نقش موسیقی و موسیقیدانان در پیشبرد جنگ در گپ و گفتی با رشید وطن دوست
وقتی سازها سلاحی برای دفاع شدند
سحر طاعتی
وقتی جنگ ایران و عراق آغاز شد پیر و جوان، مرد و زن با هر ملیت و قومیتی با هر ابزاری که در دست داشتند از میهن دفاع کردند و دوشا دوش رزمندگانی که در جبهههای نبرد بودند حرکت کردند. در این میان هنرمندان عرصه موسیقی نیز با سلاحشان که موسیقی و سازشان بوده هر کدام نقش و سهمی در دفاع از میهن داشتند، برخی با ساخت قطعات و برخی دیگر با حضور و اجرا در جبهههای جنگ.
اردیبهشت ماه سال 1365 بود که ارکستر سمفونیک تهران نخستین سفرش را به مناطق جنگی آغاز کرد. سفری با اتوبوس، همراه با تمام سازهای ارکستر و جمعیت تقریباً ۱۰۰ نفری از نوازندگان و گروه کر. البته غیر از این سفر، ارکستر تنها یک بار دیگر بواسطه مشکلاتی درحمل سازها بهصورت کامل به جبهه سفر کرد که در هر دو سفر نادر مرتضیپور رهبری ارکستر را برعهده داشت و ۱۷ سفر دیگر، تنها با حضور گروه سازهای بادی انجام شد؛ یعنی سازهای بادی چوبی، سازهای بادی مسی و پرکاشنها که رهبری ارکستر در این سفرها بر عهده ابراهیم نظری، نوازنده فلوت ارکستر بود.
در اغلب برنامههای ارکستر رشیدوطندوست خواننده اپرا و موسیقی کلاسیک ارکستر را همراهی می کرد.او همراه با مهرداد کاظمی، محمد گلریز، مرحوم حسین سرشار و اسفندیار قرهباغی دیگر خوانندگان موسیقی کشورمان آثار موسیقی را برای رزمندگان اجرا کردند. رشید وطن دوست درباره حضورش با ارکستر سمفونیک تهران در جبهههای جنگ میگوید: «تخصص من در زمینه اجرای اپراست و تسلطی بر اجرای آثار کلاسیک دارم. در زمان جنگ به درخواست آقای حاج سیدجوادی، معاون هنری وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ارکستر سمفونیک تهران به جبهه عازم شدیم البته به غیر ازمن به خوانندگان دیگری هم پیشنهاد داده بودند که آنها بنا به دلایلی این دعوت را نپذیرفتند.»
این خواننده میافزاید: «از زمان اعزام ارکستر سمفونیک تهران به جبهه و اجرای آن من در سه برنامه ارکستر بهعنوان خواننده حضور داشتم و آثاری را که بیشتر سرود و مارش گونه بود اجرا میکردم. در واقع بهخاطر تسلطم بر اپراخوانی اجرای مارشها بر عهده من بود چرا که باید با صلابت اجرا میشدند.»
وی ادامه میدهد: «در اجراهایی که من حضور داشتم آقای نادر مرتضیپور رهبر ارکستر بودند و بیشتر آثاری را که در صدا وسیما یا استودیو وزارت ارشاد ضبط کرده بودیم، اجرا میکردیم.»
تصور اینکه ارکستر سمفونیک تهران با دیسیپلین خاص خودش در فضای جنگی وخاکریزها و سنگرهایی که مملو از ترکش موشکها و وسایل نظامی است بنوازد کار آسانی نیست، اما وقتی پای دفاع از میهن و آرمان به میان میآید همه چیز رنگ وبوی دیگری بهخود میگیرد، گواه این مسأله عکسهای برجای مانده از اجرای ارکستر سمفونیک تهران در مناطق جنگی است.در این تصاویر نوازندگان به جای لباسهای رسمی خود، لباس رزم بر تن دارند و خاضعانه برای مخاطبان شان که همان سربازان دلیر کشورمان هستند عاشقانه مینوازند. رشید وطن دوست که تجربه وخاطرات بسیاری از روزهای حضورش همراه با ارکستر سمفونیک تهران در مناطق جنگی همچون فاو و شلمچه دارد، با اشاره به توجه سربازان به اجراهایشان میگوید: «بعد از عملیاتها حدود 1000 سربازاز جبهه جنگ به پادگانها برمیگشتند و وقتی میرسیدند مینشستند و ما برایشان اجرا میکردیم آثاری چون جنگ جنگ تا پیروزی، خرمشهر و... شرایط عجیبی بود که هر روزش برایمان خاطرات زیادی را رقم زده است. ما اعضای ارکستر که تقریباً 50 نفر بودیم به نوعی میهمان چادرهای سربازان بودیم. خاطرم است در همه وعدههای غذایی بواسطه نبود امکانات با دست غذا میخوردیم.
