اما و اگرهای حضور پررنگ آثار تجاری در بازار کتاب در گفت‌و‌گو با اهالی نشر

مخاطب کتابخوان راه خود را پیدا می‌کند




مریم  شهبازی
خبرنگار
 «قورباغه‌ات را قورت بده»، «راز شاد زیستن»، «چطور مدیر موفقی باشیم؟»، «چگونه ثروتمند شویم؟» و ... تنها برخی عنوان‌هایی هستند که بخش عمده‌ای از ویترین کتاب را به خود اختصاص داده‌اند، حالا فرقی هم ندارد ویترین کتابفروشی‌ها باشد یا نمایشگاه‌های کتاب و حتی شبه نمایشگاه‌هایی که به میزبانی ایستگاه‌های مترو و گاهی هم پارک‌ها و اماکن عمومی برگزار می‌شود. آثاری که با اما و اگرهای بسیاری از سوی اهالی فرهنگ روبه روهستند، آن‌چنان‌که برخی ایرادی در انتشار آنها نمی‌بینند و عده دیگری که عرضه این کتاب‌های به ‌اصطلاح روانشناسی زرد را که حتی نمونه‌های آنها را در کتاب‌های داستانی هم می‌توان یافت مانعی در مسیر ارائه کتاب‌های ارزشمند و موجب بدعادت شدن مخاطبان کتاب می‌دانند.

نگاه برخی ناشران صرفاً تجاری است
اما چرا این کتاب‌ها چنین حجم قابل‌ توجهی از ویترین محدود کتاب، چه در کتابفروشی‌ها و چه در سایر اماکن عمومی عرضه آثار را به خود اختصاص داده است؟ برخی دلیل این حضور پررنگ را مرتبط به شرایط نشر می‌دانند که ازجمله آنان می‌توان به شهرام اقبال‌زاده اشاره کرد، این نویسنده، مترجم و منتقد ادبی معتقد به وجود زنجیره‌ای از دلایل در بروز این مسأله است. او به «ایران» می‌گوید: «یکی از نکات مهم در اقتصاد نشر این است که چه کتاب‌هایی و چرا عمده‌ترین بخش فروش را به خود اختصاص داده‌اند؟ مسأله‌ای که بیش از همه درباره کتاب‌های زرد روانشناسی یا حتی آثار سطحی ادبی صادق است.»
توجه ناشران به انتشار این قبیل کتاب‌ها یکی از مهم‌ترین دلایلی است که این منتقد ادبیات به آن اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «همه ناشران که با دغدغه‌های فرهنگی قدم به این عرصه نمی‌گذارند؛ برای برخی مهم‌ترین هدف دستیابی به منافع تجاری است، طبیعی است که این افراد به سراغ آثاری بروند که شانس بازگشت سرمایه بیشتری داشته باشند. با این‌حال به همه ناشران هم نمی‌توان گلایه کرد که چرا سراغ کتاب‌های بازاری می‌روند، ازآنجایی‌ که سال‌هاست با برخی انتشاراتی‌ها به‌عنوان دبیر نشر و... هم همکاری دارم در جریان هستم که حتی برخی ناشران دغدغه‌مند در مسائل فرهنگی هم هرازگاهی ناچار به انتشار چنین آثاری می‌شوند.»
به گفته اقبال ‌زاده، این قبیل کتاب‌ها درمیان آنها‌یی که کتابخوانان جدی به شمار نمی‌آیند مخاطب دارند. آن‌طور که این نویسنده و مترجم می‌گوید انتشار این کتاب‌ها به ناشران کمک می‌کند از امکان مالی بهتری برای انتشار آثار جدی‌تر و ارزشمند استفاده کنند؛ البته این گفته تنها درباره ناشرانی صادق است که در کنار دغدغه‌های فرهنگی به ناچار گاهی نیز به انتشار این کتاب‌ها روی می‌آورند چراکه برخی از ناشران هم تنها به‌ صرف انجام کاری تجاری به این عرصه قدم می‌گذارند و طبیعی است بخش عمده‌ای از کارهای آنان به کتاب‌هایی اختصاص پیدا کند که در زمره آثار پرفروش باشند. یکی دیگر از دلایل افزایش این قبیل عنوان‌ها را می‌توان در حلقه توزیع آثار جست‌و‌جو کرد، آن‌طور که در عرصه کتاب روال است هر پخش‌کننده کتاب چند توزیع‌کننده دارد، بااین‌حال کم پیش می‌آید که افراد کتاب‌شناس در میان این افراد حضورداشته باشند. به گفته اقبال‌زاده، اغلب توزیع‌کنندگان کتاب از طریق آگهی‌های استخدام به این عرصه قدم می‌گذارند و برای آنان فرقی ندارد که کالای مقابل آنها کتاب باشد یا کنسرو غذا و حتی چیپس و پفک.
اقبال‌زاده، نحوه انتخاب آثار ناشران از سوی توزیع‌کنندگان برای پخش میان کتابفروشی‌ها را هم مبتنی بر دو نوع نگاه می‌داند، نخستین عامل در گزینش کتاب‌ها تعلق داشتن آنها به نویسندگان و مترجمان سرشناس است تا از این طریق ریسک باقی ماندن کتاب‌ها در قفسه کتابفروشی‌ها به حداقل برسد.  کتاب‌های دیگری که در این بین مورد توجه هستند آثار نفیس هستند که اغلب به دیوان شاعران مطرح تعلق دارند و خاص هدیه دادن هستند. معمولاً فروش هر جلد کتاب نفیس سودی برابر با حداقل 10 کتاب جدی را به‌دنبال دارد.
کتاب‌های روانشناسی و ادبی به‌اصطلاح برخی زرد هم حتی به‌ رغم ناشناس بودن نویسنده یا مترجم چون از نوشته‌های بفروش به‌حساب می‌آیند و عنوان‌هایی فریبنده در جذب مخاطبان دارند با استقبال خوبی از سوی توزیع‌کنندگان روبه‌رو می‌شوند.
  بی‌توجهی رسانه‌ها و نظام آموزشی
محمود آموزگار مدیرمسئول نشر «کتاب آمِه» به‌ تبع سفر به کشورهای دیگر و از سویی برخورداری از فرصتی برای تعامل با فعالان نشر خارجی، عرضه این قبیل کتاب‌ها را در سایر نقاط جهان اتفاقی عادی و پیرو قاعده عرضه و تقاضا می‌داند. او معتقد است برخلاف تصور مردم حتی در کشورهای غربی- امریکایی هم شاهد حضور پررنگ این قبیل کتاب‌ها در ویترین کتابفروشی‌ها هستیم و در همین رابطه به «ایران» می‌گوید: «در هیچ کجای دنیا بازار کتاب قاعده از پیش تعیین‌شده‌ای ندارد و این خود مخاطبان هستند که براساس تقاضا نحوه عرضه را مشخص می‌کنند. اتفاقی که نه‌ فقط درباره کتاب، بلکه درخصوص هر کالای دیگری هم صادق است.»
این نویسنده تأکید دارد، کتاب‌های آسان خوانی که برخی آنها را با عنوان کم‌ارزش یا عامه‌پسند می‌خوانند در همه کشورها مخاطب خاص خود را دارند، آثاری که تنها به کتاب‌های دم‌دستی روانشناسی محدود نمی‌شوند و حتی حوزه ادبیات داستانی را هم شامل می‌شوند. او ادامه می‌دهد:«البته ما کمی دچار افراط ‌و تفریط شده‌ایم و شاید نمی‌خواهیم بپذیریم که به‌هرحال طیف این قبیل کتاب‌ها و آثاری نظیر نوشته‌های فهیمه رحیمی هم متقاضیان خود را دارند و بخشی از تقاضای جامعه را نمایندگی می‌کنند. نکته‌ای که نباید فراموش کرد این است که بخشی از مخاطبان چنین کتاب‌هایی به‌ مرور سمت مطالعه آثار جدی‌تر می‌روند و مسیر خود را در دنیای کتابخوانی پیدا می‌کنند.»
نایب ‌رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران معتقد است در کشوری که سرانه مطالعه تا به این اندازه پایین است نمی‌توان مردم را حتی از خواندن این کتاب‌ها هم برحذر داشت. با این‌ حال او راهکاری هم ارائه می‌کند، پیشنهادی که بارها مطرح‌شده اما کمتر مقام مسئول یا مدیر رسانه‌ای به آن عمل کرده است، آموزگار می‌گوید:«مسئولان فرهنگی و مدیران رسانه‌ها، بویژه صداوسیما می‌توانند در ارتقای سلیقه کتابخوانی مخاطبان و آشنایی آنان با آثار خوب مؤثر باشند. رسانه از ابزار قدرتمندی در آشنا ساختن مردم با راه‌های انتقال اندیشه که از مهم‌ترین آنها کتابخوانی است برخوردار است.»
او به فعالیت شبه نمایشگاه‌هایی که اغلب در ابعاد مختلفی در اماکن عمومی نظیر ایستگاه‌های مترو، راهرو دانشگاه‌ها، پارک‌ها و... برپا می‌شوند به‌عنوان بستری جدی برای جلب ‌توجه مردم به کتاب‌هایی که اشاره شد یاد می‌کند و ادامه می‌دهد: «ازآنجایی ‌که صنوف نشراز قدرتی برای نظارت بر چگونگی برپایی این نمایشگاه‌ها برخوردار نیستند اغلب آنها به محملی برای عرضه کتاب‌های کم‌ارزش و از سویی آثار قاچاق و حتی کتاب سازی‌ها تبدیل ‌شده‌اند. اینها به رقیبی برای کتابفروشان که عملکردی قانونی دارند تبدیل‌ شده‌اند و نه‌تنها منجر به کاهش سطح سلیقه مردم می‌شوند بلکه به اقتصاد نشر هم لطمه می‌زنند، دولت و مراجع قضایی باید شرایطی فراهم کنند تا از طریق صنوفی همچون اتحادیه ناشران و کتابفروشان امکان نظارت بر عملکرد آنان فراهم شود.»
  ضرورت بازگشت تعادل به چرخه نشر
پروین علی‌پور که سال‌ها به‌عنوان تهیه‌کننده و تکنولوژیست آموزشی در تلویزیون مشغول به کار بوده و علاوه بر این مترجم پرکاری هم در عرصه آثار کودک و نوجوان به شمار می‌آید در همین رابطه به «ایران» می‌گوید: «من چندان اعتقادی به تأثیر منفی این کتاب‌ها ندارم، نمی‌توان گفت چون اینها ارزش علمی یا ادبی چندانی ندارند پس آثار مخربی هستند. افرادی که به سراغ مطالعه این کتاب‌ها می‌روند هنوز کتابخوان نشده‌اند و شاید بتوان امیدوار بود که همین‌ها به‌ مرور سمت آثار جدی‌تر بروند. به‌هرحال خواندن همین کتاب‌ها هم در شرایط فعلی سرانه مطالعه‌مان بهتر از نخواندن آنها است.»
بااین‌حال او نیز تأکید دارد که در کنار حضور پررنگ این کتاب‌ها در ویترین کتابفروشی‌ها و حتی نمایشگاه‌های غیررسمی می‌توان مردم را به شیوه صحیح به کتابخوانی اصولی تشویق کرد. این روانشناس که سال‌ها به‌عنوان دبیر ادبیات هم مشغول فعالیت بوده معتقد است مدارس از قدرت اثرگذاری زیادی در کنار رسانه‌ها برخوردار هستند و حتی به ذکر نمونه‌ای از تجربه خود از سال‌های تدریس اشاره می‌کند و اینکه حتی دانش‌آموزانی ر ا که ضرورتی در کتابخوانی حس نمی‌کنند هم می‌توان به سمت مطالعه آثار جدی برد.
علی‌پور هم مانند آموزگار معتقد است که مخاطبان کتاب‌های بازاری به ‌مرور راه خود را پیداکرده و سراغ آثار جدی‌تر می‌روند. او این کتاب‌ها را در حکم مشوقی برای کتاب‌های جدی می‌داند، البته درصورتی‌که رسانه‌ها و نظام آموزشی کاری در راستای آشنایی مردم با آثار جدی‌تر انجام بدهند. او ادامه می‌دهد:«اگر واقعاً دغدغه‌ای در این زمینه‌ داریم لازم نیست در ضرورت حذف این آثار از کتابفروشی‌ها بگوییم بلکه بهتر است کاری کنیم که مردم با آثار ارزشمند آشنا شده و قدر آنها را بدانند.»
با این ‌حال نکته‌ای که نمی‌توان فراموش کرد تأکیدی است که فعالان عرصه نشر و فرهنگ بر ضرورت بازگشت تعادل به زنجیره‌های صنعت نشر دارند. به گفته این افراد درصورتی‌ که عملکرد هر یک از بخش‌های نشر به شکل عادی خود بازگردد و آسیب‌های آنها به حداقل برسد آن‌وقت است که می‌توان به برقراری تعادل در نظام عرضه و تقاضا هم مطمئن شد. در چنین شرایطی همان‌قدر که کتاب‌های بازاری فرصتی برای خوانده شدن پیدا می‌کنند کتاب‌های جدی و ارزشمند هم به دست مخاطبان می‌رسند و مهجور باقی نمی‌مانند.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7400/1/549194/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها