ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دعای روز بیست و دوم
ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِک وَ اَنْزِلْ عَلَی ّ فِیهِ بَرَکاتِک وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِک وَ اَسْکنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِک یا مُجِیبَ دَعْوَة الْمُضْطَرِّینَ
خدایا در این ماه درهای فضیلت را به روی من بگشا، و برکاتت را بر من نازل فرما، و به موجبات خشنودی ات موفقم بدار، و در میان بهشت هایت جایم ده، ای برآورنده خواهش درماندگان
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِک وَ اَنْزِلْ عَلَی ّ فِیهِ بَرَکاتِک وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِک وَ اَسْکنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِک یا مُجِیبَ دَعْوَة الْمُضْطَرِّینَ
خدایا در این ماه درهای فضیلت را به روی من بگشا، و برکاتت را بر من نازل فرما، و به موجبات خشنودی ات موفقم بدار، و در میان بهشت هایت جایم ده، ای برآورنده خواهش درماندگان
مخاطب شعر، تشنه شنیدن از حکومت علوی است
محمود حبیبی کسبی: شاید در متون تاریخی و تحلیلی به فضایل سیاسی و اجتماعی مولاامیرالمؤمنین پرداخته شده باشد اما در شعر و ادبیات خیلی کمتر به این موضوع پرداخته شده است. در اشعارمان بیشتر به جایگاه امامت حضرت، عبودیت ایشان، جنگآوری و شجاعت و شهامت او پرداختهایم و شاید در شعر فارسی به عدالت علوی و شیوههای جامعهداری و کشورداری و امتسازی علوی کمتر پرداخته شده است. معتقدم در روزگار ما شدیداً پرداختن به این موضوعها نیاز است، زیرا اولاً ما را امیدوار میکند و ثانیاً برای جامعهای که پس از ظهور حضرت موعود(عج) با آن مواجه خواهیم شد، آماده میکند. امروزه مخاطب شعر فارسی تشنه شنیدن حکومت علوی، بسط شرایط عدالت علوی و معرفی اجتماع علوی در شعر است و این موضوع میتواند راهگشا و کارگشا هم باشد. متوجه باشیم که درد دل با چاه نشانه غربت مولاست، آنقدر غریب که در آن دیار و روزگار کسی را نمییابید که با او صادق و یکدل و همدل باشد تا بتواند با او درد دل و گفتوگو کند. بنابراین سراغ چاه میرود که کسی صدای او را نمیشنود و با خدای خود راز و نیاز میکند.
بخشی از صحبتهای این شاعر در گفتوگو با ایسنا
بخشی از صحبتهای این شاعر در گفتوگو با ایسنا
ارشادات اخلاقی رهبری عمل میخواهد
مصباح الهدی باقری
استاد دانشگاه امام صادق(ع)
بیانات اخیر رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی با کارگزاران نظام، پر از نکات اخلاقی، مدیریتی و راهبردی بود. متأسفانه بخش خاصی از صحبتهای ایشان با «بکش-بکش»های توئیتی و ژورنالیستی به گروگان گرفته شد و البته در همان بخش هم کمتر به عمق نگاه ایشان که مزین به خمیرمایه اخلاقی بود، دقت شد.در این دیدار، پنج سرخط پررنگتر از نگاه اخلاقی ایشان پیرامون مسائل مبتلابه کارگزاران بهصورت هشدارگونه طرح شد که عبارت بودند از: ترک فعل، غرور، انفعال، سوء ظن و نمایشی کار کردن. از آنجا که معمولاً بیانات اخلاقی معظمله متناظر با احوالات و شرایط معاصر است لازم میآید با تدقیقنظر و جدیت دنبالگیری شود. از این جهت، هرکدام از این پنج معضل اخلاقی، نیازمند دقتنظر، بررسی، تجویز نسخه، اصلاح و دفع و رفع است. خوبی ماجرا این است که میدانیم الحمدلله در این دوره رئیس جمهور اخلاقمداری نصیبمان شده که دقایق و ظرایف اخلاقی برایشان اولویت و محوریت دارد و به این امر مهم التفات شایان دارند. از این جهت، نکاتی عرضه میشود: 1. این سرخطهای اخلاقی را بهمثابه یک وعظ اخلاقی و ارشادی انتزاعی صرف نبینیم که فقط حظ چشمی و گوشی از آن برده شود، بلکه چون از سوی یک راهبر اخلاقمدار مدبر صادر شده است، لذا لازم است مسئولان امر برای ریشهشناسی از طرفی و حل معضل از طرف دیگر، اطراف خود را خوب وارسی کنند. تا بعدها (شاید هم خیلی زود) زمینگیرمان نکنند. 2. درخصوص افرادی که مبتلا به اینگونه بیماریهای اخلاقی هستند، برنامه اصلاحی داشته باشیم و در یک سیر تدریجی بهبود و اصلاح رفتار را شاهد باشیم. اگر با تذکر و ارشاد حل نشد، باید بهطور جدی درمورد این افراد که پاشنهآشیل هر دولتی میتوانند باشند، فکر کرد. لذا بدون اینکه نهادسازی کنیم و پست و دفتر و دستکی راه بیفتد، شاید لازم باشد افرادی زیرپوستی و آرام هوای نبض اخلاقی کارگزاران را داشته باشند تا سر وقت تجویزهایی رفته و حلمسأله کنند. 3. فقط به عاملان و متصفان به این سوء رفتارها بسنده نکنیم. به هر صورت بروز هر خطای اخلاقی، ریشه در درون افراد دارد و این ریشهها باید در فرایند صلاحیتشناسی و احراز شایستگیهای مدیران و مسئولان در موعد انتخاب و انتصاب مورد توجه قرار میگرفت. لذا متصدیان امر احراز و انتخاب که دستپختشان این شده و تکرار و تعدد پیدا کرده، شایسته نیست همچنان بهعنوان ممیز در انتخاب و انتصاب، نقش ایفا کنند.
4. این معضلات فقط مربوط به مسئولان اجرایی نبوده و نیست، بلکه در جایجای قوای سهگانه میتوان محمل آن را دید، البته شاید بتوان گفت برخی از خطاها، آبشخورش در فلان قوه است و برخی دیگر در قوه دیگر؛ اما همه میتوانند به آنها مبتلا باشند. 5. قدرتطلبی، عامل اساسی افتادن در ورطه رفتارهای سوء اخلاقی است. متأسفانه زمینههای مادی قدرتطلبی با رسیدن افراد به پست و مقام خیلی زود فراهم میشود و افرادی که حواسشان جمع نیست، گرفتار میشوند. اتاق کار خاص، ماشین، محافظ، اسکورت، حوزه ریاست و سایر امکانهای رفاهی و اختیارات مدیریتی برای کسی که ظرفیت اخلاقی پذیرش مسئولیت را در خود فراهم نکرده، چاله و بعضاً چاه ویل است. این کلکسیون چشمنواز از حیث ظاهر، پیرمردهای دنیادیده را هم درگیر خود میکند، چه برسد به جوانان چشم و گوشبسته... 6. رفاهطلبی، تشخصطلبی، عصبیتهای کور، ناامیدی و یأس، ترس و عدم شجاعت، عدم خلاقیت و... ازجمله ریشههای جدی این پنج خبط اخلاقی است. هر کدام از این ریشهها، خود، دنیایی را گرفتار میکند. 7. بدانیم ظرفیتهای اخلاقی پذیرش یک مسئولیت، بسیار بیشتر از تخصص و کاربلدی نسبت به آن اهمیت دارد. بدیهی است منظور نگارنده کم جلوه دادن وزن تخصص نیست، بلکه زیاد جلوه دادن وزن اخلاقیات، زمینهساز رفتارهاست که اگر به آن توجه نشود، تخصص را هم میبلعد. 8. هرچه بیشتر از زمان تصدی دولت جدید میگذرد، فشارها برای انجام تصمیمات اصلاحی و تدابیر عملیاتی بیشتر میشود. لذا اگر فرد ظرفیتهای اخلاقی خود را توسعه ندهد، در فشارهای آتی، زود کم میآورد. 9. خدمت بدون منت، شرح و سعهصدر، تحمل سختی و مشقت بیشتر، کار جهادی و شبانهروزی، استفاده از ظرفیتهای مختلف بهجای تجاوب و جبههگیری، دوری از عرضههای بیحاصل و فرار از تشریفات از راههای مقابله و دفع این بلیههای اخلاقی است. 10. خانوادهها هم بشدت در گرفتاری و عدم گرفتاری مسئولان در دامهای اخلاقی مؤثرند. خانوادههای محجوب و اصیل و خوددار، همسر و پدر خود را از این خطاها مصون میدارند و تازه به دورانرسیدهها سبب بیچارگی و فلاکت اخلاقی میشوند.یادمان باشد این خبطهای اخلاقی در کمین همهمان است، فقط در کارگزاران و مسئولان خود را زود و زیاد نشان میدهد و بعضاً رسواکننده است.
استاد دانشگاه امام صادق(ع)
بیانات اخیر رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی با کارگزاران نظام، پر از نکات اخلاقی، مدیریتی و راهبردی بود. متأسفانه بخش خاصی از صحبتهای ایشان با «بکش-بکش»های توئیتی و ژورنالیستی به گروگان گرفته شد و البته در همان بخش هم کمتر به عمق نگاه ایشان که مزین به خمیرمایه اخلاقی بود، دقت شد.در این دیدار، پنج سرخط پررنگتر از نگاه اخلاقی ایشان پیرامون مسائل مبتلابه کارگزاران بهصورت هشدارگونه طرح شد که عبارت بودند از: ترک فعل، غرور، انفعال، سوء ظن و نمایشی کار کردن. از آنجا که معمولاً بیانات اخلاقی معظمله متناظر با احوالات و شرایط معاصر است لازم میآید با تدقیقنظر و جدیت دنبالگیری شود. از این جهت، هرکدام از این پنج معضل اخلاقی، نیازمند دقتنظر، بررسی، تجویز نسخه، اصلاح و دفع و رفع است. خوبی ماجرا این است که میدانیم الحمدلله در این دوره رئیس جمهور اخلاقمداری نصیبمان شده که دقایق و ظرایف اخلاقی برایشان اولویت و محوریت دارد و به این امر مهم التفات شایان دارند. از این جهت، نکاتی عرضه میشود: 1. این سرخطهای اخلاقی را بهمثابه یک وعظ اخلاقی و ارشادی انتزاعی صرف نبینیم که فقط حظ چشمی و گوشی از آن برده شود، بلکه چون از سوی یک راهبر اخلاقمدار مدبر صادر شده است، لذا لازم است مسئولان امر برای ریشهشناسی از طرفی و حل معضل از طرف دیگر، اطراف خود را خوب وارسی کنند. تا بعدها (شاید هم خیلی زود) زمینگیرمان نکنند. 2. درخصوص افرادی که مبتلا به اینگونه بیماریهای اخلاقی هستند، برنامه اصلاحی داشته باشیم و در یک سیر تدریجی بهبود و اصلاح رفتار را شاهد باشیم. اگر با تذکر و ارشاد حل نشد، باید بهطور جدی درمورد این افراد که پاشنهآشیل هر دولتی میتوانند باشند، فکر کرد. لذا بدون اینکه نهادسازی کنیم و پست و دفتر و دستکی راه بیفتد، شاید لازم باشد افرادی زیرپوستی و آرام هوای نبض اخلاقی کارگزاران را داشته باشند تا سر وقت تجویزهایی رفته و حلمسأله کنند. 3. فقط به عاملان و متصفان به این سوء رفتارها بسنده نکنیم. به هر صورت بروز هر خطای اخلاقی، ریشه در درون افراد دارد و این ریشهها باید در فرایند صلاحیتشناسی و احراز شایستگیهای مدیران و مسئولان در موعد انتخاب و انتصاب مورد توجه قرار میگرفت. لذا متصدیان امر احراز و انتخاب که دستپختشان این شده و تکرار و تعدد پیدا کرده، شایسته نیست همچنان بهعنوان ممیز در انتخاب و انتصاب، نقش ایفا کنند.
4. این معضلات فقط مربوط به مسئولان اجرایی نبوده و نیست، بلکه در جایجای قوای سهگانه میتوان محمل آن را دید، البته شاید بتوان گفت برخی از خطاها، آبشخورش در فلان قوه است و برخی دیگر در قوه دیگر؛ اما همه میتوانند به آنها مبتلا باشند. 5. قدرتطلبی، عامل اساسی افتادن در ورطه رفتارهای سوء اخلاقی است. متأسفانه زمینههای مادی قدرتطلبی با رسیدن افراد به پست و مقام خیلی زود فراهم میشود و افرادی که حواسشان جمع نیست، گرفتار میشوند. اتاق کار خاص، ماشین، محافظ، اسکورت، حوزه ریاست و سایر امکانهای رفاهی و اختیارات مدیریتی برای کسی که ظرفیت اخلاقی پذیرش مسئولیت را در خود فراهم نکرده، چاله و بعضاً چاه ویل است. این کلکسیون چشمنواز از حیث ظاهر، پیرمردهای دنیادیده را هم درگیر خود میکند، چه برسد به جوانان چشم و گوشبسته... 6. رفاهطلبی، تشخصطلبی، عصبیتهای کور، ناامیدی و یأس، ترس و عدم شجاعت، عدم خلاقیت و... ازجمله ریشههای جدی این پنج خبط اخلاقی است. هر کدام از این ریشهها، خود، دنیایی را گرفتار میکند. 7. بدانیم ظرفیتهای اخلاقی پذیرش یک مسئولیت، بسیار بیشتر از تخصص و کاربلدی نسبت به آن اهمیت دارد. بدیهی است منظور نگارنده کم جلوه دادن وزن تخصص نیست، بلکه زیاد جلوه دادن وزن اخلاقیات، زمینهساز رفتارهاست که اگر به آن توجه نشود، تخصص را هم میبلعد. 8. هرچه بیشتر از زمان تصدی دولت جدید میگذرد، فشارها برای انجام تصمیمات اصلاحی و تدابیر عملیاتی بیشتر میشود. لذا اگر فرد ظرفیتهای اخلاقی خود را توسعه ندهد، در فشارهای آتی، زود کم میآورد. 9. خدمت بدون منت، شرح و سعهصدر، تحمل سختی و مشقت بیشتر، کار جهادی و شبانهروزی، استفاده از ظرفیتهای مختلف بهجای تجاوب و جبههگیری، دوری از عرضههای بیحاصل و فرار از تشریفات از راههای مقابله و دفع این بلیههای اخلاقی است. 10. خانوادهها هم بشدت در گرفتاری و عدم گرفتاری مسئولان در دامهای اخلاقی مؤثرند. خانوادههای محجوب و اصیل و خوددار، همسر و پدر خود را از این خطاها مصون میدارند و تازه به دورانرسیدهها سبب بیچارگی و فلاکت اخلاقی میشوند.یادمان باشد این خبطهای اخلاقی در کمین همهمان است، فقط در کارگزاران و مسئولان خود را زود و زیاد نشان میدهد و بعضاً رسواکننده است.
یک دقیقه با خدا
عبدالرحیم سعیدی راد
شاعر و پژوهشگر
ای خدای روشنی بخش دلها!
خودم میتوانم درک کنم که چقدر باید دنیای قلبم تاریک باشد که تو را نبینم و چقدر باید از تو دور باشم که نتوانم درکی از مهربانی و نعمتهای فراوان تو داشته باشم. و چقدر باید آلوده گناه باشم که ادعا کنم موفقیتی اگر بهدست آوردهام حاصل زیرکی و تلاشهای خودم بوده... و اگر این شبهای قدر و روزهای رمضان، چشمان مرا به دیدن جمال تو باز نکنند، جز گرسنگی و تشنگی حاصلی نبردهام.
ای خدای بزرگ و بخشنده!
در ایستگاه بیست و دوم ماه رمضان، چشمان مرا آنقدر روشنی ببخش، که به هر سو نگاه کنم جز شکوه عظمت و زیبایی تو را نبینم. همین
شاعر و پژوهشگر
ای خدای روشنی بخش دلها!
خودم میتوانم درک کنم که چقدر باید دنیای قلبم تاریک باشد که تو را نبینم و چقدر باید از تو دور باشم که نتوانم درکی از مهربانی و نعمتهای فراوان تو داشته باشم. و چقدر باید آلوده گناه باشم که ادعا کنم موفقیتی اگر بهدست آوردهام حاصل زیرکی و تلاشهای خودم بوده... و اگر این شبهای قدر و روزهای رمضان، چشمان مرا به دیدن جمال تو باز نکنند، جز گرسنگی و تشنگی حاصلی نبردهام.
ای خدای بزرگ و بخشنده!
در ایستگاه بیست و دوم ماه رمضان، چشمان مرا آنقدر روشنی ببخش، که به هر سو نگاه کنم جز شکوه عظمت و زیبایی تو را نبینم. همین
درباره اهمیت خودآگاهی/1
صادق و مطمئن در پناه خودآگاهی
آزاده سهرابی
روانشناس
می گفت: آرزوم اینه شبیه خواهر بزرگترم بودم. قشنگ احساساتش رو بیان میکنه و از پس جوابهایی که دیگران بهش میدن هم برمیاد. کوه اعتماد به نفسه، مثلاً یک ماه پیش قرار بود پدرم یک پولی را بین ما خواهرها و برادرم تقسیم کند اما ما میدانستیم قبلاً خیلی به برادرم کمک کرده بود و یکی از زمینهایش را فروخته بود تا پولش را به برادرم بدهد. من حق میدهم پدرم بخواهد مال خودش را هرطور بخواهد هزینه کند ولی وقتی صحبت این موضوع شد خواهرم جلوی همه ما به پدرم گفت به نظرم شما دارید بین ما تفاوت میگذارید و این احساس خوبی به من نمیدهد، ولی خیلی دوست دارم شما توضیح بدهید چرا فکر میکنید بعضی از بچههایتان بیشتر به کمک تان نیاز دارند و بعضی کمتر.
میگفت: بعد از اینکه خواهرم خیلی خونسرد حرفش را زد، پدرم کمی فکر کرد و گفت من دلایل خودم را دارم که شاید نتوانم همه آن را به شما بگویم ولی اگر شما احساس میکنید تبعیضی قائل میشوم بدانید من همه شما را به یک اندازه دوست دارم. بعد پدرم دیگر حرفی نزد ولی یک هفته قبل که آن پول را تقسیم کرد دیدیم که به همه برادرها و خواهرها یکسان پول را تقسیم کرده و داده است. نکته مهم این است که نه برادرم ناراحت شد نه خواهرم دیگر ناراحت است ولی من هنوز احساس بدی دارم.
احساس بدش برای این بود که از یک طرف احساس میکرد خواهرش پدرش را تحت فشار گذاشته باشد و از طرف دیگر احساس میکرد یک فرد دیگری انگار حقش را گرفته است .
یکی از راههای پیشگیری از بروز مشکلات روانی و رفتاری ارتقای ظرفیت روان شناختی است که از طریق آموزش مهارتهای زندگی به دست میآید. اگر فردی میخواهد به ابراز احساسات با جرأت مندی برسد و عزت نفس را تجربه کند قبلش باید مهارت خودآگاهی داشته باشد.مهارتهای زندگی مجموعهای از توانایی هاست که باعث میشود رفتار فرد مؤثر باشد و با چالشهای زندگی فردی و اجتماعی به شکل مؤثری مقابله کند. اگر هرکس خودش را بهتر و عمیقتر بشناسد بداند چه تواناییهای بالقوه و بالفعلی دارد، احساساتش چیست، باورها و ارزشها در زندگی اش شامل چه چیزهایی است، از قوتها و ضعفهایش ارزیابی واقع بینانه داشته باشد، آسیبهای موجود در ناهشیارش را حل و فصل کرده باشد در این صورت میتواند استقلال و اعتماد به نفس را در خود رشد بدهد و دیگران را نیز بهتر درک کند و بپذیرد چون رفتار دیگران هم برایش قابل پیشبینیتر است. در واقع خودآگاهی فهم احساس ما و تأثیر آن بر دیگری است. آدمهای خودآگاه صادق و مطمئن هستند و متواضعانه سخن میگویند. در همین مثال خواهر این فرد بدون آنکه پدر را با خشم خطاب قرار دهد درباره احساس تبعیضی که تجربه کرده بود سخن گفت و متواضعانه و صادقانه از پدر خواست دلیلی اگر وجود دارد با آنها به اشتراک بگذارد. اما فرد گوینده این روایت نه حرفش را زد و نه در نهایت احساس خوشایندی از عمل پدر و خواهرش داشت. مهمتر اینکه اصلاً دسترسی به احساس واقعیاش نداشت و در یک تناقض گیر افتاده بود که از یکسو به خواهر حسادت میکرد و از سوی دیگر رفتار خواهر را تأیید نمیکرد. خودآگاهی ما را از شر این دوگانگیها نجات میدهد. این هفته درباره ابعاد خودآگاهی و دسترسی به آن مینویسم.
روانشناس
می گفت: آرزوم اینه شبیه خواهر بزرگترم بودم. قشنگ احساساتش رو بیان میکنه و از پس جوابهایی که دیگران بهش میدن هم برمیاد. کوه اعتماد به نفسه، مثلاً یک ماه پیش قرار بود پدرم یک پولی را بین ما خواهرها و برادرم تقسیم کند اما ما میدانستیم قبلاً خیلی به برادرم کمک کرده بود و یکی از زمینهایش را فروخته بود تا پولش را به برادرم بدهد. من حق میدهم پدرم بخواهد مال خودش را هرطور بخواهد هزینه کند ولی وقتی صحبت این موضوع شد خواهرم جلوی همه ما به پدرم گفت به نظرم شما دارید بین ما تفاوت میگذارید و این احساس خوبی به من نمیدهد، ولی خیلی دوست دارم شما توضیح بدهید چرا فکر میکنید بعضی از بچههایتان بیشتر به کمک تان نیاز دارند و بعضی کمتر.
میگفت: بعد از اینکه خواهرم خیلی خونسرد حرفش را زد، پدرم کمی فکر کرد و گفت من دلایل خودم را دارم که شاید نتوانم همه آن را به شما بگویم ولی اگر شما احساس میکنید تبعیضی قائل میشوم بدانید من همه شما را به یک اندازه دوست دارم. بعد پدرم دیگر حرفی نزد ولی یک هفته قبل که آن پول را تقسیم کرد دیدیم که به همه برادرها و خواهرها یکسان پول را تقسیم کرده و داده است. نکته مهم این است که نه برادرم ناراحت شد نه خواهرم دیگر ناراحت است ولی من هنوز احساس بدی دارم.
احساس بدش برای این بود که از یک طرف احساس میکرد خواهرش پدرش را تحت فشار گذاشته باشد و از طرف دیگر احساس میکرد یک فرد دیگری انگار حقش را گرفته است .
یکی از راههای پیشگیری از بروز مشکلات روانی و رفتاری ارتقای ظرفیت روان شناختی است که از طریق آموزش مهارتهای زندگی به دست میآید. اگر فردی میخواهد به ابراز احساسات با جرأت مندی برسد و عزت نفس را تجربه کند قبلش باید مهارت خودآگاهی داشته باشد.مهارتهای زندگی مجموعهای از توانایی هاست که باعث میشود رفتار فرد مؤثر باشد و با چالشهای زندگی فردی و اجتماعی به شکل مؤثری مقابله کند. اگر هرکس خودش را بهتر و عمیقتر بشناسد بداند چه تواناییهای بالقوه و بالفعلی دارد، احساساتش چیست، باورها و ارزشها در زندگی اش شامل چه چیزهایی است، از قوتها و ضعفهایش ارزیابی واقع بینانه داشته باشد، آسیبهای موجود در ناهشیارش را حل و فصل کرده باشد در این صورت میتواند استقلال و اعتماد به نفس را در خود رشد بدهد و دیگران را نیز بهتر درک کند و بپذیرد چون رفتار دیگران هم برایش قابل پیشبینیتر است. در واقع خودآگاهی فهم احساس ما و تأثیر آن بر دیگری است. آدمهای خودآگاه صادق و مطمئن هستند و متواضعانه سخن میگویند. در همین مثال خواهر این فرد بدون آنکه پدر را با خشم خطاب قرار دهد درباره احساس تبعیضی که تجربه کرده بود سخن گفت و متواضعانه و صادقانه از پدر خواست دلیلی اگر وجود دارد با آنها به اشتراک بگذارد. اما فرد گوینده این روایت نه حرفش را زد و نه در نهایت احساس خوشایندی از عمل پدر و خواهرش داشت. مهمتر اینکه اصلاً دسترسی به احساس واقعیاش نداشت و در یک تناقض گیر افتاده بود که از یکسو به خواهر حسادت میکرد و از سوی دیگر رفتار خواهر را تأیید نمیکرد. خودآگاهی ما را از شر این دوگانگیها نجات میدهد. این هفته درباره ابعاد خودآگاهی و دسترسی به آن مینویسم.
عروسی با قنات در خط تاریخ
فاطمه علی اصغر
ناشر
آینده روی ستونهای گذشته استوار شده است. فراموشی درد حافظهجمعی است. ما فراموش میکنیم و اتفاق ناخواسته میافتد. رشته کار از دستمان خارج میشود. پرتگاه روبهروی ماست. پرتگاه خرابکردن هر چه دانستیم و ندانستیم. همیشه حرف عبرت از گذشته است اما تهدلمان صحبت گذشتگان، لوث و کلیشهای است، وقتش را نداریم تا گذشته را بخوانیم اما برای درک حال، گویی چارهای هم نداریم.
هگل، فیلسوف آلمانی، روحی واحد در جهان میدید، تاریخی که همه ما در آن زندگی میکنیم: «هر قوم یا ملتی روحی دارد که مرحلهای است از تحقق روح جهان. روح جهان را شور و شوق افراد جهان، در تاریخی پیش میبرند. آنها دوره جدید و مرحله عالیتری از آزادی وخودآگاهی را تحقق میبخشند.» ما در این روح، سهم اندکی داریم چون فرهنگ شفاهیمان غالب به فرهنگ مکتوب است. در ایران سخت است با صداقت با خود و مخاطب روبهرو شدن. ما حرف زدن از خودِ دیگری را برنمیتابیم. به هماناندازه در حرفزدن از خود محافظهکاریم.
کتاب «نقاط امن» اما این دو کلیشه مزاحم زندگینامهنویسی یعنی «محافظهکاری» و «من این کار را کردم و آن کار را به اتمام رساندم» میشکند. خاطره در این کتاب، داستان میشود. از آن مهمتر خط داستانها با تاریخ و هویت ایران گره خورده است. با مقوله کمشناختهشده باستانشناسی در دهه ۴۰ و ۵۰. داستانهای مبتنی بر خاطرههایی که یک باستانشناس در زندگیاش تجربه کرده است. اسماعیل یغمایی، باستانشناس نامآشنای ایران است و البته توانا در نوشتن. او از ترسها، شادیها و غمهایش بیپرده و بدون رودربایستی مینویسد: «ما درمانده، پریشان و وحشتزده زل زده بودیم رو به کوههای روبهرو که غرق در سیاهی بودند.»
ما در داستان «تیمور بختیار»، لحظه به لحظه همراه باستانشناس میشویم، عزیمت از تهران است و مقصد یکی از مناطق مرزی ایران در غرب. در راه ما با چالشهای مختلفی روبهرو میشویم، در قهوهخانهها میخوابیم. با رانندهها سروکله میزنیم. با شرایط اداری آن روزها آشنا میشویم و از جایی ناشناخته به نام «چنارباشی» سردرمیآوریم و گم میشویم در رد یک ماجرای سیاسی گره خورده به تاریخ.
بیشتر ماجراها در محوطههای باستانی میگذرد. تپهیحیی، بستر شکلگیری یکی از داستانهای کتاب است. جایی که آن را یکی از مهمترین محوطههای تاریخی ایران میشناسشند و قدمتی دیرینه از دوران سنگ تا ساسانیان دارد. در ماجرای «عروس قنات» در روستای صوغون کرمان ما در امتداد این خط تاریخی، همراه مردمی میشویم که در سرزمین خشکسالی، آرزوی آب دارند. آنها زنی جوان را به قنات میبرند تا با آن ازدواج کند و آسمان بارور شود. نقاط امن را انتشارات دادکین سال ۱۴۰۰ منتشر کرده و حالا به چاپ دوم رسیده است تا با هم آیینها، مراسم، تاریخ، رویدادهای اجتماعی را بخوانیم و از یاد نبریم امروز ما نتیجه آن چیزی است که در گذشته اتفاق افتاده و آیندهمان را رقم میزند.
نقاط امن
نویسنده: اسماعیل یغمایی
ناشر دادکین
ناشر
آینده روی ستونهای گذشته استوار شده است. فراموشی درد حافظهجمعی است. ما فراموش میکنیم و اتفاق ناخواسته میافتد. رشته کار از دستمان خارج میشود. پرتگاه روبهروی ماست. پرتگاه خرابکردن هر چه دانستیم و ندانستیم. همیشه حرف عبرت از گذشته است اما تهدلمان صحبت گذشتگان، لوث و کلیشهای است، وقتش را نداریم تا گذشته را بخوانیم اما برای درک حال، گویی چارهای هم نداریم.
هگل، فیلسوف آلمانی، روحی واحد در جهان میدید، تاریخی که همه ما در آن زندگی میکنیم: «هر قوم یا ملتی روحی دارد که مرحلهای است از تحقق روح جهان. روح جهان را شور و شوق افراد جهان، در تاریخی پیش میبرند. آنها دوره جدید و مرحله عالیتری از آزادی وخودآگاهی را تحقق میبخشند.» ما در این روح، سهم اندکی داریم چون فرهنگ شفاهیمان غالب به فرهنگ مکتوب است. در ایران سخت است با صداقت با خود و مخاطب روبهرو شدن. ما حرف زدن از خودِ دیگری را برنمیتابیم. به هماناندازه در حرفزدن از خود محافظهکاریم.
کتاب «نقاط امن» اما این دو کلیشه مزاحم زندگینامهنویسی یعنی «محافظهکاری» و «من این کار را کردم و آن کار را به اتمام رساندم» میشکند. خاطره در این کتاب، داستان میشود. از آن مهمتر خط داستانها با تاریخ و هویت ایران گره خورده است. با مقوله کمشناختهشده باستانشناسی در دهه ۴۰ و ۵۰. داستانهای مبتنی بر خاطرههایی که یک باستانشناس در زندگیاش تجربه کرده است. اسماعیل یغمایی، باستانشناس نامآشنای ایران است و البته توانا در نوشتن. او از ترسها، شادیها و غمهایش بیپرده و بدون رودربایستی مینویسد: «ما درمانده، پریشان و وحشتزده زل زده بودیم رو به کوههای روبهرو که غرق در سیاهی بودند.»
ما در داستان «تیمور بختیار»، لحظه به لحظه همراه باستانشناس میشویم، عزیمت از تهران است و مقصد یکی از مناطق مرزی ایران در غرب. در راه ما با چالشهای مختلفی روبهرو میشویم، در قهوهخانهها میخوابیم. با رانندهها سروکله میزنیم. با شرایط اداری آن روزها آشنا میشویم و از جایی ناشناخته به نام «چنارباشی» سردرمیآوریم و گم میشویم در رد یک ماجرای سیاسی گره خورده به تاریخ.
بیشتر ماجراها در محوطههای باستانی میگذرد. تپهیحیی، بستر شکلگیری یکی از داستانهای کتاب است. جایی که آن را یکی از مهمترین محوطههای تاریخی ایران میشناسشند و قدمتی دیرینه از دوران سنگ تا ساسانیان دارد. در ماجرای «عروس قنات» در روستای صوغون کرمان ما در امتداد این خط تاریخی، همراه مردمی میشویم که در سرزمین خشکسالی، آرزوی آب دارند. آنها زنی جوان را به قنات میبرند تا با آن ازدواج کند و آسمان بارور شود. نقاط امن را انتشارات دادکین سال ۱۴۰۰ منتشر کرده و حالا به چاپ دوم رسیده است تا با هم آیینها، مراسم، تاریخ، رویدادهای اجتماعی را بخوانیم و از یاد نبریم امروز ما نتیجه آن چیزی است که در گذشته اتفاق افتاده و آیندهمان را رقم میزند.
نقاط امن
نویسنده: اسماعیل یغمایی
ناشر دادکین
آرزو دارم حال دنیا خوب شود
امینالله رشیدی/ خواننده پیشکسوت/ من تنها هنرمند بازمانده از دو دهه سی و چهل هستم که دستم پر است و نزدیک به 70 اثر از بزرگترین شاعران و ترانهسرایان ساختهام که هیچکدام از آنها اجرا نشده است، آثاری که همچنان طعم و عطر آن دو دهه را دارد؛ دورانی که اوج شکوفایی موسیقی و ادبیات ایران بود. اما امروزه نگاهها و سلیقهها تغییر کرده و به فرهنگ و هنر کشور ما بیاعتنایی میشود. بارها و بارها به مسئولان رادیو پیشنهاد کردم با توجه به محتوای آثاری که امروزه میشنویم و تولیدات نامطلوب رسانه ملی، چه بهتر که این کارها را دراختیار خوانندگانی قرار بدهید که آهنگساز ندارند. حتی حاضرم بدون چشمداشتی این آثار در دست جوانان قراربگیرد تا این کارها خوانده شود... صحبت دراین باره بسیار است و همچنان امیدوارم که روزی صدای من به گوش مسئولان برسد و آثارم به سمع و نظرعلاقهمندان...
اکنون که بهاری دیگر از زندگیام را تجربه میکنم، آرزو دارم حال دنیا خوب شده و صلح و آرامش در تمام جهان حکمفرما شود. چرا که در این دوسال گذشته، کرونا سرنوشت و سبک زندگی همه مردم دنیا را تغییر داد و آرزوهای همه را نقش برآب کرد. خود من عاشق سفر و گشتوگذار به دور دنیا بودم و هستم اما درحال حاضر با وجود این مشکلات و شرایط سخت دنیا چگونه میتوانیم سفرکنیم! نکته دیگر شرایط اقتصادی است. آن زمان که من با همسر و دو دخترم یک ماه به دور اروپا سفر کردیم (1358) تمام هزینه این سفر 50 هزار تومان شد اما اکنون قیمت 5 تا پرتقال 50 هزارتومان است. چه باید گفت شرایط روزگار اینگونه شده است.
در حوزه موسیقی هم برای جوانان آرزومندم هیچگاه ناامید نباشند. اگرچه شرایط به گونهای است که دلخوشی وجود ندارد اما تأکید میکنم دلشان را خوش کنند و ناامید نباشند. در کشورما جوانان مستعد بسیاری هستند که باید بستر هنرنمایی آنها فراهم شود و این امکان را بهوجود آورند تا به دنیا معرفی شوند. به گفته اخوان ثالث: «ای کاش میشد بدانیم ناگه غروب کدامین ستاره ژرفای شب را چنین بیش کرده است؟... در آخر، صحبتهایم را با یک پیام بهاری از هنرور شجاعی به پایان میرسانم: زیبا بهار تابناکم... مردم همه گلهای خود بیرون نهادند/ از ساحت گلخانهها در رهگذارت/ من نیز دور از سردی بیرحم دوران/ پروردهام در داغگاه سینه خویش/انبوهی از گلهای حسرت/عطر تن پر اشکشان بادا نثارت»
اکنون که بهاری دیگر از زندگیام را تجربه میکنم، آرزو دارم حال دنیا خوب شده و صلح و آرامش در تمام جهان حکمفرما شود. چرا که در این دوسال گذشته، کرونا سرنوشت و سبک زندگی همه مردم دنیا را تغییر داد و آرزوهای همه را نقش برآب کرد. خود من عاشق سفر و گشتوگذار به دور دنیا بودم و هستم اما درحال حاضر با وجود این مشکلات و شرایط سخت دنیا چگونه میتوانیم سفرکنیم! نکته دیگر شرایط اقتصادی است. آن زمان که من با همسر و دو دخترم یک ماه به دور اروپا سفر کردیم (1358) تمام هزینه این سفر 50 هزار تومان شد اما اکنون قیمت 5 تا پرتقال 50 هزارتومان است. چه باید گفت شرایط روزگار اینگونه شده است.
در حوزه موسیقی هم برای جوانان آرزومندم هیچگاه ناامید نباشند. اگرچه شرایط به گونهای است که دلخوشی وجود ندارد اما تأکید میکنم دلشان را خوش کنند و ناامید نباشند. در کشورما جوانان مستعد بسیاری هستند که باید بستر هنرنمایی آنها فراهم شود و این امکان را بهوجود آورند تا به دنیا معرفی شوند. به گفته اخوان ثالث: «ای کاش میشد بدانیم ناگه غروب کدامین ستاره ژرفای شب را چنین بیش کرده است؟... در آخر، صحبتهایم را با یک پیام بهاری از هنرور شجاعی به پایان میرسانم: زیبا بهار تابناکم... مردم همه گلهای خود بیرون نهادند/ از ساحت گلخانهها در رهگذارت/ من نیز دور از سردی بیرحم دوران/ پروردهام در داغگاه سینه خویش/انبوهی از گلهای حسرت/عطر تن پر اشکشان بادا نثارت»
هنرمندان در فضای مجازی
فضای مجازی هنرمندان رنگ و بوی شب قدر دارد. هر کدام مناجاتی و دعایی در صفحه خود منتشر کردهاند. برخی هم مخاطبانشان را دعوت کردهاند تا آثارشان را ببینند.
ببخش مهربون
اهالی فرهنگ وهنر به یاد امیرالمؤمنین علی(ع) اشعار و روایات بسیاری منتشر کردند. از جمله صفحه مجازی مؤسسه فرهنگی، هنری شهرستان ادب در صفحه مجازی خود غزلی با عنوان «نفس آخر علی(ع)» که غزلی تازه از علی محمد مؤدب به مناسبت شهادت مولای متقیان امیرالمؤمنین علی(ع) است را منتشر کرد.«دنیا مجال بوسه به خاک در علیست/باغ بهشت، منظرۀ دیگر علیست» همچنین حسین سلیمانی بازیگر سینما و دکلماتورهم در صفحه خود با انتشار کلیپی با دکلمه خودش در شب قدر، زیبا و دلنشین از خداوند طلب بخشش کرده که خیلی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. اونوشته: «ببخش آدمارو، بانى ناخوشىهاتو، نذار غم بمونه، نذار تو چشات غصه و ماتم بمونه. ببخش. نذار بشى یکى مثل اونا. همونا که یک هیچ عقبن تو رفاقت. یک هیچ عقبن تو صداقت. یک هیچ جلون تو حسادت. تو ببخش، بذار فک کنن سادهای و... حالا چشاتو ببند و به این فکر کن. اگه یه روز دلت آرومترین دل دنیا شد، یه لبخند بزن به آسمون. بگو: خدا جون دمت گرم، ممنون. ممنون که یادم دادی ببخشم، ممنون که یادم دادى هنوز خوبم، هنوز بنده توام، همیشه خدای منى، همیشه کنار منى، یه خواهش کوچیک، تو هم منو ببخش، ببخش هروقت که تنها و غمگین بودم تو رو صدا زدم. ببخش مهربون، ببخش بى نیاز، ببخش خدا جون.»
چهرهها
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی ادیب، نویسنده، شاعر و استاد دانشگاه، کارکردهای اسطوره را در صفحه ای که توسط شاگردانش اداره میشود منتشر کرده است. او نوشته: «هوک میگوید این اسطوره بهطور کلی باید کاری انجام دهد و لذا همواره باید پرسید این اسطوره چه کاری میخواهد انجام دهد؟ به مواردی اشاره میشود اسطوره تذکار و یادآوری مدام یک امر قدسی و فطری و جاویدان است، مثلاً مبارزه خیر و شر و تذکار این معنی که سرانجام خیر پیروز میشود. اسطوره میگوید ضحاک (شر) همیشه زنده است. هر بزرگی ممکن است روزی از راه نیکی برگردد. آدمی، جهان، وجود مرکب از ناسازهاست هم اهورامزدا داریم و هم اهریمن. اسطوره بازگشت از زمان حال و تاریخ و جزئیات آن به زمان ازلی یا باستانی است. بدین ترتیب اسطوره معمولاً فراتاریخی و کلی و تغییرناپذیر است. مثلاً در مقابل ظلم و ظالم ایستادن در هر دورهای به اسطورهها و افسانههای پیس از خود مربوط میشود. نبرد رئیسعلی دشتی با انگلیسیها به نبرد امام حسین علیهالسلام با یزید، نبرد رستم با افراسیاب و نهایتاً نبرد اهورامزدا با اهریمن مربوط میشود.»
هنگامه قاضیانی بازیگر سینما در صفحه خود با انتشار اولین عکس خود در سریال «آمستردام» به نویسندگی و کارگردانی مسعود قراگزلو و تهیهکنندگی مرتضی شایسته نوشته: «این سریال با اتمام مراحل فنی بزودی وارد شبکه نمایش خانگی میشود.»
الناز شاکردوست بازیگر سینما هم در صفحه خود به مناسبت روز زمین نوشته: «روز زمین مبارک. یادمون نره ما امانتدار طبیعت هستیم.»
پدرام شریفی بازیگر سینما هم با انتشار عکسی از خودش در کنار جمشید هاشمپور بازیگر پیشکسوت سینما نوشته: «در کنار قهرمان زمان کودکی جمشید خان، دنیل کریگ جلوی شما جَرِد لتویی بیش نیست چه نقشهایی که براتون ننوشتن، صد حیف»
بازار نشر
نشر ماهی در صفحه خود با انتشار عکس دو کتاب «موش و آدمها» و «آتشبازی» از تجدید چاپ تازههای نشر خود خبر داده و درباره آن نوشته: «موش و آدم ها» نوشته جاناشتاینبک و ترجمه سروش حبیبی به قیمت 23 هزار تومان تجدید چاپ شد. این کتاب روایتی است از کوتاهی دست کارگران و بیرحمی پایانناپذیر اربابان؛ روایتی به قدمت تاریخ که اشتاینبک خیلی زود خود را در میانه آن میبیند. از همینروست که آلام کارگرانی که خودش نیز یکی از آنهاست دغدغه اصلی و بنمایه اکثر آثارش میشود.
ببخش مهربون
اهالی فرهنگ وهنر به یاد امیرالمؤمنین علی(ع) اشعار و روایات بسیاری منتشر کردند. از جمله صفحه مجازی مؤسسه فرهنگی، هنری شهرستان ادب در صفحه مجازی خود غزلی با عنوان «نفس آخر علی(ع)» که غزلی تازه از علی محمد مؤدب به مناسبت شهادت مولای متقیان امیرالمؤمنین علی(ع) است را منتشر کرد.«دنیا مجال بوسه به خاک در علیست/باغ بهشت، منظرۀ دیگر علیست» همچنین حسین سلیمانی بازیگر سینما و دکلماتورهم در صفحه خود با انتشار کلیپی با دکلمه خودش در شب قدر، زیبا و دلنشین از خداوند طلب بخشش کرده که خیلی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. اونوشته: «ببخش آدمارو، بانى ناخوشىهاتو، نذار غم بمونه، نذار تو چشات غصه و ماتم بمونه. ببخش. نذار بشى یکى مثل اونا. همونا که یک هیچ عقبن تو رفاقت. یک هیچ عقبن تو صداقت. یک هیچ جلون تو حسادت. تو ببخش، بذار فک کنن سادهای و... حالا چشاتو ببند و به این فکر کن. اگه یه روز دلت آرومترین دل دنیا شد، یه لبخند بزن به آسمون. بگو: خدا جون دمت گرم، ممنون. ممنون که یادم دادی ببخشم، ممنون که یادم دادى هنوز خوبم، هنوز بنده توام، همیشه خدای منى، همیشه کنار منى، یه خواهش کوچیک، تو هم منو ببخش، ببخش هروقت که تنها و غمگین بودم تو رو صدا زدم. ببخش مهربون، ببخش بى نیاز، ببخش خدا جون.»
چهرهها
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی ادیب، نویسنده، شاعر و استاد دانشگاه، کارکردهای اسطوره را در صفحه ای که توسط شاگردانش اداره میشود منتشر کرده است. او نوشته: «هوک میگوید این اسطوره بهطور کلی باید کاری انجام دهد و لذا همواره باید پرسید این اسطوره چه کاری میخواهد انجام دهد؟ به مواردی اشاره میشود اسطوره تذکار و یادآوری مدام یک امر قدسی و فطری و جاویدان است، مثلاً مبارزه خیر و شر و تذکار این معنی که سرانجام خیر پیروز میشود. اسطوره میگوید ضحاک (شر) همیشه زنده است. هر بزرگی ممکن است روزی از راه نیکی برگردد. آدمی، جهان، وجود مرکب از ناسازهاست هم اهورامزدا داریم و هم اهریمن. اسطوره بازگشت از زمان حال و تاریخ و جزئیات آن به زمان ازلی یا باستانی است. بدین ترتیب اسطوره معمولاً فراتاریخی و کلی و تغییرناپذیر است. مثلاً در مقابل ظلم و ظالم ایستادن در هر دورهای به اسطورهها و افسانههای پیس از خود مربوط میشود. نبرد رئیسعلی دشتی با انگلیسیها به نبرد امام حسین علیهالسلام با یزید، نبرد رستم با افراسیاب و نهایتاً نبرد اهورامزدا با اهریمن مربوط میشود.»
هنگامه قاضیانی بازیگر سینما در صفحه خود با انتشار اولین عکس خود در سریال «آمستردام» به نویسندگی و کارگردانی مسعود قراگزلو و تهیهکنندگی مرتضی شایسته نوشته: «این سریال با اتمام مراحل فنی بزودی وارد شبکه نمایش خانگی میشود.»
الناز شاکردوست بازیگر سینما هم در صفحه خود به مناسبت روز زمین نوشته: «روز زمین مبارک. یادمون نره ما امانتدار طبیعت هستیم.»
پدرام شریفی بازیگر سینما هم با انتشار عکسی از خودش در کنار جمشید هاشمپور بازیگر پیشکسوت سینما نوشته: «در کنار قهرمان زمان کودکی جمشید خان، دنیل کریگ جلوی شما جَرِد لتویی بیش نیست چه نقشهایی که براتون ننوشتن، صد حیف»
بازار نشر
نشر ماهی در صفحه خود با انتشار عکس دو کتاب «موش و آدمها» و «آتشبازی» از تجدید چاپ تازههای نشر خود خبر داده و درباره آن نوشته: «موش و آدم ها» نوشته جاناشتاینبک و ترجمه سروش حبیبی به قیمت 23 هزار تومان تجدید چاپ شد. این کتاب روایتی است از کوتاهی دست کارگران و بیرحمی پایانناپذیر اربابان؛ روایتی به قدمت تاریخ که اشتاینبک خیلی زود خود را در میانه آن میبیند. از همینروست که آلام کارگرانی که خودش نیز یکی از آنهاست دغدغه اصلی و بنمایه اکثر آثارش میشود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
دعای روز بیست و دوم
-
مخاطب شعر، تشنه شنیدن از حکومت علوی است
-
ارشادات اخلاقی رهبری عمل میخواهد
-
یک دقیقه با خدا
-
صادق و مطمئن در پناه خودآگاهی
-
عروسی با قنات در خط تاریخ
-
آرزو دارم حال دنیا خوب شود
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین