ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قصاص پایان پرونده جنایت در دربند
گروه حوادث/ پرونده درگیری مرگبار در یکی از رستوران های دربند که به خاطر نگاه چپ رخ داده بود ، با اجرای حکم قصاص عامل جنایت بسته شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه بیست و سوم مرداد سال 98، پسر جوانی به نام پدرام را که از ناحیه قفسه سینه مورد اصابت چاقو قرار گرفته بود به بیمارستان منتقل کردند.
در تحقیقات اولیه دوست پدرام به مأموران پلیس گفت: چند روز قبل به همراه دوستم برای یافتن کار از اهواز به تهران آمدیم. شب را در یک پارک خوابیدیم و روز بعد در یک رستوران کار پیدا کردیم و قرار شد از فردا کارمان را شروع کنیم .
او ادامه داد: به همراه دوستم برای خوردن شام به رستورانی در دربند رفته بودیم که دو پسر جوان هم به همراه دو دختر وارد رستوران شده و در میز رو به رویی ما نشستند. هنوز لحظاتی نگذشته بود که یکی از پسرها به سمت پدرام آمد و سر این موضوع که چرا به آنها نگاه چپ می کند، با دوستم درگیر شد و او را مجروح کرد.
پس از این اطلاعات به دستور بازپرس جنایی، تحقیقات برای بازداشت قاتل فراری ادامه یافت و 16 روز بعد از این جنایت، متهم در خانهاش دستگیر شد.
پسر جوان در تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت: من همراه دختر مورد علاقهام و دوستش و یکی از دوستانم به یک رستوران در دربند رفتیم که آنجا پسری که مقابل ما نشسته بود مدام به ما نگاه می کرد به همین دلیل اعتراض کردم و با هم درگیر شدیم او مشتی به سرم زد که حالم بد شد. از آنجایی که نمیخواستم جلوی دختر مورد علاقهام کم بیاورم، با چاقویی که همراهم بود ضربه ای به او زدم. زمانی که پدرام روی زمین افتاد، ترسیدم و فرار کردم. فردای آن روز با برادرم تماس گرفتم و ماجرای درگیری را برایش تعریف کردم و توسط او با خبر شدم که پسر جوان کشته شده است. بعد از آن در خانه خودم را حبس کردم، اما پلیس مرا بازداشت کرد.
متهم در دادگاه کیفری در حالی پای میز محاکمه رفت و از جنایتی که مرتکب شده بود ابراز پشیمانی کرد که اولیای دم خواهان قصاص قاتل بودند. مادر مقتول زمانی که در جایگاه ویژه قرار گرفت؛ گفت: «ما اهل و ساکن اهواز هستیم. پسرم برای پیدا کردن کار به تهران آمده بود. دوستش میگفت در یک رستوران حوالی میدان امامحسین کار پیدا کرده بودند. او قهرمان رزمیکار بود و 16 مدال طلا و نقره و مقام کشوری داشت. نمی توانم از قاتل فرزندم گذشت کنم و خواهان قصاص او
هستم.»
به درخواست اولیای دم، قضات دادگاه کیفری حکم قصاص او راصادر کرده و با تأیید این رأی از سوی دیوانعالی کشور، حکم در زندان رجایی شهر اجرا و پرونده این جنایت بسته شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه بیست و سوم مرداد سال 98، پسر جوانی به نام پدرام را که از ناحیه قفسه سینه مورد اصابت چاقو قرار گرفته بود به بیمارستان منتقل کردند.
در تحقیقات اولیه دوست پدرام به مأموران پلیس گفت: چند روز قبل به همراه دوستم برای یافتن کار از اهواز به تهران آمدیم. شب را در یک پارک خوابیدیم و روز بعد در یک رستوران کار پیدا کردیم و قرار شد از فردا کارمان را شروع کنیم .
او ادامه داد: به همراه دوستم برای خوردن شام به رستورانی در دربند رفته بودیم که دو پسر جوان هم به همراه دو دختر وارد رستوران شده و در میز رو به رویی ما نشستند. هنوز لحظاتی نگذشته بود که یکی از پسرها به سمت پدرام آمد و سر این موضوع که چرا به آنها نگاه چپ می کند، با دوستم درگیر شد و او را مجروح کرد.
پس از این اطلاعات به دستور بازپرس جنایی، تحقیقات برای بازداشت قاتل فراری ادامه یافت و 16 روز بعد از این جنایت، متهم در خانهاش دستگیر شد.
پسر جوان در تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت: من همراه دختر مورد علاقهام و دوستش و یکی از دوستانم به یک رستوران در دربند رفتیم که آنجا پسری که مقابل ما نشسته بود مدام به ما نگاه می کرد به همین دلیل اعتراض کردم و با هم درگیر شدیم او مشتی به سرم زد که حالم بد شد. از آنجایی که نمیخواستم جلوی دختر مورد علاقهام کم بیاورم، با چاقویی که همراهم بود ضربه ای به او زدم. زمانی که پدرام روی زمین افتاد، ترسیدم و فرار کردم. فردای آن روز با برادرم تماس گرفتم و ماجرای درگیری را برایش تعریف کردم و توسط او با خبر شدم که پسر جوان کشته شده است. بعد از آن در خانه خودم را حبس کردم، اما پلیس مرا بازداشت کرد.
متهم در دادگاه کیفری در حالی پای میز محاکمه رفت و از جنایتی که مرتکب شده بود ابراز پشیمانی کرد که اولیای دم خواهان قصاص قاتل بودند. مادر مقتول زمانی که در جایگاه ویژه قرار گرفت؛ گفت: «ما اهل و ساکن اهواز هستیم. پسرم برای پیدا کردن کار به تهران آمده بود. دوستش میگفت در یک رستوران حوالی میدان امامحسین کار پیدا کرده بودند. او قهرمان رزمیکار بود و 16 مدال طلا و نقره و مقام کشوری داشت. نمی توانم از قاتل فرزندم گذشت کنم و خواهان قصاص او
هستم.»
به درخواست اولیای دم، قضات دادگاه کیفری حکم قصاص او راصادر کرده و با تأیید این رأی از سوی دیوانعالی کشور، حکم در زندان رجایی شهر اجرا و پرونده این جنایت بسته شد.
شهادت افسر پلیس به دست سارقان مسلح
گروه حوادث / درگیری مسلحانه پلیس با سارقان در کرمانشاه منجر به شهادت یکی از افسران پلیس شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه پنجشنبه12 اسفند مأموران مرکز فوریتهای پلیسی 110 استان کرمانشاه حین گشت به منظور تأمین امنیت و آرامش مردم با سارقین مسلح درگیر شدند. سارقان با استفاده از تاریکی شب و سلاح جنگی به سمت مأموران تیراندازی کردند که در این درگیری ستوان یکم
پوریا نظری یکی از مأموران پلیس از ناحیه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. تیمهای اطلاعات عملیات پلیس از همان ساعات اولیه این حادثه عملیات شناسایی برای مبارزه و دستگیری سارقان مسلح را در دستور کار قرار دادند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه پنجشنبه12 اسفند مأموران مرکز فوریتهای پلیسی 110 استان کرمانشاه حین گشت به منظور تأمین امنیت و آرامش مردم با سارقین مسلح درگیر شدند. سارقان با استفاده از تاریکی شب و سلاح جنگی به سمت مأموران تیراندازی کردند که در این درگیری ستوان یکم
پوریا نظری یکی از مأموران پلیس از ناحیه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. تیمهای اطلاعات عملیات پلیس از همان ساعات اولیه این حادثه عملیات شناسایی برای مبارزه و دستگیری سارقان مسلح را در دستور کار قرار دادند.
داستان واقعی از یک کلاهبرداری عجیب
سرقت هویت برای ثبت شرکت
گروه حوادث / کلاهبرداران با سوءاستفاده از خلأهای قانونی میتوانند بدون اطلاع شخص، به نام او شرکت ثبت کنند. باورش سخت است اما این اتفاق بارها رخ داده و برای آشنایی بیشتر با جزئیات این نوع کلاهبرداری با فردی که قربانی یکی از همین پروندهها شده و ۵میلیارد تومان بدهی مالیاتی دارد به گفتوگو نشستیم.
«به من گفتند رئیس هیأتمدیره یک شرکت بازرگانی هستی و باید حدود 5میلیارد تومان بدهی مالیاتی پرداخت کنی! هرآنچه داشتم توقیف شد. امسال حساب یارانه و سیمکارتم را هم مسدود کردند. هنوز به خاطر آسیبهای قلبی و مشکلات اعصاب ناشی از این اتفاق، دارو مصرف میکنم.»
این قربانی که خود را سیاوش کرمنژاد معرفی کرد درباره جزئیات ماجرا گفت: «بدون اینکه اطلاع داشته باشم بهعنوان رئیس هیأتمدیره یک شرکت صوری معرفی شده بودم. حالا هم تمام سرمایه و داراییام از دستم رفت. ماجرا از سال ۱۳۹۵ شروع شد؛ من یک خودروی پراید مدل ۷۲ داشتم که آن را فروختم. پس از مدتی با شکایت خریدار مواجه شدم. ظاهراً خریدار در هنگام تعویض پلاک متوجه شده بود که خودرو حکم توقیف دارد. بعد از پسدادن پول و جبران ضرر و زیان، با مصیبت از دست خریدار خلاص شدم. من ماندم و ماشینی که چند وقت بعد در ورودی شهر توقیفش کردند و تا امروز در پارکینگ است. با پیگیری بیشتر متوجه شدم که اداره امور مالیاتی اموالم را توقیف کرده است.»
داستان از کجا شروع شد؟
کرمنژاد توضیح داد: «در عراق مشغول کار بودم. برای مرخصی به ارومیه برگشته بودم که درگیر این مشکلات شدم. تکنیسین فنی نصب تجهیزات نیروگاه هستم و هیچوقت در زندگیام ارتباطی با کار صادرات و واردات نداشتم. اما وقتی به اداره دارایی رفتم به من گفتند رئیس هیأتمدیره یک شرکت بازرگانی هستی و باید حدود 5میلیارد تومان بدهی مالیاتی این شرکت را پرداخت کنی! آیا اداره دارایی نمیداند کسی که تمام اموالش یک پراید مدل ۷۲ است نمیتواند رئیس هیأتمدیره یک شرکت چند میلیاردی باشد؟» این شهروند در ادامه توضیح داد: «برای گرفتن پروانه کارهای فنی نیاز به دو نفر است. کپی کارتملی و شناسنامهام را به شریکم داده بودم تا برایمان پروانه کارگاه رنگ کورهای بگیرد. ظاهراً با همین کپیها بهراحتی میشود شرکت ثبت کرد. بدون اطلاعم امضایم را جعل کرده و مرا عضو هیأتمدیره یک شرکت کرده بود که این بلاها سرم آمد. من بیشتر از همه اداره ثبت شرکتها را مقصر میدانم.»
کرمنژاد درباره شکایتش به دستگاه قضا گفت: «کارشناس خط تأیید کرد که خط و امضای صورتجلسات هیچ شباهتی به خط و امضای من ندارد اما شکایتم در مراحل مختلف رد شد. تا دیوان عالی کشور پیش رفتم اما به جایی نرسیدم. به هرجایی که توانستم شکایت کردم. به استانداری و سازمان بازرسی کل کشور هم رفتم اما از کسی جواب نگرفتم. این شرکت هنوز هم فعالیت میکند و هنوز هم اسم من از اعضای هیأتمدیره خارج نشده و اداره دارایی، مالیاتش را از من میخواهد.»
وی راجعبه وضعیت خود در 5سال گذشته گفت: «فشار عصبی آن روزها باعث شد مشکل قلبی پیدا کنم. 10 روز در سیسییو بستری شدم و 6ماه تحت درمان بودم. خانهنشین شدم؛ شغلم را از دست دادم و بدهی بالا آوردم. اینکه الان زنده هستم شانس آوردهام. چیزی برای از دست دادن ندارم. دارایی زیادی نداشتم اما هرآنچه داشتم توقیف شد. حسابهایم مسدود شده و کارت بانکی نیز به نام خودم ندارم. امسال حساب یارانه و سیمکارتم را هم مسدود کردند. هنوز به خاطر همان آسیبهای قلب و عارضه اعصاب دارو مصرف میکنم.» با پرسوجو از وکلا و مشاورین حقوقی متوجه شدیم این فرد فقط یکی از قربانیان پروندههای جعل شده در ادارات ثبت شرکتها است و تعداد این پروندهها در سالهای اخیر کم نبوده است.
