ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هنرمندان در فضای مجازی
اهالی فرهنگ و هنر سال جدید خود را با انتشار کارهای جدیدشان آغاز کرده اند، از کتاب، آلبوم و تک آهنگ گرفته تا فیلم و نمایشهای تازه و آن را با مخاطبانشان به اشتراک گذاشتهاند.
چهرهها
رضا مرادی نژاد، کارگردان تئاتر، تیزری از تازهترین کار خود با عنوان «ازخواب تو بیدار خواهم شد» به اشتراک گذاشته است. نویسنده این نمایش محمدرضا عبداللهی است با کارگردانی رضا مرادی نژاد و ایفای نقش حمیده رسولی و مائده خلفی. گفته شده این نمایش اردیبهشت ماه در تماشاخانه شانو روی صحنه میرود.
نزهت امیری آهنگساز و رهبر ارکستر قرار است کارگاه تربیت مربی موسیقی کودک را راهاندازی کند. این کارگاه آموزشی با هدف آشنایی با متد جامع آموزش و به صورت آنلاین و یک جلسه در هفته برگزار میشود. شرکت در این دوره برای دو گروه در نظر گرفته شده، مربیانی که تجربه تدریس موسیقی کودک دارند و موسیقیدانانی که تجربه آموزش ندارند و مایل هستند تدریس موسیقی به کودکان (۴ تا ۹ سال) را به شیوه علمی آغاز کنند.
بابک شهرکی نوازنده ویولن و از شاگردان زنده یاد استاد همایون خرم اثر جدیدش را با عنوان «سخن ساز» به مخاطبان معرفی کرده و در این باره نوشت: «با افتخار، آلبوم بی کلام «سخنساز» که حاصل همکاری من با استاد برجسته و صاحب سبک سنتور فضلالله توکل است، توسط حوزه هنری مدتی پیش منتشرشد» سعید رودباری نوازنده تمبک این اثر است.
بهرام افشاری بازیگر سریال «راز بقا» به کارگردانی سعید آقاخانی ویدئویی از پشت صحنه این سریال منتشر کرده که البته اشاره داشته برای قبل از عید بوده: «هر دفعه فیلم میگرفتم از پشت صحنه میگفتم آخرین روز فیلمبردارى که سعید و اذیت کنم، هرچند روزهاى آخر فیلمبرداریه و دلم براى همشون از الان تنگ میشه. .خوشحالم که سریال راز بقا رو دوست دارید.»
مصطفی راغب، در شبهای ماه مبارک رمضان، تیتراژ برنامه «آدمهای خوب شهر» را برعهده دارد، این خواننده موسیقی پاپ تیزری از این کار را با نام «سکوت عاشقانه» که از شبکه دو سیما پخش میشود، در صفحه مجازی خود منتشر کرده است.
زکریا یوسفی نوازنده سازهای کوبهای هم قرار است اثر جدید خود با نام «ژیا» را هفته آینده در پلتفرمهای داخلی و بینالمللی منتشرکند. خبری که در صفحه خود به اشتراک گذاشته.
دیگه چه خبر!
قسمت اول «نوبت لیلی» به صورت اختصاصی از نماوا منتشر شد. خبری که روحالله حجازی کارگردان و تهیه کننده این فیلم اعلام کرده: «پس از دو سال تلاش از ایده تا اجرا با کمک همراهان عزیزم در این پروژه سخت، حالا منتظر نگاه همراه شما هستیم امیدوارم حظ ببرید.»
کتاب «سه نفر در قایق» به صورت صوتی منتشر میشود، کتابی که سامان احتشامی آهنگساز و نوازنده پیانو معرفی و در صفحه مجازیاش منتشر کرده. احتشامی راوی این کتاب است و به علاقهمندان پیشنهاد کرده این کتاب را از سایت w ww.book.iranseda.ir بشنوند.
قرار است جمعه 26 فروردین ماه ازکتاب تازه فرهاد حسنزاده با نام «بنگ، بنگ، بنگ!» در کتابفروشی نشر چشمه البرز رونمایی شود. خبری که این نویسنده در صفحه مجازیاش منتشر کرده: «پس از مدتها دوری از برنامههای دیدار و گفتوگو، حالا که کرونا کمی عقبنشینی کرده، به همت دوستانم در نشر چشمه قرار است برنامه رونمایی از این کتاب برگزار شود و به احتمال زیاد تصویرگر کتاب خانم «پروین حیدریزاده» هم حضور دارد.»
دنیای نشر
کتابخانه بهار روستای رمین در استان سیستان و بلوچستان از روزهای پایانی این پروژه خبر داده: «برخی از دوستان اهل فرهنگ و ادب و هنر سنگ تمام گذاشتند تا در کنار اهالی روستای رمین، ساختمان کتابخانه این روستا که نخستین کتابخانه خصوصی و مردمی جنوب استان است که در سالهای دور شروع به فعالیت کرده را تجهیز نمایند تا بیشتر از این کودکان و نوجوانان اهل کتاب این روستا و روستاهای همجوار معطل نمانند.»
چهرهها
رضا مرادی نژاد، کارگردان تئاتر، تیزری از تازهترین کار خود با عنوان «ازخواب تو بیدار خواهم شد» به اشتراک گذاشته است. نویسنده این نمایش محمدرضا عبداللهی است با کارگردانی رضا مرادی نژاد و ایفای نقش حمیده رسولی و مائده خلفی. گفته شده این نمایش اردیبهشت ماه در تماشاخانه شانو روی صحنه میرود.
