امام صادق علیه السلام: در آسمان دو فرشته موکل بندگان خدایند. هر کس فروتنی کند برای خدا، آن دو او را بالا ببرند و هر کس تکبر ورزد، خوار و ذلیلش کنند.
کافی(ط-الاسلامیه) ج2، ص122، ح2
نجف دریابندری حافظ بخشی از مانایی و پویایی زبان پارسی در دوره معاصر
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، درگذشت نجف دریابندری را تسلیت گفت.سید عباس صالحی در جدیدترین توئیت خود آورده است: «نجف دریابندری از نسل مترجمان مؤلف بود. او برگردان نمیکرد بلکه زبان تازهای را در افق متن میآفرید. بخشی از مانایی و پویایی زبان پارسی در دوره معاصر، مدیون او و چونان اوست.
یادش گرامی»
ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ زَینِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِی فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکفَافِ وَ احْمِلْنِی فِیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّی فِیهِ مِنْ کلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِک یا عِصْمَه الْخَائِفِینَ
خدایا مرا در این ماه به پوشش و پاکدامنی بیارای، و به لباس قناعت و اکتفا بهاندازه حاجت بپوشان و بر عدالت و انصاف وادارم نما، و مرا در این ماه از هرچه می ترسم ایمنی ده، به نگهداری ات ای نگهدارنده هراسندگان.
فریدون صدیقی میراث دار پدر مجسمهسازی ایران بود
حمید شانس
مجسمه ساز معاصر
استاد فریدون صدیقی مجسمهساز و مرمتگر تندیسهای استاد بزرگ مجسمه ابوالحسن صدیقی بعد از گذشت عمری در جهت حفظ و مرمت و نگهداری آثار بزرگ و ماندگار پدر و خلق آثاری چون میدان انقلاب روز یکشنبه بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت. فریدون صدیقی در هنر مجسمهسازی و دکور فعالیت داشت و مرمت برخی از مجسمههای مهم پدرش از جمله خیام، امیرکبیر و مجسمه مشهور فردوسی را در میدان فردوسی نصب شده بر عهده داشت. فریدون صدیقی در سال ۱۳۳۸ ، خود، مسئولیت نصب تندیس در میدان را از طرف پدر عهده دار شد.
استاد فریدون صدیقی علاوه بر اینکه مجسمه ساز بودند با جدیت بسیار فعالیت میکردند. او میراث دار پدر مجسمهسازی ایران ابوالحسن صدیقی بود.
او هم روش کاری و هم منش و اخلاق را از پدر به ارث برده بود و هم تعصب و جدیت در کار را. کار مهمی که ایشان انجام داد این بود که آثار پدرشان از دوره قبل از انقلاب را که در حال تخریب بود مرمت و حفظ کرد. کارهای استاد بزرگ مجسمه ایران نمود تجسمی شکلگیری ناسیونالیسم ایرانی بود. این وحدت ملی در سالهای اول قرن شکل گرفت و طبیعتاً تجسمی از آن وجود نداشت.
استاد صدیقی همت گماشتند و خیلی خوب این کار را انجام دادند. مثلاً مجسمه فردوسی که نماد وحدت ملی ماست و حفظ زبان فارسی مرهون زحمات این شاعر بلند آوازه است، از آثار ماندگار ابوالحسن خان صدیقی است که زمانی در حال از بین رفتن بود اما استاد فریدون صدیقی با پیگیری و سماجت و مرمت این آثار گرانبار، موفق بهحفظ و نگهداری آنها شد و این بیانگر رفتار مسئولانه استاد در قبال آثار عمومی و ملی است. البته استاد فریدون صدیقی خود نیز آثاری ماندگار از خود به یادگار گذاشت که میتوان به نماد میدان انقلاب اشاره کرد که در سال ۶۱ ساخته و نصب شد. ایرج اسکندری هنرمند نقاش و مجسمه ساز این نماد را طراحی کرد و صدیقی، آن را ساخت. از دست دادن فریدون صدیقی چیزی بیش از یک تأسف است چرا که از دست دادن او یعنی از دست دادن بخشی از میراث زنده ما.
یگانه خدامی
بازار بورس و تغییراتش همچنان یکی از جذابترین موضوعات شبکههای اجتماعی است. دیروز و بعد از چند روز صعود، شاخص کمی سقوط کرد و جدول بورس به رنگ قرمز درآمد. همین باعث شد بازار تحلیل شرایط داغ شود. البته انتقاد از رفتارهای کسانی که تازه وارد بازار بورس شدهاند هم مثل روزهای قبل ادامه داشت: «مشکلات و اختلالات هسته معاملاتی و سیستم بورس، امروز باعث سردرگمی و نگرانی فعالان بازار شد. این مشکل تقریباً غیرقابل تحمل شده ومستلزم اقدام مؤثر اصلاحی از طرف سازمان بورس است»، «بورس رو دیدید کلاً سبز چمنی بود.
من دیروز سهام خریدم امروز شد قرمز جیگری. خب عزیزم بلد نیستی، سر در نمیاری مجبورت نکردن که تو هر کاری ورود کنی»، «همه اونایی که بورس باز بودن از قدیم، تو این شرایط خودشون رو کنار کشیدن. الان یه سری از همه جا بیخبر زندگیشون رو گذاشتن تو بورس به این امید که یهو یه پول قلمبه دستشون بیاد»، «کاش میفهمیدم این همه موج منفی و ترسوندن مردم از بازار سرمایه از کجا میاد. دلار ۲۵ تومنی دوست دارن؟! اوکی حله.»، «طبیعتا شاخص بورس تا رسیدن به ۸۰۰ هزار همینطور به ریزش ادامه میده کسانی که در زمان ورود شاخص بالای ۸۰۰ هزار بوده حداکثر ۱۵ درصد سرمایشون میره و کسایی هم که از قبل بودن ضرر نمیکنن پس زیاد نگران نباشید»، «من بهعنوان یک کودک نوپا که تازه داره الفبای بازار سرمایه و بورس رو یاد میگیره برام سؤاله که چرا با یک تکون کوچک همه تون برای فروش صف میکشید؟! خب قربون قد و بالات دندون به جیگر بذار که بعد همون سهم رو تو صف خرید نخری!»، «این روحیه صفمحوری ایرانیا هم خیلی خوبه، صبح صف فروش بود و هر طرف ناله، ظهر صف خرید شد و زوزه من گرگ وال استریتم.»، «شاخص منفی امروز بازار بورس فایده بزرگی داشت اینکه براحتی میشد سهمهای پرطرفدار و سودده را از سهمهای بیخود رشد کرده و آماده سقوط شناسایی کرد»، «همیشه لذت روزای خوب با حضور روزای تلخ و سیاه(البته قرمز)شیرینتر میشه
شاید این اتفاق باعث بشه بفهمیم ماهیت بازار همیشه خوب نیست و گاهی خیلی ظالم و انتقام جو میشه. به هرحال هر شرایطی چه خوب چه بد گذراست مهم اینه که یاد بگیریم هیجاناتمون رو کنترل کنیم»، «الان خیل عظیمی با کاهش شاخص بورس و فرابورس آماده توئیت زدن جمله معروف «دیدید گفتم» هستند.»، «از تمام سهامدارانی که رفتن صف فروش سهماشون بپرسید تفاوت قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله چیه؟! مطمئنم ۷۰ درصدشون نمیدونن»، «وقتی بازار صف خرید هست مردم میشن بهترین تحلیلگران و تا صف فروش میشه همین مردم میشن هیجانی، کم علم و مورد تمسخر قرار میگیرن. بازار فقط با پول همین مردم به اینجا رسیده و باید از این مردم استقبال کنیم و رو آموزش و فرهنگسازی مردم خیلی بیشتر کار کنیم»، «بورس وارد مرحله تصحیح قیمت شده و هنوز با ریزش فاصله دارد.»، «تا بورس مثبته همه گرگ بازارن و حاضرن همه جور ریسکی بکنن. تا یکم شل میشه یادشون میاد پول جهیزیه دخترشون بوده و دارن بدبخت میشن»، «بورس همیشه سود نمیده حالا چند روز دیگه میفهمید چی به چیه. اینهمه دارو ندارتون رو نفروشید بیارید تو بورس»، «بورس یک روی خوب دارد و یک روی بد. روی خوب آن مشارکت شرعی سرمایههای کوچک در گرداندن چرخه تولید کشور است و سودی که به دست میآید طیب وطاهر اما روی بد آن، درآمد از طریق نوسانگیری است یعنی سودی که افراد حرفه ای از ضرر دیگران و افراد ناوارد به دست میآورند. این سود سرشار خوردن ندارد»، «الآن که بورس منفی شده، خیلیها که به امید سودهای کلان و بدون آموزش و سواد لازم اومده بودن دارن زمین و زمان رو فحش میدن. شما که فرق «شاخص کل» رو با «شاخص هم وزن» نمیدونی انتظار چیداری واقعاً؟!»
طبق اعلام روابط عمومی سازمان صدا و سیما از جزییات آمار مخاطبان سریالهای در حال پخش ماه رمضان، سریال «زیرخاکی» از شبکه یک با ۴۴ درصد مخاطب در صدر این فهرست قرار گرفت و عنوان پرمخاطبترین سریال تلویزیونی ماه مبارک رمضان سال 99 را از آن خود کرد و بعد آن سریال «بچه مهندس۳» از شبکه دو با ۳۳ درصد مخاطب در رتبه دوم و «سرباز» از شبکه سه با ۲۴ درصد در رتبه سوم است.همچنین «پدر پسری» محصول شبکه پنج با 10 درصد کم مخاطبترین سریال ماه رمضان است.«زیرخاکی» به کارگردانی جلیل سامان و تهیه کنندگی آن را رضا نصیری نیا برعهده داشته است و سریال کمدی درام است که ماجرای آن قبل از انقلاب اتفاق میافتد.
شانزده سال از مرگ حسین منزوی شاعر و غزلسرای معاصر گذشت
نام دیگرش عشق بود
علی یاری
نویسنده و پژوهشگر
با آنکه انقلاب نیما به دگرگونیهای اساسی در شکل و درونمایه شعر فارسی معاصر انجامید و هواداران پرشوری برای خود یافت؛ جریان سنتگرای شعر فارسی نیز توانست به حیات خود ادامه دهد و شاخه پربار و تنومندی از درخت شعر فارسی معاصر باشد. میدانیم که دگرگونیهای شعر امروز، ریشه در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره مشروطه دارد و در آن روزگار کوششهای محدودی در حوزه نوآوری در ساخت شعر فارسی از سوی کسانی همچون میرزاده عشقی، ابوالقاسم لاهوتی، شمس کسمایی، تقی رفعت و... صورت پذیرفت. همزمان با پیشنهاد نیما و آغاز انقلاب ادبی او، شاعران سنتگرایی مانند پرویز ناتل خانلری، پژمان بختیاری، امیری فیروزکوهی، محمدحسین شهریار، حبیب یغمایی، حمیدی شیرازی و... که چندان پایبند عدول از معیارهای صوری شعر سنتی نبودند، میکوشیدند با همان ساختارهای کهن، چراغ شعر سنتگرای فارسی را روشن نگه دارند.
در کنار این شاعران، کسانی همچون گلچین گیلانی، فریدون توللی، ابتهاج، نادر نادرپور و فریدون مشیری، میانهروهایی بودند که میان شعر سنتی و قالبهای نوپدید به تجربهاندوزی و طبعآزمایی سرگرم بودند. شکل ذهنی غزلهای کسانی مانند ابتهاج که در این دوره به قالبهای سنتی روی آورده بودند، همان شکل ذهنی غزلهای سنتی بود. اندکی بعد، منوچهر نیستانی، حسین منزوی، سیمین بهبهانی، محمدعلی بهمنی، محمد ذکایی، اصغر واقدی و... با پیش چشم داشتن آموختههای شاعران میانهرو و ایجاد تازگیهایی در زبان و بیان، دوره تازهای را در حیات شعر سنتگرا رقم زدند. این شاعران می کوشیدند تا هم از نظر شیوههای بیان، نوع تعابیر، تصویرها و هم از جهت نوع نگاه به جهان پیرامون خویش، دگرگونیها و تازگیهایی در شعر خود ایجاد کنند و فضای شعر خود را بیشتر با مفاهیم و ضرورتهای زمانه خود هماهنگی دهند.
از میان این شاعران، نیستانی، منزوی و بهبهانی نوآورترین شاعران معاصر در قالبهای سنتی به شمار میآیند و از اینان، نیستانی از مبتکرین غزلپردازان زمان خویش است و در شعرهایش (غزلهای نو) تلاش فراگیرش در مسیرِ رسیدن به فرم و ساختاری تازه در غزل، گسترش امکانات و افزودن بر توانمندیهای شکلی و درونمایهای این قالب، چشمگیر است. نیستانی در مجموعههای شعر دیروز، خط فاصله و دوِ با مانع گونهای شکل متفاوت را در قالب غزل آزمود.
تلاشهای این نوآوران به پدیدآمدن نوعی تازه در غزل انجامید که به غزل نو شهرت یافت. غزلی که بهدنبال رهاشدن از کلینگری و کلیگویی، شکستن تنگناهای ذهنی و بیانی و تعبیرات نخنما شده و کلیشهای بود و سرایندگان آن میخواستند تا با بهرهگیری از امکانات و عناصر شعر امروز، به کشف و شهودی تازه و شناختی معاصر از انسان و جهان دست یابند. غزل نو عرصه درآمیختن عاطفه و احساس با رویکردهای اجتماعی شد. عاطفهای که در روند شکلگیری این گونه از غزل، توانست چیرگی خود را بر جنبههای جامعهگرایانه سرودهها تحمیل کند.
در جریان غزل نو یا غزل نئوکلاسیک، پس از نقش پیشگامانه نیستانی، نوآوریها و فرارویهای حسین منزوی از ساحت مرسوم غزل، چشماندازی دلفریب و روحنواز پیش روی خوانندگان این گونه شعری گشود. غزل حسین منزوی که سامانه عاطفی شعر او غنا و طراوت و تازگی یگانهای داشت، در شعر معاصر ما جایگاه بلندمرتبه دارد. عشق، اصلیترین محور شعر منزوی است و گشادهدستی او در توصیف زن/ معشوق و بیان لطیف تغزلهایی که گاه سر به عریانی میگذارند؛ زبان پرتوان و بدایع و بدعتهایش در تصویرهایی بکر از عشق و لحن حماسی عاشقانههایش نامش را برای همیشه در تاریخ شعر فارسی ماندگار کرده است.
بسیاری از سرودههای او که در دایره غزل نو جای میگیرند، جز قالبِ شعر و وزن و قافیه، در همه عناصر دیگر شعر، از اندیشه گرفته تا زبان، تخیل، تصویر، احساس، عاطفه، موسیقی و تعبیرات از نوگراترین سرودههای روزگار خودش به شمار میروند.
ماه مهمانی خدا-12
وعده قطعی خدا
حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی
«وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُواْ مِنکمْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکونَ بِی شَیْئاً وَمَن کفَرَ بَعْدَ ذَلِک فَأُوْلَئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ» (نور، 55)
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین قرار دهد، همانگونه که کسانی پیش از ایشان را جانشین کرد، و قطعاً دینی را که خداوند برای آنان پسندیده است، برای آنان استقرار و اقتدار بخشد و از پی ترسشان، امنیت را جایگزین کند، تا (تنها) مرا بپرستند و چیزی را شریک من نگیرند، و هر کس بعد از این، کفر ورزد پس آنان همان فاسقانند.
بر اساس روایاتی که از امامان معصوم رسیده است، زمان تحقق این وعده الهی، زمان ظهور و حکومت حضرت مهدی علیه السلام است.
در قرآن، به حکومت صالحان بر زمین تصریح شده است: «انّ الارض یرثها عبادی الصالحون» و سه مرتبه فرموده است: «لیُظهِره علی الدّین کلّه»، اسلام بر همه ادیان پیروز خواهد شد.
«قُرطبی»، از مفسران اهل سنت در تفسیر خود، درباره پیروزی کامل اسلام برجهان چند حدیث نقل میکند و میگوید: در زمین خانهای نخواهد بود مگر آن که اسلام در آن خانه وارد خواهد شد.
پیامبر اکرم در آخرین حج خود در مسیر برگشت از مکه در غدیرخم، به فرمان خدا حضرت علی را جانشین خود قرار داد، آیه نازل شد: امروز دین را برای شما کامل کردم و نعمت را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پسندیدم: «ورَضیتُ لکم الاسلام دیناً». در این آیه نیز، وعده خداوند پیروزی آن دینی است که خدا در غدیر پسندیده است: «دینهم الّذِی ارتضی لهم» و دینی که خدا پسندیده، دینی است که با مکتب اهل بیت معرفی شده است.
آری! اسلام، دین آینده جهان است و آینده تاریخ به سود مؤمنان و شکست کافران خواهد بود. دینی که از سیاست جدا نیست، بلکه سیاست و حکومتش برای حفظ دین است و هدفش از پیروزی و حکومت برجهان، استقرار دین الهی و نفی طاغوتها و سلطهگران و برقراری امنیت کامل در سراسر جهان است.
در روایات، یکی از نامها و اسامی مبارک حضرت مهدی، «بقیّةاللَّه» است و ما بر او به این نام سلام میکنیم: «السلام علیک یا بقیةاللَّه فی أرضه». به امام عصر (عجّلاللَّهتعالی
فرجهالشریف) «بقیّةاللَّه» میگویند، چون آن وجود شریف به خواست خداوند برای هدایت مردم، ذخیره و باقی نگهداشته شده است.
وقتی آن حضرت در مکه ظهور فرمایند، آیه 86 سوره هود: «بَقِیَّتُاللهِ خَیْرٌ لَّکمْ إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ» را تلاوت کرده و میفرمایند: من آن «بقیّة اللَّه»، ذخیره خدا در زمین هستم.
سید حبیب حبیب پور
ای صاحب تمام پیدا شدنها!
ای پروردگار همه پیوندها!
ای پژواک فراوان نزدیکیها!
این غنچه جز به لبخند تو نمیشکفد پس بخند!
این سرگشته جز پناهگاه آرام و امن تو جایی نمیداند پس پناهی!
این پرنده جز آشیانه نگاه تو نمیشناسد پس نشانهای!
این بنده، تو را جز به آمرزش نمیشناسد پس باز هم بنده نوازی کن...
تو آن قدر مهربانی که اندازه ندارد و آن قدر کریمی که حدی برای آن نمییابم.
تو همه مهری. میگریزم از تو به تو. همانند فرار کودکی ناسپاس به دامان مادر که او مهربان است . اما تو کجا و او کجا؟...
تو آنقدر با من «تا» کردهای که تصور میکنم ندیده ای. آنقدر رسوایم نکردهای که گمان میبرم نشنیدهای و آنقدر چشم پوشیدهای که بیحیا شدهام.
ای نزدیک مثل نفس!
ای آشنا مثل سلام!
دستم را رها مکن میترسم لحظهای غفلت یک عمر حسرت را بهدنبال داشته باشد.
اگر دستم را رها کنی گم خواهم شد مثل قاصدکهایی که بادهای سخت آنها را در هوا آواره میکنند. میچرخند و میچرخند و هیچکس برایشان دلتنگ نمیشود.
اگر دستم را رها کنی غریب میشوم و هیچکس به آشناییام نمیآید.
اگر رهایم کنی تنها میشوم مثل درختی سوخته در کویری برهوت. مثل مسافری که از قافله جدا شده است. مثل کودکی که مادر را گم کرده باشد.
دستم را رها مکن و گرنه گم میشوم. دستم را رها مکن حتی به قدر پلک زدنی...
مهمانت را غریب و تنها مگذار
آواره خویش را به صحرا مگذار
یک عمر اسیر خویش بودم دیگر
یک لحظه مرا به خویشتن وا مگذار