خلأ قانونی برای صحتسنجی امضا
برای پیگیری این پرونده با اداره کل ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری تماس گرفتیم. یکی از کارمندان در پاسخ به این سؤال که چطور عدهای بهراحتی میتوانند هویت و امضای دیگران را جعل کنند اینگونه پاسخ داد: «این اداره راهی برای پیشگیری از جعل امضا ندارد. اگر چنین جرایمی اتفاق بیفتد فرد باید برود شکایت کند.»
حامد حسنی، کارشناس مسائل حقوقی و قضایی درباره علل وقوع این نوع کلاهبرداریها چنین توضیح داد: «با توجه به مواد ۱۹۸ و ۲۱۱ قانون مالیاتهای مستقیم اگر عضو هیأتمدیره یک شرکت باشید نسبت به پرداخت بدهی مالیاتی آن شرکت در سالهایی که عضو هیأتمدیره بودید ضامن هستید. اگر شرکت مالیاتش را پرداخت نکند اداره امور مالیاتی از طریق توقیف اموال شما اقدام به دریافت بدهی خود خواهد کرد.»
حسنی با بیان اینکه فرایند ثبت صورتجلسات شرکتها اشکالاتی اساسی دارد، گفت: «درحال حاضر امکان سوءاستفاده از کپی کارت ملی و شناسنامه دیگران در ادارات ثبت شرکتها بهراحتی فراهم است. افراد سودجو میتوانند با جعل امضای مردم آنها را عضو هیأتمدیره یک شرکت کرده و از این طریق اقدام به فرار مالیاتی یا سوءاستفاده از اعتبار آنان کنند. همچنین با همین روش امکان خارج کردن سهامداران از شرکتهای سهامی خاص بدون اطلاع آنان نیز وجود دارد.»
راهکاری ساده برای پیشگیری از جعل
وی درباره راهحل مشکل جعل در ادارات ثبت شرکتها توضیح داد: «این مشکل با راهکار سادهای به نام تصدیق الکترونیکی قابل پیشگیری است. تصدیق الکترونیکی یا همان احراز هویت الکترونیکی سازوکاری است که بدون اینکه خللی در سرعت ثبت صورتجلسات و تأسیس شرکتها وارد کند میتواند از بسیاری سوءاستفادهها جلوگیری کند.» این پژوهشگر درخصوص جزئیات احراز هویت الکترونیکی ادامه داد: «در این سازوکار هنگام عملیات ثبت، پیامکی حاوی کد تأیید به تلفن همراه تمامی اعضای هیأتمدیره ارسال میشود. تا زمانی که کد تأیید همه اعضا در سامانه ثبت نشود ادامه عملیات ثبت شرکت و صورتجلسات تغییرات اتفاق نخواهد افتاد. پس از اتمام عملیات نیز مراتب ثبت یا تغییرات شرکت به تمام اعضا ابلاغ میشود. در واقع اداره ثبت شرکتها با یک سازوکار کمهزینه میتواند جلوی قربانیشدن مردم را بگیرد.»
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، هر ساله پروندههای جدیدی در این خصوص در محاکم قضایی به جریان میافتد. با این اوصاف باید پرسید آیا سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و اداره کل ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری ارادهای برای پایان دادن به جرایم جعل در ادارات خود دارند یا نه؟
«به من گفتند رئیس هیأتمدیره یک شرکت بازرگانی هستی و باید حدود 5میلیارد تومان بدهی مالیاتی پرداخت کنی! هرآنچه داشتم توقیف شد. امسال حساب یارانه و سیمکارتم را هم مسدود کردند. هنوز به خاطر آسیبهای قلبی و مشکلات اعصاب ناشی از این اتفاق، دارو مصرف میکنم.»
این قربانی که خود را سیاوش کرمنژاد معرفی کرد درباره جزئیات ماجرا گفت: «بدون اینکه اطلاع داشته باشم بهعنوان رئیس هیأتمدیره یک شرکت صوری معرفی شده بودم. حالا هم تمام سرمایه و داراییام از دستم رفت. ماجرا از سال ۱۳۹۵ شروع شد؛ من یک خودروی پراید مدل ۷۲ داشتم که آن را فروختم. پس از مدتی با شکایت خریدار مواجه شدم. ظاهراً خریدار در هنگام تعویض پلاک متوجه شده بود که خودرو حکم توقیف دارد. بعد از پسدادن پول و جبران ضرر و زیان، با مصیبت از دست خریدار خلاص شدم. من ماندم و ماشینی که چند وقت بعد در ورودی شهر توقیفش کردند و تا امروز در پارکینگ است. با پیگیری بیشتر متوجه شدم که اداره امور مالیاتی اموالم را توقیف کرده است.»
داستان از کجا شروع شد؟
کرمنژاد توضیح داد: «در عراق مشغول کار بودم. برای مرخصی به ارومیه برگشته بودم که درگیر این مشکلات شدم. تکنیسین فنی نصب تجهیزات نیروگاه هستم و هیچوقت در زندگیام ارتباطی با کار صادرات و واردات نداشتم. اما وقتی به اداره دارایی رفتم به من گفتند رئیس هیأتمدیره یک شرکت بازرگانی هستی و باید حدود 5میلیارد تومان بدهی مالیاتی این شرکت را پرداخت کنی! آیا اداره دارایی نمیداند کسی که تمام اموالش یک پراید مدل ۷۲ است نمیتواند رئیس هیأتمدیره یک شرکت چند میلیاردی باشد؟» این شهروند در ادامه توضیح داد: «برای گرفتن پروانه کارهای فنی نیاز به دو نفر است. کپی کارتملی و شناسنامهام را به شریکم داده بودم تا برایمان پروانه کارگاه رنگ کورهای بگیرد. ظاهراً با همین کپیها بهراحتی میشود شرکت ثبت کرد. بدون اطلاعم امضایم را جعل کرده و مرا عضو هیأتمدیره یک شرکت کرده بود که این بلاها سرم آمد. من بیشتر از همه اداره ثبت شرکتها را مقصر میدانم.»
کرمنژاد درباره شکایتش به دستگاه قضا گفت: «کارشناس خط تأیید کرد که خط و امضای صورتجلسات هیچ شباهتی به خط و امضای من ندارد اما شکایتم در مراحل مختلف رد شد. تا دیوان عالی کشور پیش رفتم اما به جایی نرسیدم. به هرجایی که توانستم شکایت کردم. به استانداری و سازمان بازرسی کل کشور هم رفتم اما از کسی جواب نگرفتم. این شرکت هنوز هم فعالیت میکند و هنوز هم اسم من از اعضای هیأتمدیره خارج نشده و اداره دارایی، مالیاتش را از من میخواهد.»
وی راجعبه وضعیت خود در 5سال گذشته گفت: «فشار عصبی آن روزها باعث شد مشکل قلبی پیدا کنم. 10 روز در سیسییو بستری شدم و 6ماه تحت درمان بودم. خانهنشین شدم؛ شغلم را از دست دادم و بدهی بالا آوردم. اینکه الان زنده هستم شانس آوردهام. چیزی برای از دست دادن ندارم. دارایی زیادی نداشتم اما هرآنچه داشتم توقیف شد. حسابهایم مسدود شده و کارت بانکی نیز به نام خودم ندارم. امسال حساب یارانه و سیمکارتم را هم مسدود کردند. هنوز به خاطر همان آسیبهای قلب و عارضه اعصاب دارو مصرف میکنم.» با پرسوجو از وکلا و مشاورین حقوقی متوجه شدیم این فرد فقط یکی از قربانیان پروندههای جعل شده در ادارات ثبت شرکتها است و تعداد این پروندهها در سالهای اخیر کم نبوده است.
خلأ قانونی برای صحتسنجی امضا
برای پیگیری این پرونده با اداره کل ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری تماس گرفتیم. یکی از کارمندان در پاسخ به این سؤال که چطور عدهای بهراحتی میتوانند هویت و امضای دیگران را جعل کنند اینگونه پاسخ داد: «این اداره راهی برای پیشگیری از جعل امضا ندارد. اگر چنین جرایمی اتفاق بیفتد فرد باید برود شکایت کند.»
حامد حسنی، کارشناس مسائل حقوقی و قضایی درباره علل وقوع این نوع کلاهبرداریها چنین توضیح داد: «با توجه به مواد ۱۹۸ و ۲۱۱ قانون مالیاتهای مستقیم اگر عضو هیأتمدیره یک شرکت باشید نسبت به پرداخت بدهی مالیاتی آن شرکت در سالهایی که عضو هیأتمدیره بودید ضامن هستید. اگر شرکت مالیاتش را پرداخت نکند اداره امور مالیاتی از طریق توقیف اموال شما اقدام به دریافت بدهی خود خواهد کرد.»
حسنی با بیان اینکه فرایند ثبت صورتجلسات شرکتها اشکالاتی اساسی دارد، گفت: «درحال حاضر امکان سوءاستفاده از کپی کارت ملی و شناسنامه دیگران در ادارات ثبت شرکتها بهراحتی فراهم است. افراد سودجو میتوانند با جعل امضای مردم آنها را عضو هیأتمدیره یک شرکت کرده و از این طریق اقدام به فرار مالیاتی یا سوءاستفاده از اعتبار آنان کنند. همچنین با همین روش امکان خارج کردن سهامداران از شرکتهای سهامی خاص بدون اطلاع آنان نیز وجود دارد.»
راهکاری ساده برای پیشگیری از جعل
وی درباره راهحل مشکل جعل در ادارات ثبت شرکتها توضیح داد: «این مشکل با راهکار سادهای به نام تصدیق الکترونیکی قابل پیشگیری است. تصدیق الکترونیکی یا همان احراز هویت الکترونیکی سازوکاری است که بدون اینکه خللی در سرعت ثبت صورتجلسات و تأسیس شرکتها وارد کند میتواند از بسیاری سوءاستفادهها جلوگیری کند.» این پژوهشگر درخصوص جزئیات احراز هویت الکترونیکی ادامه داد: «در این سازوکار هنگام عملیات ثبت، پیامکی حاوی کد تأیید به تلفن همراه تمامی اعضای هیأتمدیره ارسال میشود. تا زمانی که کد تأیید همه اعضا در سامانه ثبت نشود ادامه عملیات ثبت شرکت و صورتجلسات تغییرات اتفاق نخواهد افتاد. پس از اتمام عملیات نیز مراتب ثبت یا تغییرات شرکت به تمام اعضا ابلاغ میشود. در واقع اداره ثبت شرکتها با یک سازوکار کمهزینه میتواند جلوی قربانیشدن مردم را بگیرد.»
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، هر ساله پروندههای جدیدی در این خصوص در محاکم قضایی به جریان میافتد. با این اوصاف باید پرسید آیا سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و اداره کل ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری ارادهای برای پایان دادن به جرایم جعل در ادارات خود دارند یا نه؟
مأموریت اینترپل برای دستگیری قاتل تاجر ایرانی در ترکیه
گروه حوادث / ردیابیهای پلیسی برای حل معمای قتل مرد تاجر در تهران آنها را به مرد جوانی رساند که پس از این جنایت به ترکیه فرار کرده است.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اوایل اسفند امسال، مرد جوانی هراسان قدم در اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت گذاشت و از ناپدید شدن پدر 70 سالهاش خبر داد.
مرد جوان زمانی که در مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: پدرم جمشید تاجر بود ،اما مدتی است که بازنشسته شده و در آپارتمانی واقع در شمال تهران زندگی میکند. روز گذشته، قرار بود پدرم به همراه یکی از دوستانش به نام افشین به یک طباخی بروند و کله پاچه بخورند، اما بعد از آن دیگر از پدرم خبری نشد، هر چه با تلفن همراهش تماس میگیرم، خاموش است. نگران او شده و به خانهاش رفتم، اما کسی در را باز نکرد. خودروی او هم در پارکینگ نبود وقتی از پیدا کردن پدرم مأیوس شدم، تصمیم گرفتم از پلیس کمک بگیرم.
با شکایت مرد جوان، تحقیقات برای یافتن مرد ثروتمند به دستور بازپرس محمد وهابی آغاز شد. در نخستین گام، کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ افشین رفتند، مرد جوانی که آخرین بار با مرد تاجر قرار ملاقات داشت، اما افشین در تحقیقات مدعی شد: با دوستم قرار داشتم ،اما شب قبلش برایم کاری پیش آمد و به همین دلیل اواخر شب بود که با جمشید تماس گرفته و قرار را کنسل کردم. بعد از آن هم خبری از او ندارم و نمیدانم چه اتفاقی برایش رخ داده است.
با شروع تحقیقات، کارآگاهان راهی خانه جمشید شده و پس از ورود در نگاه اول با به هم ریختگی خانه مواجه شدند. در حالی که بررسیها در این خصوص ادامه داشت، راننده یک خودروی عبوری، جسد سوخته مردی را در حاشیه یکی از بیابانهای کرج پیدا کرد. گزارش کشف جسد به تیم جنایی استان البرز اعلام و تحقیقات در این خصوص آغاز شد.
