ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حبس و پرداخت دیه مجازات شلیک مرگبار مأمور پلیس
گروه حوادث/ مأمور کلانتری که در جریان تعقیب و گریز با شلیک گلوله باعث مرگ پسر جوانی شده بود، به حبس و پرداخت دیه محکوم شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، پاییز سال ۹۸ گزارش یک درگیری خونین در خیابان فلسطین به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران کلانتری به محل اعزام شدند و دو جوان حدوداً 30 ساله را دیدند که در حال درگیری هستند. در همان لحظه یکی از آنها با دیدن مأموران کلانتری پا به فرار گذاشت و مأموران هم به تعقیب او پرداختند و چند بار دستور ایست دادند اما پسر جوان بیتوجه به فرمان پلیس به فرارش ادامه داد تا اینکه در نهایت مأمور پلیس با شلیک یک گلوله وی را متوقف کرد. پسر جوان که مجروح شده بود بلافاصله توسط نیروهای اورژانس به بیمارستان منتقل شد، اما ساعاتی بعد به علت اصابت گلوله به قلبش و شدت خونریزی فوت کرد.
کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند گلوله در ابتدا به بازوی چپ قربانی اصابت کرده و سپس از قسمت داخل بازو خارج و دوباره وارد سینه شده و در نهایت با قلب برخورد کرده و باعث مرگ شده است.
بدین ترتیب مأمور شلیککننده به اتهام قتل عمد بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی گفت: قصدی برای کشتن متهم نداشتم و فقط میخواستم او را متوقف کنم. قربانی وقتی به دستور ایست پلیس توجهی نکرد به ناچار و برای متوقف کردن او دستش را نشانه گرفتم اما گلوله کمانه کرد و به قلبش خورد.
پس از تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه مادر مقتول بهعنوان تنها ولیدم به جایگاه رفت و برای متهم درخواست قصاص کرد.
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: نخست دستور ایست دادم که پسر جوان توجهی نکرد بعد با رعایت قانون بهکارگیری اسلحه 2 تیر هوایی شلیک کردم اما او بازهم به مسیرش ادامه داد که اینبار بازوی او را نشانه گرفتم و از شانس بدم گلوله پس از برخورد به بازویش، کمانه کرد و از پهلوی او به قلبش خورد. قصدی برای کشتن او نداشتم و اتهام قتل عمد را قبول ندارم. از مادرش هم میخواهم مرا ببخشد.
پس از آن قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به گزارش پزشکی قانونی و نظر کارشناسان اسلحهشناسی که گفته بودند گلوله از فاصله بین یک تا 5 متری شلیک شده که با اظهارات متهم مطابقت دارد، مأمور پلیس را از اتهام قتل عمد تبرئه و وی را به جرم قتل شبهعمد به پرداخت دیه و یک سال حبس محکوم کردند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، پاییز سال ۹۸ گزارش یک درگیری خونین در خیابان فلسطین به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران کلانتری به محل اعزام شدند و دو جوان حدوداً 30 ساله را دیدند که در حال درگیری هستند. در همان لحظه یکی از آنها با دیدن مأموران کلانتری پا به فرار گذاشت و مأموران هم به تعقیب او پرداختند و چند بار دستور ایست دادند اما پسر جوان بیتوجه به فرمان پلیس به فرارش ادامه داد تا اینکه در نهایت مأمور پلیس با شلیک یک گلوله وی را متوقف کرد. پسر جوان که مجروح شده بود بلافاصله توسط نیروهای اورژانس به بیمارستان منتقل شد، اما ساعاتی بعد به علت اصابت گلوله به قلبش و شدت خونریزی فوت کرد.
کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند گلوله در ابتدا به بازوی چپ قربانی اصابت کرده و سپس از قسمت داخل بازو خارج و دوباره وارد سینه شده و در نهایت با قلب برخورد کرده و باعث مرگ شده است.
بدین ترتیب مأمور شلیککننده به اتهام قتل عمد بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی گفت: قصدی برای کشتن متهم نداشتم و فقط میخواستم او را متوقف کنم. قربانی وقتی به دستور ایست پلیس توجهی نکرد به ناچار و برای متوقف کردن او دستش را نشانه گرفتم اما گلوله کمانه کرد و به قلبش خورد.
پس از تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه مادر مقتول بهعنوان تنها ولیدم به جایگاه رفت و برای متهم درخواست قصاص کرد.
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: نخست دستور ایست دادم که پسر جوان توجهی نکرد بعد با رعایت قانون بهکارگیری اسلحه 2 تیر هوایی شلیک کردم اما او بازهم به مسیرش ادامه داد که اینبار بازوی او را نشانه گرفتم و از شانس بدم گلوله پس از برخورد به بازویش، کمانه کرد و از پهلوی او به قلبش خورد. قصدی برای کشتن او نداشتم و اتهام قتل عمد را قبول ندارم. از مادرش هم میخواهم مرا ببخشد.
پس از آن قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به گزارش پزشکی قانونی و نظر کارشناسان اسلحهشناسی که گفته بودند گلوله از فاصله بین یک تا 5 متری شلیک شده که با اظهارات متهم مطابقت دارد، مأمور پلیس را از اتهام قتل عمد تبرئه و وی را به جرم قتل شبهعمد به پرداخت دیه و یک سال حبس محکوم کردند.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ خبر داد
دستگیری 119 اخلالگر بازار ارز
گروه حوادث/ فرمانده انتظامی تهران بزرگ از دستگیری 119 نفر در اجرای طرح مقابله با اخلالگران ارزی خبر داد.
سردار «حسین رحیمی» با اشاره به اجرای طرح مقابله با اخلالگران ارزی بنا به درخواست مسئولان بانک مرکزی در فضای حقیقی و مجازی توسط پلیسهای امنیت اقتصادی و فتا پایتخت، بیان داشت: به لطف خداوند اجرای این طرح آثارخوبی داشته و باعث کاهش حدود 3 هزار تومانی قیمت دلار و قیمت طلا هم بوده است. این طرح در سه روز گذشته به اجرا در آمد که 119 نفر که بسیاری از آنها دارای سوابق قبلی بوده و حتی تعهد داده بودند، دستگیر و 445 هزار واحد ارزی به ارزش بیش از 6 میلیارد تومان از آنها کشف شد.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ با اشاره به اینکه این مجرمان هم در معاملات کف خیابان هم معاملات فردایی و معاملات کاغذی و در تمام زمینهها فعالیت داشتند که 20 نفر از این افراد روانه زندان شدند، عنوان داشت: این طرح کماکان ادامه خواهد داشت و امیدواریم در کنار دولت و برنامههایی که رئیس کل بانک مرکزی دارند بتوانیم اقدام اثربخشی داشته باشیم.
رئیس پلیس پایتخت بیان داشت: رئیس کانون صرافان به پلیس امنیت اقتصادی و پلیس فتا دعوت و تذکرات لازم داده شد و وی قول همکاری داده و در این زمینه سه باب صرافی پلمب شد.
وی به کانالهای مجازی اعلام قیمت نیز اشاره کرد و گفت: برخی از این کانالهای شناسایی شده در خارج از کشور فعالیت میکردند، البته ارتباط سازمان یافتهای در این خصوص با خارج از کشور وجود نداشت.
پلیس فتا نیز اقداماتی در این زمینه انجام داد و ۶۷ کانال و صفحه در فضای مجازی شناسایی شد و ۲۰ نفر از مدیران کانالها احضار و پس از اخذ تعهد آزاد شدند ۴۶ صفحه نیز حذف شد. این صفحات میلیونها عضو و بازدید کننده داشتند.
سردار «حسین رحیمی» با اشاره به اجرای طرح مقابله با اخلالگران ارزی بنا به درخواست مسئولان بانک مرکزی در فضای حقیقی و مجازی توسط پلیسهای امنیت اقتصادی و فتا پایتخت، بیان داشت: به لطف خداوند اجرای این طرح آثارخوبی داشته و باعث کاهش حدود 3 هزار تومانی قیمت دلار و قیمت طلا هم بوده است. این طرح در سه روز گذشته به اجرا در آمد که 119 نفر که بسیاری از آنها دارای سوابق قبلی بوده و حتی تعهد داده بودند، دستگیر و 445 هزار واحد ارزی به ارزش بیش از 6 میلیارد تومان از آنها کشف شد.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ با اشاره به اینکه این مجرمان هم در معاملات کف خیابان هم معاملات فردایی و معاملات کاغذی و در تمام زمینهها فعالیت داشتند که 20 نفر از این افراد روانه زندان شدند، عنوان داشت: این طرح کماکان ادامه خواهد داشت و امیدواریم در کنار دولت و برنامههایی که رئیس کل بانک مرکزی دارند بتوانیم اقدام اثربخشی داشته باشیم.
رئیس پلیس پایتخت بیان داشت: رئیس کانون صرافان به پلیس امنیت اقتصادی و پلیس فتا دعوت و تذکرات لازم داده شد و وی قول همکاری داده و در این زمینه سه باب صرافی پلمب شد.
وی به کانالهای مجازی اعلام قیمت نیز اشاره کرد و گفت: برخی از این کانالهای شناسایی شده در خارج از کشور فعالیت میکردند، البته ارتباط سازمان یافتهای در این خصوص با خارج از کشور وجود نداشت.
پلیس فتا نیز اقداماتی در این زمینه انجام داد و ۶۷ کانال و صفحه در فضای مجازی شناسایی شد و ۲۰ نفر از مدیران کانالها احضار و پس از اخذ تعهد آزاد شدند ۴۶ صفحه نیز حذف شد. این صفحات میلیونها عضو و بازدید کننده داشتند.
اعتراف پسر جوان به قتل مادر:
حسرت های دوران کودکی مرا قاتل کرد
گروه حوادث/ پسر جوان که بعد از قتل مادرش دوبار خودکشی ناموفق داشت وقتی به مشهد رفته بود، از سوی پلیس دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چهارشنبه گذشته رهگذران، حین عبور از خیابانی در مشهد با بدن نیمهجان پسر جوانی مواجه شدند که بهسختی نفس میکشید. با تماسهای مردمی او به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت.
معاینات اولیه کادر درمان بیمارستان نشان میداد که پسر جوان بر اثر مصرف بیش از حد دارو، حالش بد شده است. در بازرسی از جیبهای او مدارک هویتی به دست آمد و با گزارش این موضوع به پلیس، تحقیقات برای شناسایی خانواده او آغاز شد.
اما در استعلامات صورت گرفته از سوی پلیس مشهد مشخص شد که پسر جوان به نام حمید به اتهام قتل تحت تعقیب پلیس جنایی پایتخت است. تحقیقات نشان میداد پسر 19 ساله پس از قتل مادرش در 20 آذر امسال، از خانه متواری شده و رد و نشانی از او در دست نبود. بلافاصله کارآگاهان جنایی مشهد در تماس با کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، موضوع را اطلاع داده و اکیپی از مأموران راهی مشهد شده و پس از شناسایی متهم دستگیر شده و بهبودی حال او، متهم را به تهران منتقل کردند. پسر جوان، روز گذشته به تهران منتقل شد و در تحقیقات اولیه به قتل مادرش به خاطر کینهای قدیمی اعتراف کرد. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
چرا مادرت را کشتی؟
از دوران بچگیام از مادرم کینه داشتم. 6 ساله که بودم مادر و پدرم از هم جدا شدند و من پیش پدرم رفتم. با طلاق مادرم سختیهای ما بیشتر شد و روز به روز حسرتهای زندگیام اضافهتر میشد.
در آن دوران مقصر تمام حسرتها و سختیها را مادرم میدانستم. از همان دوران نقشه مرگ مادرم را در سر میکشیدم اما این اواخر وقتی پدرم به زندان افتاد ناراحتیام از او بیشتر شده بود.
چرا پدرت زندانی شد؟
چند ماه قبل پدرم به خاطر خلافی که مرتکب شده بود به زندان افتاد و مادرم مرا نزد خودش برد. او با نظافت در خانههای مردم خرج زندگیاش را درمیآورد. من از 4 سال قبل به حشیش، شیشه و گل معتاد شده بودم. مادرم مرا به کمپ برد تا ترک کنم و من به تازگی از کمپ مرخص شده بودم.
در مدتی که در خانه مادرم زندگی میکردم و به من محبت میکرد بیشتر حسرت میخوردم که چرا سالها از این نعمت محروم بودم و نبودش چقدر به زندگیام لطمه زده است. اما این افکار باعث شد به دنبال قتل او باشم تا انتقام بگیرم .
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
مادرم داخل پذیرایی بود و من با چاقو به او حمله کردم. بعد از کشتن مادرم، پشیمان شدم و تصمیم گرفتم به زندگی خودم هم پایان دهم. به همین دلیل با چاقو گردنم را زدم.
اما زخم خیلی عمیق نبود و در این کار موفق نشدم. از خانه خارج شدم و دو روز در تهران پرسه میزدم. در آن دو روز باز هم از عذاب وجدان تصمیم گرفتم خودم را بکشم به همین دلیل قرص برنج خریدم، اما قرصهایی که به عنوان قرص برنج به من فروخته شده بود قرص گیاهی از آب درآمد و زنده ماندم.
چه شد به مشهد رفتی؟
نمیدانم. دو روز در تهران ماندم و بعد به مشهد رفتم. زخمی که روی گردنم زده بودم عفونت کرده بود. جرأت نمیکردم به پزشک مراجعه کنم، میترسیدم دستگیر شوم. به همین دلیل تصمیم به خوددرمانی گرفتم. اما اشتباهی مقدار زیادی دارو خوردم و بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، خودم را روی تخت بیمارستان دیدم.
شغلت چیست؟
آن موقعها آشپزی میکردم، اما به خاطر اعتیاد دیگر نتوانستم کار کنم و بیکارم.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چهارشنبه گذشته رهگذران، حین عبور از خیابانی در مشهد با بدن نیمهجان پسر جوانی مواجه شدند که بهسختی نفس میکشید. با تماسهای مردمی او به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت.
معاینات اولیه کادر درمان بیمارستان نشان میداد که پسر جوان بر اثر مصرف بیش از حد دارو، حالش بد شده است. در بازرسی از جیبهای او مدارک هویتی به دست آمد و با گزارش این موضوع به پلیس، تحقیقات برای شناسایی خانواده او آغاز شد.
اما در استعلامات صورت گرفته از سوی پلیس مشهد مشخص شد که پسر جوان به نام حمید به اتهام قتل تحت تعقیب پلیس جنایی پایتخت است. تحقیقات نشان میداد پسر 19 ساله پس از قتل مادرش در 20 آذر امسال، از خانه متواری شده و رد و نشانی از او در دست نبود. بلافاصله کارآگاهان جنایی مشهد در تماس با کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، موضوع را اطلاع داده و اکیپی از مأموران راهی مشهد شده و پس از شناسایی متهم دستگیر شده و بهبودی حال او، متهم را به تهران منتقل کردند. پسر جوان، روز گذشته به تهران منتقل شد و در تحقیقات اولیه به قتل مادرش به خاطر کینهای قدیمی اعتراف کرد. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
چرا مادرت را کشتی؟
از دوران بچگیام از مادرم کینه داشتم. 6 ساله که بودم مادر و پدرم از هم جدا شدند و من پیش پدرم رفتم. با طلاق مادرم سختیهای ما بیشتر شد و روز به روز حسرتهای زندگیام اضافهتر میشد.
در آن دوران مقصر تمام حسرتها و سختیها را مادرم میدانستم. از همان دوران نقشه مرگ مادرم را در سر میکشیدم اما این اواخر وقتی پدرم به زندان افتاد ناراحتیام از او بیشتر شده بود.
چرا پدرت زندانی شد؟
چند ماه قبل پدرم به خاطر خلافی که مرتکب شده بود به زندان افتاد و مادرم مرا نزد خودش برد. او با نظافت در خانههای مردم خرج زندگیاش را درمیآورد. من از 4 سال قبل به حشیش، شیشه و گل معتاد شده بودم. مادرم مرا به کمپ برد تا ترک کنم و من به تازگی از کمپ مرخص شده بودم.
در مدتی که در خانه مادرم زندگی میکردم و به من محبت میکرد بیشتر حسرت میخوردم که چرا سالها از این نعمت محروم بودم و نبودش چقدر به زندگیام لطمه زده است. اما این افکار باعث شد به دنبال قتل او باشم تا انتقام بگیرم .
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
مادرم داخل پذیرایی بود و من با چاقو به او حمله کردم. بعد از کشتن مادرم، پشیمان شدم و تصمیم گرفتم به زندگی خودم هم پایان دهم. به همین دلیل با چاقو گردنم را زدم.
اما زخم خیلی عمیق نبود و در این کار موفق نشدم. از خانه خارج شدم و دو روز در تهران پرسه میزدم. در آن دو روز باز هم از عذاب وجدان تصمیم گرفتم خودم را بکشم به همین دلیل قرص برنج خریدم، اما قرصهایی که به عنوان قرص برنج به من فروخته شده بود قرص گیاهی از آب درآمد و زنده ماندم.
چه شد به مشهد رفتی؟
نمیدانم. دو روز در تهران ماندم و بعد به مشهد رفتم. زخمی که روی گردنم زده بودم عفونت کرده بود. جرأت نمیکردم به پزشک مراجعه کنم، میترسیدم دستگیر شوم. به همین دلیل تصمیم به خوددرمانی گرفتم. اما اشتباهی مقدار زیادی دارو خوردم و بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، خودم را روی تخت بیمارستان دیدم.
شغلت چیست؟
آن موقعها آشپزی میکردم، اما به خاطر اعتیاد دیگر نتوانستم کار کنم و بیکارم.
قتـل بهخاطر دفاع از برادر
گروه حوادث / پسر جوانی که مدعی است برای دفاع از برادرش مرتکب قتل شده، در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از 25 خرداد سال 1400 با گزارش یک نزاع خونین در یکی از بوستانهای جنوب تهران آغاز شد. در ادامه مأموران به محل اعزام شدند و مشخص شد که پسر جوانی با ضربات متعدد قمه بشدت مجروح شده است، وی بلافاصله به بیمارستان انتقال پیدا کرد اما ساعاتی بعد به خاطر شدت جراحات وارده فوت کرد و جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
در حالی که مأموران شناسایی عامل قتل را در دستور کارشان قرار داده بودند جوانی 25 ساله خودش را به پلیس معرفی و به قتل اعتراف کرد. وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: یک روز در حال گذر از پارکی بودم که متوجه شدم چند نفر با هم درگیر شدهاند. داشتم از کنارشان میگذشتم که دیدم یکی از آنها به قومیت ما ناسزا میگوید، در یک لحظه عصبانی شدم و به آنها اعتراض کردم و در همان لحظه هم وقتی دیدم یک قمه روی زمین افتاده آن را برداشتم و به سمت آنها پرتاب کردم که به دست یکی از طرفهای دعوا خورد و بعد هم با ورود پلیس به ماجرا متواری شدم.
وی افزود: اما شب بعد پسرخالهام با من تماس گرفت و گفت همان کسی که تو با قمه دستش را مجروح کردی برادرت را مورد ضرب و شتم قرار داده که بسرعت خودم را به پارک رساندم و دیدم دو نفر روی موتور نشستهاند و قمهای هم در دستشان است و ضرباتی هم به دست برادرم زده بودند که عصبانی شدم و قمه را گرفتم و چند ضربه به یکی از آنها زدم و فرار کردم اما وقتی فهمیدم او کشته شده تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. حالا هم میخواهم بگویم که برادر و پسرخالهام نقشی در ماجرا نداشتند و آن روز فقط شاهد ماجرا بودند. پس از آن مأموران تحقیقات میدانی انجام دادند و بر اساس اظهارات شهود به این نتیجه رسیدند که برادر و پسرخاله عامل قتل نیز در درگیری حضور داشتهاند و آنها نیز بازداشت شدند.
پس از تکمیل تحقیقات و گزارش پلیس و پزشکی قانونی، برای متهم اصلی به اتهام قتل عمد و برای برادر و پسرخالهاش به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهمان بزودی محاکمه میشوند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از 25 خرداد سال 1400 با گزارش یک نزاع خونین در یکی از بوستانهای جنوب تهران آغاز شد. در ادامه مأموران به محل اعزام شدند و مشخص شد که پسر جوانی با ضربات متعدد قمه بشدت مجروح شده است، وی بلافاصله به بیمارستان انتقال پیدا کرد اما ساعاتی بعد به خاطر شدت جراحات وارده فوت کرد و جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
در حالی که مأموران شناسایی عامل قتل را در دستور کارشان قرار داده بودند جوانی 25 ساله خودش را به پلیس معرفی و به قتل اعتراف کرد. وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: یک روز در حال گذر از پارکی بودم که متوجه شدم چند نفر با هم درگیر شدهاند. داشتم از کنارشان میگذشتم که دیدم یکی از آنها به قومیت ما ناسزا میگوید، در یک لحظه عصبانی شدم و به آنها اعتراض کردم و در همان لحظه هم وقتی دیدم یک قمه روی زمین افتاده آن را برداشتم و به سمت آنها پرتاب کردم که به دست یکی از طرفهای دعوا خورد و بعد هم با ورود پلیس به ماجرا متواری شدم.
وی افزود: اما شب بعد پسرخالهام با من تماس گرفت و گفت همان کسی که تو با قمه دستش را مجروح کردی برادرت را مورد ضرب و شتم قرار داده که بسرعت خودم را به پارک رساندم و دیدم دو نفر روی موتور نشستهاند و قمهای هم در دستشان است و ضرباتی هم به دست برادرم زده بودند که عصبانی شدم و قمه را گرفتم و چند ضربه به یکی از آنها زدم و فرار کردم اما وقتی فهمیدم او کشته شده تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. حالا هم میخواهم بگویم که برادر و پسرخالهام نقشی در ماجرا نداشتند و آن روز فقط شاهد ماجرا بودند. پس از آن مأموران تحقیقات میدانی انجام دادند و بر اساس اظهارات شهود به این نتیجه رسیدند که برادر و پسرخاله عامل قتل نیز در درگیری حضور داشتهاند و آنها نیز بازداشت شدند.
پس از تکمیل تحقیقات و گزارش پلیس و پزشکی قانونی، برای متهم اصلی به اتهام قتل عمد و برای برادر و پسرخالهاش به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهمان بزودی محاکمه میشوند.
یک کشته و 48 مصدوم در تصادف دو اتوبوس
گروه حوادث / خواب آلودگی راننده اتوبوس کارگران شهرک صنعتی حسن آباد و برخورد با اتوبوسی دیگر در جاده ساوه یک کشته و 48 مصدوم بر جا گذاشت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جمعیت هلالاحمر؛ ساعت 6:28 شنبه دهم دی، گزارش تصادفی در آزادراه تهران - قم در محدوده خارجی ترمینال فرودگاه امام خمینی(ره)، ترمینال سلام، به مرکز کنترل و هماهنگی عملیات اعلام شد. بلافاصله ۴ تیم عملیاتی از رباط کریم و شهرری به محل حادثه اعزام شدند. نخستین بررسیها نشان میداد یک دستگاه اتوبوس حامل کارگران شهرک صنعتی حسنآباد و اتوبوس سرویس پرسنل فضای سبز شهر فرودگاهی با هم برخورد کردهاند که منجر به واژگونی اتوبوسها شد.
۴۹ مصدوم توسط اورژانس به مرکز درمانی منتقل شدند اما یک نفر در این حادثه جان خود را از دست داد. سرهنگ طوسی، رئیس پلیس راهور فرودگاه امام خمینی(ره) در خصوص تصادف ۲ اتوبوس در محدوده ترمینال فرودگاه امام خمینی گفت: تصادف از جلو به عقب رخ داده و راننده شهرک صنعتی حسنآباد دچار خستگی و خوابآلودگی بوده است و بلافاصله پس از این حادثه پلیس و گروههای امدادی در صحنه حاضر شده و محل تصادف ایمنسازی شد.
رئیس پلیس راهور فرودگاه امام خمینی(ره) در مورد ایمنی اتوبوسها افزود: هر ۲ اتوبوس بنز قدیمی ۳۰۲ مدل ایرانپیما بوده و در محور ساوه خروجی فرودگاه امام با هم برخورد کردند و هر ۲ راننده حدود ۵۰ ساله و دارای گواهینامه هستند.
سعید چلندری، سرپرست شرکت شهر فرودگاهی امامخمینی (ره) درباره این تصادف گفت: دو اتوبوس که یکی از آنها حامل کارکنان شرکت فرودگاهی امام و دیگری حامل کارکنان محدوده رباط کریم بوده، در جاده اطراف فرودگاه دچار سانحه شدند و ظاهراً راننده اتوبوسی که از سمت رباطکریم حرکت میکرد، دچار خوابآلودگی شده که منجر به بروز این تصادف شده است.
به گفته سرپرست شرکت شهر فرودگاهی امامخمینی (ره)، این تصادف در جاده ساوه رخ داده و در محدوده داخلی فرودگاه امام خمینی اتفاق نیفتاده است .
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جمعیت هلالاحمر؛ ساعت 6:28 شنبه دهم دی، گزارش تصادفی در آزادراه تهران - قم در محدوده خارجی ترمینال فرودگاه امام خمینی(ره)، ترمینال سلام، به مرکز کنترل و هماهنگی عملیات اعلام شد. بلافاصله ۴ تیم عملیاتی از رباط کریم و شهرری به محل حادثه اعزام شدند. نخستین بررسیها نشان میداد یک دستگاه اتوبوس حامل کارگران شهرک صنعتی حسنآباد و اتوبوس سرویس پرسنل فضای سبز شهر فرودگاهی با هم برخورد کردهاند که منجر به واژگونی اتوبوسها شد.
۴۹ مصدوم توسط اورژانس به مرکز درمانی منتقل شدند اما یک نفر در این حادثه جان خود را از دست داد. سرهنگ طوسی، رئیس پلیس راهور فرودگاه امام خمینی(ره) در خصوص تصادف ۲ اتوبوس در محدوده ترمینال فرودگاه امام خمینی گفت: تصادف از جلو به عقب رخ داده و راننده شهرک صنعتی حسنآباد دچار خستگی و خوابآلودگی بوده است و بلافاصله پس از این حادثه پلیس و گروههای امدادی در صحنه حاضر شده و محل تصادف ایمنسازی شد.
رئیس پلیس راهور فرودگاه امام خمینی(ره) در مورد ایمنی اتوبوسها افزود: هر ۲ اتوبوس بنز قدیمی ۳۰۲ مدل ایرانپیما بوده و در محور ساوه خروجی فرودگاه امام با هم برخورد کردند و هر ۲ راننده حدود ۵۰ ساله و دارای گواهینامه هستند.
سعید چلندری، سرپرست شرکت شهر فرودگاهی امامخمینی (ره) درباره این تصادف گفت: دو اتوبوس که یکی از آنها حامل کارکنان شرکت فرودگاهی امام و دیگری حامل کارکنان محدوده رباط کریم بوده، در جاده اطراف فرودگاه دچار سانحه شدند و ظاهراً راننده اتوبوسی که از سمت رباطکریم حرکت میکرد، دچار خوابآلودگی شده که منجر به بروز این تصادف شده است.
به گفته سرپرست شرکت شهر فرودگاهی امامخمینی (ره)، این تصادف در جاده ساوه رخ داده و در محدوده داخلی فرودگاه امام خمینی اتفاق نیفتاده است .
کلاهبرداری نیکوکار قلابی به بهانه مدرسه سازی
گروه حوادث / مرد شیاد که با جعل هویت یک خیر مدرسه ساز اقدام به راهاندازی صفحه اینستاگرامی کرده و از کاربران فضای مجازی کلاهبرداری می کرد دستگیر شد.
سرهنگ داود معظمی گودرزی رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات پایتخت در تشریح این خبر گفت: تعدادی از شهروندان به پلیس فتا مراجعه و عنوان کردند یک صفحه جعلی با نام و تصاویر یک خیر مدرسه ساز در شبکههای اجتماعی ساخته شده و اقدام به دریافت وجه و کلاهبرداری از مردم میکند.
این مقام انتظامی ادامه داد: کارشناسان پلیس فتا تهران بزرگ تحقیقات خود را آغاز کردند و در بررسیهای انجامشده مشخص شد یک صفحه اینستاگرامی با بیش از ۵۵ هزار نفر دنبال کننده ایجاد شده و با سوءاستفاده از جایگاه اجتماعی خیرین و با جعل هویت یک خیر مدرسه ساز با استفاده از تصاویر آرشیوی و ترفند کمک به ساخت مدرسه برای مناطق محروم از کاربران کلاهبرداری میکند. کارآگاهان سایبری پلیس فتا پایتخت با بهره گیری از روشهای علمی مجرم را در فضای مجازی شناسایی کردند و با به دست آوردن اطلاعات هویتی وی پس از تشریفات قضایی متهم در یکی از مناطق شمالی تهران بزرگ دستگیر و به پلیس فتا منتقل شد. مجرم در تحقیقات بهعملآمده به ساخت صفحه جعلی با نام و مشخصات افراد خیر معروف در کشور در شبکه اجتماعی اینستاگرام و دریافت وجه از حدود ۱۹ شهروند اعتراف کرد و ضمن ابراز پشیمانی انگیزه خود را کسب مال نامشروع و مطرح شدن در فضای مجازی عنوان کرد.
رئیس پلیس فتا تهران بزرگ به شهروندان توصیه کرد: به طور معمول افراد سودجو با استفاده از بستر شبکههای اجتماعی و هویتهای مجازی جعلی که با جذابیتهای ظاهری اغواکننده آراسته شده اقدام به فریب قربانیان خود کرده و از جملات زیبا و فریبنده برای رسیدن به نیت شوم خود استفاده میکنند.
سرهنگ داود معظمی گودرزی رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات پایتخت در تشریح این خبر گفت: تعدادی از شهروندان به پلیس فتا مراجعه و عنوان کردند یک صفحه جعلی با نام و تصاویر یک خیر مدرسه ساز در شبکههای اجتماعی ساخته شده و اقدام به دریافت وجه و کلاهبرداری از مردم میکند.
این مقام انتظامی ادامه داد: کارشناسان پلیس فتا تهران بزرگ تحقیقات خود را آغاز کردند و در بررسیهای انجامشده مشخص شد یک صفحه اینستاگرامی با بیش از ۵۵ هزار نفر دنبال کننده ایجاد شده و با سوءاستفاده از جایگاه اجتماعی خیرین و با جعل هویت یک خیر مدرسه ساز با استفاده از تصاویر آرشیوی و ترفند کمک به ساخت مدرسه برای مناطق محروم از کاربران کلاهبرداری میکند. کارآگاهان سایبری پلیس فتا پایتخت با بهره گیری از روشهای علمی مجرم را در فضای مجازی شناسایی کردند و با به دست آوردن اطلاعات هویتی وی پس از تشریفات قضایی متهم در یکی از مناطق شمالی تهران بزرگ دستگیر و به پلیس فتا منتقل شد. مجرم در تحقیقات بهعملآمده به ساخت صفحه جعلی با نام و مشخصات افراد خیر معروف در کشور در شبکه اجتماعی اینستاگرام و دریافت وجه از حدود ۱۹ شهروند اعتراف کرد و ضمن ابراز پشیمانی انگیزه خود را کسب مال نامشروع و مطرح شدن در فضای مجازی عنوان کرد.
رئیس پلیس فتا تهران بزرگ به شهروندان توصیه کرد: به طور معمول افراد سودجو با استفاده از بستر شبکههای اجتماعی و هویتهای مجازی جعلی که با جذابیتهای ظاهری اغواکننده آراسته شده اقدام به فریب قربانیان خود کرده و از جملات زیبا و فریبنده برای رسیدن به نیت شوم خود استفاده میکنند.
میهمانی شب یلدا زوج جوان را به دادگاه کشاند
بارش نخستین برف زمستانی چهره زیبایی به شهر داده بود و بعد از مدتها شوق و ذوق وصف ناپذیری در میان شهروندان و بیشتر از همه کودکان به وجود آورده بود،اما در میان این شور و شادی چند زوج جوان خسته از مشکلات زندگی راهی دادگاه خانواده شده بودند تا به زندگی مشترکشان پایان دهند.
داخل یکی از شعبهها زوج جوانی مقابل قاضی نشسته بودند تا به درخواستشان رسیدگی کند. قاضی پس از مطالعه دادخواست طلاق رو به زن جوان کرد و گفت: دخترم به خاطر اینکه همسرت با تو به میهمانی شب یلدا نیامده است می خواهی طلاق بگیری؟
مینا گفت: جناب قاضی موضوع میهمانی شب یلدا نیست، مشکل من بیشتر از این حرفهاست. شوهر من اصلاً اهل معاشرت نیست. راستش را بخواهید ما 4 سال همسایه بودیم حتی یک بار هم ندیدم میثم حرف بزند و اهل رفت و آمد و صحبت باشد من فکر میکردم به خاطر ادب و نجابتش است اما حالا که ازدواج کردهایم فهمیدم این سکوت و انزوا یک بیماری است.
آقای قاضی من بعد از عروسی دلم میخواست با همسرم به گردش؛ سینما، رستوران، اماکن دیدنی و گردشگری یا خونه فامیل بروم اما در این مدت میثم مدام میگفت خستهام و حوصله ندارم. من چند باری خودم تنهایی رفتم اما همه از من میپرسیدند میثم کجاست و من جوابی نداشتم کلاً در خانواده ما رسم نیست زن بدون شوهرش به میهمانی برود ،حتی خانه پدر و مادر و خواهر و برادر اما برعکس من میثم فقط عاشق تنهایی است. در این مدت اعتراضی نکردم تا اینکه شب یلدا مامانم ما را به خانهاش دعوت کرد اما میثم نه خودش به میهمانی رفت و نه اجازه داد من بروم. آن شب سر این موضوع خیلی بحث کردیم ولی ناگهان به طرفم حمله کرد و من را به باد کتک گرفت .این رفتارش دیگر برایم قابل تحمل نیست.آقای قاضی من و میثم هنوز 25 سالمان نشده و هنوز یک سال هم از ازدواجمان نگذشته اما انقدر بیروح و سرد و افسرده شدهایم که حد ندارد، به همین خاطر میخواهم طلاق بگیرم.
میثم که تا آن لحظه هیچ حرفی نزده بود از جا برخاست و با لحن تندی گفت: من خوشم نمیاد همش خاله بازی کنم از این خونه به آن خونه میهمانی بازی معنی ندارد. خوشم نمیاد،اذیت می شم .چرا متوجه نمیشی در این وضعیت بد اقتصادی توقعداری هر روز خرید، کافه، تفریح و سینما بروی و منم با خودت همراه کنی اما من از این کارها خوشم نمیاد. آقای قاضی همسر من مدام زندگی ما را با دیگران مقایسه میکند. به عمد شب یلدا خانه باباش نرفتم ،چون همش من را با شوهر خواهرش مقایسه میکند. او ذرهای من و روحیاتم را درک نمیکند.خسته شدم من هم راضی به طلاق هستم.
قاضی با شنیدن حرفهای این زوج گفت: به نظر من شما نیاز به مشاوره دارید اگر مشکلتان جدی بود همین الان حکم طلاق را صادر میکردم اما باید ۲ ماه مستمر به کلاسهای مشاوره بروید و نتیجه را بیاورید اگر نظر کارشناس حوزه خانواده هم جدایی و طلاق باشد آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.
امیرحسین صفدری کارشناس حوزه خانواده
در این پرونده مشاهده میکنید که مینا و میثم به علت اینکه قبل از ازدواج شناخت درستی از هم نداشتند و در خصوص تمایلات و خواستههای خود صحبتی نکرده بودند مشکلات زیادی برایشان به وجود آمده و سبب شده مدام درگیر مقایسه کردن زندگی خود با دیگران شوند که این یک کار، سمی برای زندگی مشترک است.
از صحبتهای این زوج کاملاً مشخص است که مینا و میثم دو شخصیت متفاوت از هم دارند؛ مینا لذت زندگی مشترک خود را در سفر، تفریح، رفت و آمد و معاشرت میبیند و این در حالی است که میثم از تمام این موارد دوری میکند. برآورده نشدن نیازهای متقابل شان آنها را دچار طلاق عاطفی کرده است و در نهایت هر کدام برای خود زندگی میکند که این یک کار اشتباه است.
زوجهای جوان باید قبل از ازدواج راجع به تمام مسائل زندگی مشترک و خصوصیات فردی و اخلاقی هم گفتوگو کنند و به یک نتیجه واحد برسند، بعد تصمیم به ازدواج بگیرند و اگر بدون فکر ازدواج کنند در کوتاهمدت مثل مینا و میثم دچار مشکلات زیادی میشوند و راهحل این مشکلات را در جدایی و طلاق از هم دیگر میبینند.
داخل یکی از شعبهها زوج جوانی مقابل قاضی نشسته بودند تا به درخواستشان رسیدگی کند. قاضی پس از مطالعه دادخواست طلاق رو به زن جوان کرد و گفت: دخترم به خاطر اینکه همسرت با تو به میهمانی شب یلدا نیامده است می خواهی طلاق بگیری؟
مینا گفت: جناب قاضی موضوع میهمانی شب یلدا نیست، مشکل من بیشتر از این حرفهاست. شوهر من اصلاً اهل معاشرت نیست. راستش را بخواهید ما 4 سال همسایه بودیم حتی یک بار هم ندیدم میثم حرف بزند و اهل رفت و آمد و صحبت باشد من فکر میکردم به خاطر ادب و نجابتش است اما حالا که ازدواج کردهایم فهمیدم این سکوت و انزوا یک بیماری است.
آقای قاضی من بعد از عروسی دلم میخواست با همسرم به گردش؛ سینما، رستوران، اماکن دیدنی و گردشگری یا خونه فامیل بروم اما در این مدت میثم مدام میگفت خستهام و حوصله ندارم. من چند باری خودم تنهایی رفتم اما همه از من میپرسیدند میثم کجاست و من جوابی نداشتم کلاً در خانواده ما رسم نیست زن بدون شوهرش به میهمانی برود ،حتی خانه پدر و مادر و خواهر و برادر اما برعکس من میثم فقط عاشق تنهایی است. در این مدت اعتراضی نکردم تا اینکه شب یلدا مامانم ما را به خانهاش دعوت کرد اما میثم نه خودش به میهمانی رفت و نه اجازه داد من بروم. آن شب سر این موضوع خیلی بحث کردیم ولی ناگهان به طرفم حمله کرد و من را به باد کتک گرفت .این رفتارش دیگر برایم قابل تحمل نیست.آقای قاضی من و میثم هنوز 25 سالمان نشده و هنوز یک سال هم از ازدواجمان نگذشته اما انقدر بیروح و سرد و افسرده شدهایم که حد ندارد، به همین خاطر میخواهم طلاق بگیرم.
میثم که تا آن لحظه هیچ حرفی نزده بود از جا برخاست و با لحن تندی گفت: من خوشم نمیاد همش خاله بازی کنم از این خونه به آن خونه میهمانی بازی معنی ندارد. خوشم نمیاد،اذیت می شم .چرا متوجه نمیشی در این وضعیت بد اقتصادی توقعداری هر روز خرید، کافه، تفریح و سینما بروی و منم با خودت همراه کنی اما من از این کارها خوشم نمیاد. آقای قاضی همسر من مدام زندگی ما را با دیگران مقایسه میکند. به عمد شب یلدا خانه باباش نرفتم ،چون همش من را با شوهر خواهرش مقایسه میکند. او ذرهای من و روحیاتم را درک نمیکند.خسته شدم من هم راضی به طلاق هستم.
قاضی با شنیدن حرفهای این زوج گفت: به نظر من شما نیاز به مشاوره دارید اگر مشکلتان جدی بود همین الان حکم طلاق را صادر میکردم اما باید ۲ ماه مستمر به کلاسهای مشاوره بروید و نتیجه را بیاورید اگر نظر کارشناس حوزه خانواده هم جدایی و طلاق باشد آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.
امیرحسین صفدری کارشناس حوزه خانواده
در این پرونده مشاهده میکنید که مینا و میثم به علت اینکه قبل از ازدواج شناخت درستی از هم نداشتند و در خصوص تمایلات و خواستههای خود صحبتی نکرده بودند مشکلات زیادی برایشان به وجود آمده و سبب شده مدام درگیر مقایسه کردن زندگی خود با دیگران شوند که این یک کار، سمی برای زندگی مشترک است.
از صحبتهای این زوج کاملاً مشخص است که مینا و میثم دو شخصیت متفاوت از هم دارند؛ مینا لذت زندگی مشترک خود را در سفر، تفریح، رفت و آمد و معاشرت میبیند و این در حالی است که میثم از تمام این موارد دوری میکند. برآورده نشدن نیازهای متقابل شان آنها را دچار طلاق عاطفی کرده است و در نهایت هر کدام برای خود زندگی میکند که این یک کار اشتباه است.
زوجهای جوان باید قبل از ازدواج راجع به تمام مسائل زندگی مشترک و خصوصیات فردی و اخلاقی هم گفتوگو کنند و به یک نتیجه واحد برسند، بعد تصمیم به ازدواج بگیرند و اگر بدون فکر ازدواج کنند در کوتاهمدت مثل مینا و میثم دچار مشکلات زیادی میشوند و راهحل این مشکلات را در جدایی و طلاق از هم دیگر میبینند.
اخبـــــار
فرمانده انتظامی گیلان خبر داد
دستگیری عاملان آتش زدن مسجد بندرانزلی
گروه حوادث/ جانشین فرمانده انتظامی گیلان از شناسایی و دستگیری عاملان حریق عمدی مسجد جامع شهرستان بندرانزلی خبر داد.
سرهنگ حسین حسن پور در تشریح این خبر اظهار کرد: در پی حریق عمدی مسجد جامع شهرستان بندرانزلی به وسیله مواد آتشزا، شناسایی و دستگیری عاملان این اقدام در دستور کار پلیس شهرستان بندرانزلی قرار گرفت.
وی با بیان اینکه ماموران پلیس آگاهی بندرانزلی با اقدامات پلیسی عاملان آتش سوزی را شناسایی کردند افزود: متهمان ۲۰ و ۲۲ ساله پس از هماهنگی قضایی طی دو عملیات غافلگیرانه در مخفیگاهشان دستگیر شدند.
جانشین فرمانده انتظامی استان گیلان با اشاره به اینکه متهمان در تحقیقات پلیس به اقدام مجرمانه خود تحت تأثیر شبکههای معاند اعتراف کردند گفت: متهمان با تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی معرفی شدند. حسن پور از خانوادهها خواست پیامدهای قانونی و بلندمدت دستگیری و محکومیت را برای فرزندانشان تشریح کرده و نظارت بیشتری بر عملکرد آنها داشته باشند.
نجات دختر 6 ساله از چنگ سه سارق
گروه حوادث /مرد جوانی که با همدستی دو نفر از دوستانش طلاهای دختر 6 سالهای را سرقت کرده و قصد ربودن او را نیز داشت، بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل صدای فریاد کودکی در یکی از خیابانهای شمال پایتخت، اهالی محل را به خیابان کشاند. آنها سه مرد را دیدند که با زور قصد ربودن دخترکی را داشته اما او با فریاد از مردم کمک میخواست.
سه مرد جوان که خود را در محاصره اهالی محل دیدند، با رها کردن کودک، از محل متواری شدند. گزارش ربودن ناموفق دختر 6 ساله به پلیس اعلام شد و بازپرس محمدتقی شعبانی دستور بازداشت مردان فراری را صادر کرد. در ادامه تحقیقات مشخص شد که دختر کوچولو به همراه مادرش در اتاق سرایداری برجی در همان نزدیکی زندگی میکند. روز حادثه برای بازی به خیابان آمده که سه مرد به بهانه خرید عروسک، طلاهای او را سرقت کرده و قصد ربودنش را داشتند که با سر و صدای دختربچه و حضور مردم، ناکام ماندند. بررسیها برای شناسایی مردان ناشناس ادامه داشت تا اینکه مشخص شد آنها کارگران ساختمانی هستند و یکی از آنها در همان حوالی بازداشت شد. متهم در تحقیقات اولیه منکر ماجرای سرقت شد اما در مواجهه حضوری با دختر 6 ساله او متهم را بهعنوان یکی از افرادی که قصد ربودنش را داشتند شناسایی کرد.
بدینترتیب به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات برای دستگیری دو متهم فراری این پرونده ادامه دارد.
دستگیری عاملان آتش زدن مسجد بندرانزلی
گروه حوادث/ جانشین فرمانده انتظامی گیلان از شناسایی و دستگیری عاملان حریق عمدی مسجد جامع شهرستان بندرانزلی خبر داد.
سرهنگ حسین حسن پور در تشریح این خبر اظهار کرد: در پی حریق عمدی مسجد جامع شهرستان بندرانزلی به وسیله مواد آتشزا، شناسایی و دستگیری عاملان این اقدام در دستور کار پلیس شهرستان بندرانزلی قرار گرفت.
وی با بیان اینکه ماموران پلیس آگاهی بندرانزلی با اقدامات پلیسی عاملان آتش سوزی را شناسایی کردند افزود: متهمان ۲۰ و ۲۲ ساله پس از هماهنگی قضایی طی دو عملیات غافلگیرانه در مخفیگاهشان دستگیر شدند.
جانشین فرمانده انتظامی استان گیلان با اشاره به اینکه متهمان در تحقیقات پلیس به اقدام مجرمانه خود تحت تأثیر شبکههای معاند اعتراف کردند گفت: متهمان با تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی معرفی شدند. حسن پور از خانوادهها خواست پیامدهای قانونی و بلندمدت دستگیری و محکومیت را برای فرزندانشان تشریح کرده و نظارت بیشتری بر عملکرد آنها داشته باشند.
نجات دختر 6 ساله از چنگ سه سارق
گروه حوادث /مرد جوانی که با همدستی دو نفر از دوستانش طلاهای دختر 6 سالهای را سرقت کرده و قصد ربودن او را نیز داشت، بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل صدای فریاد کودکی در یکی از خیابانهای شمال پایتخت، اهالی محل را به خیابان کشاند. آنها سه مرد را دیدند که با زور قصد ربودن دخترکی را داشته اما او با فریاد از مردم کمک میخواست.
سه مرد جوان که خود را در محاصره اهالی محل دیدند، با رها کردن کودک، از محل متواری شدند. گزارش ربودن ناموفق دختر 6 ساله به پلیس اعلام شد و بازپرس محمدتقی شعبانی دستور بازداشت مردان فراری را صادر کرد. در ادامه تحقیقات مشخص شد که دختر کوچولو به همراه مادرش در اتاق سرایداری برجی در همان نزدیکی زندگی میکند. روز حادثه برای بازی به خیابان آمده که سه مرد به بهانه خرید عروسک، طلاهای او را سرقت کرده و قصد ربودنش را داشتند که با سر و صدای دختربچه و حضور مردم، ناکام ماندند. بررسیها برای شناسایی مردان ناشناس ادامه داشت تا اینکه مشخص شد آنها کارگران ساختمانی هستند و یکی از آنها در همان حوالی بازداشت شد. متهم در تحقیقات اولیه منکر ماجرای سرقت شد اما در مواجهه حضوری با دختر 6 ساله او متهم را بهعنوان یکی از افرادی که قصد ربودنش را داشتند شناسایی کرد.
بدینترتیب به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات برای دستگیری دو متهم فراری این پرونده ادامه دارد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
حبس و پرداخت دیه مجازات شلیک مرگبار مأمور پلیس
-
دستگیری 119 اخلالگر بازار ارز
-
حسرت های دوران کودکی مرا قاتل کرد
-
قتـل بهخاطر دفاع از برادر
-
یک کشته و 48 مصدوم در تصادف دو اتوبوس
-
کلاهبرداری نیکوکار قلابی به بهانه مدرسه سازی
-
میهمانی شب یلدا زوج جوان را به دادگاه کشاند
-
اخبـــــار
اخبارایران آنلاین