ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قائم مقام وزیر آموزش و پرورش از طرحهای آموزشی کشورهای مختلف جهان در مقابله با بحران همه گیری کووید-19 میگوید
زنگ آموزش مجازی در مدارس جهان
مهلا صالحی
با شیوع ویروس کرونا نظام آموزشی جهان نیز با چالشها و تغییرات بسیاری مواجه شد. به طوری که در بیشتر کشورها مسئولان آموزشی کلاسهای حضوری را تعطیل کردند و کلاسهای آنلاین را برای اجرای اهداف آموزشی جایگزین کردند. در ایران هم این تجربه با ایجاد شبکه شاد در بین دانشآموزان اجرایی شد. غلامرضا کریمی، قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در امور بینالملل درباره تجربههای دیگر کشورها برای مقابله با کووید 19 در جهت برقراری نظام آموزشی میگوید و براین باوراست که شواهد نشان میدهد در آینده نزدیک نظام آموزشی جهان باید با کرونا کنار آید و به سمت مجازی شدن پیش رود.
در این چند ماه واکنش کشورهای مختلف جهان در قبال شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس و خانهنشین شدن اکثر دانشآموزان و معلمان چگونه بود؟
روشها و رویکردهای کشورها نسبت به تعطیلی مدارس متناسب با اقتضائات و شرایط آنها متفاوت بود. اما به طور کلی همه کشورها با توجه به زمان اندک موجود و افزایش نگرانی بابت از دست رفتن زمان آموزش و آسیب پذیری فرآیند آموزش، بلافاصله آموزش مجازی را جایگزین آموزشهای حضوری کردند. واکنش برخی از کشورها آموزشهای تلویزیونی و طراحی پلتفرمهای متمرکز و ملی بود و برخی از کشورها به صورت غیر متمرکز عمل کردند به طوری که مدارس و مراکز آموزشی هر کدام با استفاده از پیامرسانها و شبکههای تعاملی، تدابیر خاص و ویژهای برای جلوگیری از توقف آموزش در مدرسه خود ارائه کردند. اما در کشورهایی مثل ما پس از تثبیت بحران شیوههای آموزش متمرکز مانند آموزشهای تلویزیونی و شبکه آموزشی شاد مورد استفاده قرار گرفت. در این دوره استفاده از پلتفرمهای محبوب و دارای قابلیت، اوج گرفت و مدارس و معلمان با استفاده از آنها آموزشها را هدایت کردند. تقریباً در هیچ کجای دنیا آموزش متوقف نشد اما ارائه آموزشها هم کیفیت یکسانی نداشت و نوع و میزان پایش آن متغیر بود. تقریباً میشود گفت این زمان زمانِ طلایی محبوبیت پیام رسانها و پلتفرمها بود که پیش بینی میشود بعدها نیز به طور منظم از آنها استفاده شود.
در خلال بحران کرونا وضعیت عدالت آموزشی در کشورهای مختلف جهان چگونه تحقق پیدا کرده و آموزشهای تلویزیونی در این خصوص تا چه حد مؤثر بودند؟
تحقق عدالت آموزشی و ایجاد زمینه دسترسی تمام دانشآموزان به خدمات آموزشی از راه دور یکی از چالشهای بزرگ نظامهای آموزشی کشورهای جهان بوده و هست به گونهای که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی کشورهای توسعه یافته نظیر امریکا، انگلستان، ایتالیا و غیره بخش قابل توجهی از دانشآموزان از اینترنت، ابزارهای دیجیتالی مناسب یا مهارتهای رایانهای بی بهره بودند به طوری که در اروپا 14 درصد از خانوارها به اینترنت و 22 درصد به رایانه دسترسی نداشتند و حتی دولت ایتالیا مجبور به تخصیص بودجه اضطراری 70 میلیون یورویی برای جبران بخشی از این کاستیها شد. به طور کلی 706 میلیون دانش آموز در سرتاسر جهان از دسترسی مناسب به اینترنت محروم بوده و 56 میلیون دانش آموز به دلیل زندگی در مناطق دوردست تحت پوشش شبکههای موبایلی قرار نداشتند.
در واکنش به این کمبودها، یکی از راهکارهای پیش روی کشورها استفاده از شبکههای تلویزیونی برای جبران کاستیهای حاصل از عدم ارائه آموزشهای حضوری و نیز عدم دسترسی به شبکههای اینترنتی و مجازی بود. با این راهکارکودکان و اولیا در مناطق دوردست که اینترنت یا ابزار دیجیتالی مناسب برای دریافت برنامههای مجازی را نداشتند، توانستند برنامههای آموزشی را از طریق رادیو و تلویزیون که در همه جای دنیا مقرون به صرفهتر، فراگیرتر و سهلالوصولتر بود، دریافت کنند. البته آموزشهای تلویزیونی هم با چالشهایی از جمله تعاملی نبودن این نوع آموزشها مواجه بود. ضمن اینکه در این روش، تهیه محتوای مناسب هم مسأله دیگری بود که عمدتاً چون به صورت متمرکز صورت میگرفت، کشورها سعی کردند بهترین معلمها را با بهترین محتوا انتخاب کنند تا در ضبط برنامههای آموزشی کمک کنند. مثلاً گرجستان 20 نفر معلم مجرب را انتخاب کردند تا برای مقاطع مختلف تحصیلی برنامههای 20 دقیقهای ضبط کنند. همچنین کشورهایی مانند ما «مدرسه تلویزیونی» ایجاد کردند و آموزشها را با زبان اشاره برای دانش آموزان با نیازهای خاص ارائه کردند. طبق گزارش سازمان یونسکو، تقریباً اکثر کشورها امکان پخش آموزش رادیو و تلویزیونی را ایجاد کرده یا درصدد افزایش تعداد فراگیران تحت پوشش این رسانهها برآمدند. به طوریکه کشورهای آفریقایی به دلیل نداشتن دسترسی به اینترنت باکیفیت، قریب به 70 درصد از آموزشهای خود را در ایام تعطیلی مدارس از طریق رادیو و بعد تلویزیون انجام دادند این در حالی است که در کشورهای اروپایی و امریکایی کمتر از رادیو و بیشتر از تلویزیون استفاده میکنند. در استرالیا یک ویژگی از قبل مرسوم بوده است و آن این که در کلاس درس زمانی را برای نمایش برنامههای آموزشی تلویزیونی به عنوان مکمل تدریس در نظر میگیرند که البته در زمان بحران کرونا از این قابلیت بیشتر استفاده میشود.
آیا آموزشهای برخط و مجازی در کشورهای مختلف در دوران شیوع کرونا وجود داشت ؟
در این مورد بسیاری کشورها از جمله روسیه، امریکا، ژاپن و کره جنوبی از قبل بسترهای خوبی داشتند و با توجه به شرایط، از امکانات موجود بهره گرفتند و آموزشهای برخط همزمان، غیر همزمان و باز را شروع کردند. اما در اکثر کشورهای دنیا آموزشها عمدتاً به صورت چهره به چهره انجام میشد و سیاستگذاران آموزشی کمتر احساس نیاز به آموزشهای مجازی را کرده بودند. اما بحران کرونا به عنوان یک شرایط اضطراری کشورها را مجبور کرد که به آموزشهای مجازی روی آورند.
در اکثر کشورهای دنیا پشتیبانیهای خوبی از آموزشهای برخط صورت گرفت و در اولین گام زمینه همکاری میان وزارتخانههای آموزش و پرورش و ارتباطات ICT برقرار شد و پهنای باند برای دریافت اینترنت افزایش یافت و بیشتر خدمات به صورت رایگان ارائه شد. در این زمینه کره جنوبی یکی از نمونههای موفق بود که در ابتدای دوره شیوع کرونا و پس از اعلام بازگشایی مدارس به صورت آنلاین، وزرای آموزش و پرورش و فناوری اطلاعات و ارتباطات با همکاری سه شرکت مطرح مخابراتی کرهای، زمینه بسیار خوبی را برای آموزشهای آنلاین ایجاد کردند. در هر حال، بیشتر کشورها فرصت تعطیلی مدارس را گامی برای توسعه «آینده آموزشهای الکترونیکی» دانستند و تمام تلاش خود را برای تقویت این وضعیت انجام دادند که البته این تلاشها با توجه به نامشخص بودن وضعیت سال تحصیلی آینده همچنان ادامه دارد.
درخصوص این پلتفرمها و میزان استفاده از آنها در کشورهای مختلف جهان توضیح بیشتری ارائه کنید.
این آموزشها جایگزین کاملی برای آموزشهای حضوری در مدرسه نخواهد بود و با توجه به مقتضیات هر کشور، تفاوتهایی در این روشها دیده میشود. برخی ازکشورها مانند روسیه، اتریش، نیوزیلند، مصر، عربستان، مالزی، ژاپن، بلژیک، برزیل، مکزیک، هندوستان، مراکش، الجزایر هر کدام پلتفرم، نرم افزار و سایت را به صورت ملی طراحی کرده و از آموزشهای تلویزیونی به عنوان مکمل بهره بردند. در برخی کشورها هم از پلتفرمها و سیستمهای مدیریت یادگیری دیجیتال موجود بینالمللی نظیر zoom, Google classroom, Moodle, Ted, Adobe Connect, khan Academi, Blackboard, Edmodo, ClassDojo, Schoology و غیره استفاده کردند.
