ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
۲۸ رهبری که ارکستر سمفونیک را رهبری کردند
سحر طاعتی
روزنامهنگار
داشتن سابقهای ۸۹ ساله برای ارکستری چون ارکستر سمفونیک تهران یک شاخصه مهم محسوب میشود. اینکه طی سالیان سال توانسته با فراز و نشیبهای بسیار خودش را سرپا نگه دارد. هر چند طی دهههای اخیر بواسطه سوء مدیریت فرهنگی و هنری ارکستر چند سالی تعطیل شده اما با وقفهای کم، دوباره جایگاهش را پیدا کرده و توانسته مخاطبان ۸۹ ساله خود را با موسیقی اش همراه کند. سابقه نزدیک به ۹ دهه استواری در موسیقی ایران تنها شاخصه ارکستر سمفونیک تهران نیست بلکه داشتن رهبرانی با تفکرات موسیقایی متفاوت نیز جزو فاکتورهای مهم این ارکستر به حساب میآید. در واقع از زمانی که غلامحسین مین باشیان ارکستر را با نام بلدیه راهاندازی کرد تا به امروز که مدیران فرهنگی و شورای ارکستر تصمیم گرفتند ارکستر سمفونیک تهران دیگر رهبر ثابت نداشته باشد، این ارکستر رهبران ایرانی و غیرایرانی زیادی در قالب رهبر ثابت و میهمان به خود دیده است.
در واقع ارکستر سمفونیک تهران طی ۸۹ سال عمر خود نه تنها یک رویه ثابت پیش نگرفته بلکه بواسطه آمد و شد مدیران موسیقی و هنری از همان روزهای شکلگیری تا به امروز دستخوش سلیقههای مدیریتی شده که در برخی زمانها به نفع ارکستر و موسیقی بوده و در بسیاری دیگر خیر.
در سالهای اولیه شکلگیری ارکستر، با برکناری مین باشیان، پرویز محمود اداره ارکستر را به دست گرفت و با رفتن اونیز به امریکا، روبن صفاریان، رودولف اوربانتس، روبیک گریگوریان، مرتضی حنانه و سرژ خوتسیف در فواصل زمانی مختلف و البته کوتاه رهبری ارکستر را برعهده داشتند. بعد از آنها؛ حشمت سنجری رهبر ثابت ارکستر شد.
حشمت سنجری آهنگساز و نوازنده، یکی از پرسابقهترین رهبران ارکستر سمفونیک تهران است چرا که او به مدت ۲۱ سال چوب رهبری ارکستر را در دست داشت یعنی در فواصل سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۶ و از ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۱ و ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸. در میان سالهایی که سنجری رهبری ارکستر را برعهده نداشت دیگر رهبران، در ارکستر حضور داشتند که از آن جمله میتوان به هایمو توبیر و فرهاد مشکات اشاره کرد.
بعد از فرهاد مشکات، به مدت ۴ سال ابراهیم نظری سنگرودی نوازنده فلوت و آهنگساز در مقام رهبر ارکستر حضور یافت. او که از بنیانگذاران جشنواره موسیقی فجر است زیر نظر حشمت سنجری به آموختن فن رهبری ارکستر پرداخت و از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۴ بهعنوان دستیار و رهبر میهمان دائم ارکستر سمفونیک تهران فعالیت داشته است.
نادر مرتضیپور دیگر رهبر ثابت ارکستر سمفونیک تهران بود که پیش از آمدن فریدون ناصری رهبری ارکستر را به مدت ۲ سال در فواصل زمانی ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ برعهده داشت هر چند که این نوازنده و رهبر ارکستر بار دیگر در سال ۱۳۹۰ در جایگاه رهبری ارکستر سمفونیک تهران قرار گرفت.
یکی از رهبرانی که نقش پررنگی در ارتقای سطح کیفی ارکستر سمفونیک تهران داشته بیشک فریدون ناصری است .او که بعد از حشمت سنجری رکوردار رهبری ارکستر است به مدت ۱۴ سال از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۳ با حضورش بهعنوان رهبر ارکسترخدمات بسیاری به موسیقی کلاسیک در ایران کرده است.
در سال ۱۳۷۶ نصیر حیدریان بهعنوان رهبر میهمان به ارکستر سمفونیک تهران وارد شد. رهبری که طی دو سال اخیر نیز چوب رهبری ارکستر سمفونیک تهران را در دست داشت. ایرج صهبایی دیگر رهبر ثابت ارکستر بود که تنها یکسال همراه ارکستر بود و سپس علی رهبری از وین به ایران برای رهبری ارکستر دعوت شد، او نیز همانند صهبایی تنها یکسال رهبر ارکستر بود اما در همان یکسال آثاری با ارکستر سمفونیک تهران اجرا کرد که تا آن زمان هیچگاه اجرا نشده بود که البته بعد از یکسال و در آخرین اجرای ارکستر، علی رهبری روی سن از ارکستر خداحافظی کرد که حواشی بسیاری را نیز بهوجود آورد.
بعد از علی رهبری، چوب رهبری ارکستر سمفونیک به نادر مشایخی و سپس منوچهر صهبایی رسید و درنهایت در سال ۱۳۸۹ شهرداد روحانی بهعنوان رهبر میهمان به ارکستر وارد شد. در همان سال ماتیاس کروگر، درک گلیسون و نازنین آقاخانی نیز درجایگاه رهبر میهمان ارکستر را رهبری کردند که حضور نازنین آقاخانی اولین رهبر ارکستر زن نیز سر و صدای بسیاری کرد. در واقع سال ۸۹ را میتوان سال رهبران میهمان ارکستر نامید.
ارکستر سمفونیک تهران در اوایل دهه ۱۳۹۰ به مدت سه سال به خاطر سوء مدیریت تعطیل شد و در نهایت با حضور دوباره علی رهبری در ایران، فعالیتش از سر گرفته شد تا اینکه بعد از دو سال، شهرداد روحانی اینبار بهعنوان رهبر ثابت جایگزین علی رهبری شد. او که شهرت و طرفداران بسیاری در ایران دارد تا سال ۹۸ اجراهای متعددی را با ارکستر به مخاطبان ارائه کرد و در نهایت با رفتنش از ایران، نصیر حیدریان رهبر ثابت ارکستر سمفونیک تهران شد و تا چندی پیش ارکستر را رهبری کرد اما از آنجایی که هیچ گاه اهداف ثابتی برای ارکستر وجود نداشته با تغییر اعضای شورای فنی ارکستر و مدیران موسیقی و هنری؛ تصمیم جدیدی برای ارکستر گرفته شد تصمیمی که فقط رهبری را نشانه گرفته است.در واقع مخاطبان ارکستر سمفونیک تهران در قرن جدید شاهد اجراهای ارکستر با رهبران میهمان هستند و ارکستر رهبر ثابتی نخواهد نداشت. بر اساس این تصمیم اولین کنسرت ارکستر سمفونیک تهران در سال جدید با حضور ولفگانگ ونگنروت رهبر آلمانی انجام خواهد شد.
قطعاً بقای ارکستر سمفونیک تهران به رهبران ثابت یا میهمان بستگی ندارد. آنچه مهم است تصمیمات حرفهای برای بقای بهتر آن است.
