چگونه رضاخان، رضاشاه شد نه رئیسجمهور؟
لیلا ابراهیمیان/ غزل «جمهورینامه» و «جمهور» دستبهدست میشد «حقیقت بارکالله، چشم بد دور/مبارکباد این جمهوری زور/ ازین پس گوشها کر، چشمها کور/چنین جمهوری بر ضد جمهور». مدتها بود که موافقان و مخالفان مقابل هم صف بسته بودند و از مدح و ذم جمهوری میگفتند.
اول بهمنماه 1302 بود که مقالهای به طرفداری از جمهوری در ایران در یکی از روزنامههای استانبول به چاپ رسید؛ روزنامههای هوادار رضاخان با تعریف از آن مقاله، نظر رضاخان را پرسیدند ولی او از پاسخ مستقیم طفره رفت. فردای همان روز روزنامهای از قولش نوشت: «ترقی هر کشور بیشتر بستگی دارد به روحیه مردم تا شکل حکومتش. نگاه کنید به یونان و انگلستان. هر دو سلطنتیاند؛ یکی فاسد و منحط و دیگری بزرگ، مرفه و سرزنده.» حتی مکزیک و فرانسه را بهعنوان دو جمهوری باهم مقایسه کرد. میگویند اندیشه جمهوری زمانی که با احمدشاه برای رئیسالوزرایی گفتوگو میکرد در ذهناش قوت گرفت؛ بیتفاوتی شاه را به سرنوشت کشور دید و مزدوری برخی از رجال را برای قدرتهای بزرگ به یاد آورد. اواخر سال 1302، زمانیکه شاه جوان در سفر اروپایی بود، رضاخان کاری شتابزده انجام داد؛ میخواست جمهوری در ایران برقرار کند. مشاوران رضاخان او را تشویق به اینکار میکردند، تنها علیاکبر داور بود که میگفت ایران هنوز آماده جمهوری نیست. کمیتههای جمهوریخواهی تشکیل شد؛ مسکو پیامی در حمایت از جمهوری به سفارت خود در تهران فرستاد، حتی شاهزادههایی چون فرمانفرما و عینالدوله میخواستند ایران جمهوری شود. ملکالشعرای بهار در کنار مخالفانی چون سیدحسن مدرس و سیدابوالحسن حائریزاده جمهوری را مقدمه دیکتاتوری رضاخان میدید و میرزاده عشقی و عارف قزوینی که پیشتر در مدح رضاخان میگفتند و میسرودند، جمهوری رضاخانی را قلابی میخواندند؛ روزنامه «ایرانشهر» در سرمقاله «جمهوریت و انقلاب اجتماعی» نوشت «ما از ته دل این جمهوریت را سلام خواهیم کرد.»شرایط علیه طرح رضاخان بود؛ از ابتدا به جمهوری رضاخانی بدبین شدند، برخی آن را طرح انگلیسی دانستند و برخی زمینهساز دیکتاتوری.
بالاخره روز پنجشنبه، سیام حوت1302، مؤتمنالملک در هفتمین جلسه مجلس پنجم شورای ملی طرحی سهمادهای به قید فوریت وصول کرد که ماده اول آن تبدیل رژیم مشروطیت به جمهوریت بود. حامیان رضاخان یعنی جناح تجدد بهریاست سیدمحمد تدین، حزب سوسیالیست متحد به رهبری سلیمانمیرزای اسکندری و مستقلها در پی تصویب این طرح قبل از شروع سال جدید بودند و اردوی مخالفان به ریاست مدرس، میخواستند تا بعد از عید به تعویق افتد. مدرس به بهانه تقلب در آرا و بینظمی در انتخابات حوزهها تصویب اعتبارنامه نمایندگان را به تأخیر انداخت و تدین دم به تله داد؛ او هم به اعتبارنامه حاج میرزاهاشم آشتیانی تردید کرد؛ این خبط بزرگی بود. نمایندگان طرفدار جمهوری به مدرس ناسزا میگفتند؛ بیستوهفتم اسفند حسین بهرامی(احیا السلطنه) سیلی محکمی در گوش مدرس نواخت؛ صدای آن سیلی تفرقهای در صف جمهوریخواهان انداخت؛ خبر حمله به مدرس در همه جا پیچید؛ سهروز پایانی اسفندماه جمعیت زیادی در بیرون مجلس گرد آمدند با پلاکاردهایی که شعار ضدجمهوریخواهی روی آنها دیده میشد. از طرفی مصطفی کمال پاشا در نطق خود به لزوم تجزیه سیاست از مذهب اشاره کرد و چند روز بعد اعلامیهای در تهران پخش شد؛ جمهوریخواهان به تلاش برای حذف اسلام متهم شدند. علما از متحدان سنتی خود کمک گرفتند؛ این اعتراض تا چند روز ادامه دارد.
