ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دعای روزپانزدهم
ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ طَاعَة الْخَاشِعِینَ وَ اشْرَحْ فِیهِ صَدْرِی بِإِنَابَة الْمُخْبِتِینَ بِأَمَانِک یا اَمَانَ الْخَائِفِینَ
خدایا در این ماه طاعت فروتنان را نصیبم کن و سینه ام را برای انابه همانند بازگشت خاضعان باز کن به امان دادنت ای امان ده هراسندگان.
خدایا در این ماه طاعت فروتنان را نصیبم کن و سینه ام را برای انابه همانند بازگشت خاضعان باز کن به امان دادنت ای امان ده هراسندگان.
برای نقشم در «نجلا» به همه گفتم نه!
حسام منظور: برای بازی در نقش عبد به پیشنهادهای کاری دیگر، نه گفتم برای اینکه عمیقاً معتقد بودم این نقشی است که من باید بازی کنم. در طول کار نمیتوانم از فکر و خیالات نقش بیرون بیایم. مهمترین چالشی که داشتم این بود که اجازه ندهم فشارهای روحی که بهصورت مداوم روی شخصیت عبد وارد میشد، بر من اثر بگذارد وگرنه دیوانه میشدم! وقتی در آبادان بودیم ساعتها در اتاق هتل راه میرفتم و سعی میکردم به چیزهای خوب فکر کنم ولی به ناگاه دوباره سراغم میآمد. یادم هست یک بار بعد از اجرای یک صحنه آنقدر عصبانی بودم که در سوپرمارکت با شخصی گلاویز شدم! که البته بلافاصله از او عذرخواهی کردم.
از صحبتهای این بازیگر با ایسنا
از صحبتهای این بازیگر با ایسنا
مشارکت هوشمندانه با فرزندان در خرید کتاب
محمود برآبادی
نویسنده کودک و نوجوان
انتخاب کتاب مناسب برای فرزندان یکی از دغدغههای والدین است. از یکسو والدین به اندازه کافی وقت و حوصله ندارند که خودشان کتابهایی را که مناسب گروه سنی فرزندشان باشد قبلاً بخوانند و انتخاب کنند و از سوی دیگر بچهها هم دوست دارند خودشان در انتخاب کتاب مشارکت کنند و به عبارتی حق انتخاب داشته باشند. زیرا اگر والدین در خواندن کتابی اصرار کنند، بچهها معمولاً واکنش منفی نشان میدهند.
گاهی نیز خود والدین هم شناخت کافی در انتخاب کتاب ندارند، بویژه اگر کتاب علمی و آموزشی باشد یا اگر پیامی که در کتاب است، خیلی آشکار نباشد، آن وقت برای والدین هم تشخیص خوب و بد بودن کتاب دشوار میشود. راهحلی که در چنین موقعیتی به نظر میرسد این است که به فهرستهای منتخب نهادهایی که در این زمینه فعالیت میکنند، مراجعه شود.
البته والدین میتوانند با نگاهی به مشخصات کتابشناسی در خصوص هر کتابی که منتشر میشود اطلاعات اولیهای را بهدست آورند. اطلاعاتی مانند نام نویسنده، مترجم، تصویرگر، ناشر و... شناختی به ما میدهد که تا حدودی نسبت به مناسب بودن کتاب و خواندنی بودن آن اطمینان حاصل کنیم. اما فهرستهای منتخب کتاب اطمینان ما را کامل میکند، چون معمولاً توضیحاتی هم همراه دارند.
نهادهایی مانند «شورای کتاب کودک» و «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» که سابقه طولانی در معرفی کتابهای مناسب برای گروههای سنی مختلف و در موضوعات گوناگون دارد؛ این نهادها هر ساله فهرستی از کتابهای مناسب را معرفی میکنند. لاکپشت پرنده هم که 10سال است در این زمینه فعالیت میکند و در هر فصل کتابهای مناسب را با امتیازی از 3 تا 6 لاکپشت معرفی میکند. در این فهرست، کتابها در گروه سنی و به شکل موضوعی و کاربردی دستهبندی میشوند.
به جز اینها، کتابهایی که در جشنوارهها هم معرفی میشوند و جوایزی کسب میکنند، میتوانند در اختیار والدین باشند. والدین از میان این فهرستها میتوانند کتابهای مناسب را برای فرزندانشان انتخاب کنند. نکته مهم این است که فرایند انتخاب کتاب باید با مشارکت خود کودک باشد تا او احساس کند والدین به سلیقه و نظرش احترام گذاشتهاند. به این ترتیب هم والدین در انتخاب کتاب مشارکت داشتهاند و هم به کودک آزادی عمل انتخاب داده شده است.
نویسنده کودک و نوجوان
انتخاب کتاب مناسب برای فرزندان یکی از دغدغههای والدین است. از یکسو والدین به اندازه کافی وقت و حوصله ندارند که خودشان کتابهایی را که مناسب گروه سنی فرزندشان باشد قبلاً بخوانند و انتخاب کنند و از سوی دیگر بچهها هم دوست دارند خودشان در انتخاب کتاب مشارکت کنند و به عبارتی حق انتخاب داشته باشند. زیرا اگر والدین در خواندن کتابی اصرار کنند، بچهها معمولاً واکنش منفی نشان میدهند.
گاهی نیز خود والدین هم شناخت کافی در انتخاب کتاب ندارند، بویژه اگر کتاب علمی و آموزشی باشد یا اگر پیامی که در کتاب است، خیلی آشکار نباشد، آن وقت برای والدین هم تشخیص خوب و بد بودن کتاب دشوار میشود. راهحلی که در چنین موقعیتی به نظر میرسد این است که به فهرستهای منتخب نهادهایی که در این زمینه فعالیت میکنند، مراجعه شود.
البته والدین میتوانند با نگاهی به مشخصات کتابشناسی در خصوص هر کتابی که منتشر میشود اطلاعات اولیهای را بهدست آورند. اطلاعاتی مانند نام نویسنده، مترجم، تصویرگر، ناشر و... شناختی به ما میدهد که تا حدودی نسبت به مناسب بودن کتاب و خواندنی بودن آن اطمینان حاصل کنیم. اما فهرستهای منتخب کتاب اطمینان ما را کامل میکند، چون معمولاً توضیحاتی هم همراه دارند.
نهادهایی مانند «شورای کتاب کودک» و «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» که سابقه طولانی در معرفی کتابهای مناسب برای گروههای سنی مختلف و در موضوعات گوناگون دارد؛ این نهادها هر ساله فهرستی از کتابهای مناسب را معرفی میکنند. لاکپشت پرنده هم که 10سال است در این زمینه فعالیت میکند و در هر فصل کتابهای مناسب را با امتیازی از 3 تا 6 لاکپشت معرفی میکند. در این فهرست، کتابها در گروه سنی و به شکل موضوعی و کاربردی دستهبندی میشوند.
به جز اینها، کتابهایی که در جشنوارهها هم معرفی میشوند و جوایزی کسب میکنند، میتوانند در اختیار والدین باشند. والدین از میان این فهرستها میتوانند کتابهای مناسب را برای فرزندانشان انتخاب کنند. نکته مهم این است که فرایند انتخاب کتاب باید با مشارکت خود کودک باشد تا او احساس کند والدین به سلیقه و نظرش احترام گذاشتهاند. به این ترتیب هم والدین در انتخاب کتاب مشارکت داشتهاند و هم به کودک آزادی عمل انتخاب داده شده است.
یک دقیقه با خدا
عبدالرحیم سعیدی راد
شاعر و پژوهشگر
ای خدایی که به کلمات جان میدهی!
از تو سپاسگزارم که به من اجازه دادهای با همین کلمات ساده و معمولی خود را به تو نزدیک کنم و خودم را سبک کنم. شاید اگر میدانستم که به حرفهایم گوش نمیدهی یا این درد دلها، دردی را دوا نمیکنند، لب فرو میبستم و در لاک خاموش خودم فرو میرفتم.
اما تو شنوای دانایی و اگر حتی خودم فراموش کنم که چه خواستهای از تو داشتهام، تو آنها را از یاد نمیبری و مرا به آرزوهایم میرسانی.
در پانزدهمین روز از ضیافت ماه عزیز رمضان، از تو میخواهم شور و اشتیاق نیایش را در قلبم شعلهور کنی. همین.
شاعر و پژوهشگر
ای خدایی که به کلمات جان میدهی!
از تو سپاسگزارم که به من اجازه دادهای با همین کلمات ساده و معمولی خود را به تو نزدیک کنم و خودم را سبک کنم. شاید اگر میدانستم که به حرفهایم گوش نمیدهی یا این درد دلها، دردی را دوا نمیکنند، لب فرو میبستم و در لاک خاموش خودم فرو میرفتم.
اما تو شنوای دانایی و اگر حتی خودم فراموش کنم که چه خواستهای از تو داشتهام، تو آنها را از یاد نمیبری و مرا به آرزوهایم میرسانی.
در پانزدهمین روز از ضیافت ماه عزیز رمضان، از تو میخواهم شور و اشتیاق نیایش را در قلبم شعلهور کنی. همین.
از بخشیدن خود تا دیگران/10
والدین بخشنده، فرزندان بخشنده
آزاده سهرابی
روانشناس
بدون تردید والدین در آموزش مفاهیم اخلاقی به فرزندانشان نقش مهمی دارند. حال هر چه آن مفهوم انتزاعیتر باشد یا با ذات آدمی در تعارض بیشتری قرار بگیرد این نقش پر رنگتر است. بخشنده بودن و عمل به بخشیدن، یکی از این مفاهیم اخلاقی است که به لحاظ گستردگی بازتابش در زندگی و همچنین منافات داشتنش با بخشی از ذات آدمی یاد دادنش سختتر است. این منافات داشتن با ذات آدمی البته دوپهلوست. از سویی انسان با فطرتی پاک و به سمت مفاهیم روشنایی و زندگی به دنیا میآید اما از سوی دیگر انسان خصوصاً در بدو تولد در جهانی خودمحور زندگی میکند که تمایلی به بخشیدن ندارد. در ادامه زندگی در فرایند اجتماعی شدن انسان یاد میگیرد که بخشیدن بخشی از پذیرفته شدن در اجتماع است اما باز هم برای سود خود چنین میکند. در حالی که وقتی از فضیلت بخشنده بودن که صحبت میکنیم چیزی فراتر از سود و زیان آدمی مطرح است. همینجاست که معنای این کلمه انتزاعی تر از چیزی است که بتوان حتی گستره خاصی را برای این کلمه در نظر گرفت؛ از بخشیدن مال و اموال تا بخشیدن خطایی که دیگری انجام داده تا بخشیدن خود به واسطه اشتباهی که انجام دادهایم میتواند در این گستره باشد.