روزنامهنگار
داشتن سابقهای ۸۹ ساله برای ارکستری چون ارکستر سمفونیک تهران یک شاخصه مهم محسوب میشود. اینکه طی سالیان سال توانسته با فراز و نشیبهای بسیار خودش را سرپا نگه دارد. هر چند طی دهههای اخیر بواسطه سوء مدیریت فرهنگی و هنری ارکستر چند سالی تعطیل شده اما با وقفهای کم، دوباره جایگاهش را پیدا کرده و توانسته مخاطبان ۸۹ ساله خود را با موسیقی اش همراه کند. سابقه نزدیک به ۹ دهه استواری در موسیقی ایران تنها شاخصه ارکستر سمفونیک تهران نیست بلکه داشتن رهبرانی با تفکرات موسیقایی متفاوت نیز جزو فاکتورهای مهم این ارکستر به حساب میآید. در واقع از زمانی که غلامحسین مین باشیان ارکستر را با نام بلدیه راهاندازی کرد تا به امروز که مدیران فرهنگی و شورای ارکستر تصمیم گرفتند ارکستر سمفونیک تهران دیگر رهبر ثابت نداشته باشد، این ارکستر رهبران ایرانی و غیرایرانی زیادی در قالب رهبر ثابت و میهمان به خود دیده است.
در واقع ارکستر سمفونیک تهران طی ۸۹ سال عمر خود نه تنها یک رویه ثابت پیش نگرفته بلکه بواسطه آمد و شد مدیران موسیقی و هنری از همان روزهای شکلگیری تا به امروز دستخوش سلیقههای مدیریتی شده که در برخی زمانها به نفع ارکستر و موسیقی بوده و در بسیاری دیگر خیر.
در سالهای اولیه شکلگیری ارکستر، با برکناری مین باشیان، پرویز محمود اداره ارکستر را به دست گرفت و با رفتن اونیز به امریکا، روبن صفاریان، رودولف اوربانتس، روبیک گریگوریان، مرتضی حنانه و سرژ خوتسیف در فواصل زمانی مختلف و البته کوتاه رهبری ارکستر را برعهده داشتند. بعد از آنها؛ حشمت سنجری رهبر ثابت ارکستر شد.
حشمت سنجری آهنگساز و نوازنده، یکی از پرسابقهترین رهبران ارکستر سمفونیک تهران است چرا که او به مدت ۲۱ سال چوب رهبری ارکستر را در دست داشت یعنی در فواصل سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۶ و از ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۱ و ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸. در میان سالهایی که سنجری رهبری ارکستر را برعهده نداشت دیگر رهبران، در ارکستر حضور داشتند که از آن جمله میتوان به هایمو توبیر و فرهاد مشکات اشاره کرد.
بعد از فرهاد مشکات، به مدت ۴ سال ابراهیم نظری سنگرودی نوازنده فلوت و آهنگساز در مقام رهبر ارکستر حضور یافت. او که از بنیانگذاران جشنواره موسیقی فجر است زیر نظر حشمت سنجری به آموختن فن رهبری ارکستر پرداخت و از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۴ بهعنوان دستیار و رهبر میهمان دائم ارکستر سمفونیک تهران فعالیت داشته است.
نادر مرتضیپور دیگر رهبر ثابت ارکستر سمفونیک تهران بود که پیش از آمدن فریدون ناصری رهبری ارکستر را به مدت ۲ سال در فواصل زمانی ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ برعهده داشت هر چند که این نوازنده و رهبر ارکستر بار دیگر در سال ۱۳۹۰ در جایگاه رهبری ارکستر سمفونیک تهران قرار گرفت.
یکی از رهبرانی که نقش پررنگی در ارتقای سطح کیفی ارکستر سمفونیک تهران داشته بیشک فریدون ناصری است .او که بعد از حشمت سنجری رکوردار رهبری ارکستر است به مدت ۱۴ سال از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۳ با حضورش بهعنوان رهبر ارکسترخدمات بسیاری به موسیقی کلاسیک در ایران کرده است.
در سال ۱۳۷۶ نصیر حیدریان بهعنوان رهبر میهمان به ارکستر سمفونیک تهران وارد شد. رهبری که طی دو سال اخیر نیز چوب رهبری ارکستر سمفونیک تهران را در دست داشت. ایرج صهبایی دیگر رهبر ثابت ارکستر بود که تنها یکسال همراه ارکستر بود و سپس علی رهبری از وین به ایران برای رهبری ارکستر دعوت شد، او نیز همانند صهبایی تنها یکسال رهبر ارکستر بود اما در همان یکسال آثاری با ارکستر سمفونیک تهران اجرا کرد که تا آن زمان هیچگاه اجرا نشده بود که البته بعد از یکسال و در آخرین اجرای ارکستر، علی رهبری روی سن از ارکستر خداحافظی کرد که حواشی بسیاری را نیز بهوجود آورد.
بعد از علی رهبری، چوب رهبری ارکستر سمفونیک به نادر مشایخی و سپس منوچهر صهبایی رسید و درنهایت در سال ۱۳۸۹ شهرداد روحانی بهعنوان رهبر میهمان به ارکستر وارد شد. در همان سال ماتیاس کروگر، درک گلیسون و نازنین آقاخانی نیز درجایگاه رهبر میهمان ارکستر را رهبری کردند که حضور نازنین آقاخانی اولین رهبر ارکستر زن نیز سر و صدای بسیاری کرد. در واقع سال ۸۹ را میتوان سال رهبران میهمان ارکستر نامید.
ارکستر سمفونیک تهران در اوایل دهه ۱۳۹۰ به مدت سه سال به خاطر سوء مدیریت تعطیل شد و در نهایت با حضور دوباره علی رهبری در ایران، فعالیتش از سر گرفته شد تا اینکه بعد از دو سال، شهرداد روحانی اینبار بهعنوان رهبر ثابت جایگزین علی رهبری شد. او که شهرت و طرفداران بسیاری در ایران دارد تا سال ۹۸ اجراهای متعددی را با ارکستر به مخاطبان ارائه کرد و در نهایت با رفتنش از ایران، نصیر حیدریان رهبر ثابت ارکستر سمفونیک تهران شد و تا چندی پیش ارکستر را رهبری کرد اما از آنجایی که هیچ گاه اهداف ثابتی برای ارکستر وجود نداشته با تغییر اعضای شورای فنی ارکستر و مدیران موسیقی و هنری؛ تصمیم جدیدی برای ارکستر گرفته شد تصمیمی که فقط رهبری را نشانه گرفته است.در واقع مخاطبان ارکستر سمفونیک تهران در قرن جدید شاهد اجراهای ارکستر با رهبران میهمان هستند و ارکستر رهبر ثابتی نخواهد نداشت. بر اساس این تصمیم اولین کنسرت ارکستر سمفونیک تهران در سال جدید با حضور ولفگانگ ونگنروت رهبر آلمانی انجام خواهد شد.
قطعاً بقای ارکستر سمفونیک تهران به رهبران ثابت یا میهمان بستگی ندارد. آنچه مهم است تصمیمات حرفهای برای بقای بهتر آن است.
