ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مجید تخت روانچی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل:
ایران براساس عمل بایدن نسبت به برجام اقدام میکند
سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحدد، صحبتهای جو بایدن رئیس جمهوری منتخب امریکا و تیم او درباره برجام را صحبتهای کلی توصیف و تأکید کرد که ایران، نه براساس این صحبتها، بلکه براساس نوع عمل دولت جدید امریکا نسبت به تعهدات برجامی خود تصمیم میگیرد و اقدام میکند.
مجید تخت روانچی در بخشی از گفتوگوی خود با ایرنا، با بیان اینکه زمانی میتوان روی این حرفها حساب کرد که عملیاتی شود، اظهارکرد: ما صبر میکنیم و عجله هم نداریم. بایدن به کاخ سفید میرود و ما منتظریم ببینیم ایشان چه کار میکند. ما براساس عملی که بایدن نسبت به برجام دارد، تصمیم میگیریم و اقدام متقابل را انجام میدهیم.
او درباره موضع ایران نسبت به سازوکار بازگشت امریکا به برجام، با بیان اینکه امریکا باید به برجام برگردد و این بازگشت هم کامل و بدون پیش شرط باشد و بدون مطرح کردن موضوعات بیربط و باربط با برجام باشد، تصریح کرد: اگر آنان به تعهداتشان برگردند، ما هم به تعهداتمان برمیگردیم. این موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران است. در واقع این آقای بایدن است که باید تصمیم بگیرد آیا میخواهد به برجام برگردد؟
روانچی، نکته مهم در این زمینه را اجرای تعهدات امریکا مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام دانست و افزود: اینکه درصورت بازنگشتن امریکا به برجام ما چه خواهیم کرد، بستگی به این دارد که رویکرد امریکا چطور باشد. در این شرایط میگذاریم بایدن خود تصمیم بگیرد. فقط این نکته باید روشن باشد که نمیشود تعهدات بینالمللی امریکا نصف و نیمه اجرا شود. اگر آنها ادعای برگشت به برجام دارند، باید این برگشت همراه با اجرای کامل تعهدات باشد.
وی با اشاره به اینکه زمان بازگشت امریکا به برجام مشخص نیست، لابیهای ضدایرانی فعال در امریکا را یکی از موانع این راه برشمرد و در پاسخ به اینکه «آیا در دوره جدید این آمادگی وجود دارد تا وارد بحث و مذاکره با امریکا در سطوح مختلف شویم؟» اظهارکرد: در چارچوب برجام، مذاکرت ما و امریکا فقط درباره بحث هستهای بود ولاغیر. اگر امریکا اکنون به برجام برگردد، ما در چارچوب کمیسیون مشترک میتوانیم با امریکاییها دور یک میز باشیم.
او درباره تحریمهای نهادهای ایرانی از سوی دولت ترامپ به بهانههای غیرهستهای نیز گفت: برجام روی موضوعات هستهای تمرکز داشت و تحریمهایی هم که براساس این توافق برداشته شد، در چارچوب تحریمهای هستهای بودند. در برجام نیز نوشته شده که این تحریمها شامل چه مسائلی هستند؛ یعنی نمیتوان تحریمی به نامهای دیگری اعمال شود. اگر تحریم بانک مرکزی در چارچوب برجام برداشته میشود، نمیتوان بانک مرکزی را تحت عنوان یک بهانه دیگر تحریم کنند. این خلاف برجام است. اینکه در چند سال گذشته اسم تحریمهایی که در برجام آمده بود را عوض کردند، این مشکل ما نیست بلکه مشکل امریکاست و خودشان باید این مشکل را حل کنند. به ما ربطی ندارد این کار پیچیده است یا نیست و خودشان باید حل کنند.
روانچی، درباره غنیسازی 20 درصدی، نخست با اشاره به اینکه در NPT درصدی برای سقف غنیسازی وجود ندارد، تأکید کرد که مصوبه مجلس در چارچوبهای کاهش تعهدات هستهای ایران است و اتفاق تازهای نیست.
مجید تخت روانچی در بخشی از گفتوگوی خود با ایرنا، با بیان اینکه زمانی میتوان روی این حرفها حساب کرد که عملیاتی شود، اظهارکرد: ما صبر میکنیم و عجله هم نداریم. بایدن به کاخ سفید میرود و ما منتظریم ببینیم ایشان چه کار میکند. ما براساس عملی که بایدن نسبت به برجام دارد، تصمیم میگیریم و اقدام متقابل را انجام میدهیم.
او درباره موضع ایران نسبت به سازوکار بازگشت امریکا به برجام، با بیان اینکه امریکا باید به برجام برگردد و این بازگشت هم کامل و بدون پیش شرط باشد و بدون مطرح کردن موضوعات بیربط و باربط با برجام باشد، تصریح کرد: اگر آنان به تعهداتشان برگردند، ما هم به تعهداتمان برمیگردیم. این موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران است. در واقع این آقای بایدن است که باید تصمیم بگیرد آیا میخواهد به برجام برگردد؟
روانچی، نکته مهم در این زمینه را اجرای تعهدات امریکا مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام دانست و افزود: اینکه درصورت بازنگشتن امریکا به برجام ما چه خواهیم کرد، بستگی به این دارد که رویکرد امریکا چطور باشد. در این شرایط میگذاریم بایدن خود تصمیم بگیرد. فقط این نکته باید روشن باشد که نمیشود تعهدات بینالمللی امریکا نصف و نیمه اجرا شود. اگر آنها ادعای برگشت به برجام دارند، باید این برگشت همراه با اجرای کامل تعهدات باشد.
وی با اشاره به اینکه زمان بازگشت امریکا به برجام مشخص نیست، لابیهای ضدایرانی فعال در امریکا را یکی از موانع این راه برشمرد و در پاسخ به اینکه «آیا در دوره جدید این آمادگی وجود دارد تا وارد بحث و مذاکره با امریکا در سطوح مختلف شویم؟» اظهارکرد: در چارچوب برجام، مذاکرت ما و امریکا فقط درباره بحث هستهای بود ولاغیر. اگر امریکا اکنون به برجام برگردد، ما در چارچوب کمیسیون مشترک میتوانیم با امریکاییها دور یک میز باشیم.
او درباره تحریمهای نهادهای ایرانی از سوی دولت ترامپ به بهانههای غیرهستهای نیز گفت: برجام روی موضوعات هستهای تمرکز داشت و تحریمهایی هم که براساس این توافق برداشته شد، در چارچوب تحریمهای هستهای بودند. در برجام نیز نوشته شده که این تحریمها شامل چه مسائلی هستند؛ یعنی نمیتوان تحریمی به نامهای دیگری اعمال شود. اگر تحریم بانک مرکزی در چارچوب برجام برداشته میشود، نمیتوان بانک مرکزی را تحت عنوان یک بهانه دیگر تحریم کنند. این خلاف برجام است. اینکه در چند سال گذشته اسم تحریمهایی که در برجام آمده بود را عوض کردند، این مشکل ما نیست بلکه مشکل امریکاست و خودشان باید این مشکل را حل کنند. به ما ربطی ندارد این کار پیچیده است یا نیست و خودشان باید حل کنند.
روانچی، درباره غنیسازی 20 درصدی، نخست با اشاره به اینکه در NPT درصدی برای سقف غنیسازی وجود ندارد، تأکید کرد که مصوبه مجلس در چارچوبهای کاهش تعهدات هستهای ایران است و اتفاق تازهای نیست.
هفته یازدهم با برتری سرخابیها مقابل تراکتور و فولاد به پایان رسید
پشت پای دیاباته و نوراللهی به انتقادات
گروه ورزشی / هفته یازدهم رقابتهای لیگ برتر فوتبال دیروز با انجام 2 مسابقه به پایان رسید. تراکتور و استقلال در حالی از ساعت 14:30 در ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز به مصاف هم رفتند که مسعود شجاعی سرمربی موقت تراکتور برخلاف انتظار 2 ستاره دیگر این تیم یعنی اشکان دژاگه و احسان حاجصفی را روی نیمکت نشاند؛ در سمت مقابل محمود فکری در غیبت آرش رضاوند از داریوش شجاعیان استفاده کرد و با نیمکتنشین کردن عارف غلامی، محمد دانشگر را به میدان فرستاد؛ در روزی که سید احمد موسوی دیگر غایب استقلال به دلیل مصدومیت بود، شیخ دیاباته به ترکیب اصلی اضافه شد تا در کنار امیر ارسلان مطهری و مهدی قائدی، استقلال با 3 مهاجم به مصاف حریف برود؛ با آغاز بازی، استقلال سعی داشت موقعیتهایی برای خود در زمین تراکتور ایجاد کند که دقایق ابتدایی با برتری نسبی استقلال همراه شد. دقیقه ۱۳ آبیپوشان روی یک کار ترکیبی، قائدی را در محوطه جریمه تراکتور صاحب موقعیت کردند اما ضربه این بازیکن به مدافع حریف برخورد کرد؛ استقلالیها معتقد بودند توپ به دست بازیکن تراکتور برخورد کرده اما بیژن حیدری داور مسابقه چنین نظری نداشت. دقیقه ۲۹ اولین موقعیت جدی تراکتور رقم خورد و ارسال مهدی تیکدری از سمت چپ، محمد عباسزاده را صاحب موقعیت کرد ولی ضربه این بازیکن با اختلاف از کنار دروازه آبیها به بیرون رفت. در حالی که بازی در میانه میدان دنبال میشد، دقیقه ۳۸ پاس رو به عقب شجاعی به دیاباته رسید و او هم با دریبل زیدانی وفا هخامنش مدافع تراکتور با ضربهای زمینی دروازه محمدرضا اخباری را باز کرد تا یخ بازی آب شود. دیاباته نخستین گل خود در لیگ بیستم را به ثمر رساند و از سویی همانند بازی رفت فصل گذشته در ورزشگاه یادگار امام(ره) برابر تراکتور گلزنی کرد؛ در ادامه تلاش تراکتوریها برای جبران نتیجه ثمری نداشت تا این بازی در نیمه اول با پیروزی 1-0 آبیپوشان پایتخت به پایان برسد. نیمه دوم هم استقلال تیم برتر میدان بود. دقیقه 60 ضربه سر مطهری پشت مدافعان تراکتور به قائدی رسید و این بازیکن هم درموقعیت تک به تک گل دوم را وارد دروازه تراکتور کرد تا این بازیکن برای چهارمین بازی پیاپی موفق به گلزنی برای آبیها شود. دقیقه 61 تراکتور اولین تعویض را انجام داد و حاجصفی به جای تیکدری به میدان آمد، اما باز هم شاگردان محمود فکری به گل رسیدند. دقیقه 65 ارسال مهدی مهدیپور از روی نقطه کرنر توسط مدافعان تراکتور دفع شد و توپ به شجاعیان رسید، او با فریب دو بازیکن حریف توپ را در سمت راست به قائدی رساند که پاس در عرض شماره 10 را دیاباته با یک ضربه چیپ به گل سوم استقلال و گل دوم خودش تبدیل کرد. فکری دقیقه 69 سیاوش یزدانی را به جای محمدحسین مرادمند به زمین فرستاد و شجاعی هم دقیقه 72، سه تعویض همزمان انجام داد و دژاگه به جای میلاد فخرالدینی، محمدرضا خانزاده به جای هادی محمدی و محمد قادری به جای سعید مهری وارد زمین شدند تا تراکتور جان تازهای بگیرد. ضمن اینکه دقیقه 74 هم فرشید اسماعیلی به جای شجاعیان به میدان آمد. دقیقه 80 پاس رو به جلوی اکبر ایمانی و در ادامه پاس سرضرب و در عمق شجاعی به پشت مدافعان استقلال در شرایط خوبی به محمد عباسزاده رسید و این بازیکن هم با شوت زمینی یکی از گلهای خورده تیمش را جبران کرد. دقیقه 81 تراکتور آخرین تعویض خود را هم انجام داد و اوکاشه حمزویی به جای حمید بوحمدان وارد زمین شد تا تراکتور حالتی هجومیتر بگیرد. دقیقه 84 عباسزاده شوت دیگری را از داخل محوطه جریمه روانه دروازه استقلال کرد که محمدرشید مظاهری با واکنش تماشایی آن را راهی کرنر کرد؛ در این شرایط، فکری 2 تعویض انجام داد و دقیقه 88 بابک مرادی را به جای مطهری و متین کریمزاده را به جای محمد نادری به میدان فرستاد تا به حفظ نتیجه بپردازد. این بازی در نهایت با نتیجه 3-1 به سود استقلال به پایان رسید تا آبیها با این پیروزی ارزشمند خارج از خانه 22 امتیازی شوند و به صدر جدول صعود کنند.
برد سرخ ها بعد از 4 تساوی
در آخرین بازی هفته یازدهم، پرسپولیس و فولاد از ساعت ۱۶:۴۰ در ورزشگاه آزادی تهران برابر هم قرار گرفتند. شاگردان یحیی گل محمدی که در این مسابقه با همان ترکیب دیدار با استقلال به میدان رفته بودند، در ۱۵ دقیقه نخست سعی داشتند با طراحی حملاتی از سمت چپ دروازه فولاد را با خطر روبهرو کنند که این حملات به خطر جدی منجر نشد. یک بار سعید آقایی با عبور از مدافع مقابلش و در ادامه احمد نورالهی و وحید امیری حرکاتی از سمت چپ ترتیب دادند که منجر به شوتزنی به سمت دروازه فولاد نشد. دقیقه 25، آیاندا پاتوسی روی یک ضربه ایستگاهی توپ را روی دروازه پرسپولیس ارسال کرد و در ادامه ضربه سر محمد میری به اوت رفت. دقیقه ۲۷، پاتوسی از نقطه کرنر، توپ را روی دروازه پرسپولیس ارسال کرد که ضربه سر موسی کولی بالی به تیر افقی دروازه برخورد کرد و در برگشت هم شوت محمدرضاعباسی به تور کنار دروازه خورد و تبدیل به گل نشد. دقیقه ۲۹، احسان پهلوان از سمت چپ توپی را روی دروازه فولاد ارسال کرد که پس از ضربه سر رو به عقب احمد نوراللهی، مهدی عبدی در موقعیت شوتزنی قرار گرفت و با پای راست دروازه را باز کرد تا مانند دربی موفق به گلزنی شود. پس از این گل بازی بیشتر در میانه میدان در جریان بود و فولاد هم نتوانست فرصت خاصی روی دروازه قرمزها ایجاد کند تا نیمه اول با برتری پرسپولیس به پایان برسد.
جواد نکونام، سرمربی فولاد نیمه دوم را با یک تغییر آغاز کرد و وحید حیدریه را به جای عارف آغاسی به میدان فرستاد. در ادامه بازی هم پرسپولیس تیم برتر میدان بود ولی بازیکنان این تیم بخصوص پهلوان موقعیتهای خود را از دست دادند. دقیقه 58 ارسال صالح حردانی از جناح راست با ضربه سر لوسیانو پریرا همراه شد که توپ با برخورد به تیر عمودی دروازه پرسپولیس به بیرون رفت. دقیقه 60 ارسال کوتاه پاتوسی در داخل محوطه جریمه در شرایطی به کنعانیزادگان اصابت کرد که زاهدیفر داور مسابقه در تصمیمی بحثبرانگیز به سود فولاد پنالتی گرفت و اعتقاد به خطای هند مدافع سرخپوشان داشت. گرچه براساس تصاویر تلویزیونی، خطایی اتفاق نیفتاده بود و در ادامه کنعانی زادگان به انحای مختلف از جمله قسم خوردن قصد داشت داور را متقاعد کند که هند نشده و توپ به سینهاش خورده ولی زاهدیفر نه تنها تغییری در تصمیمش ایجاد نکرد بلکه به او کارت زرد هم نشان داد. با این حال کنعانی همچنان در حال اعتراض بود که کریم باقری و افشین پیروانی او را ساکت کردند و حتی کریم باقری برای این مهم مجبور به شوک و برخورد فیزیکی جزئی هم شد! در هر حال دقیقه 64 پریرا پشت ضربه پنالتی قرار گرفت و گل مساوی فولاد را به ثمر رساند. نکته اینکه نوید مظفری، کارشناس داوری اعلام کرد در این صحنه داور اشتباه کرد و پنالتی به سود فولاد اتفاق نیفتاد. بعد از این گل، فولاد بازی را را در دست گرفت و یک بار هم میتوانست دقیقه 74 به گل دوم برسد ولی سیدجلال حسینی توپ را از روی خط بیرون کشید. با این حال، جو بازی همچنان متشنج بود و داور به مهدی هاشمینسب مربی فولاد و حمید مطهری مربی پرسپولیس کارت زرد نشان داد. در ادامه پرسپولیس 2 تعویض انجام داد و دقیقه 77 امید عالیشاه به جای کمال کامیابینیا و محمدمهدی مهدیخانی به جای مهدی عبدی وارد زمین شدند. تعویضهایی که نتیجه داد و عالیشاه در بدو ورود به زمین پشت ضربه ایستگاهی ایستاد که ارسال او و دفع ناقص مدافع فولاد به وحید امیری رسید و در ادامه شوت والی او به محوطه 6 قدم فولاد توسط احمد نوراللهی وارد دروازه این تیم شد تا پرسپولیس به گل دوم و برتری برسد. نوراللهی که روزهای پرفشاری را بخصوص پس از دربی که چند موقعیت را از دست داد، پشت سر میگذاشت دیروز ناجی پرسپولیس و یحیی شد. در ادامه نکونام، ساسان انصاری را دقیقه 80 به جای پاتوسی به میدان فرستاد و با آسیب دیدگی دو مدافع وسط پرسپولیس، دقیقه 85 سید احسان حسینی به جای کنعانیزادگان و دقیقه 91 آرمان رمضانی به جای سیدجلال وارد زمین شدند. دقیقه 3+90 روی اشتباه در خط دفاعی پرسپولیس نزدیک بود فولاد به گل دوم برسد که ساسان انصاری در موقعیت تک به تک با حامد لک توپ را با فاصله از بالای دروازه به بیرون فرستاد. بازی در نهایت 2-1 به سود پرسپولیس به پایان رسید تا سرخپوشان پایتخت پس از 4 تساوی پی در پی به پیروزی برسند و با 15 امتیاز و 2 بازی کمتر به رده ششم جدول صعود کنند.
برد سرخ ها بعد از 4 تساوی
در آخرین بازی هفته یازدهم، پرسپولیس و فولاد از ساعت ۱۶:۴۰ در ورزشگاه آزادی تهران برابر هم قرار گرفتند. شاگردان یحیی گل محمدی که در این مسابقه با همان ترکیب دیدار با استقلال به میدان رفته بودند، در ۱۵ دقیقه نخست سعی داشتند با طراحی حملاتی از سمت چپ دروازه فولاد را با خطر روبهرو کنند که این حملات به خطر جدی منجر نشد. یک بار سعید آقایی با عبور از مدافع مقابلش و در ادامه احمد نورالهی و وحید امیری حرکاتی از سمت چپ ترتیب دادند که منجر به شوتزنی به سمت دروازه فولاد نشد. دقیقه 25، آیاندا پاتوسی روی یک ضربه ایستگاهی توپ را روی دروازه پرسپولیس ارسال کرد و در ادامه ضربه سر محمد میری به اوت رفت. دقیقه ۲۷، پاتوسی از نقطه کرنر، توپ را روی دروازه پرسپولیس ارسال کرد که ضربه سر موسی کولی بالی به تیر افقی دروازه برخورد کرد و در برگشت هم شوت محمدرضاعباسی به تور کنار دروازه خورد و تبدیل به گل نشد. دقیقه ۲۹، احسان پهلوان از سمت چپ توپی را روی دروازه فولاد ارسال کرد که پس از ضربه سر رو به عقب احمد نوراللهی، مهدی عبدی در موقعیت شوتزنی قرار گرفت و با پای راست دروازه را باز کرد تا مانند دربی موفق به گلزنی شود. پس از این گل بازی بیشتر در میانه میدان در جریان بود و فولاد هم نتوانست فرصت خاصی روی دروازه قرمزها ایجاد کند تا نیمه اول با برتری پرسپولیس به پایان برسد.
جواد نکونام، سرمربی فولاد نیمه دوم را با یک تغییر آغاز کرد و وحید حیدریه را به جای عارف آغاسی به میدان فرستاد. در ادامه بازی هم پرسپولیس تیم برتر میدان بود ولی بازیکنان این تیم بخصوص پهلوان موقعیتهای خود را از دست دادند. دقیقه 58 ارسال صالح حردانی از جناح راست با ضربه سر لوسیانو پریرا همراه شد که توپ با برخورد به تیر عمودی دروازه پرسپولیس به بیرون رفت. دقیقه 60 ارسال کوتاه پاتوسی در داخل محوطه جریمه در شرایطی به کنعانیزادگان اصابت کرد که زاهدیفر داور مسابقه در تصمیمی بحثبرانگیز به سود فولاد پنالتی گرفت و اعتقاد به خطای هند مدافع سرخپوشان داشت. گرچه براساس تصاویر تلویزیونی، خطایی اتفاق نیفتاده بود و در ادامه کنعانی زادگان به انحای مختلف از جمله قسم خوردن قصد داشت داور را متقاعد کند که هند نشده و توپ به سینهاش خورده ولی زاهدیفر نه تنها تغییری در تصمیمش ایجاد نکرد بلکه به او کارت زرد هم نشان داد. با این حال کنعانی همچنان در حال اعتراض بود که کریم باقری و افشین پیروانی او را ساکت کردند و حتی کریم باقری برای این مهم مجبور به شوک و برخورد فیزیکی جزئی هم شد! در هر حال دقیقه 64 پریرا پشت ضربه پنالتی قرار گرفت و گل مساوی فولاد را به ثمر رساند. نکته اینکه نوید مظفری، کارشناس داوری اعلام کرد در این صحنه داور اشتباه کرد و پنالتی به سود فولاد اتفاق نیفتاد. بعد از این گل، فولاد بازی را را در دست گرفت و یک بار هم میتوانست دقیقه 74 به گل دوم برسد ولی سیدجلال حسینی توپ را از روی خط بیرون کشید. با این حال، جو بازی همچنان متشنج بود و داور به مهدی هاشمینسب مربی فولاد و حمید مطهری مربی پرسپولیس کارت زرد نشان داد. در ادامه پرسپولیس 2 تعویض انجام داد و دقیقه 77 امید عالیشاه به جای کمال کامیابینیا و محمدمهدی مهدیخانی به جای مهدی عبدی وارد زمین شدند. تعویضهایی که نتیجه داد و عالیشاه در بدو ورود به زمین پشت ضربه ایستگاهی ایستاد که ارسال او و دفع ناقص مدافع فولاد به وحید امیری رسید و در ادامه شوت والی او به محوطه 6 قدم فولاد توسط احمد نوراللهی وارد دروازه این تیم شد تا پرسپولیس به گل دوم و برتری برسد. نوراللهی که روزهای پرفشاری را بخصوص پس از دربی که چند موقعیت را از دست داد، پشت سر میگذاشت دیروز ناجی پرسپولیس و یحیی شد. در ادامه نکونام، ساسان انصاری را دقیقه 80 به جای پاتوسی به میدان فرستاد و با آسیب دیدگی دو مدافع وسط پرسپولیس، دقیقه 85 سید احسان حسینی به جای کنعانیزادگان و دقیقه 91 آرمان رمضانی به جای سیدجلال وارد زمین شدند. دقیقه 3+90 روی اشتباه در خط دفاعی پرسپولیس نزدیک بود فولاد به گل دوم برسد که ساسان انصاری در موقعیت تک به تک با حامد لک توپ را با فاصله از بالای دروازه به بیرون فرستاد. بازی در نهایت 2-1 به سود پرسپولیس به پایان رسید تا سرخپوشان پایتخت پس از 4 تساوی پی در پی به پیروزی برسند و با 15 امتیاز و 2 بازی کمتر به رده ششم جدول صعود کنند.
سیاست برجامی ایران اعلام شد
اقدام در برابر اقدام
-ظریف: سیاست ایران در مواجهه با دولت بایدن «اقدام در برابر اقدام» خواهد بود
- صالحی: بیاعتمادی به آمریکا بر اساس واقعیتهاست ، عملیاتی به موازات آنها انجام میدهیم؛ یعنی بیانیه در مقابل بیانیه، عمل در مقابل عمل و تعهد در مقابل تعهد
گروه سیاسی/ رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتوگویی با پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب، درباره موضوع تحریمها و برجام به اظهار نظر پرداخته است. علی اکبر صالحی در این گفتوگو که ذیل پرونده «حرف قطعی» درباره موضع جمهوری اسلامی در زمینه تحریمها و برجام انجام شده درباره این موضوع توضیح داده که چرا غرب موظف به رفع تمام تحریمهای ایران است و در همین چارچوب به چه دلیل این رفع تحریم از بازگشت امریکا به برجام اهمیت بیشتری دارد.
صالحی اساساً دلیل تحریم ایران را سیطره «منطق زور» در دنیا دانسته و گفته است: «محوریترین چالش ما با غرب همان شیوه حکمرانی ماست. برای آنها یک چیز مجهولی است و چنین چیزی در دنیا وجود نداشته که بر اساس اصل ولایت فقیه باشد.» او در همین چارچوب موضوع هستهای را یک «بهانه ساختگی» برای «چالش» با ایران توسط غرب عنوان کرد و با بیان سوابق این پرونده توضیح داد که از همان سال 1381 آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سطح دبیر وقت این آژانس در جریان قصد ایران برای انجام غنیسازی قرار گرفته بود. او با اشاره به اعلام اطلاع آژانس بینالمللی انرژی اتمی از فعالیتهای هستهای ایران در سال 1383 و شروع تقابل غرب با کشورمان و آغاز تحریمها، به رغم این موضع آژانس، این وضعیت را ناشی از قصد قبلی غرب برای تقابل با ایران به هر بهانهای دانست.
رئیس سازمان انرژی اتمی، رفع تحریمها به شرط اراده غرب را «خیلی آسان» توصیف کرد و گفت:«اگر ما دادوستد بانکی و نقلوانتقالات مالیمان روان بشود و مشکلی نداشته باشیم و فروش نفت مان هم مشکل نداشته باشد، دیگر مشکلی نداریم و کارمان را انجام میدهیم. این محوریترین قسمت تحریم است؛ یعنی اولاً جلوی فروش نفت و سایر تولیدات در جمهوری اسلامی را نگیرند، ثانیاً روابط بانکی را تسهیل بکنند که ما بتوانیم تراکنشهای بانکی و تعاملات بینالمللی داشته باشیم.» وی مصوبه اخیر مجلس را تصمیمی «در ادامه تصمیم پنج گامی که قبلاً دولت گرفته بود» توصیف کرد و گفت: «وقتی آنها تحریم کردند و تمام امتیازاتی که قرار بود ما از برجام بهرهمند بشویم، جلویش را گرفتند، طبق قاعده عقلی ما هم باید به تعهداتی که داریم دیگر التزامی نداشته باشیم. طبق بند ۲۶، ۳۶ و ۳۷ ما اعلام کردیم که در پنج گام نسبت به تعهداتی که دادیم عقبنشینی میکنیم و مجلس آمد و این را یک قدم جلو برد.»
صالحی درباره ماجرای تأکید رهبر انقلاب راجع به غنیسازی ۲۰ درصد، با اشاره به پیشنهاد سال 1388 آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر تحویل اورانیوم 4 درصد و تبدیل آن به 20 درصد در خارج از کشور، گفت: «آن زمان میدانستیم که آنها به ما ۲۰ درصد نمیدهند و ما خودمان ۲۰ درصد را در چارچوب تعهدات پادمانی شروع کردیم، اما نیاز نبود که همه مطلع باشند. بدون اینکه تعهدات پادمانیمان را به هم بزنیم، طراحی ۲۰ درصد را از صفر شروع کردیم و کمتر از دو سال تقریباً هجده ماه کارخانهاش را ساختیم. وقتی ۲۰ درصد ساخته شد، ما به خارجیها گفتیم دیگر ۲۰ درصد را نمیخواهیم و در لحظات آخر اعلام کردیم ۲۰ درصد را تولید کردیم. غربیها گفتند اینها بلوف میزنند و دروغ است، مگر میشود چنین چیزی اتفاق بیفتد. واقعاً تحول عظیمی بود و رهبر انقلاب در صحبتهایشان با این مضمون فرمودند که این تحقق اراده یک ملت است.»
وی با تأکید بر اینکه «ما در برجام در حوزه فنی هیچکدام از حقوق فنی هستهایمان را واگذار نکردیم، اما محدودیت زمانی را پذیرفتیم»، گفت: «ما وقتی ۲۰ درصد را شروع کردیم، در ۲۴ ساعت طبق آخرین خبری که دارم ۲۰ گرم در ساعت دارند تولید میکنند؛ یعنی عملاً داریم نیم کیلو در روز تولید میکنیم. ما این ۲۰ درصد را تولید و ذخیره میکنیم و اگر آنها به برجام برگشتند، ما هم به تعهدمان برمیگردیم.» رئیس سازمان انرژی اتمی درباره مسیر آینده، با اشاره به بدعهدیهای امریکا در سالهای اخیر گفت: «اگر بخواهند برگردند، جمهوری اسلامی باید اطمینان لازم را پیدا کند. اگر میخواهد نسبت به گامهایی که برداشته عقبنشینی کند، باید این اطمینان لازم را داشته باشد.» وی ادامه داد: «اگر اینها گفتند ما بیانیه میدهیم که تحریمها برداشته شود، ما هم بیانیه میدهیم که گامهایمان را برمیداریم. اگر کار عملیاتی کردند ما هم عملیاتی به موازات آنها انجام میدهیم؛ یعنی بیانیه در مقابل بیانیه، عمل در مقابل عمل و تعهد در مقابل تعهد. دیگر مثل گذشته نخواهد بود که ما فقط تعهداتمان را انجام بدهیم.» صالحی نیز با تأکید بر اینکه «ما هیچ شرط و شروط دیگری را نمیپذیریم»، گفت: «اگر میخواهند برگردند، برجام همان برجام قبلی است. اول باید این دیوار بیاعتمادی که از بین رفته، دوباره اعتمادسازیاش انجام بگیرد. نه ما به آنها اعتماد داریم و نه آنها به ما اعتماد دارند. البته بیاعتمادی ما به آنها بر اساس واقعیتهاست و حقانیت ما را نشان میدهد، ولی آنها بیاعتمادیشان به ما بر اساس این ضربالمثل است که میگوید: کافر همه را به کیش خود میپندارد.»
ظریف: اقدام در برابراقدام نه بیانیه و امضا
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس هم با اشاره به جلسه این کمیسیون با حضور محمد جواد ظریف گفت: طبق گفتههای وزیر امور خارجه، سیاست کشورمان در مواجهه با دولت بایدن «اقدام در برابر اقدام» خواهد بود و ما اقدام در برابر بیانیه و امضا را نمیپذیریم. به گزارش خانه ملت، ابوالفضل عمویی با اشاره به موضوع سؤالات مطرح شده در این جلسه، اظهار داشت: بعد از استماع پاسخهای وزیر امور خارجه، ۲ نفر از نمایندگان از پاسخهای وی قانع شدند اما نمایندگان طراح 5 سؤال از پاسخهای ظریف قانع نشده و بر ارسال این سؤالات به صحن علنی تأکید کردند.عمویی با اشاره به بخش پایانی این نشست ۳ ساعته، افزود: در این جلسه همچنین محمدجواد ظریف گزارشی از آخرین تحولات در سیاست داخلی ایالات متحده و پیش بینیها درباره روند آتی سیاست خارجی این کشور به اعضای کمیسیون امنیت ملی ارائه و تأکید کرد سیاست کشورمان در مواجهه با دولت بایدن «اقدام در برابر اقدام» است و ما اقدام در برابر بیانیه و امضا را نمی پذیریم.
