مروری بر جشنواره سینما حقیقت
سردار در آینه حقیقت
فرهنگی/ پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت روز گذشته در حالی چهارمین روز برگزاریاش را تجربه کرد که داوران بخش مسابقه ملی معرفی شدند. ارد زند، لقمان خالدی، جواد رمضاننژاد، محمد داودی، محمدرضا فرزاد، سعید رشتیان و نفیسه مرشدزاده داورانی هستند که آثار بخش مسابقه ملی پانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» را قضاوت میکنند.
یکی از نکات جالب در این جشنواره، حضور آثار متعددی با موضوع زندگی و مجاهدتهای شهید حاج قاسم سلیمانی است. یکی از آثار به نمایش درآمده در پردیس سینمایی چارسو مستند «چندقدم آنطرفتر» کاری از فرج صالحی به تهیه کنندگی مرتضی شعبانی بود که در بخش شهید آوینی این دوره از جشنواره حضور دارد. این مستند که ساختاری ترکیبی دارد؛ ناگفتههایی از تیم حفاظت سردار سلیمانی را نقل میکند. در این مستند روایتی از شهید رضا خرمی، شهید وحید زمانینیا، شهید شهروز مظفرینیا و شهید هادی طارمی که همراه با سردار سلیمانی به شهادت رسیدند به نمایش گذاشته میشود. طبق گفته فرج صالحی، ساخت این فیلم به دلیل داستان و موضوع امنیتی با سختیهای بسیاری از جمله دسترسی نداشتن به آرشیو همراه بوده است.
علاوه بر «چند قدم آنطرفتر»، «ژنرال» به کارگردانی مهرداد یوسفی یکی دیگر از آثار این بخش با محوریت سردار سلیمانی است. این فیلم روایتی متفاوت از حمله داعش به مرزهای اقلیم کردستان و نجات این منطقه از چنگ داعش توسط حاج قاسم است. «اماننامه»، مستندی دیگر از مقطع کمتر دیده شدهای از زندگی شهید سلیمانی در بخش مسابقه شهید آوینی است. حامد سعادت مستندساز کرمانی در این فیلم مستند به مقطعی مهم و کمتر دیده شده از زندگی شهید سلیمانی پرداخته است. این مستند درباره اشرار جنوب کرمان است که با دریافت امان نامهای از شهید سلیمانی به زندگی عادی بازگشته و به عنوان کشاورز و دامدار زندگی و فعالیت میکنند. همچنین در مستندی دیگر با عنوان «آن مرد» با محوریت زندگی شهید شیخ شعاعی که تنها شهید روحانی غواص بوده، شهید قاسم سلیمانی نیز دیده شده است. آنطور که مهدی حجتپناه کارگردان این مستند گفته است، ما در این فیلم با داستان آمدنها طرفیم و داستان روایتی از آمدن دو مرد است؛ شهید شیخ شعاعی و مواجهه خانواده شهید با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی. خانواده شهید به حاج قاسم سلیمانی نامه مینویسند و سردار پاسخ آنها را میدهد و حتی چند باری به دیدارشان میرود و به مناسبت روز دختر هدیهای به دختر شهید میدهد.
دبیر بیستمین جشنواره نمایشهای آیینی سنتی در گفتوگو با «ایران»:
نمایش آیینی مظلوم است
محسن بوالحسنی
خبرنگار
با پایان یافتن بیستمین دوره از جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی حالا میتوان نمایی نزدیکتر از تجربه برگزاری این جشنواره در شرایط کنونی پیش رو داشت و بر اساس این تجربیات نقشه راهی برای آینده متصور بود. برگزاری آنلاین، همایشهای تخصصی و پیشنهاد ورود تخصصی این رشته به حوزههای آکادمیک از جمله پربحثترین سوژهها در خلال برگزاری جشنواره بود و حالا داوود فتحعلیبیگی دبیر این جشنواره در گفتوگو با «ایران» از شیوهها و شرایط برگزاری آن میگوید.
برخی مخالف برگزاری جشنواره در شرایط کرونایی بودند اما طی یکسال و نیم گذشته برگزاری بسیاری از این جشنوارههای محلی و کشوری باعث شد آنطور که تصور میشد تئاتر و هنرمندان تئاتری در محاق نمانند. تجربه برگزاری جشنواره نمایشهای آیینی سنتی برای شما بهعنوان دبیر این جشنواره، چه چالشهایی داشت؟
اول باید به این نکته اشاره کرد که تئاتر فینفسه مظلوم است و نمایشهای آیینی سنتی هم مظلومتر... به هر صورت تئاتر در دانشگاهها تدریس میشود و فارغالتحصیلان این رشته به ظرفیتهایی جدید و تازهنفس در تئاتر ما تبدیل میشوند که برخیشان کارگردان و بازیگر و... و برخیشان هم کارشناسان تئاتر میشوند؛ اما ما برای نمایشهای آیینی سنتی هیچ مرجع یا بستر آکادمیک نداریم و بهنظر میرسد همه با من در این مسأله که با دو واحد درس نمیشود مقوله مهم نمایشهای آیینی سنتی را فراگرفت هم نظر هستند. نمایشهای آیینی سنتی، مباحث پیچیدهای دارد و برخلاف ظاهر آن که سهل نشان میدهد بهشدت ممتنع نیز هست و اگر کسی بخواهد در آن غور کند، باید تا ریزترین و جزئیترین مباحث را بشناسد و فرا بگیرد. بهسؤال شما برگردم: برگزاری جشنواره در این دوره واقعاً سخت بود و نظریههای مختلفی، موافق و مخالف برگزاریاش بودند. حتی برخی میگفتند حالا که از پیک پنجم عبور کردهایم چرا جشنواره را با حضور تماشاگران برگزار نمیکنید که ما نمیتوانستیم چنین ریسک و خطری را قبول کنیم. بههر صورت آسیبها وجود داشت و اگر اصلاً برگزار نمیکردیم هم این آسیب با یک دوره عقب افتادن بیشتر میشد. مشکلات خاص خود را هم داشتیم از این بابت که برخی تمرینها به خاطر مشکلات گروهها از مریضی و... تعطیل میشد و خود ما هم بهلحاظ تمرینات و... گروهها بسته به شرایط معذوریتهایی داشتیم.
برگزاری آنلاین چه حسن و ضعفهایی دارد؟
طبیعتاً برای بسیاری از نمایشها مخصوصاً آنها که طنز هستند و با مخاطب گرم میشوند و نفس میگیرند اجرای جلوی دوربینشان سخت بود و آن شور و حال را نداشت و این را قبول داریم اما شرایط اینطور بود. اما این حسن هم در چنین شرایطی وجود دارد که بسیاری از مردم علاقهمند در اقصی نقاط ایران و حتی خارج از ایران، میتوانند از طریق پلتفرمهای اینترنتی مخاطب این نمایشها باشند و آنها را ببینند و من امیدوارم در سالهای آینده هم از این ظرفیت و امکان بتوانیم استفاده کنیم و آنچه بهعنوان تجربه این محدودیتها تجربه کردیم در آینده هم کارآمد باشند.
برخی هنرمندان از سخت گیریهایی که به زعم آنها وجود داشت گلایهمند بودند... آیا سختگیری خاصی امسال وجود داشته است؟
بهعقیده من خیر. نمیشود گفت سختگیریهای بیدلیلی وجود داشته است. مثلاً در بخش داوری، هرکاری را که رد شد و از ما تقاضای تجدید نظر داشت، خود من دیدم و بیهیچ تعارفی باید بگویم که نظرات داوران کاملاً درست و صحیح بود. برای پخش آثار هم بخشی از مسأله به دامنه مخاطب بستگی پیدا میکند. در واقع وقتی قرار است یک نمایش روی صحنه اجرا شود مخاطب مشخص و محدودی دارد و وقتی قرار است از یک پلتفرم پخش شود مخاطبی گسترده. اینجا دیگر معیارهای پخش آثار و... تفاوت دارد و ما نمیتوانیم نسبت به آنچه خلاف معیارها و هنجارهای جامعه است بیتفاوت باشیم. یک زمانی انتقادی وجود دارد یا موضوع نمایش انتقاد است یا مشکلات جامعه. هیچکس با چنین رویکردی مشکلی نداشته و هیچ کاری هم به این دلیل حذف نشده اما بعضیها خط قرمزهایی را رد میکنند که قابل توجیه و دلیل آوردن نیست.
امسال جایزه دکتر ستاری در فقدان این چهره معتبر و مهم فرهنگی و تئاتری برگزار شد...
بله متأسفانه. مرحوم جلال ستاری سهم و نقش بهسزایی در معرفی بسیاری از شخصیتهای حوزه تئاتر چه فرنگی و چه ایرانی داشته و با ترجمهها و تألیفهایش از جمله در مقوله جامعهشناسی تئاتر و اسطورهشناسی و... روشنگریهای بسیاری برای اهل هنر داشت. او یکدورهای ویراستار مجله نمایش هم بود و همان حضورشان بهعنوان ویراستار باعث شد دست ما را بگیرد و راهنمایی کند تا بتوانیم چیزهایی بنویسیم. اگر کسی توفیق مییافت حضوری با او گفتوگویی میکرد متوجه عمق دانش و اطلاعات او میشد و حافظهای داشت شگفتآور. عمق مطالعات و تحقیقات او طوری بود که از کتابی به کتاب دیگر پی ارجاعات میرفت و سرکار خانم لاله تقیان، تعریف میکند که بهدلیل موج پردامنه اطلاعات هنوز یکسری فیش دستهبندی شده از او مانده که فرصت نشده رویشان کار کند.
طی حکمی از سوی رئیس جمهور
«علیرضا مختارپور قهرودی» به ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی منصوب شد
علیرضا مختارپور قهرودی طی حکمی از سوی رئیس جمهوری برای چهار سال به ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی منصوب شد. در این حکم آمده:«انتظار دارد با اتکال به خداوند سبحان و اهتمام به «عدالت محوری»، «روحیه انقلابی»، «مردمداری»، «پاکدستی و فسادستیزی»، «قانونمداری» با نظارت دقیق بر حسن اجرای امور در پیشبرد و تحقق اهداف سازمان مجدانه کوشا باشید.»
در ادامه حکم رئیس جمهور برای مختارپور، در انجام شایسته وظایف محوله، خدمترسانی به مردم، تحقق آرمانهای نظام اسلامی و بویژه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از درگاه خداوند متعال طلب توفیق روزافزون شده است. گفتنی است که پیشتر اشرف بروجردی از سال 1396 ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی را به عهده داشته است؛ علیرضا مختارپور نیز پیش از این انتصاب، از خرداد ماه سال۱۳۹۳ با حکم وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دبیرکلی نهاد کتابخانههای عمومی کشور منصوب شده و تا به امروز در این عرصه فعالیت داشت. گفتنی است که در سوابق مختارپور فعالیتهای فرهنگی مختلفی، بویژه در حوزه کتاب درج شده، از جمله مدیریت انتشارات اهل قلم، مدیریت اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت انتشارات امیرکبیر، مدیر انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب دیده میشود. از وی همچنین چند عنوان کتاب با محوریت دستهبندی موضوعی بیانات رهبر انقلاب نیز منتشر شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
گفتنی است که بنابر خبر دیگری اهالی کتاب شاهد انتصاب دیگری هم در این حوزه بودند؛ محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در احکامی جداگانه علی اکبر اشعری، محسن پرویز، محسن مؤمنی شریف، عادل پیغامی، علیرضا قزوه، محمدرضا محمدخانی، مریم جدلی، علی محمد مؤدب، سیدمحمود اسلامی، علی رمضانی و یاسر احمدوند را بهعنوان اعضای جدید هیأت امنای مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران منصوب کرد.