- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شمیم قربانی
چهارشنبه شب گزیدهای از هنر ایران به همراه برشی از بهترینهای خاورمیانه در دفتر مرکزی «حراجخانه کریستیز» در لندن به نمایش گذاشته شد و از ساعت هفت عصر 25 اکتبر چکش خورد. کریستیز خاورمیانه پس از بیست و دو دوره برگزاری در دوبی، تازهترین حراجی خود را در لندن، در «شو روم» اختصاصی این حراجی معتبر بینالمللی برگزار کرد. به نظر میرسد، این اتفاق برای هنر خاورمیانه یک فرصت کمنظیر است؛ درست است که حراجیهای ساتبیز و بونامز هم در چند سال اخیر بارها چنین کاری کردهاند؛ اما برند کریستیز، حضور مستمرش در یک دهه اخیر در قلب خاورمیانه و تأسیس دفتر در دوبی برپایی این حراجی در لندن را به یک نقطه عطف بدل کرده است و حالا این امیدواری وجود دارد که مجموعهداران بزرگ و حتی موزههای معتبر اروپایی و امریکایی جهت ارائه این مجموعه با تمرکز ویژهای هنرمندان این منطقه را زیر ذره بین ببرند و درها و بازارهایی تازه به روی هنر خاورمیانه گشوده شود.
سهم یک چهارمی ایران
کریستیز خاورمیانه آثار هنری ایرانی را به همراه یازده کشور عربی و ترکیه پوشش میدهد و در این میان همواره برای ارائه آثار، سهمی 25 درصدی برای هنر ایران قائل بوده است که در مقایسه با دیگر کشورها گاهی سهمی دو برابر بوده است؛ اما در این دوره حراجی هم به جهت نمایش و فروش در لندن و هم به خاطر محدودیت فضای نمایشگاهی در شو روم، امکان عرضه 57 نقاشی و مجسمه فراهم بود و از میان این آثار 14 کار ایرانی روی میز حراج رفت؛ علاوه بر آن آثاری از 44 هنرمند معاصر ایران، عراق، فلسطین، لبنان، مصر، سوریه و امارات چکش خوردند. آثار 12 هنرمند ایرانی در این دوره از حراج شرکت داشتند که در این میان پرویز تناولی و فرهاد مشیری با دو اثر حضور داشته و سایر هنرمندانی که دو اثر از آنها در این حراجی شرکت دارد؛ فاتح مدرس از سوریه، حفید الدروبی از عراق، رامسس یونان از مصر، آدم حنین از مصر، شاکر حسن السعید از عراق، شفیق عبود از لبنان و عبدالقادر الرایس از امارات هستند؛ اما رکورد تعداد آثار در این دوره در دست محمود سعید، هنرمند فقید مصری است که چهار اثر از او در بیستوسومین حراج خاورمیانه چکش خورد.
برآورد قیمتها نخستین وزن کشی
درست است که سنجش هر حراجی به میزان فروش آن است و هنرمند موفق آن است که بفروشد و بالاتر بفروشد. اما سنگ محک مهم دیگری نیز وجود دارد که میتواند متضمن فروشهای بعدی هنرمند شود؛ این معرفه بارز «برآورد قیمت» است بخصوص که حراجی با اعتبار و دیرینه کریستیز آن را تعیین کند؛ به همین سبب کارشناسان این عرصه حتی بعد از فروش یک اثر، برآورد کمینه و بیشینه آن را چک میکنند تا تراز هنرمند در مارکت هنر را بسنجند. با این مقدمه از برآورد قیمتها در بیست و سومین دوره کریستیز هم پیداست که هنر ایران چه موقعیت ممتازی در منطقه دارد. در میان گرانترین برآوردهای این دوره از حراج، ایرانیها سهم چشمگیری دارند؛ کما اینکه بالاترین تخمینها برای یک اثر از بهمن محصص و یک هنرمند عراقی در نظر گرفته شده است.
اثر متفاوت محصص با عنوان «تیرسیا چیز زیادی در مورد آینده نمیدانست» 260 تا 320 هزار دلار قیمتگذاری و در کنارش اثری از جواد سلیم هنرمند فقید عراقی با نام «فروشنده هندوانه» هم همین اندازه پیشنهاد شد. یکی دیگر از بالاترین برآوردهای این حراجی به اثر حسین زندهرودی تعلق داشت: 200 تا 260هزار دلار که البته شفیق عبود هنرمند فقید لبنانی نیز با اثری سه لتی به نام «اتاق عمودی» در این رتبه شریک است. در میان برآوردهای گران قیمت، کمینه و بیشینه 160 تا 230 هزار دلار فراوانی آثار بیشتری وجود داشتند که سه اثر از هنرمندان ایرانی نیز در این میان جا گرفته بودند: مجسمه هیچ پرویز تناولی با نام «عشاق ایستاده»، علی بنی صدر با اثری به نام «بسوزانش» و فرهاد مشیری با اثر «کاسه شناور» در کنار فاتح مدرس و سفوان داهول دو هنرمند فقید سوری، آسیم ابو شکرا هنرمند فقید فلسطینی و البته محمود سعید مصری در این رده قرار داشتند. به همین ترتیب رامسس یونان، هنرمند فقید مصری 130 تا 190هزار دلار، آثار منوچهر یکتایی، فرامرز پیلارام و فرهاد مشیری در کنار سه اثر از محمود سعید با کمینه و بیشینه 110 تا 150 هزار دلار روی میز حراج رفتند.
سهراب سپهری با برآورد قیمت 90 تا 120 هزار دلار، نقاشی خط نصرالله افجهای 59 تا 71 هزار دلار، کوروش شیشهگران با اثری به نام «مینیاتور آبی» به قیمت 26 تا 32 هزار دلار، رضا درخشانی با تابلوی «شکار خونین» به قیمت 56 تا 90 هزار دلار، اثری از منیر فرمانفرمایان با نام «تپش قلب» به قیمت 78 تا 100 هزار دلار و پرویز تناولی با اثری به قیمت 29 تا 36 هزار دلار پیشنهاد شدند. آثار هنرمندان ایرانی توانستند یک پنجم از فروش کل حراج را به خود اختصاص دهند و فروش کلی 1,011,250 دلار داشته باشند. یک اثر ایرانی 200 هزار پوند و سه اثر نیز بالای 100 هزار پوند فروش رفتند که در میان 10 رکورددار حراج بیست و سوم خاورمیانه کریستیز قرار گرفتند؛ اما رکورد نخست این دوره از حراج کریستیز به دو هنرمند فقید عراقی اختصاص داشت که این دو هنرمند بهطور مشترک این عنوان را به دست آوردند. جواد سلیم با اثر «فروشنده هندوانه» و محمود صبری با اثر «اندوه» هر دو با فروش 668 هزار 750 پوند رکورددار حراج بیست و سوم شدند، اما این دو هنرمند نیز نتوانستند رکورد دستنیافتنی پرویز تناولی در بیست و سه دوره کریستیز خاورمیانه را بشکنند. رکورد دوم حراج این دوره کریستیز به اثر شفیق عبود هنرمند فقید لبنانی رسید که تابلو «اتاق عمودی» او 368 هزار و 750 پوند چکش خورد. محمود سعید هنرمند فقید مصری نیز با فروش 320 هزار و 750 پوند در جایگاه سوم و رامسس یونان دیگر هنرمند فقید مصری نیز با فروش 248هزار و 750 پوند در جایگاه چهارم قرار گرفت؛ اما رکورد پنجم به اثر «عشاق ایستاده» پرویز تناولی با فروش 200هزار پوند اختصاص داشت که در میان رکوردداران این دوره حراج تنها هنرمند در قید حیات بود. فرهاد مشیری با اثر «کاسه شناور» به همراه دو هنرمند مصری و سوری در جایگاه ششم، علی بنی صدر با اثر «بسوزانش» به همراه یک هنرمند سوری در جایگاه هفتم، منیر فرمانفرمایان با اثر «تپش قلب» در جایگاه هشتم و منوچهر یکتایی با اثر بدون عنوان خود در جایگاه دهم رکوردداران این دوره از حراج کریستیز خاورمیانه قرار گرفتند. در حراج 25 اکتبر کریستیز خاورمیانه دو اثر پرویز تناولی از مجموعه «هیچ»های این هنرمند به قیمت 200 هزار پوند و 35 هزار پوند به فروش رسید. اثر فرهاد مشیری نیز 175 هزار پوند چکش خورد و اثر علی بنی صدر نیز 150 هزار پوند فروش رفت. اثر منیر فرمانفرمایان نیز 112500 پوند و اثر منوچهر یکتایی نیز 93750 پوند چکش خوردند. اثری از سهراب سپهری نیز به قیمت 87500 پوند به فروش رسید و آثار نصرالله افجهای و رضا درخشانی نیز هر دو 62500 پوند چکش خوردند. اثر کوروش شیشهگران نیز 32500 پوند فروش رفت.
آیا دفتر کریستیز دوبی بسته شده است؟
با اعلام برگزاری حراج آثار هنر مدرن و معاصر خاورمیانه در لندن، این زمزمه پیچید که آیا دفتر کریستیز در دوبی بسته شده است؟ چنین اتفاقی میتواند یک نقطه منفی بزرگ برای بازار نوپا منطقه باشد اما این شایعه خیلی زود تکذیب شده است و منابع موثق به «ایران» خبر دادهاند دفتر کریستیز دوبی دایر خواهد بود و اتفاقاً در آستانه نوروز ایرانیان، بیست و چهارمین کریستیز خاورمیانه را در همان دوبی، هتل امارات تاورز برگزار میکند.
«مایکل جیها»، رئیس کریستیز خاورمیانه، پیش از این در پاسخ به شایعه تعطیلی دفتر این حراجی در دوبی گفته بود: «هیچ وقت فکر بسته شدن دفتر دوبى به ذهنمان خطور نکرده است؛ ما حتى سالهای 2009 و 2011 در اوج رکود 4 تا 5 میلیون دلار فروش داشتیم؛ آن موقع حتى حراج ساعتها را هم نداشتیم که الان خود این ساعتها دارند 10- 15 میلیون دلار میفروشند. در دل بحران هم فکر نمیکردیم جمع کنیم و برویم. از اول آمدیم که بمانیم و مىمانیم؛ اکنون که خیالمان هم راحت است زیرا اطمینان منطقه را داریم و کاملاً اثبات شدهایم؛ یقین بدانید هستیم.»
این رئیس جوان لبنانی بزرگ شده لندن 18 سال پیش همکارىاش با حراج خانه کریستیز را آغاز کرد؛ یک سال در دپارتمانهای مختلف کریستیز دوره دید و هفت سال در خصوص ارزیابی آثار هنرى مهمترین کلکسیونهاى هنرى اروپا را مرور و در زمینه قیمتگذاری دورههاى تخصصى گذراند؛ ابتدا رئیس بخش مدیریت دپارتمان کریستیز خاورمیانه شد و چون فاینانس خوانده بود در کریستیز دوبى هم رئیس است و هم بخش بیزینس و هنری را اداره میکند. جالب است که او سال 2005 بیزینس پلن این پروژه را نوشت و از سال 2006 با راهاندازى کریستیز خاورمیانه مدیریت آن را به عهده دارد. او با این پیشینه میگوید: «بدیهى است در آغاز به کار دفتر نمیدانستیم بازار هنر منطقه چطور است و در عمل چه جوابی میگیریم؛ اما به حتم نمیخواستیم یک اتفاق یک باره باشیم؛ همین تداوم و استمرار مهمترین کارمان است. لحظهای که در سال 2008 دیوار پرسپولیس آقای تناولی 2/8 میلیون دلار در کریستیز دوبى چکش خورد و رکورد فروش یک اثر هنرى در خاورمیانه شد؛ آن لحظه بزرگ و عظیمی بود. سال 2010 به خاطر رکود اقتصادى فراگیر بینالمللى، میزان فروشمان خیلی مهم بود که خوشبختانه خیلى موفق بودیم و این موفقیت دامنهدار بود و هست؛ حتی در بحرانىترین وضع اقتصادی؛ در این مدت خیلیها رها کردند و رفتند ولی ما جلو آمدیم، مثل یک کشتی، هم اعتبارمان را حفظ کردیم و هم سربلند شدیم. اثبات کردیم هنر منطقه چه ظرفیت بالایى دارد.»
افت بازار هنر در منطقه؟
کارشناسان بازار هنر معتقدند نبض فروش آثار هنری این روزها در منطقه منظم نیست، و چه خوب که با انتقال هوشمندانه این دوره حراج به لندن، اجازه یک تنفس به مارکت داده شد؛ گفته میشود التهابات منطقهای، سایه داعش و جنگ بر کشورهای خاورمیانه و صد البته رکود دامنه دار بازارهای منطقه و حتی قیمت نفت مجموعه عواملی است که دست به دست هم دادهاند تا رکورد فروشی را شاهد نباشیم و سابقه رکورد تناولی رفته رفته دو رقمی شود.
عربها ایرانی نمیخرند؟
شایعه دیگر که مدتهاست در ایران شنیده میشود تأکید عربها بر نخریدن آثار هنری ایرانی است، هر چند که مدیر کریستیز خاورمیانه آن را تأیید نمیکند: «این کاملاً برعکس است. در تمام این مدت عربها کار ایرانیها را خریدند. این ایرانیها هستند که هرگز کار عربها را نمیخرند؛ البته کار ارزشمند کریستیز این است که به لطف هنر، تمام خاورمیانه را به هم نزدیک و متصل کند و آن را در جهان و عرصه بینالمللی به عنوان یک هویت شاخص معرفى کند؛ باید دقت داشت از گذشته کشورهایی مثل ایران، لبنان و مصر بازار هنر قوی داشتهاند اما هیچ کس نمیدانست اینها چکار میکنند، ما توانستیم این ظرفیتها را کنار هم بیاوریم. کریستیز باعث شد هنرمندان ایرانی بدانند هنرمندان عرب چه میکنند و برعکس. برگردیم به آن شایعه:حقیقت این است که خیلی از آثار ایرانی را عربها مىخرند؛ و بگذارید خبری خوب به شما بدهم در دو سال گذشته شاهدیم ایرانیها کار عربها را میخرند؛ به نظرم خیلی اتفاق مهمی است و بشدت امیدواریم این مهم تبدیل به یک رویه شود.» اکنون ممکن است لندن شعاع دایره خریداران هنر منطقه را به اروپا و امریکا توسعه دهد و بساط این شایعات را برچیند.
خاورمیانه مهم است، هنرش هم مهم است
نفت، خاورمیانه را برای همیشه آبستن حوادث مختلف کرده است و سایه شوم جنگ در چند کشور منطقه گویای آن است؛ در یک دهه اخیر تلاشهایی صورت گرفت تا تصویری متفاوتتر از خاورمیانه به دنیا مخابره شود و چه تصویری گویاتر از هنر؛ چنانکه رئیس کریستیز دوبی نیز گفت حوالی سال 2006 بسیاری از دیلرها و مجموعهداران با حیرت میپرسیدند مگر خاورمیانه، هنر هم دارد؟ حالا بعد از یک دهه، شاید لندن و نردبان حراج خانه کریستیز غنای فرهنگ و هنر در این نقطه حساس کره خاکی را به دنیا گوشزد کند؛ و در این میان کیفیت درجه یک هنر ایران و فاصله بسیار کیفی با کشورهای همسایه یک مزیت آشکار است که در صورت بهرهمندی از تبلیغات درست، ارائه شایسته و بازاریابی حرفهای میتواند راهی را در پیش گیرد که در همین 10 سال چین در پیش گرفت و به رکوردهای خیره کننده جهانی دست یافت.
دریغ از حتی یک جوان
کریستیز در حراج نوبرانهاش در لندن ترجیح داده دور هنرمندان جوان خط بکشد. این در حالی است که تا همین 2 سال پیش این حراجی، طیفی گسترده از هنرمندان جوان منطقه را معرفی کرد. احتمالاً ثبات نداشتن جوانان در مارکت هنر منطقه سبب شده آنها در این دوره خاص از حراج همه هم و غم خود را در عرضه هنرمندان پیشکسوت ببینند.
مایکل جیها در این باره گفت: «کلکتورهایمان فکر میکردند که ما بیش از اندازه هنرمندان جوان را در حراج عرضه مىکنیم؛ کلکتورها مىگفتند کریستیز باید هنرمندانی را بیاورد که در جاهای مختلف نمایشگاه گذاشته و در گالریهاى حرفهاى و بزرگ آثارشان عرضه شده باشد، آنها مىگفتند وظیفه کریستیز نیست که این جوانها را وارد مارکت کند، جوانان باید چنان رزومهاى یابند که انتخاب شدن خود را تحمیل کنند و خریدار را دنبال خودشان بکشند. لذا وقتى دیدیم کاتالوگ پر شده از جوانهاى نو آمده که بازار ظرفیت پذیرششان را ندارد بهتر دیدیم فعلاً استراتژی مان را عوض کنیم.»
ناگفته نماند در این میان «فرهاد مشیری» یک استثناست؛ هنرمند معاصری که به پنجاه سالگی نرسیده اما فروش بسیار آثارش و حتی کسب رکورد یک میلیون دلاری از او یک چهره با ثبات ساخته است و از این رو کسی تعجب نمیکند با دو اثر کاسه و کوزه معروفش در لندن حاضر است.
هنر معاصر در اقلیت
کیست که نداند مارکت هنر دنیا روی کاکل هنر مدرنیستی میچرخد؛ و همچنان فاصله بهترین و پیشروترین آثار هنر معاصر گاه با یک اثر مدرنیستی زیاداست. شاید بنا به همین واقعیت بیرونی است که کریستیز در لندن روی هنر مدرن خاورمیانه تمرکز دارد و ترجیح داده این بخش از هنر منطقه را نادیده انگارد.
بونامز، ساتبیز و کریستیز
جالب اینجاست که مثلث معتبرترین حراجیهای بینالمللی بونامز، ساتبیز و کریستیز که روی هنر خاورمیانه کار میکنند در همین چند روز در لندن حراجی برگزار میکنند. بونامز ابتدای هفته، ساتبیز دوشنبه شب و عصر چهارشنبه کریستیز. باید دید آیا لندن میتواند به سکوی پرشی برای هنر ایران و خاورمیانه بدل شود و خریداران تازه را به این سو جلب کند؛ نگاهی به «ساتبیز» تا حدی این گمانه را افزایش میدهد. حراج آثار قرن بیستم خاورمیانه ساتبیز درحالی دوشنبه شب در لندن برگزار شد که 20 اثر ایرانی حاضر در این حراج توانست 60 درصد از فروش کل این دوره را به خود اختصاص دهد.
ساتبیز و حضور پررنگ ایرانیان
حراج آثار قرن بیستم خاورمیانه ساتبیز با ارائه 57 اثر در لندن برگزار شد و 20 اثر از 16 هنرمند معاصر ایران در این حراج چکش خوردند. حراج ساتبیز لندن جمعاً با مبلغ فروش کل 2,745,000 دلار به پایان رسید. در حالی این رقم برای 57 اثر ثبت شد که 19 اثر آن ایرانی و به مبلغ 1,580,000 دلار بود که بیش از 60 درصد فروش حراج به آثار هنرمندان ایرانی اختصاص داشت.
در این حراج 20 اثر از 16 هنرمند معاصر ایران از جمله سهراب سپهری، منوچهر یکتایی، بهمن محصص، حسین کاظمی، ناصر عصار، حسین زندهرودی، منیر فرمانفرمایان، پرویز کلانتری، بهجت صدر، فرهاد مشیری، رکنی حائریزاده، عذرا حقیقی بخشایش، اردشیر محصص، قاسم حاجیزاده، طلا مدنی و حسین خسروجردی چکش خوردند.
در این دوره از حراج ساتبیز رکوردهای اول تا پنجم حراج بیشتر به آثار هنرمندان ایران اختصاص داشت، اثر سهراب سپهری از مجموعه تنهدرختها با فروش 360 هزار دلاری خود رکورددار شد و پس از آن اثر محمود مختار مصری 297 هزار دلار در جایگاه دوم قرار گرفت. اثر بهمن محصص 280 هزار و 500 دلار در جایگاه سوم، اثر حسین زندهرودی 264 هزار دلار در جایگاه چهارم و اثر منوچهر یکتایی و دو اثر فرهاد مشیری هر سه به قیمت 115 هزار و 500 دلار در جایگاه پنجم، در میان رکوردداران این دوره حراج ساتبیز قرار گرفتند.
اثر دیگری از سهراب سپهری در این حراج به قیمت 74 هزار و 250دلار، اثر منیر فرمانفرمایان 57 هزار و 750دلار، اثر دیگری از منوچهر یکتایی 38هزار دلار، اثر حسین خسروجردی 29هزار و 700 دلار و اثر طلا مدنی 24 هزار و 750 دلار چکش خوردند؛ همچنین اثر ناصر عصار 19 هزار و 800 دلار، اثر عذرا حقیقی بخشایش 18 هزار و 150دلار، دو اثر بهجت صدر به قیمت 16هزار و 500 دلار و 14 هزار دلار، اثر رکنی حائریزاده 13 هزار و 200 دلار، اثر حسین کاظمی 9 هزار و 900 دلار و آثار پرویز کلانتری و اردشیر محصص نیز 6هزار و 600 دلار چکش خوردند. این در حالی است که اثر قاسم حاجیزاده در این حراج فروش نرفت.
نیم نگاه
کریستیز در حراج نوبرانهاش در لندن ترجیح داده دور هنرمندان جوان خط بکشد. این در حالی است که تا همین 2 سال پیش این حراجی، طیفی گسترده از هنرمندان جوان منطقه را معرفی کرد
کریستیز خاورمیانه آثار هنری ایرانی را به همراه یازده کشور عربی و ترکیه پوشش میدهد و در این میان همواره برای ارائه آثار، سهمی 25 درصدی برای هنر ایران قائل بوده است که در مقایسه با دیگر کشورها گاهی سهمی دو برابر بوده است
نصرالله افجه ای
برگزاری نخستین حراج خاورمیانه کریستیز در لندن دارای ابعاد مثبت و منفی است. به نظر من برگزاری این حراج معتبر در لندن باعث میشود که بخش مهمی از هنرمندان و گالری داران ایرانی که هرساله به خاطر این رویداد به دوبی میرفتند از آن محروم شوند.به نظر میرسد که سیاست داخلی و مدیریت کریستیز به نحوی است که سعی دارد مشارکت خاورمیانه و گالریداران این بخش را کاهش دهد به همین خاطر این حراج مهم به لندن منتقل شده است زیرا ظاهراً این استقبال از سوی هنرمندان و هنردوستان شرقی به مزاج آنها خوش نیامده است، اما نمیتوان این مسأله را نادیده گرفت که برگزاری این رویداد مهم در لندن نوعی ارتقای سطح هنر را در پی خواهد داشت زیرا کارها برای حضور در این اتفاق گزینش جدی شدند و به نوعی از کنکور ورودی گذشتند.
در گذشته کارهایی که حتی در ایران نیز فروش نمیرفت براحتی وارد حراج کریستیز در دوبی میشد و حتی به فروش میرفت و از همین روی این گزینش متفاوت کارها در لندن بسیار قابل توجه است. اینکه برای پذیرفتن کار هنرمندان نامی، اثر را درون یک مجمع مورد بررسی قرار دادهاند، نشان میدهد که سختگیریهای زیادی در این عرصه وجود دارد؛ برای مثال وقتی اثر من در کریستیز لندن پذیرفته شد، آنها مصاحبهای طولانی را برای من فرستادند تا به سؤالات آن جهت انتشار در کاتالوگ پاسخ دهم ضمن اینکه نقد منتشرشده بر کارم را نیز برایم ایمیل کردند و از همین روی میتوان امیدوار بود که سطح کیفی کارها با افزایشی چشمگیر مواجه شود. در واقع میتوان گفت روند کار حراج کریستیز در لندن رسمیتر است و من آن را بیشتر میپسندم.
من برای اثر «طاووس» که در این دوره از کریستیز لندن حضور دارد، بالغ بر 3 ماه کار مداوم داشتم. در این اثر با نگاهی تلویحی و اشارهای سعی کردم چرخشها و رفتوآمدهایی را با استفاده از موجها و تار مو ایجاد کنم و خودم آن را جزو کارهای برترم به حساب میآورم. البته این اثر از ابتدا برای حراج کریستیز طراحی نشده بود و به یک مشتری داخلی تعلق داشت؛ اما به دلایل مختلفی این مسأله منتفی شد و من تصمیم گرفتم که کار به حراج کریستیز ارائه شود. حال نگران فروش یا فروش نرفتن آن نیستم چون بر این اعتقادم که فروش نرفتن یک اثر دلیلی بر ناموفق بودن آن نیست؛ همانطور که در دورههای قبل بسیاری از آثار مهم من به فروش نرفت و موزه متروپلیتن نیویورک آن را خواست و گاهی آثاری نیز توانست به فروش رود.
نقاشیخط در نگاه عمومی مختص به ایران نیست زیرا این عرصه یکزبان گرافیکی با استفاده از تلویح و اشاره را در دل خود دارد به همین خاطر تمام دنیا با هر زبانی امکان ارتباط برقرار کردن با این هنر را دارد. من مدت زمان زیادی را صرف آموختن زبان اشاره ناشنوایان کردم چرا که این زبان اشاره به من کمک میکند که بتوانم تصویرسازی بهتری را با استفاده از تلویح و اشاره ارائه کنم تا برای تمام دنیا قابل درک باشد.
چهل و پنج سال پس از درگذشت هوشنگ پزشکنیا، از هنرمندان نسل اول مدرنیسم ایران، گالری شهریور نمایشگاهی از آثار این هنرمند فقید را بر پا کرد و همزمان کتابی از آثار او با نام «همسفر باد» توسط نشر نظر منتشر شده است. در این نمایشگاه حدود ۳۰ اثر از پزشکنیا نمایش داده شده که توسط خانواده هنرمند و مجموعهداران در اختیار این گالری قرار گرفته است.
رضی میری، از اعضای خانواده پزشکنیا، در مورد نحوه شکلگیری این نمایشگاه گفت: محمودرضا بهمنپور مدیر نشر نظر کتابی از آثار هوشنگ پزشکنیا را منتشر کرده و همزمان گالری شهریور علاقهمند شد که با توجه به اینکه سالها نمایشگاهی از آثار پزشکنیا برگزار نشده بود چنین کاری را انجام دهد. این موضوع را با ما مطرح کردند و در نهایت این نمایشگاه شکل گرفت.
رضی میری، رئیس کمیسیون توسعه صادرات اتاق بازرگانی ایران، در مورد آثار باقی مانده از پزشکنیا گفت: پزشک نیا سه دختر و یک پسر داشت و آثارش پس از مرگ بین این 4 فرزند تقسیم شد. تعدادی از این آثار در طول سالها فروخته شد ولی همسر من هیچ کدام از تابلوها را نفروخت و تمام مجموعه خود را حفظ کرد. اما با توجه به اینکه میخواستیم فعالیت پزشکنیا در ژانرهای مختلف دیده شود، بخش کوچکی از مجموعه همسر من انتخاب شد و در کنار آن از مجموعهداران مختلف دعوت شد تا آثاری را که در اختیار دارند به ما امانت دهند. در نهایت با 80 درصد آنها توافق شد و تابلوها را برای عکاسی در اختیار ما قرار دادند تا کتابی که منتشر شده، جامعیتی از آثار پزشکنیا را داشته باشد.
میری ادامه داد: هوشنگ پزشکنیا یکی از نقاشان بسیار پر کار بود و با همه کوششی که انجام دادیم، آنچه در کتاب وجود دارد حدود یک چهارم مجموع آثار او است. با وجود این موضوع، کتاب بسیار جامعی تهیه شده که نمونههای مختلف از آثار او را در برمیگیرد. در نمایشگاه نیز با توجه به کمبود فضا نتوانستیم آثار بیشتری را نمایش دهیم و آنچه نمایش داده شده از آثار مجموعه همسر من و چند مجموعهدار دیگر است.
او در مورد شرایط فیزیکی این آثار و کیفیت نگهداری آنها گفت: از سال 1351 که پزشکنیا درگذشت، نگهداری این آثار تا به حال بسیار مشکل بود. ما تلاش کردیم بخشی از آثار که در خانواده ما نگهداری میشد را به همان شکل روز اول نگهداری کنیم. در مجموع آثاری که از پزشکنیا دیدیم هم بیش از 80 درصد آثار هیچ مشکلی ندارد و اگر هم آسیبی وارد شده به حاشیههای کار بوده است.
میری ادامه داد: تعداد محدودی از آثار در این نمایشگاه برای فروش ارائه شد و بیشتر مجموعهداران تمایلی به فروش آثار نداشتند. هدف از این نمایشگاه انجام یک کار فرهنگی برای بزرگداشت یکی از پیشگامان نقاشی مدرن بود که حق او در این سالها ادا نشده است. نشر نظر کتاب بسیار ارزندهای چاپ کرده و آثار با بهترین سیستم عکاسی شده است. در مورد چاپ کتاب هم بهترین کیفیت ممکن وجود دارد و رنگها بسیار نزدیک به رنگ واقعی است.
-
لندن، نردبان تازه هنر ایران
-
فروش نرفتن یک اثر دلیلی بر ناموفق بودن آن نیست
-
رونمایی از کتاب آثار هوشنگ پزشکنیا