ارکستر سمفونیک در روزگارانی روانه جبهههای جنگ شد که عامه جامعه شناختی از این ارکستر و رپرتوارهای اجراییاش نداشتند. حال این ارکستر تصمیم گرفته بود در آن زمان جهت تقویت روحیه سربازان کنارشان بنشیند وحتی با اندک یا حتی هیچ شناختی فقط برایشان ساز بزنند و بخوانند.»
رشید وطن دوست با تأیید این مسأله بیان میدارد: «در آن زمان اندکی از مردم شناخت کافی از ارکستر خصوصاً ارکستر سمفونیک تهران داشتند بههمین نسبت هم توقعی از سربازان نداشتیم اما بهطور کلی واکنششان به اجراهایمان جالب و خوب بود بهطوری که برای دیدن اجراهای ارکستر سمفونیک روی زمین مینشستند و با نواختن و اجرای ما بسیار تعجب میکردند چرا که به گفته خودشان تا آن زمان ارکستری به این بزرگی ندیده بودند و برایشان حضور این تعداد نوازنده کنار هم عجیب بود.»
حدود 40سال پیش ارکستر سمفونیک تهران بهعنوان نماد و سفیر موسیقی ایران در جبهههای جنگ نواخته اما اینکه موسیقی کلاسیک چه قدر میتوانسته در تقویت روحیه مدافعان کشور نقش مؤثری ایفا کند همیشه جای سؤال بوده و هست. وطن دوست دراین خصوص میگوید: «در همه جای دنیا مارشها بخصوص مارشهای نظامی با ارکسترهای سمفونیک اجرا میشود و این قطعات قابلیت اجرا با سازهای موسیقی ایرانی را ندارد یعنی نمیتوان یک مارش را با سازهای ایرانی همچون سنتور، کمانچه، دف و تار اجرا کرد، بنابراین نواختن چنین مارشهایی در فضای جنگی بسیار تأثیرگذار بوده است. البته در کنار آنها دیگر قطعات نیز اجرا میشد که قبل و زمان جنگ توسط آهنگسازان کشورمان ساخته شده بودند آثاری با مضمون پیروزی انقلاب و آزادسازی خرمشهر و کلیت جنگ. همانطورکه گفتم من بیشترمارشها را میخواندم و دیگرخوانندگان همچون مهرداد کاظمی، محمد گلریز، قدرتالله مشایی، شمس نیکنام، اسفندیار قرهباغی و جهانگیر زمانی دیگر آثار را میخواندند که از آن جمله میتوان به «ای لشکر صاحبزمان»، «نوای چاووش»(هرکه دارد هوس کربلا) و... اشاره کرد.
هنر زاییده جریانات اجتماعی هر کشور است و هنرمندان با روحیه شکننده و لطیف خود هر کدام بهره مندیهایی از این جریانات در جهت خلق آثارشان داشتهاند اما در این میان نمیتوان از نقش پررنگ آنها در روند جنگ و رسیدن به نقطه صلح براحتی گذشت. وطن دوست خواننده قطعه «ورزشکاران، دلاوران» نیزدرباره تأثیرگذاری موسیقی بر روند جنگ میگوید: «هر ژانری مخاطبان و طرفداران خودش را دارد بهطوری که عدهای طرفدار سرود و موسیقی پاپ هستند و برخی دیگر موسیقی سنتی یا کلاسیک را میپسندند به همین دلیل در آن زمان همه هنرمندان در هر سبکی تلاش کردند با خلق آثاری همراهی خود را با رزمندگان نشان دهند. معتقدم موسیقی در هر ژانری میتوانسته تأثیرخودش را برای تلطیف روحیه مدافعان کشورمان و مردم عزیزمان که در خانههایشان نظارهگرجنگ بودند بگذارد و در جایگاه یک خواننده از جامعه موسیقی میتوانم بگویم هر هنرمندی در هرژانری در حد توانش سعی کرد در آن ایام کاری انجام دهد.»