چند ماه پس از شیوع کرونا تعدادی از کشورها درصدد بازگشایی مدارس برآمدند. روند این اقدامات در کشورهای مختلف چگونه بود و واکنش مردم به اینگونه تصمیمات چه بود؟
بازگشایی مدارس تابعی از تصمیمات رهبران کشورها در جهت عادیسازی امور و شروع به کار مشاغل مختلف و بازشدن فضای کسب و کار به منظور جلوگیری از تعطیلی بیشتر صنایع و مشاغل خدماتی بود. در تمام کشورهای دنیا بازگشایی مدارس با فروکش کردن تدریجی میزان ابتلا به کرونا و افزایش تجربه مواجهه با تبعات این بیماری با مجوز مسئولان بهداشتی صورت گرفت. برخی از مقامات بهداشتی به استناد نتایج مختلف تحقیقات درباره نقش کودکان در شیوع بیماری نو پدید کووید -19، سیاست بازگشایی مدارس را توصیه میکردند و همانطور که میدانید به دلیل ناشناخته بودن این بیماری، هر روز شاهد تحقیقات جدید با نتایج متفاوت درباره نقش کودکان در شیوع این بیماری هستیم و هنوز در خصوص ناقل و خطرساز بودن کودکان شک و تردید وجود دارد حتی در برخی از کشورها نظیر امریکا، ارزیابی میزان خطر کرونا برای کودکان و نوجوانان به موضوع بحثهای داغ و غالباً سیاسی در بین مقامها و چهرههای سیاسی تبدیل شده است.
بعد از تعطیلی طولانی مدت مدارس، توافق جهانی برای بازگشایی مدارس شکل گرفت و از آسیب توقف آموزش و یادگیری بسیار سخن گفته شد. همچنین انزوا و بیم از آسیبهای رفتاری و بهداشت روانی کودکان نیز بر نگرانیها افزود. در شرایط جدید، دولتها نتوانستند رویکرد مشترک و سازگاری را اتخاذ کنند لذا بازگشایی مدارس نزدیک به 80 کشور انجام شد اما شرایط هیچ کدام از مدارس بازگشایی شده به حالت عادی قبل از شیوع کرونا برنگشت. ضمن اینکه بلافاصله تمامی کشورها اعلام کردند که در صورت مشاهده موارد ابتلا به بیماری، تعطیلی مدارس را از سر خواهند گرفت. اگرچه روند بازگشایی مدارس تدریجی بود ولی سیاست کلی در اغلب کشورهای درگیر به سمت بازگشایی مدارس تنظیم شد برخی به صورت متمرکز و برخی هم به صورت محلی عمل کردند. کشورهای اروپایی بیشتر از دیگر کشورها تمایل به بازگشایی داشتند و استدلال و پیشفرض آنها، تأثیر اندک تعطیلی مدارس در مهار شیوع ویروس کرونا بود.
کشورهای شمال اروپا و منطقه اسکاندیناوی نظیر دانمارک، هلند، سوئد و نروژ بازگشایی سریع و از سرگیری فعالیتهای مدارس را در دستور کار خود قرار دادند و کشورهای مرکزی اروپا، مانند آلمان، چک، اسپانیا، پرتغال و اتریش، رویکرد محتاطانهتری اختیار کرده و متناسب با نوسان تعداد مبتلایان، تصمیماتی را اتخاذ کردند. در مناطق شرق و یا جنوب اروپا، نیز کمابیش همین وضعیت مشاهده شد. کیفیت بازگشایی مدارس در کشورها متفاوت بود به طوری که برخی از پایههای پایین تر و برخی از پایههای آخر شروع کردند. مثلاً در بلژیک اولویت با دانش آموزان پایه آخر ابتدایی و پایه آخر متوسطه بود. در فرانسه اولویت ورود به مدرسه با دانش آموزان 5 تا 6 ساله و دانش آموزان 10 ساله اعلام شد. آلمان و هلند از پایههای پایین تر شروع کردند و دولت سوئیس که معتقد بود کودکان تا 10 سالگی در معرض خطر ویروس نیستند و وزارت بهداشت این کشور نقش کودکان را در شیوع بیماری «بسیار نامشخص» اعلام کرد و بازگشایی را از این گروه سنی شروع کرد. در کشور ایرلند سیاست بر این قرار گرفت که مدارس تا سپتامبر بسته باشند و همچنین در بیشتر ایالتهای امریکا و کشورهای منطقه نظیر کویت و امارات مدارس تا پایان سال تحصیلی تعطیل اعلام شدند و مقرر شد ارزشیابی پایانی توسط معلمان کلاسها انجام شود. اما دانمارک اولین کشور اروپایی بود که مدارس را در تاریخ 27 فروردین برای دوره ابتدایی بازگشایی کرد. دستورالعملهای دقیقی تدوین کرد، کلاسها را با تراکم 5 یا 6 نفر با معلم مجزا برای هر کلاس دایر نمود و حتی بیشتر کلاسها را در فضای باز برگزار کرد. همچنین دو بار در روز کل کلاسها و تجهیزات آموزشی را ضد عفونی و پروتکلها را بخوبی رعایت کرد. در این میان، سیاست امریکا برای بازگشایی مدارس به دلیل شیوع گسترده کرونا، سیاستی مغایر با دیگر کشورها بود به طوری که اعلام کرد تصمیم به بازگشایی مدارس تا پایان سال تحصیلی ندارد و حتی اعلام کرد که آغاز سال تحصیلی جدید در سپتامبر هنوز مشخص نیست.
واکنش افکار عمومی و اولیای دانش آموزان در برابر این بازگشاییها چگونه بود؟
تصمیم به بازگشایی مدارس در اغلب موارد با مخالفتها و انتقادات خانوادهها، کارشناسان و احزاب سیاسی مواجه شد. مثلاً در کشور فنلاند علی رغم هشدارهای انجمنهای معلمان، مدارس فنلاند روز پنجشنبه 25 اردیبهشت پس از 8 هفته تعطیلی، برای دانش آموزان ابتدایی بازگشایی شد. این اقدام موجی از نارضایتی را از سوی والدین و معلمان به همراه داشت چرا که تنها دو هفته تا پایان سال باقی بود و معلمان تا این تاریخ آموزشها را از راه دور ادامه داده بودند. مردم در فنلاند به سیاست اتخاذ شده توسط دولت معترض شدند و آن را یک عقب گرد در سایه تکذیب و رو آوردن به سیاست «ایمنی جمعی یا گلهای» دانستند. اما دولت فنلاند گفت این تصمیم را با مجوز مرکز بهداشت فنلاند گرفته که معتقد است کودکان نقش کمی در شیوع کرونا دارند. یا در دانمارک با اینکه شرایط خوبی برای بازگشایی ایجاد کردند اما والدین و بسیاری از دانمارکیها با این تصمیم مخالفت کردند و تصمیم دولت را تنها برای تقویت اقتصاد کشور دانستند و حتی اعلام کردند در صورت شروع موج دوم شیوع بیماری، کودکان را در خانه نگه خواهند داشت و اجازه نخواهند داد به مدرسه بروند. به طور کل در کشورهای اروپایی، اقدامات مناسب و مؤثری در اقناع افکار عمومی و جلب رضایت و اطمینان والدین جهت بازگشایی مدارس صورت نگرفت و مخالفت اولیا جهت حضور فرزندانشان در مدرسه، به یکی از معضلات بزرگ نظامهای آموزشی اروپایی مبدّل شد. در سایر کشورهای جهان هم با شدت و ضعف همین واکنشها صورت گرفت. به عنوان نمونه علیرغم بازگشایی مدارس در ایران در 27 اردیبهشت آن هم برای رفع اشکال دانش آموزان، میزان استقبال بسیار پایین و در حد 10 الی 12 درصد در روز اول و در روزهای بعدی میزان حضور دانش آموزان بسیار محدود شد و بنابراین خانوادهها از این تصمیم استقبال نکردند البته برای حضور دانش آموزان اجباری هم در کار نبود.
با توجه به پایان سال تحصیلی و آغاز تعطیلات تابستانی، کشورهای مختلف چگونه آزمونهای پایانی سال را انجام دادند و بطور کلی کشورها سال تحصیلی را چگونه پایان دادند؟
اکثر کشورهای جهان بخشی از امتحانات پایانی را لغو کردند. برخی کشورها آزمونهای جایگزین خانگی یا آنلاین را معرفی کردند، تعداد کمتری کلاً آزمونها را لغو کرده اند. درعمده کشورها مجوز لغو آزمونها داده شده و معلمان بر اساس عملکرد فضای مجازی و عملکرد طول سال دانش آموزان نمرات را اعلام کردند. امریکا تأکید کرد که باید در دانش آموزان حس خوب اتمام سال تحصیلی ایجاد شود لذا همه آزمونهای حضوری را لغو کرد. عراق بودجه بندی کتاب ها را تغییر داد تا بتواند سال تحصیلی را به پایان برساند. ایران فقط برای پایههای نهم و دوازدهم آزمون حضوری برگزار کرد. کره جنوبی فقط برای دانش آموزان پایه آخر دبیرستان که امسال آزمون ورودی دانشگاه را داشتند آزمون حضوری برگزار کرد. بنابراین شرایط پایان سال تحصیلی و برگزاری آزمونها در کشورهای جهان، متفاوت بود.
با توجه به فعال بودن ویروس کرونا در جهان، سال آینده تحصیلی چه سناریوهایی پیش روی نظامهای آموزشی دنیا قرار دارد؟
گرچه در شرایط کنونی، هنوز تصمیمگیری درباره نوع تشکیل کلاسها در سال آینده زود است، اما سناریوهای موجود از سه حالت خارج نیست. برگزاری کلاسهای کاملاً حضوری در صورت وضعیت سفید و برگزاری کلاسها به صورت کاملاً غیر حضوری و مجازی در صورت وضعیت قرمز و ترکیبی از این دو حالت با حضور تعداد کمتری از دانش آموزان در محوطه مدرسه در صورت وضعیت زرد متصور است که در صورت انتخاب هر کدام از این سناریوها نکته اصلی توجه ویژه به آموزش از راه دور است چرا که اولاً الگوی شیوع بیماری نشان میدهد در پاییز امسال حتماً این بیماری با ما خواهد بود اگرچه ممکن است در نواحی مختلف شدت و سرعت متفاوتی داشته باشد و دوم اینکه به دلیل خطر بالای ابتلا به بیماری تمایل خانوادهها، معلمان و دانش آموزان به سمت ارائه آموزشها به صورت مجازی است و این احتمال وجود دارد که خانوادهها از فرستادن فرزندان به مدارس جلوگیری کنند.
