استاندار مازندران پشت تالاب بین المللی را خالی کرد؟
«میانکاله» ذخیره گاه بی دفاع
زهرا کشوری
خبرنگار
همزمان با حمایتهای سیاسی از پیمانکار پتروشیمی در مازندران، کارگران این واحد توقف قانونی را شکستند و پوشش گیاهی منطقه را آتش زدند. استاندار مازندران روز جمعه به سکوت خود درباره پروژه غیرقانونی پتروشیمی پایان داد و با وارد کردن اتهام دریافت پول از سوی فعالان محیطزیست و افراد حامی ذخیره گاه زیست کره میانکاله، پشت مالک پتروشیمی ایستاد. این حمایت همزمان با اعلام نام ابربدهکاران اقتصادی از سوی بانک مرکزی بود. برخی مقامات استانی درحالی پشت مالک پتروشیمی میانکاله ایستادند که او یکی از ابربدهکاران اعلام شده است و 7 سال محکومیت قضایی بهدلیل تخلفات بانکی و اقتصادی دارد. این حمایت باعث شد تا پیمانکار با دست باز دوباره عوامل خود را به سراغ پوشش گیاهی منطقه بفرستد تا احتمالاً همانطور که پیشبینی میشود اراضی ملی از حیز انتفاع خارج شود و ارزش بازگرداندن به مراتع ملی را نداشته باشند. این حمایت که به تخریب مجدد اراضی ملی مرتعی منجر شد با بیتوجهی به دستور رئیسجمهور برای رعایت ملاحظات زیستمحیطی شروع شد. دستور معاون رئیسجمهور برای توقف طرح تا مدتی و دست کم تا انجام مطالعات زیستمحیطی را نادیده گرفت و ورود قوه قضائیه را هم بیاثر کرد. برخی از موافقان طرح ایجاد پتروشیمی یکی از دلایل حمایتهای خود را ایجاد شغل برای جوانان شرق مازندران توسط پتروشیمی میانکاله اعلام کردند. این در حالی است که گزارشهای سرمایهگذار نشان میدهد تخریب اراضی ملی مرتعی نه تنها به ایجاد شغل برای بهشهریها و ساکنان شرق مازندران منجر نمیشود که 70 خانوار دامدار را بیکار و به حاشیهنشینی مجبور خواهد کرد. سرمایهگذار قصد دارد در نهایت برای 1560 نفر متخصص و نیمه متخصص در شهرهای مختلف از جمله بهشهر، نکا، ساری، سمنان و تهران ایجاد شغل کند. کارشناسان آشنا با بازار صنایع پتروشیمی اعتقاد دارند اگر این پتروشیمی به سرانجام برسد در نهایت 500 نفر را صاحب شغل خواهد کرد. پیشبینیها البته نشان میدهد این واحد هرگز به مرحله افتتاح و ایجاد شغل نمیرسد و در نهایت مثل پالایشگاه نیمه کاره میانکاله به از دست رفتن زمینهای ملی منجر میشود. اما مهمترین سؤالی که ذهن نگران افکارعمومی را به خود مشغول داشته این است که چه اطلاعاتی به برخی مقامات استانی میدهند که برخی صنایع پتروشیمی را صنعت سبز میخوانند و برخی مخالفت با تخریب منطقه، از بین رفتن جنگلهای هیرکانی بهدلیل حفر خط لوله انتقال پروپیلن، تخریب البرز و ایجاد رانش زمین و شور شدن آب دریا را بهانهای برای اتهام زنیهای بیاساس به کارشناسان و فعالان حوزه محیطزیست و منابع طبیعی میدانند. براساس قوانین مصوب فعالیت هر پروژه اقتصادی منوط به دریافت مجوز زیستمحیطی است اما چرا حمایتهای سیاسی در مازندران درست در نقطه مقابل قوانین کشوری قرار دارد؟ اگر مسئولان مازندران معتقدند طرح به نفع مردم است و هیچ خطری برای محیطزیست ندارد چرا تمام روند قانونی موضوع را زیر پا گذاشتهاند و به صنعتی مجوز غیرقانونی دادهاند که براساس قانون توسعه باید در ماهشهر، پارس جنوبی و... ساخته شود؟ چرا به جای ارزیابی زیستمحیطی، ارزیابی سیاسی را از دفتر علی نیکزاد نماینده اردبیل با همکاری معاونان سازمان حفاظت محیطزیست و غلامرضا شریعتی نماینده بهشهر گرفتهاند؟ حمایت از این روند طولانی بیقانونی و تخلفهای پی در پی به چه معنا است؟ استاندار مازندران بهعنوان یکی از اعضای دولت چرا به جای پیاده کردن خواست قانونی رئیس جمهور و معاون او یعنی «علی سلاجقه» رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور طرف یک ابربدهکار اقتصادی را گرفته است؟ آیا بین مرگهای مشکوک هزاران بالی پرندگان میانکاله در دو سال متوالی و تخریب امروز منطقه رابطهای است؟ آیا بین حمله مسلحانه مهاجمان به محیط بانان میانکاله و وضعیت امروز نخستین تالاب بینالمللی ثبت شده در کنوانسیون رامسر باید ارتباطی پیدا کرد؟ آیا مدافعان سیاسی پیمانکار متخلف خبر از وضعیت آلودگی صنعتی آب وخاک مازندران ندارند؟ آیا نمیدانند بین تالاب میانکاله و خلیج گرگان ارتباط اکولوژیکی وجود دارد و ورود آلودگیهای پتروشیمی میانکاله به تالاب میانکاله در نهایت خلیج گرگان را آلودهتر و در وضعیت بدتری قرار میدهد؟ پس اختصاص اعتبار هنگفت برای احیای خلیج گرگان چه معنا دارد؟ نمیشود که از یک سو اعتبار هنگفت اختصاص داد تا خلیج گرگان را از آلودگیهای صنعتی، کشاورزی و خانگی رهاند و از سوی دیگر پشت طرح پتروشیمی ایستاد تا دوباره آلودگی صنعتی این بار از سمت میانکاله وارد خلیج گرگان شود! چه کسی پاسخگوی این هزینه و خسارت خواهد بود؟
مگر با همین توجیه ایجاد شغل برای مردم دهها سد روی دریاچه ارومیه زده نشد؟ مگر با نگاه کاملاً غیرکارشناسی کشت پرآب بر سیب در اراضی باغی اطراف دریاچه ارومیه جایگزین کشت کم آببر انگور نشد؟ مگر پل شهید کلانتری برای رفاه مردم زده نشد؟ الان چه کسی پاسخگوی خشک شدن باغهای اطراف دریاچه و تبدیل شدن اراضی به ریگزار و کویر است؟ مدافعان سیاسی که آن روز جلوی محیطزیست ایستادند، امروز چه پاسخی به بحران نمکی دریاچه ارومیه دارند که بر اثر هجوم ریزگردهای نمکی اش به دو استان آذربایجان غربی و شرقی محدود نمیشود و پوشش گیاهی هیرکانی را هم تهدید میکند؟ آیا وضعیت شکننده سرزمینهای شمالی در سیلاب را نمیبینند که هر روز به بهانهای لودر به جان هیرکانی و پوشش گیاهی و درختیاش میاندازند؟ آیا خبر از آمار سازمان جنگلها ندارند که میگویند 55 میلیون ایرانی در معرض خطر سیل شدید و طغیانی هستند؟ آیا نمیدانند برداشت از جنگلهای شمال آنقدر زیاد است که کارکرد خود را در جذب آب از دست دادهاند و سیلهای مرگآور از دهه 80 به بعد بهدلیل همین بهرهبرداری بیرویه است؟ چطور پشت طرحی ایستادهاند که قانون توسعه میگوید باید در کنار صنایع دستی در ماهشهر، بندرعباس یا عسلویه باشد؟ چطور از فردی حمایت میکنند که برخلاف قانون مصوب اراضی ملی را تصاحب کرده است؟ چطور از طرحی حمایت میکنند که نیاز به سوخت گاز دارد در استانی که سالها با کمبود گاز روبهرو است و مازوت را در حلق شهروندانش میکند؟
نوروز امسال حتی واحدهای اقامتی غیرمجاز گیلان هم جایی برای مسافر نداشتند
کاهش مهاجرت روستایی با واحد اقامتی همیار
زهره توکلی
خبرنگار
پس از 2 سال شرایط کرونایی و محدودیتها و ممنوعیتهای سفر در نوروز سالهای 1399 و 1400 امسال و در نوروز 1401 با توجه به اینکه بسیاری از مردم حداقل 2 دوز واکسن را تزریق کرده بودند، بار دیگر سفرهای نوروزی رونق تازه گرفت. خیل عظیمی از مردم که طی این 2 سال در شهرهای محل سکونت خود مانده بودند از شهرهای خود خارج شدند، به طوریکه برخی استانها نظیر گیلان و مازندران پذیرای میهمانان زیادی از سراسر کشور شدند و همانند گذشته این 2 استان مقصد بسیاری از مسافران شد.
بر اساس آمارهای منتشر شده استان گیلان به همراه استانهای مازندران و خراسانرضوی در تعطیلات ابتدایی امسال با اختصاص بیش از 80درصد سفرها به خود، رکورددار بیشترین مقصد مسافران نوروزی شدند البته به گفته مسئولان با وجود سفرهای بسیار در نوروز اما تعداد مسافرتها بازهم به نوروز سال 1398و بخصوص 1397 نرسید.
همچنین با وجود اینکه سفرها زیاد بود اما اقامتگاههای مجاز کمتر مورد استفاده مسافران قرار گرفت لذا این سفرها نیز نتوانسته کمکی برای صنعت گردشگری کشور باشد چراکه بهدلیل گران بودن تورها و هتلها و... غالب مردم از طریق خودروهای شخصی خود سفر کردند و ویلاها و خانههای بستگان و دوستان یا اقامتگاههای غیرمجازی که با پارچهنوشت یا کاغذنوشتهایی با محتوای اجاره خانه، ویلا و بومگردی در کنار جاده تبلیغ میکردند را برای اقامت چند روزه خود انتخاب کردند.
اقامتگاههایی که درقبال امکانات محدودی که به مسافر میدهند هزینه گزافی را به مسافر تحمیل میکنند و با توجه به اینکه هنوز شرایط کرونایی حکمفرما است تضمینی برای رعایت شیوهنامههای بهداشتی آن اقامتگاهها وجود ندارد چون در مجموع این اقامتگاهها نظارت نمیشوند.
معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان با اشاره به اینکه در تعطیلات نوروز از 25 اسفندماه سال1400 تا 13فروردینماه جاری حدود 6میلیون مسافر و گردشگر از مبادیهای ورودی مختلف به استان گیلان وارد شدند، درباره آمار اقامت مسافران در اقامتگاههای غیرمجاز استان به «ایران» گفت: آماری از میزان اقامت مسافران نوروزی در اقامتگاههای غیررسمی و غیرمجاز استان نداریم چون اینها زیرمجموعه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی فعالیت نمیکنند اما از این تعداد 3میلیون و 720هزارو 465مسافر با اقامت در این استان از مراکز اقامتی ثابت نظیر هتل، هتل آپارتمان، میهمانپذیر، اقامتگاه بومگردی و... وهمچنین اقامتگاههای موقت نظیر کمپ و چادرهای مسافرتی استفاده کردهاند.
حمیدرضا آذرپور با بیان اینکه طی تعطیلات نوروز تمامی اقامتگاههای مجاز در استان اشغال شد، افزود: بر اساس آمارها، بیشترین اقامت مسافران نوروزی در استان مربوط به خانه مسافرها شامل 27.97درصد و کمترین آن در اقامتگاه سنتی با میزان 0.06درصد بوده است و 44.48درصد نیز از سایر مراکز اقامتی مجاز استان نظیر کمپینگها، مساجد، سالنهای ورزشی، زائرسراها و... استفاده کردهاند.