اهالی موسیقی در گفتوگو با «ایران» از تجربیات حضور رهبران میهمان در ارکستر سمفونیک میگویند
چوب میهمان بر نُت های ارکستر
نداسیجانی
خبرنگار
ارکستر سمفونیک تهران در تازهترین اجرای خود درسال ۱۴۰۱، تصمیم دارد با حضور رهبری خارجی به نام ولفگانگ ونگنروت از آلمان این ارکستر را روی صحنه ببرد. این نخستین اجرای ارکستر سمفونیک تهران در سال جدید است که در تاریخ پانزدهم و شانزدهم اردیبهشت ماه ساعت ۲۱:۳۰ در تالار وحدت برگزار میشود. قرار است در این برنامه سمفونی شماره ۲ به آهنگسازی یوهانس برامس، دو موومان برای ارکستر زهی به آهنگسازی محمدتقی مسعودیه و اورتورهبرید به آهنگسازی فلیکس مندلسون، به اجرا درآیند. حضور رهبران خارجی در ارکستر، بویژه ارکسترسمفونیک تهران چند سالی است که باب شده و این اتفاق موجب میشود نگاه جدیدی به ارکستر شود، چرا که حضور هر یک از این رهبران و اندیشه و تجربه آنها میتواند بر رشد و تکنیک نوازندگان بیفزاید و سبب ارتقای ارکستر خواهد بود، آن هم ارکستری که قدمتی دیرینه در کشور ما دارد و تاریخ راهاندازی آن به سال 1312 میرسد که توسط غلامحسین مینباشیان و با نام ارکستر بلدیه آغاز به فعالیت کرد و از آن دوره تا به امروز که هشت دهه میگذرد با رهبران مختلف ایرانی و خارجی روی صحنه رفته است.
تجربه و تکنیکهای جدید
بابک رضایی مدیر اسبق انجمن موسیقی ایران در ابتدا به فعالیت انجمن موسیقی اشاره کرد: «در دورانی که مسئولیت برنامههای ارکستر سمفونیک تهران برعهده انجمن موسیقی ایران بود، به عنوان مسئول این انجمن فرصتی برایم بهوجود آمد تا از نزدیک مسائل ارکستر را پیگیری کنم و ماحصل ارزیابی و برگزاری جلسات با اساتید موسیقی و همچنین جلسات متعدد با بزرگان ارکستر سمفونیک تهران در آن دوره ما را به این نتیجه رساند که حضور رهبر میهمان میتواند بسیار مفیدتر و مثمرثمرترباشد و موجب رشد بیشتر ارکستر خواهد بود و طی یک سالونیم این برنامه را سرلوحه کاری خود قرار دادیم. بنابراین آن دوران را میتوان دوره طلایی ارکستر سمفونیک تهران نامید و در آن زمان اتفاقات بسیار خوبی شکل گرفت.»
وی در ادامه افزود: «به یاد دارم زمانی که آقای ماتیاس کروگر از آلمان رهبری این ارکستر را برعهده گرفت (سال 89)، ارکستر سمفونیک تهران به عنوان یک ارکستر درجه یک و کاملاً حرفهای با سه جلسه تمرین رپرتوار خود را آماده کرد و به مدت دو شب اجرای صحنهای داشت، در واقع همان استانداردی که ارکسترهای بزرگ و معتبر دنیا دنبال میکنند و ارکستر سمفونیک تهران، دوره بسیار درخشانی را طی کرد. در واقع باید بگویم در آن دوره تمرکز بیشتر انجمن موسیقی ایران بر ارکسترها بود و در کنار آن مشاوره نزدیک و تبادل نظر با جمعی از بزرگان و پیشکسوتان ارکسترسمفونیک و همچنین ارتباط و مشاوره با بزرگان و اساتید موسیقی و در این زمینه کمک و راهنماییهای بسیار اثرگذاری صورت گرفت و موجب شد این مسیر بهخوبی و با موفقیت طی شود و این رکورد بینظیر اتفاق خوب و معتبری برای ارکسترسمفونیک تهران بود. اما متأسفانه بعد از آن دوره، آرام آرام فعالیتهای ارکسترسمفونیک تهران و حتی ارکستر ملی ایران تنزل پیدا کرد و ضربات سهمگین فراوانی به آن وارد شد و در حال حاضر از شرایط امروز ارکسترها بیخبر هستم و دورادور اطلاع دارم تعدادی از پیشکسوتان و خبرههای ارکستر به دلیل بازنشسته شدن یا مهاجرت، ارکستر را ترک کردهاند.»
در دورانی که بابک رضایی مسئولیت انجمن موسیقی را برعهده داشت، رهبران ارکستر خارجی به ایران دعوت شدند، وی معتقد است که حضور یک رهبر میهمان در ارتقای ارکستر بسیار مؤثر است. وی در اینباره گفت: «با توجه به شناختی که از شاکله ارکستر سمفونیک تهران دارم با اطمینان میگویم حضور رهبر میهمان با یک مدیریت بسیار کاربلد و مسلط به حوزه، قطعاً میتواند برای ارکستر مثمر ثمرتر باشد و موجب رشد و ارتقای بیشتر موسیقی کلاسیک خواهد بود چرا که رهبری ارکستر کاری کاملاً تخصصی و حرفهای است و باید افرادی این مسئولیت را برعهده گیرند که علم این کار را داشته باشند و در کنار آن تجربه عملی هم نیازمند است. درخصوص حضور رهبران خارجی باید بگویم بهدلیل اینکه در این زمینه تحصیل کردهاند و علم این رشته را به خوبی میدانند و مسلط هستند حضورشان در کنار نوازندگان ارکستر اتفاق بسیار خوبی است. همچنین با توجه به گستردگی و توجهی که کشورهای غربی به این حوزه دارند این فرصت برایشان بوجود آمده تا با دیگر ارکسترهای دنیا کار کنند و این موضوع میتواند برای ارکستر سمفونیک ما بسیار مفید و حائز اهمیت باشد مانند دعوت از یک مربی کاربلد فوتبال برای تیم ملی یا تیمهای باشگاهی که این امر میتواند در ارتقای رشد و تکنیک بازیکنها چه از نظر فردی و چه تیمی اثرگذار باشد و موجب ارتقای ارکستر است. البته در کنار این موضوع باید به موضوع آموزش در این حوزه هم بسیار توجه شود. جالب است بدانید حضور رهبران میهمان خارجی در دوره ما شکل گرفت و این نگاه میتواند برای نسل جوان تأثیرگذار بوده و البته میتوانیم پل ارتباطی باشیم برای هنرمندان علاقهمند به این حوزه با رهبران با تجربه خارجی تا تکنیک و هنر نوازندگان ارکستر ارتقا پیدا کند.»
مدیر اسبق انجمن موسیقی حضور رهبران ایرانی را هم بسیار مهم دانست و بیان داشت: «در کشور ما رهبران بسیار کاربلد وجود دارند و حضور آنها و آمد و رفتشان برای ارکستر سمفونیک تهران بسیار حائز اهمیت است اما حضور رهبران خارجی و اجرای رپرتوارهای مختلف با ارکسترها در سراسر دنیا یکی از روالهای مهم ارکسترهای سمفونیک حرفهای دنیاست و انشاءالله که شاهد ارتقای هرچه بیشتر ارکستر سمفونیک تهران باشیم.»