با شیوع ویروس کرونا نظام آموزشی جهان نیز با چالشها و تغییرات بسیاری مواجه شد. به طوری که در بیشتر کشورها مسئولان آموزشی کلاسهای حضوری را تعطیل کردند و کلاسهای آنلاین را برای اجرای اهداف آموزشی جایگزین کردند. در ایران هم این تجربه با ایجاد شبکه شاد در بین دانشآموزان اجرایی شد. غلامرضا کریمی، قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در امور بینالملل درباره تجربههای دیگر کشورها برای مقابله با کووید 19 در جهت برقراری نظام آموزشی میگوید و براین باوراست که شواهد نشان میدهد در آینده نزدیک نظام آموزشی جهان باید با کرونا کنار آید و به سمت مجازی شدن پیش رود.
در این چند ماه واکنش کشورهای مختلف جهان در قبال شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس و خانهنشین شدن اکثر دانشآموزان و معلمان چگونه بود؟
روشها و رویکردهای کشورها نسبت به تعطیلی مدارس متناسب با اقتضائات و شرایط آنها متفاوت بود. اما به طور کلی همه کشورها با توجه به زمان اندک موجود و افزایش نگرانی بابت از دست رفتن زمان آموزش و آسیب پذیری فرآیند آموزش، بلافاصله آموزش مجازی را جایگزین آموزشهای حضوری کردند. واکنش برخی از کشورها آموزشهای تلویزیونی و طراحی پلتفرمهای متمرکز و ملی بود و برخی از کشورها به صورت غیر متمرکز عمل کردند به طوری که مدارس و مراکز آموزشی هر کدام با استفاده از پیامرسانها و شبکههای تعاملی، تدابیر خاص و ویژهای برای جلوگیری از توقف آموزش در مدرسه خود ارائه کردند. اما در کشورهایی مثل ما پس از تثبیت بحران شیوههای آموزش متمرکز مانند آموزشهای تلویزیونی و شبکه آموزشی شاد مورد استفاده قرار گرفت. در این دوره استفاده از پلتفرمهای محبوب و دارای قابلیت، اوج گرفت و مدارس و معلمان با استفاده از آنها آموزشها را هدایت کردند. تقریباً در هیچ کجای دنیا آموزش متوقف نشد اما ارائه آموزشها هم کیفیت یکسانی نداشت و نوع و میزان پایش آن متغیر بود. تقریباً میشود گفت این زمان زمانِ طلایی محبوبیت پیام رسانها و پلتفرمها بود که پیش بینی میشود بعدها نیز به طور منظم از آنها استفاده شود.
در خلال بحران کرونا وضعیت عدالت آموزشی در کشورهای مختلف جهان چگونه تحقق پیدا کرده و آموزشهای تلویزیونی در این خصوص تا چه حد مؤثر بودند؟
تحقق عدالت آموزشی و ایجاد زمینه دسترسی تمام دانشآموزان به خدمات آموزشی از راه دور یکی از چالشهای بزرگ نظامهای آموزشی کشورهای جهان بوده و هست به گونهای که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی کشورهای توسعه یافته نظیر امریکا، انگلستان، ایتالیا و غیره بخش قابل توجهی از دانشآموزان از اینترنت، ابزارهای دیجیتالی مناسب یا مهارتهای رایانهای بی بهره بودند به طوری که در اروپا 14 درصد از خانوارها به اینترنت و 22 درصد به رایانه دسترسی نداشتند و حتی دولت ایتالیا مجبور به تخصیص بودجه اضطراری 70 میلیون یورویی برای جبران بخشی از این کاستیها شد. به طور کلی 706 میلیون دانش آموز در سرتاسر جهان از دسترسی مناسب به اینترنت محروم بوده و 56 میلیون دانش آموز به دلیل زندگی در مناطق دوردست تحت پوشش شبکههای موبایلی قرار نداشتند.
در واکنش به این کمبودها، یکی از راهکارهای پیش روی کشورها استفاده از شبکههای تلویزیونی برای جبران کاستیهای حاصل از عدم ارائه آموزشهای حضوری و نیز عدم دسترسی به شبکههای اینترنتی و مجازی بود. با این راهکارکودکان و اولیا در مناطق دوردست که اینترنت یا ابزار دیجیتالی مناسب برای دریافت برنامههای مجازی را نداشتند، توانستند برنامههای آموزشی را از طریق رادیو و تلویزیون که در همه جای دنیا مقرون به صرفهتر، فراگیرتر و سهلالوصولتر بود، دریافت کنند. البته آموزشهای تلویزیونی هم با چالشهایی از جمله تعاملی نبودن این نوع آموزشها مواجه بود. ضمن اینکه در این روش، تهیه محتوای مناسب هم مسأله دیگری بود که عمدتاً چون به صورت متمرکز صورت میگرفت، کشورها سعی کردند بهترین معلمها را با بهترین محتوا انتخاب کنند تا در ضبط برنامههای آموزشی کمک کنند. مثلاً گرجستان 20 نفر معلم مجرب را انتخاب کردند تا برای مقاطع مختلف تحصیلی برنامههای 20 دقیقهای ضبط کنند. همچنین کشورهایی مانند ما «مدرسه تلویزیونی» ایجاد کردند و آموزشها را با زبان اشاره برای دانش آموزان با نیازهای خاص ارائه کردند. طبق گزارش سازمان یونسکو، تقریباً اکثر کشورها امکان پخش آموزش رادیو و تلویزیونی را ایجاد کرده یا درصدد افزایش تعداد فراگیران تحت پوشش این رسانهها برآمدند. به طوریکه کشورهای آفریقایی به دلیل نداشتن دسترسی به اینترنت باکیفیت، قریب به 70 درصد از آموزشهای خود را در ایام تعطیلی مدارس از طریق رادیو و بعد تلویزیون انجام دادند این در حالی است که در کشورهای اروپایی و امریکایی کمتر از رادیو و بیشتر از تلویزیون استفاده میکنند. در استرالیا یک ویژگی از قبل مرسوم بوده است و آن این که در کلاس درس زمانی را برای نمایش برنامههای آموزشی تلویزیونی به عنوان مکمل تدریس در نظر میگیرند که البته در زمان بحران کرونا از این قابلیت بیشتر استفاده میشود.
آیا آموزشهای برخط و مجازی در کشورهای مختلف در دوران شیوع کرونا وجود داشت ؟
در این مورد بسیاری کشورها از جمله روسیه، امریکا، ژاپن و کره جنوبی از قبل بسترهای خوبی داشتند و با توجه به شرایط، از امکانات موجود بهره گرفتند و آموزشهای برخط همزمان، غیر همزمان و باز را شروع کردند. اما در اکثر کشورهای دنیا آموزشها عمدتاً به صورت چهره به چهره انجام میشد و سیاستگذاران آموزشی کمتر احساس نیاز به آموزشهای مجازی را کرده بودند. اما بحران کرونا به عنوان یک شرایط اضطراری کشورها را مجبور کرد که به آموزشهای مجازی روی آورند.
در اکثر کشورهای دنیا پشتیبانیهای خوبی از آموزشهای برخط صورت گرفت و در اولین گام زمینه همکاری میان وزارتخانههای آموزش و پرورش و ارتباطات ICT برقرار شد و پهنای باند برای دریافت اینترنت افزایش یافت و بیشتر خدمات به صورت رایگان ارائه شد. در این زمینه کره جنوبی یکی از نمونههای موفق بود که در ابتدای دوره شیوع کرونا و پس از اعلام بازگشایی مدارس به صورت آنلاین، وزرای آموزش و پرورش و فناوری اطلاعات و ارتباطات با همکاری سه شرکت مطرح مخابراتی کرهای، زمینه بسیار خوبی را برای آموزشهای آنلاین ایجاد کردند. در هر حال، بیشتر کشورها فرصت تعطیلی مدارس را گامی برای توسعه «آینده آموزشهای الکترونیکی» دانستند و تمام تلاش خود را برای تقویت این وضعیت انجام دادند که البته این تلاشها با توجه به نامشخص بودن وضعیت سال تحصیلی آینده همچنان ادامه دارد.
درخصوص این پلتفرمها و میزان استفاده از آنها در کشورهای مختلف جهان توضیح بیشتری ارائه کنید.
این آموزشها جایگزین کاملی برای آموزشهای حضوری در مدرسه نخواهد بود و با توجه به مقتضیات هر کشور، تفاوتهایی در این روشها دیده میشود. برخی ازکشورها مانند روسیه، اتریش، نیوزیلند، مصر، عربستان، مالزی، ژاپن، بلژیک، برزیل، مکزیک، هندوستان، مراکش، الجزایر هر کدام پلتفرم، نرم افزار و سایت را به صورت ملی طراحی کرده و از آموزشهای تلویزیونی به عنوان مکمل بهره بردند. در برخی کشورها هم از پلتفرمها و سیستمهای مدیریت یادگیری دیجیتال موجود بینالمللی نظیر zoom, Google classroom, Moodle, Ted, Adobe Connect, khan Academi, Blackboard, Edmodo, ClassDojo, Schoology و غیره استفاده کردند.
