تشریح وضعیت اجتماعی نابسامان فرانسه در روزهای منتهی به انتخابات
هراس سیاستمداران اروپایی از اسلام سیاسی
مهدی خانعلی زاده
دکترای روابط بینالملل
گفتوگو و تدوین: سحر سماوات
در سالهای گذشته و بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اروپا دیگریِ خودش را اسلام تعریف کرده است. ما شاهد بودیم در جنگ بوسنی و جنایت نسلکشی که در سربرنیتسا اتفاق افتاد با وجود اینکه مردم اروپایی بودند، اما اروپاییها و نهادهای اروپایی چشم خودشان را روی این جنایتی که علیه مردم اروپا که مسلمان بودند بستند. یعنی در واقع در حال حاضر اروپا خودش را دیگریِ اسلام تعریف کرده و تمام تلاشش را در این زمینه انجام میدهد و بسیاری از اقداماتی که علیه ایران و دیگر کشورهای اسلامی انجام میدهد در همین راستاست.
اروپا احساس خطر کرده از اینکه پیام اسلام سیاسی گرفته شده از انقلاب اسلامی، زمینه را برای تغییر بافت هویتی در این قاره فراهم کند.
همان نگرانی که باعث شده سالهاست اجازه ندهند ترکیه عضو اتحادیه اروپا بشود و بهدلیل مجاورتی که با کشورهای اسلامی از طرف شرق دارند این نگرانی همیشه برای اروپا بوده است و متأسفانه با افول وضعیت اقتصادی اروپا و رشد جریانهای راست و جریانهای ملیگرا و نژادپرستانه چه در انگلیس و چه در فرانسه و جاهای مختلف، این رویکرد باعث شده که دامن زده بشود و توسط رسانهها این جریان بسیار بزرگنمایی میشود.
یعنی یک خواسته سیاسی سیاستمداران اروپایی توسط رسانهها تسری داده میشود به خواست مردم اروپا، در صورتی که مردم اروپا مشکلی با همزیستی مسالمتآمیز با ادیان دیگر از جمله اسلام ندارند اما این یک گروه کوچک از سیاستمداران هستند که از طریق رسانه صدای خودشان را بلند میکنند و این طور القا میکنند که مشکل الان قاره اروپا مهاجران مسلمان هستند که به نظر میرسد این روند رو به تشدید هم هست.
کشور فرانسه با وجود اینکه یکی از مقاصد اصلی مهاجران مسلمان است و خیلی از افراد کشورهای آفریقایی بهدلیل حضور استعماری که فرانسه در آن کشورها داشته، این کشور را برای محل زندگی جدید خودشان انتخاب میکنند ولی سابقه طولانی در اسلامستیزی و اسلامهراسی دارد.
اتفاقاً نکته این است که تقلیل دادن اسلامستیزی در فرانسه به یک جریان یا گروه خاص، یا حزب خاص مثل جریان راست درست و دقیق نیست.
ما شاهد این بودیم که رئیس جمهور فرانسه (امانوئل مکرون) که مرکزگراست و از او بهعنوان یک لیبرال میانهرو نام میبرند، در جریان پنج سالی که رئیس جمهور فرانسه بوده است، بسیار صحبتهای اسلامستیزانه مطرح کرده و بارها گفته که اسلام رویکرد تند و خشنی دارد و اقدامات تندی علیه مسلمانان این کشور انجام داده و قوانینی در ضدیت با مسلمانها تصویب و پیگیری کرده است. بنابراین نباید ماجرا را تقلیل داد به سمت اینکه فلان نامزد از فلان طیف سیاسی دنبال این قضیه است.
بلکه روح و بافت سیاست در فرانسه به سمت اسلام ستیزی رفته است و جالب است بدانید در همین چند روز اخیر نیز خیلی از رسانههای بینالمللی از اینکه مسأله حجاب زنان مسلمان در فرانسه به موضوع اصلی مناظرهها و دعواهای سیاسی در کمپینگها و پویشهای تبلیغاتی نامزدهای ریاست جمهوری فرانسه تبدیل شده انتقاد کردهاند و گفتهاند در حال حاضر دو نامزد داریم، یکی لوپن و یکی مکرون و هر دو درباره اینکه با حجاب زنان مسلمان چکار باید بکنیم صحبت میکنند و درباره آن حرف میزنند.
