آیا ماشین شما به جوش میآید؟
اگر اینطور است سعی کنید که روغن ماشین شما خوب باشد تا از این قضیه جلوگیری کند. یک قسم روغن ب پ موجود است که با هرگونه ماشین و هر نوع آب و هوایی مناسب است. محصول شرکت نفت انگلیس و ایران محدود.
طبع را بهرشکل و هر قبیل بمطبعه سرویس بدهید که مطابق دستور انجام و در موقع تحویل مینماید خیابان علاء الدوله طهران
تهیه و تنظیم:حسن مجیدی
اعدام اسمعیل «آقا سمیتگو»
فرمانده لشگر شمال غرب اعدام اسمعیل آقایسمیتگو (سیمیتقو) را به شرح ذیل به وزارت جنگ راپرت میدهد.
وزارت جلیله جنگ
تعقیب راپرت کتبی نمره 2317 و تلگراف نمره 2997 معروض میدارد مقارن ورود بنده به رضائیه از راپرتهای واصله حکومتی نظامی اشنویه معلوم و مفهوم گردید که سمیتگو باز دارای افکار صادقانه و صحیحی نیست و در این سه روز توقف خود در اشنویه تدریجاً از اکراد کوچری خارجه هم بهعنوان دید و بازدید دور خود جمع کرده و حاضر نیست در مرکز لشگر حاضر شود. از طرفی هم اطاله مطلب و مذاکره با مشارالیه صلاح نبود و فایده نداشت. بناء علیهذا لیله 27 ماه جاری سه ستون به ترتیب ذیل از راههای مختلف به اشنویه سوق داده اول یک ستون از رضائیه مرکب از یک گردان پیاده، یک گروهان مسلسل دوم، یک گردان پیاده از ساوجبلاغ سوم، یک ستون سوار مرکب از واحدهای سواری که در معیت ارکان حرب سیار لشگر از تبریز همراه آورده بودم و به ساخلو اشنویه هم دستور داده شد به سمیتگو تکلیف شود فوری به تبریز حرکت یا مشارالیه را خلع سلاح نمایند در صورت تمرد مشارالیه و کسانش را معدوم نمایند به طوری که انتظار میرفت مشارالیه از حرکت به مرکز لشگر سرپیچی نموده و اسلحه را هم تسلیم ننمود لذا قوای ساخلو به مأموریت خود اقدام و ستونهای اعزامی هم که خیلی سریع حرکت کرده بودند اشنویه را مقارن عصر 27جاری احاطه خود سمیتگو مقتول و از کسانش هم خیلیها مقتول و مجروح و بقیه متواری و تعقیب میشوند. اینک مفتخراً معروض میدارد که به زندگانی ننگین این عنصر مفسده جو خاتمه داده شد ضمناً این حرکت ستونهایی که مأمور عملیات بودند بسیار جالب توجه بود دو ستون پیاده رضائیه مسافت دوازده فرسخ را در طی هیجده ساعت راه پیمایی متوالی و ستون پیاده ساوجبلاغ مسافت ده فرسخ را در طی شانزده ساعت راه پیمایی متوالی و ستون سوار با نهایت سرعت و حسن انجام مأموریت موفق به انجام کامل مأموریت خود گردیدند و حسن تربیت در زندگانی نظامیان وظیفه یک ساله را کاملاً ثابت نمودند رضائیه ساعت 9-27ر4ر9 نمره 2401 سیار
فرمانده لشگر شمال غرب سرتیپ حسن مقدم در حضور همایونی
روزنامه اطلاعات- دوشنبه 30 تیر 1309
نمایش اولین فیلم تاریخ سینمای ایران
آبی و رابی
فیلم سینمایی آبی و رابی به کارگردانی آوانس اوگانسیان روز جمعه 12 دی سال 1309 در سینما مایاک تهران به نمایش درآمد.
دیروز دعوتی از طرف مدرسه آرتیستی سینما برای دیدن فیلمی که اخیراً برداشته شده است بهعمل آمده بود. مدعوین در ساعت 2 بعدازظهر در عمارت سینما مایاک حضور یافتند و فیلم مزبور به معرض تماشا گذارده شد.