چند ماه پس از شیوع کرونا تعدادی از کشورها درصدد بازگشایی مدارس برآمدند. روند این اقدامات در کشورهای مختلف چگونه بود و واکنش مردم به اینگونه تصمیمات چه بود؟
بازگشایی مدارس تابعی از تصمیمات رهبران کشورها در جهت عادیسازی امور و شروع به کار مشاغل مختلف و بازشدن فضای کسب و کار به منظور جلوگیری از تعطیلی بیشتر صنایع و مشاغل خدماتی بود. در تمام کشورهای دنیا بازگشایی مدارس با فروکش کردن تدریجی میزان ابتلا به کرونا و افزایش تجربه مواجهه با تبعات این بیماری با مجوز مسئولان بهداشتی صورت گرفت. برخی از مقامات بهداشتی به استناد نتایج مختلف تحقیقات درباره نقش کودکان در شیوع بیماری نو پدید کووید -19، سیاست بازگشایی مدارس را توصیه میکردند و همانطور که میدانید به دلیل ناشناخته بودن این بیماری، هر روز شاهد تحقیقات جدید با نتایج متفاوت درباره نقش کودکان در شیوع این بیماری هستیم و هنوز در خصوص ناقل و خطرساز بودن کودکان شک و تردید وجود دارد حتی در برخی از کشورها نظیر امریکا، ارزیابی میزان خطر کرونا برای کودکان و نوجوانان به موضوع بحثهای داغ و غالباً سیاسی در بین مقامها و چهرههای سیاسی تبدیل شده است.
بعد از تعطیلی طولانی مدت مدارس، توافق جهانی برای بازگشایی مدارس شکل گرفت و از آسیب توقف آموزش و یادگیری بسیار سخن گفته شد. همچنین انزوا و بیم از آسیبهای رفتاری و بهداشت روانی کودکان نیز بر نگرانیها افزود. در شرایط جدید، دولتها نتوانستند رویکرد مشترک و سازگاری را اتخاذ کنند لذا بازگشایی مدارس نزدیک به 80 کشور انجام شد اما شرایط هیچ کدام از مدارس بازگشایی شده به حالت عادی قبل از شیوع کرونا برنگشت. ضمن اینکه بلافاصله تمامی کشورها اعلام کردند که در صورت مشاهده موارد ابتلا به بیماری، تعطیلی مدارس را از سر خواهند گرفت. اگرچه روند بازگشایی مدارس تدریجی بود ولی سیاست کلی در اغلب کشورهای درگیر به سمت بازگشایی مدارس تنظیم شد برخی به صورت متمرکز و برخی هم به صورت محلی عمل کردند. کشورهای اروپایی بیشتر از دیگر کشورها تمایل به بازگشایی داشتند و استدلال و پیشفرض آنها، تأثیر اندک تعطیلی مدارس در مهار شیوع ویروس کرونا بود.
کشورهای شمال اروپا و منطقه اسکاندیناوی نظیر دانمارک، هلند، سوئد و نروژ بازگشایی سریع و از سرگیری فعالیتهای مدارس را در دستور کار خود قرار دادند و کشورهای مرکزی اروپا، مانند آلمان، چک، اسپانیا، پرتغال و اتریش، رویکرد محتاطانهتری اختیار کرده و متناسب با نوسان تعداد مبتلایان، تصمیماتی را اتخاذ کردند. در مناطق شرق و یا جنوب اروپا، نیز کمابیش همین وضعیت مشاهده شد. کیفیت بازگشایی مدارس در کشورها متفاوت بود به طوری که برخی از پایههای پایین تر و برخی از پایههای آخر شروع کردند. مثلاً در بلژیک اولویت با دانش آموزان پایه آخر ابتدایی و پایه آخر متوسطه بود. در فرانسه اولویت ورود به مدرسه با دانش آموزان 5 تا 6 ساله و دانش آموزان 10 ساله اعلام شد. آلمان و هلند از پایههای پایین تر شروع کردند و دولت سوئیس که معتقد بود کودکان تا 10 سالگی در معرض خطر ویروس نیستند و وزارت بهداشت این کشور نقش کودکان را در شیوع بیماری «بسیار نامشخص» اعلام کرد و بازگشایی را از این گروه سنی شروع کرد. در کشور ایرلند سیاست بر این قرار گرفت که مدارس تا سپتامبر بسته باشند و همچنین در بیشتر ایالتهای امریکا و کشورهای منطقه نظیر کویت و امارات مدارس تا پایان سال تحصیلی تعطیل اعلام شدند و مقرر شد ارزشیابی پایانی توسط معلمان کلاسها انجام شود. اما دانمارک اولین کشور اروپایی بود که مدارس را در تاریخ 27 فروردین برای دوره ابتدایی بازگشایی کرد. دستورالعملهای دقیقی تدوین کرد، کلاسها را با تراکم 5 یا 6 نفر با معلم مجزا برای هر کلاس دایر نمود و حتی بیشتر کلاسها را در فضای باز برگزار کرد. همچنین دو بار در روز کل کلاسها و تجهیزات آموزشی را ضد عفونی و پروتکلها را بخوبی رعایت کرد. در این میان، سیاست امریکا برای بازگشایی مدارس به دلیل شیوع گسترده کرونا، سیاستی مغایر با دیگر کشورها بود به طوری که اعلام کرد تصمیم به بازگشایی مدارس تا پایان سال تحصیلی ندارد و حتی اعلام کرد که آغاز سال تحصیلی جدید در سپتامبر هنوز مشخص نیست.
واکنش افکار عمومی و اولیای دانش آموزان در برابر این بازگشاییها چگونه بود؟
تصمیم به بازگشایی مدارس در اغلب موارد با مخالفتها و انتقادات خانوادهها، کارشناسان و احزاب سیاسی مواجه شد. مثلاً در کشور فنلاند علی رغم هشدارهای انجمنهای معلمان، مدارس فنلاند روز پنجشنبه 25 اردیبهشت پس از 8 هفته تعطیلی، برای دانش آموزان ابتدایی بازگشایی شد. این اقدام موجی از نارضایتی را از سوی والدین و معلمان به همراه داشت چرا که تنها دو هفته تا پایان سال باقی بود و معلمان تا این تاریخ آموزشها را از راه دور ادامه داده بودند. مردم در فنلاند به سیاست اتخاذ شده توسط دولت معترض شدند و آن را یک عقب گرد در سایه تکذیب و رو آوردن به سیاست «ایمنی جمعی یا گلهای» دانستند. اما دولت فنلاند گفت این تصمیم را با مجوز مرکز بهداشت فنلاند گرفته که معتقد است کودکان نقش کمی در شیوع کرونا دارند. یا در دانمارک با اینکه شرایط خوبی برای بازگشایی ایجاد کردند اما والدین و بسیاری از دانمارکیها با این تصمیم مخالفت کردند و تصمیم دولت را تنها برای تقویت اقتصاد کشور دانستند و حتی اعلام کردند در صورت شروع موج دوم شیوع بیماری، کودکان را در خانه نگه خواهند داشت و اجازه نخواهند داد به مدرسه بروند. به طور کل در کشورهای اروپایی، اقدامات مناسب و مؤثری در اقناع افکار عمومی و جلب رضایت و اطمینان والدین جهت بازگشایی مدارس صورت نگرفت و مخالفت اولیا جهت حضور فرزندانشان در مدرسه، به یکی از معضلات بزرگ نظامهای آموزشی اروپایی مبدّل شد. در سایر کشورهای جهان هم با شدت و ضعف همین واکنشها صورت گرفت. به عنوان نمونه علیرغم بازگشایی مدارس در ایران در 27 اردیبهشت آن هم برای رفع اشکال دانش آموزان، میزان استقبال بسیار پایین و در حد 10 الی 12 درصد در روز اول و در روزهای بعدی میزان حضور دانش آموزان بسیار محدود شد و بنابراین خانوادهها از این تصمیم استقبال نکردند البته برای حضور دانش آموزان اجباری هم در کار نبود.
با توجه به پایان سال تحصیلی و آغاز تعطیلات تابستانی، کشورهای مختلف چگونه آزمونهای پایانی سال را انجام دادند و بطور کلی کشورها سال تحصیلی را چگونه پایان دادند؟
اکثر کشورهای جهان بخشی از امتحانات پایانی را لغو کردند. برخی کشورها آزمونهای جایگزین خانگی یا آنلاین را معرفی کردند، تعداد کمتری کلاً آزمونها را لغو کرده اند. درعمده کشورها مجوز لغو آزمونها داده شده و معلمان بر اساس عملکرد فضای مجازی و عملکرد طول سال دانش آموزان نمرات را اعلام کردند. امریکا تأکید کرد که باید در دانش آموزان حس خوب اتمام سال تحصیلی ایجاد شود لذا همه آزمونهای حضوری را لغو کرد. عراق بودجه بندی کتاب ها را تغییر داد تا بتواند سال تحصیلی را به پایان برساند. ایران فقط برای پایههای نهم و دوازدهم آزمون حضوری برگزار کرد. کره جنوبی فقط برای دانش آموزان پایه آخر دبیرستان که امسال آزمون ورودی دانشگاه را داشتند آزمون حضوری برگزار کرد. بنابراین شرایط پایان سال تحصیلی و برگزاری آزمونها در کشورهای جهان، متفاوت بود.
