدام در درآمدهای سالهای بعد منعکس خواهد شد.
در حوزه درآمدهای گمرکی شرایط به چه صورت است؟
یکی از حوزههای اصلی که تحت تأثیر شیوع ویروس کرونا قرار گرفته است، درآمدهای گمرکی ما است. اطلاع دارید که بخش عمدهای ازدرآمدهای گمرکی ما وابسته به متغیرهای اصلی میزان ارزش دلاری واردات، نرخ ارز در نظر گرفته شده برای ارزشگذاری کالاهای وارداتی و میزان تعرفه واردات کالاهای مختلف است. در سالجاری پیشبینی میکنیم که میزان واردات در نتیجه شیوع ویروس کرونا تا حد قابل توجهی کاهش یابد. از سوی دیگر با فرض آنکه تعرفهها تغییر پیدا نکنند، بدون تغییر در نرخ ارز در نظر گرفته شده برای ارزشگذاری کالاهای وارداتی، عملاً شکاف درآمدهای گمرکی ما با میزان پیشبینی شده بسیار قابل توجه میشود. به نحوی که بسیاری از کارشناسان یکی از راهکارهای افزایش درآمدهای دولت در اصلاح ساختار بودجه با توجه به تحریمها و شیوع ویروس کرونا و کاهش درآمدهای نفتی را تغییر نرخ ارز دولتی برای محاسبه حقوق ورودی کالاهای وارداتی در گمرک میدانند، که البته تاکنون تصمیمی در این خصوص گرفته نشده است. اما آنچه در خصوص سؤال شما پیشبینی میکنم، کاهش درآمدهای گمرکی است، یعنی در این بخش هم عدم تحقق درآمدهای پیشبینی شده محتمل است.
بهنظر میرسد یکی از حوزههایی که در سالجاری به طور جدی بر آن تمرکز کردهاید، واگذاری داراییها دولت اعم از واگذاری شرکتهای دولتی چه از طریق بورس و چه خارج از بورس یا فروش سهام و همچنین مولدسازی داراییهای دولت است در این خصوص چه اقداماتی انجام گرفته و چه برنامههایی دارید؟
یکی از راه حلهای اصلی ما در این شرایط فروش داراییها و اموال دولت است. در این خصوص ابتدا چند نکته عرض کنم. اول اینکه فروش داراییها همزمان چند مزیت باهم ایجاد میکند یعنی ضمن کوچک کردن دولت، میدان را برای فعالیت بخش خصوصی توسعه میدهد و گاهی بهصورت اهرمی عمل میکند و میتواند سبب تکمیل زنجیره فعالیتهای بخش خصوصی شود. ما در سالجاری یک هدف دیگر را نیز دنبال میکنیم و آن این است که از این طریق بتوانیم به مردمی کردن اقتصاد نیز کمک کنیم که در جای خود توضیح بیشتر ارائه میکنم.
دوم اینکه سیاست اصلی ما در قبال فروش اموال و داراییها این است که تا حد امکان از ظرفیت بازار سرمایه استفاده کنیم و فروشها در بازار سرمایه انجام بپذیرد. این امر علاوه بر آنکه به تعمیق و پایداری بازار سرمایه کمک میکند، به جذب منابع در این بازار نیز منجر میشود.
نکته سوم نیز این است که میتوانیم در فروش داراییها دامنه را فراتر ببینم و علاوه برآمادهسازی و عرضه شرکتها در بورس یا فروش سهام دولت درشرکتهای بورسی، نسبت به واگذاری اموال و املاک دولت اقدام نمائیم. بنابراین در این خصوص ما برنامهای گسترده در سالجاری داریم و تنها به مواردی خاص محدود نخواهیم بود. بنابراین تلاش خواهیم کرد تا انتهای سال منابع پیشبینی شده را تحقق بخشیم. البته این امر منوط بر تحقق الزامات مطرح شده برای این امر مهم است.
به سؤال شما برگردیم، مفهوم مولدسازی یک دامنه بسیار وسیعی دارد. فروش دارایی بهصورت خالص نوعی مولدسازی است. همچنین تبدیل داراییها به داراییهای ارزش آفرین نیز در مفهوم مولدسازی جای میگیرد. داراییهایی که نه تنها برای دولت درآمد ایجاد نمیکند بلکه بار هزینهای هم بر دوش دولت میگذارند.
اگر بخواهم دقیقتر توضیح دهم، ما در مولدسازی یک دارایی را به فروش میرسانیم و منابع آن را صرف تکمیل یک طرح عمرانی میکنیم یا یک مجموعه تاریخی که در اختیار یک دستگاه دولتی است و از آن صرفاً بهعنوان یک ساختمان اداری استفاده میشود را به یک مجموعه گردشگری تبدیل میکنیم. هرچند این فرآیند تبدیل، هزینه قابل توجهی دارد اما در نهایت این تبدیل بواسطه نتایج مؤثری که بهدنبال دارد، منافع شایان توجهی ایجاد میکند. برای مثال از نظر اجتماعی آثار مطلوبی، برجای میگذارد، همچنین منجر به عمران و آبادانی اطراف این محوطه تاریخی میشود و فراتر از آن با توسعه برخی از کسب و کارها از جمله شکلگیری هتل و اقامتگاه سطح اشتغال در آن منطقه بالا میرود. در مثال دیگر وزارت آموزش و پرورش بهدنبال بهرهگیری حداکثری و مولدسازی برخی از اردوگاههای خود است. در یکی از این موارد که من در جریان آن قرار دارم اگر این فرآیند بخوبی صورت پذیرد در آن منطقه شاهد یک تحول اساسی و عمران منطقهای خواهیم بود.
نکته مهم در مولدسازی داراییها این است که هر پروژه مولدسازی پروژه منحصر به فرد است و فرآیند خاص خود را دارد و باید برای آن مدیریت پروژه صورت پذیرد. مولدسازی موضوعی زمانبر است و باید برای کسب نتایج قابل توجه مبتنی بر برنامه حرکت کنیم. خوشبختانه موضوع مولدسازی در دولت نیز مورد توجه قرار گرفته است به نحوی که در برخی از وزارتخانهها کمیته مولدسازی شکل گرفته و ما نیز تلاش میکنیم تا با آنها در نهایت تشریک مساعی به اهدافی فراتر از پیشبینی دست یابیم.
با اینحال باید تلاش کنیم، علاوه بر آنکه شرایط برای اجرای این برنامه تسهیل میگردد، قوانین و مقررات موجود برای تحقق اهداف مد نظر همسو شود و ضمن ایجاد انگیزههای کافی برای دستگاههای اجرایی و متولی از بخشی نگری و بها دادن به منافع مقطعی نیز اجتناب شود. تعیین استانداران بهعنوان رئیس کارگروه مولدسازی و تفویض بسیاری از اختیارات به استانها بهعنوان یک راهکار در این خصوص مورد توجه قرار گرفت و اجرایی شد.
و در خصوص واگذاری شرکتهای تحت پوشش بانکها، سازمان تأمین اجتماعی، صندوقهای بازنشستگی و دیگر نهادها چه برنامهای وجود دارد؟
چون این مصاحبه به تأمین مالی بودجه دولت اختصاص دارد در یک فرصت بهتر به این موضوع به صورت کامل میپردازم، اما مختصر اشاره کنم که وجوه حاصل از واگذاری شرکتهای تحت پوشش بانکها، سازمان تأمین اجتماعی، صندوقهای بازنشستگی و نهادها به هیچ وجه به خزانه واریز نمیشوند، بنابراین بهصورت مستقیم نقشی در تأمین مالی بودجه دولت ندارند.
در حوزه خصوصیسازی شما تحولات قابل توجهی را به انجام رسانیدهاید و از آن به عنوان یک محل که هم میتواند به تأمین مالی دولت کمک کند و هم به توسعه بخش خصوصی بینجامد نام بردهاید. در این خصوص چه برنامهای دارید و چه عملکردی داشتهاید؟
من با مطالعاتی که قبل از ورود به وزارت اقتصاد داشتم، میدانستم که یکی از حوزههای پرچالش دولت و وزارت اقتصاد حوزه خصوصیسازی است. بخشی از این چالشها به گروههای رقیب برمیگردد و بخشی دیگر به ساختار و فرآیند خصوصیسازی مرتبط میشود. برای مثال زمانیکه یک مزایده اعلام میشود چندین گروه مختلف اقتصادی در آن شرکت میکنند. برخی از این اشخاص حقیقی یا حقوقی که برای کسب منافع در این مزایدهها حضور پیدا میکنند، اگر منافع آنها تأمین نشود، بیکار نمینشینند و تلاش میکنند در صورت عدم موفقیت در مزایده در آن اشکالات و ایراداتی بیابند و در سطحی بالاتر، آن اشکالات را به موضوعات چالش برانگیز تبدیل کنند.این موضوع در تعدادی از واگذاریهای گذشته مشاهده شده است.
از طرف دیگر اختیاراتی که به هیأت واگذاری برای حل برخی تعارضات و اخذ تصمیم داده شده است، خود میتواند زمینه بروز چالش را ایجاد کند. برای مثال شیوه قیمت گذاری؛ میزان مطلق قیمت تعیین شده و اینکه قیمت با صورتهای مالی چه زمانی محاسبه شده است از نکات چالشبرانگیز است که هیأت واگذاری در خصوص آنها تصمیمگیری میکند. باید توجه داشته باشیم که قیمتگذاری تابع شرایطی است مثلاً نمیتوانیم بگوییم قیمتگذاری در سال 98 براساس صورتهای مالی سال 98 باشد چرا که همیشه صورتهای مالی با یک سال تأخیر تهیه میشود و اگر در این فاصله تورم قابل توجه رخ دهد، قیمت مورد معامله در فاصله زمانی میان قیمتگذاری و واگذاری تفاوت معناداری را خواهد داشت که خود منشأ بسیاری از چالشها است. بنابراین همیشه در شرایط تورمی با این روش واگذاری در معرض سؤال خواهیم بود.
حال سؤال بعد شما میتواند این باشد که چرا به صورت مزایده عرضه و از واگذاری بهصورت مذاکره اجتناب میکنیم.
باید توجه کنیم روش مذاکره که البته اختیار آن از سوی قانونگذار نیز داده شده است در اجرا با تالی، فاسدهای متعددی روبهرو است که خود بروز مشکلات متعددی را در پی دارد.
به همین دلیل به معاونت اقتصادی وزارتخانه تأکید کردم در خصوص آسیبشناسی خصوصسازی مطالعه جامعی صورت پذیرد، خوشبختانه در این گزارش که با بررسی تمامی گزارشهای در دسترس از جمله گزارشهای نهادهای نظارتی و افراد صاحبنظر انجام پذیرفت، گزارش خوبی تهیه شد و مبتنی بر آن یک بسته عملیاتی مناسب، حاوی راههای اثربخش برای تعدیل و حذف چالشهای احصا شده پیشنهاد گردید. نهایتاً نتایج در چندین جلسه در هیأت واگذاری به بحث و بررسی گذاشته شد و خوشبختانه بر اساس آن سیاستهای بسیار خوبی اخذ گردید. یکی از این سیاستها استفاده حداکثری از ظرفیتهای بازار سرمایه برای واگذاریها است.
آنچه در حال حاضر انجام میدهیم تمرکز واگذاریها در بازار سرمایه است. بازار سرمایه بازاری شفاف است و قیمتها در محیطی تعیین میشود که همگان نسبت به آن آگاه هستند. در این محیط رقابت بدون حاشیه صورت میپذیرد و خیلی از آسیبهایی که در قبل اشاره کردم، بروز پیدا نمیکند. آنچه من استنباط میکنم این است که اتخاذ این رویکرد علاوه بر آنکه سبب شده ما در امر واگذاری موفقتر باشیم، حاشیههای واگذاری را نیز به حداقل رسانده است. به نحوی که از ابتدای سال تاکنون حدود 13 هزار میلیارد تومان در بازار سرمایه واگذار کردهایم که این عدد میزان بسیار قابل توجهی برای واگذاری است.
اما در کنار مباحث درآمدزایی و واگذاریها، اهداف دیگری نیز برای وزارت اقتصاد حائز اهمیت است. عدالت اجتماعی و مردمی کردن اقتصاد (در اقتصاد مقاومتی وزارت اقتصاد مسئول کمیته مردمی کردن اقتصاد است) از جمله این اهداف است که ما تلاش داریم این اهداف را نیز در برنامههای خود مورد توجه قرار دهیم.
در این خصوص به برنامهای که مدتی قبل آغاز کردیم، اشاره میکنم که آن واگذاری سهام دولت در قالب صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس است. ما با استفاده از این روش علاوه بر واگذاری، با هدف تأمین منابع برای بودجه، به دنبال مردمیسازی اقتصاد بودیم.
اطلاع دارید که پذیرهنویسی واحدهای صندوق سرمایهگذاری قابل معامله در بورس (ETF) با عنوان «واسطهگری مالی یکم» که بهمنظور واگذاری باقیمانده سهام دولت در بانکهای ملت، تجارت، صادرات و بیمههای البرز و اتکایی امین صورت پذیرفت، با مشارکت حدود سه و نیم میلیون نفر و سرمایهگذاری حدود شش هزار میلیارد تومان به انجام رسید.