قرار بود سوم فروردین مجلس درباره برپایی جمهوریت تصمیمگیری کند، اما جمعیتی پنج هزار نفری اطراف مجلس به طرفداری از شاه شعار میدهند. همزمان تظاهراتی در مسجدشاه برپا میشود. رضاخان دو هنگ را برای متفرق کردن معترضان به اطرا ف مجلس میفرستد اما این اقدام او با اعتراض مؤتمنالملک، رئیسمجلس مواجه میشود. روز پنج فروردین، عدهای از علما و بازرگانان در ملاقات با سردارسپه میخواهند او از طرح جمهوری صرفنظر کند؛ روز بعد رضاخان به ملاقات آیاتعظام حاجشیخ عبدالکریم حائرییزدی، میرزاحسین نائینی و سیدابوالحسن اصفهانی میرود و قول میدهد به طرح «جمهوری» پایان دهد. او عقبنشینی میکند. یازدهم فروردین راهی قم میشود تا دوباره با علما ملاقات کند. در آنجا از او میخواهند از جمهوریخواهی که «مرضی عموم نبود و با مقتضیات این مملکت مناسبت نداشت»، پرهیز کند. رضاخان به تهران برمیگردد و از اکثریت مجلس میخواهد لایحه را پس بگیرند؛ دوازدهم فروردین اعلامیهای منتشر میشود؛ او اعلام میکند «نهاد سلطنت مشروطه بهترین دژ در برابر بلشویسم است.» این اولین شکست سیاسی رضاخان بود؛ شکستی که در نتیجه آن هجدهم فروردین به قهر تهران را به سمت ملک شخصی خود در رودهن ترک میکند. روزنامههای طرفدارش مقالاتی علیه مخالفان منتشر میکنند، روز بعد نظامیان در تهران و شهرستانها رژهای در حمایتش انجام میدهند. امرای لشکری تهدید به دخالت نظامی در تهران میکنند. تا اینکه در بیستویکم فروردین مجلس در جلسهای فوقالعاده، به مسئولیت رئیسالوزرایی سردارسپه تأکید میکند. سه روز بعد سردارسپه کابینه خود را معرفی میکند؛ او در این کابینه وزارت جنگ را برعهده دارد.
تهیه و تنظیم: حسن مجیدی
نقشه ساخت
ساختمان میدان توپخانه
به قسمی که اطلاع یافتهایم اداره بلدیه در نظر دارد که ساختمان میدان توپخانه به طرز بالنسبه زیبایی خاتمه دهد مطابق نقشه که برای میدان توپخانه کشیده شده در وسط میدان باغی ساخته خواهد شد که مشتمل بر چندین باغچه و دارای حوض مرکزی در یک طرف آن مستراح و در طرف دیگر نیز محلی برای نوازش موزیک در اوقات عصر ساخته خواهد شد. در مقابل اداره نظمیه و بلدیه پیاده رو عریضی ساخته شده در جلوی بلدیه گل کاری خواهد شد. قبلاً مستشار بلدیه در نظر داشت که خیابانها و پیاده روهای اطراف بهطرز امریکا با آجرهای مخصوصی ساخته شود ولی نظر به آنکه آن قسم آجر در طهران کمتر موجود بود قرار شده است که عرض خیابانها به عرض متر با آجر ساخته شود و وسط خیابان ناصریه با سمنت[سیمان] مستور شود.
روزنامه ستاره ایران - پنجشنبه 16 جوزا[خرداد] 1303
راپرت وضعیت آموزش و پرورش در سال 1302
احصائیه کل مدارس ایران
صورت مندرجه ذیل که بهطور کلی نگاشته میشود عبارت از تعداد کلیه مدارس محصلین ایران است که در سنه ۱۳۰۲ مشغول تحصیل بودهاند.
کلیه مدارس و عده شاگردان آن در تهران
محصلین ذکور مدارس عالی که عبارت از: طب - موزیک - سیاسی - فلاحت - دارالفنون - دارالمعلمین مرکزی باشند 6۲۹ نفر بودهاند. مدارس خارجه عبارت از: امریکایی - نیلسن - سن لویی امریکایی نجات - آلیانس فرانسه - سن ژزف آلیانس بنی اسرائیل - ارامنه - بنات اسرائیلی هستند. محصلین ذکورش ۱۸۱۹ نفر و اناثش 6۲۱ نفر بوده که جمیع شاگردان ذکور و اناث مدارس خارجه ۲440 نفر میباشند. محصلین مدارس متوسطه هشتگانه دولتی ۱۹۸5 نفر- شاگردان مدارس ملی ذکور ۲۲۱۲ نفر - محصلین ۳۰ مدارس ابتدایی دولتی ۵۳۹۷ نفر- عده طلاب 4 مدرسه قدیمه 6۲6 نفر - محصلات 9 مدرسه دولتی نسوان که بعضی از آنها نیز سه مدرسه کلاس متوسطه هم به انضمام دارالمعلمات ۱۷۱۸ نفر - محصلات ۳5 مدرسه اناث غیر دولتی ۳۰۷۸ نفر - محصلین ۳۳ باب مکاتب 5۸۱ نفر. عده مدارس حومه طهران ۱۸ باب و محصلین ذکورش ۳۳ و محصلات اناث آنان ۸۸ نفر جمیعاً اناث و ذکور مدارس حومه ۸۲۱ نفر بودهاند.
