شرکت جواهریان برای خرید و فروش همه قسم جواهرات از جزئی و کلی حاضر و کاملاً رضایت خاطر مشتریان محترم را فراهم خواهد نمود.
آدرس- بازار بزازها شرکت جواهریان
دوش حمام بهترین کارخانههای اروپا
حمام دوش از بهترین کارخانههای معروف اروپا فوق العاده کم خرج است. با پنج ریال خرج، ده نفر استحمام مینماید. عمارت جدید خود را با این نوع حمام تزئین نمائید. قیمت مناسب است.
رفعت برادران- خیابان چراغ برق- تلفن 1136
زندانیان سیاسی در زندان پهلوی اول
پلیس سیاسی تأسیس شد
لیلا ابراهیمیان/ در سرکشی ولایات غرب بود که تلگرافی مهم بهدستش رسید؛ در تهران بهار بود و همهچیز و همهجا زیبا؛ 24 ساعت از تغییر فصل نگذشته بود که شاه یکی از مهرههای خود را حرکت میدهد. او سرتیپ محمدحسینخان آیرم، نظامی مورد اعتمادش را به ریاست تشکیلات نظمیه رساند؛ 14 روز بعد، 16 فروردین 1310، رئیس شهربانی، برای اولین بار در ایران واحد پلیس سیاسی یا اداره اطلاعات شهربانی را تأسیس میکند.
آیرم، از ایرانیان مهاجر قفقاز، با هیکلی ورزیده و قدی بلند که روزی بهدلیل دانش نظامیاش مورد توجه ولادیمیر لیاخوف بود و مترجمش شد و زمانی هم رضاشاه از او خواست تا با استفاده از دانشش درباره تشکیلات نظامی (اطلاعاتی آلمانی- روسی) همهکس و همهچیز را تحتنظر نگه دارد.
قبل از آیرم، سرتیپ محمد درگاهی معروف به محمدخان چاخو، علیه مخالفان سیاسی حکومت بیپروا بود. در این دوره روزنامههای مستقل تعطیل و احزاب سیاسی از بین رفته بود. حزب سوسیالیست تعطیل و دفاتر آن به دست اوباش سازماندهیشده به آتش کشیده شده و انجمن نسوان وطنخواه سنگباران شده بود. اتحادیههای کارگری ممنوع شده و رضاشاه در فکر قدرت بلامنازع بود. در دوره درگاهی زندان قصر ساخته شد؛ زندانی برای خفه کردن صداهای مخالف و نخستین زندانیاش اتفاقاً خود درگاهی بود که جایش را به فضلالله زاهدی داد. بعد دوسه ماه از ریاست زاهدی، زندانیان زندان قصر شورش کردند؛ سید فرهاد یاغی و لورنس عربستان، جاسوس انگلیسیها از زندان فرار کرده و همه کاسهکوزهها بر سر زاهدی شکست. رضاشاه دستور داد: «پاگونهای این مادر...را بکنید.» و زاهدی هم به ترکی گفت: «مادر...اوزونسن.»
بعد از آن نوبت به ایرم رسید؛ او با راهاندازی واحد پلیس سیاسی جمعی از مأموران شهربانی را جمع کرد تا تمام مقامات و نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی و روزنامهنویسان را تحتنظر گیرند و همهروزه گزارشهای افراد را به دربار بفرستند. او چهار نقشه در سر داشت؛ به هر قسمی شده خود را به هسته اصلی قدرت نزدیک کند؛ ضعف ارباب را بشناسد؛ تمام کسانی را که نفوذی در شاه دارند از دور او دور کند و در نهایت در وقت مناسب جیبش را پر کرده و گلیم از آب بیرون کشیده و فرار کند. آیرم به تجربه فهمیده بود خبرچینی و جاسوسی کوتاهترین راه است تا قلب شاه را به دست آورد. او برای عملیاتی کردن نقشهاش به این نتیجه رسید روزنامهها را شلاقکش به مبالغه و مداحی وادارد. او 31شهریور 1310، درباره مخالفتش با رفع توقیف روزنامه «نسیم شمال» به هیأت وزیران نامه نوشت. افسرسابق قزاق سبک کار اطلاعات شهربانى ایران را برپایه پلیس سیاسى آلمان قرار داده بود و مراقب پنج گروه بود: طرفداران اصلی مشروطیت، روحانیون، سیاستمداران و کارگزاران دولتی و نظامی، مطبوعات و نویسندگان کتب، ایلات و عشایر.
سالهای طوفانی با آیرم آغاز شده بود؛ در کنار جاسوسان و پاسبانها او به پزشکی همراه نیاز داشت و این فرد پزشک احمدی بود. تیر اول آیرم بهسمت تیمورتاش رها شد؛ البته از تیمورتاش چیزها آموخته بود؛ اینکه همه را از دور شاه دور کند تا نفسی جز نفس خود به شاه نرسد. آیرم از نصرتالدوله هم آموخت که ملت را تحقیر کند و از درگاهی پروندهسازی برای بیگناهان آموخت. او کار خود را شروع کرده بود و مدتی بعد نوبت به «جعفرقلیخان بختیاری» مشهور به سردار اسعد رسید و قوام و هر کدام را با راست و دروغ به بند انداخت. «سید حسن مدرس»، «محمد فرخی یزدی» زندانی آیرم بودند. خیلی از مخالفان را با آمپول هوا و آبجوش پزشک احمدی به کشتن داد و عدهای را به تبعید فرستاد. با دستگیری تعدادی از اعضای حزب کمونیست در سال 1310، لوایح منع فعالیت و تبلیغات سازمانهای سیاسی کمونیستی اعلام شد. آیرم رئیس نظمیه دلخواه رضاشاه بود؛ او تا نیمههای سال ۱۳۱۴ دومین مرد قدرتمند در کشور بود. اما مدتی بعد شاهد تغییر رفتار شاه شد؛ ترسید از چشم شاه بیفتد و پیشدستی کرد. به لال شدن تمارض کرد؛ ابوالحسن ابتهاج را برای دریافت ارز برای درمان به خانهاش دعوت کرد و مدتی بعد راهی آلمان شد. انعام رضاشاه هم نتوانست آیرم را به ایران برگرداند. به سیدضیا گفته: «شاه خطرناک شده؛ به همه آدمهایی که سرشان به تنشان میارزد، بدبین و کینهجوست و از من میخواست برای همه دوسیه درست کنم؛ تصمیم گرفتم بیایم و جانم را نجات دهم.» آیرم به شهربانی رضاشاهی جانی تازه داد و بعدها هم رکنالدینخان مختاری دنباله کار را گرفت. در دوره مختاری، فشار اداره سیاسی بر مخالفان گسترش یافت؛ سانسور شدت گرفت و ممیزی به نهایت رسید.
دوستی پر فراز و فرود ایران و مصر
فرزانه قبادی/ گلولههای توپ در اسکندریه به نشان شادی شلیک شدند. مردم مصر در خیابان های قاهره و اسکندریه مشغول شادی بودند، ملک فؤاد خود را برای سان دیدن از نظامیان کشورش آماده میکرد. مصر پس از سالها از تحت الحمایگی انگلستان رها شده و همزمان با ششم فروردین 1301 اعلام استقلال کرده بود. این خبر خیلی زود به گوش سیاستمداران دنیا و شاه ایران رسید. ایران نخستین کشوری بود که در یادداشتی که از سوی وزارت امور خارجه منتشر شد، اعلام کرد استقلال مصر را به رسمیت میشناسد. روابط ایران و مصر بهعنوان کشورهای تأثیرگذار منطقه خاورمیانه همواره در عالم سیاست اهمیت داشت و دارد.
سابقه روابط ایران و مصر را میتوان در روزگار باستان پیدا کرد، آن روزها که داریوش هخامنشی بهدنبال راهی بود که کشتیها را از مصر به پارس برساند. در کتیبهها از قول او درباره نخستین آبراهه کانال سوئز نوشتند: «امر کردم این جوی را بکنند. از رودی به نام نیل که در مصر جاری است تا دریایی که از پارس میرود. کشتیها از مصر از میان این جوی به سوی پارس میرفتند.» در طول دورههای مختلف تاریخی این دو کشور بارها برای اتحاد با یکدیگر بویژه در مقابل قدرت عثمانی، تلاش کردند. هر چند اغلب به نتیجه مطلوب نرسیدند. در قرن اخیر هم روابط سیاسی ایران و مصر به دلیل مشابهتهایی که این دو کشور از نظر موقعیت استراتژیکی و نقشی که در منطقه خاورمیانه دارند، برای هر دو کشور اهمیت داشت. بعد از استقلال مصر ایران نخستین کشوری بود که در اردیبهشت 1310 عهدنامه دوستی با مصریها امضا کرد. دوستیای که سالها بعد منجر به وصلتی سیاسی بین شاهزاده مصری و ولیعهد ایران شد. ازدواجی که دیر نپایید و خیلی زود منتهی به تیره و تار شدن روابط بین تهران و قاهره شد. رابطهای که در سالهای بعد تا حدودی بهبود پیدا کرد و وقایعی باز تیرگی را بر آن حاکم کرد. شاید جمله انور سادات در مورد روابطش با محمدرضا پهلوی را بتوان به رابطه دو کشور در طول تاریخ تعمیم داد وقتی که گفت: «فاصله بین ما دو نفر در ظاهر بسیار کم، ولی در باطن زیاد بود.»
تهیه و تنظیم:حسن مجیدی
اعلان از طرف بلدیه طهران
صورت نرخ اغذیه
و اشربه در طهران و شمیرانات
رستوران و کافه درجه ۱
1- ناهار یا شام تمام: اول- سوپ و غیره. دوم-گوشت سس دار. سوم- پرنده. چهارم- میوه یا شیرینی. پنجم- قهوه، ناهار شش قران، شام هفت قران. توضیح آنکه تفاوت ناهار با شام این است که در شام پرنده داده میشود.
۲- پرسیون خوراک گوشتی: پرسی چهار قران با لوازمات آن.
پرسیون ماهی جات و پرنده جات و ششلیک با لوازماتش، پرسی پنج قران. غذای خصوصی که دستور میدهند جهت میهمانیهای مخصوص با رعایت اطلاع قبلی تعیین نرخ خواهد شد.
3 - صبحانه: نان، کره، چاهی[چایی] بزرگ و مربا و دو عدد تخم مرغ، سه قران.
۴- قسمت بوفه: بستنی با شیرینی دو قران، چاهی بزرگ یک قران، قهوه بزرگ دو قران، قهوه کوچک ترکی یک قران، شیر قهوه دو قران، شربتآلات عموماً یک قران، لیموناد و سیفون یک قران، کاکائو بزرگ دو قران، پرس نان و کره سی شاهی، پرس ساندویچ دو قران، پرس ساندویچ ژابیقون چهار قران، شیر استکان بزرگ یک قران.
5- شیرینی پرسی دو قران، میوه پرسی سی شاهی.
6- کمپوت جات ظرفی یک قران در صورت فوقالعاده.
رستوران و کافه درجه دوم
1- شام: سوپ و دو خوراک گوشت، میوه با شیرینی و قهوه پنج قران، ناهار: چهار قران.
۲- پرسیون خوراک گوشتی: پرسی با تمام لوازمات سه قران- پرس پرندهجات با تمام لوازماتش چهار قران.
3- صبحانه: نان، کره، شکر، چاهی بزرگ و دوعدد تخم مرغ دو قران.
۴- قسمت بوفه: بستنی ظرفی یک قران، شربتآلات تنگی یک قران، قهوه بزرگ یک قران، قهوه کوچک ده شاهی، لیموناد پانزده شاهی، سیفون پانزده شاهی، شیر کاکائو یک قران، چاهی کوچک ده شاهی، نان و کره یک قران، شیرینی یک قران، میوه یک قران.
رستوران و کافه متفرقه
۱- شام- ناهار: از قبیل چلوکباب، چلو خورش و خوراکهای متفرقه، ظرفی دو قران.
۲- بستنی: ده شاهی، چاهی پنج شاهی، شربتآلات تنگی سه عباسی، لیموناد هفتصد دینار، شیر فنجانی ده شاهی، شیرینی ظرفی پانزده شاهی، شیر کاکائو پانزده شاهی. بلدیه طهران
مجله بلدیه - مرداد 1310
دستور برای
رانندگان اتوبوسهای شهری
حمل جنازه ممنوع است
1- رانندگان اتوبوس قبل از شروع بهکار بایستی دقت نمایند کلیهآلات و ادوات اتوبوس مخصوصاً رل و ترمزها سالم و بخوبی کار کند.
2- مسابقه اتوبوسها در شهر به کلی قدغن میباشد.
۳ - سرعت سیر اتوبوس در شهر نبایستی از ساعتی ۲۰ کیلومتر تجاوز کند.
4- به غیر از نقاطی که برای توقف اتوبوسها در شهر تعیین شده شوفرها حق ندارند در نقاط دیگر توقف نمایند.
5- در موقع حرکت درهای اتوبوس بایستی بسته باشد.
6- رانندگان اتوبوس در ایستگاه پس از آنکه اولین مسافر سوار شد موظفند بیش از ۱۰ دقیقه برای گرفتن مسافرین دیگر توقف ننمایند.
7- بعد از حرکت در توقفگاههای عرض راه فقط به اندازه پیاده یا سوار شدن مسافرین حق توقف خواهند داشت.
8- در مواقعی که جمعیت زیاد در ایستگاه متوقف است، مسافرین باید مطابق نمره ترتیب سوار شوند یعنی کسانی که جلوتر آمده و دارای نمرات کوچکتر هستند مقدم خواهند بود. (در هر ایستگاه نمرات مخصوص الصاق میشود که مسافر به محض ورود نمره اولی را برداشته و در موقع سوار شدن به بلیت فروش میدهد)
9- در موقع توقف بایستی در محل توقفگاه نزدیک به پیاده رو اتوبوس را نگاه دارند.
۱۰- شوفرها و بلیت فروشها موظفند بیشتر از تعدادی که در ورقه ظرفیت تعیین و به اتومبیل نصب میباشد مسافر سوار نکنند.
11- اتوبوسها و اتومبیلهای تاکسی باید هر ده روز یک مرتبه به معاینه برسند و اتوبوسهایی که فاقد ورقه معاینه امضاء شده متخصص فنی شعبه وسایط نقلیه میباشند از حرکت ممنوع خواهند بود.
12- داخل اتوبوسها باید همیشه اوقات پاک و نظیف باشد.
۱۳- در ایستگاه شوفرها و شاگرد شوفرها موظفند داخل اتوبوس را تفتیش نموده هرگاه مسافرین شیئی را فراموش کرده باشند به آنها رد کنند. اگر در موقع پیاده شدن نتوانستند اشیاء را به صاحبانش مسترد دارند در ظرف ۱۲ ساعت به شعبه وسایط نقلیه تسلیم نمایند.
14- رانندگان اتوبوس حق ندارند بار و اشیایی که اسباب زحمت سایر مسافرین است حمل نمایند.
15- در اتوبوس حتی الامکان از کشیدن دخانیات خودداری شود.
16- حمل اشیای محترقه در اتوبوسها به کلی ممنوع است.
۱۷- حمل جنازه در اتوبوس به کلی ممنوع است (مگر در اتومبیلهای مخصوص این کار).
۱۸ - سوء ادب و خلاف نزاکت و خشونت از طرف شوفرها و بلیت فروشان نسبت به مسافرین اکیداً ممنوع است.
19- لباس شوفرهای اتومبیل کرایه و اتوبوسها و همچنین شاگرد شوفرها و بلیت فروشان بایستی همیشه تمیز و نظیف و مطابق فرمی که اداره نظمیه تعیین کرده است باشد. نیم تنه یقه شکاری دو تکمه(دکمه) باکلاه پهلوی و تکمه(دکمه) مسوار با برنج باشد، بدون شیر و خورشید (اختیار رنگ لباس با آنها خواهد بود).
20- طول صندلی برای نشستن هر مسافر اقلاً 40سانتیمتر و عرض آن نبایستی از ۳۰ سانتیمتر کمتر باشد.
21- درهای اتوبوس باید همیشه سمت راست یا عقب واقع شوند.
22- اتاق اتوبوسهایی که خارج از کارخانه ساخته میشود باید وضعیت موتور و شاسی مناسب با اتاق باشد. ساختن اتاق بدون دستور و اجازه مخصوص اداره نظمیه اکیداً ممنوع است. (مطابق نظامات اداره نظمیه) طول اتومبیل از انتهای شاسی نبایستی از ۵۰ سانتیمتر و عرض آن از وسط چرخها از ۲۵ سانتیمتر تجاوز نماید ولی قبل از شروع بهکار باید شاسی و موتور را به شعبه وسایط نقلیه ارائه داده و تحصیل اجازه خواهد نمود.
۲۳- شوفرها و شاگرد شوفرها حق ندارند با صدای بلند مردم را به اتوبوس دعوت نمایند.
۲۴- تا زمان تعیین نرخ جدید قیمت کورس در شهر و شمیران و حضرت عبدالعظیم(ع) همان است که سابقاً تعیین شده.
25- قیمت کورس تاکسی نیز در شهر و اطراف مطابق نرخ درشکههای عمومی بوده مگر در مسافتهای طولانی که پیشبینی نشده باشد، کورس با رضایت طرفین تعیین میشود.
26- کلیه مقررات و دستورات رانندگان اتومبیلها که در ۳۴ ماده تعیین و طبع شده شامل حال رانندگان اتوبوس نیز خواهد بود.
تبصره- توقف غیر از ایستگاههای مخصوص فقط در مورد اشخاص ناتوان، پیر مرد، مریض یا امر آژان مجاز خواهد بود.
روزنامه اطلاعات - چهارشنبه 1 اردیبهشت 1310
مجله پلیس- فروردین 1310
نمایش اولین فیلم ناطق در ایران
به مناسبت عمارت جدید سینما پالاس و نشان دادن اولین فیلم ناطق، دیشب دعوتی از رجال و شخصیتها شده بود و از جمله آقای وزیر دربار پهلوی که در ساعت هشت و نیم بعداز ظهر حضور یافته و در لژ مجللی که در این سالن ساخته شده بود قرارگرفت. در همین ساعت سینما شروع شد. ابتدا چند پرده دورنما و اختراعات جدید واگون برقی، پرواز آئروپلان و هیدروپلانها نشان داده شد و سپس فیلم درام شروع گردید.
سالن سینما پالاس در خیابان اسلامبول ملک آقای مرتضی قلی خان بختیاری و به اهتمام ایشان ساخته شده و نهایت زحمت برای ساختمان این عمارت مجلل بهکار رفته و مخارج هنگفتی صرف آن شد ولی اشتباه بزرگی که در ساختمان این سالن لوکس شده این است که بجای اینکه این قبیل سالنهای بزرگ که دوطبقه ساخته شده بیضی شکل باشد تا جمعیت تماشاچی در هر نقطه آن بنشینند سن و پرده را ببینند، آمدهاند سالن را با اسلوب سابق مربع مستطیل ساختهاند در نتیجه به استثنای چند لژکه روبهرو واقع شده سایر لژها قابل استفاده تماشاچی نمیباشد علاوه بر این تصفیه کردن هوا در داخل سالن صحیح نیست و با وجودی که بیش از پنجاه دستگاه بادبزن الکتریک در سقف و کنار لژها نصب گردیده بود ابداً تأثیری در هوای گرم بدون منفذ سالن نداشت که درجه به 35 رسیده بود.
ساعت ۸ بعد از ظهر سالن موج میزد. بسیاری از اشخاص ایستاده بودند. مدعوین مرکب از رجال واعیان و صاحب منصبان نمایندگان مجلس، رؤسای ادارات تجار و نمایندگان سیاسی خارجی و عده زیادی از محترمین طبقات بودند.
فیلم ناطق به زبان انگلیسی بود و برای تماشاچیان مفهوم نداشت، خاصه اینکه خیلی تند صحبت میکردند. اگر از کسانی که دیشب فیلم ناطق را دیده بودند سؤال میکردند فیلم ناطق بهتر بود یا گنگ؟ جواب میدادند فیلم گنگ زیرا روی پرده سینماهای گنگ چند کلمه ترجمه منعکس میشد به زبان فرانسه یا انگلیسی یا فارسی یا یک نفر مطلب را تقریر و بیان میداشت لیکن فیلم ناطق دیشب حتى برای آنها که انگلیسی میدانستند بواسطه اینکه شمرده نبود قابل فهم نبود.
روزنامه اطلاعات- سهشنبه 19 مرداد 1310