با این اقدام بزرگترین صندوق سرمایهگذاری قابل معامله در بورس(ETF) در کشور از نظر ارزش سرمایهگذاری و تعداد سهامداران ایجاد شد که در نوع خود یک نمونه موفق در تأمین مالی جمعی است. با واگذاری باقیمانده سهام دولت بطور کاملاً شفاف در این طرح، ضمن تحقق بخشی از منابع پیشبینی شده در قانون بودجه سالجاری، فرصتی بینظیر برای مردمی کردن اقتصاد و ورود آحاد جامعه به سرمایهگذاری در شرکتهای معتبر کشور بهصورت غیرمستقیم و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه فراهم آمد.
در واگذاری باقیمانده سهام دولت در قالب صندوق سرمایهگذاری«واسطهگری مالی یکم» علاوه بر آنکه کلیه مبلغ واگذاری بهصورت نقد دریافت شد و عملاً ریسک عدم وصول اقساط در آینده بهصورت کامل از بین رفت، نحوه و شیوه قیمتگذاری و قیمت مورد معامله که از جمله انتقادهای متداول به واگذاریهای پیشین است، بهصورت کاملاً شفاف از ابتدای پذیرهنویسی به اطلاع عموم مردم رسید.
از دیگر نکات برجسته این طرح، سرمایهگذاری حدود یک میلیون نفر از مجموع متقاضیان برای اولین بار در بازار سرمایه و پذیرهنویسی بیش از 90 درصد متقاضیان از طریق درگاههای غیرحضوری بانکها (55 درصد) و بورس (35 درصد) است که مورد اخیر در شرایط شیوع کرونا از منظر عدم لزوم مراجعه حضوری مردم به شعب بانکها یا کارگزاریها بسیار حائز اهمیت بود. نکته حائز اهمیت بعدی این است که خریداران واحدهای این صندوق توانستند منفعت خوبی بدست آورند بهطوریکه این سهام هماکنون در بازار ارزش حدود سه برابری پیدا کردند.
اما در اجرای این طرح، مهمترین نقد، نسبت به روش واگذاری سهام دولت در قالب ETF، عدم همزمانی انتقال مدیریت شرکتهای دولتی با واگذاری مالکیت آنها است. از آنجاییکه همزمان با عملیاتی شدن واگذاری سه بانک و دو شرکت بیمهای در قالب ETF، آزادسازی سهام عدالت نیز انجام میپذیرد و انتقال مالکیت بخش بزرگی از سهام شرکتهای مزبور به آحاد مردم اتفاق میافتد، بنابراین انتقال بلافاصله مالکیت در این دو طرح در فاصله زمانی بسیار کوتاه سبب میشود عملاً حجم بزرگی از مالکیت و مدیریت بنگاههای اقتصادی دولتی بهصورت یکباره از دولت منفک شود. این شرایط ممکن است علاوه بر آنکه هر بنگاه را به صورت منحصر بهفرد دچار مشکل نماید، بخش بانکی و بیمهای کشور را نیز با عدم اطمینان یا چالشهای دیگری مواجه سازد.
براین اساس بهمنظور کاهش آثار احتمالی نامطلوب یادشده، دوره زمانی اطمینان بخش یک و نیم ساله برای فرآیند گذار پیشبینی شد تا در این دوره تلاش شود آثار غیرقابل پیشبینی انتقال مدیریت که ممکن است در برخی موارد قابل توجه نیز باشد، کنترل شده یا به حداقل برسد.
در نهایت برای تکمیل صحبتهایم در این خصوص باید بگویم که برنامه آتی ما این است که واگذاریها بخصوص با استفاده از ظرفیت بازار سرمایه، چه عرضه به خرد و چه به صورت بلوکی بهطور مستمر انجام پذیرد. برای نمونه هماکنون پالایشگاه تبریز به صورت بلوکی و به شکل نقد و اقساط در حال عرضه میباشد. همچنین ما بزودی دو صندوق سرمایهگذاری قابل معامله بعدی در حوزه پالایشگاهی و پتروشیمی و خودرویی و صنایع فلزی را عرضه خواهیم کرد.
در حوزه انتشار اوراق مالی و اسلامی چه برنامه و عملکردی دارید؟ برخی اقتصاددانان در روزهای گذشته به دولت هشدار دادهاند که برای تأمین هزینههای خود نسبت به افزایش پایه پولی اقدام نکند. آیا دولت برای تأمین منابع مورد نیاز خود به استقراض از بانک مرکزی که منجر به افزایش پایه پولی میشود اقدام کرده است؟
مبتنی بر اجازههای قانونی در سالجاری مطابق چند سال اخیر ما میتوانیم برای تأمین منابع مورد نیاز بودجه دولت از انتشار اوراق بدهی استفاده کنیم. در واقع با این اجازه به دولت اختیار داده شده است تا در مقابل استقراض از بانک مرکزی نسبت به استقراض از مردم و بخش خصوصی اقدام نماید. چون همه میدانیم و معتقدیم که آثار مترتب بر استقراض از بانک مرکزی بسیار زیانبار است و نسبت به آثار منفی استقراض از بانک مرکزی بویژه در افزایش تورم کاملاً آگاه هستیم. بنابراین هیچ ضرورتی وجود ندارد تا به آن تن بدهیم. چنانکه در دولت یازدهم و دوازدهم هیچ گونه استقراضی از بانک مرکزی برای تأمین منابع بودجه عمومی صورت نگرفته است.
از ابتدای سالجاری تاکنون بیش از 40 هزار میلیارد تومان اوراق شامل 17 هزار میلیارد تومان اسناد خزانه و بیش از 23 هزار میلیارد تومان اوراق نقدی توسط این وزارتخانه عرضه شده است. ما در اولین عرضه اوراق توانستیم 10 هزار میلیارد تومان اوراق با نرخ معقول منتشر کنیم که با استقبال بسیار خوبی روبه رو شد. این اتفاق نگرانی و تردید در خصوص بالا بودن نرخ سود انتشار اوراق را تا حد زیادی مرتفع ساخت و تجربه ثابت کرد که ما میتوانیم با نرخهای سود معقول و مورد توجه بازار، اوراق را به فروش برسانیم. چنانچه پس از این عرضه نیز توانستیم در چند نوبت اوراق را در بازار منتشر کنیم و الان بهصورت هفتگی منطبق بر یک برنامه مشخص از ظرفیت این بازار استفاده میکنیم. این تجربه موفق حاکی از آن است که اگر به خطوط قرمز و چارچوب طراحی شده پایبند باشیم، میتوانیم در سالجاری با موفقیت از این روش بخشی از منابع را تجهیز کنیم. اما چرا اصرار داریم از این روش بخشی از منابع را تجهیز کنیم؟ همانگونه که در قبل هم اشاره کردم بسیاری از کارشناسان معتقدند در شرایط رکودی، مخارج دولت اگر با برنامه صورت پذیرد چه در قالب طرحهای عمرانی و چه مصارف هزینهای میتواند محرک خروج از رکود باشد. ما باید برای جلوگیری از رشد منفی و با توجه به شیوع ویروس کرونا که به بیش از 15درصد تولید ناخالص داخلی کشور آسیب رسانده است، سیاستهایی اعمال کنیم که به تحریک تقاضا هم کمک کند. همانگونه که گفتم یکی از مجراهای اصلی ما بودجه دولت است و در این شرایط تلاش داریم تا از این مجرا بهصورت برنامهریزی شده و هدفمند استفاده کنیم.
برای مثال ما با مدیریت جریان وجوه به گونهای برنامهریزی کردهایم که بتوانیم صددرصد اعتبارات عمرانی مصوب را پرداخت کنیم تا از این طریق در جهت بهبود سرمایهگذاری، افزایش رشد اقتصادی و اشتغال مولد حرکت کنیم.اما در خصوص این موضوع میخواهم به یک نکته اساسی اشاره کنم و از صاحبنظران بیشتر کمک بگیرم.
آمار مؤید آن است که متأسفانه در چند سال اخیر علاوه براینکه رشد سرمایهگذاری ما مطلوب یک اقتصاد پرتحرک و دارای رونق نیست، مصرف بخش خصوصی نیز وضعیت خوبی ندارد و روند کاهشی به خود گرفته است. در این شرایط فروش اوراق نمیتواند به عامه مردم و از محل منابع خانوار صورت بگیرد و لزوماً در اینجا اشخاص حقوقی مانند بانکها و صندوقهای وابسته به بانکها در خرید اوراق مشارکت میکنند.
اینجا یک چالش اساسی وجود دارد که باید برای آن چارهاندیشی بکنیم. و آن اینکه در شرایطی که بانکها وظیفه دارند در شرایط رکودی تأمین سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی و تأمین سرمایه ثابت مورد نیاز بنگاههای کوچک و متوسط را انجام دهند، اگر به خرید اوراق دولتی بدون ریسک و بدون مالیات اقدام کنند، آنگاه منابع را به این سمت سوق میدهند. در نتیجه آن خدشهای را که برای تأمین منابع دولت به بخش تولید و اقتصاد کشور وارد میشود چگونه باید جبران کرد.
در سالی که بهعنوان جهش تولید نامیده شده است، برای این موضوع که آیا حضور اشخاص حقوقی بخصوص بانکها، بهعنوان خریداران اصلی اوراق دولتی، آسیب به تأمین مالی اقتصاد میرساند، چه چارهای اندیشیدهاید؟
در وزارت اقتصاد ما خود را مکلف میدانیم برای این موضوع چاره اندیشی کنیم و از صاحبنظران میخواهم در این خصوص به ما کمک کنند. باید اشاره کنم که طرح این بحث به معنی مخالفت با فروش اوراق نیست بلکه میخواهم هشدار دهم که فروش اوراق بدهی الزامات و پیش نیازهایی دارد که در صورت عدم رعایت آنها با آثار و نتایج غیرقابل جبران روبه رو خواهیم شد. در واقع باید عملیات بازار باز بهصورت کامل انجام پذیرد و هر دو بازار اولیه و ثانویه در اینجا باید بهصورت متوازن رشد کند. این مورد را هم اضافه کنم که ما در ابتدای سال در وزارت اقتصاد در خصوص جهش تولید برنامهای منسجم تهیه کردیم و برای مقامات عالی کشور ارسال کردیم. تلاش ما این است مطابق این برنامه حوزههای مختلف عملکردی از جمله انتشار اوراق دولتی را به پیش ببریم.
لطفاً در خصوص برداشت از صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی توضیح بفرمایید. آیا برای تأمین منابع بودجه از صندوق استفاده میکنیم؟
قبل از ورود به این بحث من باید به سه نکته اشاره کنم. اول اینکه صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی دو هویت جداگانه با دو ماهیت متفاوت میباشند.اساساً از حساب ذخیره ارزی، کمک به ثبات مالی دولت را انتظار داریم اما صندوق توسعه ملی کارکرد توسعهای دارد. توجه به تفاوت این دو نهاد در تشریح روشهای تأمین منابع مالی دولت مهم است.
دوم اینکه در شرایطی که به واسطه تحریمهای ظالمانه و یکجانبه، دشمن از تمامی ابزارها و روشهای پیچیده برای تحت فشار قرار دادن اقتصاد کشور کمک میگیرد، ما هم باید روشهای مختلفی را برای مقابله با آنها به کار ببندیم.
سوم اینکه، همانگونه که گفتم در نتیجه اعمال تحریمها درآمدهای نفتی کشور در مقایسه با سالهای قبل شرایط متفاوتی را تجربه میکند. هرچند بهصورت عادی این یک تهدید است، اما ما میتوانیم به آن به شکل یک فرصت نیز نگاه کنیم. چرا که در نهایت میتوانیم با برنامهریزی مناسب از بودجه نفتی عبور کرده و و وابستگی بودجه به نفت را تا حد قابل توجهی کاهش دهیم. اما امسال با شیوع ویروس کرونا شرایط اقتصادی کشور متفاوت شده است. در حال حاضر اقتصاد کشور با رونق روبه رو نیست که ما بتوانیم انتظار داشته باشیم مالیات بهعنوان پاکترین درآمد دولت در این شرایط بخش اصلی بار تأمین منابع بودجه را به دوش بکشد.
لذا سؤال این است که در این شرایط و با توجه به اینکه حساب ذخیره ارزی هم منابع قابل توجهی ندارد، آیا بازهم استفاده از منابع صندوق مورد نکوهش میباشد؟ برای پاسخ به سؤال شما باید به مواردی که در بالا عرض کردم توجه کنیم.
اصلاً نمیتوانم بگویم از منابع صندوق توسعه ملی برای تأمین منابع مورد نیاز برای اداره کشور استفاده نمیشود بخصوص با توجه به تحریمهای ظالمانه دشمن. اما تمامی برداشتها بر اساس قوانین و مقررات صورت میگیرد چنانکه در قانون بودجه نیز به دولت اجازه داده شده است برای مصارف خاص همچون حوزههای دفاعی، آب و فاضلاب، صدا و سیما، موضوعات دانش بنیان، محیط زیست و غیره از منابع صندوق توسعه ملی برداشت شود. این گروه از برداشتها با دلایل متقن و توجیه کلیدی و حیاتی بودن موضوعات صورت میپذیرد.
اما در برخی شرایط به علت بروز برخی موضوعات خاص و ویژه دولت اجازه برداشت از صندوق توسعه ملی را اخذ کرده است. مثلاً همین بحث شیوع کرونا سبب شد تا مبتنی بر مصوبه ستاد ملی کرونا و با اذن رهبر معظم انقلاب اجازه برداشت یک میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی به دولت داده شود، تا از منابع صندوق برای مبارزه با شیوع کرونا البته با شرایط خاص که باید همزمان با تقویت تولید داخل و توسعه فعالیتهای دانش بنیان انجام پذیرد، استفاده گردد.
اما آنچه در خصوص برداشت از صندوق توسعه ملی باید به آن توجه کنیم آن است که استفاده از منابع صندوق تنها بر اساس قوانین و مقررات صورت میپذیرد و برداشت یک دلار از آن بدون توجه به این محدودیت امکان پذیر نیست. البته باید بگویم علاوه بر این برداشت ویژه مرتبط با موضوع کرونا در سالجاری، هیچ برداشت جدید دیگری در این مدت از صندوق صورت نگرفته است و فعلاً برای برداشت از صندوق هیچ برنامه دیگری هم وجود ندارد.
با توجه به مواردی که فرمودید، در خصوص تأمین مالی بودجه دولت در این دوره سه ماهه اخیر لطفاً توضیح دهید. چگونه است که تقریباً تمامی پرداختها بموقع صورت گرفته است؟
باید بگویم در سه ماهه اول سالجاری توانستیم با همکاری تمامی دستگاههای متولی به نحوی مدیریت کنیم که بدون استقراض از بانک مرکزی کلیه تعهدات دولت را بخوبی ایفا کنیم. دقیقتر اگر بخواهم توضیح دهم باید بگویم که در این دوره با تلاشهای انجام شده عمده درآمدهای دولت ناشی از فروش کالا و خدمات و بهره مالکانه مطابق برنامه تحقق یافت. با وجود تمامی محدودیتها با اعمال سیاستها و سازوکارهای انگیزشی، درآمدهای مالیاتی به میزان قابل قبولی وصول شدند. از ناحیه واگذاریها و خصوصیسازی تاکنون توانستیم بیش از دو برابر(حدود 13 هزار میلیارد تومان)، کل منابع حاصله از محل واگذاری در سال گذشته، درآمد وصول کنیم. همچنین با انتشار منظم اوراق منطبق بر یک برنامه منسجم توانستیم از ظرفیت این بازار نیز به نحو مطلوب استفاده کنیم به نحوی که هم اکنون حدود پنج هزار میلیارد تومان بهصورت هفتگی اوراق دولتی در بازار به فروش میرسد. و در نهایت مطابق معمول همه ساله از تنخواه به میزان اجازه داده شده نیز استفاده کردیم. خوشبختانه در سه ماهه اول با ترکیب بهینه این منابع درآمدی توانستیم منابع مورد نیاز دولت را پوشش دهیم.
حرف آخر
ما برای قطع وابستگی بودجه به نفت و پوشش عدم تحقق منابع درآمدی پیشبینی شده تنها به یک منبع درآمدی بسنده نکردهایم و با هدف مدیریت کلان اقتصاد کشور و تعادل بخشی به بودجه عمومی تلاش میکنیم از تمامی منابع دارای ظرفیت در این فضا بهره ببریم، تا شاهد حداقل عوارض و آسیبها در میان مدت و بلند مدت باشیم. شاید برخی از روشها در کوتاه مدت سادهتر باشند و منابع بیشتری را در اختیار دولت قرار دهند، اما ما در وزارت امور اقتصادی و دارایی باید اقتصاد کشور را در مقاطع مختلف زمانی ببینیم و بهترین روشهای تأمین مالی را در این چارچوب انتخاب کنیم.
بهصورت کلی باید اشاره کنم که برای تأمین کسری احتمالی ناشی از عدم تحقق منابع پیشبینی شده در بودجه بر اساس اولویت صرفهجویی هزینهها، افزایش درآمدهای مالیاتی، عرضه بنگاه و اموال دولتی و نهایتاً انتشار اورق دولتی پیشنهاد وزارت اقتصاد است و ما در دولت تلاش خواهیم کرد از ترکیب همه این روشها به طور بهینه بهره ببریم، تا ضمن پشت سر قرار دادن این دوره زمانی خاص، به تحقق اهداف اقتصادی کشور نیز نزدیکتر شویم.
مجدداً من به این نکته حائز اهمیت اشاره میکنم که ما تمام این کارها و برنامهها را به انجام میرسانیم تا از استقراض از بانک مرکزی و پولی شدن کسری ناشی از عدم تحقق منابع جلوگیری کنیم. همانگونه که گفتم، دولت یازدهم و دوازدهم هیچگاه بهدنبال این امر نبوده و امسال نیز برنامه جدی دولت آن است که از این شیوه برای تأمین هزینههای خود استفاده نکند. بر این اساس در خزانهداری وزارت اقتصاد، یک برنامه جامع جریان نقدی طرحریزی کردهایم و بر اساس آن عمل میکنیم تا مبتنی بر آن از استقراض از بانک مرکزی ممانعت بهعمل آوریم.
البته به نظر من، این نکته اشتباه که برخی بر آن اصرار دارند و آن توهم استقراض دولت از بانک مرکزی است، دلایل خاص دارد که میتواند ناشی از قهرمان سازیهای خاص باشد. اما چون این بحث از اساس اشتباه است، بیش از این به آن ورود نمیکنم تا بیعلت افکار عمومی با چالش مواجه نشود.
پاسخ اعضای دولت به خبرسازیها درباره برنامه جامع همکاری چین و ایران
هیچ چیز مخفی وجود ندارد
- جهانگیری: باید با شهامت از توسعه روابط راهبردی با پکن دفاع کنیم
- گزارش «ایران» از پیگیری سیاست «نگاه به شرق» در دوره روحانی؛ عبور از ناچاری به راهبردی
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
باوجود حرکت تدریجی ایران از رابطهای مبتنی بر بیاعتمادی بهسمت برقراری همکاری بسیار نزدیک در موضوعات راهبردی که طی سالهای اخیر میان تهران و شرکای آسیاییاش یعنی چین و روسیه رخ داده است، شماری از منتقدان دولت همچنان با بیاعتمادی به این رابطه نگاه میکنند. این دسته از منتقدان که در تحلیل خود گرایش دولت روحانی به کشورهای بلوک غرب برای حل پرونده هستهای را مستند قرار میدهند و دستاورد دیپلماسی آن را در برجام خلاصه کردهاند، این گونه القا میکنند که دولتهای یازدهم و دوازدهم باوجود تجربه گفتوگوهای انتقادی در دوره هاشمی و تنشزدایی دوره خاتمی با منظومه غرب، بواسطه امضای برجام به سرنوشتی تکراری دچار شده و دیوار اعتمادی را در زمینی سست بنا کردهاند. به این ترتیب منتقدان، سیاست ۷ ساله دولت را به اهمیت به غرب و نادیده گرفتن شرق متهم میکنند و حتی معتقدند جریانهای سیاسی همسوی دولت نیز از هیچ تلاشی برای تخریب روابط ایران با چین و روسیه دریغ نکرده و منافع ملی را به مسلخ مطامع سیاسی بردهاند.
این ادعاها در شرایطی مطرح میشود که دولت روحانی از همان آغاز تصمیم به ترمیم و توسعه رابطه با دو کشور بزرگ آسیایی چین و روسیه گرفت و توانست در طول زمان، این مناسبات را از رابطهای مبتنی بر دوگانه دوستی و دشمنی به رابطهای تبدیل کند که بر بسیاری از معادلات منطقهای و بینالمللی تأثیر بگذارد. این تأکید روحانی در آغاز بهکار دولتش مبنی بر شروع همکاری با پکن و مسکو اگرچه باری از غافلگیری برای محافلی در ایران داشت که از او یک چهره میانه رو و غربگرا ساخته بودند، اما در حقیقت ترسیم نقشه راهی برای سامان دادن به طرح «ایده نگاه به شرق» بود. ایدهای که در دوره محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری پیشین بهعنوان گزینهای برای جبران ناکامی در پیشبرد مذاکرات هستهای پیگیری میشد و حاصلی جز چند قرارداد کم بهره اقتصادی با این کشورها نداشت. اوج ناکامی این سیاست زمانی بود که هر دو قدرت شرقی امضای خویش را پای 4 قطعنامه تحریم ایران در شورای امنیت گذاشتند.
دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم در حالی اداره امور را به دست گرفت که در حوزه روابط تهران با پکن و مسکو پروندههای نیمه کاره زیادی روی میز بود. پیشتر بهدلیل ناکامی مذاکرات هستهای، سیاست«نه شرقی نه غربی» به سیاست «نگاه صرف به شرق» پیگیری میشد و در این سیاست جدید، چین و روسیه بهدلیل قدرت اقتصادی بالای خود، نقش تعیینکنندهای در سیاست خارجی ایران داشتند و تهران بویژه برای مقابله با تحریمهای بینالمللی، بیش از همه روی این دو کشور حساب باز میکرد. در شرایطی که ایران در مسأله هستهای با نوعی بنبست با غرب مواجه شد و در عرصه داخلی نیز ملاحظات جناحی حاکم بود، دولت احمدینژاد رویکرد نگاه به شرق را بهعنوان تلاشی برای بیاعتنایی به غرب برگزید. در حقیت منزوی شدن سیاست خارجی ایران در این دوره و کاهش معنادار رابطه با کشورهای اروپایی از جمله دلایلی بود که نظریه نگاه به شرق را پررنگ کرد و در این منظومه شرقی مشخص بود که تقویت رابطه با چین و روسیه میتوانست از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. اما این در حالی بود که به نظر میرسید در صحنه عمل، تصورات رئیس جمهوری وقت ایران با اولویتهای واقعی چین و روسیه فاصله معناداری داشت. اولویتهایی که به ایجاد ابهام در وضعیت تحویل سامانه موشکی «اس- 300» توسط روسیه به ایران و تعلل در تکمیل واحدهای نیروگاه اتمی بوشهر از سوی این کشور و همچنین تصمیم چین به متوقف کردن خرید نفت ایران و تقلیل رابطه بده بستان تهران و پکن به خرید و فروش کالاهای غیر ضروری انجامید. از همه اینها مهمتر زمانی بود که وقتی پرونده هستهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل به بحرانیترین نقطه خود رسید، چین و روسیه که مقامهای ایران روی حمایت آنها خیلی حساب میکردند و هر از گاه هم بر مخالفت خود با ارسال پرونده ایران به شورای امنیت تأکید میکردند، به ضرر تهران رأی دادند. پکن و مسکو در حالی مسیر انتقال پرونده ایران از شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت را هموار کردند که طیفی از مقامهای ایرانی کماکان تصور میکردند این دو کشور در شورای امنیت مانع از صدور قطعنامه علیه ایران خواهند شد. با وجود این، هر دو به تک تک قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران رأی مثبت دادند. اقدامات بعدی پکن و مسکو بویژه در سالهای منتهی به بحرانی شدن برنامه هستهای ایران و تشدید تحریمها نشان داد که اتکای دولت وقت بر این همکاریها بر یک رویکرد غیرواقعگرایانه مبتنی بود و تا سطح زیادی روند همکاری ایران با کشورهای یاد شده را با چالشهای جدی در صحنه عمل رو به رو کرد.
چتر دیپلماسی روحانی در آسیا
رویکرد نزدیکی به شرق روحانی و دولت او تفاوتهای بنیادین با شرقگرایی دولت سلفش داشت و چتر دیپلماسی را در آسیا گستردهتر کرد. زمینه مذاکرات و رایزنیهای مقامهای ایرانی با چین و روسیه زمانی در دولت یازدهم گسترده شد که تهران ماهها پیش از آن بواسطه مذاکراتی که در ژنو و وین از سر گذرانده بود، توانست اعتماد نسبی اروپا و امریکا را به خود جلب کند و از این رهگذر میزان وابستگی به دو قدرت حریف چین و روسیه را کاهش دهد. روحانی در خلال برنامههایی که برای تعمیق روابط با مسکو و پکن تدارک دید، بیش از هر چیز در پی ارائه یک مدل واقع بینانه از توازن میان همکاری با شرق و غرب بود و کوشید که بر این تفکر مهر باطل بزند که گسترش دیپلماسی با ایستگاه غرب به معنای دور زدن شرکای شرقی یا خارج کردن روسیه و چین از دور همکاریهای تهران است.
از این منظر تغییر در سیاست خارجی ایران در دولت یازدهم و در مسیر حل و فصل قرار گرفتن پرونده هستهای ایران عاملی تسریعکننده برای تغییر در روابط ایران با دو ابرقدرت چین و روسیه بود. همچنان که در سمت مقابل نیز مداخله نظامی روسیه در اوکراین و تصرف کریمه در سال 2014 میلادی و در نتیجه تصمیم امریکا و اتحادیه اروپا به تحریم روسیه و همچنین ظهور جنگ روانی و اقتصادی میان واشنگتن و پکن بویژه در دولت دونالد ترامپ از جمله دلایلی بود که مسکو و پکن را به تغییر در زمین بازی اتحادهای سیاسی خود ترغیب کرد.
گفتوگوهای کم سابقه ایران و روسیه
تأثیر اولیه تغییر سیاست دولت ایران بر روابط دوجانبهاش با روسیه را میتوان در سفرهای مکرر مقامات دیپلماتیک که با هدف رایزنی در موضوعات مختلف و بویژه مسائل منطقهای انجام شد و بهطور خاص در رفت و آمد رؤسای جمهوری دو کشور جستوجو کرد. پوتین آذر سال 94 برای شرکت در نشست کشورهای صادرکننده گاز و همچنین در سال 96 برای شرکت در نشست سهجانبه سران سه کشور ایران، روسیه و جمهوریآذربایجان به تهران سفر و با رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری ایران دیدار کرد. روحانی هم نخستین بار در مهر 93 برای شرکت در چهارمین اجلاس سران کشورهای حاشیه دریای خزر در آستاراخان و دو بار دیگر در تیر 94 برای حضور در نشست سازمان همکاری شانگهای در مسکو و مرداد 98 جهت شرکت در اجلاس سهجانبه سران ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان به روسیه سفر کرد و با همتای روس خود دیدار و گفتوگو کرد. اما فراتر از این رفت و آمدها، نقطه عطف روابط دو کشور را باید در دو موضوع اساسی که یکی عبارت است از همکاریهای دو کشور در زمینه فناوری صلحآمیز هستهای و تجهیزات دفاعی و دیگری همکاری راهبردی برای کمک به حل مسأله سوری و مبارزه با گروههای تروریستی فعال در این کشور جستوجو کرد. اواخر فروردین سال 94 بود که ولادیمیر پوتین در اقدامی خبرساز و غافلگیرکننده ممنوعیت ارسال سامانه دفاع موشکی اس 300 به ایران را لغو کرد. این لغو ممنوعیت در حالی بود که قرارداد فروش این تجهیزات نظامی به ایران با مخالفتهای جدی از سوی غرب مواجه بود و در دوران ریاست جمهوری دیمیتری مدودف به بهانه وجود تحریمهای برآمده از پرونده هستهای بهصورت یکجانبه از سوی مسکو لغو شده بود. روابط نظامی و اقتصادی در سالهای اخیر بین ایران و روسیه میتواند تصویری نسبی از گامهایی که این کشور برای کمک به تهران برداشته است، ارائه کند. همکاریهای تهران و مسکو در زمینه روابط اقتصادی و امنیتی زیر سایه تحریمهای یکجانبه امریکا علیه ایران پیشرفت زیادی داشته است. این مؤلفههای منحصر به فرد تعامل بین دو کشور برای تسهیل همکاریهای مشترک بین دو کشور را به ورای مسائل دوجانبه ارتقا داده است. در همین رابطه بیسابقهترین وجه همکاری ایران و روسیه بیشک در همکاری نظامی دو کشور برای مبارزه با گروههای تروریست فعال در سوریه تجلی پیدا کرد چنانکه در نتیجه رایزنیهای پیوسته محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران با مقامهای روسیه که در چند سال گذشته با انجام رفت و آمدهای پرشمار وزرای خارجه دو کشور همراه بود، ایرانی که در ماههای نخستین دولت یازدهم بواسطه سیاستهای دولت پیشین از مجموعه راهکار حل مسأله سوریه بیرون گذاشته شده بود در نهایت خود به یکی از طراحان اصلی مذاکرات موسوم به «آستانه» برای حل بحران سوریه تبدیل شد.
سد ضد امریکایی چین و روسیه در شورای امنیت
رابطه تهران و پکن به موازات تعمیق کانال ارتباطی ایران با روسیه به سمت توسعه رابطه و همکاریهای بیشتر رفت. سفر روحانی به چین در سال 93 که در پی دعوت «شی جی پینگ»، رئیس جمهوری این کشور صورت گرفت و سفر متقابل«شی جی پینگ» در سال 94 به تهران، نقطه عطفی در تاریخ روابط دو کشور بود. چین همزمان با سفر «شی» که اولین سفر رئیس جمهوری این کشور پس از 14 سال به ایران بود، به درکی از این موضوع دست یافت که باید ارزیابی مجددی پیرامون رابطه با تهران صورت گیرد.
در جریان این گفتوگوها بود که اسناد مهمی با هدف افزایش همکاریهای اقتصادی میان دو کشور به امضا رسید.
از سوی دیگر ظرف شش سال گذشته و بواسطه اثرگذاری متغیرهای مختلفی همچون حصول برجام، مناسبات نظامی و دیپلماسی دفاعی ایران و چین، در بسیاری از شاخصها رشد قابل ملاحظهای را تجربه کرد؛ به نحوی که جایگاه ایران در ردهبندی دیپلماسی دفاعی چین به بالاترین رده خود در سالهای اخیر رسید. این در حالی بود که یک ماه و نیم پس از خروج امریکا از توافق هستهای در اردیبهشت ماه 1397 پکن اطمینان داد با تحریمهای واشنگتن علیه تهران همراهی نخواهد کرد و در عالم واقع نیز به میزانی از همکاری اقتصادی با ایران و خرید نفت ادامه داد.
اینک چین و روسیه در روند مواجهه ایران و شرکای اروپاییاش بهدلیل عدم پایبندی آنها به برجام، در کنار ایران قرار گرفته و در نشستهایی که تحت تأثیر اتهامات واهی امریکا علیه فعالیتهای موشکی برگزار میشود، حکم به همراهی با سایر اعضای این شورا نمیدهند؛ یعنی در شرایطی که این دو کشور در سالهای اوج اختلاف بر سر موضوع هستهای و پیش از دستیابی به برجام، از امضای هیچ قطعنامه ضد ایرانی دریغ نمیکردند، اکنون به دو عضوی در شورای امنیت بدل شدهاند که امریکا برای پیگیری اهداف خود و تصویب قطعنامههای جدید از جمله قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی نمیتواند روی آنها حساب باز کند. در حقیقت دولت روحانی توانست زیر سایه تغییرات شگرف در سیاست خود در قبال این دو کشور، مقدمات شکلگیری ائتلاف سهگانه ایران، چین و روسیه را فراهم کند تا امریکا در مسیر کمپین فشار حداکثری خود با سد محکمی در شورای امنیت روبهرو شود. بهنظر میآید سیاستگذاران دولت روحانی برخلاف سلف خویش در پی شرط بندی بر سر برد و باخت در جدال با غرب یا شرق نیستند. تجربه حوادث سالهای اخیر، ایرانیها را به این هوشیاری رسانده که نباید سرنوشت خویش را به قهر و لبخند قدرتها گره بزنند بلکه باید با معیار واقعگرایی و عملگرایی، دیپلماسی را پیش ببرند و این همان گزارهای است که منتقدان نمیخواهند ببینند یا از فهم آن عاجز هستند.
توافق راهبردی ایران و چین به پشتوانه حمایت رهبری
دولت روحانی در شرایطی طی سالهای اخیر آماج اتهام نگاه ویژه به غرب قرار گرفت که دست بر قضا این روزها مخالفان بهصورت بیمحابا تیر اتهامهای خویش را بواسطه توسعه همکاریهای راهبردی میان تهران و پکن تحت عنوان سند همکاریهای 25 ساله روانه میکنند. منتقدان در یک رویکرد متناقض برای بدنام کردن دولت و همزمان که مدعی بیتوجهی دولت به شرق هستند، از این سند راهبردی که هنوز در مرحله پیشنویش است برای تخریب عملکرد دستگاه دیپلماسی دولت بهره میبرند؛ سناریوی این تخریب بر دو پایه نوشته شده است: آنها در یک سو تلاش می کنند نگاه متوازن روحانی به شرق و غرب را زیر سؤال برده و در سوی دیگر مصلحت اندیشیده شده برای انعقاد قرارداد راهبردی ایران و چین را به چالش بکشند. توافقی که اولین سنگ بنای آن در سال ٢٠١۵ گذاشته شد و آن زمانی بود که رئیس جمهوری چین در بهمن ماه سال ١٣٩٤ به ایران سفر کرد. در همین سفر بود که دو کشور درباره قرارداد راهبردی ۲۵ ساله به توافق رسیدند و تفاهمنامهای بین رؤسای جمهوری ایران و چین در این باره امضا شد. «شی» یک روز بعد از امضای این توافق که به پشتوانه تصمیم شورای عالی امنیت ملی و همه نهادهای ارشد حاکمیت صورت گرفت، با رهبر معظم انقلاب جمهوری اسلامی دیدار و گفتوگو کرد؛ رهبری در این دیدار ضمن تأکید بر پیگیری نگاه به شرق، بر توافق رؤسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط راهبردی ۲۵ ساله، مهر تأیید گذاشتند و گفتند: «دولت و ملت ایران همواره بهدنبال گسترش روابط با کشورهای مستقل و قابل اطمینان همچون چین بوده و هستند و بر همین اساس، توافق رؤسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملاً درست و حکمتآمیز است.»
اینک در شرایطی که به نظر میرسد جدال ناتمام ایران و شرکای اروپاییاش در برجام به نقطه روشنی نرسیده و امریکا به بیشترین فشارهای ممکن در عرصه اقتصادی روی آورده، عملیاتی شدن این سند همکاری راهبردی میان تهران و پکن مورد پیگیری جدی مقامهای دو کشور قرار گرفته است و همین مسأله فرصت را برای دلواپسانی فراهم کرده که بدون نگاهی به گذشته، دولت و برجام را آماج انتقاد کنند بدون توجه به اینکه توافق برجام زمینه را برای توسعه همکاریهای تهران- پکن فراهم آورده است.
پاسخ اعضای دولت به خبرسازیها درباره برنامه جامع همکاری چین و ایران
هیچ چیز مخفی وجود ندارد
جهانگیری: باید با شهامت از توسعه روابط راهبردی با پکن دفاع کنیم
دولتیها ادعاها درباره مخفی کاری در تنظیم سند همکاری 25 ساله با چین را رد کردند. در روزهای گذشته ادعاهای برخی رسانههای خارجی درباره همکاریهای تهران- پکن منجر به برخی اظهارنظرها و هشدارها نسبت به کیفیت روابط ایران و چین و مشخصاً سند همکاریهای 25 ساله دو کشور شده است. محور برجسته این ادعاها پنهانکاری دولت در تدوین این سند همکاریهاست که البته هنوز در قالب پیشنویس است.
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری و علی ربیعی سخنگوی دولت از اقدام دولت برای توسعه همکاریها با چین دفاع و البته ادعای منتقدان مبنی بر مخفیکاری را نیز رد کردند. اسحاق جهانگیری عصر دوشنبه در نشست ستاد هماهنگی روابط اقتصادی خارجی که در وزارت امور خارجه برگزار شد، با بیان اینکه چین دومین اقتصاد بزرگ دنیا است، گفت: باید با شهامت از توسعه روابط راهبردی کشورمان با پکن دفاع کنیم و وزارت خارجه میتواند در حوزههای مختلف از انرژی تا فناوری روی این تفاهمنامه کار کند.
علی ربیعی، سخنگوی دولت هم دیروز در جمع خبرنگاران تأکید کرد که درباره سند همکاری با چین هیچ چیز محرمانه و مخفیانهای وجود ندارد. به گزارش ایسنا، ربیعی در پاسخ به پرسشی درباره قرارداد 25 ساله با دولت چین اظهار کرد: در این زمینه هیچ چیز محرمانه و مخفیانهای وجود ندارد و در سفر گذشته وزیر امور خارجه به چین هم مطرح شده بود و در دیدار رئیس جمهوری این کشور با رهبری نیز این موضوع طرح شده بود و هر زمان که توافقی در این زمینه به دست آید، همان زمان هم اعلام میشود. وی افزود: اساساً تقسیمبندی غرب و شرق در سیاست خارجی ما جایگاهی ندارد و جمهوری اسلامی اساساً در این زمینه خود را محدود نمیکند و آماده همکاری با همه کشورهاست و محدودیت ما در این زمینه محدود به رژیم صهیونیستی و تحریمگران است. سخنگوی دولت گفت: حاضریم با هر کشوری که حاضر به مشارکت بلندمدت و در راستای اعتماد متقابل هستند این تجربه را تکرار کنیم و تاکنون هیچ قراردادی برای واگذاری زمین و بندر و از این جنس شایعات نداشتهایم. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه هم روز یکشنبه در مجلس در همین باره گفته بود: موضوع مخفی وجود ندارد و همه چیز کاملاً شفاف است که در زمانهای مختلف اعلام شده است؛ از زمانی که آقای شی با رهبر انقلاب دیدار کرده است و نسبت به این موضوع مسائلی مطرح شد تاکنون همه امور به طور شفاف برای جامعه بیان شده است.
وی با تأکید بر اینکه موضوع یاد شده به معنای فراموشی شعار «نه شرقی و نه غربی» جمهوری اسلامی به شمار نمیرود، گفت: در واقع این توافق تأکید بر توجه به واقعیتها و تغییر منابع قدرت در دنیاست.
دیروز حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری هم در همین باره در توئیتی نوشت: «داشتن یک طرح برای همکاری ۲۵ ساله با یک کشور دیگر نشانه ضعف نیست. ضعف در این است که قراردادهای همکاری بلند مدتمان محدود به یک کشور بماند. داشتن قراردادهای همکاری ۲۵ ساله با دهها کشور مهم دیگر، نشان قدرت و ضامن ثبات ما است.»
پیش از این روزنامه خراسان هم بر اساس مدارک و اسناد مرتبط با سند همکاریهای چین و ایران ادعاهای منفی در این باره را نادرست خوانده و نوشته بود: بر اساس اطلاعات موثق، این سند با عنوان رسمی «برنامه همکاریهای جامع ایران و چین» ثبت شده و حوزههای سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی، کشاورزی، اقتصادی، علمی، جهانگردی، نفت و انرژی، زیرساختهای مخابراتی و فناوری ارتباطات، تجارت، بهداشت، سلامت و... را شامل میشود. در برخی از بندها صحبت از تسهیل سرمایهگذاری و فاینانس است و برخی از بندها از حمایتهای متقابل سیاسی در مجامع بینالمللی میگوید. در حوزه نظامی و دفاعی موضوعاتی همچون آموزش، انتقال فناوریهای دفاعی، مبارزه با تروریسم و رزمایش مشترک آمده است. از نکات بسیار مهم این سند میتوان به توافق بر سر تجارت با ارزهای ملی یاد کرد. همچنین در این سند بارها به طرح بزرگ چین به نام «یک کمربند- یک راه» (طرحی بر بستر مسیر جاده ابریشم) اشاره شده و اینکه ایران میتواند ضمن مشارکت فعال در این طرح جهانی، از فواید اقتصادی و صندوق اعطای وام این طرح نیز بهرهمند شود. بر اساس این مدارک، چین واردکننده ثابت نفت از ایران خواهد بود و ایران نیز باید نگرانیهای چین برای بازگشت سرمایهگذاری خود را برطرف کند. ارتقای همکاریهای بانکی، مالی و بیمهای و گشایش شعبات بانکهای ایران و تأسیس بانک مشترک ایران و چین بویژه ایجاد پیامرسان ملی میان دو کشور به جای سوئیفت نیز مطرح شده است.
سعید رسولی، مدیرعامل راهآهن در گفتوگو با «ایران» خبر داد
7 میلیون تن ظرفیت ترانزیت راهآهن زاهدان-چابهار
روز گذشته ریلگذاری راهآهن چابهار-زاهدان، بهعنوان یکی ازمهمترین مسیرهای ریلی کشور آغاز شد. اهمیت راهبردی و استراتژیک سواحل مکران و بندر چابهار و بهرهبرداری حداکثری از سواحل مکران با تأمین زیر ساختها و فعالیتهای اقتصادی برای ایجاد اشتغال و رفع فقر از منطقه، اهمیت این پروژه ملی را دو چندان کرده است. تکمیل کریدورهای ترانزیتی، برای تکمیل مسیر جنوب بهشمال در دستور کار دولت قرار گرفته است و در سالهای اخیر بخشهایی از این مسیر به بهرهبرداری رسیده است. خط زاهدان-چابهار، از مهمترین بخشهای راهآهن جنوب است که تکمیل آن دسترسی کشورهای عضو CIS به جنوب و همچنین کاهش زمان حمل بار از جنوب به روسیه و کشورهای دیگر در اروپا را تسهیل میکند.
راهاندازی مسیر ریلی زاهدان به چابهار، تکمیل کریدور ریلی شرق کشور، اتصال چابهار به شبکه ریلی و اتصال آسیای میانه به آبهای آزاد میسر میشود. اتصال بندر استراتژیک چابهار با خط آهن به شبکه ریلی در زاهدان از اهمیت بالایی برخوردار است، اما امتداد آن از زاهدان به زابل، بیرجند، تربت حیدریه و نهایتاً از طریق مشهد، بهخط آهن سرخس در شمال شرق کشور برای توسعه ترانزیت کالا از کشورهای آسیای میانه، روسیه، حاشیه دریای خزر و قفقاز و همچنین اتصال آن به افغانستان از طریق راهآهن خواف-هرات از اهمیت بالاتری برخوردار است.این مسیرها نیز در حال حاضر در دست ساخت است. سعید رسولی، مدیرعامل راهآهن با اشاره به آغاز ریلگذاری مسیر زاهدان-چابهار گفت: ریلگذاری این مسیر روز گذشته با حضور وزیر راه و شهرسازی در سیستان و بلوچستان شروع و از سمت زاهدان آغاز شد.
رسولی افزود: این پروژه با مسئولیت شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور و پیمانکاری قرارگاه خاتم در حال احداث است.طول مسیر 628 کیلومتر است و مسیر بسیار مهم و استراتژیک است. مدیرعامل راهآهن با اشاره به اهمیت کریدور ریلی زاهدان-چابهار گفت: دلیل اهمیت این خط این است که کریدور در مسیر خط شمال-جنوب قرار میگیرد و کشورهای حوزه CIS بخصوص کشورهای محصور در خشکی مانند تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان را به دریا متصل میکند و این اولین خط ریلی است که در کشور به بندر اقیانوسی چابهار متصل میشود.
رسولی گفت: بندر چابهار از امتیازات ویژهای برخوردار است که اتصال آن به ریل این امتیازات را افزایش میدهد. در حال حاضر از زاهدان به شبکه ریلی متصل هستیم و با انجام 628 کیلومتر خط جدید، خط کامل میشود و نقش مهمی در حملونقل بار و مسافر بویژه در بخش بار در کشور و منطقه ایفا میکند. به گفته رسولی قرارداد پروژه 42 ماهه است که با حمایت رهبری و اختصاص 300 میلیون دلار از صندوق توسعه ملی برای این طرح، پروژه سرعت گرفته است. همچنین از جبهههای دیگری هم بزودی ریلگذاری مسیر شروع میشود و این مسیر جزو اولویتهای اول حمل و نقلی در کشور است. مدیرعامل راهآهن در خصوص پیشبینی حمل بار در مسیر زاهدان- چابهار گفت: در محور تقاضای بار زیادی هم از کریدور ترانزیتی هند به روسیه و هم حمل بارهای ترانزیتی از سمت CIS به چابهار برای صادرات وجود دارد. پوشش تقاضا در منطقه زیاد است و پیشبینی ما حمل 7 میلیون تن بار از این خط است. بهگفته رسولی پروژه ریلی زاهدان-چابهار با منابع دولت تأمین میشود و قرارگاه خاتم هم پیمانکار آن است. رسولی همچنین به پروژه دیگر منطقه یعنی راهآهن افغانستان اشاره کرد و گفت: اتصال راهآهن ایران به افغانستان امسال به اتمام میرسد و بهرهبرداری از آن شروع میشود. وی افزود: هدف اصلی مسیر ریلی جدید اتصال چابهار به شبکه ریلی از طریق زاهدان است. همچنین دیگر هدف این است که بتوانیم با احداث این مسیر بخشی از کریدور شمالی – جنوبی در شرق کشور را تکمیل کنیم. مدیرعامل راهآهن با تأکید بر اینکه با بهرهبرداری از این مسیر ریلی زمینه توسعه اقتصادی منطقه مکران و جنوب شرق کشور که کمتر توسعه یافتهاند فراهم خواهد شد، گفت: از طریق مسیر ریلی چابهار، ترانزیت به کشور افغانستان که تنها مسیر دریایی از این راه خواهد بود، در آینده ترانزیت به کشورهای آسیای میانه را به این شکل انجام خواهیم داد.
راهاندازی مسیر ریلی زاهدان به چابهار، تکمیل کریدور ریلی شرق کشور، اتصال چابهار به شبکه ریلی و اتصال آسیای میانه به آبهای آزاد میسر میشود. اتصال بندر استراتژیک چابهار با خط آهن به شبکه ریلی در زاهدان از اهمیت بالایی برخوردار است، اما امتداد آن از زاهدان به زابل، بیرجند، تربت حیدریه و نهایتاً از طریق مشهد، بهخط آهن سرخس در شمال شرق کشور برای توسعه ترانزیت کالا از کشورهای آسیای میانه، روسیه، حاشیه دریای خزر و قفقاز و همچنین اتصال آن به افغانستان از طریق راهآهن خواف-هرات از اهمیت بالاتری برخوردار است.این مسیرها نیز در حال حاضر در دست ساخت است. سعید رسولی، مدیرعامل راهآهن با اشاره به آغاز ریلگذاری مسیر زاهدان-چابهار گفت: ریلگذاری این مسیر روز گذشته با حضور وزیر راه و شهرسازی در سیستان و بلوچستان شروع و از سمت زاهدان آغاز شد.
رسولی افزود: این پروژه با مسئولیت شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور و پیمانکاری قرارگاه خاتم در حال احداث است.طول مسیر 628 کیلومتر است و مسیر بسیار مهم و استراتژیک است. مدیرعامل راهآهن با اشاره به اهمیت کریدور ریلی زاهدان-چابهار گفت: دلیل اهمیت این خط این است که کریدور در مسیر خط شمال-جنوب قرار میگیرد و کشورهای حوزه CIS بخصوص کشورهای محصور در خشکی مانند تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان را به دریا متصل میکند و این اولین خط ریلی است که در کشور به بندر اقیانوسی چابهار متصل میشود.
رسولی گفت: بندر چابهار از امتیازات ویژهای برخوردار است که اتصال آن به ریل این امتیازات را افزایش میدهد. در حال حاضر از زاهدان به شبکه ریلی متصل هستیم و با انجام 628 کیلومتر خط جدید، خط کامل میشود و نقش مهمی در حملونقل بار و مسافر بویژه در بخش بار در کشور و منطقه ایفا میکند. به گفته رسولی قرارداد پروژه 42 ماهه است که با حمایت رهبری و اختصاص 300 میلیون دلار از صندوق توسعه ملی برای این طرح، پروژه سرعت گرفته است. همچنین از جبهههای دیگری هم بزودی ریلگذاری مسیر شروع میشود و این مسیر جزو اولویتهای اول حمل و نقلی در کشور است. مدیرعامل راهآهن در خصوص پیشبینی حمل بار در مسیر زاهدان- چابهار گفت: در محور تقاضای بار زیادی هم از کریدور ترانزیتی هند به روسیه و هم حمل بارهای ترانزیتی از سمت CIS به چابهار برای صادرات وجود دارد. پوشش تقاضا در منطقه زیاد است و پیشبینی ما حمل 7 میلیون تن بار از این خط است. بهگفته رسولی پروژه ریلی زاهدان-چابهار با منابع دولت تأمین میشود و قرارگاه خاتم هم پیمانکار آن است. رسولی همچنین به پروژه دیگر منطقه یعنی راهآهن افغانستان اشاره کرد و گفت: اتصال راهآهن ایران به افغانستان امسال به اتمام میرسد و بهرهبرداری از آن شروع میشود. وی افزود: هدف اصلی مسیر ریلی جدید اتصال چابهار به شبکه ریلی از طریق زاهدان است. همچنین دیگر هدف این است که بتوانیم با احداث این مسیر بخشی از کریدور شمالی – جنوبی در شرق کشور را تکمیل کنیم. مدیرعامل راهآهن با تأکید بر اینکه با بهرهبرداری از این مسیر ریلی زمینه توسعه اقتصادی منطقه مکران و جنوب شرق کشور که کمتر توسعه یافتهاند فراهم خواهد شد، گفت: از طریق مسیر ریلی چابهار، ترانزیت به کشور افغانستان که تنها مسیر دریایی از این راه خواهد بود، در آینده ترانزیت به کشورهای آسیای میانه را به این شکل انجام خواهیم داد.
صندوقچه اسرار خانواده ترامپ باز میشود
برادرزاده ترامپ فاش کرده «دونالد» از پدرش میترسیده و در کودکی آزار دیده است
ندا آکیش – در سراسر ایالات متحده امریکا اشتیاق و کنجکاوی برای شناخت لایههای پنهان شخصیتی و خانوادگی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا آنقدر زیاد است که علی رغم تمام تلاشهای این خانواده برای جلوگیری از انتشار کتاب مری ترامپ، برادرزاده رئیس جمهور، این کتاب منتشر میشود و حتی دو هفته زودتر از موعد مقرر یعنی در روز 14 جولای در دسترس عموم قرار میگیرد. کتابی که در آن آمده است، رئیس جمهوری امریکا در «کودکی» هدف «آزار» قرار گرفته و بشدت از پدرش میترسیده است.
بهگزارش نیویورک تایمز، پس از آنکه هفته گذشته دادگاهی در نیویورک شکایت خانواده ترامپ برای ممانعت از انتشار کتاب جنجالی«زیاد و ناکافی: چگونه خانواده من خطرناکترین مرد دنیا را ایجاد کرد»، نوشته مری ترامپ، برادرزاده رئیس جمهوری امریکا را رد کرد و حکم به انتشار کتاب داد، سیموناند شوستر، ناشر این کتاب روز دوشنبه بهوقت محلی اعلام کرد، این کتاب که قرار بود در روز 28 جولای منتشر شود به خاطر «اشتیاق و تقاضای بالای مردمی» دو هفته زودتر و در روز 14 جولای (6 روز دیگر) منتشر میشود. مری ترامپ 55 ساله که خود تأیید کرده، منبع اطلاعاتی نیویورک تایمز در گزارش سال گذشته این روزنامه امریکایی از اسناد مالیاتی رئیس جمهوری امریکا بوده، فرزند «فرد جونیور» برادر بزرگتر «دونالد ترامپ» بوده که سال 1981 بر اثر اعتیاد به الکل درگذشت. نیویورک تایمز در این مقاله فاش کرده بود شرکت دونالد ترامپ متحمل ضررهای هنگفتی شده و در طول دهه 1980 مرتکب تخلفات مالیاتی شده است. این مقاله برنده جایزه پولیتزر شده بود.
