پیرزن باهوش، پرستار قلابی را به دام انداخت
گروه حوادث/ پرستار خانگی که با خوراندن داروی بیهوشی به سالمندان اموالشان را سرقت میکرد، تصور نمیکرد از سوی آخرین طعمهاش دستگیر شود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اوایل آبان مرد جوانی به پلیس مراجعه کرد و از سرقت خانه مادرش خبر داد: «مادرم پیر است و نمیتواند به تنهایی کارهایش را انجام دهد. از آنجا که من و خواهر و برادرهایم نمیتوانستیم هر روز به او سر بزنیم، تصمیم گرفتیم برایش پرستار بگیریم. تا اینکه در فضای مجازی با آگهی یک پرستار خانگی مواجه شدیم که نرخ دستمزد پایینتری به نسبت سایر پرستاران داشت و در نهایت این خانم جوان را استخدام کردیم.»
او ادامه داد: همه چیز خوب بود تا اینکه امروز هر چه با مادرم تماس گرفتم پاسخ نداد نگرانش شدم و خودم را به خانه رساندم. اما کسی در را باز نکرد، مادرم نمیتواند بهخوبی راه برود و از طرفی به پرستارش سفارش کرده بودیم هر زمان که خواست مادرم را بیرون ببرد به ما خبر دهد. نگران شده و با کلیدی که داشتم وارد شدم.
به محض ورود با خانهای بههم ریخته و مادرم که بیهوش روی صندلی افتاده بود، مواجه شدم. طلا و وسایل باارزش خانه به سرقت رفته بود و از شهناز، پرستار مادرم خبری نبود. او را به دکتر رساندم و به ما گفتند که مادرم با داروی بیهوشی مسموم شده است.
با شکایت مرد جوان، تحقیقات برای شناسایی پرستار جوان آغاز شد. در نخستین گام مأموران به بررسی مدارک شهناز پرداختند اما مشخص شد که مدارک جعلی بوده است. بررسیها برای شناسایی پرستار قلابی ادامه داشت و مأموران در این مدت با شکایتهای مشابه دیگری مواجه شدند.
تمامی مالباختگان با دیدن آگهی استخدام این پرستار خانگی که حقوق دریافتی پایینتری از حد معمول داشت با او تماس گرفته و استخدامش کرده بودند. اما بعد از چند روز، پرستار خانگی با دادن غذا و آبمیوههایی که با داروی بیهوشی مسموم شده بود، پیرزن و پیرمردها را بیهوش کرده و وسایل خانه را به سرقت برده بود.
دستگیری سر بزنگاه
تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل صدای فریادهای کمک پیرزنی اهالی ساختمانی در شمال تهران را از خانههایشان بیرون کشید. زن همسایه درخواست کمک داشت و مدام فریاد میزد که پرستارم میخواهد مرا بکشد.
با حضور همسایگان، پرستار جوان بازداشت شد و پیرزن تنها در تحقیقات گفت: دخترم صبح سر کار میرود و شب برمی گردد به همین دلیل من در خانه تنها هستم. دخترم برای اینکه تنها نباشم و کسی کارهایم را انجام دهد، برایم پرستاری پیدا و او را استخدام کرد.
شهناز دختر مهربان و خوبی به نظر میآمد اما من به هر غریبهای شک دارم. از طرفی در روزنامهها و سایتهای خبری خوانده بودم که بعضی از این پرستارها سارق هستند.
او ادامه داد: به همین دلیل به رفتارهای شهناز اعتمادی نداشتم، هر غذایی هم درست میکرد میگفتم خودش اول بخورد بعد من میخوردم. روز حادثه برایم آبمیوه میریخت که دیدم چیزی داخل آبمیوهام ریخت.
من هم به روی خودم نیاوردم و زمانی که پرستار به اتاق خواب رفت، فوراً آبمیوه را دور ریختم و خودم را به خواب زدم. همانطور که حدس میزدم شهناز سارق از آب درآمد و وقتی دید من خوابیدهام سراغ کشوی طلاها رفت. من هم سریع خودم را به راه پلهها رساندم و از همسایهها کمک خواستم.