در بررسیهای اولیه متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند که جسد متعلق به مردی حدوداً 60 تا 70 ساله است که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. هیچ مدرک هویتی همراه جسد نبود و تحقیقات نشان میداد که قتل در محل دیگری رخ داده و عامل یا عاملان جنایت، جنازه را به آن محل انتقال داده و به آتش کشیدهاند.
جسد مرد سوخته به پزشکی قانونی منتقل شد از آنجا که مشخصات قربانی به جمشید شباهت زیادی داشت بدین ترتیب از خانواده مرد تاجر خواسته شد برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی بروند که با افشای هویت جسد و تأیید قتل جمشید تحقیقات وارد مرحله تازهای شد.
سرقت 500 میلیونی
در ادامه رسیدگی به این پرونده کارآگاهان به تحقیقات میدانی از همسایهها و سرایدار خانه مقتول پرداختند. در این میان سرایدار ساختمان سرنخی را به مأموران داد و گفت: بعد از ناپدید شدن جمشید، مرد جوانی به ساختمان آمد و با کلیدی که به همراه داشت وارد آپارتمان جمشید شد. از آنجایی که چندین بار او را با جمشید دیده بودم آن روز به او شک نکردم. با مشخصاتی که وی از مرد جوان داد معلوم شد وی همان افشین بوده است.در حالی که ردیابیها برای شناسایی عامل قتل ادامه داشت کارآگاهان دریافتند از حساب مقتول 500 میلیون تومان برداشت شده است. بررسیها ادامه یافت و معلوم شد عامل این برداشت 500 میلیونی کسی نیست جز افشین. کارآگاهان با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد پلیسی دریافتند افشین در این جنایت نقش دارد.
بدین ترتیب تیم جنایی پس از هماهنگیهای لازم با بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت، برای دستگیری افشین وارد عمل شدند، اما زمانی که به خانه وی رفتند مشخص شد خانهاش را ترک کرده و با خرید بلیت هواپیما از کشور خارج شده و به ترکیه رفته است. با فرار مرد جوان، فرضیه ارتکاب جنایت از سوی او پررنگ شد. بدین ترتیب بازپرس جنایی به پلیس بینالملل دستور داد تا با همکاری پلیس ترکیه، متهم متواری را بازداشت کرده و به ایران منتقل کنند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اوایل اسفند امسال، مرد جوانی هراسان قدم در اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت گذاشت و از ناپدید شدن پدر 70 سالهاش خبر داد.
مرد جوان زمانی که در مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: پدرم جمشید تاجر بود ،اما مدتی است که بازنشسته شده و در آپارتمانی واقع در شمال تهران زندگی میکند. روز گذشته، قرار بود پدرم به همراه یکی از دوستانش به نام افشین به یک طباخی بروند و کله پاچه بخورند، اما بعد از آن دیگر از پدرم خبری نشد، هر چه با تلفن همراهش تماس میگیرم، خاموش است. نگران او شده و به خانهاش رفتم، اما کسی در را باز نکرد. خودروی او هم در پارکینگ نبود وقتی از پیدا کردن پدرم مأیوس شدم، تصمیم گرفتم از پلیس کمک بگیرم.
با شکایت مرد جوان، تحقیقات برای یافتن مرد ثروتمند به دستور بازپرس محمد وهابی آغاز شد. در نخستین گام، کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ افشین رفتند، مرد جوانی که آخرین بار با مرد تاجر قرار ملاقات داشت، اما افشین در تحقیقات مدعی شد: با دوستم قرار داشتم ،اما شب قبلش برایم کاری پیش آمد و به همین دلیل اواخر شب بود که با جمشید تماس گرفته و قرار را کنسل کردم. بعد از آن هم خبری از او ندارم و نمیدانم چه اتفاقی برایش رخ داده است.
با شروع تحقیقات، کارآگاهان راهی خانه جمشید شده و پس از ورود در نگاه اول با به هم ریختگی خانه مواجه شدند. در حالی که بررسیها در این خصوص ادامه داشت، راننده یک خودروی عبوری، جسد سوخته مردی را در حاشیه یکی از بیابانهای کرج پیدا کرد. گزارش کشف جسد به تیم جنایی استان البرز اعلام و تحقیقات در این خصوص آغاز شد.
در بررسیهای اولیه متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند که جسد متعلق به مردی حدوداً 60 تا 70 ساله است که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. هیچ مدرک هویتی همراه جسد نبود و تحقیقات نشان میداد که قتل در محل دیگری رخ داده و عامل یا عاملان جنایت، جنازه را به آن محل انتقال داده و به آتش کشیدهاند.
جسد مرد سوخته به پزشکی قانونی منتقل شد از آنجا که مشخصات قربانی به جمشید شباهت زیادی داشت بدین ترتیب از خانواده مرد تاجر خواسته شد برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی بروند که با افشای هویت جسد و تأیید قتل جمشید تحقیقات وارد مرحله تازهای شد.
سرقت 500 میلیونی
در ادامه رسیدگی به این پرونده کارآگاهان به تحقیقات میدانی از همسایهها و سرایدار خانه مقتول پرداختند. در این میان سرایدار ساختمان سرنخی را به مأموران داد و گفت: بعد از ناپدید شدن جمشید، مرد جوانی به ساختمان آمد و با کلیدی که به همراه داشت وارد آپارتمان جمشید شد. از آنجایی که چندین بار او را با جمشید دیده بودم آن روز به او شک نکردم. با مشخصاتی که وی از مرد جوان داد معلوم شد وی همان افشین بوده است.در حالی که ردیابیها برای شناسایی عامل قتل ادامه داشت کارآگاهان دریافتند از حساب مقتول 500 میلیون تومان برداشت شده است. بررسیها ادامه یافت و معلوم شد عامل این برداشت 500 میلیونی کسی نیست جز افشین. کارآگاهان با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد پلیسی دریافتند افشین در این جنایت نقش دارد.
بدین ترتیب تیم جنایی پس از هماهنگیهای لازم با بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت، برای دستگیری افشین وارد عمل شدند، اما زمانی که به خانه وی رفتند مشخص شد خانهاش را ترک کرده و با خرید بلیت هواپیما از کشور خارج شده و به ترکیه رفته است. با فرار مرد جوان، فرضیه ارتکاب جنایت از سوی او پررنگ شد. بدین ترتیب بازپرس جنایی به پلیس بینالملل دستور داد تا با همکاری پلیس ترکیه، متهم متواری را بازداشت کرده و به ایران منتقل کنند.
انهدام باند راهـــزنان مسلح لرستان
گروه حوادث / 5 مرد تبهکار که در جادههای استان لرستان با استفاده از اسلحه راه مردم را بسته و اموالشان را سرقت میکردند در حالی دستگیر شدند که در یکی از سرقتهایشان پدر یک خانواده را مقابل چشمان فرزندش به قتل رسانده بودند.
سردار یحیی الهی، فرمانده انتظامی استان لرستان در جمع خبرنگاران با تشریح این خبر گفت: هفته گذشته یک باند را شناسایی کردیم که اعضای آن در جادههای لرستان سرقت مسلحانه انجام میدادند، این افراد چند روز قبل در یکی از سرقتهای مسلحانه خود مردی را که به همراه خانوادهاش در جاده تردد میکرد، در جریان سرقت مسلحانه با شلیک گلوله و مقابل چشم فرزندش به قتل رساندند.
فرمانده انتظامی لرستان با تأکید بر اینکه مأموران پلیس آگاهی این افراد را شناسایی و در عملیاتی ویژه ۵ عضو این باند سرقت مسلحانه را دستگیر کردند، افزود: از این افراد ۴ قبضه اسلحه شامل ۲ قبضه اسلحه جنگی کلاشنیکف و دو قبضه اسلحه ساچمهزنی کشف شده است. اعضای این باند سرقت مسلحانه تاکنون به ۱۲ فقره سرقت معترف شدهاند و سابقهدار هم هستند. وی خاطرنشان کرد: دو نفر از اعضای این باند که برادر هستند، سال گذشته در شهرستان دلفان سرقت مسلحانه کرده و با مأموران انتظامی درگیری مسلحانه داشتند که یکی از آنها به قتل رسید و نفر دیگر هم بنا به دلایلی از زندان آزاد شده و از همان زمان هم که آزاد شده اقدام به سرقت مسلحانه و راهزنی کرده و سرقتهای متعددی انجام داده است.
فرمانده انتظامی لرستان با اشاره به اینکه یکی دیگر از اعضای این باند سرقت مسلحانه نیز به جرم حمل مواد مخدر دستگیر شده بود اما در زمان مرخصی از زندان با این باند همکاری داشته، اظهار داشت: مجموعههای متولی باید نظارتهای خود را بر زندانیانی که به مرخصی میروند افزایش دهند، چرا که به این زندانی ۱۰ روز مرخصی دادهاند و وی در این مدت شروع به سرقت مسلحانه کرده است.
سردار الهی اظهار امیدواری کرد، خلأهای قانونی که در زمینه برخورد با متخلفان وجود دارد، رفع شود.
سردار یحیی الهی، فرمانده انتظامی استان لرستان در جمع خبرنگاران با تشریح این خبر گفت: هفته گذشته یک باند را شناسایی کردیم که اعضای آن در جادههای لرستان سرقت مسلحانه انجام میدادند، این افراد چند روز قبل در یکی از سرقتهای مسلحانه خود مردی را که به همراه خانوادهاش در جاده تردد میکرد، در جریان سرقت مسلحانه با شلیک گلوله و مقابل چشم فرزندش به قتل رساندند.
فرمانده انتظامی لرستان با تأکید بر اینکه مأموران پلیس آگاهی این افراد را شناسایی و در عملیاتی ویژه ۵ عضو این باند سرقت مسلحانه را دستگیر کردند، افزود: از این افراد ۴ قبضه اسلحه شامل ۲ قبضه اسلحه جنگی کلاشنیکف و دو قبضه اسلحه ساچمهزنی کشف شده است. اعضای این باند سرقت مسلحانه تاکنون به ۱۲ فقره سرقت معترف شدهاند و سابقهدار هم هستند. وی خاطرنشان کرد: دو نفر از اعضای این باند که برادر هستند، سال گذشته در شهرستان دلفان سرقت مسلحانه کرده و با مأموران انتظامی درگیری مسلحانه داشتند که یکی از آنها به قتل رسید و نفر دیگر هم بنا به دلایلی از زندان آزاد شده و از همان زمان هم که آزاد شده اقدام به سرقت مسلحانه و راهزنی کرده و سرقتهای متعددی انجام داده است.
فرمانده انتظامی لرستان با اشاره به اینکه یکی دیگر از اعضای این باند سرقت مسلحانه نیز به جرم حمل مواد مخدر دستگیر شده بود اما در زمان مرخصی از زندان با این باند همکاری داشته، اظهار داشت: مجموعههای متولی باید نظارتهای خود را بر زندانیانی که به مرخصی میروند افزایش دهند، چرا که به این زندانی ۱۰ روز مرخصی دادهاند و وی در این مدت شروع به سرقت مسلحانه کرده است.
سردار الهی اظهار امیدواری کرد، خلأهای قانونی که در زمینه برخورد با متخلفان وجود دارد، رفع شود.
پلیس هوشمند، قانون مداری، نشاط بهاری؛ شعار نوروزی
نقشه مسیر روشن خدمت به مردم
سردار حسین رحیمی
رئیس پلیس پایتخت
همزمان با نو شدن سال و رسیدن دوباره فصل رویش و زایش زمین، پلیس نیز همگام با طبیعت در مسیر نوسازی و فعالیت قدم برداشته و دست در دست مردم سال جدید را به جشن نشسته و نشاط بهاری را پاس میدارد.
از آنجا که مأموریتهای پلیس بخصوص در سالهای اخیر رشد فزاینده داشته و به تبع آن نیز درخواستهای مردم از این نیروی خدمتگزار افزایش یافته، میطلبد که پلیس در کنار همه فرایندهای زیرساختی خود، به هوشمندسازی بیشازپیش اهمیت دهد که خوشبختانه این مهم در سطح بالایی محقق شده و هماکنون مفتخریم که پلیس، پلیسی هوشمند در تمام زمینهها است و این یعنی همان رسیدن به قله سازمانی هوشمند که میتواند با نیروی انسانی متبحر خود به نیازهای امروز شهروندان پاسخی درخور دهد. یکی از مهمترین مأموریتهای پلیس در ایام سال مربوط به عید نوروز است که هم باید امنیت و آرامش را در شهرها دوچندان برقرار نماید و هم شاهد این امنیت جاری و ساری در حوزههای بین شهری باشد و بیش از گذشته خود را نشان دهد و اینجا است که شعار نوروزی سال 1401 یعنی «پلیس هوشمند، قانونمداری، نشاط بهاری» معنا میشود.
بهطور حتم پلیس نیز در کنار مردم و همراه با آنان عید نوروز، این عید باستانی را پاس میدارد اما در راستای برقراری نظم و امنیت پایدار، با هنجارشکنان و برهمزنندگان آرامش و امنیت عمومی نیز براساس قانون برخورد کرده و اجازه هیچ نوع بیقانونی و سلب آسایش شهروندان را نخواهد داد، این همان پررنگتر کردن وجه قانونمداری و حفظ و ارتقای امنیت عمومی است و همواره تأکید میکنیم که برگزیدن شعار نوروزی در هر سال، نقشه راه و مسیر روشن خدمت هرچه بهتر به مردم و افزایش رضایتمندی عمومی است.
عید نوروز، زمانی برای تجدید قوا، تمدد اعصاب، رفع خستگیهای سال گذشته و شروع قدرتمند یکسال دیگر است، اما توجه به این نکته نیز ضروری است و نباید فراموش کرد در این روزها که شهروندان در امنیت و آرامش، بهدنبال بجا آوردن رسمهای قدیمی و دیدوبازدید هستند، کارکنان خدوم و زحمتکش پلیس، با حضور در محل کار در حالت آمادهباش بوده و فداکارانه با انجام وظایف خود تنها خواستار برقراری نظم و امنیت عمومی هستند و اینان همان جوانان مؤمن انقلابیاند که با گذشتن از آسایش خود، آرامش شهروندان و همنوعان خود را میطلبند و در این راه سختیهای فراوانی را متحمل میشوند. از این رهگذر اعلام میداریم که پلیس همواره در کنار مردم و خواستار شور، نشاط و شادی مردم است و در این راه چه جانبازیها و چه سر بازیها که انجام نشده است.
کوتاه سخن آنکه، شعار نوروزی پلیس «پلیس هوشمند، قانونمداری، نشاط بهاری»، ریلگذاری برای سالی مملو از موفقیتها و رشد روزافزون پلیس البته در کنار مردم این سرمایههای اجتماعی و با همراهی آنان است، چراکه رضایتمندی مردم و پاسخ به دغدغههای شهروندان و برداشتن باری از دوش آنان، بزرگترین مدال و موفقیت در مسیر خدمت به آنان است و امنیت پایدار تنها در گرو همراهی مردم و جذب حداکثری حمایت و رضایت مردم محقق میشود، چراکه پلیس خدمتگزار معتقد است عبادت به جز خدمت نیست و این سرلوحه تمام اقدامات این نیروی خدوم بوده و هست.
رئیس پلیس پایتخت
همزمان با نو شدن سال و رسیدن دوباره فصل رویش و زایش زمین، پلیس نیز همگام با طبیعت در مسیر نوسازی و فعالیت قدم برداشته و دست در دست مردم سال جدید را به جشن نشسته و نشاط بهاری را پاس میدارد.
از آنجا که مأموریتهای پلیس بخصوص در سالهای اخیر رشد فزاینده داشته و به تبع آن نیز درخواستهای مردم از این نیروی خدمتگزار افزایش یافته، میطلبد که پلیس در کنار همه فرایندهای زیرساختی خود، به هوشمندسازی بیشازپیش اهمیت دهد که خوشبختانه این مهم در سطح بالایی محقق شده و هماکنون مفتخریم که پلیس، پلیسی هوشمند در تمام زمینهها است و این یعنی همان رسیدن به قله سازمانی هوشمند که میتواند با نیروی انسانی متبحر خود به نیازهای امروز شهروندان پاسخی درخور دهد. یکی از مهمترین مأموریتهای پلیس در ایام سال مربوط به عید نوروز است که هم باید امنیت و آرامش را در شهرها دوچندان برقرار نماید و هم شاهد این امنیت جاری و ساری در حوزههای بین شهری باشد و بیش از گذشته خود را نشان دهد و اینجا است که شعار نوروزی سال 1401 یعنی «پلیس هوشمند، قانونمداری، نشاط بهاری» معنا میشود.
بهطور حتم پلیس نیز در کنار مردم و همراه با آنان عید نوروز، این عید باستانی را پاس میدارد اما در راستای برقراری نظم و امنیت پایدار، با هنجارشکنان و برهمزنندگان آرامش و امنیت عمومی نیز براساس قانون برخورد کرده و اجازه هیچ نوع بیقانونی و سلب آسایش شهروندان را نخواهد داد، این همان پررنگتر کردن وجه قانونمداری و حفظ و ارتقای امنیت عمومی است و همواره تأکید میکنیم که برگزیدن شعار نوروزی در هر سال، نقشه راه و مسیر روشن خدمت هرچه بهتر به مردم و افزایش رضایتمندی عمومی است.
عید نوروز، زمانی برای تجدید قوا، تمدد اعصاب، رفع خستگیهای سال گذشته و شروع قدرتمند یکسال دیگر است، اما توجه به این نکته نیز ضروری است و نباید فراموش کرد در این روزها که شهروندان در امنیت و آرامش، بهدنبال بجا آوردن رسمهای قدیمی و دیدوبازدید هستند، کارکنان خدوم و زحمتکش پلیس، با حضور در محل کار در حالت آمادهباش بوده و فداکارانه با انجام وظایف خود تنها خواستار برقراری نظم و امنیت عمومی هستند و اینان همان جوانان مؤمن انقلابیاند که با گذشتن از آسایش خود، آرامش شهروندان و همنوعان خود را میطلبند و در این راه سختیهای فراوانی را متحمل میشوند. از این رهگذر اعلام میداریم که پلیس همواره در کنار مردم و خواستار شور، نشاط و شادی مردم است و در این راه چه جانبازیها و چه سر بازیها که انجام نشده است.
کوتاه سخن آنکه، شعار نوروزی پلیس «پلیس هوشمند، قانونمداری، نشاط بهاری»، ریلگذاری برای سالی مملو از موفقیتها و رشد روزافزون پلیس البته در کنار مردم این سرمایههای اجتماعی و با همراهی آنان است، چراکه رضایتمندی مردم و پاسخ به دغدغههای شهروندان و برداشتن باری از دوش آنان، بزرگترین مدال و موفقیت در مسیر خدمت به آنان است و امنیت پایدار تنها در گرو همراهی مردم و جذب حداکثری حمایت و رضایت مردم محقق میشود، چراکه پلیس خدمتگزار معتقد است عبادت به جز خدمت نیست و این سرلوحه تمام اقدامات این نیروی خدوم بوده و هست.
کلاهبرداری 7 میلیاردی با کپی کارت بانکی
گروه حوادث / مرد کلاهبردار که با کپی کارت بانکی شهروندان بیش از 7 میلیارد تومان سرقت کرده بود، بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این کلاهبردار با استفاده از دستگاه اسکیمر و کپی کردن کارت شهروندان، حساب بیش از ۵۰۰ نفر را خالی کرده بود. متهم در بازجوییها ضمن اعتراف عنوان کرد که با تهیه و طراحی دو سری دستگاه کپی کارت بانکی و نصب روی دستگاه خودپرداز بانک در شهرهای رشت، تهران، آمل، بابل، نوشهر، چالوس، کلارآباد، سلمانشهر و عباسآباد اقدام به تهیه و صدورکارت جدید بانکی و کارت ملی منطبق با صاحب حساب میکرد.
سردار مرتضی میرزایی فرمانده انتظامی مازندران در این باره گفت: این کلاهبردار در یک فقره ۵۰ میلیون تومان از حساب بانکی یکی از شهروندان برداشت کرده بود. در تحقیقات اولیه مأموران مشخص شد که کارتهای بانکی مالباختگان به وسیله دستگاه اسکیمر نصب شده روی خود پردازهای بانکی کپیبرداری میشد و متهم با استفاده از کارت کپی شده حساب شهروندان را خالی و طی چندین مرحله وجوه را در کارتهای بانکی مختلف منتقل میکرد و سرانجام با کارت ملی جعلی صاحبان کارتهای کپی شده، از فروشگاههای جواهری شهرهای مختلف کشور، طلا، سکه، جواهر و ارز دیجیتال میخرید.
وی در ادامه افزود: مأموران پس از شناسایی متهم با هماهنگی قضایی مجرم را دستگیر کردند و از وی یک دستگاه کپی کارتهای بانکی، لپ تاپ، دستگاه جت پرینتر، دوربین طراحی شده برای سرقت رمز عبور کارتهای بانکی، قطعات الکترونیکی قابل نصب در دهانه کارت خودپرداز و تعدادی فلش مموری و رم کشف کردند.
متهم با تکمیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی معرفی و با قرار مناسب روانه زندان شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این کلاهبردار با استفاده از دستگاه اسکیمر و کپی کردن کارت شهروندان، حساب بیش از ۵۰۰ نفر را خالی کرده بود. متهم در بازجوییها ضمن اعتراف عنوان کرد که با تهیه و طراحی دو سری دستگاه کپی کارت بانکی و نصب روی دستگاه خودپرداز بانک در شهرهای رشت، تهران، آمل، بابل، نوشهر، چالوس، کلارآباد، سلمانشهر و عباسآباد اقدام به تهیه و صدورکارت جدید بانکی و کارت ملی منطبق با صاحب حساب میکرد.
سردار مرتضی میرزایی فرمانده انتظامی مازندران در این باره گفت: این کلاهبردار در یک فقره ۵۰ میلیون تومان از حساب بانکی یکی از شهروندان برداشت کرده بود. در تحقیقات اولیه مأموران مشخص شد که کارتهای بانکی مالباختگان به وسیله دستگاه اسکیمر نصب شده روی خود پردازهای بانکی کپیبرداری میشد و متهم با استفاده از کارت کپی شده حساب شهروندان را خالی و طی چندین مرحله وجوه را در کارتهای بانکی مختلف منتقل میکرد و سرانجام با کارت ملی جعلی صاحبان کارتهای کپی شده، از فروشگاههای جواهری شهرهای مختلف کشور، طلا، سکه، جواهر و ارز دیجیتال میخرید.
وی در ادامه افزود: مأموران پس از شناسایی متهم با هماهنگی قضایی مجرم را دستگیر کردند و از وی یک دستگاه کپی کارتهای بانکی، لپ تاپ، دستگاه جت پرینتر، دوربین طراحی شده برای سرقت رمز عبور کارتهای بانکی، قطعات الکترونیکی قابل نصب در دهانه کارت خودپرداز و تعدادی فلش مموری و رم کشف کردند.
متهم با تکمیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی معرفی و با قرار مناسب روانه زندان شد.
حوادث جهان
11 کشته در انفجار مواد محترقه
انفجار ترقه و وسایل آتش بازی در هند، جان ۱۱ تن را گرفت.
به گزارش خلیج تایمز، مقامات محلی روز جمعه اعلام کردند پس از وقوع یک انفجار مهیب در خانهای در شرق هند که در آن وسایل آتش بازی و ترقه بهصورت غیرقانونی ساخته میشد، 11 نفر جان خود را از دست دادند. قاضی محلی منطقه «باگالپور» در ایالت «بیهار» شرقی گفت: در این انفجار که پنجشنبه شب رخ داد، چهار خانه در مجاورت این ساختمان نیز تخریب شد و صدای مهیب آن تا ۱۵ کیلومتری از محل حادثه شنیده شده است. در این حادثه پنج نفر دیگر مصدوم شدهاند.
به گزارش خلیج تایمز، مقامات محلی روز جمعه اعلام کردند پس از وقوع یک انفجار مهیب در خانهای در شرق هند که در آن وسایل آتش بازی و ترقه بهصورت غیرقانونی ساخته میشد، 11 نفر جان خود را از دست دادند. قاضی محلی منطقه «باگالپور» در ایالت «بیهار» شرقی گفت: در این انفجار که پنجشنبه شب رخ داد، چهار خانه در مجاورت این ساختمان نیز تخریب شد و صدای مهیب آن تا ۱۵ کیلومتری از محل حادثه شنیده شده است. در این حادثه پنج نفر دیگر مصدوم شدهاند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
قصاص پایان پرونده جنایت در دربند
-
شهادت افسر پلیس به دست سارقان مسلح
-
سرقت هویت برای ثبت شرکت
-
مأموریت اینترپل برای دستگیری قاتل تاجر ایرانی در ترکیه
-
انهدام باند راهـــزنان مسلح لرستان
-
نقشه مسیر روشن خدمت به مردم
-
کلاهبرداری 7 میلیاردی با کپی کارت بانکی
-
11 کشته در انفجار مواد محترقه
اخبارایران آنلاین