این مفهوم که در تمام زندگی نقش ایفا میکند، در کودکی بسیار تربیت پذیر یا آسیبپذیر است و اینجاست که والدین نقش مهمی دارند چون در اکثر مواقع کودکان از والدین خود الگوبرداری میکنند و بیشتر آنچه یاد میگیرند از طریق یادگیری مشاهدهای است. یعنی کودکان به بزرگترها نگاه میکنند، اطلاعات رفتار آنها را به حافظه میسپارند، تکرار آن رفتار و فراوانیاش را در ذهن به یاد میسپارند و سپس یادگیری رخ میدهد. یعنی اگر کودکی در معرض بخشندگی بزرگترهایش قرار بگیرد و آنها را فردی بخشنده ببیند از آن الگو میگیرد اما حالا تا حدی مشخص شده است که بچهها دارای استدلالهای اخلاقی هم هستند. به این معنا که به جز این دیدن کودک باید این استدلال را هم داشته باشد که والدینش صادقانه میبخشند یا اینکه این بخشیدن حال آنها را خوب میکند و سودی برای والدین و حتی خود او دارد. این روش یادگیری به هر حال روشی غیرمستقیم است و هر چقدر والدین نزد کودک دارای قدرت بیشتری باشند این یادگیری نقش مهمی دارد.آلبرت بندورا روانشناسی است که در آزمایشی نشان داد که چطور کودکانی که در معرض مشاهده یک فیلم بودند که در آن بزرگسال به طور مکرر به یک عروسک بادی بزرگ ضربه میزند، سپس همان رفتار را با عروسک بادی انجام میدهند. در این آزمایش وقتی به عده دیگری از کودکان نشان داده شد که این رفتار پرخاشگرانه بزرگسالان در فیلم پیامدی منفی دارد دیگر تمایلی به تکرار آن نداشتند.اگر همین فرضیات را دنبال کنیم و شما بخواهید فرزندتان در آینده فردی بخشنده باشد، اگر شما فردی با محبت باشید، اگر کودکتان ببیند که برای بخشنده بودنتان احساس رضایتی درونی دارید یا تشویق میشوید، وقتی با اعتماد به نفس درباره آن عمل صحبت میکنید احتمال یادگیری آن را افزایش دادهاید. اما شاید مهمترین جایی که شما میتوانید معنای عمیق بخشیدن را به فرزندانتان یاد بدهید جایی است که بتوانید خطای فرزندتان را ببخشید. بخشیدن فرزندتان به خاطر رفتار غلطش به معنای تأیید آن رفتار نیست بلکه بهترین عکسالعمل این است که به او بگویید و نشان بدهید: من از رفتار تو ناراحت شدم و رفتار تو به من آسیب زد اما من تو را همچنان دوست دارم و به خاطر این تو را میبخشم. در واقع در این شکل رفتار کودکتان را به کلیت او تعمیم ندادهاید. چه بسیار فرزندانی که هنوز هم در بزرگسالی از شکست وحشت دارند چون فکر میکنند شکست آنها را والدینشان نخواهند بخشید. پس بخشنده باشید تا آرامش فرزندانتان را تضمین کنید.
روانشناس
بدون تردید والدین در آموزش مفاهیم اخلاقی به فرزندانشان نقش مهمی دارند. حال هر چه آن مفهوم انتزاعیتر باشد یا با ذات آدمی در تعارض بیشتری قرار بگیرد این نقش پر رنگتر است. بخشنده بودن و عمل به بخشیدن، یکی از این مفاهیم اخلاقی است که به لحاظ گستردگی بازتابش در زندگی و همچنین منافات داشتنش با بخشی از ذات آدمی یاد دادنش سختتر است. این منافات داشتن با ذات آدمی البته دوپهلوست. از سویی انسان با فطرتی پاک و به سمت مفاهیم روشنایی و زندگی به دنیا میآید اما از سوی دیگر انسان خصوصاً در بدو تولد در جهانی خودمحور زندگی میکند که تمایلی به بخشیدن ندارد. در ادامه زندگی در فرایند اجتماعی شدن انسان یاد میگیرد که بخشیدن بخشی از پذیرفته شدن در اجتماع است اما باز هم برای سود خود چنین میکند. در حالی که وقتی از فضیلت بخشنده بودن که صحبت میکنیم چیزی فراتر از سود و زیان آدمی مطرح است. همینجاست که معنای این کلمه انتزاعی تر از چیزی است که بتوان حتی گستره خاصی را برای این کلمه در نظر گرفت؛ از بخشیدن مال و اموال تا بخشیدن خطایی که دیگری انجام داده تا بخشیدن خود به واسطه اشتباهی که انجام دادهایم میتواند در این گستره باشد.این مفهوم که در تمام زندگی نقش ایفا میکند، در کودکی بسیار تربیت پذیر یا آسیبپذیر است و اینجاست که والدین نقش مهمی دارند چون در اکثر مواقع کودکان از والدین خود الگوبرداری میکنند و بیشتر آنچه یاد میگیرند از طریق یادگیری مشاهدهای است. یعنی کودکان به بزرگترها نگاه میکنند، اطلاعات رفتار آنها را به حافظه میسپارند، تکرار آن رفتار و فراوانیاش را در ذهن به یاد میسپارند و سپس یادگیری رخ میدهد. یعنی اگر کودکی در معرض بخشندگی بزرگترهایش قرار بگیرد و آنها را فردی بخشنده ببیند از آن الگو میگیرد اما حالا تا حدی مشخص شده است که بچهها دارای استدلالهای اخلاقی هم هستند. به این معنا که به جز این دیدن کودک باید این استدلال را هم داشته باشد که والدینش صادقانه میبخشند یا اینکه این بخشیدن حال آنها را خوب میکند و سودی برای والدین و حتی خود او دارد. این روش یادگیری به هر حال روشی غیرمستقیم است و هر چقدر والدین نزد کودک دارای قدرت بیشتری باشند این یادگیری نقش مهمی دارد.آلبرت بندورا روانشناسی است که در آزمایشی نشان داد که چطور کودکانی که در معرض مشاهده یک فیلم بودند که در آن بزرگسال به طور مکرر به یک عروسک بادی بزرگ ضربه میزند، سپس همان رفتار را با عروسک بادی انجام میدهند. در این آزمایش وقتی به عده دیگری از کودکان نشان داده شد که این رفتار پرخاشگرانه بزرگسالان در فیلم پیامدی منفی دارد دیگر تمایلی به تکرار آن نداشتند.اگر همین فرضیات را دنبال کنیم و شما بخواهید فرزندتان در آینده فردی بخشنده باشد، اگر شما فردی با محبت باشید، اگر کودکتان ببیند که برای بخشنده بودنتان احساس رضایتی درونی دارید یا تشویق میشوید، وقتی با اعتماد به نفس درباره آن عمل صحبت میکنید احتمال یادگیری آن را افزایش دادهاید. اما شاید مهمترین جایی که شما میتوانید معنای عمیق بخشیدن را به فرزندانتان یاد بدهید جایی است که بتوانید خطای فرزندتان را ببخشید. بخشیدن فرزندتان به خاطر رفتار غلطش به معنای تأیید آن رفتار نیست بلکه بهترین عکسالعمل این است که به او بگویید و نشان بدهید: من از رفتار تو ناراحت شدم و رفتار تو به من آسیب زد اما من تو را همچنان دوست دارم و به خاطر این تو را میبخشم. در واقع در این شکل رفتار کودکتان را به کلیت او تعمیم ندادهاید. چه بسیار فرزندانی که هنوز هم در بزرگسالی از شکست وحشت دارند چون فکر میکنند شکست آنها را والدینشان نخواهند بخشید. پس بخشنده باشید تا آرامش فرزندانتان را تضمین کنید.
مجموعهای برای کودکان کمتر از هفت سال
نشر «هوپا» از جمله مؤسساتی است که در زمینه انتشار داستانهایی با هدف آموزش و یادآوری مهارتهای زندگی به مخاطبان کم سن و سال فعالیت دارد. «داسی دایناسی» هم یکی از مجموعه داستانهایی است که به همین هدف منتشر میکند، داستانهایی برای کمک به پرورش خلاقیت و استعداد کودکان که به تازگی جلد هشتم آن با عنوان «پارچ شیشهای» روانه کتابفروشیها شده است.
مخاطبان این مجموعه داستان کودکان کمتر از هفت سال هستند، داستانهای هر جلد مملو از تصاویر رنگی و شاد با مضمونی خندهدار هستند که سبب جلب توجه هر چه بیشتر بچهها میشود. نویسنده این مجموعه «ناصر کشاورز» است و تصویرگری آن را نیز «غزاله باروتیان» به عهده داشته. کشاورز در این مجموعه تلاش کرده تا با یادآوری برخی نکات آموزشی به زبانی کودکانه در راستای پرورش خلاقیت و استعداد این گروه سنی گام بردارد.
ماجرای کتاب هشتم درباره داسیدایناسی است، دایناسور سبز کوچولویی که میخواهد برای مرغابی چوبی زردش آب بیاورد. یک پارچ شیشهای آب خنک با دو تا لیوان. تمام داستان هم پیرامون این کارش شکل گرفته، البته بهتر است بگوییم شعر و داستان. کشاورز در قسمت هشتم، تلفیقی از این دو گونه ادبی را پیش روی مخاطبان قرار داده است و شاید بتوان همین مسأله را ویژگی مثبتی در جذابتر ساختن قالب مورد نظر برای کودکان دانست.
صفحه پایانی کتاب بیوگرافیهای مختصری از نویسنده و تصویرگر کتاب آمده که میتواند زمینهای برای آشنایی کودکان از سن کم با اهالی کتاب شود. آن طور که در این معرفی آمده ناصر کشاورز از جمله اهالی ادبیات است که کار خود را با مجله کیهان بچهها شروع کرده، اولین کتاب وی هم سال 1365 با عنوان «من و مرغابیها» منتشر شده است.
«داسی دایناسی» قرار شده در قالب مجموعهای دوازده قسمتی به همت ناصر کشاورز منتشر شود و در اختیار علاقهمندان قرار بگیرد. در خلال داستانهای هر جلد، کودکان با اتفاقات جالب و بامزهای روبهرو میشوند که در بردارنده مضامینی آموزشی هستند.
پارچ شیشهای(جلد هشتم داسی دایناسی)
مؤلف: ناصر کشاورز
تصویرگر: غزاله باروتیان
ویراستار: سید نوید سیدعلی اکبر
نشر هوپا
مخاطبان این مجموعه داستان کودکان کمتر از هفت سال هستند، داستانهای هر جلد مملو از تصاویر رنگی و شاد با مضمونی خندهدار هستند که سبب جلب توجه هر چه بیشتر بچهها میشود. نویسنده این مجموعه «ناصر کشاورز» است و تصویرگری آن را نیز «غزاله باروتیان» به عهده داشته. کشاورز در این مجموعه تلاش کرده تا با یادآوری برخی نکات آموزشی به زبانی کودکانه در راستای پرورش خلاقیت و استعداد این گروه سنی گام بردارد.
ماجرای کتاب هشتم درباره داسیدایناسی است، دایناسور سبز کوچولویی که میخواهد برای مرغابی چوبی زردش آب بیاورد. یک پارچ شیشهای آب خنک با دو تا لیوان. تمام داستان هم پیرامون این کارش شکل گرفته، البته بهتر است بگوییم شعر و داستان. کشاورز در قسمت هشتم، تلفیقی از این دو گونه ادبی را پیش روی مخاطبان قرار داده است و شاید بتوان همین مسأله را ویژگی مثبتی در جذابتر ساختن قالب مورد نظر برای کودکان دانست.
