امام رضا(ع): چون ماه محرّم مى‏‌رسید کسى پدرم علیه‌‏السلام را خندان نمى‌‏دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آنکه 10روز مى‏‌گذشت، روز دهم روز سوگوارى و اندوه و گریه او بود و مى‏‌فرمود: این روزى است که حسین علیه‌‏السلام درآن کشته شد.       «وسائل الشیعه، جلد 10ٰ صفحه 394»

جوانی هدفمند برسر اهداف مقدس از هجرت زودهنگامش دلم سوخت. وقتی قرار باشد ارشا اقدسی را تجسم کنی او را باید جوانی رعنا قامت، دلیر، شجاع، غیور و دانا در عمل و معصوم در چهره به یاد آوری. جمع این صفات ارشا اقدسی را ویژه کرده بود .چهره‌اش مرا یاد جوانان دوران دفاع مقدس می‌انداخت که شیفته و واله بر سر اهداف مقدس‌شان حاضرند از جان‌شان سرمایه بگذارند. بارها در پروژه موسی(ع) که این ایام گرفتارش هستم، وقتی به صحنه‌های سخت بدلکاری می‌رسیدم او را عضو قطعی خودمان می‌دانستم .جایش خالی‌ است، ولی امید دارم جوانانی که همیشه در گرد او در حال تعلیم بودند، جانشینان شایسته‌ای به‌ جایش باشند. خداوند روحش را قرین رحمت کند و برای بازماندگانش بخصوص مادر داغدیده‌اش صبر و آرامش آرزو می‌کنم.
یادداشت کارگردان شناخته شده سینمای ایران  برای درگذشت ارشا اقدسی / هنرآنلاین

قطب‌الدین صادقی
کارگردان و مدرس تئاتر
در بررسی اهمیت نهاد تئاتر در جامعه بد نیست برویم و دوباره نگاهی داشته باشیم به نظریات چهره‌های شاخص و بزرگی مثل ویل دورانت. دورانت معتقد است جامعه‌ای متمدن است که چهار ویژگی در آن وجود داشته باشد و بی‌هر کدام از این چهار اصل، تمدن اتفاق نمی‌افتد. اولین اصل، زیست در جامعه‌ای‌ است که تشکیلاتی برای اداره امور جمع داشته باشد تا جامعه در پناه آن به امنیت برسد. دومین اصل، تدوین و تأمین ارتزاق عمومی و کار است. سومین اصل جامعه متمدن، داشتن آداب و اخلاق و سنن است و چهارمین اصل و مهم‌ترین اصل، خلق فرهنگ و هنر است. او معتقد است تمدن یعنی خلق فرهنگ و هنر و سه اصل اول مقدمه‌ای هستند برای رسیدن به اصل چهارم و مهم یعنی فرهنگ. شهری که فرهنگ و هنر نداشته باشد شهر نیست و برای آنکه این فرهنگ و هنر به‌وجود بیاید صرفاً منوط به توجه تئاتر به تئاتری‌ها نیست و اگر همه نهادهای مرتبط کمک نکنند و با همراهی یکدیگر این اصول را سازماندهی نکنند، در هیچ شهری تمدنی رخ نمی‌دهد. پس برای ما مهم است بتوانیم