با توجه به فعال بودن ویروس کرونا در جهان، سال آینده تحصیلی چه سناریوهایی پیش روی نظامهای آموزشی دنیا قرار دارد؟
گرچه در شرایط کنونی، هنوز تصمیمگیری درباره نوع تشکیل کلاسها در سال آینده زود است، اما سناریوهای موجود از سه حالت خارج نیست. برگزاری کلاسهای کاملاً حضوری در صورت وضعیت سفید و برگزاری کلاسها به صورت کاملاً غیر حضوری و مجازی در صورت وضعیت قرمز و ترکیبی از این دو حالت با حضور تعداد کمتری از دانش آموزان در محوطه مدرسه در صورت وضعیت زرد متصور است که در صورت انتخاب هر کدام از این سناریوها نکته اصلی توجه ویژه به آموزش از راه دور است چرا که اولاً الگوی شیوع بیماری نشان میدهد در پاییز امسال حتماً این بیماری با ما خواهد بود اگرچه ممکن است در نواحی مختلف شدت و سرعت متفاوتی داشته باشد و دوم اینکه به دلیل خطر بالای ابتلا به بیماری تمایل خانوادهها، معلمان و دانش آموزان به سمت ارائه آموزشها به صورت مجازی است و این احتمال وجود دارد که خانوادهها از فرستادن فرزندان به مدارس جلوگیری کنند.
گزارش «ایران» از تابستان کرونایی دانش آموزان
اوقات فراغت در خانه با شبکه های مجازی
هدی هاشمی
خبرنگار
هر سال تابستان با تعطیل شدن مدارس خیلی از خانوادهها فرزندانشان را برای استفاده از کلاسهای آموزشی، ورزشی و هنری آماده میکنند تا از این طریق اوقات فراغت آنها را به شکل بهینهای پرکنند اما حالا با ماندگاری ویروس کرونا بیشتر خانوادهها مخالف بیرون رفتن فرزندانشان هستند تا جایی که این روزها پر کردن اوقات فراغت دانشآموزان به یکی از دغدغههای اصلی آنها تبدیل شده است. از یک سو دانشآموزان چند ماهی است که خانهنشین شدهاند و دیگر تاب و توان ماندن در خانه را ندارند و از سوی دیگر پدر و مادرها هستند که نگران سلامتی فرزندانشان هستند و اجازه نمیدهند آنها در کلاسهای تابستانی شرکت کنند. از طرفی بگو مگو بین والدین و فرزندانشان بالا گرفته است و حالا برخی از نوجوانان در گفتوگو با «ایران» میگویند این چند ماه خانهنشینی آنها را افسرده، کلافه و عصبی کرده است. سارا جلالی، دانشآموز کلاس هشتم متوسطه است. او چند ماهی است که در خانه مانده و پدر و مادرش تمام کلاسهایی را که تا قبل از کرونا میرفته لغو کردند. سارا تا پیش ازشیوع کرونا سه روز در هفته به کلاس زبان میرفت و یک روز در هفته هم کلاس ویولن داشت البته در تابستان این برنامه کمی تغییر میکرده و ورزش هم به آن اضافه میشد اما حالا با ماندگاری کرونا همه کلاسها کنسل شده است او میگوید: دوست دارد حداقل کلاس ویولنش را ادامه دهد اما خانوادهاش اجازه نمیدهند. سارا حالا روزهای بی حوصلگی را در خانه سپری میکند. او میافزاید: «همش توی خونه بودم درست از همون روزی که مدرسه تعطیل شده. باز تو زمان مدرسه کلاسهای درس آنلاین داشتم الان که هیچی ندارم. فقط چند باری با مادر و پدرم به دیدن مادربزرگهایم رفتم همین. چهار ماهی میشه که دوستانم را ندیدم البته کرونا نگذاشت با هم بیرون بریم. پدر و مادرم اصلاً نمیگذارند که دوستام رو ببینم یا به کلاس زبان و ساز بروم. با مادرم خیلی بحث میکنم برای همین یک جلسه آنلاین کلاس ویولن با استادم داشتم اما واقعاً خوب نبود. خودم هم دوست نداشتم. کلاس زبان هم گروهی بود و حالا که مؤسسه زبان باز شده مادرم اجازه نمیده که به کلاس برم. در خانه که هستم بیشتر وقتم را در فضای مجازی میگذرونم. بیشتر توی اینستاگرامم.» از او میخواهم یک روزش را که در خانه است برایم توصیف کند او میگوید: «ساعت 11 یا 12 از خواب بلند میشم. اول از همه گوشیم رو چک میکنم که پیغامی از دوستام نداشته باشم بعدش ناهار میخورم. ظهر تا عصر پای تلویزیون و فیلم و سریال هستم. البته حواسم به گوشی و اینستاگرامم هم هست. ساعت 9 شب هم با دوستام قرار تماس تصویری دارم و برخی وقتها گروهی در سایتی بازی میکنیم.» وضعیت خیلی از دانشآموزان شبیه سارا است. خستگی از ماندگاری ویروس کرونا از یک طرف و نداشتن برنامه از سوی دیگر آنها را عصبی و بی حوصله کرده است. با این حال وضعیت پسرها کمی متفاوتتر از دختران است. پسرها خیلی اهل ماندن در خانه نیستند آنها جمع دوستانه خود را بیرون از خانه دارند و همدیگر را در پارک و خانههایشان میبینند. پارسا کلاس دهم متوسطه است. او در ایام شیوع کرونا فقط کلاس فوتبالش را میرود. اما قبل از کرونا کلاس زبان هم داشته. خودش میگوید بیشتر وقتش را در شبکههای مجازی میگذراند و در هفته یکی دو باری دوستانش را میبیند: «سر ظهر از خواب بلند میشم و سریع اینستا را چک میکنم. این شبکه خیلی جذابه. همه چی داره. میتونم از همه چی سر دربیارم. اطلاعات آدم رو بالا میبره. کمی هم فیلم میبینم یک وقتهایی هم برای خرید بیرون میروم و دوستانم رو میبینم. اما درکل همهاش خونهام. با اینکه همه کلاسها باز شده اما پدر و مادرم نمیگذارن که زبان، فوتبال و والیبال بروم. میترسند کرونا بگیرم. اصلاً خونه موندن رو دوست ندارم. سخت میگذره، اما داره میگذره.»
دغدغه خانوادهها
کرونا ذهن خانوادهها را درگیر چند موضوع کرده است. از یک سو آنها نگران سلامت حال فرزندانشان در این روزهای دلهرهآور هستند و از سوی دیگر نمی دانند برای خانهنشینی فرزندانشان چه برنامهای داشته باشند. میترا بی پناه مادر علیرضا است. پسرش پایه هشتم متوسطه است و امسال باید تعیین رشته کند. از طرفی نگران درس و مشق علیرضا است و از سوی دیگر نگران تأثیر منفی شبکههای اجتماعی روی رفتار پسرش است. آنطور که مادر علیرضا میگوید او در این چهار ماه آنقدر درگیر فضای مجازی شده که دیگر نمی خواهد به کلاسهایی که قبل از کرونا میرفته برود. مادر علیرضا میافزاید پسرش از صبح تا شب با گوشی سرگرم است و بحث و جدل بین آنها بیشتر از قبل شده است: «پسرم چهار ماهی است که در خانه است و کارش فقط سرکشی به فضای مجازی است. کاملاً گرایشش به فضای مجازی بیشتر شده از طرفی هم که ویروس کرونا هست ما کاری نمی تونیم برای بچهها انجام بدیم بچهها هیچ تفریحی ندارند. خودم مجبور شدم دو تا معلم خصوصی برایش بگیرم امسال اصلاً درس نخوند. خواستم برخی از درسهاش رو تقویت کنم. از طرفی نمیدانم سال بعد بحث آموزش چی میشه و میخوام با معلم خصوصی تقویتش کنم. اگر مدرسه تعطیل شد بچه از درسش عقب نیفته. پسرم خیلی عصبانیه. دلش میخواد کلاس والیبال و زبان بره اما واقعاً میترسم. سعی میکنم اوقات فراغتش رو با کلاسهای خصوصی پر کنم. در این چهار ماه همهاش با موبایل سرگرم بود شبها دیر میخوابه و روزها هم دیر بیدار میشه. شب و روزش بهم ریخته. این برای من نگران کننده است.»
مادر باران اما از افسردگی این روزهای دخترش میگوید:«این روزهای تعطیل ، برای من یک دغدغه شده. مدرسه کلاس شنا، نقاشی و روباتیک رو برگزار میکنه و گفتن هر کسی دوست داره میتونه بیاد ثبت نام کنه حقیقتش میترسم که بچه ام در این کلاسها شرکت کنه. تابستون سال پیش کلاس زبان، طراحی و نقاشی میرفت. خیلی هم خوب بود امسال میترسم با اینکه مدرسه اعلام کرده پروتکلهای بهداشتی رو رعایت میکنه اما اینها بچه هستند من باران را با ماسک و دستکش به مدرسه بفرستم میترسم که ماسک رو دربیاره یا دستکش رو به دهنش بزنه. بچهها بازیگوشند. ممکنه معلم خیلی حواسش به بچهها نباشه. البته توی خونه هم افسرده و خسته شده. خیلی بهونه میگیره و نمیتونه انرژیش رو خالی کنه.»
منیژه صادقی، مادر امیرحسین هم دغدغه اصلی این روزهایش گذران اوقات فراغت پسرش است. او شاغل است و نگران تنها ماندن پسر 10 ساله اش در خانه است. امیرحسین کلاس چهارم ابتدایی است و قبل از کرونا کلاس پیانو و زبان میرفته و تابستانها هم سرگرم کلاس فوتبال است اما حالا وضعیت بحرانی است و او این روزها را درخانه به تنهایی میگذراند: «خیلی نگران تنهایی بچه ام هستم. هر لحظه از محل کار زنگ میزنم و چکش میکنم اما باز هم میترسم. برخی از کلاسهای امیرحسین به صورت آنلاین ادامه داره. منم برای اینکه سرگرمش کنم با استاد پیانوش صحبت کردم تا به صورت آنلاین این کلاسها ادامه داشته باشه با اینکه بازدهی لازم رو نداره اما همین که سرش گرمه خوبه. از طرفی سال گذشته وضعیت تدریس خوب نبود. بچهها سه ماهه که مدرسه نرفتن احساس میکنم دچار افت تحصیلی شده اند برای همین خودم وقتی خونه ام درسهای سال گذشته رو باهاش کار میکنم.در برخی از درسها امیرحسین مثل سابق نیست. ریاضی و دیکته اش خیلی ضعیف شده جواب سئوال ریاضی را با مکث و فکر کردن زیاد میده. دستخطش هم خیلی بد شده. چون چند ماهی درست ننوشته . خودم هر روز از کتاب اول تا سوم رو دیکته میگم. اینجوری باز کمی سرگرمه. کمتر با گوشی بازی میکنه. هر روز هم با دوستانش تصویری چت میکنه و بازیهای گروهی آنلاین انجام میدن. قبل از کرونا اینستاگرام نداشت الان خودش برای خودش اکانت درست کرده و وارد اینستا میشه.»
پریسا زمانی هم مادر بنیتا 16 ساله است. او در همان روزهای مدرسه هم اجازه نداد حتی بنیتا برای رفع اشکال به مدرسه برود دختر بهانه گیری میکند و خیلی وقتها هم برای دیدن دوستانش از خانه بیرون میرود. مادر اما نگران حال روحی فرزندش است. او میگوید : راستش قبل از کرونا دخترم کلاس گیتار و زبان میرفت اما وقتی ویروس کرونا پخش شد دیگر اجازه ندادم که در کلاسها حاضر شود. یک ماهی معلم خصوصی زبان به صورت آنلاین داشت اما بازدهی لازم را برایش نداشت. این کلاس را هم کنسل کردم. الان چهار ماهی است که خانه نشین شده است. اوایل بهانه گیری میکرد و میگفت حالا که همه جا باز شده باید منم به کلاسهام برسم. من و پدرش اجازه نمی دادیم خیلی بحث داشتیم ما که سرکار میرویم دوستانش به خانه میآیند و او به خانه دوستانش میره نمی دونم چیکار کنم. بیشتر وقتها بهم میریزه و با هم بحث میکنیم. گریه میکنه و میره توی اتاقش.»
آموزش و پرورش چه برنامهای دارد؟
در این روزهای کرونایی خانوادهها از مسئولان آموزش و پرورش انتظار دارند که برنامهای برای اوقات فراغت دانشآموزانشان داشته باشند. در این خصوص علی رمضانی مدیر کل فرهنگی هنری، اردوها و فضای پرورشی وزارت آموزش و پرورش، از ابلاغ دستورالعمل اجرایی به استانها خبر میدهد و به «ایران» میگوید: فعالیتهای تابستانی با شعار هر دانشآموز یک مهارت به صورت مجازی در بستر شبکه آموزشی دانشآموزی و حضوری براساس پروتکلهای وزارت بهداشت انجام میشود. البته فعالیتهای حضوری نیز در مناطق زرد و سفید انجام میشود. فعالیتهای اوقات فراغت در بستر فضای مجازی بیشتر با محوریت دارالقرآنهای کشور، مجتمعهای ورزشی، پژوهشسراهای دانشآموزی، کانونهای فرهنگی تربیتی و تشکلهای دانشآموزی انجام میشود. تلاش کردیم جذابیت، تنوع و نشاط را امسال از طریق فضای مجازی پیش بینی کنیم رویکرد ما تعلیم و تربیت تمام ساحتی مورد توجه و تأکید سند تحول بنیادین است مهمترین وجه ممیزه اوقات فراغت امسال همین فضای مجازی بود و اینکه امکان استفاده از فضای آموزشی کلان کشور برای دانشآموزان محروم و استفاده تجارب استانها مهیا شده است.
خبرنگار
هر سال تابستان با تعطیل شدن مدارس خیلی از خانوادهها فرزندانشان را برای استفاده از کلاسهای آموزشی، ورزشی و هنری آماده میکنند تا از این طریق اوقات فراغت آنها را به شکل بهینهای پرکنند اما حالا با ماندگاری ویروس کرونا بیشتر خانوادهها مخالف بیرون رفتن فرزندانشان هستند تا جایی که این روزها پر کردن اوقات فراغت دانشآموزان به یکی از دغدغههای اصلی آنها تبدیل شده است. از یک سو دانشآموزان چند ماهی است که خانهنشین شدهاند و دیگر تاب و توان ماندن در خانه را ندارند و از سوی دیگر پدر و مادرها هستند که نگران سلامتی فرزندانشان هستند و اجازه نمیدهند آنها در کلاسهای تابستانی شرکت کنند. از طرفی بگو مگو بین والدین و فرزندانشان بالا گرفته است و حالا برخی از نوجوانان در گفتوگو با «ایران» میگویند این چند ماه خانهنشینی آنها را افسرده، کلافه و عصبی کرده است. سارا جلالی، دانشآموز کلاس هشتم متوسطه است. او چند ماهی است که در خانه مانده و پدر و مادرش تمام کلاسهایی را که تا قبل از کرونا میرفته لغو کردند. سارا تا پیش ازشیوع کرونا سه روز در هفته به کلاس زبان میرفت و یک روز در هفته هم کلاس ویولن داشت البته در تابستان این برنامه کمی تغییر میکرده و ورزش هم به آن اضافه میشد اما حالا با ماندگاری کرونا همه کلاسها کنسل شده است او میگوید: دوست دارد حداقل کلاس ویولنش را ادامه دهد اما خانوادهاش اجازه نمیدهند. سارا حالا روزهای بی حوصلگی را در خانه سپری میکند. او میافزاید: «همش توی خونه بودم درست از همون روزی که مدرسه تعطیل شده. باز تو زمان مدرسه کلاسهای درس آنلاین داشتم الان که هیچی ندارم. فقط چند باری با مادر و پدرم به دیدن مادربزرگهایم رفتم همین. چهار ماهی میشه که دوستانم را ندیدم البته کرونا نگذاشت با هم بیرون بریم. پدر و مادرم اصلاً نمیگذارند که دوستام رو ببینم یا به کلاس زبان و ساز بروم. با مادرم خیلی بحث میکنم برای همین یک جلسه آنلاین کلاس ویولن با استادم داشتم اما واقعاً خوب نبود. خودم هم دوست نداشتم. کلاس زبان هم گروهی بود و حالا که مؤسسه زبان باز شده مادرم اجازه نمیده که به کلاس برم. در خانه که هستم بیشتر وقتم را در فضای مجازی میگذرونم. بیشتر توی اینستاگرامم.» از او میخواهم یک روزش را که در خانه است برایم توصیف کند او میگوید: «ساعت 11 یا 12 از خواب بلند میشم. اول از همه گوشیم رو چک میکنم که پیغامی از دوستام نداشته باشم بعدش ناهار میخورم. ظهر تا عصر پای تلویزیون و فیلم و سریال هستم. البته حواسم به گوشی و اینستاگرامم هم هست. ساعت 9 شب هم با دوستام قرار تماس تصویری دارم و برخی وقتها گروهی در سایتی بازی میکنیم.» وضعیت خیلی از دانشآموزان شبیه سارا است. خستگی از ماندگاری ویروس کرونا از یک طرف و نداشتن برنامه از سوی دیگر آنها را عصبی و بی حوصله کرده است. با این حال وضعیت پسرها کمی متفاوتتر از دختران است. پسرها خیلی اهل ماندن در خانه نیستند آنها جمع دوستانه خود را بیرون از خانه دارند و همدیگر را در پارک و خانههایشان میبینند. پارسا کلاس دهم متوسطه است. او در ایام شیوع کرونا فقط کلاس فوتبالش را میرود. اما قبل از کرونا کلاس زبان هم داشته. خودش میگوید بیشتر وقتش را در شبکههای مجازی میگذراند و در هفته یکی دو باری دوستانش را میبیند: «سر ظهر از خواب بلند میشم و سریع اینستا را چک میکنم. این شبکه خیلی جذابه. همه چی داره. میتونم از همه چی سر دربیارم. اطلاعات آدم رو بالا میبره. کمی هم فیلم میبینم یک وقتهایی هم برای خرید بیرون میروم و دوستانم رو میبینم. اما درکل همهاش خونهام. با اینکه همه کلاسها باز شده اما پدر و مادرم نمیگذارن که زبان، فوتبال و والیبال بروم. میترسند کرونا بگیرم. اصلاً خونه موندن رو دوست ندارم. سخت میگذره، اما داره میگذره.»
دغدغه خانوادهها
کرونا ذهن خانوادهها را درگیر چند موضوع کرده است. از یک سو آنها نگران سلامت حال فرزندانشان در این روزهای دلهرهآور هستند و از سوی دیگر نمی دانند برای خانهنشینی فرزندانشان چه برنامهای داشته باشند. میترا بی پناه مادر علیرضا است. پسرش پایه هشتم متوسطه است و امسال باید تعیین رشته کند. از طرفی نگران درس و مشق علیرضا است و از سوی دیگر نگران تأثیر منفی شبکههای اجتماعی روی رفتار پسرش است. آنطور که مادر علیرضا میگوید او در این چهار ماه آنقدر درگیر فضای مجازی شده که دیگر نمی خواهد به کلاسهایی که قبل از کرونا میرفته برود. مادر علیرضا میافزاید پسرش از صبح تا شب با گوشی سرگرم است و بحث و جدل بین آنها بیشتر از قبل شده است: «پسرم چهار ماهی است که در خانه است و کارش فقط سرکشی به فضای مجازی است. کاملاً گرایشش به فضای مجازی بیشتر شده از طرفی هم که ویروس کرونا هست ما کاری نمی تونیم برای بچهها انجام بدیم بچهها هیچ تفریحی ندارند. خودم مجبور شدم دو تا معلم خصوصی برایش بگیرم امسال اصلاً درس نخوند. خواستم برخی از درسهاش رو تقویت کنم. از طرفی نمیدانم سال بعد بحث آموزش چی میشه و میخوام با معلم خصوصی تقویتش کنم. اگر مدرسه تعطیل شد بچه از درسش عقب نیفته. پسرم خیلی عصبانیه. دلش میخواد کلاس والیبال و زبان بره اما واقعاً میترسم. سعی میکنم اوقات فراغتش رو با کلاسهای خصوصی پر کنم. در این چهار ماه همهاش با موبایل سرگرم بود شبها دیر میخوابه و روزها هم دیر بیدار میشه. شب و روزش بهم ریخته. این برای من نگران کننده است.»
مادر باران اما از افسردگی این روزهای دخترش میگوید:«این روزهای تعطیل ، برای من یک دغدغه شده. مدرسه کلاس شنا، نقاشی و روباتیک رو برگزار میکنه و گفتن هر کسی دوست داره میتونه بیاد ثبت نام کنه حقیقتش میترسم که بچه ام در این کلاسها شرکت کنه. تابستون سال پیش کلاس زبان، طراحی و نقاشی میرفت. خیلی هم خوب بود امسال میترسم با اینکه مدرسه اعلام کرده پروتکلهای بهداشتی رو رعایت میکنه اما اینها بچه هستند من باران را با ماسک و دستکش به مدرسه بفرستم میترسم که ماسک رو دربیاره یا دستکش رو به دهنش بزنه. بچهها بازیگوشند. ممکنه معلم خیلی حواسش به بچهها نباشه. البته توی خونه هم افسرده و خسته شده. خیلی بهونه میگیره و نمیتونه انرژیش رو خالی کنه.»
منیژه صادقی، مادر امیرحسین هم دغدغه اصلی این روزهایش گذران اوقات فراغت پسرش است. او شاغل است و نگران تنها ماندن پسر 10 ساله اش در خانه است. امیرحسین کلاس چهارم ابتدایی است و قبل از کرونا کلاس پیانو و زبان میرفته و تابستانها هم سرگرم کلاس فوتبال است اما حالا وضعیت بحرانی است و او این روزها را درخانه به تنهایی میگذراند: «خیلی نگران تنهایی بچه ام هستم. هر لحظه از محل کار زنگ میزنم و چکش میکنم اما باز هم میترسم. برخی از کلاسهای امیرحسین به صورت آنلاین ادامه داره. منم برای اینکه سرگرمش کنم با استاد پیانوش صحبت کردم تا به صورت آنلاین این کلاسها ادامه داشته باشه با اینکه بازدهی لازم رو نداره اما همین که سرش گرمه خوبه. از طرفی سال گذشته وضعیت تدریس خوب نبود. بچهها سه ماهه که مدرسه نرفتن احساس میکنم دچار افت تحصیلی شده اند برای همین خودم وقتی خونه ام درسهای سال گذشته رو باهاش کار میکنم.در برخی از درسها امیرحسین مثل سابق نیست. ریاضی و دیکته اش خیلی ضعیف شده جواب سئوال ریاضی را با مکث و فکر کردن زیاد میده. دستخطش هم خیلی بد شده. چون چند ماهی درست ننوشته . خودم هر روز از کتاب اول تا سوم رو دیکته میگم. اینجوری باز کمی سرگرمه. کمتر با گوشی بازی میکنه. هر روز هم با دوستانش تصویری چت میکنه و بازیهای گروهی آنلاین انجام میدن. قبل از کرونا اینستاگرام نداشت الان خودش برای خودش اکانت درست کرده و وارد اینستا میشه.»
پریسا زمانی هم مادر بنیتا 16 ساله است. او در همان روزهای مدرسه هم اجازه نداد حتی بنیتا برای رفع اشکال به مدرسه برود دختر بهانه گیری میکند و خیلی وقتها هم برای دیدن دوستانش از خانه بیرون میرود. مادر اما نگران حال روحی فرزندش است. او میگوید : راستش قبل از کرونا دخترم کلاس گیتار و زبان میرفت اما وقتی ویروس کرونا پخش شد دیگر اجازه ندادم که در کلاسها حاضر شود. یک ماهی معلم خصوصی زبان به صورت آنلاین داشت اما بازدهی لازم را برایش نداشت. این کلاس را هم کنسل کردم. الان چهار ماهی است که خانه نشین شده است. اوایل بهانه گیری میکرد و میگفت حالا که همه جا باز شده باید منم به کلاسهام برسم. من و پدرش اجازه نمی دادیم خیلی بحث داشتیم ما که سرکار میرویم دوستانش به خانه میآیند و او به خانه دوستانش میره نمی دونم چیکار کنم. بیشتر وقتها بهم میریزه و با هم بحث میکنیم. گریه میکنه و میره توی اتاقش.»
آموزش و پرورش چه برنامهای دارد؟
در این روزهای کرونایی خانوادهها از مسئولان آموزش و پرورش انتظار دارند که برنامهای برای اوقات فراغت دانشآموزانشان داشته باشند. در این خصوص علی رمضانی مدیر کل فرهنگی هنری، اردوها و فضای پرورشی وزارت آموزش و پرورش، از ابلاغ دستورالعمل اجرایی به استانها خبر میدهد و به «ایران» میگوید: فعالیتهای تابستانی با شعار هر دانشآموز یک مهارت به صورت مجازی در بستر شبکه آموزشی دانشآموزی و حضوری براساس پروتکلهای وزارت بهداشت انجام میشود. البته فعالیتهای حضوری نیز در مناطق زرد و سفید انجام میشود. فعالیتهای اوقات فراغت در بستر فضای مجازی بیشتر با محوریت دارالقرآنهای کشور، مجتمعهای ورزشی، پژوهشسراهای دانشآموزی، کانونهای فرهنگی تربیتی و تشکلهای دانشآموزی انجام میشود. تلاش کردیم جذابیت، تنوع و نشاط را امسال از طریق فضای مجازی پیش بینی کنیم رویکرد ما تعلیم و تربیت تمام ساحتی مورد توجه و تأکید سند تحول بنیادین است مهمترین وجه ممیزه اوقات فراغت امسال همین فضای مجازی بود و اینکه امکان استفاده از فضای آموزشی کلان کشور برای دانشآموزان محروم و استفاده تجارب استانها مهیا شده است.
در بازگشایی مدرسهها شتاب نکنیم
مهدی بهلولی
آموزگار و کنشگر صنفی
بیماری سراسری کووید 19، مدرسهها را به تعطیلی کشاند و به بحثهـــــــای آموزشی بسیار، از جمله اهمیت آموزش برخط[آنلاین] دامن زد. برخی، این رخداد را فرصتی برای بازاندیشی ریشه ای در آموزش مدرسهای دانستهاند. یانگ ژائو، استاد دانشگاه ایالت کانزاس امریکا و نویسنده کتابها و مقالههای آموزشی یکی از همین افراد است. او در یکی از مقالاتش مینویسد، وقتتش رسیده که دل از بهسازی آموزش مدرسهای بکنیم و به آموزش و پرورش بیندیشیم. یانگ ژائو میگوید که برنامه درسی کنونی مدرسهها، آموزش برخط نیست و باید از بنیاد دگرگون شود و اینکه آموزش برخط نباید در خدمت آموزش برنامه درسی سنتی(کنونی) مدرسهها قرار گیرد. وانگهی به آموزش کنونی، نقدهای جدی وارد است که تعطیل شدن ناگزیر آن، میتواند فرصتی برای «بازانگاری»[Reimaging]آموزش و پرورش باشد و نباید این زمان را صرف این کنیم که چگونه برنامه درسی سنتی را به روش برخط آموزش دهیم. ژائو از آموزش چند رشتهای، میان رشتهای و بر اساس توانمندیهای دانش آموز دفاع میکند و تعطیلی مدرسهها به خاطر کووید 19 را فرصتی برای نزدیک شدن به این آموزش یا دستکم اندیشیدن به آن میداند و البته متأسف است که هم اکنون در سراسر جهان مسئولان آموزشی، به جای اینکه به دگرگونی بنیادین آموزش مدرسهای بیندیشند در اندیشه این هستند که چگونه همین آموزش مدرسهای کنونی را از راه دور و به کمک اینترنت عملی سازند. فعلاً از این نگاه و نقد رادیکال میگذریم و به سراغ بحث و پرسش فراگیر این روزها در گستره آموزش میرویم که آیا مدرسهها با وجود کووید 19 باید بازگشایی شوند یا نه؟ به نظر میرسد که این پرسش،یک پاسخ قاطع و سرراست نداشته باشد. چند روز پیش،یعنی در هشتم تیرماه ،مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، متنی را منتشر کرد که نکتههای مهم گزارش «چارچوب بازگشایی مدارس» سازمان یونسکو را دربرداشت. در این گزارش و درباره بازگشایی مدرسهها چنین آمده بود : «تصمیم برای بازگشایی، مستلزم آن است که کشورها، سریعاً اطلاعات حیاتی راجع به نحوه مقابله مدارس، معلمان، دانش آموزان و اجتماعات با تعطیلی مدارس و کووید 19 را جمعآوری کنند. نظرسنجیها دارای پاسخ سریع از مقامات مدرسهای و محلی، معلمان، مدارس و والدین میتوانند به ارائه این اطلاعات کمک کنند. تصمیم گیرندگان سپس باید ببینند یادگیری و رفاه را چگونه میتوان در هر منطقه، تأمین کرد. همچنین باید منافع آموزشِ کلاس محور را در برابر یادگیری از راه دور در نسبت با عوامل خطر مربوط به بازگشایی مدارس در نظر گرفت و توجه داشت که شواهد غیرمتقنی درباره خطر ابتلا به کرونا هنگام شرکت در کلاس وجود دارد.» در جای دیگر میخوانیم: «تجزیه و تحلیل هزینه - فرصتهای مختص هر منطقه، اولویت گذاری بازگشایی مدارس(یا بخشهایی از مدارس) را امکانپذیر میکند. اولویت گذاری اقدامات کاهش خطر در مدارس و جوامع و اولویتگذاری مناطقی که برای یادگیری از راه دور باید بر آنها تمرکز کرد.» البته در جای دیگر و در دفاع از مدرسه و ضرورت وجود و باز بودن آن آمده است: «...