ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طی حکمی از سوی رئیس جمهور
مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی شد
علیرضا مختارپور قهرودی طی حکمی از سوی رئیس جمهوری برای چهار سال به ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی منصوب شد. در این حکم آمده:«انتظار دارد با اتکال به خداوند سبحان و اهتمام به «عدالت محوری»، «روحیه انقلابی»، «مردمداری»، «پاکدستی و فسادستیزی»، «قانونمداری» با نظارت دقیق بر حسن اجرای امور در پیشبرد و تحقق اهداف سازمان مجدانه کوشا باشید.»
در ادامه حکم رئیس جمهور برای مختارپور، در انجام شایسته وظایف محوله، خدمترسانی به مردم، تحقق آرمانهای نظام اسلامی و بویژه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از درگاه خداوند متعال طلب توفیق روزافزون شده است. گفتنی است که پیشتر اشرف بروجردی از سال 1396 ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی را به عهده داشته است؛ علیرضا مختارپور نیز پیش از این انتصاب، از خرداد ماه سال۱۳۹۳ با حکم وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دبیرکلی نهاد کتابخانههای عمومی کشور منصوب شده و تا به امروز در این عرصه فعالیت داشت. گفتنی است که در سوابق مختارپور فعالیتهای فرهنگی مختلفی، بویژه در حوزه کتاب درج شده، از جمله مدیریت انتشارات اهل قلم، مدیریت اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت انتشارات امیرکبیر، مدیر انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب دیده میشود. از وی همچنین چند عنوان کتاب با محوریت دستهبندی موضوعی بیانات رهبر انقلاب نیز منتشر شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
گفتنی است که بنابر خبر دیگری اهالی کتاب شاهد انتصاب دیگری هم در این حوزه بودند؛ محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در احکامی جداگانه علی اکبر اشعری، محسن پرویز، محسن مؤمنی شریف، عادل پیغامی، علیرضا قزوه، محمدرضا محمدخانی، مریم جدلی، علی محمد مؤدب، سیدمحمود اسلامی، علی رمضانی و یاسر احمدوند را بهعنوان اعضای جدید هیأت امنای مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران منصوب کرد.
در ادامه حکم رئیس جمهور برای مختارپور، در انجام شایسته وظایف محوله، خدمترسانی به مردم، تحقق آرمانهای نظام اسلامی و بویژه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از درگاه خداوند متعال طلب توفیق روزافزون شده است. گفتنی است که پیشتر اشرف بروجردی از سال 1396 ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی را به عهده داشته است؛ علیرضا مختارپور نیز پیش از این انتصاب، از خرداد ماه سال۱۳۹۳ با حکم وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دبیرکلی نهاد کتابخانههای عمومی کشور منصوب شده و تا به امروز در این عرصه فعالیت داشت. گفتنی است که در سوابق مختارپور فعالیتهای فرهنگی مختلفی، بویژه در حوزه کتاب درج شده، از جمله مدیریت انتشارات اهل قلم، مدیریت اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت انتشارات امیرکبیر، مدیر انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب دیده میشود. از وی همچنین چند عنوان کتاب با محوریت دستهبندی موضوعی بیانات رهبر انقلاب نیز منتشر شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
گفتنی است که بنابر خبر دیگری اهالی کتاب شاهد انتصاب دیگری هم در این حوزه بودند؛ محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در احکامی جداگانه علی اکبر اشعری، محسن پرویز، محسن مؤمنی شریف، عادل پیغامی، علیرضا قزوه، محمدرضا محمدخانی، مریم جدلی، علی محمد مؤدب، سیدمحمود اسلامی، علی رمضانی و یاسر احمدوند را بهعنوان اعضای جدید هیأت امنای مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران منصوب کرد.
دبیر بیستمین جشنواره نمایشهای آیینی سنتی در گفتوگو با «ایران»:
نمایش آیینی مظلوم است
محسن بوالحسنی
خبرنگار
با پایان یافتن بیستمین دوره از جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی حالا میتوان نمایی نزدیکتر از تجربه برگزاری این جشنواره در شرایط کنونی پیش رو داشت و بر اساس این تجربیات نقشه راهی برای آینده متصور بود. برگزاری آنلاین، همایشهای تخصصی و پیشنهاد ورود تخصصی این رشته به حوزههای آکادمیک از جمله پربحثترین سوژهها در خلال برگزاری جشنواره بود و حالا داوود فتحعلیبیگی دبیر این جشنواره در گفتوگو با «ایران» از شیوهها و شرایط برگزاری آن میگوید.
برخی مخالف برگزاری جشنواره در شرایط کرونایی بودند اما طی یکسال و نیم گذشته برگزاری بسیاری از این جشنوارههای محلی و کشوری باعث شد آنطور که تصور میشد تئاتر و هنرمندان تئاتری در محاق نمانند. تجربه برگزاری جشنواره نمایشهای آیینی سنتی برای شما بهعنوان دبیر این جشنواره، چه چالشهایی داشت؟
اول باید به این نکته اشاره کرد که تئاتر فینفسه مظلوم است و نمایشهای آیینی سنتی هم مظلومتر... به هر صورت تئاتر در دانشگاهها تدریس میشود و فارغالتحصیلان این رشته به ظرفیتهایی جدید و تازهنفس در تئاتر ما تبدیل میشوند که برخیشان کارگردان و بازیگر و... و برخیشان هم کارشناسان تئاتر میشوند؛ اما ما برای نمایشهای آیینی سنتی هیچ مرجع یا بستر آکادمیک نداریم و بهنظر میرسد همه با من در این مسأله که با دو واحد درس نمیشود مقوله مهم نمایشهای آیینی سنتی را فراگرفت هم نظر هستند. نمایشهای آیینی سنتی، مباحث پیچیدهای دارد و برخلاف ظاهر آن که سهل نشان میدهد بهشدت ممتنع نیز هست و اگر کسی بخواهد در آن غور کند، باید تا ریزترین و جزئیترین مباحث را بشناسد و فرا بگیرد. بهسؤال شما برگردم: برگزاری جشنواره در این دوره واقعاً سخت بود و نظریههای مختلفی، موافق و مخالف برگزاریاش بودند. حتی برخی میگفتند حالا که از پیک پنجم عبور کردهایم چرا جشنواره را با حضور تماشاگران برگزار نمیکنید که ما نمیتوانستیم چنین ریسک و خطری را قبول کنیم. بههر صورت آسیبها وجود داشت و اگر اصلاً برگزار نمیکردیم هم این آسیب با یک دوره عقب افتادن بیشتر میشد. مشکلات خاص خود را هم داشتیم از این بابت که برخی تمرینها به خاطر مشکلات گروهها از مریضی و... تعطیل میشد و خود ما هم بهلحاظ تمرینات و... گروهها بسته به شرایط معذوریتهایی داشتیم.
برگزاری آنلاین چه حسن و ضعفهایی دارد؟
طبیعتاً برای بسیاری از نمایشها مخصوصاً آنها که طنز هستند و با مخاطب گرم میشوند و نفس میگیرند اجرای جلوی دوربینشان سخت بود و آن شور و حال را نداشت و این را قبول داریم اما شرایط اینطور بود. اما این حسن هم در چنین شرایطی وجود دارد که بسیاری از مردم علاقهمند در اقصی نقاط ایران و حتی خارج از ایران، میتوانند از طریق پلتفرمهای اینترنتی مخاطب این نمایشها باشند و آنها را ببینند و من امیدوارم در سالهای آینده هم از این ظرفیت و امکان بتوانیم استفاده کنیم و آنچه بهعنوان تجربه این محدودیتها تجربه کردیم در آینده هم کارآمد باشند.
برخی هنرمندان از سخت گیریهایی که به زعم آنها وجود داشت گلایهمند بودند... آیا سختگیری خاصی امسال وجود داشته است؟
بهعقیده من خیر. نمیشود گفت سختگیریهای بیدلیلی وجود داشته است. مثلاً در بخش داوری، هرکاری را که رد شد و از ما تقاضای تجدید نظر داشت، خود من دیدم و بیهیچ تعارفی باید بگویم که نظرات داوران کاملاً درست و صحیح بود. برای پخش آثار هم بخشی از مسأله به دامنه مخاطب بستگی پیدا میکند. در واقع وقتی قرار است یک نمایش روی صحنه اجرا شود مخاطب مشخص و محدودی دارد و وقتی قرار است از یک پلتفرم پخش شود مخاطبی گسترده. اینجا دیگر معیارهای پخش آثار و... تفاوت دارد و ما نمیتوانیم نسبت به آنچه خلاف معیارها و هنجارهای جامعه است بیتفاوت باشیم. یک زمانی انتقادی وجود دارد یا موضوع نمایش انتقاد است یا مشکلات جامعه. هیچکس با چنین رویکردی مشکلی نداشته و هیچ کاری هم به این دلیل حذف نشده اما بعضیها خط قرمزهایی را رد میکنند که قابل توجیه و دلیل آوردن نیست.
امسال جایزه دکتر ستاری در فقدان این چهره معتبر و مهم فرهنگی و تئاتری برگزار شد...
بله متأسفانه. مرحوم جلال ستاری سهم و نقش بهسزایی در معرفی بسیاری از شخصیتهای حوزه تئاتر چه فرنگی و چه ایرانی داشته و با ترجمهها و تألیفهایش از جمله در مقوله جامعهشناسی تئاتر و اسطورهشناسی و... روشنگریهای بسیاری برای اهل هنر داشت. او یکدورهای ویراستار مجله نمایش هم بود و همان حضورشان بهعنوان ویراستار باعث شد دست ما را بگیرد و راهنمایی کند تا بتوانیم چیزهایی بنویسیم. اگر کسی توفیق مییافت حضوری با او گفتوگویی میکرد متوجه عمق دانش و اطلاعات او میشد و حافظهای داشت شگفتآور. عمق مطالعات و تحقیقات او طوری بود که از کتابی به کتاب دیگر پی ارجاعات میرفت و سرکار خانم لاله تقیان، تعریف میکند که بهدلیل موج پردامنه اطلاعات هنوز یکسری فیش دستهبندی شده از او مانده که فرصت نشده رویشان کار کند.
خبرنگار
با پایان یافتن بیستمین دوره از جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی حالا میتوان نمایی نزدیکتر از تجربه برگزاری این جشنواره در شرایط کنونی پیش رو داشت و بر اساس این تجربیات نقشه راهی برای آینده متصور بود. برگزاری آنلاین، همایشهای تخصصی و پیشنهاد ورود تخصصی این رشته به حوزههای آکادمیک از جمله پربحثترین سوژهها در خلال برگزاری جشنواره بود و حالا داوود فتحعلیبیگی دبیر این جشنواره در گفتوگو با «ایران» از شیوهها و شرایط برگزاری آن میگوید.
برخی مخالف برگزاری جشنواره در شرایط کرونایی بودند اما طی یکسال و نیم گذشته برگزاری بسیاری از این جشنوارههای محلی و کشوری باعث شد آنطور که تصور میشد تئاتر و هنرمندان تئاتری در محاق نمانند. تجربه برگزاری جشنواره نمایشهای آیینی سنتی برای شما بهعنوان دبیر این جشنواره، چه چالشهایی داشت؟
اول باید به این نکته اشاره کرد که تئاتر فینفسه مظلوم است و نمایشهای آیینی سنتی هم مظلومتر... به هر صورت تئاتر در دانشگاهها تدریس میشود و فارغالتحصیلان این رشته به ظرفیتهایی جدید و تازهنفس در تئاتر ما تبدیل میشوند که برخیشان کارگردان و بازیگر و... و برخیشان هم کارشناسان تئاتر میشوند؛ اما ما برای نمایشهای آیینی سنتی هیچ مرجع یا بستر آکادمیک نداریم و بهنظر میرسد همه با من در این مسأله که با دو واحد درس نمیشود مقوله مهم نمایشهای آیینی سنتی را فراگرفت هم نظر هستند. نمایشهای آیینی سنتی، مباحث پیچیدهای دارد و برخلاف ظاهر آن که سهل نشان میدهد بهشدت ممتنع نیز هست و اگر کسی بخواهد در آن غور کند، باید تا ریزترین و جزئیترین مباحث را بشناسد و فرا بگیرد. بهسؤال شما برگردم: برگزاری جشنواره در این دوره واقعاً سخت بود و نظریههای مختلفی، موافق و مخالف برگزاریاش بودند. حتی برخی میگفتند حالا که از پیک پنجم عبور کردهایم چرا جشنواره را با حضور تماشاگران برگزار نمیکنید که ما نمیتوانستیم چنین ریسک و خطری را قبول کنیم. بههر صورت آسیبها وجود داشت و اگر اصلاً برگزار نمیکردیم هم این آسیب با یک دوره عقب افتادن بیشتر میشد. مشکلات خاص خود را هم داشتیم از این بابت که برخی تمرینها به خاطر مشکلات گروهها از مریضی و... تعطیل میشد و خود ما هم بهلحاظ تمرینات و... گروهها بسته به شرایط معذوریتهایی داشتیم.
برگزاری آنلاین چه حسن و ضعفهایی دارد؟
طبیعتاً برای بسیاری از نمایشها مخصوصاً آنها که طنز هستند و با مخاطب گرم میشوند و نفس میگیرند اجرای جلوی دوربینشان سخت بود و آن شور و حال را نداشت و این را قبول داریم اما شرایط اینطور بود. اما این حسن هم در چنین شرایطی وجود دارد که بسیاری از مردم علاقهمند در اقصی نقاط ایران و حتی خارج از ایران، میتوانند از طریق پلتفرمهای اینترنتی مخاطب این نمایشها باشند و آنها را ببینند و من امیدوارم در سالهای آینده هم از این ظرفیت و امکان بتوانیم استفاده کنیم و آنچه بهعنوان تجربه این محدودیتها تجربه کردیم در آینده هم کارآمد باشند.
برخی هنرمندان از سخت گیریهایی که به زعم آنها وجود داشت گلایهمند بودند... آیا سختگیری خاصی امسال وجود داشته است؟
بهعقیده من خیر. نمیشود گفت سختگیریهای بیدلیلی وجود داشته است. مثلاً در بخش داوری، هرکاری را که رد شد و از ما تقاضای تجدید نظر داشت، خود من دیدم و بیهیچ تعارفی باید بگویم که نظرات داوران کاملاً درست و صحیح بود. برای پخش آثار هم بخشی از مسأله به دامنه مخاطب بستگی پیدا میکند. در واقع وقتی قرار است یک نمایش روی صحنه اجرا شود مخاطب مشخص و محدودی دارد و وقتی قرار است از یک پلتفرم پخش شود مخاطبی گسترده. اینجا دیگر معیارهای پخش آثار و... تفاوت دارد و ما نمیتوانیم نسبت به آنچه خلاف معیارها و هنجارهای جامعه است بیتفاوت باشیم. یک زمانی انتقادی وجود دارد یا موضوع نمایش انتقاد است یا مشکلات جامعه. هیچکس با چنین رویکردی مشکلی نداشته و هیچ کاری هم به این دلیل حذف نشده اما بعضیها خط قرمزهایی را رد میکنند که قابل توجیه و دلیل آوردن نیست.
امسال جایزه دکتر ستاری در فقدان این چهره معتبر و مهم فرهنگی و تئاتری برگزار شد...
بله متأسفانه. مرحوم جلال ستاری سهم و نقش بهسزایی در معرفی بسیاری از شخصیتهای حوزه تئاتر چه فرنگی و چه ایرانی داشته و با ترجمهها و تألیفهایش از جمله در مقوله جامعهشناسی تئاتر و اسطورهشناسی و... روشنگریهای بسیاری برای اهل هنر داشت. او یکدورهای ویراستار مجله نمایش هم بود و همان حضورشان بهعنوان ویراستار باعث شد دست ما را بگیرد و راهنمایی کند تا بتوانیم چیزهایی بنویسیم. اگر کسی توفیق مییافت حضوری با او گفتوگویی میکرد متوجه عمق دانش و اطلاعات او میشد و حافظهای داشت شگفتآور. عمق مطالعات و تحقیقات او طوری بود که از کتابی به کتاب دیگر پی ارجاعات میرفت و سرکار خانم لاله تقیان، تعریف میکند که بهدلیل موج پردامنه اطلاعات هنوز یکسری فیش دستهبندی شده از او مانده که فرصت نشده رویشان کار کند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از پرستاران و خانوادههای شهدای مدافع سلامت تأکید کردند
مستکبران از رنج ملت ایران لذت میبرند
■ اگر حقایق را روایت نکنید دشمن روایت تحریفآمیز و دروغ خود را در افکار عمومی جاری و با عوض کردن جای ظالم و مظلوم اقدامات مستمر ظالمانه خود را توجیه میکند
■ مطالبه اصلی پرستاران در یک جمله «تقویت جامعه پرستاری» است که ضرورتی برای حال و آینده کشور به شمار میرود
■اگر جامعه پرستاری تقویت نشود، در بزنگاهها ضربه خواهیم خورد
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار جمعی از پرستاران و خانوادههای شهدای مدافع سلامت، رفتار و سخنان حضرت زینب کبری (سلامالله علیها) را نشاندهنده و تجلی عظمت و قدرت روحی، معنوی و عقلانی جنس زن خواندند و با تبیین ابعاد مختلف «ارزش پرستاری و سختیها و تلخیهای این شغل شریف»، تقویت جامعه پرستاری در زوایای گوناگون را مطالبه اصلی پرستاران برشمردند و تحقق این مطالبه منطقی را وظیفه مسئولان و ضرورتی برای حال و آینده کشور و جامعه دانستند.
به گزارش روابط عمومی دفتر مقام معظم رهبری، ایشان با تبریک ولادت حضرت زینب(س) و روز پرستار به تک تک پرستاران و فعالان حوزه درمان و سلامت، گفتند: بانوی عظیمالشأن کربلا به همه بشریت و تاریخ اثبات کرده است که «زن» با وجود همه تلاش کوتهفکران گذشته و حال از جمله غربیهای مستبد برای تحقیر زن، میتواند اقیانوس عظیمی از صبر و تحمل و قله بزرگی از خردمندی و تدبیر باشد. رهبر انقلاب صبر و بردباری حضرت زینب(س) در مقابل مصیبتها را غیرقابل توصیف خواندند و افزودند: «ایستادگی و تحمل شهادت ۱۸ نفر از عزیزان از جمله برادر بزرگوار و حجت خدا حضرت سیدالشهدا و دو تن از فرزندان حضرت زینب»، «صبر در مقابل اهانتهای اراذل و اوباشی که آن بانوی با عزت خاندان رسولالله را مورد جسارت قرار میدادند»، «تحمل مسئولیت سنگین جمعآوری و اداره دهها زن و کودک داغدار و مصیبتزده» و «صبر زیبا در پرستاری از امام سجاد(ع)» جلوههایی از عظمت روحی و معنوی حضرت زینب به عنوان یک زن است.
ایشان در تبیین رفتار خردمندانه و قدرت عقلانی آن بانوی بزرگ، به رفتار مدبرانه و سخنان شگفتانگیز حضرت زینب در مقابل حکام جابر و یاوهگویی همچون ابنزیاد و یزید اشاره کردند و گفتند: آن اقتدار تاریخی، در مقابل مردم جای خود را به تبیین و سخنانی سرزنشبار میدهد که بعدها به یکی از عوامل قیام توابین در کوفه منجر میشود.
خطر تحریف تاریخ انقلاب
رهبر انقلاب «جهاد روایت و تبیین» را از دیگر ابعاد خردمندی و تدبیر عمیق حضرت زینب برشمردند و افزودند: آن حضرت با روایت حقیقی، تأثیرگذار و ماندگار کربلا، فرصت نداد روایت دشمن بر واقعیت غلبه کند. ایشان با تکرار تأکیدات گذشته خود درباره ضرورت روایت حقیقی «واقعیات جامعه، تاریخ انقلاب، دفاع مقدس و حوادث گوناگون ۴۲ سال اخیر» گفتند: اگر این کار نشود که در موارد متعدد نشده است، دشمن روایت تحریفآمیز و دروغ خود را در افکار عمومی جاری و با عوض کردن جای ظالم و مظلوم، اقدامات مستمر ظالمانه خود را توجیه میکند.
ارزش مضاعف جامعه پرستاری
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از سخنانشان درباره ارزشهای پرستاری گفتند: نقطه اصلی این ارزشها، کمک به انسان نیازمند یعنی بیمار است که در همه مسائل، نیازمند توجه و یاری پرستار است.
رهبر انقلاب، پرستاری را موجب اجر مضاعف الهی دانستند و افزودند: ایجاد امنیت خاطر برای بیمار، نزدیکان بیمار و همه مردم از دیگر ارزشهای برجسته پرستاری است و جامعه پرستاری در واقع به گردن همه ملت حق دارد.
ایشان با اشاره به خوشحالی مستکبران عالم از رنج ملت ایران که در حوادثی نظیر «کمک به صدام برای بمباران شیمیایی و ایجاد درد عمیق و رنج جانکاه برای مردم شهرهای مرزی ایران» و نیز در مسائلی مانند «تحریم دارویی ملت ایران» کاملاً آشکار شده است، افزودند: با توجه به این واقعیات وقتی پرستاران، با تلاش و ایثار، لبخند بر لبان بیماران و نزدیکانشان مینشانند، در حقیقت در حال مجاهدت در مقابل استکبار کینهتوز هستند که این کار، ارزش مضاعف جامعه پرستاری در ایران اسلامی است.
رهبر انقلاب در ادامه، طبیعت کار پرستاری یعنی «مشاهده درد و رنج بیماران و مراقبت شبانهروزی از آنان» را تلخ و سخت خواندند و گفتند: در بعضی از مقاطع مانند دوره دفاع مقدس یا کرونا این سختیها چند برابر شده است.
دوران مبارزه با کرونا مشابه دفاع مقدس
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: همچنانکه در دوران جنگ تحمیلی، پزشکان و پرستاران و امدادگران در زیر بمباران کار میکردند، در دوره کرونا نیز پرستاران با افزایش ساعات کار، کاهش مرخصیها، حضور در بیمارستان در ایام تعطیلات نوروز و مشاهده دردناک مرگ و میر بیماران و همکاران، سختیهای مضاعف و خطر ابتلا به بیماری مهلک را تحمل کردند.
ایشان با تأکید بر اینکه ملت باید این سختیها را درک و آنها را ارزشگذاری کند، حضور طیفهایی همچون دانشجویان، طلاب و جوانان برای کمک به پرستاران در دوره کرونا را از جمله حقایق درخشان برشمردند و افزودند: این تعهد و احساس مسئولیت که در مقاطع مختلفی همچون مبارزات دوران انقلاب و دفاع مقدس نیز بروز یافته بود، نشاندهنده هویت پرنشاط، پرتحرک و با وجدان ملت ایران است.
رهبر انقلاب، حرکت عظیم علمی کشور را نشانه و محصولی از این هویت رویشساز دانستند و خاطرنشان کردند: قهرمانانی مانند شهیدان سلیمانی، فخریزاده و شهریاری از درون این حقیقت و هویت عظیم بیرون میآیند.
ایشان، با اشاره به خلأ روایت هنری از سختیها و دشواریهای کار پرستاری و زمینهها و مایههای هنری فراوان برای پرداختن به این حوادث گفتند: هنرمندان مسئول و متعهد به میدان بیایند و این سرمایه عظیم فرهنگی را در قالب انواع هنرها به نمایش بگذارند.
رسیدگی به مطالبات جامعه پرستاری
حضرت آیتالله خامنهای سپس موضوع مطالبات پرستاران را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: مطالبه اصلی پرستاران در یک جمله «تقویت جامعه پرستاری» است که ضرورتی برای حال و آینده کشور به شمار میرود.
ایشان افزودند: قضیه کرونا نشان داد که اگر جامعه پرستاری تقویت نشود، در بزنگاهها ضربه خواهیم خورد. رهبر انقلاب، «اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری» را از جمله مطالبات مشخص پرستاران خواندند و با اشاره به تأکیدات سابق خود در این زمینه گفتند: این قانون ۱۴ سال قبل تصویب شده اما متأسفانه تا روزهای آخر دولت قبل حتی آییننامههای اجرای آن تنظیم نشده بود که اصرار دارم در این دولت، وزارت بهداشت مسأله تعرفهگذاری را دنبال و اجرا کند.
«کمبود پرستار و لزوم تکمیل سرانه آن نسبت به تختهای بیمارستانی»، و «مسأله امنیت شغلی» دو مطالبه دیگری بود که رهبر انقلاب تحقق آنها را ضروری دانستند و گفتند: در برخی مقاطع از جمله در دوره کرونا فراخوانهایی برای کار پرستاری داده شده است اما با پرستاران قراردادهای کوتاهمدت بسته شده و پس از مدتی آنها را مرخص کردهاند در حالیکه پرستار باید امنیت شغلی داشته باشد و نباید همچون کارگر فصلی به آن نگاه شود. «بازسازی شبکه بهداشت کشور» و «توزیع عادلانه پزشک» دو موضوع دیگری بود که رهبر انقلاب در خصوص نظام سلامت بیان کردند. ایشان با اشاره به آثار و دستاوردهای بسیار خوب نظام سلامت در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ با تمرکز بر مقوله بهداشت و پیشگیری، خاطرنشان کردند: البته درمان لازم است اما پیشگیری بهتر از آن است و باید شبکه بهداشت، بازسازی و تقویت شود تا با هزینه کمتر، سلامت مردم بیشتر تأمین شود.
حضرت آیتالله خامنهای، توزیع پزشک در مناطق مختلف را ناعادلانه دانستند و افزودند: درباره مسأله کمبود یا کافی بودن پزشک اظهارنظر نمیکنم اما توزیع پزشک در مناطق مختلف کشور عادلانه نیست که این مسأله باید مورد توجه قرار بگیرد. رهبر انقلاب در پایان سخنانشان، توکل به پروردگار قادر یعنی کار و تلاش در عین اعتماد به وعده برکت و یاری الهی را در همه امور زندگی و کشور راهگشا خواندند و ابراز امیدواری کردند فردای ملت ایران بهتر از امروز آن باشد و خداوند، ملت ایران را در همه عرصههای مواجهه با دشمنان پیروز و سربلند سازد.
تزریق 110 میلیون دوز واکسن
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، دکتر بهرام عیناللهی - وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- با تقدیر از مجاهدت پرستاران و کادر درمان در ۲۲ ماه مقابله با کرونا، به تولید واکسن کرونا در پنج مرکز علمی و تحقیقاتی داخلی و تأمین گسترده و تزریق بیش از ۱۱۰ میلیون دوز واکسن اشاره کرد و گفت: تا امروز ۷۴ درصد از مردم هر دو دوز و ۸۶ درصد نیز یک دوز واکسن را دریافت کردهاند.
آقای عیناللهی همچنین رفع بنیادی دغدغههای جامعه پرستاری، کاهش هزینههای درمان، تقویت طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع، حمایت از تولید داخلی دارو و تجهیزات ضروری، توسعه گردشگری سلامت و اجرای صحیح سیاستهای افزایش جمعیت را از جمله اولویتهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برشمرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار جمعی از پرستاران و خانوادههای شهدای مدافع سلامت، رفتار و سخنان حضرت زینب کبری (سلامالله علیها) را نشاندهنده و تجلی عظمت و قدرت روحی، معنوی و عقلانی جنس زن خواندند و با تبیین ابعاد مختلف «ارزش پرستاری و سختیها و تلخیهای این شغل شریف»، تقویت جامعه پرستاری در زوایای گوناگون را مطالبه اصلی پرستاران برشمردند و تحقق این مطالبه منطقی را وظیفه مسئولان و ضرورتی برای حال و آینده کشور و جامعه دانستند.
به گزارش روابط عمومی دفتر مقام معظم رهبری، ایشان با تبریک ولادت حضرت زینب(س) و روز پرستار به تک تک پرستاران و فعالان حوزه درمان و سلامت، گفتند: بانوی عظیمالشأن کربلا به همه بشریت و تاریخ اثبات کرده است که «زن» با وجود همه تلاش کوتهفکران گذشته و حال از جمله غربیهای مستبد برای تحقیر زن، میتواند اقیانوس عظیمی از صبر و تحمل و قله بزرگی از خردمندی و تدبیر باشد. رهبر انقلاب صبر و بردباری حضرت زینب(س) در مقابل مصیبتها را غیرقابل توصیف خواندند و افزودند: «ایستادگی و تحمل شهادت ۱۸ نفر از عزیزان از جمله برادر بزرگوار و حجت خدا حضرت سیدالشهدا و دو تن از فرزندان حضرت زینب»، «صبر در مقابل اهانتهای اراذل و اوباشی که آن بانوی با عزت خاندان رسولالله را مورد جسارت قرار میدادند»، «تحمل مسئولیت سنگین جمعآوری و اداره دهها زن و کودک داغدار و مصیبتزده» و «صبر زیبا در پرستاری از امام سجاد(ع)» جلوههایی از عظمت روحی و معنوی حضرت زینب به عنوان یک زن است.
ایشان در تبیین رفتار خردمندانه و قدرت عقلانی آن بانوی بزرگ، به رفتار مدبرانه و سخنان شگفتانگیز حضرت زینب در مقابل حکام جابر و یاوهگویی همچون ابنزیاد و یزید اشاره کردند و گفتند: آن اقتدار تاریخی، در مقابل مردم جای خود را به تبیین و سخنانی سرزنشبار میدهد که بعدها به یکی از عوامل قیام توابین در کوفه منجر میشود.
خطر تحریف تاریخ انقلاب
رهبر انقلاب «جهاد روایت و تبیین» را از دیگر ابعاد خردمندی و تدبیر عمیق حضرت زینب برشمردند و افزودند: آن حضرت با روایت حقیقی، تأثیرگذار و ماندگار کربلا، فرصت نداد روایت دشمن بر واقعیت غلبه کند. ایشان با تکرار تأکیدات گذشته خود درباره ضرورت روایت حقیقی «واقعیات جامعه، تاریخ انقلاب، دفاع مقدس و حوادث گوناگون ۴۲ سال اخیر» گفتند: اگر این کار نشود که در موارد متعدد نشده است، دشمن روایت تحریفآمیز و دروغ خود را در افکار عمومی جاری و با عوض کردن جای ظالم و مظلوم، اقدامات مستمر ظالمانه خود را توجیه میکند.
ارزش مضاعف جامعه پرستاری
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از سخنانشان درباره ارزشهای پرستاری گفتند: نقطه اصلی این ارزشها، کمک به انسان نیازمند یعنی بیمار است که در همه مسائل، نیازمند توجه و یاری پرستار است.
رهبر انقلاب، پرستاری را موجب اجر مضاعف الهی دانستند و افزودند: ایجاد امنیت خاطر برای بیمار، نزدیکان بیمار و همه مردم از دیگر ارزشهای برجسته پرستاری است و جامعه پرستاری در واقع به گردن همه ملت حق دارد.
ایشان با اشاره به خوشحالی مستکبران عالم از رنج ملت ایران که در حوادثی نظیر «کمک به صدام برای بمباران شیمیایی و ایجاد درد عمیق و رنج جانکاه برای مردم شهرهای مرزی ایران» و نیز در مسائلی مانند «تحریم دارویی ملت ایران» کاملاً آشکار شده است، افزودند: با توجه به این واقعیات وقتی پرستاران، با تلاش و ایثار، لبخند بر لبان بیماران و نزدیکانشان مینشانند، در حقیقت در حال مجاهدت در مقابل استکبار کینهتوز هستند که این کار، ارزش مضاعف جامعه پرستاری در ایران اسلامی است.
رهبر انقلاب در ادامه، طبیعت کار پرستاری یعنی «مشاهده درد و رنج بیماران و مراقبت شبانهروزی از آنان» را تلخ و سخت خواندند و گفتند: در بعضی از مقاطع مانند دوره دفاع مقدس یا کرونا این سختیها چند برابر شده است.
دوران مبارزه با کرونا مشابه دفاع مقدس
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: همچنانکه در دوران جنگ تحمیلی، پزشکان و پرستاران و امدادگران در زیر بمباران کار میکردند، در دوره کرونا نیز پرستاران با افزایش ساعات کار، کاهش مرخصیها، حضور در بیمارستان در ایام تعطیلات نوروز و مشاهده دردناک مرگ و میر بیماران و همکاران، سختیهای مضاعف و خطر ابتلا به بیماری مهلک را تحمل کردند.
ایشان با تأکید بر اینکه ملت باید این سختیها را درک و آنها را ارزشگذاری کند، حضور طیفهایی همچون دانشجویان، طلاب و جوانان برای کمک به پرستاران در دوره کرونا را از جمله حقایق درخشان برشمردند و افزودند: این تعهد و احساس مسئولیت که در مقاطع مختلفی همچون مبارزات دوران انقلاب و دفاع مقدس نیز بروز یافته بود، نشاندهنده هویت پرنشاط، پرتحرک و با وجدان ملت ایران است.
رهبر انقلاب، حرکت عظیم علمی کشور را نشانه و محصولی از این هویت رویشساز دانستند و خاطرنشان کردند: قهرمانانی مانند شهیدان سلیمانی، فخریزاده و شهریاری از درون این حقیقت و هویت عظیم بیرون میآیند.
ایشان، با اشاره به خلأ روایت هنری از سختیها و دشواریهای کار پرستاری و زمینهها و مایههای هنری فراوان برای پرداختن به این حوادث گفتند: هنرمندان مسئول و متعهد به میدان بیایند و این سرمایه عظیم فرهنگی را در قالب انواع هنرها به نمایش بگذارند.
رسیدگی به مطالبات جامعه پرستاری
حضرت آیتالله خامنهای سپس موضوع مطالبات پرستاران را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: مطالبه اصلی پرستاران در یک جمله «تقویت جامعه پرستاری» است که ضرورتی برای حال و آینده کشور به شمار میرود.
ایشان افزودند: قضیه کرونا نشان داد که اگر جامعه پرستاری تقویت نشود، در بزنگاهها ضربه خواهیم خورد. رهبر انقلاب، «اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری» را از جمله مطالبات مشخص پرستاران خواندند و با اشاره به تأکیدات سابق خود در این زمینه گفتند: این قانون ۱۴ سال قبل تصویب شده اما متأسفانه تا روزهای آخر دولت قبل حتی آییننامههای اجرای آن تنظیم نشده بود که اصرار دارم در این دولت، وزارت بهداشت مسأله تعرفهگذاری را دنبال و اجرا کند.
«کمبود پرستار و لزوم تکمیل سرانه آن نسبت به تختهای بیمارستانی»، و «مسأله امنیت شغلی» دو مطالبه دیگری بود که رهبر انقلاب تحقق آنها را ضروری دانستند و گفتند: در برخی مقاطع از جمله در دوره کرونا فراخوانهایی برای کار پرستاری داده شده است اما با پرستاران قراردادهای کوتاهمدت بسته شده و پس از مدتی آنها را مرخص کردهاند در حالیکه پرستار باید امنیت شغلی داشته باشد و نباید همچون کارگر فصلی به آن نگاه شود. «بازسازی شبکه بهداشت کشور» و «توزیع عادلانه پزشک» دو موضوع دیگری بود که رهبر انقلاب در خصوص نظام سلامت بیان کردند. ایشان با اشاره به آثار و دستاوردهای بسیار خوب نظام سلامت در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ با تمرکز بر مقوله بهداشت و پیشگیری، خاطرنشان کردند: البته درمان لازم است اما پیشگیری بهتر از آن است و باید شبکه بهداشت، بازسازی و تقویت شود تا با هزینه کمتر، سلامت مردم بیشتر تأمین شود.
حضرت آیتالله خامنهای، توزیع پزشک در مناطق مختلف را ناعادلانه دانستند و افزودند: درباره مسأله کمبود یا کافی بودن پزشک اظهارنظر نمیکنم اما توزیع پزشک در مناطق مختلف کشور عادلانه نیست که این مسأله باید مورد توجه قرار بگیرد. رهبر انقلاب در پایان سخنانشان، توکل به پروردگار قادر یعنی کار و تلاش در عین اعتماد به وعده برکت و یاری الهی را در همه امور زندگی و کشور راهگشا خواندند و ابراز امیدواری کردند فردای ملت ایران بهتر از امروز آن باشد و خداوند، ملت ایران را در همه عرصههای مواجهه با دشمنان پیروز و سربلند سازد.
تزریق 110 میلیون دوز واکسن
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، دکتر بهرام عیناللهی - وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- با تقدیر از مجاهدت پرستاران و کادر درمان در ۲۲ ماه مقابله با کرونا، به تولید واکسن کرونا در پنج مرکز علمی و تحقیقاتی داخلی و تأمین گسترده و تزریق بیش از ۱۱۰ میلیون دوز واکسن اشاره کرد و گفت: تا امروز ۷۴ درصد از مردم هر دو دوز و ۸۶ درصد نیز یک دوز واکسن را دریافت کردهاند.
آقای عیناللهی همچنین رفع بنیادی دغدغههای جامعه پرستاری، کاهش هزینههای درمان، تقویت طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع، حمایت از تولید داخلی دارو و تجهیزات ضروری، توسعه گردشگری سلامت و اجرای صحیح سیاستهای افزایش جمعیت را از جمله اولویتهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برشمرد.
«ایران» از جزئیات بودجه 1401 گزارش میدهد
بودجه عدالت
کاهش 15 درصدی هزینه، رشد 43 درصدی عمرانی و افزایش حقوق کارکنان دولت از 5 تا 29 درصد
بررسی نخستین سند مالی دولت سیزدهم در گفت وگوی «ایران» بااقتصاددانان:
■ غلامرضا مصباحی مقدم: بودجه سال آینده، تورمی بسته نشد
■ مهدی صادقی: در حذف ارز 4200 تومانی دقت شود
■ ابوالقاسم حکیمیپور: بودجه نه انبساطی است و نه انقباضی!
■ احسان ارکانی: سوگیری شاخصهای بودجه به سمت رشد 8 درصدی است
■ یاور دشتبانی: بودجه با کمترین اتکا به درآمدهای نفتی بسته شد
رئیسجمهور هنگام تقدیم لایحه بودجه 1401 کل کشور با تأکید بر استقرار نظام عادلانه پرداخت : ملاک برای ما، رضایت عموم مردم است نه رضایت خواص، برای ما رضایت خدا که به ما اجرای عدالت را امر کرده است و رضایت عموم مردم باید اصل باشد یا چند نفری که ممکن است حقوقشان مقداری کاهش داشته باشد؟
3 ، 5 و 6
3 ، 5 و 6
آخرین تحولات وین
ادامه مذاکرات بر اساس پیشنویس ایرانی
گروه سیاسی/ ادامه دور هفتم مذاکرات وین از روز پنجشنبه 18 آذرماه آغاز شد و هم اکنون در حال جریان است. خبرها حکایت از آن دارد که مذاکرات به صورت سخت، فشرده و سازنده ادامه دارد. علی باقری رئیس هیأت مذاکرهکننده ایران درخصوص آینده مذاکرات گفت: من شخصاً نسبت به حصول توافق خوشبین هستم اما با توجه به سابقه ناخوشایندی که مردم ما از طرف مقابل دارند، قطعاً سادهاندیش نخواهیم بود.
وی درخصوص روند رسیدن به این مرحله از مذاکرات گفت: چون ما صرفاً نیامدیم انتظارات بدون اعتنا به مبانی مشترک را بیان کنیم، خواستههایمان را بهگونهای شکل دادیم که مبنایی برای مذاکرات باشد و از ۸ آذر داشتههایی که طی چند ماه فراهم کرده بودیم به صحنه مذاکرات آوردیم و دیدگاه خود را درباره نتیجه نهایی در دور ششم به دست آمده بود مکتوب و ارائه کردیم و این مکتوبکردن مواضع تیم جدید و ارائه آن نشان داد که هم در مذاکرات جدی هستیم و هم برای اینکه زمینه حصول توافق را به دست آوریم آماده هستیم.
عقبنشینی اروپا
رئیس هیأت مذاکرهکننده ایران در وین خاطرنشان کرد: ابتدا طرف مقابل در برابر نظرات ایران مقاومت کرد و هیچ دلیل منطقی و حقوقی برای این مواجهه نداشتند اما مقاومت داشتند. در نهایت پذیرفتند که دیدگاههای ایران که بر اساس مبانی مشترک مطرح شده بود را مورد توجه قرار دهند که ما در چند روز گذشته در وین نشستهای متعددی را برای تبادل نظر هیأتها با طرف ایرانی در مورد پیشنهادها، اصلاحات و تغییراتی که طرف ایرانی در یکی از پیشنویسهایی که در وین شش وارد کرده بود، داشتیم. برخی از این پیشنهادات پذیرفته شد، برخی اصلاح شد و طبیعی است که برخی از آنها محل بحث است. اگر در سطح کارشناسی دیدگاههای ایران مورد پذیرش قرار نگیرد، به سطوح بالاتر و مقامات ارشد برای بحث و بررسی میآید.
مذاکرهکننده ارشد ایران در پاسخ به این پرسش که وقفه یکهفتهای بعد از دور هفتم و بازگشت هیأتها به پایتختهایشان فایدهای داشت، این موضوع را تبیین کرد و گفت: وقفه موجب شد که در واقع موضعی که برخی از کشورها داشتند مبنی بر اینکه ایران دیدگاه جدیدی را مطرح نکند، بعد از یک هفته عملاً نگاه منطقی ما را پذیرفتند و در روزهای گذشته گفتوگوهای کارشناسی میان ایران و ۱+۴ برگزار شد و خروجی این نگاه استخراج موارد اختلافی بین دو طرف است که باید در سطح مقامات ارشد مذاکرهکننده بیاید و در آن سطح حل و فصل و بررسی شود.
ایران در تأمین هزینه مذاکرات دخالتی ندارد
علی باقری با اشاره به شایعات شکل گرفته در تیم مذاکره کننده گفت: مردم حق دارند واقعیتها را بدانند و هیچ محرمی نزدیکتر و اولیتر از مردم خود نداریم. ما مثل هیأتهای قبل و در همان ضوابط که هیأت در کوبورگ مستقر میشدند اقامت نداریم و این یک مسأله مشخصی است. محل برگزاری مذاکرات، کوبورگ است و هزینه اجاره مکان مذاکرات توسط اتحادیه اروپا پرداخت میشود و ایران در تأمین هزینه آن هم دخالتی ندارد.
روسیه: فضا مثبت است
«میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین نیز درخصوص روند مذاکرات وین اعلام کرد: گفتوگوهای وین در حال انجام است. برای امروز (یکشنبه) تعدادی نشست در قالبهای مختلف برنامهریزی شده است. بسیاری از موضوعات باقیمانده همچنان در دستور کار قرار دارند، اما اکنون پس از وقفه هفته گذشته، بخوبی به آنها مطابق با هنجارها و قواعد دیپلماسی چندجانبه پرداخته میشود. نماینده روسیه در مذاکرات وین دیروز هم از مثبت بودن فضای مذاکرات کنونی میان ایران و گروه ۱+۴ درباره رفع تحریمها علیه ایران خبر داد.
وی در پیامی در توئیتر نوشت: در کمال تعجب، برخی تحلیلگران و روزنامهنگاران اوضاع در مذکرات وین را دراماتیک و «تقریباً بنبست» توصیف میکنند. در این مورد، این طور نیست. پس از وقفهای، مذاکره کنندگان به کار دیپلماتیک عادی بازگشته و مذاکرات فشرده را ادامه دادند و فضا مثبت است.
اختلاف اتحادیه اروپا با تروئیکای اروپا
از ابتدای شروع مذاکرات اختلافات بین مورا معاون نماینده اروپا با سه کشور اروپایی مشهود بود. سه کشور اروپایی که دنبالهرو سیاستهای امریکا هستند، با مقامات صهیونیستی نیز همراهی داشتهاند. پیش از پایان مذاکرات هفته گذشته نیز با موضع زودهنگام و مخرب فرانسه این اختلافات دیده شده بود. فرانسه درحالی مذاکرات را شکست خورده توصیف کرده بود که نماینده اتحادیه اروپا جمعبندی خود از مذاکرات را با واژههای «سازنده و مفید» نشان داد.
در همین راستا روز گذشته نیز «لیز تراس» وزیر امور خارجه انگلیس ادعاهای تندی علیه ایران، چین و روسیه بیان کرد. وزیر امور خارجه انگلیس پس از زورگویانه خواندن سیاستهای چین و روسیه با تکرار لفاظیها علیه ایران نیز گفت: «این آخرین فرصت برای ایران است که با عزم جدی پای میز مذاکره برای توافق درباره مفاد برجام بنشیند. این آخرین فرصت است و حیاتی است که آنها این اقدام را انجام دهند. ما اجازه نمیدهیم ایران به بمب اتمی دست یابد» آنالنا بائر بوک، وزیر امور خارجه آلمان هم در حاشیه نشست گروه 7 در لیورپول انگلیس ادعا کرد: در مذاکرات هستهای با ایران هیچ گونه پیشرفتی وجود ندارد. وی ادامه داد: فعالیتها برای دستیابی به راه حل دیپلماتیک برای نجات توافق هستهای را تشدید کردهایم.
این سخنان در حالی است که مذاکرات همچنان در جریان است و مورا هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام چنین نظری ندارد. تحلیلگران معتقدند این واکنشهای ضد و نقیض اروپاییها را باید در اختلافات شدید اتحادیه اروپا با سه کشور اروپایی دانست. نگاه قیم مآبانه این کشورها باعث شده تا حتی رسانههای بسیاری از کشورهای اروپایی به موضعگیریهای این سه کشور که به نام مواضع اروپا بیان میشود، اعتراض کنند.
سه کشور اروپایی علت اصلی کندی پیشرفت مذاکرات
برخی مواضع غیرسازنده باعث شد تا شایعه اتمام مذاکرات، رسانهای شود. در همین خصوص خبرگزاری جمهوری اسلامی روز گذشته خبر داد: مذاکرات ایران و نمایندگان کشورهای۱+۴ و بحثهای کارشناسی برای رسیدن به توافق در وین همچنان ادامه دارد. اروپاییها که پس از چندین روز کارشکنی، بحث روی متون ایران را پذیرفتهاند، حالا سعی میکنند با زیادهخواهی خواستههای امریکا را در مذاکرات پیاده کنند. از سوی دیگر برخی رسانههای خارجی، با خط دهی دیپلماتهای اروپایی، با انتشار گزارشهایی منفی، خبر از توقف گفتوگوها میدهند.
در همین حال یک منبع آگاه نزدیک به تیم مذاکره کننده به ایرنا گفت: «خبر توقف مذاکرات کاملاً رد میشود؛ اتفاقاً مذاکرات به صورت جدی روی متون پیشنهادی ایران ادامه دارد و امروز (یکشنبه) نیز گفتوگوها به صورت جدی ادامه مییابد» این منبع آگاه تأکید کرد که «زیادهخواهیهای اروپا همچنان ادامه دارد و کندی پیشرفت در بحثها نیز به همین دلیل است، اما گفتوگوها متوقف نشده است.»
به نظر میرسد اروپاییها تلاش میکنند ضمن حفظ موضع زیادهخواهانه خود در مذاکرات، با جوسازی رسانهای نیز فشار را روی تیم مذاکره کننده ایران، برای پذیرش خواستههای فرابرجامی خود، افزایش دهند؛ موضوعی که ایران بارها تأکید کرده به آن تن نخواهد داد.
وی درخصوص روند رسیدن به این مرحله از مذاکرات گفت: چون ما صرفاً نیامدیم انتظارات بدون اعتنا به مبانی مشترک را بیان کنیم، خواستههایمان را بهگونهای شکل دادیم که مبنایی برای مذاکرات باشد و از ۸ آذر داشتههایی که طی چند ماه فراهم کرده بودیم به صحنه مذاکرات آوردیم و دیدگاه خود را درباره نتیجه نهایی در دور ششم به دست آمده بود مکتوب و ارائه کردیم و این مکتوبکردن مواضع تیم جدید و ارائه آن نشان داد که هم در مذاکرات جدی هستیم و هم برای اینکه زمینه حصول توافق را به دست آوریم آماده هستیم.
عقبنشینی اروپا
رئیس هیأت مذاکرهکننده ایران در وین خاطرنشان کرد: ابتدا طرف مقابل در برابر نظرات ایران مقاومت کرد و هیچ دلیل منطقی و حقوقی برای این مواجهه نداشتند اما مقاومت داشتند. در نهایت پذیرفتند که دیدگاههای ایران که بر اساس مبانی مشترک مطرح شده بود را مورد توجه قرار دهند که ما در چند روز گذشته در وین نشستهای متعددی را برای تبادل نظر هیأتها با طرف ایرانی در مورد پیشنهادها، اصلاحات و تغییراتی که طرف ایرانی در یکی از پیشنویسهایی که در وین شش وارد کرده بود، داشتیم. برخی از این پیشنهادات پذیرفته شد، برخی اصلاح شد و طبیعی است که برخی از آنها محل بحث است. اگر در سطح کارشناسی دیدگاههای ایران مورد پذیرش قرار نگیرد، به سطوح بالاتر و مقامات ارشد برای بحث و بررسی میآید.
مذاکرهکننده ارشد ایران در پاسخ به این پرسش که وقفه یکهفتهای بعد از دور هفتم و بازگشت هیأتها به پایتختهایشان فایدهای داشت، این موضوع را تبیین کرد و گفت: وقفه موجب شد که در واقع موضعی که برخی از کشورها داشتند مبنی بر اینکه ایران دیدگاه جدیدی را مطرح نکند، بعد از یک هفته عملاً نگاه منطقی ما را پذیرفتند و در روزهای گذشته گفتوگوهای کارشناسی میان ایران و ۱+۴ برگزار شد و خروجی این نگاه استخراج موارد اختلافی بین دو طرف است که باید در سطح مقامات ارشد مذاکرهکننده بیاید و در آن سطح حل و فصل و بررسی شود.
ایران در تأمین هزینه مذاکرات دخالتی ندارد
علی باقری با اشاره به شایعات شکل گرفته در تیم مذاکره کننده گفت: مردم حق دارند واقعیتها را بدانند و هیچ محرمی نزدیکتر و اولیتر از مردم خود نداریم. ما مثل هیأتهای قبل و در همان ضوابط که هیأت در کوبورگ مستقر میشدند اقامت نداریم و این یک مسأله مشخصی است. محل برگزاری مذاکرات، کوبورگ است و هزینه اجاره مکان مذاکرات توسط اتحادیه اروپا پرداخت میشود و ایران در تأمین هزینه آن هم دخالتی ندارد.
روسیه: فضا مثبت است
«میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین نیز درخصوص روند مذاکرات وین اعلام کرد: گفتوگوهای وین در حال انجام است. برای امروز (یکشنبه) تعدادی نشست در قالبهای مختلف برنامهریزی شده است. بسیاری از موضوعات باقیمانده همچنان در دستور کار قرار دارند، اما اکنون پس از وقفه هفته گذشته، بخوبی به آنها مطابق با هنجارها و قواعد دیپلماسی چندجانبه پرداخته میشود. نماینده روسیه در مذاکرات وین دیروز هم از مثبت بودن فضای مذاکرات کنونی میان ایران و گروه ۱+۴ درباره رفع تحریمها علیه ایران خبر داد.
وی در پیامی در توئیتر نوشت: در کمال تعجب، برخی تحلیلگران و روزنامهنگاران اوضاع در مذکرات وین را دراماتیک و «تقریباً بنبست» توصیف میکنند. در این مورد، این طور نیست. پس از وقفهای، مذاکره کنندگان به کار دیپلماتیک عادی بازگشته و مذاکرات فشرده را ادامه دادند و فضا مثبت است.
اختلاف اتحادیه اروپا با تروئیکای اروپا
از ابتدای شروع مذاکرات اختلافات بین مورا معاون نماینده اروپا با سه کشور اروپایی مشهود بود. سه کشور اروپایی که دنبالهرو سیاستهای امریکا هستند، با مقامات صهیونیستی نیز همراهی داشتهاند. پیش از پایان مذاکرات هفته گذشته نیز با موضع زودهنگام و مخرب فرانسه این اختلافات دیده شده بود. فرانسه درحالی مذاکرات را شکست خورده توصیف کرده بود که نماینده اتحادیه اروپا جمعبندی خود از مذاکرات را با واژههای «سازنده و مفید» نشان داد.
در همین راستا روز گذشته نیز «لیز تراس» وزیر امور خارجه انگلیس ادعاهای تندی علیه ایران، چین و روسیه بیان کرد. وزیر امور خارجه انگلیس پس از زورگویانه خواندن سیاستهای چین و روسیه با تکرار لفاظیها علیه ایران نیز گفت: «این آخرین فرصت برای ایران است که با عزم جدی پای میز مذاکره برای توافق درباره مفاد برجام بنشیند. این آخرین فرصت است و حیاتی است که آنها این اقدام را انجام دهند. ما اجازه نمیدهیم ایران به بمب اتمی دست یابد» آنالنا بائر بوک، وزیر امور خارجه آلمان هم در حاشیه نشست گروه 7 در لیورپول انگلیس ادعا کرد: در مذاکرات هستهای با ایران هیچ گونه پیشرفتی وجود ندارد. وی ادامه داد: فعالیتها برای دستیابی به راه حل دیپلماتیک برای نجات توافق هستهای را تشدید کردهایم.
این سخنان در حالی است که مذاکرات همچنان در جریان است و مورا هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام چنین نظری ندارد. تحلیلگران معتقدند این واکنشهای ضد و نقیض اروپاییها را باید در اختلافات شدید اتحادیه اروپا با سه کشور اروپایی دانست. نگاه قیم مآبانه این کشورها باعث شده تا حتی رسانههای بسیاری از کشورهای اروپایی به موضعگیریهای این سه کشور که به نام مواضع اروپا بیان میشود، اعتراض کنند.
سه کشور اروپایی علت اصلی کندی پیشرفت مذاکرات
برخی مواضع غیرسازنده باعث شد تا شایعه اتمام مذاکرات، رسانهای شود. در همین خصوص خبرگزاری جمهوری اسلامی روز گذشته خبر داد: مذاکرات ایران و نمایندگان کشورهای۱+۴ و بحثهای کارشناسی برای رسیدن به توافق در وین همچنان ادامه دارد. اروپاییها که پس از چندین روز کارشکنی، بحث روی متون ایران را پذیرفتهاند، حالا سعی میکنند با زیادهخواهی خواستههای امریکا را در مذاکرات پیاده کنند. از سوی دیگر برخی رسانههای خارجی، با خط دهی دیپلماتهای اروپایی، با انتشار گزارشهایی منفی، خبر از توقف گفتوگوها میدهند.
در همین حال یک منبع آگاه نزدیک به تیم مذاکره کننده به ایرنا گفت: «خبر توقف مذاکرات کاملاً رد میشود؛ اتفاقاً مذاکرات به صورت جدی روی متون پیشنهادی ایران ادامه دارد و امروز (یکشنبه) نیز گفتوگوها به صورت جدی ادامه مییابد» این منبع آگاه تأکید کرد که «زیادهخواهیهای اروپا همچنان ادامه دارد و کندی پیشرفت در بحثها نیز به همین دلیل است، اما گفتوگوها متوقف نشده است.»
به نظر میرسد اروپاییها تلاش میکنند ضمن حفظ موضع زیادهخواهانه خود در مذاکرات، با جوسازی رسانهای نیز فشار را روی تیم مذاکره کننده ایران، برای پذیرش خواستههای فرابرجامی خود، افزایش دهند؛ موضوعی که ایران بارها تأکید کرده به آن تن نخواهد داد.
گزارش «ایران» از روند بازسازی مناطق زلزلهزده «دیزادیز»، «اندیکا»، «کوهرنگ» و «فین»
تکمیل خانه زلزلهزدگان تا بهار سال آینده
زهره افشار
شیما جهانبخش
از 22 شهریور سال 1400 تا23 آبان، 3 زلزله مخرب «دیزادیز» قوچان خراسان رضوی، «اندیکا – کوهرنگ» در مرز خوزستان و چهارمحال و بختیاری و «فین» هرمزگان را لرزاند و هزاران خانواده روستایی و عشایری را آواره و چادرنشین کرد. از زمان وقوع این زلزلهها پیگیریهای مستمر مسئولان استانی و مسئولان ارشد کشوری برای رسیدگی به مشکلات زلزلهزدگان و سرعت بخشیدن به روند بازسازی و نوسازی خانه مسکونی ادامه داشته است. هرچند کار آواربرداری و ساختوساز در منطقه زلزلهزده کوهرنگ بهدلیل برخی مشکلات اجتماعی و کوچ عشایر این منطقه با کندی مواجه شده اما تحویل برخی از واحدهای بازسازی شده قوچان آغاز شده و تعدادی از زلزلهزدگان اندیکا هم میتوانند یلدا را زیر سقف گرم خانههای جدیدشان جشن بگیرند. با وجود این با توجه به روند بازسازی و مانع بودن بارشها و سرمای زمستانی برای ساختوساز در مناطق کوهستانی و سردسیر به نظر میرسد بسیاری از خانوادههای زلزلهزده در این چهار استان تا پایان سال باید همچنان زندگی در چادر و کانکس و سرپناههای موقت را تحمل کنند.
