سیدهادی افقهی در گفتوگو با «ایران» ابعاد سفر نخست وزیر جدید عراق به تهران را بررسی کرد
حسن نیت «السودانی» برای رفع دغدغه امنیتی ایران
گروه سیاسی/ «محمد شیاع السودانی»، نخست وزیر جدید عراق در سومین سفر منطقهای خود به تهران آمد و در دیدار با مقامهای عالی رتبه کشور بر تقویت مناسبات راهبردی تهران و بغداد در ابعاد گوناگون تأکید ویژهای کرد. سیدهادی افقهی، کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با «ایران» به بررسی ابعاد این سفر مهم پرداخته و یکی از وجوه مهم آن را رایزنی پیرامون همکاریهای امنیتی ایران و عراق ارزیابی کرده است.
***
نگاه «محمد شیاع السودانی» به صحنه سیاست خارجی عراق از جمله ایران تحت تأثیر چه مؤلفههایی قرار دارد؟
آقای «محمد شیاع السودانی» قبل از اینکه متصدی پست نخست وزیری شود چندین مسئولیت مهم اجرایی پشت سر گذاشته است. او پیشتر به عنوان وزیر آب، وزیر حقوق بشر و مشاور نخست وزیر در دوره مسئولیت نوری مالکی فعالیت داشته است. خود او جزو خانوادههای شهدایی است که پدر و عمو و دیگر اعضای خانوادهاش در دوره صدام به شهادت رسیدند. یکی از ویژگیهایی که مورد قبول و وفاق همه مردم عراق درباره اوست، پاکدستی وی است و تاکنون هیچ نقطه سیاهی در پرونده مسئولیتهایش نداشته است. در حقیقت السودانی زندگی بسیار متعادل و شرافتمندانهای داشته و به همین دلیل جریانهای سیاسی عراق، او را به عنوان مناسبترین شخص برای پست نخست وزیری مخصوصاً پس از عملکرد ناموفق الکاظمی دیدهاند. یکی از شعارهای مهم انتخاباتی «السودانی» مبارزه بیامان با فساد مالی و اداری و خدمت به محرومان بوده است. یک اقدام مهمی که در عرصه داخلی انجام داد، این بود که به محض اینکه نخست وزیر شد، نیروهای حشدالشعبی را موظف کرد همه امکانات خود را برای توسعه شهرها، خدماترسانی زیرساختی و خدمت به مردم شهرهای محروم و ساخت مسکن به کار گیرند. السودانی در عرصه سیاست خارجی نیز میخواهد با همه کشورهای همسایه رابطه متعادل و منطقی داشته باشد و اعلام کرده اجازه نمیدهد هیچ کشوری در امور داخلی کشور عراق مداخله کند و از خاک این کشور به کشورهای همسایه از جمله ایران تجاوز و تهدیدات امنیتی صورت دهد. آقای «السودانی» در کنفرانس مطبوعاتی مشترک خود با آیت الله رئیسی هم بر همین مسأله تأکید ویژهای داشت. بنابراین سیاست خارجی وی یک سیاست اعتدالگرا و منطقی ولی از موضع قدرت است.
نوع نگاه او نسبت به مناسبات با تهران را چطور ارزیابی میکنید؟ این دیدگاه وجود دارد که رویکرد السودانی همسویی و نزدیکی بسیاری با رویکردهای بینالمللی ایران دارد.
مبنای اصلی سیاست خارجی آقای «السودانی» ایجاد سیاست موازنه مثبت و تأکید بر استقلال عراق از موضع قدرت است. او برای اینکه حساسیتزدایی کند و متهم به این نشود که سمپات ایران است و با آن رابطه نزدیک دارد، پس از آغاز مسئولیتش در اولین سفر خود به اردن و در دومین سفر به کویت رفت و سپس راهی ایران شد و ممکن است بعد از ایران به عربستان سعودی برود. زیرا درباره او به محض اینکه نخست وزیر شد و حتی قبل از آنکه از مجلس عراق رأی بگیرد، گفته میشد که مرد ایران است. اما آقای «السودانی» بعد از انتخابش نشان داده است که شخصیت معتدلی دارد و هیچ کسی نمیتواند به سیاست خارجی او مبنی بر تعامل با همه دنیا از موضع استقلال و اعتدال ایرادی وارد کند.
یکی از وجوه مهم در روند همکاریهای همهجانبه ایران و عراق به موضوع همکاری امنیتی و نظامی دو کشور بازمیگردد. این در حالی است که در هفتههای اخیر به دلیل انجام حملاتی از سوی گروههای تروریستی مستقر در «اقلیم کردستان» عراق تهدیداتی متوجه امنیت کشورمان شده است. سفر نخستوزیر عراق به تهران از این منظر حائز چه اهمیتی است؟
موضوع هماهنگی و همکاریهای امنیتی تهران و بغداد یکی از اصلیترین محورهای رایزنیهای آقای «السودانی» در کشورمان بود. او در این سفر با مقام معظم رهبری دیدار کرد و در این ملاقات، مقام معظم رهبری برای نخستین بار بیانات مهمی را فرمودند مبنی بر اینکه «اگر عراق مورد تهدید قرار گیرد ما سینه سپر میکنیم.» من تاکنون چنین عباراتی را از مقام معظم رهبری در دیدار با مقامهای پیشین عراق و هیچ مقام سیاسی خارجی دیگری نشنیده بودم. نکته دیگر اینکه مقام معظم رهبری آقای «السودانی» را شخص شجاع، مؤمن و انقلابی خواندند. این در حالی است که حضرت آقا معمولاً در دیدار با مقامهای خارجی بر اساس تعارفات معمول صحبت میکردند ولی در این دیدار به طور ویژه بیاناتی را در تعریف از شخصیت نخست وزیر جدید عراق مطرح فرمودند. این امر نشان میدهد که میان جمهوری اسلامی و این مقام عالیرتبه عراق اعتماد و رابطه نزدیکی وجود دارد که امکان حل و فصل چالشهای فراروی دو کشور در زمینه امنیتی را فراهم میکند.
اهمیت این مسأله در مواجهه دولت عراق با بحرانی که اخیراً در پی حملات تروریستی جریانهایی از اقلیم شمال عراق رخ داد، اهمیت ویژهای پیدا میکند. این بحران میان ایران و اقلیم به طور مستقیم و با دولت مرکزی عراق به طور غیرمستقیم شکل گرفته بود. در این رابطه، آقای «السودانی» قبل از اینکه به ایران بیایند با یکی از مقامات بلندپایه اقلیم کردستان یعنی «نیچروان بارزانی»، رئیس اقلیم و برادرزاده مسعود بارزانی ملاقات داشته است که در این دیدار توافق شد نیرویی از ارتش عراق برای تقویت دیدهبانی و مرزبانی به نقطه صفر عراق و ایران فرستاده شود. همچنین بحث همکاری با اقلیم برای خلع سلاح این سازمانهای تروریستی از جمله «کومله»، «پژاک» و «دموکرات ایران» مطرح و قرار بر این شد که این گروهها خلع سلاح شوند یا از این منطقه کوچ کنند، در غیر این صورت ایران بر اساس قوانین بینالمللی حق دفاع از خود را دارد.
به این ترتیب به نظر میرسد دولت جدید عراق این موضوع را که دغدغه امنیتی مهمی برای جمهوری اسلامی به شمار میآید، به طور جدیتری نسبت به ادوار گذشته در دستور کار قرار داده، درست است؟
بله، آقای «السودانی» برای رفع این چالش و دغدغه امنیتی ایران از خود حسننیت زیادی نشان داده و برخورد او با مسئولان اقلیم کردستان بسیار جدی بوده است؛ یعنی السودانی تأکید ویژهای بر حق دولت مرکزی جهت اقدامات محافظتی نیروهای مسلح عراق از همه سرحدات کشور داشته و یادآوری کرده است که اقلیم شمال یک دولت مستقل در عراق نیست که دولت مرکزی برای انجام اقدامات امنیتی مورد نظر خود از آن اجازه بگیرد. مقام معظم رهبری نیز در بیانات اخیر خود در ملاقات با نخست وزیر عراق بر این نکته بسیار تأکید کردند و هشدار هم دادند که اولاً این مسأله باید حل شود و اگر حل نشود همچنان این مشکل باعث ادامه تنش و ناامنی و درگیریها خواهد بود. بنابراین مسأله امنیت یکی از موضوعات برجسته ملاقات هیأت ایرانی و عراقی بود و مخصوصاً در دیدار مقام معظم رهبری بسیار مورد تأکید قرار گرفت.
همکاریهای تجاری و تقویت کمیسیون اقتصادی مشترک دو کشور از دیگر محورهای مورد رایزنی مقامهای بلندپایه ایران و عراق بود. حجم تبادلات اقتصادی در مقایسه با سطح مناسبات سیاسی و تاریخی دو کشور را چطور میبینید؟
سطح همکاریهای اقتصادی ایران و عراق با توجه به حجم روابط، دوستیها و پیشینه تاریخی و فرهنگی و امنیتی دو کشور و بویژه کمکهایی که جمهوری اسلامی به دولت بغداد مخصوصاً در زمان ظهور داعش در سال 2014 کرد، قابل قبول نیست ولی ظرفیتهای بسیار بزرگی برای تعمیق این روابط وجود دارد. ظرفیتهای وسیعی در دو کشور بویژه در زمینه انرژی، انتقال فناوری و همکاری در عرصه گردشگری دینی وجود دارد. آقای «السودانی» در این سفر بر اجرای توافقنامههای گذشته تأکید ویژهای داشت و حضرت آقا هم فرمودند که توافقنامههای زیادی میان ایران و عراق وجود داشته اما دولت پیشین تحت فشارهایی که امریکا وارد میکرد، نمیتوانست آنها را اجرا کند البته نه فقط در رابطه با جمهوری اسلامی.
پیش از این، آقای «عادل عبدالمهدی» در دوره نخست وزیری خود قبل از آقای «مصطفی الکاظمی» با کشور چین به توافق جامع تجاری به ارزش 500 میلیارد دلار دست یافته بود که امریکاییها در مسیر اجرای آن کارشکنی کردند و همین امر مقدمات سقوط دولت آقای «عبدالمهدی» را فراهم کرد. طرفداران امریکا علیه او تظاهرات کردند که وادار به استعفا شد. بعد از آن هم آقای «الکاظمی» این توافق را لغو کرد. الان آقای «السودانی» میخواهد آن را احیا کند. حال آنکه الان دستیابی به توافقنامه مشابهی میان ایران و عراق هم در دستور کار مقامهای دو کشور قرار دارد تا بتوان سطح تبادلات بازرگانی و تجاری دو کشور را ارتقا داد. این ظرفیت وجود دارد و به نظر میرسد دولت آقای «السودانی» برای به کارگیری این ظرفیتها عزم جدی دارد.