وی درباره انتخاب رهبر دائم نیز اظهار کرد: «همانطورکه اشاره کردم حضور یک رهبر میهمان به جای یک رهبر دائم زمانی اتفاق خوب و نتیجهبخش است که یک مدیریت قوی و کاربلد و متمرکز در برنامههای ارکستر باشد و آن را پیگیری کند تا با تجمیع همه اتفاقات پیرامون آن، محصول و نتیجهگیری نهایی به نحو مطلوب از ارکستر سمفونیک تهران کسب شود. اگر این اتفاق بیفتد و برنامهریزی شده باشد، شخصاً بر این باورم حضور رهبر میهمان باعث رشد و ارتقای ارکستر است اما اگر قرار باشد هر از چندگاهی یک رهبر میهمان با ارکستر جلساتی تمرین کند و اجرای برنامه داشته باشد، قاعدتاً نمیتواند به نفع ارکستر عمل کند و آرامآرام ارکستر لطمه خواهد خورد اما با یک برنامهریزی درست و مدیریت منسجم، بدون ایجاد فاصله بین این برنامهها میتوان به ادامه کار امیدوار بود. لازم به ذکر است حسن رهبر دائم این است که ارکستر در حال آمادگی و تمرین است اما اگر قرار باشد کار منوط به حضور رهبر میهمان انجام گیرد و با تمرینهای منفک، قطعاً ارکستر لطمه میخورد و بار دیگر تکرار میکنم تمرکز یک مدیر هنری کاربلد برای ایجاد برنامهریزیهای دقیق بسیار مهم و نتیجهبخش است.»
تأسیس «مؤسسه ارکسترهای ایران»
پیروز ارجمند هم درخصوص رهبر ارکستر دائم یا میهمان بیان داشت: «ارکستر سمفونیک تهران، طی سالها فعالیتش با حضور رهبران ایرانی یا خارجی به تجربیات بسیاری دست یافته است و هرگاه که این تجربهها و فعالیتها، با حضور یک مدیر هنری و رهبر دائم بوده، ارکستر از برنامه و پویایی قابل قبولی برخوردار بوده است و برعکس آن، هر زمان که نگاه صرفاً شورایی به ارکستر وجود داشته، ارکستر سمفونیک تهران در محاق انفعال و دولتی شدن فرو رفته است و به همین دلیل امیدوار بودم مدیریت بنیاد رودکی با تجربه شکست خورده مدیریت ارکسترسمفونیک بدون مدیر هنری و رهبر میهمان، مجدداً این ارکستر را به سمت انفعال سوق ندهد. معتقدم ارکسترسمفونیک تهران، نیازمند مدیرهنری و رهبر دائم با تجربه و وجاهت بینالمللی و با سواد است، ساختاری که در تمام کشورها وجود دارد و ارکسترهای سمفونیک معمولاً به صورت شورایی اداره نمیشوند.»
او در ادامه به وظایف مدیر هنری اشاره کرد و گفت: «وظایف مدیر هنری ارکستر، برنامهریزی اجراهای ارکستر در طول سال است و همچنین دعوت از نوازندگان و رهبران میهمان خارجی که متناسب با برنامههای مدیر هنری حضور دارند. مدیر هنری ارکستر به وضعیت ارکستر از جهت آرشیو موسیقی و سازها و نوازندگان نیز میپردازد و با حضور شورای فنی در کنار رهبر دائم و مدیر هنری، شورای فنی، میتواند به عنوان بازوی مشورتی و حمایتی، بخشی از این وظایف را به عهده بگیرد ولی نمیتواند مسئولیتهای مدیر هنری را سلب کند. البته علیرغم شایستگی اعضای کنونی شورای فنی ارکسترسمفونیک تهران اما با توجه به تجربیات گذشته میتوان حدس زد برنامههای شورا عملی نشوند. سؤال من از شما این است عملکرد دو سال گذشته اعضای شورای ارکستر سمفونیک تهران چه نتیجه عملی داشته است؟ آیا میتوان انتظار داشت این شورا بزودی برنامه سالیانه ارکستر را اعلام کنند و ما به طور واقعی شاهد ارکستر سمفونیک تهران باشیم نه ارکستر سمفونیک وزارت ارشاد! خطری که ارکستر سمفونیک تهران را در سالهای پس از انقلاب تهدید کرده این است که ارکستر، تبدیل به ارکستر مناسبتی نواز بدون برنامه سالیانه باشد.»
او اظهار کرد: «بنیاد رودکی حدود دو سال پیش اعلام کرد با هدف واگذاری امور تخصصی به اهل فن و ارتقای سطح ارکستر سمفونیک تهران با دعوت از استادان برجسته و صاحبنظر، یک شورا تشکیل داده است. محمدسعید شریفیان، هوشنگ کامکار، نادر مشایخی، کیاووش صاحبنسق و ابراهیم لطفی اعضای این شورا را تشکیل میدهند که بهمنظور نظاممند شدن مقررات و ضوابط حاکم بر ارکستر، آییننامه ارکستر را بازنگری و تدوین میکند. پس از این مدت، جامعه موسیقی منتظر گزارش شورای فنی ارکستر است، وعدههایی داده شده مبنی بر؛ تدوین آییننامه ارکستر سمفونیک، انتخاب رهبران داخلی و خارجی ارکستر، تکمیل آرشیو و کتابخانه، حل مشکلات مربوط به سازها. در عمل خبری از برنامه سالیانه ارکستر سمفونیک تهران و آغاز کنسرتهایش نیز نیست. پیشنهاد مشخص برای برون رفت از این بحران و ادامه حیات مؤثر ارکسترها در سطح استاندارد بینالمللی ارکسترها، تأسیس «مؤسسه ارکسترهای ایران» است. بنیاد رودکی توان تخصصی و صلاحیت نگهداری ارکسترهای ملی و سمفونیک را ندارد زیرا مدیریت ارکستر کاری تخصصی است و بنیاد رودکی از نیروی متخصص برای این کار بهرهمند نیست. تجربه 9 سال مدیریت ارکسترها در بنیاد رودکی نه تنها درخشان نیست بلکه اعلام زنگ خطر برای ادامه حیات و پویایی ارکسترهای سمفونیک و ملی است. برای مدیریت ارکسترهایی مثل ارکستر سمفونیک تهران سازمانی مشخص با مدیران و کارمندان متخصص در زمینه موسیقی نیاز است. همین منابع مالی که هماکنون دولت به ارکسترها اختصتص داده به «مؤسسه ارکسترهای ایران» انتقال داده میشود و موانع قانونی هم وجود ندارد.»
نگاه مثبت به حضور رهبران میهمان
ارسلان کامکار آهنگساز و نوازنده شناخته شده ایران هم حضور یک رهبر میهمان را اثرگذار میداند و دراینباره بیان می دارد: «حضور رهبر میهمان قطعاً تأثیرگذار است و بهنوعی ایجاد تنوع در برنامههای ارکستر خواهد بود اما از دیدگاه من نیاز است در کنار رهبر میهمان، ارکستر یک رهبر دائم یا مدیر هنری هم داشته باشد. مگر اینکه فاصلهای برای دعوت و حضور رهبران میهمان ایجاد نشود و اگر به این صورت ارگانیزه شود اتفاقی رخ نخواهد داد. در غیر این صورت نمیتوان انتظار ارتقای این ارکستر را داشت و بر این اساس وجود رهبر دائم ضرورت دارد.» این هنرمند سالها کنسرتمایستر ارکسترهای ایران بوده و در این زمینه تجربه بسیار خوبی دارد و در ادامه می افزاید: طی تجربهای که با رهبران خارجی از کشورهای روسیه و آلمان و...داشتهام حضور اثربخش این عزیزان را بسیار درک کردهام و تنها اشکال آن این است که با فرهنگ ما آشنا نیستند و این موضوع اندکی برای نوازندگان مشکل ایجاد میکند و دوگانگی بهوجود میآورد. بهطور مثال بسیاری مواقع پیش آمده که نوازندگان ارکسترکارهای خود را براساس ارتباط دوستانه و صمیمی که با رهبران داخلی داشتند پیش بردهاند اما این نوع برخورد و رفتارهای دوستانه، برای رهبران خارجی بیمعنا است و دیسیپلین خاص خود را دارند. البته از نگاه دیگر این موضوع میتواند اتفاق خوبی باشد و موجب تجربه نوازندگان ارکستر خواهد بود و نظم و دیسیپلین آنها میتواند مقرارت خاصی در ارکستر ایجاد کند. بهطور کلی نگاه مثبتی به حضور رهبران میهمان دارم چرا که معمولاً با یک رهبر ثابت، حتی اگر بهترین رهبر هم باشد ارکستر به یکنواختی میرسد و این تغییرات برای روحیه نوازندگان ارکستر بسیار مفید است.
اولویت ارکستر سمفونیک و نوازندگان
کیاووش صاحب نسق عضو شورای هنری ارکستر سمفونیک تهران در خصوص روند اجرای ارکستر با رهبر میهمان یا انتخاب رهبر دائم گفت: «درباره بحث رهبر میهمان و یا رهبر اصلی نکاتی است که به شرح آن میپردازم. از لفظ «دائم» به عمد دوری میکنم، چرا که این واژه به نوعی تداعی تک روی وتک محوری بودن یک تفکراست و به نگاه شورایی یا نگاه فراجناحی آسیب خواهد زد. هرجا دائمی و تک رأیی بوده آسیب بوده است... در حال حاضر شورای هنری ارکستر سمفونیک تهران، برنامهریزیهای لازم درخصوص انتخاب رهبران میهمان را انجام داده و برای رهبران تراز اول کشورمان دعوتنامههایی ارسال شد که پاسخهای مثبتی در جهت همکاری دریافت شد که در کنار آنها رهبران خارجی نیز به اجرای برنامه خواهند پرداخت.»
این آهنگساز در ادامه افزود: «با فروکش کردن کرونا، از بهمن سال پیش تا اسفند ۱۴۰۱ برنامه ارکستر مشخص و بسته شده و با کنسرت درخشان کنسرتینو ویولن پرویز محمود و سمفونی شش چایکفسکی به رهبری حیدریان و سولیستی فریوسفی آغاز به اجرا کرد.»
صاحب نسق اظهار کرد: «بازههای زمانی که بهطورکل برای حضور هر رهبر در نظر گرفته شده، در هر بار اجرا، بیش از ۱، ۲ یا نهایتاً ۳ ماه نبوده چرا که نمیتوانستند بهصورت بلند مدت حضور پیدا کنند ومعمولاً اجرا و برنامههای دیگری در کشورهای مختلف داشتهاند. مگر اینکه خود آن رهبر این فرصت را داشته باشد تا زمان بیشتری را در کنار ارکستر باقی بماند. اگر امکان حضور و اجرای بیشتر رهبری پررنگتر بوده باشد این بهدلیل آمادگی کامل و امکانات شخصی وی بوده که این اتفاق میتواند از سویی به نفع ارکستر تلقی شود و از سوی دیگر تنوع حضور رهبران، تعامل و انعطافپذیری ارکستر را در برخورد با شیوههای شخصی آنان محک میزند و همه اینها در جهت ارتقای سطح ارکستر و رپرتواری متنوع قرار میگیرد.»
این نوازنده بیان داشت: «توجه به رهبرهای تراز اول مقیم در ایران در حال حاضر و آینده که در برنامههای آینده بنیاد مجدد از آنها دعوت به عمل میآید پیرو اهمیت امکان حضور طولانیتر آنان با ارکستر و امکان کار مستمرتر از درجه اهمیت بالا برخوردار است. از طرف دیگر انتخاب دعوتهای میهمان که دارای یک شیوه و نگاه زیبایی شناسانه- آموزشی در رپرتوار ارکستر، شیوه مشابه رهبری و دارای نگاه یکسان به ادبیات و زبان موسیقی ارکستری هستند، بهترین نتیجهها را در بازه زمانی دو ساله میتواند برای ارکستر به ارمغان بیاورد. به طور مثال اجراهای ادواری نصیر حیدریان، ولفگانگ ونگنروت و ولفگانگ بوزیچ که در مکتبی واحد از شیوه رهبری (اطریش/ گراتس) یکی از بدنههای برنامهریزی اصلی امسال ارکستر خواهد بود. در واقع هرتصمیمی که صورت بگیرد در وهله اول باید به نفع ارکسترسمفونیک و نوازندگان آن باشد.این پژوهشگر درباره اینکه یک ارکستر بیشتر نیازمند نوازنده خوب است یا یک رهبر باتجربه گفت: «هردو مورد لازم و ملزوم یکدیگر هستند. اگر بدنه یک ارکستر را متشکل از نوازندههایی بدانیم که شرایط مساعدی برای همنوازی پیدا کردهاند و دارای مهارتهای ابتدایی که لازمه تشکیل یک ارکستر است میباشند را در نظر بگیریم، کنارهم قرار گرفتن آنها بهعنوان یک بدنه گروهی توسط یک رهبر خوب هدایت خواهد شد. هر کدام از نوازندههای خوب ما ممکن است از زاویه و یا شیوههای تک نوازی یا سولیستی براساس توان بالایشان در ارکستر ظاهر شوند اما این موضوع کمک چندانی به ارکستر نمیکند و امر همخوانی و تعامل و توازن آنها باید توسط یک رهبر با درایت و قدرتمند که در این زمینه تجربه بسیار خوبی دارد ایجاد شود و تازه آن زمان است که این ارکستر به اصطلاح به یک ارکستر تبدیل میشود و در نهایت تعامل این دو مجموعه یعنی تفکر و هدایت رهبر و همفکری و احترام و اهمیت دادن متقابل نوازندهها به رهبرشان مجموعهای است که این بدنه را همراه با یکدیگر به یک تعالی میرساند پس رهبر گروه و شاهراه اصلی سیستم شبکهای ارکستر است. نقطه تعامل درک و معنایی مشترک میان نوازندگان و آهنگساز.»
خبرنگار
ارکستر سمفونیک تهران در تازهترین اجرای خود درسال ۱۴۰۱، تصمیم دارد با حضور رهبری خارجی به نام ولفگانگ ونگنروت از آلمان این ارکستر را روی صحنه ببرد. این نخستین اجرای ارکستر سمفونیک تهران در سال جدید است که در تاریخ پانزدهم و شانزدهم اردیبهشت ماه ساعت ۲۱:۳۰ در تالار وحدت برگزار میشود. قرار است در این برنامه سمفونی شماره ۲ به آهنگسازی یوهانس برامس، دو موومان برای ارکستر زهی به آهنگسازی محمدتقی مسعودیه و اورتورهبرید به آهنگسازی فلیکس مندلسون، به اجرا درآیند. حضور رهبران خارجی در ارکستر، بویژه ارکسترسمفونیک تهران چند سالی است که باب شده و این اتفاق موجب میشود نگاه جدیدی به ارکستر شود، چرا که حضور هر یک از این رهبران و اندیشه و تجربه آنها میتواند بر رشد و تکنیک نوازندگان بیفزاید و سبب ارتقای ارکستر خواهد بود، آن هم ارکستری که قدمتی دیرینه در کشور ما دارد و تاریخ راهاندازی آن به سال 1312 میرسد که توسط غلامحسین مینباشیان و با نام ارکستر بلدیه آغاز به فعالیت کرد و از آن دوره تا به امروز که هشت دهه میگذرد با رهبران مختلف ایرانی و خارجی روی صحنه رفته است.
تجربه و تکنیکهای جدید
بابک رضایی مدیر اسبق انجمن موسیقی ایران در ابتدا به فعالیت انجمن موسیقی اشاره کرد: «در دورانی که مسئولیت برنامههای ارکستر سمفونیک تهران برعهده انجمن موسیقی ایران بود، به عنوان مسئول این انجمن فرصتی برایم بهوجود آمد تا از نزدیک مسائل ارکستر را پیگیری کنم و ماحصل ارزیابی و برگزاری جلسات با اساتید موسیقی و همچنین جلسات متعدد با بزرگان ارکستر سمفونیک تهران در آن دوره ما را به این نتیجه رساند که حضور رهبر میهمان میتواند بسیار مفیدتر و مثمرثمرترباشد و موجب رشد بیشتر ارکستر خواهد بود و طی یک سالونیم این برنامه را سرلوحه کاری خود قرار دادیم. بنابراین آن دوران را میتوان دوره طلایی ارکستر سمفونیک تهران نامید و در آن زمان اتفاقات بسیار خوبی شکل گرفت.»
وی در ادامه افزود: «به یاد دارم زمانی که آقای ماتیاس کروگر از آلمان رهبری این ارکستر را برعهده گرفت (سال 89)، ارکستر سمفونیک تهران به عنوان یک ارکستر درجه یک و کاملاً حرفهای با سه جلسه تمرین رپرتوار خود را آماده کرد و به مدت دو شب اجرای صحنهای داشت، در واقع همان استانداردی که ارکسترهای بزرگ و معتبر دنیا دنبال میکنند و ارکستر سمفونیک تهران، دوره بسیار درخشانی را طی کرد. در واقع باید بگویم در آن دوره تمرکز بیشتر انجمن موسیقی ایران بر ارکسترها بود و در کنار آن مشاوره نزدیک و تبادل نظر با جمعی از بزرگان و پیشکسوتان ارکسترسمفونیک و همچنین ارتباط و مشاوره با بزرگان و اساتید موسیقی و در این زمینه کمک و راهنماییهای بسیار اثرگذاری صورت گرفت و موجب شد این مسیر بهخوبی و با موفقیت طی شود و این رکورد بینظیر اتفاق خوب و معتبری برای ارکسترسمفونیک تهران بود. اما متأسفانه بعد از آن دوره، آرام آرام فعالیتهای ارکسترسمفونیک تهران و حتی ارکستر ملی ایران تنزل پیدا کرد و ضربات سهمگین فراوانی به آن وارد شد و در حال حاضر از شرایط امروز ارکسترها بیخبر هستم و دورادور اطلاع دارم تعدادی از پیشکسوتان و خبرههای ارکستر به دلیل بازنشسته شدن یا مهاجرت، ارکستر را ترک کردهاند.»
در دورانی که بابک رضایی مسئولیت انجمن موسیقی را برعهده داشت، رهبران ارکستر خارجی به ایران دعوت شدند، وی معتقد است که حضور یک رهبر میهمان در ارتقای ارکستر بسیار مؤثر است. وی در اینباره گفت: «با توجه به شناختی که از شاکله ارکستر سمفونیک تهران دارم با اطمینان میگویم حضور رهبر میهمان با یک مدیریت بسیار کاربلد و مسلط به حوزه، قطعاً میتواند برای ارکستر مثمر ثمرتر باشد و موجب رشد و ارتقای بیشتر موسیقی کلاسیک خواهد بود چرا که رهبری ارکستر کاری کاملاً تخصصی و حرفهای است و باید افرادی این مسئولیت را برعهده گیرند که علم این کار را داشته باشند و در کنار آن تجربه عملی هم نیازمند است. درخصوص حضور رهبران خارجی باید بگویم بهدلیل اینکه در این زمینه تحصیل کردهاند و علم این رشته را به خوبی میدانند و مسلط هستند حضورشان در کنار نوازندگان ارکستر اتفاق بسیار خوبی است. همچنین با توجه به گستردگی و توجهی که کشورهای غربی به این حوزه دارند این فرصت برایشان بوجود آمده تا با دیگر ارکسترهای دنیا کار کنند و این موضوع میتواند برای ارکستر سمفونیک ما بسیار مفید و حائز اهمیت باشد مانند دعوت از یک مربی کاربلد فوتبال برای تیم ملی یا تیمهای باشگاهی که این امر میتواند در ارتقای رشد و تکنیک بازیکنها چه از نظر فردی و چه تیمی اثرگذار باشد و موجب ارتقای ارکستر است. البته در کنار این موضوع باید به موضوع آموزش در این حوزه هم بسیار توجه شود. جالب است بدانید حضور رهبران میهمان خارجی در دوره ما شکل گرفت و این نگاه میتواند برای نسل جوان تأثیرگذار بوده و البته میتوانیم پل ارتباطی باشیم برای هنرمندان علاقهمند به این حوزه با رهبران با تجربه خارجی تا تکنیک و هنر نوازندگان ارکستر ارتقا پیدا کند.»
مدیر اسبق انجمن موسیقی حضور رهبران ایرانی را هم بسیار مهم دانست و بیان داشت: «در کشور ما رهبران بسیار کاربلد وجود دارند و حضور آنها و آمد و رفتشان برای ارکستر سمفونیک تهران بسیار حائز اهمیت است اما حضور رهبران خارجی و اجرای رپرتوارهای مختلف با ارکسترها در سراسر دنیا یکی از روالهای مهم ارکسترهای سمفونیک حرفهای دنیاست و انشاءالله که شاهد ارتقای هرچه بیشتر ارکستر سمفونیک تهران باشیم.»
وی درباره انتخاب رهبر دائم نیز اظهار کرد: «همانطورکه اشاره کردم حضور یک رهبر میهمان به جای یک رهبر دائم زمانی اتفاق خوب و نتیجهبخش است که یک مدیریت قوی و کاربلد و متمرکز در برنامههای ارکستر باشد و آن را پیگیری کند تا با تجمیع همه اتفاقات پیرامون آن، محصول و نتیجهگیری نهایی به نحو مطلوب از ارکستر سمفونیک تهران کسب شود. اگر این اتفاق بیفتد و برنامهریزی شده باشد، شخصاً بر این باورم حضور رهبر میهمان باعث رشد و ارتقای ارکستر است اما اگر قرار باشد هر از چندگاهی یک رهبر میهمان با ارکستر جلساتی تمرین کند و اجرای برنامه داشته باشد، قاعدتاً نمیتواند به نفع ارکستر عمل کند و آرامآرام ارکستر لطمه خواهد خورد اما با یک برنامهریزی درست و مدیریت منسجم، بدون ایجاد فاصله بین این برنامهها میتوان به ادامه کار امیدوار بود. لازم به ذکر است حسن رهبر دائم این است که ارکستر در حال آمادگی و تمرین است اما اگر قرار باشد کار منوط به حضور رهبر میهمان انجام گیرد و با تمرینهای منفک، قطعاً ارکستر لطمه میخورد و بار دیگر تکرار میکنم تمرکز یک مدیر هنری کاربلد برای ایجاد برنامهریزیهای دقیق بسیار مهم و نتیجهبخش است.»
تأسیس «مؤسسه ارکسترهای ایران»
پیروز ارجمند هم درخصوص رهبر ارکستر دائم یا میهمان بیان داشت: «ارکستر سمفونیک تهران، طی سالها فعالیتش با حضور رهبران ایرانی یا خارجی به تجربیات بسیاری دست یافته است و هرگاه که این تجربهها و فعالیتها، با حضور یک مدیر هنری و رهبر دائم بوده، ارکستر از برنامه و پویایی قابل قبولی برخوردار بوده است و برعکس آن، هر زمان که نگاه صرفاً شورایی به ارکستر وجود داشته، ارکستر سمفونیک تهران در محاق انفعال و دولتی شدن فرو رفته است و به همین دلیل امیدوار بودم مدیریت بنیاد رودکی با تجربه شکست خورده مدیریت ارکسترسمفونیک بدون مدیر هنری و رهبر میهمان، مجدداً این ارکستر را به سمت انفعال سوق ندهد. معتقدم ارکسترسمفونیک تهران، نیازمند مدیرهنری و رهبر دائم با تجربه و وجاهت بینالمللی و با سواد است، ساختاری که در تمام کشورها وجود دارد و ارکسترهای سمفونیک معمولاً به صورت شورایی اداره نمیشوند.»
او در ادامه به وظایف مدیر هنری اشاره کرد و گفت: «وظایف مدیر هنری ارکستر، برنامهریزی اجراهای ارکستر در طول سال است و همچنین دعوت از نوازندگان و رهبران میهمان خارجی که متناسب با برنامههای مدیر هنری حضور دارند. مدیر هنری ارکستر به وضعیت ارکستر از جهت آرشیو موسیقی و سازها و نوازندگان نیز میپردازد و با حضور شورای فنی در کنار رهبر دائم و مدیر هنری، شورای فنی، میتواند به عنوان بازوی مشورتی و حمایتی، بخشی از این وظایف را به عهده بگیرد ولی نمیتواند مسئولیتهای مدیر هنری را سلب کند. البته علیرغم شایستگی اعضای کنونی شورای فنی ارکسترسمفونیک تهران اما با توجه به تجربیات گذشته میتوان حدس زد برنامههای شورا عملی نشوند. سؤال من از شما این است عملکرد دو سال گذشته اعضای شورای ارکستر سمفونیک تهران چه نتیجه عملی داشته است؟ آیا میتوان انتظار داشت این شورا بزودی برنامه سالیانه ارکستر را اعلام کنند و ما به طور واقعی شاهد ارکستر سمفونیک تهران باشیم نه ارکستر سمفونیک وزارت ارشاد! خطری که ارکستر سمفونیک تهران را در سالهای پس از انقلاب تهدید کرده این است که ارکستر، تبدیل به ارکستر مناسبتی نواز بدون برنامه سالیانه باشد.»
او اظهار کرد: «بنیاد رودکی حدود دو سال پیش اعلام کرد با هدف واگذاری امور تخصصی به اهل فن و ارتقای سطح ارکستر سمفونیک تهران با دعوت از استادان برجسته و صاحبنظر، یک شورا تشکیل داده است. محمدسعید شریفیان، هوشنگ کامکار، نادر مشایخی، کیاووش صاحبنسق و ابراهیم لطفی اعضای این شورا را تشکیل میدهند که بهمنظور نظاممند شدن مقررات و ضوابط حاکم بر ارکستر، آییننامه ارکستر را بازنگری و تدوین میکند. پس از این مدت، جامعه موسیقی منتظر گزارش شورای فنی ارکستر است، وعدههایی داده شده مبنی بر؛ تدوین آییننامه ارکستر سمفونیک، انتخاب رهبران داخلی و خارجی ارکستر، تکمیل آرشیو و کتابخانه، حل مشکلات مربوط به سازها. در عمل خبری از برنامه سالیانه ارکستر سمفونیک تهران و آغاز کنسرتهایش نیز نیست. پیشنهاد مشخص برای برون رفت از این بحران و ادامه حیات مؤثر ارکسترها در سطح استاندارد بینالمللی ارکسترها، تأسیس «مؤسسه ارکسترهای ایران» است. بنیاد رودکی توان تخصصی و صلاحیت نگهداری ارکسترهای ملی و سمفونیک را ندارد زیرا مدیریت ارکستر کاری تخصصی است و بنیاد رودکی از نیروی متخصص برای این کار بهرهمند نیست. تجربه 9 سال مدیریت ارکسترها در بنیاد رودکی نه تنها درخشان نیست بلکه اعلام زنگ خطر برای ادامه حیات و پویایی ارکسترهای سمفونیک و ملی است. برای مدیریت ارکسترهایی مثل ارکستر سمفونیک تهران سازمانی مشخص با مدیران و کارمندان متخصص در زمینه موسیقی نیاز است. همین منابع مالی که هماکنون دولت به ارکسترها اختصتص داده به «مؤسسه ارکسترهای ایران» انتقال داده میشود و موانع قانونی هم وجود ندارد.»
نگاه مثبت به حضور رهبران میهمان
ارسلان کامکار آهنگساز و نوازنده شناخته شده ایران هم حضور یک رهبر میهمان را اثرگذار میداند و دراینباره بیان می دارد: «حضور رهبر میهمان قطعاً تأثیرگذار است و بهنوعی ایجاد تنوع در برنامههای ارکستر خواهد بود اما از دیدگاه من نیاز است در کنار رهبر میهمان، ارکستر یک رهبر دائم یا مدیر هنری هم داشته باشد. مگر اینکه فاصلهای برای دعوت و حضور رهبران میهمان ایجاد نشود و اگر به این صورت ارگانیزه شود اتفاقی رخ نخواهد داد. در غیر این صورت نمیتوان انتظار ارتقای این ارکستر را داشت و بر این اساس وجود رهبر دائم ضرورت دارد.» این هنرمند سالها کنسرتمایستر ارکسترهای ایران بوده و در این زمینه تجربه بسیار خوبی دارد و در ادامه می افزاید: طی تجربهای که با رهبران خارجی از کشورهای روسیه و آلمان و...داشتهام حضور اثربخش این عزیزان را بسیار درک کردهام و تنها اشکال آن این است که با فرهنگ ما آشنا نیستند و این موضوع اندکی برای نوازندگان مشکل ایجاد میکند و دوگانگی بهوجود میآورد. بهطور مثال بسیاری مواقع پیش آمده که نوازندگان ارکسترکارهای خود را براساس ارتباط دوستانه و صمیمی که با رهبران داخلی داشتند پیش بردهاند اما این نوع برخورد و رفتارهای دوستانه، برای رهبران خارجی بیمعنا است و دیسیپلین خاص خود را دارند. البته از نگاه دیگر این موضوع میتواند اتفاق خوبی باشد و موجب تجربه نوازندگان ارکستر خواهد بود و نظم و دیسیپلین آنها میتواند مقرارت خاصی در ارکستر ایجاد کند. بهطور کلی نگاه مثبتی به حضور رهبران میهمان دارم چرا که معمولاً با یک رهبر ثابت، حتی اگر بهترین رهبر هم باشد ارکستر به یکنواختی میرسد و این تغییرات برای روحیه نوازندگان ارکستر بسیار مفید است.
اولویت ارکستر سمفونیک و نوازندگان
کیاووش صاحب نسق عضو شورای هنری ارکستر سمفونیک تهران در خصوص روند اجرای ارکستر با رهبر میهمان یا انتخاب رهبر دائم گفت: «درباره بحث رهبر میهمان و یا رهبر اصلی نکاتی است که به شرح آن میپردازم. از لفظ «دائم» به عمد دوری میکنم، چرا که این واژه به نوعی تداعی تک روی وتک محوری بودن یک تفکراست و به نگاه شورایی یا نگاه فراجناحی آسیب خواهد زد. هرجا دائمی و تک رأیی بوده آسیب بوده است... در حال حاضر شورای هنری ارکستر سمفونیک تهران، برنامهریزیهای لازم درخصوص انتخاب رهبران میهمان را انجام داده و برای رهبران تراز اول کشورمان دعوتنامههایی ارسال شد که پاسخهای مثبتی در جهت همکاری دریافت شد که در کنار آنها رهبران خارجی نیز به اجرای برنامه خواهند پرداخت.»
این آهنگساز در ادامه افزود: «با فروکش کردن کرونا، از بهمن سال پیش تا اسفند ۱۴۰۱ برنامه ارکستر مشخص و بسته شده و با کنسرت درخشان کنسرتینو ویولن پرویز محمود و سمفونی شش چایکفسکی به رهبری حیدریان و سولیستی فریوسفی آغاز به اجرا کرد.»
صاحب نسق اظهار کرد: «بازههای زمانی که بهطورکل برای حضور هر رهبر در نظر گرفته شده، در هر بار اجرا، بیش از ۱، ۲ یا نهایتاً ۳ ماه نبوده چرا که نمیتوانستند بهصورت بلند مدت حضور پیدا کنند ومعمولاً اجرا و برنامههای دیگری در کشورهای مختلف داشتهاند. مگر اینکه خود آن رهبر این فرصت را داشته باشد تا زمان بیشتری را در کنار ارکستر باقی بماند. اگر امکان حضور و اجرای بیشتر رهبری پررنگتر بوده باشد این بهدلیل آمادگی کامل و امکانات شخصی وی بوده که این اتفاق میتواند از سویی به نفع ارکستر تلقی شود و از سوی دیگر تنوع حضور رهبران، تعامل و انعطافپذیری ارکستر را در برخورد با شیوههای شخصی آنان محک میزند و همه اینها در جهت ارتقای سطح ارکستر و رپرتواری متنوع قرار میگیرد.»
این نوازنده بیان داشت: «توجه به رهبرهای تراز اول مقیم در ایران در حال حاضر و آینده که در برنامههای آینده بنیاد مجدد از آنها دعوت به عمل میآید پیرو اهمیت امکان حضور طولانیتر آنان با ارکستر و امکان کار مستمرتر از درجه اهمیت بالا برخوردار است. از طرف دیگر انتخاب دعوتهای میهمان که دارای یک شیوه و نگاه زیبایی شناسانه- آموزشی در رپرتوار ارکستر، شیوه مشابه رهبری و دارای نگاه یکسان به ادبیات و زبان موسیقی ارکستری هستند، بهترین نتیجهها را در بازه زمانی دو ساله میتواند برای ارکستر به ارمغان بیاورد. به طور مثال اجراهای ادواری نصیر حیدریان، ولفگانگ ونگنروت و ولفگانگ بوزیچ که در مکتبی واحد از شیوه رهبری (اطریش/ گراتس) یکی از بدنههای برنامهریزی اصلی امسال ارکستر خواهد بود. در واقع هرتصمیمی که صورت بگیرد در وهله اول باید به نفع ارکسترسمفونیک و نوازندگان آن باشد.این پژوهشگر درباره اینکه یک ارکستر بیشتر نیازمند نوازنده خوب است یا یک رهبر باتجربه گفت: «هردو مورد لازم و ملزوم یکدیگر هستند. اگر بدنه یک ارکستر را متشکل از نوازندههایی بدانیم که شرایط مساعدی برای همنوازی پیدا کردهاند و دارای مهارتهای ابتدایی که لازمه تشکیل یک ارکستر است میباشند را در نظر بگیریم، کنارهم قرار گرفتن آنها بهعنوان یک بدنه گروهی توسط یک رهبر خوب هدایت خواهد شد. هر کدام از نوازندههای خوب ما ممکن است از زاویه و یا شیوههای تک نوازی یا سولیستی براساس توان بالایشان در ارکستر ظاهر شوند اما این موضوع کمک چندانی به ارکستر نمیکند و امر همخوانی و تعامل و توازن آنها باید توسط یک رهبر با درایت و قدرتمند که در این زمینه تجربه بسیار خوبی دارد ایجاد شود و تازه آن زمان است که این ارکستر به اصطلاح به یک ارکستر تبدیل میشود و در نهایت تعامل این دو مجموعه یعنی تفکر و هدایت رهبر و همفکری و احترام و اهمیت دادن متقابل نوازندهها به رهبرشان مجموعهای است که این بدنه را همراه با یکدیگر به یک تعالی میرساند پس رهبر گروه و شاهراه اصلی سیستم شبکهای ارکستر است. نقطه تعامل درک و معنایی مشترک میان نوازندگان و آهنگساز.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
۲۸ رهبری که ارکستر سمفونیک را رهبری کردند
-
چوب میهمان بر نُت های ارکستر
اخبارایران آنلاین