وی با اشاره به لزوم ساماندهی خانههای اقامت موقت مسافران در استان افزود: با توجه به گردشگرپذیر استان گیلان، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سالها است انتخاب مجریان ساماندهی منازل استیجاری را در دستور کار خود قرار داده است که براساس آن 8مجری در استان انتخاب شدهاند و یکی از وظایف آنها نظارت و ساماندهی واحدهای خانه مسافرها در استان است بنابراین به شناسایی واحدهای غیرمجاز اقدام خواهند کرد و طی معرفی به نیروی انتظامی مطابق با قوانین یادشده مکلف به جلوگیری از فعالیت واحدهای بدون مجوز هستند.
وی با بیان اینکه 2هزار و 356 واحد اقامتی مجاز در استان فعال هستند و تعداد واحدهای غیرمجاز بیش از 2 برابر این رقم است، تصریح کرد: متأسفانه هماکنون هیچگونه نظارتی بر واحدهای اقامتی غیرمجاز در استان وجود ندارد در صورتیکه به گفته مسافران، این اقامتگاههای غیرمجاز حتی بیش از 2تا 3 برابر نرخ مصوب هتلها و مجتمعهای گردشگری هزینه دریافت میکنند درحالیکه استانداردهای لازم را هم ندارند.
این مسئول، مهمترین مشکل در این واحدهای غیرمجاز را تقبل نکردن بیمه برای بروز حوادث احتمالی عنوان کرد و افزود: مواردی بوده که مسافران برای اقامت به واحدهای غیرمجاز مراجعه کردهاند اما به طور مثال به علت نشت گاز فوت کردهاند و بیمه نیز خسارت را تقبل نکرده است و صاحبخانه حتی با فروش خانه نیز نتوانسته دیه آنها را پرداخت کند.
وی گفت: با تمهیدات اندیشیده شده توسط وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مالکان خانهمسافرهایی که شرایط لازم و استاندارد را داشته باشند، میتوانند از طریق شرکتهای مجری که در شهرستانها فعالیت دارند، مجوز بهرهبرداری را از اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دریافت کنند.
آذرپور ادامه داد: در صورت تحقق این موضوع زمینه ایجاد فرصتهای شغلی جدید فراهم شده و میتواند به افزایش ظرفیتهای گردشگری استان بویژه در ایام پیک مسافر که تمامی واحدهای اقامتی دارای مجوز، تکمیل میشوند کمک بسیاری کند، لذا بر این اساس بقیه مسافران میتوانند به خانهمسافرهای مجاز که درحقیقت واحد اقامتی «همیار هتلها» محسوب میشوند مراجعه و در آنجا اقامت کنند. این امر، هم موجب افزایش درآمد خانوادههای بومی استان و رونق اقتصادی میشود و هم موجب جلوگیری از پدیده مهاجرت از روستاها به شهرها و ایجاد اشتغال پایدار در مناطق روستایی و گردشگرپذیر استان خواهد شد.
در بین گنج استرداد شده از سوئیس به ایران، آجرهایی لعابدار منقوش به «شیرزن» آثاری شاخص و درخور توجه است. ۵۱ قطعه آجر لعابدار که بیش از یک سالونیم پیش از سوئیس به ایران بازگردانده شد، نوروز ۱۴۰۱ در موزه ملی ایران به نمایش درآمد. نقوش این آجرها گویای هنر «ماناها» در حدود ۲۸۰۰ سال پیش در ایران است. در هنر ماناها، زنان حضور پررنگی دارند، مثال بارز نقشهایی در آجرهای لعابدار بوکان است. نقوش الهههای زانوزده که آنان را احتمالاً در مراسم برکتدهی در کنار درخت زندگی نقش کردهاند. الهههایی که با سربند معروف امروزه زنان زاگرسنشین دیده میشوند و آیینهای در دست دارند و به شکلی تداوم سنت سربندهای زنان کرد و لُر را به مدت سههزار سال نشان میدهد.