جمع کل مدارس تهران و حومه ۲۰6 باب و محصلین و محصلاتش ۱۹4۳۷ نفر میباشند.
کلیه مدارس و عده شاگردان آن در ولایات
مدارس دولتی ۱۳۹ - مدارس ملی ۱4۹ - مدارس شخصی 56 - مدارس خارجی ۱۲- مکاتب 50 باب که من حیث المجموع 406 باب بودهاند.
محصلین ذکور مدارس فوق الذکر ولایات ۳۲۲۹۷ نفر و محصلات مدارس اناث آنها ۳۳۹۷ نفر که جمیع محصلین و محصلات کلیه مدارس ایران در سال ۱۳۰۲ بالغ بر ۵5۱۳۱ نفر بودهاند.
روزنامه قانون - یکشنبه 8 سرطان [تیر] ۱۳۰۳
خبر ترور میرزاده عشقی
فاجعه قتل
صبح روز پنجشنبه گذشته دو نفر شخص مجهول الهویه در تعاقب خادمه میرزاده عشقی به قصد اینکه با مشارالیه کاری دارند وارد خانه شده و در حالتی که عشقی از تختخواب خارج گردیده و مشغول بستن یقه و کراوات به گردن خود بود، ایشان را هدف گلوله قرار داده تیر به پایین سینه اصابت نموده در شکم باقی میماند. دو نفر مزبور فرار نموده و خادمه میرزاده عشقی شروع به داد و فریاد کرده، آژان پست میآید یک نفر را دستگیر و بوسیله درشکه با میرزاده عشقی به کمیساریای ناحیه دولت جلب نموده و پس از مختصر تحقیقات از آنجا به مریضخانه نظمیه میفرستند. در مریضخانه چند نفر از اطبای حاذق از قبیل آقایان دکتر امیر اعلم و دکتر علیم الدوله و دکتر ویلهلم حضور پیدا کرده و مشغول معالجه میشوند. موقع ظهر میرزاده عشقی فوت میکند پاسی از ظهر رفته جنازه ایشان را در حالتی که چند نفر از وکلای اقلیت و مدیران جراید حضور داشته به منزلش بردند و روز جمعه مراسم تشییع جنازه از مسجد سپهسالار با احترامات کاملی بعمل آمده دفن گردید.
روزنامه ستاره ایران - 15 سرطان [تیر] 1303
تأسیس مؤسسه سرم سازی
کمیسیون فواید عامه و پست و تلگراف لایحه پیشنهادی دولت راجع به تأسیس مؤسسه دفع آفات حیوانی و سرمسازی را تحت مطالعه آورده و به مجلس شورای ملی تحت دو ماده پیشنهاد مینماید.
به وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه اجازه داده شود که مؤسسه مخصوصی به نام (دفع آفات حیوانی و سرم سازی) در تحت نظارت انستیتو پاستور تأسیس و مجاز است که یک نفر متخصص فنی بیطاری با مبلغ چهار هزار تومان سالانه استخدام نماید.
روزنامه قانون - چهارشنبه 11 قوس [آذر] ۱۳۰۳
نظر به اینکه تاکنون چندین نفر از مقنیان هنگام خالی نمودن مستراحهای عمومی و لجن کشی آب انبارهای قدیمی در نتیجه بیاحتیاطی و بیاطلاعی بواسطه ابخر[بوی بد] متصاعده در فضولات و لجن خفه شدهاند، لذا اکیداً به عموم اهالی محترم توصیه مینماید که برای جلوگیری از این خطر در مواقع احتیاج قبلاً توسط کمیساریای ناحیه به طبیب صحى بلدی اطلاع دهند که محل را معاینه نموده دستورات لازمه صحی جهت ایمن بودن از خطر بدهند. البته در صورت غفلت و حدوث خطر کارفرما مسئول خواهد بود. بلدیه طهران
روزنامه ستاره ایران- پنجشنبه 16 جوزا [خرداد] 1303