«مجید جودی» معاون بازسازی و مسکن روستایی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در این زمینه در گفتوگو با «ایران» اظهار داشت: هر چند در شروع کار با مشکلاتی در کوهرنگ مواجه بودیم اما برنامه ما تحویل بسیاری از واحدهای مسکونی زلزله زده در استانهای خوزستان، چهار محال و بختیاری و خراسان رضوی تا پایان سال است. همچنین برنامهریزی شده است تا در هرمزگان بازسازی واحدهای مسکونی تا قبل از شروع فصل گرما به پایان برسد تا مردم با مشکلات کمتری روبهرو شوند. وی با تأکید بر اینکه اگر مردم پای کار نباشند حلقه ساختوسازهای مناطق زلزله زده تکمیل نخواهد شد، تصریح کرد: تحویل بیش از 10 واحد مسکونی زلزلهزده اندیکا در هفته آینده نشان میدهد مشارکت مردم در کار بازسازی در حوادث غیرمترقبه تا چه میزان حائز اهمیت است و میتواند به کار سرعت دهد. البته نباید تأمین بموقع تسهیلات، مصالح ساختمانی و تلاش نیروهای بنیاد مسکن و مردمی را نادیده گرفت. وی خاطر نشان کرد: سقف کمکهای بلاعوض و تسهیلات بازسازی در زلزله اندیکا – کوهرنگ مصوبه هیأت دولت را گرفته و بانکها کار اعطای کمک بلاعوض و تسهیلات را آغاز کردهاند اما پیشنهادات ما برای کمک بلاعوض و تسهیلات در استانهای خراسان رضوی و هرمزگان به دلیل بررسی لایحه بودجه با کمی تأخیر مواجه شد که تصویب آنها نیز میتواند به سرعت کار بیفزاید و از همه مهمتر مردم را دلگرم کند. البته با هدف اینکه کارها عقب نیفتد اقدام به تهیه مصالح ساختمانی بویژه سیمان و آهن ارزان قیمت برای همه مناطق شده و زلزلهزدگان میتوانند مصالح مورد نیاز خود را تحویل بگیرند و شروع به ساختوساز کنند و پس از اینکه تسهیلات خود را گرفتند بدهی شان را پرداخت نمایند.
نیروهای جهادی و سپاه در اندیکا به کمک بنیاد آمدهاند
در همین حال «حسین جنتی» مدیر کل بنیاد مسکن خوزستان نیز به «ایران» گفت: آواربرداری واحدهایی که نیاز بوده انجام شده و عملیات اجرایی واحدها کلید خورده تا جایی که از هفته آینده شاهد تحویل تدریجی واحدها خواهیم بود.
از 980 واحدی که نیاز به تخریب و ساخت دوباره داشتند کار پیکنی 450 واحد به اتمام رسیده و 300 واحد نیز میلگردها را تحویل گرفتهاند. همچنین 200 واحد نیز به مرحله اسکلت بندی رسیدهاند. وی درباره گلایه مردم به دلیل نبودن شعبه بانک عامل پرداختکننده کمک بلاعوض و تسهیلات در منطقه گفت: متأسفانه نزدیکترین شعبه در مسجد سلیمان بوده و مردم مجبورند برای کارهای بانکی بازسازی یکساعت و نیم وقت بگذارند.
وی همچنین در خصوص روند بازسازی اماکن نگهداری دام نیز گفت: این منطقه عشایری است و سرعت ساخت اماکن نگهداری دام برایشان از اهمیت ویژهای برخوردار است. خوشبختانه نیروهای بسیج سازندگی و سپاه در این بخش به کمک بنیاد آمدهاند و کارها با همیاری این ارگانها سرعت گرفته است.
جنتی میانگین مساحت واحدهای مسکونی در حال ساخت منطقه زلزلهزده اندیکا را 60 متر مربع خواند و گفت: بیشتر ساکنان روستایی این منطقه عشایر هستند و به هر جهت این واحدها را برای چندماه از سال استفاده میکنند و این میزان مساحت برایشان کافی است. البته هر خانوادهای که توان مالی داشته باشند ما مخالفتی برای ساخت با مساحت بیشتر نداریم.
وی هزینه تمام شده ساخت هر متر مربع را حداکثر 4 میلیون تومان اعلام کرد و اظهار داشت: با توجه به اینکه سازههای بهکار رفته در ساخت این واحدها فلزی و پیچ و مهرهای است و افراد سیمان ارزانقیمت هم دریافت میکنند هزینه ساخت پایین آمده تا خانوادهها مشکلات کمتری داشته باشند.
عشایر زلزله زده کوهرنگ هنوز در قشلاق هستند و در منطقه حضور ندارند
این درحالی است که روند بازسازی در استان چهارمحال و بختیاری با کندی مواجه شده و این موضوعی است که مورد گلایه استاندارهم قرار گرفته است. به گزارش ایرنا «غلامعلی حیدری» استاندار چهارمحال و بختیاری در جلسه پیگیری روند بازسازی مناطق زلزلهزده شهرستان کوهرنگ گفته اگر چه تلاشهایی برای بازسازی مناطق زلزلهزده کوهرنگ انجام گرفته اما باید اقدامات بیشتری صورت بگیرد و مسئولان مربوطه تا زمانی که وضعیت عادی نشود در منطقه بمانند و بر پیشرفت برنامهها نظارت کنند. وی ادامه داد: علاوه بر اینکه میطلبد سرعت آواربرداری در منطقه چهار برابر شود، تیمهای بتنریزی نیز باید ۶ برابر شود و اسکلتها با سرعت بیشتری نصب شود و لازم است ۱۰۰ اسکلت ساختمانی ظرف ۲ هفته آینده با بهرهگیری از ظرفیتهای منطقه از جمله نیروهای بسیج سازندگی نصب شود. اما «فرشید ریاحی» دبیر کل بنیاد مسکن چهار محال و بختیاری در خصوص چرایی کار آواربرداری و ساخت و ساز در کوهرنگ به «ایران» گفت: کوهرنگ منطقه سردسیری است و بسیاری از مالکان 496 واحدهای زلزلهزدهای که واحدهایشان نیاز به تخریب و نوسازی دارند عشایری هستند که به قشلاق اندیکا رفتهاند و هنوز بازنگشتهاند.
عشایر ترجیح میدهند فعلاً تشکیل پرونده بدهند و کمک بلاعوض را دریافت کرده و کار ساختوساز را از بهار به بعد یعنی زمان بازگشت مجددشان به منطقه انجام دهند به همین دلیل در ابتدای کار استقبال نکردند و کار با تأخیر انجام شد. ضمن اینکه 3 هزار و 300 واحد مسکونی که خسارت دیدهاند در 200 روستای منطقه کوهستانی پراکنده هستند و در برخی روستاها ما یکی دو واحد را داریم که باید آواربرداری شوند از سوی دیگر در جریان هر بارش در منطقه کار آواربرداری یکی دو روز به عقب میافتد. وی تصریح کرد: در حال حاضر بیش از 28دستگاه لودر و بیل مکانیکی در منطقه مستقر هستند و با دستور و دغدغه استاندار برای تسریع در کار ساخت و ساز بزودی ماشینآلات بیشتری در منطقه مستقر میشوند.
وی خاطرنشان کرد: برنامهریزی ما این است در صورت پای کار آمدن مردم و مناسب بودن شرایط جوی واحدهای مسکونی زلزلهزده را تا پایان سال تحویل بدهیم.
در پی وقوع زلزلههای ۶.۴ و ۶.۳ ریشتری ۲۳ آبان ماه در هرمزگان، بیش از 4 هزار و 700 واحد مسکونی آسیب دید و حالا ساکنان این خانهها در چادر اسکان داده شدهاند. آنطور که مسئولان استانی میگویند از این تعداد خانههای آسیبدیده 3 هزار و 106 واحد نیاز به ساخت دوباره و یکهزار و 600 واحد نیازبه تعمیرات دارد.
«رضا مدرس» معاون عمرانی استاندار هرمزگان هم در این خصوص در گفتوگو با«ایران» از آغاز عملیات ساخت یکهزار واحد شهری و روستایی در مناطق زلزله زده خبر داد و اظهار داشت: با وجود اینکه مدت کمی (یک ماه) از زمان وقوع زلزله در این استان گذشته اما با پیگیریهای انجام شده کار دیوارچینی خانههای مسکونی در بیشتر مناطق زلزلهزده آغاز شده و توانستهایم ساخت 491 واحد در مناطق روستایی و 600 واحد در مناطق شهری را شروع کنیم. البته در مناطق هدف، فوندانسیون و اسکلتبندی برخی واحدهای مسکونی نیز درحال اجراست.
وی با اشاره به پیشرفت فیزیکی 30 درصدی ساخت و سازها ادامه داد: در نظر داریم در بخش شهری خانههای جدید را در شهر الصاقی به فین بنا کنیم. در این راستا زمینهای مورد نیاز برای پیوستن این منطقه به شهر فین توسط منابع طبیعی استان به راه و شهرسازی تحویل شده و نقشه تفکیکی این زمینها هم با رویکرد حفظ کاربری باغ شهر فین و با رعایت سرانههای مورد نیاز و همچنین شرایط اقلیمی به تصویب رسیده است.
این مقام مسئول با تأکید بر اینکه روستاهای بخش فین بندرعباس شامل «رضوان»، «ذرتو»، «کوه سیاه»، «گیشان غربی و شرقی»، «آب بالا و آب پایین»، «آب شیرین بالا و آب شیرین پایین»، «مزرا بالا و پایین» و «سیاهو» بیشترین آسیب را در زلزله اخیر دیدهاند، گفت: در حال حاضر کار ساخت خانهها در این مناطق با اولویت آغاز شده و در برخی مناطق از جمله گیشان غربی نزدیک به 65 واحد آماده بهرهبرداری است.
مدرس از به کارگیری سازهای نوین در ساخت خانههای جدید خبر داد و گفت: در این راستا سازه نوین در روستای «سرزه» به دلیل قرار گرفتن در نزدیکترین فاصله کانونی زلزله و خالی بودن از تعارضهایی مانند حریم و بستر رودخانه و سایر موارد فنی اجرا شده است. نکته شایان ذکر این است که با استفاده از فناوری این سازه، کل فرایند احداث هر واحد مسکونی طی 2 هفته انجام خواهد شد. جالب است بدانید با به کارگیری این سازهها، ساخت یک واحد مسکونی در روستای سرزه در کمتر از یک هفته به مرحله اسکلت رسید.
مصوبات تسهیلات تا پایان هفته جاری تعیین تکلیف شود
مدرس در خصوص پیگیری مصوبات دولت و پرداخت وامها به زلزلهزدگان نیز گفت: با هماهنگیهای انجام شده با بنیاد مسکن بنا شده پس از تصویب پیشنهادات در هیأت دولت جزئیات مصوبات تسهیلات، بانکهای عامل و نحوه پرداخت تا پایان هفته جاری تعیین تکلیف شود.
وی با بیان اینکه اکنون ساخت بیشتر خانهها حدود ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد، خاطرنشان کرد: در حال حاضر با توجه به اینکه شرایط آب و هوایی استان این اجازه را نمیدهد که مردم در کانکس سکونت داشته باشند چادر در اختیار تمام خانوارها قرار گرفته است. البته میدانیم این شرایط برای مردم دشوار است به همین خاطر در نظر داریم تا قبل از شروع بارندگیهای بهاره خانههای جدید را به مرحله نازککاری برسانیم. البته بنیاد مسکن اعلام کرده قبل از شروع گرما خانهها آماده میشود اما از آنجایی که بارشهای بهاره در برخی مناطق بسیار شدید است ما باید قبل از آغاز این بارشها کار ساخت را تکمیل کنیم.
نیم نگاه
معاون بازسازی و مسکن روستایی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی: سقف کمک های بلاعوض و تسهیلات بازسازی در زلزله اندیکا – کوهرنگ مصوبه هیأت دولت را گرفته و بانکها کار اعطای کمک بلاعوض و تسهیلات را آغاز کرده اند اما پیشنهادات ما برای کمک بلاعوض و تسهیلات در استان های خراسان رضوی و هرمزگان به دلیل بررسی لایحه بودجه با کمی تأخیر مواجه شد که تصویب آنها نیز می تواند به سرعت کار بیفزاید
شیما جهانبخش
از 22 شهریور سال 1400 تا23 آبان، 3 زلزله مخرب «دیزادیز» قوچان خراسان رضوی، «اندیکا – کوهرنگ» در مرز خوزستان و چهارمحال و بختیاری و «فین» هرمزگان را لرزاند و هزاران خانواده روستایی و عشایری را آواره و چادرنشین کرد. از زمان وقوع این زلزلهها پیگیریهای مستمر مسئولان استانی و مسئولان ارشد کشوری برای رسیدگی به مشکلات زلزلهزدگان و سرعت بخشیدن به روند بازسازی و نوسازی خانه مسکونی ادامه داشته است. هرچند کار آواربرداری و ساختوساز در منطقه زلزلهزده کوهرنگ بهدلیل برخی مشکلات اجتماعی و کوچ عشایر این منطقه با کندی مواجه شده اما تحویل برخی از واحدهای بازسازی شده قوچان آغاز شده و تعدادی از زلزلهزدگان اندیکا هم میتوانند یلدا را زیر سقف گرم خانههای جدیدشان جشن بگیرند. با وجود این با توجه به روند بازسازی و مانع بودن بارشها و سرمای زمستانی برای ساختوساز در مناطق کوهستانی و سردسیر به نظر میرسد بسیاری از خانوادههای زلزلهزده در این چهار استان تا پایان سال باید همچنان زندگی در چادر و کانکس و سرپناههای موقت را تحمل کنند.
«مجید جودی» معاون بازسازی و مسکن روستایی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در این زمینه در گفتوگو با «ایران» اظهار داشت: هر چند در شروع کار با مشکلاتی در کوهرنگ مواجه بودیم اما برنامه ما تحویل بسیاری از واحدهای مسکونی زلزله زده در استانهای خوزستان، چهار محال و بختیاری و خراسان رضوی تا پایان سال است. همچنین برنامهریزی شده است تا در هرمزگان بازسازی واحدهای مسکونی تا قبل از شروع فصل گرما به پایان برسد تا مردم با مشکلات کمتری روبهرو شوند. وی با تأکید بر اینکه اگر مردم پای کار نباشند حلقه ساختوسازهای مناطق زلزله زده تکمیل نخواهد شد، تصریح کرد: تحویل بیش از 10 واحد مسکونی زلزلهزده اندیکا در هفته آینده نشان میدهد مشارکت مردم در کار بازسازی در حوادث غیرمترقبه تا چه میزان حائز اهمیت است و میتواند به کار سرعت دهد. البته نباید تأمین بموقع تسهیلات، مصالح ساختمانی و تلاش نیروهای بنیاد مسکن و مردمی را نادیده گرفت. وی خاطر نشان کرد: سقف کمکهای بلاعوض و تسهیلات بازسازی در زلزله اندیکا – کوهرنگ مصوبه هیأت دولت را گرفته و بانکها کار اعطای کمک بلاعوض و تسهیلات را آغاز کردهاند اما پیشنهادات ما برای کمک بلاعوض و تسهیلات در استانهای خراسان رضوی و هرمزگان به دلیل بررسی لایحه بودجه با کمی تأخیر مواجه شد که تصویب آنها نیز میتواند به سرعت کار بیفزاید و از همه مهمتر مردم را دلگرم کند. البته با هدف اینکه کارها عقب نیفتد اقدام به تهیه مصالح ساختمانی بویژه سیمان و آهن ارزان قیمت برای همه مناطق شده و زلزلهزدگان میتوانند مصالح مورد نیاز خود را تحویل بگیرند و شروع به ساختوساز کنند و پس از اینکه تسهیلات خود را گرفتند بدهی شان را پرداخت نمایند.
نیروهای جهادی و سپاه در اندیکا به کمک بنیاد آمدهاند
در همین حال «حسین جنتی» مدیر کل بنیاد مسکن خوزستان نیز به «ایران» گفت: آواربرداری واحدهایی که نیاز بوده انجام شده و عملیات اجرایی واحدها کلید خورده تا جایی که از هفته آینده شاهد تحویل تدریجی واحدها خواهیم بود.
از 980 واحدی که نیاز به تخریب و ساخت دوباره داشتند کار پیکنی 450 واحد به اتمام رسیده و 300 واحد نیز میلگردها را تحویل گرفتهاند. همچنین 200 واحد نیز به مرحله اسکلت بندی رسیدهاند. وی درباره گلایه مردم به دلیل نبودن شعبه بانک عامل پرداختکننده کمک بلاعوض و تسهیلات در منطقه گفت: متأسفانه نزدیکترین شعبه در مسجد سلیمان بوده و مردم مجبورند برای کارهای بانکی بازسازی یکساعت و نیم وقت بگذارند.
وی همچنین در خصوص روند بازسازی اماکن نگهداری دام نیز گفت: این منطقه عشایری است و سرعت ساخت اماکن نگهداری دام برایشان از اهمیت ویژهای برخوردار است. خوشبختانه نیروهای بسیج سازندگی و سپاه در این بخش به کمک بنیاد آمدهاند و کارها با همیاری این ارگانها سرعت گرفته است.
جنتی میانگین مساحت واحدهای مسکونی در حال ساخت منطقه زلزلهزده اندیکا را 60 متر مربع خواند و گفت: بیشتر ساکنان روستایی این منطقه عشایر هستند و به هر جهت این واحدها را برای چندماه از سال استفاده میکنند و این میزان مساحت برایشان کافی است. البته هر خانوادهای که توان مالی داشته باشند ما مخالفتی برای ساخت با مساحت بیشتر نداریم.
وی هزینه تمام شده ساخت هر متر مربع را حداکثر 4 میلیون تومان اعلام کرد و اظهار داشت: با توجه به اینکه سازههای بهکار رفته در ساخت این واحدها فلزی و پیچ و مهرهای است و افراد سیمان ارزانقیمت هم دریافت میکنند هزینه ساخت پایین آمده تا خانوادهها مشکلات کمتری داشته باشند.
عشایر زلزله زده کوهرنگ هنوز در قشلاق هستند و در منطقه حضور ندارند
این درحالی است که روند بازسازی در استان چهارمحال و بختیاری با کندی مواجه شده و این موضوعی است که مورد گلایه استاندارهم قرار گرفته است. به گزارش ایرنا «غلامعلی حیدری» استاندار چهارمحال و بختیاری در جلسه پیگیری روند بازسازی مناطق زلزلهزده شهرستان کوهرنگ گفته اگر چه تلاشهایی برای بازسازی مناطق زلزلهزده کوهرنگ انجام گرفته اما باید اقدامات بیشتری صورت بگیرد و مسئولان مربوطه تا زمانی که وضعیت عادی نشود در منطقه بمانند و بر پیشرفت برنامهها نظارت کنند. وی ادامه داد: علاوه بر اینکه میطلبد سرعت آواربرداری در منطقه چهار برابر شود، تیمهای بتنریزی نیز باید ۶ برابر شود و اسکلتها با سرعت بیشتری نصب شود و لازم است ۱۰۰ اسکلت ساختمانی ظرف ۲ هفته آینده با بهرهگیری از ظرفیتهای منطقه از جمله نیروهای بسیج سازندگی نصب شود. اما «فرشید ریاحی» دبیر کل بنیاد مسکن چهار محال و بختیاری در خصوص چرایی کار آواربرداری و ساخت و ساز در کوهرنگ به «ایران» گفت: کوهرنگ منطقه سردسیری است و بسیاری از مالکان 496 واحدهای زلزلهزدهای که واحدهایشان نیاز به تخریب و نوسازی دارند عشایری هستند که به قشلاق اندیکا رفتهاند و هنوز بازنگشتهاند.
عشایر ترجیح میدهند فعلاً تشکیل پرونده بدهند و کمک بلاعوض را دریافت کرده و کار ساختوساز را از بهار به بعد یعنی زمان بازگشت مجددشان به منطقه انجام دهند به همین دلیل در ابتدای کار استقبال نکردند و کار با تأخیر انجام شد. ضمن اینکه 3 هزار و 300 واحد مسکونی که خسارت دیدهاند در 200 روستای منطقه کوهستانی پراکنده هستند و در برخی روستاها ما یکی دو واحد را داریم که باید آواربرداری شوند از سوی دیگر در جریان هر بارش در منطقه کار آواربرداری یکی دو روز به عقب میافتد. وی تصریح کرد: در حال حاضر بیش از 28دستگاه لودر و بیل مکانیکی در منطقه مستقر هستند و با دستور و دغدغه استاندار برای تسریع در کار ساخت و ساز بزودی ماشینآلات بیشتری در منطقه مستقر میشوند.
وی خاطرنشان کرد: برنامهریزی ما این است در صورت پای کار آمدن مردم و مناسب بودن شرایط جوی واحدهای مسکونی زلزلهزده را تا پایان سال تحویل بدهیم.
در پی وقوع زلزلههای ۶.۴ و ۶.۳ ریشتری ۲۳ آبان ماه در هرمزگان، بیش از 4 هزار و 700 واحد مسکونی آسیب دید و حالا ساکنان این خانهها در چادر اسکان داده شدهاند. آنطور که مسئولان استانی میگویند از این تعداد خانههای آسیبدیده 3 هزار و 106 واحد نیاز به ساخت دوباره و یکهزار و 600 واحد نیازبه تعمیرات دارد.
«رضا مدرس» معاون عمرانی استاندار هرمزگان هم در این خصوص در گفتوگو با«ایران» از آغاز عملیات ساخت یکهزار واحد شهری و روستایی در مناطق زلزله زده خبر داد و اظهار داشت: با وجود اینکه مدت کمی (یک ماه) از زمان وقوع زلزله در این استان گذشته اما با پیگیریهای انجام شده کار دیوارچینی خانههای مسکونی در بیشتر مناطق زلزلهزده آغاز شده و توانستهایم ساخت 491 واحد در مناطق روستایی و 600 واحد در مناطق شهری را شروع کنیم. البته در مناطق هدف، فوندانسیون و اسکلتبندی برخی واحدهای مسکونی نیز درحال اجراست.
وی با اشاره به پیشرفت فیزیکی 30 درصدی ساخت و سازها ادامه داد: در نظر داریم در بخش شهری خانههای جدید را در شهر الصاقی به فین بنا کنیم. در این راستا زمینهای مورد نیاز برای پیوستن این منطقه به شهر فین توسط منابع طبیعی استان به راه و شهرسازی تحویل شده و نقشه تفکیکی این زمینها هم با رویکرد حفظ کاربری باغ شهر فین و با رعایت سرانههای مورد نیاز و همچنین شرایط اقلیمی به تصویب رسیده است.
این مقام مسئول با تأکید بر اینکه روستاهای بخش فین بندرعباس شامل «رضوان»، «ذرتو»، «کوه سیاه»، «گیشان غربی و شرقی»، «آب بالا و آب پایین»، «آب شیرین بالا و آب شیرین پایین»، «مزرا بالا و پایین» و «سیاهو» بیشترین آسیب را در زلزله اخیر دیدهاند، گفت: در حال حاضر کار ساخت خانهها در این مناطق با اولویت آغاز شده و در برخی مناطق از جمله گیشان غربی نزدیک به 65 واحد آماده بهرهبرداری است.
مدرس از به کارگیری سازهای نوین در ساخت خانههای جدید خبر داد و گفت: در این راستا سازه نوین در روستای «سرزه» به دلیل قرار گرفتن در نزدیکترین فاصله کانونی زلزله و خالی بودن از تعارضهایی مانند حریم و بستر رودخانه و سایر موارد فنی اجرا شده است. نکته شایان ذکر این است که با استفاده از فناوری این سازه، کل فرایند احداث هر واحد مسکونی طی 2 هفته انجام خواهد شد. جالب است بدانید با به کارگیری این سازهها، ساخت یک واحد مسکونی در روستای سرزه در کمتر از یک هفته به مرحله اسکلت رسید.
مصوبات تسهیلات تا پایان هفته جاری تعیین تکلیف شود
مدرس در خصوص پیگیری مصوبات دولت و پرداخت وامها به زلزلهزدگان نیز گفت: با هماهنگیهای انجام شده با بنیاد مسکن بنا شده پس از تصویب پیشنهادات در هیأت دولت جزئیات مصوبات تسهیلات، بانکهای عامل و نحوه پرداخت تا پایان هفته جاری تعیین تکلیف شود.
وی با بیان اینکه اکنون ساخت بیشتر خانهها حدود ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد، خاطرنشان کرد: در حال حاضر با توجه به اینکه شرایط آب و هوایی استان این اجازه را نمیدهد که مردم در کانکس سکونت داشته باشند چادر در اختیار تمام خانوارها قرار گرفته است. البته میدانیم این شرایط برای مردم دشوار است به همین خاطر در نظر داریم تا قبل از شروع بارندگیهای بهاره خانههای جدید را به مرحله نازککاری برسانیم. البته بنیاد مسکن اعلام کرده قبل از شروع گرما خانهها آماده میشود اما از آنجایی که بارشهای بهاره در برخی مناطق بسیار شدید است ما باید قبل از آغاز این بارشها کار ساخت را تکمیل کنیم.
نیم نگاه
معاون بازسازی و مسکن روستایی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی: سقف کمک های بلاعوض و تسهیلات بازسازی در زلزله اندیکا – کوهرنگ مصوبه هیأت دولت را گرفته و بانکها کار اعطای کمک بلاعوض و تسهیلات را آغاز کرده اند اما پیشنهادات ما برای کمک بلاعوض و تسهیلات در استان های خراسان رضوی و هرمزگان به دلیل بررسی لایحه بودجه با کمی تأخیر مواجه شد که تصویب آنها نیز می تواند به سرعت کار بیفزاید
سفیر یمن در تهران از آخرین تحولات جنگ یمن میگوید
یمن موضوع مذاکره ایران و عربستان نیست
عماد هلالات
خبرنگار
«ابراهیم محمد الدیلمی» سفیر یمن در تهران در مصاحبه اختصاصی با روزنامه ایران به تشریح آخرین وضعیت استان مأرب پرداخت. استانی که از نظر ژئوپلیتیک اهمیت بالایی داشته و تسلط مردم و دولت یمن بر آن میتواند سرآغاز فتوحات بیشتر باشد؛ چرا که بیشتر مزدوران و نیروهای نیابتی مورد حمایت امریکا و عربستان در مأرب حضور دارند و شکست آن میتواند بر روند مذاکرات نیز تأثیر مثبتی بگذارد. وی همچنین به نقش رژیم صهیونیستی و امریکا در جنگ یمن پرداخته و با استقبال از مذاکرات ایران و عربستان سعودی میگوید جمهوری اسلامی ایران در موضعی قابل تقدیر خطاب به سعودیها اعلام کرده که درباره سرنوشت کشور دیگری تصمیم نمیگیرد. سفیر یمن در ایران به قدرت گرفتن محور مقاومت و پشتیبانیهای ایران نیز پرداخته و با حمایت از گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان به اهمیت آرمان فلسطین نیز اشاره کرده است. او در این مصاحبه به چرایی شکست مذاکرات صورت گرفته و نقش غیرسازنده امریکا و سازمان ملل اشاره کرده و به صورت جدی از مطالبات مردم یمن گفته است. الدیلمی میگوید پایان محاصره یمن، پایان جنگ و آغاز گفتوگوهای یمنی - یمنی، خروج نیروهای متجاوز از یمن و آغاز دوره بازسازی و جبران خسارتهای جنگ توسط متجاوزان تنها راه حل برای برون رفت از وضعیت فعلی است. در ادامه مشروح این مصاحبه در اختیار خوانندگان قرار میگیرد.
با توجه به تحولات اخیر یمن پرسش را از استان مأرب شروع میکنم، چرا مأرب مهم است؟
همه استانها و شهرهای یمن مهم است و فرقی بین استانها وجود ندارد، اما مأرب با توجه به جایگاهی که دارد، از اهمیت خاصی برخوردار است. مأرب کانون اتصال شمال به جنوب و غرب به شرق است، البته نباید فراموش کرد که وقتی نیروهای ائتلاف و مزدوران آن بر استان مسلط شدند، مردم یمن را از نعمات اقتصادی آن با توجه به وجود ذخایر نفتی، گازی و همچنین برق، محروم کردند. همچنین با توجه به ژئوپلیتیک استان مأرب، مزدوران ائتلاف سعودی مزاحمت مختلفی مثل اذیت و ربایش افراد و فروش این افراد در مقابل پول به عربستان سعودی با توجه به هویت و مذهبی که داشتند، صورت میدادند و این مثل یک کابوس برای شهروندان یمنی هنگام تردد از این منطقه به شمار میآمد. این بخشی از فعالیتهای مزدوران ائتلاف در این استان است، هرچند اعمال آنها شامل مواردی چون کشتن اسرا و شکنجه آنها و... میشود و این باعث شد که ارتش و کمیتههای مردمی به ایجاد استراتژی جنگی جهت آزادسازی استان مأرب با توجه به وظیفه ملی، قانونی و شرعی خود از دست مزدوران و ائتلاف سعودی اهتمام بورزند. برای آزادسازی مأرب دو سه عملیات طراحی شده که دو عملیات آن تکمیل شد و باعث آزادسازی 10 شهر از استان مأرب شده است و ما اکنون در عملیات سوم که آزادسازی خود شهر مأرب است، قرار داریم.