نه تنها نظر خانواده تئاتر، بلکه دیگر خانواده‌های مرتبط با تئاتر را به این موضوع جلب کنیم؛ چون این موضوع نیازمند هویت و روحی جمعی است و همه باید در شهر با یک ارتباط ارگانیک به هم وصل شویم تا اتفاقی برای تئاتر و فرهنگ و هنر بیفتد. از سویی دیگر به جرأت می‌توانم بگویم حتی خود تئاتری‌ها هنوز تعریف درستی از هویت و تعریف رابطه‌شان با مردم ندارند. طی پژوهشی به این نتیجه رسیدم که با چهار طریق می‌شود با مردم ارتباط برقرار کرد. ناگفته پیداست که اگر مخاطب نداشته باشیم تئاتری وجود ندارد و از یونان باستان تا امروز، تعریف تئاتر در ارتباط بی‌واسطه با مردم است. تئاتر یعنی مردم و تئاتری‌ها باید برای مردم کار کنند و اگر نتوانند نظر مردم را جلب کنند یقیناً اشتباه کرده‌اند. پس این چهار راه این‌طور تعریف می‌شوند: راه اول، سرگرمی و تفنن. در تمام دنیا هنر قبل از هر چیز نقش تفننی دارد تا انسان را از زندگی روزمره و رنج‌هایش موقتاً جدا کند و فرجه‌ای ‌دهد تا انسان استراحتی کند. راه دوم  ارتباط احساسی برقرار کردن با مردم است و انسان به مرور زمان، بسیاری از احساسات خود را فراموش می‌کند و به هر حال تابع شرایط است. اینجا کار هنر است که با ذره‌بینی حیرت انگیز احساسات را دوباره به یاد مخاطب بیندازد. در واقع کار هنر، در هم شکستن تعادل اولیه به منظور ساختن یک تعادل برتر است تا عمیق‌تر مفاهیم را به یاد مخاطب بیاورد. سومین راه اندیشه است. بسیاری از مردم اقبال و امکان دانشگاه رفتن و وصل بودن به کتاب و استاد و... ندارند و توده‌های مردم بدون معلم هستند و نیازهای فکری و عقلانیت‌شان را از طریق تئاتر و... به دست می‌آورد. راه چهارم، وجه زیبایی شناسی ا‌ست. ما دنیا را از طریق مفاهیم و احساسات نمی‌فهمیم بلکه از طریق شکل می‌فهمیم. ارتباط ما با جهان از طریق شکل است و هر مفهمومی برای اینکه واقعیت پیدا کند نیاز به شکل دارد و برای آنکه به شکل برسد اصول زیبایی شناسی چهارگانه را باید رعایت کند. همه این‌ها، گزیده و مروری کلی‌ بود به نقشی که تئاتر در جامعه می‌تواند ایفا کند. قصد این بود که به اهل فن بگوییم که چطور و بر چه اصل و اساسی می‌شود با مردم ارتباط برقرار کرد. پس خوشبخت کسانی مثل پیتر بروک که همه این چهار اصل را در آثار خود دارند و از این طریق با مردم ارتباط برقرار می‌کردند.

با اینکه از روز خبرنگار گذشته است اما برخی از هنرمندان همچنان این روز را به خبرنگاران تبریک می‌گویند. صفحات برخی از هنرمندان به عکس خداحافظی مسی و برخی از پیروزی فولاد نوشتند.

زمزمه محبت
صفحه محمدرضا شفیعی کدکنی که توسط دوستداران این شاعر اداره می‌شود، فیلمی از بازدید این پژوهشگر حوزه ادبیات گذاشته است با عنوان «درکوچه‌ باغ‌های نیشابور» فیلمی مربوط به تیرماه 1398 است و گفت‌و‌گوی پرمهر محمدرضا شفیعی کدکنی با دو کودک را نشان می‌دهد. ابتدا او اسامی کودکان را می‌پرسد و سپس تصویربردار از دو کودک می‌پرسد شما او را می‌شناسید. یکی از کودکان در کمال تعجب هم اسمش را می‌داند و هم شغلش را. پاسخی که با آغوش دکتر شفیعی همراه است.

چهره‌ها
ابراهیم امینی فیلمنامه‌نویس و بازیگردان در صفحه خود از پیروزی خوزستانی‌ها در مسابقه قوتبال نوشته است: «برای ما خوزستانی‌های مهاجر، قهرمانی فولاد در جام حذفی بهانه خوبی برای شادی است. منظورم از ما کسانی است که آب و برق و نان و دلی تقریباً خوش داریم. اما این چندان مهم نیست. مهم‌تر این است که برای خود خوزستان‌نشین‌ها قهرمانی فولاد اسباب شادی بشود. زمانی فوتبال این تأثیر را در این جلگه داشت.
با پیروزی‌هایش پایکوبی می‌کردند. دیده بودم که در باخت‌هایش هم نی‌انبان و ضرب و تیمپو می‌زدند. حتی باخت هم در آن اقلیم بهانه شعف دسته جمعی بود. نتیجه چندان مهم نبود! کاش هنوز چنین باشد. می‌دانم به‌طور کامل این‌طور نیست، قدری هم باشد کفایت می‌کند. همین که امشب را تا فردا خوش باشند، صفا کنند و یزله بروند. کاش بشود خوش باشند. گوارای وجود نازنین‌شان.»
ابوالفضل جلیلی، کارگردان و نویسنده ایرانی در صفحه خود عکس پرچم ژاپن را منتشر کرده و نوشته است: «تعلق خاطر من به ژاپن، بیش از هر چیز به‌خاطر آکیراکوروساوا + توشیرو میفونه است. اما امروز می‌خوام به‌خاطر واکسن‌هایی که به مردم کشور ما هدیه کردند، صمیمانه از ژاپن قدردانی کنم.»
بهرام رادان که بیشتر او را به عنوان بازیگر می‌شناسیم خبر از تهیه‌کنندگی خود داده است البته این چهارمین فیلم او در مقام تهیه کننده است: «فیلمبرداری فیلم سینمایی «علف زار» به کارگردانی کاظم دانشی و تهیه‌کنندگی بهرام رادان آغاز شد. این فیلم که مضمونی اجتماعی دارد و فیلمنامه آن بر اساس داستان‌های واقعی نوشته شده است، از آبان ماه سال گذشته در انتظار دریافت پروانه ساخت بود که پس از گذشت ۷ ماه در اواخر اردیبهشت ماه امسال موفق به دریافت آن شد و از اوایل مردادماه فیلمبرداری خود را آغاز کرد.
شبنم مقدمی هم خبر از پایان «مردم معمولی» داده و از همه عوامل تشکر کرده است: «تمام این مدت پنج شش ماه همدل و همراه و هم دست هم بودیم تا آخر. هم رو دوست داشتیم و‌ داریم، کنار هم موندیم و می‌مونیم... از هم یاد گرفتیم و یاد می‌گیریم، به هم قوت قلب می‌دادیم و میدیم و همچنان دست مون توی دست‌های همه.»

تازه‌های نشر
فرهاد حسن‌زاده، نویسنده کودک و نوجوان عکس جلد کتاب «چتری با پروانه‌های سفید» را در صفحه خودش منتشر کرده به همراه نقدی از عطیه میرزا امیری که در سایت وینش منتشر شده است. در بخشی از نقد آمده است: «متوجه فرصت، تهدید و یا مانعی می‌شود در واقع با یک مسأله روبه‌رو شده است. در اینجاست که مهارت حل مسأله به او کمک می‌کند تا بتواند از این موقعیت به‌درستی عبور کند. فرایند حل مسأله سه قدم دارد که در چتری با پروانه‌های سفید به‌خوبی دیده می‌شود. اولین چیز تشخیص مسأله است. در ابتدای این امر کودک باید مسأله را به‌درستی تشخیص دهد و بفهمد موضوعی که باعث به‌وجود آمدن چنین مسأله‌ای شده است، چیست. بعد از آن کودک باید به دنبال یافتن راه حل باشد و در آخر کودک راه حل‌هایی را که ارائه داده است امتحان کرده، به نتیجه آنها فکر می‌کند و در نهایت بهترین راه‌حل را برمی‌گزیند.»

محدثه واعظی‌پور
روزنامه‌نگار
نشست خبری لیونل مسی ستاره سرشناس آرژانتینی بیش از هر چیز به‌خاطر احساساتی شدن او و اشک ریختن برای ترک تیمی که دوستش دارد، خبرساز شد. شاید باور اینکه ستاره‌ای در قامت مسی از ترک یک باشگاه این اندازه متأثر شود برای بعضی از ما دشوار یا حتی کودکانه باشد. اما این واکنش صادقانه، علاوه بر اینکه روحیه حرفه‌ای مسی به‌عنوان یک بازیکن درجه یک را نشان می‌دهد، روشن کننده خصوصیات یک قهرمان است. ستاره‌ای که با فوتبال به شهرت و محبوبیت رسیده و با نبوغش، به فوتبال جذابیتی تازه بخشیده است از اینکه مجبور است برخلاف روند برنامه‌ریزی‌اش بارسلونا را ترک کند، غمگین و شوکه شده و این حس را با دوستدارانش و با فوتبال دوستان به اشتراک گذاشته است. قطعاً مسی در باشگاه تازه‌اش به همین اندازه که در بارسلونا مرکز توجه بوده، محبوب خواهد بود، اما این شفافیت و موضع‌گیری از یاد نخواهد رفت.
در فضای ورزش و سینمای کشور ما چند درصد از ستاره‌ها حاضرند احساس صادقانه خود را با دوستدارانشان سهیم شوند؟ چقدر از اظهارنظرها، دوستی‌ها و دشمنی‌ها واقعی است و چه میزان از واکنش‌های چهره‌های مشهور و محبوب ورزش یا هنر، به‌خاطر منافع مادی است؟ آنچه در شبکه‌های اجتماعی یا مصاحبه‌های ستاره‌های ایرانی می‌بینیم چقدر نشان دهنده شناخت آنها از فضای جامعه، احوال مردم و دوستدارانشان است؟ در اغلب درگیری‌ها و جدال‌های لفظی بازیکنان فوتبال، هواداران چقدر مهم هستند؟ اگر دقیق و نکته سنج باشیم، آنچه از رفتار ستاره‌ها و چهره‌های سرشناس می‌بینیم، بیشتر نمایشگری و فضل‌فروشی است و در بسیاری از اظهار نظرها، صداقت به چشم نمی‌خورد.
حسن یزدانی کشتی‌گیر مازندرانی چند روز پیش و پس از باخت مقابل حریف قدرتمندش از مردم ایران عذرخواهی کرد. او به‌عنوان یک کشتی گیر که در بالاترین سطح و در رقابتی بزرگ مثل المپیک به مدال نقره دست یافته، می‌توانست مفتخر و مغرور باشد، اما تواضع او در برابر مردمی که امید داشتند تا با کسب مدال طلا، شادی را تجربه کنند قابل توجه است.
ستاره‌های ورزشی و هنری، روزهای خوش و ناخوش فراوان دارند. دوستدارانشان این روزها را از یاد می‌برند، اما آنچه باعث ماندگاری یک ستاره در قلب مردم و تاریخ است، موضع‌گیری‌های دور از تظاهر و عشق به حرفه و هواداران است. اگرچه بخش مهمی از ورزش حرفه‌ای با سیاست و ثروت آمیخته شده، اما در بزنگاه‌های حساس، یک واکنش، جمله‌ای کوتاه یا حتی حرکتی نمادین می‌تواند یک ورزشکار یا هنرمند را تبدیل به قهرمان کند. این روزهای تلخ برای حسن یزدانی و لیونل مسی تمام خواهند شد، اما دوستداران کشتی و ورزش، اشک‌های قهرمانانشان را از یاد نخواهند برد. فراتر از هر موفقیتی، صداقت و عشق در قلب مردم باقی خواهد ماند.

درمیان آثارمختلف مذهبی و مناسبتی در حوزه موسیقی که دراین سال‌ها تولید و منتشر شده است آلبوم «وداع» همچنان شنیدنی و ماندگاراست.اثری به خوانندگی و آهنگسازی حسام‌الدین سراج با همکاری محمد میرزمانی آهنگساز که تنظیم کار برای ارکستر و نظارت و رهبری آن را برعهده داشته است. اشعار آلبوم «وداع» بیشتر از سروده‌های عمان سامانی یکی از شاعران بنام عاشورایی است که اواخر دهه ۷۰ با حمایت حوزه هنری در قالب نوارکاست به بازار آمد و بعد از استقبال فراوان در سال‌های بعد لوح فشرده آن نیز منتشر شد. این آلبوم در سال‌های ۹۱ تا ۹۳ به‌صورت پی در پی با رهبری میرزمانی در برج میلاد به اجرا درآمد و البته درسال ۹۷ به رهبری نادر مرتضی پور و با همکاری ارکستر ملی ایران درتالار وحدت روی صحنه رفت و در سال ۹۸ نیز به رهبری همایون رحیمیان اجرا شد.
آلبوم «وداع» در دو مجموعه «وداع ۱» و «وداع ۲» منتشر شده و شامل قطعاتی چون «راز»، «آینه عشق»، «باده الست»، «سرخیل مستان»، «وحدت عاشقانه»، «غریب آشنا»، «یک دل و یک بار»، «سر حق»، «عاشق کشی»، «ساز مستی»، «داستانسرا»، «شوخ شیرین ۱ و ۲»، «وداع»، «پریشانی»، «غریبه»، «گریه خون» است. در این آلبوم بهزاد فروهری، کورش بابایی، مجید اخشابی، جمال جهانشاد، مسعود حبیبی، ناصر رحیمی، محمدحسین پورمعین، همایون رحیمیان، ارسلان کامکار، مازیار ظهیرالدینی، عمادرضا نکویی، کریم قربانی، علیرضا خورشیدفر، محمود منتظم صدیقی و کورش بزرگ‌پور به نوازندگی پرداخته‌اند.
حسام‌الدین سراج خواننده و خالق این اثر تولید این آلبوم را عرض ادبی  به ساحت سیدالشهدا(ع) عنوان کرده و درخصوص انتخاب اشعار این آلبوم براین نظر است: «عمان سامانی یکی از قوی‌ترین مرثیه‌سراهای جهان است؛شاعری با شخصیت بی‌نظیر که صنایع ادبی و ظرایف شعری نهفته در اشعارش علت انتخاب او بود.» محمد میرزمانی هم ویژگی مهم آلبوم «وداع» را اشعار آن عنوان کرده که با تأثیر از حماسه و شور حسینی درباره حضرت علی اکبر(ع)،
سید الشهدا(ع) و... است. اشعاری که تأثیرات عمیقی درانسان به وجود می‌آورد و در انتقال حس، حال و زبان حال و مرثیه امام حسین
علیه السلام و اهل بیت آن حضرت بسیار نافذ است.
 وداع
آهنگساز محمد میرزمانی
خواننده: حسام‌الدین سراج

عبدالرحیم سعیدی‌راد
شاعر
سلام بر تو ای کربلای عزیز!
تو تنها یک قطعه زمین خشک و تفتیده نیستی که در یک گوشه از کره خاکی افتاده باشد و هر سال در ماه محرم نام عزیزش ورد زبان‌ها جاری شود.
تو سرزمین پر رمز و رازی هستی که عارفان هم از درک عظمت ملکوتش عاجزند.
اسراری در دل‌ داری که همه هستی منتظر آن روزی‌اند که زبان بگشایی و هر آنچه را تا کنون برایش سکوت کرده‌ای، فریاد سر دهی.
تو آیینه‌ای هستی که هرکس می‌تواند عیار وجود خود را در آن ببیند؛
و من در تعجبم که چگونه می‌شود آسمانی به رنگ خون را، در گودالی حقیر مدفون کرد؟

 اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
با فتح شام درسال هفدهم هجری و پذیرش اسلام در این منطقه دیری نگذشت که تعدادی از صحابه، تابعین و قاریان و حافظان قرآن برای تبلیغ و گسترش آیین اسلام به شام رفتند. این عده بتدریج فوت کرده و در جای‌جای این سرزمین دفن شدند و بقعه‌هایی برای آنان ایجاد شد. فراوانی تعداد بقعات به علاوه مساجد و مدارس اسلامی احداث شده در شامات، انگیزه‌ای بود برای شرح حال نویسی، توصیف بناها و ثبت تاریخ محلی که منجر به مکتب تاریخ نگاری شام گردید و به موازات مکاتب تاریخ نگاری حجاز و عراق در تاریخ اسلام پیش آمد. جریان تاریخ نگاری مکتب شام که از سوی «معاویه بن ابی سفیان» بنیانگذاری شده بود در دوران «ولید»و«هشام بن عبدالملک» از خلفای اموی گسترش یافت و مشخصه آن خصومت و دشمنی با اهل بیت رسول خدا(ص) بود که این مشخصه بتدریج به تألیفات سایر مورخان تاریخ اسلامی نیز راه یافته است. مکتب تاریخ نگاری شام با تألیف کتاب هشتاد جلدی «تاریخ مدینه دمشق» رونق بیشتری یافت و این کتاب به‌عنوان منبعی مهم مورد توجه قرار گرفت. مؤلف این کتاب ابن عساکر (م 571 ه.ق) به تناسب موضوع جلدهایی را به پیامبراسلام حضرت محمد(ص)، امیرالمؤمنین علی(ع) وامام حسین(ع) اختصاص داده است. ابوالقاسم علی بن حسن مشهور به ابن عساکر دمشقی، شافعی مذهب و از جمله عالمان بی‌طرف در موضوعات سیاسی و مذهبی بوده است، با وجود این گزارش‌های وی در مورد حادثه عاشورا خالی از تحریف نیست. وی در ردیف راویان، حافظان حدیث و مورخان بزرگ جهان اسلام است که در دوران خلافت ایوبیان می‌زیسته. در این دوران بویژه در روزگار خلافت صلاح‌الدین ایوبی به‌دلیل سکانداری مذهب اهل سنت درشامات و تنازعاتی که با فاطمیان شیعی مذهب مصر وجود داشته بسیاری از متفکران و عالمان اهل سنت دمشق پایشان به سیاست کشیده شده و در صف حامیان حاکمان وقت قرار گرفته‌اند. ابن عساکر با وجود نمایندگی و سرآمد طبقه عالمان در حمایت از خلافت ایوبیان در مقابل فاطمیان مصر، از استقلال رأی نسبی برخوردار بوده و گاهی به تمایلات مذهبی ایوبیان وقعی نمی‌نهاد. از این‌رو در جلدهای مربوط به امام حسن وامام حسین(ع) فضایل بسیاری از این دو فرزند رسول گرامی اسلام(ص) را نقل و سعی داشته در گزارش واقعه کربلا بی‌طرفی و انصاف را رعایت نماید. با وجود این تحریفات فراوانی در روایت وی از حادثه کربلا به چشم می‌آید که صحت واصالت ندارد. ازجمله تحریفات ابن عساکر در کتاب خود، حضور امام حسین در فتح قسطنطنیه تحت زعامت یزیدبن معاویه است که از اشتباهات فاحش وی می‌باشد. یا در جایی دیگر در فضیلت بخشندگی و سخاوت معاویه به نقل روایتی پرداخته که از اساس اشتباه است و آن، اینکه در مقطعی امام حسن و امام حسین(ع) نزد معاویه رفتند و وی به آنان دویست هزار درهم بخشید و گفت:«من فرزند هند هستم و هیچ کس قبل از من و بعد از من چنین صله‌ای نداده و نمی‌دهد!» واز همه تعجب برانگیزتر که در مغایرت کامل با اهداف نهضت عاشوراست طرح درخواست ملاقات امام حسین(ع) با یزید و بیعت امام با وی هنگام گفت‌و‌گو با عمربن سعد و ضمن مکاتبه با عبیدالله است! این درشرایطی مطرح می‌شود که کاروان امام در چند منزلی کربلا و در آستانه حماسه عاشوراست. وی در این روایت با خیالبافی از جانب اباعبدالله الحسین نقل می‌کند که امام سه پیشنهاد را مطرح کرده است.ا/اجازه دهند از همان راهی که آمده بازگردند.2/به یکی از مرزها رود و نظاره گر امور باشد.3/اجازه دهند نزد یزید رفته و دست خود را در دستان او گذارد تا هرچه خواهد حکم کند!!! این تحریفات متأسفانه به منابع شیعی هم راه یافته و براساس آن اشعاری سروده و در مراثی خوانده می‌شود.

خبرگزاری فارس گزارش تصویری منتشرکرده از نزدیک شدن به ماه محرم و ایام شهادت سیدالشهدا(ع)، که پایتخت نشینان برای برگزاری باشکوه‌ترین مراسم آیینی تلاش می‌کنند. امسال نیز مانند سال گذشته به‌دلیل شیوع ویروس کرونا هیأت‌های تهران و دیگر شهرستان‌ها این مراسم را در فضای باز و با حفظ دستورالعمل‌های بهداشتی برگزار می‌کنند.