در چند قطعه از آجرهای این مجموعه استردادی، سر یک زن روی بدن شیر دیده میشود، همراه با جزئیات موها، سربندها و تاجها که نشان از جایگاه ویژه زنان در اسطورهها و اجتماع ماناها دارد، اسطورههایی که نیاز به کالبدشکافی بیشتر پژوهشگران دارد و هنرمندان را در بازنمایی گذشته یاری میدهد. در این آجرها که در سالن نمایشگاهی موزه ملی ایران به نمایش گذاشته شده است، بدن شیر بالدار با سر انسانی (بانو) ترکیب شده و بالهای بلند آن بهصورت منظم رو به بالا نشان داده شده است. سر با ابروی کشیده و چشمهای درشت، سربند سنتی و موهایی در پشت گردن جمع شده است که به وضوح یک زن را نشان میدهد.
زاگرس؛ شاهرگ حیات تمدن ایران
حجت اله مرادخانی
کنشگر فرهنگی و مدرس دانشگاه
در دهههای اخیر فرایندهای توسعه نامتناسب با اقلیم و زیست بوم نواحی مختلف ایران، یکی از تهدیدهای مخرب محیط زیست و منابع تجدیدناپذیر طبیعی و انرژی در سرزمینهای ما بوده است. عدم توجه به اکوسیستمهای طبیعی و مداخلات ناآگاهانه در طبیعت در قالب پروژههای سدسازی، احداث جاده، معدن و کارخانه، استفاده افراطی از منابع آب و موارد متعدد دیگری از این دست، موجب شده تا امروز استمرار تمدن در سرزمین ایران با چالشهای جدی مواجه شود؛ رویکردی که در تعارض و تضاد با تمامی الگوهای پایدارسازی حیات و طبیعت در دنیاست. مداخلاتی که بدون توجه و تحلیل تبعات احتمالی آن در ارتباط با حیات مردم سرزمین ما صورت میگیرد.
یکی از نواحی ای که در این مداخلات متحمل خسران و آسیبهای جدی شده، زیست بوم غنی و راهبردی زاگرس است. اکوسیستمی منحصربه فرد که به طور مستقیم 12 استان کشور در بطن و جوار آن قرار دارند و منبع اصلی تأمین آب شیرین مناطق زیادی از کشور است. هوشمندی درختان بلوط زاگرس در نگهداری منابع آب و درک آنها از شرایط بارش هر سال، یکی از پایدارترین الگوهای صرفهجویی از آب است که در طول هزاران سال سابقه حیات در این مناطق، همواره از بحران خشکسالی جلوگیری کرده و در نهایت سخاوتمندی زمینه مساعدی برای ادامه حیات دیگر گونههای گیاهی و جانوری را تضمین کرده است. جنگلهای بلوط زاگرس در کنار ظرفیت عظیم برای ذخیره کردن آب و ممانعت از فرسایش خاک، مهمترین مانع طبیعی در برابر ورود گرد و غبار و هوای آلوده از مرزهای غربی به درون جغرافیای ایران به شمار میروند که بیهیچ چشمداشتی، تمام توان خود را برای تضمین کیفیت بهتر حیات در اختیار ما قرار دادهاند و شوربختانه ما هرگز قدر این همه سخاوت و حمایت زاگرس را ندانستیم.
از منظر فرهنگی نیز زاگرس نقش بسیار راهبردی و مهمی در غنای فرهنگی سرزمین ایران و حفاظت از تمدن این مرز و بوم داشته است. کوهستانهای زاگرس در غرب ایران همچون یک دیوار دفاعی مستحکم از دوران پیشاتاریخ تا کنون، مانعی غیرقابل نفوذ در برابر هجوم اقوام بینالنهرین و کشورهای همجوار بوده و از تنوع فرهنگی درون ایران پاسداری کرده است. از سوی دیگر تنوع زیست بوم زاگرس، بستری مساعد برای خلق گنجینهای کم نظیر از آیینها، مناسک، موسیقی، زبان و میراث فرهنگی ناملموس مبتنی بر طبیعت ایجاد کرده، که نمونه آن را در کمتر جایی از دنیا میتوان یافت. قرارگیری مهمترین خاستگاههای تمدن انسانی در نقاط مختلف زاگرس خود بهترین گواه بر این قضیه است.