ارکسترسمفونیک تهران درمجموع 17 اجرا در دوران دفاع مقدس داشته است که در سه اجرا بهصورت کامل و 14 اجرا تنها با نیمی از نوازندگان که بیشتر سازهای بادی بودند اجراهایش را برگزار کرد. از نوازندگانی که آن سالها این اجراها را همراهی کردند میتوان ازسیاوش ظهیرالدینی نوازنده ویولن آلتو، ارسلان کامکار نوازنده ویولن، علیرضا خورشیدفر و پرویز بیات نوازندگان کنترباس یاد کرد. جاوید مجلسی و مسعود غریبنواز از نوازندگان هورن، علیرضا قوامی و منوچهر پناهی از نوازندگان سازهای کوبهای، مصطفی منفردمنش و اکبر محمدی از نوازندگان کلارینت، مرحوم کیومرث میردادیان و مرحوم امیر بهشتی از نوازندگان ترومپت، رضا دبیری از نوازندگان ترومبون، محمدرضا احمدیان از نوازندگان فاگوت و رضا خدامی از نوازندگان فلوت نام برد. همچنین بهمن پورقناد، نادر مرتضیپور و ابراهیم نظری اگرچه تا پیش از انقلاب بهعنوان نوازنده در ارکستر فعالیت میکردند، اما در این سفرها بهعنوان مدیر و رهبر ارکستر حضور داشتند.
در طول این اجراها به خاطر شرایط ناامن فضای جنگی برخی از اعضای ارکستر مجروح و جانباز شدند که بیشترین این آسیبها، حضور ارکستر در حلبچه وبمباران شیمیایی آن منطقه بود که از همان زمان مهرداد کاظمی، ابراهیم نظری و محمدرضا جعفری ـ صدابردار ارکستر آسیب دیدند که این تأثیر تا به امروز هم همراه این موزیسینهاست و میتوان نام جانباز را بر آنها گذاشت.
نگاهی به شکلگیری قطعات ماندگار در دوران جنگ تحمیلی
موسیقیهای برآمده از جنگ
گروه فرهنگی - جنگ مملو از موسیقی بوده، از آژیر قرمز و سفید اعلان شروع و پایان حمله دشمن که خودش نوعی موسیقیست گرفته تا قطعات شاخص ساخته شده توسط هنرمندان در ژانرهای مختلف که همچنان بعد از گذشت 40 سال از جنگ بر دل و روح و جان مردمانمان نقش بستهاند و فراموش ناشدنی هستند. نمیتوان مرزی بین موسیقیهای سنتی وارکسترال ساخته شده در سالهای جنگ و نوحهها و موسیقیهای مردمی که از دل موسیقیهای فولک هر منطقه شکل گرفتهاند، قائل شد چرا که هرکدام از این آثار جایگاه خاصی را درژانرموسیقی جنگ و دفاع مقدس دارند. مخاطبان موسیقی ایرانی براین باورند که نینوا ساخته حسین علیزاده مختص محرم وعاشوراست در حالی که این اثر ماندگار در روزهای آغازین جنگ خلق شده است، هر چند که او معتقد است قطعه را هم برای جنگ نساخته ولی شهید شدن بسیاری از دوستان و نزدیکانش در شکلگیری این قطعه ماندگار نقش بسزایی داشته است.
حسین علیزاده که در سالهای اولیه جنگ عضو ثابت کانون چاووش بود بعد از شهادت کامران کلهر برادر کیهان کلهر قطعه «سوگ» را به مناسبت شهادت او ساخت. این آهنگساز یکی از آثار خودش در دوران جنگ را به موسیقی آذری اختصاص داده است به طوری که سال 1360 در همکاری با نصرالله ناصحپور خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی آلبوم «سرودهای آذربایجان»را به زبان آذری با مضامینی در رثای وطن و اتحاد اقوام ایرانی در برابر دشمن منتشر کرد.
یکی از معروفترین و قویترین آثارساخته شده در ژانر موسیقی جنگ، قطعه «کجایید ای شهیدان خدایی» ساخته هوشنگ کامکاردر نخستین سالهای آغاز جنگ است که توسط ارکستر سمفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری و با صدای بیژن کامکار در سال ۱۳۶۰ اجرا شده است. هوشنگ کامکار علاوه بر این، «پوئم سمفونی حلبچه» را پس از بمباران اسفند ۱۳۶۶ شهر حلبچه ساخت. محمدرضا لطفی آهنگساز برجسته موسیقی ایران که به همت او و حسن کامکار کانون چاوش راهاندازی شد آثار شاخصی را در دوران جنگ ساخته که تقریباً همه آنها به خوانندگی شهرام ناظری اجرا شدهاند که از آن جمله میتوان به «ای برادر»، «کاروان شهید» و «عاشقان سرمست» اشاره کرد.
لطفی بعد از شهید شدن همسر خواهر «شهرام ناظری» که خلبان بود، قطعه «کاروان شهید» را با صدای این خواننده در دستگاه «همایون» ساخت که در آلبوم چاووش هشت منتشر شد. همچنین آواز شوشتری این آلبوم نیز به گونهای میتواند مرتبط با فضای جنگ باشد، بخصوص که در مثنوی بانگ نی سروده هوشنگ ابتهاج (سایه )اشاراتی به رفتن افراد به جنگ و کشته شدن و برنگشتن شده است.
لطفی همچنین بعد از حادثه «هویزه» قطعه «برخیز که دشمن به دیار آمده امروز ای شیردلان وقت شکار آمده امروز»را روی غزلی از آقای «کاشانی» ساخت که با صدای «شهرام ناظری»اجرا شد و پس از پیروزی رزمندگان در خوزستان تصنیف «ظفر» در چهارگاه را نیز با صدای شهرام ناظری ساخت، البته این تصنیف با صدای محمد گلریز هم اجرا شد ولی نسخه منتشر شدهاش با صدای ناظری است. حسن ریاحی دیگر آهنگساز ایرانی است که در دوران 8 سال جنگ و دفاع مقدس آثار ماندگاری خلق کرده است. قطعه «بوی بهار» با مطلع «آب زنید راه را»، در سالهای آخر جنگ ساخته و همراه ارکستر سمفونیک تهران با خوانندگی سیامک علیقلی و مهرداد کاظمی ضبط شده است. قطعه «ساربان» با مطلع «ای ساربان آهسته ران، کارام جانم میرود» نیز از ساختههای دوران جنگ است. حسن ریاحی آن را در اواسط جنگ ساخت و با ارکستر سمفونیک تهران به رهبری نادر مرتضیپور و خوانندگی مهرداد کاظمی در پاییز ۱۳۶۶ ضبط کرد. مجید انتظامی آهنگساز و از دیگر نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران، «سمفونی خرمشهر» را پیش از آزادی آن در خرداد ۱۳۶۱ نوشت که البته در سالهای بعد ضبط شد. «فصل ایثار» نام آلبومی به آهنگسازی کامبیز روشنروان و خوانندگی سیامک علیقلی است که در سال ۱۳۶۰ توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد.
در سالهای اولیه جنگ بخش موسیقی و شعر حوزه هنری نیز فعال شد که نخستین کار آنها «آلبوم نینوا» بود که به واسطه آن برای اولین بار صدای حسامالدین سراج به جامعه موسیقی معرفی شد. در کنار آثار موسیقایی با مضمون جنگ نمیتوان از نقش پررنگ نواهای بومی و نوحهها چشم پوشی کرد؛ درواقع بعد از گذشت 6 ماه از جنگ برای تقویت روحیه رزمندگان نوعی موسیقی در جبههها شکل گرفت که ابتدا با فرم نوحهخوانی ارائه شد، اما بتدریج حالتی حماسی پیدا کرد که در این زمینه صادق آهنگران و غلام رضا کویتی پورنقش عمدهای داشتند.
آهنگران با نوحه «ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود»، «ای لشکر صاحبزمان»، «با نوای کاروان...» که بر اساس سرودههای یک شاعر دزفولی شکل گرفت، نوعی موسیقی جنگی را خلق کرد. البته قطعه «ای لشگر صاحب زمان» بر اساس یک ملودی محلی جنوبی شکل گرفته که با تنظیم حشمت سنجری و خوانندگی مهدی شمس نیکنام در ابتدا اجرا و بعدها توسط صادق آهنگران در قالب نوحه در جبهههای جنگ خوانده شده است.
بعد از آهنگران، غلام کویتیپور با الهام و الگوبرداری از آهنگهای محلی بوشهر این روند را ادامه داد و هر دو در کنار هم به ترویج چنین موسیقی در جبههها پرداختند.
آهنگران بیشتر از ملودیهای دزفولی، شوشتری، بختیاری و دیگر نواحی جنوبی ایران بهره میگرفت و کویتیپور منحصراً به نغمه های منطقه بوشهر توجه داشت؛ در کنار کویتیپور و آهنگران، حسین فخری و حاج منصور اصفهانی در این زمینه فعالیت داشتند.
«دایه دایه وقت جنگه» با صدای رضا سقایی نیز در جنگ بسیار از آن بهرهبرداری شد ولی برخلاف تصور عامه این قطعه بسیار قدیمی ست و مرتبط با جنگ ایران و عراق نیست. موسیقی سمفونیک در دوران جنگ به نسبت دیگر آثار موسیقایی کمتر ساخته شد اما آهنگسازان این ژانر فعالیت گستردهای بعد از 8 سال دفاع مقدس داشتند و آثار شاخصی خلق کردند. نخستین سمفونی مرتبط با جنگ سمفونی«فلکالافلاک» ساخته کامبیز روشنروان بود. این آهنگساز این اثر را با الهام از موسیقی لرستان ساخت که در موومان چهارم آن از ملودی محلی لری «دایه دایه وقت جنگه» هم استفاده کرده است. روشن روان این اثر را با الهام از قلعه تاریخی فلک الافلاک در لرستان، به همین اسم نامگذاری کرد. از دیگر سمفونیهای مرتبط با جنگ میتوان به سمفونی خرمشهر، ایثار، صلح و این فصل را با من بخوان به آهنگسازی مجید انتظامی و نیز سمفونی ایثار و شهید شاهین فرهت اشاره کرد. سمفونی «اروند رود» که از ساختاری بینالمللی و سمفونی «سرداران» که از تمی ملی و محلی برخوردار است از دیگر آثار سمفونیکی هستند که پس از دوران جنگ به سفارش بنیاد حفظ و آثار ارزش های دفاع مقدس توسط محمد سعید شریفیان ساخته شد. شریفیان سمفونی «سرداران» را به یاد یک سرباز گمنام هشت سال دفاع مقدس ساخته که به گفته او سرباز گمنام در این سمفونی یک نماد جهانی است. او همچنین سمفونی «اروند رود» را با الهام از رود اروند در خوزستان ساخت. مجید انتظامی که بیشتر بهعنوان آهنگساز موسیقی فیلم شناخته شده است با ساخت موسیقی فیلم از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشهای، آخرین پرواز، پوتین، گذرگاه، دوئل، حمله به اچ 3 و... جایگاه خاصی را در زمینه ساخت موسیقی برای فیلمهای جنگی به خود اختصاص داده است. او چند سال پیش نیز سوئیت سمفونی «این فصل را با من بخوان»را ساخت که مروری بر موسیقی فیلمهای جنگیاش بود و با خلق سمفونی مقاومت تصویر دیگری از جنگ را با زبان موسیقی بیان کرد. در کنار مجید انتظامی دیگر آهنگسازانی بودند که چند موسیقی فیلم جنگی ساختند که از آن میان میتوان به فریدون شهبازبان، آریا عظیمینژاد، محمدرضا علیقلی و... اشاره کرد.
امروزه با گذشت 40 سال از جنگ تحمیلی همچنان شاهد ساخت آثاری با این مضمون هستیم که درقالبها و ژانرهای مختلف توسط موسیقیدانان کشورمان ساخته واجرا میشوند،البته طی سالهای اخیر آهنگسازان موسیقی فیلم به واسطه توجه فیلمسازان جوان به مقوله جنگ از دیگر همکاران خود در ساخت موسیقیهای جنگ پیشی گرفتهاند.