مری ترامپ، عموی خود، دونالد ترامپ را بهخاطر سهلانگاری در اعتیاد پدرش، در مرگ او مقصر میداند و علاوه بر این وی را متهم کرده پدربزرگش را وادار کرده، در تنظیم وصیتنامهاش خانواده «فرد جونیور» را در نظر نگیرد و بههمراه دیگر عمو و عمههایش ارثیه پدرش را بالا کشیدهاند. شکایت خانواده ترامپ از مری بهخاطر انتشار این کتاب نیز به ماجراهای تقسیم ارث در خانواده پدری دونالد ترامپ برمیگردد. آنها میگویند مری ترامپ در زمان تقسیم ارث توافقنامهای را امضا کرده بوده که بر مبنای آن باید اسرار خانوادگی را حفظ کند. توافقی که مری با انتشار کتاب آن را زیر پا گذاشته است.
تاریخ تاریک مشهورترین خانواده جهان
به گفته ناشر کتاب «زیاد و ناکافی»، «تاریخ تاریک خانواده ترامپ در این کتاب با جزئیات آمده و شرح داده شده است که چگونه دونالد ترامپ به مردی تبدیل شد که اکنون بهداشت جهانی، امنیت اقتصادی جهان و ساختارهای اجتماعی را تهدید میکند.»
این انتشاراتی همچنین عکسی از پشت جلد کتاب منتشر کرد که در آن به قلم مری ترامپ نوشته شده بود: «امروز دونالد خیلی زیاد شبیه به آن چیزی است که در سه سالگیاش بود: ناتوان در رشد و نمو کردن و آموختن، ناتوان در نظم دادن به احساساتش، ناتوان در تعدیل کردن پاسخهایش یا دریافت کردن و تلفیق کردن اطلاعات.» مری ترامپ همچنین در ادامه این نوشته که در پشت جلد کتاب منتشر شده به تربیت شدن ترامپ توسط یک مادر بیمار و یک پدر پرمشغله که «عشق برایش هیچ معنایی نداشت» و «فقط انتظار اطاعت داشت»، اشاره کرده و آورده است: «آزار کودک با دو عبارت «بسیار زیاد» یا «ناکافی» توصیف میشود. در مورد دونالد باید گفت او از محرومیتهایی رنج میبرد که او را برای تمام عمرش ترسانده است. سالیان سال دونالد میترسید که اگر از پدرش درخواست توجه یا محبت کند، پدرش عصبانی شود.»
در بیانیهای که توسط ناشر کتاب به نقل از مری ترامپ منتشر شده هم آمده است: علاوه بر اینکه من بهعنوان دختر پدرم و برادرزاده عمویم دسترسی دست اول به اسرار خانواده ترامپ دارم، بهعنوان یک روانشناس بالینی هم میگویم که دو قید «بسیار زیاد» و «همواره ناکافی» حکایت قدرتمندترین و مشهورترین خانواده جهان است. و من تنها عضو این خانواده هستم که دوست دارم این حکایت را روایت کنم.
مایه شرم
تیم اوبراین، مقاله نویس بلومبرگ پیشتر در مصاحبه با «اماسانبیسی» درباره مضمون کتاب مری ترامپ گفته بود: «فکر میکنم بخش زیادی از زدوبندهای این خانواده، کلاهبرداریهای مالیاتی، جنگ با یکدیگر بر سر پول و مسائلی درباره دونالد ترامپ در این کتاب باشد. از همین رو تمام اعضای خانواده ترامپ برای جلوگیری از انتشار کتاب با هم همفکر هستند. در گذشته همواره اختلاف نظرهای جدی و حتی دشمنیهای زیادی بین اعضای خانواده ترامپ بزرگ (پدر دونالد ترامپ) وجود داشت و دونالد و برادرش رابرت خیلی اوقات با یکدیگر کنار نمیآیند. اما در مورد این کتاب همه آنها با هم متحد شدهاند تا از انتشار آن جلوگیری کنند. فکر میکنم دلیلش این است که مطالب این کتاب مایه شرم همه آنهاست، نه فقط رئیس جمهور.» در این کتاب همچنین خاطراتی از ماریان ترامپ، عمه بزرگ مری ترامپ که روابط خوبی با رئیس جمهوری امریکا ندارد، نقل شده است. در صورتی که کتاب مری ترامپ 6 روز دیگر منتشر شود، این دومین کتاب علیه ترامپ است که در یک ماه اخیر به چاپ رسیده است. اخیراً جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ کتابی منتشر کرد که درباره اتفاقهایی که در اتاق ریاست جمهوری در دوره خدمتش در کاخ سفید رخ داد، است.
ملانیا؛ موضوع سومین کتاب
دیروز سهشنبه هم برخی رسانهها از جمله روزنامه انگلیسی گاردین در گزارشی از اعلام آمادگی استفانی وینستون ولکاف، یکی از مشاوران نزدیک ملانیا ترامپ، بانوی اول امریکا برای چاپ خاطراتش با ملانیا خبر داد و نوشت، این زن 15 سال دوست و مشاور ملانیا بوده و میخواهد یک کتاب جنجالی دراین باره منتشر کند. جالب آنکه ناشر این کتاب جنجالی هم سیموناند شوستر خواهد بود و این کتاب با عنوان «ملانیا و من» در اول سپتامبر به چاپ خواهد رسید.
بــــرش
برخی افشاگری های کتاب <مری ترامپ>
● ترامپ یک قلدر سمی است که تقلب کردن تبدیل به سبک زندگیاش شده... برای پول بیش از هر چیزی ارزش قائل است و اعضای خانواده خود را تحقیر میکند.
● روابط دونالد با پدرم عجیب و مسموم بود. سهلانگاریهای دونالد باعث مرگ پدرم شد. روابط دونالد با پدر خودش هم وحشتناک بود. هنگامی که در دهه 1990 پدربزرگم به آلزایمر مبتلا شد دونالد او را مسخره میکرد و رفتار هولناکی با او داشت.
● ترامپ در 9 سال بیش از 1.2 میلیارد دلار ضرر کرد و در دهه 1980 حسابهای مالیاتی مشکوکی داشت.
● ترامپ در دوران جوانی ارزشها و رفتارهای پیچیدهای از خود بروز میداد. برای او ارزش انسانها کاملاً بستگی به ارزش داراییهایشان داشت. و به هیچ وجه شجاعت پذیرفتن مسئولیت ناکامیهایش را نداشت.
● خانواده ترامپ برای فرارهای مالیاتی چند دههایشان یک شرکت صوری راهاندازی کرده بودند. ترامپ خودش در چند طرح تقلب مالیاتی دست داشت.
● ترامپ بر خلاف ادعاهایش کاملاً روی پای خود نبوده و از کمک پدرش در راهاندازی کسب و کارش بهرهمند بوده است و 413 میلیون دلار از او به ارث برده است.
بهگزارش نیویورک تایمز، پس از آنکه هفته گذشته دادگاهی در نیویورک شکایت خانواده ترامپ برای ممانعت از انتشار کتاب جنجالی«زیاد و ناکافی: چگونه خانواده من خطرناکترین مرد دنیا را ایجاد کرد»، نوشته مری ترامپ، برادرزاده رئیس جمهوری امریکا را رد کرد و حکم به انتشار کتاب داد، سیموناند شوستر، ناشر این کتاب روز دوشنبه بهوقت محلی اعلام کرد، این کتاب که قرار بود در روز 28 جولای منتشر شود به خاطر «اشتیاق و تقاضای بالای مردمی» دو هفته زودتر و در روز 14 جولای (6 روز دیگر) منتشر میشود. مری ترامپ 55 ساله که خود تأیید کرده، منبع اطلاعاتی نیویورک تایمز در گزارش سال گذشته این روزنامه امریکایی از اسناد مالیاتی رئیس جمهوری امریکا بوده، فرزند «فرد جونیور» برادر بزرگتر «دونالد ترامپ» بوده که سال 1981 بر اثر اعتیاد به الکل درگذشت. نیویورک تایمز در این مقاله فاش کرده بود شرکت دونالد ترامپ متحمل ضررهای هنگفتی شده و در طول دهه 1980 مرتکب تخلفات مالیاتی شده است. این مقاله برنده جایزه پولیتزر شده بود.
مری ترامپ، عموی خود، دونالد ترامپ را بهخاطر سهلانگاری در اعتیاد پدرش، در مرگ او مقصر میداند و علاوه بر این وی را متهم کرده پدربزرگش را وادار کرده، در تنظیم وصیتنامهاش خانواده «فرد جونیور» را در نظر نگیرد و بههمراه دیگر عمو و عمههایش ارثیه پدرش را بالا کشیدهاند. شکایت خانواده ترامپ از مری بهخاطر انتشار این کتاب نیز به ماجراهای تقسیم ارث در خانواده پدری دونالد ترامپ برمیگردد. آنها میگویند مری ترامپ در زمان تقسیم ارث توافقنامهای را امضا کرده بوده که بر مبنای آن باید اسرار خانوادگی را حفظ کند. توافقی که مری با انتشار کتاب آن را زیر پا گذاشته است.
تاریخ تاریک مشهورترین خانواده جهان
به گفته ناشر کتاب «زیاد و ناکافی»، «تاریخ تاریک خانواده ترامپ در این کتاب با جزئیات آمده و شرح داده شده است که چگونه دونالد ترامپ به مردی تبدیل شد که اکنون بهداشت جهانی، امنیت اقتصادی جهان و ساختارهای اجتماعی را تهدید میکند.»
این انتشاراتی همچنین عکسی از پشت جلد کتاب منتشر کرد که در آن به قلم مری ترامپ نوشته شده بود: «امروز دونالد خیلی زیاد شبیه به آن چیزی است که در سه سالگیاش بود: ناتوان در رشد و نمو کردن و آموختن، ناتوان در نظم دادن به احساساتش، ناتوان در تعدیل کردن پاسخهایش یا دریافت کردن و تلفیق کردن اطلاعات.» مری ترامپ همچنین در ادامه این نوشته که در پشت جلد کتاب منتشر شده به تربیت شدن ترامپ توسط یک مادر بیمار و یک پدر پرمشغله که «عشق برایش هیچ معنایی نداشت» و «فقط انتظار اطاعت داشت»، اشاره کرده و آورده است: «آزار کودک با دو عبارت «بسیار زیاد» یا «ناکافی» توصیف میشود. در مورد دونالد باید گفت او از محرومیتهایی رنج میبرد که او را برای تمام عمرش ترسانده است. سالیان سال دونالد میترسید که اگر از پدرش درخواست توجه یا محبت کند، پدرش عصبانی شود.»
در بیانیهای که توسط ناشر کتاب به نقل از مری ترامپ منتشر شده هم آمده است: علاوه بر اینکه من بهعنوان دختر پدرم و برادرزاده عمویم دسترسی دست اول به اسرار خانواده ترامپ دارم، بهعنوان یک روانشناس بالینی هم میگویم که دو قید «بسیار زیاد» و «همواره ناکافی» حکایت قدرتمندترین و مشهورترین خانواده جهان است. و من تنها عضو این خانواده هستم که دوست دارم این حکایت را روایت کنم.
مایه شرم
تیم اوبراین، مقاله نویس بلومبرگ پیشتر در مصاحبه با «اماسانبیسی» درباره مضمون کتاب مری ترامپ گفته بود: «فکر میکنم بخش زیادی از زدوبندهای این خانواده، کلاهبرداریهای مالیاتی، جنگ با یکدیگر بر سر پول و مسائلی درباره دونالد ترامپ در این کتاب باشد. از همین رو تمام اعضای خانواده ترامپ برای جلوگیری از انتشار کتاب با هم همفکر هستند. در گذشته همواره اختلاف نظرهای جدی و حتی دشمنیهای زیادی بین اعضای خانواده ترامپ بزرگ (پدر دونالد ترامپ) وجود داشت و دونالد و برادرش رابرت خیلی اوقات با یکدیگر کنار نمیآیند. اما در مورد این کتاب همه آنها با هم متحد شدهاند تا از انتشار آن جلوگیری کنند. فکر میکنم دلیلش این است که مطالب این کتاب مایه شرم همه آنهاست، نه فقط رئیس جمهور.» در این کتاب همچنین خاطراتی از ماریان ترامپ، عمه بزرگ مری ترامپ که روابط خوبی با رئیس جمهوری امریکا ندارد، نقل شده است. در صورتی که کتاب مری ترامپ 6 روز دیگر منتشر شود، این دومین کتاب علیه ترامپ است که در یک ماه اخیر به چاپ رسیده است. اخیراً جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ کتابی منتشر کرد که درباره اتفاقهایی که در اتاق ریاست جمهوری در دوره خدمتش در کاخ سفید رخ داد، است.
ملانیا؛ موضوع سومین کتاب
دیروز سهشنبه هم برخی رسانهها از جمله روزنامه انگلیسی گاردین در گزارشی از اعلام آمادگی استفانی وینستون ولکاف، یکی از مشاوران نزدیک ملانیا ترامپ، بانوی اول امریکا برای چاپ خاطراتش با ملانیا خبر داد و نوشت، این زن 15 سال دوست و مشاور ملانیا بوده و میخواهد یک کتاب جنجالی دراین باره منتشر کند. جالب آنکه ناشر این کتاب جنجالی هم سیموناند شوستر خواهد بود و این کتاب با عنوان «ملانیا و من» در اول سپتامبر به چاپ خواهد رسید.
بــــرش
برخی افشاگری های کتاب <مری ترامپ>
● ترامپ یک قلدر سمی است که تقلب کردن تبدیل به سبک زندگیاش شده... برای پول بیش از هر چیزی ارزش قائل است و اعضای خانواده خود را تحقیر میکند.
● روابط دونالد با پدرم عجیب و مسموم بود. سهلانگاریهای دونالد باعث مرگ پدرم شد. روابط دونالد با پدر خودش هم وحشتناک بود. هنگامی که در دهه 1990 پدربزرگم به آلزایمر مبتلا شد دونالد او را مسخره میکرد و رفتار هولناکی با او داشت.
● ترامپ در 9 سال بیش از 1.2 میلیارد دلار ضرر کرد و در دهه 1980 حسابهای مالیاتی مشکوکی داشت.
● ترامپ در دوران جوانی ارزشها و رفتارهای پیچیدهای از خود بروز میداد. برای او ارزش انسانها کاملاً بستگی به ارزش داراییهایشان داشت. و به هیچ وجه شجاعت پذیرفتن مسئولیت ناکامیهایش را نداشت.
● خانواده ترامپ برای فرارهای مالیاتی چند دههایشان یک شرکت صوری راهاندازی کرده بودند. ترامپ خودش در چند طرح تقلب مالیاتی دست داشت.
● ترامپ بر خلاف ادعاهایش کاملاً روی پای خود نبوده و از کمک پدرش در راهاندازی کسب و کارش بهرهمند بوده است و 413 میلیون دلار از او به ارث برده است.
قائم مقام وزیر آموزش و پرورش از طرحهای آموزشی کشورهای مختلف جهان در مقابله با بحران همه گیری کووید-19 میگوید
زنگ آموزش مجازی در مدارس جهان
همراه با یادداشت هایی از مهدی بهلولی و زهرا علی اکبری
8 و 17
چین؛ همسایه دور
ابراهیم رحیمپور
معاون پیشین آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه
این روزها رابطه ایران و چین در چارچوب آنچه نگاه به شرق خوانده میشود موضوع بحث قوا و جناحهای سیاسی کشور قرار گرفته است. در راستای همین مباحث چرایی اهمیت رابطه تهران و پکن و اقتضائاتی که بر این رابطه حاکم است میتواند قابل توجه باشد. در وهله نخست آنچه خوب است مورد توجه قرار بگیرد مسیری است که چین برای تبدیل شدن به یک قدرت جهانی پیموده. چین دیگر آن کشور مائویی نیست. کشوری که با لباسهای یک شکل و با یک ساختار کمونیستی بسته عمل می کرد و طبیعتاً اگر به همان ترتیب ادامه میداد و در سیاست و اقتصاد خود تحول ایجاد نمی کرد؛ شاید مانند اتحاد جماهیر شوروی دچار فروپاشی میشد.
ناگفته پیدا است که ادامه روند گذشته و وضعیت بد اقتصادی یا کشور را به یک ایزوله شدن شدید می کشاند یا اینکه به نظامیگری میانجامید و در نهایت هزینههای بیش از حد نظامی که آن هم به نوعی سبب فروپاشی میشد. اما تیزهوشی زمامداران این کشور و البته حرکتی که امریکا با نیت خاص خودش به سمت چین داشت، باعث شد که شاهد مسیر جدید این کشور در نظام بینالملل باشیم. از این حیث تحول چین در تاریخ معاصرش درس آموزیهای خاص خود را دارد. حال که ایران می خواهد در شرق و در آسیا با شرکای جدید خود همکاریهای قویتری داشته باشد قاعدتاً باید سابقه و مدل را مطابق با فرهنگ سیاسی و وضعیت خودمان دنبال کنیم. بنابراین حرف اول این است که اگر ما نسبت به تقویت روابط مان با چین تمایل بیشتری پیدا کردهایم بدانیم که این تمایل محصول مسیر و مدلی است که این کشور طی کرده است.
در ادامه باید گفت یکی از نکات مهم و تأثیرگذار در رابطه ایران و چین این است که ما سابقه تاریخی منفی با این کشور نداریم و حتی پس از انقلاب اسلامی به مرور روابط بهتری هم با چین داشتهایم؛ چه پیش از تحول سیاسی و اقتصادی چین و چه پس از آن. باید گفت که ما در حد خودمان در قدرتمند شدن چین هم مؤثر بودیم و هم از قدرت گرفتن آن احساس رضایت و خشنودی کردیم. زیرا با وجود اینکه چین همسایه ما نیست اما قدرت گرفتنش در موازنه بینالمللی میتوانست برای ما نیز سودمند باشد.
ایران به ویژه پس از پایان جنگ تحمیلی شروع به توسعه روابط خود با چین کرد و از فناوریهای این کشور که در آن زمان حد بالایی هم نداشت بهرهمند شد و در ادامه تحریمهایی که علیه ایران وضع شد فضا را برای ورود بیشتر تکنولوژی از چین و استقبال بازار ایران از اجناس چینی فراهم کرد.
پس از آن به وضع موجود روابط دو کشور رسیدهایم. بدیهی است که با هر عینکی بخواهیم به وضع خودمان نگاه کنیم وجود تحریمهای بی سابقه که در طول تاریخ علیه کشور دیگری تحمیل نشده است؛ قابل چشم پوشی نیست. در همین ظرف زمانی شاهد آن هستیم که پکن و واشنگتن نیز در دوره ترامپ دچار مشکلات حاد هستند.
البته در همه این سالها قدرت گرفتن چین و توسعهاش در آسیا، افریقا و حتی در کشورهای اروپایی برای غرب و نه فقط امریکا یا دولت ترامپ نگرانیهایی را ایجاد کرد و همواره در فکر این بودند که چگونه میتوانند چین را نیز مانند آنچه در مورد شوروی سابق اتفاق افتاد مهار کنند. اما چینیها در مقابل با رهبری هوشمندانه وارد تنشهای حاد نشدند و در سیاستهای اقتصاد داخلیشان نیز با کمترین اشتباه عمل کردند.
نکته دیگری که در ارتباط با چین باید مد نظر داشت این است که ارتباط با چین چارچوبی است که در مجموعه نظام و توسط تصمیم سازان سیاست خارجی کشور گرفته شده است قرار دارد و آنچه دولت و دستگاه دیپلماسی به عنوان مجری باید اجرا کنند حرکت در همین چارچوب طراحی شده است تا از آن به عنوان ابزاری برای مقابله با تحریم بسازد.
بنابر این در این وضعیت ما باید از ارتباط با کشورهایی که میتوانند در حکم تنفسگاه اقتصادی و تجاری هستند استفاده کنیم. چنان که اغلب همسایگان پانزده گانه ما چنین حکمی دارند و تحریمهای ترامپ در ارتباط میان ایران و همسایگانش کمتر کارگر است. البته خوب بود اگر ما پیش از تشدید و آغاز دوباره تحریمها حجم بیشتری از مبادلات تجاری و اقتصادیمان را در منطقه تعریف می کردیم و نه خارج از آن . البته این همسایه تا حدود زیادی محصول اتکا اقتصاد ما به نفت است که در گذشته نسبت به تبدیل آن به اقتصاد غیرنفتی تعلل شده است.
بعد از این 15 کشور همسایه باید گفت که چین در این رابطه مانند یک کشور همسایه از جهت رفتار همکاری و اقتصادی عمل میکند. هر چند اقتصاد چین با توجه با وابستگی و پیوستگی که به اقتصاد امریکا دارد قاعدتاً باز هم رعایت میکند و به صورت رسمی اقداماتی نمیکند که شرکتهایش که با غرب و امریکا مراودات بسیار سنگینی دارند آسیب ببینند.
با وجود این محدودیت با توجه به نگاه خودشان و نه صرفاً تلاش ما برای ایران جایگاه ویژه ای را قائل هستند و علاقهمندند که کشور مستقلی مانند ایران تضعیف نشود. اینکه ایران در مجموع منابع نفت و گاز دنیا در مقام اول یا دوم قرار دارد و اقتصاد چین به این منابع انرژی محتاج است سبب میشود که ایران و موقعیت استراتژیکش برای دولتمردان پکن اهمیت داشته باشد.
معاون پیشین آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه
این روزها رابطه ایران و چین در چارچوب آنچه نگاه به شرق خوانده میشود موضوع بحث قوا و جناحهای سیاسی کشور قرار گرفته است. در راستای همین مباحث چرایی اهمیت رابطه تهران و پکن و اقتضائاتی که بر این رابطه حاکم است میتواند قابل توجه باشد. در وهله نخست آنچه خوب است مورد توجه قرار بگیرد مسیری است که چین برای تبدیل شدن به یک قدرت جهانی پیموده. چین دیگر آن کشور مائویی نیست. کشوری که با لباسهای یک شکل و با یک ساختار کمونیستی بسته عمل می کرد و طبیعتاً اگر به همان ترتیب ادامه میداد و در سیاست و اقتصاد خود تحول ایجاد نمی کرد؛ شاید مانند اتحاد جماهیر شوروی دچار فروپاشی میشد.
ناگفته پیدا است که ادامه روند گذشته و وضعیت بد اقتصادی یا کشور را به یک ایزوله شدن شدید می کشاند یا اینکه به نظامیگری میانجامید و در نهایت هزینههای بیش از حد نظامی که آن هم به نوعی سبب فروپاشی میشد. اما تیزهوشی زمامداران این کشور و البته حرکتی که امریکا با نیت خاص خودش به سمت چین داشت، باعث شد که شاهد مسیر جدید این کشور در نظام بینالملل باشیم. از این حیث تحول چین در تاریخ معاصرش درس آموزیهای خاص خود را دارد. حال که ایران می خواهد در شرق و در آسیا با شرکای جدید خود همکاریهای قویتری داشته باشد قاعدتاً باید سابقه و مدل را مطابق با فرهنگ سیاسی و وضعیت خودمان دنبال کنیم. بنابراین حرف اول این است که اگر ما نسبت به تقویت روابط مان با چین تمایل بیشتری پیدا کردهایم بدانیم که این تمایل محصول مسیر و مدلی است که این کشور طی کرده است.
در ادامه باید گفت یکی از نکات مهم و تأثیرگذار در رابطه ایران و چین این است که ما سابقه تاریخی منفی با این کشور نداریم و حتی پس از انقلاب اسلامی به مرور روابط بهتری هم با چین داشتهایم؛ چه پیش از تحول سیاسی و اقتصادی چین و چه پس از آن. باید گفت که ما در حد خودمان در قدرتمند شدن چین هم مؤثر بودیم و هم از قدرت گرفتن آن احساس رضایت و خشنودی کردیم. زیرا با وجود اینکه چین همسایه ما نیست اما قدرت گرفتنش در موازنه بینالمللی میتوانست برای ما نیز سودمند باشد.
ایران به ویژه پس از پایان جنگ تحمیلی شروع به توسعه روابط خود با چین کرد و از فناوریهای این کشور که در آن زمان حد بالایی هم نداشت بهرهمند شد و در ادامه تحریمهایی که علیه ایران وضع شد فضا را برای ورود بیشتر تکنولوژی از چین و استقبال بازار ایران از اجناس چینی فراهم کرد.
پس از آن به وضع موجود روابط دو کشور رسیدهایم. بدیهی است که با هر عینکی بخواهیم به وضع خودمان نگاه کنیم وجود تحریمهای بی سابقه که در طول تاریخ علیه کشور دیگری تحمیل نشده است؛ قابل چشم پوشی نیست. در همین ظرف زمانی شاهد آن هستیم که پکن و واشنگتن نیز در دوره ترامپ دچار مشکلات حاد هستند.
البته در همه این سالها قدرت گرفتن چین و توسعهاش در آسیا، افریقا و حتی در کشورهای اروپایی برای غرب و نه فقط امریکا یا دولت ترامپ نگرانیهایی را ایجاد کرد و همواره در فکر این بودند که چگونه میتوانند چین را نیز مانند آنچه در مورد شوروی سابق اتفاق افتاد مهار کنند. اما چینیها در مقابل با رهبری هوشمندانه وارد تنشهای حاد نشدند و در سیاستهای اقتصاد داخلیشان نیز با کمترین اشتباه عمل کردند.
نکته دیگری که در ارتباط با چین باید مد نظر داشت این است که ارتباط با چین چارچوبی است که در مجموعه نظام و توسط تصمیم سازان سیاست خارجی کشور گرفته شده است قرار دارد و آنچه دولت و دستگاه دیپلماسی به عنوان مجری باید اجرا کنند حرکت در همین چارچوب طراحی شده است تا از آن به عنوان ابزاری برای مقابله با تحریم بسازد.
بنابر این در این وضعیت ما باید از ارتباط با کشورهایی که میتوانند در حکم تنفسگاه اقتصادی و تجاری هستند استفاده کنیم. چنان که اغلب همسایگان پانزده گانه ما چنین حکمی دارند و تحریمهای ترامپ در ارتباط میان ایران و همسایگانش کمتر کارگر است. البته خوب بود اگر ما پیش از تشدید و آغاز دوباره تحریمها حجم بیشتری از مبادلات تجاری و اقتصادیمان را در منطقه تعریف می کردیم و نه خارج از آن . البته این همسایه تا حدود زیادی محصول اتکا اقتصاد ما به نفت است که در گذشته نسبت به تبدیل آن به اقتصاد غیرنفتی تعلل شده است.
بعد از این 15 کشور همسایه باید گفت که چین در این رابطه مانند یک کشور همسایه از جهت رفتار همکاری و اقتصادی عمل میکند. هر چند اقتصاد چین با توجه با وابستگی و پیوستگی که به اقتصاد امریکا دارد قاعدتاً باز هم رعایت میکند و به صورت رسمی اقداماتی نمیکند که شرکتهایش که با غرب و امریکا مراودات بسیار سنگینی دارند آسیب ببینند.
با وجود این محدودیت با توجه به نگاه خودشان و نه صرفاً تلاش ما برای ایران جایگاه ویژه ای را قائل هستند و علاقهمندند که کشور مستقلی مانند ایران تضعیف نشود. اینکه ایران در مجموع منابع نفت و گاز دنیا در مقام اول یا دوم قرار دارد و اقتصاد چین به این منابع انرژی محتاج است سبب میشود که ایران و موقعیت استراتژیکش برای دولتمردان پکن اهمیت داشته باشد.
قطع انتقال زنجیره بیماری کرونا با مشارکت مردم
مسعود مردانی
متخصص بیماری های عفونی و عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا
یکی از دلایل قرمز شدن وضعیت استانها و افزایش آمار مرگ و میر بر اثر ویروس کرونا به خاطر وجود تعطیلات آخر هفته و آغاز فصل تابستان و مسافرتهای بیرویه مردم است. البته در کنار مسافرتهای غیرضروری، رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی در جامعه، استفاده نکردن از ماسک توسط بسیاری از شهروندان و رعایت نکردن فاصله اجتماعی، سبب شد که آمار فوت شدگان ناشی از بیماری کرونا، از مرز 200 نفرعبور کند. البته در برخی از استانها مانند استانهای شمالی و اصفهان بشدت زنجیره انتقال افزایش پیدا کرد و آمار مبتلایان بالا رفت. در نتیجه این بیتوجهیها، موارد بستری و تعداد بیماران بدحال بیشتر شده، به طوری که متأسفانه گزارشها نشان میدهد از دو بیمار بستری در آیسییو، یک نفر فوت میکند. هرچند نمیتوان همه مشکلات واشتباهات را به گردن مردم انداخت و تنها آنها را مقصر دانست.
چرا که برخی بازگشاییها زودهنگام بودند. مثلاً میشد بازگشایی کلاسهای موسیقی، زبانهای خارجی یا حتی مهدکودکها را به تاریخی دیگر موکول کنیم ؟ همه موارد مذکور سبب شد، ویروس کرونا اپیدمی پیدا کرده و وضعیت وخیمتر و بدتر شود. با این همه، هنوز وارد پیک دوم بیماری کرونا نشدهایم، زیرا در برخی از استانها مانند استان همدان در ابتدای بیماری و در اوایل پیک هستیم. از طرفی 20 استان کشور همچون، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، اصفهان، قسمتهایی از استان تهران مانند شهر تهران، خوزستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، ایلام و کرمانشاه در وضعیت قرمز قرار دارند یا در وضع هشدار هستند.
در کل تعداد استانهایی که در وضعیت قرمز یا در وضعیت هشدار هستند از دیگر استانها بیشتر است. به اعتقاد من، باید دوباره در بازگشاییها تجدید نظر شود و مردم شدیداً از رفتن به سفرهای غیر ضروری خودداری کنند. در این روزها تا اطلاع ثانوی، برگزاری مراسم عروسی و عزا و هر نوع دورهمی باید مطلقاً ممنوع باشد. ماسک زدن در همه مجامع باید اجباری شود و مردم خود را ملزم به استفاده از ماسک کنند. در کنار این هشدارها و توصیهها لازم است برای مهار هرچه سریعتر بیماری، تمامی استانداران هم با قوت و قدرت به مسأله ورود کنند. چرا که مؤثرترین کار ممکن این است استانهایی که در مرحله هشدار یا قرمز قرار دارند، ورود مسافران تابستانی را ممنوع کنند.
آنها باید با تبعیت از برنامهها و تصمیمات ستاد ملی کرونا و همچنین اجرای کامل دستور العملها و پروتکلهای بهداشتی از انتقال زنجیره بیماری جلوگیری کنند البته مردم هم باید در مقابله با این بیماری همکاری و مشارکت لازم را در مهار کرونا داشته باشند.
متخصص بیماری های عفونی و عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا
یکی از دلایل قرمز شدن وضعیت استانها و افزایش آمار مرگ و میر بر اثر ویروس کرونا به خاطر وجود تعطیلات آخر هفته و آغاز فصل تابستان و مسافرتهای بیرویه مردم است. البته در کنار مسافرتهای غیرضروری، رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی در جامعه، استفاده نکردن از ماسک توسط بسیاری از شهروندان و رعایت نکردن فاصله اجتماعی، سبب شد که آمار فوت شدگان ناشی از بیماری کرونا، از مرز 200 نفرعبور کند. البته در برخی از استانها مانند استانهای شمالی و اصفهان بشدت زنجیره انتقال افزایش پیدا کرد و آمار مبتلایان بالا رفت. در نتیجه این بیتوجهیها، موارد بستری و تعداد بیماران بدحال بیشتر شده، به طوری که متأسفانه گزارشها نشان میدهد از دو بیمار بستری در آیسییو، یک نفر فوت میکند. هرچند نمیتوان همه مشکلات واشتباهات را به گردن مردم انداخت و تنها آنها را مقصر دانست.
چرا که برخی بازگشاییها زودهنگام بودند. مثلاً میشد بازگشایی کلاسهای موسیقی، زبانهای خارجی یا حتی مهدکودکها را به تاریخی دیگر موکول کنیم ؟ همه موارد مذکور سبب شد، ویروس کرونا اپیدمی پیدا کرده و وضعیت وخیمتر و بدتر شود. با این همه، هنوز وارد پیک دوم بیماری کرونا نشدهایم، زیرا در برخی از استانها مانند استان همدان در ابتدای بیماری و در اوایل پیک هستیم. از طرفی 20 استان کشور همچون، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، اصفهان، قسمتهایی از استان تهران مانند شهر تهران، خوزستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، ایلام و کرمانشاه در وضعیت قرمز قرار دارند یا در وضع هشدار هستند.
در کل تعداد استانهایی که در وضعیت قرمز یا در وضعیت هشدار هستند از دیگر استانها بیشتر است. به اعتقاد من، باید دوباره در بازگشاییها تجدید نظر شود و مردم شدیداً از رفتن به سفرهای غیر ضروری خودداری کنند. در این روزها تا اطلاع ثانوی، برگزاری مراسم عروسی و عزا و هر نوع دورهمی باید مطلقاً ممنوع باشد. ماسک زدن در همه مجامع باید اجباری شود و مردم خود را ملزم به استفاده از ماسک کنند. در کنار این هشدارها و توصیهها لازم است برای مهار هرچه سریعتر بیماری، تمامی استانداران هم با قوت و قدرت به مسأله ورود کنند. چرا که مؤثرترین کار ممکن این است استانهایی که در مرحله هشدار یا قرمز قرار دارند، ورود مسافران تابستانی را ممنوع کنند.
آنها باید با تبعیت از برنامهها و تصمیمات ستاد ملی کرونا و همچنین اجرای کامل دستور العملها و پروتکلهای بهداشتی از انتقال زنجیره بیماری جلوگیری کنند البته مردم هم باید در مقابله با این بیماری همکاری و مشارکت لازم را در مهار کرونا داشته باشند.
برای یک هدف مشترک کنار هم میایستیم
نرگس آبیار
نویسنده و کارگردان
ویروس کرونا خواسته نه، اما ناخواسته بر بشر امروز نازل شد. بلایی که علاوه بر همه ناملایمات، خشونتها، دردها و نیستیها به ما یادآور کرد ما انسانها موجودات ضعیفی هستیم که جز پروردگار پناهی نداریم.
اما واقعیت این است که مسیر رهایی از وضعیت کنونی درک موقعیت، تفکر و تعقل برای پیدا کردن بهترین راه نجات از زنجیر ناپیدایی است که بر وجود هر یک از ما پیچیده است؛ راهی که دیر یا زود به سعادت انسان ختم میشود.
بیتردید در این مسیر نگاه مسئولانه و تلاش برای تأمین سلامت فردی و اجتماعی هریک از ما جز در درک مفهوم و معنای مسئولیت اجتماعی نیست. چراکه در موقعیتی قرار گرفتهایم که وظیفه داریم به دور از همه بایدها و نبایدها و بدون هیچ قضاوتی استوارتر از گذشته کنار هم بایستیم و برای زنده ماندن و زندگی کردن همراه و همیار هم باشیم.
به این ترتیب مسئولیت اجتماعی بر هر یک از ما حکم میکند با رعایت مراقبتهای فردی از یکدیگر محافظت کنیم تا بتوانیم بار دیگر دنیای بدون کرونا را زندگی کنیم و رنگینکمان در کنار هم بودن را درخشانتر از همیشه به نظاره بنشینیم.
ما امروز نیاز داریم محکمتر از همیشه برای رسیدن به هدف مشترک کنار هم بایستیم. بله سخت است در گرمای تابستان با ماسک زندگی کنیم اما سختتر زمانی است که غفلت کنیم و حسرت با هم بودنها را یک عمر بر دل خود بگذاریم.
همه ما میدانیم شرایط امروز پایدار نیست و با رعایت پروتکلهای بهداشتی میتوانیم در مسیر سلامت یکدیگر مسئولانه قدم برداریم.
نویسنده و کارگردان
ویروس کرونا خواسته نه، اما ناخواسته بر بشر امروز نازل شد. بلایی که علاوه بر همه ناملایمات، خشونتها، دردها و نیستیها به ما یادآور کرد ما انسانها موجودات ضعیفی هستیم که جز پروردگار پناهی نداریم.
اما واقعیت این است که مسیر رهایی از وضعیت کنونی درک موقعیت، تفکر و تعقل برای پیدا کردن بهترین راه نجات از زنجیر ناپیدایی است که بر وجود هر یک از ما پیچیده است؛ راهی که دیر یا زود به سعادت انسان ختم میشود.
بیتردید در این مسیر نگاه مسئولانه و تلاش برای تأمین سلامت فردی و اجتماعی هریک از ما جز در درک مفهوم و معنای مسئولیت اجتماعی نیست. چراکه در موقعیتی قرار گرفتهایم که وظیفه داریم به دور از همه بایدها و نبایدها و بدون هیچ قضاوتی استوارتر از گذشته کنار هم بایستیم و برای زنده ماندن و زندگی کردن همراه و همیار هم باشیم.
به این ترتیب مسئولیت اجتماعی بر هر یک از ما حکم میکند با رعایت مراقبتهای فردی از یکدیگر محافظت کنیم تا بتوانیم بار دیگر دنیای بدون کرونا را زندگی کنیم و رنگینکمان در کنار هم بودن را درخشانتر از همیشه به نظاره بنشینیم.
ما امروز نیاز داریم محکمتر از همیشه برای رسیدن به هدف مشترک کنار هم بایستیم. بله سخت است در گرمای تابستان با ماسک زندگی کنیم اما سختتر زمانی است که غفلت کنیم و حسرت با هم بودنها را یک عمر بر دل خود بگذاریم.
همه ما میدانیم شرایط امروز پایدار نیست و با رعایت پروتکلهای بهداشتی میتوانیم در مسیر سلامت یکدیگر مسئولانه قدم برداریم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
ترور سردار سلیمانی غیرقانونی و نقض منشور ملل متحد بود
-
جنگ علیه کرونا با ماسک
-
کنترل هیجان در بورس
-
نویسندگانی فراتر از مرزهای جغرافیایی
-
بدون استقراض تعهدات دولت ایفا شد
-
هیچ چیز مخفی وجود ندارد
-
7 میلیون تن ظرفیت ترانزیت راهآهن زاهدان-چابهار
-
صندوقچه اسرار خانواده ترامپ باز میشود
-
زنگ آموزش مجازی در مدارس جهان
-
چین؛ همسایه دور
-
قطع انتقال زنجیره بیماری کرونا با مشارکت مردم
-
برای یک هدف مشترک کنار هم میایستیم
اخبارایران آنلاین