یکی میگوید جریمه وضع میکنیم، دیگری میگوید محدودشان میکنیم و غیره. در مجموع به نظر میرسد بافت و ساختار سیاسی در فرانسه به سمتی رفته است که امکان مدیریت جامعه اسلامی این کشور وجود ندارد.
اسلامستیزی در فرانسه با توجه به سابقه پررنگی که دارد، قطعاً زمینه را برای اینکه بخش فعالی از جامعه این کشور دچار اشکال بشود فراهم میکند. ما شاهد این بودیم که ماجرای شارلیابدو که اتفاق افتاد و تبعات بعدیای که داشت، نهایتاً باعث شد که جامعه فرانسه اعتماد و یکپارچگی خودش را از دست بدهد و اگر این روند اسلامستیزی ادامه داشته باشد، ناآرامی، ناامنی و خشونت در جامعه فرانسه افزایش پیدا میکند.
در حال حاضر یکی از بزرگترین جوامع اسلامی در اروپا در کشور فرانسه است. یعنی اسلام دومین اقلیت مذهبی این کشور است و فکر میکنم در اروپا هم تنها کشوری که این حجم از مسلمانها را پذیرا بوده کشور فرانسه است و همین مسأله میتواند به آن شکاف اجتماعی دامن بزند که اتفاق افتاد و ما با خیلی از دوستان و کارشناسان که در آنجا صحبت میکنیم،اعتقاد دارند که صحبتهای اسلامستیزانه و جریانهای سیاسی اسلامستیز در فرانسه باعث شده است روند اجتماعی در این کشور مختل شود؛ یعنی این جمعیت مسلمانی که در فرانسه وجود دارند در بافت فرانسه حضور دارند بهعنوان مثال از مسلمانها در تیم ملی فوتبال فرانسه حضور دارند، در ورزشها و جاهای مختلف حضور دارند و این اسلامستیزی کمک کرده به اینکه این شکاف به کارآمدی در ساختار سیاسی فرانسه اتفاق بیفتد.
در واقع رویکردهایی که سیاستمداران فرانسوی در سالهای اخیر علیه اسلام داشتهاند و تلاش کردهاند به اسلامستیزی دامن بزنند، برای این بوده که نظر یک اقلیت تندرو در این کشور تأمین بشود، ولی در ازای آن آسیب جدی به بافت اجتماعی فرانسه و به کارآمدی و ساختار اجتماعی فرانسه وارد شده و میتوان اینگونه گفت که رویکردی که ترامپ در امریکا داشت و زمینه را برای ایجاد یک جامعه دوقطبی و یک شکاف عمیق در جامعه بین سیاه و سفید، بین مسلمان و مسیحی و از هر بهانهای استفاده میکرد برای اینکه دامن بزند به این شکاف اجتماعی، الان در فرانسه دارد خودش را نشان میدهد و این دیگر قابل بازگشت هم نیست. یعنی اعتماد مسلمانان فرانسه به ساختار و حاکمیت سیاسی این کشور سلب شده است و اگر خانم لوپن رأی بیاورد، این قطعاً تبدیل به زمینهساز خشونتهای خیابانی و اعتراضات و گسترش دعواهای اجتماعی میشود اما حتی اگر مکرون هم رأی بیاورد چیزی که ما این چند روز در تظاهرات دانشجویان و مخالفان هر دو نامزد دیدیم، جامعه فرانسه تا مدتهای مدیدی درگیر ماجراهای اسلامستیزی خواهد بود.
در حال حاضر هر دو نامزد یعنی لوپن و مکرون مواضع اسلامستیزانه دارند، اما خانم لوپن بالذات و بهدلیل رویکرد ملیگرایانه و نژادپرستانهای که دارد رویکرد تندتری دارد و اذعان کرده است اگر رأی بیاورم برای داشتن حجاب جریمه وضع میکنم.
نامزد سابق دور اول (آقای زمور) هم گفته بود من رأی بیاورم در کشور فرانسه، پخش اذان و استفاده از نام محمد را ممنوع میکنم.
این رویکرد در مکرون کمرنگتر است و به ظواهر کاری ندارد و شاید مخالفتی با حجاب و یا با نامگذاری و ظواهر و مناسک دینی ندارد، اما آن هم رویکرد کاملاً اسلامستیزانه دارد و بهدنبال محدود کردن مناسک مذهبی مسلمانان و محدود کردن حضور مهاجرین مسلمان در این کشور است. در واقع میتوانیم بگوییم این دور از انتخابات فرانسه یک انتخاب باخت - باخت هم برای جامعه فرانسه و هم برای جامعه مسلمانان فرانسه است.
فرانسه بیشترین جمعیت مسلمان را در بین کشورهای اروپایی دارد و احتمالاً این هراس از مسلمانان بهدلیل درصد بالای جمعیت مسلمانان دراین کشور است. ممکن است این سؤال به وجود آید که علت گرایش مهاجران مسلمان به سکونت در فرانسه چیست و یا اینکه برخی تصور کنند دولت فرانسه نسبت به حضور مسلمانان در آن کشور تسامح به خرج میدهد.
در جواب باید گفت که این موضوع شاید تسامح نباشد بلکه بهدلیل رویکرد استعماری فرانسه در آفریقا بسیاری از ساکنین کشورهای آفریقایی که در گذشته مستعمره فرانسه بودهاند، مثل الجزایر، بورکینافاسو و دیگر کشورهای آفریقایی، پدران و اجدادشان بهعنوان برده و کارگر به فرانسه منتقل شدهاند و آنجا تشکیل زندگی دادهاند و همین امر باعث گسترش جمعیت مسلمانان در فرانسه شده و به این دلیل نبوده که فرانسه دنبال عادیسازی و یا ایجاد شرایط راحت برای زندگی مسلمانان در این کشور بوده باشد. این مسأله اینقدر دامن زده شده که حتی الان در فضای دانشگاهی فرانسه هم پذیرش دانشجویان مسلمان دچار مشکل شده است.
میشود گفت دانشگاههای دولتی به طور جدی با این مسأله برخورد میکنند و مخالفت نشان میدهند که دانشجوی مسلمان بتواند از آنجا پذیرش بگیرد.
این رویکرد نگرانی را برای کل اروپا ایجاد کرده است. چون بعد از ماجرای جنگ در کشور سوریه در سالهای گذشته، موج جدیدی از مهاجرین به سمت اروپا رفتند که فرانسه چنین وضعیتی را داشت و آلمان هم بهدلیل اینکه قبول کرد حدود یک میلیون مهاجر مسلمان را پذیرش کند، نگرانی از تغییر بافت جمعیتی به نسبت مسیحی و مسلمان به طور کلی در اتحادیه اروپا شکل گرفت و به طور ویژه بهدلیل ساختار و هویت فرهنگی که فرانسه دارد و خودشان را یکی از ستونهای فرهنگی اروپای مسیحی میدانند این امر زمینهساز این شده که رویکردهای تندتری داشته باشند. به نظر میرسد که این مسیر ادامه هم خواهد داشت و تشدید میشود.
وحید کریمی در گفتوگو با «ایران سیاسی» از ابعاد موج اسلامهراسی در فرانسه میگوید
فرانسه؛ اسلامستیزترین کشور جهان
اسلام و مسلمانان مدتهاست که خاری در چشم نظام فرانسه بوده و با توجه به اینکه این کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد، دیدگاههای راست افراطی در گفتمان عمومی در مورد جامعه مسلمانان، مهاجرت و امنیت نفوذ کرده است؛ بر این اساس میتوان گفت که اسلامهراسی با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در حال افزایش است.
تحلیلگران میگویند که مسلمانان به طور فزایندهای به عنوان تهدیدی برای جامعه فرانسه تحت ریاست جمهوری امانوئل مکرون به تصویر کشیده شدهاند؛ در حالی که اساساً چنین موضوعی واقعیت ندارد و بیشتر تصویرسازی رسانهای بوده است. مجموعه اقدامات و قوانین فرانسه در دهههای اخیر نشان میدهد که این کشور همواره به دنبال محدود کردن سبک زندگی مسلمانان به بهانه مبارزه با تروریسم و اسلامگرایی بوده است.
در همین راستا وحید کریمی دیپلمات و دکترای روابط بینالملل در خصوص حضور راستگرایان افراطی در این دوره از انتخابات فرانسه و تأثیرات آن بر وضعیت مسلمانان و مهاجرین این کشور معتقد است: فرانسه تنها کشوری در اروپا است که بیشترین حجم اسلامهراسی در آن وجود دارد، متأسفانه چند روز پیش یک قرآن را در سوئد آتش زدند، که این موارد به صورت موردی در دیگر کشورهای اروپایی هست ولی در فرانسه همیشه وجود داشته است.
وی در گفت و گو با «ایران سیاسی» اظهار داشت: این یک موضوع و مورد انتخاباتی است که بتوانند رأی بیشتری را از مسلمانان و مهاجرین این کشور بگیرند، ولی بعید به نظر میرسد که تبعات خاصی در بعد از انتخابات داشته باشد. چون به هرحال در عین حال که اسلامهراسی در آنجا بشدت وجود دارد، ولی بیشترین جمعیت مسلمانان کشورهای اروپایی در فرانسه متمرکز است. ولی به نظر من یک عامل سوءاستفاده انتخاباتی است که بتوانند سفیدپوستهای نژادپرست را تحریک کنند تا آنها به پای صندوقهای رأی بیایند.
کریمی با توجه به دیدگاههای نامزدهای این دوره انتخابات فرانسه نسبت به مسلمانان و کلاً دین اسلام در فرانسه و مواضع اسلامستیزانه آنها افزود: خانم لوپن مواضع ضداسلامی بیشتری دارد چون نژادپرست است و آقای مکرون امکان دارد کمتر باشد، به صورت کلی این تبلیغات را انجام میدهند تا بتوانند از مسلمانانی که در آنجا حضور دارند سوء بهرهبرداری کنند. وی ادامه داد: نژادپرستهای اروپایی با صهیونیستها و یهودیها هم ضدیت دارند، ولی چون در فرانسه قانون وجود دارد و اگر کسی اقدام به ضدیت با صهیونیست و یهودیت کند مجازات میشود این کار را نمیکنند، ولی کلاً چون قانونی برای اسلامهراسی و مبارزه با اسلام در کل اروپا به صورت شفاف و روشن وجود ندارد، این هجمه را انجام میدهند.
این تحلیلگر روابط بینالملل گفت: اگر خاطرتان باشد در انتخابات قبلی نسبت به مهاجرین و مسلمانان هم همین رفتار را داشتند و اینها مسائلی است که به نظر من یک نوع تبلیغات قبل از انتخابات است و اگر بخواهید تبعاتش را بعد از انتخابات به صورت جدی بررسی کنید، همین امر باعث میشود که مسلمانان خودشان را شهروند درجه دو کشور تلقی کنند و عدهای که مسائل مهاجرتی، ویزا و اقامتشان با مشکل مواجه است باید به صورت غیرقانونی برای گذراندن زندگی خودشان کار کنند، همینها باعث میشود که از مهاجرین و مسلمانان سوء بهرهبرداری شود و با مزد کم به کار گرفته شوند و از حقوق برابر برخوردار نباشند.
کریمی ادامه داد: کلاً مخالف بودن و ضدیت نژاد سفیدهای اروپا و امریکا با اسلام بر کسی پوشیده نیست. هنگامی که زمان انتخابات میشود از این موضوع برای تهییج افکار عمومی فرانسویان اصیل استفاده میکنند تا آنها را تشویق کنند که به پای صندوقهای رأی بیایند.
وی افزود: مثلاً چنین اقدامی در انتخابات انگلیس مطرح نیست. اگر دقت کنید دو نفر از اعضای کابینه آقای جانسون هندیالاصل و رنگینپوست هستند و سنخیتی با حزب محافظهکار ندارند یا در امریکا سیاهها در امور اجرایی شرکت دارند و حتی مسلمانان توانستهاند عضو کنگره شوند.
این کارشناس مسائل اروپا اظهار کرد: در فرانسه شدت نژادپرستی نسبت به مسلمانان بیشتر است و همین طور در کشورهای حوزه اسکاندیناوی مثل سوئد، نروژ و... بسیار زیاد است که جای تأسف دارد. به نظر بنده اگر از سوی کشورهای اسلامی به این کشورها فشار وارد شود، مسلمانان دراین کشورها میتوانند به برخی از حقوق خود دست پیدا کنند و قوانینی در آن کشورها وضع کنند که این رفتارهای تبعیضآمیز صورت نگیرد.
کریمی با توجه به سابقه پررنگ اسلامستیزی در فرانسه و پیامدهایی که ممکن است برای این کشور در خصوص ایجاد شکافهای اجتماعی بین مسلمانان و دیگر جوامع این کشور داشته باشد، بیان کرد: در حال حاضر در فرانسه حدود پنج میلیون مسلمان حضور دارند و بخش کارگری این کشور را عموماً مسلمانان سرویس میدهند و نمیتوان حضور آنان در جامعه فرانسه را نادیده گرفت.
تبعاتی که حضور مسلمانها دارد بیشتر در زمینه تبلیغات انتخاباتی است که باعث می شود سفیدها و نژادپرستها را به پای صندوقهای رأی بیاورند. وی ادامه داد: مسلمانها نیز در محدودیتهای بیشتری قرار میگیرند و از حقوق اجتماعی کمتری برخوردار میشوند بخصوص قشر کارگر و سطح پایین جامعه که مجبور میشوند به صورت غیرقانونی کار کنند و مطیع کارفرما باشند و احتمالاً از حقوق اجتماعی کمتر و دستمزد پایینتری نیز برخوردار شوند.
این نوع رفتار نژادپرستانه چیز جدیدی در حکومت فرانسه نیست و در دورههای گذشته هم وجود داشته است که متأسفانه کشورهای اسلامی حمایتی از مسلمانان فرانسه نمیکنند. در حال حاضر در همین مسأله آتش زدن قرآن در سوئد، شما فکر میکنید چند کشور اسلامی واکنش نشان دادند؟
اگر واکنشی هم بوده غالباً از سوی ملتها بوده و دولتهای آن کشورها در این زمینه موضع خاصی اتخاذ نکردهاند.
این کارشناس مسائل بینالملل در مورد اقداماتی که کشورهای اسلامی میتوانند در حمایت از مسلمانان فرانسه انجام دهند، گفت: کشورهای اسلامی میتوانند سفرای کشور فرانسه در کشورشان را احضار کنند و به آنها در این مورد تذکر بدهند که از موضوع مسلمانان آن کشور به عنوان یک حربه تبلیغاتی استفاده نشود. متاسفانه مسلمانان جهان با هم یکپارچه نیستند یا اینکه حداقل فعلاً اینگونه است.
کریمی در پاسخ به این سؤال که به طور کلی اسلامهراسی در اروپا چه پیشینهای دارد و اتحادیه اروپا چه مواضع نامناسبی را نسبت به مسلمانان داشته است، توضیح داد: قانون کلی و خاصی در این زمینه وجود ندارد که صراحتاً اعلام کند مسلمانان شهروند درجه دو هستند و باید به آنها اجحاف شود، ولی متأسفانه افغانستان که به آن صورت شد و اسلام افراطگرایانه و طالبان که در افغانستان ظهور پیدا کرد، باعث شد یک اسلامهراسی کلی بین غربیها به وجود بیاید و منجر به چاپ کاریکاتورهای موهن به پیامبر و غیره شد که اینها جای تأسف دارد. تمام اینها هم به ضعف تصمیمات کشورهای اسلامی و عربی که از دولتهای مردمی برخوردار نیستند، برمیگردد.
تأسف دیگر این است که طالبان دوباره به پاکستان برگشته و رفتارهای افراطی انجام میدهد که اینها به اسم اسلام و جهان اسلام تمام میشود و باعث مخدوش شدن چهره اسلام و مسلمانان میشود.
وی ادامه داد: تمام مواردی که به آن اشاره کردم از جمله ضعفهای کشورها و دولتهای اسلامی است که توسط کشورهای اروپایی مورد بهرهبرداری سوء قرار میگیرد و این کشورها برای اینکه بتوانند افکارعمومی را در کشورهای خودشان علیه مسلمانان تهییج کنند و نشان بدهند که ما میتوانیم سیاستهای جدیدی را اتخاذ کنیم چون در مسائل اقتصادی در حال حاضر اروپا در آستانه ورشکستگی است. الان دولتهای اروپایی از مردم کشورهایشان خواستهاند که کمتر از آبگرم استفاده کنید، کمتر انرژی مصرف کنید و نمیتوانند این مشکلات را مطرح کنند چون باعث ناراحتی مردم کشورشان میشود، ناچاراً موضوعات دیگری را دستمایه قرار میدهند تا بتوانند انگیزهای در رأیدهندگان ایجاد کنند. یکی از موضوعاتی که کمهزینه و در دسترس است همین مسأله اسلامهراسی است که حسب مورد از آن استفاده میکنند.