ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در جریان سفر دو روزه الکاظمی به ایران مطرح شد
همراهی ایران و عراق برای عبور از چالشهای اقتصادی
گروه سیاسی/ مصطفی الکاظمی که سفرهای خارجیاش به عنوان نخستوزیرعراق روز سهشنبه از تهران و با برگزاری دیدار و گفتوگوهای مهماش با مقام معظم رهبری و رئیس جمهوری کشورمان آغاز شده بود، روز گذشته پس از دیدار و گفتوگو با دیگر مقامات کشورمان از جمله اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی و علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی به بغداد بازگشت. پیگیری پرونده ترور شهید سلیمانی و تدوین برنامهای جامع برای همکاریهای تجاری و اقتصادی ایران و عراق از جمله محورهای اصلی بود که در این گفتوگوها مطرح شد. مقامات کشورمان در دیدارهای خود با این میهمان عالیرتبه عراقی بر ضرورت پیگیری خروج نیروهای نظامی امریکا از منطقه و رسیدن حجم مبادلات اقتصادی دو کشور به دستکم 20 میلیارد دلار تأکید داشتند.
چنانکه به گزارش خانه ملت، رئیس مجلس شورای اسلامی در دیدار دیروز با نخستوزیر عراق با یادآوری همراهی جمهوری اسلامی ایران با ارتش و نیروهای مردمی عراق در مقابه با داعش؛ روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دو کشور را در بالاترین سطح در حال تعمیق دانست و گفت: مسیر توسعه روابط و تبادلات تجاری و اقتصادی با همسایگان و بویژه با عراق به عنوان شریک راهبردی در اولویت اول مجلس یازدهم است.
قالیباف با یادآوری ترور جنایتکارانه سردار شهید قاسم سلیمانی و یارانش به دستور مستقیم ترامپ افزود: امریکا حریم عراق را نقض و با گستاخی اقدام به ترور کسانی کرده که برای خرد کردن استخوانهای تروریسم جان خود را به خطر انداختهاند و این موضوع سادهای نیست بنابراین پرونده بزرگ ترور امریکایی با قدرت باید پیگیری شود. او در ادامه افزود: معتقدیم تا زمان حضور نیروهای بیگانه در منطقه، منطقه به ثبات و پایداری نمیرسد.
الکاظمی نیز در این دیدار با بیان اینکه روابط تاریخی، ارزشهای دینی و منافع اقتصادی مشترک بین دو کشور قابل تأمل است، گفت: ایران همسایه مهمی برای عراق است. ما با تکفیریها و داعش جنگیدیم و پیروز شدیم و جمهوری اسلامی ایران از ابتدا در کنار دولت و ملت عراق بوده است. او در ادامه تأکید کرد عراق اجازه نمیدهد که سرزمینش بستر تهدید امنیتی ملت ایران باشد.
علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان هم که بعدازظهر سهشنبه با این مقام عالی عراق دیدار داشت در سخنان خود خطاب به او تشریک مساعی کشورهای منطقه برای خروج هر چه سریعتر امریکا از منطقه را ضرورتی اجتنابناپذیر برای تقویت صلح و ثبات در منطقه برشمرد. الکاظمی در پاسخ به شمخانی با بیان اینکه دولت و ملت عراق هیچگاه حمایتها و ایستادگی ملت ایران در کنار عراق را فراموش نمیکند، تأکید کرد که عراق در کنار همکارهای گسترده امنیتی و نظامی برای عبور ایران از چالشهای اقتصادی در کنار دولت و ملت دوست و برادرخود ایران ایستادهاست.
معاون اول رئیس جمهوری کشورمان هم در جریان مذاکرات مشترک عصر سهشنبه هیأتهای عالیرتبه دو کشور خواستار سرعت بخشیدن به روند اجرا شدن توافقات فیمابین در حوزه روابط بانکی و مالی شد و گفت: ایران مصمم است حتی در شرایط سخت تابستان برق و گاز مورد نیاز عراق را تأمین و به تعهدات خود در قبال دولت و ملت این کشور پایبند باشد. اما در مقابل انتظار داریم منابع مالی حاصل از ارائه این خدمات پرداخت شود.
سفر نخستوزیر جدید عراق روز گذشته در حالی در ایران پایان یافت که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان آن را یک تحول مهم دیپلماتیک ارزیابی کرد. ظریف با بیان اینکه در سفر الکاظمی به ایران توافقات خیلی خوبی بین دو طرف صورت گرفت، یادآور شد: همسایگان هر کشوری نقش اول در سیاست خارجی آن کشور دارند. برای ما که امریکاییها انواع تحریمهای ظالمانه را اعمال میکنند، همسایگان اهمیت ویژهتر و فوقالعادهتری پیدا میکنند.
در مقابل بسیاری از مقامات و مسئولان عراقی نیز سفر نخستوزیر کشورشان به تهران را مثبت ارزیابی کردند. همچنانکه این سفر و محتوای موضعگیریهای مطرح شده در آن با ارزیابی مثبت بسیاری از رسانههای عربزبان بینالمللی از جمله شبکه لبنانی المیادین قرار گرفت. المیادین در گزارش خود نوشت: از مسائلی که اهمیت زیادی به سفر الکاظمی به تهران میدهد استقبال آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی از وی است زیرا ایشان پنج ماه است که از هیچ شخصیتی استقبال نکرده و در اجتماع حضور نیافته است.
انیس نقاش، کارشناس مسائل استراتژیک سپس اینگونه تحلیل کرد که نخستوزیر عراق در اجرای مصوبه پارلمان کشورش مبنی بر خروج نظامیان امریکایی از خاک عراق جدی است و هرکس معتقد است که محور مقاومت در عراق پس از شهادت سردار سلیمانی ضعیف شده در اشتباه است.
سومین جلسه دادگاه برخی مدیران سابق بانک مرکزی برگزار شد
رونمایی از بی.ام.دبلیوی متهم در دادگاه
سومین جلسه دادگاه برخی مدیران سابق بانک مرکزی به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد.
در ابتدای این جلسه شاهمحمدی، نماینده دادستان به قرائت اتهامات محسن صالحی، معاون سابق اداره بینالملل بانک مرکزی پرداخت و گفت: رصدهای اطلاعاتی ضابطین و اقاریر دیگر متهمان پرونده و سایر قرائن موجود بیانگر آن است دفتری که آقای صالحی در بعدازظهرها در آن حاضر میشد یک دفتر کاملاً پوششی برای ارتباط غیرمتعارف و ناصحیح با کارگزاران بانک مرکزی بوده است. او ادامه داد: اسدبیگی دیگر متهم این پرونده، در بازپرسی گفت من ۱۰۰ سکه و ۱۲ هزار دلار به صالحی دادم، اسدبیگی در جلسه قبل دادگاه اظهارات خود را تصحیح کرد و گفت که من معادل ریالی آن ۱۰۰ سکه و ۱۲ هزار دلار را به صالحی دادم.
به گزارش میزان، در ادامه جلسه دادگاه متهم صالحی در توضیحاتی از میزان دارایی خود گفت: من در سالهای ۹۱ و ۹۲، در ابتدای بازگشتم به ایران دارای ۷ میلیارد تومان حساب شخصی بودم که از این مقدار ۳۰۰ الی ۴۰۰ میلیون آن متعلق به من بود و مابقی آن متعلق به ۲۸ نفر دیگر بود. من در سهام و بورس و فارکس و ملک سرمایهگذاری میکردم. قاضی از متهم صالحی پرسید: اموالتان در سال ۹۶ چه میزان بود؟ که متهم گفت: نمیدانم؛ یک و نیم الی دو میلیارد. خانه نداشتم. در خانه ۸۵ متری خیابان پیروزی ساکن بودم. از ۵ میلیون تا ۸۰۰ میلیون به من برای سرمایهگذاری پول میدادند.
متهم در پاسخ به سؤال قاضی درباره خریداری 80 عدد سکه گفت: این ۸۰ سکه را در این سالها خریده بودم که نماینده دادستان در توضیحاتی اعلام کرد: کارمند آقای صالحی در پرونده اظهار میدارد در یک مرحله ۱۰۰ سکه از صالحی تحویل ما شد که ۷۰ الی ۸۰ مورد آن را در تجریش فروختیم. کارمند دیگر صالحی میگوید این ۸۰ سکه را صالحی از اسدبیگی گرفته بود و ما فروختیم و وجه به حساب من واریز شد.
در ادامه جلسه دادگاه فیلمی پیرامون اظهارات یکی از کارمندان صالحی درخصوص تغییر نرخ ارز پخش شد. در این فیلم این کارمند میگوید آلعلی، حسینزاده و سیفی و یک کارگزار دیگر از جمله کارگزارانی بودند که از تغییر نرخ ارز سود میکردند و از همه بالاتر سود سیفی بود.
در ادامه جلسه دادگاه فیلم مواجهه آلعلی با صالحی در خصوص دریافت و فروش هزار سکه و ۵۰۰ هزار دلار پخش شد.
در این فیلم از آلعلی در مورد ۲ میلیارد تومانی که به صالحی پرداخت کرده توضیح خواسته میشود که او میگوید: فکر میکنم هزار سکه بود و حدود ۵۰۰ هزار دلار. یادم نیست که فرستادند یا من رفتم از دفترشان گرفتم. در ادامه فیلم تصاویری از صفحه چت آلعلی در این زمینه نمایش داده میشود که فردی از او میخواهد ۴۰۰ هزار درهم به علاوه ۶۰ هزار دلار را که برای دو نفر از اقوام نزدیکش است بفروشد.
نماینده دادستان به خودروی بی.ام.دبلیو صالحی اشاره کرد و گفت: شوهر خواهر صالحی در اظهارات خود گفته از آنجایی که صالحی به من اعتماد داشت، «بی.ام.دبلیو»ای را که آلعلی تهیه کرد بود، به نامم سند زد و آن بی.ام.دبلیو، یک ماه در پارکینگ شرکت بود سپس به نمایشگاهی که آن بی.ام.دبلیو از آن خریداری شده بود، انتقال یافت. صالحی مدعی است بی.ام.دبیلو را گرفتم تا ارزش پولم از بین نرود.
صاحب نمایشگاه در اظهارات خود گفته بی.ام.دبلیو ۷۳۰ مدل ۲۰۱۷ که صالحی دریافت کرد، پولش توسط آلعلی داده شد و سندش به نام یکی از اطرافیان صالحی منتقل شد. صاحب نمایشگاه در ادامه اظهارات خود میگوید که پس از مدتی با من تماس گرفتند و گفتند میخواهیم خودرو را بفروشیم و اینجانب خودرو را به واسطه پول آلعلی فروختم و وجه یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی خود را از آلعلی دریافت کردم. متهم آلعلی هم در مورد نحوه خرید این خودرو توضیح داد: به نمایشگاه رفتیم. گفتم دوستم میخواهد ماشین بخرد و او را کمک کنید. ماشین را خود صالحی انتخاب کرد، پولش را من پرداخت کردم.
قاضی مسعودیمقام با اعلام زمان بعدی دادگاه در ساعت ۹:۳۰ صبح روز ۸ مرداد ۹۹، ختم جلسه را اعلام کرد.
توافق های بلندمدت؛ از چین و عراق تا افغانستان و روسیه
ادامه از صفحه اول
تغییری که گرچه بیتأثیر از توسعه معنادار رابطه تهران با پکن و مسکو در فضای پسابرجام نیست اما بیش از آن در این واقعیت ریشه دارد که دولت یازدهم و دوازدهم نگاه همه جانبه به مراودات دیپلماتیک را در دستور کار قرار داده و این بر خلاف ادعای مخالفانی است که دولت را متهم به داشتن نگاه به غرب و بیتوجهی به حوزه شرق و همسایگان میکنند.
وجود این اراده و تلاش از سوی دولت روحانی برای بدست گرفتن مدیریت مراودات ایران در منطقه آسیا و توسعه دادن آن در حالی بود که در ابتدا مجموعهای از عوامل دست به دست یکدیگر داد تا آنچه دولت از آغاز بر آن تأکید داشت در مسیر اجرا با فراز و فرودهای متعددی مواجه گردد و در برخی حوزهها به نتایجی کاملاً متفاوت از آنچه پیشبینی میشد، بینجامد و بهانه به دست برخی منتقدان دولت دهد که بگویند تمرکز سیاست خارجی ایران بر مذاکرات هستهای و رابطه با غرب سبب غفلت از رابطه با سایر حوزهها از جمله توسعه مناسبات با کشورهای آسیایی و منطقه خاورمیانه شده است. گزارهای که بعدها با وجود در اولویت قرار گرفتن مذاکرات هستهای، چندان منطبق بر واقعیتهای روی داده در روابط ایران با کشورهای تأثیرگذار منطقه آسیا و خاورمیانه نبود. چه دیپلماسی ایران در دوره اخیر از نگاه مبتنی بر اتکای صرف به شرق یا غرب به سمت تأمین اهداف دوجانبه و منطقهای از طریق افزایش همکاریها و مبادلات اقتصادی و در دستورکار قراردادن سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی متقابل سوق پیدا کرد.
اوجگیری رابطه با دو قطب بزرگ شرق
اکنون کشورهای غربی در حالی به تماشای اوج گرفتن رابطه ایران با دو قطب بزرگ آسیا نشستهاند که روسیه و چین تا پیش از آن در مهمترین موضع گیریها علیه ایران بویژه در زمینه مسأله هستهای، سیاست همسویی با کشورهای منظومه غرب از خود نشان داده بودند. با این حال ایران فارغ از همه اختلاف نظرها و به واسطه اثبات پایبندی خود به تعهدات قانونیاش در چارچوب برجام، توانست به ترمیم رابطه خود با کشورهای حوزه شرق بپردازد. دیپلماسی اصولیای که بازتابش را در تغییر نسبی رویکرد مسکو و پکن درباره مهمترین موضوع اختلاف یعنی موضوع هستهای و همچنین مباحث منطقهای همچون سوریه نشان داد و این دو کشور را بر آن داشت تا در رویگردانی آشکار از همراهی با سیاستهای غرب، در خصوص برجام کنار ایران بایستند.
همکاری ایران با دو کشور بزرگ آسیایی و اروپایی از نوع آنچه این روزها در حال رخ دادن است، بدون شک همکاری غیرقابل تکراری با سایر کشورهای منطقه آسیا و خاورمیانه نخواهد بود. اگرچه بیشتر روندهای جاری از تأثیرگذاری نسبی فشار سیاست تحریمی امریکا بر ایران و تخریب روند اجرای برجام حکایت میکند، اما آنچه ناظران بینالمللی اکنون شاهد هستند و بر آن اتفاق نظر دارند این است که انزوای عقلانیت و تفوق افراط در دولت ترامپ، فضای مناسبی را برای ایران فراهم کرده است. این فضای مناسب که دولت روحانی تاکنون به خوبی از آن بهره برده در تحریک نظامی یا تصمیمگیران هیجان زده دولت امریکا و کمک به ائتلافی ناخواسته به نفع ترامپ نبوده است بلکه ایران در شرایط کنونی توانسته با پایبندی به موازین بینالمللی و حفظ دیپلماسی مستمر با اروپا و تقویت اتحادهای خود با بلوک شرق جزئی از موج اعتراضی علیه رویکرد یکجانبه ترامپ باشد. این راهی است که دولت ایران برگزیده است اما بیتردید تا رسیدن به نقطه مطلوب فارغ از فراز و نشیب و بیتأثیر از منفعتهای احتمالی حاکم بر روابط کشور با دیگر بازیگران بینالمللی نخواهد ماند.
تغییری که گرچه بیتأثیر از توسعه معنادار رابطه تهران با پکن و مسکو در فضای پسابرجام نیست اما بیش از آن در این واقعیت ریشه دارد که دولت یازدهم و دوازدهم نگاه همه جانبه به مراودات دیپلماتیک را در دستور کار قرار داده و این بر خلاف ادعای مخالفانی است که دولت را متهم به داشتن نگاه به غرب و بیتوجهی به حوزه شرق و همسایگان میکنند.
وجود این اراده و تلاش از سوی دولت روحانی برای بدست گرفتن مدیریت مراودات ایران در منطقه آسیا و توسعه دادن آن در حالی بود که در ابتدا مجموعهای از عوامل دست به دست یکدیگر داد تا آنچه دولت از آغاز بر آن تأکید داشت در مسیر اجرا با فراز و فرودهای متعددی مواجه گردد و در برخی حوزهها به نتایجی کاملاً متفاوت از آنچه پیشبینی میشد، بینجامد و بهانه به دست برخی منتقدان دولت دهد که بگویند تمرکز سیاست خارجی ایران بر مذاکرات هستهای و رابطه با غرب سبب غفلت از رابطه با سایر حوزهها از جمله توسعه مناسبات با کشورهای آسیایی و منطقه خاورمیانه شده است. گزارهای که بعدها با وجود در اولویت قرار گرفتن مذاکرات هستهای، چندان منطبق بر واقعیتهای روی داده در روابط ایران با کشورهای تأثیرگذار منطقه آسیا و خاورمیانه نبود. چه دیپلماسی ایران در دوره اخیر از نگاه مبتنی بر اتکای صرف به شرق یا غرب به سمت تأمین اهداف دوجانبه و منطقهای از طریق افزایش همکاریها و مبادلات اقتصادی و در دستورکار قراردادن سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی متقابل سوق پیدا کرد.
اوجگیری رابطه با دو قطب بزرگ شرق
اکنون کشورهای غربی در حالی به تماشای اوج گرفتن رابطه ایران با دو قطب بزرگ آسیا نشستهاند که روسیه و چین تا پیش از آن در مهمترین موضع گیریها علیه ایران بویژه در زمینه مسأله هستهای، سیاست همسویی با کشورهای منظومه غرب از خود نشان داده بودند. با این حال ایران فارغ از همه اختلاف نظرها و به واسطه اثبات پایبندی خود به تعهدات قانونیاش در چارچوب برجام، توانست به ترمیم رابطه خود با کشورهای حوزه شرق بپردازد. دیپلماسی اصولیای که بازتابش را در تغییر نسبی رویکرد مسکو و پکن درباره مهمترین موضوع اختلاف یعنی موضوع هستهای و همچنین مباحث منطقهای همچون سوریه نشان داد و این دو کشور را بر آن داشت تا در رویگردانی آشکار از همراهی با سیاستهای غرب، در خصوص برجام کنار ایران بایستند.
همکاری ایران با دو کشور بزرگ آسیایی و اروپایی از نوع آنچه این روزها در حال رخ دادن است، بدون شک همکاری غیرقابل تکراری با سایر کشورهای منطقه آسیا و خاورمیانه نخواهد بود. اگرچه بیشتر روندهای جاری از تأثیرگذاری نسبی فشار سیاست تحریمی امریکا بر ایران و تخریب روند اجرای برجام حکایت میکند، اما آنچه ناظران بینالمللی اکنون شاهد هستند و بر آن اتفاق نظر دارند این است که انزوای عقلانیت و تفوق افراط در دولت ترامپ، فضای مناسبی را برای ایران فراهم کرده است. این فضای مناسب که دولت روحانی تاکنون به خوبی از آن بهره برده در تحریک نظامی یا تصمیمگیران هیجان زده دولت امریکا و کمک به ائتلافی ناخواسته به نفع ترامپ نبوده است بلکه ایران در شرایط کنونی توانسته با پایبندی به موازین بینالمللی و حفظ دیپلماسی مستمر با اروپا و تقویت اتحادهای خود با بلوک شرق جزئی از موج اعتراضی علیه رویکرد یکجانبه ترامپ باشد. این راهی است که دولت ایران برگزیده است اما بیتردید تا رسیدن به نقطه مطلوب فارغ از فراز و نشیب و بیتأثیر از منفعتهای احتمالی حاکم بر روابط کشور با دیگر بازیگران بینالمللی نخواهد ماند.
تبعات اجتماعی کرونا
ادامه از صفحه اول
برای مثال اندونزی، ایتالیا، هنگکنگ، تایلند و مراکش از جمله کشورهایی هستند که مقامات آنها هشدار بروز شورشهای اجتماعی را دادهاند. بنابراین مشخص است مانند دیگر تأثیرات کرونا، احتمال بروز اعتراض و ناآرامی یکی از اثرات کرونا است که میتواند در هر کشوری رخ دهد.
واقعیت این است که پاندمی کرونا به همان میزان که میتواند به شهروندان هر کشوری این پیام را بدهد که شما تنها نیستید و این بحران، همه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را درگیر کرده است و در نتیجه دولت شما در ایجاد این شرایط چندان تقصیری ندارد، میتواند پیامی کاملاً متضاد هم با خود به همراه داشته باشد، اگر به تدریج شهروندان بر این موضوع آگاه شوند که سایر جوامع در حال کنترل این پاندمی و شرایط برآمده از آن هستند و با این قیاس، دچار آن احساس محرومیت نسبی گردند (این حس را گور در نظریه مشهور خود، یکی از دلایل خشونتورزی مردم معرفی میکند.)
از سوی دیگر باید به این پرسش بیندیشیم که آیا نارضایتی ناشی از پاندمی کرونا و آثار آن میتواند با اشکال دیگری از نارضایتی ترکیب شده و یا به صورت دیگر خشونتورزیهای سیاسی دربیاید؟ به عنوان نمونه آیا این نارضایتی میتواند محرک نارضایتیهای قومی، طبقهای و... گردد؟ هیچوقت نمیتوان حدس زد.
همچنین باید توجه کنیم امنیت زیستی، امنیت غذایی و امنیت اقتصادی دو نیاز بنیادین بشر است که میتواند به دلیل شیوع یک پاندمی و آثار منفی آن، انسانها را با ترس و دغدغهای روبهرو کند که برای رهایی از آن و یا مقابله یا ترس از دست دادن سلامت، دست به خشونت بزنند (از حیث بعد فردی و روانی)، با نگاهی به آرا و اندیشههای مکتب کپنهاگ و پیشگامان آن چون بری بوزان که از پنج حوزه امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی بر این مهم تأکید نمود که ناامنی در هرکدام از این حوزهها میتواند به سایر بخشها نیز سرایت کند.
در خصوص وضعیت برآمده از شیوع ویروس کرونا، جمع ناامنیهای اقتصادی و غذایی-زیستی با احساس محرومیت نسبی (ناشی از قیاس با دیگر کشورها و البته دیگر استانها و شهرها) میتواند موجب خشونتورزی (جمعی) گردد.
دقت کنیم یکی از ویژگیهای بحرانهای ناشی از اپیدمی و پاندمی بیماریها، خصیصه علممحور بودن آنها است.
در چنین بحرانهایی، تحقیقات و دانش برآمده از آن، اگر توسط گروهی متخصص و بیطرف صورت بگیرد، قابلیت این را دارد که از «سیاسی شدن» و در نتیجه «امنیتی شدن» بحرانهای برآمده از چنین بیماریهای پیشگیری کند.
از سوی دیگر معمولاً در شرایط اضطراری، حس وفاق و همبستگی در یک جامعه بیشتر شده و در نتیجه جامعه مهیای اعتماد به نهادها و ساختارهای مسئول در عرصه عمومی شود و به دلیل جدی بودن یک تهدید، به بازسازی اعتماد خود به حکومت بپردازد.
اما نکته مهم این است که خود نهادها و ساختارهای مسئول خود بهدست خود این اعتماد را ویران نکنند.
دستاورهای امیدبخش را در منازعات جناحی و رقابتهای باندی نابود نکنند و این پیام را به جامعه منتقل نکنند که جز منازعات بیپایان، هیچ اولویتی ندارند.
نکته دیگر آنکه ارائه اطلاعات دقیق، علمی و بیطرفانه به شهروندان میتواند از حس نارضایتی شهروندان کاسته و از خشونتهای احتمالی پیشگیری کند؛ زیرا آنچنان که رابرت گور میگوید «اگر شدیداً ناراضی باشیم، مستعد پذیرش ایدئولوژیهای جدید و باورهای سادهتری میشویم که بر درستی و سودمندی استفاده از خشونت تأکید میکند.»
گزارش دورهای، هماهنگ و مستند به شهروندان از اقدامات صورت گرفته در خصوص مقابله با این بحران در خصوص «اداره شایسته» نیز تأثیرگذار میباشد. از سوی دیگر همچنین «اقدامات جبرانساز حمایت اجتماعی» تا زمان عادی شدن شرایط و البته پس از آن، در اولویت برنامههای دولت قرار بگیرد.
این «اقدامات جبران ساز» بدون شک میتواند در فروکاستن حس نارضایتی شهروندان مؤثر باشد.
در مسیر همکاریهای راهبردی
محسن پاک آئین
دیپلمات پیشین
یکی از برنامههای جدید عرصه دیپلماسی جمهوری اسلامی که هر چند قبل از این نیز وجود داشته اما اکنون برجسته تر و پررنگتر شده، توجه به برنامههای راهبردی و درازمدت با کشورهای همسو و دوست است. ما در همین زمینه برنامه راهبردی 25 ساله ایران و چین را به عنوان یک موضوع روز کشور در حال حاضر داریم و در محافل سیاسی مورد بحث قرار گرفته است. نمونه دیگر سند همکاریهای راهبردی ایران و عراق است که در سفر آقای الکاظمی، نخست وزیر عراق به تهران مطرح شد. پیش از این در سفر سید عباس عراقچی معاون وزیر خارجه به افغانستان هم درباره سند همکاری های جامع دو کشور گفت و گو شد. بحث سند راهبردی 20 ساله ایران و روسیه که در سفر اخیر آقای ظریف به مسکو نیز مورد توجه مجدد قرار گرفته، در همین چارچوب است.
این نوع همکاریها مواردی بوده که از قبل هم میان ایران با کشورهای دیگر وجود داشته. همین سند همکاری بین ایران و روسیه در 20 سال قبل پایهگذاری شده اما تمدید و بهروز کردن آن در کنار جدی شدن بحث سندهای همکاری مشابه با دیگر کشورها نشان از جدی شدن یک اراده و راهبرد در جمهوری اسلامی برای رفتن به سمت تقویت همکاریها در چنین چارچوبهایی دارد. اینکه ما به سمت برنامه ریزی برای ورود دوستان بینالمللی ایران و همسایگان به طرحهای راهبردی حرکت کردهایم بیش از هر چیز نشان از اعتماد متقابلی است که میان ما با این کشورها وجود دارد. تقویت این اعتماد متقابل خصوصاً در فضای افزایش بی اعتمادی بین ایران و قدرتهای غربی دارای معنا و پیامهای بسیار روشن دیپلماتیک، ناظر به مباحث اقتصادی و امنیتی است.
واقعیت این است که چینیها و روسها برنامههای راهبردی خود حتی با کشورهای دوست را همراه با میزانی از سختگیریها تنظیم میکنند. اگر امروز میبینیم که هر دوی این قدرتها از برنامههای راهبردی با ایران حمایت میکنند به این معناست که اعتماد متقابل دو طرف افزایش پیدا کرده است و آنها قانع شدهاند که ایران میتواند یک شریک مطمئن و باثبات برایشان باشد.
این بخش از سفر آقای ظریف به مسکو دارای اهمیت بسیار ویژه و بالایی بود. چرا که اهمیت این نوع همکاریها در مسیری است که برای انعقاد تفاهمها و قراردادهای دیگر بین دو طرف گشوده میشود. ایران و روسیه اما در این خصوص نقطه اشتراک مهمی دارند که میتواند بر درجه اهمیت این اقدام بیفزاید و آن قرار داشتن هر دو کشور زیر بار فشارهای تحریمی امریکا است. هر دوی این بازیگران و حتی کشورهایی نظیر چین هم اکنون به فکر مقاومسازی اقتصاد خویش در برابر فشارهای تحریمی امریکا و همراهی قدرتهایی نظیر اروپا با این تحریمها هستند. همین مسأله میتواند دایره منافع مشترک دو طرف را بسیار متنوعتر و وسیعتر کند و البته افقهای زمانی را نیز برای این همکاریها افزایش دهد. معنای دیگر این منطق به وجود آمدن زمینه جدی همکاری برد-برد میان این کشورها با ایران است.
از منظر بینالمللی اتصال اقتصاد کشورهای یاد شده به همدیگر میتواند باعث تحکیم قطبی قدرتمندی در معادلات جهانی شود که دارای اهداف راهبردی و استراتژیک تعریفشده مشترک و بلندمدتی هستند. معنای این اتفاق به وجود آمدن یک موازنه تازه در قدرت جهانی است که در آن دیگر بازیگرانی مانند امریکا مانند سابق نمیتوانند با بهرهگیری از شئون مختلف نفوذ خود به یکجانبهگرایی روی بیاورند و رقبای خود را به سمت انزوا پیش ببرند. ضمن اینکه از منظر داخلی نیز تعدد این دست قراردادهای راهبردی برای ایران هم باعث موازنه سیاسی منطقیتری بین شرکای اقتصادی کشورمان میشود و هم زمینه مناسبتری برای رفع آثار تحریم از اقتصاد ایران خواهد بود. به همین دلیل این بخش از سفر آقای ظریف آغازی است بر یک آینده بسیار مهم.
اما جدای از این مسأله رایزنی بر سر آینده برجام و خصوصاً موضوع لغو تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران در ماههای آینده هم بخش مهم دیگر سفر وزیر امور خارجه را تشکیل میداد. چین و روسیه هم اکنون مطمئنترین شرکای ایران در برجام و پرانگیزهترین طرفهای این قرارداد برای حفظ آن هستند. پیش از هر چیز منافع خود این دو کشور اقتضا میکند که در موضع دفاع از برجام و تلاش برای لغو نهایی تحریمهای تسلیحاتی ایران باشند و جمهوری اسلامی نیز با درک همین واقعیت بر تحکیم بیشتر موضع این دو کشور تأکید دارد. موضوع لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران و تلاش تازهای که امریکا در همین زمینه آغاز کرده این ضرورت را ایجاب میکند که جمهوری اسلامی با اطمینان بیشتر و کسب پشتیبانیهای قویتری در میدان کارزار سیاسی با ایالات متحده حاضر باشد. در چنین میدانی به طور طبیعی مهمترین و ثمربخش ترین اقدامی که ما میتوانیم انجام دهیم، تحکیم بیشتر حمایت دو کشور روسیه و چین از موقعیت ایران و همین طور برجام است. به طور قطع امریکا میداند که لغو تحریمهای تسلیحاتی چه پیروزی بزرگی برای جمهوری اسلامی خواهد بود و از همین رو طبیعی است که تمام تلاش خود را برای جلوگیری از این کار به کار گیرد و در این راه بر موقعیت روسیه و چین نیز چشم نخواهد پوشید. بنابراین جمهوری اسلامی نیز نباید از رایزنی و کسب اطمینان خاطر بیشتر از سوی دو شریک مهم و نزدیک خویش در برجام غافل باشد و این کاری است که به نظر میرسد در روابط اخیر ایران با روسیه و چین در حال انجام است.
دیپلمات پیشین
یکی از برنامههای جدید عرصه دیپلماسی جمهوری اسلامی که هر چند قبل از این نیز وجود داشته اما اکنون برجسته تر و پررنگتر شده، توجه به برنامههای راهبردی و درازمدت با کشورهای همسو و دوست است. ما در همین زمینه برنامه راهبردی 25 ساله ایران و چین را به عنوان یک موضوع روز کشور در حال حاضر داریم و در محافل سیاسی مورد بحث قرار گرفته است. نمونه دیگر سند همکاریهای راهبردی ایران و عراق است که در سفر آقای الکاظمی، نخست وزیر عراق به تهران مطرح شد. پیش از این در سفر سید عباس عراقچی معاون وزیر خارجه به افغانستان هم درباره سند همکاری های جامع دو کشور گفت و گو شد. بحث سند راهبردی 20 ساله ایران و روسیه که در سفر اخیر آقای ظریف به مسکو نیز مورد توجه مجدد قرار گرفته، در همین چارچوب است.
این نوع همکاریها مواردی بوده که از قبل هم میان ایران با کشورهای دیگر وجود داشته. همین سند همکاری بین ایران و روسیه در 20 سال قبل پایهگذاری شده اما تمدید و بهروز کردن آن در کنار جدی شدن بحث سندهای همکاری مشابه با دیگر کشورها نشان از جدی شدن یک اراده و راهبرد در جمهوری اسلامی برای رفتن به سمت تقویت همکاریها در چنین چارچوبهایی دارد. اینکه ما به سمت برنامه ریزی برای ورود دوستان بینالمللی ایران و همسایگان به طرحهای راهبردی حرکت کردهایم بیش از هر چیز نشان از اعتماد متقابلی است که میان ما با این کشورها وجود دارد. تقویت این اعتماد متقابل خصوصاً در فضای افزایش بی اعتمادی بین ایران و قدرتهای غربی دارای معنا و پیامهای بسیار روشن دیپلماتیک، ناظر به مباحث اقتصادی و امنیتی است.
واقعیت این است که چینیها و روسها برنامههای راهبردی خود حتی با کشورهای دوست را همراه با میزانی از سختگیریها تنظیم میکنند. اگر امروز میبینیم که هر دوی این قدرتها از برنامههای راهبردی با ایران حمایت میکنند به این معناست که اعتماد متقابل دو طرف افزایش پیدا کرده است و آنها قانع شدهاند که ایران میتواند یک شریک مطمئن و باثبات برایشان باشد.
این بخش از سفر آقای ظریف به مسکو دارای اهمیت بسیار ویژه و بالایی بود. چرا که اهمیت این نوع همکاریها در مسیری است که برای انعقاد تفاهمها و قراردادهای دیگر بین دو طرف گشوده میشود. ایران و روسیه اما در این خصوص نقطه اشتراک مهمی دارند که میتواند بر درجه اهمیت این اقدام بیفزاید و آن قرار داشتن هر دو کشور زیر بار فشارهای تحریمی امریکا است. هر دوی این بازیگران و حتی کشورهایی نظیر چین هم اکنون به فکر مقاومسازی اقتصاد خویش در برابر فشارهای تحریمی امریکا و همراهی قدرتهایی نظیر اروپا با این تحریمها هستند. همین مسأله میتواند دایره منافع مشترک دو طرف را بسیار متنوعتر و وسیعتر کند و البته افقهای زمانی را نیز برای این همکاریها افزایش دهد. معنای دیگر این منطق به وجود آمدن زمینه جدی همکاری برد-برد میان این کشورها با ایران است.
از منظر بینالمللی اتصال اقتصاد کشورهای یاد شده به همدیگر میتواند باعث تحکیم قطبی قدرتمندی در معادلات جهانی شود که دارای اهداف راهبردی و استراتژیک تعریفشده مشترک و بلندمدتی هستند. معنای این اتفاق به وجود آمدن یک موازنه تازه در قدرت جهانی است که در آن دیگر بازیگرانی مانند امریکا مانند سابق نمیتوانند با بهرهگیری از شئون مختلف نفوذ خود به یکجانبهگرایی روی بیاورند و رقبای خود را به سمت انزوا پیش ببرند. ضمن اینکه از منظر داخلی نیز تعدد این دست قراردادهای راهبردی برای ایران هم باعث موازنه سیاسی منطقیتری بین شرکای اقتصادی کشورمان میشود و هم زمینه مناسبتری برای رفع آثار تحریم از اقتصاد ایران خواهد بود. به همین دلیل این بخش از سفر آقای ظریف آغازی است بر یک آینده بسیار مهم.
اما جدای از این مسأله رایزنی بر سر آینده برجام و خصوصاً موضوع لغو تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران در ماههای آینده هم بخش مهم دیگر سفر وزیر امور خارجه را تشکیل میداد. چین و روسیه هم اکنون مطمئنترین شرکای ایران در برجام و پرانگیزهترین طرفهای این قرارداد برای حفظ آن هستند. پیش از هر چیز منافع خود این دو کشور اقتضا میکند که در موضع دفاع از برجام و تلاش برای لغو نهایی تحریمهای تسلیحاتی ایران باشند و جمهوری اسلامی نیز با درک همین واقعیت بر تحکیم بیشتر موضع این دو کشور تأکید دارد. موضوع لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران و تلاش تازهای که امریکا در همین زمینه آغاز کرده این ضرورت را ایجاب میکند که جمهوری اسلامی با اطمینان بیشتر و کسب پشتیبانیهای قویتری در میدان کارزار سیاسی با ایالات متحده حاضر باشد. در چنین میدانی به طور طبیعی مهمترین و ثمربخش ترین اقدامی که ما میتوانیم انجام دهیم، تحکیم بیشتر حمایت دو کشور روسیه و چین از موقعیت ایران و همین طور برجام است. به طور قطع امریکا میداند که لغو تحریمهای تسلیحاتی چه پیروزی بزرگی برای جمهوری اسلامی خواهد بود و از همین رو طبیعی است که تمام تلاش خود را برای جلوگیری از این کار به کار گیرد و در این راه بر موقعیت روسیه و چین نیز چشم نخواهد پوشید. بنابراین جمهوری اسلامی نیز نباید از رایزنی و کسب اطمینان خاطر بیشتر از سوی دو شریک مهم و نزدیک خویش در برجام غافل باشد و این کاری است که به نظر میرسد در روابط اخیر ایران با روسیه و چین در حال انجام است.
اخبار
مخالفت وزارت بهداشت با برگزاری دور دوم انتخابات مجلس
وزیر کشور گفت: وزارت بهداشت مخالف برگزاری دور دوم انتخابات مجلس یازدهم است اما مذاکرات ادامه مییابد. به گزارش ایسنا، عبدالرضا رحمانی فضلی در جمع خبرنگاران، افزود: مقرر شد طبق پروتکلهای وزارت بهداشت، درباره برگزاری انتخابات میاندورهای مجلس در جلسه بعدی بحث شود. در انتخابات ۲ اسفندماه سال گذشته، در ۱۱ حوزه انتخابیه «لنجان» و «سمیرم» در استان اصفهان، «میانه» در استان آذربایجان شرقی، «بیجار» در استان کردستان، «دهلران، درهشهر، آبدانان و بدره» در استان ایلام، «کرج، اشتهارد و فردیس» در استان البرز، «اهواز، باوی، حمیدیه و کارون» در استان خوزستان، «کرمانشاه» و «اسلامآباد غرب و دالاهو» در استان کرمانشاه، «زنجان و طارم» در استان زنجان و «کردکوی، بندرترکمن، بندرگز و گمیشان» در استان گلستان، نامزدها موفق به کسب حد نصاب لازم برای ورود به مجلس نشدند لذا طبق قانون باید انتخابات مرحله دوم با شرکت نامزدهایی که بیشترین رأی را بهدست آوردهاند برگزار شود که قرار بود در روز جمعه ۲۱ شهریور انتخابات مرحله دوم یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در ۹ استان برای ۱۱ حوزه انتخابیه شامل ۲۴ شهرستان برگزار شود.
شمخانی: انتقام سختتری در راه است
دبیر شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه دو ملت ایران و عراق منتقم خون شهیدان حاج قاسم سلیمانی و حاج ابومهدی المهندس و یارانشان هستند و تا عاملین آن را مجازات نکنند آرام نخواهند گرفت، تأکید کرد: انتقام سختتری در راه است. علی شمخانی روز چهارشنبه در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریکا معترف است ارتش امریکا با دستور مستقیم او مرتکب جنایت ترور دو چهره درخشان مبارزه با تروریسم سردار حاج قاسم سلیمانی و حاج ابومهدی المهندس شد. دبیر شورای عالی امنیت ملی افزود: دو ملت ایران و عراق منتقم خون این شهیدان هستند و تا عاملین آن را مجازات نکنند آرام نخواهند گرفت. انتقام سختتری در راه است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
همراهی ایران و عراق برای عبور از چالشهای اقتصادی
-
رونمایی از بی.ام.دبلیوی متهم در دادگاه
-
توافق های بلندمدت؛ از چین و عراق تا افغانستان و روسیه
-
تبعات اجتماعی کرونا
-
در مسیر همکاریهای راهبردی
-
اخبار
اخبارایران آنلاین