آیا امریکا به صورت مستقیم در عملیات مأرب حضور دارد و به صورت مستقیم از عربستان سعودی جهت حفظ استان مأرب حمایت میکند؟
یک اتاق عملیات مشترک برای حفظ استان مأرب و شهرهای اطراف شکل گرفته و حمایت امریکا از عربستان چیزی جدید و مخفی نیست و از آغاز تجاوز عربستان سعودی به یمن شروع شد. خود عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان در سفارت عربستان در امریکا اعلام کرد که طراحی این تجاوز چند ماه پیش با همکاری امریکا صورت گرفته است و همکاری امریکا با عربستان از همان دوره اوباما و ترامپ و تا دوره فعلی بایدن بوده است. همه اینها در جنگ یمن حضور دارند. نیروهای نظامی امریکا در یمن حضور دارند و بخشهایهایی از شهرها را اشغال کردند، برای مثال در استان المهره و در استان حضرموت می توان حضور مستشاران نظامی امریکایی را در اتاق عملیات اصلی آنها در ریاض پایتخت عربستان و اتاق عملیات دوم آنها در ریف مأرب اضافه کرد، اما پشتیبانی هوایی و حضور مستقیم هوایی امریکاییها در یمن امری واضح و روشن است. همچنین کمک به عربستان با فروش سلاح، پشتیبانی لجستیکی و اطلاعاتی با توجه به سخنرانی باراک اوباما در دوره خودش، همچنین ادامه محاصره و بستن بندر الحدیده و فرودگاه صنعا و جنگ اقتصادی که واحد پول یمنی را هدف گرفته همه با حضور امریکا و با مشارکت آنها صورت گرفته است. همچنین نقش سلبی امریکا برای ایجاد یک راهکار سیاسی از طریق فشار به سازمان ملل و نماینده آن را نباید فراموش کرد. اینها همه شواهدی از حضور و تجاوز مستقیم امریکا در صحنه نبرد یمن است و نباید آن را فقط در مأرب تحلیل کرد.
نقش رژیم صهونیستی در جنگ یمن چگونه است؟
یک نکته فراموش شده در جنگ یمن نقش رژیم صهونیستی در این جنگ است که معمولاً در تحلیلها فراموش میشود. قبل از آغاز تجاوز عربستان سعودی به یمن، نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم صهونیستی در آن زمان اعلام کرد باید از نزدیک شدن انصارالله به باب المندب و ساحل غربی استان الحدیده ترسید و این برای اسرائیل خطرناکتر از برنامه هستهای ایران است. حضور رژیم صهونیستی در جنگ یمن از طریق حضور دریایی در اطراف سواحل کشور اریتره در جنوب یمن و همچنین عملیات جاسوسی و اطلاعاتی و مشارکت آنها در عملیات هوایی کنار عربستان سعودی روشن است و این را هم نخبگان و هم نظامیان و هم مردم یمن میدانند با اینکه این تجاوز با نام دولت سعودی است ولی صحنه گردان اصلی رژیم صهونیستی است.
از سفیر سابق امریکا در یمن نقل شده است که گفته اگر مأرب آزاد بشود (به دست ارتش و کمیتههای مردمی) جنگ یمن پایان خواهد یافت! این سخن چه معنایی دارد؟
با توجه به نقش اصلی امریکا در جنگ یمن، او بخوبی میداند که اهمیت مأرب به چه دلیل است. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی که دارد و اشراف آن به سایر استانها، آزادسازی آن آغازی برای آزادسازی سایر استانها است. همچنین برگ برندهای که باعث شد امریکا و عربستان برای حمله به یمن به آن استناد کنند که همان بازگرداندن دولت قانونی به یمن است تمام میشود، چون پایتخت اصلی مزدوران و دولت منصورهادی مأرب است. همچنین اکثر مزدوران و نیروهای ائتلاف سعودی در شهر مأرب هستند. در سوی دیگر هر شهر یا استانی که از دست ائتلاف سعودی آزاد شود قطعاً بر روند سیاسی و مذاکراتی تأثیر خواهد گذاشت، حالا با توجه به اهمیت استان مأرب چه از نظر تاریخی، قبیلهای، سیاسی، اقتصادی و نظامی قطعاً آزادسازی آن بر تحولات سیاسی آینده یمن تأثیر زیادی خواهد گذاشت.
به نظر شما اختلاف بین امارات و عربستان سعودی در مورد یمن تاکتیک است یا استراتژی؟
برای ما اصلاً اختلاف بین نیروهای متجاوز در یمن اهمیتی ندارد، ولی ما همه آنها را نیروهای متجاوز و باعث و بانی آنچه که در یمن در حال روی دادن است، میدانیم و با توجه به نقاط مشترکی که بین آنها وجود دارد و باعث شد به یمن حمله کنند با آنها به صورت یک جبهه واحد برخورد میکنیم. برای ما به عنوان مردم یمن آنچه اهمیت دارد، آزادسازی کل خاک یمن از متجاوزان سعودی و اماراتی است و اگر اختلافی بین آنها وجود دارد، به تحلیلگران سیاسی و کارشناسان میسپاریم. ما امریکا و صهونیستها و امارات و عربستان را به عنوان یک جبهه واحد مسئول وضعیت فعلی یمن میدانیم. با توجه به حضور میدانی امارات در یمن آن را به عنوان دشمن میدانیم با وجود آن که خود ایالات متحده آنها را اداره میکند.
جناب سفیر! آیا آزاد سازی مأرب نزدیک است؟ توافقات صورت گرفته با قبایل یمنی در مأرب به چه صورت است؟
همان طور که عرض کردم، اکنون در عملیات سوم آزادسازی مأرب هستیم و با توجه به طراحیهای صورت گرفته در حال پیشروی در این شهر هستیم. ما در نزدیکی آزادسازی مأرب هستیم و چند کیلومتر (زیر 10 کیلومتر) فاصله نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی با شهر مأرب است، ولی باید به دو نکته اساسی در این زمینه اشاره کرد. دولت نجات ملی به دنبال همکاری و هماهنگی با قبایل مأرب برای برگرداندن آنها به صف مردم یمن و مبارزه با متجاوزان و مزدوران سعودی است. در همین راستا دولت نجات ملی با قبایل سرشناس همچون عبیده و مراد مذاکرات مختلفی داشته که بسیاری از مردم یمن را به حمایت از کشور خود برگرداند تا آنها وسیله مزدوران و متجاوزان قرار نگیرند. نکته دوم به آنچه به عنوان توافق مأرب است اختصاص مییابد. این توافقنامه هم به قبایل مأرب و هم به سازمان ملل داده شده است که عملیات آزادسازی مأرب از راه سیاسی صورت بگیرد ، نه از راه نظامی. همچنین استفاده از خود مردم مأرب برای اداره شهر و استفاده از ظرفیتهای اقتصادی مأرب در ابتدا برای خود مردم این استان و همچنین مبارزه با داعش و القاعده و اخراج اتاق عملیات ائتلاف سعودی از شهر مأرب است.
بعد از مأرب به سراغ مناطق جنوبی یمن برای آزادسازی خواهید رفت یا مأرب نقطه فاصل بین شمال و جنوب خواهد بود؟
چیزی برای ما به نام شمال و جنوب وجود ندارد. برای ما یمن واحد است و به هیچ وجه تقسیم یمن را قبول نمیکنیم. دشمن میخواهد یمن را تقسیم کند، نه فقط به شمال و جنوب بلکه به صورت کانونهایی در حال نزاع با همدیگر میخواهد حتی استان ها را تقسیم کند. پایتخت یمن صنعا است. دولت قانونی در یمن صنعا است و دولت قبول نمیکند که بخشی از یمن در دست متجاوزان باقی بماند و این یک تکلیف دینی شرعی و قانونی است که توسط رهبری یمن برای آزادسازی کل یمن از متجاوزان بر دوش ماست و به آزادسازی مناطق دیگر ادامه میدهیم و هیچ چیزی مانع این مسئولیت ما نمیشود.
در جریان مذاکرات جمهوری اسلامی و عربستان سعودی در عراق، آیا مذاکراتی در مورد یمن صورت گرفته است؟ آیا ایران نقطه نظری را از ناحیه عربستان به شما اطلاع داده است؟ آیا ایران شما را به پذیرش شروطی مجبور کرده است؟
بگذارید به این سؤال شما شفاف جواب بدهم حتی اگر جواب این سؤال به درازا بکشد. در همان اوایل مذاکرات ایران و عربستان از طریق مسئولان یمنی از گفتوگوهای صورت گرفته در ارتباط با دو کشور و برقراری روابط استقبال کردیم و آن را جهت برقراری مجدد روابط ایران و عربستان سودمند میدانیم. ولی ما در یمن یک ملاحظه داشتیم و آن هم این که مذاکرات ایران و عربستان در مورد موضوعات دیگر امتداد پیدا نکند چون ما میدانستیم رفتن سعودیها پای مذاکره با جمهوری اسلامی فقط برای روابط دو کشور نیست بلکه موضوعات دیگر را هم در بر میگیرد. ما میدانیم که سعودیها خلوص نیت ندارند. جمهوری اسلامی از همان آغاز مذاکرات، ما را در جریان مفاد مذاکرات قرار داد و در هیچ روزی جمهوری اسلامی بر ما شروطی را الزامی نکرده و ما را مجبور به پذیرش امری نکرده است یا به ما فشاری نیاورده و هیچ گاه پیامی از عربستان به ما یا از ما به عربستان نفرستاده است و به عنوان نقش واسطه هیچ گاه عمل نکرده است. خبرهایی که در رسانهها پخش میشود به هیچوجه حقیقت ندارد. رابطه ایران با متحدان خود بر اساس احترام و دوستی است و مثل مزدوران در یمن نیست که رابطه آنها با سعودیها یا اماراتیها و صهیونیستها و امریکاییها براساس رابطه مزدوری باشد. میدانید که جمهوری اسلامی تنها کشوری است که از همان ابتدا تجاوز به یمن را محکوم کرد و مشروعیت مجلس سیاسی در یمن را پذیرفت و همچنین تنها کشوری است که به تبادل سفیر با دولت نجات ملی جهت تعمیق روابط بین دو کشور پرداخت.
جالب این است هنگامی که ائتلاف سعودی- اماراتی با پشتیبانی امریکا و صهیونیستها به یمن تجاوز کردند، بهانه خود را مبارزه با نفوذ ایران در یمن و هدف را اخراج ایران از یمن عنوان کردند و حالا جالب این است که عربستان میخواهد ایران را بهعنوان طرف اساسی در یمن بدون موافقت خود ایران و بدون رضایت ایران عنوان کند. حالا سؤال ما این است که چطور شما در ابتدا بهانه جنگ را مبارزه با نفوذ ایران در یمن عنوان کردید و حالا بهدنبال کمک از ایران برای نجات خود در یمن میگردید؟ ایران خواسته عربستان را نپذیرفت و مسئولان ایرانی گفتند ما درباره سرنوشت کشور دیگری تصمیم نمیگیریم و ما سخنگوی دولت صنعا و مردم یمن نیستیم و من میخواهم از این فرصت استفاده کرده و عرض کنم که یک عده میخواهند ایران برخلاف گذشته نقش دیگری بازی کند و جمهوری اسلامی نقش واسطه را در جنگ یمن داشته باشد و این درحالی است که ایران هیچ گاه واسطه نبوده و نخواهد بود. ایران از همان روز اول در کنار مردم یمن بوده است و اعلام کرد که باید تجاوزمتوقف شود، محاصره پایان یابد و گفتوگوهای یمنی بدون مداخله خارجی صورت گیرد. در مذاکرات بغداد هم ایرانیها به عربستان گفتند که سخن در مورد یمن در صلاحیت ما نیست بلکه امری مربوط به یمن است و یمنیها هم چیزی به ما نگفتند و شما بروید با خود یمنیها صحبت و گفتوگو کنید. این نوع نگاه ایران نسبت به متحدین خود است. در مورد سوریه میگوید بروید با دولت سوریه گفتوگو کنید در مورد یمن، لبنان و عراق هم همین طور است. نقش ایران در جنگ یمن واسطه نیست با توجه به اینکه همه چیز در جنگ یمن مشخص است.
الان یمن جزو محور مقاومت است و این چه معنایی دارد؟
ما از همان روز اول و قبل از تجاوز متجاوزان به یمن اعلام کردیم که ما ملت یمن جزو محور شریف مقاومت هستیم، ما جزو محور جهاد و مبارزه با رژیم صهیونیستی هستیم و این ارتباطی با تجاوز سعودی ندارد بلکه این عقیده و باور ماست. از همان آغاز مسیر ما که توسط شهید حسین بدرالدین الحوثی اعلام شد که امت اسلامی باید یک نظر واحد در مورد رژیم صهیونیستی و یهود داشته باشند و حضور ما در محور مقاومت چیز جدیدی نیست. درست است که ما در حال مبارزه برای آزادسازی کشورمان هستیم اما این تجاوز را امریکایی صهیونیستی میدانیم و این جنگ در راستای هدف قرار دادن امت اسلامی چه در فلسطین و چه در یمن است.
شما به روند خروج امریکا از منطقه چگونه نگاه میکنید؟ اهداف و علتهای این خروج چیست و آیا خروج امریکا از منطقه اقدامی تاکتیکی است یا استراتژیک؟
به نظر ما امریکا در حال مردن است. شعار مرگ بر امریکا یک واقعیت است. محور مقاومت در حال ریشه دواندن است و امریکا و صهیونیستها در حال افول هستند. ما شاهد شکست و عقبنشینیهای امریکا در همه جبههها هستیم و این به لطف خداوند متعال و ضربات محور مقاومت است. ما خروج امریکا را تاکتیکی برای انسجام نیروها نمیدانیم بلکه آن را شکست و فرار از منطقه میدانیم. امت اسلامی باید این فراق ایجاد شده در کشورهای اسلامی همچون عراق پس از خروج امریکا را پر کنند. این خروج تا پایان یافتن غده سرطانی صهیونیستها امتداد پیدا میکند. ما این وضعیت پیش آمده را نتیجه خونهای ریخته شده و تلاش و مجاهدتهای افراد مقاوم امت اسلامی و همچنین آن را نتیجه اراده الهی که نصرت دهنده مظلومین و خرد کننده شوکت جبارین است، میدانیم.
رابطه شما با گروههای مقاومت فلسطینی همچون حماس و جهاد اسلامی به چه صورت است؟
ما با گروههای فلسطینی که ذکر کردید و گروههای دیگر ارتباط داریم و ما ملتی بودیم که چه بهصورت مردمی و چه بهصورت رسمی از مردم فلسطین حمایت کردیم. ما از معدود کشورهایی هستیم که در راهپیماییهای مردمی جهت حمایت از مردم فلسطین حضور داریم. قضیه فلسطین برای ما مسأله اصلی است و آن را دوگانه ایمان و کفر میدانیم.آزادسازی فلسطین را مسألهای واجب برای تمام مسلمانان میدانیم. رابطه ما با برادران فلسطینی از چنین نگاهی صورت میگیرد که برای وحدت صفوف و هماهنگی نیروها جهت رسیدن به روز موعود آزادسازی قدس است. همچنین محور مقاومت باعث جمع شدن ما با گروههای مقاومت فلسطینی است.
رابطه شما با حزبالله و سید حسن نصرالله چگونه است؟
ما موضع حزبالله را راهی درست برای آزادسازی فلسطین میدانیم و همچنین موضع تاریخی حزبالله از زبان رهبر حزب جناب سید حسن نصرالله در مورد یمن و مردم یمن از همان روز اول تجاوز را میستاییم. رابطه مستمری میان ما و برادران حزب الله با برادران در حزبالله و رهبری آن وجود دارد. حزبالله اولین ندای عربی ضد تجاوز سعودی را سر داد. با حزبالله نقاط اشتراکات بسیار زیادی داریم، آنها همیشه بهعنوان سپری جلوی صهیونیستها و امریکا با حمایت از گروه مقاومت بودند. در مورد سؤال شما در مورد حضور حزبالله در نبرد یمن باید عرض کنم خود یمنیها در حال مبارزه با تجاوز متجاوزان هستند و این کلام از زبان سید حسن نصرالله گفته شده است و ما برای مبارزه به جهت آزادسازی یمن نیاز به حضور نظامی کس دیگری نداریم. کسانی که در حال مبارزه با تجاوز سعودی در تمام عرصههای سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی هستند، یمنی میباشند. حزبالله و سید حسن نصرالله بارها اعلام کردند که در یمن حضور ندارند.
نظر مردم یمن در مورد انقلاب اسلامی ایران چگونه است؟
انقلاب اسلامی از همان آغاز پیروزی بهعنوان الگوی مردم سایر کشورهای مسلمان جهت مبارزه با امریکا و صهیونیستها و همچنین استقلال و آزادی شناخته میشد. مردم یمن همیشه به ایران و ملت و دستاوردهای آن با احترام نگاه میکنند و آن را هدیه الهی به مردم مسلمان میدانند. مردم یمن، جمهوری اسلامی را تنها کشوری میدانند که موضع خود را صراحتاً درباره انقلاب یمن و تجاوز سعودی- اماراتی اعلام کرده است. همچنین حمایتهای ایران در زمینههای سیاسی، رسانهای، انسانی و... در اذهان مردم یمن ماندگار است. همچنین حمایتهای ایران در سازمان ملل از مردم یمن فراموش نمیشود. مردم یمن فراموش نمیکنند که هنگامی که کل کشورها علیه مردم یمن صفی واحد را تشکیل دادند، این کشور ایران بود که بهعنوان تنها کشور از مردم یمن حمایت کرد و موضع گرفت.
دلیل پایان مذاکرات یمنی -یمنی که در کویت و استکهلم، ژنو و عمان برگزار شد، چیست؟ چرا مذاکرات با عربستان شکست خورد؟
تمام مذاکراتی که در مناطق مختلف اشاره کردید هیچ گاه مذاکره نبوده بلکه زورگوییهایی بوده است که توسط سعودیها اعمال میشد. آنها میخواستند ما تسلیم بشویم و موضع آزادی نداشته باشیم و تمام تلاش سازمان ملل در راستای زورگوییهای سعودی و امریکا بوده و هیچ گاه سازمان ملل طرف ثالث و واسطه بیطرف نبوده است. دلیل شکست گفتوگوها این است که در اصل گفتوگو نبوده است. البته در رسانهها توسط متجاوزان و رئیسجمهور امریکا طوری عنوان میشود که انگار دولت نجات ملی باعث شکست مذاکرات و گفتوگوها شده درحالی که داستان کاملاً برعکس است.
در رابطه با راه حل دولت نجات ملی باید عرض کنم که راه حل ما کاملاً مشخص است و به سازمان ملل هم داده شده است که مفاد آن عبارت است از 4 بند اساسی؛
پایان محاصره یمن
پایان جنگ و آغاز گفتوگوهای یمنی -یمنی
خروج نیروهای متجاوز
دوره بازسازی و جبران خسارتهای جنگ توسط متجاوزان
عربستان چه شرطهایی را مطرح میکند که باعث میشود شما نپذیرید؟
عربستان میخواهد دوباره نفوذ و اعمال قدرت خود را در یمن داشته باشد. عربستان در گذشته استقلال یمن را سلب کرده بود و به جای یمنیها تصمیم میگرفت. از حدود 50 سال گذشته عربستان بر یمن مسلط بود و حالا میخواهد دوباره تسلط خود را بر یمن برگرداند.
عربستان میخواهد خود، رئیس جمهور را در دوره انتقالی و بعد از آن مشخص کند. میخواهد وزرا و استانداران یمن را تعیین کند و نظر سیاسی یمن نه از صنعاء بلکه از ریاض شنیده شود. او نمیخواهد روابط خود را با یمن قطع کند می خواهد فقط با یک تلفن در یمن کار خود را به پیش ببرد. زمانی بود سفیر عربستان در یمن رئیس جمهور یمن را اداره میکرد. یک سند به دست ما رسیده است که شخصی به عربستان نامه مینویسد که به رئیس جمهور مستعفی یمن فشار بیاورید که من را به عنوان وزیر اطلاعرسانی تعیین کند و همین امر هم شد و وی وزیر شد. ما اسنادی داریم که رایزن نظامی عربستان در سفارت عربستان در یمن با همکاری چند مزدور رئیس جمهور اسبق یمن ابراهیم الحمدی را ترور کردند. آنها میخواهند یمن در خدمت آنها و امریکا و صهیونیستها باشد.
آیا همانطور که در رسانهها گفته میشود دولت نجات ملی فقط از اعضای انصارالله است؟
خیر به هیچوجه درست نیست. مجلس سیاسی اعلای یمن و دولت نجات ملی از احزاب و گروههای مختلف تشکیل شده است. حزب اشتراکی، حزب ناصری، حزب مؤتمر الشعبی، حزب الحق و... همچنین بسیاری از افراد مستقل و نخبگان در دولت نجات ملی حضور دارند.
یمن بعد از جنگ چگونه حکومتی خواهد بود؟
در مجلس سیاسی یمن و همچنین گروهای یمنی براساس توافقات و نظرات صورت گرفته به دنبال ایجاد یمنی جدید هستند. دولتی مردمی خواهد بود و نوع دولت براساس نظر مردم تعیین میشود و همانطور که میدانید دین، دین مردم است و نه دین نظام سیاسی. در انقلاب یمن قبل از تجاوز سعودی به دنبال تشکیل دولت مردمی، مستقل و آزاد بودیم.
دولت نجات ملی چطور میتواند با توجه به نظام قبیلهای که در یمن وجود دارد و اهمیت قبایل در پیشبرد امور، دولت نو و جدید تشکیل دهد ؟
تشکیل دولت جدید منافاتی با نظام قبیلهای یمن ندارد بلکه دولت با نشانه های سلبی برخورد میکند ولی موارد ایجابی قبایل که به مراتب از جوانب سلبی بیشتر است پیوند مناسبی با دولت جدید خواهد داشت و باید برآن محافظت داشت و قبایل یمن در این تجاوز نشان دادند که خیلی بهتر از احزاب سیاسی و گروهها مقابل متجاوزان ایستادند. بینش سیاسی قبایل خیلی بهتر از سیاسیون است. بیشتر سیاسیون یمن، مزدور متجاوزان شدند. قبایل همراه با ارتش و کمیتههای مردمی است و نظام قبیلهای حضوری فعال در دولت، نظام اداری و در سایر مؤسسات دارند. همچنین سید عبدالمالک بدرالدین دستور دادند که یک مجلسی به عنوان مجلس حکما و عقلا تشکیل شود که در آن قبایل یمن حضور دارند
سؤال آخر؛ جناب آقای سفیر! به شهرهای جنوبی عربستان چگونه مینگرید؟ منظور استانهای جیزان عسیر و نجران است. با توجه به اینکه این استانها در اصل یمنی هستند و طبق توافق باید عربستان این استانها را دوباره به یمن بر گرداند.
ببینید ما جنگ را شروع نکردیم. آنها جنگ را شروع کردند. مسأله شهرهایی که اشاره کردید یک مسأله تاریخی و پیچیده براساس معاهده طائف است که هر 20 سال تجدید میشد. جنگ یمن براساس اختلافات مرزی صورت نگرفته است بلکه آنها تجاوز را به بهانههای دیگر آغاز کردند. البته عربستان از این موضوع هم میخواهد برای ادامه تجاوز خود به مردم یمن استفاده کند. آنها دائم میگویند که باید ارتش و کمیتههای مردمی جنگ را متوقف کنند. ما جنگ را آغاز نکردیم که متوقف کنیم. درمورد حضور ارتش و کمیتههای مردمی در این استان باید گفت که الان عربستان بخشهایی از سرزمین ما را اشغال کرده است. زمانی که جنگ متوقف شود و عربستان از کشور ما خارج شود در مورد مناطق مورد منازعه گفتوگو صورت میگیرد و ما حضور ارتش و کمیتههای مردمی در این استان را در راستای بازدارندگی در مقابل تجاوز میدانیم.
خبرنگار
«ابراهیم محمد الدیلمی» سفیر یمن در تهران در مصاحبه اختصاصی با روزنامه ایران به تشریح آخرین وضعیت استان مأرب پرداخت. استانی که از نظر ژئوپلیتیک اهمیت بالایی داشته و تسلط مردم و دولت یمن بر آن میتواند سرآغاز فتوحات بیشتر باشد؛ چرا که بیشتر مزدوران و نیروهای نیابتی مورد حمایت امریکا و عربستان در مأرب حضور دارند و شکست آن میتواند بر روند مذاکرات نیز تأثیر مثبتی بگذارد. وی همچنین به نقش رژیم صهیونیستی و امریکا در جنگ یمن پرداخته و با استقبال از مذاکرات ایران و عربستان سعودی میگوید جمهوری اسلامی ایران در موضعی قابل تقدیر خطاب به سعودیها اعلام کرده که درباره سرنوشت کشور دیگری تصمیم نمیگیرد. سفیر یمن در ایران به قدرت گرفتن محور مقاومت و پشتیبانیهای ایران نیز پرداخته و با حمایت از گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان به اهمیت آرمان فلسطین نیز اشاره کرده است. او در این مصاحبه به چرایی شکست مذاکرات صورت گرفته و نقش غیرسازنده امریکا و سازمان ملل اشاره کرده و به صورت جدی از مطالبات مردم یمن گفته است. الدیلمی میگوید پایان محاصره یمن، پایان جنگ و آغاز گفتوگوهای یمنی - یمنی، خروج نیروهای متجاوز از یمن و آغاز دوره بازسازی و جبران خسارتهای جنگ توسط متجاوزان تنها راه حل برای برون رفت از وضعیت فعلی است. در ادامه مشروح این مصاحبه در اختیار خوانندگان قرار میگیرد.
با توجه به تحولات اخیر یمن پرسش را از استان مأرب شروع میکنم، چرا مأرب مهم است؟
همه استانها و شهرهای یمن مهم است و فرقی بین استانها وجود ندارد، اما مأرب با توجه به جایگاهی که دارد، از اهمیت خاصی برخوردار است. مأرب کانون اتصال شمال به جنوب و غرب به شرق است، البته نباید فراموش کرد که وقتی نیروهای ائتلاف و مزدوران آن بر استان مسلط شدند، مردم یمن را از نعمات اقتصادی آن با توجه به وجود ذخایر نفتی، گازی و همچنین برق، محروم کردند. همچنین با توجه به ژئوپلیتیک استان مأرب، مزدوران ائتلاف سعودی مزاحمت مختلفی مثل اذیت و ربایش افراد و فروش این افراد در مقابل پول به عربستان سعودی با توجه به هویت و مذهبی که داشتند، صورت میدادند و این مثل یک کابوس برای شهروندان یمنی هنگام تردد از این منطقه به شمار میآمد. این بخشی از فعالیتهای مزدوران ائتلاف در این استان است، هرچند اعمال آنها شامل مواردی چون کشتن اسرا و شکنجه آنها و... میشود و این باعث شد که ارتش و کمیتههای مردمی به ایجاد استراتژی جنگی جهت آزادسازی استان مأرب با توجه به وظیفه ملی، قانونی و شرعی خود از دست مزدوران و ائتلاف سعودی اهتمام بورزند. برای آزادسازی مأرب دو سه عملیات طراحی شده که دو عملیات آن تکمیل شد و باعث آزادسازی 10 شهر از استان مأرب شده است و ما اکنون در عملیات سوم که آزادسازی خود شهر مأرب است، قرار داریم.
