ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس جمهور در گفت وگوی تلفنی 2 ساعته با همتای فرانسوی خود تأکید کرد
تحریم ایران به ضرر اقتصاد جهانی است
رئیسجمهور در اجلاس رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی: حمایت فرهنگی از ایرانیان خارج کشور از مهمترین مأموریتهای شما است
سید ابراهیم رئیسی و امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه دیروز در گفتوگوی تلفنی۱۲۰ دقیقهای درباره راهکارهای تقویت همکاریهای دوجانبه و همچنین تحولات منطقهای و بینالمللی و چالشهای عمده جهانی از جمله امنیت غذایی و امنیت انرژی مذاکره کردند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت رئیس جمهور کشورمان در این گفتوگو با اشاره به رشد چشمگیر همکاریهای سیاسی و اقتصادی ایران با کشورهای مختلف جهان، تحریمهای امریکا ضد ایران را به ضرر اقتصاد جهانی بخصوص اروپا دانست.
آیتالله رئیسی با اشاره به اینکه اگر نقش امنیتساز جمهوری اسلامی در منطقه بخصوص مبارزه با تروریسم و حمایت تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشورها نبود امروز داعش در اروپا اعلام خلافت کرده بود، تأکید کرد راه حل مسائل منطقه در دست ملتها و دولتهای منطقه است و مداخله خارجی ضد امنیت و ثبات است.
رئیس جمهور با نفی اصالت جنگ در حل اختلافات بین کشورها و لزوم اعتمادسازی امنیتی تأکید کرد جمهوری اسلامی ایران آماده نقشآفرینی در پایان بخشیدن به درگیریها در اوکراین و حل و فصل مسائل از طریق گفتوگوهای سیاسی است.
رئیسی همچنین با تقبیح اقدامات و مواضع غیرسازنده امریکا و کشورهای اروپایی، اظهار داشت: صدور قطعنامه در آژانس انرژی اتمی اقدامی بحرانساز و با هدف ایجاد فشار علیه ملت ایران بود که موجب ضربه زدن به اعتماد سیاسی است.
رئیس شورای عالی امنیت ملی همچنین تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران حصول توافق را در گرو حل و فصل کامل مسائل پادمانی و ارائه تضمینهای لازم از جمله در قبال استمرار پایبندی معتبر طرفها به توافق و تأمین منافع اقتصادی ملت ایران میداند. رئیس جمهور فرانسه نیز در این گفتوگوی تلفنی با تأکید بر اهمیت نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران در به ثمر رسیدن روندهای سیاسی در منطقه، تصریح کرد: فرانسه از موضع ایران مبنی بر مخالفت با عملیات نظامی برخی کشورهای منطقه ضد سوریه حمایت میکند.
رئیس جمهور فرانسه همچنین بر تداوم نقشآفرینی کشورش در مسیر به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای تأکید کرد.
سیل فروردین 98 شیراز این بار در استهبان فارس تکرار شد
غافلگیری سیل تابستانی با 21 قربانی
امروز در استان فار س عزای عمومی اعلام شد
حمیرا حیدریان- ایران واشقانی
سیل تابستان باز هم غافلگیر کرد و مرگبار شد. این بار در استهبان فارس، رودخانه رودبال، عصر جمعه 21 تیرماه؛ در حالی که بسیاری از شهروندان از داراب و استهبان به حاشیه رودخانه آمده بودند تا در پناه سایه درختچههای کناره رودخانه از دمای بالای 40 درجه برای لحظاتی آسوده باشند.
بارانی که در ارتفاعات رودخانه باریده بود در پایین دست تبدیل به سیل شد و آنها را غافلگیر کرد. طبق آخرین آمار در حادثه سیلاب در بستر رودخانه رودبال استهبان تا زمان تنظیم خبر 21 نفر جان خود را از دست دادند.
غافلگیری مرگبار
مدیرکل مدیریت بحران استانداری فارس در گفتوگو با «ایران» گفت: در حادثه سیلاب در بستر رودخانه رودبال استهبان تاکنون 21 نفر جان باخته و 2 نفر تا این لحظه مفقود شدهاند.
خلیل عبداللهی با بیان اینکه بارش باران شدید در شهرستان استهبان حوالی سلطان شهباز، وقوع سیل از سد رودبال را به دنبال داشت افزود: به محض وقوع این حادثه طبیعی، فرماندار، بخشدار و نیروهای امدادی جهت بررسی جزئیات ماجرا به محل حادثه اعزام شدند.
همچنین بر اثر این سیلاب ۵۵ نفر دچار حادثه شدند که توسط نیروهای امدادی و عملیاتی و نظامی نجات یافتند. ۱۵ خودرو نیز دچار آبگرفتگی شد که ۱۲ خودرو از آب خارج شد.
وی با اشاره به اینکه عصر روز جمعه این سیل از نیریز به سمت استهبان جاری شد اظهار داشت: درساعات ابتدایی جست و جو متوجه شدیم پنج نفر به عنوان گردشگر در محل وقوع سیل حضور داشتند که متأسفانه جان خود را از دست دادند. عملیات امداد و نجات از روز گذشته تاکنون با استقرار نیروهای امداد در محل وقوع سیل همچنان ادامه دارد. تا این زمان 21 نفر جان خود را از دست دادهاند و 2 مفقودی اعلام شده توسط نیروهای مستقر شناسایی شدهاند.
رگبار و بارش مجدد در انتظار فارس؛ هشدارها را جدی بگیرید
همچنین استاندار فارس در گفتوگو با «ایران» در خصوص این حادثه با بیان اینکه به دنبال بارندگی شدید و جاری شدن سیل در سه شهرستان داراب، نی ریز و استهبان شاهد حادثه ناگوار سیل بودهایم، گفت: ساعت 17 روز جمعه بارندگی شدید در منطقه شهرستان نی ریز باعث شد شاهد وقوع سیل در شهرستان شرقی فارس باشیم که متأسفانه در جست و جوی اکیپهای امدادی تاکنون 21 نفر جان باخته و 2 نفر مفقودی داشتهایم.
ایمانیه با اشاره به اینکه بررسی در خصوص اطلاعرسانی سازمان هواشناسی پیش از وقوع حادثه در حال پیگیری است افزود: آنچه واضح است اینکه بسیاری از افرادی که برای تفریح در کنار بستر رودخانه حضور داشتند دچار غافلگیری شدند و جان خود را از دست دادهاند.
وی از حضور تمامی اکیپهای امدادرسانی اعم از استانداری، فرمانداری، ستاد بحران، هلال احمر و... در منطقه حادثه دیده خبر داد و اظهار داشت: از زمان حادثه تاکنون تمامی اکیپهای امدادی در محل حادثه حضور داشته و ضمن امدادرسانی به آسیبدیدگان، در حال جست و جو برای مفقودین احتمالی هستند.
این مقام ارشد در ادامه درخصوص تمهیدات اندیشیده شده برای بارشهای رگباری پیشبینی شده در اواسط هفته جاری خاطرنشان کرد: از اواسط هفته تا آخر هفته بارشهای رگباری را بویژه در شرق استان خواهیم داشت و لازم است که هموطنان هشدارهای هواشناسی را جدی بگیرند و از اسکان در اطراف رودخانهها اجتناب کنند.
سگهای جسدیاب و قایقهای امدادی بهدنبال مفقودین سیل
فرماندار استهبان نیزدر گفتوگو با «ایران» در این خصوص گفت: بارندگی شدید بین ساعات 17 تا 17 و 30 دقیقه عصر روز جمعه (۳۱ تیر) در بالادست رودخانه رودبال اتفاق افتاد و این بارش فصلی منجر به وقوع سیلاب شد. به دلیل اینکه رودبال یک رودخانه دائمی و منطقه گردشگری است، مردمی را که برای تفریح در بستر رودخانه اتراق کرده بودند غافلگیر کرد.
یوسف کارگر افزود: در این حادثه ۲۳ نفر گرفتار سیلاب شدند که متأسفانه 21 جسد کشف و هویت 19 نفر از آنان شناسایی شد. امدادگران با استفاده از سگهای جسدیاب و قایقهای امدادی در حال جست وجو برای کشف دو فرد ناپدید شده هستند و عملیات همچنان ادامه دارد.
فرماندار استهبان با اشاره به اینکه با تلاش امدادگران ۵۵ نفر از مرگ نجات پیدا کردهاند، بیان کرد: بارندگی شدید به شهر و راههای تردد آسیبی وارد نزده است و در حال حاضر همه راهها باز است. خسارت سیل فقط در بستر و حریم رودخانه بوده و برخی از باغها و زمینهای کشاورزی را از بین برده است.
یوسف کارگر با بیان اینکه جست وجوها برای یافتن مفقودیها ادامه دارد خاطر نشان کرد: تمرکزمان بر یافتن دو شهروند ناپدید شده است تا مرهمی بر بیقراری خانوادههای آنان باشد.
وی افزود: پیشبینی هواشناسی در مورد احتمال وقوع بارشهای رگباری به این شدت و این میزان نبود و به همین دلیل، هیچ هشداری در این خصوص صادر نشده بود و مردم غافلگیر شدند.
معاون امداد و نجات جمعیت هلال احمر استان فارس نیز گفت: تاکنون اجساد ۲۱ نفر از قربانیان سیل استهبان شناسایی شده و دو نفر مفقود هستند.
وی افزود: از این تعداد ۱۲ نفر زن و هشت مرد شناسایی شدهاند که در میان آنان 8 خردسال نیز بودهاند.
مهدی خوبیار با اعلام اینکه تاکنون دو نفر از مفقودیهای این حادثه پیدا نشدهاند، خاطرنشان کرد: ۳۰ تیم امداد و نجات جمعیت هلال احمر فارس در قالب تیمهای عملیاتی، امداد هوایی، سگهای نجات و تیم مدیریت مرکز با حضور مدیر عامل، معاونامداد و نجات و مدیر روابط عمومی این جمعیت در منطقه حضور و کار پایش را انجام میدهند.
ورود دادستانی به حادثه سیل استهبان
رئیسکل دادگستری استان فارس نیز با اشاره به سیل روز جمعه (31تیرماه) در شهرستان استهبان حوالی سلطان شهباز، گفت: دادستان فارس به موضوع سیل اخیر ورود کرده و پرونده قضایی برای افراد خاطی تشکیل شده است.
حجــــتالاســــلام والمسـلمیــــــن سیدکاظم موسوی اضافه کرد: بلافاصله پس از وقوع حادثه سیل، دادستان استهبان مأمور شد که در محل وقوع این رویداد حضور داشته باشد.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه حوضه آبریز رودخانهای که براثر سیل سرریز شده است در سه شهرستان نیریز، فسا و داراب قرار دارد، به حوزههای قضایی این سه شهرستان ابلاغشده که امور به پزشکی قانونی نزدیک محل حادثه ارجاع داده شود تا خانوادههای جانباختگان بهزحمت نیفتند. وی با اشاره به اینکه اکثر جانباختگان سیل اخیر در شهرستان داراب هستند، گفت: دادستانهای شهرستان داراب و استهبان مأمور شدند تا قصوری را که از سوی اشخاص و نهادهای متولی رخداده سریع اعلام کنند تا اقدامات قضایی لازم درباره افراد خاطی، صورت گیرد.
حجـــــتالاســـــلام والمــسلمیــن موسوی با بیان اینکه بازپرس ویژه در محل پزشکی قانونی مستقر شده است، افزود: سه پزشک پزشک قانونی نیز در محل بروز سیل مستقر شدهاند و بهسرعت کارهای پزشکی قانونی را انجام میدهند.
وی با اشاره به فوت ۲۳ نفر در این حادثه، اظهار کرد: ۲۱ نفر به پزشکی قانونی منتقل و دو نفر مفقود شدهاند.
توضیحات سازمان هوا شناسی
صادق ضیائیان رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوادر گفتوگو با «ایران» نیز در پاسخ به این سؤال که آیا سازمان هواشناسی نسبت به وقوع حادثه در مناطق استان فارس اعلام هشدار داشته است یا خیر، گفت: روزچهارشنبه بنابر اعلام سازمان هواشناسی، اطلاعیهای با شماره هشدار 75 از سوی این سازمان اعلام کرد که روزهای جمعه و شنبه در جنوب شرق استان فارس با مخاطرات جوی همراه است و درباره روان آبها و بالا آمدن آب رودخانه اطلاع رسانی شده و نسبت به اتراق در بستر رودخانهها هشدار داده شده است.
وی افزود: در این خصوص هشدار کتبی به استانداریها ارسال شده است و تمامی این اسناد موجود است.
سیل تابستان باز هم غافلگیر کرد و مرگبار شد. این بار در استهبان فارس، رودخانه رودبال، عصر جمعه 21 تیرماه؛ در حالی که بسیاری از شهروندان از داراب و استهبان به حاشیه رودخانه آمده بودند تا در پناه سایه درختچههای کناره رودخانه از دمای بالای 40 درجه برای لحظاتی آسوده باشند.
بارانی که در ارتفاعات رودخانه باریده بود در پایین دست تبدیل به سیل شد و آنها را غافلگیر کرد. طبق آخرین آمار در حادثه سیلاب در بستر رودخانه رودبال استهبان تا زمان تنظیم خبر 21 نفر جان خود را از دست دادند.
غافلگیری مرگبار
مدیرکل مدیریت بحران استانداری فارس در گفتوگو با «ایران» گفت: در حادثه سیلاب در بستر رودخانه رودبال استهبان تاکنون 21 نفر جان باخته و 2 نفر تا این لحظه مفقود شدهاند.
خلیل عبداللهی با بیان اینکه بارش باران شدید در شهرستان استهبان حوالی سلطان شهباز، وقوع سیل از سد رودبال را به دنبال داشت افزود: به محض وقوع این حادثه طبیعی، فرماندار، بخشدار و نیروهای امدادی جهت بررسی جزئیات ماجرا به محل حادثه اعزام شدند.
همچنین بر اثر این سیلاب ۵۵ نفر دچار حادثه شدند که توسط نیروهای امدادی و عملیاتی و نظامی نجات یافتند. ۱۵ خودرو نیز دچار آبگرفتگی شد که ۱۲ خودرو از آب خارج شد.
وی با اشاره به اینکه عصر روز جمعه این سیل از نیریز به سمت استهبان جاری شد اظهار داشت: درساعات ابتدایی جست و جو متوجه شدیم پنج نفر به عنوان گردشگر در محل وقوع سیل حضور داشتند که متأسفانه جان خود را از دست دادند. عملیات امداد و نجات از روز گذشته تاکنون با استقرار نیروهای امداد در محل وقوع سیل همچنان ادامه دارد. تا این زمان 21 نفر جان خود را از دست دادهاند و 2 مفقودی اعلام شده توسط نیروهای مستقر شناسایی شدهاند.
رگبار و بارش مجدد در انتظار فارس؛ هشدارها را جدی بگیرید
همچنین استاندار فارس در گفتوگو با «ایران» در خصوص این حادثه با بیان اینکه به دنبال بارندگی شدید و جاری شدن سیل در سه شهرستان داراب، نی ریز و استهبان شاهد حادثه ناگوار سیل بودهایم، گفت: ساعت 17 روز جمعه بارندگی شدید در منطقه شهرستان نی ریز باعث شد شاهد وقوع سیل در شهرستان شرقی فارس باشیم که متأسفانه در جست و جوی اکیپهای امدادی تاکنون 21 نفر جان باخته و 2 نفر مفقودی داشتهایم.
ایمانیه با اشاره به اینکه بررسی در خصوص اطلاعرسانی سازمان هواشناسی پیش از وقوع حادثه در حال پیگیری است افزود: آنچه واضح است اینکه بسیاری از افرادی که برای تفریح در کنار بستر رودخانه حضور داشتند دچار غافلگیری شدند و جان خود را از دست دادهاند.
وی از حضور تمامی اکیپهای امدادرسانی اعم از استانداری، فرمانداری، ستاد بحران، هلال احمر و... در منطقه حادثه دیده خبر داد و اظهار داشت: از زمان حادثه تاکنون تمامی اکیپهای امدادی در محل حادثه حضور داشته و ضمن امدادرسانی به آسیبدیدگان، در حال جست و جو برای مفقودین احتمالی هستند.
این مقام ارشد در ادامه درخصوص تمهیدات اندیشیده شده برای بارشهای رگباری پیشبینی شده در اواسط هفته جاری خاطرنشان کرد: از اواسط هفته تا آخر هفته بارشهای رگباری را بویژه در شرق استان خواهیم داشت و لازم است که هموطنان هشدارهای هواشناسی را جدی بگیرند و از اسکان در اطراف رودخانهها اجتناب کنند.
سگهای جسدیاب و قایقهای امدادی بهدنبال مفقودین سیل
فرماندار استهبان نیزدر گفتوگو با «ایران» در این خصوص گفت: بارندگی شدید بین ساعات 17 تا 17 و 30 دقیقه عصر روز جمعه (۳۱ تیر) در بالادست رودخانه رودبال اتفاق افتاد و این بارش فصلی منجر به وقوع سیلاب شد. به دلیل اینکه رودبال یک رودخانه دائمی و منطقه گردشگری است، مردمی را که برای تفریح در بستر رودخانه اتراق کرده بودند غافلگیر کرد.
یوسف کارگر افزود: در این حادثه ۲۳ نفر گرفتار سیلاب شدند که متأسفانه 21 جسد کشف و هویت 19 نفر از آنان شناسایی شد. امدادگران با استفاده از سگهای جسدیاب و قایقهای امدادی در حال جست وجو برای کشف دو فرد ناپدید شده هستند و عملیات همچنان ادامه دارد.
فرماندار استهبان با اشاره به اینکه با تلاش امدادگران ۵۵ نفر از مرگ نجات پیدا کردهاند، بیان کرد: بارندگی شدید به شهر و راههای تردد آسیبی وارد نزده است و در حال حاضر همه راهها باز است. خسارت سیل فقط در بستر و حریم رودخانه بوده و برخی از باغها و زمینهای کشاورزی را از بین برده است.
یوسف کارگر با بیان اینکه جست وجوها برای یافتن مفقودیها ادامه دارد خاطر نشان کرد: تمرکزمان بر یافتن دو شهروند ناپدید شده است تا مرهمی بر بیقراری خانوادههای آنان باشد.
وی افزود: پیشبینی هواشناسی در مورد احتمال وقوع بارشهای رگباری به این شدت و این میزان نبود و به همین دلیل، هیچ هشداری در این خصوص صادر نشده بود و مردم غافلگیر شدند.
معاون امداد و نجات جمعیت هلال احمر استان فارس نیز گفت: تاکنون اجساد ۲۱ نفر از قربانیان سیل استهبان شناسایی شده و دو نفر مفقود هستند.
وی افزود: از این تعداد ۱۲ نفر زن و هشت مرد شناسایی شدهاند که در میان آنان 8 خردسال نیز بودهاند.
مهدی خوبیار با اعلام اینکه تاکنون دو نفر از مفقودیهای این حادثه پیدا نشدهاند، خاطرنشان کرد: ۳۰ تیم امداد و نجات جمعیت هلال احمر فارس در قالب تیمهای عملیاتی، امداد هوایی، سگهای نجات و تیم مدیریت مرکز با حضور مدیر عامل، معاونامداد و نجات و مدیر روابط عمومی این جمعیت در منطقه حضور و کار پایش را انجام میدهند.
ورود دادستانی به حادثه سیل استهبان
رئیسکل دادگستری استان فارس نیز با اشاره به سیل روز جمعه (31تیرماه) در شهرستان استهبان حوالی سلطان شهباز، گفت: دادستان فارس به موضوع سیل اخیر ورود کرده و پرونده قضایی برای افراد خاطی تشکیل شده است.
حجــــتالاســــلام والمسـلمیــــــن سیدکاظم موسوی اضافه کرد: بلافاصله پس از وقوع حادثه سیل، دادستان استهبان مأمور شد که در محل وقوع این رویداد حضور داشته باشد.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه حوضه آبریز رودخانهای که براثر سیل سرریز شده است در سه شهرستان نیریز، فسا و داراب قرار دارد، به حوزههای قضایی این سه شهرستان ابلاغشده که امور به پزشکی قانونی نزدیک محل حادثه ارجاع داده شود تا خانوادههای جانباختگان بهزحمت نیفتند. وی با اشاره به اینکه اکثر جانباختگان سیل اخیر در شهرستان داراب هستند، گفت: دادستانهای شهرستان داراب و استهبان مأمور شدند تا قصوری را که از سوی اشخاص و نهادهای متولی رخداده سریع اعلام کنند تا اقدامات قضایی لازم درباره افراد خاطی، صورت گیرد.
حجـــــتالاســـــلام والمــسلمیــن موسوی با بیان اینکه بازپرس ویژه در محل پزشکی قانونی مستقر شده است، افزود: سه پزشک پزشک قانونی نیز در محل بروز سیل مستقر شدهاند و بهسرعت کارهای پزشکی قانونی را انجام میدهند.
وی با اشاره به فوت ۲۳ نفر در این حادثه، اظهار کرد: ۲۱ نفر به پزشکی قانونی منتقل و دو نفر مفقود شدهاند.
توضیحات سازمان هوا شناسی
صادق ضیائیان رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوادر گفتوگو با «ایران» نیز در پاسخ به این سؤال که آیا سازمان هواشناسی نسبت به وقوع حادثه در مناطق استان فارس اعلام هشدار داشته است یا خیر، گفت: روزچهارشنبه بنابر اعلام سازمان هواشناسی، اطلاعیهای با شماره هشدار 75 از سوی این سازمان اعلام کرد که روزهای جمعه و شنبه در جنوب شرق استان فارس با مخاطرات جوی همراه است و درباره روان آبها و بالا آمدن آب رودخانه اطلاع رسانی شده و نسبت به اتراق در بستر رودخانهها هشدار داده شده است.
وی افزود: در این خصوص هشدار کتبی به استانداریها ارسال شده است و تمامی این اسناد موجود است.
پشت پرده تخریب روابط تهران- پکن در دولت حسن روحانی مشخص شد
بازی تکراری فریب غرب و فریب خوردن غربگراها
آبان سال 1396 بود که شک و شبهه در خصوص ماندن دست ایران در حنای شرکتهای اروپایی افزایش پیدا کرده بود.
در حالی که نگرانی در خصوص بدعهدی امریکا هر روز بیشتر میشد اما تحلیل دولتمردان در امتداد سخنان محمدجواد ظریف بود. وزیر امور خارجه وقت کشورمان معتقد بود امریکا نمیتواند از برجام خارج شود. او حتی در مجلس شورای اسلامی به نمایندگان اطمینان داده بود که تنها تحریمهای شورای امنیت اهمیت دارد و تحریمهای یکجانبه امریکا در شرایط رفع تحریمهای شورای امنیت کاغذپارهای بیش نیست. بیژن زنگنه نیز در پاسخ به سؤالات و ابهامات در خصوص احتمال خارج شدن توتال از ایران با انبوهی از اطلاعات مهم گفته بود: «توتال در شرایطی میتواند از این پروژه کنار برود که تحریمهای بینالمللی از سوی شورای امنیت علیه ایران اعمال شود.»
گروه سیاسی/ آبان سال 1396 بود که شک و شبهه در خصوص ماندن دست ایران در حنای شرکتهای اروپایی افزایش پیدا کرده بود. در حالی که نگرانی در خصوص بدعهدی امریکا هر روز بیشتر میشد اما تحلیل دولتمردان در امتداد سخنان محمدجواد ظریف بود. وزیر امور خارجه وقت کشورمان معتقد بود امریکا نمیتواند از برجام خارج شود. او حتی در مجلس شورای اسلامی به نمایندگان اطمینان داده بود که تنها تحریمهای شورای امنیت اهمیت دارد و تحریمهای یکجانبه امریکا در شرایط رفع تحریمهای شورای امنیت کاغذپارهای بیش نیست. بیژن زنگنه نیز در پاسخ به سؤالات و ابهامات در خصوص احتمال خارج شدن توتال از ایران با انبوهی از اطلاعات مهم گفته بود: «توتال در شرایطی میتواند از این پروژه کنار برود که تحریمهای بینالمللی از سوی شورای امنیت علیه ایران اعمال شود.»
وزیر نفت دولت سابق همچنین با بیان اینکه متأسفانه عدهای میخواهند که توتال از این پروژه کنار برود تا بگویند پیشبینی ما درست از آب در آمد، گفته بود: «یک عده هم مرتباً خبرهای مربوط به حضور توتال در ایران را غلط ترجمه میکنند تا نگرانی ایجاد کنند؛ آدم که از ترس مرگ خودکشی نمیکند!» با وجود این صحبتها اما توتال بدون اینکه شورای امنیت تحریمهای خود را علیه ایران اعمال کند و صرفاً براساس خواسته امریکاییها و بدون پرداخت غرامت از ایران خارج شد. زمان به ضرر ایران گذشته بود و دیگر اعلام این جمله از سوی زنگنه که اروپاییها جواب تلفن او را نمیدهند جز پشیمانی از مسیر اشتباه، آوردهای برای کشور نداشت. حالا مشخص شده بود خوشبینی به همکاری شرکتهای اروپایی همچون سایر تحلیلها از سوی دولتمردان روحانی اشتباه از آب درآمد. اما فارغ از هزینه این تحلیل اشتباه و خروج شرکتهای غربی از ایران، آنچه به کشورمان هزینه بالاتری تحمیل کرد اخراج شرکتهای چینی از صنایع نفت و گاز ایران بود؛ همین مسأله باعث شد کشورمان در شرایط تحریمهای امریکا (که شرکتهای اروپایی زودتر به استقبال آن رفته بودند) حتی شرکای آسیایی خود را هم از دست بدهد و وضعیت روابط اقتصادی حتی از دوران پیش از برجام شکنندهتر گردد. این اتفاق درحالی افتاد که نزدیکان و تحلیلگران حامی دولت پیشین همواره ادعا دارند بهدنبال برقرار کردن توازن در روابط با شرق و غرب بودند.
توتال تعیینکننده سیاستهای روحانی؟!
با وجود گذشتن چندین سال از اخراج شرکتهای چینی از ایران در دولت روحانی که منجر به تیره شدن روابط پکن و تهران شده بود اما به نظر میرسد همچنان اخبار مهمی در خصوص پشت پردههای این مسأله وجود دارد. علی اکبر ولایتی دو روز قبل در مصاحبهای با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب با اشاره به حجم تجاری ایران و پکن در شرایط تحریمهای امریکا به انتقاد از ساده لوحی برخی افراد و فشار برای تکرار تجربه اشتباه گذشته و اعتماد به غرب پرداخت.
وی خاطرهای معنادار در خصوص دولت روحانی و نوع روابط ایران با شرق را مطرح کرد و گفت: «چگونه بعضی از افراد با سادهلوحی میگویند بهسمت غرب برویم؟! کدام غرب؟! غربی که تحت فشار امریکا و تلقینات سراسر دروغ دورهگردهای صهیونیست همواره علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغات دروغ میکنند، فشار سیاسی میآورند و در جهت تضعیف جمهوری اسلامی از هیچکاری فروگذار نمیکنند؛ غربی که در حد یک کمپانی نفتی فرانسوی بعضی از مسئولان گذشته سادهدل ما را تشویق میکردند که همکاری با چین را در حوزه نفت و گاز متوقف کنید و این توصیه مورد قبول قرار میگیرد و خود آن کمپانی در ایرانی میآید و یک عکس یادگاری با مسئولان وزارت نفت گرفته و خداحافظی میکند و میرود، چه نفعی برای جمهوری اسلامی ایران دارد؟ در حالی که بیشترین خرید نفت و انتقال تکنولوژی توسط چین با وجود ناآگاهی و اقدامات سادهلوحانه بعضی از مسئولان وزارت نفت در گذشته نادیده گرفته میشود.»
این خبر که یک کمپانی نفتی فرانسوی یعنی توتال توانسته نوع روابط ایران با شرق را در دولت روحانی تنظیم کند، نشان میدهد که دولت گذشته تا چه میزان به غرب اعتماد داشته و سیاستگذاریهای خود را برای خوشامد و جلب توجه آنها تنظیم میکرده است. هرچند این روایت از حضور شرکت توتال و توانایی تحت تأثیر گذاشتن سیاستهای کلان دولت بیشتر به سبک نفوذ سفارتخانههای غربی روی دولتهای پیش از انقلاب شباهت دارد و نسبتی با منطق مستقلانه ایران اسلامی ندارد.
برجام بهانه بود
این نوع از ارتباط را میتوان در سایه پروژه کلان غرب در خصوص برجام دانست که تلاش داشتند ایران را از هرگونه همکاری با سایر کشورهای مستقل جهانی و بهخصوص رقبای جهانی و قدرتمند غرب دور نگه داشته و افول هژمونی غرب را با تأخیر روبهرو کنند. به اعتراف بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده، آنها برجام را به عنوان سکوی خواستههای دیگر خود میدیدند. خطونشانهای اخیر امریکاییها که از زبان رابرت مالی شنیده شد و به کشورمان هشدار میداد که باید بین برجام و همکاری با روسیه یکی را انتخاب کنید نیز نشان میدهد که آنها برجام را پروژه انشقاق بین مثلث مهار (ایران، روسیه و چین) میدیدند. حال اگر در دولت گذشته آن را به صورت مخفیانه و اصطلاحاً درگوشی از طریق دولتمردان پیش میبردند، اکنون با سد دولت سیزدهم در خصوص دخالت در امور داخلی و سیاستگذاریهای ایران روبهرو شده و به بیان عریان مواضع خود روی آوردهاند.
پشت پای روحانی به فاینانس
50 میلیارد یورویی
تخریب روابط ایران و چین با دلالی اروپاییها البته داستان مفصلی دارد و به اخراج شرکتهای چینی ختم نمیشود. رئیس انجمن دوستی ایران و چین قبلاً خبر داده بود که چین به دولت روحانی پیشنهاد فاینانس 50 میلیارد یورویی داده بود، اما این پیشنهاد که چند ماه قبل از قدرت گرفتن دونالد ترامپ در امریکا و همچنین پیشبینی اقدامات مخرب غرب علیه کشورمان انجام شده بود مورد استقبال دولت وقت قرار نگرفت. علاالدین بروجردی نماینده سابق مجلس در این خصوص خبر از عباس آخوندی وزیر وقت مسکن و شهرسازی داده و میگوید: «در همان زمان ارائه این پیشنهاد از سوی چینیها، آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی وقت را به همراه رئیس کمیسیون عمران و تعدادی از معاونهای وی دعوت کردیم تا موضوع آمادگی چین برای فاینانس ۵۰ میلیارد یورویی را اطلاع دهیم و گفتیم که تا کی میخواهید از خط آهن و قطارهای رضاخانی استفاده کنید و پیشنهاد این بود که پروژههای ریلی بویژه قطار سریعالسیر را چهارساله با حضور چینیها راه بیندازیم و قرار بر این بود که بعد از یک سال تنفس بازپرداخت انجام شود و اگر در آن دوران با کمبود پول مواجه بودیم با چین توافق شد نفت تهاتر کنیم.»
وی با اشاره به مخالفت دولت با این همکاری مهم اقتصادی بین ایران و چین ادامه داد: «در نهایت هیأت چینی مأیوس شدند و به ما نامه نوشتند که آیا این گونه میخواهید از منافع کشورتان حمایت کنید؟ ما این اعتبار را فقط در اختیار کشورهای دوست قرار میدهیم و روسیه تاکنون سه بار از این اعتبارات استفاده کرده است.»
همین بیتوجهی دولت یازدهم به کشورهای شرقی بود که باعث شد بعدها محمدجواد ظریف از آن با عنوان «رنجاندن دوستان دوران سختی و تحریم» یاد و اعتراف کند، اگر روابط با آنها حفظ شده بود ایران در دوران فشار حداکثری کمتر ضربهپذیر میشد. در نهایت میتوان گفت سیاست خارجی غیرمتوازن و غربگرایانه دولت روحانی که قرار بود روابط با اروپا را بهبود بخشد، حتی منجر به تخریب روابط با آسیاییها شد.
در حالی که نگرانی در خصوص بدعهدی امریکا هر روز بیشتر میشد اما تحلیل دولتمردان در امتداد سخنان محمدجواد ظریف بود. وزیر امور خارجه وقت کشورمان معتقد بود امریکا نمیتواند از برجام خارج شود. او حتی در مجلس شورای اسلامی به نمایندگان اطمینان داده بود که تنها تحریمهای شورای امنیت اهمیت دارد و تحریمهای یکجانبه امریکا در شرایط رفع تحریمهای شورای امنیت کاغذپارهای بیش نیست. بیژن زنگنه نیز در پاسخ به سؤالات و ابهامات در خصوص احتمال خارج شدن توتال از ایران با انبوهی از اطلاعات مهم گفته بود: «توتال در شرایطی میتواند از این پروژه کنار برود که تحریمهای بینالمللی از سوی شورای امنیت علیه ایران اعمال شود.»
گروه سیاسی/ آبان سال 1396 بود که شک و شبهه در خصوص ماندن دست ایران در حنای شرکتهای اروپایی افزایش پیدا کرده بود. در حالی که نگرانی در خصوص بدعهدی امریکا هر روز بیشتر میشد اما تحلیل دولتمردان در امتداد سخنان محمدجواد ظریف بود. وزیر امور خارجه وقت کشورمان معتقد بود امریکا نمیتواند از برجام خارج شود. او حتی در مجلس شورای اسلامی به نمایندگان اطمینان داده بود که تنها تحریمهای شورای امنیت اهمیت دارد و تحریمهای یکجانبه امریکا در شرایط رفع تحریمهای شورای امنیت کاغذپارهای بیش نیست. بیژن زنگنه نیز در پاسخ به سؤالات و ابهامات در خصوص احتمال خارج شدن توتال از ایران با انبوهی از اطلاعات مهم گفته بود: «توتال در شرایطی میتواند از این پروژه کنار برود که تحریمهای بینالمللی از سوی شورای امنیت علیه ایران اعمال شود.»
وزیر نفت دولت سابق همچنین با بیان اینکه متأسفانه عدهای میخواهند که توتال از این پروژه کنار برود تا بگویند پیشبینی ما درست از آب در آمد، گفته بود: «یک عده هم مرتباً خبرهای مربوط به حضور توتال در ایران را غلط ترجمه میکنند تا نگرانی ایجاد کنند؛ آدم که از ترس مرگ خودکشی نمیکند!» با وجود این صحبتها اما توتال بدون اینکه شورای امنیت تحریمهای خود را علیه ایران اعمال کند و صرفاً براساس خواسته امریکاییها و بدون پرداخت غرامت از ایران خارج شد. زمان به ضرر ایران گذشته بود و دیگر اعلام این جمله از سوی زنگنه که اروپاییها جواب تلفن او را نمیدهند جز پشیمانی از مسیر اشتباه، آوردهای برای کشور نداشت. حالا مشخص شده بود خوشبینی به همکاری شرکتهای اروپایی همچون سایر تحلیلها از سوی دولتمردان روحانی اشتباه از آب درآمد. اما فارغ از هزینه این تحلیل اشتباه و خروج شرکتهای غربی از ایران، آنچه به کشورمان هزینه بالاتری تحمیل کرد اخراج شرکتهای چینی از صنایع نفت و گاز ایران بود؛ همین مسأله باعث شد کشورمان در شرایط تحریمهای امریکا (که شرکتهای اروپایی زودتر به استقبال آن رفته بودند) حتی شرکای آسیایی خود را هم از دست بدهد و وضعیت روابط اقتصادی حتی از دوران پیش از برجام شکنندهتر گردد. این اتفاق درحالی افتاد که نزدیکان و تحلیلگران حامی دولت پیشین همواره ادعا دارند بهدنبال برقرار کردن توازن در روابط با شرق و غرب بودند.
توتال تعیینکننده سیاستهای روحانی؟!
با وجود گذشتن چندین سال از اخراج شرکتهای چینی از ایران در دولت روحانی که منجر به تیره شدن روابط پکن و تهران شده بود اما به نظر میرسد همچنان اخبار مهمی در خصوص پشت پردههای این مسأله وجود دارد. علی اکبر ولایتی دو روز قبل در مصاحبهای با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب با اشاره به حجم تجاری ایران و پکن در شرایط تحریمهای امریکا به انتقاد از ساده لوحی برخی افراد و فشار برای تکرار تجربه اشتباه گذشته و اعتماد به غرب پرداخت.
وی خاطرهای معنادار در خصوص دولت روحانی و نوع روابط ایران با شرق را مطرح کرد و گفت: «چگونه بعضی از افراد با سادهلوحی میگویند بهسمت غرب برویم؟! کدام غرب؟! غربی که تحت فشار امریکا و تلقینات سراسر دروغ دورهگردهای صهیونیست همواره علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغات دروغ میکنند، فشار سیاسی میآورند و در جهت تضعیف جمهوری اسلامی از هیچکاری فروگذار نمیکنند؛ غربی که در حد یک کمپانی نفتی فرانسوی بعضی از مسئولان گذشته سادهدل ما را تشویق میکردند که همکاری با چین را در حوزه نفت و گاز متوقف کنید و این توصیه مورد قبول قرار میگیرد و خود آن کمپانی در ایرانی میآید و یک عکس یادگاری با مسئولان وزارت نفت گرفته و خداحافظی میکند و میرود، چه نفعی برای جمهوری اسلامی ایران دارد؟ در حالی که بیشترین خرید نفت و انتقال تکنولوژی توسط چین با وجود ناآگاهی و اقدامات سادهلوحانه بعضی از مسئولان وزارت نفت در گذشته نادیده گرفته میشود.»
این خبر که یک کمپانی نفتی فرانسوی یعنی توتال توانسته نوع روابط ایران با شرق را در دولت روحانی تنظیم کند، نشان میدهد که دولت گذشته تا چه میزان به غرب اعتماد داشته و سیاستگذاریهای خود را برای خوشامد و جلب توجه آنها تنظیم میکرده است. هرچند این روایت از حضور شرکت توتال و توانایی تحت تأثیر گذاشتن سیاستهای کلان دولت بیشتر به سبک نفوذ سفارتخانههای غربی روی دولتهای پیش از انقلاب شباهت دارد و نسبتی با منطق مستقلانه ایران اسلامی ندارد.
برجام بهانه بود
این نوع از ارتباط را میتوان در سایه پروژه کلان غرب در خصوص برجام دانست که تلاش داشتند ایران را از هرگونه همکاری با سایر کشورهای مستقل جهانی و بهخصوص رقبای جهانی و قدرتمند غرب دور نگه داشته و افول هژمونی غرب را با تأخیر روبهرو کنند. به اعتراف بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده، آنها برجام را به عنوان سکوی خواستههای دیگر خود میدیدند. خطونشانهای اخیر امریکاییها که از زبان رابرت مالی شنیده شد و به کشورمان هشدار میداد که باید بین برجام و همکاری با روسیه یکی را انتخاب کنید نیز نشان میدهد که آنها برجام را پروژه انشقاق بین مثلث مهار (ایران، روسیه و چین) میدیدند. حال اگر در دولت گذشته آن را به صورت مخفیانه و اصطلاحاً درگوشی از طریق دولتمردان پیش میبردند، اکنون با سد دولت سیزدهم در خصوص دخالت در امور داخلی و سیاستگذاریهای ایران روبهرو شده و به بیان عریان مواضع خود روی آوردهاند.
پشت پای روحانی به فاینانس
50 میلیارد یورویی
تخریب روابط ایران و چین با دلالی اروپاییها البته داستان مفصلی دارد و به اخراج شرکتهای چینی ختم نمیشود. رئیس انجمن دوستی ایران و چین قبلاً خبر داده بود که چین به دولت روحانی پیشنهاد فاینانس 50 میلیارد یورویی داده بود، اما این پیشنهاد که چند ماه قبل از قدرت گرفتن دونالد ترامپ در امریکا و همچنین پیشبینی اقدامات مخرب غرب علیه کشورمان انجام شده بود مورد استقبال دولت وقت قرار نگرفت. علاالدین بروجردی نماینده سابق مجلس در این خصوص خبر از عباس آخوندی وزیر وقت مسکن و شهرسازی داده و میگوید: «در همان زمان ارائه این پیشنهاد از سوی چینیها، آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی وقت را به همراه رئیس کمیسیون عمران و تعدادی از معاونهای وی دعوت کردیم تا موضوع آمادگی چین برای فاینانس ۵۰ میلیارد یورویی را اطلاع دهیم و گفتیم که تا کی میخواهید از خط آهن و قطارهای رضاخانی استفاده کنید و پیشنهاد این بود که پروژههای ریلی بویژه قطار سریعالسیر را چهارساله با حضور چینیها راه بیندازیم و قرار بر این بود که بعد از یک سال تنفس بازپرداخت انجام شود و اگر در آن دوران با کمبود پول مواجه بودیم با چین توافق شد نفت تهاتر کنیم.»
وی با اشاره به مخالفت دولت با این همکاری مهم اقتصادی بین ایران و چین ادامه داد: «در نهایت هیأت چینی مأیوس شدند و به ما نامه نوشتند که آیا این گونه میخواهید از منافع کشورتان حمایت کنید؟ ما این اعتبار را فقط در اختیار کشورهای دوست قرار میدهیم و روسیه تاکنون سه بار از این اعتبارات استفاده کرده است.»
همین بیتوجهی دولت یازدهم به کشورهای شرقی بود که باعث شد بعدها محمدجواد ظریف از آن با عنوان «رنجاندن دوستان دوران سختی و تحریم» یاد و اعتراف کند، اگر روابط با آنها حفظ شده بود ایران در دوران فشار حداکثری کمتر ضربهپذیر میشد. در نهایت میتوان گفت سیاست خارجی غیرمتوازن و غربگرایانه دولت روحانی که قرار بود روابط با اروپا را بهبود بخشد، حتی منجر به تخریب روابط با آسیاییها شد.
آخرین نظرسنجی «ایسپا» مشخص کرد
پلیس در رتبه دوم اعتماد اجتماعی کشور
77 درصد مردم (58 درصد خیلی زیاد و 19 درصد متوسط) به پلیس اعتماد دارند معلمان در رتبه اول اعتماد اجتماعی و هنرمندان در رتبه آخر قرار دارند
گروه سیاست/ «حفظ امنیت»، همواره نزد جامعه ایرانی به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران شناخته میشود که در آن کمتر کسی تردید دارد. در این میان نیروی انتظامی به عنوان یکی از نهادهای اصلی حفظ امنیت در سطح کشور مورد توجه قرار دارد و یکی از نهادهای کارآمد نظام است. همین امر سبب شده تا دشمنان به فکر تخریب وجهه اجتماعی این نهاد افتاده و با ایجاد موجهای تدریجی، اعتماد اجتماعی به این نهاد را کمرنگ کرده و احساس امنیت را از بین ببرند.
تحقیقات بهعمل آمده نشان میدهند که فراجا در جلب اعتماد عمومی از موفقیت زیادی برخوردار بوده است. امید به آینده پلیس در مقایسه با پنج نهاد سیاسی کشور (مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان، شورای نگهبان، قوه قضائیه و قوه مجریه) مؤید این است که اعتماد مردم به آینده پلیس و اینکه بتواند مسائل مبتلا به جامعه مربوط به خود را حل کند، بیش از سایر نهادها بوده و رتبه اول را در بین این نهادها کسب کرده است. (فریبا شایگان، دانش انتظامی، شماره 39)
همچنین نظرسنجی انجام شده در خصوص اعتماد اجتماعی که در اسفندماه 1400 در مناطق شهری و روستایی ایران توسط «ایسپا»انجام شده، با رعایت اصول علمی و با نمونهگیری تصادفی صورت گرفته است که بر مبنای آن پلیس پس از صنف معلمان، از بیشترین میزان اعتماد اجتماعی برخوردار است. سنجش شاخصهای اجتماعی از آن جهت ضروری است که به نوعی نبض جامعه را میسنجد. این گونه مطالعات در مورد جامعه نقش یک آزمایشگاه در پزشکی را ایفا میکند و به نوعی به آسیب شناسی جامعه میپردازد. به طور خاص، اندازهگیری اعتماد اجتماعی مهم است، زیرا اعتماد در واقع به عنوان یک چسب در جامعه عمل میکند و همبستگی اجتماعی را القا میکند. اعتماد باعث تعهد افراد به جامعه و افزایش مشارکت اجتماعی میشود و در نتیجه به توسعه جامعه کمک میکند. چنین موضوعی توجه به نقش حیاتی فراجا و ضرورت حفظ اقتدار این نهاد در همگرایی اجتماعی را ضروریتر میسازد. پلیس تجسم نظام سیاسی است؛ هر مأمور پلیس در حقیقت مأمور تحقق و توزیع نظم در جامعه بر اساس هنجارهای قانونی و فرهنگی تعریـف شـده در جامعه است؛ به همین خاطر نه تنها نماد اقتدار دولت محسوب میشود، بلکه فعالیتهای وانمودی از میزان ثبات و امنیت جامعه است.
پروژه «اعتبارزدایی و اقتدارشکنی فراجا»
یافتهها نشان میدهد که پروژه «اعتبارزدایی و اقتدارشکنی فراجا» با هدف به انفعال کشاندن نیروی انتظامی در برخورد صریح و قاطع با هنجارشکنیهای اجتماعی طرحریزی شده است که برخی رسانهها و گروههای اجتماعی به طور آگاهانه و یا ناآگاهانه در پیشبرد آن نقش ایفا میکنند. خط اصلی عملیات روانی این پروژه را انتشار فیلمهایی از برخورد نیروی انتظامی ترسیم میکند که در بیشتر موارد، این فیلمها عمدتاً به گونهای تقطیع شدهاند که حقیقت را وارونه جلوه میدهند.
به جز یک مورد کلیپ اخیر که ناظر به برخورد خارج از ضوابط یکی از واحدهای انتظامی با زنی میانسال بود و البته پلیس به محض اطلاع یافتن به سرعت به موضوع رسیدگی نموده و با سرتیم این واحد انتظامی به دلیل سوء مدیریت برخورد انضباطی کرد؛ عمده کلیپهای منتشر شده از برخورد پلیس با خاطیان، روایتی دروغین و تحریف شده از واقعیتی متفاوت بوده است.
واضح است که از لحاظ تأثیر عملکردی نهادی مانند پلیس که نقطه تماس قدرت سخت نظام با مردم است، دو زاویه دید اصلی وجود دارد؛ یک زاویه، عملکرد عینی و ملموس یگانها و نیروهای مختلف فراجا(از مرزبانی و مبارزه با مواد مخدر تا پلیس فتا و پلیس گذرنامه و...) است که تودههای مردم بهصورت عینی و فیزیکی شاهد این عملکرد هستند و قضاوت درونی خود را از این عملکرد دارند. اما زاویه دیگری که در این میان وجود دارد (و به همان اندازه مهم است)، تصویر اقتدار یا به تعبیر جامعهشناسان، «بازنمایی» اقتدار پلیس در اذهان عمومی جامعه ایران است. همانگونه که در مبحث حیاتی و اساسی «امنیت»، علاوه بر امنیت ملموس و عینی، که به تعداد کارکنان پلیس، تجهیزات و امکانات و طرحهای انتظامی و امثال اینها بازمیگردد، «احساس» امنیت در اذهان عمومی هم به همان اندازه اهمیت دارد. در مبحث اقتدار پلیس هم علاوه بر عملکردهای عینی در تأمین امنیت، «احساس» امنیت در اقشار و آحاد مختلف جامعه هم بسیار حیاتی است. این دقیقاً نقطهای است که اتاق فکر عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی، آن را هدف گرفته است. وقتی اقشار مختلف مردم ایران در شبکههای اجتماعی، مأمور پلیسی را ببینند که بهسادگی توسط یک جوان موتورسوار مورد ضرب و شتم قرار میگیرد، در وهله اول این «تصویر» یا «بازنمایی» امنیت در ذهن مخاطب است که دستکم دچار لرزه و تَرَک میشود، چراکه مخاطب با خود میاندیشد، وقتی مأمور پلیس، که مأمور ایجاد امنیت در جامعه است، از تأمین امنیت شخص خود عاجز است، چگونه میتواند مأموریت اصلی خود، یعنی تأمین امنیت عمومی را بهخوبی انجام دهد. از آنجا که «امنیت» (به اذعان منابع داخلی و خارجی) از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران بوده است، طبیعی است که اتاق فکر جنگ روانی نظام سلطه، هدف قرار دادن این دستاورد اساسی را در اولویت خود قرار دهد.
نیروی انتظامی از اعتماد قابل قبولی در میان ایرانیان برخوردار است؛ در این میان باید هشیار بود که سیاسی شدن امر اجتماعی بهویژه زمانی که نهادهای امنیتی مانند نیروی انتظامی را در رویارویی مستقیم با جامعه قرار دهد، میتواند به تضعیف اقتدار این دسته از نهادها نیز بینجامد؛ اقتداری که باید در چهارچوب موضوعات سخت امنیتی مورد استفاده قرار گیرد، از یک سو تحتالشعاع موضوعات اجتماعی قرار گرفته و از قوام آن کاسته میشود و از سوی دیگر نیز با مقابل هم قرار دادن جامعه و نیروهای امنیتی و نارضایتی اجتماعی آفرینی از این دسته نهادها، از پشتوانه اجتماعی آنها نیز میکاهد و به تضعیف آنها در میان مدت و بلندمدت میانجامد. موضوعی که به نظر میرسد جریانهای رسانهای بیگانه نیز آن را دنبال میکنند و به نظر میرسد که دستاندرکاران و سیاستگذاران نیز نباید از چنین روندهایی غافل باشند.
مختصات عملیات روانی جریانهای رسانهای معاند
عملیات روانی جریانهای رسانهای معاند علیه پلیس سعی دارند گزارههای زیر را در اذهان شهروندان مخدوش سازند؛
- جامعه ایران، جامعهای امن است.
- پلیس پناهگاه مردم است( اقدامات پلیس فتا برای احقاق حقوق فریبخوردگان فضای مجازی، حضور همیشگی پلیس 110 درصحنههای وقوع جرم و...).
- امنیت بزرگترین نعمت و ستون ثبات و آرامش اجتماعی است. پلیس تأمینکننده این امنیت است.
- دشمن اصلی اراذل، اوباش، سارقان و مزاحمان نوامیس، پلیس مقتدر است که خشنترین و متجاهرترین خلافکاران را سرکوب میکند.
- نیروی انتظامی ایران نسبت به پلیس در همه کشورهای مدعی «حقوق بشر»، ملایمترین برخورد را با متهمان خرد یا قانونشکنان غیرجنایی دارد.
- نیروی انتظامی از بدنه مردم و از متن مردم است و یک موجود «بیگانه» نیست.
- پلیس شدن، یک «ارزش» است و کار پلیس در کانون خود، یک کار «نخبگانی» است.
-پایان خط هنجارشکنان اجتماعی، عمدتاً پوچی، فساد و به تباهی کشیده شدن توسط تاجران موادمخدر و فحشا و قاچاقچیان انسان است.
-نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در حفاظت از «امنیت»، که بزرگترین دستاورد تبلیغی نظام است، نقش مؤثر دارد.
ادراکسازی متقابل از فراجا مبتنی بر پروژه رسانهای علیه فراجا است که ضرورت معرفی تصویر واقعی پلیس (نه تصویر منعکس شده در رسانههای معاند) در اذهان عمومی جامعه ایران را روشن میسازد. در این راستا، معرفی اهمیت والای «اقتدار پلیس» در تأمین حیاتیترین و اساسیترین نیاز جامعه انسانی که همانا «امنیت» است و دوم، برقراری پیوندهای قویتر احساسی و عاطفی بین تودههای مردم و پلیس (بهعنوان اصلیترین نیرو در حوزه تأمین امنیت داخلی) ضرورت دارد.
فراجا از ساختار بزرگ و حوزه وظایف گستردهای برخوردار است و این امر ضرورت دو موضوع مورد اشاره در بالا را بیشتر میسازد. درک جامعه از پلیس و وظایف آن چندان دقیق و جامع نیست و اگرچه ساخت برخی سریالهای پلیسی در دو دهه اخیر، پیچیدگی وظایف این نهاد مؤثر را بیشتر به مردم معرفی کرده، اما بازهم لازم است تا دستاوردها و خدمات پلیس و دشواریهای وظایف آن بیش از پیش به مردم معرفی شود.
بر این اساس ضرورت دارد که مجموعههای رسانهای وابسته به فراجا پا بهپای تحولات دیجیتال در حوزه رسانه و شبکههای اجتماعی پیش بروند و لازم است تا توسعه و پیشرفت این بخش، همپای گستردگی و توسعه بخشها و وظایف و ساختار کلی فراجا باشد؛ بهویژه پس از تحول اخیر در ساختار نیروی انتظامی و تبدیل آن به فرماندهی کل که حساسیت این نهاد را بیشتر نشان داده است.
امنیتی که از دوران سرکوب فتنه منافقین و گروههای مسلح در دهه شصت به همت دستگاههای انتظامی و امنیتی تا به امروز تثبیتشده است، آنچنان بدیهی و عادی شده که خیلی از اوقات، از فرط بداهت از یاد تودههای مردم میرود. اقدامات تبلیغی رسانههای ضدانقلاب و هستههای دشمن در شبکههای اجتماعی، بیش و پیش از هر چیز به دنبال خدشهدار کردن این گزاره کلیدی و القای این نکته است که در ایران «امنیت اجتماعی» وجود ندارد. این در حالی است که اقتدار پلیس در وهله نخست، معطوف به مقابله با اوباش و اراذل و سالبین امنیت فیزیکی و ذهنی مردم است.
نکته مهم آن است که هر جامعهای فارغ از سکولار، لائیک یا دینمدار بودن، بر اساس اصول عرفی و سنتی و جاافتاده خود، تعریف پذیرفتهشدهای از دو مفهوم کلیدی «نظم اجتماعی» و «عفت عمومی» دارد و نیروی انتظامی در هر جامعه، با برهمزنندگان و اخلالگران در «نظم اجتماعی» و «عفت عمومی» بدون مدارا و انعطاف برخورد میکند. پیگیری و تحقق این مهم عمدتاً با فرهنگسازی و تولید محتوای اقناعساز امکانپذیر است.
تحقیقات بهعمل آمده نشان میدهند که فراجا در جلب اعتماد عمومی از موفقیت زیادی برخوردار بوده است. امید به آینده پلیس در مقایسه با پنج نهاد سیاسی کشور (مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان، شورای نگهبان، قوه قضائیه و قوه مجریه) مؤید این است که اعتماد مردم به آینده پلیس و اینکه بتواند مسائل مبتلا به جامعه مربوط به خود را حل کند، بیش از سایر نهادها بوده و رتبه اول را در بین این نهادها کسب کرده است. (فریبا شایگان، دانش انتظامی، شماره 39)
همچنین نظرسنجی انجام شده در خصوص اعتماد اجتماعی که در اسفندماه 1400 در مناطق شهری و روستایی ایران توسط «ایسپا»انجام شده، با رعایت اصول علمی و با نمونهگیری تصادفی صورت گرفته است که بر مبنای آن پلیس پس از صنف معلمان، از بیشترین میزان اعتماد اجتماعی برخوردار است. سنجش شاخصهای اجتماعی از آن جهت ضروری است که به نوعی نبض جامعه را میسنجد. این گونه مطالعات در مورد جامعه نقش یک آزمایشگاه در پزشکی را ایفا میکند و به نوعی به آسیب شناسی جامعه میپردازد. به طور خاص، اندازهگیری اعتماد اجتماعی مهم است، زیرا اعتماد در واقع به عنوان یک چسب در جامعه عمل میکند و همبستگی اجتماعی را القا میکند. اعتماد باعث تعهد افراد به جامعه و افزایش مشارکت اجتماعی میشود و در نتیجه به توسعه جامعه کمک میکند. چنین موضوعی توجه به نقش حیاتی فراجا و ضرورت حفظ اقتدار این نهاد در همگرایی اجتماعی را ضروریتر میسازد. پلیس تجسم نظام سیاسی است؛ هر مأمور پلیس در حقیقت مأمور تحقق و توزیع نظم در جامعه بر اساس هنجارهای قانونی و فرهنگی تعریـف شـده در جامعه است؛ به همین خاطر نه تنها نماد اقتدار دولت محسوب میشود، بلکه فعالیتهای وانمودی از میزان ثبات و امنیت جامعه است.
پروژه «اعتبارزدایی و اقتدارشکنی فراجا»
یافتهها نشان میدهد که پروژه «اعتبارزدایی و اقتدارشکنی فراجا» با هدف به انفعال کشاندن نیروی انتظامی در برخورد صریح و قاطع با هنجارشکنیهای اجتماعی طرحریزی شده است که برخی رسانهها و گروههای اجتماعی به طور آگاهانه و یا ناآگاهانه در پیشبرد آن نقش ایفا میکنند. خط اصلی عملیات روانی این پروژه را انتشار فیلمهایی از برخورد نیروی انتظامی ترسیم میکند که در بیشتر موارد، این فیلمها عمدتاً به گونهای تقطیع شدهاند که حقیقت را وارونه جلوه میدهند.
به جز یک مورد کلیپ اخیر که ناظر به برخورد خارج از ضوابط یکی از واحدهای انتظامی با زنی میانسال بود و البته پلیس به محض اطلاع یافتن به سرعت به موضوع رسیدگی نموده و با سرتیم این واحد انتظامی به دلیل سوء مدیریت برخورد انضباطی کرد؛ عمده کلیپهای منتشر شده از برخورد پلیس با خاطیان، روایتی دروغین و تحریف شده از واقعیتی متفاوت بوده است.
واضح است که از لحاظ تأثیر عملکردی نهادی مانند پلیس که نقطه تماس قدرت سخت نظام با مردم است، دو زاویه دید اصلی وجود دارد؛ یک زاویه، عملکرد عینی و ملموس یگانها و نیروهای مختلف فراجا(از مرزبانی و مبارزه با مواد مخدر تا پلیس فتا و پلیس گذرنامه و...) است که تودههای مردم بهصورت عینی و فیزیکی شاهد این عملکرد هستند و قضاوت درونی خود را از این عملکرد دارند. اما زاویه دیگری که در این میان وجود دارد (و به همان اندازه مهم است)، تصویر اقتدار یا به تعبیر جامعهشناسان، «بازنمایی» اقتدار پلیس در اذهان عمومی جامعه ایران است. همانگونه که در مبحث حیاتی و اساسی «امنیت»، علاوه بر امنیت ملموس و عینی، که به تعداد کارکنان پلیس، تجهیزات و امکانات و طرحهای انتظامی و امثال اینها بازمیگردد، «احساس» امنیت در اذهان عمومی هم به همان اندازه اهمیت دارد. در مبحث اقتدار پلیس هم علاوه بر عملکردهای عینی در تأمین امنیت، «احساس» امنیت در اقشار و آحاد مختلف جامعه هم بسیار حیاتی است. این دقیقاً نقطهای است که اتاق فکر عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی، آن را هدف گرفته است. وقتی اقشار مختلف مردم ایران در شبکههای اجتماعی، مأمور پلیسی را ببینند که بهسادگی توسط یک جوان موتورسوار مورد ضرب و شتم قرار میگیرد، در وهله اول این «تصویر» یا «بازنمایی» امنیت در ذهن مخاطب است که دستکم دچار لرزه و تَرَک میشود، چراکه مخاطب با خود میاندیشد، وقتی مأمور پلیس، که مأمور ایجاد امنیت در جامعه است، از تأمین امنیت شخص خود عاجز است، چگونه میتواند مأموریت اصلی خود، یعنی تأمین امنیت عمومی را بهخوبی انجام دهد. از آنجا که «امنیت» (به اذعان منابع داخلی و خارجی) از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران بوده است، طبیعی است که اتاق فکر جنگ روانی نظام سلطه، هدف قرار دادن این دستاورد اساسی را در اولویت خود قرار دهد.
نیروی انتظامی از اعتماد قابل قبولی در میان ایرانیان برخوردار است؛ در این میان باید هشیار بود که سیاسی شدن امر اجتماعی بهویژه زمانی که نهادهای امنیتی مانند نیروی انتظامی را در رویارویی مستقیم با جامعه قرار دهد، میتواند به تضعیف اقتدار این دسته از نهادها نیز بینجامد؛ اقتداری که باید در چهارچوب موضوعات سخت امنیتی مورد استفاده قرار گیرد، از یک سو تحتالشعاع موضوعات اجتماعی قرار گرفته و از قوام آن کاسته میشود و از سوی دیگر نیز با مقابل هم قرار دادن جامعه و نیروهای امنیتی و نارضایتی اجتماعی آفرینی از این دسته نهادها، از پشتوانه اجتماعی آنها نیز میکاهد و به تضعیف آنها در میان مدت و بلندمدت میانجامد. موضوعی که به نظر میرسد جریانهای رسانهای بیگانه نیز آن را دنبال میکنند و به نظر میرسد که دستاندرکاران و سیاستگذاران نیز نباید از چنین روندهایی غافل باشند.
مختصات عملیات روانی جریانهای رسانهای معاند
عملیات روانی جریانهای رسانهای معاند علیه پلیس سعی دارند گزارههای زیر را در اذهان شهروندان مخدوش سازند؛
- جامعه ایران، جامعهای امن است.
- پلیس پناهگاه مردم است( اقدامات پلیس فتا برای احقاق حقوق فریبخوردگان فضای مجازی، حضور همیشگی پلیس 110 درصحنههای وقوع جرم و...).
- امنیت بزرگترین نعمت و ستون ثبات و آرامش اجتماعی است. پلیس تأمینکننده این امنیت است.
- دشمن اصلی اراذل، اوباش، سارقان و مزاحمان نوامیس، پلیس مقتدر است که خشنترین و متجاهرترین خلافکاران را سرکوب میکند.
- نیروی انتظامی ایران نسبت به پلیس در همه کشورهای مدعی «حقوق بشر»، ملایمترین برخورد را با متهمان خرد یا قانونشکنان غیرجنایی دارد.
- نیروی انتظامی از بدنه مردم و از متن مردم است و یک موجود «بیگانه» نیست.
- پلیس شدن، یک «ارزش» است و کار پلیس در کانون خود، یک کار «نخبگانی» است.
-پایان خط هنجارشکنان اجتماعی، عمدتاً پوچی، فساد و به تباهی کشیده شدن توسط تاجران موادمخدر و فحشا و قاچاقچیان انسان است.
-نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در حفاظت از «امنیت»، که بزرگترین دستاورد تبلیغی نظام است، نقش مؤثر دارد.
ادراکسازی متقابل از فراجا مبتنی بر پروژه رسانهای علیه فراجا است که ضرورت معرفی تصویر واقعی پلیس (نه تصویر منعکس شده در رسانههای معاند) در اذهان عمومی جامعه ایران را روشن میسازد. در این راستا، معرفی اهمیت والای «اقتدار پلیس» در تأمین حیاتیترین و اساسیترین نیاز جامعه انسانی که همانا «امنیت» است و دوم، برقراری پیوندهای قویتر احساسی و عاطفی بین تودههای مردم و پلیس (بهعنوان اصلیترین نیرو در حوزه تأمین امنیت داخلی) ضرورت دارد.
فراجا از ساختار بزرگ و حوزه وظایف گستردهای برخوردار است و این امر ضرورت دو موضوع مورد اشاره در بالا را بیشتر میسازد. درک جامعه از پلیس و وظایف آن چندان دقیق و جامع نیست و اگرچه ساخت برخی سریالهای پلیسی در دو دهه اخیر، پیچیدگی وظایف این نهاد مؤثر را بیشتر به مردم معرفی کرده، اما بازهم لازم است تا دستاوردها و خدمات پلیس و دشواریهای وظایف آن بیش از پیش به مردم معرفی شود.
بر این اساس ضرورت دارد که مجموعههای رسانهای وابسته به فراجا پا بهپای تحولات دیجیتال در حوزه رسانه و شبکههای اجتماعی پیش بروند و لازم است تا توسعه و پیشرفت این بخش، همپای گستردگی و توسعه بخشها و وظایف و ساختار کلی فراجا باشد؛ بهویژه پس از تحول اخیر در ساختار نیروی انتظامی و تبدیل آن به فرماندهی کل که حساسیت این نهاد را بیشتر نشان داده است.
امنیتی که از دوران سرکوب فتنه منافقین و گروههای مسلح در دهه شصت به همت دستگاههای انتظامی و امنیتی تا به امروز تثبیتشده است، آنچنان بدیهی و عادی شده که خیلی از اوقات، از فرط بداهت از یاد تودههای مردم میرود. اقدامات تبلیغی رسانههای ضدانقلاب و هستههای دشمن در شبکههای اجتماعی، بیش و پیش از هر چیز به دنبال خدشهدار کردن این گزاره کلیدی و القای این نکته است که در ایران «امنیت اجتماعی» وجود ندارد. این در حالی است که اقتدار پلیس در وهله نخست، معطوف به مقابله با اوباش و اراذل و سالبین امنیت فیزیکی و ذهنی مردم است.
نکته مهم آن است که هر جامعهای فارغ از سکولار، لائیک یا دینمدار بودن، بر اساس اصول عرفی و سنتی و جاافتاده خود، تعریف پذیرفتهشدهای از دو مفهوم کلیدی «نظم اجتماعی» و «عفت عمومی» دارد و نیروی انتظامی در هر جامعه، با برهمزنندگان و اخلالگران در «نظم اجتماعی» و «عفت عمومی» بدون مدارا و انعطاف برخورد میکند. پیگیری و تحقق این مهم عمدتاً با فرهنگسازی و تولید محتوای اقناعساز امکانپذیر است.
«ایران» از کاهش قابل توجه تورم واقعی شدن قیمت کالاهای اساسی یک ماه پس از اجرا گزارش میدهد
تخلیه تورم اصلاح ارز ترجیحی
گرمای تورم ماهانه در تیرماه 6/7 درصد کم شد
گروه اقتصادی / پس از رشد یکباره نرخ تورم ماهانه در خرداد ماه بواسطه اجرای سیاست اصلاح ارز ترجیحی از اواخر اردیبهشت ماه امسال که شاخص تورم را در این ماه به 12.2 درصد افزایش داد، تازهترین گزارش مرکز آمار ایران از تخلیه بخش عمده تورم ارز ترجیحی در تیرماه حکایت میکند. براین اساس پس از چهار سال که ارز ترجیحی میهمان ناخوانده اقتصاد ایران بود و حدود 75 میلیارد دلار از ارزهای کشور را هدر داد، دولت سیزدهم برخلاف دولت قبل شجاعت حذف این ارز را از خود نشان داد و پس از واریز یارانه نقدی مابهالتفاوت آن به حساب سرپرستان خانوار، چهار قلم کالای مشمول این ارز را مشمول ارز نیمایی کرد. با وجودی که برخی منتقدان حذف این ارز را از اقتصاد ایران ناشدنی میدانستند، اما دولت با یک برنامهریزی این کار بزرگ را انجام داد و اکنون نشانههای عبور از شوک تورمی این سیاست نمایان شده است. با وجودی که تمام کارشناسان از مضرات ارز ترجیحی در اقتصاد کشور انتقاد میکردند و در این خصوص حتی دولتمردان دولت قبل هم به این نتیجه رسیده بودند، اما بهدلیل نگرانی از تبعات حذف این ارز، هیچ گاه زیر بار اصلاح این سیاست اشتباه نرفتند. این در شرایطی است که علاوهبر اقتصاددانان، گزارشهای پژوهشی مراجع رسمی نیز از عدم اصابت ارزترجیحی به هدف اصلی خود که همان مصرف کننده بود، خبر میدادند. بدین ترتیب با وجودی که 75 میلیارد دلار ارز به نرخ دولتی برای واردات کالاهای اساسی اختصاص یافت، اما این کالاها نیز همپای کالاهای غیرمشمول با افزایش قیمت مواجه شدند به طوری که در طول اجرای سیاست ارز ترجیحی شاهد افزایش 4 تا 5 برابری قیمت کالاهای اساسی بودیم. حال با اجرای سیاست اصلاح ارز ترجیحی و مردمیسازی یارانهها ضمن حذف رانت و فساد گستردهای که از دل ارز 4 هزار و 200 تومانی متولد شده بود؛ مابه التفاوت قیمت آن با بازار بهصورت یارانه 300 تا 400 هزار تومانی به ازای هر نفر به حساب سرپرستان خانوار واریز شد تا این مبلغ جوابگوی اصلاح قیمتها باشد.
آمار ارائه شده از سوی مرکزآمار ایران نشان میدهد هرچند شاخص تورم نقطه به نقطه و سالانه افزایش یافته است، اما کاهش قابل توجه نرخ تورم ماهانه در تیرماه از تخلیه اثر تورمی سیاست اصلاح ارز ترجیحی خبر میدهد. تجربه اثر تورمی افزایش قیمت بنزین درآبان ماه سال 1398 نیز نشان میدهد که پس از رشد ماهانه تورم از 1.6 درصد آبان به 3.2 درصد در ماه بعد (آذر 98) بسرعت تخلیه شد تا جایی که در دی ماه این سال رشد ماهانه تورم به 8 دهم درصد رسید. حال با توجه به دامنه گستردهتر اصلاح ارزترجیحی تخلیه آثار تورمی آن با سرعت کمتری اتفاق خواهد افتاد و طی ماههای آینده بتدریج شاهد تداوم روند نزولی این شاخص خواهیم بود. در همین راستا منفی شدن رشد نقدینگی و پایه پولی در فصل بهار و خرداد ماه بهعنوان متغیرهای مهم تأثیرگذار در تورم پایدار نیز در راستای کاهش بیشتر نرخ تورم کمک خواهد کرد.
افت 7.6 درصدی تورم ماهانه
اطلاعات مرکز آمار ایران گویای افت 7.6 درصدی نرخ تورم ماهانه در تیرماه است. درحالی که در خرداد ماه تورم ماهانه کل کشور به 12.2 درصد رسیده بود این نرخ در تیرماه به 4.6 درصد رسید که نشان از افت 7.6 درصدی این شاخص است. این شاخص برای خانوارهای شهری نیز از 11.5 درصد خرداد ماه با 7 درصد کاهش به 4.5 درصد و برای خانوارهای روستایی از 15.8 درصد خرداد ماه با 11 درصد افت به 4.8 درصد رسیده است. تورم ماهانه گروه کالاهای خوراکی و آشامیدنی نیز در تیرماه با افت قابل توجهی 19.7 درصد کاهش یافته است. درخرداد تورم ماهانه این گروه کالاها 25.4 درصد بود که در تیرماه به 5.7 درصد رسیده است. این روند برای خانوارهای شهری و روستایی هم تکرار شده است به طوری که نرخ تورم ماهانه خوراکیها برای خانوارهای شهری از 25.1 درصد به 5.6 درصد (19.5 درصد کاهش) و برای خانوارهای روستایی از 26.7 درصد به 5.7 درصد (با 21 درصد کاهش) رسیده است. تأثیر تخلیه تورمی کل و کالاهای خوراکی بر گروه خدمات و کالاهای غیرخوراکی نیز مشهود است. به گونهای که تورم ماهانه این گروه از کالا و خدمت که در خرداد ماه 4.4 درصد بود با 6 دهم درصد افت به 3.8 درصد کاهش یافته است. در خانوارهای شهری نیز تورم ماهانه کالاهای غیرخوراکی 4 دهم درصد و برای خانوارهای روستایی 1.3 درصد کمتر شده است. گفتنی است تورم این گروه ازکالاها برای خانوارهای شهری در خرداد ماه 4.2 درصد بود که در تیرماه به 3.8 درصد رسیده است. خانوارهای روستایی نیز خرداد با تورم 5.2 درصدی مواجه بودند که در تیرماه تورم 3.9 درصدی را شاهد هستند.
تورم نقطهای 1.5 درصد افزایش یافت
هرچند تورم نقطه به نقطه (میزان تغییر نسبت به ماه مشابه سال گذشته) رشد داشته است، اما مقایسه میزان افزایش خرداد با تیرماه نشان از افت شدیدی دارد. در خرداد ماه تورم نقطهای کل کشور با 13.2 درصد رشد به 52.5 درصد رسیده بود، ولی در تیرماه این شاخص تنها رشد 3 درصدی را تجربه کرده و به 54 درصد رسیده است. همچنین تورم نقطهای گروه کالاهای خوراکی و آشامیدنی با رشد 4.4 درصدی از 81.6 درصد به 86 درصد رسیده است. با این حال در گروه کالاهای غیرخوراکی و خدمات تنها شاهد رشد یک دهم درصدی هستیم به طوری که تورم 36.8 درصدی خرداد به 36.9 درصد در تیرماه رسیده است. این در حالی است که نرخ تورم نقطهای برای خانوارهای شهری ٥٢.٨ درصد است که نسبت به ماه قبل ١.٤ واحد درصد افزایش داشته است. همچنین این نرخ برای خانوارهای روستایی ٦٠.٧ درصد بوده که نسبت به ماه قبل ٢.٥ واحد درصد افزایش داشته است.
تورم سالانه 40.5 درصد شد
در شاخص تورم سالانه درحالی که تورم خرداد ماه به 39.4 درصد رسیده بود این نرخ در تیرماه با رشد 1.1 درصدی به 40.5 درصد رسیده است. تورم سالانه مواد خوراکی نیز درترماه با رشد 3 درصدی به 54.6 درصد افزایش یافته است. درخرداد ماه این نرخ 51.6 درصد بود. اما تورم سالانه کالاهای غیرخوراکی در تیرماه هیچ تغییری نکرده است و همان نرخ 33.2 درصدی خرداد در تیرماه نیز حفظ شده است.
همچنین نرخ تورم سالانه برای خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب 40 درصد و ٤٣.٢ درصد است که برای خانوارهای شهری ١.١ واحد درصد افزایش و برای خانوارهای روستایی ١.٤ واحد درصد افزایش داشته است.
میزان افزایش قیمت کالاها
برپایه این گزارش، در گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» بیشترین افزایش قیمت نسبت به ماه قبل مربوط به گروه «گوشت قرمز و گوشت ماکیان» (مرغ ماشینی، سوسیس و کالباس)، گروه «لبنیات و تخم مرغ» (دوغ پاستوریزه، خامه و تخم مرغ) و گروه «نان و غلات» (انواع برنج ایرانی، کیک و بیسکویت) است. در گروه عمده «کالاهای غیرخوراکی و خدمات»، گروه «بهداشت و درمان» (خدمات طبی سرپایی و خدمات بیمارستانی)، گروه «هتل و رستوران» (هزینه هتل و تالار پذیرایی) و گروه «مبلمان و لوازم خانگی» (انواع شوینده) بیشترین افزایش قیمت را نسبت به ماه قبل داشتهاند.
درصد تغییرات شاخص قیمت در دهکهای هزینهای
براساس گزارش مرکز آمار ایران، دامنه تغییرات نرخ تورم سالانه در تیر ماه ١٤٠١ برای دهکهای مختلف هزینهای از ٣٨,٩ درصد برای دهک دهم تا ٤٤.٨ درصد برای دهک اول است.
آمار ارائه شده از سوی مرکزآمار ایران نشان میدهد هرچند شاخص تورم نقطه به نقطه و سالانه افزایش یافته است، اما کاهش قابل توجه نرخ تورم ماهانه در تیرماه از تخلیه اثر تورمی سیاست اصلاح ارز ترجیحی خبر میدهد. تجربه اثر تورمی افزایش قیمت بنزین درآبان ماه سال 1398 نیز نشان میدهد که پس از رشد ماهانه تورم از 1.6 درصد آبان به 3.2 درصد در ماه بعد (آذر 98) بسرعت تخلیه شد تا جایی که در دی ماه این سال رشد ماهانه تورم به 8 دهم درصد رسید. حال با توجه به دامنه گستردهتر اصلاح ارزترجیحی تخلیه آثار تورمی آن با سرعت کمتری اتفاق خواهد افتاد و طی ماههای آینده بتدریج شاهد تداوم روند نزولی این شاخص خواهیم بود. در همین راستا منفی شدن رشد نقدینگی و پایه پولی در فصل بهار و خرداد ماه بهعنوان متغیرهای مهم تأثیرگذار در تورم پایدار نیز در راستای کاهش بیشتر نرخ تورم کمک خواهد کرد.
افت 7.6 درصدی تورم ماهانه
اطلاعات مرکز آمار ایران گویای افت 7.6 درصدی نرخ تورم ماهانه در تیرماه است. درحالی که در خرداد ماه تورم ماهانه کل کشور به 12.2 درصد رسیده بود این نرخ در تیرماه به 4.6 درصد رسید که نشان از افت 7.6 درصدی این شاخص است. این شاخص برای خانوارهای شهری نیز از 11.5 درصد خرداد ماه با 7 درصد کاهش به 4.5 درصد و برای خانوارهای روستایی از 15.8 درصد خرداد ماه با 11 درصد افت به 4.8 درصد رسیده است. تورم ماهانه گروه کالاهای خوراکی و آشامیدنی نیز در تیرماه با افت قابل توجهی 19.7 درصد کاهش یافته است. درخرداد تورم ماهانه این گروه کالاها 25.4 درصد بود که در تیرماه به 5.7 درصد رسیده است. این روند برای خانوارهای شهری و روستایی هم تکرار شده است به طوری که نرخ تورم ماهانه خوراکیها برای خانوارهای شهری از 25.1 درصد به 5.6 درصد (19.5 درصد کاهش) و برای خانوارهای روستایی از 26.7 درصد به 5.7 درصد (با 21 درصد کاهش) رسیده است. تأثیر تخلیه تورمی کل و کالاهای خوراکی بر گروه خدمات و کالاهای غیرخوراکی نیز مشهود است. به گونهای که تورم ماهانه این گروه از کالا و خدمت که در خرداد ماه 4.4 درصد بود با 6 دهم درصد افت به 3.8 درصد کاهش یافته است. در خانوارهای شهری نیز تورم ماهانه کالاهای غیرخوراکی 4 دهم درصد و برای خانوارهای روستایی 1.3 درصد کمتر شده است. گفتنی است تورم این گروه ازکالاها برای خانوارهای شهری در خرداد ماه 4.2 درصد بود که در تیرماه به 3.8 درصد رسیده است. خانوارهای روستایی نیز خرداد با تورم 5.2 درصدی مواجه بودند که در تیرماه تورم 3.9 درصدی را شاهد هستند.
تورم نقطهای 1.5 درصد افزایش یافت
هرچند تورم نقطه به نقطه (میزان تغییر نسبت به ماه مشابه سال گذشته) رشد داشته است، اما مقایسه میزان افزایش خرداد با تیرماه نشان از افت شدیدی دارد. در خرداد ماه تورم نقطهای کل کشور با 13.2 درصد رشد به 52.5 درصد رسیده بود، ولی در تیرماه این شاخص تنها رشد 3 درصدی را تجربه کرده و به 54 درصد رسیده است. همچنین تورم نقطهای گروه کالاهای خوراکی و آشامیدنی با رشد 4.4 درصدی از 81.6 درصد به 86 درصد رسیده است. با این حال در گروه کالاهای غیرخوراکی و خدمات تنها شاهد رشد یک دهم درصدی هستیم به طوری که تورم 36.8 درصدی خرداد به 36.9 درصد در تیرماه رسیده است. این در حالی است که نرخ تورم نقطهای برای خانوارهای شهری ٥٢.٨ درصد است که نسبت به ماه قبل ١.٤ واحد درصد افزایش داشته است. همچنین این نرخ برای خانوارهای روستایی ٦٠.٧ درصد بوده که نسبت به ماه قبل ٢.٥ واحد درصد افزایش داشته است.
تورم سالانه 40.5 درصد شد
در شاخص تورم سالانه درحالی که تورم خرداد ماه به 39.4 درصد رسیده بود این نرخ در تیرماه با رشد 1.1 درصدی به 40.5 درصد رسیده است. تورم سالانه مواد خوراکی نیز درترماه با رشد 3 درصدی به 54.6 درصد افزایش یافته است. درخرداد ماه این نرخ 51.6 درصد بود. اما تورم سالانه کالاهای غیرخوراکی در تیرماه هیچ تغییری نکرده است و همان نرخ 33.2 درصدی خرداد در تیرماه نیز حفظ شده است.
همچنین نرخ تورم سالانه برای خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب 40 درصد و ٤٣.٢ درصد است که برای خانوارهای شهری ١.١ واحد درصد افزایش و برای خانوارهای روستایی ١.٤ واحد درصد افزایش داشته است.
میزان افزایش قیمت کالاها
برپایه این گزارش، در گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» بیشترین افزایش قیمت نسبت به ماه قبل مربوط به گروه «گوشت قرمز و گوشت ماکیان» (مرغ ماشینی، سوسیس و کالباس)، گروه «لبنیات و تخم مرغ» (دوغ پاستوریزه، خامه و تخم مرغ) و گروه «نان و غلات» (انواع برنج ایرانی، کیک و بیسکویت) است. در گروه عمده «کالاهای غیرخوراکی و خدمات»، گروه «بهداشت و درمان» (خدمات طبی سرپایی و خدمات بیمارستانی)، گروه «هتل و رستوران» (هزینه هتل و تالار پذیرایی) و گروه «مبلمان و لوازم خانگی» (انواع شوینده) بیشترین افزایش قیمت را نسبت به ماه قبل داشتهاند.
درصد تغییرات شاخص قیمت در دهکهای هزینهای
براساس گزارش مرکز آمار ایران، دامنه تغییرات نرخ تورم سالانه در تیر ماه ١٤٠١ برای دهکهای مختلف هزینهای از ٣٨,٩ درصد برای دهک دهم تا ٤٤.٨ درصد برای دهک اول است.
مرمت کارشناسان میراث فرهنگی در لرستان باز هم آه از نهاد فعالان میراث فرهنگی برآورد
کابل کشی روی قلعه 1700 ساله فلک الافلاک!
سیمکشی عجیب قلعه فلکالافلاک یک بار دیگر فعالان حوزه میراث فرهنگی را نگران آنچه به نام مرمت در لرستان انجام میشود، کرد. این فعالان به خاطر دارند که در سالهای گذشته چگونه به نام مرمت، پلهای خشتی هخامنشی و ساسانی را سیمانی کردند و مرمت قلعه فلکالافلاک چطور به نم کشیدگی این بنای 1700 ساله منجر شد. قلعه فلکالافلاک در آستانه جهانی شدن است و رئیسجمهور 19 آذرماه سال 1400 در سفری به این استان، خواستار ایجاد شرایط لازم برای طی شدن روند جهانی شدن این قلعه شده و بر آن تأکید کرده بود.
رامین ابراهیمی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی قلعه فلکالافلاک در استان لرستان درباره ویدیوی منتشر شده در فضای مجازی که حاکی از وضعیت نابسامان این قلعه است ...
زهره توکلی
خبرنگار
سیمکشی عجیب قلعه فلکالافلاک یک بار دیگر فعالان حوزه میراث فرهنگی را نگران آنچه به نام مرمت در لرستان انجام میشود، کرد. این فعالان به خاطر دارند که در سالهای گذشته چگونه به نام مرمت، پلهای خشتی هخامنشی و ساسانی را سیمانی کردند و مرمت قلعه فلکالافلاک چطور به نم کشیدگی این بنای 1700 ساله منجر شد. قلعه فلکالافلاک در آستانه جهانی شدن است و رئیسجمهور 19 آذرماه سال 1400 در سفری به این استان، خواستار ایجاد شرایط لازم برای طی شدن روند جهانی شدن این قلعه شده و بر آن تأکید کرده بود.
رامین ابراهیمی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی قلعه فلکالافلاک در استان لرستان درباره ویدیوی منتشر شده در فضای مجازی که حاکی از وضعیت نابسامان این قلعه است، به «ایران» گفت: برقکشی در قلعه فلکالافلاک از چند دهه قبل با آغاز بهرهبرداری از انرژی الکتریکی و برق همانند دیگر ساختمانها آغاز شده، به طوری که طی این سالها سیمها و کابلهای برق در ساختمانهای این قلعه به شکل روکار استفاده شده است.
وی افزود: با توجه به اینکه سیمکشیهای روکار برق علاوه بر ایجاد ظاهر نامناسب، ایمنی لازم را نخواهد داشت و میتواند خطر برق گرفتگی و... را بهدنبال داشته باشد، سال 1397 با همکاری اداره موزه وزارت میراث فرهنگی و گردشگری کشور درصدد ایمنسازی و ساماندهی سیستم برق، حریق و دوربینهای ساختمان قلعه فلکالافلاک برآمدیم.
این مسئول تصریح کرد: سال 1397، طرح ساماندهی، بهسازی و ایمنسازی سیستم الکتریکال(طراحی سیستمهای سیمکشی در ساختمان ها) با بهرهگیری از مشاوری از میراث فرهنگی آغاز شد.
وی ادامه داد: باید مشخص میشد که سیمها و کابلهای برقی که از قبل کشیده شده بودند از کدام قسمت آمده و قرار است کدام تابلو یا قسمت را روشن کند و پس از آن ساماندهی و ایمنسازی شوند.
ابراهیمی اضافه کرد: در این راستا و برای ساماندهی این سیمهای برق باید از لولههای خرطومی که امروزه در ساختمانها نیز کاربرد دارد، استفاده شده است، البته کابلها و لولههای استفاده شده در قلعه فلکالافلاک از ویژگیهای ضد حریق و نشکن برخوردارند.
وی اظهار داشت: لازم بود که از این کابلها در برخی قسمتها استفاده شود تا کسی نتواند به این سیمهای برق دسترسی پیدا کرده و سیستم برق و دوربین و... را از کار بیندازد. همچنین آسیب فیزیکی و ظاهری به ساختمان قلعه وارد نشود. علاوه بر این روکار بودن سیمکشی برق میتوانست خطرات جانی برای عموم مردم و بازدیدکنندگان داشته باشد، چون براحتی قابل دسترس عموم بود.
این مسئول تصریح کرد: برای حفاظت، ایمنسازی و ساماندهی این سیمهای برق، به ناچار و ضرورت در برخی نقاط آجرهای ساختمان برداشته شد تا پس از آن، با استفاده از آجرهای سالم و مشابه، آن قسمتها مرمت شود.
وی افزود: فاز نخست این طرح به اتمام رسیده و مرمت آن انجام شده است. فاز دوم آن در حال انجام است که حدود 2 ماه دیگر به پایان میرسد.
ابراهیمی، اجرای طرح ساماندهی، بهسازی و ایمنسازی سیستم الکتریکال این قلعه را برای موزه مردمشناسی عنوان کرد و گفت: این ساماندهی سال گذشته برای دو سالن دیگر انجام شد.
وی با بیان اینکه شیارهای ایجاد شده برای ایمنسازی سیمهای برق در ساختمان فقط شامل 4 شیار میشد که در فیلم منتشر شده در فضای مجازی همین 4 شیار بارها به نمایش گذاشته شد تا بزرگنمایی شود، افزود: گویا عدهای بهدنبال پر بیننده شدن سایت و پایگاه خبری یا تخریب هستند.
ابراهیمی در خصوص تأثیر اجرای این طرحها بر روند جهانی شدن قلعه فلکالافلاک گفت: این طرح با توجه به استانداردهای لازم در حال انجام است ،بنابراین مشکلی ایجاد نخواهد کرد چرا که قرار است قلعه فلکالافلاک ضد حریق شود.
بر اساس این گزارش، یکی از مسئولان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که نمیخواهد نامی از او به میان بیاید معتقد است، اشیای داخل موزه بهدلیل قدمت بسیار و تاریخی بودن آن باید حفظ شود و لازمه آن ایجاد سیستم امنیتی و ایمنسازی موزه است.از سوی دیگر با توجه به اینکه این اماکن تحت نظر میراث فرهنگی کشور هستند لذا اجرای هر طرح و فعالیت در آنها بدون کارشناسی و مشاوره و استانداردسازی صورت نمیگیرد،حتی اینکه برخی افراد بدون آگاهی و اطلاع از تاریخ فرهنگی کشور، عنوان کردهاند، آجرهای این قلعه قدمت چند هزار ساله دارند نیز صحت ندارد و چه بسا برخی از این آجرها، آجرهای ترمیمی در زمان هم بودهاند.او البته این سؤال را پاسخ نمیدهد که با توجه به تاریخی بودن آجرهای قاجاری چه قانونی اجازه داده است تا با آجرهای تاریخی این بنا چنین برخوردی شود؟
رامین ابراهیمی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی قلعه فلکالافلاک در استان لرستان درباره ویدیوی منتشر شده در فضای مجازی که حاکی از وضعیت نابسامان این قلعه است ...
زهره توکلی
خبرنگار
سیمکشی عجیب قلعه فلکالافلاک یک بار دیگر فعالان حوزه میراث فرهنگی را نگران آنچه به نام مرمت در لرستان انجام میشود، کرد. این فعالان به خاطر دارند که در سالهای گذشته چگونه به نام مرمت، پلهای خشتی هخامنشی و ساسانی را سیمانی کردند و مرمت قلعه فلکالافلاک چطور به نم کشیدگی این بنای 1700 ساله منجر شد. قلعه فلکالافلاک در آستانه جهانی شدن است و رئیسجمهور 19 آذرماه سال 1400 در سفری به این استان، خواستار ایجاد شرایط لازم برای طی شدن روند جهانی شدن این قلعه شده و بر آن تأکید کرده بود.
رامین ابراهیمی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی قلعه فلکالافلاک در استان لرستان درباره ویدیوی منتشر شده در فضای مجازی که حاکی از وضعیت نابسامان این قلعه است، به «ایران» گفت: برقکشی در قلعه فلکالافلاک از چند دهه قبل با آغاز بهرهبرداری از انرژی الکتریکی و برق همانند دیگر ساختمانها آغاز شده، به طوری که طی این سالها سیمها و کابلهای برق در ساختمانهای این قلعه به شکل روکار استفاده شده است.
وی افزود: با توجه به اینکه سیمکشیهای روکار برق علاوه بر ایجاد ظاهر نامناسب، ایمنی لازم را نخواهد داشت و میتواند خطر برق گرفتگی و... را بهدنبال داشته باشد، سال 1397 با همکاری اداره موزه وزارت میراث فرهنگی و گردشگری کشور درصدد ایمنسازی و ساماندهی سیستم برق، حریق و دوربینهای ساختمان قلعه فلکالافلاک برآمدیم.
این مسئول تصریح کرد: سال 1397، طرح ساماندهی، بهسازی و ایمنسازی سیستم الکتریکال(طراحی سیستمهای سیمکشی در ساختمان ها) با بهرهگیری از مشاوری از میراث فرهنگی آغاز شد.
وی ادامه داد: باید مشخص میشد که سیمها و کابلهای برقی که از قبل کشیده شده بودند از کدام قسمت آمده و قرار است کدام تابلو یا قسمت را روشن کند و پس از آن ساماندهی و ایمنسازی شوند.
ابراهیمی اضافه کرد: در این راستا و برای ساماندهی این سیمهای برق باید از لولههای خرطومی که امروزه در ساختمانها نیز کاربرد دارد، استفاده شده است، البته کابلها و لولههای استفاده شده در قلعه فلکالافلاک از ویژگیهای ضد حریق و نشکن برخوردارند.
وی اظهار داشت: لازم بود که از این کابلها در برخی قسمتها استفاده شود تا کسی نتواند به این سیمهای برق دسترسی پیدا کرده و سیستم برق و دوربین و... را از کار بیندازد. همچنین آسیب فیزیکی و ظاهری به ساختمان قلعه وارد نشود. علاوه بر این روکار بودن سیمکشی برق میتوانست خطرات جانی برای عموم مردم و بازدیدکنندگان داشته باشد، چون براحتی قابل دسترس عموم بود.
این مسئول تصریح کرد: برای حفاظت، ایمنسازی و ساماندهی این سیمهای برق، به ناچار و ضرورت در برخی نقاط آجرهای ساختمان برداشته شد تا پس از آن، با استفاده از آجرهای سالم و مشابه، آن قسمتها مرمت شود.
وی افزود: فاز نخست این طرح به اتمام رسیده و مرمت آن انجام شده است. فاز دوم آن در حال انجام است که حدود 2 ماه دیگر به پایان میرسد.
