ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
پیامبر اکرم (ص):
به درستی که حسین بن علی(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است.
بحارالأنوار، ج 36، ص205، ح8-
«نه» به جنگ و «نه» به نژادپرستی
محمد معتمدی: قطعاً با تجاوز روسیه به خاک اوکراین مخالفم و به شدت آن را محکوم میکنم. اما هفت سال در یمن جنگ بود. بیش از ده هزار کودک کشته و زخمی شدند و همچنان ادامه دارد. هیچ متجاوزی نه تحریم شد و نه محکوم. جنگ برای هر ملت و هر کشوری محکوم است. چه اوکراین، چه یمن و چه هر جایی از کره زمین. نه به جنگ و نه به نژادپرستی.
انتقاد اینستاگرامی این خواننده از عملکرد تبعیضآمیز رسانههای اروپایی
جایی و جهانی برای کودکان
عادل بزدوده
نویسنده وکارگردان تئاتر
زمانی که مدرسه میرفتم، اطلاعات به فراوانی امروز دراختیار نبود و نوع زندگی با این دوران کاملاً متفاوت بود و بهسختی میتوانستیم درمورد آن چیزی که باید بدانیم، خبری یا دانستهای به دست آوریم. در خانوادهها همه به عملکرد پدر توجه میکردند و شغل او و درآمدی که از شغلش برای گذران زندگی داشت، چشمانداز اصلی بود. برای من معنا و مفهوم کتاب، نوشتن و نمایش بهطور جدی در اوایل سال 1342 به بعد شکل گرفت. جایی به اسم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در محلههای فقیرنشین با اهدافی بزرگ و تأثیرگذار به وجود آمد و اولین اهداف این مراکز آشنایی کودکان و نوجوانان با موسیقی، نمایش و کتاب بود. محیطی پر از کتاب، تصویر، موسیقی و نمایش برای گروههای سنی کودک و نوجوان که اکثریت کتابهای ترجمه شده بود، آنهم از بهترین و همچنین بزرگان ادبیات جهان. باور بچههایی مثل من به این موضوع غیرقابل توصیف بود. بعد از اتمام مدرسه، به کانون که دیواربه دیوار مدرسه ساخته شده بود، میرفتیم. ذوق و شوق برای دراختیار داشتن کارت عضویت آنجا از نان شب برایمان واجبتر بود. ما چند نفری بودیم که برای گرفتن عکس فوری در محله خودمان بهدنبال عکاسباشی میگشتیم و این اولین باری بود که همه ما در کنار هم قرار گرفتیم تا بالاخره در یکی از کوچههای محله، پیرمرد عکاسباشی با آن دوربین بسیار قدیمی را یافتیم؛ روی یک دیوار پارچههایی سفیدرنگ قرار داده بود و بچهها باید به نوبت روی یک چهارپایه لرزان مینشستند و بیهیچ تکانی، عکاس از ما عکس میگرفت و کلی ماجراهای دیگر... با اشتیاق پایانناپذیری خود را به درب ورودی کتابخانه میرساندیم...اولینبار بود که داخل کتابخانه را میدیدیم. بهطور عجیبی همه چیز جالب بود، دیدن این همه کتاب در قفسهها؛ کتابهایی که زندگی همه ما را عوض کرد. بعد از گرفتن کارت عضویت نمیدانستیم چه باید بکنیم. سرپرست کتابخانه که هنوز اسمش در روح و جانم حک شده، همه ما را به طرف خودش فراخواند و بخوبی آداب و نحوه استفاده از این محل را برایمان توضیح داد. کلمات و جملاتی که از زبان خانم ثروت به گوشمان میرسید، دقیقاً مثل یک لوح سنگی در جایجای وجودمان حک شده بود و تا امروز هم ادامه دارد. مهم اینجا بود که بدون پرداخت هیچ وجهی، میتوانستیم به کتابخانه رفتوآمد داشته باشیم. ما بدون اینکه پولی برای برنامهای از ما گرفته شود، حق داشتیم برای یک هفته، دو کتاب به خانه ببریم، موسیقی گوش کنیم، بنویسیم و کتاب بخوانیم و چه کیفی داشت این اعتماد و اطمینان دوطرفه. این همان جا و جهانی است که کودکان از آن تا حدودی دورافتادهاند و کرونا هم این فاصله را بیشتر و بیشتر کرده است و حالا باید فکر تازهای برایش داشته باشیم. هماکنون ما باید کودکانمان را دوباره با این جهان اخت دهیم و دستشان را بگیریم و به جشنواره کودک و نوجوانی ببریم که امیدوارم اردیبهشت، امنترین زمان اجرایش باشد و همه بتوانند در آن حضور پیدا کنند. این بزنگاهها فرصت حیاتی بارآمدن و تربیت فرهنگ کودکانمان است و غیبت درهرکدام از این برنامهها ضرری است که در آینده آن را بخوبی و به مصداق، لمس و حس خواهند کرد و وظیفه ما این است که نگذاریم چنین اتفاقی بیفتد.
هنرمندان در فضای مجازی
جهان مجازی همچنان کمافیالسابق یکی از جاهایی است که مردم هر روز صبح و ظهر و شب، سری بهش میزنند، چیزی مینویسند، عکسی میگذارند و سر و گوشی آب میدهند ببینند سلبریتیها یا همان آدم معروفها از چی گفته و حرف زدهاند. اینجا بخشی از این حرفها را خلاصه کردهایم و پیش روی شما گذاشتهایم.
چهره ها
علیرضا عصار خواننده و موزیسین در جمع عوامل برنامه بندباز یک عکس یادگاری گرفت: «یک روز دلچسب در کنار دوستان نازنینم در بندبازی. جاى نیما و تیم تولید درجه یکمون و فرهاد گوى آبادى عزیز و همه بندبازها در عکس خالیست.» در عکس امید حاجیلی، مهراوه شریفینیا، علیرضا عصار و بهروز صفاریان دیده میشوند.
امیرشهاب رضویان بازیگر و کارگردان هم عکسی از خودش در موزه سینما منتشر کرد و نوشت: «پروژکتور نمایش فیلم ۳۵ میلیمتری. موزه آموزش و پرورش همدان، دبیرستان ابنسینا. این پروژکتورها مربوط به زمانی است که سینماهای قدیم و فیلمبینهای قدیم با آن بسیار آشنا هستند. پروژکتورهایی که سروصدای شان زیاد بود اما عشق به فیلم باعث میشود هیچ کس جز پرده حواسش به جایی نباشد.»
پرویز پرستویی تهیهکننده نمایش جدید آرش سنجابی شده و این خبر را در اینستاگرام خودش با ذکر جزئیات برنامه نمایش این تئاتر ارائه داده است. پرستویی نوشته: «پیش فروش بلیت روزهای نخست نمایش «فلزات چکشخور» به تهیهکنندگی پرویز پرستویى و نویسنده و کارگردانی آرش سنجابى در سایت تیوال آغاز شده است. بازیگران این اثر نمایشی مرتضی عقیلی، صدرالدین زاهد، صبا ایزدپناه، شقایق شوریان، غزال نظر، پردیس زارع، رضا زنده جاه، سهیل بابایی، هانیه مقدم، علی زندی، مهیار ارجمندنیا، آرش سلیمانی، مریم موسویان، آرام احمری نیا، بهار مجتهد، امیر افشار، کیانا حاتم، هستند.
مجید جلیسه نویسنده و پژوهشگر در پستی اینستاگرمی درباره تاریخ یک خانه و خیابان نوشته است: «خیابان ولیعصر فعلی یکی از طولانیترین خیابان های تهران است که سرآغاز ساخت آن در سال ۱۳۰۰ است. پس امسال میشود یکصدمین سال تأسیس این خیابان. در سال ۱۳۹۸ خانه مینایی توسط سازمان زیباسازی تبدیل میشود به موزه خیابان ولیعصر و مجموعهای فعالیتها در معرفی این خیابان صورت میگیرد که خوشبختانه بخشی از این فعالیتها به چاپ و انتشار کتابهایی منتج میگردد.»
پروین سلاجقه شاعر و پژوهشگر ادبی در اینستاگرام خود خبر داده که کتابفروشی مروارید تعطیل شده و البته گفته که خبر را از جایی دیگر دریافت کرده است. او نوشته: «امیدوارم این خبر واقعیت نداشته باشد. انتشارات مروارید با آن سابقه درخشان سالهای دور و آن کتابفروشی واقعاً افسوس داره که به چنین روز و تعطیلی بیفته. من دیدم برخی افراد مدام کیف و کفش و لباس و عطر و ادکلن عوض میکنن. همش کافه هستن قهوه و سالاد سزار و پیتزا میخورن. بعد نوبت خرید یک کتاب که میشه میگن پول نیست، موجودی نداریم بخریم. چطور چنین چیزی ممکنه.»
دنیای نشر
آکادمی بینالمللی علم در اینستاگرام خودش از برگزاری مراسم نکوداشت استاد نشانهشناسی فرزان سجودی خبرداده و نوشت: «این برنامه ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۰، از ساعت ۱۶ تا ۱۸در مجموعه فرهنگی هنری آسمان، واقع در خیابان زعفرانیه، نبش خیابان فیروزکوه، شماره ۴۷ و ۴۹ و حضور احمد پاکتچی، حمیدرضا شعیری، امیرعلی نجومیان، شیرین بزرگمهر برگزار میشود و شرکت در آن با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی و ظرفیت محدود برای عموم آزاد است.
لاکپشت پرنده در صفحه اینستاگرامی خود یک کتاب کودکان معرفی کرده و درباره اش نوشته: «زفی شورشی» نوشته «لوکاس-هارتمان» با تصویرگری سوزان اپل گوتز و ترجمه کتایون سلطانی از انتشارات کتاب چ، یکی از نامزدهای گروه داوری لاک پشت پرنده برای دریافت نشانهای طلایی و نقرهای لاکپشت پرنده در دهمین دوره برگزاری این جایزه است. زبان و فرم رمانهای کلاسیک از پادشاهی میگوید که فکر میکند چون قدرت دارد پس خیر و صلاح مردمان سرزمینش را بهتر میفهمد و با خلق موقعیتهایی که گاهی به طنز سیاه میزند، از پدری میگوید که چون فرزندش را دوست دارد، پس حق دارد کودک آسیبپذیرش را از روشنایی و زندگی محروم کند؛ پدری که به نظر میرسد نمادی از والدین امروزی است که روشهای نوین و جورواجور فرزندپروری ارتباط شان را با فرزندشان دچار چالش و آشفتگی کرده است.
چهره ها
علیرضا عصار خواننده و موزیسین در جمع عوامل برنامه بندباز یک عکس یادگاری گرفت: «یک روز دلچسب در کنار دوستان نازنینم در بندبازی. جاى نیما و تیم تولید درجه یکمون و فرهاد گوى آبادى عزیز و همه بندبازها در عکس خالیست.» در عکس امید حاجیلی، مهراوه شریفینیا، علیرضا عصار و بهروز صفاریان دیده میشوند.
امیرشهاب رضویان بازیگر و کارگردان هم عکسی از خودش در موزه سینما منتشر کرد و نوشت: «پروژکتور نمایش فیلم ۳۵ میلیمتری. موزه آموزش و پرورش همدان، دبیرستان ابنسینا. این پروژکتورها مربوط به زمانی است که سینماهای قدیم و فیلمبینهای قدیم با آن بسیار آشنا هستند. پروژکتورهایی که سروصدای شان زیاد بود اما عشق به فیلم باعث میشود هیچ کس جز پرده حواسش به جایی نباشد.»
پرویز پرستویی تهیهکننده نمایش جدید آرش سنجابی شده و این خبر را در اینستاگرام خودش با ذکر جزئیات برنامه نمایش این تئاتر ارائه داده است. پرستویی نوشته: «پیش فروش بلیت روزهای نخست نمایش «فلزات چکشخور» به تهیهکنندگی پرویز پرستویى و نویسنده و کارگردانی آرش سنجابى در سایت تیوال آغاز شده است. بازیگران این اثر نمایشی مرتضی عقیلی، صدرالدین زاهد، صبا ایزدپناه، شقایق شوریان، غزال نظر، پردیس زارع، رضا زنده جاه، سهیل بابایی، هانیه مقدم، علی زندی، مهیار ارجمندنیا، آرش سلیمانی، مریم موسویان، آرام احمری نیا، بهار مجتهد، امیر افشار، کیانا حاتم، هستند.
مجید جلیسه نویسنده و پژوهشگر در پستی اینستاگرمی درباره تاریخ یک خانه و خیابان نوشته است: «خیابان ولیعصر فعلی یکی از طولانیترین خیابان های تهران است که سرآغاز ساخت آن در سال ۱۳۰۰ است. پس امسال میشود یکصدمین سال تأسیس این خیابان. در سال ۱۳۹۸ خانه مینایی توسط سازمان زیباسازی تبدیل میشود به موزه خیابان ولیعصر و مجموعهای فعالیتها در معرفی این خیابان صورت میگیرد که خوشبختانه بخشی از این فعالیتها به چاپ و انتشار کتابهایی منتج میگردد.»
پروین سلاجقه شاعر و پژوهشگر ادبی در اینستاگرام خود خبر داده که کتابفروشی مروارید تعطیل شده و البته گفته که خبر را از جایی دیگر دریافت کرده است. او نوشته: «امیدوارم این خبر واقعیت نداشته باشد. انتشارات مروارید با آن سابقه درخشان سالهای دور و آن کتابفروشی واقعاً افسوس داره که به چنین روز و تعطیلی بیفته. من دیدم برخی افراد مدام کیف و کفش و لباس و عطر و ادکلن عوض میکنن. همش کافه هستن قهوه و سالاد سزار و پیتزا میخورن. بعد نوبت خرید یک کتاب که میشه میگن پول نیست، موجودی نداریم بخریم. چطور چنین چیزی ممکنه.»
دنیای نشر
آکادمی بینالمللی علم در اینستاگرام خودش از برگزاری مراسم نکوداشت استاد نشانهشناسی فرزان سجودی خبرداده و نوشت: «این برنامه ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۰، از ساعت ۱۶ تا ۱۸در مجموعه فرهنگی هنری آسمان، واقع در خیابان زعفرانیه، نبش خیابان فیروزکوه، شماره ۴۷ و ۴۹ و حضور احمد پاکتچی، حمیدرضا شعیری، امیرعلی نجومیان، شیرین بزرگمهر برگزار میشود و شرکت در آن با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی و ظرفیت محدود برای عموم آزاد است.
لاکپشت پرنده در صفحه اینستاگرامی خود یک کتاب کودکان معرفی کرده و درباره اش نوشته: «زفی شورشی» نوشته «لوکاس-هارتمان» با تصویرگری سوزان اپل گوتز و ترجمه کتایون سلطانی از انتشارات کتاب چ، یکی از نامزدهای گروه داوری لاک پشت پرنده برای دریافت نشانهای طلایی و نقرهای لاکپشت پرنده در دهمین دوره برگزاری این جایزه است. زبان و فرم رمانهای کلاسیک از پادشاهی میگوید که فکر میکند چون قدرت دارد پس خیر و صلاح مردمان سرزمینش را بهتر میفهمد و با خلق موقعیتهایی که گاهی به طنز سیاه میزند، از پدری میگوید که چون فرزندش را دوست دارد، پس حق دارد کودک آسیبپذیرش را از روشنایی و زندگی محروم کند؛ پدری که به نظر میرسد نمادی از والدین امروزی است که روشهای نوین و جورواجور فرزندپروری ارتباط شان را با فرزندشان دچار چالش و آشفتگی کرده است.
به مناسبت میلاد باسعادت اباعبدالله الحسین(ع)
میلاد آنکه جان رسول خدا بود
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
سوم شعبان یادآور ولادت شخصیتی است که ادبیات دینی را سرشار از آموزههای سره و ناب ملهم از یک روح بلند ساخته و عالى ترین، صمیمىترین و گویاترین رابطه معنوى با ملکوت هستیآفرین را تعلیم نمود. هم «او» که پیامبر خاتم(ص) با شنیدن خبر ولادتش سراسیمه عازم خانه دخترش فاطمه(س) شد و فرمود تا نوزاد را بیاورند. آنگاه پس از خواندن اذان و اقامه در گوش راست و چپ وی، از سوی پیک وحی - جبرائیل امین - مأموریت یافت تا نوزاد را «حسین»(ع) نام نهد و در حقش بگوید: «حسین از من و من از حسینم» و در حق دوستدارانش اینگونه دعا کند که: «خدایا دوست بدار آنانی که فرزندم حسین را دوست میدارند...». به این ترتیب نام پرعظمت «حسین» از جانب پروردگار، براى دومین فرزند علی(ع) و فاطمه(س) انتخاب شد تا طی قرون و اعصار، با شکوه حماسه عجین شده و مانع خاموشی شعله حقیقت شود. انس بن مالک روایت مى کند: «وقتى از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست میدارى، فرمود: حسن و حسین را، بارها رسول گرامى اسلام(ص) آن دو را به سینه مى فشرد و آنان را مى بویید و مى بوسید.» ابوهریره که در دشمنی با خاندان امامت شهره است، اعتراف مى کند که: «رسول اکرم(ص) را دیدم که حسن و حسین(ع) را بر شانه هاى خویش نشانده بود و به سوى ما میآمد، وقتى به ما رسید، فرمود: هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است.»
اباعبدالله الحسین(ع) شش سال و چند ماه بیشتر کنار جدش حضرت محمد(ص) نزیست، اما در این فرصت کوتاه آموزههای بسیاری را در سایه تربیتهای پیامبرانه رسول خدا(ص) فرا گرفت و در زندگی به کار بست. مهمترین اهتمام آن حضرت(ع) با رویکرد اصلاحی، هدایت فراگیر جامعه در راستای سیره نبوی بود. چرا که پس از رحلت پیامبرگرامی اسلام(ص) تا زمان یزید بر اثر تغییرات وسیع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، نظام عقیدتی اسلام با بدعت مواجه و سنت رسول خدا(ص) میرانده شده بود.
اباعبدالله الحسین(ع) طی نهضت خونین کربلا، با به نمایش درآوردن یکی از متعالیترین جلوههای روح انسانی تکاپوی محسوسی را در طول تاریخ ایجاد نمود که طنین آن در کلیه مقاطع تاریخی پس از این واقعه همه جا به چشم میآید.
نهضت عاشورا موجی توفنده است که موجب جریان یافتن ارزشهای متعالی در باور افراد و اجتماعات بشری شده وخرافات، گرایشات انحرافی و باورهای سخیف را که بهتدریج لباس دین و دیانت پوشیدهاند به چالش جدی میطلبد. توحید و یکتاپرستی با همه ملزومات آن یکی از مهمترین عناصر نهضت حسینی بوده و مخاطبانش را از شرک و فردپرستی برحذر میدارد. نهضت حسینی همچنین، ریا و دورویی رواج یافته در اجتماع را زیر شلاق نقد گرفته و سلوک بزرگان دین، به دور از اشرافیت طاغوتی و تبختر و تفرعن را رواج میدهد.
اباعبدالله الحسین(ع) با عزم احیای سنن الهی و اصلاح جامعه قدم در راه قیام گذارد و حرکتی کانونی در تاریخ بشر پدید آورد. حرکتی که به مصداق «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» ظرفیت ساماندهی امواج اعتراضی را در موقعیتهای جغرافیایی و زمانی مختلف داراست. فرایند قیام امام حسین(ع) در دو قلمرو تربیتی و سیاسی بر اصول «اندیشه ناب» و«توانمندی» در حوزه فکر و اندیشه و «مشروعیت» و «کارآمدی» در حوزه اقدام استوار است. بر این اساس ابعاد نهضت حسینی(ع)، هم شامل حوزه «شناخت» و هم شامل حوزه «راهبرد» میشود که تحلیل مفاهیم درونی و بررسی وجوه راهبردی آن، الگوی مطلوب نهضت حسینی(ع) را به دست میدهد.
الگو و روش امام حسین(ع) در احیا و اصلاح همانا شیوه «امر به معروف» و «نهی از منکر» و عینیت بخشیدن به آموزههای دین از طریق عمل به کتاب و سیره رسول خدا(ص) بود. آن حضرت(ع) ضمن شناسایی امکانات و ابزار لازم برای مقابله با حکومتی همچون خلافت یزید و اندیشه منحط و بدعتهای رایج با تصویر روشنی که از «امام برحق» به دست داد، امکان مقایسه میان «خلیفه» و «امام مصلح» را به وجود آورد.
دبیر گروه پایداری
سوم شعبان یادآور ولادت شخصیتی است که ادبیات دینی را سرشار از آموزههای سره و ناب ملهم از یک روح بلند ساخته و عالى ترین، صمیمىترین و گویاترین رابطه معنوى با ملکوت هستیآفرین را تعلیم نمود. هم «او» که پیامبر خاتم(ص) با شنیدن خبر ولادتش سراسیمه عازم خانه دخترش فاطمه(س) شد و فرمود تا نوزاد را بیاورند. آنگاه پس از خواندن اذان و اقامه در گوش راست و چپ وی، از سوی پیک وحی - جبرائیل امین - مأموریت یافت تا نوزاد را «حسین»(ع) نام نهد و در حقش بگوید: «حسین از من و من از حسینم» و در حق دوستدارانش اینگونه دعا کند که: «خدایا دوست بدار آنانی که فرزندم حسین را دوست میدارند...». به این ترتیب نام پرعظمت «حسین» از جانب پروردگار، براى دومین فرزند علی(ع) و فاطمه(س) انتخاب شد تا طی قرون و اعصار، با شکوه حماسه عجین شده و مانع خاموشی شعله حقیقت شود. انس بن مالک روایت مى کند: «وقتى از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست میدارى، فرمود: حسن و حسین را، بارها رسول گرامى اسلام(ص) آن دو را به سینه مى فشرد و آنان را مى بویید و مى بوسید.» ابوهریره که در دشمنی با خاندان امامت شهره است، اعتراف مى کند که: «رسول اکرم(ص) را دیدم که حسن و حسین(ع) را بر شانه هاى خویش نشانده بود و به سوى ما میآمد، وقتى به ما رسید، فرمود: هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است.»
اباعبدالله الحسین(ع) شش سال و چند ماه بیشتر کنار جدش حضرت محمد(ص) نزیست، اما در این فرصت کوتاه آموزههای بسیاری را در سایه تربیتهای پیامبرانه رسول خدا(ص) فرا گرفت و در زندگی به کار بست. مهمترین اهتمام آن حضرت(ع) با رویکرد اصلاحی، هدایت فراگیر جامعه در راستای سیره نبوی بود. چرا که پس از رحلت پیامبرگرامی اسلام(ص) تا زمان یزید بر اثر تغییرات وسیع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، نظام عقیدتی اسلام با بدعت مواجه و سنت رسول خدا(ص) میرانده شده بود.
اباعبدالله الحسین(ع) طی نهضت خونین کربلا، با به نمایش درآوردن یکی از متعالیترین جلوههای روح انسانی تکاپوی محسوسی را در طول تاریخ ایجاد نمود که طنین آن در کلیه مقاطع تاریخی پس از این واقعه همه جا به چشم میآید.
نهضت عاشورا موجی توفنده است که موجب جریان یافتن ارزشهای متعالی در باور افراد و اجتماعات بشری شده وخرافات، گرایشات انحرافی و باورهای سخیف را که بهتدریج لباس دین و دیانت پوشیدهاند به چالش جدی میطلبد. توحید و یکتاپرستی با همه ملزومات آن یکی از مهمترین عناصر نهضت حسینی بوده و مخاطبانش را از شرک و فردپرستی برحذر میدارد. نهضت حسینی همچنین، ریا و دورویی رواج یافته در اجتماع را زیر شلاق نقد گرفته و سلوک بزرگان دین، به دور از اشرافیت طاغوتی و تبختر و تفرعن را رواج میدهد.
اباعبدالله الحسین(ع) با عزم احیای سنن الهی و اصلاح جامعه قدم در راه قیام گذارد و حرکتی کانونی در تاریخ بشر پدید آورد. حرکتی که به مصداق «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» ظرفیت ساماندهی امواج اعتراضی را در موقعیتهای جغرافیایی و زمانی مختلف داراست. فرایند قیام امام حسین(ع) در دو قلمرو تربیتی و سیاسی بر اصول «اندیشه ناب» و«توانمندی» در حوزه فکر و اندیشه و «مشروعیت» و «کارآمدی» در حوزه اقدام استوار است. بر این اساس ابعاد نهضت حسینی(ع)، هم شامل حوزه «شناخت» و هم شامل حوزه «راهبرد» میشود که تحلیل مفاهیم درونی و بررسی وجوه راهبردی آن، الگوی مطلوب نهضت حسینی(ع) را به دست میدهد.
الگو و روش امام حسین(ع) در احیا و اصلاح همانا شیوه «امر به معروف» و «نهی از منکر» و عینیت بخشیدن به آموزههای دین از طریق عمل به کتاب و سیره رسول خدا(ص) بود. آن حضرت(ع) ضمن شناسایی امکانات و ابزار لازم برای مقابله با حکومتی همچون خلافت یزید و اندیشه منحط و بدعتهای رایج با تصویر روشنی که از «امام برحق» به دست داد، امکان مقایسه میان «خلیفه» و «امام مصلح» را به وجود آورد.
نگاهی به کتاب «کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین»
سندروم آشیانه خالی یک مادر
فرزانه مهری
مترجم
تابهحال سندروم آشیانه خالی به گوشتان خورده؟ درباره آن چیزی میدانید؟ سندروم آشیانه خالی عامل یکی از مخربترین مسائل روحی و روانی در میانسالی است و فقط برای کسانی رخ میدهد که در سنین نه چندان بالا با جای خالی فرزندان خود در خانه مواجهاند. بیشتر از مردان، زنان درگیر این سندروم میشوند چرا که زمان بیشتری را به امور خانهداری و وظایف مستقیماً مرتبط با فرزندپروری میپردازند. وقتی بچهها بزرگ میشوند و خانه را در پی تحصیل، کار و ازدواج و استقلال ترک میکنند، بیشتر از همه مادران خانهدارند که به سندروم آشیانه خالی مبتلا میشوند. احساس بیهودگی، اتلاف وقت، افسردگی، اضطراب برای سلامت و امنیت فرزندان، عدم توانایی کنترل بر زندگی بچهها، احساس عدم ارزشمندی، اختلال خواب، روی آوردن به مشروبات و سیگار و... برآمده از خانهای خالی از بچههاست، مخصوصاً اگر مادر مطلقه یا تنها باشد.
ویرژینی گریمالدی، از ده نویسنده مطرح و پرفروش امروز فرانسه در رمان «کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین» به بهانه تولد پیش از موعد پسرش دست به نگارش رمانی درمورد سندروم آشیانه خالی میزند. ماجرای زنی که فرزند دومش هم از خانه رفته و حالا با سگش در خانه تنها مانده. مادری که بعد از جدایی از همسر بار پرورش و تربیت و نگهداری از دختر و پسرش را برعهده گرفته، حالا به موازات آن روایتی دیگر بهصورت رفت و برگشتی به زنی میپردازد که دختر نارسش را در بیمارستان نگهداری میکند به امید اینکه روزی او را به خانه ببرد
مادری تنها شغلی است که تماموقت است و بازنشستگی هم ندارد و همین موضوع باعث میشود با دور شدن فرزندان و کوچ آنها از خانه پدری نه تنها از اضطراب و تشویش و دلنگرانی مادر کاسته نشود، که دوری و عدم دسترسی بر آن بیفزاید. حقیقت تلخ زندگی هر مادری این است که روزی باید با جای خالی فرزند پشت میز صبحانه یا روی کاناپه مقابل تلویزیون مواجه شود و تمرکز بر تواناییهای شخصی، پرداختن به علاقهمندی و تخصصهای اجتماعی و فرهنگی در کنار پرورش فرزندان مهمترین ابزار کنترل بار سنگین عوارض سندروم آشیامه خالی است.
رمان کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین، با بیانی شیوا، لحنی مادرانه و سرشار از گرمای آغوش مادری که به امید داشتن و بودن فرزندانش نفس میکشد، در کنار ترجمه بسیار خواندنی و سلیس فرزانه مهری، تجربه خواندن رمانی شیرین را برای شما خواهد داشت. رمانی که شاید خواندنش بهانهای باشد برای زنده نگه داشتن چراغ مهر مادری در دل فرزندانش.
کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین
اثر گریمالدی
ترجمه فرزانه مهری
ققنوس
مترجم
تابهحال سندروم آشیانه خالی به گوشتان خورده؟ درباره آن چیزی میدانید؟ سندروم آشیانه خالی عامل یکی از مخربترین مسائل روحی و روانی در میانسالی است و فقط برای کسانی رخ میدهد که در سنین نه چندان بالا با جای خالی فرزندان خود در خانه مواجهاند. بیشتر از مردان، زنان درگیر این سندروم میشوند چرا که زمان بیشتری را به امور خانهداری و وظایف مستقیماً مرتبط با فرزندپروری میپردازند. وقتی بچهها بزرگ میشوند و خانه را در پی تحصیل، کار و ازدواج و استقلال ترک میکنند، بیشتر از همه مادران خانهدارند که به سندروم آشیانه خالی مبتلا میشوند. احساس بیهودگی، اتلاف وقت، افسردگی، اضطراب برای سلامت و امنیت فرزندان، عدم توانایی کنترل بر زندگی بچهها، احساس عدم ارزشمندی، اختلال خواب، روی آوردن به مشروبات و سیگار و... برآمده از خانهای خالی از بچههاست، مخصوصاً اگر مادر مطلقه یا تنها باشد.
ویرژینی گریمالدی، از ده نویسنده مطرح و پرفروش امروز فرانسه در رمان «کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین» به بهانه تولد پیش از موعد پسرش دست به نگارش رمانی درمورد سندروم آشیانه خالی میزند. ماجرای زنی که فرزند دومش هم از خانه رفته و حالا با سگش در خانه تنها مانده. مادری که بعد از جدایی از همسر بار پرورش و تربیت و نگهداری از دختر و پسرش را برعهده گرفته، حالا به موازات آن روایتی دیگر بهصورت رفت و برگشتی به زنی میپردازد که دختر نارسش را در بیمارستان نگهداری میکند به امید اینکه روزی او را به خانه ببرد
مادری تنها شغلی است که تماموقت است و بازنشستگی هم ندارد و همین موضوع باعث میشود با دور شدن فرزندان و کوچ آنها از خانه پدری نه تنها از اضطراب و تشویش و دلنگرانی مادر کاسته نشود، که دوری و عدم دسترسی بر آن بیفزاید. حقیقت تلخ زندگی هر مادری این است که روزی باید با جای خالی فرزند پشت میز صبحانه یا روی کاناپه مقابل تلویزیون مواجه شود و تمرکز بر تواناییهای شخصی، پرداختن به علاقهمندی و تخصصهای اجتماعی و فرهنگی در کنار پرورش فرزندان مهمترین ابزار کنترل بار سنگین عوارض سندروم آشیامه خالی است.
رمان کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین، با بیانی شیوا، لحنی مادرانه و سرشار از گرمای آغوش مادری که به امید داشتن و بودن فرزندانش نفس میکشد، در کنار ترجمه بسیار خواندنی و سلیس فرزانه مهری، تجربه خواندن رمانی شیرین را برای شما خواهد داشت. رمانی که شاید خواندنش بهانهای باشد برای زنده نگه داشتن چراغ مهر مادری در دل فرزندانش.
کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین
اثر گریمالدی
ترجمه فرزانه مهری
ققنوس
پرخاشگری؛ از مؤلفههای هیجانی تا شناختی/2
خشم و پرخاشگری یکی نیستند!
آزاده سهرابی
روانشناس
یکی از اشتباهات رایجی که در ذهن همه ما شکل گرفته این است که پرخاشگری و خشم را با یکدیگر اشتباه بگیریم و بسیاری از مشکلات از همین جا آغاز میشود. در این فرصت کوتاه بگذارید تفاوت میان این دو را با هم دوره کنیم و شاید شگفتزده شوید اگر بفهمید بسیاری از رفتارهای پرخاشگرانه حتی در پشتسر خود احساس خشم اصیلی-سازگارانه- هم ندارند و احساس یا هیجان دیگری آن را راه انداخته است.
درمانگران-خصوصاً درمانگران هیجانمدار- حتماً به شما خواهند گفت که احساسات محترم هستند. ما با مجهز شدن به همین احساسات- هیجانات است که بقا یافتهایم. (گرچه از نظر علمی احساس و هیجان معادل هم نیستند اما بگذارید با روال رایج فهم عمومی پیش برویم.) اگر احساس خشم در ما وجود نداشت چگونه در برابر تهدید از خود دفاع میکردیم و برای خود مرزی تعیین مینمودیم؟ اگر احساس ترس وجود نداشت چگونه امنیت را برای خود به دست میآوردیم و اگر احساس غم نبود چگونه نیاز به همدلی و بودن در کنار جمع را پیدا میکردیم؟ احساسات و دیدن آنها مغتنم و از ابزار اصلی توسعه روان انسان است. مشکل اصلی امروزی جامعه ما با پرخاشگری است. پرخاشگری یک رفتار است که یک احساس و هیجانی، راهانداز آن بوده است که در اثر یک اتفاق درونی یا محیطی ایجاد شده است. معمولاً ما از دو مسیر به پرخاشگری میرسیم که البته هر دو مسیر، مسیری ناسازگارانه است چون دیدن احساس خشم با رفتار بر اساس آن دو مقوله متفاوت است.
در این فرصت از سادهترین علت شکلگیری پرخاشگری شروع میکنیم. گاهی در پشت رفتار پرخاشگرانه واقعاً یک خشم اصیل -سازگار- نهفته است. یعنی شما از رفتار کسی احساس تهدید یا تحقیر و... کردهاید، مثال سادهاش اینکه کسی در هنگام رانندگی رعایت حقوق شما و دیگران را نکرده و یا جلوی شما پیچیده یا کوچه یکطرفه را آمده یا...! این یک تهدید برای عبور آن فرد از مرز شما است. هر چقدر کوچک اما سیستم روانی انسان در مقابل این مسأله به صورت طبیعی و شاید در کسری از ثانیه فعال میشود؛ چون سیستم فیزیولوژیکی ما و سیستم روانی ما برای بقا آماده است. در برابر خطر و عبور کسی از مرزی که فرد را تهدید میکند باید یا به سیستم جنگیدن مجهز بود یا سیستم فرار. بشر همینگونه سالها در مقابل انواع مخاطرات طبیعی دوام آورده است. در چنین شرایط محیطی (عدم رعایت شدن حقوقتان در رانندگی) ممکن است ناگهان برافروختگی در بدنتان را احساس کنید یا ضربان قلبتان تند بزند یا بخواهید با صدای بلند اعتراض کنید و... نکته در اینجا است که دیدن این احساس خشم که کسی حقوقتان را زیرپا گذاشته ایرادی ندارد و حتی مسأله این نیست که فرد باید هیچگونه واکنش و رفتاری نداشته باشد بلکه مسأله میزان واکنش ما و نوع رفتار ما به نسبت رویداد است. حتماً در همین مسأله رانندگی دیدهاید کسانی را که در مقابل همین اتفاق با قفل فرمان به سمت فردی که حقوق او را نادیده گرفته حملهور میشوند!
این رفتار را پرخاشگری میگوییم که در اثر عدم تنظیم هیجانی است. یعنی آن فرد احساس خشمش را بسیار غلو شده و بیش از اندازه –ناسازگارانه در شدت احساس- تجربه میکند. یعنی فرد احساس میکند آن راننده مقابل، گویی تمام حقوق دیگر او از ازل تا ابد را زیرپا گذاشته است. موضوع مهمتر اینکه گویی فرد توان این را ندارد که احساس خشمی که درونش ایجاد شده و به لحاظ فیزیولوژیکی و هیجانی تجربه میکند را درون خود نگه دارد و رفتارش را متناسب تنظیم کند، چراکه خشم اصلاً یک معضل برای بشر نیست. افراد با هیجانات سازگار میتوانند این احساس را سریع تجربه و پیامد رفتار خود را براساس موقعیت بسنجند و در چنین موقعیتی که ذکر شد با جملات اعتراضی اما کنترل شده خشم خود را هم بروز دهند، اما این افراد سریع به دنیایی برمیگردند که در آن همه آدمها مثل این فرد متجاوز به حریمش نیستند. کسانی که خشم را سریع به پرخاشگری غیرقابل کنترل تبدیل میکنند عموماً بسیار سخت به روال عادی زندگی بازمیگردند و تا مدتی تمرکز و خلقشان نامنظم است. این فقط یک نمونه از سازوکار روانی است که به پرخاشگری میرسد؛ دیدن احساس و تجربه آن با شدتی بیشتر از آنچه باید تجربه میشده!
روانشناس
یکی از اشتباهات رایجی که در ذهن همه ما شکل گرفته این است که پرخاشگری و خشم را با یکدیگر اشتباه بگیریم و بسیاری از مشکلات از همین جا آغاز میشود. در این فرصت کوتاه بگذارید تفاوت میان این دو را با هم دوره کنیم و شاید شگفتزده شوید اگر بفهمید بسیاری از رفتارهای پرخاشگرانه حتی در پشتسر خود احساس خشم اصیلی-سازگارانه- هم ندارند و احساس یا هیجان دیگری آن را راه انداخته است.
درمانگران-خصوصاً درمانگران هیجانمدار- حتماً به شما خواهند گفت که احساسات محترم هستند. ما با مجهز شدن به همین احساسات- هیجانات است که بقا یافتهایم. (گرچه از نظر علمی احساس و هیجان معادل هم نیستند اما بگذارید با روال رایج فهم عمومی پیش برویم.) اگر احساس خشم در ما وجود نداشت چگونه در برابر تهدید از خود دفاع میکردیم و برای خود مرزی تعیین مینمودیم؟ اگر احساس ترس وجود نداشت چگونه امنیت را برای خود به دست میآوردیم و اگر احساس غم نبود چگونه نیاز به همدلی و بودن در کنار جمع را پیدا میکردیم؟ احساسات و دیدن آنها مغتنم و از ابزار اصلی توسعه روان انسان است. مشکل اصلی امروزی جامعه ما با پرخاشگری است. پرخاشگری یک رفتار است که یک احساس و هیجانی، راهانداز آن بوده است که در اثر یک اتفاق درونی یا محیطی ایجاد شده است. معمولاً ما از دو مسیر به پرخاشگری میرسیم که البته هر دو مسیر، مسیری ناسازگارانه است چون دیدن احساس خشم با رفتار بر اساس آن دو مقوله متفاوت است.
در این فرصت از سادهترین علت شکلگیری پرخاشگری شروع میکنیم. گاهی در پشت رفتار پرخاشگرانه واقعاً یک خشم اصیل -سازگار- نهفته است. یعنی شما از رفتار کسی احساس تهدید یا تحقیر و... کردهاید، مثال سادهاش اینکه کسی در هنگام رانندگی رعایت حقوق شما و دیگران را نکرده و یا جلوی شما پیچیده یا کوچه یکطرفه را آمده یا...! این یک تهدید برای عبور آن فرد از مرز شما است. هر چقدر کوچک اما سیستم روانی انسان در مقابل این مسأله به صورت طبیعی و شاید در کسری از ثانیه فعال میشود؛ چون سیستم فیزیولوژیکی ما و سیستم روانی ما برای بقا آماده است. در برابر خطر و عبور کسی از مرزی که فرد را تهدید میکند باید یا به سیستم جنگیدن مجهز بود یا سیستم فرار. بشر همینگونه سالها در مقابل انواع مخاطرات طبیعی دوام آورده است. در چنین شرایط محیطی (عدم رعایت شدن حقوقتان در رانندگی) ممکن است ناگهان برافروختگی در بدنتان را احساس کنید یا ضربان قلبتان تند بزند یا بخواهید با صدای بلند اعتراض کنید و... نکته در اینجا است که دیدن این احساس خشم که کسی حقوقتان را زیرپا گذاشته ایرادی ندارد و حتی مسأله این نیست که فرد باید هیچگونه واکنش و رفتاری نداشته باشد بلکه مسأله میزان واکنش ما و نوع رفتار ما به نسبت رویداد است. حتماً در همین مسأله رانندگی دیدهاید کسانی را که در مقابل همین اتفاق با قفل فرمان به سمت فردی که حقوق او را نادیده گرفته حملهور میشوند!
این رفتار را پرخاشگری میگوییم که در اثر عدم تنظیم هیجانی است. یعنی آن فرد احساس خشمش را بسیار غلو شده و بیش از اندازه –ناسازگارانه در شدت احساس- تجربه میکند. یعنی فرد احساس میکند آن راننده مقابل، گویی تمام حقوق دیگر او از ازل تا ابد را زیرپا گذاشته است. موضوع مهمتر اینکه گویی فرد توان این را ندارد که احساس خشمی که درونش ایجاد شده و به لحاظ فیزیولوژیکی و هیجانی تجربه میکند را درون خود نگه دارد و رفتارش را متناسب تنظیم کند، چراکه خشم اصلاً یک معضل برای بشر نیست. افراد با هیجانات سازگار میتوانند این احساس را سریع تجربه و پیامد رفتار خود را براساس موقعیت بسنجند و در چنین موقعیتی که ذکر شد با جملات اعتراضی اما کنترل شده خشم خود را هم بروز دهند، اما این افراد سریع به دنیایی برمیگردند که در آن همه آدمها مثل این فرد متجاوز به حریمش نیستند. کسانی که خشم را سریع به پرخاشگری غیرقابل کنترل تبدیل میکنند عموماً بسیار سخت به روال عادی زندگی بازمیگردند و تا مدتی تمرکز و خلقشان نامنظم است. این فقط یک نمونه از سازوکار روانی است که به پرخاشگری میرسد؛ دیدن احساس و تجربه آن با شدتی بیشتر از آنچه باید تجربه میشده!
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
«نه» به جنگ و «نه» به نژادپرستی
-
جایی و جهانی برای کودکان
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
میلاد آنکه جان رسول خدا بود
-
سندروم آشیانه خالی یک مادر
-
خشم و پرخاشگری یکی نیستند!
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین