ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بهخاطر همکاری در اجرای طرح جامع مقابله با کرونا صورت گرفت
قدردانی رئیس جمهوری از مردم و صاحبان مشاغل و اصناف
رئیس جمهور از همه مردم، صاحبان مشاغل و اصناف بخاطر همکاری برای اجرای مطلوب طرح جامع مقابله با کرونا در کشور قدردانی و ابراز امیدواری کرد که این همکاری مطلوب تا پایان مهار کرونا و عادی شدن اوضاع در شهر های مختلف کشور ادامه داشته باشد.
حسن روحانی دیروز در جلسه کمیته های تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا، خاطر نشان کرد: صاحبان مشاغل و اصناف برغم متحمل شدن ضرر و زیان اقتصادی ، بخاطر تامین سلامت مردم فعالیت خود را در زمان اعمال محدودیت ها تعطیل کردند و همکاری خوبی با اجرای طرح جامع مقابله با کرونا داشتند که جای قدردانی دارد.
رئیس جمهور همچنین در این جلسه به کمیته های تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا ماموریت داد همه تلاش خود را بعمل آورند تا اقدامات و اطلاع رسانی در اجرای طرح جامع به گونه ای باشد تا با پایان محدودیت های اعمال شده در شهرهای زرد، نارنجی و قرمز پس از خروج از این وضعیت ها، دوباره شاهد بروز بحران و شیوع ویروس نباشیم .
در این جلسه همچنین روسای کمیته های تخصصی گزارشی از اقدامات انجام شده در راستای اجرای طرح جامع ملی مقابله با کرونا ارائه کردند.
کمیته امنیتی – اجتماعی در گزارش خود با اشاره به طرح الزام شهروندان در به همراه داشتن کارت ملی برای استفاده از خدمات شهری از جمله حمل و نقل عمومی، با توجه به اینکه برخی از مردم هنوز کارت ملی خود را دریافت نکرده اند، برامکان استفاده از رسید پیگیری و ضرورت اطلاع رسانی کافی و اقناع سازی و توجیه مردم در این زمینه قبل از اجرای طرح تاکید کرد.
کمیته اطلاع رسانی و تبلیغات ستاد ملی کرونا نیز در گزارش خود از اقدامات و فعالیت رسانه ها در زمینه اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مردم در ابعاد مختلف خبر داد و با قدردانی از همکاری رسانه ها بویژه رسانه ملی در امر اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مردم، تاکید کرد: تلاش رسانه ها این بوده است که با اطلاع رسانی دقیق و مستمر، هیچ ابهامی درمورد ضرورت اجرای طرح جامع و اعمال محدودیت های شدید در شهرهای درگیر با ویروس کرونا وجود نداشته باشد.
کمیته بهداشتی و درمانی ستاد ملی کرونا نیز در این جلسه از مراحل ساخت و دستیابی به واکسن، ارائه دستاوردهای ایران در این زمینه به سازمان بهداشت جهانی و ثبت شدن نام ایران در زمره سازندگان واکسن در جهان و همچنین اقدامات انجام شده برای خرید واکسن خارجی، گزارشی ارائه کرد.
رئیس جمهور با قدردانی از تلاش های صورت گرفته در زمینه ساخت واکسن و اقدامات انجام شده برای خرید واکسن از خارج کشور، گفت: بی تردید با توجه به قوت ها و توانایی های علمی و تکنولوژیک در داخل کشور ، ایران با اتکا به دانشمندان خود توانایی ساخت واکسن در داخل کشور را خواهد داشت و با توجه به فراهم آوری زیر ساخت های لازم قادر به تولید انبوه خواهد بود.
رئیس جمهور تاکید کرد: دولت در جهت تامین سلامت مردم ، هم از توان داخلی بهره خواهد برد و هم اقدامات موثر درخصوص خرید واکسن از کشورهایی که زودتر به واکسن مطمئن دست یافته اند را انجام داده است.
روحانی همچنین پس از ارائه گزارش کمیته بهداشتی و درمانی از اتمام اقدامات و آماده سازی ردیابی هوشمند مبتلایان و کسانی که تست آنان مثبت شده است، با قدردانی از اقدامات انجام شده در این زمینه ، گفت: تست گسترده و ردیابی مبتلایان به عنوان یکی از راهبردهای اصلی طرح جامع مقابله با کرونا می بایست با قدرت انجام گیرد چرا که با افزایش تست ها به 100هزار در روز، ردیابی مبتلایان و نزدیکان آنان مهم ترین گام در جهت کاهش آمار مرگ و میر خواهد بود و امیدوارم این اقدامات هر چه سریعتر به قطع زنجیره ابتلا بینجامد و به مرحله قطع زنجیره برسیم.
حسن روحانی دیروز در جلسه کمیته های تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا، خاطر نشان کرد: صاحبان مشاغل و اصناف برغم متحمل شدن ضرر و زیان اقتصادی ، بخاطر تامین سلامت مردم فعالیت خود را در زمان اعمال محدودیت ها تعطیل کردند و همکاری خوبی با اجرای طرح جامع مقابله با کرونا داشتند که جای قدردانی دارد.
رئیس جمهور همچنین در این جلسه به کمیته های تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا ماموریت داد همه تلاش خود را بعمل آورند تا اقدامات و اطلاع رسانی در اجرای طرح جامع به گونه ای باشد تا با پایان محدودیت های اعمال شده در شهرهای زرد، نارنجی و قرمز پس از خروج از این وضعیت ها، دوباره شاهد بروز بحران و شیوع ویروس نباشیم .
در این جلسه همچنین روسای کمیته های تخصصی گزارشی از اقدامات انجام شده در راستای اجرای طرح جامع ملی مقابله با کرونا ارائه کردند.
کمیته امنیتی – اجتماعی در گزارش خود با اشاره به طرح الزام شهروندان در به همراه داشتن کارت ملی برای استفاده از خدمات شهری از جمله حمل و نقل عمومی، با توجه به اینکه برخی از مردم هنوز کارت ملی خود را دریافت نکرده اند، برامکان استفاده از رسید پیگیری و ضرورت اطلاع رسانی کافی و اقناع سازی و توجیه مردم در این زمینه قبل از اجرای طرح تاکید کرد.
کمیته اطلاع رسانی و تبلیغات ستاد ملی کرونا نیز در گزارش خود از اقدامات و فعالیت رسانه ها در زمینه اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مردم در ابعاد مختلف خبر داد و با قدردانی از همکاری رسانه ها بویژه رسانه ملی در امر اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مردم، تاکید کرد: تلاش رسانه ها این بوده است که با اطلاع رسانی دقیق و مستمر، هیچ ابهامی درمورد ضرورت اجرای طرح جامع و اعمال محدودیت های شدید در شهرهای درگیر با ویروس کرونا وجود نداشته باشد.
کمیته بهداشتی و درمانی ستاد ملی کرونا نیز در این جلسه از مراحل ساخت و دستیابی به واکسن، ارائه دستاوردهای ایران در این زمینه به سازمان بهداشت جهانی و ثبت شدن نام ایران در زمره سازندگان واکسن در جهان و همچنین اقدامات انجام شده برای خرید واکسن خارجی، گزارشی ارائه کرد.
رئیس جمهور با قدردانی از تلاش های صورت گرفته در زمینه ساخت واکسن و اقدامات انجام شده برای خرید واکسن از خارج کشور، گفت: بی تردید با توجه به قوت ها و توانایی های علمی و تکنولوژیک در داخل کشور ، ایران با اتکا به دانشمندان خود توانایی ساخت واکسن در داخل کشور را خواهد داشت و با توجه به فراهم آوری زیر ساخت های لازم قادر به تولید انبوه خواهد بود.
رئیس جمهور تاکید کرد: دولت در جهت تامین سلامت مردم ، هم از توان داخلی بهره خواهد برد و هم اقدامات موثر درخصوص خرید واکسن از کشورهایی که زودتر به واکسن مطمئن دست یافته اند را انجام داده است.
روحانی همچنین پس از ارائه گزارش کمیته بهداشتی و درمانی از اتمام اقدامات و آماده سازی ردیابی هوشمند مبتلایان و کسانی که تست آنان مثبت شده است، با قدردانی از اقدامات انجام شده در این زمینه ، گفت: تست گسترده و ردیابی مبتلایان به عنوان یکی از راهبردهای اصلی طرح جامع مقابله با کرونا می بایست با قدرت انجام گیرد چرا که با افزایش تست ها به 100هزار در روز، ردیابی مبتلایان و نزدیکان آنان مهم ترین گام در جهت کاهش آمار مرگ و میر خواهد بود و امیدوارم این اقدامات هر چه سریعتر به قطع زنجیره ابتلا بینجامد و به مرحله قطع زنجیره برسیم.
رئیس سازمان نظام مهندسی در گفتوگو با «ایران»:
زمین داده شود قیمت مسکن هم پایین میآید
سهیلا یادگاری
خبرنگار
شرایط اقتصادی کشور، متأثراز تحریمها است و بازارهای مختلف به همین دلیل نوسانات قیمتی زیادی را پشت سرگذاشته است. احمدخرم، رئیس سازمان نظام مهندسی و وزیر راه در دوره اصلاحات، در گفتوگو با «ایران»، با اشاره به لطمه سنگین تحریم براقتصاد کشور، معتقد است چاره حل مشکلات اقتصادی، پرهیز از سیاسیکاری در تصمیمگیریها است.
سازمان نظام مهندسی، یکی از بخشها در اجرای قوانین حاکم بر نظام ساخت و ساز است. اما کاهش کیفیت ساخت و ساز و فرار از قوانین در این بخش مشکلاتی را ایجاد کرده که مهمترین آن کاهش عمر ساختمانها است. با حضور شما در سازمان نظام مهندسی ساختمان، قرار است شاهد چه تحولاتی در ساماندهی ساخت و ساز باشیم؟
قبل از شروع مسئولیت در سازمان نظام مهندسی، آسیب شناسی را در این سازمان انجام دادم و 22 آسیب را از 24 آسیب تا الان شناسایی کردم و بر اساس آن چالشهای این آسیبها را بررسی کردم.راهکار برون رفت ازآسیبها و چالشها را به متولیان ارائه دادم. 250 پروژه در این 22 آسیب را شمارش کردم. در نهایت حل مشکل 80 پروژه اولویت پیدا کرد و در قالب دفترچه برنامه دوره هشتم تنظیم شد. با تأیید هیأت مرکزی سازمان نظام مهندسی، 12 آسیب برای ارائه راهکار در اولویت ویژه قرار گرفت. به این ترتیب12 پروژه عملیاتی شد که بالا بردن کیفیت ساختمانها مهمترین آن است.ما باید از نسل سوم ساخت و ساز که نسل پیشا صنعتی ساخت و ساز است خارج شویم و به سمت نسل چهارم که صنعتیسازی است حرکت کنیم. سپس نسل پنجم هوشمندسازی ساخت و ساز و بهرهبرداری و نگهداری است. بعد از آن هم اجرای ساختمان سبز را خواهیم داشت. در این خصوص همکاری ما با وزارت راه و شهرسازی شروع شده است.
مبحث دومی که از آن 12 مورد در اولویت قرار گرفت، ارائه برنامه برای طرح جامع مسکن و ساختمان است. 6 سال پیش با انبوه سازان و انجمن صنعتی سازان ساختمان برنامهای را تنظیم کردیم.اکنون وزارت راه و شهرسازی این طرح ما را برای نظر خواهی به سازمان نظام مهندسی ارجاع داده است. ما اعلام آمادگی کردیم که حرفه یعنی سازمان نظام مهندسی با صنف آماده است تا بهعنوان عامل چهارم در موضوع طرح جامع مسکن ورود پیدا کنیم.با پیوستن به یک مشاور بینالمللی این کار را بخوبی میتوانیم انجام دهیم و در یک تا یک و نیم سال آینده کار را تمام میکنیم.
اصلاح قانون، مقرارت، نظام نامهها و شیوه نامهها برنامه دیگر ما است. یک قانون، 2 آیین نامه و 41 نظام نامه در سازمان نظام مهندسی داریم کار اصلاح 8 نظام نامه شروع شده است.
آموزش بحث دیگر است.در این سالها، آموزش مهارتی در سازمان نظام مهندسی یا تعطیل بوده یا بسیار محدود بوده است. آموزشها 550 هزار مهندس عضو را در برنمیگرفته است.تعداد محدودی میتوانستند از این آموزش هابهره ببرند.در حال حاضر منتظر ابلاغ وزارتخانه برای راهاندازی آموزش آنلاین هستیم.
چالش دیگر پژوهش بوده است. در نظر داریم پژوهشکده صنعت ساختمان را در بخش خصوصی راهاندازی کنیم و در این خصوص دستور وزیر را گرفتیم و هیأت علمی معرفی کردیم. در آذرماه مجوز تأسیس پژوهشکده صنعت ساختمان را میگیریم.با حضور هیأت علمی گسترده در گروههای تخصصی سازمان، در کمتر از یک سال پژوهشکده به پژوهشگاه صنعت ساختمان تغییر پیدا میکند.
تأمین منابع مالی چالش دیگر سازمان است. درصدی از پرداخت حق عضویت به سازمان بهصورت نیم بند اجرا شده است.کمک صندوق استانها به سازمان مرکزی که کاملاً تعطیل است و کمک دولت به سازمان برای انجام مأموریت هم انجام نمیگیرد. برای درآمدزایی صندوق مشترک برای فعالیتهای اقتصادی به منظور کمک به سازمانهای نظام مهندسی را راهاندازی کردیم.برای شروع چند پروژه تعریف شده است.یکی از آنها پروژه 22 هزار متری در شهرک غرب است که میتوانم بگویم مرغوبترین زمینهای موجود در تهران است، برای اجرای آن با بخش خصوصی قرارداد مشارکت بستیم. مطالعات انجام گودبرداری این پروژه از 2 ماه دیگر شروع میشود و از قبال آن، درآمد خوبی برای سازمان ایجاد میشود.
طرح دیگری که درآمد زا است راهاندازی بیمه تضمین کیفیت است. شرکت کارگزاری با بخش خصوصی را ایجاد کردیم و کار در تهران شروع شده است. با این برنامهریزی در 2 سال آینده نیازمند دریافت حق عضویت از اعضا نیستیم. الان دستمان به سمت اعضا دراز است. اما با برنامه عملیاتی که داده شده تحولی در سازمان انجام میشود.
مشکل دیگر در بازار مسکن، قیمت زمین و ساختمان است که با شتاب بالایی صعودی شده است. برای کنترل قیمت مسکن راه حلی وجود دارد؟
تورم بیشترین تأثیر را بر قیمت مسکن داشته است. تأثیر تورم بر قیمت زمین و مسکن وحشتناک بوده و این بخش بیشتر از سایر کالاهای سرمایهای مثل ارز، بورس، طلا یا کالاهایی مانند خودرو و لوازم خانگی از تورم تأثیر گرفته است. عامل اصلی تورم افزایش بیرویه نقدینگی است. عامل دیگر این است که کاربری لازم به زمینهای شهری و روستایی برای تأمین مسکن داده نمیشود و زمین به اندازه نیاز تخصیص داده نمیشود، این موضوع به افزایش قیمت زمین دامن میزند. در کشور ما هیچگونه کنترل و نظارتی بر خرید و فروش و ساخت و ساز نیست. در همه کشورها و حتی کشورهای همسایه، خرید و فروش زمین، مسکن و حتی اجاره آن تحت کنترل و نظارت شدید است و قیمتها کنترل شده است. در این کشورها شهروندان، خارج از نظارت نمیتوانند هیچ قراردادی در بخش مسکن امضا کنند.در کشور ما بنگاه معاملاتی، صاحبان املاک و دلالان و سوداگران بر بازار مسکن حاکم هستند.
پس تا شرایط اقتصادی به ثبات نرسد، نباید منتظر توقف یا کنترل قیمت مسکن باشیم؟
مشکل قیمت ارز، طلا و مسکن راه حل کلان اقتصادی و راه حل خرد دارد. با پشت میز نشستن نمیتوان راه حل پیدا کرد.راه حل پشت میز اداره پیدا نمیشود. مشاوران اقتصادی کلان و خرد نیاز داریم تا مشکلات را حل کنیم. مشاوران و اقتصاددانان باید تهیه و تدوین طرح جامع هر مشکلی را ارائه دهند و بعد دستگاه دولتی وظیفه تصویب و نظارت عالیه دارد.متأسفانه در هر زمینهای دخالت میشود و تصمیمات مبنای علمی دقیقی ندارد.
البته در ایجاد این شرایط نمیتوان تحریم را نادیده گرفت. تحریم فشارهای سنگینی بر مردم و اقتصاد وارد کرده است.
برای کاهش فشار تحریمها، چه راهکار اقتصادی یا سیاسی پیش روی سیاستگذاران قرار دارد؟
هر بحرانی قابل مهار و قابل برگشت به حالت منطقی و علمی خودش است.خط قرمز دین و مذهب ما منافع مردم است بنابراین منافع شخصی، حاکمیتی و حزب قابل قبول نیست. اگر منافع هر کدام از این گروهها با منافع مردم تعارض پیدا کرد، باید منافع مردم حاکم شود.
خبرنگار
شرایط اقتصادی کشور، متأثراز تحریمها است و بازارهای مختلف به همین دلیل نوسانات قیمتی زیادی را پشت سرگذاشته است. احمدخرم، رئیس سازمان نظام مهندسی و وزیر راه در دوره اصلاحات، در گفتوگو با «ایران»، با اشاره به لطمه سنگین تحریم براقتصاد کشور، معتقد است چاره حل مشکلات اقتصادی، پرهیز از سیاسیکاری در تصمیمگیریها است.
سازمان نظام مهندسی، یکی از بخشها در اجرای قوانین حاکم بر نظام ساخت و ساز است. اما کاهش کیفیت ساخت و ساز و فرار از قوانین در این بخش مشکلاتی را ایجاد کرده که مهمترین آن کاهش عمر ساختمانها است. با حضور شما در سازمان نظام مهندسی ساختمان، قرار است شاهد چه تحولاتی در ساماندهی ساخت و ساز باشیم؟
قبل از شروع مسئولیت در سازمان نظام مهندسی، آسیب شناسی را در این سازمان انجام دادم و 22 آسیب را از 24 آسیب تا الان شناسایی کردم و بر اساس آن چالشهای این آسیبها را بررسی کردم.راهکار برون رفت ازآسیبها و چالشها را به متولیان ارائه دادم. 250 پروژه در این 22 آسیب را شمارش کردم. در نهایت حل مشکل 80 پروژه اولویت پیدا کرد و در قالب دفترچه برنامه دوره هشتم تنظیم شد. با تأیید هیأت مرکزی سازمان نظام مهندسی، 12 آسیب برای ارائه راهکار در اولویت ویژه قرار گرفت. به این ترتیب12 پروژه عملیاتی شد که بالا بردن کیفیت ساختمانها مهمترین آن است.ما باید از نسل سوم ساخت و ساز که نسل پیشا صنعتی ساخت و ساز است خارج شویم و به سمت نسل چهارم که صنعتیسازی است حرکت کنیم. سپس نسل پنجم هوشمندسازی ساخت و ساز و بهرهبرداری و نگهداری است. بعد از آن هم اجرای ساختمان سبز را خواهیم داشت. در این خصوص همکاری ما با وزارت راه و شهرسازی شروع شده است.
مبحث دومی که از آن 12 مورد در اولویت قرار گرفت، ارائه برنامه برای طرح جامع مسکن و ساختمان است. 6 سال پیش با انبوه سازان و انجمن صنعتی سازان ساختمان برنامهای را تنظیم کردیم.اکنون وزارت راه و شهرسازی این طرح ما را برای نظر خواهی به سازمان نظام مهندسی ارجاع داده است. ما اعلام آمادگی کردیم که حرفه یعنی سازمان نظام مهندسی با صنف آماده است تا بهعنوان عامل چهارم در موضوع طرح جامع مسکن ورود پیدا کنیم.با پیوستن به یک مشاور بینالمللی این کار را بخوبی میتوانیم انجام دهیم و در یک تا یک و نیم سال آینده کار را تمام میکنیم.
اصلاح قانون، مقرارت، نظام نامهها و شیوه نامهها برنامه دیگر ما است. یک قانون، 2 آیین نامه و 41 نظام نامه در سازمان نظام مهندسی داریم کار اصلاح 8 نظام نامه شروع شده است.
آموزش بحث دیگر است.در این سالها، آموزش مهارتی در سازمان نظام مهندسی یا تعطیل بوده یا بسیار محدود بوده است. آموزشها 550 هزار مهندس عضو را در برنمیگرفته است.تعداد محدودی میتوانستند از این آموزش هابهره ببرند.در حال حاضر منتظر ابلاغ وزارتخانه برای راهاندازی آموزش آنلاین هستیم.
چالش دیگر پژوهش بوده است. در نظر داریم پژوهشکده صنعت ساختمان را در بخش خصوصی راهاندازی کنیم و در این خصوص دستور وزیر را گرفتیم و هیأت علمی معرفی کردیم. در آذرماه مجوز تأسیس پژوهشکده صنعت ساختمان را میگیریم.با حضور هیأت علمی گسترده در گروههای تخصصی سازمان، در کمتر از یک سال پژوهشکده به پژوهشگاه صنعت ساختمان تغییر پیدا میکند.
تأمین منابع مالی چالش دیگر سازمان است. درصدی از پرداخت حق عضویت به سازمان بهصورت نیم بند اجرا شده است.کمک صندوق استانها به سازمان مرکزی که کاملاً تعطیل است و کمک دولت به سازمان برای انجام مأموریت هم انجام نمیگیرد. برای درآمدزایی صندوق مشترک برای فعالیتهای اقتصادی به منظور کمک به سازمانهای نظام مهندسی را راهاندازی کردیم.برای شروع چند پروژه تعریف شده است.یکی از آنها پروژه 22 هزار متری در شهرک غرب است که میتوانم بگویم مرغوبترین زمینهای موجود در تهران است، برای اجرای آن با بخش خصوصی قرارداد مشارکت بستیم. مطالعات انجام گودبرداری این پروژه از 2 ماه دیگر شروع میشود و از قبال آن، درآمد خوبی برای سازمان ایجاد میشود.
طرح دیگری که درآمد زا است راهاندازی بیمه تضمین کیفیت است. شرکت کارگزاری با بخش خصوصی را ایجاد کردیم و کار در تهران شروع شده است. با این برنامهریزی در 2 سال آینده نیازمند دریافت حق عضویت از اعضا نیستیم. الان دستمان به سمت اعضا دراز است. اما با برنامه عملیاتی که داده شده تحولی در سازمان انجام میشود.
مشکل دیگر در بازار مسکن، قیمت زمین و ساختمان است که با شتاب بالایی صعودی شده است. برای کنترل قیمت مسکن راه حلی وجود دارد؟
تورم بیشترین تأثیر را بر قیمت مسکن داشته است. تأثیر تورم بر قیمت زمین و مسکن وحشتناک بوده و این بخش بیشتر از سایر کالاهای سرمایهای مثل ارز، بورس، طلا یا کالاهایی مانند خودرو و لوازم خانگی از تورم تأثیر گرفته است. عامل اصلی تورم افزایش بیرویه نقدینگی است. عامل دیگر این است که کاربری لازم به زمینهای شهری و روستایی برای تأمین مسکن داده نمیشود و زمین به اندازه نیاز تخصیص داده نمیشود، این موضوع به افزایش قیمت زمین دامن میزند. در کشور ما هیچگونه کنترل و نظارتی بر خرید و فروش و ساخت و ساز نیست. در همه کشورها و حتی کشورهای همسایه، خرید و فروش زمین، مسکن و حتی اجاره آن تحت کنترل و نظارت شدید است و قیمتها کنترل شده است. در این کشورها شهروندان، خارج از نظارت نمیتوانند هیچ قراردادی در بخش مسکن امضا کنند.در کشور ما بنگاه معاملاتی، صاحبان املاک و دلالان و سوداگران بر بازار مسکن حاکم هستند.
پس تا شرایط اقتصادی به ثبات نرسد، نباید منتظر توقف یا کنترل قیمت مسکن باشیم؟
مشکل قیمت ارز، طلا و مسکن راه حل کلان اقتصادی و راه حل خرد دارد. با پشت میز نشستن نمیتوان راه حل پیدا کرد.راه حل پشت میز اداره پیدا نمیشود. مشاوران اقتصادی کلان و خرد نیاز داریم تا مشکلات را حل کنیم. مشاوران و اقتصاددانان باید تهیه و تدوین طرح جامع هر مشکلی را ارائه دهند و بعد دستگاه دولتی وظیفه تصویب و نظارت عالیه دارد.متأسفانه در هر زمینهای دخالت میشود و تصمیمات مبنای علمی دقیقی ندارد.
البته در ایجاد این شرایط نمیتوان تحریم را نادیده گرفت. تحریم فشارهای سنگینی بر مردم و اقتصاد وارد کرده است.
برای کاهش فشار تحریمها، چه راهکار اقتصادی یا سیاسی پیش روی سیاستگذاران قرار دارد؟
هر بحرانی قابل مهار و قابل برگشت به حالت منطقی و علمی خودش است.خط قرمز دین و مذهب ما منافع مردم است بنابراین منافع شخصی، حاکمیتی و حزب قابل قبول نیست. اگر منافع هر کدام از این گروهها با منافع مردم تعارض پیدا کرد، باید منافع مردم حاکم شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای شورایعالی هماهنگی اقتصادی:
مسیر بیاثر کردن تحریم ها سخت اما خوشعاقبت است
- مسیر رفع تحریم را یکبار امتحان و چند سال مذاکره کردیم اما به نتیجهای نرسید
- ظرفیتهای فراوان بیاثر کردن تحریمها را داریم
- باید در زمینه اقتصاد خانوادهها و معیشت مردم اقدامی جدی انجام داد
- باید بنا را بر این بگذاریم که گشایشی
از خارج انجام نخواهد شد
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز (سهشنبه) در دیدار رؤسای سه قوه و دیگر اعضای شورای عالی هماهنگی اقتصادی با اشاره به چهار محور لازم برای اقتصاد کشور یعنی حل مشکل کسری بودجه، افزایش سرمایهگذاری، جهش تولید و حمایت از قشرهای ضعیف خاطرنشان کردند: باید با همت جدی و تلاش پیگیر مسئولان، تأثیر اجرای راهکارهای عملی در زندگی مردم مشخص شود.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای، اقتصاد را موضوع اصلی کشور خواندند و افزودند: اینکه در سالهای اخیر شعار هرسال، موضوعی اقتصادی انتخاب شده، بههمین دلیل است. ضمن آنکه معیشت مردم حقاً دچار تنگی شده و در ماه های اخیر نیز کرونا، مشکلات را بیشتر کرده است.
ایشان افزودند: هدف از برگزاری این جلسه، بیان راهکارهای عملی است که در کوتاهمدت نتیجه دهد و تأثیر آن در زندگی مردم مشخص شود که البته لازمه اجرای این راهکارهای عملی و تأثیرگذاری آنها، همت جدی و تلاش پیگیر رؤسای قوا و مسئولان مرتبط با سه قوه در تشکیلات و سازمانهای آنها است. رهبر انقلاب اسلامی قبل از بیان راهکارها، دو نکته مهم را بیان کردند و افزودند: کارشناسان برای مشکلات اقتصادی کشور راهکارهای مشترکی دارند بنابراین مشکل، نداشتن یا ندانستن راهکار نیست بلکه نیازمند همت، شجاعت و اهتمام جدی و پیگیری هستیم.
رهبر انقلاب اسلامی نکته دوم خود را به موضوع تحریمها بهعنوان یک واقعیت تلخ و جنایت امریکا و شرکای اروپایی بر ضد ملت ایران اختصاص دادند و افزودند: این جنایت سالها است که بر ضد ملت ایران انجام میشود اما در سه سال اخیر شدت یافته است. حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه برای علاج تحریمها دو مسیر «خنثیسازی تحریمها و غلبه بر آنها» و «رفع تحریم» وجود دارد، افزودند: البته ما مسیر رفع تحریم را یک بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم اما به نتیجهای نرسید.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مسیر غلبه بر تحریمها و بیاثر کردن آنها گفتند: این مسیر ممکن است در ابتدای کار، سختیها و مشکلاتی داشته باشد اما خوشعاقبت است. حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: اگر با تلاش و ابتکار و با سینه سپر کردن در مقابل مشکلات بتوانیم بر تحریمها غلبه کنیم و طرف مقابل بیاثر شدن تحریمها را ببیند، بهتدریج دست از تحریم برخواهد داشت. ایشان دو نکته مقدماتی خود را اینگونه جمعبندی کردند: ما ظرفیتها و تواناییهای فراوانی برای بیاثر کردن تحریمها داریم، به شرط آنکه بخواهیم و همت کنیم و به دل مشکلات برویم.
حضرت آیتالله خامنهای سپس با بیان بعضی از راهحلهای پیشنهاد شده کارشناسان و متخصصان در چهار سرفصل «کسری بودجه»، «افزایش سرمایهگذاری دولتی و نهادهای عمومی»، «جهش تولید» و «حمایت از قشرهای ضعیف» ابراز امیدواری کردند که با اجرای این راهکارها، آثار مثبتی در اقتصاد کشور و زندگی مردم پدید آید. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اینکه با وجود برخی کارها، شعار سال در حد انتظار تحقق نیافته، افزودند: کارشناسان بخشهای دولتی و غیردولتی برخی راهکارهای عملیاتی مشخص را برای جهش تولید پیشنهاد کردهاند از جمله: «افزایش تولید خودرو با اتکا به ظرفیت قطعهسازان داخلی»، «افزایش تولیدات صنعت نفت با تکیه بر دانشبنیان کردن صنایع نفتی» و «افزایش تولید خوراک دام و دانههای روغنی».
رهبر انقلاب همچنین بر «ضرورت حمایت از قشرهای ضعیف» تأکید کردند و افزودند: اقتصاد خانوادهها به علت رکود تورمی در چند سال اخیر بشدت تحت فشار بوده و اکنون نیز کرونا بر مشکلات افزوده و دشواریهای جدی معیشتی برای گروههای زیادی از مردم بهوجود آورده است که باید در این زمینه اقدامی جدی انجام داد. ایشان «ایجاد نظام متمرکز تأمین اجتماعی برای آحاد مردم» و «ایجاد پایگاه ملی ایرانیان با اتصالِ پایگاههای مختلف اطلاعاتی به یکدیگر» را از جمله پیشنهادهای کارشناسان برای کاهش مشکلات مردم برشمردند.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه با تأکید بر اینکه باید بنا را بر این بگذاریم که گشایشی از خارج انجام نخواهد شد، افزودند: کسانی که برخی چشم امید به آنها دارند با ما دشمنی میکنند، ضمن آنکه شرایط داخلی آنها به هیچوجه روشن نیست و گرفتاریهای اخیر، امکان صحبت و موضعگیری در مسائل بینالمللی را به آنها نمیدهد و نمیتوان روی حرف آنها حساب و برنامهریزی کرد. ایشان همچنین به یاوهگوییهای اخیر سه کشور اروپایی نیز اشاره کردند و گفتند: وضع امریکا که مشخص نیست و اروپاییها هم دائماً در حال موضعگیری بر ضد ایران هستند. آنها در حالیکه خودشان بیشترین دخالتهای نادرست را در مسائل منطقه دارند، به ما میگویند در منطقه دخالت نکنید و در حالیکه انگلیس و فرانسه دارای موشکهای مخرب اتمی هستند و آلمان نیز در این مسیر قرار دارد، به ما میگویند موشک نداشته باشید. رهبر انقلاب اسلامی گفتند: به شما چه ربطی دارد، شما اول خودتان را اصلاح کنید و بعد اظهار نظر کنید. حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: به بیگانگان نمیتوان اطمینان کرد و به امید گشایش آنها بود. رهبر انقلاب اسلامی در پایان خاطرنشان کردند: اگر حرکت و عمل در دستور کار قرار گیرد و کارهایی که میتواند به نفع مردم باشد، انجام شود، یقیناً دولت دوازدهم پایان خوبی خواهد داشت. پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی آقای روحانی رئیسجمهوری به برگزاری ۵۰ جلسه شورایعالی هماهنگی اقتصادی از زمان تشکیل این شورا اشاره کرد و افزود: در این جلسات ۲۲۶ طرح در بخشهای مختلف از جمله مسائل ناظر به اشتغال، اصلاح امور بانکی و بودجه، شفافیت، نظام پرداخت، سرمایهگذاری، فروش نفت و کنترل قیمت ارز و کالاهای اساسی مصوب شد.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای، اقتصاد را موضوع اصلی کشور خواندند و افزودند: اینکه در سالهای اخیر شعار هرسال، موضوعی اقتصادی انتخاب شده، بههمین دلیل است. ضمن آنکه معیشت مردم حقاً دچار تنگی شده و در ماه های اخیر نیز کرونا، مشکلات را بیشتر کرده است.
ایشان افزودند: هدف از برگزاری این جلسه، بیان راهکارهای عملی است که در کوتاهمدت نتیجه دهد و تأثیر آن در زندگی مردم مشخص شود که البته لازمه اجرای این راهکارهای عملی و تأثیرگذاری آنها، همت جدی و تلاش پیگیر رؤسای قوا و مسئولان مرتبط با سه قوه در تشکیلات و سازمانهای آنها است. رهبر انقلاب اسلامی قبل از بیان راهکارها، دو نکته مهم را بیان کردند و افزودند: کارشناسان برای مشکلات اقتصادی کشور راهکارهای مشترکی دارند بنابراین مشکل، نداشتن یا ندانستن راهکار نیست بلکه نیازمند همت، شجاعت و اهتمام جدی و پیگیری هستیم.
رهبر انقلاب اسلامی نکته دوم خود را به موضوع تحریمها بهعنوان یک واقعیت تلخ و جنایت امریکا و شرکای اروپایی بر ضد ملت ایران اختصاص دادند و افزودند: این جنایت سالها است که بر ضد ملت ایران انجام میشود اما در سه سال اخیر شدت یافته است. حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه برای علاج تحریمها دو مسیر «خنثیسازی تحریمها و غلبه بر آنها» و «رفع تحریم» وجود دارد، افزودند: البته ما مسیر رفع تحریم را یک بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم اما به نتیجهای نرسید.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مسیر غلبه بر تحریمها و بیاثر کردن آنها گفتند: این مسیر ممکن است در ابتدای کار، سختیها و مشکلاتی داشته باشد اما خوشعاقبت است. حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: اگر با تلاش و ابتکار و با سینه سپر کردن در مقابل مشکلات بتوانیم بر تحریمها غلبه کنیم و طرف مقابل بیاثر شدن تحریمها را ببیند، بهتدریج دست از تحریم برخواهد داشت. ایشان دو نکته مقدماتی خود را اینگونه جمعبندی کردند: ما ظرفیتها و تواناییهای فراوانی برای بیاثر کردن تحریمها داریم، به شرط آنکه بخواهیم و همت کنیم و به دل مشکلات برویم.
حضرت آیتالله خامنهای سپس با بیان بعضی از راهحلهای پیشنهاد شده کارشناسان و متخصصان در چهار سرفصل «کسری بودجه»، «افزایش سرمایهگذاری دولتی و نهادهای عمومی»، «جهش تولید» و «حمایت از قشرهای ضعیف» ابراز امیدواری کردند که با اجرای این راهکارها، آثار مثبتی در اقتصاد کشور و زندگی مردم پدید آید. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اینکه با وجود برخی کارها، شعار سال در حد انتظار تحقق نیافته، افزودند: کارشناسان بخشهای دولتی و غیردولتی برخی راهکارهای عملیاتی مشخص را برای جهش تولید پیشنهاد کردهاند از جمله: «افزایش تولید خودرو با اتکا به ظرفیت قطعهسازان داخلی»، «افزایش تولیدات صنعت نفت با تکیه بر دانشبنیان کردن صنایع نفتی» و «افزایش تولید خوراک دام و دانههای روغنی».
رهبر انقلاب همچنین بر «ضرورت حمایت از قشرهای ضعیف» تأکید کردند و افزودند: اقتصاد خانوادهها به علت رکود تورمی در چند سال اخیر بشدت تحت فشار بوده و اکنون نیز کرونا بر مشکلات افزوده و دشواریهای جدی معیشتی برای گروههای زیادی از مردم بهوجود آورده است که باید در این زمینه اقدامی جدی انجام داد. ایشان «ایجاد نظام متمرکز تأمین اجتماعی برای آحاد مردم» و «ایجاد پایگاه ملی ایرانیان با اتصالِ پایگاههای مختلف اطلاعاتی به یکدیگر» را از جمله پیشنهادهای کارشناسان برای کاهش مشکلات مردم برشمردند.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه با تأکید بر اینکه باید بنا را بر این بگذاریم که گشایشی از خارج انجام نخواهد شد، افزودند: کسانی که برخی چشم امید به آنها دارند با ما دشمنی میکنند، ضمن آنکه شرایط داخلی آنها به هیچوجه روشن نیست و گرفتاریهای اخیر، امکان صحبت و موضعگیری در مسائل بینالمللی را به آنها نمیدهد و نمیتوان روی حرف آنها حساب و برنامهریزی کرد. ایشان همچنین به یاوهگوییهای اخیر سه کشور اروپایی نیز اشاره کردند و گفتند: وضع امریکا که مشخص نیست و اروپاییها هم دائماً در حال موضعگیری بر ضد ایران هستند. آنها در حالیکه خودشان بیشترین دخالتهای نادرست را در مسائل منطقه دارند، به ما میگویند در منطقه دخالت نکنید و در حالیکه انگلیس و فرانسه دارای موشکهای مخرب اتمی هستند و آلمان نیز در این مسیر قرار دارد، به ما میگویند موشک نداشته باشید. رهبر انقلاب اسلامی گفتند: به شما چه ربطی دارد، شما اول خودتان را اصلاح کنید و بعد اظهار نظر کنید. حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: به بیگانگان نمیتوان اطمینان کرد و به امید گشایش آنها بود. رهبر انقلاب اسلامی در پایان خاطرنشان کردند: اگر حرکت و عمل در دستور کار قرار گیرد و کارهایی که میتواند به نفع مردم باشد، انجام شود، یقیناً دولت دوازدهم پایان خوبی خواهد داشت. پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی آقای روحانی رئیسجمهوری به برگزاری ۵۰ جلسه شورایعالی هماهنگی اقتصادی از زمان تشکیل این شورا اشاره کرد و افزود: در این جلسات ۲۲۶ طرح در بخشهای مختلف از جمله مسائل ناظر به اشتغال، اصلاح امور بانکی و بودجه، شفافیت، نظام پرداخت، سرمایهگذاری، فروش نفت و کنترل قیمت ارز و کالاهای اساسی مصوب شد.
ریشههای جامعه شناختی فرار از تهران با اولین زنگ تعطیلی
نیروی گریز از تهران
محمد معصومیان
گزارش نویس
راننده که همراه همسر و فرزندش در ماشین نشسته، با ماسکی روی صورت از دلایل رفتن به شمال میگوید؛ دقیقاً زمانی که دولت و وزارت بهداشت با وضع قوانین سفت و سختی قرار بود اعمال محدودیتهای تازهای را از اول آذر اجرایی کنند. مرد پشت فرمان از فصل کاشت درخت میگوید و اجبار به ماندن دو هفتهای در خانهاش، لابد محصور بین درختانی که هر سال میکارد. خبرنگار از او میپرسد برای این سفر حاضر است 500 هزار تومان جریمه بشود؟ مرد رو به دوربین مصمم به اجرای تصمیم میگوید: «بالاخره کاری است که دارم انجام میدهم و جریمهاش را هم پرداخت میکنم.»
جادههای منتهی به شمال کشور دقیقاً تا آخرین لحظات اعمال محدودیتها بار ترافیکی سنگینی را تجربه کرد. طبق معمول مسئولان اظهار تأسف کردند و مردم در شبکههای اجتماعی از اینکه بعد از 9 ماه و کشته شدن هزاران نفر بر اثر ابتلا به کووید 19 هنوز عدهای رهسپار جاده میشوند تعجب کردند. آنها مسافران جادهها را افراد بیخیالی قلمداد کردند که جان کادر درمان برای آنها هیچ اهمیتی ندارد. اما واقعاً دلیل این حجم از مسافرت چیست؟ چرا در هر بزنگاهی بخشی از ساکنان تهران فرار را بر قرار ترجیح میدهند حتی اگر قرار باشد یک میلیون جریمه شوند یا جان خود و خانواده را به خطر بیندازند؛ چه تصادف باشد، چه کرونا.
تهران با انبوهی از مشکلات شهری دست به گریبان است، البته این حرف تازهای نیست، ترافیک و آلودگی هوا و فشارهای اقتصادی، شکاف طبقاتی و یک لیست ساده دم دستی است با پیچیدگیهای مخصوص زندگی در یک کلانشهر بی در و پیکر؛ شهری که از روزهای اول شکل گرفتن هم کم و بیش با همین مشکلات روبه رو بوده است. این مشکلات تمام ناشدنی، حالا تبدیل به خصوصیات تهران شدهاند؛ خصوصیاتی که یعقوب موسوی جامعه شناس معتقد است تهران را تبدیل به مکانی کرده که هیچ تابآوری در آن دیده نمیشود: «تهران شهر تابآوری نیست و به همین دلیل به محض اولین مخاطره، همه میخواهند از آن فرار کنند. تهران مستعد مقاومت نیست و شهری است سست بنیاد در رابطه با کنترل ایمنی برای مردم.»
زندگی در آپارتمانهای کوچک یکی از دلایل بروز مشکلات خانوادگی در دوران قرنطینه است. ابتدای سال و در نخستین تجربه قرنطینه، بسیاری از روان شناسان از بروز اختلافات خانوادگی گفتند که بهدلیل نبود حریم شخصی و حضور طولانی مدت اعضای خانواده در خانههای کوچک اتفاق میافتد. موسوی هم یکی از دلایل گریز مردم به سمت شهرهای شمالی کشور را فرار از محیط تنگ و تلاش برای رسیدن به فضایی بیشتر میداند: «زندگی آپارتمانی معضلات عاطفی و روحی ایجاد میکند و به همین دلیل بخشی از پایتخت نشین ها ترجیح میدهند به خانههای بزرگتری که در شمال کشور دارند بروند یا به بهانه گرفتن ویلا یا سر زدن به فامیل، لااقل چند روزی از مخمصه تهران خلاص شوند و آرامش را در خانههایی با حیاط بزرگ و فضاهای بزرگ و خلوتتر شهری که امکان ازدحام را کمتر میکند، تجربه کنند؛ جایی که بدون شلوغی بتوان چند ساعتی بخصوص کودکان را بیرون از محیط بسته خانه به گردش برد.»
موسوی معتقد است مسدود کردن جادهها و جریمه، راه کامل و بازدارندهای برای مردم به تنگ آمده از تهران نیست. او رفتن به شهرهای دیگر را از نگاه آن بخش از مسافران نوعی انتخاب عاقلانه میداند که برای رهایی از ازدحام و شلوغی تهران گرفته میشود: «از نظر من چون حضور در تهران و رفت و آمد باعث ابتلا به کرونا شده و میشود، یکی از راه حلهایی که به ذهن مردم رسیده خروج از تهران است تا از این طریق تردد کمتری در شهر داشته باشند.» او با اشاره به تذکرات مکرر مسئولان بهداشت که از مردم خواسته بودند از رفتن به پاساژها و مراکز خرید خودداری کنند، میگوید: «متأسفانه این تذکرات با روح زندگی در تهران مغایرت دارد و حضور در تهران با نرفتن به مرکز خرید و مکانهای همواره شلوغ شهر جور در نمیآید. مردم مطلع هستند و باید بپذیریم آنها اگر مجبور نباشند با پای خود به مهلکه نمیروند. تجربه زیسته ما در این ۹ ماه نشان داده است هر چقدر فضای شهر خلوتتر و کم تراکمتر باشد، خطر ابتلا کاهش پیدا میکند اما تهران مستعد ازدحام و تجمع است.»
موسوی انتخاب جمعی مردم را تصمیم غلطی نمیداند چون از نظر او زندگی مردم در تهران «زیستی اضطراری» است: «در واقع انتخاب زندگی در تهران به نوعی انتخاب از روی اجبار است چون مردم از روی رضایت و امنیت این شهر را برای زندگی انتخاب نکردهاند.»
زندگی مردم در تهران برای بخش بزرگی از این شهر انتخابی از روی علاقه نبوده است. توسعه تمرکزگرای کشور بیشترین فرصتهای شغلی و معیشتی را در این شهر انباشته و به اعتقاد برخی جامعه شناسان تهران را به «شهر سوداگری» یا شهر تجارت تبدیل کرده و غلبه رنگ و بوی کار و تجارت چنان تند و غلیظ شده که جایی برای زندگی آرام باقی نگذاشته است. بنابراین توسعه تهران با خلوتتر شدن بقیه مناطق کشور ارتباط مستقیم دارد. حال اما این شهر با خصوصیاتی که گفته شد و با انبوهی از فشارهای روانی که بر ساکنان این تجارتخانه بزرگ وارد میکند، چه تلاشی برای کاستن از صدمات آن انجام شده است؟ آیا برای نخستین مشکل یعنی مسکن شهروندان کاری دقیق صورت گرفته است؟
مرتضی دیاری پژوهشگر شهری میگوید: «تا پیش از دهه نود و بخصوص اواسط این دهه، لااقل طبقه متوسط میتوانست با هزینه معقولی به تفریح و سفر برود اما با افزایش هزینه سوخت، تعمیرات اتومبیل، هزینه هواپیما و حمل ونقل عمومی دیده میشود که از تعداد و کیفیت این سفرها کاسته شده است. وقتی اینها را کنار هم میگذاریم و در کنار مشکلات مسکن قرار میدهیم، متوجه دلیل این حجم انبوه از مسافرانی که با کوچکترین تعطیلی درحال فرار از تهران هستند، میشویم.»
وی میگوید: اقشاری از طبقه متوسط وقتی نتوانستند بهدلیل افت و خیزهای اقتصادی، از پس هزینه مسکن و سفر بربیایند، تصمیم به سرمایهگذاری کوچک تر و جذاب تر در شمال کشور گرفتند؛ یعنی خرید ویلا در سواحل خزر که هردو مشکل را میتواند به شکلی مرتفع کند؛ یعنی هم مسکن و هم تفریح: «درواقع طبقه متوسط شهری تهران، از این طریق هم مکانی ثابت برای تفریح پیدا کرد و هم امکانی برای سرمایهگذاری در مکانی خوش آب و هوا و فضایی بزرگ تر و هم صرفهجویی در هزینههای سفر. بعلاوه فرار از فلج شدگی در برابر حمله نور، رنگ و صدا که بحث مهمی در روان شناسی اجتماعی است. درواقع حجم انبوه رنگ، نور و صدا میتواند حسگرهای فرد را به واکنش دفاعی وادار کرده و آنها را خاموش کند. در این هنگام فرد در خود فرو میرود و به اطراف توجهی نمیکند. این جمله را احتمالاً زیاد شنیدهاید که فلانی از وقتی به تهران رفته قیافه میگیرد و حالی از ما نمیپرسد. درواقع آن آشنایان یا فامیل شهرستانی نمیدانند که او دچار نوعی بیماری درخود فرورفتگی شده است. این بیماری اغلب بهصورت اشتیاق به فرار از کلانشهری مثل تهران خود را نشان میدهد.»
میتوان اینطور نتیجه گرفت که ریشه مسافرتهای دوران قرنطینه تنها در خوش آب و هوا بودن شمال یا ناآگاهی مردم نسبت به مخاطرات این سفرها نیست بلکه پایین بودن کیفیت زندگی و رفاه برای همه اقشار جامعه در تهران است که به این دست رفتارها منجر میشود. مردمی که نتیجه سالها برنامهریزی شهری را در زندگی خود احساس نکردهاند حالا با تصمیمی فردی سعی دارند آنطور که خودشان فکر میکنند بهتر است گریزگاهی برای رهایی از مشکلات بیابند. شاید بتوان در نگاه اول این رویکرد را نوعی بیمسئولیتی دانست اما بازتاب برخورد با واقعیت زندگی در تهران برای همه مردم به یک شکل نیست.
گزارش نویس
راننده که همراه همسر و فرزندش در ماشین نشسته، با ماسکی روی صورت از دلایل رفتن به شمال میگوید؛ دقیقاً زمانی که دولت و وزارت بهداشت با وضع قوانین سفت و سختی قرار بود اعمال محدودیتهای تازهای را از اول آذر اجرایی کنند. مرد پشت فرمان از فصل کاشت درخت میگوید و اجبار به ماندن دو هفتهای در خانهاش، لابد محصور بین درختانی که هر سال میکارد. خبرنگار از او میپرسد برای این سفر حاضر است 500 هزار تومان جریمه بشود؟ مرد رو به دوربین مصمم به اجرای تصمیم میگوید: «بالاخره کاری است که دارم انجام میدهم و جریمهاش را هم پرداخت میکنم.»
جادههای منتهی به شمال کشور دقیقاً تا آخرین لحظات اعمال محدودیتها بار ترافیکی سنگینی را تجربه کرد. طبق معمول مسئولان اظهار تأسف کردند و مردم در شبکههای اجتماعی از اینکه بعد از 9 ماه و کشته شدن هزاران نفر بر اثر ابتلا به کووید 19 هنوز عدهای رهسپار جاده میشوند تعجب کردند. آنها مسافران جادهها را افراد بیخیالی قلمداد کردند که جان کادر درمان برای آنها هیچ اهمیتی ندارد. اما واقعاً دلیل این حجم از مسافرت چیست؟ چرا در هر بزنگاهی بخشی از ساکنان تهران فرار را بر قرار ترجیح میدهند حتی اگر قرار باشد یک میلیون جریمه شوند یا جان خود و خانواده را به خطر بیندازند؛ چه تصادف باشد، چه کرونا.
تهران با انبوهی از مشکلات شهری دست به گریبان است، البته این حرف تازهای نیست، ترافیک و آلودگی هوا و فشارهای اقتصادی، شکاف طبقاتی و یک لیست ساده دم دستی است با پیچیدگیهای مخصوص زندگی در یک کلانشهر بی در و پیکر؛ شهری که از روزهای اول شکل گرفتن هم کم و بیش با همین مشکلات روبه رو بوده است. این مشکلات تمام ناشدنی، حالا تبدیل به خصوصیات تهران شدهاند؛ خصوصیاتی که یعقوب موسوی جامعه شناس معتقد است تهران را تبدیل به مکانی کرده که هیچ تابآوری در آن دیده نمیشود: «تهران شهر تابآوری نیست و به همین دلیل به محض اولین مخاطره، همه میخواهند از آن فرار کنند. تهران مستعد مقاومت نیست و شهری است سست بنیاد در رابطه با کنترل ایمنی برای مردم.»
زندگی در آپارتمانهای کوچک یکی از دلایل بروز مشکلات خانوادگی در دوران قرنطینه است. ابتدای سال و در نخستین تجربه قرنطینه، بسیاری از روان شناسان از بروز اختلافات خانوادگی گفتند که بهدلیل نبود حریم شخصی و حضور طولانی مدت اعضای خانواده در خانههای کوچک اتفاق میافتد. موسوی هم یکی از دلایل گریز مردم به سمت شهرهای شمالی کشور را فرار از محیط تنگ و تلاش برای رسیدن به فضایی بیشتر میداند: «زندگی آپارتمانی معضلات عاطفی و روحی ایجاد میکند و به همین دلیل بخشی از پایتخت نشین ها ترجیح میدهند به خانههای بزرگتری که در شمال کشور دارند بروند یا به بهانه گرفتن ویلا یا سر زدن به فامیل، لااقل چند روزی از مخمصه تهران خلاص شوند و آرامش را در خانههایی با حیاط بزرگ و فضاهای بزرگ و خلوتتر شهری که امکان ازدحام را کمتر میکند، تجربه کنند؛ جایی که بدون شلوغی بتوان چند ساعتی بخصوص کودکان را بیرون از محیط بسته خانه به گردش برد.»
موسوی معتقد است مسدود کردن جادهها و جریمه، راه کامل و بازدارندهای برای مردم به تنگ آمده از تهران نیست. او رفتن به شهرهای دیگر را از نگاه آن بخش از مسافران نوعی انتخاب عاقلانه میداند که برای رهایی از ازدحام و شلوغی تهران گرفته میشود: «از نظر من چون حضور در تهران و رفت و آمد باعث ابتلا به کرونا شده و میشود، یکی از راه حلهایی که به ذهن مردم رسیده خروج از تهران است تا از این طریق تردد کمتری در شهر داشته باشند.» او با اشاره به تذکرات مکرر مسئولان بهداشت که از مردم خواسته بودند از رفتن به پاساژها و مراکز خرید خودداری کنند، میگوید: «متأسفانه این تذکرات با روح زندگی در تهران مغایرت دارد و حضور در تهران با نرفتن به مرکز خرید و مکانهای همواره شلوغ شهر جور در نمیآید. مردم مطلع هستند و باید بپذیریم آنها اگر مجبور نباشند با پای خود به مهلکه نمیروند. تجربه زیسته ما در این ۹ ماه نشان داده است هر چقدر فضای شهر خلوتتر و کم تراکمتر باشد، خطر ابتلا کاهش پیدا میکند اما تهران مستعد ازدحام و تجمع است.»
موسوی انتخاب جمعی مردم را تصمیم غلطی نمیداند چون از نظر او زندگی مردم در تهران «زیستی اضطراری» است: «در واقع انتخاب زندگی در تهران به نوعی انتخاب از روی اجبار است چون مردم از روی رضایت و امنیت این شهر را برای زندگی انتخاب نکردهاند.»
زندگی مردم در تهران برای بخش بزرگی از این شهر انتخابی از روی علاقه نبوده است. توسعه تمرکزگرای کشور بیشترین فرصتهای شغلی و معیشتی را در این شهر انباشته و به اعتقاد برخی جامعه شناسان تهران را به «شهر سوداگری» یا شهر تجارت تبدیل کرده و غلبه رنگ و بوی کار و تجارت چنان تند و غلیظ شده که جایی برای زندگی آرام باقی نگذاشته است. بنابراین توسعه تهران با خلوتتر شدن بقیه مناطق کشور ارتباط مستقیم دارد. حال اما این شهر با خصوصیاتی که گفته شد و با انبوهی از فشارهای روانی که بر ساکنان این تجارتخانه بزرگ وارد میکند، چه تلاشی برای کاستن از صدمات آن انجام شده است؟ آیا برای نخستین مشکل یعنی مسکن شهروندان کاری دقیق صورت گرفته است؟
مرتضی دیاری پژوهشگر شهری میگوید: «تا پیش از دهه نود و بخصوص اواسط این دهه، لااقل طبقه متوسط میتوانست با هزینه معقولی به تفریح و سفر برود اما با افزایش هزینه سوخت، تعمیرات اتومبیل، هزینه هواپیما و حمل ونقل عمومی دیده میشود که از تعداد و کیفیت این سفرها کاسته شده است. وقتی اینها را کنار هم میگذاریم و در کنار مشکلات مسکن قرار میدهیم، متوجه دلیل این حجم انبوه از مسافرانی که با کوچکترین تعطیلی درحال فرار از تهران هستند، میشویم.»
وی میگوید: اقشاری از طبقه متوسط وقتی نتوانستند بهدلیل افت و خیزهای اقتصادی، از پس هزینه مسکن و سفر بربیایند، تصمیم به سرمایهگذاری کوچک تر و جذاب تر در شمال کشور گرفتند؛ یعنی خرید ویلا در سواحل خزر که هردو مشکل را میتواند به شکلی مرتفع کند؛ یعنی هم مسکن و هم تفریح: «درواقع طبقه متوسط شهری تهران، از این طریق هم مکانی ثابت برای تفریح پیدا کرد و هم امکانی برای سرمایهگذاری در مکانی خوش آب و هوا و فضایی بزرگ تر و هم صرفهجویی در هزینههای سفر. بعلاوه فرار از فلج شدگی در برابر حمله نور، رنگ و صدا که بحث مهمی در روان شناسی اجتماعی است. درواقع حجم انبوه رنگ، نور و صدا میتواند حسگرهای فرد را به واکنش دفاعی وادار کرده و آنها را خاموش کند. در این هنگام فرد در خود فرو میرود و به اطراف توجهی نمیکند. این جمله را احتمالاً زیاد شنیدهاید که فلانی از وقتی به تهران رفته قیافه میگیرد و حالی از ما نمیپرسد. درواقع آن آشنایان یا فامیل شهرستانی نمیدانند که او دچار نوعی بیماری درخود فرورفتگی شده است. این بیماری اغلب بهصورت اشتیاق به فرار از کلانشهری مثل تهران خود را نشان میدهد.»
میتوان اینطور نتیجه گرفت که ریشه مسافرتهای دوران قرنطینه تنها در خوش آب و هوا بودن شمال یا ناآگاهی مردم نسبت به مخاطرات این سفرها نیست بلکه پایین بودن کیفیت زندگی و رفاه برای همه اقشار جامعه در تهران است که به این دست رفتارها منجر میشود. مردمی که نتیجه سالها برنامهریزی شهری را در زندگی خود احساس نکردهاند حالا با تصمیمی فردی سعی دارند آنطور که خودشان فکر میکنند بهتر است گریزگاهی برای رهایی از مشکلات بیابند. شاید بتوان در نگاه اول این رویکرد را نوعی بیمسئولیتی دانست اما بازتاب برخورد با واقعیت زندگی در تهران برای همه مردم به یک شکل نیست.
ربیعی با اشاره به شکست سیاست فشار حداکثری خبر داد
تماس شرکتهای خارجی با طرفهای ایرانی
آیا صدای شکستن و خرد شدن دیوار تحریمهای ظالمانه شنیده میشود؟ علی ربیعی، سخنگوی دولت روز گذشته در نشست هفتگی خود، هم شکست دولت ترامپ در انتخابات امریکا را به معنای شکست سیاست فشار حداکثری و طراحان و حامیان این سیاست دانست و هم اعلام کرد که با شکست فشار حداکثری، کشورهای خارجی تمایل به سرمایهگذاری در ایران دارند.
به گزارش ایرنا، ربیعی با اشاره به اینکه امروز دولت مانند سالهای گذشته با تمام توان خود پیگیر تضمین منافع مردم خواهد بود، تصریح کرد: با شکست فشار حداکثری، کشورهای خارجی تمایل به سرمایهگذاری دارند و اخیراً نیز تماسهایی از سوی شرکتهای خارجی با شرکتهای داخلی که پیش از تحریمها با آنها کار میکردند و برخی وزارتخانهها انجام شده است. سخنگوی دولت این را هم اضافه کرد که برخی شرکتهای خارجی پیش از این در ایران حضور داشتند و با وجود تحریمها کاملاً تعطیل نشدند که این سبب میشود امکان حضور و فعالیت آنها در شرایط فعلی بیشتر شود.
دولت از هیچ فرصتی برای بهبود زندگی مردم غفلت نمیکند
در ادامه این نشست، خبرنگاری درباره ابلاغ قانون الزام دولت به پرداخت یارانه کالاهای اساسی، مخالفت دولت با آن و نیز طرح موازی دولت در این باره که مربوط به دوره محدودیتهای اخیر کرونایی است، پرسید. دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری ابتدا با تأکید بر اینکه دولت از هیچ فرصتی برای بهبود زندگی مردم غفلت نخواهد کرد و کاستن از رنج مردم نه یک وظیفه اداری بلکه وظیفه اخلاقی، انسانی و دینی همه ما است، گفت: اظهاراتی مطرح میشود مبنی بر اینکه عدهای غافل و گروهی منجی هستند. این تعابیر درست نیست. برای کاستن از فشارها بر زندگی مردم، نگرانتر، دلسوزتر و پیگیرتر از افرادی که دور میز دولت مینشینند نیست، یا حداقل اینها کمتر از دیگران نیستند.
ربیعی با بیان اینکه در مدیریت اقتصادی کشور نباید یکجانبهنگری باشد، بلکه مکلف هستیم بر اساس دوراندیشی اقدام مؤثر انجام دهیم، ادامه داد: در مقاطعی هم شاهد بودیم که با رفتارهایی به نام کمک به مردم چند برابر از جیب مردم کم شد و در درازمدت مردم آسیب دیدند. (امروز هم) کسی در مورد حمایت از معیشت مردم تردید ندارد، اما این طور (هم نیست که) این طرحها امروز به ذهن کسی آمده باشد.
ربیعی با اشاره به اقدامات دولت برای بهبود زندگی مردم در درازمدت، از جمله طرح تحول سلامت با هدف کاهش هزینه بیمار، افزایش حقوق مددکاران در بودجه امسال، پیشی دادن دستمزد بر تورم در سال ۹۷، همسانسازی حقوقها و گسترش بیمههای اجتماعی بویژه هدفگذاری برای بیمه یک میلیون روستایی دیگر، اضافه کرد: (در دوره اخیر محدودیتها هم) برای کاستن از فشار بر آسیب دیدگان معیشتی ناشی از کرونا حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان مساعدت در قالب پرداخت به گروه هدف صورت خواهد گرفت. برای یک خانوار
۴ نفره ماهانه ۴۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده و برای افرادی که داوطلب دریافت پیشاپیش بخشی از این حمایت معیشتی هستند وام یک میلیون تومانی بدون هیچ بهرهای پرداخت خواهد شد و مابهالتفاوت نرخ بهره را دولت با تخصیص ۱۴۰۰ میلیارد تومان جبران خواهد کرد.
شبیهسازی طرح ستاد ملی مقابله با کرونا با طرح مجلس اشتباه است
سخنگوی دولت در ادامه، با بیان اینکه تصمیم برای کمک به نیازمندان در دوره اخیر از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا گرفته شده و شبیه سازی آن با طرح مجلس از بنیان اشتباه است، افزود: در تعطیلات اول کرونا هم چنین برنامهای داشتیم، به ۳ میلیون خانوار کمک کالایی و به ۴ میلیون هم به روش دیگری کمک کردیم، بنابراین، این تصمیم ستاد ملی مقابله با کروناست و تصمیم جدیدی نیست. ربیعی طرح مجلس برای الزام دولت به پرداخت یارانه کالاهای اساسی که امروز به قانون تبدیل شده است را برای همه محترم دانست و با تأکید بر ضرورت قانونمداری در کشور، این انتقاد را هم به طرح وارد کرد: بنا به نظر کارشناسان سازمان برنامه و بودجه، این طرح برای امسال ۳۰ تا۵۰ هزار میلیارد تومان بار مالی خواهد داشت. او با اشاره به اینکه محل تأمین بودجه این طرح فروش اموال دولت در بورس دیده شده است، اضافه کرد: آنچه مد نظر مجلس است، یک یارانه دائمی است و میگویند امسال از فروش اموال دولتی و منابعی که از آن به دست میآید این را پرداخت کنید، سؤال این است که سال بعد از کدام منابع تأمین میشود؟ بنابراین، این طرح تعادل بودجه را به هم میزند. ربیعی با بیان اینکه بر اساس مصوبه مجلس، در این قانون سهامهای مشخص شده برای تأمین بودجه طرح باید در بورس مشخص شود، اظهار کرد: همکارانم در بورس معتقدند بورس ظرفیت نقد کردن این رقم را در سه ماه ندارد. از طرفی بورس هم در شرایط خاصی قرار دارد، عرضه آبشاری سهام آن هم به گونهای که در این مصوبه منظور شده قطعاً به پایداری بورس آسیب میرساند و امکان تحقق هم ندارد.
توزیع روزانه صدها تن مرغ در بازار
ربیعی درباره گرانی قیمت مرغ هم از توزیع روزانه صدها تن مرغ گرم و منجد از سوی وزارت صمت در میادین میوه و ترهبار از شنبه گذشته خبر داد و اعلام کرد که از امروز (سهشنبه) قیمتها پایین خواهد آمد.
او با بیان اینکه توزیع مرغ در میادین میوه و ترهبار خواهد بود تا مستقیم به دست مردم برسد، اظهار کرد: قیمت در میدان بهمن تهران به عنوان شاخص روز یکشنبه ۳۴ هزار تومان بود که پس بعد از اینکه حداقل ۶۵۰ تن مرغ وارد بازار شد، قیمت در همین میدان روز دوشنبه، به 28 هزار تومان رسید.
اختلاف وزیر بهداشت و معاونش کارشناسی بود نه سیاسی
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری همچنین اختلاف میان سعید نمکی و دکتر ملکزاده در وزارت بهداشت را یک امر طبیعی و کارشناسی دانست، اما گفت که بهتر بود این مسائل در عرصه عمومی بیان نمیشد، هرچند از این دست اختلافات در همه جهان وجود دارد. ربیعی با بیان اینکه در اوج گسترش کرونا اختلاف سیاستی و مدیریتی پیش میآید و نباید آن را سیاسی کرد، تأکید کرد: نه آقای دکتر نمکی و نه آقای دکتر ملک زاده هیچ کدام دغدغه سیاسی ندارند. از جناحها میخواهیم در اظهارنظرهای خود دقت کنند و به این مسأله از منظر سیاسی دامن نزنند. یک مسأله سیاستی و یک اختلاف نظر علمی و کارشناسی بوده است.
اجازه دهید که کارشناسان وزارت بهداشت بیشتر صحبت کنند تا اینکه افراد سیاسی در این زمینه وارد شوند و صحبت کنند.
ویژگیهای بودجه 1400
سخنگوی دولت در بخش دیگری از این نشست، بخشهای دیگری از مواد تصویب شده بودجه در هیأت دولت را مطرح کرد.ربیعی مهمترین اهداف بودجه ۱۴۰۰ را کاستن از هزینههای دولت و رابطه بودجه جاری با نفت دانست و با بیان اینکه اتکا به درآمد نفت در این بودجه بیش از سال گذشته نخواهد بود و به پیش از دوران تحریم برنخواهد گشت، گفت: ۱۵ هزار میلیارد ریال از منابع شرکتهای دولتی تابع وزارت نفت برای اتمام پروژههای نیمه تمام گازرسانی به روستاها مصوب شد. همچنین سهم سازمان نوسازی و تجهیز مدارس از ۲۰ درصد به ۵۰ درصد افزایش یافت و امیدوار هستیم با تمهیداتی که در سال ۹۹ شده، از محل بودجه وزارت نفت و درآمدهای نفت در حوزه گاز، مدارسی را که فاقد سامانه گرمایشی هستند بتوانیم پوشش بدهیم و 100 هزار کلاس درس مدرسه با این وصف ایمن خواهند شد.
ربیعی ادامه داد: امروز حدود ۸۰ درصد روستاها از آب آشامیدنی سالم برخوردار هستند و آب آشامیدنی ۲۰ درصد باقیمانده روستاها با تانکر تأمین میشود که در بودجه ۱۴۰۰ طرحهای تأمین آب آشامیدنی برای همه روستاها دنبال شده است.
به گزارش ایرنا، ربیعی با اشاره به اینکه امروز دولت مانند سالهای گذشته با تمام توان خود پیگیر تضمین منافع مردم خواهد بود، تصریح کرد: با شکست فشار حداکثری، کشورهای خارجی تمایل به سرمایهگذاری دارند و اخیراً نیز تماسهایی از سوی شرکتهای خارجی با شرکتهای داخلی که پیش از تحریمها با آنها کار میکردند و برخی وزارتخانهها انجام شده است. سخنگوی دولت این را هم اضافه کرد که برخی شرکتهای خارجی پیش از این در ایران حضور داشتند و با وجود تحریمها کاملاً تعطیل نشدند که این سبب میشود امکان حضور و فعالیت آنها در شرایط فعلی بیشتر شود.
دولت از هیچ فرصتی برای بهبود زندگی مردم غفلت نمیکند
در ادامه این نشست، خبرنگاری درباره ابلاغ قانون الزام دولت به پرداخت یارانه کالاهای اساسی، مخالفت دولت با آن و نیز طرح موازی دولت در این باره که مربوط به دوره محدودیتهای اخیر کرونایی است، پرسید. دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری ابتدا با تأکید بر اینکه دولت از هیچ فرصتی برای بهبود زندگی مردم غفلت نخواهد کرد و کاستن از رنج مردم نه یک وظیفه اداری بلکه وظیفه اخلاقی، انسانی و دینی همه ما است، گفت: اظهاراتی مطرح میشود مبنی بر اینکه عدهای غافل و گروهی منجی هستند. این تعابیر درست نیست. برای کاستن از فشارها بر زندگی مردم، نگرانتر، دلسوزتر و پیگیرتر از افرادی که دور میز دولت مینشینند نیست، یا حداقل اینها کمتر از دیگران نیستند.
ربیعی با بیان اینکه در مدیریت اقتصادی کشور نباید یکجانبهنگری باشد، بلکه مکلف هستیم بر اساس دوراندیشی اقدام مؤثر انجام دهیم، ادامه داد: در مقاطعی هم شاهد بودیم که با رفتارهایی به نام کمک به مردم چند برابر از جیب مردم کم شد و در درازمدت مردم آسیب دیدند. (امروز هم) کسی در مورد حمایت از معیشت مردم تردید ندارد، اما این طور (هم نیست که) این طرحها امروز به ذهن کسی آمده باشد.
ربیعی با اشاره به اقدامات دولت برای بهبود زندگی مردم در درازمدت، از جمله طرح تحول سلامت با هدف کاهش هزینه بیمار، افزایش حقوق مددکاران در بودجه امسال، پیشی دادن دستمزد بر تورم در سال ۹۷، همسانسازی حقوقها و گسترش بیمههای اجتماعی بویژه هدفگذاری برای بیمه یک میلیون روستایی دیگر، اضافه کرد: (در دوره اخیر محدودیتها هم) برای کاستن از فشار بر آسیب دیدگان معیشتی ناشی از کرونا حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان مساعدت در قالب پرداخت به گروه هدف صورت خواهد گرفت. برای یک خانوار
۴ نفره ماهانه ۴۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده و برای افرادی که داوطلب دریافت پیشاپیش بخشی از این حمایت معیشتی هستند وام یک میلیون تومانی بدون هیچ بهرهای پرداخت خواهد شد و مابهالتفاوت نرخ بهره را دولت با تخصیص ۱۴۰۰ میلیارد تومان جبران خواهد کرد.
شبیهسازی طرح ستاد ملی مقابله با کرونا با طرح مجلس اشتباه است
سخنگوی دولت در ادامه، با بیان اینکه تصمیم برای کمک به نیازمندان در دوره اخیر از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا گرفته شده و شبیه سازی آن با طرح مجلس از بنیان اشتباه است، افزود: در تعطیلات اول کرونا هم چنین برنامهای داشتیم، به ۳ میلیون خانوار کمک کالایی و به ۴ میلیون هم به روش دیگری کمک کردیم، بنابراین، این تصمیم ستاد ملی مقابله با کروناست و تصمیم جدیدی نیست. ربیعی طرح مجلس برای الزام دولت به پرداخت یارانه کالاهای اساسی که امروز به قانون تبدیل شده است را برای همه محترم دانست و با تأکید بر ضرورت قانونمداری در کشور، این انتقاد را هم به طرح وارد کرد: بنا به نظر کارشناسان سازمان برنامه و بودجه، این طرح برای امسال ۳۰ تا۵۰ هزار میلیارد تومان بار مالی خواهد داشت. او با اشاره به اینکه محل تأمین بودجه این طرح فروش اموال دولت در بورس دیده شده است، اضافه کرد: آنچه مد نظر مجلس است، یک یارانه دائمی است و میگویند امسال از فروش اموال دولتی و منابعی که از آن به دست میآید این را پرداخت کنید، سؤال این است که سال بعد از کدام منابع تأمین میشود؟ بنابراین، این طرح تعادل بودجه را به هم میزند. ربیعی با بیان اینکه بر اساس مصوبه مجلس، در این قانون سهامهای مشخص شده برای تأمین بودجه طرح باید در بورس مشخص شود، اظهار کرد: همکارانم در بورس معتقدند بورس ظرفیت نقد کردن این رقم را در سه ماه ندارد. از طرفی بورس هم در شرایط خاصی قرار دارد، عرضه آبشاری سهام آن هم به گونهای که در این مصوبه منظور شده قطعاً به پایداری بورس آسیب میرساند و امکان تحقق هم ندارد.
توزیع روزانه صدها تن مرغ در بازار
ربیعی درباره گرانی قیمت مرغ هم از توزیع روزانه صدها تن مرغ گرم و منجد از سوی وزارت صمت در میادین میوه و ترهبار از شنبه گذشته خبر داد و اعلام کرد که از امروز (سهشنبه) قیمتها پایین خواهد آمد.
او با بیان اینکه توزیع مرغ در میادین میوه و ترهبار خواهد بود تا مستقیم به دست مردم برسد، اظهار کرد: قیمت در میدان بهمن تهران به عنوان شاخص روز یکشنبه ۳۴ هزار تومان بود که پس بعد از اینکه حداقل ۶۵۰ تن مرغ وارد بازار شد، قیمت در همین میدان روز دوشنبه، به 28 هزار تومان رسید.
اختلاف وزیر بهداشت و معاونش کارشناسی بود نه سیاسی
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری همچنین اختلاف میان سعید نمکی و دکتر ملکزاده در وزارت بهداشت را یک امر طبیعی و کارشناسی دانست، اما گفت که بهتر بود این مسائل در عرصه عمومی بیان نمیشد، هرچند از این دست اختلافات در همه جهان وجود دارد. ربیعی با بیان اینکه در اوج گسترش کرونا اختلاف سیاستی و مدیریتی پیش میآید و نباید آن را سیاسی کرد، تأکید کرد: نه آقای دکتر نمکی و نه آقای دکتر ملک زاده هیچ کدام دغدغه سیاسی ندارند. از جناحها میخواهیم در اظهارنظرهای خود دقت کنند و به این مسأله از منظر سیاسی دامن نزنند. یک مسأله سیاستی و یک اختلاف نظر علمی و کارشناسی بوده است.
اجازه دهید که کارشناسان وزارت بهداشت بیشتر صحبت کنند تا اینکه افراد سیاسی در این زمینه وارد شوند و صحبت کنند.
ویژگیهای بودجه 1400
سخنگوی دولت در بخش دیگری از این نشست، بخشهای دیگری از مواد تصویب شده بودجه در هیأت دولت را مطرح کرد.ربیعی مهمترین اهداف بودجه ۱۴۰۰ را کاستن از هزینههای دولت و رابطه بودجه جاری با نفت دانست و با بیان اینکه اتکا به درآمد نفت در این بودجه بیش از سال گذشته نخواهد بود و به پیش از دوران تحریم برنخواهد گشت، گفت: ۱۵ هزار میلیارد ریال از منابع شرکتهای دولتی تابع وزارت نفت برای اتمام پروژههای نیمه تمام گازرسانی به روستاها مصوب شد. همچنین سهم سازمان نوسازی و تجهیز مدارس از ۲۰ درصد به ۵۰ درصد افزایش یافت و امیدوار هستیم با تمهیداتی که در سال ۹۹ شده، از محل بودجه وزارت نفت و درآمدهای نفت در حوزه گاز، مدارسی را که فاقد سامانه گرمایشی هستند بتوانیم پوشش بدهیم و 100 هزار کلاس درس مدرسه با این وصف ایمن خواهند شد.
ربیعی ادامه داد: امروز حدود ۸۰ درصد روستاها از آب آشامیدنی سالم برخوردار هستند و آب آشامیدنی ۲۰ درصد باقیمانده روستاها با تانکر تأمین میشود که در بودجه ۱۴۰۰ طرحهای تأمین آب آشامیدنی برای همه روستاها دنبال شده است.
رئیس کل سازمان امور مالیاتی تشریح کرد
بستههای جدید مالیاتی برای حمایت از مشاغل آسیب دیده کرونایی
گروه اقتصادی | اوجگیری دوباره ویروس کرونا در ایران و جهان سبب شد تا ستاد ملی مقابله با کرونا فعالیت برخی مشاغل و اصناف را به مدت دو هفته در 150 شهر از جمله 25 کلانشهر کشور ممنوع اعلام کند. یک روز پس از اجرای این طرح سعید ممبینی، رئیس اتاق اصناف ایران در گفتوگو با «ایران» از سه دغدغه مهم صاحبان کسب و کارهای تعطیل شده گفت. ممبینی از تعطیلی 2 میلیون واحد صنفی خبرداد و پرداخت بیمه، مالیات و عوارض شهرداری را از مهمترین مشکلات اصناف تعطیل شده دانست. در همین رابطه دیروز رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور در پاسخ به این نیاز فعالان اقتصادی از تصویب و اجرای بستههای جدید مالیاتی در حمایت از مشاغل بشدت آسیب دیده از کرونا خبر داد. به گزارش ایسنا، امید علی پارسا خاطرنشان کرد: به سبب اوجگیری مجدد شیوع بیماری کووید ۱۹ و اعمال محدودیتهای شدید و تعطیلی الزامی برخی کسب وکارها در شهرهای دارای وضعیت نارنجی و قرمز (بنا به اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی)، مشاغل و کسبوکارها و فعالیتهای شدیداً آسیبدیده از کرونا (بنا به تشخیص کارگروه اقتصادی مقابله با پیامدهای اقتصادی کرونا) که در شهرهای مذکور قرار میگیرند، از حمایتهای دولت بهرهمند میشوند.
بخشودگی جرایم پرداخت نشده
وی در خصوص مفاد این بسته حمایتی گفت: براساس این مصوبه، موارد مقرر در قانون مالیاتهای مستقیم و قانون مالیات بر ارزش افزوده برای مهلت زمانی اعتراض به اوراق مالیاتی که آخرین مهلت آن از تاریخ یکم آذرماه ۱۳۹۹ لغایت یکم بهمن ماه ۱۳۹۹ می باشد و نیز احکام اجرای ماده ۲۳۸ قانون مالیاتهای مستقیم و ماده ۲۹ قانون، ارزش افزوده برای مدت مذکور، به مدت یک و نیم ماه تمدید میشود. معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی، همچنین با اشاره به تمدید یک ماهه مهلت تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارزش افزوده دوره سوم و چهارم سال ۱۳۹۹ و سررسید پرداخت مالیات آن برای کلیه مؤدیان مالیاتی براساس این مصوبه، اظهار کرد: بخشودگی جرایم پرداخت نشده بدهی مالیات و عوارض قانون موسوم به تجمیع عوارض مصوب۱۳۸۱/۱۰/۲۲ به شرط پرداخت اصل مالیات و عوارض تا پایان سال ۱۳۹۹ تمدید میشود. طبق اعلام سازمان امور مالیاتی، پارسا افزود: صدور یا تجدید پروانه کسب یا کار اشخاص حقیقی موضوع ماده ۱۸۶ قانون مالیاتهای مستقیم تا پایان سال ۱۳۹۹ نیز براساس این مصوبه، نیاز به اخذ گواهی پرداخت یا ترتیب پرداخت بدهی مالیاتی نخواهد داشت. وی همچنین تأکید کرد: کلیه عملیات اجرایی موضوع فصل نهم از باب چهارم قانون مالیاتهای مستقیم (وصول مالیات) تا ۱۰ بهمن ماه ۱۳۹۹ برای اشخاص حقیقی متوقف میشود.رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور در خصوص دیگر مصوبات این بسته حمایتی نیز گفت: آخرین مهلت تسلیم اظهارنامه مالیات عملکرد اشخاص حقوقی موضوع ماده ۱۱۰ قانون مالیاتهای مستقیم که در بازه زمانی یکم آذرماه ۱۳۹۹ لغایت یکم بهمن ماه ۱۳۹۹ می باشد نیز با توجه به این مصوبه، تا تاریخ ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۹ تمدید میشود.
197 کشور در تله کرونا
در همین حال بنا بر گزارش صندوق بینالمللی پول تقریباً تمامی 197 کشور جهان، بستههای محرک برای سرپا ماندن اقتصاد را به اجرا درآوردهاند. اما نکته جالب در این بستهها این است که عمده محرکها مالی بودهاند تا پولی، مگر برای کشورهایی که از لحاظ منابع مالی دچار مضیقه بودهاند و برای مقابله با این بحران به سمت سیاستهای پولی روی آوردهاند و به نوعی افزایش تورم آینده را به جان خریدهاند. در همین راستا ابتدای هفته بود که محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی رئیسجمهوری از 14 تصمیم دولت برای خانوارهای بدون درآمد ثابت و کسبوکارهایی که با محدودیتهای اخیر، درآمدشان تحت تأثیر قرار خواهد گرفت، خبر داد. معاون اقتصادی رئیسجمهوری در ارتباط با کسب و کارها افزود: برای همه کسبو کارها مقرر شد عملیات اجرایی وصول مالیات مستقیم تا بهمنماه متوقف شود و برای صدور یا تجدید پروانههای کسبو کار واحدهای اقتصادی اشخاص حقیقی، نیازی به اخذ گواهی پرداخت مالیاتی نخواهند داشت. وی گفت: اظهارنامه مالیات بر ارزش افزوده که هر سه ماه یک بار باید تسلیم شود، مقرر شد به مدت یک ماه برای سه ماهه سوم و چهارم امسال تمدید شود. نهاوندیان افزود: درخصوص جرایم پرداخت نشده بدهی مالیاتی و عوارض که مهلتی برای آن در نظر گرفته شده بود، مقرر شد بخشودگی آن به شرط پرداخت همه آن تداوم یابد.وی بیان داشت: مهلت قانونی برای اعتراض به مالیاتهای ابلاغی نیز به مدت یکماه و نیم تمدید خواهد شد.
تمدید خودکار مجوزها
معاون اقتصادی رئیسجمهوری اظهار داشت: درخصوص مهلت تسلیم اظهارنامه مالیات عملکرد اشخاص حقوقی، اگر این مهلت برای آذر و دیماه باشد، تا پایان بهمنماه تمدید میشود، همچنین صورتهای مالی حسابرسی شدهشان تا پایان بهمنماه تمدید میشود. وی گفت: همه مجوزهایی که لازم بوده دستگاهها صادر کنند، اگر مهلت این مجوزها تا اول بهمنماه به پایان میرسد، اتوماتیکوار تا پایان بهمن تمدید میشود. پرداخت عوارض کسب و پیشه شهرداریها نیز تا ابتدای بهمنماه تمدید میشود.
به گزارش ایرنا، وی همچنین درخصوص سه موردی که برای کسبو کارهای بشدت آسیب دیده طراحی شده، گفت: در این راستا ۱۴ رسته شغلی شناسایی شدهاند.این مقام مسئول ادامه داد: برای این دسته از واحدها، از آنجایی که ممکن است مشکلاتی در اقساط وامهایشان به وجود آید، اقساط تسهیلات با موعد آذرماه یک ماه تنفس خواهد داشت، همچنین قسط آذرماه به پایان دوره منتقل شده و مشمول جریمه تأخیر نخواهد شد. وی اظهار داشت: چنانچه در فاصله آذرماه و تعطیلی کسبو کارها، مشکلات مالی به نحوی شد که فرد یا افرادی با چک برگشتی روبهرو شدند و نتوانستند بموقع پرداختی داشته باشند، با مراجعه به بانک میتوانند آثار مترتب بر چک برگشتی و تبعات آن را پاک کنند. نهاوندیان خاطرنشان کرد: در این واحدها، قبوض گاز که پرداخت گاز آنها از ابتدای آذرماه تا پایان دیماه است به مدت دو ماه تمدید میشود.
بخشودگی جرایم پرداخت نشده
وی در خصوص مفاد این بسته حمایتی گفت: براساس این مصوبه، موارد مقرر در قانون مالیاتهای مستقیم و قانون مالیات بر ارزش افزوده برای مهلت زمانی اعتراض به اوراق مالیاتی که آخرین مهلت آن از تاریخ یکم آذرماه ۱۳۹۹ لغایت یکم بهمن ماه ۱۳۹۹ می باشد و نیز احکام اجرای ماده ۲۳۸ قانون مالیاتهای مستقیم و ماده ۲۹ قانون، ارزش افزوده برای مدت مذکور، به مدت یک و نیم ماه تمدید میشود. معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی، همچنین با اشاره به تمدید یک ماهه مهلت تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارزش افزوده دوره سوم و چهارم سال ۱۳۹۹ و سررسید پرداخت مالیات آن برای کلیه مؤدیان مالیاتی براساس این مصوبه، اظهار کرد: بخشودگی جرایم پرداخت نشده بدهی مالیات و عوارض قانون موسوم به تجمیع عوارض مصوب۱۳۸۱/۱۰/۲۲ به شرط پرداخت اصل مالیات و عوارض تا پایان سال ۱۳۹۹ تمدید میشود. طبق اعلام سازمان امور مالیاتی، پارسا افزود: صدور یا تجدید پروانه کسب یا کار اشخاص حقیقی موضوع ماده ۱۸۶ قانون مالیاتهای مستقیم تا پایان سال ۱۳۹۹ نیز براساس این مصوبه، نیاز به اخذ گواهی پرداخت یا ترتیب پرداخت بدهی مالیاتی نخواهد داشت. وی همچنین تأکید کرد: کلیه عملیات اجرایی موضوع فصل نهم از باب چهارم قانون مالیاتهای مستقیم (وصول مالیات) تا ۱۰ بهمن ماه ۱۳۹۹ برای اشخاص حقیقی متوقف میشود.رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور در خصوص دیگر مصوبات این بسته حمایتی نیز گفت: آخرین مهلت تسلیم اظهارنامه مالیات عملکرد اشخاص حقوقی موضوع ماده ۱۱۰ قانون مالیاتهای مستقیم که در بازه زمانی یکم آذرماه ۱۳۹۹ لغایت یکم بهمن ماه ۱۳۹۹ می باشد نیز با توجه به این مصوبه، تا تاریخ ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۹ تمدید میشود.
197 کشور در تله کرونا
در همین حال بنا بر گزارش صندوق بینالمللی پول تقریباً تمامی 197 کشور جهان، بستههای محرک برای سرپا ماندن اقتصاد را به اجرا درآوردهاند. اما نکته جالب در این بستهها این است که عمده محرکها مالی بودهاند تا پولی، مگر برای کشورهایی که از لحاظ منابع مالی دچار مضیقه بودهاند و برای مقابله با این بحران به سمت سیاستهای پولی روی آوردهاند و به نوعی افزایش تورم آینده را به جان خریدهاند. در همین راستا ابتدای هفته بود که محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی رئیسجمهوری از 14 تصمیم دولت برای خانوارهای بدون درآمد ثابت و کسبوکارهایی که با محدودیتهای اخیر، درآمدشان تحت تأثیر قرار خواهد گرفت، خبر داد. معاون اقتصادی رئیسجمهوری در ارتباط با کسب و کارها افزود: برای همه کسبو کارها مقرر شد عملیات اجرایی وصول مالیات مستقیم تا بهمنماه متوقف شود و برای صدور یا تجدید پروانههای کسبو کار واحدهای اقتصادی اشخاص حقیقی، نیازی به اخذ گواهی پرداخت مالیاتی نخواهند داشت. وی گفت: اظهارنامه مالیات بر ارزش افزوده که هر سه ماه یک بار باید تسلیم شود، مقرر شد به مدت یک ماه برای سه ماهه سوم و چهارم امسال تمدید شود. نهاوندیان افزود: درخصوص جرایم پرداخت نشده بدهی مالیاتی و عوارض که مهلتی برای آن در نظر گرفته شده بود، مقرر شد بخشودگی آن به شرط پرداخت همه آن تداوم یابد.وی بیان داشت: مهلت قانونی برای اعتراض به مالیاتهای ابلاغی نیز به مدت یکماه و نیم تمدید خواهد شد.
تمدید خودکار مجوزها
معاون اقتصادی رئیسجمهوری اظهار داشت: درخصوص مهلت تسلیم اظهارنامه مالیات عملکرد اشخاص حقوقی، اگر این مهلت برای آذر و دیماه باشد، تا پایان بهمنماه تمدید میشود، همچنین صورتهای مالی حسابرسی شدهشان تا پایان بهمنماه تمدید میشود. وی گفت: همه مجوزهایی که لازم بوده دستگاهها صادر کنند، اگر مهلت این مجوزها تا اول بهمنماه به پایان میرسد، اتوماتیکوار تا پایان بهمن تمدید میشود. پرداخت عوارض کسب و پیشه شهرداریها نیز تا ابتدای بهمنماه تمدید میشود.
به گزارش ایرنا، وی همچنین درخصوص سه موردی که برای کسبو کارهای بشدت آسیب دیده طراحی شده، گفت: در این راستا ۱۴ رسته شغلی شناسایی شدهاند.این مقام مسئول ادامه داد: برای این دسته از واحدها، از آنجایی که ممکن است مشکلاتی در اقساط وامهایشان به وجود آید، اقساط تسهیلات با موعد آذرماه یک ماه تنفس خواهد داشت، همچنین قسط آذرماه به پایان دوره منتقل شده و مشمول جریمه تأخیر نخواهد شد. وی اظهار داشت: چنانچه در فاصله آذرماه و تعطیلی کسبو کارها، مشکلات مالی به نحوی شد که فرد یا افرادی با چک برگشتی روبهرو شدند و نتوانستند بموقع پرداختی داشته باشند، با مراجعه به بانک میتوانند آثار مترتب بر چک برگشتی و تبعات آن را پاک کنند. نهاوندیان خاطرنشان کرد: در این واحدها، قبوض گاز که پرداخت گاز آنها از ابتدای آذرماه تا پایان دیماه است به مدت دو ماه تمدید میشود.
به بهانه درگذشت کامبوزیا پرتوی
عبور از زندگی با ترانزیت مرگ
همراه با گفتارهایی از رضا صائمی ، علیرضا رئیسیان ، علیرضا تابش ، سیروس الوند ، مجید مجیدی ، ابراهیم حقیقی ، داریوش مهرجویی ، فرهاد توحیدی و پوران درخشنده
رضا صائمی
منتقد سینما
کرونا جان کامبوزیا پرتوی را هم گرفت تا سینما سوگوار سینماگر شاخص دیگری شود، گرچه در اغلب خبرها تیتر زدند مرگ یک کارگردان سینما اما واقعیت این است که پرتوی بیش از کارگردان بودن یک فیلمنامه نویس توانا و قابلی بود که کارنامه پرباری در این حوزه دارد؛ فیلمنامههایی که جوایز متعددی از جشنوارههای سینمایی را به خود اختصاص دادند؛ دریافت 4 سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه از جشنواره فجر به خاطر فیلمهای من ترانه پانزده سال دارم، کافه ترانزیت، فراری و کامیون او را به رکورد دار سیمرغ دربین فیلمنامه نویسان بدل کرده بود؛ در این میان دو فیلم کافه ترانزیت و کامیون از جمله فیلمهایی هستند که کارگردانی آنها را هم کامبوزیا پرتوی به عهده داشته است. علاوه بر این جوایز بینالمللی زیادی در کارنامه پرتوی وجود دارد و میتوان او را یکی از پرافتخارترین سینماگران ایرانی در عرصه جهانی دانست؛ از آن دست هنرمندانی که گرچه هنر را به شکل آکادمیک در دانشکده هنرهای دراماتیک پی گرفت اما آن را نیمه کاره رها کرد و بیشتر به تجربهگرایی در میدان عمل پرداخت. ساخت فیلم کوتاه را میتوان پشتوانه خوبی برای او در عرصه فیلمسازی دانست. کامبوزیا پرتوی فعالیت هنری خود را با ساخت فیلمهای کوتاه در سینمای آزاد دماوند آغازکرد، بعد از مدتی نخستین فیلم بلند داستانی اش را با نام عینک برای شبکه دوم تلویزیون ساخت و کارگردانی در سینمای حرفهای را با فیلم ماهی تجربه کرد؛ از آثار مطرح او در زمینه کارگردانی میتوان به فیلمهای ماهی، گلنار، بازی بزرگان، کافه ترانزیت، پرده و کامیون اشاره کرد، گرچه تعداد فیلمهایی که پرتوی در مقام کارگردان آن قرار داشت چندان زیاد نبود اما همان چند تا هم کافی بود تا توانمندی و هنرش را در فیلمسازی و نگاه به سینما اثبات کند، بویژه دو فیلم گلنار و کافه ترانزیت مورد توجه قرار گرفت؛ از جمله ویژگیهای پرتوی که برآمده از اخلاق خوش و همدلانهاش با همکاران بود، مشاوره و کمک به آنها بود و رد پای او را در بسیاری از آثار سینمایی میتوان پی گرفت. کامبوزیا پرتوی در فیلمهایی مثل آدم (رضا کاهانی)، شبانهروز و پنج ستاره مشاور کارگردان و در فیلمهایی مثل شب یلدا (کیومرث پوراحمد)، یک شب، سه زن (منیژه حکمت) وسوت پایان (نیکی کریمی) مشاور فیلمنامه بوده است. وی همچنین نویسندگی فیلمنامه فیلمهای دیگری همچون شیرک (داریوش مهرجویی)، دایره (جعفر پناهی)، شب و خیابانهای آرام را بر عهده داشته است. پرتوی در ساخت خانه دوست کجاست با عباس کیارستمی همکاری داشت و فیلمنامه ایستگاه متروک را براساس طرحی از او نوشت؛ فیلمساز هنرمندی که پر از شور زندگی بود، چه در جهان سینمایی اش چه در رفتار و منش شخصیاش؛ از جمله علایق و دغدغههای او عشق به بچهها و کارکردن برای آنها بود؛ بواسطه شناخت درستی که از دنیای درونی آدمها داشت جهانی که در قصههایش و آدمهای قصههایش خلق میکرد باورپذیر بود؛ درست بر عکس مرگش که باورپذیر نیست. یادش گرامی
مردی شریف، خالص و سفید
ابراهیم حقیقی
طراح و گرافیست
این روزها اوضاع و احوال هیچ کداممان خوب نیست. شاید کمتر از یک ماه میگذرد که برای کامبوزیا پرتوی در جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان بزرگداشتی گرفتند. با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی در بنیاد فارابی گرد هم آمدند. کامبوزیا هفته پیش آماده شد تا برای جراحی قلب به بیمارستان برود. خبر کرونا گرفتن او در بخش قلب بیمارستان بسیار حیرتآور و غم انگیز است. او یکی از بهترین کسانی بود که در رشد سینمای کودک در ایران کار کرد و از نخستینها بود. فیلم گلنار در سالی که اکران شد، پرفروشترین فیلم سال شد و یکی از بهترین فیلمنامهها بود. من و رسول صدرعاملی و کامبوزیا دوستان خوبی بودیم. او فیلمنامههای «من ترانه پانزده سال دارم»، «دیشب باباتو دیدم آیدا»، «هرشب تنهایی» و «شب» را نوشت و رسول صدرعاملی کارگردانی کرد. کامبوزیا کسی بود که اولین نقش را برای ترانه علیدوستی در فیلم «من ترانه 15 سال دارم»، نوشت. از فعالیتهای سینمایی پرتوی که بگذریم او بسیار دوست مهربانی بود و از همه مهمتر همین رابطه دوستیمان بود. همیشه دیدارش برایم خوشایند و دلپذیر بود. بسیار مرد شریف، خالص و سفید بود مثل لباسهای سفیدی که همیشه میپوشید. باید این روزهای سراسر غم را به همه تسلیت بگویم.
قصهپردازی که از دست دادیم
داریوش مهرجویی
کارگردان
من کامبوزیا پرتوی را از دوران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میشناختم و بعدها در سال 1366 فیلمی با همکاری یکدیگر بهنام «شیرک» ساختیم که من کارگردان بودم و با همکاری کامبوزیا پرتوی فیلمنامه آن را نوشتیم.
برای ما که افراد متفکر و ورزیده در حرفه خودشان کم داریم بسیار باعث تأسف است که هنرمندان ما به این شکل یکی، یکی از بین میروند. کامبوزیا پرتوی چند روز بعد از چنگیز جلیلوند درگذشت که او هم در حرفه خودش شخصی شاخص و تکرارنشدنی بود. متأسفانه همه کارهای کامبوزیا پرتوی را ندیدم و نخواندم ولی میدانم که درکارش هنرمندی ورزیده بود؛ یک قصه پرداز که قصه را میشناخت و روایت و روایتگری را بلد بود. یکی از کارهایی که از او دیدم و در خاطرم مانده فیلم «کافه ترانزیت» است که فیلم شسته رفته و خوبی بود و پرتوی هم فیلمنامه نویس آن بود و هم کارگردانش. پرتوی در کنار همه ویژگیهای کاری اش انسانی خوب، مهربان، باهوش و باسواد بود. از شنیدن این خبر بسیار متأسف شدم و به تمام کارگردانان، فیلمسازان، هنرمندان و دوستان و خانوادهاش تسلیت میگویم و متأسفم که چنین کسی به این شکل و با این ویروس لاکردار از بین ما رفت.
زندگیاش خیاموار بود
فرهاد توحیدی
فیلمنامه نویس
آشناییمان به سالها قبل بازمیگردد، بهروزگار هم دانشکدهای بودنمان؛ زمانی که هنوز به دنیای فیلمنامهنویسی و سینما قدم نگذاشته بود و قصه مینوشت. آنقدر که در خاطرم هست یکی از قصههای او همان سال 58 در نخستین شمارههای نشریه «کتاب جمعه» احمد شاملو منتشر شد، عنوان آن را به یاد ندارم اما قصهاش برآمده از زادگاه خودش و برخوردار از همان حال و هوا بود. برای مدتها به شکلی جدی قصه نوشت تا این که همزمان با ورود رسمیاش به سینما فیلمنامهنویسی را درپیش گرفت که بیشک این مسأله در خلق کارهای شاخصی که از او شاهد بودیم مؤثر بوده. فیلمنامهنویسی شرایطی بهمراتب متفاوت از دیگر بخشهای سینما دارد. در بخشهایی نظیر فیلمبرداری و تدوین بحث نیاز به یادگیری تکنیکها و از سویی برخورداری از دانش مرتبط درمیان است؛ کسی فعالان آن عرصهها را به خاطر قصه نخواندن از کار محروم نمیکند. اما درباره فیلمنامهنویسی اینطور نیست. تنها بخشی از تربیت نویسنده در دانشکده و کارگاههای آموزشی سپری میشود مابقی از طریق کسب تجربههای زیستی و مطالعه بسیار حاصل میشود. به چیزی فراتر از یادگیری تکنیکها نیاز است و این همان ویژگی خاصی است که کامبوزیا پرتوی به لطف سالها قصهنویسی و پیوند عمیق با دنیای ادبیات از آن برخوردار بود. از همان سالهای نخست دانشکده میدیدم که چقدر اهل مطالعه است و چطور ادبیات را میشناسد.
به لطف تخیل قوی و قدرت خلاقیت عجیبی که از آن برخوردار بود نشان داد که داستانپرداز و قصهنویس بسیار خوبی است. برای شناخت بیشتر کامبوزیا باید به سراغ آثاری که از او به یادگار مانده رفت، نهتنها درباره این دوست قدیمی، درباره دیگر فعالان عرصه هنر هم اعتقادی جدی دارم؛ اینکه مخلوقات هنری هیچ هنرمندی جدا از خود واقعی اش نیست؛ مگر میشود در عرصه فرهنگ و هنر دستبهکاری بزنید بیآنکه وجودتان در آن متجلی نشود؟ به سراغ هرکدام از فیلمنامههایی که کامبوزیا نوشته یا فیلمهایی که ساخته بروید اغلب با فضایی گرم روبهرو میشوید، محال است آدم داستانهایی گرم بنویسد اما وجودش سرد باشد! درباره او هم چنین بود، نویسنده و هنرمندی بسیار خونگرم و اجتماعی. روابط خوب و گستردهای با دیگر فعالان عرصه فرهنگ داشت. خلقوخویی بسیار خوش و نگاهی نکتهسنج داشت، بااینحال به گمانم بهترین تعبیر برای معرفیاش به جوانترها این است که خیام وار میزیست و عمده توجهش به زندگی در زمان حال بود.
بزرگسالی پرتجربه با قلبی کودکانه
علیرضا رئیسیان
فیلمساز
پس از ساخت فیلم «بازی بزرگان» در جشنوارهای بینالمللی به همراه کامبوزیا پرتوی حضور داشتم. در سخنرانی این مراسم گفت در کشورم آنقدر آزادی عمل برای انتخاب کار دارم که اگر تصمیم بگیرم فیلم پرفروش بسازم، میسازم و میشود «گلنار» و اگر تصمیم به ساخت فیلم جشنوارهای داشته باشم میشود همین فیلمی که به خاطرش در این جشنواره جایزه گرفتم. گپ و گفت کوتاهی که در این مراسم داشتیم مقدمهای بود برای دوستی بیشتر که در نهایت به نگارش فیلمنامه «ایستگاه متروک» منتهی شد. طرح کامل فیلمنامه از طرف عباس کیارستمی بود و پیشنهاد همکاری با پرتوی را هم اول او مطرح کرد. از فیلم «خانه دوست کجاست» و دو فیلم دیگری که در کوکر ساخت با پرتوی آشنا شده بود. کامبوزیا بچه همان منطقه بین رودبار و رشت بود. در یافتن لوکیشن و ارتباط با آدمهای محلی به کیارستمی کمک زیادی کرده بود. تم «ایستگاه متروک» درباره رابطه کودکان روستایی و یک زن و شوهر شهری بود و کیارستمی معتقد بود، پرتوی این رابطه را خیلی خوب میشناسد. بواقع همین طور هم بود. او بزرگسالی پرتجربه بود با قلبی کودکانه در وجودش. ترکیب این دو منحصر به فردش میکرد. زندگی کودکانهاش در روستا به انضمام دانش و تجربیات متفاوت سینماییاش از او مجموعهای ساخته بود که میشد هم سادگی کودکانه و هم تجربه جهان بزرگسال را درک کرد. با همین تجربه همکاری پی بردم که کامبوزیا یکی از استثناییترین فیلمنامهنویسان ایران است. همچنان که بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی برای برخی از موضوعات یگانه و سرآمد هستند، پرتوی هم در شناخت عمیق عاطفی حسی و تجربی و ترکیب آن با ایدههای نو بیهمتا بود. او تنها فیلمنامهنویس ایرانی بود که با چند کمپانی خارجی همکاری کرد و ماحصل این همکاری در جشنوارهها هم حضور داشت. باید به سینمای ایران تسلیت گفت که چنین کارگردان و فیلمنامهنویس تراز اولی را اینقدر زود از دست داده است. کامبوزیا پرتوی بیجایگزین و جای خالی او پر نشدنی است.
قلبی که با مهر و عشق تپید
علیرضا تابش
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و دبیر جشنواره فیلم کودک و نوجوان
هنرمندانی که خالص و بیریا هستند و عاشقانه کار میکنند، همان اندازه که مهرشان زودتر به قلب آدم رسوخ میکند، سفرشان به دیار باقی، بیشتر حزن و افسوس به جای میگذارد؛ «کامبوزیا پرتوی» که یاد و نامش برای همیشه زنده خواهد بود، چنین بود. سال گذشته سومین دوره المپیاد فیلمسازی نوجوانان کشور در اصفهان برگزار شد، از پیشکسوتان سینمای کودک دعوت کردیم که بهعنوان (منتور) مربی و استاد راهنما، در المپیاد شرکت کنند. پرتوی با قبول دعوت ما و حضورش در المپیاد، شور و شوقی به یاد ماندنی برای نوجوانان علاقهمند به فیلمسازی خلق کرد. یک هفته در نهایت حوصله با نوجوانان حرف زد، ایدههایشان را شنید و تجاربش را به آنها انتقال داد، هنر کامبوزیا پرتوی، نشاندن خنده بر لبان کودکان و نوجوانان این سرزمین بود....
شهریورماه امسال یک روز صبح که در مسیر دفتر کار بودم، کامبوزیای عزیز زنگ زد. تعجب کردم که چرا صبح اول وقت تماس گرفته، گفت: «دارم میرم آنژیوگرافی قلب و کاری نداشتم، فقط گفتم به تو اطلاع بدم.» دلم لرزید... بدون اینکه به خودش چیزی بگویم یکی از همکاران را فرستادم بیمارستان و از او خواستم که پیگیر کارهای درمانی آقای پرتوی باشد. بعد از آنژیو، با همسر هنرمند ایشان صحبت کردم و قرار شد برای مشورت پزشکی با آقای دکتر ماندگار هم دیداری داشته باشند. وقت را هماهنگ و تنظیم کردم و آقای پرتوی و همسرش با مدارک نزد او رفتند و دکتر، تشخیص پزشک معالج را مبنی بر عمل جراحی قلب تأیید کرد و تنها نگرانی ایشان، ریسکی بود که برای به هوش آمدن بعداز عمل جراحی وجود داشت، سرانجام تصمیم گرفتند که اواخر آبان برای عمل باز به بیمارستان برود و...
در جمعبندی بزرگداشتهای امسال جشنواره فیلم کودک، نام «کامبوزیا پرتوی» را مطرح کردم که مورد تأکید موافقت شورای برنامهریزی هم قرار گرفت. به ایشان زنگ زدم و موضوع را مطرح کردم. تشکر کرد. بزرگداشت او، باشکوه، اول آبان برگزار شد. بعد از بزرگداشت، باوجود کسالتی که داشت، خیلی امیدوارانه با من صحبت کرد و 10 روز بعد از بزرگداشت فیلمنامهای با نام «آینده بچهها» برایم فرستاد. گفت کاری کردید که بعداز عمل قلبم و بهبود، فیلم را بسازم! خوشحال بودم که سر ذوق آمده و اینقدر باانرژی و بیتوجه به درد و رنجی که میکشد، برای ایستادن پشت دوربین انگیزه پیدا کرده... با «حبیب ایلبیگی» صحبت کردم فیلمنامه در شورای کودک بررسی بشود و کاری کنیم تا آقای پرتوی بعد از سپری کردن نقاهت فیلم جدیدش را بسازد، شرایط جسمیاش چندان مناسب نبود، اما ذهن و قلبش پر از شور و امید و زندگی بود....
نمیگویم او «اعتبار فیلمنامهنویسی سینمای ایران» بود، که بود. نمیگویم او سردمدار فیلمهای «برای کودک» در سینمای ایران بود، که بود. نمیگویم باید قدر او را بیشتر از این میدانستند و میدانستیم؛ که جایگاهش حالا در نبودش بیشتر حس خواهد شد. اما درباره او باید این عبارت را بگویم: او «هنرمندی انسان» و انسانی عاشق بود. عاشق زندگی و سینما.
جای خالی او ابدی است
سیروس الوند
فیلمساز
تلاش برای یافتن سوژههای تازه، جستوجوی قصههای مختلف و تجربه فضاهای متعدد از ویژگیهای کاری کامبوزیا پرتوی در فیلمنامهنویسی بود. از همان زمان که «شیرک» را داریوش مهرجویی و «گروهبان» را مسعود کیمیایی از طرحها و قصههای او ساختند، میشد نشانههای این ویژگی را در کارش دید. شاخصههایی که رفته رفته پختهتر و حرفهایتر هم شد. همکاری مشترک من با او در «برخورد» به سفارش یک تهیهکننده شکل گرفت. با کامبوزیا که صحبت کردم، گفت این فیلمنامه را برای فروش و جلب مخاطب نوشته است. از او اجازه خواستم فیلمنامه را بازنویسی کنم. با لطف پذیرفت. فیلمنامه تا 70 درصد دوبارهنویسی شد و برخورد او بسیار خوب و حرفهای بود. بر اساس همین رفتار حرفهای و با توجه به تعدد موضوع و حیطههای مختلف بتدریج به برجستهترین فیلمنامهنویس سینمای ایران در بعد از انقلاب تبدیل شد. فیلمنامههای برجسته را با فیلمسازان کاربلد سینما کار کرد که میتوان از «دایره» جعفر پناهی، «من ترانه 15 سال دارم» رسول صدرعاملی و «فراری» علیرضا داوودنژاد یاد کرد. جای کامبوزیا پرتوی براحتی پر نمیشود همان طور که جای علی حاتمی پر نشد و نخواهد شد. حاتمی هنرمندی استثنایی و ویژگیهایش منحصر به فرد بود و کامبوزیا پرتوی هم همین طور، ویژگیهایش خاص و مختص خودش بود. از صمیم قلب برای درگذشت چنین هنرمندانی متأثر هستیم. حیف که آنها را زود و این چنین پیاپی از دست میدهیم. من هنوز نوشتهام درباره زنده یاد چنگیز جلیلوند را که در یکی از نشریات منتشر شده نخواندهام و امروز باید راجع به مرگ عزیز دیگری از سینما حرف بزنم. به جامعه هنری و فرهنگی ایران و به خانواده محترم کامبوزیا پرتوی تسلیت میگویم. به امید اینکه زودتر از گرفتاری کرونا خلاص شویم و این گونه شاهد مرگ عزیزانمان نباشیم.
کرونا کامبوزیا پرتوی فیلمنامهنویس و کارگردان مطرح ایرانی را هم با خود برد
خاموشی غریبانه یک ستاره دیگر
کامبوزیا پرتوی فیلمنامهنویس برجسته و کارگردان پرسابقه سینمای ایران که برای معالجه بیماری قلب خود بستری شده بود، بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت و جامعه سینمای ایران را عزادار کرد. این سینماگر خوشاخلاق و دوستداشتنی که بهدلیل عمل قلب به بیمارستان مراجعه کرده بود، سرانجام بهدلیل ابتلا به کرونا دیروز در بیمارستان دی از دنیا رفت. او متولد ۱۳۳۴ در رشت بود و تحصیلاتش را در دانشکده هنرهای دراماتیک سابق (دانشکده سینما و تئاتر) دانشگاه هنر ناتمام گذاشت و در دوران دانشجویی چند فیلم کوتاه مستند و داستانی برای تلویزیون ایران کارگردانی کرد؛ اما شاید اوج استعدادش را بتوان در فیلمنامهنویسی یافت. «ماهی»، شیرک»، «بازی بزرگان»، «گربه آوازه خوان»، «گلنار»، «فراری» و «خانه در انتظار» از جمله آثاری است که پرتوی فیلمنامه آنها را نوشته و «دیشب باباتو دیدم آیدا»، «ایستگاه متروک»، «من ترانه ۱۵ سال دارم» و «محمد رسولالله(ص)» از جمله فیلمهایی است که او در نگارش آنها مشارکت داشت. «ماهی» «گلنار»، «بازی بزرگان»، «کافه ترانزیت» و «کامیون» هم جزو آثاری هستند که پرتوی کارگردانی کرد و تازهترین ساخته او فیلم «کامیون» هنوز به نمایش عمومی درنیامده است. بعد از انتشار خبر درگذشت کامبوزیا پرتوی چهرههای بسیاری در گذشت او را به خانواده و جامعه هنری ایران تسلیت گفتند: از جمله مجید مجیدی که با پرتوی در فیلم محمدرسولالله همکاری داشت.
مجید مجیدی در یادداشتی به همین مناسبت نوشت: «کامبوزیا پرتوی رفت و ما حتی نمیتوانیم او را با شکوه به خانه ابدی بدرقه کنیم. وقتی شنیدم کامبوزیا پرتوی همسفر مرگ شد خیلی افسوس خوردم، که اولاً خیلی زود ما را ترک کرد، ثانیاً در طول این چند سال بهدلیل مریضی روزهای خوبی را سپری نکرد و از آن بدتر که در روزهای سختی به سر میبریم که حتی نمیتوانیم او را باشکوه به خانه ابدیش همراهی کنیم. پرتوی رفت ولی آثار ارزشمند او همیشه در سینمای ایران به یادگار خواهد ماند. امیدوارم کامبوزیای عزیز، برای سالهایی که به عشق پیامبر قلم زدی و مرا در ساخت فیلم «محمد رسولالله» یاری کردی، این خدمت به پیامبر مهربانیها شفیع تو در آخرت باشد.» در پی درگذشت کامبوزیا پرتوی، کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران هم در پیام تسلیتی از فقدان این فیلمنامهنویس نوشت. در بخشی از این پیام آمده است: «خبر درگذشت همکار نازنینمان، فیلمنامه نویس برجسته سینمای ایران کامبوزیا پرتوی مانند آواری بر تل غصههای اینروزهای ما فرو ریخت و برای ما که حتی از ابراز همدردی شایسته نیز محرومیم جز تحسر و تأسف باقی نگذاشت و حالا باید باور کنیم که دیگر لبخند فرزانگی و رفتار باوقار او را نخواهیم دید.»
پوران درخشنده دیگر کارگردان ایرانی در گفتوگو با ایسنا، ضمن ابراز تأسف از مرگ ناگهانی پرتوی گفت: «باورم نمیشود او رفته باشد چراکه پر از عشق به زندگی بود. انگار همین چند روز پیش بود که او را در مراسم بزرگداشتش در جشنواره فیلم کودک و نوجوان دیدیم. هرچند به سختی راه میرفت ولی حالش خیلی بهتر شده بود، با چه عشقی از فیلمنامه تازهاش گفت که قصد ساختش را داشت و پیگیر اکران فیلم قبلیاش هم بود. او پر از انرژی و عشق به زندگی بود و هیچ باورم نمیشود که در فاصله بسیار کوتاهی از دنیا رفته باشد.» این کارگردان از عشق پرتوی به بچهها نیز سخن گفت و افزود: «او عاشق زندگی بود و عاشق کارش و بچهها. در المپیاد فیلمسازی جشنواره کودک و نوجوان در کنار هم بودیم. محبتی که بین او و بچهها جریان داشت، شگفتانگیز بود. در مدت کوتاهی توانسته بود همه بچهها را جذب خود کند و با شور و شوق بسیار به آنان آموزش میداد.»
رفتن کامبوزیا پرتوی آنقدر ناگهانی و تأسفبار بود که بسیاری از همکاران او در شوک فقدان او بودند و کمتر کسی توان سخن گفتن از این ضایعه را داشت.
منتقد سینما
کرونا جان کامبوزیا پرتوی را هم گرفت تا سینما سوگوار سینماگر شاخص دیگری شود، گرچه در اغلب خبرها تیتر زدند مرگ یک کارگردان سینما اما واقعیت این است که پرتوی بیش از کارگردان بودن یک فیلمنامه نویس توانا و قابلی بود که کارنامه پرباری در این حوزه دارد؛ فیلمنامههایی که جوایز متعددی از جشنوارههای سینمایی را به خود اختصاص دادند؛ دریافت 4 سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه از جشنواره فجر به خاطر فیلمهای من ترانه پانزده سال دارم، کافه ترانزیت، فراری و کامیون او را به رکورد دار سیمرغ دربین فیلمنامه نویسان بدل کرده بود؛ در این میان دو فیلم کافه ترانزیت و کامیون از جمله فیلمهایی هستند که کارگردانی آنها را هم کامبوزیا پرتوی به عهده داشته است. علاوه بر این جوایز بینالمللی زیادی در کارنامه پرتوی وجود دارد و میتوان او را یکی از پرافتخارترین سینماگران ایرانی در عرصه جهانی دانست؛ از آن دست هنرمندانی که گرچه هنر را به شکل آکادمیک در دانشکده هنرهای دراماتیک پی گرفت اما آن را نیمه کاره رها کرد و بیشتر به تجربهگرایی در میدان عمل پرداخت. ساخت فیلم کوتاه را میتوان پشتوانه خوبی برای او در عرصه فیلمسازی دانست. کامبوزیا پرتوی فعالیت هنری خود را با ساخت فیلمهای کوتاه در سینمای آزاد دماوند آغازکرد، بعد از مدتی نخستین فیلم بلند داستانی اش را با نام عینک برای شبکه دوم تلویزیون ساخت و کارگردانی در سینمای حرفهای را با فیلم ماهی تجربه کرد؛ از آثار مطرح او در زمینه کارگردانی میتوان به فیلمهای ماهی، گلنار، بازی بزرگان، کافه ترانزیت، پرده و کامیون اشاره کرد، گرچه تعداد فیلمهایی که پرتوی در مقام کارگردان آن قرار داشت چندان زیاد نبود اما همان چند تا هم کافی بود تا توانمندی و هنرش را در فیلمسازی و نگاه به سینما اثبات کند، بویژه دو فیلم گلنار و کافه ترانزیت مورد توجه قرار گرفت؛ از جمله ویژگیهای پرتوی که برآمده از اخلاق خوش و همدلانهاش با همکاران بود، مشاوره و کمک به آنها بود و رد پای او را در بسیاری از آثار سینمایی میتوان پی گرفت. کامبوزیا پرتوی در فیلمهایی مثل آدم (رضا کاهانی)، شبانهروز و پنج ستاره مشاور کارگردان و در فیلمهایی مثل شب یلدا (کیومرث پوراحمد)، یک شب، سه زن (منیژه حکمت) وسوت پایان (نیکی کریمی) مشاور فیلمنامه بوده است. وی همچنین نویسندگی فیلمنامه فیلمهای دیگری همچون شیرک (داریوش مهرجویی)، دایره (جعفر پناهی)، شب و خیابانهای آرام را بر عهده داشته است. پرتوی در ساخت خانه دوست کجاست با عباس کیارستمی همکاری داشت و فیلمنامه ایستگاه متروک را براساس طرحی از او نوشت؛ فیلمساز هنرمندی که پر از شور زندگی بود، چه در جهان سینمایی اش چه در رفتار و منش شخصیاش؛ از جمله علایق و دغدغههای او عشق به بچهها و کارکردن برای آنها بود؛ بواسطه شناخت درستی که از دنیای درونی آدمها داشت جهانی که در قصههایش و آدمهای قصههایش خلق میکرد باورپذیر بود؛ درست بر عکس مرگش که باورپذیر نیست. یادش گرامی
مردی شریف، خالص و سفید
ابراهیم حقیقی
طراح و گرافیست
این روزها اوضاع و احوال هیچ کداممان خوب نیست. شاید کمتر از یک ماه میگذرد که برای کامبوزیا پرتوی در جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان بزرگداشتی گرفتند. با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی در بنیاد فارابی گرد هم آمدند. کامبوزیا هفته پیش آماده شد تا برای جراحی قلب به بیمارستان برود. خبر کرونا گرفتن او در بخش قلب بیمارستان بسیار حیرتآور و غم انگیز است. او یکی از بهترین کسانی بود که در رشد سینمای کودک در ایران کار کرد و از نخستینها بود. فیلم گلنار در سالی که اکران شد، پرفروشترین فیلم سال شد و یکی از بهترین فیلمنامهها بود. من و رسول صدرعاملی و کامبوزیا دوستان خوبی بودیم. او فیلمنامههای «من ترانه پانزده سال دارم»، «دیشب باباتو دیدم آیدا»، «هرشب تنهایی» و «شب» را نوشت و رسول صدرعاملی کارگردانی کرد. کامبوزیا کسی بود که اولین نقش را برای ترانه علیدوستی در فیلم «من ترانه 15 سال دارم»، نوشت. از فعالیتهای سینمایی پرتوی که بگذریم او بسیار دوست مهربانی بود و از همه مهمتر همین رابطه دوستیمان بود. همیشه دیدارش برایم خوشایند و دلپذیر بود. بسیار مرد شریف، خالص و سفید بود مثل لباسهای سفیدی که همیشه میپوشید. باید این روزهای سراسر غم را به همه تسلیت بگویم.
قصهپردازی که از دست دادیم
داریوش مهرجویی
کارگردان
من کامبوزیا پرتوی را از دوران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میشناختم و بعدها در سال 1366 فیلمی با همکاری یکدیگر بهنام «شیرک» ساختیم که من کارگردان بودم و با همکاری کامبوزیا پرتوی فیلمنامه آن را نوشتیم.
برای ما که افراد متفکر و ورزیده در حرفه خودشان کم داریم بسیار باعث تأسف است که هنرمندان ما به این شکل یکی، یکی از بین میروند. کامبوزیا پرتوی چند روز بعد از چنگیز جلیلوند درگذشت که او هم در حرفه خودش شخصی شاخص و تکرارنشدنی بود. متأسفانه همه کارهای کامبوزیا پرتوی را ندیدم و نخواندم ولی میدانم که درکارش هنرمندی ورزیده بود؛ یک قصه پرداز که قصه را میشناخت و روایت و روایتگری را بلد بود. یکی از کارهایی که از او دیدم و در خاطرم مانده فیلم «کافه ترانزیت» است که فیلم شسته رفته و خوبی بود و پرتوی هم فیلمنامه نویس آن بود و هم کارگردانش. پرتوی در کنار همه ویژگیهای کاری اش انسانی خوب، مهربان، باهوش و باسواد بود. از شنیدن این خبر بسیار متأسف شدم و به تمام کارگردانان، فیلمسازان، هنرمندان و دوستان و خانوادهاش تسلیت میگویم و متأسفم که چنین کسی به این شکل و با این ویروس لاکردار از بین ما رفت.
زندگیاش خیاموار بود
فرهاد توحیدی
فیلمنامه نویس
آشناییمان به سالها قبل بازمیگردد، بهروزگار هم دانشکدهای بودنمان؛ زمانی که هنوز به دنیای فیلمنامهنویسی و سینما قدم نگذاشته بود و قصه مینوشت. آنقدر که در خاطرم هست یکی از قصههای او همان سال 58 در نخستین شمارههای نشریه «کتاب جمعه» احمد شاملو منتشر شد، عنوان آن را به یاد ندارم اما قصهاش برآمده از زادگاه خودش و برخوردار از همان حال و هوا بود. برای مدتها به شکلی جدی قصه نوشت تا این که همزمان با ورود رسمیاش به سینما فیلمنامهنویسی را درپیش گرفت که بیشک این مسأله در خلق کارهای شاخصی که از او شاهد بودیم مؤثر بوده. فیلمنامهنویسی شرایطی بهمراتب متفاوت از دیگر بخشهای سینما دارد. در بخشهایی نظیر فیلمبرداری و تدوین بحث نیاز به یادگیری تکنیکها و از سویی برخورداری از دانش مرتبط درمیان است؛ کسی فعالان آن عرصهها را به خاطر قصه نخواندن از کار محروم نمیکند. اما درباره فیلمنامهنویسی اینطور نیست. تنها بخشی از تربیت نویسنده در دانشکده و کارگاههای آموزشی سپری میشود مابقی از طریق کسب تجربههای زیستی و مطالعه بسیار حاصل میشود. به چیزی فراتر از یادگیری تکنیکها نیاز است و این همان ویژگی خاصی است که کامبوزیا پرتوی به لطف سالها قصهنویسی و پیوند عمیق با دنیای ادبیات از آن برخوردار بود. از همان سالهای نخست دانشکده میدیدم که چقدر اهل مطالعه است و چطور ادبیات را میشناسد.
به لطف تخیل قوی و قدرت خلاقیت عجیبی که از آن برخوردار بود نشان داد که داستانپرداز و قصهنویس بسیار خوبی است. برای شناخت بیشتر کامبوزیا باید به سراغ آثاری که از او به یادگار مانده رفت، نهتنها درباره این دوست قدیمی، درباره دیگر فعالان عرصه هنر هم اعتقادی جدی دارم؛ اینکه مخلوقات هنری هیچ هنرمندی جدا از خود واقعی اش نیست؛ مگر میشود در عرصه فرهنگ و هنر دستبهکاری بزنید بیآنکه وجودتان در آن متجلی نشود؟ به سراغ هرکدام از فیلمنامههایی که کامبوزیا نوشته یا فیلمهایی که ساخته بروید اغلب با فضایی گرم روبهرو میشوید، محال است آدم داستانهایی گرم بنویسد اما وجودش سرد باشد! درباره او هم چنین بود، نویسنده و هنرمندی بسیار خونگرم و اجتماعی. روابط خوب و گستردهای با دیگر فعالان عرصه فرهنگ داشت. خلقوخویی بسیار خوش و نگاهی نکتهسنج داشت، بااینحال به گمانم بهترین تعبیر برای معرفیاش به جوانترها این است که خیام وار میزیست و عمده توجهش به زندگی در زمان حال بود.
بزرگسالی پرتجربه با قلبی کودکانه
علیرضا رئیسیان
فیلمساز
پس از ساخت فیلم «بازی بزرگان» در جشنوارهای بینالمللی به همراه کامبوزیا پرتوی حضور داشتم. در سخنرانی این مراسم گفت در کشورم آنقدر آزادی عمل برای انتخاب کار دارم که اگر تصمیم بگیرم فیلم پرفروش بسازم، میسازم و میشود «گلنار» و اگر تصمیم به ساخت فیلم جشنوارهای داشته باشم میشود همین فیلمی که به خاطرش در این جشنواره جایزه گرفتم. گپ و گفت کوتاهی که در این مراسم داشتیم مقدمهای بود برای دوستی بیشتر که در نهایت به نگارش فیلمنامه «ایستگاه متروک» منتهی شد. طرح کامل فیلمنامه از طرف عباس کیارستمی بود و پیشنهاد همکاری با پرتوی را هم اول او مطرح کرد. از فیلم «خانه دوست کجاست» و دو فیلم دیگری که در کوکر ساخت با پرتوی آشنا شده بود. کامبوزیا بچه همان منطقه بین رودبار و رشت بود. در یافتن لوکیشن و ارتباط با آدمهای محلی به کیارستمی کمک زیادی کرده بود. تم «ایستگاه متروک» درباره رابطه کودکان روستایی و یک زن و شوهر شهری بود و کیارستمی معتقد بود، پرتوی این رابطه را خیلی خوب میشناسد. بواقع همین طور هم بود. او بزرگسالی پرتجربه بود با قلبی کودکانه در وجودش. ترکیب این دو منحصر به فردش میکرد. زندگی کودکانهاش در روستا به انضمام دانش و تجربیات متفاوت سینماییاش از او مجموعهای ساخته بود که میشد هم سادگی کودکانه و هم تجربه جهان بزرگسال را درک کرد. با همین تجربه همکاری پی بردم که کامبوزیا یکی از استثناییترین فیلمنامهنویسان ایران است. همچنان که بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی برای برخی از موضوعات یگانه و سرآمد هستند، پرتوی هم در شناخت عمیق عاطفی حسی و تجربی و ترکیب آن با ایدههای نو بیهمتا بود. او تنها فیلمنامهنویس ایرانی بود که با چند کمپانی خارجی همکاری کرد و ماحصل این همکاری در جشنوارهها هم حضور داشت. باید به سینمای ایران تسلیت گفت که چنین کارگردان و فیلمنامهنویس تراز اولی را اینقدر زود از دست داده است. کامبوزیا پرتوی بیجایگزین و جای خالی او پر نشدنی است.
قلبی که با مهر و عشق تپید
علیرضا تابش
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و دبیر جشنواره فیلم کودک و نوجوان
هنرمندانی که خالص و بیریا هستند و عاشقانه کار میکنند، همان اندازه که مهرشان زودتر به قلب آدم رسوخ میکند، سفرشان به دیار باقی، بیشتر حزن و افسوس به جای میگذارد؛ «کامبوزیا پرتوی» که یاد و نامش برای همیشه زنده خواهد بود، چنین بود. سال گذشته سومین دوره المپیاد فیلمسازی نوجوانان کشور در اصفهان برگزار شد، از پیشکسوتان سینمای کودک دعوت کردیم که بهعنوان (منتور) مربی و استاد راهنما، در المپیاد شرکت کنند. پرتوی با قبول دعوت ما و حضورش در المپیاد، شور و شوقی به یاد ماندنی برای نوجوانان علاقهمند به فیلمسازی خلق کرد. یک هفته در نهایت حوصله با نوجوانان حرف زد، ایدههایشان را شنید و تجاربش را به آنها انتقال داد، هنر کامبوزیا پرتوی، نشاندن خنده بر لبان کودکان و نوجوانان این سرزمین بود....
شهریورماه امسال یک روز صبح که در مسیر دفتر کار بودم، کامبوزیای عزیز زنگ زد. تعجب کردم که چرا صبح اول وقت تماس گرفته، گفت: «دارم میرم آنژیوگرافی قلب و کاری نداشتم، فقط گفتم به تو اطلاع بدم.» دلم لرزید... بدون اینکه به خودش چیزی بگویم یکی از همکاران را فرستادم بیمارستان و از او خواستم که پیگیر کارهای درمانی آقای پرتوی باشد. بعد از آنژیو، با همسر هنرمند ایشان صحبت کردم و قرار شد برای مشورت پزشکی با آقای دکتر ماندگار هم دیداری داشته باشند. وقت را هماهنگ و تنظیم کردم و آقای پرتوی و همسرش با مدارک نزد او رفتند و دکتر، تشخیص پزشک معالج را مبنی بر عمل جراحی قلب تأیید کرد و تنها نگرانی ایشان، ریسکی بود که برای به هوش آمدن بعداز عمل جراحی وجود داشت، سرانجام تصمیم گرفتند که اواخر آبان برای عمل باز به بیمارستان برود و...
در جمعبندی بزرگداشتهای امسال جشنواره فیلم کودک، نام «کامبوزیا پرتوی» را مطرح کردم که مورد تأکید موافقت شورای برنامهریزی هم قرار گرفت. به ایشان زنگ زدم و موضوع را مطرح کردم. تشکر کرد. بزرگداشت او، باشکوه، اول آبان برگزار شد. بعد از بزرگداشت، باوجود کسالتی که داشت، خیلی امیدوارانه با من صحبت کرد و 10 روز بعد از بزرگداشت فیلمنامهای با نام «آینده بچهها» برایم فرستاد. گفت کاری کردید که بعداز عمل قلبم و بهبود، فیلم را بسازم! خوشحال بودم که سر ذوق آمده و اینقدر باانرژی و بیتوجه به درد و رنجی که میکشد، برای ایستادن پشت دوربین انگیزه پیدا کرده... با «حبیب ایلبیگی» صحبت کردم فیلمنامه در شورای کودک بررسی بشود و کاری کنیم تا آقای پرتوی بعد از سپری کردن نقاهت فیلم جدیدش را بسازد، شرایط جسمیاش چندان مناسب نبود، اما ذهن و قلبش پر از شور و امید و زندگی بود....
نمیگویم او «اعتبار فیلمنامهنویسی سینمای ایران» بود، که بود. نمیگویم او سردمدار فیلمهای «برای کودک» در سینمای ایران بود، که بود. نمیگویم باید قدر او را بیشتر از این میدانستند و میدانستیم؛ که جایگاهش حالا در نبودش بیشتر حس خواهد شد. اما درباره او باید این عبارت را بگویم: او «هنرمندی انسان» و انسانی عاشق بود. عاشق زندگی و سینما.
جای خالی او ابدی است
سیروس الوند
فیلمساز
تلاش برای یافتن سوژههای تازه، جستوجوی قصههای مختلف و تجربه فضاهای متعدد از ویژگیهای کاری کامبوزیا پرتوی در فیلمنامهنویسی بود. از همان زمان که «شیرک» را داریوش مهرجویی و «گروهبان» را مسعود کیمیایی از طرحها و قصههای او ساختند، میشد نشانههای این ویژگی را در کارش دید. شاخصههایی که رفته رفته پختهتر و حرفهایتر هم شد. همکاری مشترک من با او در «برخورد» به سفارش یک تهیهکننده شکل گرفت. با کامبوزیا که صحبت کردم، گفت این فیلمنامه را برای فروش و جلب مخاطب نوشته است. از او اجازه خواستم فیلمنامه را بازنویسی کنم. با لطف پذیرفت. فیلمنامه تا 70 درصد دوبارهنویسی شد و برخورد او بسیار خوب و حرفهای بود. بر اساس همین رفتار حرفهای و با توجه به تعدد موضوع و حیطههای مختلف بتدریج به برجستهترین فیلمنامهنویس سینمای ایران در بعد از انقلاب تبدیل شد. فیلمنامههای برجسته را با فیلمسازان کاربلد سینما کار کرد که میتوان از «دایره» جعفر پناهی، «من ترانه 15 سال دارم» رسول صدرعاملی و «فراری» علیرضا داوودنژاد یاد کرد. جای کامبوزیا پرتوی براحتی پر نمیشود همان طور که جای علی حاتمی پر نشد و نخواهد شد. حاتمی هنرمندی استثنایی و ویژگیهایش منحصر به فرد بود و کامبوزیا پرتوی هم همین طور، ویژگیهایش خاص و مختص خودش بود. از صمیم قلب برای درگذشت چنین هنرمندانی متأثر هستیم. حیف که آنها را زود و این چنین پیاپی از دست میدهیم. من هنوز نوشتهام درباره زنده یاد چنگیز جلیلوند را که در یکی از نشریات منتشر شده نخواندهام و امروز باید راجع به مرگ عزیز دیگری از سینما حرف بزنم. به جامعه هنری و فرهنگی ایران و به خانواده محترم کامبوزیا پرتوی تسلیت میگویم. به امید اینکه زودتر از گرفتاری کرونا خلاص شویم و این گونه شاهد مرگ عزیزانمان نباشیم.
کرونا کامبوزیا پرتوی فیلمنامهنویس و کارگردان مطرح ایرانی را هم با خود برد
خاموشی غریبانه یک ستاره دیگر
کامبوزیا پرتوی فیلمنامهنویس برجسته و کارگردان پرسابقه سینمای ایران که برای معالجه بیماری قلب خود بستری شده بود، بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت و جامعه سینمای ایران را عزادار کرد. این سینماگر خوشاخلاق و دوستداشتنی که بهدلیل عمل قلب به بیمارستان مراجعه کرده بود، سرانجام بهدلیل ابتلا به کرونا دیروز در بیمارستان دی از دنیا رفت. او متولد ۱۳۳۴ در رشت بود و تحصیلاتش را در دانشکده هنرهای دراماتیک سابق (دانشکده سینما و تئاتر) دانشگاه هنر ناتمام گذاشت و در دوران دانشجویی چند فیلم کوتاه مستند و داستانی برای تلویزیون ایران کارگردانی کرد؛ اما شاید اوج استعدادش را بتوان در فیلمنامهنویسی یافت. «ماهی»، شیرک»، «بازی بزرگان»، «گربه آوازه خوان»، «گلنار»، «فراری» و «خانه در انتظار» از جمله آثاری است که پرتوی فیلمنامه آنها را نوشته و «دیشب باباتو دیدم آیدا»، «ایستگاه متروک»، «من ترانه ۱۵ سال دارم» و «محمد رسولالله(ص)» از جمله فیلمهایی است که او در نگارش آنها مشارکت داشت. «ماهی» «گلنار»، «بازی بزرگان»، «کافه ترانزیت» و «کامیون» هم جزو آثاری هستند که پرتوی کارگردانی کرد و تازهترین ساخته او فیلم «کامیون» هنوز به نمایش عمومی درنیامده است. بعد از انتشار خبر درگذشت کامبوزیا پرتوی چهرههای بسیاری در گذشت او را به خانواده و جامعه هنری ایران تسلیت گفتند: از جمله مجید مجیدی که با پرتوی در فیلم محمدرسولالله همکاری داشت.
مجید مجیدی در یادداشتی به همین مناسبت نوشت: «کامبوزیا پرتوی رفت و ما حتی نمیتوانیم او را با شکوه به خانه ابدی بدرقه کنیم. وقتی شنیدم کامبوزیا پرتوی همسفر مرگ شد خیلی افسوس خوردم، که اولاً خیلی زود ما را ترک کرد، ثانیاً در طول این چند سال بهدلیل مریضی روزهای خوبی را سپری نکرد و از آن بدتر که در روزهای سختی به سر میبریم که حتی نمیتوانیم او را باشکوه به خانه ابدیش همراهی کنیم. پرتوی رفت ولی آثار ارزشمند او همیشه در سینمای ایران به یادگار خواهد ماند. امیدوارم کامبوزیای عزیز، برای سالهایی که به عشق پیامبر قلم زدی و مرا در ساخت فیلم «محمد رسولالله» یاری کردی، این خدمت به پیامبر مهربانیها شفیع تو در آخرت باشد.» در پی درگذشت کامبوزیا پرتوی، کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران هم در پیام تسلیتی از فقدان این فیلمنامهنویس نوشت. در بخشی از این پیام آمده است: «خبر درگذشت همکار نازنینمان، فیلمنامه نویس برجسته سینمای ایران کامبوزیا پرتوی مانند آواری بر تل غصههای اینروزهای ما فرو ریخت و برای ما که حتی از ابراز همدردی شایسته نیز محرومیم جز تحسر و تأسف باقی نگذاشت و حالا باید باور کنیم که دیگر لبخند فرزانگی و رفتار باوقار او را نخواهیم دید.»
پوران درخشنده دیگر کارگردان ایرانی در گفتوگو با ایسنا، ضمن ابراز تأسف از مرگ ناگهانی پرتوی گفت: «باورم نمیشود او رفته باشد چراکه پر از عشق به زندگی بود. انگار همین چند روز پیش بود که او را در مراسم بزرگداشتش در جشنواره فیلم کودک و نوجوان دیدیم. هرچند به سختی راه میرفت ولی حالش خیلی بهتر شده بود، با چه عشقی از فیلمنامه تازهاش گفت که قصد ساختش را داشت و پیگیر اکران فیلم قبلیاش هم بود. او پر از انرژی و عشق به زندگی بود و هیچ باورم نمیشود که در فاصله بسیار کوتاهی از دنیا رفته باشد.» این کارگردان از عشق پرتوی به بچهها نیز سخن گفت و افزود: «او عاشق زندگی بود و عاشق کارش و بچهها. در المپیاد فیلمسازی جشنواره کودک و نوجوان در کنار هم بودیم. محبتی که بین او و بچهها جریان داشت، شگفتانگیز بود. در مدت کوتاهی توانسته بود همه بچهها را جذب خود کند و با شور و شوق بسیار به آنان آموزش میداد.»
رفتن کامبوزیا پرتوی آنقدر ناگهانی و تأسفبار بود که بسیاری از همکاران او در شوک فقدان او بودند و کمتر کسی توان سخن گفتن از این ضایعه را داشت.
گزارش «ایران» از کمک خیرخواهانه جمعی از معلمان در تهیه تبلت و گوشی برای دانشآموزان بیبضاعت
مشق مهربانی برای دانش آموزان محروم
هدی هاشمی
خبرنگار
«کرونا شکل ظاهری و معنایی زندگی را تغییر داد. شاید هم بهتر است بگوییم کرونا به زندگی معنای دیگری داد.» در واقع این تعبیری است که میتوان از رفتار و از خودگذشتگیهای بسیاری از معلمان داشت. همانهایی که با دستانی خالی اما قلبی به وسعت دریا، در این روزهای سخت اقتصادی آستینها را بالا زده و از هیچ تلاش و راهی برای کاهش آلام دانشآموزانشان دریغ نمیکنند. صحبت از افرادی است که حال خوب را به دانشآموزان و خانوادههایشان هدیه میدهند. آموزگارانی که با حقوق و دستمزد اندک معلمی برای دانشآموزها تبلت، گوشی هوشمند یا بستههای اینترنتی خریداری میکنند و هدیه میدهند. شاید هم در میان تمام مشکلات و سختیهایی که کرونا به زندگیمان تحمیل کرده، این وجه زیبا و ماندگار کووید۱۹ بود تا یکبار دیگر به یاد بیاوریم و بدانیم که زندگی با همین فداکاریها معنایی بهتر پیدا میکند. کمتر کسی فکرش را میکرد معلمی که خود برای گذران امور زندگی شغل دوم و حتی سوم دارد، خرج آموزش دانشآموزی را پرداخت کند. در این میان نمونههای خاصتری هم وجود دارد؛ معلمی که تمام ارثیه قابل توجه پدریاش را صرف همین امور کرد. حسین اسدی راهبر آموزشی اندیمشک است که با یک میلیارد و ٢٤٠ میلیون تومان ارثیهاش ١٤٣ تبلت برای دانشآموزانش خرید. وقتی خبرنگار «ایران» از او پرسید چطور از همه پولتان گذشتید؟ پاسخ داد: «این پول کم هم بود. اگر ١٠ میلیارد داشتم هم خرج دانشآموزانم میکردم تا آنها از درس و مدرسه عقب نمانند.»
این تنها نمونه نیست؛ شهرزاد جوانبخت معلم خوزستانی که برای دانشآموزانش ١٠ تبلت خریده یا شیرین اعتصامی که مدیر یک مدرسه در شهرستان گتوند است و وقتی دید که دانشآموزان باهوش و بااستعدادش غایب کلاسهای مجازی هستند دلش طاقت نیاورد و برایشان گوشی هوشمند خرید.
«این معلمها صرفاً دانشآموزان را به ریل دانشآموزی بازنگرداندهاند؛ آنها این پیام مهم را به جامعه صادر کردند که با دستان خالی و حقوق معلمی هم میشود کارهای بزرگ انجام داد.»
این جمله خانم معلم یزدی است.افسانه شریفی معلم دبیرستانی در یزد است او تا حالا برای ١٠ دانشآموزش تبلت خریده و قرار است تا هفته آینده ١٠تبلت دیگر هم اهدا کند. خودش میگوید: «سرکلاس وقتی درباره بخشندگی حرف می زنم باید حرف و عملم یکی باشد. نمیشود که ما فقط در جامعه از بخشندگی، انفاق و کمک به همنوع حرف بزنیم و در عمل کار دیگری انجام دهیم.» افسانه شریفی ١٦ سالی است که معلم است. او به دانشآموزانش درس مدیریت خانواده و دین و زندگی آموزش میدهد، قصه کمک این خانم معلم به دانشآموزانش قصهای چندین ساله است: «چند سالی است که به خانوادههای محروم بستههای غذایی اهدا میکردم. امسال متوجه شدم برخی از دانشآموزانم در شبکه شاد نیستند علت را پرسیدم گفتند که بچهها گوشی ندارند. با همسرم این موضوع را مطرح کردم و تصمیم گرفتیم ١٠ تبلت به ١٠ دانشآموز هدیه کنیم. وقتی بهدنبال دانشآموزان محروم رفتم دیدم تعدادشان بسیار زیاد است و حالا ١٠ تبلت دیگر هم خریداری کردهایم تا بچهها از مدرسه عقب نمانند البته برخی از همکارانم گوشیهای دست دوم تهیه کردند و به بچهها دادند اما این کافی نیست. همکارانم خانوادهای را شناسایی کردند که ٥ دانشآموز باهوش داشت که والدینشان هم گوشی هوشمند نداشتند ما یکی از تبلتها را به این بچهها دادیم تا آنها بتوانند درسشان را پیگیری کنند.»
از خانم معلم درباره وضعیت مالیاش میپرسم او میگوید: «حقوق معلمی دارم و تا پارسال هم مستأجر بودم. خب وضعیت مالی آنچنانی ندارم اما همیشه شکر خدا را کرده ام.هیچ وقت نگفتم ندارم یا نمیشود. خدا روزیرسان است تا حالا کمبودی در زندگی نداشتم.»
پاداش بازنشستگی خرج گوشی دانشآموزان شد
دستشان تنگ است اما دلی به وسعت دریا دارند و همین بخشندگیهایشان است که حالا خیلیهایشان را به سرخط خبرها رسانده است. با اینکه برخیهایشان بازنشسته شدهاند اما همچنان پیگیر درس و مشق شاگردانشان هستند. وقتی هم میفهمند که دانشآموزانشان به خاطر نداشتن وسایل هوشمند از مدرسه جا ماندهاند بخشی از پاداش بازنشستگیشان را میدهند و تبلت برای شاگردانشان میخرند. مثل فریبا مالگرد معلمی که دو سالی است، بازنشسته شده اما همچنان در گروههای کاری مدرسه ابتدایی که در آن معلمی میکرده، عضو است. او در همین گروه متوجه میشود که دانشآموز با استعدادش به خاطر نداشتن گوشی خانهنشین شده است: «در گروه همکاران مدرسه اسم دانشآموز باهوشم را دیدم که شاگرد اول کلاس من بود و حالا به خاطر نداشتن گوشی نمیتواند درس بخواند آن روز خیلی ناراحت شدم و همهاش میگفتم حیف که او نمیتواند در این فضا درس بخواند. با مدیر مدرسه تماس گرفتم و گفتم من هزینه دو دانشآموز را برای خرید گوشی قبول میکنم. پاداش بازنشستگیام را داشتم و از همان پول دو گوشی خریدم و به مدرسه بردم. چند روز بعد هم در خرید یک گوشی دیگر با همکارم شریک شدم.»
او میگوید: «این سه دانشآموز شاگردان درسخوان مدرسه بودند و میدانستم اگر امسال درس نخوانند ممکن است برای همیشه ترک تحصیل کنند. خیلی از بچهها به خانه همسایه یا فامیل میروند و از گوشیهای آنها استفاده میکنند و فکر میکنم اگر کسی پولی دارد باید به این دانشآموزان کمک کند.»
فقر دانشآموز اذیتم میکند
شهرام ترابی هم یک معلم گیلانی است. او که هم طبیعت گردی میکند و هم معلمی. او در روزهای قبل از کرونا به روستاهای محروم گیلان سفر میکند و متوجه میشود که این روستاها دانشآموزانی دارند که محرومند. زمان کرونا هم برخی از این دانشآموزان از درس و مشق عقب مانده بودند. ترابی تصمیم میگیرد برای برخی از دانشآموزان تبلت بخرد. با صحبت با خیرین کمی پول جمع کرد و خودش هم بخشی از هزینهها را تقبل کرد؛ «توانستم چند میلیون تومان جمع کنم. ٦تبلت خریدم و به دانشآموزان با استعداد و محروم هدیه کردم. راستش به روستاهای محروم استان زیاد میروم. ما با جمعی از دوستان خیر برای دانشآموزان کفش و لباس و وسایل مختلف میبریم. این روزها بچهها نیاز به گوشی هوشمند و تبلت دارند و حالا تمام تلاشم این است که این وسیله را در اختیار آنها قرار دهم.»
ترابی معلم ابتدایی پایه ششم است، او درباره وضعیت دانشآموزان منطقه میگوید: «استان گیلان روستاهای محرومی دارد که دانشآموزانش تغذیه خوبی ندارند. لباس و کفش مناسب ندارند و زندگی خیلی هایشان سخت است. این مسائل را که میبینم نمیتوانم براحتی از روی آن عبور کنم فقر دانشآموزان برایم سخت است. برای همین از خیرین کمک میگیرم آنها هم انصافاً خوب کمک کردهاند اما باز هم کم است.»
شادی دانشآموزان بهترین حس دنیا بود
حجت رشیدیان هم معلم بازنشسته ایلامی است. او ٣٠ سال تمام به دانشآموزان شهرستان ایوان غرب درس داده است و آنطور که خودش میگوید این دانشآموزان در فقر و محرومیت بسیار به سر میبرند. رشیدیان با اینکه ٢ سال است که بازنشسته شده اما هنوز رابطه کاری اش را با دانشآموزان و همکارانش قطع نکرده، در همین ارتباط کاری متوجه میشود چند دانشآموز به خاطر نداشتن گوشی ترک تحصیل کردهاند.او تمام تلاشش را می کند تا بتواند دو تبلت برای این دانشآموزان بخرد: «یکی از این خانوادهها سه فرزند داشت که هر سه دانشآموز بودند و به خاطر نداشتن گوشی نتوانسته بودند در کلاس مجازی حاضر شوند و یک دانشآموز دیگر هم بود که خانوادهاش درگیر مشکلات مالی بودند. حق این بچهها نبود که از درس و مشق جا بمانند برای همین ٢تبلت خریدم و به آنها هدیه کردم. وقتی دانشآموزان این تبلتها را دیدند انگار کل دنیا را به آنها هدیه کردند. خوشحالی آنها بهترین حس دنیا بود.»
خبرنگار
«کرونا شکل ظاهری و معنایی زندگی را تغییر داد. شاید هم بهتر است بگوییم کرونا به زندگی معنای دیگری داد.» در واقع این تعبیری است که میتوان از رفتار و از خودگذشتگیهای بسیاری از معلمان داشت. همانهایی که با دستانی خالی اما قلبی به وسعت دریا، در این روزهای سخت اقتصادی آستینها را بالا زده و از هیچ تلاش و راهی برای کاهش آلام دانشآموزانشان دریغ نمیکنند. صحبت از افرادی است که حال خوب را به دانشآموزان و خانوادههایشان هدیه میدهند. آموزگارانی که با حقوق و دستمزد اندک معلمی برای دانشآموزها تبلت، گوشی هوشمند یا بستههای اینترنتی خریداری میکنند و هدیه میدهند. شاید هم در میان تمام مشکلات و سختیهایی که کرونا به زندگیمان تحمیل کرده، این وجه زیبا و ماندگار کووید۱۹ بود تا یکبار دیگر به یاد بیاوریم و بدانیم که زندگی با همین فداکاریها معنایی بهتر پیدا میکند. کمتر کسی فکرش را میکرد معلمی که خود برای گذران امور زندگی شغل دوم و حتی سوم دارد، خرج آموزش دانشآموزی را پرداخت کند. در این میان نمونههای خاصتری هم وجود دارد؛ معلمی که تمام ارثیه قابل توجه پدریاش را صرف همین امور کرد. حسین اسدی راهبر آموزشی اندیمشک است که با یک میلیارد و ٢٤٠ میلیون تومان ارثیهاش ١٤٣ تبلت برای دانشآموزانش خرید. وقتی خبرنگار «ایران» از او پرسید چطور از همه پولتان گذشتید؟ پاسخ داد: «این پول کم هم بود. اگر ١٠ میلیارد داشتم هم خرج دانشآموزانم میکردم تا آنها از درس و مدرسه عقب نمانند.»
این تنها نمونه نیست؛ شهرزاد جوانبخت معلم خوزستانی که برای دانشآموزانش ١٠ تبلت خریده یا شیرین اعتصامی که مدیر یک مدرسه در شهرستان گتوند است و وقتی دید که دانشآموزان باهوش و بااستعدادش غایب کلاسهای مجازی هستند دلش طاقت نیاورد و برایشان گوشی هوشمند خرید.
«این معلمها صرفاً دانشآموزان را به ریل دانشآموزی بازنگرداندهاند؛ آنها این پیام مهم را به جامعه صادر کردند که با دستان خالی و حقوق معلمی هم میشود کارهای بزرگ انجام داد.»
این جمله خانم معلم یزدی است.افسانه شریفی معلم دبیرستانی در یزد است او تا حالا برای ١٠ دانشآموزش تبلت خریده و قرار است تا هفته آینده ١٠تبلت دیگر هم اهدا کند. خودش میگوید: «سرکلاس وقتی درباره بخشندگی حرف می زنم باید حرف و عملم یکی باشد. نمیشود که ما فقط در جامعه از بخشندگی، انفاق و کمک به همنوع حرف بزنیم و در عمل کار دیگری انجام دهیم.» افسانه شریفی ١٦ سالی است که معلم است. او به دانشآموزانش درس مدیریت خانواده و دین و زندگی آموزش میدهد، قصه کمک این خانم معلم به دانشآموزانش قصهای چندین ساله است: «چند سالی است که به خانوادههای محروم بستههای غذایی اهدا میکردم. امسال متوجه شدم برخی از دانشآموزانم در شبکه شاد نیستند علت را پرسیدم گفتند که بچهها گوشی ندارند. با همسرم این موضوع را مطرح کردم و تصمیم گرفتیم ١٠ تبلت به ١٠ دانشآموز هدیه کنیم. وقتی بهدنبال دانشآموزان محروم رفتم دیدم تعدادشان بسیار زیاد است و حالا ١٠ تبلت دیگر هم خریداری کردهایم تا بچهها از مدرسه عقب نمانند البته برخی از همکارانم گوشیهای دست دوم تهیه کردند و به بچهها دادند اما این کافی نیست. همکارانم خانوادهای را شناسایی کردند که ٥ دانشآموز باهوش داشت که والدینشان هم گوشی هوشمند نداشتند ما یکی از تبلتها را به این بچهها دادیم تا آنها بتوانند درسشان را پیگیری کنند.»
از خانم معلم درباره وضعیت مالیاش میپرسم او میگوید: «حقوق معلمی دارم و تا پارسال هم مستأجر بودم. خب وضعیت مالی آنچنانی ندارم اما همیشه شکر خدا را کرده ام.هیچ وقت نگفتم ندارم یا نمیشود. خدا روزیرسان است تا حالا کمبودی در زندگی نداشتم.»
پاداش بازنشستگی خرج گوشی دانشآموزان شد
دستشان تنگ است اما دلی به وسعت دریا دارند و همین بخشندگیهایشان است که حالا خیلیهایشان را به سرخط خبرها رسانده است. با اینکه برخیهایشان بازنشسته شدهاند اما همچنان پیگیر درس و مشق شاگردانشان هستند. وقتی هم میفهمند که دانشآموزانشان به خاطر نداشتن وسایل هوشمند از مدرسه جا ماندهاند بخشی از پاداش بازنشستگیشان را میدهند و تبلت برای شاگردانشان میخرند. مثل فریبا مالگرد معلمی که دو سالی است، بازنشسته شده اما همچنان در گروههای کاری مدرسه ابتدایی که در آن معلمی میکرده، عضو است. او در همین گروه متوجه میشود که دانشآموز با استعدادش به خاطر نداشتن گوشی خانهنشین شده است: «در گروه همکاران مدرسه اسم دانشآموز باهوشم را دیدم که شاگرد اول کلاس من بود و حالا به خاطر نداشتن گوشی نمیتواند درس بخواند آن روز خیلی ناراحت شدم و همهاش میگفتم حیف که او نمیتواند در این فضا درس بخواند. با مدیر مدرسه تماس گرفتم و گفتم من هزینه دو دانشآموز را برای خرید گوشی قبول میکنم. پاداش بازنشستگیام را داشتم و از همان پول دو گوشی خریدم و به مدرسه بردم. چند روز بعد هم در خرید یک گوشی دیگر با همکارم شریک شدم.»
او میگوید: «این سه دانشآموز شاگردان درسخوان مدرسه بودند و میدانستم اگر امسال درس نخوانند ممکن است برای همیشه ترک تحصیل کنند. خیلی از بچهها به خانه همسایه یا فامیل میروند و از گوشیهای آنها استفاده میکنند و فکر میکنم اگر کسی پولی دارد باید به این دانشآموزان کمک کند.»
فقر دانشآموز اذیتم میکند
شهرام ترابی هم یک معلم گیلانی است. او که هم طبیعت گردی میکند و هم معلمی. او در روزهای قبل از کرونا به روستاهای محروم گیلان سفر میکند و متوجه میشود که این روستاها دانشآموزانی دارند که محرومند. زمان کرونا هم برخی از این دانشآموزان از درس و مشق عقب مانده بودند. ترابی تصمیم میگیرد برای برخی از دانشآموزان تبلت بخرد. با صحبت با خیرین کمی پول جمع کرد و خودش هم بخشی از هزینهها را تقبل کرد؛ «توانستم چند میلیون تومان جمع کنم. ٦تبلت خریدم و به دانشآموزان با استعداد و محروم هدیه کردم. راستش به روستاهای محروم استان زیاد میروم. ما با جمعی از دوستان خیر برای دانشآموزان کفش و لباس و وسایل مختلف میبریم. این روزها بچهها نیاز به گوشی هوشمند و تبلت دارند و حالا تمام تلاشم این است که این وسیله را در اختیار آنها قرار دهم.»
ترابی معلم ابتدایی پایه ششم است، او درباره وضعیت دانشآموزان منطقه میگوید: «استان گیلان روستاهای محرومی دارد که دانشآموزانش تغذیه خوبی ندارند. لباس و کفش مناسب ندارند و زندگی خیلی هایشان سخت است. این مسائل را که میبینم نمیتوانم براحتی از روی آن عبور کنم فقر دانشآموزان برایم سخت است. برای همین از خیرین کمک میگیرم آنها هم انصافاً خوب کمک کردهاند اما باز هم کم است.»
شادی دانشآموزان بهترین حس دنیا بود
حجت رشیدیان هم معلم بازنشسته ایلامی است. او ٣٠ سال تمام به دانشآموزان شهرستان ایوان غرب درس داده است و آنطور که خودش میگوید این دانشآموزان در فقر و محرومیت بسیار به سر میبرند. رشیدیان با اینکه ٢ سال است که بازنشسته شده اما هنوز رابطه کاری اش را با دانشآموزان و همکارانش قطع نکرده، در همین ارتباط کاری متوجه میشود چند دانشآموز به خاطر نداشتن گوشی ترک تحصیل کردهاند.او تمام تلاشش را می کند تا بتواند دو تبلت برای این دانشآموزان بخرد: «یکی از این خانوادهها سه فرزند داشت که هر سه دانشآموز بودند و به خاطر نداشتن گوشی نتوانسته بودند در کلاس مجازی حاضر شوند و یک دانشآموز دیگر هم بود که خانوادهاش درگیر مشکلات مالی بودند. حق این بچهها نبود که از درس و مشق جا بمانند برای همین ٢تبلت خریدم و به آنها هدیه کردم. وقتی دانشآموزان این تبلتها را دیدند انگار کل دنیا را به آنها هدیه کردند. خوشحالی آنها بهترین حس دنیا بود.»
پوریا فیاضی، دریافت کننده تیم ملی والیبال در گفت وگو با «ایران»:
برگزاری مسابقات لیگ به شیوه متمرکز بهترین تصمیم بود
محمد محمدی سدهی / بالاخره پساز چند ماه بلاتکلیفی سرمربی تیم ملی والیبال معرفی شد و ولادمیر آلکنو روس بهعنوان جایگزین ایگور کولاکوویچ مونته نگرویی هدایت ملی پوشان والیبال را برای حضور در مسابقات المپیک توکیو برعهده گرفت. او پیش از این هدایت تیمهای دینامو مسکو، زنیت و تیم ملی روسیه را برعهده داشت. کسب مدال طلای جام جهانی و لیگ جهانی ۲۰۱۱ از اولین دستاوردهای آلکنو برای روسها بود. یکی از مهمترین نتایج این مربی روس با تیم ملی کشورش کسب مدال طلا در بازیهای المپیک ۲۰۱۲ روسیه است و حالا تیم ملی با این مربی روس بهدنبال درخشش در المپیک است.
پوریا فیاضی، بازیکن تیم ملی والیبال در خصوص انتخاب ولادمیر آلکنو بهعنوان سرمربی جدید تیم ملی به خبرنگار «ایران» گفت: «آلکنو رزومه خوبی دارد. او یکبار با تیم ملی روسیه قهرمان المپیک شده و علاوه بر این به عناوین مختلفی با تیم ملی روسیه در مسابقات مختلف و معتبر دست یافته که این نشان دهنده کیفیت بالای این مربی است. او چند سال در یکی از باشگاههای خوب اروپایی (زنیت روسیه) مربیگری کرد و با توجه به رزومه این مربی میتوان گفت که او یکی از بهترین انتخابها برای هدایت تیم ملی در المپیک توکیو است.»
این ملی پوش والیبال صحبتهای خود را اینگونه ادامه داد: «رزومه شغلی آلکنو خوب است و او قهرمانیهای زیادی هم با زنیت و هم با تیم ملی روسیه دارد اما سؤال این است که آیا آلکنو میتواند 5 ماهه سیستم مورد نظرش را در تیم ملی پیاده کند؟ او برای رساندن تیم ملی به اوج آمادگی و همچنین برای اجرای برنامههایش در تیم ملی زمان زیادی ندارد. این در حالی است که پیاده کردن سیستم و همچنین شناخت بازیکنان و رساندن آنها به اوج آمادگی زمانبر است.»
او بیان داشت: «البته بازیکنان ایرانی باهوش هستند اما بههرحال باید دید که آیا او میتواند اهداف مورد نظرش را در تیم ملی اجرا کند یا خیر. زمان زیادی برای انتخاب سرمربی تیم ملی صرف شد و پروسه انتخاب سرمربی ای که بتواند به تیم ملی در المپیک توکیو کمک کند، طولانی بود که این موضوع نشان داد فدراسیون با دقت گزینههای مورد نظر را بررسی کرد و در نهایت به ولادمیر آلکنو رسید. مسئولان فدراسیون و شخص محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال با دقت بهدنبال یک جایگزین خوب برای ایگورکولاکوویچ بودند.»
دریافت کننده قدرتی تیم ملی بیان داشت: «انتخاب آلکنو بهعنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کورکورانه ای نبود و از نظر اکثر کارشناسان والیبال او میتواند گزینه خوبی برای تیم ملی باشد. او مربی کوچکی نیست اما باید والیبال ایران هدف داشته باشد و تنها هدف ما حضور در المپیک توکیو نباشد. البته المپیک رویداد بزرگی است و ما میتوانیم با کسب نتیجه در این مسابقات خودمان را ثابت کنیم اما باید بدانیم که المپیک همه چیز نیست و باید برای آینده والیبالمان برنامهریزی کنیم. در حال حاضر تیمهای والیبال ایران در ردههای پایینتر شرایط خوبی دارند و میتوان به آینده والیبال امیدوار بود.»
قرار بر این است ولادمیر آلکنو فروردین سال آینده به ایران بیاید و مدت قرارداد او با فدراسیون به مدت 5 ماه خواهد بود. سپس با توجه به نتایجی که با تیم ملی در المپیک کسب خواهد کرد، درمورد تمدید قراردادش تصمیمگیری خواهد شد. شماره 7 تیم ملی والیبال در این خصوص افزود: «امیدوارم همه چیز برای تیم ملی والیبال خوب پیش برود و تیم ملی بتواند در المپیک با این مربی به نتیجه دلخواه برسد. البته در حال حاضر بهدلیل شرایط کرونا مسابقات بینالمللی برگزار نمیشود و این کار را برای ما سخت میکند. آلکنو برای شناخت بازیکنان نیاز به برگزاری بازیهای دوستانه دارد که در شرایط اینچنینی و وضعیت بد کرونا برگزاری بازیهای تدارکاتی بعید بهنظر میرسد.»
فیاضی در خصوص برگزاری مسابقات لیگ والیبال باوجود بالا رفتن تعداد مبتلایان به ویروس کرونا و تعطیلی دو هفتهای تهران بیان داشت: «کرونا تنها مختص کشور ما نیست و تمامی کشورهای دنیا با این ویروس منحوس دست به گریبان هستند. ما باید با این ویروس زندگی کنیم و باید برای برگزاری مسابقات با چنین شرایطی خودمان را آماده کنیم. کشورهای مختلف راه حلهایی برای برگزاری مسابقات در نظر گرفتند که یکی از این راه حلها برگزاری مسابقات لیگ به شیوه متمرکز است و فدراسیون هم به این نتیجه رسید که لیگ برتر را بهصورت متمرکز برگزار کند.»
بازیکن تیم والیبال شهرداری ارومیه ادامه داد: «از نظر من برگزاری مسابقات لیگ باوجود بالا رفتن تعداد مبتلایان به کرونا بهترین تصمیم بود چرا که با تعطیلی لیگ، بازیکنان بخصوص بازیکنان ملی پوش که باید برای حضور در المپیک آماده شوند، رها میشدند و این موضوع برای تیم ملی اتفاق خوبی نبود. تعطیلی لیگ باعث میشد تا بازیکنان از نظر آمادگی بدنی با افت 30 تا 40 درصدی مواجه شوند علاوه بر این تعطیلی لیگ باعث میشد تا مربیان و بازیکنان از نظر اقتصادی با مشکلاتی مواجه شوند که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد.»
شماره 7 تیم ملی والیبال با اشاره به این موضوع که شرایط کرونا پیش از آغاز مسابقات لیگ بسیار بد بود، اظهار داشت: «پیشاز برگزاری مسابقات، والیبالیستهای زیادی به کرونا مبتلا شدند و من هم جزو افرادی بودم که به این ویروس مبتلا شدم که خوشبختانه توانستم این ویروس را شکست دهم اما در حال حاضر و با توجه به فرمول جدیدی که فدراسیون برای برگزاری مسابقات در نظر گرفته، شرایط بهتر شده و تعداد مبتلایان به کرونا کمتر از گذشته شده است.»
او با اشاره به برگزاری مسابقات لیگ والیبال بهصورت متمرکز در تهران افزود: «برگزاری مسابقات به این شیوه بهترین تصمیم بود و این موضوع باعث میشود تا نگرانیها برای ابتلا به ویروس کرونا کمتر شود. با این سیستم جدید جابهجایی ها کمتر شده و بازیکنان در اماکن عمومی همچون فرودگاه و هتل و غیره تردد زیادی نخواهند داشت. این موضوع قطعاً باعث میشود تا افراد کمی به این ویروس مبتلا شوند.»
پوریا فیاضی، بازیکن تیم ملی والیبال در خصوص انتخاب ولادمیر آلکنو بهعنوان سرمربی جدید تیم ملی به خبرنگار «ایران» گفت: «آلکنو رزومه خوبی دارد. او یکبار با تیم ملی روسیه قهرمان المپیک شده و علاوه بر این به عناوین مختلفی با تیم ملی روسیه در مسابقات مختلف و معتبر دست یافته که این نشان دهنده کیفیت بالای این مربی است. او چند سال در یکی از باشگاههای خوب اروپایی (زنیت روسیه) مربیگری کرد و با توجه به رزومه این مربی میتوان گفت که او یکی از بهترین انتخابها برای هدایت تیم ملی در المپیک توکیو است.»
این ملی پوش والیبال صحبتهای خود را اینگونه ادامه داد: «رزومه شغلی آلکنو خوب است و او قهرمانیهای زیادی هم با زنیت و هم با تیم ملی روسیه دارد اما سؤال این است که آیا آلکنو میتواند 5 ماهه سیستم مورد نظرش را در تیم ملی پیاده کند؟ او برای رساندن تیم ملی به اوج آمادگی و همچنین برای اجرای برنامههایش در تیم ملی زمان زیادی ندارد. این در حالی است که پیاده کردن سیستم و همچنین شناخت بازیکنان و رساندن آنها به اوج آمادگی زمانبر است.»
او بیان داشت: «البته بازیکنان ایرانی باهوش هستند اما بههرحال باید دید که آیا او میتواند اهداف مورد نظرش را در تیم ملی اجرا کند یا خیر. زمان زیادی برای انتخاب سرمربی تیم ملی صرف شد و پروسه انتخاب سرمربی ای که بتواند به تیم ملی در المپیک توکیو کمک کند، طولانی بود که این موضوع نشان داد فدراسیون با دقت گزینههای مورد نظر را بررسی کرد و در نهایت به ولادمیر آلکنو رسید. مسئولان فدراسیون و شخص محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال با دقت بهدنبال یک جایگزین خوب برای ایگورکولاکوویچ بودند.»
دریافت کننده قدرتی تیم ملی بیان داشت: «انتخاب آلکنو بهعنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کورکورانه ای نبود و از نظر اکثر کارشناسان والیبال او میتواند گزینه خوبی برای تیم ملی باشد. او مربی کوچکی نیست اما باید والیبال ایران هدف داشته باشد و تنها هدف ما حضور در المپیک توکیو نباشد. البته المپیک رویداد بزرگی است و ما میتوانیم با کسب نتیجه در این مسابقات خودمان را ثابت کنیم اما باید بدانیم که المپیک همه چیز نیست و باید برای آینده والیبالمان برنامهریزی کنیم. در حال حاضر تیمهای والیبال ایران در ردههای پایینتر شرایط خوبی دارند و میتوان به آینده والیبال امیدوار بود.»
قرار بر این است ولادمیر آلکنو فروردین سال آینده به ایران بیاید و مدت قرارداد او با فدراسیون به مدت 5 ماه خواهد بود. سپس با توجه به نتایجی که با تیم ملی در المپیک کسب خواهد کرد، درمورد تمدید قراردادش تصمیمگیری خواهد شد. شماره 7 تیم ملی والیبال در این خصوص افزود: «امیدوارم همه چیز برای تیم ملی والیبال خوب پیش برود و تیم ملی بتواند در المپیک با این مربی به نتیجه دلخواه برسد. البته در حال حاضر بهدلیل شرایط کرونا مسابقات بینالمللی برگزار نمیشود و این کار را برای ما سخت میکند. آلکنو برای شناخت بازیکنان نیاز به برگزاری بازیهای دوستانه دارد که در شرایط اینچنینی و وضعیت بد کرونا برگزاری بازیهای تدارکاتی بعید بهنظر میرسد.»
فیاضی در خصوص برگزاری مسابقات لیگ والیبال باوجود بالا رفتن تعداد مبتلایان به ویروس کرونا و تعطیلی دو هفتهای تهران بیان داشت: «کرونا تنها مختص کشور ما نیست و تمامی کشورهای دنیا با این ویروس منحوس دست به گریبان هستند. ما باید با این ویروس زندگی کنیم و باید برای برگزاری مسابقات با چنین شرایطی خودمان را آماده کنیم. کشورهای مختلف راه حلهایی برای برگزاری مسابقات در نظر گرفتند که یکی از این راه حلها برگزاری مسابقات لیگ به شیوه متمرکز است و فدراسیون هم به این نتیجه رسید که لیگ برتر را بهصورت متمرکز برگزار کند.»
بازیکن تیم والیبال شهرداری ارومیه ادامه داد: «از نظر من برگزاری مسابقات لیگ باوجود بالا رفتن تعداد مبتلایان به کرونا بهترین تصمیم بود چرا که با تعطیلی لیگ، بازیکنان بخصوص بازیکنان ملی پوش که باید برای حضور در المپیک آماده شوند، رها میشدند و این موضوع برای تیم ملی اتفاق خوبی نبود. تعطیلی لیگ باعث میشد تا بازیکنان از نظر آمادگی بدنی با افت 30 تا 40 درصدی مواجه شوند علاوه بر این تعطیلی لیگ باعث میشد تا مربیان و بازیکنان از نظر اقتصادی با مشکلاتی مواجه شوند که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد.»
شماره 7 تیم ملی والیبال با اشاره به این موضوع که شرایط کرونا پیش از آغاز مسابقات لیگ بسیار بد بود، اظهار داشت: «پیشاز برگزاری مسابقات، والیبالیستهای زیادی به کرونا مبتلا شدند و من هم جزو افرادی بودم که به این ویروس مبتلا شدم که خوشبختانه توانستم این ویروس را شکست دهم اما در حال حاضر و با توجه به فرمول جدیدی که فدراسیون برای برگزاری مسابقات در نظر گرفته، شرایط بهتر شده و تعداد مبتلایان به کرونا کمتر از گذشته شده است.»
او با اشاره به برگزاری مسابقات لیگ والیبال بهصورت متمرکز در تهران افزود: «برگزاری مسابقات به این شیوه بهترین تصمیم بود و این موضوع باعث میشود تا نگرانیها برای ابتلا به ویروس کرونا کمتر شود. با این سیستم جدید جابهجایی ها کمتر شده و بازیکنان در اماکن عمومی همچون فرودگاه و هتل و غیره تردد زیادی نخواهند داشت. این موضوع قطعاً باعث میشود تا افراد کمی به این ویروس مبتلا شوند.»
کارشناسان فاوا در گفت و گو با «ایران»:
رشد اقتصاد دیجیتالی با حمایت از بخش خصوصی امکانپذیر است
سوسن صادقی
خبرنگار
«مجمع جهانی اقتصاد در تازهترین گزارش خود برگرفته از نمایه نوآوری جهانی ۲۰۲۰ (GII ۲۰۲۰) که به بررسی کشورهای دنیا از منظر نوآوری پرداخته، نشان میدهد ایران در هفت شاخص کلی و از بین ۱۳۱ کشور جهان، رتبه ۶۷ جهانی را در اقتصاد دیجیتال دارد. در تقسیمبندی منطقهای این مجمع نیز، کشور ما در فهرست کشورهای منطقه آسیای مرکزی و جنوبی پس از هند و بالاتر از قزاقستان در رده دومین کشور نوآور منطقه قرار گرفته و اینکه بر خلاف رکود دیگر بخشهای اقتصادی کشور، اقتصاد دیجیتال امسال توانسته با رشد خود، سهمی ۶.۵ درصدی از تولید ناخالص داخلی(GDP) را به خود اختصاص دهد.» کسب جایگاه کنونی و رشد تولید ناخالص ملی را با کارشناسان حوزه فاوا درمیان گذاشتیم تا ببینیم علت بهدست آوردن این رتبه و سهم ۶.۵ درصدی از تولید ناخالص ملی در اقتصاد دیجیتال چیست؟ و برای بهبود رتبه کشورمان در اقتصاد دیجیتال در منطقه و جهان و داشتن سهم بیشتر این بخش از اقتصاد در تولید ناخالص ملی چه باید کرد.
بخش خصوصی عامل رشد
حسین اسلامی کارشناس فاوا معتقد است در چند سال اخیر بخصوص بعد از تحریمها مجموعه شرکتهای بسیار خوبی بههمت متخصصان اقتصاد دیجیتال و بخش خصوصی در حوزه ICT بخصوص در حوزههای پرداخت، بانکداری و... شکل گرفتند و باعث شدند تا اقتصاد دیجیتال در تولیدناخالص ملی کشور سهم داشته باشد.
اسلامی : با تمام کارهای انجام شده، رتبه 67 جهانی برای ما رتبه خوبی نیست و نسبت به قبل پسرفت داشتهایم و اگر در دستهبندی منطقهای آسیای مرکزی و جنوبی هم رتبه دوم را بهدست آوردیم بهدلیل آموزش دانشگاهی، مالکیت فکری، پتنتهای (ثبت اختراع) اورجینال، تولید دانش، تولید محصولات فناورانه، تحقیق و پژوهش و... بوده است.
وی با بیان اینکه برای رشد و رسیدن به جایگاه مناسب تر در آسیا و جهان بهتر است شرایط را برای فعالیت بخش خصوصی حوزه ICT بهتر از قبل فراهم کنیم، افزود: اقتصاد ما متأسفانه متأثر از دولت و حاکمیت است و بخش خصوصی برای فعالیت خود بههمراهی دولت و حاکمیت نیاز دارد و باید تا جایی که میتواند دادهها را آزاد کرده و اجازه دهد بخش خصوصی از آنها استفاده کند و در این راستا باید مجموعههای عمومی با بخش خصوصی همراهی و همکاری کنند.
این کارشناس در ادامه گفت: هم اکنون باید روی نیروهایی که تا به حال در خانهها هستند تمرکز کرد، چرا که به مدد اینترنت، میتوانند دورکاری کنند از سوی دیگر باید صادرات خدمات فنی و مهندسی حوزه ICT را توسعه دهیم و متخصصان و نیروی انسانی با دانشی که وجود دارد میتوانند در این مسیر کمک کننده باشند.
اسلامی اعتقاد دارد باید موانعی هم که هنوز پیش روی پیشرفت اقتصاد دیجیتال مانند بیمه و مالیات وجود دارد را نیز رفع کنند.
وی افزود: باید رفتارها متناسب با حوزه اقتصاد دیجیتال باشد و دولت به ورود برخی از شرکتهای فناوری به بورس بیشتر کمک کند. باید از نیروی انسانی متخصص حفاظت کرد و آنها را در داخل به کار گرفت و مهمتر اینکه باید باور مدیران به اینکه دیگر فناوری لوکس نیست را تغییر داد تا اقتصاد دیجیتال ما بتواند در آسیا و جهان رشد کند. فرامرز رستگار رئیس سندیکای صنعت مخابرات هم اعتقاد دارد فعالیتهای خوبی که در داخل کشور در حوزه نرم افزارها و خدمات صورت گرفته، موجب شده تا اقتصاد دیجیتالی در کشور رشد کند. رستگار به «ایران» گفت: تحریم تأثیر بسیار کمی در کند شدن رشد اقتصاد دیجیتالی در کشور داشته و آنچه باعث شده در 10 ماه گذشته اقتصاد دیجیتالی در کشور رشد کند، شیوع بیماری کرونا است.
وی افزود: شیوع کرونا تغییرات اساسی را در سبک کار و زندگی ایرانیها بهوجود آورده و بسیاری از کسب و کارهای سنتی هم در این شرایط بهسمت استفاده از بستر اینترنت روی آوردند از سوی دیگر دورکاری بر بستر اینترنت بسیار گسترده و فراگیر شد و اینکه مکانیزهتر شدن فعالیتهای بانکی و اقتصادی از دیگر نمونههایی است که در این شرایط رخ داده است.
این کارشناس اعتقاد دارد در سایر بخشهای اقتصادی کشور نیز رکود حاکم بود از اینرو اقتصاد دیجیتال توانست سهم تولید ناخالص ملی را درکشور افزایش داده و به سطح 5/6درصد از تولید ناخالص ملی برساند.
یک قانونگذاری سریع
عباس آشتیانی رئیس کمیسیون رمز ارز و بلاک چین سازمان نصر نیز معتقد است که در سالهای اخیر در کشور شاهد اتفاقهای خوبی در حوزه کسب و کارهای اقتصاد دیجیتال بودیم؛ از یک طرف معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و وزارت ارتباطات دیدگاههای خوب خود را در این حوزه عملیاتی کردند و از سوی دیگر بخش خصوصی در کسب و کارهای اینترنتی مانند فروشگاهها و تاکسیهای اینترنتی و... سرمایه گذاریهای خوبی انجام داد از اینرو شاهد رشد تولید ناخالص ملی در بخش اقتصاد دیجیتال هستیم. آشتیانی گفت: تولید محصولات و خدمات در حوزه فناوری و نوآوری دیجیتالی به سرمایهگذاری کمتری نسبت به بخش فیزیکی و سنتی نیاز دارند. بخش خصوصی با پتانسیل نسل جوان کشور توانسته در عرصه اقتصاد دیجیتال فعالیت کرده و خود را به ظهور برساند. با اینکه رشد و پیشرفت در اقتصاد دیجیتال سریع است اما این بخش خصوصی بوده که با به روز بودن توانسته نقش پررنگتری را در رشد تولید ناخالص ملی کشور در حوزه اقتصاد دیجیتال ایفا کند.
این فعال حوزه بلاک چین اعتقاد دارد سهم تولیدات صنعتی و معدنی و... در سالهای اخیر بهدلیل تحریم و فشارهای حداکثری دچار افت شده و کارخانههای بسیاری تعطیل شدند اما بخش دیجیتالی توانست در این شرایط بهکار خود ادامه دهد و از آسیبها دور بماند و نقش زیادی در افزایش سهم تولید ناخالص ملی داشته باشد.
آشتیانی در ادامه گفت: برای اینکه کشورمان رتبه و جایگاه بهتری در بین کشورهای منطقه و دنیا بهدست بیاورد و بتواند بیش از این در تولید ناخالص ملی نقش داشته باشد، دولت باید از حوزه فناوری و اقتصاد دیجیتال بهصورت تمام قد حمایت کند. بخش خصوصی به راحتی و به سرعت نکات مثبت را برای فعالیت بر بستر اینترنت پیدا کرده و شروع بهکار میکند ولی متأسفانه مشکلات قانونی و ناامنی سرمایهگذاری در فضای کسب و کار، باعث توقف یا کند شدن فعالیت در این حوزه اقتصاد دیجیتال شده است.
وی افزود: مهمترین حمایتی که دولت میتواند از بخش خصوصی حوزه دیجیتالی برای رشد و ارتقای رتبه در منطقه و جهان و افزایش سهم تولید ناخالص ملی از اقتصاد دیجیتالی داشته باشد، قانونگذاری سریع و نظارت است. همچنین تغییرات در حوزه اقتصاد دیجیتال نیز باید سریع صورت گیرد. این فعال معتقد است نباید رگولاتوری و نظارت بر حوزه اقتصاد دیجیتالی را با قانونهای موجود که مناسب اقتصاد سنتی است، انجام داد بنابراین بهتر است برای سرعت بخشیدن به فعالیت بخش خصوصی در قوانین موجود بازنگریها صورت بگیرد، چراکه اقتصاد دیجیتال بسیار پویا بوده و تغییرات در آن به سرعت صورت میگیرد بنابراین نیاز به قانونگذاری سریع نیز دارد. آشتیانی با اشاره به اینکه بهتر است رویکرد چارچوب محور را جایگزین مجوزمحور کنیم، گفت: اگر اجازه دهیم یک فناوری نوینی که وارد کشور میشود در یک محیط کنترل شده بهکار خود بپردازد و رشد یابد و به موازات آن قانونگذاری صورت بگیرد، شاهد رشد بهترکسب و کارهای اقتصاد دیجیتال خواهیم بود و بهدنبال آن تولید ناخالص ملی نیز در این عرصه رشد خواهد کرد.
توجه به کسب و کار دانش بنیان
علیرضا هاشمی گلپایگانی استاد دانشگاه امیرکبیر نیز اعتقاد دارد در رشد اقتصاد دیجیتالی بخش خصوصی عمدهترین سهم را داراست و در این راستا میتوان به نقش خرده فروشی الکترونیکی، راهاندازی حملونقل عمومی اینترنتی و فراگیری استفاده از آن اشاره کرد.
گلپایگانی: گسترش زیرساختی مانند خدمات میزبانی وب، شبکه و... که خود زیرساخت خدمات دیگری مانند خرده فروشی، حملونقل اینترنتی و.... است، خود عامل دیگری در رشد اقتصاد دیجیتالی و تولیدناخالص ملی است. البته به این موضوعها به کارگیری فراگیر شبکههای اجتماعی از سوی بسیاری از مردم که بخش زیادی از فروش خدمات ارتباطی را در بردارد، نیز باید اضافه کرد. وی افزود: کشور ما جمعیت بالایی نسبت به دیگر کشورهای منطقه دارد و حضور بیشتر مردم و استفاده آنها از رسانههای اجتماعی برای انجام فعالیتهای اقتصادی و کسب درآمد خود عاملی برای رشد اقتصاد دیجیتالی است و میتواند رتبه کشور ما را بهبود بخشد.
این استاد دانشگاه رشد ایران در دستهبندی منطقهای از سوی مجمع جهانی اقتصاد را ناشی از ارائه خدمات الکترونیکی پایه (بخصوص خدمات ارتباطی) نیز عنوان کرد و گفت: هر چند در لایههای این حوزه ضعفهایی وجود دارد اما ارائه خدمات الکترونیکی مانند میزبانیها، دیتاسنترها و خدمات ارتباطی در سطوح مختلف سازماندهی شده باعث شد کارایی ارائه خدمات در کشور بالاتر رود و بر بستر خدمات پایه، فعالیتهای اقتصادی دیجیتال شکل بگیرد.
گلپایگانی گفت: کسب وکارهای دانش بنیان هم میتواند سهم قابل توجهی را داشته باشند هرچند در این حوزه هم شاهد معضلاتی مانند بازاریابی و جوان بودن این کسب و کارها هستیم ولی آنها میتوانند سکوی پرتاب کشور برای ارتقای بیشتر اقتصاد دیجیتالی کشور در آینده باشند.
خبرنگار
«مجمع جهانی اقتصاد در تازهترین گزارش خود برگرفته از نمایه نوآوری جهانی ۲۰۲۰ (GII ۲۰۲۰) که به بررسی کشورهای دنیا از منظر نوآوری پرداخته، نشان میدهد ایران در هفت شاخص کلی و از بین ۱۳۱ کشور جهان، رتبه ۶۷ جهانی را در اقتصاد دیجیتال دارد. در تقسیمبندی منطقهای این مجمع نیز، کشور ما در فهرست کشورهای منطقه آسیای مرکزی و جنوبی پس از هند و بالاتر از قزاقستان در رده دومین کشور نوآور منطقه قرار گرفته و اینکه بر خلاف رکود دیگر بخشهای اقتصادی کشور، اقتصاد دیجیتال امسال توانسته با رشد خود، سهمی ۶.۵ درصدی از تولید ناخالص داخلی(GDP) را به خود اختصاص دهد.» کسب جایگاه کنونی و رشد تولید ناخالص ملی را با کارشناسان حوزه فاوا درمیان گذاشتیم تا ببینیم علت بهدست آوردن این رتبه و سهم ۶.۵ درصدی از تولید ناخالص ملی در اقتصاد دیجیتال چیست؟ و برای بهبود رتبه کشورمان در اقتصاد دیجیتال در منطقه و جهان و داشتن سهم بیشتر این بخش از اقتصاد در تولید ناخالص ملی چه باید کرد.
بخش خصوصی عامل رشد
حسین اسلامی کارشناس فاوا معتقد است در چند سال اخیر بخصوص بعد از تحریمها مجموعه شرکتهای بسیار خوبی بههمت متخصصان اقتصاد دیجیتال و بخش خصوصی در حوزه ICT بخصوص در حوزههای پرداخت، بانکداری و... شکل گرفتند و باعث شدند تا اقتصاد دیجیتال در تولیدناخالص ملی کشور سهم داشته باشد.
اسلامی : با تمام کارهای انجام شده، رتبه 67 جهانی برای ما رتبه خوبی نیست و نسبت به قبل پسرفت داشتهایم و اگر در دستهبندی منطقهای آسیای مرکزی و جنوبی هم رتبه دوم را بهدست آوردیم بهدلیل آموزش دانشگاهی، مالکیت فکری، پتنتهای (ثبت اختراع) اورجینال، تولید دانش، تولید محصولات فناورانه، تحقیق و پژوهش و... بوده است.
وی با بیان اینکه برای رشد و رسیدن به جایگاه مناسب تر در آسیا و جهان بهتر است شرایط را برای فعالیت بخش خصوصی حوزه ICT بهتر از قبل فراهم کنیم، افزود: اقتصاد ما متأسفانه متأثر از دولت و حاکمیت است و بخش خصوصی برای فعالیت خود بههمراهی دولت و حاکمیت نیاز دارد و باید تا جایی که میتواند دادهها را آزاد کرده و اجازه دهد بخش خصوصی از آنها استفاده کند و در این راستا باید مجموعههای عمومی با بخش خصوصی همراهی و همکاری کنند.
این کارشناس در ادامه گفت: هم اکنون باید روی نیروهایی که تا به حال در خانهها هستند تمرکز کرد، چرا که به مدد اینترنت، میتوانند دورکاری کنند از سوی دیگر باید صادرات خدمات فنی و مهندسی حوزه ICT را توسعه دهیم و متخصصان و نیروی انسانی با دانشی که وجود دارد میتوانند در این مسیر کمک کننده باشند.
اسلامی اعتقاد دارد باید موانعی هم که هنوز پیش روی پیشرفت اقتصاد دیجیتال مانند بیمه و مالیات وجود دارد را نیز رفع کنند.
وی افزود: باید رفتارها متناسب با حوزه اقتصاد دیجیتال باشد و دولت به ورود برخی از شرکتهای فناوری به بورس بیشتر کمک کند. باید از نیروی انسانی متخصص حفاظت کرد و آنها را در داخل به کار گرفت و مهمتر اینکه باید باور مدیران به اینکه دیگر فناوری لوکس نیست را تغییر داد تا اقتصاد دیجیتال ما بتواند در آسیا و جهان رشد کند. فرامرز رستگار رئیس سندیکای صنعت مخابرات هم اعتقاد دارد فعالیتهای خوبی که در داخل کشور در حوزه نرم افزارها و خدمات صورت گرفته، موجب شده تا اقتصاد دیجیتالی در کشور رشد کند. رستگار به «ایران» گفت: تحریم تأثیر بسیار کمی در کند شدن رشد اقتصاد دیجیتالی در کشور داشته و آنچه باعث شده در 10 ماه گذشته اقتصاد دیجیتالی در کشور رشد کند، شیوع بیماری کرونا است.
وی افزود: شیوع کرونا تغییرات اساسی را در سبک کار و زندگی ایرانیها بهوجود آورده و بسیاری از کسب و کارهای سنتی هم در این شرایط بهسمت استفاده از بستر اینترنت روی آوردند از سوی دیگر دورکاری بر بستر اینترنت بسیار گسترده و فراگیر شد و اینکه مکانیزهتر شدن فعالیتهای بانکی و اقتصادی از دیگر نمونههایی است که در این شرایط رخ داده است.
این کارشناس اعتقاد دارد در سایر بخشهای اقتصادی کشور نیز رکود حاکم بود از اینرو اقتصاد دیجیتال توانست سهم تولید ناخالص ملی را درکشور افزایش داده و به سطح 5/6درصد از تولید ناخالص ملی برساند.
یک قانونگذاری سریع
عباس آشتیانی رئیس کمیسیون رمز ارز و بلاک چین سازمان نصر نیز معتقد است که در سالهای اخیر در کشور شاهد اتفاقهای خوبی در حوزه کسب و کارهای اقتصاد دیجیتال بودیم؛ از یک طرف معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و وزارت ارتباطات دیدگاههای خوب خود را در این حوزه عملیاتی کردند و از سوی دیگر بخش خصوصی در کسب و کارهای اینترنتی مانند فروشگاهها و تاکسیهای اینترنتی و... سرمایه گذاریهای خوبی انجام داد از اینرو شاهد رشد تولید ناخالص ملی در بخش اقتصاد دیجیتال هستیم. آشتیانی گفت: تولید محصولات و خدمات در حوزه فناوری و نوآوری دیجیتالی به سرمایهگذاری کمتری نسبت به بخش فیزیکی و سنتی نیاز دارند. بخش خصوصی با پتانسیل نسل جوان کشور توانسته در عرصه اقتصاد دیجیتال فعالیت کرده و خود را به ظهور برساند. با اینکه رشد و پیشرفت در اقتصاد دیجیتال سریع است اما این بخش خصوصی بوده که با به روز بودن توانسته نقش پررنگتری را در رشد تولید ناخالص ملی کشور در حوزه اقتصاد دیجیتال ایفا کند.
این فعال حوزه بلاک چین اعتقاد دارد سهم تولیدات صنعتی و معدنی و... در سالهای اخیر بهدلیل تحریم و فشارهای حداکثری دچار افت شده و کارخانههای بسیاری تعطیل شدند اما بخش دیجیتالی توانست در این شرایط بهکار خود ادامه دهد و از آسیبها دور بماند و نقش زیادی در افزایش سهم تولید ناخالص ملی داشته باشد.
آشتیانی در ادامه گفت: برای اینکه کشورمان رتبه و جایگاه بهتری در بین کشورهای منطقه و دنیا بهدست بیاورد و بتواند بیش از این در تولید ناخالص ملی نقش داشته باشد، دولت باید از حوزه فناوری و اقتصاد دیجیتال بهصورت تمام قد حمایت کند. بخش خصوصی به راحتی و به سرعت نکات مثبت را برای فعالیت بر بستر اینترنت پیدا کرده و شروع بهکار میکند ولی متأسفانه مشکلات قانونی و ناامنی سرمایهگذاری در فضای کسب و کار، باعث توقف یا کند شدن فعالیت در این حوزه اقتصاد دیجیتال شده است.
وی افزود: مهمترین حمایتی که دولت میتواند از بخش خصوصی حوزه دیجیتالی برای رشد و ارتقای رتبه در منطقه و جهان و افزایش سهم تولید ناخالص ملی از اقتصاد دیجیتالی داشته باشد، قانونگذاری سریع و نظارت است. همچنین تغییرات در حوزه اقتصاد دیجیتال نیز باید سریع صورت گیرد. این فعال معتقد است نباید رگولاتوری و نظارت بر حوزه اقتصاد دیجیتالی را با قانونهای موجود که مناسب اقتصاد سنتی است، انجام داد بنابراین بهتر است برای سرعت بخشیدن به فعالیت بخش خصوصی در قوانین موجود بازنگریها صورت بگیرد، چراکه اقتصاد دیجیتال بسیار پویا بوده و تغییرات در آن به سرعت صورت میگیرد بنابراین نیاز به قانونگذاری سریع نیز دارد. آشتیانی با اشاره به اینکه بهتر است رویکرد چارچوب محور را جایگزین مجوزمحور کنیم، گفت: اگر اجازه دهیم یک فناوری نوینی که وارد کشور میشود در یک محیط کنترل شده بهکار خود بپردازد و رشد یابد و به موازات آن قانونگذاری صورت بگیرد، شاهد رشد بهترکسب و کارهای اقتصاد دیجیتال خواهیم بود و بهدنبال آن تولید ناخالص ملی نیز در این عرصه رشد خواهد کرد.
توجه به کسب و کار دانش بنیان
علیرضا هاشمی گلپایگانی استاد دانشگاه امیرکبیر نیز اعتقاد دارد در رشد اقتصاد دیجیتالی بخش خصوصی عمدهترین سهم را داراست و در این راستا میتوان به نقش خرده فروشی الکترونیکی، راهاندازی حملونقل عمومی اینترنتی و فراگیری استفاده از آن اشاره کرد.
گلپایگانی: گسترش زیرساختی مانند خدمات میزبانی وب، شبکه و... که خود زیرساخت خدمات دیگری مانند خرده فروشی، حملونقل اینترنتی و.... است، خود عامل دیگری در رشد اقتصاد دیجیتالی و تولیدناخالص ملی است. البته به این موضوعها به کارگیری فراگیر شبکههای اجتماعی از سوی بسیاری از مردم که بخش زیادی از فروش خدمات ارتباطی را در بردارد، نیز باید اضافه کرد. وی افزود: کشور ما جمعیت بالایی نسبت به دیگر کشورهای منطقه دارد و حضور بیشتر مردم و استفاده آنها از رسانههای اجتماعی برای انجام فعالیتهای اقتصادی و کسب درآمد خود عاملی برای رشد اقتصاد دیجیتالی است و میتواند رتبه کشور ما را بهبود بخشد.
این استاد دانشگاه رشد ایران در دستهبندی منطقهای از سوی مجمع جهانی اقتصاد را ناشی از ارائه خدمات الکترونیکی پایه (بخصوص خدمات ارتباطی) نیز عنوان کرد و گفت: هر چند در لایههای این حوزه ضعفهایی وجود دارد اما ارائه خدمات الکترونیکی مانند میزبانیها، دیتاسنترها و خدمات ارتباطی در سطوح مختلف سازماندهی شده باعث شد کارایی ارائه خدمات در کشور بالاتر رود و بر بستر خدمات پایه، فعالیتهای اقتصادی دیجیتال شکل بگیرد.
گلپایگانی گفت: کسب وکارهای دانش بنیان هم میتواند سهم قابل توجهی را داشته باشند هرچند در این حوزه هم شاهد معضلاتی مانند بازاریابی و جوان بودن این کسب و کارها هستیم ولی آنها میتوانند سکوی پرتاب کشور برای ارتقای بیشتر اقتصاد دیجیتالی کشور در آینده باشند.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو میکنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
تفاوت در همسانسازی حقوق بازنشستگان/ فتح الله عدنی: همسانسازی حقوق که صورت گرفته است، در بازنشستگان لشکری و کشوری افزایش 70درصد صورت گرفته است. این درحالی است که حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی 20درصد افزایش داشته است، چرا اینقدر در افزایشها تفاوت وجود دارد؟
عدم تعلق هزینه معیشتی با وجود مشکلات/ یک شهروند: عمل قلب انجام دادهام و همسرم نیز بیماری روماتیسم دارد و همچنین فرزندم مبتلا به دفع پروتئین است. شغل اینجانب نیز کمک راننده تاکسی هستم. دولت اعلام کرده است که طرح کمک هزینه معیشتی به کسانی که بیمه تأمین اجتماعی هستند تعلق نمیگیرد. من بهسختی حق بیمه تأمین اجتماعی خود را پرداخت میکنم. آیا انصاف است که این کمک هزینه معیشتی به اینجانب تعلق نگیرد؟
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
تفاوت در همسانسازی حقوق بازنشستگان/ فتح الله عدنی: همسانسازی حقوق که صورت گرفته است، در بازنشستگان لشکری و کشوری افزایش 70درصد صورت گرفته است. این درحالی است که حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی 20درصد افزایش داشته است، چرا اینقدر در افزایشها تفاوت وجود دارد؟
عدم تعلق هزینه معیشتی با وجود مشکلات/ یک شهروند: عمل قلب انجام دادهام و همسرم نیز بیماری روماتیسم دارد و همچنین فرزندم مبتلا به دفع پروتئین است. شغل اینجانب نیز کمک راننده تاکسی هستم. دولت اعلام کرده است که طرح کمک هزینه معیشتی به کسانی که بیمه تأمین اجتماعی هستند تعلق نمیگیرد. من بهسختی حق بیمه تأمین اجتماعی خود را پرداخت میکنم. آیا انصاف است که این کمک هزینه معیشتی به اینجانب تعلق نگیرد؟
گفتمان عادی با مردم نداشته باشیم
محمود نیلی احمدآبادی
رئیس دانشگاه تهران
کرونا یک بیماری ناشناخته در دنیاست و همان طور که هر روز میبینیم و میخوانیم، دانشمندان علائم و پدیدههای جدید این بیماری را پیش روی ما قرار میدهند. در این میان در سالهای اخیر، ایران تجربه یک بیماری واگیردار اینچنینی را نداشته است. بنابراین حالا در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای بهداشتی با مشکل روبهرو شده است و مهمترین مسأله کشور هم بحث فرهنگسازی و توجه مردم به این بیماری است. از این منظر معتقدم، مهمترین کاری که دولت برای مقابله با این بیماری باید انجام دهد، این است که از همه متخصصان دانشگاهی در این حوزه کمک فکری بگیرد. دولت باید از همه ظرفیتهای کشور برای مقابله با کرونا کمک بگیرد ما نباید فقط به صحبتهای مسئولان وزارت بهداشت و درمان و یا مدیریت شهری توجه کنیم. ما در دانشگاه تهران چند جلسه همفکری با رؤسای دانشگاهها، استادان و پژوهشگران برگزار کردیم ...
و این افراد پیشنهادها و ایدههای بسیار خوبی در زمینه کسب و کار، پیشگیری از پیامدهای تعطیلی و فرهنگسازی در حوزه بهداشت داشتهاند. دانشگاه میتواند کمکهای فکری خوبی برای دولت باشد. با این همه این روزها آمار مرگ و میر مردم به خاطر بیماری کرونا بالا رفته و دولت هم طرح تعطیلات فراگیر را به اجرا گذاشته است. این تصمیم برای حفظ سلامتی مردم گرفته شده است و فکر میکنم همه مردم از صاحبان قدرت گرفته تا مردم عادی باید پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند. مهم است که نهادهای قدرت توجه ویژه تری به پروتکلهای بهداشتی داشته باشند. ما در هفته اخیر شاهد بودیم برخی از نهادها در مشهد تجمعات گستردهای برگزار کردند و خوب این اقدامات ارگانهای مختلف موجب میشود که مردم هم پروتکلها را به خوبی رعایت نکنند. مثلاً مردم بی توجه به مسائل بهداشتی سفر میروند و یا میهمانی برگزار میکنند. فکر میکنند چون فامیل و دوستانشان را دعوت کردند مشکلی برای سلامتشان پیش نمیآید آنها نمیدانند اگر یک نفر در این دورهمیها درگیر بیماری باشد، به بقیه هم سرایت میکند. این بیماری به سلامتی تک تک افراد جامعه گره خورده است. بنابراین از مردم میخواهم که این چند وقت هم پروتکلها را رعایت کنند، چرا که دولت با مشکلات بسیاری این تصمیم را گرفته است. یکی از مسائل مهم دولت هم مشکل اقتصادی است. همان طور که میدانید، کشور به خاطر تحریمها درگیریهای بسیاری دارد و منابع مالیاش بسیار کم است. به خاطر همین تعطیلات، کسب و کارها را دچار مشکلات بسیاری میکند. خیلی از مردم درآمدشان کفاف یک روز زندگی را هم نمیدهد. به نظرم نه تنها دولت بلکه حکومت باید برای قشر کارگری فکری کند. ما میدانیم دولت مشکل دارد اما منابع ذخیره کشور را برای همین روزها کنار گذاشتهاند. موضوع مهمتر دیگر بحث پذیرش عمومی است. احساس میکنم گفتمانی که با مردم داریم گفتمانی عادی و تکراری شده است. همین تکرار گفتمان موجب شده تا مردم حساسیت لازم را نداشته باشند. ما در این روزها نباید بدون ظرافت هنری و فکری با مردم صحبت کنیم. ما باید گروههای مرجع را برای این گفتمان انتخاب کنیم. افراد حرف گروههای مرجع را بیشتر قبول دارند.
رئیس دانشگاه تهران
کرونا یک بیماری ناشناخته در دنیاست و همان طور که هر روز میبینیم و میخوانیم، دانشمندان علائم و پدیدههای جدید این بیماری را پیش روی ما قرار میدهند. در این میان در سالهای اخیر، ایران تجربه یک بیماری واگیردار اینچنینی را نداشته است. بنابراین حالا در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای بهداشتی با مشکل روبهرو شده است و مهمترین مسأله کشور هم بحث فرهنگسازی و توجه مردم به این بیماری است. از این منظر معتقدم، مهمترین کاری که دولت برای مقابله با این بیماری باید انجام دهد، این است که از همه متخصصان دانشگاهی در این حوزه کمک فکری بگیرد. دولت باید از همه ظرفیتهای کشور برای مقابله با کرونا کمک بگیرد ما نباید فقط به صحبتهای مسئولان وزارت بهداشت و درمان و یا مدیریت شهری توجه کنیم. ما در دانشگاه تهران چند جلسه همفکری با رؤسای دانشگاهها، استادان و پژوهشگران برگزار کردیم ...
و این افراد پیشنهادها و ایدههای بسیار خوبی در زمینه کسب و کار، پیشگیری از پیامدهای تعطیلی و فرهنگسازی در حوزه بهداشت داشتهاند. دانشگاه میتواند کمکهای فکری خوبی برای دولت باشد. با این همه این روزها آمار مرگ و میر مردم به خاطر بیماری کرونا بالا رفته و دولت هم طرح تعطیلات فراگیر را به اجرا گذاشته است. این تصمیم برای حفظ سلامتی مردم گرفته شده است و فکر میکنم همه مردم از صاحبان قدرت گرفته تا مردم عادی باید پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند. مهم است که نهادهای قدرت توجه ویژه تری به پروتکلهای بهداشتی داشته باشند. ما در هفته اخیر شاهد بودیم برخی از نهادها در مشهد تجمعات گستردهای برگزار کردند و خوب این اقدامات ارگانهای مختلف موجب میشود که مردم هم پروتکلها را به خوبی رعایت نکنند. مثلاً مردم بی توجه به مسائل بهداشتی سفر میروند و یا میهمانی برگزار میکنند. فکر میکنند چون فامیل و دوستانشان را دعوت کردند مشکلی برای سلامتشان پیش نمیآید آنها نمیدانند اگر یک نفر در این دورهمیها درگیر بیماری باشد، به بقیه هم سرایت میکند. این بیماری به سلامتی تک تک افراد جامعه گره خورده است. بنابراین از مردم میخواهم که این چند وقت هم پروتکلها را رعایت کنند، چرا که دولت با مشکلات بسیاری این تصمیم را گرفته است. یکی از مسائل مهم دولت هم مشکل اقتصادی است. همان طور که میدانید، کشور به خاطر تحریمها درگیریهای بسیاری دارد و منابع مالیاش بسیار کم است. به خاطر همین تعطیلات، کسب و کارها را دچار مشکلات بسیاری میکند. خیلی از مردم درآمدشان کفاف یک روز زندگی را هم نمیدهد. به نظرم نه تنها دولت بلکه حکومت باید برای قشر کارگری فکری کند. ما میدانیم دولت مشکل دارد اما منابع ذخیره کشور را برای همین روزها کنار گذاشتهاند. موضوع مهمتر دیگر بحث پذیرش عمومی است. احساس میکنم گفتمانی که با مردم داریم گفتمانی عادی و تکراری شده است. همین تکرار گفتمان موجب شده تا مردم حساسیت لازم را نداشته باشند. ما در این روزها نباید بدون ظرافت هنری و فکری با مردم صحبت کنیم. ما باید گروههای مرجع را برای این گفتمان انتخاب کنیم. افراد حرف گروههای مرجع را بیشتر قبول دارند.
دستاوردهای تحریم را حفظ کنیم
سید حمید حسینی
عضو اتاق بازرگانی ایران
تحریمهای شدید اقتصادی و همراه شدن آن با شیوع ویروس کرونا فشار زیادی بر اقتصاد کشور و معیشت مردم تحمیل کرده است و همچنین در اینکه اقتصاد کشور دچار بحران شده، شکی نیست. اما اگر فکر کنیم که تحریم تنها هزینه و زحمت بوده، قطعاً این گونه نیست. ما در برابر زحمتهایی که قبول کرده ایم، به دستاوردهایی هم در زمینههای مختلف رسیده ایم. در مورد آثار تحریم میتوان به عملکرد دولت اول و دوم دکتر روحانی اشاره کرد. در دوره اول که تحریمها در سال 94 لغو شد، شاهد رشد اقتصادی دو رقمی، تورم تک رقمی، افزایش صادرات، بازگشت فعالان اقتصادی به بازارهای جهانی، جذب سرمایهگذاری خارجی و رونق اقتصادی بودیم. ولی در دور دوم ریاست جمهوری روحانی که تحریمهای ظالمانه علیه ایران آغاز شد، شاهد افزایش نقدینگی، تورم 40 درصدی، رشد منفی اقتصادی، کاهش صادرات و کاهش اشتغال در کشور بودیم و هستیم. با وجود چنین اتفاقهایی هیچ کس از تحریم استقبال نمیکند. اما ما نباید تجربه دفعه گذشته (قبل از برجام) را تکرار کنیم. در آن برهه همه تجربیاتی که در دوران تحریم، راههای دور زدن تحریم، یا مقاومت در برابر تحریم داشتیم براحتی کنار گذاشتیم و فکر کردیم با امضای توافق برجام یک عضو عادی جامعه جهانی شدیم و دیگر تحریم نخواهیم شد.
در حالی که میدانیم برجام یک توافق و آن توافق با حزب دموکرات بود. این توافق در مجلس سنا امریکا تصویب نشد و به همین دلیل ترامپ توانست با یک فرمان از توافق خارج شود و اروپاییها هم نتوانستند در مقابل امریکا بایستند و همه قولهایی که داده بودند، به خاطر فشارهای امریکا بینتیجه ماند.
در دوران مذاکرات امریکاییها، اروپایی میگفتند که ما مثل اعداد صفر هستیم که وقتی امریکا جلوی ما قرار میگیرد، ما معنا پیدا میکنیم و عملاً اروپاییها نشان دادند واقعاً صفر هستند. اروپاییها در برابر قدرت نظامی، تسلیحاتی و اقتصادی امریکا هیچ قدرتی ندارند و حتی نمیتوانند مقاومت کنند. اقتصاد اروپا با اینکه اقتصاد بخش خصوصی است اما اختیار و قدرت ندارد که اگر هم علاقه داشته باشد بخش خصوصی خود را تشویق به همکاری با ایران کند عملاً شرکتهای اروپایی به دلیل منافع اقتصادی که از بازار امریکا دارند، از دستورات دولت خود تبعیت نمیکنند.
از طرف دیگر ما میدانیم که ایران قدرت عمده منطقهای است لذا همه حرکات ما در منطقه چالش برانگیز میشود. حتی اگر ایران هم نرمال و عادی زندگی کند، باز هم برای دشمنان و برای کشورهای غربی، عربی و صهیونیست قابل قبول نیست و انتظار دارند که ما هیچ حرکتی در جهت افزایش قدرت دفاعی، حمایت از مرزهایمان، افزایش عمق استراتژی کشور انجام ندهیم. زمانی که وضعیت اقتصادی ایران بهبود یافت و توانستیم در کشورهای عراق و افغانستان با هدف جلوگیری از ایجاد بحران در کشورمان اقدام کنیم، دشمنان ما بسیار نگران بودند که مبادا قدرت ایران افزایش پیدا کند. برای تأمین امنیت کشور و جلوگیری از بحران آفرینی در مرزهای ما حضور در مرزهای همجوار ضروری است. لذا این تجربیات نشان میدهد که اگر این بار امریکا به برجام برگردد، نباید دلخوش به همکاری غربیها باشیم و تا آنجا که میشود دستاوردهایی را که از تحریم به دست آمده است حفظ کنیم.
ما در چند زمینه طی این سالها (قبل از تحریمهای ظالمانه) به شرکتهای خارجی وابسته بودیم، این شرکتها پیمانکاری و فنی و مهندسی بوده است. ما در انجام پروژههای بزرگ فنی و مهندسی و پیمانکاری در کشور توانایی نداشتیم و نه تنها در اجرا بلکه در طراحی پایه کاملاً وابسته بودیم. در جریان تحریم دورههای قبل ما مجبور شدیم که تعدادی از فازهای توسعهای پروژههای بزرگ پارس جنوبی را برای اولین بار توسط شرکتهای پیمانکار ایرانی اجرایی کنیم. اگر چه هزینه و مدت زمان اجرای آن طولانی شد، ولی حداقل به این توانایی رسیدیم که امکان انجام پروژههای بزرگ را داریم و نیازی به پیمانکاران خارجی نداریم.
این امر یکی از دستاوردهای تحریم است چرا که ما به خودمان جرأت و جسارت دادیم و همچنین به شرکتهای داخلی اعتماد کردیم. شرکتهای داخلی با توجه به تجارب قبلی و با آزمون و خطا توانستند پروژههای بزرگ نفتی، سازههای شهری، سدسازی و سایر پروژهها را انجام دهند.
در حال حاضر توان صادراتی ما در بخش فنی و مهندسی بالغ بر 30 الی 40 میلیارد دلار در سال است. لذا در صورت لغو تحریمها در آینده، باید تمام سعی و تلاش خود را داشته باشیم تا به توانایی به دست آمده ضربهای وارد نشود. عرصه دیگری که تحریم باعث شد تا بتوانیم کارهای خوبی انجام دهیم حوزه دانش بنیانها است. در این بخش فعالیتهای منحصر به فردی انجام شده به گونهای که فاصله علمی ما با جهان بسیار کم شده است. مورد بعدی که وابستگی ما به خارج زیاد بود خطوط تولید و تجهیزات صنعتی بود. بدین جهت موفق شدیم پروژههای فولادی، ریل قطار، لولههای حفاری و توربینهای گاز را با سختترین شرایط تحریمی تولید کنیم.
اما تحریم بر برخی از بخشها تأثیر منفی زیادی گذاشت. یکی از بخشهایی که نتوانستیم برای آن کاری انجام دهیم و به تعریف مشترکی برسیم، همکاری با بانکهای دنیا بود. از آنجا که سیستم مناسب جایگزین نشد تبادلات پولی و مالی به شدت سخت شد و نظام بانکی ایران عقب افتاد. در حوزه «هایتک» هم خیلی نتوانستیم حرکت کنیم که چه بسا خیلی از کشورها نتوانستند در این بخش به خودکفایی برسند. از این رو در تولید قطعات حساس خودرو هم خودکفایی به دست نیامد. از این رو در همکاریهای جدید بایستی نقاط ضعف موجود را تقویت کنیم و از فرصت احتمالی به سمت همکاریهای مشترک برویم.
عضو اتاق بازرگانی ایران
تحریمهای شدید اقتصادی و همراه شدن آن با شیوع ویروس کرونا فشار زیادی بر اقتصاد کشور و معیشت مردم تحمیل کرده است و همچنین در اینکه اقتصاد کشور دچار بحران شده، شکی نیست. اما اگر فکر کنیم که تحریم تنها هزینه و زحمت بوده، قطعاً این گونه نیست. ما در برابر زحمتهایی که قبول کرده ایم، به دستاوردهایی هم در زمینههای مختلف رسیده ایم. در مورد آثار تحریم میتوان به عملکرد دولت اول و دوم دکتر روحانی اشاره کرد. در دوره اول که تحریمها در سال 94 لغو شد، شاهد رشد اقتصادی دو رقمی، تورم تک رقمی، افزایش صادرات، بازگشت فعالان اقتصادی به بازارهای جهانی، جذب سرمایهگذاری خارجی و رونق اقتصادی بودیم. ولی در دور دوم ریاست جمهوری روحانی که تحریمهای ظالمانه علیه ایران آغاز شد، شاهد افزایش نقدینگی، تورم 40 درصدی، رشد منفی اقتصادی، کاهش صادرات و کاهش اشتغال در کشور بودیم و هستیم. با وجود چنین اتفاقهایی هیچ کس از تحریم استقبال نمیکند. اما ما نباید تجربه دفعه گذشته (قبل از برجام) را تکرار کنیم. در آن برهه همه تجربیاتی که در دوران تحریم، راههای دور زدن تحریم، یا مقاومت در برابر تحریم داشتیم براحتی کنار گذاشتیم و فکر کردیم با امضای توافق برجام یک عضو عادی جامعه جهانی شدیم و دیگر تحریم نخواهیم شد.
در حالی که میدانیم برجام یک توافق و آن توافق با حزب دموکرات بود. این توافق در مجلس سنا امریکا تصویب نشد و به همین دلیل ترامپ توانست با یک فرمان از توافق خارج شود و اروپاییها هم نتوانستند در مقابل امریکا بایستند و همه قولهایی که داده بودند، به خاطر فشارهای امریکا بینتیجه ماند.
در دوران مذاکرات امریکاییها، اروپایی میگفتند که ما مثل اعداد صفر هستیم که وقتی امریکا جلوی ما قرار میگیرد، ما معنا پیدا میکنیم و عملاً اروپاییها نشان دادند واقعاً صفر هستند. اروپاییها در برابر قدرت نظامی، تسلیحاتی و اقتصادی امریکا هیچ قدرتی ندارند و حتی نمیتوانند مقاومت کنند. اقتصاد اروپا با اینکه اقتصاد بخش خصوصی است اما اختیار و قدرت ندارد که اگر هم علاقه داشته باشد بخش خصوصی خود را تشویق به همکاری با ایران کند عملاً شرکتهای اروپایی به دلیل منافع اقتصادی که از بازار امریکا دارند، از دستورات دولت خود تبعیت نمیکنند.
از طرف دیگر ما میدانیم که ایران قدرت عمده منطقهای است لذا همه حرکات ما در منطقه چالش برانگیز میشود. حتی اگر ایران هم نرمال و عادی زندگی کند، باز هم برای دشمنان و برای کشورهای غربی، عربی و صهیونیست قابل قبول نیست و انتظار دارند که ما هیچ حرکتی در جهت افزایش قدرت دفاعی، حمایت از مرزهایمان، افزایش عمق استراتژی کشور انجام ندهیم. زمانی که وضعیت اقتصادی ایران بهبود یافت و توانستیم در کشورهای عراق و افغانستان با هدف جلوگیری از ایجاد بحران در کشورمان اقدام کنیم، دشمنان ما بسیار نگران بودند که مبادا قدرت ایران افزایش پیدا کند. برای تأمین امنیت کشور و جلوگیری از بحران آفرینی در مرزهای ما حضور در مرزهای همجوار ضروری است. لذا این تجربیات نشان میدهد که اگر این بار امریکا به برجام برگردد، نباید دلخوش به همکاری غربیها باشیم و تا آنجا که میشود دستاوردهایی را که از تحریم به دست آمده است حفظ کنیم.
ما در چند زمینه طی این سالها (قبل از تحریمهای ظالمانه) به شرکتهای خارجی وابسته بودیم، این شرکتها پیمانکاری و فنی و مهندسی بوده است. ما در انجام پروژههای بزرگ فنی و مهندسی و پیمانکاری در کشور توانایی نداشتیم و نه تنها در اجرا بلکه در طراحی پایه کاملاً وابسته بودیم. در جریان تحریم دورههای قبل ما مجبور شدیم که تعدادی از فازهای توسعهای پروژههای بزرگ پارس جنوبی را برای اولین بار توسط شرکتهای پیمانکار ایرانی اجرایی کنیم. اگر چه هزینه و مدت زمان اجرای آن طولانی شد، ولی حداقل به این توانایی رسیدیم که امکان انجام پروژههای بزرگ را داریم و نیازی به پیمانکاران خارجی نداریم.
این امر یکی از دستاوردهای تحریم است چرا که ما به خودمان جرأت و جسارت دادیم و همچنین به شرکتهای داخلی اعتماد کردیم. شرکتهای داخلی با توجه به تجارب قبلی و با آزمون و خطا توانستند پروژههای بزرگ نفتی، سازههای شهری، سدسازی و سایر پروژهها را انجام دهند.
در حال حاضر توان صادراتی ما در بخش فنی و مهندسی بالغ بر 30 الی 40 میلیارد دلار در سال است. لذا در صورت لغو تحریمها در آینده، باید تمام سعی و تلاش خود را داشته باشیم تا به توانایی به دست آمده ضربهای وارد نشود. عرصه دیگری که تحریم باعث شد تا بتوانیم کارهای خوبی انجام دهیم حوزه دانش بنیانها است. در این بخش فعالیتهای منحصر به فردی انجام شده به گونهای که فاصله علمی ما با جهان بسیار کم شده است. مورد بعدی که وابستگی ما به خارج زیاد بود خطوط تولید و تجهیزات صنعتی بود. بدین جهت موفق شدیم پروژههای فولادی، ریل قطار، لولههای حفاری و توربینهای گاز را با سختترین شرایط تحریمی تولید کنیم.
اما تحریم بر برخی از بخشها تأثیر منفی زیادی گذاشت. یکی از بخشهایی که نتوانستیم برای آن کاری انجام دهیم و به تعریف مشترکی برسیم، همکاری با بانکهای دنیا بود. از آنجا که سیستم مناسب جایگزین نشد تبادلات پولی و مالی به شدت سخت شد و نظام بانکی ایران عقب افتاد. در حوزه «هایتک» هم خیلی نتوانستیم حرکت کنیم که چه بسا خیلی از کشورها نتوانستند در این بخش به خودکفایی برسند. از این رو در تولید قطعات حساس خودرو هم خودکفایی به دست نیامد. از این رو در همکاریهای جدید بایستی نقاط ضعف موجود را تقویت کنیم و از فرصت احتمالی به سمت همکاریهای مشترک برویم.
تعامل ضامن اقتدار ملی
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
بسیج، نهادی برآمده ازتحولات بعد از پیروزی انقلاب وشکلگیری جمهوری اسلامی ایران است که به ابتکار امام خمینی(ره) راهاندازی شــــد. راهبردهـــــای بنیـــانـــگذارنـــظام، در راســـــتای تبدیل ظرفیتهای جامعه به سرمایههای اجتماعی عامل اساسی تأسیس این نهاد مردم پایه و بستری برای همدلی و مشارکت ملی بود که درسرعت بخشی به تغییر نظام سیاسی وسامانیابی شالودههای اقتدار ملی یاری رساند. این پدیده که با استقبال عمومی روبهرو شد و ازحمایت اقشارمختلف مردم برخورداربود، زمینه شکلگیری هنجارهای تازه درشرایط تعاملی و فراگیردر جامعه ایرانی را فراهم آورد. از اینرو میتوان گفت، نهاد بسیج در سالهای آغازین حیات خود به مشارکت ملی درعرصههای گوناگون دامن زد و در شرکت دادن اراده جمعی درتحولات مهم کشورتجلی یافت.
شواهد بسیار بیانگر آن است که رهبری انقلاب در رویکردی کلان و در پی تحلیل شرایط تاریخی کشور در آن مقطع، مفاهیم وحدت و وفاق ملی را نیز همنشین واژه بسیج نمود و با فرهنگسازی درصدد تحقق اتحاد ملی برآمد، زیرا در شرایط پرتلاطم ماههای پس از پیروزی انقلاب که تهدیدهای متعدد دستاوردهای آن را هدف قرار داده بود، تحکیم مؤلفههای وحدت ملی و فراگیر برای کشور ضرورتی حتمی مینمود. از اینرو میتوان ایده راهاندازی بسیج در آن وضعیت را حاصل کلان نگری و تسری آن در تأمین اقتدار و امنیت ملی دانست. اینگونه بود که بسیج بهدلیل کارویژههای مخصوص خود، بیش از هر نهاد دیگری موفق به مقابله با بحرانهای روز شده و در حوزههای اجتماعی نیز نقش آفرین شد. اگر وفاق ملی را ثمره بلافصل ارتقای سطح تعامل و توجه آحاد مردم به سرنوشت مشترک خود بدانیم، بسیج بهدلیل خصایص و کارکردهایش بیش از هر نهاد دیگری میتواند دراین حوزه مؤثر بوده و اعمال اقتدار ملی در چارچوب جامعه سیاسی را تضمین نماید.
مؤلفههای وحدت و امنیت ملی که لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند، در تلازم با اهداف اولیه بسیج، محور برنامههای آن را شکل داده و اهمیت این دو مقوله را در ارتقا وتأمین شاخصهای توسعه یافتگی بازتاباندند که گامی حیاتی درجهت تبیین هویت اصیل بسیج محسوب میشود. هم اتحاد ملی و هم امنیت ملی ازابعاد، مبانی و زمینههای حقوقی متنوعی برخوردارند که به اشکال مختلف در قانون اساسی کشور پیشبینی شده و مورد تأکید قرار گرفته است. هر یک از این دومقوله، دارای آثار و پیامدهای متقابل بر یکدیگرند و اتکا بر یکی از آنها بدون در نظر آوردن دیگری، جمع راهبردی «اتحاد ملی و امنیت ملی» را منتفی خواهد ساخت. برهمین اساس، مفهوم، مبانی و چارچوب تأثیر و تأثر مقولات وحدت ملی و امنیت ملی در پرتو ساختار وهنجارهای قانونی ارزیابی میشوند.
تأمل در عرصههای سیاسی مؤید آن است که برقراری نسبت میان وحدت ملی و امنیت ملی، در عین تلازم، مستلزم آن است که چارچوبهای قانونی بهعنوان گسترهای کلی ومدنی که به نوبه خود تعیین کننده نظم حقوقی نیز هست، تضمین شود و تردیدی نیست که وحدت و امنیت در یک پیوند ودرهم تنیدگی، همبستگی عمومی را از رهگذر ایجاد شرایط مطلوب ازجهت امنیت همهجانبه محقق میسازد.
ترسیم فضای سالهای دفاع مقدس و نقش اسطورهای چهرههای بسیجی نشان میدهد که وحدت ملی در کنار اقتدارملی، جلوهای از هویت بسیج درآن دوران بوده و حضور علایق و آرمانهای متنوع به نمایندگی از لایههای درونی اجتماع برای این نهاد ظرفیتی ایجاد نمود تا همه گرایشها کنارهم باشند. از اینرو عالمان علم سیاست و جامعه شناسان، اقتدارجامعه ایرانی در دوران جنگ را مرهون نهادهایی میدانند که شیوه سلوکشان با یگانگی وهمدلی همراه بود که نهاد بسیج نیز از آن جمله است و با این سیره رفتاری در مقابل دشمن بعثی به صف آرایی پرداخته و از استقلال و تمامیت ارضی کشور دفاع نمود. از اینرو پذیرش دیدگاهها وگرایشهای متنوع حاضر در درون نظام درسازمان بسیج، در دهه 60 نقطه عزیمت اقتدار و استقلال ملی برشمرده شده است. بههمین دلیل ازهمان ابتدا، نهاد و نماد بسیج باحضور نمایندگانی از دیدگاههای متفاوت، اما پایبند به قانون اساسی و در تعاملی فعال با یکدیگر شکل گرفت و سازمان بسیج ضامن دوام آن گردید. بهعبارت دیگر اقتدار و وحدت ملی، ریشه در ویژگیهایی دارد که نهاد بسیج بهعنوان یکی از نهادهای تأسیسی بعد انقلاب، در مقطع جنگ نماد آن بود و به باور مدیران آن دوره و در رأس آنان امام خمینی(ره) در پرتو چنین شرایطی بود که مفهوم «ملت یک پارچه» عینیت یافته و میراث معنوی سازگاری آموزهها و ارزشهای جامعه متجلی شد.
دبیر گروه پایداری
بسیج، نهادی برآمده ازتحولات بعد از پیروزی انقلاب وشکلگیری جمهوری اسلامی ایران است که به ابتکار امام خمینی(ره) راهاندازی شــــد. راهبردهـــــای بنیـــانـــگذارنـــظام، در راســـــتای تبدیل ظرفیتهای جامعه به سرمایههای اجتماعی عامل اساسی تأسیس این نهاد مردم پایه و بستری برای همدلی و مشارکت ملی بود که درسرعت بخشی به تغییر نظام سیاسی وسامانیابی شالودههای اقتدار ملی یاری رساند. این پدیده که با استقبال عمومی روبهرو شد و ازحمایت اقشارمختلف مردم برخورداربود، زمینه شکلگیری هنجارهای تازه درشرایط تعاملی و فراگیردر جامعه ایرانی را فراهم آورد. از اینرو میتوان گفت، نهاد بسیج در سالهای آغازین حیات خود به مشارکت ملی درعرصههای گوناگون دامن زد و در شرکت دادن اراده جمعی درتحولات مهم کشورتجلی یافت.
شواهد بسیار بیانگر آن است که رهبری انقلاب در رویکردی کلان و در پی تحلیل شرایط تاریخی کشور در آن مقطع، مفاهیم وحدت و وفاق ملی را نیز همنشین واژه بسیج نمود و با فرهنگسازی درصدد تحقق اتحاد ملی برآمد، زیرا در شرایط پرتلاطم ماههای پس از پیروزی انقلاب که تهدیدهای متعدد دستاوردهای آن را هدف قرار داده بود، تحکیم مؤلفههای وحدت ملی و فراگیر برای کشور ضرورتی حتمی مینمود. از اینرو میتوان ایده راهاندازی بسیج در آن وضعیت را حاصل کلان نگری و تسری آن در تأمین اقتدار و امنیت ملی دانست. اینگونه بود که بسیج بهدلیل کارویژههای مخصوص خود، بیش از هر نهاد دیگری موفق به مقابله با بحرانهای روز شده و در حوزههای اجتماعی نیز نقش آفرین شد. اگر وفاق ملی را ثمره بلافصل ارتقای سطح تعامل و توجه آحاد مردم به سرنوشت مشترک خود بدانیم، بسیج بهدلیل خصایص و کارکردهایش بیش از هر نهاد دیگری میتواند دراین حوزه مؤثر بوده و اعمال اقتدار ملی در چارچوب جامعه سیاسی را تضمین نماید.
مؤلفههای وحدت و امنیت ملی که لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند، در تلازم با اهداف اولیه بسیج، محور برنامههای آن را شکل داده و اهمیت این دو مقوله را در ارتقا وتأمین شاخصهای توسعه یافتگی بازتاباندند که گامی حیاتی درجهت تبیین هویت اصیل بسیج محسوب میشود. هم اتحاد ملی و هم امنیت ملی ازابعاد، مبانی و زمینههای حقوقی متنوعی برخوردارند که به اشکال مختلف در قانون اساسی کشور پیشبینی شده و مورد تأکید قرار گرفته است. هر یک از این دومقوله، دارای آثار و پیامدهای متقابل بر یکدیگرند و اتکا بر یکی از آنها بدون در نظر آوردن دیگری، جمع راهبردی «اتحاد ملی و امنیت ملی» را منتفی خواهد ساخت. برهمین اساس، مفهوم، مبانی و چارچوب تأثیر و تأثر مقولات وحدت ملی و امنیت ملی در پرتو ساختار وهنجارهای قانونی ارزیابی میشوند.
تأمل در عرصههای سیاسی مؤید آن است که برقراری نسبت میان وحدت ملی و امنیت ملی، در عین تلازم، مستلزم آن است که چارچوبهای قانونی بهعنوان گسترهای کلی ومدنی که به نوبه خود تعیین کننده نظم حقوقی نیز هست، تضمین شود و تردیدی نیست که وحدت و امنیت در یک پیوند ودرهم تنیدگی، همبستگی عمومی را از رهگذر ایجاد شرایط مطلوب ازجهت امنیت همهجانبه محقق میسازد.
ترسیم فضای سالهای دفاع مقدس و نقش اسطورهای چهرههای بسیجی نشان میدهد که وحدت ملی در کنار اقتدارملی، جلوهای از هویت بسیج درآن دوران بوده و حضور علایق و آرمانهای متنوع به نمایندگی از لایههای درونی اجتماع برای این نهاد ظرفیتی ایجاد نمود تا همه گرایشها کنارهم باشند. از اینرو عالمان علم سیاست و جامعه شناسان، اقتدارجامعه ایرانی در دوران جنگ را مرهون نهادهایی میدانند که شیوه سلوکشان با یگانگی وهمدلی همراه بود که نهاد بسیج نیز از آن جمله است و با این سیره رفتاری در مقابل دشمن بعثی به صف آرایی پرداخته و از استقلال و تمامیت ارضی کشور دفاع نمود. از اینرو پذیرش دیدگاهها وگرایشهای متنوع حاضر در درون نظام درسازمان بسیج، در دهه 60 نقطه عزیمت اقتدار و استقلال ملی برشمرده شده است. بههمین دلیل ازهمان ابتدا، نهاد و نماد بسیج باحضور نمایندگانی از دیدگاههای متفاوت، اما پایبند به قانون اساسی و در تعاملی فعال با یکدیگر شکل گرفت و سازمان بسیج ضامن دوام آن گردید. بهعبارت دیگر اقتدار و وحدت ملی، ریشه در ویژگیهایی دارد که نهاد بسیج بهعنوان یکی از نهادهای تأسیسی بعد انقلاب، در مقطع جنگ نماد آن بود و به باور مدیران آن دوره و در رأس آنان امام خمینی(ره) در پرتو چنین شرایطی بود که مفهوم «ملت یک پارچه» عینیت یافته و میراث معنوی سازگاری آموزهها و ارزشهای جامعه متجلی شد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
قدردانی رئیس جمهوری از مردم و صاحبان مشاغل و اصناف
-
زمین داده شود قیمت مسکن هم پایین میآید
-
مسیر بیاثر کردن تحریم ها سخت اما خوشعاقبت است
-
نیروی گریز از تهران
-
تماس شرکتهای خارجی با طرفهای ایرانی
-
بستههای جدید مالیاتی برای حمایت از مشاغل آسیب دیده کرونایی
-
عبور از زندگی با ترانزیت مرگ
-
مشق مهربانی برای دانش آموزان محروم
-
برگزاری مسابقات لیگ به شیوه متمرکز بهترین تصمیم بود
-
رشد اقتصاد دیجیتالی با حمایت از بخش خصوصی امکانپذیر است
-
سلام ایران
-
گفتمان عادی با مردم نداشته باشیم
-
دستاوردهای تحریم را حفظ کنیم
-
تعامل ضامن اقتدار ملی
اخبارایران آنلاین