اعتراف به سرقت
با توجه به شیوه و شگرد زن جوان، این احتمال از سوی کارآگاهان مطرح شد که شهناز همان سارق سریالی زنان و مردان کهنسال است.
بنابراین شاکیها با شهناز مواجهه حضوری شده و زمانی که او را شناسایی کردند زن سارق ناچار به سرقتهای سریالی اعتراف کرد.
او در تحقیقات گفت: وضع مالی خوبی نداشتم و دنبال راه چارهای بودم. یک روز که سوار مترو شده بودم، متوجه دو زن میانسال شدم که با هم مشغول صحبت بودند.
یکی از آنها برای دیگری تعریف کرد که پرستاری استخدام کرده و پرستار با آبمیوه مسموم او را بیهوش کرده و طلاهایش را سرقت کرده است. حرفهای زن میانسال، جرقهای در ذهن من زد و با خودم گفتم میتوانم به این شیوه و شگرد پولدار شوم.
از طریق یکی از دوستانم، مردی را پیدا کردم که مدارک جعلی میفروخت. مدارک هویتی را از او خریداری کردم و با همان مدارک بهعنوان پرستار مشغول به کار شدم.
به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، پرستار جوان در اختیار پلیس قرار داده شد و تحقیقات در خصـــــــوص شناسایی سایر مالباختگان احتمالی، ادامه دارد.
یک جفت کتانی به قیمت 2 جان
گروه حوادث / پسرجوان که به خاطر کتانی دو و نیم میلیون تومانی دوستش را به قتل رسانده و از سوی قضات شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران رأی قصاص گرفته بود پس از نقض حکم در دیوان عالی کشور برای دومین بار محاکمه و به قصاص محکوم شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 25 آبان سال 1400 گزارش یک درگیری خونین در یکی از محلههای جنوبی پایتخت به مأموران کلانتری اعلام شد و وقتی تیم جنایی به محل حادثه رفت مشخص شد پسری 17 ساله به نام بهنام با سلاح سرد به قتل رسیده است.
در نخستین مرحله مأموران تحقیقات میدانی را از همسایهها پی گرفتند و آنها مدعی شدند که بهنام با یکی از دوستانش به نام شاهرخ درگیر شده بود. از طرف دیگر پلیس با رصد دوربینهای مداربسته دریافت شاهرخ پس از درگیری چاقویی را که در دستش بوده در محل خلوتی پرتاب و بسرعت فرار کرده است.
چند روز پس از قتل و در حالی که مأموران بهدنبال شاهرخ بودند او خودش را به پلیس معرفی کرد و در همان بازجوییهای اولیه به درگیری اعتراف کرد و گفت: من و بهنام از سالها قبل باهم دوست بودیم. چند ماه قبل او از من 3 میلیون تومان پول قرض گرفت و قرار بود یک ماهه به من برگرداند اما چند ماه گذشت و بهنام هربار با بهانهای از پس دادن پول امتناع میکرد تا اینکه چند روز پیش از درگیری متوجه شدم او یک کفش کتانی به قیمت 2 و نیم میلیون تومان خریده به او گفتم اگر پول برای خرید کفش داشتی چرا پول مرا ندادی که گفت کتانیها به امانت دستت باشد و هروقت پولت را پس دادم کتانیام را بده. اما صبح روز حادثه به سراغم آمد و از من خواست تا کتانیها را برای یک شب به او برگردانم. مدعی بود میخواهد به میهمانی برود که سر همین موضوع باهم بحثمان شد و درگیر شدیم. من فکر کردم میخواهد با چاقو مرا بزند به همین خاطر من هم از پشت کمرم چاقویم را درآوردم و به سمتش رفتم تا ضربهای به ترقوهاش بزنم که او عقب رفت و چاقو به سینهاش برخورد کرد. همان موقع تصمیم داشتم با اورژانس تماس بگیرم اما از ترسم فرار کردم البته میدانستم دوستان مشترکمان در نزدیکی ما هستند و آنها او را به بیمارستان میرسانند. با این حال وقتی فهمیدم بهنام کشته شده به خاطر عذاب وجدان خودم را معرفی کردم.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند.
پس از آن شاهرخ به جایگاه رفت و ضمن ابراز ندامت عنوان کرد: من قصدم کشتن بهنام نبود. پدر و مادر او هم میدانند که ما چقدر باهم رفیق بودیم. حالا هم از کارم پشمانم و از اولیای دم میخواهم تا من را ببخشند.
متهم در پاسخ به سؤال قاضی که چرا پس از قتل فرار کردی گفت: پس از درگیری به شمال رفتم تا خواهرم را ببینم آنجا متوجه شدم که بهنام فوت کرده و بعد از 15 روز آنقدر عذاب وجدان داشتم که تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم.
بعد از متهم وکیل او به جایگاه رفت و گفت: متهم به لحاظ روانی دچار مشکلاتی هست چراکه او سابقه خودکشی داشته و از اختلالاات روانی هم رنج میبرد.
به این ترتیب قضات متهم را برای معاینات لازم در خصوص اظهارات وکیل او به پزشکی قانونی معرفی کردند و کارشناسان این مرکز هم پس از معاینات اعلام کردند: متهم در زمان ارتکاب جنایت و معاینه از قوه تمییز و تشخیص برخوردار بوده و اختلال روانی ایشان در حدی نبوده که موجب زوال مسئولیت کیفری او شود.
در نتیجه قضات دادگاه بر اساس گزارشهای پزشکی قانونی و اعترافات صریح متهم و همینطور مدارک موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کردند.
اما بعد از صدور حکم، متهم و وکیل او به رأی اعتراض کردند و قضات دیوان عالی کشور رأی را نقض و برای رسیدگی بیشتر پرونده را به شعبه هم عرض در دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال کردند.
پس از تشکیل جلسه در شعبه دوم دادگاه بار دیگر پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند.
سپس متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش خواستار بخشش از سوی اولیای دم شد.
در پایان رسیدگی به پرونده نیز قضات بر اساس مدارک و گزارشهای موجود در پرونده، بار دیگر متهم را به قصاص محکوم کردند.
کشف جسد یک زن در جاده علیآباد
گروه حوادث / جسد زن ناشناس کنار جاده در حالی کشف شد که عامل جنایت صورت او را متلاشی کرده بود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 9:45 صبح سهشنبه 6 دی راننده یک خودروی عبوری هنگامی که از جاده منتهی به علیآباد میگذشت متوجه جسد زنی عریان در کنار جاده شد. وی بلافاصله با پلیس تماس گرفت و لحظاتی بعد بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند.
آنها با حضور در محل با جسد زنی حدوداً 45 ساله در حالی که صورتش متلاشی شده بود، مواجه شدند . بررسیهای اولیه حکایت از آن داشت که عامل جنایت برای از بین بردن هویت مقتول چنین کاری کرده است.
متخصصان پزشکی قانونی زمان مرگ را چند ساعت قبل از کشف جسد اعلام کردند. به دستور بازپرس جنایی، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.
همچنین تحقیقات برای بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف و بررسی پرونده افراد گمشده در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت تا هویت مقتول و ردی از عامل یا عاملان جنایت به دست آید.
صدور کیفرخواست در پرونده قاتل سنگ پران
گروه حوادث/ کیفرخواست پرونده مرد سنگ پران که باعث قتل 2 نفر شده بود در حالی صادر شد که جنون وی از سوی کارشناسان پزشکی قانونی تأیید شده است.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 11 آذر سال گذشته بود که خبر رسید مرد جوانی داخل خودروی پرایدش در بزرگراه یادگار امام در حال حرکت بوده که بر اثر پرتاب سنگ به سمت خودرواش و شکستن شیشه جلو و عقب خودرو جان باخته است.
در حالی که حدود یک ماه از مرگ راننده پراید گذشته بود صبح روز پنجشنبه 9 دی سال 1400، مأموران کلانتری نواب در تماس با بازپرس ساسان غلامی از مرگ خانم معلمی در حادثه سقوط سنگ روی خودرواش خبر دادند. شاهدان حادثه به پلیس گفتند مرد جوانی را دیدهاند که در کنار پل ایستاده و اقدام به پرتاب سنگ به سه خودرو کرده بود که راننده یکی از خودروها همان خانم معلم 45 سالهای بود که در این حادثه جان خود را از دست داد و راننده دو خودروی دیگر، مصدوم شده بودند.
در ادامه تحقیقات مشخص شد عامل مرگ مرد پرایدسوار و خانم معلم یکی است. تحقیقات در رابطه با دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه صبح پنجشنبه 23 دی، مأموران کلانتری نواب مطلع شدند، مردی در ابتدای خیابان امام خمینی، اقدام به پرتاب سنگ به دو خودروی 206 و سمند کرده است. بلافاصله مأموران راهی محل شده و مرد سنگ پران را بازداشت کردند. او زمانی که در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت به جرم خود اعتراف کرد.
به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران مرد سنگ پران برای بررسی صحت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد. با انجام آزمایشات از سوی کمیسیون سه نفره پزشکی قانونی، آنها اعلام کردند که مرد سنگپران دچار مشکل روحی و روانی است، بدین ترتیب جنون متهم تأیید و به دنبال نظریه کمیسیون پزشکی قانونی، به دستور بازپرس جنایی متهم برای درمان به بیمارستان روانی منتقل شد.
با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست متهم صادر شد و پرونده بزودی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع خواهد شد.
ربودن دختر 4 ساله برای انتقام از همسر سابق
گروه حوادث/ زن جوان که با همدستی پدرش دختر 4 ساله خود را ربوده بود از سوی پلیس دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اواخر آذر امسال مرد جوانی هراسان به اداره یازدهم پلیس آگاهی مراجعه کرد و به کارآگاهان گفت: چند سال قبل از همسرم جدا شدم چون او بیماری اعصاب و روان داشت من حضانت دختر 4 ساله و پسر 2 سالهام را گرفتم. روز گذشته قرار شد همسر سابقم به خانه ما مراجعه کند و فرزندانم را به مدت چند ساعت ببیند اما هنگامی که از سرکار به خانه بازگشتم متوجه شدم دختر 4 سالهام در خانه نیست.
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی؛ رئیس پلیس آگاهی پایتخت اظهار کرد: کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پس از اظهارات مرد جوان برای تحقیقات میدانی راهی خانه وی شدند و در بررسیهای اولیه پی بردند، مرد جوان یک دوربین مداربسته برای کنترل فرزندان خود در خانه جاسازی کرده است. همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی از طریق فیلم دوربین مداربسته لحظه به لحظه ربوده شدن دختر 4 ساله را مشاهده کنند که در ادامه مشخص شد، مادر و پدربزرگ این کودک اقدام به آدمربایی کردند و به مکان نامعلومی متواری شدند.
سرهنگ ولیپور گودرزی گفت: کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پس از دریافت این اطلاعات مهم، بلافاصله وارد عمل شدند و با شیوههای کشف نوین جرم و روشهای علمی پی بردند، متهمان دختر 4 ساله را به یکی از استانهای غربی ایران بردند و با این کار قصد انتقامجویی از پدر این کودک را دارند.
این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: کارآگاهان اداره یازدهم در گام بعدی پس از دریافت مجوزهای لازم از مرجع قضایی در کوتاهترین زمان ممکن راهی محل مورد نظر شدند و متهمان را در یک عملیات غافلگیرانه بازداشت کردند و از مخفیگاه آنها دختر 4 ساله پیدا و به آغوش پدر بازگردانده شد.
وی افزود: متهمان پس از انتقال به اداره یازدهم پلیس آگاهی هدف تحقیقات قرار گرفتند و در بررسیهای ابتدایی به جرم ربودن دختر 4 ساله از خانه شاکی با انگیزه انتقامگیری از وی اعتراف کردند.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.
نقشه عجیب خواهر شوهر برای برهم زدن زندگی نو عروس
گروه حوادث/ خواهرشوهر کینه جو که قصد داشت با اجرای یک نقشه شوم زندگی مشترک برادرش را بر هم بزند با هوشیاری پلیس فتا ناکام ماند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل یک زوج جوان به پلیس فتا پایتخت مراجعه کردند و مدعی شدند فرد یا افرادی ناشناس در فضای مجازی اقدام به انتشار تصاویر خصوصی آنان کرده و باعث بروز مشکلات زیادی در زندگی آنها شده است.
شاکیها در اظهاراتشان عنوان داشتند: بعد از ازدواج فردی ناشناس در فضای مجازی تهدید میکرد که باید به این زندگی مشترک پایان دهیم و اگر این کار را نکنیم تصاویر خصوصی ما را منتشر میکند، اوایل اهمیتی ندادیم تا اینکه متوجه شدیم تعدادی صفحه جعلی با نام و شماره تلفن هر دو نفرمان در شبکه اجتماعی اینستاگرام ایجاد شده و اقدام به انتشار تصاویر خصوصی زندگی ما کرده و آبروی خانوادگی ما را برده است.
سرهنگ داوود معظمی گودرزی، رئیس پلیس فتا تهران بزرگ در تشریح این خبر گفت: افسران سایبری پلیس فتا پایتخت اقدامات خود را آغاز کردند و پس از مطالعه اظهارات شاکی و بررسی همه جوانب پرونده با بهرهگیری از روشهای علمی و فنی موفق شدند ردپای مجرم را در فضای مجازی شناسایی کنند.
کارشناسان این پلیس با استفاده از تجارب سایبری و تحقیقات گسترده در فضای مجازی ضمن به دست آوردن اطلاعات هویتی متهم پس از تشریفات قضایی مجرم را که خواهر داماد بود در یکی از مناطق شمالی تهران دستگیر و به همراه ادله دیجیتال به پلیس فتا منتقل کردند.
متهم پس از حضور در پلیس فتا تهران بزرگ از موضوع اظهار بیاطلاعی میکرد، اما پس از روبه رویی با زوج شاکی لب به اعتراف گشود و اظهار داشت با برادرم و همسرش کینه قدیمی داشتم و میخواستم زندگی آنها را به هم بزنم برای همین با ایجاد چند صفحه جعلی با نام و مشخصات آنها دست به این اقدام زدم.
رئیس پلیس فتا تهران بزرگ به شهروندان توصیه کرد: فضای مجازی مکان مناسبی برای حل کردن اختلافات خانوادگی و همچنین انتقامجویی نیست، با مرتکبان این جرائم در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی طبق قانون برخورد خواهد شد.
همچنین شهروندان میتوانند موارد مشکوک را از طریق تماس تلفنی با ۱۱۰ یا مراجعه به سایت پلیس فتا به آدرس www.cyberpolice.ir با کارشناسان این پلیس در میان بگذارند.
تشکیل پرونده قضایی برای مرگ «سهی»
گروه حوادث/ دادستان نظامی استان هرمزگان از تشکیل پرونده قضایی برای فوت یک دختر در تعقیب و گریز پلیس در شهرستان بستک خبر داد.
به گزارش میزان، محمدرضا حیدری در اینباره گفت: طبق گفته مأموران حاضر در صحنه، مأموران در شب حادثه به یک دستگاه خودروی پژو پارس سفید رنگ که شیشههای آن کاملاً دودی بوده مشکوک میشوند و با تابلوی ایست و چراغ گردان اقدام به متوقف کردن خودرو میکنند که راننده خودرو پژو پارس توجهی به اخطار ایست نمیکند و به مسیر خود ادامه میدهد. آنها برای متوقف کردن خودرو اقدام به تعقیب و گریز و شلیک به لاستیک خودرو میکنند و در نهایت چند تیر به لاستیک و بدنه خودروی پژو پارس اصابت میکند اما همچنان به مسیر خود ادامه میدهد.
دادستان نظامی هرمزگان بیان کرد: در نهایت با پنجر شدن لاستیکها، خودروی پژو پارس متوقف میشود و قادر به ادامه مسیر نبوده است. طبق اظهارات مأموران حاضر در صحنه، خودرو پژو پارس ۴ سرنشین داشته که با متوقف شدن خودرو متوجه میشوند یکی از سرنشینان که دختری ۱۲ ساله به نام سهی بوده از ناحیه کمر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و خونریزی داشته که بلافاصله توسط مأموران با مرکز اورژانس ۱۱۵ تماس گرفته و تقاضای امداد میشود.
فرد مجروح بهسرعت به بیمارستان شهرستان بستک اعزام می شود که علیرغم انجام اقدامات درمانی در طول مسیر، مجروح حادثه فوت میکند. دادستان نظامی هرمزگان بیان کرد: همچنین پدر متوفی با حضور در دادسرا اعلام کرده است که ساعت ۴ و نیم عصر روز حادثه همراه خانواده عازم شهرستان کوهیج بودند که از طرف یک خودروی ۴۰۵ مورد تیراندازی قرار میگیرند و چند تیر به بدنه و لاستیک خودروی آنها برخورد میکند. پدر متوفی در مورد قتل فرزندش شکایتی ثبت کرده است.
دادستان نظامی هرمزگان تأکید کرد: به محض اطلاع از حادثه مقام قضایی به همراه اکیپ بررسی صحنه جرم شامل پزشکی قانونی، کارشناس اسلحه و بازپرس جنایی در محل حادثه حضور پیدا میکنند و اقدامات قضایی لازم را انجام میدهند.
حیدری با بیان اینکه حادثه ربطی به اغتشاشات نداشته گفت: فردی که اقدام به تیراندازی کرده بود شناسایی شده و در حال حاضر پرونده در دادسرای نظامی هرمزگان در حال رسیدگی و تحقیقات با جدیت
ادامه دارد.
آدم ربایی 300 میلیون تومانی در رشت
گروه حوادث/ دو مرد جوان که پسر 16 سالهای را ربوده و برای آزادیاش 300 میلیون تومان درخواست کرده بودند، در کمتر از ۱۰ ساعت شناسایی و دستگیر شدند.
سرهنگ حسین حسنپور جانشین فرمانده انتظامی استان گیلان گفت: در پی اعلام شکایت فردی مبنی بر وقوع آدمربایی در منطقه گلسار شهرستان رشت، مأموران اداره مبارزه با جرایم جنایی بلافاصله پیگیری موضوع را در دستور کار قرار دادند. با حضور کارآگاهان آگاهی در محل و بررسیهای صورت گرفته مشخص شد، دو نفر با تهدید، نوجوانی ۱۶ ساله را در ایستگاه تاکسی ربوده و به محلی نامعلوم منتقل کردهاند.
این مقام انتظامی با بیان اینکه آدمربایان طی تماس تلفنی با پدر گروگان در ازای آزادی پسرش تقاضای ۳ میلیارد ریال وجه نقد کرده بودند، بیان داشت: در کمتر از ۱۰ ساعت عاملان ۳۲ و ۳۷ ساله ربایش در شهرستان صومعهسرا شناسایی و دستگیر شدند.
سرهنگ حسنپور به رهایی گروگان در صحت و سلامت کامل از دست آدمربایان اشاره کرد و گفت: متهمان با تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی معرفی شدند.