ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش «ایران» از تجربه کارآمد کردن تجربه زیسته در بحرانها
علاج واقعه قبل از وقوع
مهسا قوی قلب
خبرنگار
کشور ما بهدلیل موقعیت جغرافیایی و اقلیمی هر از چندگاهی با بحرانهای طبیعی همچون زلزله، سیل و آتشسوزیهای بزرگ در جنگلها روبهرو میشود، در این دوسال اخیر هم که پاندمی کرونا کارزاری به راه انداخته و به بحران در کل جهان تبدیل شده است بالطبع کشورمان را نیز درگیر کرده است. در دو دهه اخیر حادثههای پرآسیبی چون زلزله بم، زلزله ورزقان، زلزله کرمانشاه، سیل سر پل ذهاب، سیل در خوزستان، آتشسوزی جنگلها و... را از سر گذرانده ایم. قطعاً هر بحرانی خسارات زیاد مالی و جانی با خود به همراه دارد، مسلماً آنچه که میتواند به کاهش چنین خساراتی که گاه جبرانناپذیر هم هستند، کمک کند، افزایش آگاهی و نحوه مواجهه با بحران، قبل، حین و پس از وقوع حادثه است.
محمدرضا ذوالفقاری، استاد دانشگاه و متخصص مدیریت بحران در این باره با اشاره به اینکه از دو منظر میتوان به این موضوع نگاه کرد، به «ایران» میگوید: منظر اول، آموزشها و فرهنگسازی قبل از وقوع حادثه است و دیگری اعمال مدیریت ریسک است که آموزشهای زمان وقوع و بعد از سانحه را نیز در بر میگیرد. مدیریت ریسک قبل از سانحه به مفهوم تعیین معیارهایی است که بتواند تلفات و خسارات را کاهش دهد. در خصوص کم شدن خسارات سیل و زلزله معیارهایی که در خرید خانه توسط مردم تعیین میشود، باید اصلاح شود و به جای اینکه افراد بابت شکل ظاهری و دکوراتیو هزینه کنند، باید به کیفیت و مقاومت ساختمان توجه کنند. مردم نیاز دارند، آموزش ببینند که چه ساختمانهایی محکم هستند. در این حوزه دولت و ارگانهای مسئول باید در شناسنامه دار شدن ساختمانها و استانداردسازی، فعالیتهای خود را سرعت بخشند تا مردم بتوانند هنگام خرید، تصمیم مناسبتری بگیرند.
به گفته او، در خصوص بیمه هم نیاز به فرهنگسازی داریم، یکی از گامهای مهم در کاهش میزان خسارات، عملکرد بیمهها است، بیمهها باید صنعت خود را ارتقا دهند و اعتماد مردم هم به بیمهها افزایش پیدا کند.
ذوالفقاری با بیان اینکه اخلاق حاکم بر مردم نیز نیاز به رشد بیشتری دارد، توضیح میدهد: بعد از سانحه، مدیریت بحران توسط مردم مورد نیاز است، وقتی بحران در سطح کلان اتفاق میافتد، اعمال قانون دچار اختلال میشود در زمان وقوع یک زلزله عظیم، دیگر پلیس و ارگانهای کنترلی نمیتوانند براحتی ناظر بر اعمال مردم باشند، همین امر هم سبب میشود پای اخلاق مردم به میان بیاید. مثلاً زمان توزیع کمکها، اگر اخلاق مداری حاکم نباشد، برخی بیشتر کمک میگیرند و برخی ممکن است نتوانند هیچ کمکی دریافت کنند. در آن دوران در صورت نبود اخلاق، مردم به اموال یکدیگر تجاوز میکنند و دزدی از مغازهها و خانهها شروع میشود. در صورت حاکم نبودن اخلاق مداری، سودجوییها در فضای مجازی هم آغاز میشود البته این اتفاق در هر جامعهای میتواند به بحرانها دامن بزند.
به اعتقاد این متخصص مدیریت بحران، مجموعه موضوعاتی که به اخلاق حاکم بر مردم بر میگردند باید بازبینی شوند. مدیا و فضای مجازی میتوانند در این حوزه قویتر عمل کنند. مردم به آموزشهای بیشتری نیاز دارند. کمکهای مردم پس از وقوع حوادث بزرگ اهمیت بالایی دارد زیرا پس از بحران، آتشنشانی و نیروهای امدادی مانند آمبولانسها و وسایل موجود نمیتوانند در آن ابعاد به تنهایی از پس مشکلات برآیند، ناخودآگاه مردم هم باید به میدان بیایند هم به لحاظ نیروی انسانی و هم در اختیار گذاشتن ابزارآلات، مردم باید حضور داشته باشند. این امر مستلزم این است که آموزشهای لازم در این حوزه به آنها ارائه شود و در عین حال هم باید این اطمینان به مردم داده شود که اگر حین امدادرسانی، آسیبی به جان و مال آنها وارد شد دولت امنیت کامل را برای آنها فراهم خواهد کرد. همه این عوامل دست در دست هم میدهند که آسیبهای ناشی از بحرانها در کشور کمتر شود.
استفاده از تجربه زیسته به تنهایی کافی نیست
مهراب شریفی سده، معاون آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلال احمر هم با اشاره به اینکه اگر حوادث 30 سال اخیر را در کشور مرور کنیم میبینیم که متأسفانه مشکلات مدام تکرار شده است به «ایران» میگوید: باید از خود بپرسیم چرا مشکلات را تکرار میکنیم؟ چرا همان مشکلات را که در زلزله رودبار و منجیل داشتیم در زلزله بم هم داشتیم؟ چرا در زلزله کرمانشاه مشکلات دوباره تکرار شد؟ منکر پیشرفتهایی که در حوزههای علمی و حوزههای تجهیزاتی و ابزار و دانشی که در مدیریت بحران اتفاق افتاده؛ نیستم اما سخنی که میخواهم مطرح کنم این است که واقعاً کم میآموزیم و باید این مسأله را آسیب شناسی کنیم. تجهیزات و ابزارهایمان مطابق با تجهیزات و ابزارهای دنیا نیست. همچنین تقسیم وظایف دقیقی نداریم با اینکه چندین تغییر در ساختار مدیریت بحران کشورصورت گرفته است باز هم در کشورما بحران اولویت نیست و بحث ارزیابی مخاطرات و ارزیابی خطر که باید انجام شود جدی گرفته نمیشود.
به گفته او این تصور اشتباه وجود دارد که تجربه زیسته برای ما کفایت میکند. تجربه زیسته یعنی حاضر بودن، تجربه کردن و مشاهده کردن آن رخداد با تمامی جهات. آیا تجربه زیسته به ما کمک خواهد کرد که این تجربه را تبدیل به داده و دانش کنیم؟ تجربه زیسته با تجربه اندیشیده فاصله دارد. امروزه تنها حوزه فردی نیست که باید بیاموزد بلکه سازمانها هم باید بیاموزند و این خیلی مهم است.
شریفی در ادامه میافزاید: در تبدیل تجربه زیسته به اندیشیده موانعی وجود دارد. علت اینکه این دانشها درونی نمیشوند به خاطر این است که به اندازه کافی در آن کنکاش و بررسی نمیشود. جلسات متعدد با خروجیهای مشخص و با پروسههای دقیق اجرا نمیشود. مسأله دیگر، تفکر انتقادی یعنی پرسشهای سازنده است. فقدان پرسش از مشکلات ما است. درخصوص تجربه زیسته در بم تجارب زیاد بود. اگر این تجارب مستند نشود و تبدیل به یک تجربه اندیشیده نشود از بین میرود. همچنین قدرت فرموله کردن تجارب زیسته میتواند یادگیری را افزایش دهد. باید در این موضوعات عمیق نظرکنیم و به پرسشهای بنیادین توجه کنیم. پرسشهای بنیادی که ما و سازمان را به چالش میکشد مفید است و در ارتقای ما میتواند مفید واقع شود.
او معتقد است که اگر سازمانی بتواند دانش ضمنیاش را که 80 درصد است، تبدیل به دانش صریح نماید آن سازمان میتواند خلق دانایی کند. آن سازمان میتواند نیروهایش را ارتقا دهد و سازمان یادگیرنده خوب، سازمانی است که این آموختهها در آن فرآیند است یعنی همیشه ادامه دارد و همیشه انجام میشود.
مردم به شناسنامه ساختمان توجه کنند
خسرو رحمانی، کارشناس مدیریت بحران نیز با بیان اینکه ما درکشوری زندگی میکنیم که روی کمربند زلزله واقع شده است، به «ایران» میگوید: با مروری بر تاریخچه زلزلهها از دهه 60 تا کنون میبینیم که هر 10 تا 15 سال یک بار زلزله مهیب و بسیار شدیدی به بزرگی 7 ریشتر درکشور رخ میدهد و خسارتهای جانی و مالی را در بردارد، بنابراین اهمیت ایمنی در برابر زلزله بر کسی پوشیده نیست. مهمترین نکتهای که برای مقابله با زمین لرزه و کاهش آثارو مصیبتهای آن باید توجه داشت، استحکام بناها است. رهبر معظم انقلاب نیز درسال 1382 بعد از زلزله بم به امنیت و استحکام بناها تأکید داشتند و این یک سیاست کلی برای کشوراست و تا به حال هم گامهای خوبی در این زمینه برداشتهایم.
به گفته او گام مؤثر دیگر در این حوزه بحث آموزش بهصورت عمومی و همگانی است که وظیفه جمعیت هلال احمر است. یکی از کارهایی که باید انجام دهیم این است که در آموزشهای همگانی مطالبه گری را به مردم آموزش دهیم؛ یعنی افراد زمانی که بنایی را میخواهند بسازند، بخرند یا اجاره کنند، حتماً به شناسنامه آن بنا دقت کنند که بهعنوان مثال ایمنی در برابر زلزله داشته باشد. اینکه تأکید زیادی بر این امر میکنم به این دلیل است که مهمترین عاملی که باعث میشود در زمین لرزهها، خسارتهای مالی و جانی اتفاق بیفتد استحکام بنا است و اگر این مسأله حل شود درحقیقت 90 درصد راه را برای ایمنی در برابر زلزله طی کردهایم.
رحمانی در ادامه میافزاید: مسأله بعدی که باید مردم در آن حوزه آموزش ببینند، آگاهی بر رفتار هنگام وقوع حادثه است زیرا هنگام حادثه باید رفتارهایی را انجام داد که کمترین مخاطرات را بهدنبال داشته باشد. برای اینکه به مردم اطلاعرسانی کنیم از تمام ابزارهای آموزش عمومی بویژه از صداوسیما استفاده میکنیم. همچنین از جمعیت هلال احمر استانها درخواست داریم که از ظرفیت صدا و سیمای استانی حداکثر استفاه را بکنند، چون آموزش امر مهمی است اما عمق آموزش به نحوه اطلاعرسانی، نحوه بیان، نحوه نفوذ کلام و همچنین استفاده صحیح از ابزارهای آموزشی بستگی دارد. در اینجا نباید از شبکههای مجازی نیز غافل شویم. با تهیه اینفوگرافی و موشن گرافی و تمام ابزارهایی که دراین زمینه میتوانند کمک کنند گام مؤثری در کاهش تلفات جانی و مالی بعد از حوادث طبیعی و غیرطبیعی میتوان برداشت. رفتارهای مهم مردم در زمان وقوع زلزله یعنی روش درست پناهگیری و نحوه محبوس کردن و مخفی کردن جسم در زمان وقوع زلزله را در آموزشهای همگانی باید مدنظر داشته باشیم. دراین راستا تعداد زیادی دورههای آموزشی بهصورت عمومی، حضوری و غیرحضوری نیز برای آموزش همگانی برگزار شده است و همچنین آموزشهای مجازی را با استفاده از سایت جمعیت هلال احمر و استفاده از سایتهای سایر ارگانها در برنامه خود داشتیم.
او با اشاره به اینکه درارتباط با بحث آموزشهای دانشجومحور و دانشآموزمحور هم هماهنگیهایی به عمل آمده، میگوید: واحدهای دانشگاهی برای کاهش مخاطرات در حوادث و سوانح و بلایا که در وزارت بهداشت مصوب شده، جزو واحدهای اجباری دانشجویان است. اگر تابآوری اجتماعی و همچنین رفتار مردم در حوادث وسوانح کنترل شده و خردمندانه باشد بعد از این وقایع هم امدادرسانی تسهیل میشود و هم خود مردم بهعنوان یک امدادگر برای هموطنان در زمان وقوع حوادث میتوانند مفید باشند.
خبرنگار
کشور ما بهدلیل موقعیت جغرافیایی و اقلیمی هر از چندگاهی با بحرانهای طبیعی همچون زلزله، سیل و آتشسوزیهای بزرگ در جنگلها روبهرو میشود، در این دوسال اخیر هم که پاندمی کرونا کارزاری به راه انداخته و به بحران در کل جهان تبدیل شده است بالطبع کشورمان را نیز درگیر کرده است. در دو دهه اخیر حادثههای پرآسیبی چون زلزله بم، زلزله ورزقان، زلزله کرمانشاه، سیل سر پل ذهاب، سیل در خوزستان، آتشسوزی جنگلها و... را از سر گذرانده ایم. قطعاً هر بحرانی خسارات زیاد مالی و جانی با خود به همراه دارد، مسلماً آنچه که میتواند به کاهش چنین خساراتی که گاه جبرانناپذیر هم هستند، کمک کند، افزایش آگاهی و نحوه مواجهه با بحران، قبل، حین و پس از وقوع حادثه است.
محمدرضا ذوالفقاری، استاد دانشگاه و متخصص مدیریت بحران در این باره با اشاره به اینکه از دو منظر میتوان به این موضوع نگاه کرد، به «ایران» میگوید: منظر اول، آموزشها و فرهنگسازی قبل از وقوع حادثه است و دیگری اعمال مدیریت ریسک است که آموزشهای زمان وقوع و بعد از سانحه را نیز در بر میگیرد. مدیریت ریسک قبل از سانحه به مفهوم تعیین معیارهایی است که بتواند تلفات و خسارات را کاهش دهد. در خصوص کم شدن خسارات سیل و زلزله معیارهایی که در خرید خانه توسط مردم تعیین میشود، باید اصلاح شود و به جای اینکه افراد بابت شکل ظاهری و دکوراتیو هزینه کنند، باید به کیفیت و مقاومت ساختمان توجه کنند. مردم نیاز دارند، آموزش ببینند که چه ساختمانهایی محکم هستند. در این حوزه دولت و ارگانهای مسئول باید در شناسنامه دار شدن ساختمانها و استانداردسازی، فعالیتهای خود را سرعت بخشند تا مردم بتوانند هنگام خرید، تصمیم مناسبتری بگیرند.
به گفته او، در خصوص بیمه هم نیاز به فرهنگسازی داریم، یکی از گامهای مهم در کاهش میزان خسارات، عملکرد بیمهها است، بیمهها باید صنعت خود را ارتقا دهند و اعتماد مردم هم به بیمهها افزایش پیدا کند.
ذوالفقاری با بیان اینکه اخلاق حاکم بر مردم نیز نیاز به رشد بیشتری دارد، توضیح میدهد: بعد از سانحه، مدیریت بحران توسط مردم مورد نیاز است، وقتی بحران در سطح کلان اتفاق میافتد، اعمال قانون دچار اختلال میشود در زمان وقوع یک زلزله عظیم، دیگر پلیس و ارگانهای کنترلی نمیتوانند براحتی ناظر بر اعمال مردم باشند، همین امر هم سبب میشود پای اخلاق مردم به میان بیاید. مثلاً زمان توزیع کمکها، اگر اخلاق مداری حاکم نباشد، برخی بیشتر کمک میگیرند و برخی ممکن است نتوانند هیچ کمکی دریافت کنند. در آن دوران در صورت نبود اخلاق، مردم به اموال یکدیگر تجاوز میکنند و دزدی از مغازهها و خانهها شروع میشود. در صورت حاکم نبودن اخلاق مداری، سودجوییها در فضای مجازی هم آغاز میشود البته این اتفاق در هر جامعهای میتواند به بحرانها دامن بزند.
به اعتقاد این متخصص مدیریت بحران، مجموعه موضوعاتی که به اخلاق حاکم بر مردم بر میگردند باید بازبینی شوند. مدیا و فضای مجازی میتوانند در این حوزه قویتر عمل کنند. مردم به آموزشهای بیشتری نیاز دارند. کمکهای مردم پس از وقوع حوادث بزرگ اهمیت بالایی دارد زیرا پس از بحران، آتشنشانی و نیروهای امدادی مانند آمبولانسها و وسایل موجود نمیتوانند در آن ابعاد به تنهایی از پس مشکلات برآیند، ناخودآگاه مردم هم باید به میدان بیایند هم به لحاظ نیروی انسانی و هم در اختیار گذاشتن ابزارآلات، مردم باید حضور داشته باشند. این امر مستلزم این است که آموزشهای لازم در این حوزه به آنها ارائه شود و در عین حال هم باید این اطمینان به مردم داده شود که اگر حین امدادرسانی، آسیبی به جان و مال آنها وارد شد دولت امنیت کامل را برای آنها فراهم خواهد کرد. همه این عوامل دست در دست هم میدهند که آسیبهای ناشی از بحرانها در کشور کمتر شود.
استفاده از تجربه زیسته به تنهایی کافی نیست
مهراب شریفی سده، معاون آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلال احمر هم با اشاره به اینکه اگر حوادث 30 سال اخیر را در کشور مرور کنیم میبینیم که متأسفانه مشکلات مدام تکرار شده است به «ایران» میگوید: باید از خود بپرسیم چرا مشکلات را تکرار میکنیم؟ چرا همان مشکلات را که در زلزله رودبار و منجیل داشتیم در زلزله بم هم داشتیم؟ چرا در زلزله کرمانشاه مشکلات دوباره تکرار شد؟ منکر پیشرفتهایی که در حوزههای علمی و حوزههای تجهیزاتی و ابزار و دانشی که در مدیریت بحران اتفاق افتاده؛ نیستم اما سخنی که میخواهم مطرح کنم این است که واقعاً کم میآموزیم و باید این مسأله را آسیب شناسی کنیم. تجهیزات و ابزارهایمان مطابق با تجهیزات و ابزارهای دنیا نیست. همچنین تقسیم وظایف دقیقی نداریم با اینکه چندین تغییر در ساختار مدیریت بحران کشورصورت گرفته است باز هم در کشورما بحران اولویت نیست و بحث ارزیابی مخاطرات و ارزیابی خطر که باید انجام شود جدی گرفته نمیشود.
به گفته او این تصور اشتباه وجود دارد که تجربه زیسته برای ما کفایت میکند. تجربه زیسته یعنی حاضر بودن، تجربه کردن و مشاهده کردن آن رخداد با تمامی جهات. آیا تجربه زیسته به ما کمک خواهد کرد که این تجربه را تبدیل به داده و دانش کنیم؟ تجربه زیسته با تجربه اندیشیده فاصله دارد. امروزه تنها حوزه فردی نیست که باید بیاموزد بلکه سازمانها هم باید بیاموزند و این خیلی مهم است.
شریفی در ادامه میافزاید: در تبدیل تجربه زیسته به اندیشیده موانعی وجود دارد. علت اینکه این دانشها درونی نمیشوند به خاطر این است که به اندازه کافی در آن کنکاش و بررسی نمیشود. جلسات متعدد با خروجیهای مشخص و با پروسههای دقیق اجرا نمیشود. مسأله دیگر، تفکر انتقادی یعنی پرسشهای سازنده است. فقدان پرسش از مشکلات ما است. درخصوص تجربه زیسته در بم تجارب زیاد بود. اگر این تجارب مستند نشود و تبدیل به یک تجربه اندیشیده نشود از بین میرود. همچنین قدرت فرموله کردن تجارب زیسته میتواند یادگیری را افزایش دهد. باید در این موضوعات عمیق نظرکنیم و به پرسشهای بنیادین توجه کنیم. پرسشهای بنیادی که ما و سازمان را به چالش میکشد مفید است و در ارتقای ما میتواند مفید واقع شود.
او معتقد است که اگر سازمانی بتواند دانش ضمنیاش را که 80 درصد است، تبدیل به دانش صریح نماید آن سازمان میتواند خلق دانایی کند. آن سازمان میتواند نیروهایش را ارتقا دهد و سازمان یادگیرنده خوب، سازمانی است که این آموختهها در آن فرآیند است یعنی همیشه ادامه دارد و همیشه انجام میشود.
مردم به شناسنامه ساختمان توجه کنند
خسرو رحمانی، کارشناس مدیریت بحران نیز با بیان اینکه ما درکشوری زندگی میکنیم که روی کمربند زلزله واقع شده است، به «ایران» میگوید: با مروری بر تاریخچه زلزلهها از دهه 60 تا کنون میبینیم که هر 10 تا 15 سال یک بار زلزله مهیب و بسیار شدیدی به بزرگی 7 ریشتر درکشور رخ میدهد و خسارتهای جانی و مالی را در بردارد، بنابراین اهمیت ایمنی در برابر زلزله بر کسی پوشیده نیست. مهمترین نکتهای که برای مقابله با زمین لرزه و کاهش آثارو مصیبتهای آن باید توجه داشت، استحکام بناها است. رهبر معظم انقلاب نیز درسال 1382 بعد از زلزله بم به امنیت و استحکام بناها تأکید داشتند و این یک سیاست کلی برای کشوراست و تا به حال هم گامهای خوبی در این زمینه برداشتهایم.
به گفته او گام مؤثر دیگر در این حوزه بحث آموزش بهصورت عمومی و همگانی است که وظیفه جمعیت هلال احمر است. یکی از کارهایی که باید انجام دهیم این است که در آموزشهای همگانی مطالبه گری را به مردم آموزش دهیم؛ یعنی افراد زمانی که بنایی را میخواهند بسازند، بخرند یا اجاره کنند، حتماً به شناسنامه آن بنا دقت کنند که بهعنوان مثال ایمنی در برابر زلزله داشته باشد. اینکه تأکید زیادی بر این امر میکنم به این دلیل است که مهمترین عاملی که باعث میشود در زمین لرزهها، خسارتهای مالی و جانی اتفاق بیفتد استحکام بنا است و اگر این مسأله حل شود درحقیقت 90 درصد راه را برای ایمنی در برابر زلزله طی کردهایم.
رحمانی در ادامه میافزاید: مسأله بعدی که باید مردم در آن حوزه آموزش ببینند، آگاهی بر رفتار هنگام وقوع حادثه است زیرا هنگام حادثه باید رفتارهایی را انجام داد که کمترین مخاطرات را بهدنبال داشته باشد. برای اینکه به مردم اطلاعرسانی کنیم از تمام ابزارهای آموزش عمومی بویژه از صداوسیما استفاده میکنیم. همچنین از جمعیت هلال احمر استانها درخواست داریم که از ظرفیت صدا و سیمای استانی حداکثر استفاه را بکنند، چون آموزش امر مهمی است اما عمق آموزش به نحوه اطلاعرسانی، نحوه بیان، نحوه نفوذ کلام و همچنین استفاده صحیح از ابزارهای آموزشی بستگی دارد. در اینجا نباید از شبکههای مجازی نیز غافل شویم. با تهیه اینفوگرافی و موشن گرافی و تمام ابزارهایی که دراین زمینه میتوانند کمک کنند گام مؤثری در کاهش تلفات جانی و مالی بعد از حوادث طبیعی و غیرطبیعی میتوان برداشت. رفتارهای مهم مردم در زمان وقوع زلزله یعنی روش درست پناهگیری و نحوه محبوس کردن و مخفی کردن جسم در زمان وقوع زلزله را در آموزشهای همگانی باید مدنظر داشته باشیم. دراین راستا تعداد زیادی دورههای آموزشی بهصورت عمومی، حضوری و غیرحضوری نیز برای آموزش همگانی برگزار شده است و همچنین آموزشهای مجازی را با استفاده از سایت جمعیت هلال احمر و استفاده از سایتهای سایر ارگانها در برنامه خود داشتیم.
او با اشاره به اینکه درارتباط با بحث آموزشهای دانشجومحور و دانشآموزمحور هم هماهنگیهایی به عمل آمده، میگوید: واحدهای دانشگاهی برای کاهش مخاطرات در حوادث و سوانح و بلایا که در وزارت بهداشت مصوب شده، جزو واحدهای اجباری دانشجویان است. اگر تابآوری اجتماعی و همچنین رفتار مردم در حوادث وسوانح کنترل شده و خردمندانه باشد بعد از این وقایع هم امدادرسانی تسهیل میشود و هم خود مردم بهعنوان یک امدادگر برای هموطنان در زمان وقوع حوادث میتوانند مفید باشند.
گزارش «ایران» از بازنشر یک موضوع حقوقی در تصادف خودرو
بازخوانی یک قانون
محبوبه مصرقانی
خبرنگار
قدیم ترها اگر پیکان داشتی و به آینه یک بنز میزدی در دل میگفتی برای جبران خسارت باید ماشین را به جای پول آینه بنز بگذارم و بروم. قیمت آینه بنزE250 با قیمت کل یک خودرو متعارف برابری میکند. هفته گذشته خبری از سوی پلیس راهور تهران منتشر شد مبنی بر اینکه خودروهایی که قیمت آنها بیشتر از نصف دیه انسان باشد (دیه انسان در 1400، 640 میلیون تومان است)، در دسته خودروهای غیرمتعارف محسوب میشوند. به زبان ساده خودروهایی که قیمتشان بیشتر از 320 میلیون تومان باشد غیرمتعارف خوانده میشوند و خودروهای زیر این قیمت در دسته خودروهای متعارف قرار میگیرند. در خبر مذکور به نقل از رئیس پلیس تهران آمده بود اگر خودرو متعارفی با خودرویی غیرمتعارف برخورد کند و مقصر هم باشد شرکتهای بیمه برای جبران خسارت براساس قانون بیمه شخص ثالث فقط تا سقف گرانترین خودرو متعارف به صاحب خودرو آسیب دیده پرداخت میکنند و فردی که خودرو غیرمتعارف دارد مابقی خسارت را باید از طریق بیمه بدنه خود تأمین کند.
سرهنگ عینالله جهانی معاون اجتماعی و فرهنگی پلیس راهورناجا در گفتوگو با «ایران» در این مورد توضیح داد: براساس قانون بیمه در سال 1395 در تصادف دو خودرو اگر خودرو آسیب دیده غیرمتعارف باشد و میزان آسیبش از حدی که در تعریف قانون بیمه بیشتر از سقف بیمه شخص ثالث باشد باید برای جبران خسارت از بیمه بدنه خود استفاده کند. او در ادامه با اشاره به اینکه برای جلوگیری از ضرر مالی اشخاص بهتر است افراد خودروهای خود را بیمه بدنه کنند، میگوید: بیمه شخص ثالث اجباری است اما بیمه بدنه اختیاری؛ پس توصیه میشود افراد وسایل نقلیه شخصی خود را بیمه بدنه نیز کنند تا در صورت رخ دادن تصادف دعوا بین افراد صورت نگیرد.
وی ادامه داد: بهعنوان مثال اگر در تصادف یک خودرو متعارف با یک خودرو غیرمتعارف در بغل خودروی غیر متعارف آسیب ببیند و در این تصادف راننده خودرو متعارف مقصر باشد و در این تصادف خودرو غیرمتعارف آسیبدیده باشد میزان خسارتی که او با بیمه شخص ثالث خود به راننده خودروی غیرمتعارف پرداخت خواهد کرد، معادل ارزش در بغل گرانترین خودروی متعارف در سال ۱۴۰۰ است.
هر چند این خبر جدیدی نیست اما از جمله اخباری بود که خیلیها هنوز هم از کم و کیف آن اطلاع ندارند و برای همین در فضای مجازی هم بسیار این سخنان بازتاب داده شد. از سوی دیگر این خبر اهمیت آشنایی با برخی قوانین حقوقی را گوشزد کرد و این مسأله که این روزها شمار خودروهایی که در خیابانها در رفت و آمد هستند و غیرمتعارف نامیده میشوند افزایش یافته اما هنوز بیمه بدنه بهعنوان یک فرهنگ عمومیت نیافته است. باز از سوی دیگر بهدلیل گران شدن قیمت اتومبیلها و قطعات اغلب صاحبان خودروهای غیرمتعارف پس از تصادف از آنجایی که آسیب وارده باعث افت قیمت خودرویشان میشود به شوراهای حل اختلاف مراجعه میکنند و طرح دعوی میکنند. اصل بحث طرح شکایت برای افت قیمت است و در شوراهای حل اختلاف بسیار پیش میآید که حق به صاحبان خودروهای غیرمتعارف داده میشود و افراد مقصر تصادفات باید میزان افت قیمت خودروها پس از بررسی کارشناسی را پرداخت کنند. شاید در این میان باز هم لازم باشد تعریف خودروهای متعارف و غیرمتعارف که به خودروهای لوکس معروف بودند تغییر کند و بار دیگر مجلس شورای اسلامی این مصوبه را بررسی کند.
خبرنگار
قدیم ترها اگر پیکان داشتی و به آینه یک بنز میزدی در دل میگفتی برای جبران خسارت باید ماشین را به جای پول آینه بنز بگذارم و بروم. قیمت آینه بنزE250 با قیمت کل یک خودرو متعارف برابری میکند. هفته گذشته خبری از سوی پلیس راهور تهران منتشر شد مبنی بر اینکه خودروهایی که قیمت آنها بیشتر از نصف دیه انسان باشد (دیه انسان در 1400، 640 میلیون تومان است)، در دسته خودروهای غیرمتعارف محسوب میشوند. به زبان ساده خودروهایی که قیمتشان بیشتر از 320 میلیون تومان باشد غیرمتعارف خوانده میشوند و خودروهای زیر این قیمت در دسته خودروهای متعارف قرار میگیرند. در خبر مذکور به نقل از رئیس پلیس تهران آمده بود اگر خودرو متعارفی با خودرویی غیرمتعارف برخورد کند و مقصر هم باشد شرکتهای بیمه برای جبران خسارت براساس قانون بیمه شخص ثالث فقط تا سقف گرانترین خودرو متعارف به صاحب خودرو آسیب دیده پرداخت میکنند و فردی که خودرو غیرمتعارف دارد مابقی خسارت را باید از طریق بیمه بدنه خود تأمین کند.
سرهنگ عینالله جهانی معاون اجتماعی و فرهنگی پلیس راهورناجا در گفتوگو با «ایران» در این مورد توضیح داد: براساس قانون بیمه در سال 1395 در تصادف دو خودرو اگر خودرو آسیب دیده غیرمتعارف باشد و میزان آسیبش از حدی که در تعریف قانون بیمه بیشتر از سقف بیمه شخص ثالث باشد باید برای جبران خسارت از بیمه بدنه خود استفاده کند. او در ادامه با اشاره به اینکه برای جلوگیری از ضرر مالی اشخاص بهتر است افراد خودروهای خود را بیمه بدنه کنند، میگوید: بیمه شخص ثالث اجباری است اما بیمه بدنه اختیاری؛ پس توصیه میشود افراد وسایل نقلیه شخصی خود را بیمه بدنه نیز کنند تا در صورت رخ دادن تصادف دعوا بین افراد صورت نگیرد.
وی ادامه داد: بهعنوان مثال اگر در تصادف یک خودرو متعارف با یک خودرو غیرمتعارف در بغل خودروی غیر متعارف آسیب ببیند و در این تصادف راننده خودرو متعارف مقصر باشد و در این تصادف خودرو غیرمتعارف آسیبدیده باشد میزان خسارتی که او با بیمه شخص ثالث خود به راننده خودروی غیرمتعارف پرداخت خواهد کرد، معادل ارزش در بغل گرانترین خودروی متعارف در سال ۱۴۰۰ است.
هر چند این خبر جدیدی نیست اما از جمله اخباری بود که خیلیها هنوز هم از کم و کیف آن اطلاع ندارند و برای همین در فضای مجازی هم بسیار این سخنان بازتاب داده شد. از سوی دیگر این خبر اهمیت آشنایی با برخی قوانین حقوقی را گوشزد کرد و این مسأله که این روزها شمار خودروهایی که در خیابانها در رفت و آمد هستند و غیرمتعارف نامیده میشوند افزایش یافته اما هنوز بیمه بدنه بهعنوان یک فرهنگ عمومیت نیافته است. باز از سوی دیگر بهدلیل گران شدن قیمت اتومبیلها و قطعات اغلب صاحبان خودروهای غیرمتعارف پس از تصادف از آنجایی که آسیب وارده باعث افت قیمت خودرویشان میشود به شوراهای حل اختلاف مراجعه میکنند و طرح دعوی میکنند. اصل بحث طرح شکایت برای افت قیمت است و در شوراهای حل اختلاف بسیار پیش میآید که حق به صاحبان خودروهای غیرمتعارف داده میشود و افراد مقصر تصادفات باید میزان افت قیمت خودروها پس از بررسی کارشناسی را پرداخت کنند. شاید در این میان باز هم لازم باشد تعریف خودروهای متعارف و غیرمتعارف که به خودروهای لوکس معروف بودند تغییر کند و بار دیگر مجلس شورای اسلامی این مصوبه را بررسی کند.
معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت تشریح کرد
پنج فاز محدودیتهای هوشمند کرونایی
معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی چهار فاز طرح مدیریت هوشمند کرونا در کشور را تشریح کرد و گفت: اکنون در فاز سوم این طرح یعنی کنترل و اجرای طرح محدودیت هوشمند در واحدهای صنفی، صنعتی و کارگاهی قرار داریم.
به گزارش ایسنا، مهندس محسن فرهادی در نشست خبری وزارت بهداشت، گفت: طبیعتاً فاز اول قرنطینه هوشمند با کارکنان و شاغلان در کشور شروع شد. فاز دوم با حمل و نقل درون شهری و فاز سوم آن که اکنون در مرحله انجام آن هستیم، کنترل و اجرای طرح محدودیت هوشمند در واحدهای صنفی، صنعتی و کارگاهی است. قسمت بعدی یا فاز چهارم آن ترددها و مسافرتهای برونشهری را شامل میشود و در نهایت مراکز آموزشی، تحقیقاتی و مؤسسات است.
وی ادامه داد: لازم است تمام پروتکلها مجدداً بازنگری و بهروزرسانی شود. قبل از شروع طرح در مرکز سلامت محیط و کار در حال انجام این کار بودیم و تاکنون چندین پروتکل به کمیته امنیتی و اجتماعی و انتظامی ستاد ملی کرونا در وزارت کشور اعلام شده و در اختیار دستگاههای ناظر و مجری قرار داده شده است که بهزودی در اختیار عموم مردم هم قرار میگیرد و شامل سینما، تئاتر، باشگاهها، استخرها و... هستند.
فرهادی در پاسخ به سؤالی، در زمینه تصمیمگیری درباره مدارس و بویژه امتحانات حضوری و وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در مدارس، گفت: زمانی که طرح مدیریت هوشمند تصویب شد، قرار شد تا حد امکان از تعطیلیها و دادن محدودیتهای مختلف مقداری خودداری کنیم؛ چراکه داریم مسیر را به سمت کنترل الکترونیک میبریم و مدارس هم یکی از همین جاهاست.
عمده مشکل مدارس ما در بحث رعایت پروتکلهای بهداشتی، در رتبه اول مشکل تهویه در مدارس است و مشکل دوم در برخی مدارس و برخی استانها مشکل فاصلهگذاری اجتماعی و تراکم در کلاسها است.
وی افزود: عمده مشکل ما در مدارس در شهرهای بزرگ از جمله تهران است. در حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد مدارس مشکل رعایت تهویهها را داریم. وی در این باره ادامه داد: کار ما برای مدارس به صورت منطقهای و مدرسهمحور است؛ یعنی نمیتوان نسخه واحدی را برای تمام مدارس کشور صادر کرد، بلکه مدارسی که توانایی برگزاری حضوری کلاسها را ندارند، الکترونیک میشوند. ضمن اینکه آموزش و پرورش هم دو فرم خوداظهاری تهیه کرده و اینها را خود مدیر مدرسه هم میتواند اعلام کند که مثلاً اکنون شرایط مناسبی ندارم و نمیتوانم حضوری برگزار کنم و برعکس. کنترل و مسیرمان به صورتی است که فعلاً به این شکل پیش رویم تا بحرانی ایجاد نشود.
وی درباره برگزاری حضوری امتحانات مدارس نیز گفت: باتوجه به شرایط، مدرسه محور بودن و دادن اختیار به مدیر مدرسه باید مکمل هم باشند. اصراری نیست که مدارس حتماً الکترونیک باشد یا حضوری، بلکه بر اساس امکانات نسبت به برگزاری حضوری کلاسها و امتحانات باید تصمیم بگیرند. بهترین راه و توصیه ما این است که مجموعهای از خدمات را پیش برند. یعنی تلفیقی از آزمون حضوری و الکترونیک.
به عنوان مثال در یک درس اصرار بر امتحان حضوری آن است، بنابراین شرایط آن امتحان حضوری را تأمین میکنند، اما آزمونهایی را که میتوان الکترونیک برگزار کرد، الکترونیک برگزار شود. بنابراین تجویز یک نسخه مشخص برای تمام مدارس، غیر علمی است برای تمام مدارس یک نسخه مشخص، یک نسخه غیرعلمی است. مدیران مدارس باید بر اساس امکانات، افراد تحت پوشش، افراد گروههای پرخطر و... تصمیمگیری کنند. وی درباره میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی در ادارات نیز گفت: میزان واکسیناسیون در ادارات طبق گزارش سامانه امید بالای ۸۰ درصد بود. نگرانی ما در شرکتها و مؤسسات بخش خصوصی است که اولاً به صورت دورهای مجبوریم به اینها سر بزنیم و ثانیاً بسیاری از این شرکتها حریم داخلی خود را دارند.
فرهادی در ادامه درباره نحوه نظارت بر کارکنان و شاغلان در قالب طرح مدیریت هوشمند محدودیتهای کرونایی، گفت: تمامی کارکنان و شاغلانی که میخواهند بر سر کار خود حاضر شوند، باید واکسینه شده باشند یا اگر تمایل ندارند، باید هر ۱۵ روز یکبار PCR منفی ارائه کنند. حال اگر افراد از این شرایط امتناع کردند، بالاترین مقام مسئول آن کارمند در بخش دولتی میتواند به او اخطار دهد. فرهادی در پاسخ به سؤال دیگری درباره آبیاری برخی مزارع با فاضلاب گفت: در قسمتهای کوچکی از تهران همچنان با این مشکل مواجهیم. در عین حال تقریباً نگرانی ما مناطقی است که دچار کمآبی هستند، زیرا وقتی کشاورز هیچ منبع آبی را پیدا نکند، مجبور است از فاضلاب خام استفاده کند که طبیعتاً این موارد اعلام شده است.
به گزارش ایسنا، مهندس محسن فرهادی در نشست خبری وزارت بهداشت، گفت: طبیعتاً فاز اول قرنطینه هوشمند با کارکنان و شاغلان در کشور شروع شد. فاز دوم با حمل و نقل درون شهری و فاز سوم آن که اکنون در مرحله انجام آن هستیم، کنترل و اجرای طرح محدودیت هوشمند در واحدهای صنفی، صنعتی و کارگاهی است. قسمت بعدی یا فاز چهارم آن ترددها و مسافرتهای برونشهری را شامل میشود و در نهایت مراکز آموزشی، تحقیقاتی و مؤسسات است.
وی ادامه داد: لازم است تمام پروتکلها مجدداً بازنگری و بهروزرسانی شود. قبل از شروع طرح در مرکز سلامت محیط و کار در حال انجام این کار بودیم و تاکنون چندین پروتکل به کمیته امنیتی و اجتماعی و انتظامی ستاد ملی کرونا در وزارت کشور اعلام شده و در اختیار دستگاههای ناظر و مجری قرار داده شده است که بهزودی در اختیار عموم مردم هم قرار میگیرد و شامل سینما، تئاتر، باشگاهها، استخرها و... هستند.
فرهادی در پاسخ به سؤالی، در زمینه تصمیمگیری درباره مدارس و بویژه امتحانات حضوری و وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در مدارس، گفت: زمانی که طرح مدیریت هوشمند تصویب شد، قرار شد تا حد امکان از تعطیلیها و دادن محدودیتهای مختلف مقداری خودداری کنیم؛ چراکه داریم مسیر را به سمت کنترل الکترونیک میبریم و مدارس هم یکی از همین جاهاست.
عمده مشکل مدارس ما در بحث رعایت پروتکلهای بهداشتی، در رتبه اول مشکل تهویه در مدارس است و مشکل دوم در برخی مدارس و برخی استانها مشکل فاصلهگذاری اجتماعی و تراکم در کلاسها است.
وی افزود: عمده مشکل ما در مدارس در شهرهای بزرگ از جمله تهران است. در حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد مدارس مشکل رعایت تهویهها را داریم. وی در این باره ادامه داد: کار ما برای مدارس به صورت منطقهای و مدرسهمحور است؛ یعنی نمیتوان نسخه واحدی را برای تمام مدارس کشور صادر کرد، بلکه مدارسی که توانایی برگزاری حضوری کلاسها را ندارند، الکترونیک میشوند. ضمن اینکه آموزش و پرورش هم دو فرم خوداظهاری تهیه کرده و اینها را خود مدیر مدرسه هم میتواند اعلام کند که مثلاً اکنون شرایط مناسبی ندارم و نمیتوانم حضوری برگزار کنم و برعکس. کنترل و مسیرمان به صورتی است که فعلاً به این شکل پیش رویم تا بحرانی ایجاد نشود.
وی درباره برگزاری حضوری امتحانات مدارس نیز گفت: باتوجه به شرایط، مدرسه محور بودن و دادن اختیار به مدیر مدرسه باید مکمل هم باشند. اصراری نیست که مدارس حتماً الکترونیک باشد یا حضوری، بلکه بر اساس امکانات نسبت به برگزاری حضوری کلاسها و امتحانات باید تصمیم بگیرند. بهترین راه و توصیه ما این است که مجموعهای از خدمات را پیش برند. یعنی تلفیقی از آزمون حضوری و الکترونیک.
به عنوان مثال در یک درس اصرار بر امتحان حضوری آن است، بنابراین شرایط آن امتحان حضوری را تأمین میکنند، اما آزمونهایی را که میتوان الکترونیک برگزار کرد، الکترونیک برگزار شود. بنابراین تجویز یک نسخه مشخص برای تمام مدارس، غیر علمی است برای تمام مدارس یک نسخه مشخص، یک نسخه غیرعلمی است. مدیران مدارس باید بر اساس امکانات، افراد تحت پوشش، افراد گروههای پرخطر و... تصمیمگیری کنند. وی درباره میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی در ادارات نیز گفت: میزان واکسیناسیون در ادارات طبق گزارش سامانه امید بالای ۸۰ درصد بود. نگرانی ما در شرکتها و مؤسسات بخش خصوصی است که اولاً به صورت دورهای مجبوریم به اینها سر بزنیم و ثانیاً بسیاری از این شرکتها حریم داخلی خود را دارند.
فرهادی در ادامه درباره نحوه نظارت بر کارکنان و شاغلان در قالب طرح مدیریت هوشمند محدودیتهای کرونایی، گفت: تمامی کارکنان و شاغلانی که میخواهند بر سر کار خود حاضر شوند، باید واکسینه شده باشند یا اگر تمایل ندارند، باید هر ۱۵ روز یکبار PCR منفی ارائه کنند. حال اگر افراد از این شرایط امتناع کردند، بالاترین مقام مسئول آن کارمند در بخش دولتی میتواند به او اخطار دهد. فرهادی در پاسخ به سؤال دیگری درباره آبیاری برخی مزارع با فاضلاب گفت: در قسمتهای کوچکی از تهران همچنان با این مشکل مواجهیم. در عین حال تقریباً نگرانی ما مناطقی است که دچار کمآبی هستند، زیرا وقتی کشاورز هیچ منبع آبی را پیدا نکند، مجبور است از فاضلاب خام استفاده کند که طبیعتاً این موارد اعلام شده است.
هوای تهران بدون مدعیالعموم
حمیده امینی فرد
خبرنگار
باد نیامد، تهران دوباره آلوده شد. آن هم درست بعد از آنکه خیلیهایمان یادمان رفته بود، دقیقاً تصویرتهران قبل از این روزها، چه رنگی بود! شاخصهای آلودگی هوا دیروز در 16 ایستگاه عدد 150 را رد کرد و نام شهرداری منطقه 19 با ثبت عدد 173 در صدر آلودهترین ایستگاهها قرار گرفت. سازمان هواشناسی به روال سابق بعد از اینکه اعلام کرد «باتوجه به عدم وزش باد مؤثر، شرایط برای پراکندگی آلایندهها فراهم نخواهد شد» به پایتخت نشینها هشدار دارد تا اگر سالمندند، بیماری قلبی و تنفسی دارند و یا باردارند فعلاً از خانههایشان خارج نشوند! اعلامیهای که اگر تاریخ اش را تغییر دهید درست همانی خواهد بود که در روزهای آلوده منتشر میشود! راهکار هم از زبان سازمان هواشناسی جالب توجه است. تهرانیها نگران نباشند از امروز صبح، باد تندی خواهد وزید و تا حدودی از غلظت آلایندهها کم خواهد شد. راه حلی که در تمام این سالها بهعنوان تنها راهکار کلیدی مطرح میشود و البته در مقابل همیشه این سؤال مطرح میشود که اگر قرار است «باد» چاره نهایی باشد پس این 23 دستگاه که بر اساس قانون هوای پاک، هرکدام وظیفه وسهمی دارند، دقیقاً چکاری انجام میدهند؟
بهگزارش «ایران»، بتازگی در شهرداری تهران نقشه راه برای مقابله با آلودگی هوا راه تهیه شده و قول دادهاند که در شورای ترافیک نیز شرایط را به بهترین نحو بهبود ببخشند. از طرفی شهردار تهران وعده داده تا با مناسبسازی 600 کیلومتر از معابر در سال آینده، مردم را به استفاده کمتر از خودروی شخصی سوق دهد. غیر از آن هم مصوب شده تا در برخی کلانشهرها مثل تهران تا فاصله 40 کیلومتری، سوخت با ضریب بالای گوگرد استفاده نشود. اما با اینهمه همچنان این سؤال جدی باقی میماند که آیا این راهکارها توانسته لااقل بخشی از این آلودگی را کمتر کند؟ در جلسه دیروز اضطرار آلودگی هوا نیز دوباره بر همان روشهای همیشگی مثل لزوم انتقال نمایشگاههای پرمخاطب به مجموعه شهرآفتاب، ممنوعیت تردد شبانه خودروهای سنگین و گازوئیلی و تشدید برخورد با خودروها و موتورسیکلتهای آلاینده در تهران تأکید شد. عابد ملکی، معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری تهران در تشریح مصوبات این جلسه برای امروز، فردا و شنبه گفت که در صورت ادامه پایداری هوا و تشدید آلایندگی فردا تصمیم جدید اتخاذ و به اطلاع عموم شهروندان میرسد و البته اورژانس هم در معابرپر تردد و آلوده تهران مستقر میشود و مازوت سوزی هم ممنوع خواهد بود. با اینهمه کارشناسان محیطزیست همچنان تأکید میکنند که تنها راهکار، اجرای قانون هوای پاک است. وحید نوروزی، کارشناس محیطزیست با اشاره به تشکیل «هیأت اندیشه ورزی شناسایی عوامل و راهکارهای مقابله با چالش آلودگی هوای تهران به «ایران» میگوید: در این هیأت قرار است عوامل و راهکارها شناسایی شود. در این جلسه مناف هاشمی، مشاور شهردار سه راهکار را بیان کرد. بیان این راهکارها نشان میدهد که هیأت قرار نیست چیز جدید کشف میکند. راهکارها همه ساده و مبرهن است و نیازی به اندیشه ورزی نیست.
او ادامه میدهد: دولت الان مسئولیت حل معضل آلودگی را به شهرداری تهران سپرده است، اما مگر تولید خودرو، بنزین، مازوت، مصرف سوخت غیر استاندارد از سوی نیروگاهها و کارخانهها دست شهرداری است؟ پذیرفتن مدیریت از سوی شهرداری اشتباه است و راهکارهایی هم که ارائه شده در حد معاینه فنی، منع تردد شبانه کامیونهاست و خبری از استانداردسازی خودروها و تولید بنزین استاندارد نیست.
نوروزی میگوید: در آلودگی هوا مردم کمترین تقصیر را دارند. ما هر سال با یک موضوع سرگرم میشویم، پارسال مازوت، یکسال کاتالیست خودروها، یکسال هم گازخانگی درحالیکه همین سروصداها درباره مازوت خودروسازها را خوشحال کرده بود. ما باید متولی مقتدری برای آلودگی تهران داشته باشیم. یعنی از سازمان محیطزیست مسئولیت را بگیریم و به معاون اول بدهیم. چون محیطزیست اقتدار لازم برای برخورد با دستگاههای متخلف را ندارد. محیطزیست باید بهعنوان مدعی العموم ظاهر شود نه هماهنگ کننده! تجربه مکزیکوستی، لندن و لس آنجلس هم بهعنوان آلودهترین شهرهای دنیا نشان میدهد که اگر متولی مشخص شود، میتوان موفق بود. اینکه بگوییم گاز کمتر مصرف کنید، هوا آلوده نشود، مثل طنز میماند. شما ببینید آیا خودروسازی که چند سال پیش قطعه کنیستر (عامل جذب بخارات بنزین) را از خودروها حذف کرده بود الان چه سرنوشتی دارد؟ آیا در دادگاه محکوم شد؟ به مقام قضایی ارجاع داده شد؟ از شغلش برکنار شد؟ خیر حتی جریمه هم نشد که اگر میشد هم آیا میتوانست خساراتی را که به سلامتی مردم زده است جبران کند؟
خبرنگار
باد نیامد، تهران دوباره آلوده شد. آن هم درست بعد از آنکه خیلیهایمان یادمان رفته بود، دقیقاً تصویرتهران قبل از این روزها، چه رنگی بود! شاخصهای آلودگی هوا دیروز در 16 ایستگاه عدد 150 را رد کرد و نام شهرداری منطقه 19 با ثبت عدد 173 در صدر آلودهترین ایستگاهها قرار گرفت. سازمان هواشناسی به روال سابق بعد از اینکه اعلام کرد «باتوجه به عدم وزش باد مؤثر، شرایط برای پراکندگی آلایندهها فراهم نخواهد شد» به پایتخت نشینها هشدار دارد تا اگر سالمندند، بیماری قلبی و تنفسی دارند و یا باردارند فعلاً از خانههایشان خارج نشوند! اعلامیهای که اگر تاریخ اش را تغییر دهید درست همانی خواهد بود که در روزهای آلوده منتشر میشود! راهکار هم از زبان سازمان هواشناسی جالب توجه است. تهرانیها نگران نباشند از امروز صبح، باد تندی خواهد وزید و تا حدودی از غلظت آلایندهها کم خواهد شد. راه حلی که در تمام این سالها بهعنوان تنها راهکار کلیدی مطرح میشود و البته در مقابل همیشه این سؤال مطرح میشود که اگر قرار است «باد» چاره نهایی باشد پس این 23 دستگاه که بر اساس قانون هوای پاک، هرکدام وظیفه وسهمی دارند، دقیقاً چکاری انجام میدهند؟
بهگزارش «ایران»، بتازگی در شهرداری تهران نقشه راه برای مقابله با آلودگی هوا راه تهیه شده و قول دادهاند که در شورای ترافیک نیز شرایط را به بهترین نحو بهبود ببخشند. از طرفی شهردار تهران وعده داده تا با مناسبسازی 600 کیلومتر از معابر در سال آینده، مردم را به استفاده کمتر از خودروی شخصی سوق دهد. غیر از آن هم مصوب شده تا در برخی کلانشهرها مثل تهران تا فاصله 40 کیلومتری، سوخت با ضریب بالای گوگرد استفاده نشود. اما با اینهمه همچنان این سؤال جدی باقی میماند که آیا این راهکارها توانسته لااقل بخشی از این آلودگی را کمتر کند؟ در جلسه دیروز اضطرار آلودگی هوا نیز دوباره بر همان روشهای همیشگی مثل لزوم انتقال نمایشگاههای پرمخاطب به مجموعه شهرآفتاب، ممنوعیت تردد شبانه خودروهای سنگین و گازوئیلی و تشدید برخورد با خودروها و موتورسیکلتهای آلاینده در تهران تأکید شد. عابد ملکی، معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری تهران در تشریح مصوبات این جلسه برای امروز، فردا و شنبه گفت که در صورت ادامه پایداری هوا و تشدید آلایندگی فردا تصمیم جدید اتخاذ و به اطلاع عموم شهروندان میرسد و البته اورژانس هم در معابرپر تردد و آلوده تهران مستقر میشود و مازوت سوزی هم ممنوع خواهد بود. با اینهمه کارشناسان محیطزیست همچنان تأکید میکنند که تنها راهکار، اجرای قانون هوای پاک است. وحید نوروزی، کارشناس محیطزیست با اشاره به تشکیل «هیأت اندیشه ورزی شناسایی عوامل و راهکارهای مقابله با چالش آلودگی هوای تهران به «ایران» میگوید: در این هیأت قرار است عوامل و راهکارها شناسایی شود. در این جلسه مناف هاشمی، مشاور شهردار سه راهکار را بیان کرد. بیان این راهکارها نشان میدهد که هیأت قرار نیست چیز جدید کشف میکند. راهکارها همه ساده و مبرهن است و نیازی به اندیشه ورزی نیست.
او ادامه میدهد: دولت الان مسئولیت حل معضل آلودگی را به شهرداری تهران سپرده است، اما مگر تولید خودرو، بنزین، مازوت، مصرف سوخت غیر استاندارد از سوی نیروگاهها و کارخانهها دست شهرداری است؟ پذیرفتن مدیریت از سوی شهرداری اشتباه است و راهکارهایی هم که ارائه شده در حد معاینه فنی، منع تردد شبانه کامیونهاست و خبری از استانداردسازی خودروها و تولید بنزین استاندارد نیست.
نوروزی میگوید: در آلودگی هوا مردم کمترین تقصیر را دارند. ما هر سال با یک موضوع سرگرم میشویم، پارسال مازوت، یکسال کاتالیست خودروها، یکسال هم گازخانگی درحالیکه همین سروصداها درباره مازوت خودروسازها را خوشحال کرده بود. ما باید متولی مقتدری برای آلودگی تهران داشته باشیم. یعنی از سازمان محیطزیست مسئولیت را بگیریم و به معاون اول بدهیم. چون محیطزیست اقتدار لازم برای برخورد با دستگاههای متخلف را ندارد. محیطزیست باید بهعنوان مدعی العموم ظاهر شود نه هماهنگ کننده! تجربه مکزیکوستی، لندن و لس آنجلس هم بهعنوان آلودهترین شهرهای دنیا نشان میدهد که اگر متولی مشخص شود، میتوان موفق بود. اینکه بگوییم گاز کمتر مصرف کنید، هوا آلوده نشود، مثل طنز میماند. شما ببینید آیا خودروسازی که چند سال پیش قطعه کنیستر (عامل جذب بخارات بنزین) را از خودروها حذف کرده بود الان چه سرنوشتی دارد؟ آیا در دادگاه محکوم شد؟ به مقام قضایی ارجاع داده شد؟ از شغلش برکنار شد؟ خیر حتی جریمه هم نشد که اگر میشد هم آیا میتوانست خساراتی را که به سلامتی مردم زده است جبران کند؟
مشکل استخدامی ایثارگران شاغل رفع شد
مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی درباره حل مشکل استخدامی ایثارگران گفت: با وجود الزام قانونی و تصریح بخشنامه مشترک سازمان اداری و استخدامی و سازمان برنامه و بودجه تبدیل وضعیت استخدامی ایثارگران سازمان تأمین اجتماعی و مجموعههای تابعه معطل مانده بود که با صدور دو بخشنامه مطالبات برحق این افراد بزودی اجرا میشود.
به گزارش ایسنا، میرهاشم موسوی اظهار کرد: این بخشنامهها با عنایت به بخشنامه مشترک سازمان اداری و استخدامی و سازمان برنامه و بودجه کشور و همچنین در راستای اجرای تکلیف بند «د» تبصره (۲۰) قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور پس از تأیید هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی به واحدهای اجرایی سازمان در سراسر کشور و همچنین شرکتهای تابعه و بانک رفاه ابلاغ شده است.
به گزارش ایسنا، میرهاشم موسوی اظهار کرد: این بخشنامهها با عنایت به بخشنامه مشترک سازمان اداری و استخدامی و سازمان برنامه و بودجه کشور و همچنین در راستای اجرای تکلیف بند «د» تبصره (۲۰) قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور پس از تأیید هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی به واحدهای اجرایی سازمان در سراسر کشور و همچنین شرکتهای تابعه و بانک رفاه ابلاغ شده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
علاج واقعه قبل از وقوع
-
بازخوانی یک قانون
-
پنج فاز محدودیتهای هوشمند کرونایی
-
هوای تهران بدون مدعیالعموم
-
مشکل استخدامی ایثارگران شاغل رفع شد
اخبارایران آنلاین