صالحی اساساً دلیل تحریم ایران را سیطره «منطق زور» در دنیا دانسته و گفته است: «محوریترین چالش ما با غرب همان شیوه حکمرانی ماست. برای آنها یک چیز مجهولی است و چنین چیزی در دنیا وجود نداشته که بر اساس اصل ولایت فقیه باشد.» او در همین چارچوب موضوع هستهای را یک «بهانه ساختگی» برای «چالش» با ایران توسط غرب عنوان کرد و با بیان سوابق این پرونده توضیح داد که از همان سال 1381 آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سطح دبیر وقت این آژانس در جریان قصد ایران برای انجام غنیسازی قرار گرفته بود. او با اشاره به اعلام اطلاع آژانس بینالمللی انرژی اتمی از فعالیتهای هستهای ایران در سال 1383 و شروع تقابل غرب با کشورمان و آغاز تحریمها، به رغم این موضع آژانس، این وضعیت را ناشی از قصد قبلی غرب برای تقابل با ایران به هر بهانهای دانست.
رئیس سازمان انرژی اتمی، رفع تحریمها به شرط اراده غرب را «خیلی آسان» توصیف کرد و گفت:«اگر ما دادوستد بانکی و نقلوانتقالات مالیمان روان بشود و مشکلی نداشته باشیم و فروش نفت مان هم مشکل نداشته باشد، دیگر مشکلی نداریم و کارمان را انجام میدهیم. این محوریترین قسمت تحریم است؛ یعنی اولاً جلوی فروش نفت و سایر تولیدات در جمهوری اسلامی را نگیرند، ثانیاً روابط بانکی را تسهیل بکنند که ما بتوانیم تراکنشهای بانکی و تعاملات بینالمللی داشته باشیم.» وی مصوبه اخیر مجلس را تصمیمی «در ادامه تصمیم پنج گامی که قبلاً دولت گرفته بود» توصیف کرد و گفت: «وقتی آنها تحریم کردند و تمام امتیازاتی که قرار بود ما از برجام بهرهمند بشویم، جلویش را گرفتند، طبق قاعده عقلی ما هم باید به تعهداتی که داریم دیگر التزامی نداشته باشیم. طبق بند ۲۶، ۳۶ و ۳۷ ما اعلام کردیم که در پنج گام نسبت به تعهداتی که دادیم عقبنشینی میکنیم و مجلس آمد و این را یک قدم جلو برد.»
صالحی درباره ماجرای تأکید رهبر انقلاب راجع به غنیسازی ۲۰ درصد، با اشاره به پیشنهاد سال 1388 آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر تحویل اورانیوم 4 درصد و تبدیل آن به 20 درصد در خارج از کشور، گفت: «آن زمان میدانستیم که آنها به ما ۲۰ درصد نمیدهند و ما خودمان ۲۰ درصد را در چارچوب تعهدات پادمانی شروع کردیم، اما نیاز نبود که همه مطلع باشند. بدون اینکه تعهدات پادمانیمان را به هم بزنیم، طراحی ۲۰ درصد را از صفر شروع کردیم و کمتر از دو سال تقریباً هجده ماه کارخانهاش را ساختیم. وقتی ۲۰ درصد ساخته شد، ما به خارجیها گفتیم دیگر ۲۰ درصد را نمیخواهیم و در لحظات آخر اعلام کردیم ۲۰ درصد را تولید کردیم. غربیها گفتند اینها بلوف میزنند و دروغ است، مگر میشود چنین چیزی اتفاق بیفتد. واقعاً تحول عظیمی بود و رهبر انقلاب در صحبتهایشان با این مضمون فرمودند که این تحقق اراده یک ملت است.»
وی با تأکید بر اینکه «ما در برجام در حوزه فنی هیچکدام از حقوق فنی هستهایمان را واگذار نکردیم، اما محدودیت زمانی را پذیرفتیم»، گفت: «ما وقتی ۲۰ درصد را شروع کردیم، در ۲۴ ساعت طبق آخرین خبری که دارم ۲۰ گرم در ساعت دارند تولید میکنند؛ یعنی عملاً داریم نیم کیلو در روز تولید میکنیم. ما این ۲۰ درصد را تولید و ذخیره میکنیم و اگر آنها به برجام برگشتند، ما هم به تعهدمان برمیگردیم.» رئیس سازمان انرژی اتمی درباره مسیر آینده، با اشاره به بدعهدیهای امریکا در سالهای اخیر گفت: «اگر بخواهند برگردند، جمهوری اسلامی باید اطمینان لازم را پیدا کند. اگر میخواهد نسبت به گامهایی که برداشته عقبنشینی کند، باید این اطمینان لازم را داشته باشد.» وی ادامه داد: «اگر اینها گفتند ما بیانیه میدهیم که تحریمها برداشته شود، ما هم بیانیه میدهیم که گامهایمان را برمیداریم. اگر کار عملیاتی کردند ما هم عملیاتی به موازات آنها انجام میدهیم؛ یعنی بیانیه در مقابل بیانیه، عمل در مقابل عمل و تعهد در مقابل تعهد. دیگر مثل گذشته نخواهد بود که ما فقط تعهداتمان را انجام بدهیم.» صالحی نیز با تأکید بر اینکه «ما هیچ شرط و شروط دیگری را نمیپذیریم»، گفت: «اگر میخواهند برگردند، برجام همان برجام قبلی است. اول باید این دیوار بیاعتمادی که از بین رفته، دوباره اعتمادسازیاش انجام بگیرد. نه ما به آنها اعتماد داریم و نه آنها به ما اعتماد دارند. البته بیاعتمادی ما به آنها بر اساس واقعیتهاست و حقانیت ما را نشان میدهد، ولی آنها بیاعتمادیشان به ما بر اساس این ضربالمثل است که میگوید: کافر همه را به کیش خود میپندارد.»
ظریف: اقدام در برابراقدام نه بیانیه و امضا
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس هم با اشاره به جلسه این کمیسیون با حضور محمد جواد ظریف گفت: طبق گفتههای وزیر امور خارجه، سیاست کشورمان در مواجهه با دولت بایدن «اقدام در برابر اقدام» خواهد بود و ما اقدام در برابر بیانیه و امضا را نمیپذیریم. به گزارش خانه ملت، ابوالفضل عمویی با اشاره به موضوع سؤالات مطرح شده در این جلسه، اظهار داشت: بعد از استماع پاسخهای وزیر امور خارجه، ۲ نفر از نمایندگان از پاسخهای وی قانع شدند اما نمایندگان طراح 5 سؤال از پاسخهای ظریف قانع نشده و بر ارسال این سؤالات به صحن علنی تأکید کردند.عمویی با اشاره به بخش پایانی این نشست ۳ ساعته، افزود: در این جلسه همچنین محمدجواد ظریف گزارشی از آخرین تحولات در سیاست داخلی ایالات متحده و پیش بینیها درباره روند آتی سیاست خارجی این کشور به اعضای کمیسیون امنیت ملی ارائه و تأکید کرد سیاست کشورمان در مواجهه با دولت بایدن «اقدام در برابر اقدام» است و ما اقدام در برابر بیانیه و امضا را نمی پذیریم.
فیلماولیهایی که ناآشنا نیستند
از 4 بازیگر پشت دوربین و منتقد قدیمی سینما تا اینفلوئنسر اینستاگرامی
نرگس عاشوری
خبرنگار
فیلم اولیها، فیلمهایی هستند که اولین تجربه بلند سینمایی کارگردان محسوب میشوند. این بخش از جشنواره فیلم فجر از آن بخشهایی است که در ادوار مختلف با تغییر مواجه شده. در دورهای با نام «نگاه نو» هویتی مستقل یافته و در دورهای حذف شده و فیلمسازانش همدوش کارگردانان پر سابقه به رقابت پرداختهاند. امسال یکی از همین دورههاست. قرار است فیلمها فارغ از اینکه اولین یا چندمین تجربه سازنده است داوری شوند. برای علاقهمندان جدی سینما اما طبیعتاً این دستهبندی همچنان وجود دارد و فهرست فیلم اولیها کنجکاویهای خاص خودش را دارد. تجربه چند دوره اخیر نشان داده که فیلم اولیها حضور مؤثر و جریانسازی داشتهاند. جشنواره در قرق فیلمسازان اول بوده، خیلی از نامهای ناآشنا ظرف چند روز برگزاری جشنواره به امضاهای معتبر تبدیل شدند و کنجکاوی برای دنبال کردن کارنامه کاریشان بالا رفته است. امسال هم سال تازهنفسها و شکوفایی فیلم اولیهاست. 23 فیلماولی در سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور دارند. البته این 23 فیلم قرار نیست در جشنواره فیلم فجر رونمایی شوند. تمام آثار راه یافته به بخش مسابقه 22 فیلم است و باید دید از این میزان چه تعداد فیلم اولی از هیأت داوران مجوز حضور در جشنواره را مییابد و آیا این فیلمها بواقع نگاهی نو به سینمای ایران میافزایند؟
4 بازیگر پشت دوربین
در میان کارگردانان این بخش نامهای آشنا بسیار است از سریالسازان و بازیگرانی که پشت دوربین قرار گرفتهاند تا منتقد شناخته شده سینما. ستاره اسکندری و حمیدرضا آذرنگ بازیگرانی هستند که امسال در قامت فیلمساز در جشنواره حضور دارند. ستاره اسکندری «خورشید آن ماه» را به فجر فرستاده. این فیلم که در ستایش فرهنگ بلوچستان است بواسطه همکاری حسین علیزاده در چند روز اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. حمیدرضا آذرنگ اولین فیلمش را براساس یکی از نمایشنامههایش مقابل دوربین برده و از حضور بازیگران شناخته شدهای چون فاطمه معتمدآریا و محسن تنابنده بهره برده. «روزی روزگاری در آبادان» احتمالاً برگرفته از نمایشنامهای است که او سالها قبل در تئاتر شهر روی صحنه برد. علاوه بر آذرنگ و اسکندری، شهاب حسینی دیگر بازیگری است که البته در مقام تهیهکننده پشت دوربین حضور یافته. او «بعد از اتفاق» به کارگردانی پوریا حیدری اوره را پس از حضور در جشنواره فیلم کودک و نوجوانان راهی جشنواره فیلم فجر کرده است. این فیلم با حضور رضا کیانیان، جواد عزتی، ستاره پسیانی و گلاره عباسی داستان روحالله کودکی است که بعد از اتفاق ناگواری تصمیم میگیرد با شرایط کنار بیاید و بهدنبال هدفش برود. علی انصاریان فوتبالیست سابق از دیگر بازیگران این فیلم است که علاوه بر این فیلم «رمانتیسم عماد و طوبا» کاوه صباغزاده را هم در جشنواره دارد. علی مصفا که حالا بیش از بازیگری بهعنوان تهیهکننده فعال است «خط فرضی» فرنوش صمدی را پس از حضور موفق در جشنوارههای بینالمللی به جشنواره فجر آورده است. سحردولتشاهی، پژمان جمشیدی، حسن پورشیرازی و آزیتا حاجیان از جمله بازیگران این فیلم هستند.
از منتقد سینما و سریالساز تا اینفلوئنسر اینستاگرامی
از دیگر نامهای آشنا هوشنگ گلمکانی منتقد سینماست که پس از سالها فعالیت مطبوعاتی «آهو» را کارگردانی کرده. در ترکیب بازیگران فیلم او هم نامهای آشنایی چون رضا کیانیان، علی مصفا و حامد کمیلی به چشم میخورد و سپیده آرمان از نویسندههای مجله «فیلم» که در نگارش فیلمنامه با گلمکانی همکاری داشته از بازیگران تازهکار این فیلم است. حسین سهیلیزاده سریالساز نام آشنا که این روزها «ملکه گدایان» را در شبکه نمایش خانگی دارد، در اولین تجربه سینمایی خود «نیلگون» را با حضور محمدرضا فروتن، میترا حجار، همایون ارشادی و سام درخشانی به جشنواره آورده. محمدامین کریمپور از دیگر نامهای آشناست که بواسطه فعالیتش در فضای مجازی شناخته شده. در فیلم «حکم تجدید نظر» او که در زمان صدور پروانه ساخت جنجالهای زیادی ایجاد کرد بازیگرانی چون ژاله صامتی، همایون ارشادی، فرید سجادی حسینی و زیبا کرمعلی حضور دارند. به این فهرست میتوان ادوین خاچیکیان پسر زنده یاد ساموئل خاچیکیان را اضافه کرد که در تعدادی از آثار پدرش بهعنوان تدوینگر و دستیار کارگردان حضور داشته است. «باباسیبیلو» نخستین فیلم بلند سینمایی او کمدی خانوادگی است.
مؤلفههایی که جلب توجه میکنند
فارغ از نامها، نشانههاست که برخی آثار فیلم اولی را کنجکاویبرانگیز کرده. دیدن نامهای آشنایی چون جمشید هاشمپور، حامد بهداد، باران کوثری و سروش صحت در ترکیب بازیگران و عکسهای منتشر شده از فیلم که نشان دهنده دهه 60 و 70 است توجهها را به «گیجگاه» اولین ساخته عادل تبریزی جلب کرده است. اینکه فیلمی به یک ماجرای واقعی بپردازد که سالها پیش در روستا و پاسگاه منطقهای کردستان به وقوع پیوسته و از نگاه برخی اهالی منطقه ترسناک است و همکاری آیدا پناهنده بهعنوان فیلمنامهنویس و مشاورکارگردان با آن کنجکاوی را برای دیدن «زالاوا» ساخته ارسلان امیری بالا برده است.
محمدرضا شفاه تهیهکننده «دیدن این فیلم جرم است» به سراغ «مصلحت نظام» رفته. همین گزاره کافی است تا در پیشبینیهای رسانهای اولین ساخته حسین دارابی در فهرست جنجالیهای فیلم اولی قرار بگیرد. از مؤلفههای لازم برای تشویق به دیدن یک فیلم پرداختن به بحث داغ روز است. «سیاه باز» حمید همتی به ماجرای فعالیتهای یک بیت کوین باز پرداخته؛ البته این فیلم در اوایل تابستان ساخته شده و احتمالاً بحث آن ارتباطی با مباحث اخیر بیت کوین و برق و گاز و مازوت و... ندارد. «لیپار» حسین ریگی، «بیآبان» مهرداد کوروشنیا، «پسر دلفینی» محمد خیراندیش، «مامان» آرش انیسی، «تارا» کاوه قهرمان، «حرف آخر» ابراهیم شفیعی، «خانه ماهرخ» شهرام ابراهیمی، «طبقه یک و نیم» نوید اسماعیلی، «گل به خودی» احمد تجری، «لاکپشت و حلزون» رضا حماسی، «نارگیل» داوود اطیابی و «ورود و خروج ممنوع» امید آقایی دیگر فیلماولیهای سی و نهمین جشنواره فیلم فجر هستند.
روز گذشته با حذف فیلم سینمایی «لاکپشت و حلزون» تعداد فیلم اولیها به 22 فیلم رسید. سازندگان این فیلم با اعلام انصراف از حضور در جشنواره دلایل آن را بر هم خوردن برنامهریزی زمان تولید به دلیل کرونا و حذف امکان تحویل نسخه نهایی و با کیفیت مطلوب در آخرین روزهای منتهی به جشنواره عنوان کردهاند.
