جام هفدهمین دوره لیگ برتر فوتسال زنان به خودروسازان رسید
نیلوفر اردلان: قهرمانی به پیکان میآید
پریسا غفاری/ تیم فوتسال زنان پیکان با عبور از مسیری پر پیچ و خم توانست جام قهرمانی لیگ هفدهم را بالای سر ببرد. از همان آغاز لیگ هفدهم، پیکان که اولین سال حضورش را تجربه میکرد نامش به عنوان یکی از مدعیان مطرح بود اما حضور تیمهای پرستارهای چون نصر فردیس کرج، پالایش نفت آبادان، ملی حفاری اهواز و مس رفسنجان باعث شده بود بسیاری شانس چندانی برای قهرمانی پیکان قائل نباشند. این دوره از لیگ با حضور 14 تیم در دو گروه 7 تیمی برگزار شد و شاگردان نیلوفر اردلان با عبور از گروه مرگ به عنوان صدرنشین گروه ب توانستند به مرحله حذفی صعود کنند. آنها دیدارهای حذفی را هم مقتدرانه پشت سر گذاشتند و راهی فینال شدند تا برای کسب جام قهرمانی با تیمی مصاف دهند که اتفاقاً در مرحله گروهی، در یک گروه قرار داشتند.
در شب سرنوشت ساز لیگ، پیکان با ارائه یک نمایش تهاجمی و البته فرصت سوزیهای بسیار، با یک گل مقابل نصر فردیس کرج به برتری رسید تا بدین ترتیب خودروسازان جام را به خانه ببرند. بعد از اتمام مسابقه، مراسم جشن قهرمانی با حضور چهرههایی چون آرش جابری سرپرست سازمان لیگ فوتسال و شهرزاد نصیری مسئول کمیته زنان سازمان لیگ فوتسال برگزار شد و جام قهرمانی به سپیده زرینراد کاپیتان باتجربه خودروسازان اهدا شد تا او جام را در سالن سرحد آباد کرج بالای سر ببرد.
اردلان: 7 ماه همدل بودیم
نیلوفر اردلان، سرمربی تیم فوتسال زنان پیکان که اولین جام قهرمانیاش را در دوران سرمربیگریاش کسب کرده، به خبرنگار «ایران» گفت: «در وهله اول خدا را شکر میکنم که کمکمان کرد تا بتوانیم این مقام را به دست بیاوریم. واقعاً دست تک تک شاگردانم درد نکند، در این 7 ماه که در کنار هم کار کردیم، همدل و همراه شدیم و از ابتدا اعتقاد داشتیم قهرمانی به تیم میآید و این شعار ما بود و اکنون جام قهرمانی بالای سر ماست.»
او به بازی جذاب دو تیم در بازی فینال اشاره میکند: «بازی خیلی خوبی بود و تماشاگران حاضر در سالن از بازی زیبا لذت بردند. ما فرصت زدن ۲،۳ گل دیگر هم داشتیم که هدر رفت. البته از سیوهای فوقالعاده فرزانه توسلی که عقاب آسیاست نباید غافل شویم چون او عالی کار کرد. ما تیم نصر فردیس را بخوبی آنالیز کرده بودیم و مهم این است که قهرمان شدیم. بالای سر بردن جام در فردیس حس و حال دیگری داشت.» سرمربی پیکان درباره حضور احتمالیاش در تیم ملی با توجه به قهرمانی لیگ، اینچنین واکنش نشان داد: «بحث تیم ملی، بحث متفاوتی است، پای کشورمان و پرچممان وجود دارد و با باشگاه کاملاً متفاوت است. امیدوارم هر کسی که لیاقت سرمربیگری تیم ملی را دارد، بتواند این تیم را جمع کند. این تیم دو دوره قهرمان آسیا بوده و برای هتتریک کردن، کار بسیار سختی را در پیش دارد.»
جام، جای کفش طلا گرفت!
پدیده جوان نصر فردیس کرج کاپ خانم گلی رقابتهای لیگ برتر فوتسال را با چشمانی اشکبار دریافت کرد. مارال ترکمان پدیده ۱۹ ساله نصریها توانست با پیشی گرفتن از چهرههای باتجربهای چون سارا شیربیگی و نسترن مقیمی، عنوان خانم گلی فوتسال زنان را به دست آورد. البته در اقدامی عجیب، خبری از اهدای کفش طلا به مارال ترکمان نبود و یک جام که روی آن عنوان خانم گلی هفدهمین دوره لیگ برتر فوتسال زنان حک شده بود، تقدیم ستاره جوان نصر فردیس کرج شد.
آخوندی، برنده مصاف جذاب با توسلی
دو دیدار رفت و برگشت فینال لیگ در شرایطی برگزار شد که فقط ۳ بار توپ از خط دروازهها عبور کرد و تکلیف قهرمان مشخص شد. حضور اعظم آخوندی و فرزانه توسلی دو سنگربان ملیپوش و کهنهکار کشورمان درون دروازه پیکان و نصر فردیس نشان میداد که بازیکنان دو تیم کار سختی برای گلزنی در مسابقه فینال دارند. اوج درخشش آخوندی و توسلی در مسابقه فینال بود، جایی که بازیکنان خود را به آب و آتش زدند و اعظم آخوندی توانست برنده نبرد دروازهبانان ملیپوش شود. گرچه فرزانه توسلی با سیوهای پرشمار خود مانع از ثبت نتیجهای عجیب در فینال شد و در مقابل، مصدومیت هم مانع درخشش بیشتر اعظم آخوندی شد و بعد از حضور کوتاهمدت و موفق مهدیه محمودینیا سنگربان شماره ۲ پیکانیها، آخوندی دوباره به قفس توری تیمش بازگشت. سنگربان باتجربه زنان پیکان در مقابل حملات حریف بخوبی ایستاد تا با کلینشیت و البته افتخار بهترین خط دفاعی لیگ کارش را به پایان برساند.
کولینا مصاحبه نکرد، مرک از خاطره دربی گفت برمه گروه آلمان را دشوار خواند
ماتئوس: با دایی شوخی کردیم
گروه ورزشی/ حضور ستارههای بزرگ فوتبال جهان در مراسم افتتاحیه یک باشگاه ورزشی در تهران که در کنار آنها دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی و حمید استیلی مدیر تیم ملی نیز دیده میشدند، بسیار جالب بود. خبرنگار ورزش سه درباره این مراسم و مصاحبه با این چهرهها گزارش داده: «از روی بدشانسی یا شاید هم خوششانسی، ابتدا به سراغ پیر لوییجی کولینا، داور سابق و مشهور ایتالیایی رفتیم. دقیقاً همانند روزهای قضاوت در زمین، با همان اتوریته و جذبه سرشاخ شدن با مهمترین ستارههای دنیای فوتبال، با نهایت جدیت به درخواستم برای مصاحبه پاسخ منفی داد. تکرار درخواست اما با یک عبارت محکم و با صدای بلندتر همراه بود: No. این برخورد تند کولینا، مقابل همسر آندریاس برمه، ستاره سابق فوتبال آلمان و زننده گل قهرمانی این تیم در جام جهانی 90 رخ داد و به نظر میرسید او بابت برخورد کمی تند کولینا دلش سوخته است. پس او همان جا وعده داد شرایط را برای مصاحبه با آندریاس فراهم خواهد کرد. در همان لحظات و پیش از شروع مراسم اصلی، بالاخره موقعیت صحبت با مارکوس مرک، دیگر داور بزرگ حاضر در مراسم فراهم شد. هرچقدر کولینا عصبانی و بیحوصله بود، دندانپزشک آلمانی با نهایت انرژی و آرامش و سر حوصله به همه سؤالات پاسخ داد. اولین سؤال در مورد اولین سفر مارکوس مرک به ایران در اواخر سال 78 و برای قضاوت دیدار استقلال و پرسپولیس بود. داور سابق و مشهور فوتبال آلمان اعتراف کرد خیلی از جزئیات آن دیدار در خاطرش نیست، اما سفر به ایران و فضا و اتمسفر مسابقه و استادیوم برایش جالب و خاطرهانگیز بوده است. وقتی از او در مورد اخراج یک بازیکن استقلال (ستار همدانی) در دقایق ابتدایی سؤال کردیم، کمکم خاطرات قضاوت در دربی برای او زنده شد و یادش آمد یک بازیکن را در نیمه اول از زمین اخراج کرده است. از او در مورد احتمال قضاوت علیرضا فغانی در دیدار فینال جام جهانی سؤال کردیم و او مدعی شد در بین هزاران داور، همین حضور در مرحله نهایی جام جهانی نیز به خودی خود افتخار بزرگی برای یک داور به شمار میآید.
در پایان مراسم به سرعت به سراغ همسر برمه رفتم و او با صدا کردن آندریاس، فضا برای مصاحبهای کوتاه در یک گوشه شلوغ و پرهمهمه را فراهم کرد. همسرش همان اول به آرامی گفت برمه به زبان انگلیسی تسلط ندارد و قرار شد او نقش مترجم را ایفا کند. ستاره سابق فوتبال آلمان که به نظر از شلوغی و همهمه محل پذیرایی مراسم به ستوه آمده بود، شرایط آلمان برای موفقیت در جام جهانی را دشوار توصیف کرده و مدعی شد این تیم در گروه خود نیز با توجه به حضور اسپانیا و ژاپن کار دشواری دارد. در نهایت آندریاس برمه در پایان مصاحبه با جمله «I GO» ترجیح داد سریعتر آن محل را به مقصد هتل ترک کرده و برای بازگشت به آلمان آماده شود. اما دشوارترین بخش کار پیدا کردن لوتار ماتئوس بود. ستاره محبوب و بزرگ فوتبال آلمان که از نظر نشریه ورلدساکر در بین 10 ستاره برتر تاریخ فوتبال جای دارد، در میان خیل بادیگاردهای خود بیشتر در حال سلفی گرفتن و امضا دادن به افراد مختلف حاضر در مراسم بود. به دشواری دست روی شانه کاپیتان افسانهای آلمان گذاشته و از او درخواست کردم برای یک دقیقه به سؤالاتم پاسخ دهد. این ستاره با روی خوش دم در آسانسور قبول کرد برای لحظاتی صحبت کند. ماتئوس که در خلال مراسم دو هفته قبل قرعهکشی جام جهانی، ویدیویی از علی دایی منتشر کرد که او در گوشهای به خواب رفته بود، در مورد داستان آن ویدیو مانند همیشه به تمجید از همتیمی سابقش پرداخت. او اسطوره فوتبال ایران را شخصیتی بزرگ و دوست خود توصیف کرده و تأکید کرد قصدش از انتشار این ویدیو تنها شوخی بود. ماتئوس گفت: «هر کسی این ویدیو را ببیند فقط لبخند میزند.»
گوشوارهای به قیمت یک تعویض
در جریان دیدار جمعه شب اسپتزیا برابر اینتر در سری A ایتالیا، امبالا انزولا بازیکن اسپتزیا در دقیقه ۶۰ به عنوان بازیکن جایگزین وارد زمین شد. یک دقیقه پس از ورود انزولا، داور متوجه گوشواره این بازیکن شد و از او خواست تا برای ادامه کار، گوشواره خود را خارج کند چرا که براساس قوانین، بازیکنان نمیتوانند چنین اجسامی را در زمین همراه داشته باشند اما خارج کردن گوشواره انزولا غیرممکن بود و مهاجم اسپتزیا، پس از سپری کردن دقایقی در کنار زمین و به رغم تلاش اعضای تیم، به نیمکت برگشت. در ادامه تیاگو موتا سرمربی متعجب اسپتزیا نیز مجبور شد آخرین تعویض خود را بالاجبار ۱۰ دقیقه پس از ورود و خروج انزولا انجام دهد تا به این ترتیب گوشواره داشتن بازیکن به ضرر تیمش تمام شود.
وقتی کولینا و ماتئوس براحتی به تهران میآیند
ظرفیتهای مغفول مانده فوتبال ایران
حامد جیرودی
روزنامهنگار
یکی از اتفاقهای چند روز اخیر فوتبال ایران، حضور غیرمنتظره ستارههای سابق دنیای فوتبال در تهران بود. پیر لوئیجی کولینا، لوتار ماتئوس، آندریاس برمه و مارکوس مرک به ایران آمدند تا در افتتاح یک مجموعه ورزشی خصوصی حضور پیدا کنند. اتفاقی که در میان اخبار بد و بیشتر پرحاشیه فوتبال ایران، خبری جالب بود که توجه بسیاری را به خود جلب کرد. یکی کولینا که به اعتقاد بسیاری بهترین و مشهورترین داور تاریخ فوتبال است که در حال حاضر ریاست کمیته داوران فیفا را برعهده دارد، دیگری ماتئوس کاپیتان اسبق تیم ملی آلمان و بایرن مونیخ که یکی از ستارگان بزرگ تاریخ فوتبال جهان به شمار میرود. در کنار او، برمه یکی از ستارههای سابق فوتبال آلمان که گل قهرمانی ژرمنها در جام جهانی 1990 ایتالیا را به ثمر رساند و نفر دیگر، دکتر مرک داور آلمانی که یکی از داوران برتر فوتبال بود و برای قضاوت دربی پایتخت در سال 1378 به تهران آمد. حضور همزمان این چهرههای سرشناس، اتفاقی است که برای همه علاقهمندان به فوتبال بسیار هیجانانگیز است اما به ندرت در فوتبال ایران رخ میدهد. اما حالا بخش خصوصی تصمیم گرفت که این کار را انجام دهد و برای افتتاح مجموعهاش از آنها دعوت کند. سؤالی که در این بین مطرح میشود، این است که وقتی این ستارههای بزرگ براحتی به کشورمان میآیند، پس چرا مجموعهای مانند فدراسیون فوتبال این کار را انجام نمیدهد؟ چرا از کولینا برای برگزاری یک سمینار یک یا چند روزه برای ارتقای سطح داوری ایران دعوت نمیشود؟ در این یکی دو سال، آوردن VAR به یکی از دغدغههای بزرگ فوتبال ایران تبدیل شده اما آیا نمیتوان با کولینا که به این راحتی به ایران میآید، رایزنی کرد و از او خواست که با توجه به جایگاهش در فیفا، به آمدن کمک داور ویدئویی به ایران کمک کند؟ تیم ملی باید خود را برای بازیهای حساس جام جهانی 2022 قطر آماده کند. آیا نمیتوان به عنوان مثال از ماتئوس برای برقراری ارتباط با فدراسیون فوتبال آلمان جهت انجام بازی دوستانه کمک گرفت؟ چهرهای که هم در فوتبال آلمان مقبولیت دارد و هم چند باری به ایران آمده و علاقهاش را به فوتبال کشورمان نشان داده است. بله همه این کارها را میتوان براحتی انجام داد اما نکته اینجاست که در فوتبال ایران ظرفیتها مغفول مانده و از آنها به درستی استفاده نمیشود. در حالی که افراد بسیاری هستند که رابطه بسیار دوستانه ای با ستارههای فوتبال جهان دارند و میتوانند چهرهای خوب و مناسب از فوتبال ایران به دنیا ارائه دهند. افرادی که یکی از آنها قطعاً علی دایی است. اسطورهای که همه علاقهمندان به فوتبال جهان او را میشناسند و وقتی ماتئوس به ایران میآید، اولین نفری را که سراغ میگیرد، دایی است اما از او درخواستی رسمی برای کمک نمیشود. شهریاری که بارها نشان داده عاشقانه کشورش را دوست دارد و هر کاری برای سربلندی ایران و ایرانی انجام میدهد اما اینکه چرا نمیتوانیم و یا نمیخواهیم از این موهبت بهره ببریم، سؤالی است که بی پاسخ مانده و این شعر حضرت مولانا را در اذهان تداعی میکند که میفرماید: «آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم، یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم...»