اهدای سه نشان مانی و یک نشان مانا به هنرمندان نقاش
گروه فرهنگی: جمعه ۱۹ آذرماه، سالن استاد شهنازخانه هنرمندان ایران میزبان دو برنامه از انجمن هنرمندان نقاش ایران، «رویداد جایزه بزرگ نقاشی معاصر ایران» و «اهدای نشانهای مانی و مانا» بود. در مراسم اولین جایزه بزرگ نقاشی معاصر ایران که در سالن استاد شهناز این مجموعه برگزار شد، امیر راد، رئیس انجمن هنرمندان نقاش ایران درباره این رویداد عنوان کرد: فراخوان رویداد جایزه بزرگ نقاشی معاصر ایران را در پاییز اعلام کردیم که ۱۲۷۸ هنرمند با حدود ۳۵۰۰ اثر در این رویداد شرکت کردند. هلیا دارابی، جمشید حقیقتشناس و شهرام کریمی نیز داوران این رویداد بودند وبا توجه به شرایط حال حاضر، آنچه در فضای جامعه هنری ما رخ میدهد و نسبت به آنچه که موجود است، این جایزه، جایزه بزرگی است. امیدوارم بزرگ و بزرگترین بماند و آینده خوبی را برایش آرزو و پیشبینی میکنم. در ادامه این برنامه، از لیلا گودرزی و الهام پورخانی تقدیر شد و سپس جایزه بزرگ این رویداد به مریم اسپندی اهدا شد.
امیر راد درباره اهدای نشانهای مانی و مانا بیان کرد: این مراسم سومین دوره اهدای این دو نشان به هنرمندان است. نشان مانی، نشان افتخار انجمن هنرمندان نقاش ایران است که هر سال به حداکثر سه نفر از کسانی که طی سالیان در شکلگیری انجمن یا پیشبرد اهدافش کمک کردند اهدا میشود. نشان مانا که نشان عالی انجمن هنرمندان نقاش ایران است نیز به یک هنرمند نقاش که در صحنه هنرهای تجسمی حضور فعال و شاخصی داشته، اهدا خواهد شد.
سپس محمدرضا فیروزهای، عضو هیأت مدیره انجمن هنرمندان نقاش ایران با اشاره به اهمیت تداوم اهدای این دو نشان، گفت: باید خودمان را باور داشته باشیم، به خودمان اهمیت دهیم و ارزش بگذاریم امیدوارم که این اتفاق در دورههای بعد نیز تداوم یابد و فراموش نشود، امرمهمی که میتواند به همدلی و همبستگی بیشتر بین ما کمک کند.
در ادامه این مراسم نشان مانی (نشان افتخار انجمن هنرمندان نقاش ایران) به جمشید حقیقتشناس، شهناز زهتاب و حمید توکلی اعطا شد. همچنین نشان مانا (نشان عالی انجمن هنرمندان نقاش ایران) به فرشید ملکی اعطا شد و دخترش به نمایندگی از طرف او این نشان را دریافت کرد.
بررسی نمونه مطلوب گفتوگوی غیرسیاسی تلویزیونی
فرازها و فرودهای تاک شوی ایرانی
گروه فرهنگی / «رخ به رخ» از نمونه برنامههای گفتوگو محور موسوم به Talkshow است که آخر هر هفته میزبان مخاطبان شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی است. این برنامه از یک مجموعه سهگانه ترکیبی تشکیل شده که فرم و محتوای آن شامل دکوری خاص و کمنظیر، گفتوگوی ترکیب شده با قالبی نمایش گونه و کارگردانی سیال در یک محیط بزرگ استودیویی است.
کارگردانی این برنامه به عهده حسین فاطمیان و تهیهکنندگی آن را مهدی بابایی به عهده دارد و اجرای برنامه نیز توسط امیرعلی دانایی، بازیگر سینما و تلویزیون انجام میشود. این برنامه هر بار در هر قسمت میزبان یک شخصیت شناخته شده است که فارغ از حرفه او، تلاش میکند تا مخاطب را در مقابل خود واقعی آن شخصیت قرار دهد تا وی از تجربیات و اندوختهها و گذشتهاش که توأم با انسانیت و فراز و فرود زندگی و... بوده بگوید. همچنین از میهمان برنامه پرسشهایی در قالب گفتوگو پرسیده میشود تا ارتباط ذهنی مخاطب با ویژگیهای واقعی و طبیعی آن شخصیت میهمان بیشتر برقرار شود و روند برنامه بدین طریق در یک قالب گفتوگویی پیش برود.
مواجهه واقعی و طبیعی با شخصیت میهمان
مواجهه تا حد بسیار زیاد طبیعی و واقعی با شخصیت میهمان از ویژگیهای بارز این برنامه است و تا آنجا که اقتضائات ضبط استودیویی ایجاب میکند تلاش میکند تا روند را هرچه بیشتر در برنامه به سوی فضای رئال پیش ببرد و از ویژگیهای برنامههای گفتوگومحور از نوع تاکشو همین است که با کنار زدن عناصر و متغیرهای مزاحم به درک و دریافت واقعی از محیط و شخصیت دست یافته شود. از اینرو این برنامه به نحو جدی پیش میرود و چون بستر آن بر هرچه واقعیتر انعکاس دادن شخصیت میهمان استوار است، تلخی و غم و شادی و نشاط و افسوس و بغض و سایر احساسات به نحو ادراکپذیر و قابل باور عیان است.
فضای استودیوی برنامه
فضای این برنامه در یک استودیوی بدون دیوار و بدون حائل جداکننده فضایی استودیویی ایجاد شده است. همه بخشهای برنامه از قبیل گریم، کارگردانی، صدابرداری و... همه در یک محیط استودیویی قرار دارد که میان هیچ یک از آنها فاصلهای نیست و بهطور یکدست در کنار هم قرار دارند و فقط نورپردازی است که فضای صحنه اجرای برنامه و فضای پشت صحنه را محدود میکند که این مسائل منجر به آن شده که یک تفاوت اساسی میان این برنامه با برنامههایی به وجود آید که در قالب گفتوگو محور فعالیت میکنند و این چیدمان فرمی بخشهای مختلف تولید برنامه و بدون حد بودن آنها در فضای استودیو به فضای رئال و واقعی برنامه هرچه بیشتر کمک کرده و این موضوع دقیقاً در خدمت فرم برنامهسازی تاکشو است و مرزی مشخص با نوع عالیتر آن یعنی رئالیتیشو برقرار ساخته که همه به ضریب واقعی بودن برنامه بسیار افزوده و لاجرم این میزان باورپذیری در فرم و بستر برنامه موجب میشود تا مخاطب نیز احساس نزدیکی بیشتری با برنامه داشته باشد و این بستر فضایی و فیزیکی پذیرا برای مخاطب زمینه ایجاد ارتباط معنوی و ذهنی مخاطب را با برنامه بیشتر تقویت میکند. همچنین فضای استودیو با دارا بودن نوعی قاعدهشکنی در فرم و شکل و نظم، در عین بینظمی (دگرگونی حسابشده نظم)، دارای یک نظم مشخص و دقیقاً در خدمت فرم و طرح کلان برنامه است و شبیه به فضای یک اتاق شیشهای، با شفافیت رئال و واقعی شخصیت میهمان که مخاطب شاهد آن است همسو بوده و این یکدستی و یکرنگی میان ذهن شفاف شخصیت میهمان با فضای شفاف و عیان استودیو از ویژگیهای جذاب این برنامه است.
کیفیت دکوپاژِ شخصیت میهمان
بر اساس شکل و صورت فرمی استودیوی برنامه که ذکر آن در سطور گذشته به میان آمد، شخصیت میهمان با مشایعت دائم مجری برنامه از ابتدای ورود به استودیو بهطور طبیعی در مقابل دوربین قرار دارد و این دکوپاژ طراحی شده برای وی تا پایان برنامه و خروج او از استودیو ادامه دارد. این قرار گرفتن دائم شخصیت میهمان به شکل یک سکانس پلان مقابل دوربین بهمدت همه زمان برنامه و در همه بخشهای برنامه به ترتیب در محیط انجام گریم، پشت میز گفتوگو با مجری، داخل اتاقک پاسخ به پرسشهای مجری، خودگویی در یک قالب مونولوگ در مقابل آیینه و سرانجام نشستن و گپ زدن در محیط کافیشاپ، همه موجب شده تا باعث شود مخاطب چهره حقیقیتر و بدون روتوشی از یک شخصیت شناخته شده و در مواردی یک شخصیت سلبریتی داشته باشد. این تأثیر وقتی عیانتر است که برنامه تمام هم و همت خود را بر آن قرار داده تا هرچه بیشتر به شکل رئال و واقعی به میهمان و گذشته و سرگذشت او نگاه کند که رخ به رخ در دستیابی به این هدف بسیار زیاد موفق بوده است.
فضای دوقطبی فرمی - محتوایی برنامه
«رخ به رخ» با ایجاد فضایی امن و آرام تلاش کرده تا نه با توسل و پایبندی صرف به توانایی و مهارت مجری، بلکه با طراحی یک فرم حسابشده برای برنامه لاجرم فضای ذهنی میهمان را به سویی هدایت کند که خواه ناخواه فضای برنامه به سوی یک برونریزی آگاهانه و انسانی ذهنی شخصیت میهمان هدایت شود و درواقع همه چیز و همه کس در این برنامه تابعی از یک کل بهنام فرم است و همین مسأله به محتوای برنامه که منشعب از رویارویی شخصیت میهمان با خود واقعی او است، جهت و شکل داده است. از اینرو گاهی فضای پرتب و تاب برنامه با مترونوم پایین در لایههای عمیق ذهنی میهمان و مجری و چه بسا مخاطب پیشمیرود و گاهی در قطب مخالف آن، با مترونومی بالا (مثلاً در بخش خودگویی با آیینه) به برنامه تب و تاب و کشش میدهد و بر روند پیشرفت آن میافزاید که این فراز و فرود فضای محتوایی برنامه و پرسش و پاسخها یک همبستگی تنگاتنگ با یکدیگر برقرار ساخته و به جاذبه برنامه افزوده است؛ میشود گفت نقطه اوج برنامه در میان سایر بخشهای آن به بخش خودگویی در مقابل آیینه منتج میشود که شخصیت میهمان دقیقاً در موقعیت گفتوگو با خود قرار میگیرد و در این میان همچنان که وی با خود در آیینه صحبت میکند، برونفکنی محتوایی آن بر مخاطب نیز اثر میگذارد و پس از آن، جهت محتوایی برنامه همزمان با حضور در بخش محیطی کافیشاپ به سوی گپهای خودمانی و صمیمانهتر میرود. در مجموع بخشهای طراحی شده محیطی و فیزیکی برنامه به ایجاد یک سلسله فرمی دست زده است که محتوا دقیقاً در خدمت آن و تابعی از کل فرم برنامه است.
نقش مجری برنامه
امیرعلی دانایی با سبک کنترلشده اجرایی خود، نقش یکی از قطعات بزرگ و مهم پازل برنامه را ایفا کرده است چون او با سکوتهای به جای خود و بیانهای بموقع و هوشمندانه، بسیار در خدمت فرم برنامه و قامت محتوایی آن قرار دارد. در واقع وی با سبک اجرای آرام و حساب شده خود و دوری از حرافی و رفتارهای بیشفعالانه و پرهیز به جد از رفتارهای شبه پاپاراتزی متداول در برخی از اجراهای تلویزیونی سیما در اجرای خود، به خاصیت اولویت بخشی به کنش و واکنش و عکسالعمل شخصیت میهمان در بستر بخشهای مختلف محیطی برنامه بسیار افزوده است و در واقع اجرای او نه تنها یک مکمل برای فرم طراحی شده این تاکشو که در مواردی جنبه تکمله بر این برنامه را نیز دارد. دانایی با برخورد مؤدبانه اما سراسر صریح و در عین حال گرم و صمیمانه نقش یک کارگردان مقابل دوربین و در صحنه را در این برنامه ایفا کرده است که همه منجر به برقراری بهتر و بیشتر مخاطب با برنامه میشود. مجری، باهوش است و نسبت به آنچه میگوید آگاه است و صبر و شکیبایی دارد و این مسأله یک متغیر کنترل کننده مثبت است تا روند تاک شو به نحو صحیح و دقیقاً در ریل برنامهریزی شده آن جلو برود.
نقش حضور پیرامونی مشاور درمانگر و روانشناس در برنامه
از دیگر خلاقیتهای موجود در این تاکشو، متناسب با فرم و محتوای آن حضور یک مشاور درمانگر و روانشناس است. از این جهت، در جریان برنامه و بر اساس آنچه میهمان در بخشهای مختلف در قالب پرسش و پاسخ و گپ و گفت از خود بروز میدهد و برونفکنی میکند، یک مشاور درمانگر و روانشناس که وی را در جریان برنامه نمیبینیم بهطور همزمان مشغول به تیپ شناسی شخصیت میهمان است و وی را در قالب فرایند تیپ شناسی مورد ارزیابی روانشناختی و شخصیتی قرار میدهد و در لحظات پایانی برنامه، نتیجه این ارزیابی بهطور محفوظ به میهمان ارائه میشود. البته که این بخش بیشتر به روانشناسی بهعنوان یک ابزار پرداخته است و اگر هم وجود نداشت، لطمهای به فرایند مؤثر کلی برنامه بر میهمان و مخاطب نمیگذاشت.
برش
جمع بندی
برنامه گفتوگو محور رخ به رخ در قالب بخشهای مختلف نشان میدهد که میشود تا یک برنامه با این ویژگیها را به دور از کپیهای نعلبهنعل از روی برنامههای خارجی ساخت و تولید کرد یا حداقل با تمرکز بر اقتباس، به خلاقیتهایی از جنس فرهنگ داخلی و برآمده از فضیلتهای فرهنگی جامعه امروز ایران دست زد. همچنین این برنامه ثابت میکند که نگرش و تمرکز درست و هدفمند بر فرم و محتوای برنامههای گفتوگو محور، تا چه میزان میتواند فضای آن را از رخوت و تکرار و یکنواختی دور کند و به پویایی و خلاقیت و نوعی دروننگری، فارغ از شادیهای کاذب و عبث و زودگذر بپردازد تا هم برای مخاطب نشاط پدید بیاورد و هم او را یاری کند تا در مواجهه با خودگویی یک شخصیت شناخته شده در قالبهای یک برنامه، خود را بیشتر بشناسد. «رخ به رخ» در مجموع در فرم خود، خودگویی واقعی و هرچه شفافتر یک شخصیت شناخته شده را در مقابل خودشناسی مخاطب قرار میدهد و این چالش از اصلیترین ویژگیهای این برنامه گفتوگو محور است.
نگاهی به بخش موسیقی نواحی در دل جشنواره موسیقی جوان
ما راویان قصههای رفته از یادیم
زهره نیلی
روزنامه نگار
سال1378، بههمت محمدرضا درویشی، پژوهشگر موسیقی نواحی، چراغ جشنوارهای روشن شد تا به موسیقی اقوام و نواحی مختلف ایران بپردازد و اینگونه این موسیقی را به علاقهمندان معرفی کند. جشنوارهای که با فراز و فرودهای بسیارهمچنان برگزار میشود.
سالها بعد، جشنواره موسیقی جوان شکل گرفت و بخشی را به موسیقی نواحی اختصاص داد.
امسال، پانزدهمین دوره ازجشنواره موسیقی جوان برگزار و هنرجوانان علاقهمند ارزیابی میشود؛ اما نقش جشنوارهها در معرفی و زنده نگهداشتن موسیقی نواحی کدام است؟ این پرسشی است که با چند نفر از نوازندگان و فعالان موسیقی بومی در میان گذاشته شده؛ محسن شریفیان، این نوع موسیقی را به یک نگین زیبا، رنگارنگ و درخشان تشبیه میکند و میگوید: «ما باید از این نگین زیبا مراقبت کنیم و قدر و ارزش آن را بدانیم؛ اما این اتفاق، چنان که باید و شاید نمیافتد و نه مردم نه مسئولان، اهمیت چندانی برای موسیقی بومی قائل نیستند.»
بهگفته سرپرست گروه «لیان»، جشنوارههای مختلف موسیقی، چه فجر چه نواحی چه جوان، باید اهمیت موسیقی نواحی را نشان دهند و کاری کنند که اعتماد به نفس جوانها بالا برود؛ بهعبارتی نباید کار و هنر و ساز نوازندگان بومی را بیاهمیت جلوه دهیم و بهگونهای رفتارکنیم که انگار لطف بزرگی درحق موسیقیدانهای بومی کرده و بر آنها منت گذاشتهایم.
شریفیان به شیوه برگزاری جشنواره موسیقی جوان اشاره و بیان میکند: «بهتراست بخش مقدماتی این جشنواره درمرکز هر استان برگزار شود تا هم هنرمندان شرکتکننده ناچارنشوند از راههای دور و نزدیک خود را به تهران برسانند؛ هم برگزارکنندگان، هزینه کمتری را پرداخت میکنند. به این ترتیب بهتراست برگزارکنندگان جشنواره به یک بازنگری در شیوه اجرا بپردازند یا تمهیدات بیشتری را برای شرکتکنندگان فراهم آورند.»
موسیقی نواحی، هویت و فرهنگ ما را روایت میکند
محمد ذوالنوری، نوازنده تار و تنبور نیز معرفی موسیقی نواحی و ارزشهای آن به جوانان را ضروری میداند و معتقد است: «نسل جوان زمانی قدرموسیقی نواحی را میداند که با ارزشهای آن آشنا شود و بداند که موسیقی محلی هم، ساختار و ویژگیهای خاص خود را دارد و همچنان زنده و جاری است و میتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند. بهعبارتی ما نباید ریشهها و موسیقی نیاکان خود را فراموش کنیم. موسیقی بومی، تاریخ و فرهنگ ما را در گوشه گوشه ایران روایت میکند.»
آهنگسازآلبوم «یک قافله دل» به بخش موسیقی نواحی جشنواره جوان اشاره و بیان میکند: «طبیعی است که نمیتوان نقش جشنوارهها را درمعرفی این ارزشها نادیده گرفت. دراین میان، جشنواره موسیقی جوان از جایگاه و اهمیت ویژهای برخورداراست، چراکه جوانها را مخاطب قرارداده؛ اما لازم است تأثیرجشنوارهها مقطعی وکوتاه مدت نباشد بنابراین ضرورت دارد جشنوارهها از برگزیدگان خود حمایت بیشتر و بهتری کنند و زمینهای را فراهم آورند که کارهاشان در قالب آلبوم منتشر شود یا فضایی در اختیار برگزیدگان قرار بگیرد تا به اجرای کنسرت بپردازند.»
بهگفته ذوالنوری، حمایت از موسیقی بومی به یک عزم ملی نیاز دارد و تا زمانی که نهادهای مختلف چون صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداریها دست به دست هم ندهند، اتفاق خوشایندی نمیافتد. طبیعی است که در این میان، صداوسیما بیشترین و مهمترین نقش را برعهده دارد و باید بخشی را به موسیقی نواحی اختصاص دهد و برنامههایی درخور شأن و جایگاه هنرمندان بسازد و پخش کند. آن هم در شرایطی که جوانها و نوجوانهای ایرانی آن اندازه که سازهای غربی را میشناسند، دوتار و تنبور و کمانچه را نمیشناسند و نمیتوانند با آن ارتباط برقرارکنند. انگاردرنهایت باید یک نفر که رأی و نظرش مرجعیت دارد، موسیقی را بلامانع بداند و بگوید که میشود ساز را نشان داد و از رسانه ملی برنامه زنده موسیقی پخش کرد و به فکر جا و مکان و معیشت اهل موسیقی بود.
داور پانزدهمین دوره ازجشنواره موسیقی جوان به کیفیت آثاررسیده اشاره وبیان میکند: «امسال، آثاری که به دبیرخانه جشنواره ارسال شده تا مورد ارزیابی قرار گیرد به مراتب بهتر شده و نسبت به سالهای پیش، رشد چشمگیری داشته. انگار شرکتکنندگان با وسواس بیشتری به انتخاب و اجرای قطعات دست اول منطقه خود پرداختهاند. حتی من جوانهایی را میبینم که کارشان پذیرفته نشده اما ناامید نشدهاند وپیگیر برطرف کردن اشکالات خود برای شرکت درجشنواره بعدی هستند؛ البته تماشای این اشتیاق، خوشایند است و باید به برگزارکنندگان که حتی در شرایط فراگیری کرونا، جشنواره را بهصورت آنلاین برگزار کردند تا وقفهای نیفتد و هدف از برگزاری برنامه فراموش نشود، دست مریزاد گفت.»
تماشاخانههای دولتی و خصوصی نیمه دوم آذر را با رکوردشکنی بیسابقه تنوع اجراها و میزبانی ۲۷ تماشاخانه از ۶۱ اثر در پایتخت آغاز کردند./ ایرنا
بابک حمیدیان برای بازی در فیلم سینمایی«پیر پسر» بهکارگردانی اکتای براهنی، به حامد بهداد، لیلا حاتمی و حسن پورشیرازی پیوست./ روابط عمومی
پیکر دکتر اکبر نحوی، پژوهشگر و استاد دانشگاه شیراز صبح شنبه (۲۰ آذرماه) در شیراز تشییع و برای خاکسپاری به زادگاهش قم منتقل شد. در این مراسم که بههمت بخش زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه شیراز برگزار شد، پیامهای وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، فرهنگستان زبان فارسی و دیگر دانشگاهها و مؤسسات عالی کشور و همچنین استاندار فارس خوانده شد./ ایسنا
محمد معتمدی در ادامه برگزاری تور کنسرتهای هنرمندان ایرانی، روزهای یکشنبه بیستویکم آذرماه و پنجشنبه بیستوپنجم آذر ماه کنسرتهایی را با مجموعه «رامبراند تریو» پیش روی مخاطبان قرار میدهد./ مهر
مهدی افضلی مدیرعامل بنیاد رودکی اعلام کرد که از ابتدای دی، صحن تالارهای مجموعه شاهد اجراهای هنری با حضور تماشاگر خواهد بود و اجراهای ارکسترهای بنیاد نیز از همین تاریخ آغاز میشود./ ایرنا
سرانجام طلسم برگزار نشدن کنسرتها در تالار وحدت تهران شکسته شد و قرار بر این است که روز پنجشنبه نهم دی ماه حسین صفامنش خواننده موسیقی کردی که اغلب مخاطبان او را با خوانندگی تیتراژ سریال «نون خ» میشناسند، آغازگر برگزاری کنسرتهای زنده در این مکان باشد./مهر
مهدی علی اکبرزاده، مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با اشاره به اهمیت جشنواره قصهگویی، اظهار داشت اینکه ۳۰ آذر با عنوان روز قصهگویی در تقویم ملی ایران ثبت شده، نشانهای از یادگار ماندن جشنواره برای آیندگان است./ ایرنا
حجتالاسلام رمضانعلی معتمدی مدیرکل دفتر تبلیغ و ترویج معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از اجرای ۹ برنامه ملی و بینالمللی با اعتباری بالغ بر ۵۰۰ میلیون تومان خبر داد که در راستای اجرای طرح ملی پایتخت نهج البلاغه برگزار میشود. / ایرنا
پوستر مستند نیمهبلند «بریکولاژ؛ زندگی نادر مشایخی» بهکارگردانی محمود توسلیان و تهیهکنندگی رحمان حاصلی همزمان با حضور این فیلم در پانزدهمین جشنواره سینماحقیقت رونمایی شد./ خبرآنلاین
مراسم معرفی کتابهای بیستمین جشنواره و سایر پژوهشهای منتشر شده درحوزه نمایشهای آیینی و سنتی، صبح شنبه ۲۰ آذر با حضور داوود فتحعلیبیگی دبیر، محمدحسین ناصربخت قائم مقام دبیر بیستمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی و نویسندگان و پژوهشگران آثار منتشر شده در سالن کنفرانس مرکز موسیقی برگزار شد./ ایرنا