با وجود این همه دستاوردی که از ابتدای حیات تا امروز، زاگرس برای سرزمین ایران داشته است، اما ما چندان قدردان این حجم از سخاوت و مهربانی اش نبودهایم و این خسرانی جدی و شاید غیرقابل جبران باشد. متأسفانه در دهههای اخیر روندهای توسعه در مناطق مختلف زاگرس، همواره به جای داشتن نقش ایجابی و سازنده برای اکوسیستم آن، یکی از تهدیدات مخرب برای آن بوده و بدون توجه به نقش راهبردی زاگرس برای ادامه حیات در ایران، به تخریب جنگلها و از بین بردن گونههای گیاهی و جانوری آن مشغول بودهاند. راه سازیهای افسارگسیخته، احداث سد، معدن بی شمار و آتشسوزیهای خانمانسوز و نبود هیچ برنامه حمایتی و حفاظتی از زاگرس و در کنار همه اینها آتش جهل، همه با هم موجب شده تا امروز رشته کوه عظیم زاگرس در شرایط نامطلوبی قرار بگیرد و متأثر از آن استمرار حیات و تمدن در سرزمین ایران با مخاطرات جدی روبهرو شود.
مقولهای بسیار حیاتی و راهبردی که باید تمام بخشها از دولتی و رسمی گرفته تا مردمی و غیر رسمی، تمامی امکانات و قابلیتهای خود را در مسیر حفاظت از زاگرس و اکوسیستم حیات بخش اش قرار دهند تا از رهگذر آن به آرامی شرایط برای ادامه حیات برای انسانها همچنان ممکن بماند. فراموش نکنیم که گنجینه طبیعی و فرهنگی اقلیم مختلف زاگرس امانتی است که امروز به دست ما رسیده و ما نیز چون گذشتگان باید شرافتمندانه آن را به سلامت به دست نسلهای آینده برسانیم و تمام بسترهای لازم را برای سلامت و بقای آن فراهم سازیم.
ایرنا- «اسماعیل سجادیمنش»، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان بوشهر گفت: با پیگیریهای مکرر با وزارت متبوع و اعلام آمادگی به منظور فراهم کردن زیرساخت و زمینه حضور گردشگران، این استان یکی از مقاصد گردشگران جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر خواهد بود.
ایسنا- «جلال رشیدی کوچی»، یک عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس، تأکید کرد: اساساً منشأ معضل ریزگردها خشکسالی است که در کشور عراق بهدنبال احداث سد در ترکیه رقم خورده و لازم است که با تقویت دیپلماسی برای حل این مشکل گام جدی برداشت.
ایسنا- «صادق ضیاییان»، رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا از وزش باد شدید و خیزش گرد و خاک در برخی مناطق کشور در روز جمعه خبر داد.
مهر- محمود مزارع، کارشناس امور آزمایشگاه حفاظت محیط زیست استان اصفهان گفت: شاخص کیفی هوای روز جمعه کلانشهر اصفهان با میانگین ۱۰۱ در وضعیت ناسالم برای گروههای حساس است.
ایرنا- «مهران حسنی»، معاون گردشگری مازندران گفت: طبق آخرین بررسیهای انجام شده نزدیک به ۲۴ هزار تخت اقامتی متعلق به نهادها و دستگاههای دولتی در استان وجود دارد که در نوروز امسال بیش از ۹۰ درصد این ظرفیت توسط کارکنان دستگاهها تکمیل شده بود.
ایرنا- «سرهنگ جمشید محبت خانی»، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه سال قبل بیش از ۶۰ میلیارد تومان برای خرید موتورسیکلت با هدف تقویت بخش موتوری یگان هزینه شده است، گفت: تاکنون۸۰۰ موتورسیکلت به استانها تحویل شده و حدود ۴۰۰ موتور دیگر باقی مانده است، همین برنامه را برای خودروهای یگان داریم که بهزودی اجرایی میشود.
ایسنا- «علیرضا قهاری»، رئیس انجمن مفاخر معماری ایران ضمن ارائه توضیحاتی درباره تأثیرات کرونا بر ارتباط معماران و شهرسازان با جامعه، از احتمال برگزاری ششمین دوره دوسالانه کتاب معماری و شهرسازی (جایزه دکتر منوچهر مزینی) خبر داد.