چهار پرده باشکوه از زندگی سگی شهروندان اجارهای
موساد در بازار مسگرها
سمیرا قرهداغی
«جاکوب خرشانس» که بیشتر به چمن میدهد صفا:
جاکوب در پی بارداری ناخواسته به دنیا آمد، لذا پدرش او را سر خر و مادرش شبیه عمه میدانستند و اهتمامی به مسائل تربیتیاش نداشتند. او از کودکی با سرقت از مزارع اعراب و تیغزنی در بازار شکم خود را سیر کرد و بزرگ شد. هرچند او یک صهیونیست متعصب بود و هر سال در جشن برکت، خرها را میبوسید، اما عاشق ماه رمضان نیز بود. چون میتوانست با پلکیدن در نزدیکی مساجد و تفرجگاهها، به سفره فلسطینیان دستبرد بزند و با دلستر لیمو و حمّص و زولبیا از خودش پذیرایی کند.
او نهایتاً هنگامی که وسط چهارراه ایستاده بود و حملات نیروهای اسرائیل به شهروندان فلسطینی را نگاه میکرد و به بوقبوق خودروهای پشت سرش توجه نمینمود، مرد. بعدها تقش در آمد که پلیس از مشکل بینایی رنج میبرده و خربزهای که جاکوب با یک برنامه دقیق از حیاط همسایه عربش کنده بوده، چاقو دیده و فکر کرده جاکوب با این حجم فرفری آویزانش و کیپای روی سرش، شهادتطلب فلسطینی است و میخواهد آنها را منفجر کند.
نخستوزیر اسرائیل شخصاً در مراسم خاکسپاری او شرکت کرد و پدر و مادرش را بغل نمود و قول داد پلیس خاطی را نزد چشمپزشک بفرستد.
«لوسی گوهن» و اخراج قلبی قلبی:
وی پس از جور شدن کارهای مهاجرتش به اسرائیل، پلههای ترقی را دو تا یکی، طی نمود و البته بعدها با همین سرعت به عقب برگشت. برخلاف تمسخر ضریب هوشیاش از سوی دخترهای کلاس در دوره تحصیل در شعبه پردیس دانشگاه هیأت امنایی بنگوریون، موفق شد پنج سال رئیس موساد باشد. در مراسم تودیع (اخراج) نامبرده در پی شکست در برابر مردم محلی غزه، بنجامین ابلق (نخستوزیر وقت) «دستکجی» لوسی را رمز موفقیت او خواند که در زمینه سرقت اسناد هستهای ایران تأثیر بهسزایی داشت. او همچنین افزود تاریخ دقت و نقطهزنی لوسی در ترور دانشمندان ایران و اختلال در چرخیدن سانتریفیوژهای رژیم حاکم بر ایران را فراموش نخواهد کرد. لق(!) تأکید کرد تودیع (اخراج) صرفاً یک موضوع فرمالیته و بر اساس روند اداری و بوروکراتیک است و تو در قلب ما جاداری و حتماً این بار که بروم سازمان ملل، یک نقاشی از خرابکاریها در نطنز، تورقوزآباد و کرج و همچنین زمینگیر نمودن صنعت هستهای ایران، پرینت گرفته و با خودم خواهم برد.
«تزیپی لیوانی» بانویی که بازنشسته نشد اما کار هم نکرد:
او در جنگ دوم جهانی، درحالیکه نوزادی بیش نبود، بهعنوان نکته انحرافی در دستان جاسوسان اسرائیل در آلمان و شوروی دست بهدست میشد، تا پلیس فکر کند اینها خانوادهاند. زیپ (!) از همان زمان با الفبای جاسوسی آشنا شد. والدینش با پولی که از این طریق بهدست آوردند، هزینه تحصیل او تا مقطع دکترا را جور کردند. اما لیوانی تا مقطع کاردانی بیشتر نکشید و با طی نمودن مدارج شغل قدیمیاش، پرستو شد. او با قناعت، اخلاق خوب و تسلط به فوت و فن خانهداری، موفق شد نصف اتحادیه اروپا و اتحادیه عرب را خـ... گول بزند و نهایتاً شبها در خدمت «رایس» وزیر خارجه وقت امریکا و انحرافات اخلاقیاش باشد.
وی در برنامه دورهمی شبکه دو اسرائیل، در پاسخ به سؤال «تا حالا عاشق شدی؟» به مدت پنجدقیقه رو به دوربین لبخند زد و در پایان با چهار انگشت شست و سبابهاش قلب درست کرد و به کاندولیزا شببخیر گفت.
وی اکنون روزهای بازنشستگی خود را با ریختن نفت پای درختان زیتون، خواندن داستانهای عاشقانه در کانالهای تلگرامی و مدیریت یک بنگاه اعزام پرستو به دبی، میگذراند.
«داوود بارونی» مردی که همواره عین ابر بارانزا چیز میکند:
وی از کودکی عادت داشت شبها تخیلات پلیسی ببافد و تا صبح جایش را آبیاری کند. به همین علت به بارونی معروف شد وگرنه فامیلی بقیه خانواده شنبهزاده اصل آریایی بوده است.
در رزومه وی به توانایی خیرهکنندهاش در تغییر پوشش گیاهی در اثر آبیاری زیاد، اشاره شده است.گفته شده او با یک حکم مأموریت از تل آویو به حیفا منتقل شد تا با آبیاری خاکگچ بنّاها، تهیه دوغاب ساختمان میلیارد دلاری قبر عبدالبها، تسریع گردد. این ساختمان که در اثر آتشسوزی اخیر، فقط جایش بهصورت چاله باقی مانده است؛ قرار بود پوز مالهای دوبی و ابوظبی را بزند که گلچین روزگار اجازه نداد.
سران اسرائیل یک شوخی بین خودشان دارند که هر وقت به داوود میرسند هی به هم نگاه میکنند و میپرسند «لاف در غریبی، چی در بازار مسگرهاست؟» و این ریشه در اعمال و رفتار خود وی دارد. به همین خاطر از کسی به دل نمیگیرد. رئیس موساد آدم واقعبینی است و قبول دارد حمله به پایگاههای سوری در حالیکه دو جوان فلسطینی چهارچرخ اسرائیل را هوا دادهاند، گندهگزینی است. یا کیش دادن عنصر تکفیری به سمت ایران، در شرایطی که هکرها تا توی اتاق خواب و گالری گوشیشان را درو کردهاند، چی در بازار مسگرهاست.
محمدعلی النجانی
سالها پیش در چنین روزهایی، دقیقاً ۱۳۴۰ هجری خودمان و ۱۹۶۱ میلادی خودشان، نخستین کنفرانس جنبش غیرمتعهدها برگزار شد.
قضیه اینجوری بود که پس از پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم، دوران گل و بلبل و رفاقت بین آنها ته کشید. از فردای دود دادن سبیل هیتلر، جهان یهویی دوقطبی شد. البته منظور قطبهای شمال و جنوب که آدم با رفتن به آنجا سگ لرزه میزند، نیست؛ بلکه دو قطب قدرت، معروف به بلوک شرق و غرب است.
شوروی سند بلوک شرق را شش دانگ به نام خود زد. بلوک غرب نیز در چنبره امریکا قرار گرفت. این دو بلوک در هر زمینهای به جز جهانخواری با یکدیگر اختلاف داشتند. مدام با هم شاخ به شاخ میشدند و تو سر و کله هم میزدند. از همین روی هر کدام برای افزایش قدرت و گولاخ شدن، بدون بیان «من، من، تو، تو، کشیدم، کی رو؟!» شروع به یارکشی کردند. هیچ کدام چشم دیدن یکدیگر را نداشتند و زیر چشمی به هم نگاه میکردند؛ اگر یکی چرتش میگرفت و چشمهایش هم میآمد، دیگری به طرفهالعینی زیر گوش یکی از یارهای بلوک مقابل میزد.
خلاصه آنچنان بین قطبها، سردی شکل گرفت که دنیا وارد جنگ سرد شد. هر کشوری که میخواست عرض اندام کند و سری از تخم بیرون بیاورد، بایستی خودش را به یکی از بلوکها میچسباند.
قضیه همچنان اینجورکی بود تا اینکه چند تا کشور گوگولی مگولی جیگردار، دور هم جمع شدند و با خود گفتند: «عه... مگر ما خودمان کور یا کچل یا زبانمان لال، شل هستیم که زیر یوغ این بلوکین باشیم؟» و تصمیم کبری خود را برای تشکیل سازمانی با گردآوری کشورهای بدون وابستگی به شرق و غرب، گرفتند.
این شد که «جنبش غیرمتعدها Non-Aligned Movement» با ابتکار مارشال تیتو از یوگسلاوی، لعل نهرو از هند، عبدالناصر از مصر، سوکارنو از اندونزی و نکرومه از غنا تشکیل شد.
ایران در پیش از انقلاب، به علت حضور در «سنتو»، متعهد امریکا حساب میشد و عضو غیر متعهدها نبود؛ اما خستگی و ترک کشور توسط محمدرضا شاه، منجر به خروج ایران از آن و ورود به این شد.
محمدرضا رضایی
با افزایش قیمت تعرفه اینترنت ثابت خانگی، موجی از نشاط و شادی مردم را فراگرفت. بهگفته یکی از مقامات آگاه، مردم از اینکه بهواسطه اینترنت گران، کمتر از قبل در دام شبکههای اجتماعی انحرافزا میافتند، بشدت خوشحال بوده و از مسئولین امر سپاسگزارند.خبرنگار اعزامی ما که برای تهیه گزارش میدانی از این خوشحالی مردم، قصد رفتن به میادین شهر را داشت، با ممانعت همان مقام آگاه روبهرو شد و مقام آگاه خطاب به وی گفت: «کجا میخوای بری تو این آلودگی؟ هرچی بخوای من خودم بهت میگم دیگه؛ هیچ کس بهتر از ما مقامات از حال و روز مردم خبر نداره!»خبرنگار ما در همین راستا از مقام آگاه پرسید که آیا خبر دارد مردم بابت کیفیت پایین اینترنت کشور، گلهمندند؟ مقام آگاه ضمن رد این شایعات، آن را ساخته و پرداخته رسانههای مغرض دانست و افزود: سرعت اینترنت پایین نیست و پیامرسان سروش را خیلی راحت باز میکند. در ادامه مقام آگاه که برای اثبات حرفش قصد داشت پیامرسان سروش را جلوی چشم خبرنگار ما باز کند، بهدلیل کندی اینترنت نتوانست و اتصال سروش برقرار نشد. البته این مقام به خبرنگار ما اطمینان داد که متصل نشدن سروش به اینترنت، ناشی از کیفیت پایین گوشیهای کرهای است و ربطی به سرعت اینترنت کشور ندارد.
خبرنگار ما در ادامه پرسید: چرا اپراتورهای تلفن همراه، بستههای ششماهه و یکساله خود را که برای کاربران بهصرفه بود حذف کردهاند؟ مقام آگاه توضیح داد: «ما دیدیم آدم از عمرش که خبر نداره؛ حالا تا شیشماه یا یکسال بعد، کی مرده، کی زنده؟ برای همین این بستهها رو حذف کردیم که شهروندان عزیز فکر نکنن تا ابد زندهان و از مرگ غافل نشن.»
خبرنگار وقیح ما مجدداً اصرار کرد که مردم از این وضعیت قیمت و سرعت اینترنت مملکت شاکیاند و برای اثبات حرفش، دوباره حرکت کرد تا از مردم گزارش میدانی تهیه کند که اینبار با ممانعت محافظان مقام آگاه روبهرو شد. مقام آگاه برای اینکه خبرنگار ما از محافظان نترسد، دستی بر سر وی کشید و گفت: «حالا فوقش اگه بر فرض محال، یهروز فهمیدیم که مردم عزیز واقعاً دلخور شدن، دستور میدیم یهشبه قیمتها بیاد پایین دیگه! اینکه کاری نداره. الآن همین چند وقت پیش یه دستور دادیم، برو ببین قیمت گوشت و برنج چقدر اومده پایین.»
خبرنگار ما دوباره از جای خود حرکت کرد، که ایندفعه سرتیم محافظان مقام آگاه شخصاً جلوی او را گرفت و مقام آگاه هم افزود: «حیا هم خوب چیزیه؟ واقعاً میخوای بری ببینی قیمتها اومده پایین یا نه؟ به من اعتماد نداری؟» البته خبرنگار ما توضیح داد که اینبار برای تهیه گزارش بلند نشده، بلکه بلند شده تا همین گزارش فعلی را به روزنامه برساند؛ در نتیجه سوء تفاهمها رفع شده و خبرنگار ما به تحریریه بازگشت.
فرشته پناهی و حافظ شیرازی
«ثواب روزه و حج قبول آنکس برد»
که هر چه قدر کشش داشت معدهاش هی خورد
صنم یاوری
هر وقت سخن از گران شدن اینترنت به میان میآید ذهن همه به سمت چیزهای منفی میرود. مثلاً سودجویی یا خون مردم را در شیشه کردن و یا حتی از نیاز مردم به اینترنت سوء استفاده کردن و چیزهای بد و زشت دیگر که همه نشاندهنده ذهن منفی و کوتاه ماست.
گران شدن اینترنت اگر یک دلیل منفی داشته باشد، که آن هم زاییده ذهن منحرف شماست، هزاران دلیل مثبت دارد که میتوانیم فقط به گوشهای از آن اشاره کنیم.
۱-از آنجایی که اینترنت ارزان مانند مواد مخدر ارزان است و ممکن است در دسترس بودن آن به وخامت حال معتادان مجازی کمک کند و حتی آنهایی که هنوز مبتلا نشدهاند درگیر شوند، این گرانی میتواند عامل مهمی در جلوگیری از این ناهنجاری اجتماعی باشد.
۲-از آنجایی که پدران و مادران، انسانهای اقتصادی هستند بعد از گران شدن اینترنت دیگر تمام فیلمهای ارسال شده در گروههای خانوادگی و دوستانه خود را دانلود نخواهند کرد و اعضای خانه بدون آلودگیهای صوتی میتوانند تلویزیون نگاه کنند.
۳-میتوان از این طریق روابط خانوادگی را مدیریت کرد. به طوری که همه خانواده یک بسته اینترنت تهیه کنند و هر کدام در ساعتهای مشخص از اینترنت بهره ببرند تا در زمانهای خالی از دیدن خانواده و آشنایی بیشتر با آنها لذت ببرند. البته در این مورد خاص پلیس محله باید گوش به زنگ باشد زیرا احتمال وقوع خونریزی در جنگهای داخلی پیشبینی میشود.
۴-میتوانیم کلوپهای اجاره فیلم را احیا کنیم یا شغل شریف سیدی فروشیهای خیابانی که مدتهاست مغفول مانده است دوباره زنده شود و قدم بزرگی در اشتغال آفرینی و حتی اعلام آمار شاغلها برداریم. زیرا بهدلیل گران شدن نرخ اینترنت امکان تماشای آنلاین و دانلود فیلمها وجود ندارد و خانوادهها به این شغلها نیاز پیدا خواهند کرد. فقط شرط گرو گذاشتن کارت ملی جهت دریافت فیلم لغو شود وگرنه با این وضع تحویل کارت ملی، تمام مردم ایران دچار بحران هویت خواهند شد.
۵-جوانان اهل کار و فعالیت میشوند زیرا با این قیمتها دیگر باید روی پای خودشان بایستند و مثل یک مرد پول اینترنتشان را دربیاورند و از آنجایی که بدون اینترنت زندگی نتوان، به تکاپو افتاده و دنبال کار میگردند.چه بسا در همین مسیر کارآفرینی هم کردند و اقتصاد کشور با جهش مواجه خواهد شد.
۶-از قدیم گفتهاند هیچ گرانی بیحکمت نیست. گرانی اینترنت نشان میدهد که اینترنت چه کالای گرانمایهای است و باید قدر آن دانسته و در مصرف آن صرفهجویی شود تا آیندگان بدون اینترنت نمانند و از این مایه حیات درست استفاده کنند.
۷-چون همه چیز دارد گران میشود اگر اینترنت گران نشود شب خوابمان نمیبرد و استرس میگیریم. از آنجایی که خواب برای بدن لازم است پس میتوان گفت گرانی اینترنت در سلامت جسمی انسانها نیز تأثیر بالایی خواهد داشت.
سمیه قربانی
به گزارش خبرگزاری اَلنفط مفط، شبکه MBC سعودی برای اولین بار برنامه کمدی پخش کرد که مربوط به بایدن و معاونش کامالا هریس است. در این ویدیو بایدن 79 ساله که همزمان هم اختلال جسمی و ذهنی دارد و با آن حالش امریکا را هم اداره میکند، به تمسخر گرفته شده است.
بنسلمان در یک مصاحبه خبری، ضمن حمایت از اقدام شبکه ام بیسی در پاسخ به این اقدام گفت اگر بایدن بخواهد به برجام برگردد، از اختلالات امعا و احشایش هم کلیپ میسازیم تا نتواند سرش را جایی بلند کند. او همچنین اعتراف کرد تروریستی اعلام نکردن انصارالله یمن هم باعث شده چشمش را به روی همه چیز ببندد.
گفتهها حاکی است بایدن هنوز به این ویدیو واکنشی نشان نداده و همراهان وی در صدد هستند ماجرا را به زبان ساده برای وی تشریح کنند. کاخ سفید ابراز امیدواری کرده احتمالاً تا چند روز آینده بایدن بتواند با کمک هریس کشورهای آفریقایی را بیخیال شده و به آسیا برسد.
در این بین، کشورهای چین و روسیه از برقراری تماسهای اشتباه بایدن ابراز نگرانی کرده و اعلام کردهاند هیچ شمارهای را با کد 201 جواب نخواهند داد و خانه نیستند.