خبرنگار
فیلم اولیها، فیلمهایی هستند که اولین تجربه بلند سینمایی کارگردان محسوب میشوند. این بخش از جشنواره فیلم فجر از آن بخشهایی است که در ادوار مختلف با تغییر مواجه شده. در دورهای با نام «نگاه نو» هویتی مستقل یافته و در دورهای حذف شده و فیلمسازانش همدوش کارگردانان پر سابقه به رقابت پرداختهاند. امسال یکی از همین دورههاست. قرار است فیلمها فارغ از اینکه اولین یا چندمین تجربه سازنده است داوری شوند. برای علاقهمندان جدی سینما اما طبیعتاً این دستهبندی همچنان وجود دارد و فهرست فیلم اولیها کنجکاویهای خاص خودش را دارد. تجربه چند دوره اخیر نشان داده که فیلم اولیها حضور مؤثر و جریانسازی داشتهاند. جشنواره در قرق فیلمسازان اول بوده، خیلی از نامهای ناآشنا ظرف چند روز برگزاری جشنواره به امضاهای معتبر تبدیل شدند و کنجکاوی برای دنبال کردن کارنامه کاریشان بالا رفته است. امسال هم سال تازهنفسها و شکوفایی فیلم اولیهاست. 23 فیلماولی در سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور دارند. البته این 23 فیلم قرار نیست در جشنواره فیلم فجر رونمایی شوند. تمام آثار راه یافته به بخش مسابقه 22 فیلم است و باید دید از این میزان چه تعداد فیلم اولی از هیأت داوران مجوز حضور در جشنواره را مییابد و آیا این فیلمها بواقع نگاهی نو به سینمای ایران میافزایند؟
4 بازیگر پشت دوربین
در میان کارگردانان این بخش نامهای آشنا بسیار است از سریالسازان و بازیگرانی که پشت دوربین قرار گرفتهاند تا منتقد شناخته شده سینما. ستاره اسکندری و حمیدرضا آذرنگ بازیگرانی هستند که امسال در قامت فیلمساز در جشنواره حضور دارند. ستاره اسکندری «خورشید آن ماه» را به فجر فرستاده. این فیلم که در ستایش فرهنگ بلوچستان است بواسطه همکاری حسین علیزاده در چند روز اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. حمیدرضا آذرنگ اولین فیلمش را براساس یکی از نمایشنامههایش مقابل دوربین برده و از حضور بازیگران شناخته شدهای چون فاطمه معتمدآریا و محسن تنابنده بهره برده. «روزی روزگاری در آبادان» احتمالاً برگرفته از نمایشنامهای است که او سالها قبل در تئاتر شهر روی صحنه برد. علاوه بر آذرنگ و اسکندری، شهاب حسینی دیگر بازیگری است که البته در مقام تهیهکننده پشت دوربین حضور یافته. او «بعد از اتفاق» به کارگردانی پوریا حیدری اوره را پس از حضور در جشنواره فیلم کودک و نوجوانان راهی جشنواره فیلم فجر کرده است. این فیلم با حضور رضا کیانیان، جواد عزتی، ستاره پسیانی و گلاره عباسی داستان روحالله کودکی است که بعد از اتفاق ناگواری تصمیم میگیرد با شرایط کنار بیاید و بهدنبال هدفش برود. علی انصاریان فوتبالیست سابق از دیگر بازیگران این فیلم است که علاوه بر این فیلم «رمانتیسم عماد و طوبا» کاوه صباغزاده را هم در جشنواره دارد. علی مصفا که حالا بیش از بازیگری بهعنوان تهیهکننده فعال است «خط فرضی» فرنوش صمدی را پس از حضور موفق در جشنوارههای بینالمللی به جشنواره فجر آورده است. سحردولتشاهی، پژمان جمشیدی، حسن پورشیرازی و آزیتا حاجیان از جمله بازیگران این فیلم هستند.
از منتقد سینما و سریالساز تا اینفلوئنسر اینستاگرامی
از دیگر نامهای آشنا هوشنگ گلمکانی منتقد سینماست که پس از سالها فعالیت مطبوعاتی «آهو» را کارگردانی کرده. در ترکیب بازیگران فیلم او هم نامهای آشنایی چون رضا کیانیان، علی مصفا و حامد کمیلی به چشم میخورد و سپیده آرمان از نویسندههای مجله «فیلم» که در نگارش فیلمنامه با گلمکانی همکاری داشته از بازیگران تازهکار این فیلم است. حسین سهیلیزاده سریالساز نام آشنا که این روزها «ملکه گدایان» را در شبکه نمایش خانگی دارد، در اولین تجربه سینمایی خود «نیلگون» را با حضور محمدرضا فروتن، میترا حجار، همایون ارشادی و سام درخشانی به جشنواره آورده. محمدامین کریمپور از دیگر نامهای آشناست که بواسطه فعالیتش در فضای مجازی شناخته شده. در فیلم «حکم تجدید نظر» او که در زمان صدور پروانه ساخت جنجالهای زیادی ایجاد کرد بازیگرانی چون ژاله صامتی، همایون ارشادی، فرید سجادی حسینی و زیبا کرمعلی حضور دارند. به این فهرست میتوان ادوین خاچیکیان پسر زنده یاد ساموئل خاچیکیان را اضافه کرد که در تعدادی از آثار پدرش بهعنوان تدوینگر و دستیار کارگردان حضور داشته است. «باباسیبیلو» نخستین فیلم بلند سینمایی او کمدی خانوادگی است.
مؤلفههایی که جلب توجه میکنند
فارغ از نامها، نشانههاست که برخی آثار فیلم اولی را کنجکاویبرانگیز کرده. دیدن نامهای آشنایی چون جمشید هاشمپور، حامد بهداد، باران کوثری و سروش صحت در ترکیب بازیگران و عکسهای منتشر شده از فیلم که نشان دهنده دهه 60 و 70 است توجهها را به «گیجگاه» اولین ساخته عادل تبریزی جلب کرده است. اینکه فیلمی به یک ماجرای واقعی بپردازد که سالها پیش در روستا و پاسگاه منطقهای کردستان به وقوع پیوسته و از نگاه برخی اهالی منطقه ترسناک است و همکاری آیدا پناهنده بهعنوان فیلمنامهنویس و مشاورکارگردان با آن کنجکاوی را برای دیدن «زالاوا» ساخته ارسلان امیری بالا برده است.
محمدرضا شفاه تهیهکننده «دیدن این فیلم جرم است» به سراغ «مصلحت نظام» رفته. همین گزاره کافی است تا در پیشبینیهای رسانهای اولین ساخته حسین دارابی در فهرست جنجالیهای فیلم اولی قرار بگیرد. از مؤلفههای لازم برای تشویق به دیدن یک فیلم پرداختن به بحث داغ روز است. «سیاه باز» حمید همتی به ماجرای فعالیتهای یک بیت کوین باز پرداخته؛ البته این فیلم در اوایل تابستان ساخته شده و احتمالاً بحث آن ارتباطی با مباحث اخیر بیت کوین و برق و گاز و مازوت و... ندارد. «لیپار» حسین ریگی، «بیآبان» مهرداد کوروشنیا، «پسر دلفینی» محمد خیراندیش، «مامان» آرش انیسی، «تارا» کاوه قهرمان، «حرف آخر» ابراهیم شفیعی، «خانه ماهرخ» شهرام ابراهیمی، «طبقه یک و نیم» نوید اسماعیلی، «گل به خودی» احمد تجری، «لاکپشت و حلزون» رضا حماسی، «نارگیل» داوود اطیابی و «ورود و خروج ممنوع» امید آقایی دیگر فیلماولیهای سی و نهمین جشنواره فیلم فجر هستند.
روز گذشته با حذف فیلم سینمایی «لاکپشت و حلزون» تعداد فیلم اولیها به 22 فیلم رسید. سازندگان این فیلم با اعلام انصراف از حضور در جشنواره دلایل آن را بر هم خوردن برنامهریزی زمان تولید به دلیل کرونا و حذف امکان تحویل نسخه نهایی و با کیفیت مطلوب در آخرین روزهای منتهی به جشنواره عنوان کردهاند.
مدعیان معیشت، نگران بهبود وضعیت
مطهری: عجیب است که آقای حدادعادل نگران است با کاهش قیمت ارز و بهبود معیشت، مردم با انتخابات آشتی کنند
گروه سیاسی/ علی مطهری در واکنشی به سخنان روز پنجشنبه غلامعلی حدادعادل رویکرد اصولگرایان در قبال انتخابات 1400و هدفگذاری «پیروزی در انتخابات به هر قیمتی» را به نقد کشید. واکنش او به این بخش از سخنان اخیر حدادعادل بود که مدعی شده «نظام سلطه راضی نیست ما در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جنس مجلس داشته باشیم. بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سوی بروند.»
مطهری در مواجهه با چنین مواضعی در صفحه توئیترش نوشت: «عجیب است که آقای حدادعادل نگران است که با کاهش قیمت ارز و بهبود معیشت مردم که نتیجه رفتن ترامپ و احتمال احیای برجام است، مردم با انتخابات آشتی کنند و در نتیجه نامزد مورد نظر ایشان رأی نیاورد؛ یعنی حاضرند به قیمت قهر اکثر مردم با انتخابات قدرت را به دست گیرند.»
سخنان حدادعادل که بیان آشکار دلواپسیهایی بود که سالهاست سبب شده منافع ملی در کشاکش مجادلات سیاسی قربانی شود در یادداشت عباس عبدی در روزنامه اعتماد هم از زاویه دیگری مورد نقد و پرسش قرار گرفت. او با طرح این نکته که «اگر منطق آقای حدادعادل را تعمیم دهیم نتیجه میگیریم که بیگانگان و نظام سلطه با افزایش قیمت ارز و تحریمها خواستهاند دولت و حامیان آن را از چشم مردم بیندازند که ظاهراً مطابق تحلیل ایشان در این کار موفق شدهاند» پرسید: «اگر این نتیجهگیری درست است، در این صورت انگیزه آنان برای مخالفت با این دولت چه بوده است و چرا دوستان اصولگرای آقای حدادعادل در دفاع از این دولت در برابر نظام سلطه اقدامی نکردند و حتی به نوعی آن فشارها را تشدید هم کردند؟»
اتهامزنی اصولگرایان علیه جریانهای رقیبشان مبنی بر اینکه این جریانها به نحوی از سوی کشورهای غربی مورد حمایت قراردارند یا بر مدار آنها حرکت میکنند اقدام جدیدی نیست. با این حال وقتی طرح چنین اتهامی علیه دولتی که در دوره مسئولیتش با بیشترین فشار خارجی ناشی از تحریمهای امریکا مواجه بوده چندان منطقی به نظر نمیرسد و سویهای متناقض پیدا میکند؛ پای اتهامهای دیگری را به میان میکشند؛ از همان جنس که در روزهای گذشته برخی نمایندگان مجلس مانند امیر حسین قاضیزاده هاشمی و الیاس نادران مطرح کردهاند و به نظر میرسد کسی هم در بهارستان قصد ندارد به موج اتهامزنیهایشان واکنشی نشان دهد. همین هفته گذشته بود که قاضی زاده هاشمی، نایب رئیس مجلس با این ادعا که «دولت با اهداف خاصی منابع ارزی را دپو کرده تا بعد از روی کار آمدن جو بایدن آنها را توزیع کند»، گفت: «دولت میخواهد با کنترل قیمت در 5-6 ماه، فضای سیاسی کشور را برای کارهای بعدی مثل انتخابات سال بعد و تلاش برای مذاکره مجدد آماده کند.» علاوه بر او الیاس نادران، رئیس کمیسیون تلفیق بودجه هم در نشست خبری مدعی شده که لایحه بودجه 1400 برای فروپاشی بوده است.
حرفهایی که از سوی سخنگوی دولت این گونه پاسخ گرفت که «حرفهای سیاسی و بدون محاسبه درباره بودجه دردی از دردهای مردم را درمان نمیکند.» علی ربیعی که سعی داشت از دامن زدن به مجادلات سیاسی از پشت تریبون سخنگویی دولت احتراز کند سخنانی نظیر اینکه «لایحه با رویکرد سیاسی برای فروپاشی نظام است» را فاقد بنیه علمی و اقتصادی و بیشتر نوعی رفتار سیاسی و اتهامیزنی علیه دولت توصیف کرد. او با ابراز تأسف از اینکه چنین حرفهایی در شرایطی مطرح میشود که تحریمها به جامعه فشار آورده و کرونا زندگیها را تلخ کرده، افزود: «امیدواریم دیگر این گونه موارد را نشنویم چرا که دولت، حاکمیت و مردم در مقابل جنگ اقتصادی و هم در مقابل جنگ روانی قرار داشتیم. ما باید در مقابل جنگ اقتصادی منابع محدود را مدیریت میکردیم و در جنگ روانی هم مانع لطمه به روحیه مردم میشدیم و اقتضای مقاومت قهرمانانه این بود که علیرغم همه فشارها و کمبودها، با مدیریت منابع محدود نگذاریم به مردم بیش از این فشار بیاید و مانع آن هم نشویم که فرصتطلبان از التهاب در بازارها سوء استفاده کنند.»
با وجود تلاش سخنگوی دولت برای پاسخگویی با لحن مصلحانه و دعوت او از جریانهای مخالف دولت به خودداری از تعمیم دادن رقابتهای سیاسی و جناحی در مسائلی که مستقیماً بر شرایط زندگی مردم تأثیر دارد، باید گفت که وجه الرقابت قرار گرفتن چنین مسائلی پیشینهای دستکم به اندازه سالهای عمر دولت حسن روحانی و تلاش او برای حل مسائل سیاست خارجی دارد و از جنس مخالفتهایی است که مخالفان در اوج مذاکرات هستهای و در جریان تصویب برجام از خود بروز دادند. آن مخالفتها البته در قبال خروج امریکا از برجام و تشدید تحریمها جنسی دیگر گرفت و مخالفان برنامه جامع مشترک را به مدعیان چرایی اجرایی نشدن آن تبدیل کرد. با این حال وقتی تحریمها فشاربر اقتصاد کشور را تشدید کرد و دولت را در تأمین معیشت مناسب برای مردم در تنگنا قرارداد و نتیجهاش در ترکیب با رد صلاحیت نامزدهای اصلاحطلب و اعتدالگرای مجلس به کاهش مشارکت و قهر انتخاباتی مردم انجامید نتیجه بخشی این راهبرد سلبی به مذاق جریان سیاسی که در مجلس اکثریت یافت چنان خوش آمد که آن را به مثابه راهبردی انتخاباتی برگزید؛ ارائه طرحهایی که نتیجه نهاییشان در رویکرد انقباضی به انتخابات و کاهش ناگزیر مشارکت سیاسی بروز خواهد یافت و دیگر اصرار بر مواضعی که به طور جدی میتواند در مسیر تلاش دولت برای حل تنشها و مسائل خارجی مؤثر در شرایط داخلی به عنوان مانع عمل کند. کما اینکه در دو سال گذشته با وجود اذعان همه کارشناسان بر این نکته که تصویب نشدن لوایح مربوط به افایتیاف و در نتیجه قرار گرفتن ایران در لیست سیاه این نهاد بینالمللی نوعاً خودتحریمی و افزودن گرهای بر گرههای دیگر موجود در راه مبادلات تجاری ایران است، همین جریان سیاسی به انحای مختلف با تصویب آن لوایح مخالفت کردهاند.
با چنین پیشینهای از این رویکرد عجیب نیست اگر در مواجهه با تحولات بینالمللی مانند روی کار آمدن دولت بایدن در امریکا، شکست سیاست فشار حداکثری ترامپ و افزایش احتمال تغییر فضای سیاسی و اقتصادی متأثر از این رویدادها به نفع ایران و در واقع به نفع بهبود شرایط زندگی مردم واضعان آن راهبرد سلبی انتخاباتی به تکاپو بیفتند. آنقدر که برخی رسانهها در مواجهه با مانع تراشی در مسیر حل مسائل بینالمللی از آن با عنوان گروگانگیری انتخاباتی یاد کنند.
جریانی که در نزدیک به سه سال گذشته از نقد دولت به بهانه مشکلات معیشتی و حتی تبدیل آن به اعتراضات خیابانی همانند آنچه در دی 96 تجربه شد ابایی نداشته حالا با بودجهای که مبتنی بر افزایش درآمدهای دولت از قبال تنشزدایی باشد مخالف است و آن را بودجهای برای فروپاشی تعبیر میکند، شاید از آن جهت که به فراهم نشدن شرایط برای وقوع تحولات مثبت بیشتر امیدوار است و آن را بیشتر به منافع انتخاباتی خود نزدیک میداند و نسبت به هر گونه گشایش احتمالی درماههای پایانی دولت روحانی روی خوش نشان نمیدهد و در پس آن به دنبال توطئه میگردد.
مطهری در مواجهه با چنین مواضعی در صفحه توئیترش نوشت: «عجیب است که آقای حدادعادل نگران است که با کاهش قیمت ارز و بهبود معیشت مردم که نتیجه رفتن ترامپ و احتمال احیای برجام است، مردم با انتخابات آشتی کنند و در نتیجه نامزد مورد نظر ایشان رأی نیاورد؛ یعنی حاضرند به قیمت قهر اکثر مردم با انتخابات قدرت را به دست گیرند.»
سخنان حدادعادل که بیان آشکار دلواپسیهایی بود که سالهاست سبب شده منافع ملی در کشاکش مجادلات سیاسی قربانی شود در یادداشت عباس عبدی در روزنامه اعتماد هم از زاویه دیگری مورد نقد و پرسش قرار گرفت. او با طرح این نکته که «اگر منطق آقای حدادعادل را تعمیم دهیم نتیجه میگیریم که بیگانگان و نظام سلطه با افزایش قیمت ارز و تحریمها خواستهاند دولت و حامیان آن را از چشم مردم بیندازند که ظاهراً مطابق تحلیل ایشان در این کار موفق شدهاند» پرسید: «اگر این نتیجهگیری درست است، در این صورت انگیزه آنان برای مخالفت با این دولت چه بوده است و چرا دوستان اصولگرای آقای حدادعادل در دفاع از این دولت در برابر نظام سلطه اقدامی نکردند و حتی به نوعی آن فشارها را تشدید هم کردند؟»
اتهامزنی اصولگرایان علیه جریانهای رقیبشان مبنی بر اینکه این جریانها به نحوی از سوی کشورهای غربی مورد حمایت قراردارند یا بر مدار آنها حرکت میکنند اقدام جدیدی نیست. با این حال وقتی طرح چنین اتهامی علیه دولتی که در دوره مسئولیتش با بیشترین فشار خارجی ناشی از تحریمهای امریکا مواجه بوده چندان منطقی به نظر نمیرسد و سویهای متناقض پیدا میکند؛ پای اتهامهای دیگری را به میان میکشند؛ از همان جنس که در روزهای گذشته برخی نمایندگان مجلس مانند امیر حسین قاضیزاده هاشمی و الیاس نادران مطرح کردهاند و به نظر میرسد کسی هم در بهارستان قصد ندارد به موج اتهامزنیهایشان واکنشی نشان دهد. همین هفته گذشته بود که قاضی زاده هاشمی، نایب رئیس مجلس با این ادعا که «دولت با اهداف خاصی منابع ارزی را دپو کرده تا بعد از روی کار آمدن جو بایدن آنها را توزیع کند»، گفت: «دولت میخواهد با کنترل قیمت در 5-6 ماه، فضای سیاسی کشور را برای کارهای بعدی مثل انتخابات سال بعد و تلاش برای مذاکره مجدد آماده کند.» علاوه بر او الیاس نادران، رئیس کمیسیون تلفیق بودجه هم در نشست خبری مدعی شده که لایحه بودجه 1400 برای فروپاشی بوده است.
حرفهایی که از سوی سخنگوی دولت این گونه پاسخ گرفت که «حرفهای سیاسی و بدون محاسبه درباره بودجه دردی از دردهای مردم را درمان نمیکند.» علی ربیعی که سعی داشت از دامن زدن به مجادلات سیاسی از پشت تریبون سخنگویی دولت احتراز کند سخنانی نظیر اینکه «لایحه با رویکرد سیاسی برای فروپاشی نظام است» را فاقد بنیه علمی و اقتصادی و بیشتر نوعی رفتار سیاسی و اتهامیزنی علیه دولت توصیف کرد. او با ابراز تأسف از اینکه چنین حرفهایی در شرایطی مطرح میشود که تحریمها به جامعه فشار آورده و کرونا زندگیها را تلخ کرده، افزود: «امیدواریم دیگر این گونه موارد را نشنویم چرا که دولت، حاکمیت و مردم در مقابل جنگ اقتصادی و هم در مقابل جنگ روانی قرار داشتیم. ما باید در مقابل جنگ اقتصادی منابع محدود را مدیریت میکردیم و در جنگ روانی هم مانع لطمه به روحیه مردم میشدیم و اقتضای مقاومت قهرمانانه این بود که علیرغم همه فشارها و کمبودها، با مدیریت منابع محدود نگذاریم به مردم بیش از این فشار بیاید و مانع آن هم نشویم که فرصتطلبان از التهاب در بازارها سوء استفاده کنند.»
با وجود تلاش سخنگوی دولت برای پاسخگویی با لحن مصلحانه و دعوت او از جریانهای مخالف دولت به خودداری از تعمیم دادن رقابتهای سیاسی و جناحی در مسائلی که مستقیماً بر شرایط زندگی مردم تأثیر دارد، باید گفت که وجه الرقابت قرار گرفتن چنین مسائلی پیشینهای دستکم به اندازه سالهای عمر دولت حسن روحانی و تلاش او برای حل مسائل سیاست خارجی دارد و از جنس مخالفتهایی است که مخالفان در اوج مذاکرات هستهای و در جریان تصویب برجام از خود بروز دادند. آن مخالفتها البته در قبال خروج امریکا از برجام و تشدید تحریمها جنسی دیگر گرفت و مخالفان برنامه جامع مشترک را به مدعیان چرایی اجرایی نشدن آن تبدیل کرد. با این حال وقتی تحریمها فشاربر اقتصاد کشور را تشدید کرد و دولت را در تأمین معیشت مناسب برای مردم در تنگنا قرارداد و نتیجهاش در ترکیب با رد صلاحیت نامزدهای اصلاحطلب و اعتدالگرای مجلس به کاهش مشارکت و قهر انتخاباتی مردم انجامید نتیجه بخشی این راهبرد سلبی به مذاق جریان سیاسی که در مجلس اکثریت یافت چنان خوش آمد که آن را به مثابه راهبردی انتخاباتی برگزید؛ ارائه طرحهایی که نتیجه نهاییشان در رویکرد انقباضی به انتخابات و کاهش ناگزیر مشارکت سیاسی بروز خواهد یافت و دیگر اصرار بر مواضعی که به طور جدی میتواند در مسیر تلاش دولت برای حل تنشها و مسائل خارجی مؤثر در شرایط داخلی به عنوان مانع عمل کند. کما اینکه در دو سال گذشته با وجود اذعان همه کارشناسان بر این نکته که تصویب نشدن لوایح مربوط به افایتیاف و در نتیجه قرار گرفتن ایران در لیست سیاه این نهاد بینالمللی نوعاً خودتحریمی و افزودن گرهای بر گرههای دیگر موجود در راه مبادلات تجاری ایران است، همین جریان سیاسی به انحای مختلف با تصویب آن لوایح مخالفت کردهاند.
با چنین پیشینهای از این رویکرد عجیب نیست اگر در مواجهه با تحولات بینالمللی مانند روی کار آمدن دولت بایدن در امریکا، شکست سیاست فشار حداکثری ترامپ و افزایش احتمال تغییر فضای سیاسی و اقتصادی متأثر از این رویدادها به نفع ایران و در واقع به نفع بهبود شرایط زندگی مردم واضعان آن راهبرد سلبی انتخاباتی به تکاپو بیفتند. آنقدر که برخی رسانهها در مواجهه با مانع تراشی در مسیر حل مسائل بینالمللی از آن با عنوان گروگانگیری انتخاباتی یاد کنند.
جریانی که در نزدیک به سه سال گذشته از نقد دولت به بهانه مشکلات معیشتی و حتی تبدیل آن به اعتراضات خیابانی همانند آنچه در دی 96 تجربه شد ابایی نداشته حالا با بودجهای که مبتنی بر افزایش درآمدهای دولت از قبال تنشزدایی باشد مخالف است و آن را بودجهای برای فروپاشی تعبیر میکند، شاید از آن جهت که به فراهم نشدن شرایط برای وقوع تحولات مثبت بیشتر امیدوار است و آن را بیشتر به منافع انتخاباتی خود نزدیک میداند و نسبت به هر گونه گشایش احتمالی درماههای پایانی دولت روحانی روی خوش نشان نمیدهد و در پس آن به دنبال توطئه میگردد.
گزارش «ایران» درباره مصرف شیشههای رنگی در بین جوانان و نوجوانان
عرضه روانگردانهای رنگی با نامهای فریبنده
مهسا قوی قلب
خبرنگار
از چند روز پیش، فیلمی در شبکههای مجازی، دست به دست می شود، مبنی بر اینکه ماده مخدر شیشه بهصورت رنگهای صورتی، آبی و دیگر رنگهای فریبنده به بازار عرضه شده، این در حالی است که جامعه هدف این بازار، نوجوانان و جوانان هستند تا با دیدن این رنگهای فریبنده به مصرف تحریک شوند و از این طریق بازار فروش شیشه هم داغتر از قبل به کارش ادامه دهد؛ نوجوانان و جوانان با دیدن این روانگردانهای رنگارنگ و با اسامی تبلیغاتی جذاب و با انگیزههای ناشی از کنجکاوی، بالا بردن سطح هوشیاری یا کاهش مشکلات، راحتتر از گذشته به سمت مصرف این مواد سوق داده شدهاند. سعید صفاتیان، کارشناس حوزه اعتیاد، با اشاره به اینکه سابقه مصرف مواد روانگردان، به ۴۵ تا ۵۰ سال پیش برمیگردد، به «ایران» میگوید: سازمان ملل متحد، مواد را به چند دسته تقسیم میکند، موادی که پایه مخدر آنها از گیاه گرفته میشود، مانند تریاک، شیره تریاک، هروئین و امثال آنها و دسته بعدی روانگردانها هستند، شیشه یا آمفتامین حدود ۴۰ سال است که در دایره ای وسیع تر مصرف میشود و در آغاز هدف استفاده از آن، تأثیر بر ذهن و تقویت آن بود و در ابتدا کشورهای اروپای شرقی این مواد را تولید میکردند، اما حالا چند سالی است که افغانستان مرکز تولید مواد روانگردان شده و بهدلیل نزدیکی با کشور ما تأثیر زیادی در مصرف این ماده در کشور گذاشته است، این ماده روانگردان، از گیاهی بهنام افدرا گرفته میشود و متأسفانه در کشور ما نوجوانان و جوانان نیز به مصرف این ماده مخدر گرایش پیدا کردهاند.
به گفته او، روشهای مختلفی برای تبلیغات و فروش مواد مخدری همچون شیشه وجود دارد، از آنجایی که قاچاقچیان، میدانند نوجوانان، کنجکاو هستند، با تغییر رنگ دورهای سعی میکنند، بازار فروش این روانگردانها را گرم نگه دارند. در دورهای میدیدیم که «الاسدی» در هزار مدل، شکل و رنگ به بازار عرضه میشد و در بین نوجوانان و جوانان مصرف هر یک از رنگها نوعی کلاس اجتماعی با خود در پی داشت، بهعنوان مثال، مدل زرد رنگ آن کلاس بالاتری از رنگهای دیگر دارد، زیرا افرادی که مصرف میکنند، تحمل بالاتری دارند یا مثلاً رنگ آبی آن ارزانتر و بیکیفیتتر از بقیه رنگها است. در واقع قاچاقچیان میدانند، چگونه باید از رنگها استفاده کنند تا کنجکاوی بچهها را بیش از پیش جلب کنند و فکر میکنند با تنوع رنگها، نوجوانان، گرایش بیشتری به مصرف روانگردان پیدا میکنند، حالا هم که میبینیم شیشههای رنگی به بازار عرضه شده است و از طریق همین رنگ و لعابهای جدیدی که به شیشه داده شده، میزان مصرف در میان نوجوانان و جوانان بالا رفته و در مدت زمان بسیار کوتاهی معتاد خواهند شد. صفاتیان، در ادامه توضیحات خود، اضافه میکند: نوجوانان و جوانان با دلایل مختلفی به سمت مصرف موادمخدر از جمله روانگردانها میروند، آنها فکر میکنند که با مصرف روانگردانها، ذهن و فکر قویتر شده و مشکلات روحی کاهش پیدا میکنند. ارزان بودن، قابل دسترس بودن، کنجکاوی و ناامیدی نسبت به موضوعات مختلف از جمله عللی هستند که نوجوانان و جوانان به سمت مواد روانگردان گرایش پیدا میکنند؛ علل شخصی، خانوادگی و اجتماعی هم از عناصر مهم مصرف مواد روانگردان در این قشر به شمار میروند. برخی خانوادهها زیادی به فرزندان خود به اصطلاح گیر میدهند و با چند دقیقه دیرتر آمدن از مدرسه به خانه آنها را بشدت مورد بازخواست قرار میدهند، یا کاملاً برعکس، برخی بیخیال آنها میشوند و اگر ساعتها در آمدن به خانه تأخیر داشته باشند، هیچ سؤال و جوابی بین آنها صورت نمیگیرد. شکست عشقی، شکست تحصیلی، بیکاری و فقر را هم میتوانیم از جمله علل مصرف مواد روانگردان بدانیم، این در حالی است که وقتی مواد روانگردان مصرف میشوند، عوارض جسمی و روانی زیادی را با خود بهدنبال دارند، البته عوارض روانی به مراتب بسیار ماناتر از عوارض جسمی هستند و چندین برابر تأثیر منفی بیشتری میگذارند. تپش قلب، فشار خون، تعرق زیاد و بسیاری عوارض دیگر میتواند سلامت جسم را با خطرات جدی روبهرو کند، توهم، انواع هذیان، در زن و شوهرهای کم سن و سال شک و بدبینیهایی که منجر به طلاق میشوند و افسردگیهای مقاوم به درمان نیز از جمله مواردی هستند که میتوان ناشی از مصرف مواد روانگردان دانست.
به گفته این کارشناس حوزه اعتیاد، اکثر افسردگیهای ناشی از مصرف روانگردان، میتواند تا سالها دامن این افراد را بگیرد و هیچ دارویی هم روی آنها تأثیرگذار نخواهد بود. علاوه بر موارد گفته شده حافظه کوتاه مدت و درازمدت هم دچار اختلال میشود و بدتر از همه از عوارض بلند مدت مصرف روانگردانها، اعتیاد و وابستگی شدیدی است که با هدف مصرف تفننی بهصورت دائمی و روزانه گریبان فرد را خواهد گرفت.
عرضه روانگردانهای رنگی، بازار قاچاقچیان را داغ کرده است
ایمان نظری، کارشناس حوزه اعتیاد و متخصص روانشناسی سلامت نیز با بیان اینکه این روزها بازار مواد روانگردان خصوصاً خانواده آمفتامینها یا همان شیشه گرم است، به «ایران» توضیح میدهد: اتفاق جدیدی که افتاده این است که سودجویان یا همان قاچاقچیان، شیشه را به شکل رنگی در آورده اند و رنگ و لعاب زیبا و جدیدی به آن داده اند، این امر باعث میشود که نسل نوجوان و جوان و افرادی که تجربههای اول مصرف مواد را دارند، تحت تأثیر این رنگها و شکل زیبای آن قرار میگیرند.
او در ادامه اضافه میکند: داستانی که پشت این رنگ و لعابها وجود دارد، این است که بازاری که این مواد را ارائه میدهد، علاوه بر رنگهای جذاب از اصطلاح نامهای خیابانی (street name) نیز استفاده میکنند و با اسامی زیبا سعی میکنند، بازار را گرمتر کنند، بهعنوان نمونه به آمفتامین یا شیشه، «آیس» میگویند یا به ماریجوانا، «گل» گفته میشود؛ «پان» هم نام دیگری است که بر ناس افغانی گذاشته شده است، این ماده زیر زبان گذاشته و برای دوپینگ هم از آن استفاده میشود. شکل جدید پان بهصورت آدامس و آبنبات و به پان پراک هم معروف است و در تولید آن آهک و مواد شیرین افزوده میشود. نظری در ادامه با اشاره به شگردهای گوناگون قاچاقچیان، میافزاید: قاچاقچیان برای فروش بیشتر و بهتر از این نامهای خیابانی و رنگ و شکلهایی که بهصورت آدامس و آبنبات در میآید، استفاده میکنند تا فروش خود را بالاتر ببرند و نگرش قشر نوجوان و جوان را از این طریق تحت تأثیر قرار میدهند.
خبرنگار
از چند روز پیش، فیلمی در شبکههای مجازی، دست به دست می شود، مبنی بر اینکه ماده مخدر شیشه بهصورت رنگهای صورتی، آبی و دیگر رنگهای فریبنده به بازار عرضه شده، این در حالی است که جامعه هدف این بازار، نوجوانان و جوانان هستند تا با دیدن این رنگهای فریبنده به مصرف تحریک شوند و از این طریق بازار فروش شیشه هم داغتر از قبل به کارش ادامه دهد؛ نوجوانان و جوانان با دیدن این روانگردانهای رنگارنگ و با اسامی تبلیغاتی جذاب و با انگیزههای ناشی از کنجکاوی، بالا بردن سطح هوشیاری یا کاهش مشکلات، راحتتر از گذشته به سمت مصرف این مواد سوق داده شدهاند. سعید صفاتیان، کارشناس حوزه اعتیاد، با اشاره به اینکه سابقه مصرف مواد روانگردان، به ۴۵ تا ۵۰ سال پیش برمیگردد، به «ایران» میگوید: سازمان ملل متحد، مواد را به چند دسته تقسیم میکند، موادی که پایه مخدر آنها از گیاه گرفته میشود، مانند تریاک، شیره تریاک، هروئین و امثال آنها و دسته بعدی روانگردانها هستند، شیشه یا آمفتامین حدود ۴۰ سال است که در دایره ای وسیع تر مصرف میشود و در آغاز هدف استفاده از آن، تأثیر بر ذهن و تقویت آن بود و در ابتدا کشورهای اروپای شرقی این مواد را تولید میکردند، اما حالا چند سالی است که افغانستان مرکز تولید مواد روانگردان شده و بهدلیل نزدیکی با کشور ما تأثیر زیادی در مصرف این ماده در کشور گذاشته است، این ماده روانگردان، از گیاهی بهنام افدرا گرفته میشود و متأسفانه در کشور ما نوجوانان و جوانان نیز به مصرف این ماده مخدر گرایش پیدا کردهاند.
به گفته او، روشهای مختلفی برای تبلیغات و فروش مواد مخدری همچون شیشه وجود دارد، از آنجایی که قاچاقچیان، میدانند نوجوانان، کنجکاو هستند، با تغییر رنگ دورهای سعی میکنند، بازار فروش این روانگردانها را گرم نگه دارند. در دورهای میدیدیم که «الاسدی» در هزار مدل، شکل و رنگ به بازار عرضه میشد و در بین نوجوانان و جوانان مصرف هر یک از رنگها نوعی کلاس اجتماعی با خود در پی داشت، بهعنوان مثال، مدل زرد رنگ آن کلاس بالاتری از رنگهای دیگر دارد، زیرا افرادی که مصرف میکنند، تحمل بالاتری دارند یا مثلاً رنگ آبی آن ارزانتر و بیکیفیتتر از بقیه رنگها است. در واقع قاچاقچیان میدانند، چگونه باید از رنگها استفاده کنند تا کنجکاوی بچهها را بیش از پیش جلب کنند و فکر میکنند با تنوع رنگها، نوجوانان، گرایش بیشتری به مصرف روانگردان پیدا میکنند، حالا هم که میبینیم شیشههای رنگی به بازار عرضه شده است و از طریق همین رنگ و لعابهای جدیدی که به شیشه داده شده، میزان مصرف در میان نوجوانان و جوانان بالا رفته و در مدت زمان بسیار کوتاهی معتاد خواهند شد. صفاتیان، در ادامه توضیحات خود، اضافه میکند: نوجوانان و جوانان با دلایل مختلفی به سمت مصرف موادمخدر از جمله روانگردانها میروند، آنها فکر میکنند که با مصرف روانگردانها، ذهن و فکر قویتر شده و مشکلات روحی کاهش پیدا میکنند. ارزان بودن، قابل دسترس بودن، کنجکاوی و ناامیدی نسبت به موضوعات مختلف از جمله عللی هستند که نوجوانان و جوانان به سمت مواد روانگردان گرایش پیدا میکنند؛ علل شخصی، خانوادگی و اجتماعی هم از عناصر مهم مصرف مواد روانگردان در این قشر به شمار میروند. برخی خانوادهها زیادی به فرزندان خود به اصطلاح گیر میدهند و با چند دقیقه دیرتر آمدن از مدرسه به خانه آنها را بشدت مورد بازخواست قرار میدهند، یا کاملاً برعکس، برخی بیخیال آنها میشوند و اگر ساعتها در آمدن به خانه تأخیر داشته باشند، هیچ سؤال و جوابی بین آنها صورت نمیگیرد. شکست عشقی، شکست تحصیلی، بیکاری و فقر را هم میتوانیم از جمله علل مصرف مواد روانگردان بدانیم، این در حالی است که وقتی مواد روانگردان مصرف میشوند، عوارض جسمی و روانی زیادی را با خود بهدنبال دارند، البته عوارض روانی به مراتب بسیار ماناتر از عوارض جسمی هستند و چندین برابر تأثیر منفی بیشتری میگذارند. تپش قلب، فشار خون، تعرق زیاد و بسیاری عوارض دیگر میتواند سلامت جسم را با خطرات جدی روبهرو کند، توهم، انواع هذیان، در زن و شوهرهای کم سن و سال شک و بدبینیهایی که منجر به طلاق میشوند و افسردگیهای مقاوم به درمان نیز از جمله مواردی هستند که میتوان ناشی از مصرف مواد روانگردان دانست.
به گفته این کارشناس حوزه اعتیاد، اکثر افسردگیهای ناشی از مصرف روانگردان، میتواند تا سالها دامن این افراد را بگیرد و هیچ دارویی هم روی آنها تأثیرگذار نخواهد بود. علاوه بر موارد گفته شده حافظه کوتاه مدت و درازمدت هم دچار اختلال میشود و بدتر از همه از عوارض بلند مدت مصرف روانگردانها، اعتیاد و وابستگی شدیدی است که با هدف مصرف تفننی بهصورت دائمی و روزانه گریبان فرد را خواهد گرفت.
عرضه روانگردانهای رنگی، بازار قاچاقچیان را داغ کرده است
ایمان نظری، کارشناس حوزه اعتیاد و متخصص روانشناسی سلامت نیز با بیان اینکه این روزها بازار مواد روانگردان خصوصاً خانواده آمفتامینها یا همان شیشه گرم است، به «ایران» توضیح میدهد: اتفاق جدیدی که افتاده این است که سودجویان یا همان قاچاقچیان، شیشه را به شکل رنگی در آورده اند و رنگ و لعاب زیبا و جدیدی به آن داده اند، این امر باعث میشود که نسل نوجوان و جوان و افرادی که تجربههای اول مصرف مواد را دارند، تحت تأثیر این رنگها و شکل زیبای آن قرار میگیرند.
او در ادامه اضافه میکند: داستانی که پشت این رنگ و لعابها وجود دارد، این است که بازاری که این مواد را ارائه میدهد، علاوه بر رنگهای جذاب از اصطلاح نامهای خیابانی (street name) نیز استفاده میکنند و با اسامی زیبا سعی میکنند، بازار را گرمتر کنند، بهعنوان نمونه به آمفتامین یا شیشه، «آیس» میگویند یا به ماریجوانا، «گل» گفته میشود؛ «پان» هم نام دیگری است که بر ناس افغانی گذاشته شده است، این ماده زیر زبان گذاشته و برای دوپینگ هم از آن استفاده میشود. شکل جدید پان بهصورت آدامس و آبنبات و به پان پراک هم معروف است و در تولید آن آهک و مواد شیرین افزوده میشود. نظری در ادامه با اشاره به شگردهای گوناگون قاچاقچیان، میافزاید: قاچاقچیان برای فروش بیشتر و بهتر از این نامهای خیابانی و رنگ و شکلهایی که بهصورت آدامس و آبنبات در میآید، استفاده میکنند تا فروش خود را بالاتر ببرند و نگرش قشر نوجوان و جوان را از این طریق تحت تأثیر قرار میدهند.
فرصت 15 ساله برای نجات یک گونه در معرض انقراض
برنامه جامع فارس برای نجات گوزن زرد ایرانی
حمیرا حیدریان
خبرنگار
محیطزیست فارس در تلاش است طی اجرای یک برنامه 15 ساله، نقطه پایانی بر انقراض گوزن زرد ایرانی بگذارد. گوزن زرد ایرانی یکبار پیش از انقلاب منقرض شد. پیش از انقراض تعدادی از گوزنهای زرد ایرانی به آلمان رفته بودند. کارشناسان از آن فرصت استفاده کردند و چند گوزن را به سرزمین اصلی آنها یعنی زیستگاه «دز» آوردند. برنامه احیای این گونه روی میز تصمیمگیران آمد. اکنون ۵۰۰ رأس گوزن زرد در مناطق مختلف جهان بهصورت کاملاً اهلی و نیمه اهلی در مراکز نگهداری پرورش داده میشوند. رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش در گفتوگو با «ایران» از انجام برنامه جامع مدیریت زیستگاههای فارس برای افزایش تعداد گوزنهای زرد خبر میدهد.
گوزن زرد در ایران، غالباً در مناطق جنگلی و جنگلهای جلگهای استان خوزستان زندگی میکند. بهدلیل از بین رفتن زیستگاههای طبیعی آن و شکار بیرویه، جمعیت آنها بسیار کاهش یافته و تنها پراکندگی طبیعی گوزن زرد به مناطق حفاظت شده دز و کرخه محدود میشود. در سالهای گذشته تعدادی از این گونه به دشت ناز ساری، جزیره اشک و جزیره کبودان دریاچه ارومیه، منطقه حفاظت شده دنا کهگیلویه و بویراحمد و چند منطقه دیگر انتقال یافت.
از جزیره اشک در پارک ملی دریاچه ارومیه بهعنوان بزرگترین زیستگاه طبیعی گوزن زرد وحشی در جهان نام میبرند. این جزیره به لحاظ پوشش گیاهی غنی و شرایط زیستی مناسب، میزبان خوبی برای گوزن زرد به شمار میرود. نزدیک به سه دهه است که مسئولان محیطزیست و حیات وحش استان فارس نیز با هدف جلوگیری از انقراض و تکثیر و رهاسازی این گونه باارزش به طبیعت دست بهکار شده و با راهاندازی دوسایت میانکتل (400 هکتار) و ارسنجان (300هکتار) برای نگهداری این حیوان زیبا و نادر گامهایی را برداشتهاند. گامهایی که امروز به تدوین جامع مدیریت این سایتها با چشم اندازه بهبود روند مدیریت و تکثیر این گونهها منجر شده است.
رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش در این خصوص درگفتوگو با «ایران» گفت: وجود سایتهای احیای گوزن زرد با هدف جلوگیری از انقراض این گونه راهاندازی شده است. ابتدا این گونهها از مناطق حفاظت شده دز به دشت ناز در ساری منتقل شدند تا در شرایط کنترل پس از مدتی احیا و در طبیعت رهاسازی شوند اما متأسفانه نزدیک به 40 سال است که هیچ اتفاقی در این خصوص نیفتاده است.
لیلا جولایی با بیان اینکه برنامه جامع مدیریت زیستگاه گوزن زرد در استان فارس با هدف بازنگری در مدیریت سایتهای تکثیر و احیای این گونه نادر تدوین شد افزود: سایت میانکتل از سال 1372 یعنی 27 سال پیش و سایت ارسنجان از سال 1391 راهاندازی شد، هدف ما از راهاندازی این سایتها بازگرداندن گونهها به طبیعت بوده است.
وی با اشاره به اینکه احیا و حفاظت از این گونه با ارزش در سایتها یک برنامه ملی است اظهار داشت: سعی ما در استان فارس بر این است که این برنامه را بومیسازی کنیم. از اینرو با بررسی کارشناسی شرایط موجود دوسایت «میانکتل و ارسنجان» توسط متخصصان حیات وحش، تلاش داریم تا با بازنگری در مدیریت سایتهای تکثیر و بررسی چالشهای موجود و رفع آن؛ راهکارهای مناسبی را برای بهبود عملکرد بهتر در این زمینه بهدست آوریم.
این مسئول محیطزیست اجرای برنامههای مدیریتی جمعیت گوزن زرد ایرانی در دو سایت ارسنجان و میانکتل را در قالب سه برنامه عنوان و خاطرنشان کرد: در برنامه زمانبندی کوتاه مدت اولویت رساندن جمعیت به ظرفیت برد زیستگاه در سایتها است. در برنامه میان مدت بهدنبال ایجاد شرایط تکثیر در اسارت در محدودههای کوچکتر و رهاسازی گوزنهای مازاد در محدوده بزرگتر سایتها بهصورت نیمه طبیعی و با حداقل دخالت انسانی و توسعه مرحلهای این زیستگاههای نیمه طبیعی هستیم. همچنین در برنامه بلند مدت نیز پس از ارزیابی زیستگاههای مستعد استان و رفع تهدیدهای گونه، گوزن زرد به زیستگاه طبیعی فرستاده میشود.
جولایی بیان داشت: هدف ما این است که ظرف مدت 10 الی 15 سال آینده با تکثیر این گونهها ضمن جلوگیری از انقراض آنها، آنها را در طبیعت رهاسازی کنیم.
رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش با اشاره به تلاشها برای تقویت ژنتیکی جمعیتهای گوزن در سراسر کشور نیز گفت: در حال حاضر تعداد گوزن زرد در سایت میانکتل 39 رأس و در سایت ارسنجان 34 رأس است. البته احتمال داده میشود تعداد گوزنهای زرد در سایت ارسنجان به 40 رأس نیز برسد. امیدواریم با اجرایی شدن برنامه جامع مدیریت این تعداد رو به افزایش گذارد.
خبرنگار
محیطزیست فارس در تلاش است طی اجرای یک برنامه 15 ساله، نقطه پایانی بر انقراض گوزن زرد ایرانی بگذارد. گوزن زرد ایرانی یکبار پیش از انقلاب منقرض شد. پیش از انقراض تعدادی از گوزنهای زرد ایرانی به آلمان رفته بودند. کارشناسان از آن فرصت استفاده کردند و چند گوزن را به سرزمین اصلی آنها یعنی زیستگاه «دز» آوردند. برنامه احیای این گونه روی میز تصمیمگیران آمد. اکنون ۵۰۰ رأس گوزن زرد در مناطق مختلف جهان بهصورت کاملاً اهلی و نیمه اهلی در مراکز نگهداری پرورش داده میشوند. رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش در گفتوگو با «ایران» از انجام برنامه جامع مدیریت زیستگاههای فارس برای افزایش تعداد گوزنهای زرد خبر میدهد.
گوزن زرد در ایران، غالباً در مناطق جنگلی و جنگلهای جلگهای استان خوزستان زندگی میکند. بهدلیل از بین رفتن زیستگاههای طبیعی آن و شکار بیرویه، جمعیت آنها بسیار کاهش یافته و تنها پراکندگی طبیعی گوزن زرد به مناطق حفاظت شده دز و کرخه محدود میشود. در سالهای گذشته تعدادی از این گونه به دشت ناز ساری، جزیره اشک و جزیره کبودان دریاچه ارومیه، منطقه حفاظت شده دنا کهگیلویه و بویراحمد و چند منطقه دیگر انتقال یافت.
از جزیره اشک در پارک ملی دریاچه ارومیه بهعنوان بزرگترین زیستگاه طبیعی گوزن زرد وحشی در جهان نام میبرند. این جزیره به لحاظ پوشش گیاهی غنی و شرایط زیستی مناسب، میزبان خوبی برای گوزن زرد به شمار میرود. نزدیک به سه دهه است که مسئولان محیطزیست و حیات وحش استان فارس نیز با هدف جلوگیری از انقراض و تکثیر و رهاسازی این گونه باارزش به طبیعت دست بهکار شده و با راهاندازی دوسایت میانکتل (400 هکتار) و ارسنجان (300هکتار) برای نگهداری این حیوان زیبا و نادر گامهایی را برداشتهاند. گامهایی که امروز به تدوین جامع مدیریت این سایتها با چشم اندازه بهبود روند مدیریت و تکثیر این گونهها منجر شده است.
رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش در این خصوص درگفتوگو با «ایران» گفت: وجود سایتهای احیای گوزن زرد با هدف جلوگیری از انقراض این گونه راهاندازی شده است. ابتدا این گونهها از مناطق حفاظت شده دز به دشت ناز در ساری منتقل شدند تا در شرایط کنترل پس از مدتی احیا و در طبیعت رهاسازی شوند اما متأسفانه نزدیک به 40 سال است که هیچ اتفاقی در این خصوص نیفتاده است.
لیلا جولایی با بیان اینکه برنامه جامع مدیریت زیستگاه گوزن زرد در استان فارس با هدف بازنگری در مدیریت سایتهای تکثیر و احیای این گونه نادر تدوین شد افزود: سایت میانکتل از سال 1372 یعنی 27 سال پیش و سایت ارسنجان از سال 1391 راهاندازی شد، هدف ما از راهاندازی این سایتها بازگرداندن گونهها به طبیعت بوده است.
وی با اشاره به اینکه احیا و حفاظت از این گونه با ارزش در سایتها یک برنامه ملی است اظهار داشت: سعی ما در استان فارس بر این است که این برنامه را بومیسازی کنیم. از اینرو با بررسی کارشناسی شرایط موجود دوسایت «میانکتل و ارسنجان» توسط متخصصان حیات وحش، تلاش داریم تا با بازنگری در مدیریت سایتهای تکثیر و بررسی چالشهای موجود و رفع آن؛ راهکارهای مناسبی را برای بهبود عملکرد بهتر در این زمینه بهدست آوریم.
این مسئول محیطزیست اجرای برنامههای مدیریتی جمعیت گوزن زرد ایرانی در دو سایت ارسنجان و میانکتل را در قالب سه برنامه عنوان و خاطرنشان کرد: در برنامه زمانبندی کوتاه مدت اولویت رساندن جمعیت به ظرفیت برد زیستگاه در سایتها است. در برنامه میان مدت بهدنبال ایجاد شرایط تکثیر در اسارت در محدودههای کوچکتر و رهاسازی گوزنهای مازاد در محدوده بزرگتر سایتها بهصورت نیمه طبیعی و با حداقل دخالت انسانی و توسعه مرحلهای این زیستگاههای نیمه طبیعی هستیم. همچنین در برنامه بلند مدت نیز پس از ارزیابی زیستگاههای مستعد استان و رفع تهدیدهای گونه، گوزن زرد به زیستگاه طبیعی فرستاده میشود.
جولایی بیان داشت: هدف ما این است که ظرف مدت 10 الی 15 سال آینده با تکثیر این گونهها ضمن جلوگیری از انقراض آنها، آنها را در طبیعت رهاسازی کنیم.
رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش با اشاره به تلاشها برای تقویت ژنتیکی جمعیتهای گوزن در سراسر کشور نیز گفت: در حال حاضر تعداد گوزن زرد در سایت میانکتل 39 رأس و در سایت ارسنجان 34 رأس است. البته احتمال داده میشود تعداد گوزنهای زرد در سایت ارسنجان به 40 رأس نیز برسد. امیدواریم با اجرایی شدن برنامه جامع مدیریت این تعداد رو به افزایش گذارد.
اتهامزنی انتخاباتی
محمدرضا تابش
نماینده ادوار مجلس
حفظ و تقویت حس امید به آینده نه فقط برای جناحهای دلبسته به نظام و انقلاب، بلکه برای همه دوستداران اعتلا و یکپارچگی ایران، ضرورتی اجتنابناپذیر است که نقض آن میتواند نشانه عدم صداقت در مواضع سیاسی و ملی باشد. متأسفانه در شرایطی که کشور بهشدت نیازمند احیای این حس امید است، شاهد هستیم صداهایی از درون نظام یا از روی بیاطلاعی و یا خدای ناکرده از روی اغراض سیاسی ادعاهایی را مبنی بر اهتمام دولت برای کاهش نرخ ارز همزمان با روی کار آمدن دولت جدید امریکا جهت موجه نشان دادن مذاکره مجدد، مطرح میکنند. یا اینکه در همین بین نیز گفته شده که کاهش احتمالی نرخ ارز میتواند نقشه دشمن برای جلوگیری از روی کار آمدن دولتی از جنس مجلس فعلی باشد.
درباره این ادعاها میتوان به چند نکته مهم اشاره کرد. نکته اول اینکه بیانکنندگان این ادعاها همگی از کسانی هستند که میتوانند دسترسی خوبی به اطلاعات و دادههای اقتصادی کشور داشته باشند. اولین سؤال از این افراد این است که سند آنها برای این ادعاها چیست و بر اساس کدام مستندات متقن و روشن چنین ادعای اتهامآمیز سنگینی را مطرح کردهاند؟ آیا این افراد به اطلاعات منابع ارزی بلوکه شده ما در کشورهایی نظیر کره جنوبی، چین یا عراق دسترسی ندارند و از جزئیات دشواریهای اخیر بانک مرکزی و دولت برای تأمین منابع ارزی جهت پیشپرداخت خرید واکسن کرونا بیاطلاع هستند؟ یا اینکه این افراد دسترسی به اطلاعات فروش ٩۵ هزار میلیارد تومان اسناد خزانه از طریق بانک مرکزی و بورس، جهت تأمین عمدتاً هزینههای جاری کشور نداشتند؟ اگر دولت ارز کافی داشت تا برای نمایشی که این عزیزان ادعا کردهاند به صورت یکباره در بازار بریزد، چرا قبل از این، چنین برای تأمین مبالغ اولیه و ابتدایی خود به زحمت افتاده بود؟ دولت اگر در تمام این مدت ارز کافی میداشت، چرا برای تأمین کالاهای اساسی دست به دامان بانک مرکزی شد و یا شاهد بودیم که فهرست کالاهای اساسی مشمول ارز ۴٢٠٠ تومانی مکرراً محدود میشود؟ همه اینها در شرایطی است که بپذیریم دولت در ماههای قبل از انتخابات امریکا با داشتن علم غیب از نتیجه این انتخابات مطلع بود و دست به چنین کاری زد. آیا این عزیزان معتقدند دولت علم غیب داشت و میدانست که اوضاع این گونه میشود؟
برای درک اینکه نه دولت در این زمینه علم غیب داشته و نه منابع ارزی کشور بر اساس اسناد و مدارک متقن، برای چیزی که این عزیزان میگویند تأمین بوده، زحمت زیادی نباید کشید و تنها داشتن قدری انصاف کافی است. مضافاً اینکه اگر فرض بر صحت ادعای این عزیزان بگیریم باید اعتراف کنیم که چنین اقدامی از سوی دولت به هر شکلی یک خیانت بزرگ به کشور است. پس اگر مدعیان که در جایگاههای متنفذین هم هستند، به اندازه کافی به ادعاهای خود اعتماد دارند چرا بیش از چند اظهار نظر رسانهای و سخنرانی برای افشای همهجانبه این خیانت و جلوگیری از آن کاری نمیکنند؟ جز این است که برای اثبات این ادعاهای سنگین مشت آنها خالی است؟
ما هم اکنون در معرض یک جنگ اقتصادی تمام عیار هستیم و اولین لازمه شرایط جنگی نیز داشتن اتحاد است. به این معنا که اختلافات با علم به خطیر بودن این شرایط کنار گذاشته شود و تنها مصلحت ملی مدنظر قرار بگیرد. با این توصیف اینکه نه تنها چنین نمیشود بلکه برخی افراد دارای جایگاه در درون نظام خود بر اساس ادعاهایی بدون سند و مدرک، چنین دست به دوقطبیسازی میزنند چه نام دارد؟
نکته اینجاست که معلوم نیست چرا شرایط خطیر کشور و نیاز حیاتی جامعه به ایجاد یک چشمانداز نسبتاً مثبت از آینده نه تنها توسط برخی گروهها درک نمیشود بلکه متأسفانه سعی دارند از همین رهگذر برای خویش موفقیتی انتخاباتی هم دست و پا کنند. شکی نیست که برای آنها جریان سیاسی مطلوب جریان فعلی حاکم بر مجلس است و تلاش میکنند آن را برای دولت بعدی هم تکرار کنند. اما اینکه تشکیل مجلس و دولت دلخواه با کمترین مشارکت انتخاباتی پس از انقلاب میتواند چه دردی از کشور درمان کند و چه افتخاری برای جریان پیروز به همراه داشته باشد، سؤالی جدی و نیازمند یک پاسخ اساسی است. خصوصاً اینکه چنین اتفاقی از رهگذر قربانی کردن منافع ملی و گروکشی سیاسی از امید مردم رخ بدهد.
اما در پایان باید یک نکته اساسی را هم مورد توجه قرار داد؛ با همین استدلال مخالفان دولت، میشود تصمیماتی مانند عدم تصویب لوایح FATF و یا بسیاری از اقدامات دیگر را هم نه به پای مصلحت ملی، بلکه به حساب منافع جناحی تصمیمگیران آن با هدف زمینگیر کردن جریان حاکم بر دولت فعلی و مجلس گذشته گذاشت تا از این رهگذر، حتی به بهای کاهش بیسابقه مشارکت انتخاباتی مردم موافقان آنها برنده رقابت انتخاباتی باشند.
نماینده ادوار مجلس
حفظ و تقویت حس امید به آینده نه فقط برای جناحهای دلبسته به نظام و انقلاب، بلکه برای همه دوستداران اعتلا و یکپارچگی ایران، ضرورتی اجتنابناپذیر است که نقض آن میتواند نشانه عدم صداقت در مواضع سیاسی و ملی باشد. متأسفانه در شرایطی که کشور بهشدت نیازمند احیای این حس امید است، شاهد هستیم صداهایی از درون نظام یا از روی بیاطلاعی و یا خدای ناکرده از روی اغراض سیاسی ادعاهایی را مبنی بر اهتمام دولت برای کاهش نرخ ارز همزمان با روی کار آمدن دولت جدید امریکا جهت موجه نشان دادن مذاکره مجدد، مطرح میکنند. یا اینکه در همین بین نیز گفته شده که کاهش احتمالی نرخ ارز میتواند نقشه دشمن برای جلوگیری از روی کار آمدن دولتی از جنس مجلس فعلی باشد.
درباره این ادعاها میتوان به چند نکته مهم اشاره کرد. نکته اول اینکه بیانکنندگان این ادعاها همگی از کسانی هستند که میتوانند دسترسی خوبی به اطلاعات و دادههای اقتصادی کشور داشته باشند. اولین سؤال از این افراد این است که سند آنها برای این ادعاها چیست و بر اساس کدام مستندات متقن و روشن چنین ادعای اتهامآمیز سنگینی را مطرح کردهاند؟ آیا این افراد به اطلاعات منابع ارزی بلوکه شده ما در کشورهایی نظیر کره جنوبی، چین یا عراق دسترسی ندارند و از جزئیات دشواریهای اخیر بانک مرکزی و دولت برای تأمین منابع ارزی جهت پیشپرداخت خرید واکسن کرونا بیاطلاع هستند؟ یا اینکه این افراد دسترسی به اطلاعات فروش ٩۵ هزار میلیارد تومان اسناد خزانه از طریق بانک مرکزی و بورس، جهت تأمین عمدتاً هزینههای جاری کشور نداشتند؟ اگر دولت ارز کافی داشت تا برای نمایشی که این عزیزان ادعا کردهاند به صورت یکباره در بازار بریزد، چرا قبل از این، چنین برای تأمین مبالغ اولیه و ابتدایی خود به زحمت افتاده بود؟ دولت اگر در تمام این مدت ارز کافی میداشت، چرا برای تأمین کالاهای اساسی دست به دامان بانک مرکزی شد و یا شاهد بودیم که فهرست کالاهای اساسی مشمول ارز ۴٢٠٠ تومانی مکرراً محدود میشود؟ همه اینها در شرایطی است که بپذیریم دولت در ماههای قبل از انتخابات امریکا با داشتن علم غیب از نتیجه این انتخابات مطلع بود و دست به چنین کاری زد. آیا این عزیزان معتقدند دولت علم غیب داشت و میدانست که اوضاع این گونه میشود؟
برای درک اینکه نه دولت در این زمینه علم غیب داشته و نه منابع ارزی کشور بر اساس اسناد و مدارک متقن، برای چیزی که این عزیزان میگویند تأمین بوده، زحمت زیادی نباید کشید و تنها داشتن قدری انصاف کافی است. مضافاً اینکه اگر فرض بر صحت ادعای این عزیزان بگیریم باید اعتراف کنیم که چنین اقدامی از سوی دولت به هر شکلی یک خیانت بزرگ به کشور است. پس اگر مدعیان که در جایگاههای متنفذین هم هستند، به اندازه کافی به ادعاهای خود اعتماد دارند چرا بیش از چند اظهار نظر رسانهای و سخنرانی برای افشای همهجانبه این خیانت و جلوگیری از آن کاری نمیکنند؟ جز این است که برای اثبات این ادعاهای سنگین مشت آنها خالی است؟
ما هم اکنون در معرض یک جنگ اقتصادی تمام عیار هستیم و اولین لازمه شرایط جنگی نیز داشتن اتحاد است. به این معنا که اختلافات با علم به خطیر بودن این شرایط کنار گذاشته شود و تنها مصلحت ملی مدنظر قرار بگیرد. با این توصیف اینکه نه تنها چنین نمیشود بلکه برخی افراد دارای جایگاه در درون نظام خود بر اساس ادعاهایی بدون سند و مدرک، چنین دست به دوقطبیسازی میزنند چه نام دارد؟
نکته اینجاست که معلوم نیست چرا شرایط خطیر کشور و نیاز حیاتی جامعه به ایجاد یک چشمانداز نسبتاً مثبت از آینده نه تنها توسط برخی گروهها درک نمیشود بلکه متأسفانه سعی دارند از همین رهگذر برای خویش موفقیتی انتخاباتی هم دست و پا کنند. شکی نیست که برای آنها جریان سیاسی مطلوب جریان فعلی حاکم بر مجلس است و تلاش میکنند آن را برای دولت بعدی هم تکرار کنند. اما اینکه تشکیل مجلس و دولت دلخواه با کمترین مشارکت انتخاباتی پس از انقلاب میتواند چه دردی از کشور درمان کند و چه افتخاری برای جریان پیروز به همراه داشته باشد، سؤالی جدی و نیازمند یک پاسخ اساسی است. خصوصاً اینکه چنین اتفاقی از رهگذر قربانی کردن منافع ملی و گروکشی سیاسی از امید مردم رخ بدهد.
اما در پایان باید یک نکته اساسی را هم مورد توجه قرار داد؛ با همین استدلال مخالفان دولت، میشود تصمیماتی مانند عدم تصویب لوایح FATF و یا بسیاری از اقدامات دیگر را هم نه به پای مصلحت ملی، بلکه به حساب منافع جناحی تصمیمگیران آن با هدف زمینگیر کردن جریان حاکم بر دولت فعلی و مجلس گذشته گذاشت تا از این رهگذر، حتی به بهای کاهش بیسابقه مشارکت انتخاباتی مردم موافقان آنها برنده رقابت انتخاباتی باشند.
از خودکفایی تا استقلال
سید محمد غرضی
سیاستمدار
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، استقلال بهعنوان یکی از اهداف اصلی در دستورکار قرار گرفت و مردم نیز آن را دنبال کردند، استقلالی که در حوزه اقتصادی نیز معنا داشت. اما استقلال معنای متفاوتی با خودکفایی دارد. استقلال اقتصادی به این معناست که درتأمین نیازهای اساسی خود محتاج سایر کشورها نباشیم. اما خودکفایی دراقتصاد به شرایط بستگی دارد.
بهعبارت دیگر تا زمانی که تجارت به سیاست آلوده نشود، مبادلات اقتصادی و تجاری با سایر کشورها برای تأمین برخی کالاها هیچ منع و بحثی ندارد. چه آنکه درگذشته و حال ایران با کشورهای بسیاری مراودات اقتصادی و تجاری داشته است و هیچ مشکلی نیز وجود نداشته است. اما زمانی که سیاست وارد جریان تجارت شده است، جریان خودکفایی بخصوص دربخشهای استراتژیک نیز در عرصه اقتصادی رشد پیدا کرده است.
در تجارت صرف و به دور از سیاست، تنها خریدار و فروشنده براساس منافع اقتصادی تصمیمگیرهستند، اما در شرایطی که برخی از کشورها قصد دارند از تجارت و کالا بهعنوان ابزار سیاسی استفاده کنند، نباید درمحصولات استراتژیکی مانند مواد غذایی نظیر گوشت، گندم و... نیازمند خارج باشیم و باید به سمت خودکفایی حرکت کنیم. درغیراین صورت تولید برخی از کالاها توجیه اقتصادی ندارد. برای مثال هم اکنون تولید خودرو در کشور هیچ منفعتی به همراه ندارد و هزینه بسیار زیادی برای کشور دارد. جدای از رانتی که این صنعت برای عدهای خاص دارد، برخی دلیل حمایت از این صنعت را اشتغالزایی آن میدانند و اعتقاد دارند برای حفظ اشتغال دراین صنعت باید هزینههای آن را پرداخت.
اما متأسفانه ازگذشته برخی از کشورها از تجارت و کالا بهعنوان حربه سیاسی بهره بردهاند و باعث شدهاند تا منافع ملی ما درخطر قرار گیرد. در شرایط فعلی نیز مشاهده میکنیم که حتی کالایی مانند دارو و واکسن نیز رنگ و روی سیاسی به خود گرفته است و سیاست دراین بخش هم دخالت میکند.
بنابراین در مراودات تجاری با سایر کشورها منافع ملی کشور اولویت نخست است و هیچ گاه نباید منافع ملی را فراموش کرد.
سیاستمدار
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، استقلال بهعنوان یکی از اهداف اصلی در دستورکار قرار گرفت و مردم نیز آن را دنبال کردند، استقلالی که در حوزه اقتصادی نیز معنا داشت. اما استقلال معنای متفاوتی با خودکفایی دارد. استقلال اقتصادی به این معناست که درتأمین نیازهای اساسی خود محتاج سایر کشورها نباشیم. اما خودکفایی دراقتصاد به شرایط بستگی دارد.
بهعبارت دیگر تا زمانی که تجارت به سیاست آلوده نشود، مبادلات اقتصادی و تجاری با سایر کشورها برای تأمین برخی کالاها هیچ منع و بحثی ندارد. چه آنکه درگذشته و حال ایران با کشورهای بسیاری مراودات اقتصادی و تجاری داشته است و هیچ مشکلی نیز وجود نداشته است. اما زمانی که سیاست وارد جریان تجارت شده است، جریان خودکفایی بخصوص دربخشهای استراتژیک نیز در عرصه اقتصادی رشد پیدا کرده است.
در تجارت صرف و به دور از سیاست، تنها خریدار و فروشنده براساس منافع اقتصادی تصمیمگیرهستند، اما در شرایطی که برخی از کشورها قصد دارند از تجارت و کالا بهعنوان ابزار سیاسی استفاده کنند، نباید درمحصولات استراتژیکی مانند مواد غذایی نظیر گوشت، گندم و... نیازمند خارج باشیم و باید به سمت خودکفایی حرکت کنیم. درغیراین صورت تولید برخی از کالاها توجیه اقتصادی ندارد. برای مثال هم اکنون تولید خودرو در کشور هیچ منفعتی به همراه ندارد و هزینه بسیار زیادی برای کشور دارد. جدای از رانتی که این صنعت برای عدهای خاص دارد، برخی دلیل حمایت از این صنعت را اشتغالزایی آن میدانند و اعتقاد دارند برای حفظ اشتغال دراین صنعت باید هزینههای آن را پرداخت.
اما متأسفانه ازگذشته برخی از کشورها از تجارت و کالا بهعنوان حربه سیاسی بهره بردهاند و باعث شدهاند تا منافع ملی ما درخطر قرار گیرد. در شرایط فعلی نیز مشاهده میکنیم که حتی کالایی مانند دارو و واکسن نیز رنگ و روی سیاسی به خود گرفته است و سیاست دراین بخش هم دخالت میکند.
بنابراین در مراودات تجاری با سایر کشورها منافع ملی کشور اولویت نخست است و هیچ گاه نباید منافع ملی را فراموش کرد.
آخرین مانعتراشیهای ترامپ در مسیربایدن
امیرعلی ابوالفتح
کارشناس مسائل امریکا
کمتر از 24 ساعت دیگر، دوره چهار ساله ریاست جمهوری دونالد ترامپ، چهل و پنجمین رئیس جمهوری امریکا به پایان میرسد و جو بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهوری امریکا سوگند یاد میکند. براساس متمم قانون اساسی امریکا، این جابهجایی قدرت رأس ساعت 12 ظهر روز بیستم ژانویه با سوگند رئیس جمهوری جدید در برابر رئیس دیوانعالی فدرال و با حضور میهمانان عالیمقام برگزار میشود. با این حال، جدال بیسابقه انتخاباتی بر سر نتایج انتخابات ریاست جمهوری نوامبر 2020 موجب شده است، روند انتقال قدرت با اخلال مواجه شود. طی دو ماه پس از روز سوم نوامبر 2020 که در آن، جو بایدن توانست اکثریت آرای مردمی را در انتخاباتی پر هرجومرج کسب کند، دونالد ترامپ به هر شیوهای متوسل شد تا نتیجه انتخابات را تغییر دهد. وی ابتدا، شکایات فراوانی را در دادگاهها مطرح کرد، سپس از ایالتها خواست اعضای الکترال کالج را برای نادیده گرفتن نتایج آرای مردمی تحت فشار قرار دهند؛ آنگاه از معاون خود، مایک پنس خواست در نشست ششم ژانویه کنگره، مانع اعلام پیروزی رقیب شود و سرانجام هواداران خود را دعوت کرد تا با «حرکت به سمت کنگره»اجازه ندهند آنچه وی «دزدیده شدن انتخابات» مینامید، تحقق یابد. با این حال، هیچ کدام از این تلاشها مؤثر واقع نشد و ترامپ نتوانست صندلی خود را در اتاق بیضی کاخ سفید حفظ کند. اکنون ترامپ باید شاهد تحلیف جو بایدن باشد. با وجود این، ترامپ قصد دارد برخلاف اغلب رؤسای جمهوری پیش از خود، در مراسم تحلیف جانشین خود شرکت نکند. البته قانون، انتقال قدرت از یک رئیس جمهوری به رئیس جمهوری بعدی را به موافقت رئیس جمهوری قبلی مشروط نکرده است. اما بر اساس یک سنت دیرپا، رئیس جمهوری مستقر، رئیس جمهوری منتخب را مدتی قبل از انتقال قدرت، در کاخ سفید پذیرا میشود و به همراه همسرانشان، از کاخ سفید بازدید میکنند. همچنین سنتی در امریکا وجود دارد که رئیس جمهوری مستقر دقایقی پیش از ترک کاخ سفید برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهوری بعدی، یک نامه محبتآمیز برای جانشین خود مینویسد و روی میز کاخ ریاست جمهوری در اتاقی بیضی کاخ سفید میگذارد. در مقابل نیز رئیس جمهوری جدید پس از سوگند، به همراه رئیس جمهوری قبلی به کاخ سفید برمی گردد تا رئیس جمهوری قبلی را برای خروج از این بنا که حکم محل زندگی و کار رؤسای جمهوری امریکا را دارد، بدرقه کند. اما با تصمیم ترامپ برای شرکت نکردن در مراسم تحلیف بایدن، تقریباً تمامی این سنت قدیمی کنار گذاشته میشود. ترامپ نخستین رئیس جمهوری طی حدود 180 سال اخیر است که قصد ندارد در مراسم تحلیف جانشین خویش شرکت کند. همچنین مشخص نیست که آیا ترامپ نامه محبتآمیز برای جانشین خود خواهد نوشت یا خیر. نکته مهمتر اینکه برخی از رسانههای امریکایی خبر دادهاند که گویا ترامپ قصد ندارد در زمان ادای سوگند بایدن، کیف هستهای حامل کدهای مربوط به شلیک موشکهای اتمی امریکا را به جانشین خود تحویل دهد و به نظر میرسد مقامات نظامی مسئول مجبور هستند کیف دیگری را برای بایدن مهیا کنند. با این حال، هیچ کدام از این مانعتراشیها موجب نخواهد شد که ترامپ ظهر بیستم ژانویه 2021، هر کجا که باشد؛ چه در واشنگتن و چه احتمالاً در ویلای مجلل خود در فلوریدا، اختیارات و مسئولیتهای ریاست جمهوری را از دست ندهد.
کارشناس مسائل امریکا
کمتر از 24 ساعت دیگر، دوره چهار ساله ریاست جمهوری دونالد ترامپ، چهل و پنجمین رئیس جمهوری امریکا به پایان میرسد و جو بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهوری امریکا سوگند یاد میکند. براساس متمم قانون اساسی امریکا، این جابهجایی قدرت رأس ساعت 12 ظهر روز بیستم ژانویه با سوگند رئیس جمهوری جدید در برابر رئیس دیوانعالی فدرال و با حضور میهمانان عالیمقام برگزار میشود. با این حال، جدال بیسابقه انتخاباتی بر سر نتایج انتخابات ریاست جمهوری نوامبر 2020 موجب شده است، روند انتقال قدرت با اخلال مواجه شود. طی دو ماه پس از روز سوم نوامبر 2020 که در آن، جو بایدن توانست اکثریت آرای مردمی را در انتخاباتی پر هرجومرج کسب کند، دونالد ترامپ به هر شیوهای متوسل شد تا نتیجه انتخابات را تغییر دهد. وی ابتدا، شکایات فراوانی را در دادگاهها مطرح کرد، سپس از ایالتها خواست اعضای الکترال کالج را برای نادیده گرفتن نتایج آرای مردمی تحت فشار قرار دهند؛ آنگاه از معاون خود، مایک پنس خواست در نشست ششم ژانویه کنگره، مانع اعلام پیروزی رقیب شود و سرانجام هواداران خود را دعوت کرد تا با «حرکت به سمت کنگره»اجازه ندهند آنچه وی «دزدیده شدن انتخابات» مینامید، تحقق یابد. با این حال، هیچ کدام از این تلاشها مؤثر واقع نشد و ترامپ نتوانست صندلی خود را در اتاق بیضی کاخ سفید حفظ کند. اکنون ترامپ باید شاهد تحلیف جو بایدن باشد. با وجود این، ترامپ قصد دارد برخلاف اغلب رؤسای جمهوری پیش از خود، در مراسم تحلیف جانشین خود شرکت نکند. البته قانون، انتقال قدرت از یک رئیس جمهوری به رئیس جمهوری بعدی را به موافقت رئیس جمهوری قبلی مشروط نکرده است. اما بر اساس یک سنت دیرپا، رئیس جمهوری مستقر، رئیس جمهوری منتخب را مدتی قبل از انتقال قدرت، در کاخ سفید پذیرا میشود و به همراه همسرانشان، از کاخ سفید بازدید میکنند. همچنین سنتی در امریکا وجود دارد که رئیس جمهوری مستقر دقایقی پیش از ترک کاخ سفید برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهوری بعدی، یک نامه محبتآمیز برای جانشین خود مینویسد و روی میز کاخ ریاست جمهوری در اتاقی بیضی کاخ سفید میگذارد. در مقابل نیز رئیس جمهوری جدید پس از سوگند، به همراه رئیس جمهوری قبلی به کاخ سفید برمی گردد تا رئیس جمهوری قبلی را برای خروج از این بنا که حکم محل زندگی و کار رؤسای جمهوری امریکا را دارد، بدرقه کند. اما با تصمیم ترامپ برای شرکت نکردن در مراسم تحلیف بایدن، تقریباً تمامی این سنت قدیمی کنار گذاشته میشود. ترامپ نخستین رئیس جمهوری طی حدود 180 سال اخیر است که قصد ندارد در مراسم تحلیف جانشین خویش شرکت کند. همچنین مشخص نیست که آیا ترامپ نامه محبتآمیز برای جانشین خود خواهد نوشت یا خیر. نکته مهمتر اینکه برخی از رسانههای امریکایی خبر دادهاند که گویا ترامپ قصد ندارد در زمان ادای سوگند بایدن، کیف هستهای حامل کدهای مربوط به شلیک موشکهای اتمی امریکا را به جانشین خود تحویل دهد و به نظر میرسد مقامات نظامی مسئول مجبور هستند کیف دیگری را برای بایدن مهیا کنند. با این حال، هیچ کدام از این مانعتراشیها موجب نخواهد شد که ترامپ ظهر بیستم ژانویه 2021، هر کجا که باشد؛ چه در واشنگتن و چه احتمالاً در ویلای مجلل خود در فلوریدا، اختیارات و مسئولیتهای ریاست جمهوری را از دست ندهد.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
بهترین زمان برای هرس کردن درختان/ سلیمان بلغار: وقتی درختان کنار خیابان تهران را میبینیم که شاخههای بلندی در خود دارند منتظر هرس توسط عزیزان در شهرداری میشویم. ولی الان که بهترین زمان برای هرس است در بعضی جاها این کار انجام نمیشود. خواهشمندیم در این زمان که درختان نیاز به هرس دارند، شهرداری هرس آنها را به بهار موکول نکند.
دزدی دریچههای فاضلاب/ علاالدین خام فروش: چرا جلوی دزدی دریچههای فاضلاب گرفته نمیشود؟ چون باعث به خطر افتادن جان کودکان و عابران پیاده میشود. از مسئولان محترم پلیس و شهرداری درخواست میکنم که به این موضوع رسیدگی شود.
تعمیر و عریض کردن جاده سنقرد به بیستون/ مرتضی امینی: جاده سنقرد به بیستون در وضعیت اسفناکی به سر میبرد و هر روز شاهد تصادفهای زیادی در این جاده هستیم. لطفاً مسئولان راه و ترابری نسبت به تعمیر و عریض کردن این جاده اقدام عاجل کنند.
همسانسازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی/ فتحالله عدنی: با کدامین قانون همسانسازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری را 70 درصد اضافه کردند و با کدام قانون دیگر همسانسازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی را 20درصد اضافه کردند؟ مگر چند نوع قانون داریم؟
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
بهترین زمان برای هرس کردن درختان/ سلیمان بلغار: وقتی درختان کنار خیابان تهران را میبینیم که شاخههای بلندی در خود دارند منتظر هرس توسط عزیزان در شهرداری میشویم. ولی الان که بهترین زمان برای هرس است در بعضی جاها این کار انجام نمیشود. خواهشمندیم در این زمان که درختان نیاز به هرس دارند، شهرداری هرس آنها را به بهار موکول نکند.
دزدی دریچههای فاضلاب/ علاالدین خام فروش: چرا جلوی دزدی دریچههای فاضلاب گرفته نمیشود؟ چون باعث به خطر افتادن جان کودکان و عابران پیاده میشود. از مسئولان محترم پلیس و شهرداری درخواست میکنم که به این موضوع رسیدگی شود.
تعمیر و عریض کردن جاده سنقرد به بیستون/ مرتضی امینی: جاده سنقرد به بیستون در وضعیت اسفناکی به سر میبرد و هر روز شاهد تصادفهای زیادی در این جاده هستیم. لطفاً مسئولان راه و ترابری نسبت به تعمیر و عریض کردن این جاده اقدام عاجل کنند.
همسانسازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی/ فتحالله عدنی: با کدامین قانون همسانسازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری را 70 درصد اضافه کردند و با کدام قانون دیگر همسانسازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی را 20درصد اضافه کردند؟ مگر چند نوع قانون داریم؟
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
ایران براساس عمل بایدن نسبت به برجام اقدام میکند
-
پشت پای دیاباته و نوراللهی به انتقادات
-
اقدام در برابر اقدام
-
فیلماولیهایی که ناآشنا نیستند
-
مدعیان معیشت، نگران بهبود وضعیت
-
عرضه روانگردانهای رنگی با نامهای فریبنده
-
برنامه جامع فارس برای نجات گوزن زرد ایرانی
-
جای خالی سیاستهای جنایی
-
اتهامزنی انتخاباتی
-
از خودکفایی تا استقلال
-
آخرین مانعتراشیهای ترامپ در مسیربایدن
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین