واشنگتن پست (امریکا):
ایتالیا همچون بسیاری از دیگر کشورهای اروپایی آرامآرام حرکت خود را بهسوی بازگشت به زندگی عادی پسا کرونا آغاز کرده است. اما نه فقط ایتالیا که بقیه اروپاییها راه دشواری در پیش دارند. نگرانی بابت دور دوم کرونا در این کشورها موج میزند.
نویس دویچلند (آلمان):
ترامپ میخواهد از طریق سرویسهای امنیتی گروه پنج چشم شامل امریکا، انگلیس، استرالیا، کانادا و نیوزیلند ثابت کند که چین مقصر اصلی شیوع کرونا در امریکا است. اما شواهد حاکی است، ترامپ از این ویروس آگاهی داشته اما دیر به آن واکنش نشان داده است.
تایمز ژاپن (ژاپن):
همان طور که گوترش گفته است، بحران کرونا شاید همانند بحران اقتصادی 2008 بحرانی جهانی باشد. اما تفاوتهایی با آن دارد. در بحران 2008 همه کشورها دست به دست هم دادند تا مشکل بروز کرده برطرف شود. اما در بحران کرونا این همکاری وجود ندارد.
اسرار دره مرگ داعش
دیده بان حقوق بشر از کشف گورستان داعش با عمق 50 متری در سوریه خبر داد
زهره صفاری
خبرنگار
تصاویر سه بعدی پهپادهای دیده بان حقوق بشر از گورهای دسته جمعی در دره «الهوته» سوریه با عمق 50 متری، برگ دیگری از کارنامه سیاه داعش را فاش کرد. ساکنان شهر «الرقه» سالها است زیباییهای دره «الهوته» را به فراموشی سپردهاند. درست از همان روزهای شوم سال 2013 که جنایتکاران «داعش» بر این استان سلطه پیدا کردند، روایتهای ترسناک دفن وحشیانه زندانیان داعش در اعماق چند ده متری دره «الهوته» لرزه بر اندام شهر انداخت. کمی بعد داعش فیلمی منتشر کرد که در آن جلادان پس از شلیک گلوله به سه زندانی، آنها را بهشکلی بیرحمانه در دره «الهوته» انداختند...اما هویت آن زندانیان بیگناه در عمق نامعلوم دره مرگ برای همیشه دفن شد. همین روایتها و شواهد کافی بود تا پساز پاکسازی شهر «الرقه» از عناصر داعشی، دیده بان حقوق بشر برای تحقیق درباره سرنوشت زندانیان گمشده وارد میدان شود. اما در آن سال با توجه به عمق بسیار زیاد دره هیچ سرنخی جز روایت مردمان منطقه از این جنایتها به دست نیامد. تحقیقات در حالی در این منطقه دنبال میشد که همزمان بقایای اجساد قربانیان داعش در بیش از 20 گور دسته جمعی در نقاط مختلف سوریه کشف شد. اما داستان دره «الهوته» حتی پس از رفتن داعشیها نیز ادامه داشت و آنطور که «دیده بان حقوق بشر سازمان ملل» نقل کرده؛ مردم شهر همچنان روایتهای مختلفی از گم شدن مردمان و رها شدن اجساد در اطراف دره داشتند. شکی نبود که در عمق نامعلوم این دره خوفناک راز جنایتهایی نهفته است. اما تنها تحقیقات میدانی و تصاویر ماهوارهای بود که میتوانست ابعاد فاجعه را مشخص کند. کلید این معما در اعماق دره بود و تنها این تکنولوژیهای نوین یارای کشف اسرار را داشتند. تحقیقات همچنان ادامه داشت تا اینکه در آخرین تحقیقات، پهپاد فرانسوی «پروت» با قابلیت عکسبرداریهای دقیق و سه بعدی بیش از 50 متر از شکاف دره پایین رفت و تصویر 6 جسد متلاشی و شناور روی آب را ثبت کرد. گرچه بررسی تصاویر ارسالی، زمان مرگ اجساد را پس از پایان داعش در منطقه نشان میداد اما دیگر شکی باقی نبود که دره «الهوته» گور دسته جمعی قربانیانی بود که سرنوشتشان برای همیشه نامعلوم مانده است. به نوشته «الجزیره»، یکی از اهالی «الرقه» که در سال 2015 در بیابان قارچ جمع میکرد، مدعی است با چشمان خودش اجساد رها شده را آنجا دیده است: «اینجا فقط گور زندانیان الرقه نیست بلکه داعش، اجساد را از نقاط مختلف سوریه به اینجا میآورد و در این دره میانداخت. هیچ کس نمیداند چندین جسد در عمق دره دفن شدهاند.»
دره «جنایت و مکافات»
«سارا کایالی»، محقق سوری دیده بان حقوق بشر که «الهوته» را دره «جنایت و مکافات» میداند، معتقد است: «این دره روزی یکی از زیباییهای منطقه بوده است اما حالا چیزی جز ترس و وحشت برای اهالی ندارد. روشن شدن آنچه در این دره و دیگر گورهای دسته جمعی سوریه رخ داده است، حیاتی است چراکه نه تنها سرنوشت بسیاری از زندانیان و افراد ربوده شده توسط داعش مشخص میشود بلکه این شواهد برای مجازات جنایتکاران داعشی نیز لازم است.»
در حال حاضر نیروهای کرد کنترل استان «الرقه» را برعهده دارند اما «کایالی» معتقد است: «اینکه منطقه در اختیار کدام نیروی امنیتی است مهم نیست، آنها وظیفه دارند شرایط را برای تحقیقات علیه داعش فراهم کنند و در صورت نیاز به پاکسازی منطقه از اجساد، اقدام و در تشخیص هویت کمک کنند.» این درخواست در حالی مطرح میشود که با وجود افشاگری «ماجد حسون»، فعال رسانهای سابق «الرقه» در سال 2016 بر دفن مردگان در الهوته، تا پیش از این هیچ تیم تحقیقاتی در این دره برای انجام عملیات تحقیقاتی حضور نیافته است. براساس آخرین گزارشها، این سکوت تحقیقاتی در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل در سال 2017، مجازات داعشیها بهعنوان مجرمان جنگی در عراق و سوریه را به رسمیت شناخت و بر آن توافق کرد.
زندانیانی که ناپدید شدند
طبق گزارش فوریه 2020 دیده بان حقوق بشر، داعش در دوره حکمرانی اش در سوریه شمار زیادی را ربوده و بسیاری را دستگیر کرده بود که درمیان آنها فعالان سیاسی و حقوق بشری، خبرنگاران و مبارزان ضد داعش و ساکنان محلی نیز قرار داشتند. اما با توجه به اینکه بسیاری از آنها اعدام شده یا به نقاط دیگری فرستاده شدند، سرنوشت هیچ کدام مشخص نیست. از سوی دیگر با توجه به نابسامانیهای امنیتی در سوریه، پروژه نبش قبر گورهای دسته جمعی قربانیان داعش همواره نیمه تمام رها شده است. در این میان شورای دموکراتیک سوریه به تازگی برای آغاز تحقیقات درباره جرایم جنگی داعش اعلام آمادگی کرده است. گرچه با توجه به سلطه نیروهای ترکیه بر دره «الهوته»، امکان دسترسی به این منطقه را برای آنها ناممکن نشان میدهد.
جنایت مشابه در عراق
بدون شک ردپای جنایتکاران داعش در همه نقاط حکمرانیهای کوتاه و بلندشان قابل شناسایی است و بیشتر قربانیان نیز با شرایط مشابه و به وحشیانهترین روش ممکن کشته شدند. در همین راستا، به نوشته «میدل ایست آی»، محققان یک ماه قبل گوری مشابه دره «الهوته» در شمال سوریه و در خاک عراق پیدا کردهاند، منطقه «الخفسا» که در شهر «تل عفر» قرار داشته و بیش از هزار جسد در آن دفن شده بود. بررسیهای اولیه نشان داده است بیشتر اجساد متعلق به قربانیان ایزدی داعش در سالهای 2014 تا 2017 بودند. تحقیقات در این منطقه نیز نیمه تمام مانده است.
بحران کرونا با دکترین «اول کشور من» حل نمیشود
* دیوید میلیبند
مترجم: وصال روحانی
ابتدا باید بپذیریم که «کووید19» نه یک عارضه کشوری بلکه رخدادی بینالمللی است و در همهجا ریشه دوانده و در نتیجه با ایدههای تساهلآمیز و با شعارهایی مثل «امریکا در اولویت» حل نخواهد شد و هرگونه ابزار جلوگیری از آن باید جهانی و با وسعت اجرا و عملی به بزرگی تمامی دنیا باشد. در روزهایی که دونالد ترامپ هنوز اولویت سیاسی خویش و کشورش را رسیدگی به امور داخلی میداند، تمامی کشورها نیازمند یک همکاری همگانی برای حل مشکلات عظیم مرتبط با کرونا هستند و با سیاستها و برخوردهایی که فقط مختص یک جامعه و یک کشور باشد، بهجایی نمیتوان رسید. از همه بدتر اینکه ترامپ حتی وخیم بودن اوضاع کشورش بر اثر هجوم بیرحمانه کرونا را نمیپذیرد و سایر مسائل اجتماعی و سیاسی جاری را مهمتر میانگارد و این در حالی است که احتمال افزایش تدریجی مبتلایان به کووید19 در دنیا در درازای زمان به عدد خیرهکننده نیم میلیارد نفر هم وجود دارد و اگر روند فعلی مهار و این بیماری ناپیدا و مخوف سرکوب نشود، احتمال رسیدن شمار مردگان به سه میلیون نفر نیز یک گمانهزنی مبالغهآمیز نخواهد بود.
این هشداری است که طی این هفته از سوی «کمیته نجات بینالمللی» (IRC) به جهانیان داده شد. نگران کنندهترین قسمت این قضیه این است که در کشورهای فقیر و کم امکانات نه تنها تعداد قربانیان رو بهافزایش است، به سبب قلت سرمایه میزان آلودگی بهویروس هم دائماً بالاتر میرود. ایتالیا و اسپانیا بهرغم کشتارهای وسیع «کووید19» در این کشورها این دلخوشی را دارند که به لطف پول کافی و تدابیر فزونتر سرانجام این ویروس را مهار خواهند کرد. اما در کشورهای آفریقایی اصلاً این گونه دلگرمیها و حاشیههای امنیت وجود ندارد. مسأله ابتلا به این ویروس در کشورهای درگیر در جنگهای داخلی همانند سوریه هم مقولهای حساس است. ناگوارتر و خطرناکتر از هر جا کمپهای آوارگان در سوریه و عراق و افغانستان است که آنقدر آدم در آنها لول میخورند که امکان برقراری حتی یک سانتیمتر فاصله بین آنها وجود ندارد و آدمها پشت به پشت ایستادهاند. مادامی که جامعه جهان برنخیزد و دست به تدابیری فراگیر و به وسعت کرهزمین نزند، «کووید19» کنترل و محدود نخواهد شد و تلفات رو به فزونی خواهد رفت زیرا همیشه جامعه تازهای وجود دارد که دستخوش تهاجم کرونا قرار گیرد و سوءتدبیرها و عدم مراقبتها در آن در سطح بالایی باشد. اینکه هرکشوری چقدر محمولههای کمکی دربردارنده اغذیه و دارو برای سایر کشورها میفرستد، نکته کوچک و کماهمیتی نیست ولی مهمتر از آن اتخاذ سیاستهایی است که رهبران کشورهای صاحب امکانات را از اتاقهایشان بیرون بیاورد و آنها را وادار به مشارکت در طراحی سیستمهایی کند که وسعت فراگیری آن بهاندازه جهان باشد. درست در چنین شرایطی اقدام اخیر دولت امریکا در تهدید سازمان بهداشت جهانی در خصوص کم کردن کمکهای مالی این کشور به این نهاد اسباب تأسف عمیق میشود زیرا در عصری بهسر میبریم که باید بودجههای امور مراقبتی افزایش یابد و از هر وسیله و امکانی در این راه بهرهگیری شود. دنیا باید بپذیرد که سوای «خود مراقبتی» که البته بسیار مهم است، همیاری بینالملل و کمک تمام کشورها بهیکدیگر نقش مهمتری را در تقابل با «کووید19» بازی میکند. مراقب باشیم که اگر در این روزهای حساس به این اصل بیتوجهی شود و دولتهایی مثل امریکا به بهانه اعمال تحریم روی برخی کشورها از ارائه امکانات خویش به آنها خودداری کنند،فقط به دستیارانی برای «کووید19» تبدیل میشوند و نه به شکارکنندههای حاذق آن.
* رئیس کمیته نجات بینالمللی و وزیر خارجه پیشین انگلیس
منبع: Newsweek
کمک 8 میلیارد دلاری برای ساخت واکسن کووید19
گروه جهان – برخی از رهبران جهان و سازمانهای بینالمللی برای انجام تحقیقات در زمینه واکسن کووید19 و ساخت و توزیع این واکسن احتمالی متعهد شدند که 8 میلیارد دلار اختصاص دهند اما ایالات متحده امریکا حاضر نشد در این تلاش بینالمللی مشارکت کند. بهگزارش الجزیره، پس از آنکه رهبران کشورهای ژاپن، کانادا، آفریقای جنوبی و دهها کشور دیگر روز دوشنبه در یک رویداد مجازی درباره ویروس کرونا شرکت کردند، رهبران و سازمانهای متعلق به اتحادیه اروپا، انگلیس، نروژ و عربستان سعودی هم در اقدامی جداگانه اعلام کردند، متعهد میشوند 8 میلیارد دلار به تحقیقات مربوط به واکسن کووید 19 اختصاص دهند. جالب آنکه برخی دیپلماتهای اروپایی گفتند، امریکا با اینکه بیشترین مورد ابتلا و کووید 19 در سراسر جهان را دارد حاضر نشده در این اقدام بینالمللی علیه کووید 19 مشارکت کند. یک مقام ارشد دولت امریکا حاضر نشد توضیح دهد که چرا کشورش در این تلاش بینالمللی شرکت نمیکند.
واکاوی دلایل اقدام آلمان علیه حزبالله لبنان
خطای استراتژیک آلمان در ملاحظات صهیونیستی
ندا آکیش
خبرنگار
در پی اقدام آلمان علیه حزبالله لبنان مبنی بر «تروریستی خواندن» این جنبش مردمی و ممنوع اعلام کردن تمام فعالیتهای حزبالله در خاک آلمان، وزارت خارجه لبنان جورج برگلن، سفیر آلمان در بیروت را احضار کرد و نسبت به پیامدهای این اقدام هشدار داد و خطاب به آقای سفیر و دولت برلین اعلام کرد: حزبالله یکی از تشکیلات و احزاب اصلی در لبنان و نماینده طیف گستردهای از ملت لبنان و جزئی از پارلمان این کشور است. سفیر آلمان هم ادعا کرد، دولت برلین حزبالله را بهعنوان یک گروه تروریستی معرفی نکرده بلکه تنها خواستار توقف فعالیتهای این جنبش در خاک آلمان شده است.
این در حالی است که برخی از محافل از احتمال پیوستن سایر کشورهای اروپایی به مسیری که آلمان در آن قدم گذاشته است، سخن میگویند. در همین ارتباط حسن لاسجردی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در تحلیل چرایی این اقدام آلمان علیه حزبالله و گمانه زنیها درباره ادامه این حرکت توسط سایر اروپاییها به «ایران» گفت، در اروپا اقدام علیه حزبالله از دو کشور بزرگ انگلیس و آلمان آغاز شد اما به دو دلیل احتمال اینکه این اقدامها به دیگر کشورهای اروپایی سرایت کند بسیار کم است. نخست آنکه حزبالله در دیگر کشورهای اروپایی فعالیتهایی ندارد و درنتیجه اصل موضوع ممنوع الفعالیت کردن این جنبش در آن کشورها بیمعنا میشود و هیچ بهانهای برای این اقدام نمیماند. دوم آنکه انگلیس و آلمان به خاطر روابطی که با رژیم صهیونیستی دارند برخی ملاحظات و تعلق خاطرهایی به این رژیم دارند و برای خوشایند این رژیم دست به اقدامهایی علیه حزبالله میزنند. انگلیس به خاطر بیانیه بالفور و به این دلیل که به نوعی بنیانگذار رژیم صهیونیستی بوده به این رژیم تعلق خاطر دارد و آلمان هم به خاطر بحث نازیسم ملاحظاتی دارد. اما دیگر کشورهای اروپایی چنین ملاحظات یا تعلق خاطری به رژیم صهیونیستی ندارند و بعید است برای خوشایند این رژیم علیه حزبالله لبنان اقدامهایی بکنند. در همین حال حسن صباح زنگنه، کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به احتمال وقوع چنین رویدادی و پاسخ احتمالی حزبالله به آن به «ایران» گفت، تعجب آور است که وزارت خارجه آلمان چنین اقدامی علیه حزبالله انجام داده است. اگر نگاهی به سوابق روابط آلمان با دولت لبنان و حزبالله بیندازیم میبینیم که دولت برلین همواره در تنشها نقش میانجی را ایفا میکرد و در تنشها راهکارهای انساندوستانهای نظیر مبادله اسرا را ارائه میداد. آلمان از قدرت حزبالله باخبر است و مانیفست این جنبش را هم میشناسد و میداند که حزبالله همواره در دفاع از خود دست به سلاح شده و هرگز آغازگر حمله نبوده است. بهنظر میرسد اقدام آلمان در تروریستی خواندن حزبالله نتیجه ضعف آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان و نرمش او در مقابل دعواهای حزبی است. زیرا از آنجا که احزاب آلمانی بر جانشینی مرکل متمرکز شدهاند، این احزاب به امید کمک گرفتن از لابی صهیونیستی و همچنین امریکا فشارهایی بر دولت آوردهاند و وزارت خارجه آلمان هم تحت این فشارها علیه حزبالله اقدام کرده است. این در حالی است که برخلاف رژیم صهیونیستی که در اروپا جایگاه مردمی ندارد، حزبالله در قاره سبز دارای جایگاه نسبتاً خوبی است.
در چنین شرایطی واکنش حزبالله به اقدام آلمان باید این باشد که از این پس اجازه هیچگونه میانجیگری را به این کشور ندهد و در واقع به جای آنکه آلمان حزبالله را بلوکه کند، حزبالله آلمان را بلوکه کند. دولت برلین مرتکب یک خطای استراتژیک شده و باید تاوان این خطا را هم بدهد زیرا حزبالله بخش اصلی بافت سیاسی کشور لبنان است.
قدرتمداری امریکا فقط یک شوخی است
گروه جهان/ تجربه برخورد ناموفق با ویروس کرونا نه تنها ثابت کرد امریکا نظام اداری- بهداشتی معیوبی دارد، بلکه حتی به عنوان یک کشور بزرگ دارای ایالات به ظاهر قدرتمند، از ضعف در تدبیر و چارهگشایی رنج میبرد. مقامهای ارشد امریکایی بارها ادعا کرده بودند هر یک از فرمانداریهای 51گانه این کشور از قدرت و استقلال عمل کافی در مواجهه با مشکلات داخلی یا فرامرزی برخوردارند اما وقتی دولت مرکزی با برخورداری شوخیوار با بیماری مهلک کرونا، امریکا را به قربانی اول این ویروس تبدیل کرد، کل این ادعا زیر سؤال رفت. محققان سالهای بعد فهرستهای قطوری را فراهم خواهند آورد که نشان خواهد داد، چرا این کشور از قامت یک ابرقدرت خارج و به زورگوییهای بیرحمانه متوسل شد. اما در صدر این فهرستها بدون شک ویروس کرونا خواهد نشست که دولت ترامپ را به یک مترسک تبدیل و حرفهای سخرهآمیز او را به دروغ سال شبیه کرده است. البته ادعاهای سران امریکا درباره قدرتمداری این کشور به زمامداری سه سال و سه ماهه ترامپ منجر نمیشود و رونالد ریگان «آکتور رئیس جمهوری شده» سالهای 1980 تا 1988 امریکا نیز مدعی شده بود «طلوع خورشید قدرتمداری در امریکا پایانی نمیشناسد» و جانشینان او نیز حرفهایی از همین دست زدند اما زنبارگی بیل کلینتون و توهمهای توطئه جورج دبلیو بوش و سپس حرکات تروریستی انتحاری القاعده و داعش در دهههای 2000 و 2010 دمار از روزگار این رؤسای جمهوری دمدمی مزاج درآورد و حتی باراک اوباما با قدرت سخنوری سرشار از دروغش هم نتوانست نعش یک مرده را زنده جلوه بدهد و حالا ترامپ در باتلاقی که دبلیو بوش در عراق و افغانستان کند و اوباما آن را گودتر کرد، تا گلو غرق شده است.
مرگ بیش از 70 هزار نفر از مردم امریکا بر اثر بیماری کرونا و مبتلا شدن حداقل یک میلیون و 200 هزار نفر دیگر به این عارضه فقط نشانگر این است که دولت امریکا چنان درگیر توهم «کلانتری جهانی» خود و «بگیر و ببند» دولتهای مخالف خود است که حتی از مدیریت زندگی مردم خود غافل مانده است. سیستم تأمین سلامتی باراک اوباما که همیشه توسط ترامپ مسخره و ناکارآمد توصیف میشد، طی جولان کرونا در این کشور تکه پاره شده ولی بدتر از آن، برنامه نداشتن ترامپ برای جانشین کردن چیزی به جای آن است. ترامپ و پمپئو به جای آن، مشغول مجادله با چینیها و سازمان ملل بودهاند . ولی این مسأله حتی از دید اعضای خود کنگره امریکا فقط یک مجادله صوری برای پنهان نگه داشتن این واقعیت مهمتر است که امریکا هم مثل چین در بدو تهاجم کرونا به این کشور دست روی دست گذاشت و آنقدر تأخیر کرد که این بیماری غیرقابل مهار شد. میگویند بدترین عارضه در امریکا در دو قرن اخیر، پوچگرایی و تسلیم شدن در برابر عوارضی بوده که اگر مدیریت میشد، هیچ یک از بحرانهای اقتصادی و شکستهای هویتی و عقبگردهای مالکیتی و اعتباری در این کشور حادث نمیشد. اما «کووید 19» ثابت کرد ضعف در برخوردهای ریشهای با مسائل موجود اساسیترین مشکل در امریکا است و نسل به نسل و نظام به نظام منتقل شده و رؤسای جمهوری امریکا فقط در پی رنگ و لعاب زدن به ظواهر قضایا بودهاند و چراغهای نورانی روی برجهای صد طبقه، ظلمات معنوی داخل آنها را پنهان نگه داشته است.
منبع: Al Jazeera.com
پولیتزر عکاسی به 3 عکاس کشمیری رسید
گروه جهان / انعکاس جهانی سرکوب بیسابقه ساکنان کشمیر توسط نظامیان هندی در آگوست گذشته که شامل اعمال منع آمد وشد و قطع خدمات تلفن و اینترنت هم میشد، کار دشواری بود اما «دار یاسین»، «مختار خان» و «چانی اناند»، سه عکاس کشمیری خبرگزاری آسوشیتدپرس توانستند این سرکوبهای شدید را به تصویر بکشند. آنها حالا برندگان جایزه پولیتزر عکاسی 2020 شدهاند.
بهگزارش الجزیره، «دانا کاندی»، رئیس هیأت داوران پولیتزر روز دوشنبه در حالی که در اتاق نشیمن خانه خود نشسته بود، بهصورت مجازی از طریق شبکه اجتماعی یوتیوب اسامی برندگان جایزه پولیتزر 2020 را اعلام کرد که در میان برندگان نام سه عکاس کشمیری خبرگزاری آسوشیتدپرس به خاطر انعکاس ناآرامیهای ماه آگوست کشمیر دیده میشد.
پس از اعلام اسامی برندگان، وب سایت پولیتزر هم بیانیهای منتشر کرد که در آن آمده است، عکاسان کشمیری بهخاطر «تصاویر تأثیرگذارشان از زندگی» در یک منطقه مورد مناقشه انتخاب شدند. جایزه پولیتزر عالیترین جایزهای است که به خبرنگاران و سازمانهای خبری داده میشود و عکاسان کشمیری مستحق چنین جایزهای بودند. آنها با عبور از موانع منع آمد و شد، مخفی شدن در خانههای غریبهها و مخفی کردن دوربینهای خود در میان سبدهای سبزیجات از اعتراضها و اقدامات سرکوبگرانه پلیس عکس میگرفتند. سپس خود را به فرودگاههای محلی میرساندند و از مسافران خواهش میکردند فایلهای عکسها را به دفتر خبرگزاری در دهلی نو، پایتخت هند برسانند. بهگفته یاسین، یکی از عکاسان برنده پولیتزر، «مدام بازی موش و گربه داشتیم و همین مسأله ما را بیشتر تحریک میکرد که عکس بگیریم و ساکت نمانیم.» یاسین و خان هر دو اهل سینجار هستند اما اناند در منطقه جامو زندگی میکند. اناند میگوید، از اینکه برنده پولیتزر شده، شوکه شده است و نمیتواند باور کند که عکسها و فعالیتش تا این اندازه دیده شده است.