صفحه پایانی کتاب بیوگرافیهای مختصری از نویسنده و تصویرگر کتاب آمده که میتواند زمینهای برای آشنایی کودکان از سن کم با اهالی کتاب شود. آن طور که در این معرفی آمده ناصر کشاورز از جمله اهالی ادبیات است که کار خود را با مجله کیهان بچهها شروع کرده، اولین کتاب وی هم سال 1365 با عنوان «من و مرغابیها» منتشر شده است.
«داسی دایناسی» قرار شده در قالب مجموعهای دوازده قسمتی به همت ناصر کشاورز منتشر شود و در اختیار علاقهمندان قرار بگیرد. در خلال داستانهای هر جلد، کودکان با اتفاقات جالب و بامزهای روبهرو میشوند که در بردارنده مضامینی آموزشی هستند.
پارچ شیشهای(جلد هشتم داسی دایناسی)
مؤلف: ناصر کشاورز
تصویرگر: غزاله باروتیان
ویراستار: سید نوید سیدعلی اکبر
نشر هوپا
راهنمای تئاتر نداریم
رضا آشفته
منتقد
تئاتر برای یافتن، هدایت و خدماترسانی به مخاطبانش نیازمند یک راهنمای تئاتر همه جانبه است. تئاترها بنابر ژانر، گروههای سنی و تالارهای نمایش باید دستهبندی بشود که مخاطب در زمان تهیه بلیت نباید گمراه و سرگردان شود چنانچه مثل چشم برهم زدنی متوجه سالنها و انواع تئاترهایش شود.
برخی از گروه ها در اطلاعرسانی به نکات بارزی اشاره میکنند که تا حدودی در شناساندن کار مؤثر است اما این همه آن نکات لازم را در برنمی گیرد چون این اطلاعات کامل نیست و از سوی دیگر، یک مرجع واحد با طبقهبندی درست اطلاعاتی در دسترس نیست که بخواهد و بتواند مردم را در جریان چند و چون هر اجرایی قرار دهد.
الان سایتهای فروشی هم هست که بدون داشتن یک الگوی واحد و جامع در این زمینه اطلاعرسانی میکنند اما بازهم بنا بر سلیقه گروهها برخی از اطلاعات را در دسترس قرار نمیدهند. برای نمونه، اگر نمایشی برای کودکان مناسب است، باید قید شود برای کودک یا حتی سنین پایینتر را مد نظر قرار میدهد، باید ذکر شود ویژه خردسالان اما یک کار گروه نوجوانان با یادآوری ویژه کودکان و نوجوانان برای همه گروه های سنی دستهبندی میشود برای اینکه فقط تالار پر شود اما این اطلاعرسانی سودجویانه است و خودش مخاطب گریزی را ایجاد میکند و چه بسا دیگر بار مردم چندان این اطلاعات را ملاک قرار ندهند یا در کل تئاتر نبینند یا از روشهای دیگر مطمئن شوند که دقیقاً برای چه کسانی مناسبتر است که فردا با نقد تند بچههایشان مواجه نشوند یا خودشان با این پرسش رودررو نشوند این کار برای نوجوانان است چرا من بچه خردسالم را به دیدنش آوردهام که چیزی نمیفهمد یا دغدغه این چنین نکتهای را ندارد یا این نکته در حافظهاش نمیماند که چند سال بعد گره از مشکلات پیش رویش بگشاید.
برخی از تالارهای اجرای نمایش نیز برای خود سایت دارند و گاهی با ارائه درست و طبقهبندی شده اطلاعات لازم را در اختیار مخاطبان قرار میدهند و البته در اکثر اوقات بنا بر ملاحظهگریهای سودجویانه گروه ها و چه بسا خود تالار این اطلاعات هم ناکامل و مخدوش عرضه میشود و در واقع باز هم با دو دلی و سردرگمی مخاطبان را پای کار مینشانند.
در عین حال گروههای تبلیغی نیز بولتنهایی برای ارائه اطلاعات کارهای نمایشی مرتبط با چند سالن را در کنار هم منتشر میکنند و باز هم این راهنماها نیز کامل و جامع نیستند و بسنده میشود به خلاصه چند خطی و اشاره به عوامل اصلی از جمله بازیگران و یک عکس از کار یا پوستر آن. چرا نباید بنا بر یک دستهبندی درست و کارآمد مخاطب تئاتر متوجه اجراها، تالارها و زمان و مکان آنها نشود؟ هزینه و وقت مخاطب بسیار اهمیت دارد و او باید عادت کند بنابر اطمینان خاطر و اعتماد شکل یافته نمایش مورد نظرش را گزینش و سر موعد به دیدنش برود و از آنچه میبیند لذت ببرد نه اینکه به طور ناگهانی به جای یک نمایش کمدی با یک نمایش تجربی یا دانشگاهی بیسروته همراه شود و احساس بیهودگی از تماشای تئاتر پیدا کند و به کل عطایش را به لقایش واگذارد. بنابراین او باید به دلخواه و آگاه به سراغ کمدی یا تئاتر تجربی اش رفته باشد و احساس ناامنی نکند که در یک فضای مخدوش و هزارتویی معلوم نیست سر از کجا در خواهد آورد چون سلیقهها و ذائقهها متفاوتند. باید به این تفاوتها احترام گذاشت و نباید از این قضیه سوءاستفاده شود. باید که راهنمای تئاتری موجه و کامل و قابل دسترس شکل بگیرد که همه نوع مخاطبی را با هر نوع نیاز و گرایشی سراغ تالارها و اجراهای نمایشی بفرستد. حالا اگر کسی رفت یک کمدی دید که باب طبعش نبود این دیگر به کیفیت کار برمی گردد و امکان دارد در کارهای بعدی و قبلی این رضایت جلب شده باشد.
بنابراین راهنمای تئاتر کامل و جامع یک ضرورت اقتصادی برای مخاطبسازی است و باید که صداقتی در این ماجرا موج بزند که خود یک عامل تعیینکننده برای ایجاد فضای مطلوبی در جذب مخاطبان بیشتر تئاتری شود.
منتقد
تئاتر برای یافتن، هدایت و خدماترسانی به مخاطبانش نیازمند یک راهنمای تئاتر همه جانبه است. تئاترها بنابر ژانر، گروههای سنی و تالارهای نمایش باید دستهبندی بشود که مخاطب در زمان تهیه بلیت نباید گمراه و سرگردان شود چنانچه مثل چشم برهم زدنی متوجه سالنها و انواع تئاترهایش شود.
برخی از گروه ها در اطلاعرسانی به نکات بارزی اشاره میکنند که تا حدودی در شناساندن کار مؤثر است اما این همه آن نکات لازم را در برنمی گیرد چون این اطلاعات کامل نیست و از سوی دیگر، یک مرجع واحد با طبقهبندی درست اطلاعاتی در دسترس نیست که بخواهد و بتواند مردم را در جریان چند و چون هر اجرایی قرار دهد.
الان سایتهای فروشی هم هست که بدون داشتن یک الگوی واحد و جامع در این زمینه اطلاعرسانی میکنند اما بازهم بنا بر سلیقه گروهها برخی از اطلاعات را در دسترس قرار نمیدهند. برای نمونه، اگر نمایشی برای کودکان مناسب است، باید قید شود برای کودک یا حتی سنین پایینتر را مد نظر قرار میدهد، باید ذکر شود ویژه خردسالان اما یک کار گروه نوجوانان با یادآوری ویژه کودکان و نوجوانان برای همه گروه های سنی دستهبندی میشود برای اینکه فقط تالار پر شود اما این اطلاعرسانی سودجویانه است و خودش مخاطب گریزی را ایجاد میکند و چه بسا دیگر بار مردم چندان این اطلاعات را ملاک قرار ندهند یا در کل تئاتر نبینند یا از روشهای دیگر مطمئن شوند که دقیقاً برای چه کسانی مناسبتر است که فردا با نقد تند بچههایشان مواجه نشوند یا خودشان با این پرسش رودررو نشوند این کار برای نوجوانان است چرا من بچه خردسالم را به دیدنش آوردهام که چیزی نمیفهمد یا دغدغه این چنین نکتهای را ندارد یا این نکته در حافظهاش نمیماند که چند سال بعد گره از مشکلات پیش رویش بگشاید.
برخی از تالارهای اجرای نمایش نیز برای خود سایت دارند و گاهی با ارائه درست و طبقهبندی شده اطلاعات لازم را در اختیار مخاطبان قرار میدهند و البته در اکثر اوقات بنا بر ملاحظهگریهای سودجویانه گروه ها و چه بسا خود تالار این اطلاعات هم ناکامل و مخدوش عرضه میشود و در واقع باز هم با دو دلی و سردرگمی مخاطبان را پای کار مینشانند.
در عین حال گروههای تبلیغی نیز بولتنهایی برای ارائه اطلاعات کارهای نمایشی مرتبط با چند سالن را در کنار هم منتشر میکنند و باز هم این راهنماها نیز کامل و جامع نیستند و بسنده میشود به خلاصه چند خطی و اشاره به عوامل اصلی از جمله بازیگران و یک عکس از کار یا پوستر آن. چرا نباید بنا بر یک دستهبندی درست و کارآمد مخاطب تئاتر متوجه اجراها، تالارها و زمان و مکان آنها نشود؟ هزینه و وقت مخاطب بسیار اهمیت دارد و او باید عادت کند بنابر اطمینان خاطر و اعتماد شکل یافته نمایش مورد نظرش را گزینش و سر موعد به دیدنش برود و از آنچه میبیند لذت ببرد نه اینکه به طور ناگهانی به جای یک نمایش کمدی با یک نمایش تجربی یا دانشگاهی بیسروته همراه شود و احساس بیهودگی از تماشای تئاتر پیدا کند و به کل عطایش را به لقایش واگذارد. بنابراین او باید به دلخواه و آگاه به سراغ کمدی یا تئاتر تجربی اش رفته باشد و احساس ناامنی نکند که در یک فضای مخدوش و هزارتویی معلوم نیست سر از کجا در خواهد آورد چون سلیقهها و ذائقهها متفاوتند. باید به این تفاوتها احترام گذاشت و نباید از این قضیه سوءاستفاده شود. باید که راهنمای تئاتری موجه و کامل و قابل دسترس شکل بگیرد که همه نوع مخاطبی را با هر نوع نیاز و گرایشی سراغ تالارها و اجراهای نمایشی بفرستد. حالا اگر کسی رفت یک کمدی دید که باب طبعش نبود این دیگر به کیفیت کار برمی گردد و امکان دارد در کارهای بعدی و قبلی این رضایت جلب شده باشد.
بنابراین راهنمای تئاتر کامل و جامع یک ضرورت اقتصادی برای مخاطبسازی است و باید که صداقتی در این ماجرا موج بزند که خود یک عامل تعیینکننده برای ایجاد فضای مطلوبی در جذب مخاطبان بیشتر تئاتری شود.
عکس نوشت
نام «باغ ایرانی» در خاطره اغلب ما به تصاویری از بوستان لالهها گره خورده است. این باغ که از باغهای قدیمی محله ده ونک تهران است هر ساله در بهار با روییدن لالههای رنگارنگ بهاری جلوه خاصی مییابد. ایرنا، گزارش تصویری از این باغ و شهروندانی منتشر کرده که برای فرار از ترافیک و آلودگی پایتخت و لذت بردن از آرامش و زیبایی طبیعت به این مکان پناه آوردهاند.
هنرمندان در فضای مجازی
فضای مجازی اصحاب فرهنگ وهنر در بهار حکایت از کارهای جدید هنرمندان دارد. تئاترهایی که قرار است بزودی روی صحنه بروند و کتابهای تازه منتشر شده که منتظرند مخاطبان آنها را بخرند.
چهرهها
هادی مرزبان کارگردان تئاتر و بازیگر با انتشار تیزری از روی صحنه رفتن تئاتر «دکتر نون» به کارگردانی خودش و نوشته شهرام رحیمیان خبر داد.او نوشت: «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد. در این تئاترحامد کمیلی، شیوا مکینیان، عارفه معماریان، زهره پرتوی، شهرزاد پورفرد، کامبیز امینی، علی خازنی، محمدرضا بختیاری، سامان تیراندازو... بازی میکنند. همچنین بهنام تشکر در نقش دکتر محمد مصدق ایفای نقش خواهد کرد.» گفتنی است پیش فروش بلیت این تئاترکه در سالن اصلی تئاتر شهر ساعت 20:30 اجرا خواهد شد، در سایت تیوال آغاز شده است.
فرزین محدث بازیگر سینما در صفحه خود درباره معنای سکوت کردن نوشته است: «سکوت کردن نشان از نفهمیدن نیست، نشان از متوجه نبودن هم نیست، نشان از گذر کردن است و صبر کردن چه در زندگی، چه کار، چه هر آنچیزی که تو را وادار به واکنش کند که حتماً واکنش نشان از تصمیم عجولانه است.زندگی به من یاد داده سکوت کنم و دوباره زندگی کنم و تلاش.»
عالیه عطایی نویسنده رمان در صفحه خود نوشت: «برای نوشتنِ از چیزهایی که ندیدهام، زندگی نکردهام، نمیشناسم و... باید یکبار دیگر به دنیا بیایم از طرفی آنقدر زندگی کردهام که حسرت دوباره به دنیا آمدن را نداشته باشم و راستش همین یکبار هم زیادی بوده. زیاده زندگی کردهام. خوبی زیاد زندگی کردن در این است که میدانی بد و خوب و سخت و آسانش بالاخره میگذرد، بدیاش در این است که یکجایی که هنوز وقت پیری نیست احساس پیری میکنی و هیجاناتِ روزگار را رها میکنی و دلت قرار گرفتنی ابدی میخواهد.»
غزل شاکری بازیگر سینما که در فیلم جیران به جای ملکزاده ایفای نقش میکند، درباره دیالوگ قسمت جدید این سریال نوشته: «تمامِ درست دنیا توی سرمه /تمامِ غلط دنیا پیش چشمم! «به قلم احسان جوانمرد، به قول امیرکبیراز زبان ملکزاده.»
تازههای نشر
نشر مرکز با انتشار عکس جلد کتاب حیوان قصه گو از انتشار این کتاب در فروردین ماه خبر داده است. این کتاب نوشته جاناتان گاتشال و ترجمه عباس مخبر با موضوع ادبیات اکنون روانه بازار نشر شده است. نشر مرکز در صفحه خود نوشته است: «این کتاب درباره اعتیاد انسان به قصه و قصهگویی از دیرباز تا امروز است. درباره اینکه چقدر عجیب است یک داستان دزدانه وارد جـان مـا میشود، مـا را میخنداند یـا میگریـاند، عاشقپیشه یـا خشمگینمان میکند و شیوه تفکر ما را درباره خودمان و دنیایمان تغییر میدهد. چقدر حیرتآور است که وقتی داستانی را تجربه میکنیم ـ خواه در یک کتاب، فیلم، یا آواز ـ به خود اجازه میدهیم به اشغال گوینده درآییم. سازنده داستان وارد کله ما میشود و مهار مغزمان را به دست میگیرد. نویسنده میکوشد تا با استفاده از یافتههای زیستشناسی، روانشناسی و عصبشناسی، سازوکار اعتیاد بشر به داستان و تأثیر شگفت آن را بر روح و روان ما بررسی کند. قصهپردازیهـای فیالبداهـه کودکان در بازیهای کودکانه، ارتباط خواب با داستان و تأثیر فناوریهای نوینِ دیجیتال و دنیای مجازی بر تحول داستان در آینده پیشرو، از دیگر مطالب تازه و خواندنی این کتاب است.»
فرهاد حسنزاده نویسنده کتاب کودک و نوجوان که به تازگی کتاب «بنگ! بنگ! بنگ» را نوشته ؛ از مراسم رونمایی این کتاب عکسی در صفحه خود گذاشته و نوشته: «عصر جمعه بیست و ششم فروردین، فروشگاه نشرچشمه در کرج، عصری به یادماندنی بود. چرا که بعد مدتها در هوای کتابها و دوستداران کتاب به کرونا دهنکجی کردیم. قصه گویی و نمایش خلاقانه برگرفته از متن کتاب، صحبتهای من و بیان تجربه نوشته شدن این کتاب، تحلیل مهدی حجوانی عزیز که حرفهای شیرین او بیانگر حقایق تلخی درباره ترویج خشونت در جهان و تغییر ذائقه کودکان امروز بود. در نهایت جشن امضا و عکس یادگاری. ممنون از دوستان کتاب در نشر چشمه و کتابدوستانی که به جشن تولد کتاب آمدند.»
چهرهها
هادی مرزبان کارگردان تئاتر و بازیگر با انتشار تیزری از روی صحنه رفتن تئاتر «دکتر نون» به کارگردانی خودش و نوشته شهرام رحیمیان خبر داد.او نوشت: «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد. در این تئاترحامد کمیلی، شیوا مکینیان، عارفه معماریان، زهره پرتوی، شهرزاد پورفرد، کامبیز امینی، علی خازنی، محمدرضا بختیاری، سامان تیراندازو... بازی میکنند. همچنین بهنام تشکر در نقش دکتر محمد مصدق ایفای نقش خواهد کرد.» گفتنی است پیش فروش بلیت این تئاترکه در سالن اصلی تئاتر شهر ساعت 20:30 اجرا خواهد شد، در سایت تیوال آغاز شده است.
فرزین محدث بازیگر سینما در صفحه خود درباره معنای سکوت کردن نوشته است: «سکوت کردن نشان از نفهمیدن نیست، نشان از متوجه نبودن هم نیست، نشان از گذر کردن است و صبر کردن چه در زندگی، چه کار، چه هر آنچیزی که تو را وادار به واکنش کند که حتماً واکنش نشان از تصمیم عجولانه است.زندگی به من یاد داده سکوت کنم و دوباره زندگی کنم و تلاش.»
عالیه عطایی نویسنده رمان در صفحه خود نوشت: «برای نوشتنِ از چیزهایی که ندیدهام، زندگی نکردهام، نمیشناسم و... باید یکبار دیگر به دنیا بیایم از طرفی آنقدر زندگی کردهام که حسرت دوباره به دنیا آمدن را نداشته باشم و راستش همین یکبار هم زیادی بوده. زیاده زندگی کردهام. خوبی زیاد زندگی کردن در این است که میدانی بد و خوب و سخت و آسانش بالاخره میگذرد، بدیاش در این است که یکجایی که هنوز وقت پیری نیست احساس پیری میکنی و هیجاناتِ روزگار را رها میکنی و دلت قرار گرفتنی ابدی میخواهد.»
غزل شاکری بازیگر سینما که در فیلم جیران به جای ملکزاده ایفای نقش میکند، درباره دیالوگ قسمت جدید این سریال نوشته: «تمامِ درست دنیا توی سرمه /تمامِ غلط دنیا پیش چشمم! «به قلم احسان جوانمرد، به قول امیرکبیراز زبان ملکزاده.»
تازههای نشر
نشر مرکز با انتشار عکس جلد کتاب حیوان قصه گو از انتشار این کتاب در فروردین ماه خبر داده است. این کتاب نوشته جاناتان گاتشال و ترجمه عباس مخبر با موضوع ادبیات اکنون روانه بازار نشر شده است. نشر مرکز در صفحه خود نوشته است: «این کتاب درباره اعتیاد انسان به قصه و قصهگویی از دیرباز تا امروز است. درباره اینکه چقدر عجیب است یک داستان دزدانه وارد جـان مـا میشود، مـا را میخنداند یـا میگریـاند، عاشقپیشه یـا خشمگینمان میکند و شیوه تفکر ما را درباره خودمان و دنیایمان تغییر میدهد. چقدر حیرتآور است که وقتی داستانی را تجربه میکنیم ـ خواه در یک کتاب، فیلم، یا آواز ـ به خود اجازه میدهیم به اشغال گوینده درآییم. سازنده داستان وارد کله ما میشود و مهار مغزمان را به دست میگیرد. نویسنده میکوشد تا با استفاده از یافتههای زیستشناسی، روانشناسی و عصبشناسی، سازوکار اعتیاد بشر به داستان و تأثیر شگفت آن را بر روح و روان ما بررسی کند. قصهپردازیهـای فیالبداهـه کودکان در بازیهای کودکانه، ارتباط خواب با داستان و تأثیر فناوریهای نوینِ دیجیتال و دنیای مجازی بر تحول داستان در آینده پیشرو، از دیگر مطالب تازه و خواندنی این کتاب است.»
فرهاد حسنزاده نویسنده کتاب کودک و نوجوان که به تازگی کتاب «بنگ! بنگ! بنگ» را نوشته ؛ از مراسم رونمایی این کتاب عکسی در صفحه خود گذاشته و نوشته: «عصر جمعه بیست و ششم فروردین، فروشگاه نشرچشمه در کرج، عصری به یادماندنی بود. چرا که بعد مدتها در هوای کتابها و دوستداران کتاب به کرونا دهنکجی کردیم. قصه گویی و نمایش خلاقانه برگرفته از متن کتاب، صحبتهای من و بیان تجربه نوشته شدن این کتاب، تحلیل مهدی حجوانی عزیز که حرفهای شیرین او بیانگر حقایق تلخی درباره ترویج خشونت در جهان و تغییر ذائقه کودکان امروز بود. در نهایت جشن امضا و عکس یادگاری. ممنون از دوستان کتاب در نشر چشمه و کتابدوستانی که به جشن تولد کتاب آمدند.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دعای روزپانزدهم
-
سخن روز
-
برای نقشم در «نجلا» به همه گفتم نه!
-
مشارکت هوشمندانه با فرزندان در خرید کتاب
-
یک دقیقه با خدا
-
والدین بخشنده، فرزندان بخشنده
-
مجموعهای برای کودکان کمتر از هفت سال
-
راهنمای تئاتر نداریم
-
عکس نوشت
-
هنرمندان در فضای مجازی
اخبارایران آنلاین