ابراهیمی، اجرای طرح ساماندهی، بهسازی و ایمنسازی سیستم الکتریکال این قلعه را برای موزه مردمشناسی عنوان کرد و گفت: این ساماندهی سال گذشته برای دو سالن دیگر انجام شد.
وی با بیان اینکه شیارهای ایجاد شده برای ایمنسازی سیمهای برق در ساختمان فقط شامل 4 شیار میشد که در فیلم منتشر شده در فضای مجازی همین 4 شیار بارها به نمایش گذاشته شد تا بزرگنمایی شود، افزود: گویا عدهای بهدنبال پر بیننده شدن سایت و پایگاه خبری یا تخریب هستند.
ابراهیمی در خصوص تأثیر اجرای این طرحها بر روند جهانی شدن قلعه فلکالافلاک گفت: این طرح با توجه به استانداردهای لازم در حال انجام است ،بنابراین مشکلی ایجاد نخواهد کرد چرا که قرار است قلعه فلکالافلاک ضد حریق شود.
بر اساس این گزارش، یکی از مسئولان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که نمیخواهد نامی از او به میان بیاید معتقد است، اشیای داخل موزه بهدلیل قدمت بسیار و تاریخی بودن آن باید حفظ شود و لازمه آن ایجاد سیستم امنیتی و ایمنسازی موزه است.از سوی دیگر با توجه به اینکه این اماکن تحت نظر میراث فرهنگی کشور هستند لذا اجرای هر طرح و فعالیت در آنها بدون کارشناسی و مشاوره و استانداردسازی صورت نمیگیرد،حتی اینکه برخی افراد بدون آگاهی و اطلاع از تاریخ فرهنگی کشور، عنوان کردهاند، آجرهای این قلعه قدمت چند هزار ساله دارند نیز صحت ندارد و چه بسا برخی از این آجرها، آجرهای ترمیمی در زمان هم بودهاند.او البته این سؤال را پاسخ نمیدهد که با توجه به تاریخی بودن آجرهای قاجاری چه قانونی اجازه داده است تا با آجرهای تاریخی این بنا چنین برخوردی شود؟
«ایران» از نیاز مبرم شاغلان مشاغل سخت به مداخلات روانشناسی گزارش میدهد
امدادگران نیازمند امداد
اگر نیروهای اورژانس، آتشنشانی، بهداشتی و درمانی از نظر سلامت روان در بحران باشند چه آسیبی به مردم میرسد؟
مهسا قویقلب/ اولین حضور در حوادثی مانند آتشسوزی، زلزله، سیل و نظایر آنها توسط نیروهای اورژانس و آتشنشانی است. شاغلین در این سازمانها علاوه بر فشار جسمانی، به صورت مضاعفی تحت فشارهای روانی پس از امدادرسانی نیز هستند. فشار روانی خارج از وصف حادثه متروپل، حادثه خارج شدن قطار مشهد - یزد از ریل، پلاسکو، زلزله کرمانشاه و بسیاری از حوادث ناگواری از این دست را نمیتوان انکار کرد. متأسفانه در کشور ما دامنه رویداد حوادث طبیعی و غیرطبیعی بسیار وسیع است، این در حالی است که روز گذشته دکتر جعفر میعادفر، رئیس سازمان اورژانس کشور نیز به این مسأله اشاره کرده و گفته اورژانس یک فوریت است و تکنیسینهای این سازمان به تمامی حوادثی که خسارت جانی دارد، اعزام میشوند. به عبارت بهتر اورژانس یک فوریت مرتبط با جان انسان است، بنابراین فشار دوچندانی نیز در مأموریتهای اورژانس به تکنیسینهای اورژانس وارد میشود که این فشارها میتواند به شکل روحی و جسمی بروز پیدا کند. شغل تکنیسینهای اورژانس به شکلی است که آنها در انواع مختلفی از حوادث حاضر هستند و گاهی حضور در این دسته از حوادث موجب بروز اختلالات PTSD یا همان اختلال استرس پس از سانحه نیز میشود که علائم خاص خود را دارد. همزمان با این صحبتها، سید جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران هم درباره تأثیر آسیبهای روانی بر آتشنشانان گفته است. او درباره اقداماتی که لازم است برای بازیابی روحیه آتشنشانان حاضر در عملیاتهای سنگین انجام شود نیز بیان داشته هر فردی حتی اگر یک ماه سابقه حضور در آتشنشانی را داشته باشد به دلیل مواجه شدن با صحنههای دلخراش، لحظات سختی را تجربه کرده است. شاید نکته مغفول مانده در این اظهارنظرها این است که اگر مسئولان این سازمانها خواهان حمایتهای روانی از پرسنل خود هستند، چه کسی یا چه نهادی باید این خدمات را ارائه دهد و این خدمات برای برخی مشاغل چقدر حیاتی است؟ از سوی دیگر اگر چنین مداخلات روانی صورت نگیرد، به چه میزان جامعهای که از این گروهها خدمات دریافت میکنند، آسیب میبینند؟
لزوم غربالگریهای مستمر حین کار
دکترامیرحسین جلالیندوشن، روانپزشک با اشاره به اینکه شاغلین باید قبل از ورود به سازمانهایی نظیر اورژانس و آتشنشانی یا پلیس و در طول خدمت از ساختار تشخیصی روانی منسجمی برخوردار باشند به «ایران» میگوید: این افراد در معرض تنش و رویارویی با موقعیتهایی هستند که بار روانی زیادی به آنها وارد میکند و چنانچه این ساختار وجود نداشته باشد، ضریب خطا در کار این افراد افزایش پیدا میکند و فرسودگی و نابسامانی سازمانی را به دنبال خواهد داشت. در این مشاغل حتی افرادی که دارای یکپارچگی روانی هستند، قرار نیست انسانهایی فولادین و آهنین باشند. به عنوان مثال وقتی یک آتشنشان با ساختمانهای سوخته و آسیبدیده سروکار دارد و در برخورد با افراد بشدت آسیبدیده و خانوادههای آنها ساعات طولانی را سپری میکند، بار روانی زیادی را تحمل کرده که میتواند بسیار عذابآور باشد. در نتیجه حضور در انواع مأموریتها در سوانح طبیعی و غیرطبیعی به تدریج و در هر مأموریت، زخمها و ضربههای روانی کوچک به فرد وارد میشود که این امر فرسودگی شغلی، نابسامانی سازمانی و مسائل اجتماعی و خانوادگی را به دنبال داشته و حتی میتواند مسبب اختلالات خواب و مشکلاتی نظیر آن باشد.
به گفته این روانپزشک باید صلاحیت اختصاصی برخی رشتههای خاص نظیر مواردی که به آنها اشاره شد، با روشهای علمی احراز شود و افراد، هم قبل از شروع به کار و هم در حین کار در فواصل زمانی منظم غربالگری شوند، همچنین در طول خدمت باید ساعات استراحت، کار، مرخصی و مرخصیهای پس از مأموریت این افراد با سازمانهای اداری دیگر متفاوت باشد. باید نگاه طبیبانهتری به این موضوع داشته باشیم و هنگامی که فردی در نتیجه مأموریت کاری دچار مشکل شد، به سرعت معالجات او انجام شود.
جلالیندوشن معتقد است راهحل، تنها در بزرگ کردن بدنه سازمانها نیست، قطعاً هر خدمتی به بودجه و ظرفیت نیاز دارد و فقط صرف آوردن یک روانشناس به سازمان مشکلات حل نمیشوند. مسأله فراتر از این حرفها است. حمایتها باید در سطوح مدیریتی ارشد باشد و این اتفاق میتواند نگاه ویژهای را به این مقوله هدایت کند. در گام اول باید در حوزه روان به کارکنان مدنظر آموزش داده شود. آموزشها در حین کار نیز مفید هستند و اثربخشی زیادی در کاهش فرسودگی شغلی دارند. به غیر از مواردی که گفته شد، فضای استراحت نیز در برخی مشاغل سخت بسیار مفید هستند، حتی تمرین تنفس و مدیتیشن در ساعات کاری میتوانند در درازمدت برای افراد نقش تعیینکنندهای در سلامت روان داشته باشند.
این روانپزشک در بحث استخدام و غربالگریهای حین کار توضیح میدهد: صرفاً ارائه پرسشنامه روان مشکلی را حل نمیکند. یک مشکل روانی میتواند تنها با بیعلاقگی به کار یا حتی زندگی مشترک بروز کند. علائم میتوانند بسیار پنهان و خزنده باشند، پس میتوان اذعان داشت نگاه سازمانی کلان به این مقوله مورد نیاز است. مهارت حل مسأله نیز از جمله مواردی است که در مشاغلی مانند آتشنشانی و اورژانس حیاتی هستند. به عنوان مثال در حادثه پلاسکو و آتشسوزیهای بزرگ، افراد باید در کسری از ثانیه تصمیمات جدی بگیرند که در آن تصمیم، بحث مرگ و زندگی شخص مطرح است. آموزش مهارت حل مسأله نیز در حوزه مشاغل سخت باید مدنظر مسئولان سازمانها باشد.
تمامی پرسنل سازمان اورژانس تحت فشار روانی هستند
مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور نیز با بیان اینکه در اورژانس کشور در دو فاز عملیات انجام میشود به «ایران» توضیح میدهد: دسته اول افرادی هستند که پاسخگوی تلفن هستند و اضطراب مددجو به این افراد منتقل میشود و دسته دوم افرادی هستند که در معرض صحنههای دلخراش هستند. تمامی این افراد چه در دسته اول و چه در دسته دوم، ممکن است دچار مشکلات روحی – روانی شوند. برای هر دو گروه تا اندازهای مداخلات روانی انجام میشود. خوشبختانه در مراکز استانها و شهرستانها تکنیسینهای اورژانس، پرونده سلامت روان دارند و آموزشهای لازم را دیدهاند. یک کارشناس سلامت روان هم در اورژانس کشور مستقر داریم که موضوعات را ارزیابی میکند.
به گفته او در مرکز اورژانس تهران که تقریباً 25درصد مأموریتهای کل کشور را جواب میدهد، در هر شیفت یک یا دو روانشناس داریم اما حل مشکلاتی که عموماً مردم از لحاظ روانی دارند، اورژانس اجتماعی بر عهده دارد و تلفن 123 پاسخگوی ایشان است. با این همه نمیتوان انکار کرد که فشار روانی ناشی از کار برای پرسنل اورژانس اجتماعی بسیار سنگین است و همواره باید این موضوع مدنظر مسئولان در سراسر کشور باشد.
لزوم غربالگریهای مستمر حین کار
دکترامیرحسین جلالیندوشن، روانپزشک با اشاره به اینکه شاغلین باید قبل از ورود به سازمانهایی نظیر اورژانس و آتشنشانی یا پلیس و در طول خدمت از ساختار تشخیصی روانی منسجمی برخوردار باشند به «ایران» میگوید: این افراد در معرض تنش و رویارویی با موقعیتهایی هستند که بار روانی زیادی به آنها وارد میکند و چنانچه این ساختار وجود نداشته باشد، ضریب خطا در کار این افراد افزایش پیدا میکند و فرسودگی و نابسامانی سازمانی را به دنبال خواهد داشت. در این مشاغل حتی افرادی که دارای یکپارچگی روانی هستند، قرار نیست انسانهایی فولادین و آهنین باشند. به عنوان مثال وقتی یک آتشنشان با ساختمانهای سوخته و آسیبدیده سروکار دارد و در برخورد با افراد بشدت آسیبدیده و خانوادههای آنها ساعات طولانی را سپری میکند، بار روانی زیادی را تحمل کرده که میتواند بسیار عذابآور باشد. در نتیجه حضور در انواع مأموریتها در سوانح طبیعی و غیرطبیعی به تدریج و در هر مأموریت، زخمها و ضربههای روانی کوچک به فرد وارد میشود که این امر فرسودگی شغلی، نابسامانی سازمانی و مسائل اجتماعی و خانوادگی را به دنبال داشته و حتی میتواند مسبب اختلالات خواب و مشکلاتی نظیر آن باشد.
به گفته این روانپزشک باید صلاحیت اختصاصی برخی رشتههای خاص نظیر مواردی که به آنها اشاره شد، با روشهای علمی احراز شود و افراد، هم قبل از شروع به کار و هم در حین کار در فواصل زمانی منظم غربالگری شوند، همچنین در طول خدمت باید ساعات استراحت، کار، مرخصی و مرخصیهای پس از مأموریت این افراد با سازمانهای اداری دیگر متفاوت باشد. باید نگاه طبیبانهتری به این موضوع داشته باشیم و هنگامی که فردی در نتیجه مأموریت کاری دچار مشکل شد، به سرعت معالجات او انجام شود.
جلالیندوشن معتقد است راهحل، تنها در بزرگ کردن بدنه سازمانها نیست، قطعاً هر خدمتی به بودجه و ظرفیت نیاز دارد و فقط صرف آوردن یک روانشناس به سازمان مشکلات حل نمیشوند. مسأله فراتر از این حرفها است. حمایتها باید در سطوح مدیریتی ارشد باشد و این اتفاق میتواند نگاه ویژهای را به این مقوله هدایت کند. در گام اول باید در حوزه روان به کارکنان مدنظر آموزش داده شود. آموزشها در حین کار نیز مفید هستند و اثربخشی زیادی در کاهش فرسودگی شغلی دارند. به غیر از مواردی که گفته شد، فضای استراحت نیز در برخی مشاغل سخت بسیار مفید هستند، حتی تمرین تنفس و مدیتیشن در ساعات کاری میتوانند در درازمدت برای افراد نقش تعیینکنندهای در سلامت روان داشته باشند.
این روانپزشک در بحث استخدام و غربالگریهای حین کار توضیح میدهد: صرفاً ارائه پرسشنامه روان مشکلی را حل نمیکند. یک مشکل روانی میتواند تنها با بیعلاقگی به کار یا حتی زندگی مشترک بروز کند. علائم میتوانند بسیار پنهان و خزنده باشند، پس میتوان اذعان داشت نگاه سازمانی کلان به این مقوله مورد نیاز است. مهارت حل مسأله نیز از جمله مواردی است که در مشاغلی مانند آتشنشانی و اورژانس حیاتی هستند. به عنوان مثال در حادثه پلاسکو و آتشسوزیهای بزرگ، افراد باید در کسری از ثانیه تصمیمات جدی بگیرند که در آن تصمیم، بحث مرگ و زندگی شخص مطرح است. آموزش مهارت حل مسأله نیز در حوزه مشاغل سخت باید مدنظر مسئولان سازمانها باشد.
تمامی پرسنل سازمان اورژانس تحت فشار روانی هستند
مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور نیز با بیان اینکه در اورژانس کشور در دو فاز عملیات انجام میشود به «ایران» توضیح میدهد: دسته اول افرادی هستند که پاسخگوی تلفن هستند و اضطراب مددجو به این افراد منتقل میشود و دسته دوم افرادی هستند که در معرض صحنههای دلخراش هستند. تمامی این افراد چه در دسته اول و چه در دسته دوم، ممکن است دچار مشکلات روحی – روانی شوند. برای هر دو گروه تا اندازهای مداخلات روانی انجام میشود. خوشبختانه در مراکز استانها و شهرستانها تکنیسینهای اورژانس، پرونده سلامت روان دارند و آموزشهای لازم را دیدهاند. یک کارشناس سلامت روان هم در اورژانس کشور مستقر داریم که موضوعات را ارزیابی میکند.
به گفته او در مرکز اورژانس تهران که تقریباً 25درصد مأموریتهای کل کشور را جواب میدهد، در هر شیفت یک یا دو روانشناس داریم اما حل مشکلاتی که عموماً مردم از لحاظ روانی دارند، اورژانس اجتماعی بر عهده دارد و تلفن 123 پاسخگوی ایشان است. با این همه نمیتوان انکار کرد که فشار روانی ناشی از کار برای پرسنل اورژانس اجتماعی بسیار سنگین است و همواره باید این موضوع مدنظر مسئولان در سراسر کشور باشد.
معاون وزیر راه و شهرسازی در گفتوگو با «ایران» خبر داد
اتصال چین به اروپا با 5 مسیر ترانزیتی ایران
مرز سرخس،اینچه برون، ایران و پاکستان،دریای خزر و چابهار مسیرهای ترانزیتی ایران هستند
گروه اقتصادی/ حمل ریلی بار از چین به مقصد ایران از کریدور قزاقستان-ترکمنستان-ایران سال 1394 از مسیر قزاقستان-ترکمنستان راهی ایران شد اما فعالیت این مسیر ترانزیتی و گسترش ترانزیت با چین از آن زمان، توسعه نیافت و حمل ریلی بار از چین به مقصد ایران به حدود 3 قطار در سال محدود شد، اما برای دستیابی به رشد ترانزیت، انتقال کالا از چین به مقصد اروپا، در برنامه دولت قرار دارد. شهریار افندیزاده، معاون حمل و نقل وزیر راه و شهرسازی در گفتوگو با «ایران»، برنامههای ترانزیتی جدید ایران و چین را شرح داد.
بعد از توافق ایران با کشورهای قزاقستان و ترکمنستان برای احیای کریدور ترانزیتی مشترک، قطار باری از مقصد چین به اروپا از این مسیر عبور کرد، هفته گذشته نیز نشستی با سفیر چین برگزار کردید. آیا باید در انتظار تحول ترانزیت ایران و چین باشیم؟
چین یکی از صادرکنندگان اصلی به اروپا است و این بار از روشهای مختلف حمل و نقلی به اروپا ترانزیت میشود. با فعالشدن کریدورهای منطقهای بویژه کریدور شرق به غرب، به چین پیشنهادهایی ارائه کردهایم تا مسیر ایران بخشی از انتقال بار این کشور به اروپا باشد. در همین راستا اواخر خرداد، بار آزمایشی از چین به سمت قزاقستان-ترکمنستان-ایران از طریق حمل ریلی حرکت کرد. کوتاهترین و اقتصادیترین مسیر حمل و نقل کالا میان چین و اروپا برای تحویل کالاها در حال حاضر مسیر ریلی از طریق ایران است. حمل بار با کشتیهای تجاری بین ایران و چین بیش از 45 روز طول میکشد، اما از طریق راه آهن مدت زمان سیر قطار به حداکثر نصف کاهش مییابد، به همین دلیل بسیاری از صاحبان کالا تمایل دارند کالاهای خود را با قطارهای برنامهای از چین به ایران حمل کنند و ما برای این انتقال برنامههایی در نظر داریم.
چه پیشنهاداتی برای رشد ترانزیت دو کشور مطرح است؟
مزیت ایران این است که از چند مرز امکان انتقال کالا از چین را دارد. ما در حال حاضر 3 مرز ریلی فعال داریم که چین میتواند از طریق آن صادرات به اروپا داشته باشد. در دیدار با سفیر چین، پیشنهاداتی را مطرح کردیم. ما به چین پیشنهاد دادیم کالای این کشور از طریق قزاقستان -ازبکستان-ترکمنستان- سرخس وارد کشور شود و به صورت حمل یکسره ریلی تا مرز رازی و از آنجا به سمت ترکیه ترانزیت شود. این مسیر، مسیر کاملاً ریلی از سرخس تا مرز رازی را طی میکند. این یک مسیر بود که ایران برای ترانزیت کالای چین پیشنهاد داده است. مسیر دوم ریلی که ما برای ترانزیت کالا به چین پیشنهاد دادیم، کریدور ریلی قزاقستان-ترکمنستان-اینچهبرون- رازی است. این دو مسیر کاملاً ریلی و حمل یکسره کالا است که چین میتواند برای صادرات کالاهای خود به اروپا از آن استفاده کند.
در مورد ترانزیت کالا از روسیه، در مذاکرات با این کشور، موضوع سرمایهگذاری برای توسعه زیرساختهای حمل و نقل و کریدورهای ترانزیتی نیز مطرح شد. در مذاکرات با چین، آیا درخصوص سرمایهگذاری این کشور در بخشهای حمل و نقل صحبتی شده است؟
برای حل مشکلات لجستیکی، بحث سرمایهگذاری چین در بنادر شمالی و بندر چابهار مطرح است. از طرف ایران به چین پیشنهاد شده که در بنادر شمالی ایران سرمایهگذاری کنند تا کالا را از دریای خزر به بنادر شمال مانند بندر انزلی بیاورند و امکان دپو کالا در این بنادر فراهم شود و از آنجا کالا به شبکههای ترانزیتی مانند کریدور شمال-جنوب وصل و کالا منتقل شود. همچنین پیشنهاد دیگر ما سرمایهگذاری چین در بندر چابهار است، چین از طریق چابهار به سمت هند و خلیج فارس میتواند کالا منتقل کند. در واقع برنامه ترانزیتی ایران و چین، مبحث مختلفی از سرمایهگذاری تا انتقال کالا را دربر میگیرد. تمام مسیرهایی که چین میتواند از طریق آن کالا به اروپا صادر کند هم امکان سرمایهگذاری و هم امکان توسعه در زیرساخت و روساخت و تأمین ناوگان را دارد.
کریدورهای شرق به غرب ایران در حال توسعه است و با توجه به برنامه افزایش ترانزیت به 20 میلیون تن، زمینه برای توسعه بخش های مختلف حمل و نقل هم در سرمایهگذاری و هم در عبور بار فراهم است.
از ترانزیت دو کشور در آینده چه پیشبینی دارید؟
قطاری که اخیراً به صورت آزمایشی از روسیه-قزاقستان-ترکمنستان-ایران به سمت هند حرکت کرد هزار و 600 کیلومتر مسیر را در ایران در کوتاهترین زمان تا بندرعباس طی کرد. این زمان فقط چند روز طول کشید. چینیها هم می توانند مسیرهای مختلف ترانزیتی ایران را آزمایش کنند و کوتاهترین مسیر را که هزینه کمتری دارد برای صادرات کالا به اروپا در نظر بگیرند. چین به هر حال کالا را از مسیرهای دیگر به اروپا صادر میکند اما آنچه مشخص است این است که انتقال کالا از مسیر ریلی از ایران به سمت اروپا بسیار کوتاه و کم هزینه است. با توجه به این مزیتها قرار است سفیر چین پس از بازدیدی که از بندر انزلی خواهد داشت برنامههای این کشور را برای ترانزیت با ایران اعلام کند. ما اعلام آمادگی کامل کردهایم که در همه زمینههای سرمایهگذاری، توسعه و جابهجایی بار با چین همکاری کنیم، البته چین نیز این موضوع را در نظر دارد که مسیر حمل کالا از ایران ایمن و امن است و مهمتر اینکه چین میتواند با یک مد حمل و نقل (ریلی) کالا به اروپا را انتقال دهد، اما مثلاً انتقال کالای چین از مسیر ترکمنستان از ریل به دریا و از بندر ترکمن باشی با کشتی رورو است که هزینه بالاتر و مخاطرات خودش را دارد. حتی چین از طریق پاکستان میتواند با قطار کالا را از مسیر ایران به ترکیه انتقال دهد.
به سرمایهگذاری کشورها در بخش حملو نقل اشاره کردید. این سرمایهگذاری چه جذابیتی برای کشورها مخصوصاً چین خواهد داشت؟
مسیرهای ما در حال توسعه است. وقتی بار میآید، بهرهوری بالا میرود و سیستمها ارتقا پیدا میکند حتی اگر کشورهای صاحب کالا و بار در کریدورهای ترانزیتی ایران سرمایهگذاری کنند خودشان میتوانند بهرهبردار باشند. با توجه به اینکه مسیرها ترانزیتی است سوددهی بالایی خواهد داشت. ما به کشورهایی مانند روسیه و چین برای سرمایهگذاری در بخش پایین کریدور ریلی شمال-جنوب در راه آهن آستارا- رشت نیز پیشنهاد سرمایهگذاری دادهایم و قرار است بزودی در این خصوص تصمیم خود را اعلام کنند.زمینههای همکاری ترانزیتی با چین را مطرح کردهایم، دولت چین در کمیتههای کاری و جلسات مشترک در آینده نتایج را اعلام میکند. کریدور شرق به غرب کریدور بااهمیتی در ترانزیت کالا از آسیا به اروپا است به همین دلیل چین برای استفاده از این کریدور درخواست نشستهای مشترک را مطرح کرده است. هدف ما رساندن ترانزیت به 20 میلیون تن تا پایان امسال است. همه کشورها میتوانند در این جابهجایی کالایی سهم داشته باشند.
کدام کشورها در حال حاضر در ترانزیت ایران نقش و سهم دارند؟
در حال حاضر روسیه، چین، هند و کشورهای آسیای میانه مشتری جدید ترانزیت کالا از مسیر ایران هستند. با پیشنهاداتی که شده انتظار داریم چین هم مانند روسیه وارد مسیرهای ایران شود. قطارهایی به صورت آزمایشی بار را از کریدورهای ایران انتقال میدهد
با عبور آزمایشی قطار باری، مسیرهای آزمایشی آسیب شناسی و مشکلات رفع میشود و بارهای بعدی میآید. در حال حاضر درخصوص قیمت عبور بار نیز با کشورها در حال مذاکره هستیم. با تشکیل کمیته کاری برنامه انتقال بار چین از مسیر ایران بزودی مشخص میشود. سیاست بازاریابی ایران این است که جذب بار را برای مسیرهایی که وجود دارد بالا ببرد و سپس شبکههای ارتباطی بینالمللی را افزایش دهد.
بعد از توافق ایران با کشورهای قزاقستان و ترکمنستان برای احیای کریدور ترانزیتی مشترک، قطار باری از مقصد چین به اروپا از این مسیر عبور کرد، هفته گذشته نیز نشستی با سفیر چین برگزار کردید. آیا باید در انتظار تحول ترانزیت ایران و چین باشیم؟
چین یکی از صادرکنندگان اصلی به اروپا است و این بار از روشهای مختلف حمل و نقلی به اروپا ترانزیت میشود. با فعالشدن کریدورهای منطقهای بویژه کریدور شرق به غرب، به چین پیشنهادهایی ارائه کردهایم تا مسیر ایران بخشی از انتقال بار این کشور به اروپا باشد. در همین راستا اواخر خرداد، بار آزمایشی از چین به سمت قزاقستان-ترکمنستان-ایران از طریق حمل ریلی حرکت کرد. کوتاهترین و اقتصادیترین مسیر حمل و نقل کالا میان چین و اروپا برای تحویل کالاها در حال حاضر مسیر ریلی از طریق ایران است. حمل بار با کشتیهای تجاری بین ایران و چین بیش از 45 روز طول میکشد، اما از طریق راه آهن مدت زمان سیر قطار به حداکثر نصف کاهش مییابد، به همین دلیل بسیاری از صاحبان کالا تمایل دارند کالاهای خود را با قطارهای برنامهای از چین به ایران حمل کنند و ما برای این انتقال برنامههایی در نظر داریم.
چه پیشنهاداتی برای رشد ترانزیت دو کشور مطرح است؟
مزیت ایران این است که از چند مرز امکان انتقال کالا از چین را دارد. ما در حال حاضر 3 مرز ریلی فعال داریم که چین میتواند از طریق آن صادرات به اروپا داشته باشد. در دیدار با سفیر چین، پیشنهاداتی را مطرح کردیم. ما به چین پیشنهاد دادیم کالای این کشور از طریق قزاقستان -ازبکستان-ترکمنستان- سرخس وارد کشور شود و به صورت حمل یکسره ریلی تا مرز رازی و از آنجا به سمت ترکیه ترانزیت شود. این مسیر، مسیر کاملاً ریلی از سرخس تا مرز رازی را طی میکند. این یک مسیر بود که ایران برای ترانزیت کالای چین پیشنهاد داده است. مسیر دوم ریلی که ما برای ترانزیت کالا به چین پیشنهاد دادیم، کریدور ریلی قزاقستان-ترکمنستان-اینچهبرون- رازی است. این دو مسیر کاملاً ریلی و حمل یکسره کالا است که چین میتواند برای صادرات کالاهای خود به اروپا از آن استفاده کند.
در مورد ترانزیت کالا از روسیه، در مذاکرات با این کشور، موضوع سرمایهگذاری برای توسعه زیرساختهای حمل و نقل و کریدورهای ترانزیتی نیز مطرح شد. در مذاکرات با چین، آیا درخصوص سرمایهگذاری این کشور در بخشهای حمل و نقل صحبتی شده است؟
برای حل مشکلات لجستیکی، بحث سرمایهگذاری چین در بنادر شمالی و بندر چابهار مطرح است. از طرف ایران به چین پیشنهاد شده که در بنادر شمالی ایران سرمایهگذاری کنند تا کالا را از دریای خزر به بنادر شمال مانند بندر انزلی بیاورند و امکان دپو کالا در این بنادر فراهم شود و از آنجا کالا به شبکههای ترانزیتی مانند کریدور شمال-جنوب وصل و کالا منتقل شود. همچنین پیشنهاد دیگر ما سرمایهگذاری چین در بندر چابهار است، چین از طریق چابهار به سمت هند و خلیج فارس میتواند کالا منتقل کند. در واقع برنامه ترانزیتی ایران و چین، مبحث مختلفی از سرمایهگذاری تا انتقال کالا را دربر میگیرد. تمام مسیرهایی که چین میتواند از طریق آن کالا به اروپا صادر کند هم امکان سرمایهگذاری و هم امکان توسعه در زیرساخت و روساخت و تأمین ناوگان را دارد.
کریدورهای شرق به غرب ایران در حال توسعه است و با توجه به برنامه افزایش ترانزیت به 20 میلیون تن، زمینه برای توسعه بخش های مختلف حمل و نقل هم در سرمایهگذاری و هم در عبور بار فراهم است.
از ترانزیت دو کشور در آینده چه پیشبینی دارید؟
قطاری که اخیراً به صورت آزمایشی از روسیه-قزاقستان-ترکمنستان-ایران به سمت هند حرکت کرد هزار و 600 کیلومتر مسیر را در ایران در کوتاهترین زمان تا بندرعباس طی کرد. این زمان فقط چند روز طول کشید. چینیها هم می توانند مسیرهای مختلف ترانزیتی ایران را آزمایش کنند و کوتاهترین مسیر را که هزینه کمتری دارد برای صادرات کالا به اروپا در نظر بگیرند. چین به هر حال کالا را از مسیرهای دیگر به اروپا صادر میکند اما آنچه مشخص است این است که انتقال کالا از مسیر ریلی از ایران به سمت اروپا بسیار کوتاه و کم هزینه است. با توجه به این مزیتها قرار است سفیر چین پس از بازدیدی که از بندر انزلی خواهد داشت برنامههای این کشور را برای ترانزیت با ایران اعلام کند. ما اعلام آمادگی کامل کردهایم که در همه زمینههای سرمایهگذاری، توسعه و جابهجایی بار با چین همکاری کنیم، البته چین نیز این موضوع را در نظر دارد که مسیر حمل کالا از ایران ایمن و امن است و مهمتر اینکه چین میتواند با یک مد حمل و نقل (ریلی) کالا به اروپا را انتقال دهد، اما مثلاً انتقال کالای چین از مسیر ترکمنستان از ریل به دریا و از بندر ترکمن باشی با کشتی رورو است که هزینه بالاتر و مخاطرات خودش را دارد. حتی چین از طریق پاکستان میتواند با قطار کالا را از مسیر ایران به ترکیه انتقال دهد.
به سرمایهگذاری کشورها در بخش حملو نقل اشاره کردید. این سرمایهگذاری چه جذابیتی برای کشورها مخصوصاً چین خواهد داشت؟
مسیرهای ما در حال توسعه است. وقتی بار میآید، بهرهوری بالا میرود و سیستمها ارتقا پیدا میکند حتی اگر کشورهای صاحب کالا و بار در کریدورهای ترانزیتی ایران سرمایهگذاری کنند خودشان میتوانند بهرهبردار باشند. با توجه به اینکه مسیرها ترانزیتی است سوددهی بالایی خواهد داشت. ما به کشورهایی مانند روسیه و چین برای سرمایهگذاری در بخش پایین کریدور ریلی شمال-جنوب در راه آهن آستارا- رشت نیز پیشنهاد سرمایهگذاری دادهایم و قرار است بزودی در این خصوص تصمیم خود را اعلام کنند.زمینههای همکاری ترانزیتی با چین را مطرح کردهایم، دولت چین در کمیتههای کاری و جلسات مشترک در آینده نتایج را اعلام میکند. کریدور شرق به غرب کریدور بااهمیتی در ترانزیت کالا از آسیا به اروپا است به همین دلیل چین برای استفاده از این کریدور درخواست نشستهای مشترک را مطرح کرده است. هدف ما رساندن ترانزیت به 20 میلیون تن تا پایان امسال است. همه کشورها میتوانند در این جابهجایی کالایی سهم داشته باشند.
کدام کشورها در حال حاضر در ترانزیت ایران نقش و سهم دارند؟
در حال حاضر روسیه، چین، هند و کشورهای آسیای میانه مشتری جدید ترانزیت کالا از مسیر ایران هستند. با پیشنهاداتی که شده انتظار داریم چین هم مانند روسیه وارد مسیرهای ایران شود. قطارهایی به صورت آزمایشی بار را از کریدورهای ایران انتقال میدهد
با عبور آزمایشی قطار باری، مسیرهای آزمایشی آسیب شناسی و مشکلات رفع میشود و بارهای بعدی میآید. در حال حاضر درخصوص قیمت عبور بار نیز با کشورها در حال مذاکره هستیم. با تشکیل کمیته کاری برنامه انتقال بار چین از مسیر ایران بزودی مشخص میشود. سیاست بازاریابی ایران این است که جذب بار را برای مسیرهایی که وجود دارد بالا ببرد و سپس شبکههای ارتباطی بینالمللی را افزایش دهد.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از به نتیجه نرسیدن مذاکرات برای دریافت حقابه هیرمند خبر داد
آب هیرمند، همچنان بلاتکلیف
مسئولان افغانستان زیر بار اعداد و ارقام ایران در خصوص حقابه هیرمند نمیروند. این خبری است که «علی سلاجقه» رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور با اشاره به آخرین وضعیت رهاسازی حقابه رودخانه هیرمند به رسانهها میدهد. چندی پیش، وزارت نیرو در سکوت خبری، میزبان هیأتی از کشور افغانستان بود. برخی رسانهها نوشتند که این هیأت با هدف رایزنی در خصوص قرارداد حقابه ایران و اختصاص آب هلمند به ایران آمدهاند. رسانههای افغانستان نیز به نقل از فاروق اعظم بهعنوان مشاور این هیأت اعلام کرده بودند که این مذاکرات برای اجرای مفاد قرارداد بین ایران و افغانستان (منعقد در سال 1351) در خصوص آب رودخانه هیرمند انجام میشود. ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان نیز در گفتوگو با رسانههای این کشور مسأله حقابه بین ایران و افغانستان را یک مسأله حل شده دانسته و تأکید کرده بود: «در صورتی که طرف افغانستانی به اندازه کافی آب داشته باشد، ایران هم از این آب بهره خواهد برد.» تأکید سخنگوی طالبان روی «آب به اندازه کافی» همان روزها هم بسیاری را به این نتیجه رساند که این مذاکرات هم پایانی بر گفتوگو و پرداخت حقابه هیرمند نمینویسد. حالا هم علی سلاجقه به ایسنا، میگوید: «وزارت نیرو با همتایان خود در کشور افغانستان جلسه داشته اما متأسفانه این جلسات به نتیجه نرسیده است چون طرف مقابل زیر بار اعداد و ارقام ما نمیرود.»
زیست بوم- مسئولان افغانستان زیر بار اعداد و ارقام ایران در خصوص حقابه هیرمند نمیروند. این خبری است که «علی سلاجقه» رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور با اشاره به آخرین وضعیت رهاسازی حقابه رودخانه هیرمند به رسانهها میدهد.
چندی پیش، وزارت نیرو در سکوت خبری، میزبان هیأتی از کشور افغانستان بود. برخی رسانهها نوشتند که این هیأت با هدف رایزنی در خصوص قرارداد حقابه ایران و اختصاص هر دو درسته آب هلمند به ایران آمدهاند. رسانههای افغانستان نیز به نقل از فاروق اعظم بهعنوان مشاور این هیأت اعلام کرده بودند که این مذاکرات برای اجرای مفاد قرارداد بین ایران و افغانستان (منعقد در سال 1351) در خصوص آب رودخانه هیرمند انجام میشود. ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان نیز در گفتوگو با رسانههای این کشور مسأله حقابه بین ایران و افغانستان را یک مسأله حل شده دانسته و تأکید کرده بود: «در صورتی که طرف افغانستانی به اندازه کافی آب داشته باشد، ایران هم از این آب بهره خواهد برد.» تأکید سخنگوی طالبان روی «آب به اندازه کافی» همان روزها هم بسیاری را به این نتیجه رساند که این مذاکرات هم پایانی بر گفتوگو و پرداخت حقابه هیرمند نمینویسد. حالا هم علی سلاجقه به ایسنا، میگوید: «وزارت نیرو با همتایان خود در کشور افغانستان جلسه داشته است اما متأسفانه این جلسات به نتیجه نرسیده است چون طرف مقابل زیر بار اعداد و ارقام ما نمیرود.» پیش از سلاجقه، احمد وحیدی وزیر کشور نیز در گفتوگو با رسانهها به عملیاتی نشدن قولهای مربوط به حقابه هیرمند تاکنون خبر داده و گفته بود: «حقابه هیرمند یک حق قانونی و حقوقی برای ایران است. نماینده ریاستجمهوری با طالبان در این زمینه صحبتهایی کردهاند، قولهایی داده شده است که هنوز عملیاتی نشده و امیدواریم بهزودی عملیاتی شود.»
تمرکز افغانستان روی آبهای مرزی مشترک با ایران
سیده زهرا قریشی، کارشناس دیپلماسی آب و هیدروپلیتیک در واکنش به عملکرد دولت افغانستان در توئیتر خود مینویسد: «در افغانستان کسانی در سمت مدیریت بودند و فرار کردند که در دوران مدیریتشان مهمترین شهر افغانستان، کابل، آب آشامیدنی نداشت و ایشان برای تأمین آب کابل هم عجله و اصراری نداشتند؛ اما با عجله و اصرار سد کمال خان را که هنوز تکمیل نشده بود افتتاح کردند.»
قریشی به نکتهای اشاره میکند که در رسانهها کمتر به آن پرداخته شده است. او مینویسد: «امثال ایشان هیچ گاه از آبی که از افغانستان به سمت پاکستان روانه است چیزی نمیگویند، آب رودخانه کابل ظاهراً آبروی افغانستان نیست، اما آب هیرمند که برای آن معاهده رسمی وجود دارد و حقابه مردم ایران است، آبروی افغانستان نامبرده میشود.این در حالی است که آب آبروی کسی نیست، حق شرب و زراعت است. حق کودکان و سالمندان است.رسیدگی به حقابه هیرمند، بیآبرویی و خیانت نیست. بیکفایتی شما در حداقل تأمین آب شرب مردم افغانستان بیکفایتی و خیانت است و در تاریخ ثبت میشود. بیجهت مسأله آب هیرمند را سیاسی نکنید و با اطلاعرسانی نادرست افکار عمومی را از بیکفایتی خود منحرف نکنید.»
سیاست آبی افغانستان
سیاستهای آبی دولت افغانستان پیش از به قدرت رسیدن طالبان را امریکا، هلند و ترکیه نوشتهاند و طالبان هم همان سیاست را دنبال میکند. افغانستانیها سال گذشته برخلاف قرارداد هلمند نه تنها حقابه 820 میلیون مترمکعبی را به ایران پرداخت نکردند که با انحراف آب هیرمند، حقابه زیستی و کشاورزی هامون و اهالی سیستان ایران را به سمت شورهزارهای گودزره منحرف کردند. مردم این منطقه همچنین دلنگران ساخت سدی بزرگتر از سد کمال خان روی «فراه رود» هستند. افغانستان پس از سقوط طالبان در سال 2001 مأموریت ویژهای برای خود نوشت که ساخت حداقل 104 سد در آن دیده شده بود. کارشناسان بینالمللی از آن به «مأموریت هیدرولیکی» یاد میکردند. دولت گذشته افغانستان ساخت بالغ بر 35 سد و 34 طرح انحراف آبی روی هیرمند و 14 سد و 8 طرح انحراف آبی روی هریرود را در برنامه داشت که ساکنان سیستان دو سوی مرز را دچار خشکسالی شدید میکند. بهنام اندیک دانشجوی دکترای مهندسی محیط زیست با گرایش منابع آب از دانشگاه تهران هم به کمبود آب در جنوب شرقی ایران، مسأله خشک شدن تالاب هامون و اثرات زیان بار آن بر سلامت جوامع محلی چه در ایران و چه در خود افغانستان میپردازد و به رسانهها میگوید: «اگر خوزستان ایران سالیان سال از پس توسعههای آبی ترکیه و خشک شدن تالابهای میانرودان آماج ریزگردها بوده است و با مشکلات ناشی از این ریزگردها مواجه شده، خشک شدن هامون نیز که بخشی قابلتوجهی از آن در خاک خود افغانستان قرار دارد همین رهاورد را نه تنها برای شرق ایران که برای بخشهایی از آن کشور نیز در پی خواهد داشت. رهاوردی که در کوتاهمدت منجر به افزایش بیماریهای تنفسی، ریوی، قلبی عروقی و آلرژی شده و در بلندمدت کار را تا آنجا پیش خواهد برد که سکنه راهی جز ترک منطقه نداشته باشند. مهاجرتی که علاوه بر تبعات آن برای منطقه مبدأ، سببساز مشکلات عدیدهای برای منطقه مقصد نیز خواهد شد.»
اندیک میگوید: «باید گفت مأموریت هیدرولیکی متصور شده در افغانستان شاید منافع کوتاهمدتی برای این کشور در زمینه اشتغال داشته باشد، اما در بلندمدت تبعات آن نه تنها دامن همسایگان این کشور را خواهد گرفت بلکه بدون شک، بخشی از خود این کشور را دستخوش تبعات جبرانناپذیر ناشی از این مسأله و حتی مهاجرتهای متأثر از تغییرات زیستمحیطی خواهد کرد.»
این کارشناس میگوید: «به نظر میرسد ظرافتی در بحث مأموریت هیدرولیکی افغانستان وجود دارد که این مأموریت را به ضد خود بدل خواهد کرد. باید توجه داشت این مأموریت میتواند سرمنشأ بحرانهای تازه، نه تنها برای کشورهای همسایه افغانستان از جمله ایران بلکه برای خود افغانستان نیز باشد.» اندیک میگوید: «تصاویر ماهوارهای و همینطور مدلسازیهای موجود نشان از آن دارد که ریزگردها میتوانند حتی یک قاره را نیز در نوردند. از اینرو است که میتوان انتظار داشت بادهای 120 روزه سیستان و طوفانهای گرد و غبار برخاسته از بستر خشک هامون بخش قابل توجهی از افغانستان را نیز متأثر از خود کند و منجر به مهاجرتهای اقلیمی از مناطق متأثر شود. خروج ساکنان بومی این منطقه میتواند سببساز خالی شدن مرزهای این کشور با ایران و پاکستان شود، اتفاقی که اگرچه بار سنگینی به دوش دولت ایران برای تأمین امنیتاش در مرزها با افغانستان خواهد انداخت، اما تبعات بیشتری برای افغانستان خواهد داشت.»
زیست بوم- مسئولان افغانستان زیر بار اعداد و ارقام ایران در خصوص حقابه هیرمند نمیروند. این خبری است که «علی سلاجقه» رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور با اشاره به آخرین وضعیت رهاسازی حقابه رودخانه هیرمند به رسانهها میدهد.
چندی پیش، وزارت نیرو در سکوت خبری، میزبان هیأتی از کشور افغانستان بود. برخی رسانهها نوشتند که این هیأت با هدف رایزنی در خصوص قرارداد حقابه ایران و اختصاص هر دو درسته آب هلمند به ایران آمدهاند. رسانههای افغانستان نیز به نقل از فاروق اعظم بهعنوان مشاور این هیأت اعلام کرده بودند که این مذاکرات برای اجرای مفاد قرارداد بین ایران و افغانستان (منعقد در سال 1351) در خصوص آب رودخانه هیرمند انجام میشود. ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان نیز در گفتوگو با رسانههای این کشور مسأله حقابه بین ایران و افغانستان را یک مسأله حل شده دانسته و تأکید کرده بود: «در صورتی که طرف افغانستانی به اندازه کافی آب داشته باشد، ایران هم از این آب بهره خواهد برد.» تأکید سخنگوی طالبان روی «آب به اندازه کافی» همان روزها هم بسیاری را به این نتیجه رساند که این مذاکرات هم پایانی بر گفتوگو و پرداخت حقابه هیرمند نمینویسد. حالا هم علی سلاجقه به ایسنا، میگوید: «وزارت نیرو با همتایان خود در کشور افغانستان جلسه داشته است اما متأسفانه این جلسات به نتیجه نرسیده است چون طرف مقابل زیر بار اعداد و ارقام ما نمیرود.» پیش از سلاجقه، احمد وحیدی وزیر کشور نیز در گفتوگو با رسانهها به عملیاتی نشدن قولهای مربوط به حقابه هیرمند تاکنون خبر داده و گفته بود: «حقابه هیرمند یک حق قانونی و حقوقی برای ایران است. نماینده ریاستجمهوری با طالبان در این زمینه صحبتهایی کردهاند، قولهایی داده شده است که هنوز عملیاتی نشده و امیدواریم بهزودی عملیاتی شود.»
تمرکز افغانستان روی آبهای مرزی مشترک با ایران
سیده زهرا قریشی، کارشناس دیپلماسی آب و هیدروپلیتیک در واکنش به عملکرد دولت افغانستان در توئیتر خود مینویسد: «در افغانستان کسانی در سمت مدیریت بودند و فرار کردند که در دوران مدیریتشان مهمترین شهر افغانستان، کابل، آب آشامیدنی نداشت و ایشان برای تأمین آب کابل هم عجله و اصراری نداشتند؛ اما با عجله و اصرار سد کمال خان را که هنوز تکمیل نشده بود افتتاح کردند.»
قریشی به نکتهای اشاره میکند که در رسانهها کمتر به آن پرداخته شده است. او مینویسد: «امثال ایشان هیچ گاه از آبی که از افغانستان به سمت پاکستان روانه است چیزی نمیگویند، آب رودخانه کابل ظاهراً آبروی افغانستان نیست، اما آب هیرمند که برای آن معاهده رسمی وجود دارد و حقابه مردم ایران است، آبروی افغانستان نامبرده میشود.این در حالی است که آب آبروی کسی نیست، حق شرب و زراعت است. حق کودکان و سالمندان است.رسیدگی به حقابه هیرمند، بیآبرویی و خیانت نیست. بیکفایتی شما در حداقل تأمین آب شرب مردم افغانستان بیکفایتی و خیانت است و در تاریخ ثبت میشود. بیجهت مسأله آب هیرمند را سیاسی نکنید و با اطلاعرسانی نادرست افکار عمومی را از بیکفایتی خود منحرف نکنید.»
سیاست آبی افغانستان
سیاستهای آبی دولت افغانستان پیش از به قدرت رسیدن طالبان را امریکا، هلند و ترکیه نوشتهاند و طالبان هم همان سیاست را دنبال میکند. افغانستانیها سال گذشته برخلاف قرارداد هلمند نه تنها حقابه 820 میلیون مترمکعبی را به ایران پرداخت نکردند که با انحراف آب هیرمند، حقابه زیستی و کشاورزی هامون و اهالی سیستان ایران را به سمت شورهزارهای گودزره منحرف کردند. مردم این منطقه همچنین دلنگران ساخت سدی بزرگتر از سد کمال خان روی «فراه رود» هستند. افغانستان پس از سقوط طالبان در سال 2001 مأموریت ویژهای برای خود نوشت که ساخت حداقل 104 سد در آن دیده شده بود. کارشناسان بینالمللی از آن به «مأموریت هیدرولیکی» یاد میکردند. دولت گذشته افغانستان ساخت بالغ بر 35 سد و 34 طرح انحراف آبی روی هیرمند و 14 سد و 8 طرح انحراف آبی روی هریرود را در برنامه داشت که ساکنان سیستان دو سوی مرز را دچار خشکسالی شدید میکند. بهنام اندیک دانشجوی دکترای مهندسی محیط زیست با گرایش منابع آب از دانشگاه تهران هم به کمبود آب در جنوب شرقی ایران، مسأله خشک شدن تالاب هامون و اثرات زیان بار آن بر سلامت جوامع محلی چه در ایران و چه در خود افغانستان میپردازد و به رسانهها میگوید: «اگر خوزستان ایران سالیان سال از پس توسعههای آبی ترکیه و خشک شدن تالابهای میانرودان آماج ریزگردها بوده است و با مشکلات ناشی از این ریزگردها مواجه شده، خشک شدن هامون نیز که بخشی قابلتوجهی از آن در خاک خود افغانستان قرار دارد همین رهاورد را نه تنها برای شرق ایران که برای بخشهایی از آن کشور نیز در پی خواهد داشت. رهاوردی که در کوتاهمدت منجر به افزایش بیماریهای تنفسی، ریوی، قلبی عروقی و آلرژی شده و در بلندمدت کار را تا آنجا پیش خواهد برد که سکنه راهی جز ترک منطقه نداشته باشند. مهاجرتی که علاوه بر تبعات آن برای منطقه مبدأ، سببساز مشکلات عدیدهای برای منطقه مقصد نیز خواهد شد.»
اندیک میگوید: «باید گفت مأموریت هیدرولیکی متصور شده در افغانستان شاید منافع کوتاهمدتی برای این کشور در زمینه اشتغال داشته باشد، اما در بلندمدت تبعات آن نه تنها دامن همسایگان این کشور را خواهد گرفت بلکه بدون شک، بخشی از خود این کشور را دستخوش تبعات جبرانناپذیر ناشی از این مسأله و حتی مهاجرتهای متأثر از تغییرات زیستمحیطی خواهد کرد.»
این کارشناس میگوید: «به نظر میرسد ظرافتی در بحث مأموریت هیدرولیکی افغانستان وجود دارد که این مأموریت را به ضد خود بدل خواهد کرد. باید توجه داشت این مأموریت میتواند سرمنشأ بحرانهای تازه، نه تنها برای کشورهای همسایه افغانستان از جمله ایران بلکه برای خود افغانستان نیز باشد.» اندیک میگوید: «تصاویر ماهوارهای و همینطور مدلسازیهای موجود نشان از آن دارد که ریزگردها میتوانند حتی یک قاره را نیز در نوردند. از اینرو است که میتوان انتظار داشت بادهای 120 روزه سیستان و طوفانهای گرد و غبار برخاسته از بستر خشک هامون بخش قابل توجهی از افغانستان را نیز متأثر از خود کند و منجر به مهاجرتهای اقلیمی از مناطق متأثر شود. خروج ساکنان بومی این منطقه میتواند سببساز خالی شدن مرزهای این کشور با ایران و پاکستان شود، اتفاقی که اگرچه بار سنگینی به دوش دولت ایران برای تأمین امنیتاش در مرزها با افغانستان خواهد انداخت، اما تبعات بیشتری برای افغانستان خواهد داشت.»
نیروهای مقاومت عراق در هشتمین سالروز تأسیس این جنبش با آیتالله سیستانی تجدید پیمان کردند
رجز حشدالشعبی برای دشمنان
گروه جهان/ حشدالشعبی در هشتمین سالروز تأسیس این جنبش با برگزاری مانوری بزرگ از تسلیحات و تجهیزات نظامی جدید خود رونمایی کرد. تجدید پیمان با آیتالله سیستانی، مرجعیت عالی شیعیان عراق فصلالختام این نمایش قدرت بود.
به گزارش شفق نیوز، مانور دیروز دومین رژه نظامی این جنبش مردمی به شمار میرفت که به فاصله یک سال در هشتمین سالروز تأسیس آن برگزار شد و این بار نیروهای زرهی و پیاده در برابر مصطفی الکاظمی، نخستوزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق، هادی العامری، رهبر ائتلاف الفتح و فالحالفیاض، رئیس حشدالشعبی رژه رفتند. در بیانیه حشدالشعبی که پیش از مراسم منتشر شده بود اعلام شد که این مانور با مشارکت تعدادی از نیروهای مسلح در وزارت دفاع و کشور و دستگاه مبارزه با تروریسم در پایگاه شهید ابومنتظر المحمداوی در استان دیاله برگزار خواهد شد. براساس آخرین گزارشها، در این رژه تسلیحات و تجهیزاتی مانند سیستم کنترل پهپادی الرشید و الحسیب که توسط نیروهای عراقی ساخته شده است و تانکهای 52 -T رونمایی شد.
هشتگ «حشدالشعبی متشکریم» ترند برتر توئیتر عراق
برخلاف موضع برخی فعالان سیاسی و واکنشهای برخی احزاب داخلی عراق علیه حشدالشعبی در ماههای اخیر، مردم این کشور از کارنامه این جنبش خرسندند و این را میتوان از هشتگ «#شکراحشدناالشعبی» در صدر هشتگهای چند هفته اخیر توئیتر دریافت. به گزارش ایرنا، این حمایت کاربران فضای مجازی بویژه در دو هفته اخیر و اظهارات برخی فعالان سیاسی و رهبران بانفوذ احزاب داخلی درباره لزوم تغییر در سازوکار این نهاد مردمی، به ترند برتر توئیتر عراقیها بدل شده است.
این حمایت در حالی است که به گزارش خبرگزاری رسمی عراق (واع)، فالح الفیاض، رئیس حشدالشعبی پیشتر تأکید کرده بود این سازمان هرگز ابزاری در دست یک حزب، ائتلاف یا نهاد سیاسی نخواهد بود و قدرت خود را از اعتماد مردم میگیرد.
به نوشته شفقنا، سید عمار حکیم، رهبر جریان حکمت ملی عراق نیز تشکیلات حشدالشعبی را یک ضرورت اساسی در نظام دفاعی کشور دانست و بر اهمیت حمایت، دفاع و حفاظت از آن تأکید کرد.
نهادی شیعی با بدنهای از اقوام و پیروان مذاهب
این جنبش در پی فتوای جهاد کفایی مرجعیت عالی دینی عراق در 13ژوئن 2014 (خرداد 93) با عنوان تشکیلات مردمی حشدالشعبی برای سازماندهی میلیونها داوطلب عراقی در راستای مبارزه با داعش شکل گرفت و آیتالله سید علی سیستانی بهعنوان بنیانگذار این سازمان مردمی و نظامی شناخته میشود. هسته اولیه حشدالشعبی از میان شیعیان عراق بود اما پس از آن دیگر گروههای قومی و مذهبی عراق از جمله اهل تسنن، کردها و مسیحیان ایزدی در آن مشارکت کردند. در 24فوریه 2016 (5 اسفند 94)، حیدر العبادی، نخستوزیر پیشین عراق در آخرین روزهای ماههای جنگ با داعش، حشدالشعبی را سازمانی مستقل تحت دستور مستقیم فرماندهی نیروهای مسلح این کشور اعلام کرد. جریانهای سیاسی حامی این جنبش نیز در 26نوامبر 2016 (ششم آذر 95) در ادامه سازماندهی این تشکیلات نظامی در چهارچوب قوانین عراق با اکثریت آرا، قانون حشدالشعبی را در پارلمان تصویب کردند. پس از صدور این قانون در عمل این سازمان از نظر حقوقی به یک نهاد امنیتی رسمی عراق تبدیل شد و برای اعضای آن ردیف حقوقی در بودجه تعیین شد هر چند که هنوز برخی بر ضرورت ادغام آن در ارتش و پلیس تأکید دارند.
محل برگزاری مانور حشدالشعبی به نام شهید حاتم اسود محمد ملقب به ابومنتظر المحمداوی است که به شهید فتوای مرجعیت در میان نیروهای حشدالشعبی معروف است که در جریان آزادسازی الصقلاویه در استان الانبار از دست تروریستهای داعش در 13جولای 2015 به شهادت رسید.
به گزارش شفق نیوز، مانور دیروز دومین رژه نظامی این جنبش مردمی به شمار میرفت که به فاصله یک سال در هشتمین سالروز تأسیس آن برگزار شد و این بار نیروهای زرهی و پیاده در برابر مصطفی الکاظمی، نخستوزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق، هادی العامری، رهبر ائتلاف الفتح و فالحالفیاض، رئیس حشدالشعبی رژه رفتند. در بیانیه حشدالشعبی که پیش از مراسم منتشر شده بود اعلام شد که این مانور با مشارکت تعدادی از نیروهای مسلح در وزارت دفاع و کشور و دستگاه مبارزه با تروریسم در پایگاه شهید ابومنتظر المحمداوی در استان دیاله برگزار خواهد شد. براساس آخرین گزارشها، در این رژه تسلیحات و تجهیزاتی مانند سیستم کنترل پهپادی الرشید و الحسیب که توسط نیروهای عراقی ساخته شده است و تانکهای 52 -T رونمایی شد.
هشتگ «حشدالشعبی متشکریم» ترند برتر توئیتر عراق
برخلاف موضع برخی فعالان سیاسی و واکنشهای برخی احزاب داخلی عراق علیه حشدالشعبی در ماههای اخیر، مردم این کشور از کارنامه این جنبش خرسندند و این را میتوان از هشتگ «#شکراحشدناالشعبی» در صدر هشتگهای چند هفته اخیر توئیتر دریافت. به گزارش ایرنا، این حمایت کاربران فضای مجازی بویژه در دو هفته اخیر و اظهارات برخی فعالان سیاسی و رهبران بانفوذ احزاب داخلی درباره لزوم تغییر در سازوکار این نهاد مردمی، به ترند برتر توئیتر عراقیها بدل شده است.
این حمایت در حالی است که به گزارش خبرگزاری رسمی عراق (واع)، فالح الفیاض، رئیس حشدالشعبی پیشتر تأکید کرده بود این سازمان هرگز ابزاری در دست یک حزب، ائتلاف یا نهاد سیاسی نخواهد بود و قدرت خود را از اعتماد مردم میگیرد.
به نوشته شفقنا، سید عمار حکیم، رهبر جریان حکمت ملی عراق نیز تشکیلات حشدالشعبی را یک ضرورت اساسی در نظام دفاعی کشور دانست و بر اهمیت حمایت، دفاع و حفاظت از آن تأکید کرد.
نهادی شیعی با بدنهای از اقوام و پیروان مذاهب
این جنبش در پی فتوای جهاد کفایی مرجعیت عالی دینی عراق در 13ژوئن 2014 (خرداد 93) با عنوان تشکیلات مردمی حشدالشعبی برای سازماندهی میلیونها داوطلب عراقی در راستای مبارزه با داعش شکل گرفت و آیتالله سید علی سیستانی بهعنوان بنیانگذار این سازمان مردمی و نظامی شناخته میشود. هسته اولیه حشدالشعبی از میان شیعیان عراق بود اما پس از آن دیگر گروههای قومی و مذهبی عراق از جمله اهل تسنن، کردها و مسیحیان ایزدی در آن مشارکت کردند. در 24فوریه 2016 (5 اسفند 94)، حیدر العبادی، نخستوزیر پیشین عراق در آخرین روزهای ماههای جنگ با داعش، حشدالشعبی را سازمانی مستقل تحت دستور مستقیم فرماندهی نیروهای مسلح این کشور اعلام کرد. جریانهای سیاسی حامی این جنبش نیز در 26نوامبر 2016 (ششم آذر 95) در ادامه سازماندهی این تشکیلات نظامی در چهارچوب قوانین عراق با اکثریت آرا، قانون حشدالشعبی را در پارلمان تصویب کردند. پس از صدور این قانون در عمل این سازمان از نظر حقوقی به یک نهاد امنیتی رسمی عراق تبدیل شد و برای اعضای آن ردیف حقوقی در بودجه تعیین شد هر چند که هنوز برخی بر ضرورت ادغام آن در ارتش و پلیس تأکید دارند.
محل برگزاری مانور حشدالشعبی به نام شهید حاتم اسود محمد ملقب به ابومنتظر المحمداوی است که به شهید فتوای مرجعیت در میان نیروهای حشدالشعبی معروف است که در جریان آزادسازی الصقلاویه در استان الانبار از دست تروریستهای داعش در 13جولای 2015 به شهادت رسید.
امیر حسین اسفندیار دریافتکننده ملیپوش والیبال درگفتوگوی اختصاصی با «ایران»:
باخت به لهستان سختترین شب زندگیام بود
نباید زحمات نسل قبلی را فراموش کرد ما برای سکوی قهرمانی جهان تلاش میکنیم
مهری رنجبر/ هیچ وقت در خواب هم نمیدید برای یک باخت، از حال برود، اما رفت؛ وقتی تیم ملی والیبال در مرحله یک چهارم نهایی لیگ ملتها مقابل لهستان 3-2 شکست خورد.درست مثل نتیجهای که هفته سوم دور مقدماتی تیم ملی والیبال از لهستان گرفت. این باخت اما آرزوی امیر حسین اسفندیار برای صعود به جمع 4 تیم اول لیگ ملتها را برباد داد. نتیجهای که به قول پشت خط زن ملیپوش تیم را شرمنده مردم و کادر فنی کرد و همین باعث شد از بولونیا برخلاف گدانسک، خاطره تلخ در ذهنش بماند. اسفندیار اما امیدوار است با تقویت تیم در قهرمانی جهان ماندگارترین نتیجه ثبت شود.
بعد از بازی با لهستان، بابت ناراحتی باخت از حال رفتی؟
دقیقاً. من بعد از بازی بهدلیل فشار عصبی و ناراحتی بابت باخت قلبم درد گرفت و حالم بد شد. تا به حال پیش نیامده بود. این بازی برای ما خیلی مهم بود و دوست داشتیم برنده بازی باشیم. ما رفته بودیم که ببریم، واقعاً هم راه داده بود که برنده بازی باشیم اما یک دفعه بازی از دست ما در رفت و شکست خوردیم. ما خیلی دوست داشتیم به جمع 4 تیم اول برسیم که متأسفانه نشد و شرمنده مردم و کادر فنی شدیم. انشاءالله در تورنمنتهای بعدی جبران کنیم.
چی شد که بازی از دست شما در رفت؟
ست اول را به اشتباه خودمان باختیم، ست دوم را خوب شدیم و بردیم. ست سوم تا یک جایی پیش رفتیم و با یکی، دو اشتباه باختیم، ست چهارم را با اختلاف و قدرت بردیم. اما ست پنجم باید کم اشتباه بازی میکردیم که دقیقاً با چند اشتباه عقب افتادیم و وقتی بازی از دستمان در رفت، دیگر نشد جبران کنیم.
دقیقاً بازی دوم، انگار که فیلم بازی اول را پلی کردند، فقط نتیجهاش فرق داشت.
دقیقاً. اما در بازی اول طبق آنالیزی که کادر فنی داشت فقط کورک اسپک میزد که او را مهار کردیم. اما در بازی دوم وقتی کورک را از کار انداختیم، سرعتی زنهای لهستان و منطقه 4 لهستان خیلی خوب کار کردند.
بازیهای هفته اول لیگ ملتها انتقادات زیادی را متوجه تیم کرد، اما چه اتفاقی افتاد که تیم جلوی غولهای بزرگ والیبال دنیا قد علم کرد و به دور نهایی صعود کرد؟
ما کم کم پیشرفت کردیم، پیشرفتی که خودمان هم حس میکردیم. تیم ما 6-5 بازیکنی داشت که برای بار اول در تیم ملی بازی میکردند و نه تنها در لیگ ملتها که رقابتهای بینالمللی بزرگسال را تجربه میکردند. وقتی بچهها در شرایط مسابقه قرار گرفتیم، بازیکنان فیکس تیم بیشتر با هم هماهنگ شدند و با استرس کمتر راحتتر بازی میکردیم، همین هم باعث شد تیم ایران هفته به هفته بهتر بازی کند و نتایج هم عالی شد. اما نشد که با شکست دوباره لهستان در بازی یک چهارم نهایی و صعود به نیمه نهایی کار را تکمیل کنیم.
این هم تجربهای بود.
بله، تجربه بود، موقعیت مناسبی بود تا بهترین نتیجه را بگیریم، اما یک تجربه تلخ شد. ان شاءالله در رقابتهای بعد جبران میکنیم.
با این حساب شب بعد از مسابقه، شب سختی بود؟
آن شب سختترین شب زندگیام بود. من که به خاطر حالم تا ساعت 2 بامداد یکشنبه در اتاق پزشک تیم بودم و تازه ساعت 5-4 صبح خوابم برد. قطعاً بچهها هم همین طور بودند، قبل از اینکه حالم بد شود، یادم میآید بعد از بازی همه بچهها ناراحت بودند، البته من با ورود به هتل از حال رفتم به همین دلیل خیلی کنار آنها نبودم.
تو با حال بدت بچهها را نگران کردی؟
همه نگران شدند. وقتی حالم بد شد، میلاد، آقا بهروز و آقای خوش خبر به دادم رسیدند، آقای داورزنی کلی مرا دلداری داد. شرایطم که بهتر شد به آنها گفتم نگران نباشند و بعد هم آقای قلیپور پزشک تیم خیلی برای بهتر شدن حالم زحمت کشید.
موسوی در مصاحبهاش با «ایران» قبل از بازی گفت نسل فعلی از نسل ما بهتر است. تو این حرف او را قبول داری؟
سید، سعید معروف، شهرام محمودی و امیر غفور به این خاطر نسل طلایی بودند که وقتی والیبال هنوز آنقدر پیشرفت نکرده بود، ایران با آنها در دنیا به چشم آمد. اصلاً نمیشود زحمات بازیکنان بزرگ آن نسل را که به حد و اندازه اسطوره در دنیا میشناسند فراموش کرد یا زیر سؤال برد. ما هم راه آنها را ادامه میدهیم و با نتایج عالی هم زحمات آنها را جبران میکنیم. با این حال نمیشود گفت کدام نسل، نسل طلایی والیبال است. به هر حال آنها زمانی والیبال ایران را در آسیا بالا کشیدند که کشورمان در قاره هیچ حرفی برای گفتن نداشت. اما حالا همه میدانند ایران فراتر از آسیاست، به همین دلیل هم مردم و هم دنیای والیبال، توقع مدال از ایران در قهرمانی جهان دارند.
به نظرت تیم میتواند در قهرمانی جهان روی سکو برود؟
تیم تازه شکل گرفته و هنوز جواد کریمی، علی اصغر مجرد و میثم صالحی 3 بازیکن مصدوم را ندارد و شک نکنید با برگشت آنها، قدرت تیم بیشتر میشود. ما همه برای تصاحب مدال جهانی و سکوی جهانی تلاش میکنیم. البته رقابتهای قهرمانی جهان خیلی سختتر از لیگ ملت هاست. تیمها یک ماهی برای ریکاوری و آمادگی فرصت دارند تا با همه توان برگردند، ما هم همه توان و قدرتمان را میگذاریم تا بهترین نتیجه را بگیریم و دل مردم را شاد کنیم.
ایتالیا هم بابت میزبانی بد دور نهایی لیگ ملتها صدای همه را درآورد.
میزبانی ایتالیا واقعاً بد بود. سالن تمرین که افتضاح بود، نه تهویه داشت و نه خنککننده. دو، سه تهویه گذاشته بودند که هیچ فرقی با نبودن نداشت. هتل هم اوایل خیلی خوب نبود، غذاها کیفیت نداشت، تخت اتاقها کوچک بود و بچهها اذیت میشدند. وقتی تیمهای دیگر اعتراض کردند، شرایط غذایی بهتر شد. به هر حال میزبانی ایتالیا در شأن دور نهایی لیگ ملتها نبود.
شما هم در شب اول ورود به هتل با استقبال گرم ایتالیاییها گرسنه خوابیدید؟
ما ساعت 11:30 دقیقه شب به هتل سیدنی در بولونیا رسیدیم و ساعت 1:15 اتاقها را تحویل گرفتیم. آقای خوش خبر به پذیرش هتل گفت برای شام یا اسنک تیم ما صحبت شده که آنها گفتند یادمان رفته و بنابراین ما هم آن شب گرسنه خوابیدیم.
چطور تو برای بچهها در گدانسک آشپزی کردی؟
من بهدلیل سابقه زندگی تنهایی آشپزی بلدم، در گدانسک هم آنقدر غذا بود که به آقای خوش خبر پیشنهاد دادم یک روز من برای بچهها غذای ایرانی بپزم. او و آقا بهروز هم با مدیر هتل صحبت کردند که مدیر هتل گفته بود یک روز برای ناهار میتوانید از آشپزخانه استفاده کنید. من و آقای طلوع کیان هم دست به کار شدیم و برای بچهها غذا درست کردیم تا بچهها خوشحال شوند.
حضور داورزنی از هفته دوم کنار تیم چقدردر نتایج تأثیرگذار بود؟ بعضیها میگفتند قول پاداش باعث شد تیم متحول شود.
خیلی مهم است که رئیس فدراسیون به بچهها دلگرمی میدهد. آقای داورزنی هفته دوم بعد از باخت تیم به بلغارستان، به صوفیه آمد و با ما صحبت کرد، حرفهای حمایتگرانهاش به ما دلگرمی داد و باعث شد بعد از آن ما با استرس کمتری بازی کنیم. ما تلاش کردیم که هم مردم و هم جامعه والیبال از کارمان راضی باشند و البته که بهتر هم کار کردیم. همین که مردم برای ما انرژی مثبت میفرستند خیلی خوب است چرا که ما راحتتر بازی میکنیم. امیدوارم در تورنمنتهای بعدی با استفاده از این انرژیها نتیجه خیلی خوبی بگیریم تا در تاریخ والیبال ماندگار شود.
بعد از بازی با لهستان، بابت ناراحتی باخت از حال رفتی؟
دقیقاً. من بعد از بازی بهدلیل فشار عصبی و ناراحتی بابت باخت قلبم درد گرفت و حالم بد شد. تا به حال پیش نیامده بود. این بازی برای ما خیلی مهم بود و دوست داشتیم برنده بازی باشیم. ما رفته بودیم که ببریم، واقعاً هم راه داده بود که برنده بازی باشیم اما یک دفعه بازی از دست ما در رفت و شکست خوردیم. ما خیلی دوست داشتیم به جمع 4 تیم اول برسیم که متأسفانه نشد و شرمنده مردم و کادر فنی شدیم. انشاءالله در تورنمنتهای بعدی جبران کنیم.
چی شد که بازی از دست شما در رفت؟
ست اول را به اشتباه خودمان باختیم، ست دوم را خوب شدیم و بردیم. ست سوم تا یک جایی پیش رفتیم و با یکی، دو اشتباه باختیم، ست چهارم را با اختلاف و قدرت بردیم. اما ست پنجم باید کم اشتباه بازی میکردیم که دقیقاً با چند اشتباه عقب افتادیم و وقتی بازی از دستمان در رفت، دیگر نشد جبران کنیم.
دقیقاً بازی دوم، انگار که فیلم بازی اول را پلی کردند، فقط نتیجهاش فرق داشت.
دقیقاً. اما در بازی اول طبق آنالیزی که کادر فنی داشت فقط کورک اسپک میزد که او را مهار کردیم. اما در بازی دوم وقتی کورک را از کار انداختیم، سرعتی زنهای لهستان و منطقه 4 لهستان خیلی خوب کار کردند.
بازیهای هفته اول لیگ ملتها انتقادات زیادی را متوجه تیم کرد، اما چه اتفاقی افتاد که تیم جلوی غولهای بزرگ والیبال دنیا قد علم کرد و به دور نهایی صعود کرد؟
ما کم کم پیشرفت کردیم، پیشرفتی که خودمان هم حس میکردیم. تیم ما 6-5 بازیکنی داشت که برای بار اول در تیم ملی بازی میکردند و نه تنها در لیگ ملتها که رقابتهای بینالمللی بزرگسال را تجربه میکردند. وقتی بچهها در شرایط مسابقه قرار گرفتیم، بازیکنان فیکس تیم بیشتر با هم هماهنگ شدند و با استرس کمتر راحتتر بازی میکردیم، همین هم باعث شد تیم ایران هفته به هفته بهتر بازی کند و نتایج هم عالی شد. اما نشد که با شکست دوباره لهستان در بازی یک چهارم نهایی و صعود به نیمه نهایی کار را تکمیل کنیم.
این هم تجربهای بود.
بله، تجربه بود، موقعیت مناسبی بود تا بهترین نتیجه را بگیریم، اما یک تجربه تلخ شد. ان شاءالله در رقابتهای بعد جبران میکنیم.
با این حساب شب بعد از مسابقه، شب سختی بود؟
آن شب سختترین شب زندگیام بود. من که به خاطر حالم تا ساعت 2 بامداد یکشنبه در اتاق پزشک تیم بودم و تازه ساعت 5-4 صبح خوابم برد. قطعاً بچهها هم همین طور بودند، قبل از اینکه حالم بد شود، یادم میآید بعد از بازی همه بچهها ناراحت بودند، البته من با ورود به هتل از حال رفتم به همین دلیل خیلی کنار آنها نبودم.
تو با حال بدت بچهها را نگران کردی؟
همه نگران شدند. وقتی حالم بد شد، میلاد، آقا بهروز و آقای خوش خبر به دادم رسیدند، آقای داورزنی کلی مرا دلداری داد. شرایطم که بهتر شد به آنها گفتم نگران نباشند و بعد هم آقای قلیپور پزشک تیم خیلی برای بهتر شدن حالم زحمت کشید.
موسوی در مصاحبهاش با «ایران» قبل از بازی گفت نسل فعلی از نسل ما بهتر است. تو این حرف او را قبول داری؟
سید، سعید معروف، شهرام محمودی و امیر غفور به این خاطر نسل طلایی بودند که وقتی والیبال هنوز آنقدر پیشرفت نکرده بود، ایران با آنها در دنیا به چشم آمد. اصلاً نمیشود زحمات بازیکنان بزرگ آن نسل را که به حد و اندازه اسطوره در دنیا میشناسند فراموش کرد یا زیر سؤال برد. ما هم راه آنها را ادامه میدهیم و با نتایج عالی هم زحمات آنها را جبران میکنیم. با این حال نمیشود گفت کدام نسل، نسل طلایی والیبال است. به هر حال آنها زمانی والیبال ایران را در آسیا بالا کشیدند که کشورمان در قاره هیچ حرفی برای گفتن نداشت. اما حالا همه میدانند ایران فراتر از آسیاست، به همین دلیل هم مردم و هم دنیای والیبال، توقع مدال از ایران در قهرمانی جهان دارند.
به نظرت تیم میتواند در قهرمانی جهان روی سکو برود؟
تیم تازه شکل گرفته و هنوز جواد کریمی، علی اصغر مجرد و میثم صالحی 3 بازیکن مصدوم را ندارد و شک نکنید با برگشت آنها، قدرت تیم بیشتر میشود. ما همه برای تصاحب مدال جهانی و سکوی جهانی تلاش میکنیم. البته رقابتهای قهرمانی جهان خیلی سختتر از لیگ ملت هاست. تیمها یک ماهی برای ریکاوری و آمادگی فرصت دارند تا با همه توان برگردند، ما هم همه توان و قدرتمان را میگذاریم تا بهترین نتیجه را بگیریم و دل مردم را شاد کنیم.
ایتالیا هم بابت میزبانی بد دور نهایی لیگ ملتها صدای همه را درآورد.
میزبانی ایتالیا واقعاً بد بود. سالن تمرین که افتضاح بود، نه تهویه داشت و نه خنککننده. دو، سه تهویه گذاشته بودند که هیچ فرقی با نبودن نداشت. هتل هم اوایل خیلی خوب نبود، غذاها کیفیت نداشت، تخت اتاقها کوچک بود و بچهها اذیت میشدند. وقتی تیمهای دیگر اعتراض کردند، شرایط غذایی بهتر شد. به هر حال میزبانی ایتالیا در شأن دور نهایی لیگ ملتها نبود.
شما هم در شب اول ورود به هتل با استقبال گرم ایتالیاییها گرسنه خوابیدید؟
ما ساعت 11:30 دقیقه شب به هتل سیدنی در بولونیا رسیدیم و ساعت 1:15 اتاقها را تحویل گرفتیم. آقای خوش خبر به پذیرش هتل گفت برای شام یا اسنک تیم ما صحبت شده که آنها گفتند یادمان رفته و بنابراین ما هم آن شب گرسنه خوابیدیم.
چطور تو برای بچهها در گدانسک آشپزی کردی؟
من بهدلیل سابقه زندگی تنهایی آشپزی بلدم، در گدانسک هم آنقدر غذا بود که به آقای خوش خبر پیشنهاد دادم یک روز من برای بچهها غذای ایرانی بپزم. او و آقا بهروز هم با مدیر هتل صحبت کردند که مدیر هتل گفته بود یک روز برای ناهار میتوانید از آشپزخانه استفاده کنید. من و آقای طلوع کیان هم دست به کار شدیم و برای بچهها غذا درست کردیم تا بچهها خوشحال شوند.
حضور داورزنی از هفته دوم کنار تیم چقدردر نتایج تأثیرگذار بود؟ بعضیها میگفتند قول پاداش باعث شد تیم متحول شود.
خیلی مهم است که رئیس فدراسیون به بچهها دلگرمی میدهد. آقای داورزنی هفته دوم بعد از باخت تیم به بلغارستان، به صوفیه آمد و با ما صحبت کرد، حرفهای حمایتگرانهاش به ما دلگرمی داد و باعث شد بعد از آن ما با استرس کمتری بازی کنیم. ما تلاش کردیم که هم مردم و هم جامعه والیبال از کارمان راضی باشند و البته که بهتر هم کار کردیم. همین که مردم برای ما انرژی مثبت میفرستند خیلی خوب است چرا که ما راحتتر بازی میکنیم. امیدوارم در تورنمنتهای بعدی با استفاده از این انرژیها نتیجه خیلی خوبی بگیریم تا در تاریخ والیبال ماندگار شود.
نسل کشی گرما در اروپا
به گزارش سازمان جهانی بهداشت، دمای بالای بیسابقه در اروپا تنها در دو کشور اسپانیا و پرتغال جان 1700 نفر را گرفته است. این در حالی است که هر دو کشور مانند بیش از 10 کشور اروپایی دیگر درگیر آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای خود هستند. کارشناسان میگویند، این گرما و این آتشسوزیها همه و همه بهخاطر انتشار گازهای گلخانهای و گرمای کره زمین است؛ تحقیقات دانشمندان نشان میدهد، در کنار همه عواملی که بهطور معمول به عنوان علل این گرمایش ذکر میشود، ارتش امریکا بیشترین نقش را در تولید گازهای گلخانهای دارد.
لاله مهرزاد/ به گزارش سازمان جهانی بهداشت، دمای بالای بیسابقه در اروپا تنها در دو کشور اسپانیا و پرتغال جان 1700 نفر را گرفته است. این در حالی است که هر دو کشور مانند بیش از 10 کشور اروپایی دیگر درگیر آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای خود هستند. کارشناسان میگویند، این گرما و این آتشسوزیها همه و همه بهخاطر انتشار گازهای گلخانهای و گرمای کره زمین است؛ رویدادی مخرب که تحقیقات دانشمندان نشان میدهد، در کنار همه عواملی که بهطور معمول به عنوان علل این گرمایش ذکر میشود، ارتش امریکا بیشترین نقش را در تولید گازهای گلخانهای دارد.
به گزارش سایت شبکه خبری دویچه وله، سازمان بهداشت جهانی انتظار دارد، گرمای بیسابقه اروپا با آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای بیش از 10 کشور اروپایی از جمله آلبانی، کرواسی، قبرس، فرانسه، یونان، ایتالیا، مالت، پرتغال، رومانی، اسلوونی، اسپانیا و انگلیس بیشتر نیز شده و وضعیت را از این بدتر کند. در حال حاضر دمای هوا در مناطق مرکزی و جنوبی اروپا بین 30 تا 37 درجه سانتیگراد است که برای این قاره بیسابقه محسوب میشود. این در حالی است که دمای هوا در اسپانیا و پرتغال که این هفته درگیر آتشسوزی در جنگلهای خود بودند، به 40 درجه نیز رسیده است.
مسئول گرمای زمین کیست
اما چه کسی مسئول گرمای بیسابقه اروپا بهطور خاص و سراسر زمین در کل است؟ کارشناسان محیط زیست، همواره انگشت اتهام را به سمت کشورهای تولیدکننده گازهای گلخانهای بردهاند و صنایع را مسئول این وضعیت دانستهاند. اما تحقیقات یکی دو سال اخیر در برخی مراکز علمی نشان میدهد، ارتش امریکا یکی از بزرگترین مسئولان گرمایش کره زمین است. طوری که طبق آماری که مجله فوربس از بزرگترین آلودهکنندگان کره زمین در سال 2017 به دست آورده، پنتاگون در این سال به تنهایی به اندازه شماری از کشورهای جهان و حتی بیش از آنان در گرمایش کره زمین نقش داشته و از این حیث بالاتر از کشورهای مراکش، پرو، سوئد و مجارستان قرار گرفته است. گزارش فوربس تأکید کرده است، ارتش امریکا تنها در کشور خود مسبب تولید گازهای گلخانهای نمیشود و با اعزام نظامیان و استقرار تجهیزات نظامی خود به گوشه و کنار جهان در هر نقطهای دست به تولید این گازها میزند و باعث تخریب محیط زیست این کشورها میشود. گزارشی که دانشگاه براون نیز تهیه کرده است نشان میدهد، ارتش امریکا از سال 2001 که جنگ افغانستان را شروع کرد تا نزدیک به 20 سال پس از آن، به تنهایی 1212 میلیون تن گاز گلخانهای منتشر کرده است.
لاپوشانی پنتاگون
مطابق گزارشی که سایت مجله علمی اینساید کلایمت نیوز منتشر کرده است، به طور معمول گزارشهای ارتش امریکا از میزان آلودگیهای محیط زیستی این واحد نظامی در جهان، مبهم است. به نوشته این سایت، یکی از کسانی که در تحقیقات خود متوجه لاپوشانیهای ارتش امریکا در این خصوص شده است، نتا سی کرافورد، استاد دانشگاه بوستون است که میگوید، بعد از اینکه قرار بود برای یکی از سخنرانیهای خود تحقیقاتی درباره سهم پنتاگون در تولید گازهای گلخانهای داشته باشد، متوجه شد، ارتش امریکا هرگز هیچ دادهای در این خصوص منتشر نکرده است. در حالی که دانشمندانی مانند کرافورد معتقدند، تنها با دریافت آمار و اطلاعات روشن است که میتوانند با گرم شدن کره زمین بستیزند؛ در خواستی که تاکنون پاسخی دریافت نکرده است.
هرچند ارتش امریکا آماری ارائه نمیکند، اما تحقیقات کرافورد در این خصوص بسیار روشنگر است. بنا بر تحقیقات او ارتش امریکا صاحب ساختمانهای بسیاری در جهان است که هر کدام از آنها برای گرما و روشنایی خود نیازمند مصرف برق زیادی هستند. از این رو، این ساختمانها که شمار آنها در جهان به بیش از 585 هزار ساختمان میرسد، برای رفع این نیاز، مجبور به تولید گازهای گلخانهای هستند. تنها یکی از آمارهای پنتاگون نشان میدهد، ساختمان اصلی پنتاگون در امریکا، در سال 2013 بیش از 24 هزار تن دی اکسید کربن منتشر کرده است و البته این رقم در مقایسه با سهمی که جابهجایی ادوات نظامی و نظامیان در جهان در تولید گازهای گلخانهای دارند، ناچیز است. برای مثال یک خودروی تاکتیکی هاموی که شبیه به جیپ است، برای طی مسافتی معادل 7 تا 12 کیلومتر نیازمند حدود 4 لیتر سوخت است. این در حالی است که یک جت اف 35 برای طی تنها 1.5 کیلومتر به 9 لیتر سوخت نیاز دارد و بر کسی پوشیده نیست که سالانه ارتش امریکا تا چه حد جابهجاییهای نظامی دارد.
همه اینها در حالی است که امریکا بیش از یک دهه است، ادعا کرده، در تلاش است از گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای نظامی در جهان بکاهد و اخیراً نیز جو بایدن، رئیسجمهور این کشور مدعی شد، قصد کنترل گازهای گلخانهای تا سال 2050 را دارد و در همین ارتباط نیز کمتر از یک سال پیش پنتاگون با همراهی ناتو اعلام کرد، برنامه اقدامی در مورد تغییرات آب و هوایی تهیه کرده است. اما همان طور که گزارش مجله تایم نشان میدهد، این دست پروژههای امریکا در مراحل اولیه به سر میبرند و فرایندی طولانی دارند. بنابراین امیدی نمیرود، با روی کار آمدن یک رئیسجمهور جنگطلب دیگر در امریکا چه اتفاقی رخ دهد و این پروژهها ادامه یابد یا او نیز مثل دونالد ترامپ که از پیمان آبوهوایی پاریس خارج شد، اقدامی مشابه انجام دهد.
لاله مهرزاد/ به گزارش سازمان جهانی بهداشت، دمای بالای بیسابقه در اروپا تنها در دو کشور اسپانیا و پرتغال جان 1700 نفر را گرفته است. این در حالی است که هر دو کشور مانند بیش از 10 کشور اروپایی دیگر درگیر آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای خود هستند. کارشناسان میگویند، این گرما و این آتشسوزیها همه و همه بهخاطر انتشار گازهای گلخانهای و گرمای کره زمین است؛ رویدادی مخرب که تحقیقات دانشمندان نشان میدهد، در کنار همه عواملی که بهطور معمول به عنوان علل این گرمایش ذکر میشود، ارتش امریکا بیشترین نقش را در تولید گازهای گلخانهای دارد.
به گزارش سایت شبکه خبری دویچه وله، سازمان بهداشت جهانی انتظار دارد، گرمای بیسابقه اروپا با آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای بیش از 10 کشور اروپایی از جمله آلبانی، کرواسی، قبرس، فرانسه، یونان، ایتالیا، مالت، پرتغال، رومانی، اسلوونی، اسپانیا و انگلیس بیشتر نیز شده و وضعیت را از این بدتر کند. در حال حاضر دمای هوا در مناطق مرکزی و جنوبی اروپا بین 30 تا 37 درجه سانتیگراد است که برای این قاره بیسابقه محسوب میشود. این در حالی است که دمای هوا در اسپانیا و پرتغال که این هفته درگیر آتشسوزی در جنگلهای خود بودند، به 40 درجه نیز رسیده است.
مسئول گرمای زمین کیست
اما چه کسی مسئول گرمای بیسابقه اروپا بهطور خاص و سراسر زمین در کل است؟ کارشناسان محیط زیست، همواره انگشت اتهام را به سمت کشورهای تولیدکننده گازهای گلخانهای بردهاند و صنایع را مسئول این وضعیت دانستهاند. اما تحقیقات یکی دو سال اخیر در برخی مراکز علمی نشان میدهد، ارتش امریکا یکی از بزرگترین مسئولان گرمایش کره زمین است. طوری که طبق آماری که مجله فوربس از بزرگترین آلودهکنندگان کره زمین در سال 2017 به دست آورده، پنتاگون در این سال به تنهایی به اندازه شماری از کشورهای جهان و حتی بیش از آنان در گرمایش کره زمین نقش داشته و از این حیث بالاتر از کشورهای مراکش، پرو، سوئد و مجارستان قرار گرفته است. گزارش فوربس تأکید کرده است، ارتش امریکا تنها در کشور خود مسبب تولید گازهای گلخانهای نمیشود و با اعزام نظامیان و استقرار تجهیزات نظامی خود به گوشه و کنار جهان در هر نقطهای دست به تولید این گازها میزند و باعث تخریب محیط زیست این کشورها میشود. گزارشی که دانشگاه براون نیز تهیه کرده است نشان میدهد، ارتش امریکا از سال 2001 که جنگ افغانستان را شروع کرد تا نزدیک به 20 سال پس از آن، به تنهایی 1212 میلیون تن گاز گلخانهای منتشر کرده است.
لاپوشانی پنتاگون
مطابق گزارشی که سایت مجله علمی اینساید کلایمت نیوز منتشر کرده است، به طور معمول گزارشهای ارتش امریکا از میزان آلودگیهای محیط زیستی این واحد نظامی در جهان، مبهم است. به نوشته این سایت، یکی از کسانی که در تحقیقات خود متوجه لاپوشانیهای ارتش امریکا در این خصوص شده است، نتا سی کرافورد، استاد دانشگاه بوستون است که میگوید، بعد از اینکه قرار بود برای یکی از سخنرانیهای خود تحقیقاتی درباره سهم پنتاگون در تولید گازهای گلخانهای داشته باشد، متوجه شد، ارتش امریکا هرگز هیچ دادهای در این خصوص منتشر نکرده است. در حالی که دانشمندانی مانند کرافورد معتقدند، تنها با دریافت آمار و اطلاعات روشن است که میتوانند با گرم شدن کره زمین بستیزند؛ در خواستی که تاکنون پاسخی دریافت نکرده است.
هرچند ارتش امریکا آماری ارائه نمیکند، اما تحقیقات کرافورد در این خصوص بسیار روشنگر است. بنا بر تحقیقات او ارتش امریکا صاحب ساختمانهای بسیاری در جهان است که هر کدام از آنها برای گرما و روشنایی خود نیازمند مصرف برق زیادی هستند. از این رو، این ساختمانها که شمار آنها در جهان به بیش از 585 هزار ساختمان میرسد، برای رفع این نیاز، مجبور به تولید گازهای گلخانهای هستند. تنها یکی از آمارهای پنتاگون نشان میدهد، ساختمان اصلی پنتاگون در امریکا، در سال 2013 بیش از 24 هزار تن دی اکسید کربن منتشر کرده است و البته این رقم در مقایسه با سهمی که جابهجایی ادوات نظامی و نظامیان در جهان در تولید گازهای گلخانهای دارند، ناچیز است. برای مثال یک خودروی تاکتیکی هاموی که شبیه به جیپ است، برای طی مسافتی معادل 7 تا 12 کیلومتر نیازمند حدود 4 لیتر سوخت است. این در حالی است که یک جت اف 35 برای طی تنها 1.5 کیلومتر به 9 لیتر سوخت نیاز دارد و بر کسی پوشیده نیست که سالانه ارتش امریکا تا چه حد جابهجاییهای نظامی دارد.
همه اینها در حالی است که امریکا بیش از یک دهه است، ادعا کرده، در تلاش است از گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای نظامی در جهان بکاهد و اخیراً نیز جو بایدن، رئیسجمهور این کشور مدعی شد، قصد کنترل گازهای گلخانهای تا سال 2050 را دارد و در همین ارتباط نیز کمتر از یک سال پیش پنتاگون با همراهی ناتو اعلام کرد، برنامه اقدامی در مورد تغییرات آب و هوایی تهیه کرده است. اما همان طور که گزارش مجله تایم نشان میدهد، این دست پروژههای امریکا در مراحل اولیه به سر میبرند و فرایندی طولانی دارند. بنابراین امیدی نمیرود، با روی کار آمدن یک رئیسجمهور جنگطلب دیگر در امریکا چه اتفاقی رخ دهد و این پروژهها ادامه یابد یا او نیز مثل دونالد ترامپ که از پیمان آبوهوایی پاریس خارج شد، اقدامی مشابه انجام دهد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تحریم ایران به ضرر اقتصاد جهانی است
-
غافلگیری سیل تابستانی با 21 قربانی
-
بازی تکراری فریب غرب و فریب خوردن غربگراها
-
پلیس در رتبه دوم اعتماد اجتماعی کشور
-
تخلیه تورم اصلاح ارز ترجیحی
-
کابل کشی روی قلعه 1700 ساله فلک الافلاک!
-
امدادگران نیازمند امداد
-
اتصال چین به اروپا با 5 مسیر ترانزیتی ایران
-
آب هیرمند، همچنان بلاتکلیف
-
رجز حشدالشعبی برای دشمنان
-
باخت به لهستان سختترین شب زندگیام بود
-
نسل کشی گرما در اروپا
اخبارایران آنلاین