تعطیلی طولانی مدت، خدمات ضروری مدارس مانند امنیت بخشی، تغذیه در مدرسه، بهداشت روانی و حمایتهای مشاورهای و روانشناسی را مختل میکند.» در پایان متن، در سه بخش «قبل از بازگشایی»، «بخشی از فرآیند بازگشایی» و «بعد از بازگشایی» یکسری راهنمایی برای بازگشایی و کارهایی که باید انجام گیرد نیز آمده است. در ایران و در خردادماه، بسیاری از مدرسهها برای رفع اشکال باز شدند. البته نظرسنجیهای غیررسمی فضای مجازی نشان میدهد کمتر مدیر و آموزگاری با این کار موافق بود. در طول یک ماهی هم که مدرسهها برای رفع اشکال باز بودند خیلی از مدرسهها، بویژه مدرسههای دولتی عمدتاً به دلیل کمبود بودجه، نتوانستند پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند. هم اکنون نیز با اوج گرفتن دوباره ویروس کرونا در برخی استانهای کشور روبهرو هستیم به گونهای که حتی در برخی روزها، شمار بیماران و جانباختگان، از روزهای اوج دوره نخست بیماری بیشتر شده است. نکته مهم تأکیدی است که یونسکو بر برخی کارکردهای مدرسه دارد؛ مثلاً تغذیه در مدرسه یا حمایتهای مشاورهای و روانشناسی که میدانیم در درصد بالایی از مدرسههای ما، به هیچ وجه خبری از اینها نیست. حال بازگردیم به بحث یانگ ژائو و فرصتی که کرونا برای بازنگاری آموزش و پرورش فراهم کرده است. آموزش برخط، از آموزش کلاسی، غیررسمیتر است و فضایی آزادتر به دانش آموز و آموزگار میدهد تا به دور از تأکیدها و حساسیتهای سیاسی و فرهنگ رسمی آموزش، کار را پیش برند. میتوان به آموزگاران اعتماد بیشتری کرد و اجازه داد تا با دیدگاه و نظر خودشان و با هماهنگی و هماندیشی دانش آموزان، از این فرصت بهره بگیرند و به آموزش برخط بپردازند. در نهایت میتوان از یک آموزش ترکیبی کمک گرفت.هر چه باشد حفظ جان و سلامت دانش آموز، آموزگار و مردم باید در اولویت باشد و نباید فراموش کرد که شتاب ورزیدن در بازگشایی مدرسهها بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی اگر مسئولیت قانونی نداشته باشد، بی گمان مسئولیت اخلاقی دارد.
آموزگار و کنشگر صنفی
بیماری سراسری کووید 19، مدرسهها را به تعطیلی کشاند و به بحثهـــــــای آموزشی بسیار، از جمله اهمیت آموزش برخط[آنلاین] دامن زد. برخی، این رخداد را فرصتی برای بازاندیشی ریشه ای در آموزش مدرسهای دانستهاند. یانگ ژائو، استاد دانشگاه ایالت کانزاس امریکا و نویسنده کتابها و مقالههای آموزشی یکی از همین افراد است. او در یکی از مقالاتش مینویسد، وقتتش رسیده که دل از بهسازی آموزش مدرسهای بکنیم و به آموزش و پرورش بیندیشیم. یانگ ژائو میگوید که برنامه درسی کنونی مدرسهها، آموزش برخط نیست و باید از بنیاد دگرگون شود و اینکه آموزش برخط نباید در خدمت آموزش برنامه درسی سنتی(کنونی) مدرسهها قرار گیرد. وانگهی به آموزش کنونی، نقدهای جدی وارد است که تعطیل شدن ناگزیر آن، میتواند فرصتی برای «بازانگاری»[Reimaging]آموزش و پرورش باشد و نباید این زمان را صرف این کنیم که چگونه برنامه درسی سنتی را به روش برخط آموزش دهیم. ژائو از آموزش چند رشتهای، میان رشتهای و بر اساس توانمندیهای دانش آموز دفاع میکند و تعطیلی مدرسهها به خاطر کووید 19 را فرصتی برای نزدیک شدن به این آموزش یا دستکم اندیشیدن به آن میداند و البته متأسف است که هم اکنون در سراسر جهان مسئولان آموزشی، به جای اینکه به دگرگونی بنیادین آموزش مدرسهای بیندیشند در اندیشه این هستند که چگونه همین آموزش مدرسهای کنونی را از راه دور و به کمک اینترنت عملی سازند. فعلاً از این نگاه و نقد رادیکال میگذریم و به سراغ بحث و پرسش فراگیر این روزها در گستره آموزش میرویم که آیا مدرسهها با وجود کووید 19 باید بازگشایی شوند یا نه؟ به نظر میرسد که این پرسش،یک پاسخ قاطع و سرراست نداشته باشد. چند روز پیش،یعنی در هشتم تیرماه ،مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، متنی را منتشر کرد که نکتههای مهم گزارش «چارچوب بازگشایی مدارس» سازمان یونسکو را دربرداشت. در این گزارش و درباره بازگشایی مدرسهها چنین آمده بود : «تصمیم برای بازگشایی، مستلزم آن است که کشورها، سریعاً اطلاعات حیاتی راجع به نحوه مقابله مدارس، معلمان، دانش آموزان و اجتماعات با تعطیلی مدارس و کووید 19 را جمعآوری کنند. نظرسنجیها دارای پاسخ سریع از مقامات مدرسهای و محلی، معلمان، مدارس و والدین میتوانند به ارائه این اطلاعات کمک کنند. تصمیم گیرندگان سپس باید ببینند یادگیری و رفاه را چگونه میتوان در هر منطقه، تأمین کرد. همچنین باید منافع آموزشِ کلاس محور را در برابر یادگیری از راه دور در نسبت با عوامل خطر مربوط به بازگشایی مدارس در نظر گرفت و توجه داشت که شواهد غیرمتقنی درباره خطر ابتلا به کرونا هنگام شرکت در کلاس وجود دارد.» در جای دیگر میخوانیم: «تجزیه و تحلیل هزینه - فرصتهای مختص هر منطقه، اولویت گذاری بازگشایی مدارس(یا بخشهایی از مدارس) را امکانپذیر میکند. اولویت گذاری اقدامات کاهش خطر در مدارس و جوامع و اولویتگذاری مناطقی که برای یادگیری از راه دور باید بر آنها تمرکز کرد.» البته در جای دیگر و در دفاع از مدرسه و ضرورت وجود و باز بودن آن آمده است: «...تعطیلی طولانی مدت، خدمات ضروری مدارس مانند امنیت بخشی، تغذیه در مدرسه، بهداشت روانی و حمایتهای مشاورهای و روانشناسی را مختل میکند.» در پایان متن، در سه بخش «قبل از بازگشایی»، «بخشی از فرآیند بازگشایی» و «بعد از بازگشایی» یکسری راهنمایی برای بازگشایی و کارهایی که باید انجام گیرد نیز آمده است. در ایران و در خردادماه، بسیاری از مدرسهها برای رفع اشکال باز شدند. البته نظرسنجیهای غیررسمی فضای مجازی نشان میدهد کمتر مدیر و آموزگاری با این کار موافق بود. در طول یک ماهی هم که مدرسهها برای رفع اشکال باز بودند خیلی از مدرسهها، بویژه مدرسههای دولتی عمدتاً به دلیل کمبود بودجه، نتوانستند پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند. هم اکنون نیز با اوج گرفتن دوباره ویروس کرونا در برخی استانهای کشور روبهرو هستیم به گونهای که حتی در برخی روزها، شمار بیماران و جانباختگان، از روزهای اوج دوره نخست بیماری بیشتر شده است. نکته مهم تأکیدی است که یونسکو بر برخی کارکردهای مدرسه دارد؛ مثلاً تغذیه در مدرسه یا حمایتهای مشاورهای و روانشناسی که میدانیم در درصد بالایی از مدرسههای ما، به هیچ وجه خبری از اینها نیست. حال بازگردیم به بحث یانگ ژائو و فرصتی که کرونا برای بازنگاری آموزش و پرورش فراهم کرده است. آموزش برخط، از آموزش کلاسی، غیررسمیتر است و فضایی آزادتر به دانش آموز و آموزگار میدهد تا به دور از تأکیدها و حساسیتهای سیاسی و فرهنگ رسمی آموزش، کار را پیش برند. میتوان به آموزگاران اعتماد بیشتری کرد و اجازه داد تا با دیدگاه و نظر خودشان و با هماهنگی و هماندیشی دانش آموزان، از این فرصت بهره بگیرند و به آموزش برخط بپردازند. در نهایت میتوان از یک آموزش ترکیبی کمک گرفت.هر چه باشد حفظ جان و سلامت دانش آموز، آموزگار و مردم باید در اولویت باشد و نباید فراموش کرد که شتاب ورزیدن در بازگشایی مدرسهها بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی اگر مسئولیت قانونی نداشته باشد، بی گمان مسئولیت اخلاقی دارد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
زنگ آموزش مجازی در مدارس جهان
-
اوقات فراغت در خانه با شبکه های مجازی
-
در بازگشایی مدرسهها شتاب نکنیم
اخبارایران آنلاین