تأملی بر زیست فکری و روش سیاسی آیتالله سیدهادی خسروشاهی در دومین سالگرد درگذشت او
مرد میدان تقریب
مهسا رمضانی - گروه اندیشه: چند روزی از آمدن میهمان ناخوانده کرونا به کشور نگذشته بود که خبر درگذشت آیتالله خسروشاهی منتشر شد؛ 8 اسفند 1398 در خبرها آمد: «آیتالله سیدهادی خسروشاهی بهدلیل کهولت سن چهره در نقاب خاک کشید.» او، بحق از عالمان و محققان اثرگذار تاریخ معاصر ما به شمار میرود. اگر تاریخ سیاسی – فرهنگی نیم قرن اخیر ایران را مرور کنیم نام او را بارها در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خواهیم شنید. شاهد این مدعا، بیش از هشتاد جلد اثر تألیفی به زبان فارسی و عربی است که بیش از چهل جلد از آنها، بارها در داخل و خارج از کشور تجدید چاپ شدهاند. علاوهبر این تألیفات و ترجمهها، ۱۲۰ جلد کتاب دیگر نیز با تحقیق، توضیح یا مقدمه و اشراف وی در ایران، ایتالیا و مصر منتشر شده است. «ترجمه و تحقیق کتاب امام علی(ع)»، «صدای عدالت انسانی تألیف استاد جرج جرداق»، «جمعآوری، تحقیق و نشر مجموعه آثار سیدجمالالدین حسینی(افغانی)»، «مجموعه حرکتهای اسلامی معاصر»، «اسناد نهضت اسلامی ایران»، «مجموعه آثار استاد علامه طباطبایی» و... از جمله این آثار به شمار میرود. بسیاری از اهالی حوزه و دانشگاه به او «عالمِ میدان عمل» لقب دادهاند؛ چون فعالیتهایش تنها به امور تحقیقاتی و تألیفی خلاصه نمیشد و همواره میکوشید تا آنگونه که میاندیشد، زندگی کند و تفکرش را به عرصه کنش و عمل اجتماعی آورد. در این راستا، نیز کارنامه پرباری دارد: سال ۱۳۵۲ مرکز «بررسیهای اسلامی قم» را به مثابه واحدی از حوزه علمیه قم، تأسیس و به ثبت رساند و سپس در سال ۱۳۶۱، مرکز «فرهنگی اسلامی اروپا» را در رم (ایتالیا) بنیان نهاد که هر کدام از این دو مؤسسه دهها کتاب ارزشمند در زمینههای اسلامی از جمله «قرآن مجید» و «نهج البلاغه» را به زبانهای عربی، انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی و... ترجمه و منتشر کردهاند. همچنین، تأسیس ماهنامهای به زبان انگلیسی «انکوائری» و هفتهنامهای به زبان عربی «العالم» در لندن، از جمله اقدامات این عالم فرزانه در راستای نشر فرهنگ اسلامی در سطح بینالمللی محسوب میشود.او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به مدت دو سال نماینده حضرت امام خمینی(ره) در وزارت ارشاد اسلامی بود و پس از آن بهعنوان سفیر ایران در واتیکان انتخاب شد و به مدت پنج سال در خارج از کشور به فعالیت پرداخت و در این مدت ۱۶۲ کتاب و نشریه به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی، ایتالیایی و فرانسوی، منتشر و در سراسر جهان توزیع کرد. در مدت اقامت سه ساله در قاهره نیز علاوه بر حضور در محافل علمی- سیاسی، سخنرانی و مصاحبه تلویزیونی و مطبوعاتی، بالغ بر پنجاه جلد کتاب و نشریه، درباره ایران، تشیع و اهلبیت(ع) در مصر منتشر کرد که این خود خدمت بزرگی در راستای وحدت و تقریب بین مذاهب اسلامی بود: «نهج البلاغه با مقدمه خود و شرح شیخ محمد عبده»، «اهل البیت علیهالسّلام فی مصر»، «صحیفه سجادیه»، «حقیقه علاقه عبدالناصر بالثوره الاسلامیه فی ایران»، «عبدالله بن سبا بین الواقع و الخیال»، «ادعیه اهل البیت علیهالسّلام، الامام علی بن ابی طالب علیهالسّلام» و... از جمله مهمترین آثاری است که او در مصر تدوین و منتشر کرد.با مروری اجمالی بر زندگی و میراث علمی و فکری مرحوم آیتالله خسروشاهی، به وضوح میتوان به دغدغه محوری او در هشتاد و یک سال عمر پربرکتش پی برد و بیتردید، این دغدغه چیزی جز تقریب و وحدت در جهان اسلام نیست و بحق میتوان از او بهعنوان «مرد میدان تقریب» سخن گفت.
در دومین سالگرد درگذشت آیتالله خسروشاهی، وبینار«مرد میدان تقریب» به همت معاونت امور ایران و مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، برگزار شد. در این همایش، آیتالله اعرافی؛ مدیر حوزههای علمیه کشور، مولوی اسحاق مدنی؛ عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب، حجتالاسلام احمد مبلغی؛ نماینده مجلس خبرگان رهبری، حجتالاسلام سید ابوالحسن نواب؛ رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب، مولوی نذیر احمد سلامی؛ نماینده مجلس خبرگان رهبری و عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب، حجتالاسلام رضا رمضانی؛ نماینده مجلس خبرگان رهبری و دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع)، حجتالاسلام عبدالکریم بیآزار شیرازی؛ عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب، حجتالاسلام علیاصغر اوحدی؛ کارشناس فرهنگی و امور بینالملل، حجتالاسلام محمد حسن زمانی؛ مسئول دفتر امور اجتماعی و سیاسی حوزههای علمیه، حجتالاسلام محمد مهدی تسخیری؛ معاون ارتباطات و امور بینالملل دانشگاه ادیان و مذاهب و آقای محسن مسچی؛ معاون امور ایران از سخنرانان این جلسه بودند. آنچه در ادامه میآید، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی آیتالله اعرافی و حجتالاسلام مبلغی است که در این هماندیشی ارائه شد.
حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی
مؤسس و رئیس مرکز پژوهشهای دینی تطبیقیالتجدید در لبنان
1 مرحوم آیتالله سیدهادی خسروشاهی، شخصیتی بود که در ادوار مختلف با آرا و نظرات گوناگون در خصوص اصلاح جامعه اسلامی آشنایی پیدا کرده و با مصلحان جهان اسلام چه آنها که در مصر بودند و چه آنها که در دیگر کشورهای عربی حضور داشتند، ارتباط و مراوده داشت. مجموعه این عوامل؛ یعنی آشنایی با نظریات و جغرافیای فکری مصلحان جهان اسلام و همچنین تعامل و مراوده با آنان، نگاه، حرکت و آرمانهایی را در ایشان پدید آورده بود که وجه بارز و مشخص آن را در مفهوم «تقریبگرایی» و «وحدتگرایی» میتوان دید. این نگاه و اندیشه در مرحوم خسروشاهی، بویژه بعد از انقلاب که نگاه به وحدت جنبه رسمی، اجتماعی و بینالمللی بیشتری پیدا کرد، پررنگتر شد. از این رو، کوشیدند تا تجربههای خود را بیشتر کرده و گسترش دهد و به همین دلیل، آنچه در گذشته درباره تقریب و وحدتگرایی اندوخته بودند، بعد از انقلاب بهتر فعال شد. آیتالله خسروشاهی در آثار نوشتاری خود که بدون تردید، در این زمینه از توانایی بالایی هم برخوردار بود، همواره بر «وحدت جهان اسلام» متمرکز بود حل مشکلات جهان اسلام را مدنظر قرار میداد و در این زمینه تجربیات ارزشمندی داشت و همه آنها را در آثار تألیفی و نوشتاری خود منعکس میکرد.
2 آیتالله خسروشاهی با اندیشههای سیدجمالالدین اسدآبادی، آشنایی کامل داشت؛ در بخش قابلتوجهی از اندیشههای اسلامی و اصلاحی خود وامدار سیدجمالالدین اسدآبادی بود. ایدههایش ریشه در مطالعات تاریخی و تجربیاتش داشت و از طرف دیگر نگاهش به وضعیت کنونی برآمده از اندیشههای مصلحان و علمای جهان اسلام بود. مجموعه این عوامل به سخن و کلام او اثرگذاری خاصی میبخشید. به این اعتبار میتوان گفت آیتالله خسروشاهی یک «تقریبگرای پویا» بود.
3 آیتالله خسروشاهی اهل نقد بود و یک تقریبی کنشگر محسوب میشد؛ تقریب در اندیشه او ایستا نبود. زمانی یک تقریبی میتواند اثرگذار ظاهر شود که همواره در جریان آنچه در جغرافیای فکری جهان مورد مطالعهاش میگذرد، آگاه باشد؛ بداند مشکل کجاست و از مسائل برآورد تحلیلی داشته باشد. ایشان قدرت تحلیل خوبی از اوضاع و احوال جهان اسلام داشتند، فکر و ایده میدادند افکار ایشان حاضر، زنده و فعال بود، نقد میکردند البته در نقد صادق و منصف بود.
ایشان در کنار تقریب، مطالعات دیگری هم انجام میدادند و نسبت به شخصیتهای فکری و فلسفی اشراف کامل داشتند. تقریبشان با وجود اینکه یک مجموعه کامل بود، براساس مطالعاتی که در دیگر حوزهها داشتند، معناهای دقیقی را بر آن میافزودند.
مرحوم خسروشاهی، حقیقتاً یک شخصیت بیادعا، متواضع، جهاندیده، دارای قدرت نویسندگی و قلم شیوا بود. نسبت به انقلاب نگاهی مثبت و فعال داشت. از شخصیتهای جهان اسلام بویژه در دو سه دهه اخیر شناخت خوبی داشت. اهل اعتدال بود، پیوسته فعالیت میکرد و مشورت میداد. در مجموع میتوان او را شخصیتی منصف و دلسوز ارزیابی کرد. به تعبیری، تقریبی دوار بود؛ چرخش و گردش فکری، رفتاری و سلوکی داشت، جایی که ممکن بود کسی حاضر به انجام کاری نشود او برای پیشبرد آن کار حاضر میشد و از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد. پیشنهاد میشود اندیشههای ایشان بهصورت مدون تدوین شود چرا که ایشان خاطرات بسیار زیادی با شخصیتهای برجسته جهان اسلام داشتند که در جای خود بسیار ناب و خواندنی است.
آیتالله علیرضا اعرافی
عضو شورای نگهبان، نماینده مجلس خبرگان رهبری و مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور
1مرحوم آیتالله سیدهادی خسروشاهی، شخصیتی بود که با اینکه افکارش ریشه در حوزه علمیه داشت اما از حوزه فراتر میرفت و ارتباطات فراحوزوی برایش موضوعیت داشت. ما حوزویان از این منش آیتالله خسروشاهی باید بیاموزیم که ضمن صیانت از اصالت، هویت و ذاتیاتمان، نباید از ارتباط با بیرون از حوزه علمیه، جامعه، نهادها و جریانهای علمی و اجتماعی غافل شویم. شناخت جامعه بیرون از حوزه علمیه یک ضرورت است و این شناخت نیازمند رابطه و فعالیت در صحنه ارتباطات اجتماعی و فراحزبی است.
بعد از پیروزی انقلاب، گشودگی دروازهها و ارتباط حوزه با بیرون از خود و ارتباط با متن جامعه و سیاست اهمیت بالایی پیدا کرد و به نوعی زمینهها هم برای اینگونه تعاملات فراهم شد؛ دنیا تغییر کرد و انقلاب هم شرایط جدیدی به وجود آورد. اما آیتالله خسروشاهی در دورهای، این ارتباط با بیرون حوزه را ایجاد کرد که در واقع عصر انزوا، اختناق و فشار حوزه بود و ایشان این ویژگی را داشت که توانست از درون حوزه نگاهی به بیرون بیفکند، بشناسد و رابطه برقرار کند. در آن دوره شخصیتهایی چون او کم بودند و این منش ارتباطی، ایشان را به شخصیتی ممتاز بدل کرده بود.
ارتباط با دانشگاه، شخصیتها، جریانهای سیاسی، فکری و اجتماعی و مراوده و تعامل با آنان از ویژگیهایی بود که ایشان در آن برجسته بودند. شاید امروز داشتن ارتباطات فراحوزوی برای اهالی حوزه فضیلت چندانی محسوب نشود، اما در آن زمان یک ویژگی قابل تقدیر بود. گفتنی است این ویژگی در آثار ایشان هم منعکس است.
2 آیتالله خسروشاهی شخصیتی بینالمللی بود و کاملاً دیدی فراتر از مرزهای ایران داشت، به بیرون نگاه میکرد، جهان را میشناخت و اندیشه و نگاه بینالمللی داشت و این ویژگی در آثارشان متجلی است. علقههایی که مرحوم خسروشاهی، با مرحوم سید جمالالدین اسدآبادی داشت به نحوی با همین قصه پیوند دارد، چرا که مرحوم سیدجمالالدین اسدآبادی هم یک شخصیت جهانی و بینالمللی بود. رویکرد ایشان به اسلام و نهضت، «رویکرد تمدنی» بود و از نگاه جامع به اسلام غفلت نداشت. آثار ایشان گواهی بر این جامعیت، فراگیری و فراساحتی بودن اندیشه است.ایشان اهل قلم بودند و بویژه به زبان فارسی مینوشتند، شاید این ویژگی، در عصر و زمانه ما آنچنان فضیلتی محسوب نشود ،اما در دورهای که ایشان زندگی میکردند، کسانی که از بیان شیوا و قلم متقن، روان و علمی برخوردار باشند و بتوانند به چند زبان بنویسند، در حوزههای علمیه معدود و کمشمار بودند و این امر امتیاز بزرگی برای ایشان محسوب میشد.
3 مرحوم آیتالله خسروشاهی، همچنین بر «رویکرد تاریخی» التفات داشته و پیوسته در پژوهشهای خود به تاریخ رجوع میکردند. واقعیت این است که رویکرد تاریخی در فضای حوزه آن زمان، ضعیف بود ،البته هنوز هم ضعیف است تا آنجا که اصولاً ما «تاریخ علوم اسلامی» را کمتر محل توجه قرار میدهیم واین در حالی است که داشتن رویکرد تاریخی در مباحث فقهی اهمیت زیادی دارد.
مرحوم آیتالله بروجردی از جمله علمایی هستند که همواره بر این مسأله (توجه به رویکرد تاریخی) تأکید میگذارند. همچنین، یکی از امتیازات مرحوم شهید مطهری در «اصول فلسفه و روش رئالیسم» این بود که مباحث فلسفی را از دل «تاریخ» برگرفته و پیش میبرد تا همه تطورات معنایی مباحث آشکار شود و در این راستا اشاره میکند که اگر کسی تاریخ نظریات فلسفه را از یونان بگیرد و تا به امروز ردگیری کند، میفهمد که در دوره اسلامی و در فلسفه اسلامی، حکمت مشاء، اشراق و متعالیه چه برگهایی بر این مباحث افزوده شده است.
4 مرحوم آیتالله خسروشاهی، اهل تحول و معتقد به تداوم نهضت اسلامی بودند. با حضرت امام خمینی(ره) ارتباط قوی داشتند و بر تغییراتی که باید در نظامهای آن زمان داده میشد، مشارکت میکردند.
در مجموع درباره منش فکری مرحوم آیتالله خسروشاهی میتوان گفت که «متفکری نوگرا و نواندیش» بود، اما «نوگرا و نواندیشی ضابطهمند و با چهارچوب». همین روح و رویکرد در آثار و ویژگیهایی که پیشتر در خصوص مشی فکری ایشان عنوان شد، جاری و ساری است. ایشان ضمن پایبندی به اصول و قواعد دینی و اسلامی، میکوشیدند تا نوگرایی و نواندیشی را در دستور کار خود داشته باشند.