این اولین دفعه است که فیلمی در ایران از طرف خود ایرانیها و آرتیستهای ایرانی برداشته شده است- تا بهحال چندین بار فیلم مخصوصاً فیلمهای خوب در ایران چه از طرف خود ایرانیها و چه از طرف مؤسسات خارجی برداشته شده است ولی مزایای فیلم جدید را ندارد زیرا در این فیلم یک دسته آرتیست ایرانی که از مدرسه جدیدالتأسیس آرتیستی سینما بیرون آمدهاند کار کردهاند که این قسمت در فیلمهای پیش نبوده است.
فیلمهایی که تا بهحال از ایران برداشته شده دو قسمت بوده است. یک قسمت که از طرف خود ایرانیها برداشته شده غالباً در مواقع جشنهای مهم و میان قشون و مناظر باشکوه دیگر برداشته شده است ولی قسمت دیگر که از طرف مؤسسات خارجی برداشته شده غالباً چیزهای زشت و مؤسسات و بناهای بد و عادات ناپسند ایرانیها را برداشتهاند. چنانچه از ممالک شرقی عموماً این قبیل فیلم بر میدارند.
عقیده و ایده خارجی در برداشتن فیلم از ممالک شرقی این است که حتیالمقدور قسمتهای بد و چیزهایی که بهنظرشان خیلی عجیب میآید را از فیلم بردارند تا بتوانند از آن فیلم استفاده ببرند.
هیچوقت یک مؤسسه فیلمبرداری خارجی دلش برای ما نسوخته است که بیاید ایران و از منظرههای تاریخی و مجلل ایران، بناهای قشنگ و قسمتهای خوب شهرهای ما فیلم برداشته برود در اروپا یا امریکا نمایش بدهد، هیچ ممکن نیست یک مؤسسه خارجی در این فکر بیفتد و اگر دیدید مؤسسه فیلمبرداری خارجی به ایران آمده است بهطور قطع بدانید آمده است از چیزهای عجیب و غریب و بناهای بد و منظرههای کثیف فیلم برداشته و با خود یک مشت افتضاحات برده و آن را بهنام جامعه ومملکت ایران در دنیا نشان بدهد تا بیشتر سوژه پیدا کند و بدیهی است اینعمل برای صاحب فیلم از نقطهنظر اینکه فیلم شرقی و فیلم عجیب و غریبی را نشان داده است منافع هنگفتی خواهد داشت ولی در عین حال چقدر تأثیر بد برای ما خواهد داشت.
همینطور هیچ خارجی نمیآید از مؤسسات و ساختمانها و خیابانهای شهر طهران عکس برداشته با خود ببرد- میرود گوشه وکنار در کوچه و پسکوچهها، در میدانهای عمومی از دستفروشها، دورهگردها، زنها و مردهای بیچیز با لباسهای کثیف و پاره، از ماست فروشی که تغارها را روی سرش گذارده و بالاخره لبو فروش و مردم بیکارهای که گوشه آفتاب افتاده و خوابیده و با وضع بدی بسر میبرند از اینها عکس برمیدارد که وقتی با خود برد بههر کس نشان داد چیز تازهای بهنظرش بیاید و بدیهی است اخلاق و عادات مردم و مملکت از روی همین عکسها قضاوت خواهد شد.
چند ماه قبل در خاتمه یک کنفرانسی که در پاریس از طرف یک نفر مستشرق راجع به ایران داده میشد نمیدانم فیلمی از کجا تهیه شده بود که در آنجا بهمعرض تماشا گذاردند. این فیلم که بهخیال خودشان جنبه افتضاح و رسوایی نداشت البته یک قسمت مربوط به آثار تاریخی ایران بود که مثلاً خرابههای قبر حافظ را در شیراز و مقبره حمدالله مستوفی در قزوین که رو بهخرابی گذاشته و چندین مقبره مخروبه را از قم و بعد هم دورنمای گنبدهای بازار و سپس دالانهای تنگ و تاریکی را نشان داد و معرفی کرد که این جا بازار و محل داد و ستد و تجارت ایران است.
این فیلم خوبی بود که میشد در آنجا و در محفل عالی درش آورده نشان داد در صورتیکه جز یک مشت خرابه و دالان تاریک چیز دیگری بهنظر نمیآمد و بدیهی است چه تأثیری در فکر خارجیها خواهد داشت. در هر حال نسبت بهاین موضوع باید توجه مخصوص کرد، یا اجازه نداد که خارجیها در ایران فیلم بردارند یا فیلم آنها را تحت نظر گرفته و سانسور نمود تا از برداشتن عکس و فیلم منظرههای بد خودداری نموده یا اقلاً خوب و بد هر دو را برداشته و نشان بدهند. فیلمی که دیروز نشان داده شد یک قسمت مربوط به منظره شهر طهران در چند سال قبل و منظره شهر طهران کنونی و ساختمانها و خیابانهای جدیدالتأسیس آن بود. یک قسمت هم بازی مضحک (کمیکی) بود که توسط آرتیستهای تربیت شده مدرسه آرتیستی سینما برداشته شده بود و با اینکه اولین مرتبه بازی آنها بود معهذا خیلی خوب از عهده برآمده بودند و فیلم مزبور جالب توجه واقع شد. اگر موضوع فیلمبرداری در ایران ترویج و تقویت شود نه فقط نتایج مادی برای صاحبان فیلم خواهد داشت بلکه رفتهرفته به خارجه صادرات پیدا خواهد کرد یا با فیلمهای خارجه مبادله میشود و این خود بهترین وسیله پروپاگاندای حقیقی مملکت و نشان دادن ایران به جامعه اروپایی است.
روزنامه اطلاعات- شنبه 13 دی 1309
انتخاب سه سفیر ایران در عراق، عربستان و ژاپن
سیاست خارجی در آغاز عصر پهلوی
لیلا ابراهیمیان/ رضاشاه تأیید و تصدیق میخواست؛ هم به غرب توجه میکرد و هم از کشورهای منطقه غافل نبود؛ برخوردش با انگلستان احتیاطآمیز بود؛ با شوروی هم دست به عصا راه میرفت و هیچگاه به آنها اعتماد نکرد اما بهترین رابطه را در منطقه با کشور ترکیه داشت، روش مصطفی آتاتورک برای او سرمنشأ خیلی از تصمیمهایی بود برای ساخت دولت مدرن؛ مناسباتش با افغانستان هم بد نبود؛ تنها موضوع مورد اختلاف حقوق طرفین در آبهای رود هیرمند بود. برای شاه مهم بود که جهان عرب هم واقعیت اتفاقات ایران را بدانند، اما بزرگترین دردسر سیاستخارجی رضاشاه با دو کشور عربستان و عراق بود که تا سال 1309 تداوم داشت. اول فروردین 1309 سفارت ایران در جده توسط حبیبالله هویدا عینالملک تأسیس شد؛ او تا آذرماه 1312 وزیر مختار ایران در عربستان بود. همچنین پنجم تیرماه عنایتالله سمیعی، سفارت ایران در بغداد را تأسیس کرد و تا بهمنماه وزیر مختار ایران در عراق بود. روابط با عراق در سالهای اول سلطنت رضاشاه تیره بود؛ ایرانیان مقیم عراق بعد از استقلال این کشور با مشکلاتی جدید در تبعیت و تجارت مواجه شدند؛ مواردی که سبب شد مجلس در نوزدهم شهریور 1306 ماده واحدهای برای حمایت از ایرانیان تصویب کند. اصرار عراق بر مرز میان دو کشور در اروندرود که مرز ساحل ایران است نه وسط رودخانه، عامل دیگر اختلافافکن بود و تا 1314 طول کشید. در سال 1316 ایران و سه کشور، عراق، ترکیه و افغانستان معاهده دوستی و عدم تجاوز، پیمان سعدآباد را امضا کردند.
اما رفتار عربستانیها هم خوشایند شاه و مجلس نبود و بارها در مجلس پنجم و ششم شورای ملی درباره برخورد با آنها گفتوگو شده بود؛ شروع سلطنت رضاشاه با تسلط آلسعود بر عربستان همزمان بود؛ آنها آرامگاههای بقیع و مدینه را با ادعای جلوگیری از شرک و انحراف، ویران میکردند. آن زمان سیداحمد بهبهانی نماینده تهران از دولت خواست با همکاری ترکیه، مصر و افغانستان وارد عمل شوند و حاکمیت حجاز را به دست شورایی متشکل از نمایندگان دولتهای مسلمان دهند. او خواستار تشکیل کمیسیونی دوازده نفره در مجلس برای حل این مسأله بود و طرح خود را در قالب طرحی
دو فوریتی در دهم مهرماه 1305 به مجلس ارائه داد. تنها نماینده مخالف با این طرح سید یعقوب انوار، نماینده شیراز بود؛ او استدلال میکرد این طرح باعث خشم وهابیها و شدت عمل آنان علیه شیعیان خواهد شد. این وضعیت با فراز و فرودی ادامه داشت؛ تا اینکه دوم شهریورماه 1308 «عهدنامه مودت» میان مخبرالسلطنه هدایت، با فرستادگان پادشاه عربستان به تهران امضا شد. مدتی بعد سفارت ایران در جده بازگشایی شد.
سفارت ایران در توکیو هم در اول تیرماه 1309 به وسیله آوانسخان مساعدالسلطنه تشکیل شد؛ البته ژاپن از 1305 نمایندگی بازرگانی در تهران افتتاح کرده و به برقراری روابط سیاسی با ایران ابراز تمایل کرده بود. فروردین ۱۳۰۸ دو کشور پیماننامهای امضا کردند که حدود و اساس روابطشان را مشخص میکرد و با بستن «عهدنامه مودت» در اردیبهشت ۱۳۰۹ رابطه رسمی دیپلماتیک میان دو کشور برقرار شد. بار دیگر پیمان دوستی بین دو کشور با آغاز جنگ دوم جهانی امضا شد و این رابطه در سالهای بعد از جنگ گسترش یافت.
واگذاری چاپ اسکناس به بانک ملی
قصه بانک، اسکناس و اختلاس
فرزانه قبادی/ «حسینقلی خان نواب، تخلفاتی در بانک کشف کرد. بهعرض رسانید معلوم شد معاملاتی بدون وثیقه کافی انجام شده و خساراتی وارد آمده است. لیندن بلات رئیس بانک زیاد مقید به رعایت نظریات هیأت نظارت نبوده است و شاید متکی به تیمورتاش، در هرحال اختلاساتی مسلم شد. لیندن بلات به خیال گریز میباشد به بهانه مرض و معالجه با اجازه مسافرت میکند.... لیندن بلات از راه قانونی مسترد شد با وکیل مدافعی به تهران آمد به ۱۸ ماه حبس و ۷ هزار لیره و ۴۶ هزار ریال محکوم شد. دولت باز یک نفر آلمانی را بهنام هرست، توسط سفارت خودمان در برلین به ریاست بانک اجیر کرد.» مخبرالسلطنه هدایت ماجرای اختلاس و متواری شدن نخستین رئیس بانک ملی را اینطور در کتاب خاطرات خود روایت میکند. اردیبهشت 1307 بود که اخبار مربوط به ورود دکتر «کورت لیندن بلات» آلمانی منتشر شد. او آمده بود تا مدیریت بانک ملی ایران را به عهده بگیرد، اما این ماجرا پایان خوشی نداشت و 5 سال بعد پرونده فساد مالی او و همکارانش به اتهام «تهیه بیلان تقلبی، خیانت در امانت و جعل اسناد رسمی» تبدیل به یکی از مهمترین پروندههایی شد که در محاکم ایران بررسی شد. رضا شاه که مصوبه تأسیس بانک ملی را یک سال پیش، از مجلس شورای ملی گرفته بود، آنقدر به آلمانها اعتماد داشت که بخواهد نزدیک به 40 کارشناس بانکی آلمانی را در بانک تازه تأسیس استخدام کند و بخش عمده اداره امور مالی کشور را در این بانک نوپا به دستشان بسپارد. لیندن بلات هم که گفته میشد کارنامه درخشانی در حوزه بانکداری دارد، بر پایه همین اعتماد به ایران دعوت شد تا رئیس بانک ملی شود و امضایش بر اسکناسهای رایج مملکت بنشیند.
روزی که بلات رئیس بانک ملی ایران شد، اسکناس ایران توسط بانک شاهنشاهی در انگلستان به وسیله چاپخانه Bradbary Wilkinson با تصویر سلطان صاحبقران و نقش شیر و خورشید منتشر میشد. اما بعد از تأسیس بانک ملی، دولت ایران با بانک شاهنشاهی وارد مذاکره شد تا مدیران انگلیسی آن را متقاعد کند که امتیاز انتشار اسکناس را به بانک ملی بدهند. اردیبهشت 1309 مجلس حق انتشار اسکناس را به مدت 10 سال به بانک ملی ایران واگذار کرد و ریال را بهعنوان واحد پول ایران اعلام کرد. اما این واگذاری شرایطی داشت از جمله اینکه دولت ایران ملزم میشد از حق الامتیاز 6 درصدی و اجازه بازرسی در بانک شاهنشاهی صرف نظر کند و برای جبران انصراف بانک از حق صدور اسکناس مبلغ دویستهزار لیره پول نقد به بانک شاهنشاهی در لندن پرداخت کند.
اسفند 1310 اسکناسهای جدید منتشر شد و از فروردین 1311 اسکناسهای بانک ملی به جریان افتاد و از تیرماه همان سال اسکناس بانک شاهنشاهی از چرخه معاملات خارج و اسکناس بانک ملی رسماً تنها پول کاغذی کشور شد. تصویر رضا شاه که لباس نظامی به تن و کلاه پهلوی به سر داشت و امضای لیندن بلات بهعنوان رئیس بانک ملی و علی علامیر بهعنوان مفتش دولت روی اسکناسهای جدید در شرکت چاپ اسکناس امریکا چاپ شد. سه سال بعد بانک ملی سری دوم اسکناسها را با انجام تغییراتی در طراحی آن منتشر کرد و اسکناس هزار ریالی یا صد تومانی را به رقمهای قبلی اضافه کرد. هزار ریال بالاترین رقم اسکناس آن روزگار ایران بود و از ارزش بالایی برخوردار بود. اسکناس صد تومانی در میان مردم تبدیل به نماد ثروت شد تا جایی که به هر شیء گرانقیمتی پسوند «صد تومنی» اضافه میکردند. محلات اعیان نشین هم گاهی عنوان «محله صد تومنیها» میگرفتند. بانک ملی تا سال 1339 - قبل از واگذاری نشر اسکناس به بانک مرکزی- 10 سری اسکناس منتشر کرد.
از ابتدای ورود اسکناس به چرخه اقتصادی، پول کاغذی (پولبرگ) ایران در چاپخانههای مختلف منتشر میشد. چاپخانههای توماس دلارو ژیودی، برادبوری ویلکینسون، هاریسون، شرکت چاپ اسکناس امریکا و شرکت چاپ اسکناس فرانسه مراکز معتبر انتشار اسکناس در دنیا بودند که در مقاطع مختلف از عصر قاجار تا سالهای بعد از انقلاب، اسکناس ایران را چاپ میکردند. سال 1351 ایران به فکر چاپ اسکناس در کشور افتاد و سازمان تولید اسکناس در کشور تأسیس شد و از سال 1367 این سازمان اسکناس رایج ایران را چاپ میکند.
تحت ریاست آقای میر افتتاح گشت. مختصر پروگرام آن از این قرار است: روزهای شنبه - یکشنبه - سهشنبه و چهارشنبه از ساعت 4 تا 5 بعدازظهر مطب مجانی برای فقرا است و از شش بعد از ظهر خصوصی و غیرمجانی است که آقایان دکتر میر و دکتر (بورکو) اداره مینمایند. ده تختخواب مجانی برای فقرا و چهار اتاق خصوصی در نهایت راحتی برای مریض های غیرمجانی مهیا است. روزهای عمل دوشنبه و پنجشنبه بعدازظهر است. مطب خصوصی دکتر بورکو (متخصص امراض جلدی و مقاربتی) هر روز به استثنای جمعه از ساعت ۹ تا ظهر در مریض خانه مفتوح است.
آدرس: طهران خیابان مولوی (یوسف آباد) مریض خانه نجمیه
روزنامه ایران - جمعه 16 خرداد 1309