نزهت امیری آهنگساز و رهبر ارکستر قرار است کارگاه تربیت مربی موسیقی کودک را راهاندازی کند. این کارگاه آموزشی با هدف آشنایی با متد جامع آموزش و به صورت آنلاین و یک جلسه در هفته برگزار میشود. شرکت در این دوره برای دو گروه در نظر گرفته شده، مربیانی که تجربه تدریس موسیقی کودک دارند و موسیقیدانانی که تجربه آموزش ندارند و مایل هستند تدریس موسیقی به کودکان (۴ تا ۹ سال) را به شیوه علمی آغاز کنند.
بابک شهرکی نوازنده ویولن و از شاگردان زنده یاد استاد همایون خرم اثر جدیدش را با عنوان «سخن ساز» به مخاطبان معرفی کرده و در این باره نوشت: «با افتخار، آلبوم بی کلام «سخنساز» که حاصل همکاری من با استاد برجسته و صاحب سبک سنتور فضلالله توکل است، توسط حوزه هنری مدتی پیش منتشرشد» سعید رودباری نوازنده تمبک این اثر است.
بهرام افشاری بازیگر سریال «راز بقا» به کارگردانی سعید آقاخانی ویدئویی از پشت صحنه این سریال منتشر کرده که البته اشاره داشته برای قبل از عید بوده: «هر دفعه فیلم میگرفتم از پشت صحنه میگفتم آخرین روز فیلمبردارى که سعید و اذیت کنم، هرچند روزهاى آخر فیلمبرداریه و دلم براى همشون از الان تنگ میشه. .خوشحالم که سریال راز بقا رو دوست دارید.»
مصطفی راغب، در شبهای ماه مبارک رمضان، تیتراژ برنامه «آدمهای خوب شهر» را برعهده دارد، این خواننده موسیقی پاپ تیزری از این کار را با نام «سکوت عاشقانه» که از شبکه دو سیما پخش میشود، در صفحه مجازی خود منتشر کرده است.
زکریا یوسفی نوازنده سازهای کوبهای هم قرار است اثر جدید خود با نام «ژیا» را هفته آینده در پلتفرمهای داخلی و بینالمللی منتشرکند. خبری که در صفحه خود به اشتراک گذاشته.
دیگه چه خبر!
قسمت اول «نوبت لیلی» به صورت اختصاصی از نماوا منتشر شد. خبری که روحالله حجازی کارگردان و تهیه کننده این فیلم اعلام کرده: «پس از دو سال تلاش از ایده تا اجرا با کمک همراهان عزیزم در این پروژه سخت، حالا منتظر نگاه همراه شما هستیم امیدوارم حظ ببرید.»
کتاب «سه نفر در قایق» به صورت صوتی منتشر میشود، کتابی که سامان احتشامی آهنگساز و نوازنده پیانو معرفی و در صفحه مجازیاش منتشر کرده. احتشامی راوی این کتاب است و به علاقهمندان پیشنهاد کرده این کتاب را از سایت w ww.book.iranseda.ir بشنوند.
قرار است جمعه 26 فروردین ماه ازکتاب تازه فرهاد حسنزاده با نام «بنگ، بنگ، بنگ!» در کتابفروشی نشر چشمه البرز رونمایی شود. خبری که این نویسنده در صفحه مجازیاش منتشر کرده: «پس از مدتها دوری از برنامههای دیدار و گفتوگو، حالا که کرونا کمی عقبنشینی کرده، به همت دوستانم در نشر چشمه قرار است برنامه رونمایی از این کتاب برگزار شود و به احتمال زیاد تصویرگر کتاب خانم «پروین حیدریزاده» هم حضور دارد.»
دنیای نشر
کتابخانه بهار روستای رمین در استان سیستان و بلوچستان از روزهای پایانی این پروژه خبر داده: «برخی از دوستان اهل فرهنگ و ادب و هنر سنگ تمام گذاشتند تا در کنار اهالی روستای رمین، ساختمان کتابخانه این روستا که نخستین کتابخانه خصوصی و مردمی جنوب استان است که در سالهای دور شروع به فعالیت کرده را تجهیز نمایند تا بیشتر از این کودکان و نوجوانان اهل کتاب این روستا و روستاهای همجوار معطل نمانند.»
عکس نوشت
این روزها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهمناسبت هفتمین جشنواره ملی اسباببازی در سالن نمایشگاههای مجتمع حجاب این مجموعه، میزبان کودکان و خانوادههای آنهاست. /عکس: باشگاه خبرنگاران جوان
عجائب الروایه
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
یک کتابی دارد کرت ونهگوت به اسم «گالاپاگوس» که علیاصغر بهرامی در نشر مروارید منتشر کرده. این کتاب خیلی قبل منتشر شد و بعد دیگر چاپ نشد. آنوقتها اسمش «مجمعالجزایر گالاپاگوس» بود و وقتی دیدم دوباره تجدید چاپ شده خیلی خوشحال شدم که کتاب مورد علاقهام به بازار آمده و به چند تا از رفیقهایم هم سفارش کردهام که کتاب را بخرند و بخوانند و ببینند تخیل یعنی چه؟ چطور میشود ونهگوت اینطوری مرزهای تخیل را به یک میلیون سال بعد ببرد و سرنوشت آدم را در آن سالها نشان بدهد.
چاپ اول کتاب را به یکی قرض دادم و تا کتاب را از او بگیرم کلی دردسر کشیدم. کتابی که تا سالها در بازار نبود و نمیتوانستم فقدانش را تحمل کنم. اصلاً آدمی نیستم که دنبال کتاب رفته بروم اما انگار تکهای از وجودم کنده شده بود میخواستم آن را برگردانم تا خودم خوشحالتر زندگی کنم. اصلاً با کتاب خوشحالتر است آدم. حتی این روزهایی که کم کتاب میخوانم یا اصلاً کتاب نمیخوانم اما کتاب میخرم حتی اگر کتاب خیلی گران شده باشد و یک کتاب حداقل قیمتش 100 هزار تومان است. این قیمت برای کسی که مجبور نباشد قیمت گرانی است و خب همهمان هم مجبور نیستیم کتاب بخوانیم. از همه این حرفها که بگذریم یک تصویری دارد این کتاب همیشه برایم عجیب است. شخصیت اصلی داستان با سر بریده شده که آن را در دست گرفته روی عرشه کشتی ایستاده و به دوردستها خیره شده. وقتی این تصویر را به ذهنم میآورم همیشه فکر میکنم آدمی که سرش توی دستش است چطور میتواند به دورها خیره شده باشد. اصلاً زاویه دید او از کدام جهت است. سری که در دست است کدام دور را میبیند. فکر میکنم این عجیبترین تصویری است که در زندگیام دیدهام. هیچ تصویری اندازه این تصویر شگفتزدهام نکرده است. یک جمله دارد همین کتاب که میگوید: «تا همین دیروز، تا همین یک میلیون سال پیش آدمیزاد چه خوابهایی که در مورد رشد و افزایش نمیدید! چه خوابهای غیرممکنی که نمیدید.»
وقتی میگوید همین دیروز یک میلیون سال قبل با خودم فکر میکنم اصلاً زندگی همینطور است سریع میگذرد و انگار همین دیروز بود اما یک میلیون سال از آن گذشته است. یادم به حرفی از عبدالرحمان جامی افتاد که میگوید: «نوح هزار سال در جهان بهسر برده است، امروز پنج هزار سال است که مرده است.»
این حرف آقای جامی هم یکی از عجیبترین حرفهایی است که در زندگیام شنیدهام. همان حرف ونهگوت است که همین دیروز همین یک میلیون سال پیش. البته حالا که دارم به رمان «گالاپاگوس» فکر میکنم میبینم باید همه این کتاب را بخوانند تا ببینند ممکن است سرنوشت انسان چطور باشد. چه بودیم و چه هستیم و چه خواهیم شد. البته وقتی فکر میکنم میبینم عجایب دنیا خیلی زیاد است. خیلی از رمانها هم جزو عجایب زندگی هستند. اصلاً آفرینش رمان کار شگفتانگیزی است. مثلاً کاری که جناب سروانتس میکند در رمان «دن کیشوت» که یکی از عجایب ادبیات به شمار میرود یا رمان «زندگی و عقاید آقای تریسترام شندی» که لارنس استرن نوشته است و وقتی میخوانی میبینی چطور میشود یک نویسنده در قرن 18 اینقدر پیشتر از زمانه خودش باشد. از آقای استرن هم قرنها گذشته است.
بیرق گلگون بهار
سجاد گودرزی
شاعر
پیش از عید بود که خبر آمد همسر هوشنگ ابتهاج -آلما مایکیال- از دنیا رفته و شاعر را برای همیشه تنها گذاشته است. این خبر میتواند مدخلی باشد برای شماره جدید ماهنامه «وزن دنیا» با تیتر «بیرق گلگون بهار» که پروندهای است درباره هوشنگ ابتهاج و جستوجویی در رازهای محبوبیتش. ماهنامه «وزن دنیا» با صاحب امتیازی ومدیرمسئولی پوریا سوری و سردبیری علی مسعودینیا. غیر از این پرونده، پروندهای هم درباره شعر و زندگی علیشاه مولوی و پرتو کرمانشاهی و شعر جهان در تازهترین شماره «وزن دنیا» آمده است. در این شماره «وزن دنیا» میتوانیم از شاعران استانهای تهران، خراسان رضوی، زنجان، قزوین، قم و گلستان شعر بخوانیم. علاوه بر شعر این استانها، دو بخش «آنسوی مرزها» و «کارنامه» بخش اول منعکسکننده شعر شاعران خارج از کشور و بخش دوم شعر شاعران کارگاه حبیب موسوی بیبالانی است. در بخش «تعریف و تبصره» این شماره پروندهای درباره هوشنگ ابتهاج و جستوجویی در رازهای محبوبیتش میخوانیم. «شمایل شعر و نجابت» پاسخ فیض شریفی، علی دهباشی، محمدرضا روزبه و احمد بیرانوند است به این پرسش که: چرا هوشنگ ابتهاج محبوب است؟ «معادله تکثیرپذیر ابژهها» عنوان گفتوگویی است با امین رجبیان، جامعهشناس ادبیات درباره دلایل شهرت هوشنگ ابتهاج. میترا فردوسی در گفتوگویی با هادی خانیکی نگاهی داشته به شعر ارغوان و دلایل محبوبیت این شعر در بین مردم. «اعتدالگرای محبوب» عنوان گفتوگویی است با کامیار عابدی درباره نگاه آرمانگرایانه تمثیلها و استعارههای شعر هوشنگ ابتهاج. در گفتوگویی دیگر ناصر مسعودی از رفاقت و خاطراتش با هوشنگ ابتهاج گفته است. از نویسندگان این پرونده میتوان به صابر محمدی، محمد مفتاحی، مهدی فیروزیان، نگار حسینخانی، سیدفرزام حسینی و میرعلیرضا میرعلینقی اشاره کرد. بخش «یاد بعضی نفرات» این شماره با تیتر «شاعر آرمان و مبارزه» مروری بر شعر و زندگی علیشاه مولوی داشته است با نوشتههایی از علی ثباتی، مهرنوش قربانعلی، سریا داوودی حموله، صابر محمدی، رضا حیرانی و حسن ملایی. در این پرونده همچنین گفتوگویی با میسا مولوی درباره شعر و زندگی پدرش صورت گرفته است. بخش «در دوردست» که پنجرهای است به شعر جهان، در این شماره مروری داشته بر سیر تطور و شعرهایی از مکتب داداییسم و چهرههای شاخص این جنبش تأثیرگذار و در کنارش پروندهای میخوانیم درباره جنبش نوزایی هارلم و شاعران مهم این رفرم مهم تاریخ ادبیات به همراه یک مطلب کارگاهی. شماره چهاردهم «وزن دنیا»، در ۲۲۸ صفحه و به قیمت ۸۰ هزار تومان از امروز در کتابفروشیها و کیوسکهای مطبوعاتی معتبر در دسترس مخاطبان شعر است و علاقهمندان میتوانند برای آگاهی از مراکز خرید مجله به آدرس اینستاگرام و تلگرام مجله با عنوان @vaznedonya مراجعه یا از سایت مجله www.vaznedonya.ir کسب آگاهی کنند.
وزن دنیا
صاحبامتیاز و مدیرمسئول: پوریا سوری
سردبیر: علی مسعودینیا
۲۲۸ صفحه
شاعر
پیش از عید بود که خبر آمد همسر هوشنگ ابتهاج -آلما مایکیال- از دنیا رفته و شاعر را برای همیشه تنها گذاشته است. این خبر میتواند مدخلی باشد برای شماره جدید ماهنامه «وزن دنیا» با تیتر «بیرق گلگون بهار» که پروندهای است درباره هوشنگ ابتهاج و جستوجویی در رازهای محبوبیتش. ماهنامه «وزن دنیا» با صاحب امتیازی ومدیرمسئولی پوریا سوری و سردبیری علی مسعودینیا. غیر از این پرونده، پروندهای هم درباره شعر و زندگی علیشاه مولوی و پرتو کرمانشاهی و شعر جهان در تازهترین شماره «وزن دنیا» آمده است. در این شماره «وزن دنیا» میتوانیم از شاعران استانهای تهران، خراسان رضوی، زنجان، قزوین، قم و گلستان شعر بخوانیم. علاوه بر شعر این استانها، دو بخش «آنسوی مرزها» و «کارنامه» بخش اول منعکسکننده شعر شاعران خارج از کشور و بخش دوم شعر شاعران کارگاه حبیب موسوی بیبالانی است. در بخش «تعریف و تبصره» این شماره پروندهای درباره هوشنگ ابتهاج و جستوجویی در رازهای محبوبیتش میخوانیم. «شمایل شعر و نجابت» پاسخ فیض شریفی، علی دهباشی، محمدرضا روزبه و احمد بیرانوند است به این پرسش که: چرا هوشنگ ابتهاج محبوب است؟ «معادله تکثیرپذیر ابژهها» عنوان گفتوگویی است با امین رجبیان، جامعهشناس ادبیات درباره دلایل شهرت هوشنگ ابتهاج. میترا فردوسی در گفتوگویی با هادی خانیکی نگاهی داشته به شعر ارغوان و دلایل محبوبیت این شعر در بین مردم. «اعتدالگرای محبوب» عنوان گفتوگویی است با کامیار عابدی درباره نگاه آرمانگرایانه تمثیلها و استعارههای شعر هوشنگ ابتهاج. در گفتوگویی دیگر ناصر مسعودی از رفاقت و خاطراتش با هوشنگ ابتهاج گفته است. از نویسندگان این پرونده میتوان به صابر محمدی، محمد مفتاحی، مهدی فیروزیان، نگار حسینخانی، سیدفرزام حسینی و میرعلیرضا میرعلینقی اشاره کرد. بخش «یاد بعضی نفرات» این شماره با تیتر «شاعر آرمان و مبارزه» مروری بر شعر و زندگی علیشاه مولوی داشته است با نوشتههایی از علی ثباتی، مهرنوش قربانعلی، سریا داوودی حموله، صابر محمدی، رضا حیرانی و حسن ملایی. در این پرونده همچنین گفتوگویی با میسا مولوی درباره شعر و زندگی پدرش صورت گرفته است. بخش «در دوردست» که پنجرهای است به شعر جهان، در این شماره مروری داشته بر سیر تطور و شعرهایی از مکتب داداییسم و چهرههای شاخص این جنبش تأثیرگذار و در کنارش پروندهای میخوانیم درباره جنبش نوزایی هارلم و شاعران مهم این رفرم مهم تاریخ ادبیات به همراه یک مطلب کارگاهی. شماره چهاردهم «وزن دنیا»، در ۲۲۸ صفحه و به قیمت ۸۰ هزار تومان از امروز در کتابفروشیها و کیوسکهای مطبوعاتی معتبر در دسترس مخاطبان شعر است و علاقهمندان میتوانند برای آگاهی از مراکز خرید مجله به آدرس اینستاگرام و تلگرام مجله با عنوان @vaznedonya مراجعه یا از سایت مجله www.vaznedonya.ir کسب آگاهی کنند.
وزن دنیا
صاحبامتیاز و مدیرمسئول: پوریا سوری
سردبیر: علی مسعودینیا
۲۲۸ صفحه
از بخشیدن خود تا بخشیدن دیگری/8
بخشیدن توانایی مغز کودکان را توسعه میدهد
آزاده سهرابی
روانشناس
والدین گاهی در دوگانههایی قرار میگیرند که نمیتوانند تشخیص بدهند صلاح تربیتی فرزندانشان کدام است؛ آیا فرزندم را با سختگیری بزرگ کنم تا قدر داشتههایش را بداند یا برای او آنچه میخواهد فراهم کنم تا حسرت چیزی را در آینده نخورد! آیا اجازه بدهم در بازیهایمان او برنده شود که عزت نفس پیدا کند یا گاهی هم اجازه بدهم شکست بخورد تا بداند در زندگی همیشه پیروزی نیست! برای انجام تکالیفش سختگیر باشم تا نظم و مسئولیتپذیری یاد بگیرد یا به او آسان بگیرم تا با لذت درس بخواند!
واقعیت این است که هیچ روش صفر و صد و بدون انعطافی در حوزه تربیت کودکان پاسخگو نیست چرا که شخصیت هر کودک با دیگری متفاوت است، فرهنگ هر خانواده و شخصیت والدین هر کودک با دیگری متفاوت است و امکاناتی که در دسترس هستند تفاوت دارد و...
با اینهمه قبل از هر بحث باید این واقعیت را بپذیریم که والدین بدون پیش فرضهای ذهنی و تجارب گذشته خود وارد امر تربیت فرزندانشان نمیشوند. مادر و پدری که خودشان والدینی سختگیر داشتهاند حتماً در شیوه فرزندپروری متفاوت از کسانی که در فضایی آزاد و مستقل بزرگ شدهاند، رفتار خواهند کرد.
حالا اگر بخواهیم نگاهی فارغ از این تفاوتها به مسأله یاد دادن بخشش به کودکان بیندازیم یک اصل در رأس همه مباحث مطرح میشود و آن این است که یاد دادن بخشش به کودکان پیش فرضهایی دارد از جمله یاد دادن عذرخواهی به آنها. از سوی دیگر برای رشد بخشهایی از مغز کودک که در حوزههای ارتباطی فعال است توانایی بخشیدن کمککننده است و از سوی دیگر با یاد دادن بخشش به کودکتان به کاهش استرسها و میل به خشونت در آینده این کودک کمک میکنید.
انسانها (به جز جمعیت کمی) این قابلیت را دارند که تئوری ذهن بسازند یعنی بتوانند نیتها و خواستههای دیگران را که متفاوت با خودشان است درک کنند. یاد دادن عذرخواهی –در حد ضروری و برای مواردی که لازم است- به کودکان کمک میکند در تئوری ذهن پیشرفت کنند. این بخش همدلی فرد و ارتباط اجتماعی او را بیشتر خواهد کرد که یک مهارت پایه برای زندگی هر فردی در اجتماع است. گفته میشود هر چقدر تئوری ذهن در یک فرد رشد یافتهتر باشد قابلیت بخشنده بودن او بیشتر است.
مسأله بعدی به رسمیت شناختن احساس کودک در زمانی است که با او رفتاری ناعادلانه میشود. طبیعی است که اگر کودکی از همبازی اش که او را مسخره کرده یا اسباب بازیاش را با پرخاش از او گرفته ناراحت یا حتی عصبانی باشد. اما اگر والدین بر این آتش دامن نزنند عموماً کودکان زود آشتی میکنند. هر چند خلق و خوی کودک در این میان اهمیت دارد. اگر کودک شما از آن دسته است که چیزی را زود فراموش نمیکند یا خشمش را بهمدت طولانی نگه میدارد باید بخشیدن را به فرزندانتان یاد بدهید. به فرزندتان ضمن اینکه به احساسش احترام میگذارید توضیح دهید که این ناراحتی، او و همبازیاش را بیشتر آزار میدهد. بعد از بخشیدن احساس خوشایندی را که آن کودک درون خودش تجربه میکند به یادش بیاورید. در بخشیدن یک راز پنهانی وجود دارد و آن این است که فرد دوباره قادر خواهد بود اعتماد کند. حالا بیایید فرض کنید کودکی از این فضا محروم شود. چقدر دنیا برای او جای ناامنی میشود.
یک دقیقه با خدا
عبدالرحیم سعیدی راد
شاعر و پژوهشگر
ای خدای رازدار و پرده پوش!
مرا ببخش اما گاهی به تنگ میآیم و دوست دارم فریاد بزنم که من درخت نیستم؛ پرنده نیستم؛ چشمه و سنگ و باد و فرشته هم نیستم که گناه نکنم.
من انسانم با همه خطاها و اشتباهات و گناهان بزرگ و کوچک.
اگر آغوش تو برایمان باز نباشد؛ اگر دست محبت تو بر سرمان نباشد؛ اگر بخشنده و توبهپذیر نباشی یا حتی اگر گناهانمان را به ثواب برنگردانی به کجا باید پناه ببرم؟
در یازدهمین روز از ضیافت ماه رمضان؛ از تو درخواست میکنم که به ما آن ده که آن به! همین!
شاعر و پژوهشگر
ای خدای رازدار و پرده پوش!
مرا ببخش اما گاهی به تنگ میآیم و دوست دارم فریاد بزنم که من درخت نیستم؛ پرنده نیستم؛ چشمه و سنگ و باد و فرشته هم نیستم که گناه نکنم.
من انسانم با همه خطاها و اشتباهات و گناهان بزرگ و کوچک.
اگر آغوش تو برایمان باز نباشد؛ اگر دست محبت تو بر سرمان نباشد؛ اگر بخشنده و توبهپذیر نباشی یا حتی اگر گناهانمان را به ثواب برنگردانی به کجا باید پناه ببرم؟
در یازدهمین روز از ضیافت ماه رمضان؛ از تو درخواست میکنم که به ما آن ده که آن به! همین!
تنها صداست که میماند
محسن نفر
آهنگساز، پژوهشگر، مدرس موسیقی و نوازنده تار و سه تار
موسیقی؛ هنری که هنراولش میخوانند، طول عمری معادل طول عمر انسان دارد. اولین عضوی که خبرازخود میدهد، گوش، وابسته به حس شنوایی است واولین عضوی که خبر از جهان میدهد، چشم، وابسته به حس بینایی است. بشراولین شناختش از خود را با گوش و حس شنوایی آغازمی کند. صدایی که میشنویم ما را درمقابل خود قرارمی دهد. «من میشنوم.» شنیدن، ادراکی است که در ما رخ میدهد. منتهایش ما هستیم. واقعه در ما رخ میدهد. اگر شنوایی نباشد، صدا هست ولی ما آن را درک نمیکنیم. بگو سایر حواس هم همینطورند! مثلاً اگر نبینیم، تصاویر و واقعیات هستند! آری. ولی فقدان حس بینایی با حواس شنوایی و بساوایی جبران میشود. با حس شنوایی در صورت فقدان حواس دیگر، میتوان تا حدودی جبران کرد ولی با فقدان آن، هیچ کدام ازحواس دیگر، قابلیت جبران ندارند! شخص ناشنوا، جهان را در خود ندارد. با حس بینایی و سایرحواس، ما خود را درجهان مییابیم. ولی تنها با حس شنوایی است که ما جهان را درخود مییابیم و این شاید تصدیق آن شاعرانه است که «تنها صداست که میماند»! پس ما با حس شنوایی میتوانیم جهان را درخود تجربه کنیم! هیچ چیز به لطافت و بساطت ارتعاش نیست و ارتعاش و صدا، کنشی است که از درون ما صورت میگیرد و به جهان منتقل میشود و همینطوراز بیرون، در ما وارد میشود و باقی میماند. واقعیت خارجی در درون ما وارد نمیشود. تصویر و عکسی از آنها به واسطه بینایی در ذهن ما مینشیند، ولی ارتعاش، خودش در ما وارد میشود نه تصویرش.اصلا ارتعاش، تصویر ندارد. لطیف است. ماده نیست. اگرچه مادی هست ولی لطیف و بیشکل و شمایل است. با چشم، قابل رؤیت نیست.پس در این حد، مادی نیست! به همین سبب صدا و ارتعاش، خود به درون انسان وارد میشود و اینگونه با صدا، انسان جهان و هستی را در خود مییابد و تجربه میکند. ما با دیدن، به جهان وارد میشویم ولی با شنیدن، جهان در ما وارد میشود. این مقدمه بهعنوان «فلسفه صدا»، لازم بود که ماهیت وجودی صوت و اهمیت و نقش و اثرش معلوم شود. حال با این مقدمه، میفهمیم که موسیقی، هنری است که به وساطت صوت، خودش وارد وجود انسان میشود. موسیقی، جهان درون موسیقیدان است و با تولید و اجرایش، به درون مخاطب وارد میشود. جهانی به غیر جهان بیرونی! زیرا هر انسانی خود جهانی کوچک شبیه جهان بزرگ است. «الإنسان عالَماً عقلیاً مضاهیاً للعالم العینی.»
با این حساب اگرموسیقی، جهان درون موسیقیدان است که به درون مخاطب وارد میشود و به جهان او پیوند میخورد و جزئی از جهان او میشود، نباید شرایط و ملاحظاتی را واجد باشد؟ آیا ما مجازیم که هر جهانی را به درون خود وارد کنیم و جزو جهان خود قرار دهیم؟
چگونه اخلاق و وجدان میپذیرد که من به جهان دیگران وارد شوم، مادام که به صلاح آن مطمئن نیستیم؟ یا جهانی را در خود بپذیرم، مادام که به صحت آن یقین ندارم؟ این البته یک ملاحظه متین و عقلانی است!
چرا معمولاً به این ملاحظات توجه نمیشود؟ چون هنر از مقوله زیبایی است. فهمیدن است از طریق مطبوع، مطلوب و مقبول. خلاف فلسفه که فهمیدن ازطریق معقول و خلاف علم که فهمیدن از طریق معلوم و تجربه و آزمون است.
با هنر، مفهوم (موضوع)، مطلوب است و گویی قبل از اثبات، مصادره شده است. قبل از ثابت شدن، مقبول و مطلوب است. چرا؟ چون دیدن جهان از طریق زیبایی است! اگرشما به شکل و طریق زیبا، به مناظره چیزی بنشینی، میتوانی آن را نپسندی! اگرچیزی زیباییهایش را به شما بنماید، شما قبولش نمیکنی؟ همه هم و غم بشر در این است که به مشاهده و ادراک زیبایی نایل شود! اگر این مطلوب برایش میسرشود، ازآن روی برمیتابد؟
هنر، مواجه شدن با هرچیز است از طریق زیبایی! اصلاً دیدن زیبایی است. برخلاف فلسفه که مواجهه با فریبها و دروغها و نیرنگها است و به زعم علم که مواجهه با مجهولات و خطاها است! پس چگونه بشر با دیدن هنر که زیبایی است، سر تأیید فرو نیاورد.بدین صورت است که در مقابل هنر، ملاحظات را به سویی افکنده و جهان، محصول هنر را در بر خود میپذیرد! اما در پذیرش فلسفهها، مکتبها و همچنین علم و مذهب و محصولش، آغوش باز نمیکند! خب با این ملاحظه، دیگر چه جای تأمل و درنگ و افسوس برای مواجهه و پذیرش هنرباقی است؟
آهنگساز، پژوهشگر، مدرس موسیقی و نوازنده تار و سه تار
موسیقی؛ هنری که هنراولش میخوانند، طول عمری معادل طول عمر انسان دارد. اولین عضوی که خبرازخود میدهد، گوش، وابسته به حس شنوایی است واولین عضوی که خبر از جهان میدهد، چشم، وابسته به حس بینایی است. بشراولین شناختش از خود را با گوش و حس شنوایی آغازمی کند. صدایی که میشنویم ما را درمقابل خود قرارمی دهد. «من میشنوم.» شنیدن، ادراکی است که در ما رخ میدهد. منتهایش ما هستیم. واقعه در ما رخ میدهد. اگر شنوایی نباشد، صدا هست ولی ما آن را درک نمیکنیم. بگو سایر حواس هم همینطورند! مثلاً اگر نبینیم، تصاویر و واقعیات هستند! آری. ولی فقدان حس بینایی با حواس شنوایی و بساوایی جبران میشود. با حس شنوایی در صورت فقدان حواس دیگر، میتوان تا حدودی جبران کرد ولی با فقدان آن، هیچ کدام ازحواس دیگر، قابلیت جبران ندارند! شخص ناشنوا، جهان را در خود ندارد. با حس بینایی و سایرحواس، ما خود را درجهان مییابیم. ولی تنها با حس شنوایی است که ما جهان را درخود مییابیم و این شاید تصدیق آن شاعرانه است که «تنها صداست که میماند»! پس ما با حس شنوایی میتوانیم جهان را درخود تجربه کنیم! هیچ چیز به لطافت و بساطت ارتعاش نیست و ارتعاش و صدا، کنشی است که از درون ما صورت میگیرد و به جهان منتقل میشود و همینطوراز بیرون، در ما وارد میشود و باقی میماند. واقعیت خارجی در درون ما وارد نمیشود. تصویر و عکسی از آنها به واسطه بینایی در ذهن ما مینشیند، ولی ارتعاش، خودش در ما وارد میشود نه تصویرش.اصلا ارتعاش، تصویر ندارد. لطیف است. ماده نیست. اگرچه مادی هست ولی لطیف و بیشکل و شمایل است. با چشم، قابل رؤیت نیست.پس در این حد، مادی نیست! به همین سبب صدا و ارتعاش، خود به درون انسان وارد میشود و اینگونه با صدا، انسان جهان و هستی را در خود مییابد و تجربه میکند. ما با دیدن، به جهان وارد میشویم ولی با شنیدن، جهان در ما وارد میشود. این مقدمه بهعنوان «فلسفه صدا»، لازم بود که ماهیت وجودی صوت و اهمیت و نقش و اثرش معلوم شود. حال با این مقدمه، میفهمیم که موسیقی، هنری است که به وساطت صوت، خودش وارد وجود انسان میشود. موسیقی، جهان درون موسیقیدان است و با تولید و اجرایش، به درون مخاطب وارد میشود. جهانی به غیر جهان بیرونی! زیرا هر انسانی خود جهانی کوچک شبیه جهان بزرگ است. «الإنسان عالَماً عقلیاً مضاهیاً للعالم العینی.»
با این حساب اگرموسیقی، جهان درون موسیقیدان است که به درون مخاطب وارد میشود و به جهان او پیوند میخورد و جزئی از جهان او میشود، نباید شرایط و ملاحظاتی را واجد باشد؟ آیا ما مجازیم که هر جهانی را به درون خود وارد کنیم و جزو جهان خود قرار دهیم؟
چگونه اخلاق و وجدان میپذیرد که من به جهان دیگران وارد شوم، مادام که به صلاح آن مطمئن نیستیم؟ یا جهانی را در خود بپذیرم، مادام که به صحت آن یقین ندارم؟ این البته یک ملاحظه متین و عقلانی است!
چرا معمولاً به این ملاحظات توجه نمیشود؟ چون هنر از مقوله زیبایی است. فهمیدن است از طریق مطبوع، مطلوب و مقبول. خلاف فلسفه که فهمیدن ازطریق معقول و خلاف علم که فهمیدن از طریق معلوم و تجربه و آزمون است.
با هنر، مفهوم (موضوع)، مطلوب است و گویی قبل از اثبات، مصادره شده است. قبل از ثابت شدن، مقبول و مطلوب است. چرا؟ چون دیدن جهان از طریق زیبایی است! اگرشما به شکل و طریق زیبا، به مناظره چیزی بنشینی، میتوانی آن را نپسندی! اگرچیزی زیباییهایش را به شما بنماید، شما قبولش نمیکنی؟ همه هم و غم بشر در این است که به مشاهده و ادراک زیبایی نایل شود! اگر این مطلوب برایش میسرشود، ازآن روی برمیتابد؟
هنر، مواجه شدن با هرچیز است از طریق زیبایی! اصلاً دیدن زیبایی است. برخلاف فلسفه که مواجهه با فریبها و دروغها و نیرنگها است و به زعم علم که مواجهه با مجهولات و خطاها است! پس چگونه بشر با دیدن هنر که زیبایی است، سر تأیید فرو نیاورد.بدین صورت است که در مقابل هنر، ملاحظات را به سویی افکنده و جهان، محصول هنر را در بر خود میپذیرد! اما در پذیرش فلسفهها، مکتبها و همچنین علم و مذهب و محصولش، آغوش باز نمیکند! خب با این ملاحظه، دیگر چه جای تأمل و درنگ و افسوس برای مواجهه و پذیرش هنرباقی است؟
«هفته هنر انقلاب» و سیر تکاملی گرافیک
مسعود نجابتی:: «هفته هنر انقلاب» بهانهای شد تا سیر تکاملی هنر گرافیک از آغاز انقلاب تاکنون و همچنین آثار هنرمندان گذشته و نسل جدید و عملکرد طراحان انقلابی مورد بررسی قرار گیرد. این هفته بهانهای است برای پرداختن به هنرمندانی که در عرصههای مختلف زندگی امروز نقش دارند و سهیم هستند و کمتر دیده میشوند مثل هنرمندان رشتههای هنرهای تجسمی که کمتر از رشتههای نمایش و سینما در جامعه بروز و ظهور دارند. هرچند نمونه آثار هنرهای تجسمی در جامعه زیاد است اما مردم و رسانهها کمتر با هنرمندان آن آشنا هستند و این هفته بهانهایاست برای اینکه به آنان بپردازیم. خوشبختانه گرافیک از دیرباز در این مرز و بوم سابقه داشته است، البته شاید اسم آن جدید است و از تمدن غرب گرفته شده اما از نظر ماهیت و سابقه در تمدن ایران وجود داشته است. هر جا هنر در خدمت بشریت قرار دارد یا در فضای زندگی حضور پیدا کرده به نوعی گرافیک اتفاق افتاده است. هم کتیبههای مساجد، هم آرایههای معماری در شهر اصفهان در زمره آثار گرافیکی محسوب میشوند.
بخشی از صحبتهای این طراح گرافیک و مدیر کانون «هنر شیعی»
در گفتوگو با مهر
بخشی از صحبتهای این طراح گرافیک و مدیر کانون «هنر شیعی»
در گفتوگو با مهر
دعای روز یازدهم
ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَی فِیهِ الْإِحْسَانَ وَ کرِّهْ إِلَی فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ وَ حَرِّمْ عَلَی فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ بِعَوْنِک یا غِیاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ
خدایا در این ماه نیکی را پسندیده من گردان و نادرستیها و نافرمانیها را مورد کراهت من قرار ده و خشم و آتش برافروخته را بر من حرام گردان به یاری ات ای فریادرس دادخواهان.
خدایا در این ماه نیکی را پسندیده من گردان و نادرستیها و نافرمانیها را مورد کراهت من قرار ده و خشم و آتش برافروخته را بر من حرام گردان به یاری ات ای فریادرس دادخواهان.
سخن روز
امام صادق (ع) :
کسی که مؤمنی را افطاری دهد، کفاره یک سال گناه او شمرده میشود؛ و کسی که دو مؤمن را افطاری دهد، بر خداوند است که او را وارد بهشت سازد.
وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۰۱ و ۱۰۲٫
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
-
عجائب الروایه
-
بیرق گلگون بهار
-
بخشیدن توانایی مغز کودکان را توسعه میدهد
-
یک دقیقه با خدا
-
تنها صداست که میماند
-
«هفته هنر انقلاب» و سیر تکاملی گرافیک
-
دعای روز یازدهم
-
سخن روز
اخبارایران آنلاین