«ایران» از تلاش کشورهای غربی برای تغییر رفتار تهران در دو ماه اخیر گزارش میدهد
ناکامی امریکا در باج خواهی از ایران
گروه سیاسی/ از منظر ایالات متحده امریکا برجام قرار بود «یک سکو» برای خواستههای بعدی امریکا باشد؛ سکویی که در قالب برجامهای 2، 3 و... به حل مکعب روبیک و شبکه مشکلات امریکا با ایران منجر شود. خروج امریکا از برجام و ایجاد کارزار فشار حداکثری، جهت تسهیلگری برای همین مسأله و اخذ امتیازات بیشتر از ایران طراحی شده بود. 12 پیش شرط پمپئو وزیر خارجه وقت امریکا هیچگاه از سوی ایران مورد ارزیابی هم قرار نگرفت و در نهایت دولت بعدی این کشور رسماً از شکست مفتضحانه این راهبرد برای تسلیم ایران و امضای توافقات دیگر بهمنظور عقبنشینی از مجموعه مؤلفههای قدرت تهران خبر داد. دولت جو بایدن به صراحت اعلام کرد مذاکرات احیای برجام را با هدف دستیابی به «توافق گستردهتر و عمیقتر» پیگیری میکند تا با محدودیتهای مادامالعمر در صنعت هستهای ایران و همچنین تعهد به مذاکرات فرابرجامی و آتی، راه ناتمام باراک اوباما و دونالد ترامپ را تمام کند؛ خواستهای که در چندین دور مذاکرات احیای برجام همواره پیگیری میشد اما با عدم همراهی کشورهای عضو برجام، این کشور نتوانست در قالب مذاکرات وین تعهداتی فرابرجامی و گسترده به ایران تحمیل نماید.
تهدید به اجرای پلن بی
همزمان با چانهزنیها در میدان مذاکره، ایران با پیش بردن پرونده خنثیسازی تحریمها هر بار رکوردزنی در افزایش حجم تجارت خارجی با همسایگان، افزایش فروش نفت و جداسازی مسأله اقتصاد از مذاکرات را رقم میزد. این مسأله که به افزایش قدرت چانهزنی ایران در نشستهای وین تبدیل شده بود باعث شد رسانههای بیگانه نیز به آن اعتراف کنند. حدود سه هفته قبل نشریه فوربس در یادداشتی به قلم آریل کوهن عضو ارشد شورای آتلانتیک با اذعان به اینکه راهبرد ایران کارساز شده و درآمدهای خارجی متکی به انرژی ایران همچنان در حال رشد بوده و ایران بخش انرژی خود را در برابر تحریمها مقاوم کرده است به همین مسأله اذعان کرد.
از همینرو بود که ایالات متحده همواره با تعیین ضربالاجلهایی تلاش داشت تا خواستههای غیرقانونی که رسماً تهی شدن ایران از منابع قدرت را پیگیری میکرد به تیم مذاکره کننده ایرانی تحمیل نماید و از ارائه تضامین لازم برای انجام تعهدات خود شانه خالی نماید. اشاره مستقیم به اجرای «پلن بی» به عنوان تنبیه ایران به دلیل عدم کرنش در مقابل این خواستههای خطرناک از جمله مسائلی بود که مسئولان امریکا در طول مذاکرات بارها از آن سخن گفتهاند و البته در ماههای اخیر دیگر سخنی از آن نمیگویند. چرا که امریکا اکنون «پلن بی» را به اجرا گذاشته است و از تعلیق مذاکرات سخن میگوید. در این پلن، امریکا با تمرکز روی ایجاد ناامنی و آشوب در ایران دال مرکزی سناریوی خود را اغتشاشات قرار داد و مدلولهای سیاسی، اقتصادی، رسانهای و حقوق بشری را روی آن سوار کرد که در ادامه به آن پرداخته میشود.
بهانهسازی از اوکراین تا اغتشاش
ماهها بود که ایالات متحده امریکا تلاش داشت تا با مرتبط کردن بحران اوکراین به ایران بهانهای جدید برای افزایش سطح تنشها و مشروع کردن فشارها به تهران را نهادینه کند. از آنجا که بحران اوکراین برای اروپاییها حیثیتی بوده و بهطور مستقیم با آینده اروپا و بحران انرژی در قاره سبز ارتباط دارد، این مسأله ظرفیت همگرا شدن امریکا و اروپا را علیه ایران داشته و از همین جهت توسط کاخ سفید پیگیری شد. اروپاییها که در طول مذاکرات رفع تحریم بارها به مشروع بودن خواستههای تهران و ضرورت احترام امریکا به این مطالبات اقرار داشتند از زمان مطرح شدن ادعاهای غیرمستند امریکا در خصوص استفاده از پهپاد ایرانی در جنگ اوکراین از رویکرد نسبتاً سازنده و میانجیگرانه در طول گفتوگوها بهتدریج فاصله گرفتند. عدم اثبات استفاده از پهپاد ایرانی همزمان با آغاز اغتشاشات در ایران البته باعث شد تا کمکم از تکرار حرفهای بدون استناد طرف غربی کاسته شده و آشوبها به محوریت و دال مرکزی هجمه برنامهریزی شده تبدیل گردد و در چند محور طراحی شده فشارها علیه جمهوری اسلامی ایران سازماندهی و اجرا شود.
حقوق بشر بهانه جدید
با کمرنگ شدن مسأله پهپادها و بیاعتبار شدن بهانه هستهای، مسأله حقوق بشر و حقوق زنان جدیدترین بهانه برای ایجاد یک اجماع در دستور کار قرار گرفت. هرچند این بهانهتراشی و سیاسیکاری از سوی بسیاری از کشورهای مختلف از جمله قدرتهای آسیایی مردود اعلام شد اما کشورهای غربی با استفاده از ابزارهایی مانند شورای حقوق بشر تلاش دارند تا به آن رنگ و بوی انسانی دهند. جالب آنکه در قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر، آلمان که خود از پیشتازان نقض حقوق بشر ایرانیان و پشتیبانی از جنایت استفاده از سلاح شیمیایی علیه مردم ایران بوده پیشقدم شده است. جاوید رحمان که به عنوان گزارشگر حقوق بشری معرفی میشود نیز در گزارشهای جعلی همین خط خبری را پیگیری میکند. این گزارشگر اجارهای با سانسور جنایت تروریستها در شاهچراغ، ایذه، اصفهان، مشهد و دیگر شهرها مدعی برخورد نیروهای امنیتی با مردم معترض شده و از برخورد با قاتلان شهدای هفتههای اخیر روایتسازی وارونه میکند.
تبدیل مسأله حقوق بشر به یک بازی سیاسی باعث شد روز گذشته سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان با اشاره به شهادت ۵ فلسطینی به ضرب گلوله نظامیان صهیونیست در کرانه باختری تنها در کمتر از 24 ساعت از این استاندارد دوگانه و بیتوجهی نهادهای حقوق بشری به نسلکشی صهیونیستها انتقاد نماید.
از مانور سیاسی تا تحریم اقتصادی
سران کشورهای غربی نیز برای تکمیل این پروژه خود مستقیماً به فضاسازی روی آوردند. حمایت رسمی جو بایدن از اغتشاشگران، اعلام وقفه در مذاکرات هستهای برای حمایت از آشوبگران، اعلام قطع روابط پارلمانی اروپا با ایران، دیدار مکرون با گروههای اپوزیسیون و حتی نشر خبرهای فیک مانند حکم اعدام 15000 ایرانی توسط جاستین ترودو نخستوزیر کانادا از نمونههای واضح این موضوع است. در پی همین ادعاها، کشورهای مختلف غربی به وضع تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان نیز پرداخته و دلیل آن را حمایت از آشوبها عنوان کردهاند.
همه این موارد از سناریوی حقوق بشری تا تحریم اقتصادی و فشار سیاسی در حالی است که ضلع چهارم این مسأله یعنی جنگ رسانهای ابتدا با رسانههای فارسی زبان سعودی و انگلیسی پشتیبانی شد و پس از تبدیل شدن آن رسانهها به سخنگوی گروهکهای تروریستی و تجزیه طلب، رسانههای امریکایی مانند سیانان و نیویورک تایمز به کمک آمدند.
هدف از همه این برنامهریزیها را میتوان در سخنان امانوئل مکرون دید. جایی که رئیس جمهور فرانسه چند روز قبل از تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام با حمایت از اغتشاشگران مدعی میشود احیای برجام نزدیک نیست و برای رسیدگی به این مسأله باید به سمت «چهارچوبی جدید» حرکت کرد. «چهارچوب جدید» همان رؤیای مکعب روبیک برای غربیهاست که میخواهد تغییر رفتار در همه ابعاد قدرت را به تهران تحمیل نماید و از ایران باج بگیرد.
شهادت یکی از سربازان گمنام امام عصر(عج) در جنوبشرق کشور
خبر اول اینکه، اداره کل اطلاعات سیستان و بلوچستان در اطلاعیهای از شهادت احمد صالحی از سربازان گمنام امام زمان(عج) در حین ماموریت در شهرستان زابل خبر داد. در این اطلاعیه آمده است: مراسم تشییع این شهید والامقام امروز پنجشنبه از ساعت ۱۴ در میدان امام حسین(ع) زاهدان برگزار و سپس به زادگاهش در استان مازندران منتقل میشود. شهید صالحی از جمله دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران بود که سال 94 مسئولیت بسیج دانشجویی دانشکده کشاورزی این دانشگاه را نیز بر عهده داشت.
تقدیم گزارش تفصیلی سفر سیستان و بلوچستان به رهبر انقلاب
خبر دیگر اینکه، هیأت اعزامی رهبر انقلاب برای بررسی وقایع اخیر به استان سیستان و بلوچستان در بیانیهای با اشاره به سفر یک هفتهای این هیأت و دیدارها و ملاقاتهای متعدد با بزرگان علما و قشرهای مختلف مردم، از تقدیم گزارش این سفر به رهبر انقلاب اسلامی و پیگیری تدابیر ایشان در چهار محور «آزادی دستگیرشدگانی که جرم سنگین و مؤثری مرتکب نشده بودند»، «برخورد قاطع و بدون تسامح با خاطیان»، «رسیدگی به وضعیت آسیبدیدگان»، «اعطای عنوان «شهید» به جانباختگان بیگناه پس از رسیدگی بنیاد شهید به پروندههای تشکیل شده» خبر داد.
در بخش دیگری از متن بیانیه این هیأت که روز گذشته منتشر شد، آمده است: متعاقب این سفر و بازگشت به تهران، جلسات متعددی برای تحلیل و تجمیع دریافتها و برداشتها و همچنین تنظیم فهرستی از پیشنهادها و نتایج حاصل شده برگزار شد که در نهایت، خروجی و ماحصل آنها در قالب گزارش تلخیصی 7 صفحهای و گزارش تفصیلی 60 صفحهای، روز گذشته به محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی تقدیم شد.
سفیر فرانسه به وزارت امور خارجه احضار شد
شنیدیم که،«نیکلا رش» سفیر فرانسه در تهران در پی اظهارات غیر قابل قبول وزیر خارجه فرانسه در مجلس ملی این کشور و تصویب قطعنامه مداخلهجویانه مجلس فوق در قبال تحولات جمهوری اسلامی ایران، روز گذشته به وزارت امور خارجه احضار شد.
به گزارش ایرنا، در این جلسه، مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی ایران نسبت به اتهامات بی پایه و اساس مقامات فرانسوی علیه کشورمان اعلام و اینگونه مداخلات غیر قابل قبول، تقبیح و محکوم شد.همچنین تأکید شد سوءاستفاده ابزاری و دوگانه فرانسه و برخی کشورهای اروپایی از موضوع حقوق بشر، موجب تأسف شدید جمهوری اسلامی ایران و غیرقابل قبول است و لذا ضروری است این کشورها مسیر غلط خود را که ناقض اصل مسلم حقوق بینالملل در زمینه احترام به حاکمیت ملی مستقل کشورهاست، اصلاح کنند.
به علاوه تأکید شد که این کشورها به واسطه توسل به رویکردهای یکجانبه و زورمدارانه که با حقوق ملتها منافات دارد، فاقد هر گونه وجاهت و صلاحیت برای طرح ادعاهای حقوق بشری هستند. سفیر فرانسه در پاسخ اظهار کرد مراتب را به پاریس منتقل خواهد کرد.
تأیید حکم اعدام اوباش مرتبط با اسرائیل
با خبر شدیم که، حکم اعدام اعضای شبکه اراذل و اوباش مرتبط با سرویس اطلاعاتی رژیمصهیونیستی در دیوانعالی کشور تأیید شد.
به گزارش میزان، اعضای این شبکه که خبر دستگیریشان خرداد سال جاری از سوی سپاه منتشر شده بود، با هدایت سرویس اطلاعاتی رژیمصهیونیستی، اقدام به سرقت و تخریب اموال شخصی و عمومی، آدمربایی و اخذ اعترافات ساختگی میکردند. آنها همچنین با تهیه سلاح جنگی اقدام به آدمربایی کرده و دستمزد خود را به صورت ارز دیجیتال دریافت کرده بودند، اما در نهایت با همکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وزارت اطلاعات دستگیر شدند.
براساس مفاد موجود در پرونده، اعضای اصلی این باند از اینکه سفارش اقدامات خود را از افرادی در خارج از کشور دریافت میکردند و در قبال اخذ پول اقدام به بر هم زدن امنیت کشور کردهاند، آگاه بودهاند. همچنین از نوع اقدامات ضدامنیتی و اخذ دستورالعملهای حفاظتی پیرامون تردد، ارتباطات و رعایت ملاحظات امنیتی از افرادی در خارج کشور، آگاهی کامل داشتند.پس از دستگیری متهمان و طی روال قانونی پرونده و صدور احکام اولیه متهمان، پرونده جهت فرجامخواهی به دیوانعالی کشور ارجاع و در نهایت رأی نهایی برای ۷ نفر از متهمان صادر شد.براساس رأی نهایی صادره از سوی دیوانعالی کشور، متهمان ردیف اول تا چهارم پرونده به نامهای حسین اردوخانزاده، شاهین ایمانیمحمودآباد، میلاد اشرفیآتباتان و منوچهر شهبندیبجندی به جرم همکاری اطلاعاتی با رژیمصهیونیستی و آدمربایی به اعدام محکوم شدند. سه متهم دیگر براساس جرایمی از جمله ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، معاونت در آدمربایی و نگهداری سلاح به ۵ تا ۱۰ سال حبس محکوم شدند.
اوهام رژیم صهیونیستی علیه ایران
دست آخر اینکه،یک افسر امنیتی سابق و مشاور پیشین امنیت ملی رژیم صهیونیستی اغتشاشات بوجود آورده شده در ایران را بزرگترین فرصت دانست.
«یعقوب ناگل» با افشای اینکه امریکا و اسرائیل از آنچه اتفاق افتاده است دست کم به دنبال تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ضربه زدن به آن هستند و تحقق خیال براندازی را محتمل نمیدانند، گفت: اسرائیل و امریکا باید برای این منظور کارهایی انجام بدهند. او در ادامه با بیان اینکه وقتی میگوییم حمله به ایران، منظور این نیست که 400 هواپیما به ایران بروند و حمله کنند؛ از برخی ذهنیتهای شوم ضد ایرانی پرده برداشت و مدعی شد: «دستکم 7 تا 10 پارامتر مختلف هست که میشود با آنها به ایران حمله کرد. پارامترهایی مثل سایبری، روانی، فروپاشی نظام، حمایت از اپوزیسیون ایران، حمایت از شلوغیها، ضربه به اقتصاد و....» ناگل همچنین در توضیح طرحریزی برای ضربه اقتصادی به پروژه بیاعتماد کردن مردم به سیستم بانکی کشور اشاره کرد.