آیا امریکا به صورت مستقیم در عملیات مأرب حضور دارد و به صورت مستقیم از عربستان سعودی جهت حفظ استان مأرب حمایت میکند؟
یک اتاق عملیات مشترک برای حفظ استان مأرب و شهرهای اطراف شکل گرفته و حمایت امریکا از عربستان چیزی جدید و مخفی نیست و از آغاز تجاوز عربستان سعودی به یمن شروع شد. خود عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان در سفارت عربستان در امریکا اعلام کرد که طراحی این تجاوز چند ماه پیش با همکاری امریکا صورت گرفته است و همکاری امریکا با عربستان از همان دوره اوباما و ترامپ و تا دوره فعلی بایدن بوده است. همه اینها در جنگ یمن حضور دارند. نیروهای نظامی امریکا در یمن حضور دارند و بخشهایهایی از شهرها را اشغال کردند، برای مثال در استان المهره و در استان حضرموت می توان حضور مستشاران نظامی امریکایی را در اتاق عملیات اصلی آنها در ریاض پایتخت عربستان و اتاق عملیات دوم آنها در ریف مأرب اضافه کرد، اما پشتیبانی هوایی و حضور مستقیم هوایی امریکاییها در یمن امری واضح و روشن است. همچنین کمک به عربستان با فروش سلاح، پشتیبانی لجستیکی و اطلاعاتی با توجه به سخنرانی باراک اوباما در دوره خودش، همچنین ادامه محاصره و بستن بندر الحدیده و فرودگاه صنعا و جنگ اقتصادی که واحد پول یمنی را هدف گرفته همه با حضور امریکا و با مشارکت آنها صورت گرفته است. همچنین نقش سلبی امریکا برای ایجاد یک راهکار سیاسی از طریق فشار به سازمان ملل و نماینده آن را نباید فراموش کرد. اینها همه شواهدی از حضور و تجاوز مستقیم امریکا در صحنه نبرد یمن است و نباید آن را فقط در مأرب تحلیل کرد.
نقش رژیم صهونیستی در جنگ یمن چگونه است؟
یک نکته فراموش شده در جنگ یمن نقش رژیم صهونیستی در این جنگ است که معمولاً در تحلیلها فراموش میشود. قبل از آغاز تجاوز عربستان سعودی به یمن، نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم صهونیستی در آن زمان اعلام کرد باید از نزدیک شدن انصارالله به باب المندب و ساحل غربی استان الحدیده ترسید و این برای اسرائیل خطرناکتر از برنامه هستهای ایران است. حضور رژیم صهونیستی در جنگ یمن از طریق حضور دریایی در اطراف سواحل کشور اریتره در جنوب یمن و همچنین عملیات جاسوسی و اطلاعاتی و مشارکت آنها در عملیات هوایی کنار عربستان سعودی روشن است و این را هم نخبگان و هم نظامیان و هم مردم یمن میدانند با اینکه این تجاوز با نام دولت سعودی است ولی صحنه گردان اصلی رژیم صهونیستی است.
از سفیر سابق امریکا در یمن نقل شده است که گفته اگر مأرب آزاد بشود (به دست ارتش و کمیتههای مردمی) جنگ یمن پایان خواهد یافت! این سخن چه معنایی دارد؟
با توجه به نقش اصلی امریکا در جنگ یمن، او بخوبی میداند که اهمیت مأرب به چه دلیل است. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی که دارد و اشراف آن به سایر استانها، آزادسازی آن آغازی برای آزادسازی سایر استانها است. همچنین برگ برندهای که باعث شد امریکا و عربستان برای حمله به یمن به آن استناد کنند که همان بازگرداندن دولت قانونی به یمن است تمام میشود، چون پایتخت اصلی مزدوران و دولت منصورهادی مأرب است. همچنین اکثر مزدوران و نیروهای ائتلاف سعودی در شهر مأرب هستند. در سوی دیگر هر شهر یا استانی که از دست ائتلاف سعودی آزاد شود قطعاً بر روند سیاسی و مذاکراتی تأثیر خواهد گذاشت، حالا با توجه به اهمیت استان مأرب چه از نظر تاریخی، قبیلهای، سیاسی، اقتصادی و نظامی قطعاً آزادسازی آن بر تحولات سیاسی آینده یمن تأثیر زیادی خواهد گذاشت.
به نظر شما اختلاف بین امارات و عربستان سعودی در مورد یمن تاکتیک است یا استراتژی؟
برای ما اصلاً اختلاف بین نیروهای متجاوز در یمن اهمیتی ندارد، ولی ما همه آنها را نیروهای متجاوز و باعث و بانی آنچه که در یمن در حال روی دادن است، میدانیم و با توجه به نقاط مشترکی که بین آنها وجود دارد و باعث شد به یمن حمله کنند با آنها به صورت یک جبهه واحد برخورد میکنیم. برای ما به عنوان مردم یمن آنچه اهمیت دارد، آزادسازی کل خاک یمن از متجاوزان سعودی و اماراتی است و اگر اختلافی بین آنها وجود دارد، به تحلیلگران سیاسی و کارشناسان میسپاریم. ما امریکا و صهونیستها و امارات و عربستان را به عنوان یک جبهه واحد مسئول وضعیت فعلی یمن میدانیم. با توجه به حضور میدانی امارات در یمن آن را به عنوان دشمن میدانیم با وجود آن که خود ایالات متحده آنها را اداره میکند.
جناب سفیر! آیا آزاد سازی مأرب نزدیک است؟ توافقات صورت گرفته با قبایل یمنی در مأرب به چه صورت است؟
همان طور که عرض کردم، اکنون در عملیات سوم آزادسازی مأرب هستیم و با توجه به طراحیهای صورت گرفته در حال پیشروی در این شهر هستیم. ما در نزدیکی آزادسازی مأرب هستیم و چند کیلومتر (زیر 10 کیلومتر) فاصله نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی با شهر مأرب است، ولی باید به دو نکته اساسی در این زمینه اشاره کرد. دولت نجات ملی به دنبال همکاری و هماهنگی با قبایل مأرب برای برگرداندن آنها به صف مردم یمن و مبارزه با متجاوزان و مزدوران سعودی است. در همین راستا دولت نجات ملی با قبایل سرشناس همچون عبیده و مراد مذاکرات مختلفی داشته که بسیاری از مردم یمن را به حمایت از کشور خود برگرداند تا آنها وسیله مزدوران و متجاوزان قرار نگیرند. نکته دوم به آنچه به عنوان توافق مأرب است اختصاص مییابد. این توافقنامه هم به قبایل مأرب و هم به سازمان ملل داده شده است که عملیات آزادسازی مأرب از راه سیاسی صورت بگیرد ، نه از راه نظامی. همچنین استفاده از خود مردم مأرب برای اداره شهر و استفاده از ظرفیتهای اقتصادی مأرب در ابتدا برای خود مردم این استان و همچنین مبارزه با داعش و القاعده و اخراج اتاق عملیات ائتلاف سعودی از شهر مأرب است.
بعد از مأرب به سراغ مناطق جنوبی یمن برای آزادسازی خواهید رفت یا مأرب نقطه فاصل بین شمال و جنوب خواهد بود؟
چیزی برای ما به نام شمال و جنوب وجود ندارد. برای ما یمن واحد است و به هیچ وجه تقسیم یمن را قبول نمیکنیم. دشمن میخواهد یمن را تقسیم کند، نه فقط به شمال و جنوب بلکه به صورت کانونهایی در حال نزاع با همدیگر میخواهد حتی استان ها را تقسیم کند. پایتخت یمن صنعا است. دولت قانونی در یمن صنعا است و دولت قبول نمیکند که بخشی از یمن در دست متجاوزان باقی بماند و این یک تکلیف دینی شرعی و قانونی است که توسط رهبری یمن برای آزادسازی کل یمن از متجاوزان بر دوش ماست و به آزادسازی مناطق دیگر ادامه میدهیم و هیچ چیزی مانع این مسئولیت ما نمیشود.
در جریان مذاکرات جمهوری اسلامی و عربستان سعودی در عراق، آیا مذاکراتی در مورد یمن صورت گرفته است؟ آیا ایران نقطه نظری را از ناحیه عربستان به شما اطلاع داده است؟ آیا ایران شما را به پذیرش شروطی مجبور کرده است؟
بگذارید به این سؤال شما شفاف جواب بدهم حتی اگر جواب این سؤال به درازا بکشد. در همان اوایل مذاکرات ایران و عربستان از طریق مسئولان یمنی از گفتوگوهای صورت گرفته در ارتباط با دو کشور و برقراری روابط استقبال کردیم و آن را جهت برقراری مجدد روابط ایران و عربستان سودمند میدانیم. ولی ما در یمن یک ملاحظه داشتیم و آن هم این که مذاکرات ایران و عربستان در مورد موضوعات دیگر امتداد پیدا نکند چون ما میدانستیم رفتن سعودیها پای مذاکره با جمهوری اسلامی فقط برای روابط دو کشور نیست بلکه موضوعات دیگر را هم در بر میگیرد. ما میدانیم که سعودیها خلوص نیت ندارند. جمهوری اسلامی از همان آغاز مذاکرات، ما را در جریان مفاد مذاکرات قرار داد و در هیچ روزی جمهوری اسلامی بر ما شروطی را الزامی نکرده و ما را مجبور به پذیرش امری نکرده است یا به ما فشاری نیاورده و هیچ گاه پیامی از عربستان به ما یا از ما به عربستان نفرستاده است و به عنوان نقش واسطه هیچ گاه عمل نکرده است. خبرهایی که در رسانهها پخش میشود به هیچوجه حقیقت ندارد. رابطه ایران با متحدان خود بر اساس احترام و دوستی است و مثل مزدوران در یمن نیست که رابطه آنها با سعودیها یا اماراتیها و صهیونیستها و امریکاییها براساس رابطه مزدوری باشد. میدانید که جمهوری اسلامی تنها کشوری است که از همان ابتدا تجاوز به یمن را محکوم کرد و مشروعیت مجلس سیاسی در یمن را پذیرفت و همچنین تنها کشوری است که به تبادل سفیر با دولت نجات ملی جهت تعمیق روابط بین دو کشور پرداخت.
جالب این است هنگامی که ائتلاف سعودی- اماراتی با پشتیبانی امریکا و صهیونیستها به یمن تجاوز کردند، بهانه خود را مبارزه با نفوذ ایران در یمن و هدف را اخراج ایران از یمن عنوان کردند و حالا جالب این است که عربستان میخواهد ایران را بهعنوان طرف اساسی در یمن بدون موافقت خود ایران و بدون رضایت ایران عنوان کند. حالا سؤال ما این است که چطور شما در ابتدا بهانه جنگ را مبارزه با نفوذ ایران در یمن عنوان کردید و حالا بهدنبال کمک از ایران برای نجات خود در یمن میگردید؟ ایران خواسته عربستان را نپذیرفت و مسئولان ایرانی گفتند ما درباره سرنوشت کشور دیگری تصمیم نمیگیریم و ما سخنگوی دولت صنعا و مردم یمن نیستیم و من میخواهم از این فرصت استفاده کرده و عرض کنم که یک عده میخواهند ایران برخلاف گذشته نقش دیگری بازی کند و جمهوری اسلامی نقش واسطه را در جنگ یمن داشته باشد و این درحالی است که ایران هیچ گاه واسطه نبوده و نخواهد بود. ایران از همان روز اول در کنار مردم یمن بوده است و اعلام کرد که باید تجاوزمتوقف شود، محاصره پایان یابد و گفتوگوهای یمنی بدون مداخله خارجی صورت گیرد. در مذاکرات بغداد هم ایرانیها به عربستان گفتند که سخن در مورد یمن در صلاحیت ما نیست بلکه امری مربوط به یمن است و یمنیها هم چیزی به ما نگفتند و شما بروید با خود یمنیها صحبت و گفتوگو کنید. این نوع نگاه ایران نسبت به متحدین خود است. در مورد سوریه میگوید بروید با دولت سوریه گفتوگو کنید در مورد یمن، لبنان و عراق هم همین طور است. نقش ایران در جنگ یمن واسطه نیست با توجه به اینکه همه چیز در جنگ یمن مشخص است.
الان یمن جزو محور مقاومت است و این چه معنایی دارد؟
ما از همان روز اول و قبل از تجاوز متجاوزان به یمن اعلام کردیم که ما ملت یمن جزو محور شریف مقاومت هستیم، ما جزو محور جهاد و مبارزه با رژیم صهیونیستی هستیم و این ارتباطی با تجاوز سعودی ندارد بلکه این عقیده و باور ماست. از همان آغاز مسیر ما که توسط شهید حسین بدرالدین الحوثی اعلام شد که امت اسلامی باید یک نظر واحد در مورد رژیم صهیونیستی و یهود داشته باشند و حضور ما در محور مقاومت چیز جدیدی نیست. درست است که ما در حال مبارزه برای آزادسازی کشورمان هستیم اما این تجاوز را امریکایی صهیونیستی میدانیم و این جنگ در راستای هدف قرار دادن امت اسلامی چه در فلسطین و چه در یمن است.
شما به روند خروج امریکا از منطقه چگونه نگاه میکنید؟ اهداف و علتهای این خروج چیست و آیا خروج امریکا از منطقه اقدامی تاکتیکی است یا استراتژیک؟
به نظر ما امریکا در حال مردن است. شعار مرگ بر امریکا یک واقعیت است. محور مقاومت در حال ریشه دواندن است و امریکا و صهیونیستها در حال افول هستند. ما شاهد شکست و عقبنشینیهای امریکا در همه جبههها هستیم و این به لطف خداوند متعال و ضربات محور مقاومت است. ما خروج امریکا را تاکتیکی برای انسجام نیروها نمیدانیم بلکه آن را شکست و فرار از منطقه میدانیم. امت اسلامی باید این فراق ایجاد شده در کشورهای اسلامی همچون عراق پس از خروج امریکا را پر کنند. این خروج تا پایان یافتن غده سرطانی صهیونیستها امتداد پیدا میکند. ما این وضعیت پیش آمده را نتیجه خونهای ریخته شده و تلاش و مجاهدتهای افراد مقاوم امت اسلامی و همچنین آن را نتیجه اراده الهی که نصرت دهنده مظلومین و خرد کننده شوکت جبارین است، میدانیم.
رابطه شما با گروههای مقاومت فلسطینی همچون حماس و جهاد اسلامی به چه صورت است؟
ما با گروههای فلسطینی که ذکر کردید و گروههای دیگر ارتباط داریم و ما ملتی بودیم که چه بهصورت مردمی و چه بهصورت رسمی از مردم فلسطین حمایت کردیم. ما از معدود کشورهایی هستیم که در راهپیماییهای مردمی جهت حمایت از مردم فلسطین حضور داریم. قضیه فلسطین برای ما مسأله اصلی است و آن را دوگانه ایمان و کفر میدانیم.آزادسازی فلسطین را مسألهای واجب برای تمام مسلمانان میدانیم. رابطه ما با برادران فلسطینی از چنین نگاهی صورت میگیرد که برای وحدت صفوف و هماهنگی نیروها جهت رسیدن به روز موعود آزادسازی قدس است. همچنین محور مقاومت باعث جمع شدن ما با گروههای مقاومت فلسطینی است.
رابطه شما با حزبالله و سید حسن نصرالله چگونه است؟
ما موضع حزبالله را راهی درست برای آزادسازی فلسطین میدانیم و همچنین موضع تاریخی حزبالله از زبان رهبر حزب جناب سید حسن نصرالله در مورد یمن و مردم یمن از همان روز اول تجاوز را میستاییم. رابطه مستمری میان ما و برادران حزب الله با برادران در حزبالله و رهبری آن وجود دارد. حزبالله اولین ندای عربی ضد تجاوز سعودی را سر داد. با حزبالله نقاط اشتراکات بسیار زیادی داریم، آنها همیشه بهعنوان سپری جلوی صهیونیستها و امریکا با حمایت از گروه مقاومت بودند. در مورد سؤال شما در مورد حضور حزبالله در نبرد یمن باید عرض کنم خود یمنیها در حال مبارزه با تجاوز متجاوزان هستند و این کلام از زبان سید حسن نصرالله گفته شده است و ما برای مبارزه به جهت آزادسازی یمن نیاز به حضور نظامی کس دیگری نداریم. کسانی که در حال مبارزه با تجاوز سعودی در تمام عرصههای سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی هستند، یمنی میباشند. حزبالله و سید حسن نصرالله بارها اعلام کردند که در یمن حضور ندارند.
نظر مردم یمن در مورد انقلاب اسلامی ایران چگونه است؟
انقلاب اسلامی از همان آغاز پیروزی بهعنوان الگوی مردم سایر کشورهای مسلمان جهت مبارزه با امریکا و صهیونیستها و همچنین استقلال و آزادی شناخته میشد. مردم یمن همیشه به ایران و ملت و دستاوردهای آن با احترام نگاه میکنند و آن را هدیه الهی به مردم مسلمان میدانند. مردم یمن، جمهوری اسلامی را تنها کشوری میدانند که موضع خود را صراحتاً درباره انقلاب یمن و تجاوز سعودی- اماراتی اعلام کرده است. همچنین حمایتهای ایران در زمینههای سیاسی، رسانهای، انسانی و... در اذهان مردم یمن ماندگار است. همچنین حمایتهای ایران در سازمان ملل از مردم یمن فراموش نمیشود. مردم یمن فراموش نمیکنند که هنگامی که کل کشورها علیه مردم یمن صفی واحد را تشکیل دادند، این کشور ایران بود که بهعنوان تنها کشور از مردم یمن حمایت کرد و موضع گرفت.
دلیل پایان مذاکرات یمنی -یمنی که در کویت و استکهلم، ژنو و عمان برگزار شد، چیست؟ چرا مذاکرات با عربستان شکست خورد؟
تمام مذاکراتی که در مناطق مختلف اشاره کردید هیچ گاه مذاکره نبوده بلکه زورگوییهایی بوده است که توسط سعودیها اعمال میشد. آنها میخواستند ما تسلیم بشویم و موضع آزادی نداشته باشیم و تمام تلاش سازمان ملل در راستای زورگوییهای سعودی و امریکا بوده و هیچ گاه سازمان ملل طرف ثالث و واسطه بیطرف نبوده است. دلیل شکست گفتوگوها این است که در اصل گفتوگو نبوده است. البته در رسانهها توسط متجاوزان و رئیسجمهور امریکا طوری عنوان میشود که انگار دولت نجات ملی باعث شکست مذاکرات و گفتوگوها شده درحالی که داستان کاملاً برعکس است.
در رابطه با راه حل دولت نجات ملی باید عرض کنم که راه حل ما کاملاً مشخص است و به سازمان ملل هم داده شده است که مفاد آن عبارت است از 4 بند اساسی؛
پایان محاصره یمن
پایان جنگ و آغاز گفتوگوهای یمنی -یمنی
خروج نیروهای متجاوز
دوره بازسازی و جبران خسارتهای جنگ توسط متجاوزان
عربستان چه شرطهایی را مطرح میکند که باعث میشود شما نپذیرید؟
عربستان میخواهد دوباره نفوذ و اعمال قدرت خود را در یمن داشته باشد. عربستان در گذشته استقلال یمن را سلب کرده بود و به جای یمنیها تصمیم میگرفت. از حدود 50 سال گذشته عربستان بر یمن مسلط بود و حالا میخواهد دوباره تسلط خود را بر یمن برگرداند.
عربستان میخواهد خود، رئیس جمهور را در دوره انتقالی و بعد از آن مشخص کند. میخواهد وزرا و استانداران یمن را تعیین کند و نظر سیاسی یمن نه از صنعاء بلکه از ریاض شنیده شود. او نمیخواهد روابط خود را با یمن قطع کند می خواهد فقط با یک تلفن در یمن کار خود را به پیش ببرد. زمانی بود سفیر عربستان در یمن رئیس جمهور یمن را اداره میکرد. یک سند به دست ما رسیده است که شخصی به عربستان نامه مینویسد که به رئیس جمهور مستعفی یمن فشار بیاورید که من را به عنوان وزیر اطلاعرسانی تعیین کند و همین امر هم شد و وی وزیر شد. ما اسنادی داریم که رایزن نظامی عربستان در سفارت عربستان در یمن با همکاری چند مزدور رئیس جمهور اسبق یمن ابراهیم الحمدی را ترور کردند. آنها میخواهند یمن در خدمت آنها و امریکا و صهیونیستها باشد.
آیا همانطور که در رسانهها گفته میشود دولت نجات ملی فقط از اعضای انصارالله است؟
خیر به هیچوجه درست نیست. مجلس سیاسی اعلای یمن و دولت نجات ملی از احزاب و گروههای مختلف تشکیل شده است. حزب اشتراکی، حزب ناصری، حزب مؤتمر الشعبی، حزب الحق و... همچنین بسیاری از افراد مستقل و نخبگان در دولت نجات ملی حضور دارند.
یمن بعد از جنگ چگونه حکومتی خواهد بود؟
در مجلس سیاسی یمن و همچنین گروهای یمنی براساس توافقات و نظرات صورت گرفته به دنبال ایجاد یمنی جدید هستند. دولتی مردمی خواهد بود و نوع دولت براساس نظر مردم تعیین میشود و همانطور که میدانید دین، دین مردم است و نه دین نظام سیاسی. در انقلاب یمن قبل از تجاوز سعودی به دنبال تشکیل دولت مردمی، مستقل و آزاد بودیم.
دولت نجات ملی چطور میتواند با توجه به نظام قبیلهای که در یمن وجود دارد و اهمیت قبایل در پیشبرد امور، دولت نو و جدید تشکیل دهد ؟
تشکیل دولت جدید منافاتی با نظام قبیلهای یمن ندارد بلکه دولت با نشانه های سلبی برخورد میکند ولی موارد ایجابی قبایل که به مراتب از جوانب سلبی بیشتر است پیوند مناسبی با دولت جدید خواهد داشت و باید برآن محافظت داشت و قبایل یمن در این تجاوز نشان دادند که خیلی بهتر از احزاب سیاسی و گروهها مقابل متجاوزان ایستادند. بینش سیاسی قبایل خیلی بهتر از سیاسیون است. بیشتر سیاسیون یمن، مزدور متجاوزان شدند. قبایل همراه با ارتش و کمیتههای مردمی است و نظام قبیلهای حضوری فعال در دولت، نظام اداری و در سایر مؤسسات دارند. همچنین سید عبدالمالک بدرالدین دستور دادند که یک مجلسی به عنوان مجلس حکما و عقلا تشکیل شود که در آن قبایل یمن حضور دارند
سؤال آخر؛ جناب آقای سفیر! به شهرهای جنوبی عربستان چگونه مینگرید؟ منظور استانهای جیزان عسیر و نجران است. با توجه به اینکه این استانها در اصل یمنی هستند و طبق توافق باید عربستان این استانها را دوباره به یمن بر گرداند.
ببینید ما جنگ را شروع نکردیم. آنها جنگ را شروع کردند. مسأله شهرهایی که اشاره کردید یک مسأله تاریخی و پیچیده براساس معاهده طائف است که هر 20 سال تجدید میشد. جنگ یمن براساس اختلافات مرزی صورت نگرفته است بلکه آنها تجاوز را به بهانههای دیگر آغاز کردند. البته عربستان از این موضوع هم میخواهد برای ادامه تجاوز خود به مردم یمن استفاده کند. آنها دائم میگویند که باید ارتش و کمیتههای مردمی جنگ را متوقف کنند. ما جنگ را آغاز نکردیم که متوقف کنیم. درمورد حضور ارتش و کمیتههای مردمی در این استان باید گفت که الان عربستان بخشهایی از سرزمین ما را اشغال کرده است. زمانی که جنگ متوقف شود و عربستان از کشور ما خارج شود در مورد مناطق مورد منازعه گفتوگو صورت میگیرد و ما حضور ارتش و کمیتههای مردمی در این استان را در راستای بازدارندگی در مقابل تجاوز میدانیم.
تأکید رئیسجمهور بر آزادسازی حریم نگین گردشگری لرستان
طلسم 13 ساله ثبت جهانی فلکالافلاک میشکند؟
ایران زمین - باوجود اینکه قلعه فلک الافلاک حدود 13 سال است در فهرست موقت میراث جهانی قرار دارد اما تاکنون اقدامات صورت گرفته برای ثبت نهایی جهانی آن به نتیجه نرسیده است و همچنان آزادسازی حریم این قلعه یک مانع مهم برای ثبت جهانی این اثر باستانی محسوب میشود؛ اما با سفر رئیسجمهور به استان لرستان انتظار میرود طلسم آزادسازی حریم نگین گردشگری لرستان برچیده شود.
رئیسجمهور دولت سیزدهم در سفر ۱۹ آذر به لرستان از قلعه تاریخی «فلک الافلاک» خرمآباد بازدید و بر فراهم کردن شرایط ثبت جهانی این قلعه تأکید کرد. آیتالله سیدابراهیم رئیسی در جریان سفر به استان لرستان ضمن بازدید از بخشهای مختلف قلعه فلکالافلاک از نزدیک در جریان ظرفیتهای فرهنگی و گردشگری این مجموعه قرار گرفت.
رئیسجمهور بر ضرورت آزادسازی حریم قلعه فلکالافلاک بهعنوان یکی از مشکلات این مجموعه تاریخی- فرهنگی تأکید کرد و گفت: قلعه فلکالافلاک از آثار تمدنی و مدنیت مردم این خطه است و باید بخوبی نگهداری و معرفی شود. آیتالله رئیسی بیان کرد: دولت برای ترمیم و نگهداری آثار تاریخی اعتبار مناسبی در نظر گرفته است و با توجه به اینکه میراث تاریخی و فرهنگی گنجینههای پرارزشی هستند، لذا باید برای نسلهای آینده بخوبی نگهداری شوند. فلک الافلاک بنای عظیم آجری است که در دوره ساسانی روی تپهای باستانی در مرکز شهر خرمآباد ساخته و زیبایی و معماری شگفت انگیز این قلعه موجب شده است از سوی بسیاری کارشناسان بهعنوان یکی از شاهکارهای مهندسی و معماری دنیا لقب بگیرد.
این بنای کم نظیر به شماره ۸۸۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده که از دهههای گذشته دغدغه بسیاری برای ثبت جهانی این اثر ارزشمند عنوان شده که متأسفانه تاکنون برطرف نشده است و شاهکار معماری جهان همچنان در فهرست ثبت موقت جهانی قرار دارد. این درحالی است که طرح آزادسازی حریم برای ثبت جهانی فلک الافلاک، از اوایل دهه 70 تاکنون، مصوبههای مختلفی از جمله دستور رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۳۷۰/۱۰/۱، صورتجلسه کمیته مشورتی ملی در ۱۳۸۰/۲/۲۲، مصوبه شورای ملی انقلاب فرهنگی در ۱۳۸۱/۷/۲، ابلاغ قانون مجلس شورای اسلامی در ۱۳۸۲/۱۰/۸ و سه مصوبه سفر هیأت دولت را دارد. بهگزارش ایرنا مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان گفت: با سفر رئیسجمهور به استان و بازدید از قلعه فلک الافلاک، مشکلات این اثر تاریخی مورد بررسی قرار گرفت و مقرر شد ساماندهی عرصه و حریم فلک الافلاک در اولویت قرار گیرد. سید امین قاسمی با اشاره به اینکه رئیسجمهور بر لزوم ساماندهی و رفع مشکلات آزادسازی حریم این قلعه تاریخی تأکید کرد، اظهار داشت: با توجه به اینکه مطالبات سپاه استان بابت عرصه، اعیان و املاک برای آزادسازی حریم قلعه باید پرداخت شود براساس تفاهمنامه سال ۹۶ این مطالبات پرداخت شده است که متأسفانه اکنون جوابگوی تکمیل پادگان جدید سپاه نیست. مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان با اشاره به تلاشها برای ثبت جهانی این اثر تاریخی تصریح کرد: بخشی از عرصه قلعه در اختیار نیروهای نظامی بود و باید برای ثبت جهانی این بنا آزاد میشد که روند آزادسازی آن در حال انجام است.
قاسمی افزود: سال ۹۶، نشستی با حضور استاندار لرستان و فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران استان، درخصوص واگذاری عرصه قلعه تاریخی فلکالافلاک به اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی برگزار شد که در این نشست تصمیم نهایی درخصوص واگذاری عرصههای در اختیار نیروهای نظامی اتخاذ و مقرر شد سپاه پاسداران و ارتش برای واگذاری با این اداره کل همکاری کنند. وی گفت: نیروهای ارتش عرصه و املاکی را که در اختیار آنها بود تخلیه کردهاند و از اوایل سال ۹۷، روند مرمت و ساماندهی املاک و بناهایی که تا پیش از این در اختیار ارتش بود، آغاز شد. قاسمی افزود: تأمین اعتبار لازم بابت تملک عرصهای از قلعه که در اختیار سپاه بود با تأخیر انجام گرفت اما در نهایت حدود ۴۰ میلیارد تومان بهصورت نقدی و ۲۹ میلیارد تومان دیگر با حفظ قدرت خرید بهصورت اسناد خزانه تأمین شد و در اختیار سپاه قرار گرفت که اکنون پادگان سپاه ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد و مابقی این طرح براساس مصوبات سفر رئیسجمهور بزودی تأمین اعتبار میشود. قاسمی به باغ گلستان در کنار قلعه فلک الافلاک نیز اشاره کرد و گفت: اقدامات خوبی در آزادسازی حریم این بنای تاریخی انجام شده است و تلاش میشود آخرین گام آزادسازی عرصه این بنای باستانی بزودی برداشته شود. مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان افزود: مرحله نهایی مطالعات استحکام بخشی قلعه فلک الافلاک خرم آباد انجام و مرمت سربازخانه، بنای باشگاه افسران، ساخت بازارچه صنایع دستی و بناهای ضلع شمالی آن نیز اجرا شده است.
رئیسجمهور دولت سیزدهم در سفر ۱۹ آذر به لرستان از قلعه تاریخی «فلک الافلاک» خرمآباد بازدید و بر فراهم کردن شرایط ثبت جهانی این قلعه تأکید کرد. آیتالله سیدابراهیم رئیسی در جریان سفر به استان لرستان ضمن بازدید از بخشهای مختلف قلعه فلکالافلاک از نزدیک در جریان ظرفیتهای فرهنگی و گردشگری این مجموعه قرار گرفت.
رئیسجمهور بر ضرورت آزادسازی حریم قلعه فلکالافلاک بهعنوان یکی از مشکلات این مجموعه تاریخی- فرهنگی تأکید کرد و گفت: قلعه فلکالافلاک از آثار تمدنی و مدنیت مردم این خطه است و باید بخوبی نگهداری و معرفی شود. آیتالله رئیسی بیان کرد: دولت برای ترمیم و نگهداری آثار تاریخی اعتبار مناسبی در نظر گرفته است و با توجه به اینکه میراث تاریخی و فرهنگی گنجینههای پرارزشی هستند، لذا باید برای نسلهای آینده بخوبی نگهداری شوند. فلک الافلاک بنای عظیم آجری است که در دوره ساسانی روی تپهای باستانی در مرکز شهر خرمآباد ساخته و زیبایی و معماری شگفت انگیز این قلعه موجب شده است از سوی بسیاری کارشناسان بهعنوان یکی از شاهکارهای مهندسی و معماری دنیا لقب بگیرد.
این بنای کم نظیر به شماره ۸۸۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده که از دهههای گذشته دغدغه بسیاری برای ثبت جهانی این اثر ارزشمند عنوان شده که متأسفانه تاکنون برطرف نشده است و شاهکار معماری جهان همچنان در فهرست ثبت موقت جهانی قرار دارد. این درحالی است که طرح آزادسازی حریم برای ثبت جهانی فلک الافلاک، از اوایل دهه 70 تاکنون، مصوبههای مختلفی از جمله دستور رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۳۷۰/۱۰/۱، صورتجلسه کمیته مشورتی ملی در ۱۳۸۰/۲/۲۲، مصوبه شورای ملی انقلاب فرهنگی در ۱۳۸۱/۷/۲، ابلاغ قانون مجلس شورای اسلامی در ۱۳۸۲/۱۰/۸ و سه مصوبه سفر هیأت دولت را دارد. بهگزارش ایرنا مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان گفت: با سفر رئیسجمهور به استان و بازدید از قلعه فلک الافلاک، مشکلات این اثر تاریخی مورد بررسی قرار گرفت و مقرر شد ساماندهی عرصه و حریم فلک الافلاک در اولویت قرار گیرد. سید امین قاسمی با اشاره به اینکه رئیسجمهور بر لزوم ساماندهی و رفع مشکلات آزادسازی حریم این قلعه تاریخی تأکید کرد، اظهار داشت: با توجه به اینکه مطالبات سپاه استان بابت عرصه، اعیان و املاک برای آزادسازی حریم قلعه باید پرداخت شود براساس تفاهمنامه سال ۹۶ این مطالبات پرداخت شده است که متأسفانه اکنون جوابگوی تکمیل پادگان جدید سپاه نیست. مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان با اشاره به تلاشها برای ثبت جهانی این اثر تاریخی تصریح کرد: بخشی از عرصه قلعه در اختیار نیروهای نظامی بود و باید برای ثبت جهانی این بنا آزاد میشد که روند آزادسازی آن در حال انجام است.
قاسمی افزود: سال ۹۶، نشستی با حضور استاندار لرستان و فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران استان، درخصوص واگذاری عرصه قلعه تاریخی فلکالافلاک به اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی برگزار شد که در این نشست تصمیم نهایی درخصوص واگذاری عرصههای در اختیار نیروهای نظامی اتخاذ و مقرر شد سپاه پاسداران و ارتش برای واگذاری با این اداره کل همکاری کنند. وی گفت: نیروهای ارتش عرصه و املاکی را که در اختیار آنها بود تخلیه کردهاند و از اوایل سال ۹۷، روند مرمت و ساماندهی املاک و بناهایی که تا پیش از این در اختیار ارتش بود، آغاز شد. قاسمی افزود: تأمین اعتبار لازم بابت تملک عرصهای از قلعه که در اختیار سپاه بود با تأخیر انجام گرفت اما در نهایت حدود ۴۰ میلیارد تومان بهصورت نقدی و ۲۹ میلیارد تومان دیگر با حفظ قدرت خرید بهصورت اسناد خزانه تأمین شد و در اختیار سپاه قرار گرفت که اکنون پادگان سپاه ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد و مابقی این طرح براساس مصوبات سفر رئیسجمهور بزودی تأمین اعتبار میشود. قاسمی به باغ گلستان در کنار قلعه فلک الافلاک نیز اشاره کرد و گفت: اقدامات خوبی در آزادسازی حریم این بنای تاریخی انجام شده است و تلاش میشود آخرین گام آزادسازی عرصه این بنای باستانی بزودی برداشته شود. مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان افزود: مرحله نهایی مطالعات استحکام بخشی قلعه فلک الافلاک خرم آباد انجام و مرمت سربازخانه، بنای باشگاه افسران، ساخت بازارچه صنایع دستی و بناهای ضلع شمالی آن نیز اجرا شده است.
دردسر فیلم جنجالی کریسمس جایگاه نخستوزیر انگلیس را به خطر انداخت
جانسون در سراشیبی سقوط
زهره صفاری/ شرایط برای «بوریس جانسون» چندان خوب نیست چرا که شایعات پیرامونش نه تنها رأی دهندگان هوادارش بلکه محافظه کاران را چنان ناامید کرده که بسیاری از آنها خواهان استعفای نخستوزیر شدهاند.
به گزارش «رویترز»، دردسرهای «جانسون» که امسال از آغازین هفتههای دسامبر با هزینه کلان بازسازی آپارتمان داونینگ استریت و اولویت دادن حیوانات به انسانها در برنامه خروج از افغانستان شروع شد و اکنون با جنجال فیلم لو رفته کریسمس حداقل تا این زمان به پایان رسیده است، جایگاه حزبی و شخصی وی را در سراشیب سقوط قرار داده است. طوری که نظرسنجی «اوپینیوم» روزنامه «آبزرور» اوج ضربه به نخستوزیر را با نشان دادن تنزل 4 درصدی حمایت محافظهکاران حامیاش و تمایل 41 درصدی به حزب اپوزیسیون کارگر ثابت کرد. در عین حال جایگاه شخصی نخستوزیر نیز در پایینترین سطح از زمان انتخابات 2019 قرار گرفته و با 14 درصد تنزل نسبت به دو هفته گذشته به 35 درصد رسیده است. در این نظرسنجی 57 درصد رأیدهندگان خواهان استعفای وی هستند که نسبت به دو هفته قبل 9 درصد افزایش را نشان میدهد. «آدام دراموند»، رئیس بخش نظرسنجی سیاسی «اوپینیوم» گفت: «نتایج آخرین نظرسنجی حقیقتاً دردناک بود چراکه سقوط جایگاه «بوریس جانسون» را هم در میان محافظهکاران و هم به عنوان نخستوزیر نشان میداد. گرچه او «سلطان بازگشتها» است و در گذشته از شرایط سختتر نیز توانسته به اوج محبوبیت بازگردد و محافظهکاران نیز میتوانند اعداد و ارقام را برای او به سرعت تغییر دهند اما سؤال مهم آن است که آیا این بار حمایت حزب را از دست داده است؟»
فیلم پردردسر
19 دسامبر سال گذشته، «بوریس جانسون» از خانه شماره 10 داونینگ استریت، خبرهای بدی درباره «کووید19» برای مردم کشورش اعلام کرد. خبرهایی که برنامههای میلیونها بریتانیایی برای تعطیلات کریسمس را تحتالشعاع قرار داد. پس از آن، خروجی نشست فوری وزرا، محدودیتهای سنگینی را در این کشور حاکم کرد که در بسیاری مناطق حتی حق خروج را نیز از شهروندان میگرفت. اما درست در همان ایام، فارغ از آنچه سراسر کشور را حتی در روز کریسمس فرا گرفته بود، «جانسون» و وزرایش در روز کریسمس در داونینگ استریت دور هم جمع شدند و مراسم هر ساله را بیهیچ محدودیتی برگزار کردند. شایعات درباره این مراسم خصوصی بارها در سال گذشته مطرح شد و هر بار با تکذیبیه کابینه جانسون به فراموشی سپرده میشد اما فیلم لو رفته این مراسم هفته گذشته، دیگر قابل انکار نبود و پس از آن بود که حزب کارگر «جانسون» را نخستوزیری خواند که پایبند به قانون نیست و قابلیت رهبری کشور را ندارد.
از شکست «پلن بی» تا جنجال تعمیرات آپارتمان جانسون
اما تبعات افشای این فیلم برای «جانسون» بجز انتقادات و اعتراضات، دردسر دیگری را نیز بهوجود آورده است. چراکه به رغم شیوع اُمیکرون و سرعت انتشار بالای آن، نمایندگان پارلمان این بار دیگر حاضر به پذیرش محدودیتهای جدید نیستند. طوری که بیش از 60 قانونگذار محافظه کار مخالفت علنی خود را با طرح ماسک اجباری در مکانهای عمومی، دورکاری و گواهینامه واکسیناسیون اعلام کردند. موضوعی که با انتقاد «جانسون» همراه شد و گفت: «وقتی شواهد آشکار است، شما باید کاری برای حفظ سلامت عمومی کنید.»
البته به نظر نمیرسد این بار تقلای نخستوزیر بتواند اوضاع را برای او بهبود بخشد. چراکه صرف هزینه 200 هزار پوندی برای بازسازی آپارتمان شخصی جانسون، خشم اپوزیسیون را برانگیخت و در مقابل انکارهای نخستوزیر، «آنگلا راینر»، جانشین رئیس حزب کارگر نیز گفت: «او باید به مردم بریتانیا به خاطر این دروغ توضیح دهد چراکه مدعی شده نمیداند چه کسی این هزینه را پرداخته. او همه ملت را به سخره گرفت.»
شاید «جانسون» بتواند با انکار این اتهامات، اندکی بار را از شانه خود سبک کند اما مداخله مستقیم او در برنامه خروج از افغانستان با اولویت کارکنان انگلیس و حیوانات به شهروندان و افغانهای همکار آنها غیرقابل انکار است. به باور تحلیلگران گاردین، وقایع دو هفته اول دسامبر به قدری برای «جانسون» گران تمام شده است که او را بدترین نخستوزیر در بدترین بحران پساجنگ انگلیس میدانند و همین موضوع فشارها برای خروج زودهنگام او از داونینگ استریت را بیشتر میکند.
به گزارش «رویترز»، دردسرهای «جانسون» که امسال از آغازین هفتههای دسامبر با هزینه کلان بازسازی آپارتمان داونینگ استریت و اولویت دادن حیوانات به انسانها در برنامه خروج از افغانستان شروع شد و اکنون با جنجال فیلم لو رفته کریسمس حداقل تا این زمان به پایان رسیده است، جایگاه حزبی و شخصی وی را در سراشیب سقوط قرار داده است. طوری که نظرسنجی «اوپینیوم» روزنامه «آبزرور» اوج ضربه به نخستوزیر را با نشان دادن تنزل 4 درصدی حمایت محافظهکاران حامیاش و تمایل 41 درصدی به حزب اپوزیسیون کارگر ثابت کرد. در عین حال جایگاه شخصی نخستوزیر نیز در پایینترین سطح از زمان انتخابات 2019 قرار گرفته و با 14 درصد تنزل نسبت به دو هفته گذشته به 35 درصد رسیده است. در این نظرسنجی 57 درصد رأیدهندگان خواهان استعفای وی هستند که نسبت به دو هفته قبل 9 درصد افزایش را نشان میدهد. «آدام دراموند»، رئیس بخش نظرسنجی سیاسی «اوپینیوم» گفت: «نتایج آخرین نظرسنجی حقیقتاً دردناک بود چراکه سقوط جایگاه «بوریس جانسون» را هم در میان محافظهکاران و هم به عنوان نخستوزیر نشان میداد. گرچه او «سلطان بازگشتها» است و در گذشته از شرایط سختتر نیز توانسته به اوج محبوبیت بازگردد و محافظهکاران نیز میتوانند اعداد و ارقام را برای او به سرعت تغییر دهند اما سؤال مهم آن است که آیا این بار حمایت حزب را از دست داده است؟»
فیلم پردردسر
19 دسامبر سال گذشته، «بوریس جانسون» از خانه شماره 10 داونینگ استریت، خبرهای بدی درباره «کووید19» برای مردم کشورش اعلام کرد. خبرهایی که برنامههای میلیونها بریتانیایی برای تعطیلات کریسمس را تحتالشعاع قرار داد. پس از آن، خروجی نشست فوری وزرا، محدودیتهای سنگینی را در این کشور حاکم کرد که در بسیاری مناطق حتی حق خروج را نیز از شهروندان میگرفت. اما درست در همان ایام، فارغ از آنچه سراسر کشور را حتی در روز کریسمس فرا گرفته بود، «جانسون» و وزرایش در روز کریسمس در داونینگ استریت دور هم جمع شدند و مراسم هر ساله را بیهیچ محدودیتی برگزار کردند. شایعات درباره این مراسم خصوصی بارها در سال گذشته مطرح شد و هر بار با تکذیبیه کابینه جانسون به فراموشی سپرده میشد اما فیلم لو رفته این مراسم هفته گذشته، دیگر قابل انکار نبود و پس از آن بود که حزب کارگر «جانسون» را نخستوزیری خواند که پایبند به قانون نیست و قابلیت رهبری کشور را ندارد.
از شکست «پلن بی» تا جنجال تعمیرات آپارتمان جانسون
اما تبعات افشای این فیلم برای «جانسون» بجز انتقادات و اعتراضات، دردسر دیگری را نیز بهوجود آورده است. چراکه به رغم شیوع اُمیکرون و سرعت انتشار بالای آن، نمایندگان پارلمان این بار دیگر حاضر به پذیرش محدودیتهای جدید نیستند. طوری که بیش از 60 قانونگذار محافظه کار مخالفت علنی خود را با طرح ماسک اجباری در مکانهای عمومی، دورکاری و گواهینامه واکسیناسیون اعلام کردند. موضوعی که با انتقاد «جانسون» همراه شد و گفت: «وقتی شواهد آشکار است، شما باید کاری برای حفظ سلامت عمومی کنید.»
البته به نظر نمیرسد این بار تقلای نخستوزیر بتواند اوضاع را برای او بهبود بخشد. چراکه صرف هزینه 200 هزار پوندی برای بازسازی آپارتمان شخصی جانسون، خشم اپوزیسیون را برانگیخت و در مقابل انکارهای نخستوزیر، «آنگلا راینر»، جانشین رئیس حزب کارگر نیز گفت: «او باید به مردم بریتانیا به خاطر این دروغ توضیح دهد چراکه مدعی شده نمیداند چه کسی این هزینه را پرداخته. او همه ملت را به سخره گرفت.»
شاید «جانسون» بتواند با انکار این اتهامات، اندکی بار را از شانه خود سبک کند اما مداخله مستقیم او در برنامه خروج از افغانستان با اولویت کارکنان انگلیس و حیوانات به شهروندان و افغانهای همکار آنها غیرقابل انکار است. به باور تحلیلگران گاردین، وقایع دو هفته اول دسامبر به قدری برای «جانسون» گران تمام شده است که او را بدترین نخستوزیر در بدترین بحران پساجنگ انگلیس میدانند و همین موضوع فشارها برای خروج زودهنگام او از داونینگ استریت را بیشتر میکند.
گزارشی از شرایط سرویسهای مدارس در شهرستانها
دانشآموزان، قربانی خودروهای فرسوده!
هدی هاشمی
خبرنگار
هنوز سه ماهی از بازگشایی کامل مدارس نگذشته که خبر آمد مینیبوسی که سرویس دانشآموزان مدرسه دخترانه کوثر ماهیدشت بود با یک کامیون برخورد میکند و دو دانشآموز این مدرسه جانشان را ازدست میدهند. خبری تلخ، که بعد از دو سال خانهنشینی دانشآموزان، خیلیها را غمگین کرد. کووید19 تا اینجای کار برای کودکان و نوجوانان غم داشت و بیحوصلگی. از یک سو بیماری کرونا 51 هزار کودک را از پدر یا مادر خود جدا کرد و از سوی دیگر تعطیلی مدارس و آموزش آنلاین خودش عاملی شد برای بیحوصلگی و خستگی دانشآموزان. حالا که قرار شد مدارس باز باشند و شرایط دانشآموزان به قبل از کرونا برگردد خبر رسید که سرویس یک مدرسه دخترانه در منطقهای محروم تصادف میکند و دو دختر نوجوان جانشان را از دست میدهند. مدرسه رفتن دانشآموزان در مناطق محروم خودش حکایت عجیب و غریبی دارد. دختران و پسران روستا وقتی کلاس ششم را تمام میکنند برای رفتن به مقطع دیگر باید راهی مدارسی شوند که کیلومترها فاصله با روستای خودشان دارد آنها اکثراً این مسیر را پیاده میروند. همین نبود مدرسه خودش موجب ترکتحصیل خیلیها در روستاها میشود. دختران راهی خانه بخت میشوند و پسران هم به دنبال یافتن بازار کار. داستان مدرسه رفتن دانشآموزان در مناطق محروم حکایت تلخ این سالهای آموزش است. همان داستان خانوادههای فقیر و غنی. آنهایی که دارند، در مدارس لاکچری درس میخوانند، آنهایی که ندارند مجبورند بسوزند و بسازند. برای دانشآموزان مناطق محروم که مسیر طولانی خانه تا مدرسه را طی میکنند سرویس مدرسه هر وسیلهای میتواند باشد. نیسان اهالی محل یا ماشینهای سوختبر یا پرایدی که بیش از ظرفیت دانشآموز سوار کرده و بعضاً حادثههای تلخی هم برای دانشآموزان بهوجود میآورد. حادثهای که برای «عسل افوت» و «مبینا مرادی» دو دانشآموزکرمانشاهی رخ داد.
روایت مدرسه رفتن این دختران را بهمن نریمانی، رئیس بازرسی و عملکرد آموزش و پرورش استان کرمانشاه اینگونه توضیح میدهد: «این دانشآموزان از چند روستا میآمدند. ما در بسیاری از روستاها به خاطر اینکه جمعیت دانشآموزی کم است مدرسهای در مقطع اول و دوم متوسطه نداریم. برای برخی از دانشآموزان مناطق محروم در یک روستای دیگر که به آن روستا مرکزی میگوییم کلاس درس برگزار میکنیم. البته کرونا دو سالی بود که آموزشهای ما را غیرحضوری کرده بود اما امسال بر اساس بخشنامه وزارت آموزش و پرورش به خانوادهها اعلام کردیم که طبق پروتکلهای بهداشتی دانشآموزان باید دو روز در هفته در مدرسه باشند. طبق وظیفهای که داشتیم همان شهریور ماه به بخشداری نامه زدیم و تأکید کردیم تا نسبت به صلاحیت فنی ماشینها و صلاحیت رانندگان نظارت داشته باشد. جوابی دریافت نکردیم. ما در آموزش و پرورش میدانستیم که رانندهای حاضر نمیشود برای دو روز کلاس دانشآموزان سرویس مدرسه شود و خانوادهها هم توان پرداخت هزینه را برای همان دو روز ندارند. با این حال به موضوع سرویس دانشآموزان طبق مسئولیتی که داشتیم ورود کردیم. درباره این سرویس مدرسه هم باید اعلام کنم خود خانوادهها این ماشین را گرفتند. اکثر ماشینهای منطقه هم فرسوده است. ما این موضوع را به بخشداری یادآوری کردیم که مدارس سرویس نیاز دارند و استعلام خودتان را اعلام کنید.»
در برخی روستاها دانشآموزان سرویس مدرسه ندارند
این شرایط سخت فقط برای دانشآموزان کرمانشاهی نیست. دانشآموزان سیستان و بلوچستان هم این سختی را میکشند و برخیهایشان با ماشینهای سوختبر خودشان را به مدرسه میرسانند. موضوعی که یکی از معلمان مناطق محروم سیستان و بلوچستان به آن اشاره میکند و میگوید:« در برخی از روستاها اصلاً دانشآموز سرویس مدرسه ندارد. مثلاً در برخی از مناطق سیستان و بلوچستان سوختبرها سرویس مدرسه معلمان و دانشآموزان هستند. ماشین دیگری به غیر از سوختبرها در خیلی از مناطق حرکت نمیکند. اکثراً ماشین وانت و یا تویوتا بین روستاها تردد میکند و دانشآموزان هم سوار آن میشوند. برخی وقتها هم بچهها پیاده میروند. هم اکنون فصل بارش و سرما است، جاده چندانی در برخی از مناطق وجود ندارد و رودخانه هم در منطقه ما بسیار است. ما معلمان و دانشآموزان مجبوریم خودمان را به مدرسه برسانیم. گاهی وقتها آب رودخانه بالا میآید و دیگر نمیشود از آن گذر کرد. باید یک صبح تا غروب معطل باشیم تا رودخانه آبش کم شود. این شرایط مدرسه رفتن در برخی از روستاهای سیستان و بلوچستان است.»
در خوزستان هم وضعیت همینطور است. بهخاطر پهناور بودن این استان، دانشآموزان از اهالی محلی برای رفت و آمدهایشان به مدرسه استفاده میکنند. موضوعی که نوریزاده مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش استان خوزستان به آن اشاره میکند و میگوید:«دانشآموزان در این استان مشکلی برای رفت و آمد ندارند اصولاً افراد محلی ماشینهایشان را سرویس مدرسه میکنند. در شهرها شهرداریها نظارت مستقیم روی استاندارد ماشینها دارند و در روستاها هم ما خودمان نظارت جدی داریم. امسال بعد از دو سال تعطیلی مدارس، ما به استانداری و بخشداری نامه زدیم و سرویس مدارس هم شروع به فعالیت کرد. مشکل اصلی خانوادهها بحث شهریه بود. شاید همین شهریه موجب شود تا خانوادهای سرویس نگیرد. البته ما در مناطق روستایی بخشی از هزینهها را پرداخت میکنیم. هزینه ایاب و ذهاب و تحصیل دانشآموزان به خانوادهها فشار میآورد. البته درباره استاندارد بودن ماشینها هم باید بگویم که این خودروها مثل بقیه خودروها هستند.»
به وظیفه تان عمل کنید
چند سالی است که خودروهای فرسوده بلای جان دانشآموزان شده است. بلایی که موجب داغدار شدن خانوادهای میشود و کسی هم مسئولیتش را برعهده نمیگیرد. خانوادهها اگر به مدیر مدرسه یا مدیر منطقه آموزش و پرورش مربوطه اعتراضی کنند آنها در نهایت راننده را مقصر ماجرا میدانند. مدیرکل دفتر انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش در این باره میگوید: «مسئولیت مستقیم نظارت بر کیفیت و استاندارد سرویسهای مدرسه برعهده وزارت آموزش و پرورش نیست. در شهرها این وظیفه برعهده شهرداری است و شهرداری هم شرکتهایی را معرفی میکند. این شرکتها مسأله ایمنی خودروها را چک میکنند. آنها سرویسهای استاندارد را به ما معرفی میکنند. عموماً خودروهایی که شهرداریها معرفی میکنند، مشکلی ندارند. در مناطق محروم و روستاها هم وزارت راه و شهرسازی مسئولیت دارد. برخی از سرویسهای مدارس در مناطق روستایی فرسوده هستند و ما هم این موضوع را بارها به وزارت راه و شهرسازی گزارش دادهایم. متأسفانه وزارت راه و شهرسازی به تعهدات خود در مناطق محروم عمل نمیکند. وزارت راه و شهرسازی و کشور مکلف شدند شرکتهای پیمانکاری تأسیس کنند، وزارت راه و شهرسازی متولی حملونقل دانشآموزان در حوزه برونشهری است و باید راننده و شرکت پیمانکاری مورد نیاز را تأمین کند، در جلسات متعدد گفتیم که چرا حتی یک شرکت پیمانکاری تأسیس نشد.»
نورعلی عباسپور به مسئول بودن آموزش و پرورش در این زمینه اشاره میکند و میگوید:« ما وظیفه داریم خودروهای استاندارد را به خانوادهها معرفی کنیم. در روستاها چون تعداد دانشآموزان کم است و پیمانکاری هم از طرف وزارت راه و شهرسازی معرفی نشده است خود خانوادهها سرویس برای دانشآموزانشان میگیرند. حدود سه میلیون نفر در مناطق روستایی از سرویس مدرسه استفاده میکنند. این جمعیت برای ما بسیار است و تنها درخواستمان از کسانی که مسئولیتی دارند این بوده که اگر کسی تعهدی دارد به وظیفهشان عمل کنند. از آنها خواستیم بهترین ماشینهایشان را برای دانشآموزان بگذارند اما متأسفانه شاهد هستیم که کار آنچنانی برای سرویس مدارس مناطق محروم انجام نمیشود.»
خبرنگار
هنوز سه ماهی از بازگشایی کامل مدارس نگذشته که خبر آمد مینیبوسی که سرویس دانشآموزان مدرسه دخترانه کوثر ماهیدشت بود با یک کامیون برخورد میکند و دو دانشآموز این مدرسه جانشان را ازدست میدهند. خبری تلخ، که بعد از دو سال خانهنشینی دانشآموزان، خیلیها را غمگین کرد. کووید19 تا اینجای کار برای کودکان و نوجوانان غم داشت و بیحوصلگی. از یک سو بیماری کرونا 51 هزار کودک را از پدر یا مادر خود جدا کرد و از سوی دیگر تعطیلی مدارس و آموزش آنلاین خودش عاملی شد برای بیحوصلگی و خستگی دانشآموزان. حالا که قرار شد مدارس باز باشند و شرایط دانشآموزان به قبل از کرونا برگردد خبر رسید که سرویس یک مدرسه دخترانه در منطقهای محروم تصادف میکند و دو دختر نوجوان جانشان را از دست میدهند. مدرسه رفتن دانشآموزان در مناطق محروم خودش حکایت عجیب و غریبی دارد. دختران و پسران روستا وقتی کلاس ششم را تمام میکنند برای رفتن به مقطع دیگر باید راهی مدارسی شوند که کیلومترها فاصله با روستای خودشان دارد آنها اکثراً این مسیر را پیاده میروند. همین نبود مدرسه خودش موجب ترکتحصیل خیلیها در روستاها میشود. دختران راهی خانه بخت میشوند و پسران هم به دنبال یافتن بازار کار. داستان مدرسه رفتن دانشآموزان در مناطق محروم حکایت تلخ این سالهای آموزش است. همان داستان خانوادههای فقیر و غنی. آنهایی که دارند، در مدارس لاکچری درس میخوانند، آنهایی که ندارند مجبورند بسوزند و بسازند. برای دانشآموزان مناطق محروم که مسیر طولانی خانه تا مدرسه را طی میکنند سرویس مدرسه هر وسیلهای میتواند باشد. نیسان اهالی محل یا ماشینهای سوختبر یا پرایدی که بیش از ظرفیت دانشآموز سوار کرده و بعضاً حادثههای تلخی هم برای دانشآموزان بهوجود میآورد. حادثهای که برای «عسل افوت» و «مبینا مرادی» دو دانشآموزکرمانشاهی رخ داد.
روایت مدرسه رفتن این دختران را بهمن نریمانی، رئیس بازرسی و عملکرد آموزش و پرورش استان کرمانشاه اینگونه توضیح میدهد: «این دانشآموزان از چند روستا میآمدند. ما در بسیاری از روستاها به خاطر اینکه جمعیت دانشآموزی کم است مدرسهای در مقطع اول و دوم متوسطه نداریم. برای برخی از دانشآموزان مناطق محروم در یک روستای دیگر که به آن روستا مرکزی میگوییم کلاس درس برگزار میکنیم. البته کرونا دو سالی بود که آموزشهای ما را غیرحضوری کرده بود اما امسال بر اساس بخشنامه وزارت آموزش و پرورش به خانوادهها اعلام کردیم که طبق پروتکلهای بهداشتی دانشآموزان باید دو روز در هفته در مدرسه باشند. طبق وظیفهای که داشتیم همان شهریور ماه به بخشداری نامه زدیم و تأکید کردیم تا نسبت به صلاحیت فنی ماشینها و صلاحیت رانندگان نظارت داشته باشد. جوابی دریافت نکردیم. ما در آموزش و پرورش میدانستیم که رانندهای حاضر نمیشود برای دو روز کلاس دانشآموزان سرویس مدرسه شود و خانوادهها هم توان پرداخت هزینه را برای همان دو روز ندارند. با این حال به موضوع سرویس دانشآموزان طبق مسئولیتی که داشتیم ورود کردیم. درباره این سرویس مدرسه هم باید اعلام کنم خود خانوادهها این ماشین را گرفتند. اکثر ماشینهای منطقه هم فرسوده است. ما این موضوع را به بخشداری یادآوری کردیم که مدارس سرویس نیاز دارند و استعلام خودتان را اعلام کنید.»
در برخی روستاها دانشآموزان سرویس مدرسه ندارند
این شرایط سخت فقط برای دانشآموزان کرمانشاهی نیست. دانشآموزان سیستان و بلوچستان هم این سختی را میکشند و برخیهایشان با ماشینهای سوختبر خودشان را به مدرسه میرسانند. موضوعی که یکی از معلمان مناطق محروم سیستان و بلوچستان به آن اشاره میکند و میگوید:« در برخی از روستاها اصلاً دانشآموز سرویس مدرسه ندارد. مثلاً در برخی از مناطق سیستان و بلوچستان سوختبرها سرویس مدرسه معلمان و دانشآموزان هستند. ماشین دیگری به غیر از سوختبرها در خیلی از مناطق حرکت نمیکند. اکثراً ماشین وانت و یا تویوتا بین روستاها تردد میکند و دانشآموزان هم سوار آن میشوند. برخی وقتها هم بچهها پیاده میروند. هم اکنون فصل بارش و سرما است، جاده چندانی در برخی از مناطق وجود ندارد و رودخانه هم در منطقه ما بسیار است. ما معلمان و دانشآموزان مجبوریم خودمان را به مدرسه برسانیم. گاهی وقتها آب رودخانه بالا میآید و دیگر نمیشود از آن گذر کرد. باید یک صبح تا غروب معطل باشیم تا رودخانه آبش کم شود. این شرایط مدرسه رفتن در برخی از روستاهای سیستان و بلوچستان است.»
در خوزستان هم وضعیت همینطور است. بهخاطر پهناور بودن این استان، دانشآموزان از اهالی محلی برای رفت و آمدهایشان به مدرسه استفاده میکنند. موضوعی که نوریزاده مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش استان خوزستان به آن اشاره میکند و میگوید:«دانشآموزان در این استان مشکلی برای رفت و آمد ندارند اصولاً افراد محلی ماشینهایشان را سرویس مدرسه میکنند. در شهرها شهرداریها نظارت مستقیم روی استاندارد ماشینها دارند و در روستاها هم ما خودمان نظارت جدی داریم. امسال بعد از دو سال تعطیلی مدارس، ما به استانداری و بخشداری نامه زدیم و سرویس مدارس هم شروع به فعالیت کرد. مشکل اصلی خانوادهها بحث شهریه بود. شاید همین شهریه موجب شود تا خانوادهای سرویس نگیرد. البته ما در مناطق روستایی بخشی از هزینهها را پرداخت میکنیم. هزینه ایاب و ذهاب و تحصیل دانشآموزان به خانوادهها فشار میآورد. البته درباره استاندارد بودن ماشینها هم باید بگویم که این خودروها مثل بقیه خودروها هستند.»
به وظیفه تان عمل کنید
چند سالی است که خودروهای فرسوده بلای جان دانشآموزان شده است. بلایی که موجب داغدار شدن خانوادهای میشود و کسی هم مسئولیتش را برعهده نمیگیرد. خانوادهها اگر به مدیر مدرسه یا مدیر منطقه آموزش و پرورش مربوطه اعتراضی کنند آنها در نهایت راننده را مقصر ماجرا میدانند. مدیرکل دفتر انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش در این باره میگوید: «مسئولیت مستقیم نظارت بر کیفیت و استاندارد سرویسهای مدرسه برعهده وزارت آموزش و پرورش نیست. در شهرها این وظیفه برعهده شهرداری است و شهرداری هم شرکتهایی را معرفی میکند. این شرکتها مسأله ایمنی خودروها را چک میکنند. آنها سرویسهای استاندارد را به ما معرفی میکنند. عموماً خودروهایی که شهرداریها معرفی میکنند، مشکلی ندارند. در مناطق محروم و روستاها هم وزارت راه و شهرسازی مسئولیت دارد. برخی از سرویسهای مدارس در مناطق روستایی فرسوده هستند و ما هم این موضوع را بارها به وزارت راه و شهرسازی گزارش دادهایم. متأسفانه وزارت راه و شهرسازی به تعهدات خود در مناطق محروم عمل نمیکند. وزارت راه و شهرسازی و کشور مکلف شدند شرکتهای پیمانکاری تأسیس کنند، وزارت راه و شهرسازی متولی حملونقل دانشآموزان در حوزه برونشهری است و باید راننده و شرکت پیمانکاری مورد نیاز را تأمین کند، در جلسات متعدد گفتیم که چرا حتی یک شرکت پیمانکاری تأسیس نشد.»
نورعلی عباسپور به مسئول بودن آموزش و پرورش در این زمینه اشاره میکند و میگوید:« ما وظیفه داریم خودروهای استاندارد را به خانوادهها معرفی کنیم. در روستاها چون تعداد دانشآموزان کم است و پیمانکاری هم از طرف وزارت راه و شهرسازی معرفی نشده است خود خانوادهها سرویس برای دانشآموزانشان میگیرند. حدود سه میلیون نفر در مناطق روستایی از سرویس مدرسه استفاده میکنند. این جمعیت برای ما بسیار است و تنها درخواستمان از کسانی که مسئولیتی دارند این بوده که اگر کسی تعهدی دارد به وظیفهشان عمل کنند. از آنها خواستیم بهترین ماشینهایشان را برای دانشآموزان بگذارند اما متأسفانه شاهد هستیم که کار آنچنانی برای سرویس مدارس مناطق محروم انجام نمیشود.»
کارشناسان بازی سازی در گفتوگو با «ایران»مطرح کردند
رونق صنعت بازی در گرو حمایت زیرساختی
سوسن صادقی
خبرنگار
بهتازگی «علی بهادری جهرمی» سخنگوی دولت از شتاب گرفتن رشد تولید بازیهای رایانهای ساخت ایرانی در کشور خبر داد و اعلام کرد که قرار است سرمایهگذاری گستردهتر در تولید بازیهای داخلی از منبع مالیات ۱۰درصدی بر بازیهای خارجی صورت بگیرد و این اولین قدم حمایتی دولت در بودجه ۱۴۰۱ است. کارشناسان حوزه گیم درباره این اقدام دولت سیزدهم به «ایران» میگویند.
دریافت مالیات هوشمندانه
عماد رحمانی بازیساز معتقد است حمایت به هر شکلی از صنعت گیم اتفاق خوب و درستی است چون این صنعت برای ادامه فعالیتش، به تأمین مالی و سرمایه نیاز دارد.
رحمانی به «ایران» گفت: یک تیم بازیسازی حداقل 10 تا 15 نفر نیروی انسانی تحصیلکرده دارد و تولید محصول در بازار کنسول یا پیسی و رساندن آن به بازار بینالمللی به هزینههای سنگین مالی حداقل برای یک بازه زمانی 20 ماهه تولید نیاز دارد که تنها با حمایت محقق میشود.
وی افزود: امیدوارم این اقدام دولت عملی شود و سیستمهای نظارتی درست برای عملی کردن این برنامه تشکیل یابد تا بتوانند بسیار شفاف و عادلانه بین تیمها و شرکتها و تیمهای شایسته بازیسازی تقسیم کنند.
این کارشناس بازیسازی با اشاره به اینکه صنعت گیم قبل از هر اقدامی به تولید محصول خوب داخلی نیاز دارد، گفت: مشکلی که در دولتهای قبلی در صنعت گیم وجود داشت این بود که هیچ وقت به فکر تولید بازیهای خوب و با کیفیت داخلی نبودند، از اینرو محصولات خوبی هم در حوزه گیم تولید نشده اما اکنون محصولات خوبی مانند مختار، بیستون، سفیر و... تولیده شده و بازار خوبی از بازیهای داخلی شکل گرفته است.
به اعتقاد رحمانی اگر درآمد حاصل از مالیات بازیهای خارجی صرف تولید محصول خوب و با کیفیت شود، اتفاقهای بینظیری در حوزه گیم ایرانی خواهد افتاد اما اگر این پول صرف جشنوارهها و... شود، هیچ اتفاق مثبتی در حوزه تولیدات داخلی گیم در کشور روی نخواهد داد.
وی با تأکید بر اینکه گرفتن مالیات از بازیهای خارجی هم باید هوشمندانه انجام شود، گفت: این اقدام نباید به مخاطب ضربه بزند، به هرحال کاربران زیادی مخاطبان محصولات خارجی هستند و هر اقدام نادرستی موجب نارضایتی آنها میشود. از سوی دیگر تا وقتی محصولات خوب و باکیفیت داخلی تولید نشود، نباید محصول خارجی را گران کرد و اجرای هر اقدامی منجر به شکست میشود.
حمایت از تولید داخل
حسن مهدی اصل دیگر بازیساز نیز اعتقاد دارد دولت سیزدهم نباید بدون کار کارشناسی یکدفعه برای حمایت از یک کسب و کار ورود کند، چون تجربه دولتهای قبلی نشان داده وقتی دولتی بدون مقدمه و بدون انجام کار کارشناسی از کسب و کاری حمایت میکند، تنها به خراب شدن بازار میانجامد.
مهدی اصل به «ایران» گفت: گرفتن عوارض و مالیات همیشه برای دولتها راحتترین راه است، چون فکر میکنند میتوان با این دسته از اقدامها مشکلات را درست کرد درحالی که اگر اکوسیستم را دستکاری کنند بازاری نخواهد ماند تا برای آن محصولات هم تولید کرد.
وی با تأکید بر اینکه باید از تولید محصول خوب حمایت شود، افزود: باید مشکلات مسیر تولید بازیهای داخلی را حل کرد چون تولیدات داخلی افزایش نیافتهاند و صنعت گیم با مشکلات جدی در زمینه تولید بازیها مواجه است. از سوی دیگر به علت مهاجرت با کمبود نیروی انسانی متخصص بازیسازی مواجه هستیم، ازاین رو باید ابتدا این دسته از مشکلات حل شود، سپس به سراغ دریافت مالیات از بازیهای خارجی رفت.
مهدی اصل در ادامه گفت: وقتی بازی خارجی مشمول مالیات شود، عملاً هزینه این اقدام را کاربر پرداخت میکند و با گران شدن بازیها، عملاً مخاطب این حوزه کمتر میشود و کاربران بیشتر به سمت بازیهای خارجی بدون مجوز حرکت میکنند.
بهگفته وی، اکنون بهدلیل وجود بازیهای خارجی، بازار داخلی هم شکل گرفته و بازیسازان داخلی در بازار ایجاد شده فعالیتهای گستردهای دارند، از اینرو بهتر است تا رفع مشکلات تولید محصولات باکیفیت داخلی اجرای این مصوبه را به تأخیر بیندازند.
این کارشناس بازیسازی با تأکید بر اینکه حمایت نباید بهصورت پرداخت پول به بازیساز باشد، افزود: بهتر است در بخش زیرساختی از صنعت گیم حمایت صورت بگیرد تا بازار توسعه یابد. حمایت از توسعه فعالیتهای بینالمللی و فروش خارجی محصولات داخلی میتواند یکی دیگر از راههای حمایتی باشد، تجربه دولتهای پیشین نشان داده هیچ بازیسازی با پول مستقیم دولتی نمیتواند پیشرفت کند، بلکه تنبل میشود و همیشه محتاج این دسته از بودجهها خواهد بود.
به اعتقاد مهدی اصل با حمایت زیرساختی، یک بازار بزرگ برای فعالیت بازیسازان محصولات داخلی شکل میگیرد و بهترین هدیه برای هر بازیسازی این است که بتواند از بازار بکر درآمد بیشتری کسب کند.
بهگفته وی تجربه در سه دولت پیشین نشان میدهد که معمولاً دریافت مالیات و... هیچ وقت به بازیساز و حتی بنیاد ملی بازیها نمیرسد چون این بودجه به خزانه دولت واریز میشود، بنابراین صرف دغدغهها و اولویتهای کشور میشود. این کارشناس بازیسازی از مسئولان دولت سیزدهم خواست قبل از اجرای این اقدام با فعالان این حوزه مشورت کنند تا تصمیمهای بهتری گرفته و نتیجه خوبی برای این صنعت پولساز داشته باشد و باعث رشد اقتصاد کشور شود.
ایمان گلکار دیگر بازیساز نیز معتقد است حمایت از محصولات داخلی گیم اقدام مثبتی است و میتواند به تولید محصولات بازیهای رایانهای داخلی که صنعت بسیار پولسازی است، کمک کند.
گلکار با بیان اینکه چگونگی اجرای این طرح حمایتی بسیار مهمتر است، به «ایران» گفت: هرگونه اقدامی که ارتباط بازیسازان خارجی و داخلی را محدود کند، صدمات جبرانناپذیری به صنعت بازیسازی ایران وارد خواهد کرد.
وی افزود: این اقدام علاوه بر کمتر شدن ارتباط بازیسازان داخلی و خارجی، شرایط فروشگاههای ایرانی و خارجی را نیز نابرابر میکند و بازیکنها را بهسمت مارکتهای خارجی سوق میدهد از اینرو به نظر نمیرسد بتوان آینده خوبی برای بازیسازان داخلی ترسیم کرد.
گلکار هم اعتقاد دارد قبل از هر اقدامی و دریافت مالیات از بازیهای خارجی ابتدا باید دغدغههای صنعت گیم داخلی را با تأمین نیروی انسانی متخصص، ایجاد رشته تخصصی بازیسازی در دانشگاهها و تأمین بودجه تربیت نیروهای متخصص در ارگانهای مربوطه مثل بنیاد ملی بازیهای رایانهای و... حل کنند، سپس برای دریافت مالیات از بازیهای خارجی اقدام شود.
خبرنگار
بهتازگی «علی بهادری جهرمی» سخنگوی دولت از شتاب گرفتن رشد تولید بازیهای رایانهای ساخت ایرانی در کشور خبر داد و اعلام کرد که قرار است سرمایهگذاری گستردهتر در تولید بازیهای داخلی از منبع مالیات ۱۰درصدی بر بازیهای خارجی صورت بگیرد و این اولین قدم حمایتی دولت در بودجه ۱۴۰۱ است. کارشناسان حوزه گیم درباره این اقدام دولت سیزدهم به «ایران» میگویند.
دریافت مالیات هوشمندانه
عماد رحمانی بازیساز معتقد است حمایت به هر شکلی از صنعت گیم اتفاق خوب و درستی است چون این صنعت برای ادامه فعالیتش، به تأمین مالی و سرمایه نیاز دارد.
رحمانی به «ایران» گفت: یک تیم بازیسازی حداقل 10 تا 15 نفر نیروی انسانی تحصیلکرده دارد و تولید محصول در بازار کنسول یا پیسی و رساندن آن به بازار بینالمللی به هزینههای سنگین مالی حداقل برای یک بازه زمانی 20 ماهه تولید نیاز دارد که تنها با حمایت محقق میشود.
وی افزود: امیدوارم این اقدام دولت عملی شود و سیستمهای نظارتی درست برای عملی کردن این برنامه تشکیل یابد تا بتوانند بسیار شفاف و عادلانه بین تیمها و شرکتها و تیمهای شایسته بازیسازی تقسیم کنند.
این کارشناس بازیسازی با اشاره به اینکه صنعت گیم قبل از هر اقدامی به تولید محصول خوب داخلی نیاز دارد، گفت: مشکلی که در دولتهای قبلی در صنعت گیم وجود داشت این بود که هیچ وقت به فکر تولید بازیهای خوب و با کیفیت داخلی نبودند، از اینرو محصولات خوبی هم در حوزه گیم تولید نشده اما اکنون محصولات خوبی مانند مختار، بیستون، سفیر و... تولیده شده و بازار خوبی از بازیهای داخلی شکل گرفته است.
به اعتقاد رحمانی اگر درآمد حاصل از مالیات بازیهای خارجی صرف تولید محصول خوب و با کیفیت شود، اتفاقهای بینظیری در حوزه گیم ایرانی خواهد افتاد اما اگر این پول صرف جشنوارهها و... شود، هیچ اتفاق مثبتی در حوزه تولیدات داخلی گیم در کشور روی نخواهد داد.
وی با تأکید بر اینکه گرفتن مالیات از بازیهای خارجی هم باید هوشمندانه انجام شود، گفت: این اقدام نباید به مخاطب ضربه بزند، به هرحال کاربران زیادی مخاطبان محصولات خارجی هستند و هر اقدام نادرستی موجب نارضایتی آنها میشود. از سوی دیگر تا وقتی محصولات خوب و باکیفیت داخلی تولید نشود، نباید محصول خارجی را گران کرد و اجرای هر اقدامی منجر به شکست میشود.
حمایت از تولید داخل
حسن مهدی اصل دیگر بازیساز نیز اعتقاد دارد دولت سیزدهم نباید بدون کار کارشناسی یکدفعه برای حمایت از یک کسب و کار ورود کند، چون تجربه دولتهای قبلی نشان داده وقتی دولتی بدون مقدمه و بدون انجام کار کارشناسی از کسب و کاری حمایت میکند، تنها به خراب شدن بازار میانجامد.
مهدی اصل به «ایران» گفت: گرفتن عوارض و مالیات همیشه برای دولتها راحتترین راه است، چون فکر میکنند میتوان با این دسته از اقدامها مشکلات را درست کرد درحالی که اگر اکوسیستم را دستکاری کنند بازاری نخواهد ماند تا برای آن محصولات هم تولید کرد.
وی با تأکید بر اینکه باید از تولید محصول خوب حمایت شود، افزود: باید مشکلات مسیر تولید بازیهای داخلی را حل کرد چون تولیدات داخلی افزایش نیافتهاند و صنعت گیم با مشکلات جدی در زمینه تولید بازیها مواجه است. از سوی دیگر به علت مهاجرت با کمبود نیروی انسانی متخصص بازیسازی مواجه هستیم، ازاین رو باید ابتدا این دسته از مشکلات حل شود، سپس به سراغ دریافت مالیات از بازیهای خارجی رفت.
مهدی اصل در ادامه گفت: وقتی بازی خارجی مشمول مالیات شود، عملاً هزینه این اقدام را کاربر پرداخت میکند و با گران شدن بازیها، عملاً مخاطب این حوزه کمتر میشود و کاربران بیشتر به سمت بازیهای خارجی بدون مجوز حرکت میکنند.
بهگفته وی، اکنون بهدلیل وجود بازیهای خارجی، بازار داخلی هم شکل گرفته و بازیسازان داخلی در بازار ایجاد شده فعالیتهای گستردهای دارند، از اینرو بهتر است تا رفع مشکلات تولید محصولات باکیفیت داخلی اجرای این مصوبه را به تأخیر بیندازند.
این کارشناس بازیسازی با تأکید بر اینکه حمایت نباید بهصورت پرداخت پول به بازیساز باشد، افزود: بهتر است در بخش زیرساختی از صنعت گیم حمایت صورت بگیرد تا بازار توسعه یابد. حمایت از توسعه فعالیتهای بینالمللی و فروش خارجی محصولات داخلی میتواند یکی دیگر از راههای حمایتی باشد، تجربه دولتهای پیشین نشان داده هیچ بازیسازی با پول مستقیم دولتی نمیتواند پیشرفت کند، بلکه تنبل میشود و همیشه محتاج این دسته از بودجهها خواهد بود.
به اعتقاد مهدی اصل با حمایت زیرساختی، یک بازار بزرگ برای فعالیت بازیسازان محصولات داخلی شکل میگیرد و بهترین هدیه برای هر بازیسازی این است که بتواند از بازار بکر درآمد بیشتری کسب کند.
بهگفته وی تجربه در سه دولت پیشین نشان میدهد که معمولاً دریافت مالیات و... هیچ وقت به بازیساز و حتی بنیاد ملی بازیها نمیرسد چون این بودجه به خزانه دولت واریز میشود، بنابراین صرف دغدغهها و اولویتهای کشور میشود. این کارشناس بازیسازی از مسئولان دولت سیزدهم خواست قبل از اجرای این اقدام با فعالان این حوزه مشورت کنند تا تصمیمهای بهتری گرفته و نتیجه خوبی برای این صنعت پولساز داشته باشد و باعث رشد اقتصاد کشور شود.
ایمان گلکار دیگر بازیساز نیز معتقد است حمایت از محصولات داخلی گیم اقدام مثبتی است و میتواند به تولید محصولات بازیهای رایانهای داخلی که صنعت بسیار پولسازی است، کمک کند.
گلکار با بیان اینکه چگونگی اجرای این طرح حمایتی بسیار مهمتر است، به «ایران» گفت: هرگونه اقدامی که ارتباط بازیسازان خارجی و داخلی را محدود کند، صدمات جبرانناپذیری به صنعت بازیسازی ایران وارد خواهد کرد.
وی افزود: این اقدام علاوه بر کمتر شدن ارتباط بازیسازان داخلی و خارجی، شرایط فروشگاههای ایرانی و خارجی را نیز نابرابر میکند و بازیکنها را بهسمت مارکتهای خارجی سوق میدهد از اینرو به نظر نمیرسد بتوان آینده خوبی برای بازیسازان داخلی ترسیم کرد.
گلکار هم اعتقاد دارد قبل از هر اقدامی و دریافت مالیات از بازیهای خارجی ابتدا باید دغدغههای صنعت گیم داخلی را با تأمین نیروی انسانی متخصص، ایجاد رشته تخصصی بازیسازی در دانشگاهها و تأمین بودجه تربیت نیروهای متخصص در ارگانهای مربوطه مثل بنیاد ملی بازیهای رایانهای و... حل کنند، سپس برای دریافت مالیات از بازیهای خارجی اقدام شود.
سفر به افغانستان؛ سرزمین رازها- بخش سوم
زیبایی و فقر در پل سرخ
محمد معصومیان
گزارش نویس
سیدشهاب امیدوار بود وزیر اقتصاد شود اما حالا گوشه خیابان پل سرخ افغانستان مشغول سرخ کردن ماهی در پاتیل است. شیرماهی و قزلآلای پرورشی را روی سکوهای چوبی به ردیف چیده تا جلوی چشم مشتری در دریایی از روغن غرق کند. سیدشهاب که همین چند ماه پیش از دانشگاه ننگرهار مدرک اقتصاد و توسعه گرفته است میگوید درآوردن روزی حلال عین عبادت است. گرم گفتوگو که میشویم کودکان و زنانی که دستشان را برای پول دراز میکنند ما را دوره میکنند و سیدشهاب از فقر میگوید و از شرایط این روزهای افغانستان که با خوابیدن پروژهها و تعطیلی بعضی از ادارات به گرداب تنگدستی افتاده است.
اینجا در رودخانه «دریای کابل» که از غرب به شرق در حرکت است و چهارراه پل سرخ، خاطرات نسلهای متفاوت کابل موج میزند. رودخانهای که روزگاری مانند دریایی خروشان بوده؛ زنان در ساحل آن رخت میشستند، کودکان در آبی لاجوردی آن شنا میکردند و مردان روزی خود را از ریگهای کف آن بیرون میکشیدند. حال از آن همه رؤیا، جوی آبی باریک و سیاه باقی مانده است. محلهای قدیمی که از زمان ظاهرشاه تا امروز خاطرات هر دوره تاریخی این کشور را به چشم دیده و بهخاطر سپرده است. چهارراه پل سرخ مرکز فروش کتاب و کافههای فرهنگی بوده است؛ پاتوق اهل هنر و فرهنگ کابل که هر روز برای مراسم افتتاح کتابی جدید خود را به اینجا میرساندند.
محلهای پر از مدرسه و دانشگاه خصوصی که حالا تنها بیلبوردهای به جای مانده از روزگار فعالیت آنها را میتوان دید. امروز پل سرخ شباهتی با آن گذشته افسانهای ندارد. قدم به قدم پر از فروشگاه و مغازههای فروش ارزاق است و پر از دکههایی با بلندگوهایی که بلند و یک ریز قیمت موز و گوجه را فریاد میزنند. نه از دریای کابل خبری است نه از کافه و کتاب. اینجا مردم شانه به شانه فقر راه میروند؛ گیج و سردرگم.
محمد بیحوصله به ستونی تکیه داده و گاری کوچک پیش پایش پر است از ترکاری(سبزی) ترب، گل سرخک(تربچه) خیار، کاهو و پیاز؛ کمی ارزانتر از مارکتهایی که سبزی عمده میفروشند. محمد تمام روز همانجا ایستاده است. تکیه داده به تنهایی و فکرهایی که تشویش به جان جوانش میاندازد: «کاش میآمدم ایران، بچه خاله و دایی من آنجا هستند. اینجا دیگر کار کردن سخت شده. دو شب طول میکشد تا بار گاری به این کوچکی را بفروشم.» او که پدرش را از دست داده مجبور است کار کند و پیش از سبزی فروشی هم کفاشی میکرده. از دکه فاصله میگیرد و انگار که دلش بخواهد بیشتر حرف بزند باهم قدم میزنیم. میپرسم کسی به دکه تو کاری ندارد؟ میگوید: «نه، دیگر مثل سابق نیست. دزد خیلی کم شده، اینجا هم مرا میشناسند. بچههای دیگر حواسشان به گاری من هست.» میگوید پول درآوردن سختتر از همیشه شده و دیگر در جیب مردم پولی نیست: «خیلیها این دو سال کرونا و قرنطینه هرچه پسانداز داشتند گذاشتند وسط و خوردند و حالا دیگر پولی در بساط ندارند. یکی از اقوام ما ارتشی بود و حالا چند ماه است هیچ درآمدی ندارد. شنیدهام او هم دستفروش شده است. هرچه داشت گذاشت وسط و آواره خیابان شد.» شاهین با کیسههای کوچک کشک، لابهلای مردم پرسه میزند. تقریباً 13 ساله بهنظر میرسد با صورتی آفتاب سوخته و چشمان و موهای قهوهای روشن. آنطور که میگوید پدرش چیپس میفروشد و او هم از صبح ساعت 10 تا 6 بعدازظهر کار میکند و روزی حدود 200 افغانی در میآورد. همینطور که حرف میزنیم چند پسر دیگر همسن خودش از ما پول میخواهند، شاهین با همه آنها دوست است. به زبان پشتون با هم حرف میزنند و میخندند و من هم چیزی متوجه نمیشوم. مغازههای قدیمی خیابان حال و هوای خاصی دارند. مرغهای سیخ شده پشت حفاظ شیشهای درحال بریان شدن، گوسفندهای سلاخی شده آویزان از ورودی مغازهها، میوهفروشیهایی که میوههایشان میدرخشند و... این خیابان برای قدم زدن آدمی گرسنه باید آخرین انتخاب باشد.
سیدشهاب را پشت بخار روغن میبینم. بوی ماهی فضا را پر کرده و چند مرد منتظر آماده شدن غذا پشت میز کوچک وسط پیاده رو چشم به دستهای او دارند. گرسنگی را میتوان در چشمانشان دید. سیدشهاب ماهیها را پشت و رو میکند تا خوب برشته شوند. او 26 ساله است و 8 ماه است که ازدواج کرده و بیشتر از همیشه دغدغه آینده را دارد: «فعلاً تحریم هستیم. وقتی سرمایه دست مردم نباشد کار و کاسبی هم خوب نیست. آینده را نمیشود پیشبینی کرد اما فکر نکنم اوضاع خوب بشود، البته شاید هم مثل حالا نماند. آنقدری که من میدانم اینجا میدان فوتبال شرق و غرب است.»
او حس امنیت را به نسبت گذشته بهتر میداند. دزدی کمتر شده و... کمی که دور میشوم صدایم میکند، برمیگردم: «اگر بروم ایران خوب است؟ راستش را بگویم وقتی اوضاع مردم را میبینم پشتم میلرزد نکند بدتر از این بشود. شما نمیدانی چقدرها که درآمد خوبی داشتند الان در فقر چه میکشند!»
پسر بچهای از لای درز دیوار یک سیمکارت بیرون میکشد. سگهای ولگرد به هر کسی که غذایی در دست دارد پارس میکنند. موزها روی گاریها سیاه شدهاند و بوی کباب تکه فضا را پر کرده است. قصاب گاوی را در پیادهرو گردن زده و کمی جلوتر مردی با موتور برق و دستگاهی نیمه اتومات مشغول چرخ کردن گوشت است. در این میان اجمل با صورتی پر چروک و دستهای پینه بسته بار میکشد. پیش از روی کار آمدن حکومت جدید بنایی میکرده. اجمل همه شهرهای ایران را میشناسد و با خنده میگوید: «اهل کرمانی یا یزد؟ مازندران یا بوشهر؟ من همه جای ایران کار کردهام و اول دولت کرزی برگشتم به افغانستان. آن موقع خیلی کار بود. تا همین 4 ماه پیش سر فلکه بنایی میکردم الان تعطیل شده. از نان و آب ماندهایم، هیچ کسی پولی ندارد. خدا بخواهد آخر شب با 100 افغانی میروم خانه.» او از حکومت جدید فقط کار میخواهد: «آینده را فقط خدا میداند.»
رستوران «رستگان» پر از لامپهای پر نور و صندلیهای خالی است. در ساعت پر رفت و آمد نزدیک عصر تنها چند ساعت مانده به تعطیلی، تنها 2 هزار افغانی کاسبی کرده است. رستورانی که چند ماه پیش دخل روزانهاش چند برابر بیشتر از این بوده. نگاهی به لیست قیمتها میاندازم؛ قابلی پلو 200 افغانی و کباب میکس 500 افغانی که برای یک خانواده کافی است اما خانوادهای در کار نیست که تن به چنین هزینهای بدهد. کارگر رستوران از توریستهایی میگوید که چند ماه پیش حسابی سالن را شلوغ میکردند و از خانوادهها و جمعهای دوستانهای که اینجا دور هم جمع میشدند. در بازار پل سرخ با هرکه حرف میزنم از نداری و فروپاشی اقتصادی میگوید. از بیکار شدن مردمی که سالها با حقوق کارمندی زندگی روبهراهی داشتهاند، از کارگرانی که در پروژههای مختلف مشغول کار بودهاند و حالا در سرمای زمستان توان گرم کردن خانه را هم ندارند.
بعضی به آینده امیدوار و بعضی ناامیدانه روزگار میگذرانند اما فرقی نمیکند چون همه آنها با فقری که هر روز گسترده میشود روبهرو هستند. آنها در کشوری نفس میکشند که در حال پوستاندازی است.
گزارش نویس
سیدشهاب امیدوار بود وزیر اقتصاد شود اما حالا گوشه خیابان پل سرخ افغانستان مشغول سرخ کردن ماهی در پاتیل است. شیرماهی و قزلآلای پرورشی را روی سکوهای چوبی به ردیف چیده تا جلوی چشم مشتری در دریایی از روغن غرق کند. سیدشهاب که همین چند ماه پیش از دانشگاه ننگرهار مدرک اقتصاد و توسعه گرفته است میگوید درآوردن روزی حلال عین عبادت است. گرم گفتوگو که میشویم کودکان و زنانی که دستشان را برای پول دراز میکنند ما را دوره میکنند و سیدشهاب از فقر میگوید و از شرایط این روزهای افغانستان که با خوابیدن پروژهها و تعطیلی بعضی از ادارات به گرداب تنگدستی افتاده است.
اینجا در رودخانه «دریای کابل» که از غرب به شرق در حرکت است و چهارراه پل سرخ، خاطرات نسلهای متفاوت کابل موج میزند. رودخانهای که روزگاری مانند دریایی خروشان بوده؛ زنان در ساحل آن رخت میشستند، کودکان در آبی لاجوردی آن شنا میکردند و مردان روزی خود را از ریگهای کف آن بیرون میکشیدند. حال از آن همه رؤیا، جوی آبی باریک و سیاه باقی مانده است. محلهای قدیمی که از زمان ظاهرشاه تا امروز خاطرات هر دوره تاریخی این کشور را به چشم دیده و بهخاطر سپرده است. چهارراه پل سرخ مرکز فروش کتاب و کافههای فرهنگی بوده است؛ پاتوق اهل هنر و فرهنگ کابل که هر روز برای مراسم افتتاح کتابی جدید خود را به اینجا میرساندند.
محلهای پر از مدرسه و دانشگاه خصوصی که حالا تنها بیلبوردهای به جای مانده از روزگار فعالیت آنها را میتوان دید. امروز پل سرخ شباهتی با آن گذشته افسانهای ندارد. قدم به قدم پر از فروشگاه و مغازههای فروش ارزاق است و پر از دکههایی با بلندگوهایی که بلند و یک ریز قیمت موز و گوجه را فریاد میزنند. نه از دریای کابل خبری است نه از کافه و کتاب. اینجا مردم شانه به شانه فقر راه میروند؛ گیج و سردرگم.
محمد بیحوصله به ستونی تکیه داده و گاری کوچک پیش پایش پر است از ترکاری(سبزی) ترب، گل سرخک(تربچه) خیار، کاهو و پیاز؛ کمی ارزانتر از مارکتهایی که سبزی عمده میفروشند. محمد تمام روز همانجا ایستاده است. تکیه داده به تنهایی و فکرهایی که تشویش به جان جوانش میاندازد: «کاش میآمدم ایران، بچه خاله و دایی من آنجا هستند. اینجا دیگر کار کردن سخت شده. دو شب طول میکشد تا بار گاری به این کوچکی را بفروشم.» او که پدرش را از دست داده مجبور است کار کند و پیش از سبزی فروشی هم کفاشی میکرده. از دکه فاصله میگیرد و انگار که دلش بخواهد بیشتر حرف بزند باهم قدم میزنیم. میپرسم کسی به دکه تو کاری ندارد؟ میگوید: «نه، دیگر مثل سابق نیست. دزد خیلی کم شده، اینجا هم مرا میشناسند. بچههای دیگر حواسشان به گاری من هست.» میگوید پول درآوردن سختتر از همیشه شده و دیگر در جیب مردم پولی نیست: «خیلیها این دو سال کرونا و قرنطینه هرچه پسانداز داشتند گذاشتند وسط و خوردند و حالا دیگر پولی در بساط ندارند. یکی از اقوام ما ارتشی بود و حالا چند ماه است هیچ درآمدی ندارد. شنیدهام او هم دستفروش شده است. هرچه داشت گذاشت وسط و آواره خیابان شد.» شاهین با کیسههای کوچک کشک، لابهلای مردم پرسه میزند. تقریباً 13 ساله بهنظر میرسد با صورتی آفتاب سوخته و چشمان و موهای قهوهای روشن. آنطور که میگوید پدرش چیپس میفروشد و او هم از صبح ساعت 10 تا 6 بعدازظهر کار میکند و روزی حدود 200 افغانی در میآورد. همینطور که حرف میزنیم چند پسر دیگر همسن خودش از ما پول میخواهند، شاهین با همه آنها دوست است. به زبان پشتون با هم حرف میزنند و میخندند و من هم چیزی متوجه نمیشوم. مغازههای قدیمی خیابان حال و هوای خاصی دارند. مرغهای سیخ شده پشت حفاظ شیشهای درحال بریان شدن، گوسفندهای سلاخی شده آویزان از ورودی مغازهها، میوهفروشیهایی که میوههایشان میدرخشند و... این خیابان برای قدم زدن آدمی گرسنه باید آخرین انتخاب باشد.
سیدشهاب را پشت بخار روغن میبینم. بوی ماهی فضا را پر کرده و چند مرد منتظر آماده شدن غذا پشت میز کوچک وسط پیاده رو چشم به دستهای او دارند. گرسنگی را میتوان در چشمانشان دید. سیدشهاب ماهیها را پشت و رو میکند تا خوب برشته شوند. او 26 ساله است و 8 ماه است که ازدواج کرده و بیشتر از همیشه دغدغه آینده را دارد: «فعلاً تحریم هستیم. وقتی سرمایه دست مردم نباشد کار و کاسبی هم خوب نیست. آینده را نمیشود پیشبینی کرد اما فکر نکنم اوضاع خوب بشود، البته شاید هم مثل حالا نماند. آنقدری که من میدانم اینجا میدان فوتبال شرق و غرب است.»
او حس امنیت را به نسبت گذشته بهتر میداند. دزدی کمتر شده و... کمی که دور میشوم صدایم میکند، برمیگردم: «اگر بروم ایران خوب است؟ راستش را بگویم وقتی اوضاع مردم را میبینم پشتم میلرزد نکند بدتر از این بشود. شما نمیدانی چقدرها که درآمد خوبی داشتند الان در فقر چه میکشند!»
پسر بچهای از لای درز دیوار یک سیمکارت بیرون میکشد. سگهای ولگرد به هر کسی که غذایی در دست دارد پارس میکنند. موزها روی گاریها سیاه شدهاند و بوی کباب تکه فضا را پر کرده است. قصاب گاوی را در پیادهرو گردن زده و کمی جلوتر مردی با موتور برق و دستگاهی نیمه اتومات مشغول چرخ کردن گوشت است. در این میان اجمل با صورتی پر چروک و دستهای پینه بسته بار میکشد. پیش از روی کار آمدن حکومت جدید بنایی میکرده. اجمل همه شهرهای ایران را میشناسد و با خنده میگوید: «اهل کرمانی یا یزد؟ مازندران یا بوشهر؟ من همه جای ایران کار کردهام و اول دولت کرزی برگشتم به افغانستان. آن موقع خیلی کار بود. تا همین 4 ماه پیش سر فلکه بنایی میکردم الان تعطیل شده. از نان و آب ماندهایم، هیچ کسی پولی ندارد. خدا بخواهد آخر شب با 100 افغانی میروم خانه.» او از حکومت جدید فقط کار میخواهد: «آینده را فقط خدا میداند.»
رستوران «رستگان» پر از لامپهای پر نور و صندلیهای خالی است. در ساعت پر رفت و آمد نزدیک عصر تنها چند ساعت مانده به تعطیلی، تنها 2 هزار افغانی کاسبی کرده است. رستورانی که چند ماه پیش دخل روزانهاش چند برابر بیشتر از این بوده. نگاهی به لیست قیمتها میاندازم؛ قابلی پلو 200 افغانی و کباب میکس 500 افغانی که برای یک خانواده کافی است اما خانوادهای در کار نیست که تن به چنین هزینهای بدهد. کارگر رستوران از توریستهایی میگوید که چند ماه پیش حسابی سالن را شلوغ میکردند و از خانوادهها و جمعهای دوستانهای که اینجا دور هم جمع میشدند. در بازار پل سرخ با هرکه حرف میزنم از نداری و فروپاشی اقتصادی میگوید. از بیکار شدن مردمی که سالها با حقوق کارمندی زندگی روبهراهی داشتهاند، از کارگرانی که در پروژههای مختلف مشغول کار بودهاند و حالا در سرمای زمستان توان گرم کردن خانه را هم ندارند.
بعضی به آینده امیدوار و بعضی ناامیدانه روزگار میگذرانند اما فرقی نمیکند چون همه آنها با فقری که هر روز گسترده میشود روبهرو هستند. آنها در کشوری نفس میکشند که در حال پوستاندازی است.
نقش صندوق نوآوری و شکوفایی در تقویت کارآفرینی فناورانه
علی وحدت
رئیس هیأت عامل صندوق نوآوری و شکوفایی
هفته پژوهش یادآور جایگاه پژوهش بهعنوان یکی از لوازم ضروری توسعه جامعه ماست. هر یک از روزهای هفته پژوهش اما، عنوان ویژهای دارد و نخستین روز آن، «پژوهش و فناوری، مدرسه و دانشگاه» نام گرفته است تا بر ارتباط مدرسه و دانشگاه بهعنوان بازیگران اصلی نظام آموزش با پژوهش تأکید کند. به این بهانه یادداشت حاضر مروری اجمالی بر برنامهها و اقدامات صندوق نوآوری و شکوفایی بهعنوان متولی اصلی تأمین مالی توسعه فناوری در حمایت از فعالیتهای پژوهشی و کارآفرینی فناورانه در دانشگاهها خواهد داشت.
صندوق نوآوری و شکوفایی، بهعنوان مولود قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و مطابق همین قانون، وظیفه تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان را برعهده دارد و به این منظور، خدمات مالی متنوعی در 4 گروه تسهیلات، ضمانتنامه، سرمایهگذاری و توانمندسازی به این شرکتها ارائه میدهد. تاکنون شرکتهای دانشبنیان که شمار آنها از مرز 6400 شرکت عبور کرده است، بیش از 19 هزار میلیارد تومان انواع خدمات مالی از صندوق نوآوری و شکوفایی دریافت کردهاند و این روند کماکان ادامه دارد، اما اگرچه تعداد شرکتهای دانشبنیان ظرف 10 سال گذشته بتدریج به بیش از 6400 شرکت رسیده است و همچنان با شیب ملایمی در حال افزایش است، سهم این شرکتها از اقتصاد کشور ـ تولید ناخالص داخلی ـ هنوز کمتر از یک درصد برآورد میشود که با مقدار مطلوب فاصله معناداری دارد. رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار اخیر خود با نخبگان، به صراحت تأکید کردند که این عدد باید ظرف 3-4 سال آینده دستکم به 5 درصد برسد. افزایش سهم شرکتهای دانشبنیان از اقتصاد کشور، منطقاً مستلزم افزایش تعداد آنها و بهطور همزمان، توسعه بازار و فروش شرکتهای موجود است.
برای تقویت نرخ تولد شرکتهای دانشبنیان جدید چه میتوان کرد؟
اما شرکتهای دانشبنیان از کجا میآیند و چطور متولد میشوند؟ برای پاسخ به این سؤال باید به معیارهای ارزیابی این شرکتها توجه کنیم. مهمترین شروط احراز صلاحیت شرکتهای دانشبنیان، عبارت است از: خلق یک نمونه اولیه عملیاتی از محصول، استفاده از فناوری پیشرفته در محصول و ابتنای طراحی محصول بر تحقیق و توسعه. به بیان دیگر، شرکت دانشبنیان را میتوان گروهی از پژوهشگران و فناوران دانست که به دانش فنی طراحی و ساخت یک محصول پیشرفته دست یافتهاند. در واقع آنها توانستهاند با انجام فعالیتهای تحقیقاتی در عرصه فناوری پیشرفته، دستکم یک نمونه اولیه از محصول مورد نظر خود را بسازند.
ناگفته پیداست که تقریباً همه بنیانگذاران شرکتهای دانشبنیان را دانشجویان، دانشآموختگان یا اعضای هیأت علمی دانشگاهها و پژوهشگاههای کشور تشکیل میدهند. برخی از آنها حین حضور در دانشگاه یا پژوهشگاه و در جریان تجارب تحقیقاتی و بویژه تدوین رسالههای ارشد و دکترا، دستکم بخشی از مسیر طراحی و توسعه نمونه اولیه را طی کردهاند و برخی دیگر نیز، پس از اتمام حضور در دانشگاه به فکر کارآفرینی فناورانه افتادهاند. اینگونه افراد و گروهها، معمولاً از دانش فنی و تخصصی لازم برخوردارند و یا میتوانند بسرعت آن را اکتساب کنند، اما اغلب از دانش، مهارت و تجربه کافی برای تجاریسازی آن برخوردار نیستند و منابع مالی لازم برای توسعه نمونه اولیه عملیاتی محصول خود را نیز در اختیار ندارند.
صندوق نوآوری و شکوفایی برای کمک به تجاریسازی و تأمین منابع مالی این نوع افراد و گروهها، دو مسیر متفاوت در پیش داشت: تصدیگری و مداخله مستقیم یا مداخله غیرمستقیم. مداخله مستقیم بهمعنای برگزاری دورهها، کارگاهها و بوتکمپهای آموزشی برای گروههای مخاطب و تأمین بیواسطه نیازهای مالی آنها و مداخله غیرمستقیم، بهمعنای استفاده از ظرفیت شتابدهندهها بهعنوان یکی از بازیگران مهم زیستبوم نوآوری کشور که عمدتاً ماهیت خصوصی دارند و فلسفه وجودی آنها، ارائه بستهای از خدمات آموزشی، مشورتی، مربیگری و تأمین فضای استقرار و همچنین تأمین منابع مالی لازم ـ موسوم به سرمایه بذری ـ به افراد یا تیمهای صاحب ایده و دانش فنی (بخوانید دانشگاهیان) است. با این اوصاف، شتابدهندهها را میتوان کارخانه تولید شرکتهای دانشبنیان بهشمار آورد که در پرریسکترین مرحله از چرخه عمر کسبوکارهای دانشبنیان ـ موسوم به دره مرگ ـ به یاری آنها میشتابند.
صندوق با توجه به ضرورت استفاده حداکثری از ظرفیتهای بخش خصوصی از یک طرف و پیامدهای نامطلوب مداخلات مستقیم و تصدیگری از طرف دیگر، مسیر دوم را برگزید و یک بسته حمایتی برای کمک به شتابدهندههای دانشبنیان طراحی کرد که تعداد آنها اینک به حدود 120 شتابدهنده رسیده است.
بسته حمایتی صندوق برای شتابدهندههای دانشبنیان
این بسته که فلسفه آن حمایت از کارآفرینی فناورانه توسط جوانان و بویژه دانشگاهیان از مجرای شتابدهندههای دانشبنیان است، موارد زیر را در برمیگیرد:
سرمایهگذاری با شتابدهندههای دانشبنیان تا سقف سالانه 4 میلیارد تومان بهمعنای تزریق سرمایه خطرپذیر به شتابدهندهها برای تأمین مالی هستههای فناور (به معنای مشارکت صندوق در سود و زیان استارتاپها و تیمهای فناور)
اعطای تسهیلات قرضالحسنه برای تأمین سرمایه بذری شتابدهندهها تا سقف 500 میلیون تومان در سال (برای مثال 6 فقره تسهیلات 80 میلیون تومانی برای رشد و توسعه 6 گروه فناور در سال)
اعطای کمکهزینه بلاعوض به شتابدهندههای دانشبنیان به منظور تأمین سرمایه بذری استارتاپها و گروههایی که به توسعه فناوری پیشرفته (و نه صرفاً نوآوری در مدل کسبوکار) میپردازند، تا سقف سالانه 5 فقره 300 میلیون تومانی
اعطای تسهیلات قرضالحسنه برای تأمین ودیعه رهن محل استقرار شتابدهندهها تا سقف
3 میلیارد تومان
اعطای کمک بلاعوض برای ارائه خدمات آموزشی، مشاورهای، دریافت استانداردها و تأییدیهها، حفاظت از مالکیت فکری و حضور در نمایشگاههای داخلی و خارجی تا سقف سالانه حدوداً 900 میلیون تومان.
یک حلقه مفقوده دیگر: ارتباط دانشگاهیان با شتابدهندههای دانشبنیان
بسته حمایتی صندوق برای شتابدهندههای دانشبنیان از ابتدای سال 98 بتدریج عملیاتی شد، اما بررسی نشان داد که اغلب شتابدهندههای دانشبنیان ظرفیت مازاد دارند و جز معدودی، ارتباط آنها با دانشگاهها و دانشگاهیان چندان برقرار نیست. نه دانشجویان و اعضای هیأت علمی با خدمات و ظرفیتهای شتابدهندهها آشنا هستند و نه شتابدهندهها میتوانند امکانات خود را آنطور که باید و شاید به دانشگاهیان معرفی کنند. از این رو، صندوق از ابتدای سال 1400، سلسله رویدادهایی موسوم به «پیوند» را در دستور کار خود قرار داد که هدف آن، شناسایی دانشجویان، دانشآموختگان و اعضای هیأت علمی توانمند و صاحب ایده و دانش فنی، توانمندسازی آنان از منظر دانش تجاریسازی و شناساندن آنها به شتابدهندههای دانشبنیان است.
صندوق امیدوار است این رویدادها که با محوریت استانها و دانشگاهها برگزار میشود، بتواند به تقویت جذب این افراد یا گروهها به شتابدهندهها کمک کند. متعاقباً وقتی افراد و گروههای صاحب ایده وارد چرخه شتابدهی شتابدهندههای دانشبنیان میشوند، میتوانند بهطور غیرمستقیم از حمایتهای صندوق بهرهمند شوند.
اولین بودجه قرن؛ کمبودها و بهبودها
حسین رضویپور
پژوهشگر اقتصادی
نخستین متن از لایحه بودجه سال 1401 در حالی در رسانهها دست به دست میشود که این سند مهم مالی دولت که نخستین بودجه دولت سیزدهم نیز محسوب میشود تغییرات زیادی را نسبت به بودجه سنوات گذشته نشان میدهد. تغییراتی که عمدتاً با هدف کاهش کسری تراز عملیاتی، مهار تورم و ایجاد انضباط مالی در دولت پیشنهاد شدهاند اما نگرانیهایی را درخصوص انقباضی بودن بودجه و تأثیر آن بر تشدید رکود اقتصادی در ذهنها ایجاد کرده است.
پیش از بررسی اعداد و ارقام بودجه باید به این مهم اشاره کنیم که مهمترین انتظاری که از یک بودجه مناسب میتوان داشت، واقعی بودن و قابلیت اجرای واقعنگرانه است. در کنار این مهم، ویژگیهایی نظیر تدریجی بودن اصلاح اوضاع اقتصادی، تشخیص درست و حساب شده اولویتها و مبتنی بر برنامه بودن نیز جزو ویژگیهای مطلوب یک بودجه مناسب هستند.
لایحه بودجه 1401 در نگاه اول کوشیده است برخی از رویههای گذشته در تنظیم بودجه را کنار بگذارد. تنظیم بودجه بر اساس دلار 23 هزار تومانی و حذف ارز 4200 تومانی، تخصیص گاز به عنوان سوخت صنعت فولاد با قیمتی معادل قیمت خوراک پتروشیمیها، تلاش برای کاهش سقف فروش اوراق و فروش دارایی دولت بر اساس میزان فروش محقق شده در ماههای اخیر و تغییر میزان و نرخ فروش نفت بر اساس رویههای چند ماه اخیر، از جمله واقعنگریهای دولت در تنظیم بودجه سال آینده بوده است. این تعدیلها اگرچه از بعد اقتصادی میتوانند مثبت باشند اما باید به اتخاذ سیاستهای جبرانی و حمایتی در کنار این تعدیلهای فوری و ضروری نیز توجه کرد. افزایش حدود 73 درصدی درآمدهای مالیاتی و گمرکی، فشارهای رکودی را بر اقتصاد افزایش خواهد داد، مگر آنکه مبتنی بر پایههای مالیاتی جدید یا جلوگیری از فرار مالیاتی باشد. کاهش افزایش حقوق و دستمزد کارکنان دولت و کمتر بودن آن از نرخ تورم، نه تنها فشار معیشتی بر کارمندان دولت را افزایش میدهد بلکه اثر ثانویهای بر گردش مالی بخش خصوصی نیز میگذارد؛ مگر آنکه این کاهش بیشتر متوجه حقوقهای بالا بوده و از هزینههای لوکس یا وارداتی بکاهد. توجه به سیاستهای جبرانی محدود و موقت و ضرورت توجه به تشکیل دارایی سرمایهای و ایجاد زیرساختهای مناسب برای رشد تولید، دو ابزار مهم برای خروج فوری از رکود و بهبود معیشت مردم است. در کنار تمام موارد فوق، باید محدودیتها و کمبودهای موجود برای اصلاح وضعیت اقتصادی کشور را نیز در نظر گرفت. حجم بالای پروژههای نیمهتمام، مشکلات جدی در حوزه صندوقهای بازنشستگی، کمبود آب، تحریم، فقدان زیرساختهای لازم برای توسعه نظام مالیاتی بر مبنای مجموع درآمد، بدهیهای باقیمانده از دولت قبل، فقدان زیرساختهای اطلاعاتی لازم برای تخصیص بهینه و هدفمند، سیاستهای حمایتی و جبرانی و هزینههای سرسامآور نظام بهداشت و درمان در شرایط کرونا، همگی از محدودیتها و کمبودهایی هستند که خروج از آنها مستلزم صبوری همراه با حسن تدبیر است.
پژوهشگر اقتصادی
نخستین متن از لایحه بودجه سال 1401 در حالی در رسانهها دست به دست میشود که این سند مهم مالی دولت که نخستین بودجه دولت سیزدهم نیز محسوب میشود تغییرات زیادی را نسبت به بودجه سنوات گذشته نشان میدهد. تغییراتی که عمدتاً با هدف کاهش کسری تراز عملیاتی، مهار تورم و ایجاد انضباط مالی در دولت پیشنهاد شدهاند اما نگرانیهایی را درخصوص انقباضی بودن بودجه و تأثیر آن بر تشدید رکود اقتصادی در ذهنها ایجاد کرده است.
پیش از بررسی اعداد و ارقام بودجه باید به این مهم اشاره کنیم که مهمترین انتظاری که از یک بودجه مناسب میتوان داشت، واقعی بودن و قابلیت اجرای واقعنگرانه است. در کنار این مهم، ویژگیهایی نظیر تدریجی بودن اصلاح اوضاع اقتصادی، تشخیص درست و حساب شده اولویتها و مبتنی بر برنامه بودن نیز جزو ویژگیهای مطلوب یک بودجه مناسب هستند.
لایحه بودجه 1401 در نگاه اول کوشیده است برخی از رویههای گذشته در تنظیم بودجه را کنار بگذارد. تنظیم بودجه بر اساس دلار 23 هزار تومانی و حذف ارز 4200 تومانی، تخصیص گاز به عنوان سوخت صنعت فولاد با قیمتی معادل قیمت خوراک پتروشیمیها، تلاش برای کاهش سقف فروش اوراق و فروش دارایی دولت بر اساس میزان فروش محقق شده در ماههای اخیر و تغییر میزان و نرخ فروش نفت بر اساس رویههای چند ماه اخیر، از جمله واقعنگریهای دولت در تنظیم بودجه سال آینده بوده است. این تعدیلها اگرچه از بعد اقتصادی میتوانند مثبت باشند اما باید به اتخاذ سیاستهای جبرانی و حمایتی در کنار این تعدیلهای فوری و ضروری نیز توجه کرد. افزایش حدود 73 درصدی درآمدهای مالیاتی و گمرکی، فشارهای رکودی را بر اقتصاد افزایش خواهد داد، مگر آنکه مبتنی بر پایههای مالیاتی جدید یا جلوگیری از فرار مالیاتی باشد. کاهش افزایش حقوق و دستمزد کارکنان دولت و کمتر بودن آن از نرخ تورم، نه تنها فشار معیشتی بر کارمندان دولت را افزایش میدهد بلکه اثر ثانویهای بر گردش مالی بخش خصوصی نیز میگذارد؛ مگر آنکه این کاهش بیشتر متوجه حقوقهای بالا بوده و از هزینههای لوکس یا وارداتی بکاهد. توجه به سیاستهای جبرانی محدود و موقت و ضرورت توجه به تشکیل دارایی سرمایهای و ایجاد زیرساختهای مناسب برای رشد تولید، دو ابزار مهم برای خروج فوری از رکود و بهبود معیشت مردم است. در کنار تمام موارد فوق، باید محدودیتها و کمبودهای موجود برای اصلاح وضعیت اقتصادی کشور را نیز در نظر گرفت. حجم بالای پروژههای نیمهتمام، مشکلات جدی در حوزه صندوقهای بازنشستگی، کمبود آب، تحریم، فقدان زیرساختهای لازم برای توسعه نظام مالیاتی بر مبنای مجموع درآمد، بدهیهای باقیمانده از دولت قبل، فقدان زیرساختهای اطلاعاتی لازم برای تخصیص بهینه و هدفمند، سیاستهای حمایتی و جبرانی و هزینههای سرسامآور نظام بهداشت و درمان در شرایط کرونا، همگی از محدودیتها و کمبودهایی هستند که خروج از آنها مستلزم صبوری همراه با حسن تدبیر است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی شد
-
نمایش آیینی مظلوم است
-
مستکبران از رنج ملت ایران لذت میبرند
-
بودجه عدالت
-
ادامه مذاکرات بر اساس پیشنویس ایرانی
-
تکمیل خانه زلزلهزدگان تا بهار سال آینده
-
یمن موضوع مذاکره ایران و عربستان نیست
-
طلسم 13 ساله ثبت جهانی فلکالافلاک میشکند؟
-
جانسون در سراشیبی سقوط
-
دانشآموزان، قربانی خودروهای فرسوده!
-
رونق صنعت بازی در گرو حمایت زیرساختی
-
زیبایی و فقر در پل سرخ
-
نقش صندوق نوآوری و شکوفایی در تقویت کارآفرینی فناورانه
-
اولین بودجه قرن؛ کمبودها و بهبودها
اخبارایران آنلاین