ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
رسول اکرم صلیالله علیهوآله: صبور سه نشانه دارد: اول آنکه سستی نمیکند، دوم آنکه افسرده و دلتنگ نمیشود و سوم آنکه از پروردگار خود شکوه نمیکند؛ زیرا اگر سستی کند، حق را ضایع کرده و اگر افسرده و دلتنگ باشد شکر نمیگزارد و اگر از پروردگارش شکوه کند او را معصیت کرده است. علل الشرایع، ج2، ص498، ح1
مخالف خصوصیسازی تئاتر هستم
اکبر زنجانپور: من همیشه یکی از مخالفان خصوصیسازی تئاتر بودم و همیشه هم خواهم ماند. چون تئاتر به نظم بیشتری نیاز دارد. تئاتر نصر در ابتدا خوب بود. جمعیت تئاتری کم بود، مردم از کارها استقبال میکردند و کارهای خوبی میشد. ولی حالا تئاتر شبیه نخود و لوبیا شده است. الان در هر زیرپلهای تئاتری برای خنداندن رهگذران محترم احداث شده است. این خیلی خطرناک است. بعد از کودتای ۳۲ لالهزاری که در آن تئاترهای متعهد اجرا میشد، فقط به رقص و آواز و امثال آن اختصاص یافت و من به چشم دیدم، هنرپیشه تئاتری که روزی برای خود بروبیایی داشت، چگونه فروپاشید. به نظرم، اینکه هر گوشهای سالن تئاتری تأسیس شود و همه دنبال الکی خنداندن مخاطب باشند، نوعی به بیراهه بردن مخاطب است. هنرمند هم در برابر مردم مسئولیتی دارد و باید متوجه آن باشد.
بخشی از صحبتهای این هنرمند در نشست «مهمترین ویژگی نمایشنامههای چخوف»
ارتباطات میان فرهنگی در حاشیه کرونا
صدیقه ببران
استاد علوم ارتباطات
بیماری کرونا ما را وارد سیستم ارتباطات مجازی کرده اما یکی از بحثهای مهم این دوران ارتباطات میان فرهنگی است که این اتفاق با اجرای کنسرتهای مشترک خوانندگان و نوازندگان ایرانی با هنرمندان خارجی در فضای مجازی افتاده است. کارهایی که این مدت توسط هنرمندان ما و هنرمندان خارجی انجام شده نمادین بوده ولی پیش از این هم به شکل واقعی و فیزیکی هنرمندان ما در کشورهای مختلف اجراهایی داشتند که میشود گفت این ارتباطات در حوزه دیپلماسی عمومی قرار میگیرد.
بیماری کرونا مشکلات زیادی برای ما همراه دارد ولی یکی از محاسنش این است که از طریق فضای مجازی که زمان و مکان در آن حاکم نیست میتوانیم صدای فرهنگیمان را به مردم جهان برسانیم. بهدلیل شیوع این بیماری حس همبستگی میان مردم دنیا ایجاد شده و استفاده از این فرصت در جهت ارتباطات میان فرهنگی و دیده شدن و شناخته شدن فرهنگ ایران در نقاط دیگر جهان بسیار مطلوب است، تلاشهایی که این مدت از سوی هنرمندان برای ارتباط فرهنگ ایرانی با فرهنگهای دیگر در جهت صلح و ثبات بینالمللی انجام شده بسیار ارزنده است.
البته به دلایل شرایط فرهنگی کشورمان ملاحظاتی داریم ولی با همین ملاحظات هم هنرمندان ما وارد این عرصه شدند و این ارتباطات بین فرهنگی را ایجاد کردند ولی باید دقت کنیم که در جریان این ارتباطات حوزههای فرهنگی و هویتی ما باید حفظ شود.
باید به این نکته توجه کنیم که اجرای کنسرت های مجازی و اجراهای مشترک بین هنرمندان ایرانی و خارجی بهدلیل فاصلهگذاری اجتماعی ناشی از این بیماری انجام شد و میتواند ادامه پیدا کند اما اینکه به چه شکلی و در چه مناسبتهایی این کار ادامه داشته باشد بحث جداگانهای است و باید بدانیم که لزوماً نباید از یک روش تبعیت کنیم؛ ما نباید در این راه تنها مقلد باشیم و باید ابتکار عمل را به دست بگیریم.
پیش از این هنرمندان ما به میزان کافی از فرصتهای فضای مجازی استفاده نکردند. اوج استفاده آنها داشتن صفحاتی در شبکههای اجتماعی و تعدادی فالوور بود اما با استفاده از فرصت پیش آمده در جریان شیوع بیماری کرونا باید تلاش کنیم ابتکار عمل داشته باشیم و هنرمندان ما با توجه به ملاحظات حوزه فرهنگی خودمان ارتباطات فرهنگی با دنیا برقرار کنند. اگر هدف ما تأثیرگذاری فرهنگی بر سایر جوامع باشد و بتوانیم این کار را انجام دهیم این شکل از ارتباطات حتی در حوزه دیپلماسی عمومی میگنجد. اگر بتوانیم از فضای مجازی استفاده بهینه کنیم و هنرمندانمان بتوانند در جریان انتقال هنری و فرهنگی هنرهایی چون موسیقی سنتی و کلاسیک ما را به مردم جهان معرفی کنند بسیار اثرگذار خواهد بود. ارتباطات میان فرهنگی که در این دوران انجام شد بسیار خوب بود و هرچقدر بتوانیم ارتباطات میان فرهنگی را تقویت کنیم بیشتر به صلح و ثبات میرسیم. باید بدانیم تا وقتی صلح و ثبات جایی حاکم نباشد پیشرفتی حاصل نمیشود و مردم در آرامش لازم قرار نمیگیرند. اما به این کارها بسنده کردن کفایت نمیکند و نیاز به ابتکار عمل داریم.
ایثار صاحبان فیلمها، پاسخ اعتماد مخاطبان و چند انتظار
غلامرضا موسوی
تهیهکننده سینما
تعطیل سینماها اگر چه تصمیمی به خاطر سلامت مردم بود اما برای امثال من که تجربه زندگی و تماشای فیلم در سالن سینما و با نور پروژکتور را داشتیم یک فاجعه بود؛ فاجعهای که اگرچه بنا بر ضرورت شرایط لازم بود اما هیچگاه نتوانست موجه باشد. تعطیلی سینماها 4 ماه ادامه یافت. در تمامی این ایام اهالی سینما و سینما دوستان در تهران و صدالبته در سراسر جهان منتظر بازگشایی سالنهای سینما بودند. خیلیها همچون نگارنده گویی گمشدهای داشتند. فیلم بود، تلویزیون بود و حتی به اصطلاح فیلم آنلاین؛ اما برای من و شاید بتوانم بگویم برای تماشاگران سینما هیچ شیوه فیلم دیدنی نمیتواند جای فیلم دیدن در سالن سینما را بگیرد. شک نکنید.
بازگشایی سینماها با دو فیلم جدید و ادامه اکران چند فیلم که از اواخر بهمنماه اکرانشان آغاز شده بود، قطعاً اقدامی لازم بود. تهیهکنندگان و مالکان دو فیلم جدید یعنی «شنای پروانه» و «خوب، بد، جلف 2؛ ارتش سری» حاضر شدند ایثار کنند. بیتعارف پس از 4 ماه نگرانی از شرایط و ترس از عدم حضور تماشاگران در سینما، تصمیم اکران فیلم به ایثار نیاز داشت؛ آن هم دو فیلمی که در شرایط عادی و متعارف پیشبینی فروش بسیار بسیار خوبی برای آنها میشد. پس اول باید به رسول صدرعاملی تهیهکننده فیلم «شنای پروانه» و محمدرضا رنجکشان سرمایهگذار این فیلم و همچنین محسن چگینی تهیهکننده «خوب، بد، جلف 2» برای برداشتن این گام که خطر عدم بازگشت سرمایه از نخستین احتمالات آن بود، دستمریزاد گفت و تشکر کرد.
خوشبختانه تجربه بازگشایی سینماها طی دو روز گذشته اما نشان داد که ایثار تهیهکنندگان و مالکان این دو فیلم از سوی تماشاگران پاسخ قابل قبولی دریافت کرده است؛ اما سهم شهرداریها و سازمان صداوسیما در حمایت از فیلمهای اکران شده بسیار برجسته و قابل ذکر است. به نظر میرسد شهرداریها_لااقل شهرداریهای شهرهای بزرگ_ باید با در اختیار گذاشتن تابلوهای تبلیغات محیطی فراوان از این هنر و بازگشایی سالنها حمایت کنند و تلویزیون با توجه به سیاست قبلی که قابل قبول هم بود حامی فیلمها باشد اما در شرایط کنونی قاعدتاً این سیاست باید با ضریب 3 برابر ادامه پیدا کند و آگهیهای بیشتری در اختیار این دو فیلم قرار بگیرد.
از سوی دیگر فضای مجازی هم میتواند در این مهم نقش بسیار اساسی داشته باشد. همه ما باید به گونهای حرکت کنیم که تهیهکنندگان و مالکان این فیلمها که سالنها را برای ما از تعطیل خارج کردند و با رؤیای بازگشایی سالنها مساعدت کردند از تصمیمی که گرفتند پشیمان نشوند. این حمایت، حمایت از سینما و حمایت از نوستالژی فیلم دیدن در سالن سینماست.
ناگفته پیداست که صاحبان سالنها، مدیران سالنها و کارکنان سالنهای سینما نیز وظیفه بسیار اساسی بر عهده دارند. سلامت تماشاگران سینمای ایران اصلیترین وظایف آنهاست. باید در رعایت پروتکلها و دستورالعملها برای سلامت تماشاگران گامهای بسیار اساسی بردارند.
سرانجام اینکه بازگشایی سالنهای سینما نشان داد که سینما همچنان زنده است. درود بر همه کسانی که به این مهم کمک و مساعدت میکنند.
شکار بزرگ شنبه
شهرام کرمی
نویسنده و کارگردان تئاتر
نمایشنامه شکار بزرگ شنبه توسط نشر سروش منتشر شد. این نمایشنامه یکی از کارهای موفق من در ژانر کودک و نوجوان است، تا به حال که این اثر هنوز منتشر نشده بود اجراهای زیادی در تهران و شهرهای ایران رفته است. اجراهایی که حتی خود من هم از آن خبر نداشتم!.... مهم این است که اجرای این نمایشنامه برای بچههای این سرزمین و شادی و امید آنها باشد. «شکار بزرگ شنبه» به کارگردانی من در مرداد سال هشتاد و هشت با حضور بازیگران آرش نوذری، رضا امامی، رسول نقوی، آیدا صادقی، مجید تفرشی، مهناز ذبیحی وآهنگسازی محمد فرشتهنژاد و طراحی صحنه سیروس همتی در تالار هنر اجرا شد. در این کار احمد رشیدی بهعنوان دستیار کارگردان و سعید خمان حاتمی بهعنوان مدیر صحنه و آرش شـــریفزاده بهعنوان طراح پوستر و بروشور همراه من بودند. سال بعد نمایش در «شانزدهمین جشنــــــــــواره بیــــــنالمللی تئاتر کودک و نوجوان» در اصفهان اجرا شد و بهعنوان کار برگزیده چند جایزه گرفت. نمایشنامه را به استاد خوبم داوود کیانیان تقدیم کردهام. در صفحه اول کتاب نوشتهام: «تقدیم به داوود کیانیان بهخاطر شنبه مهربان که از او آموختم».... حالا که نمایشنامه چاپ شده دلتنگی زیادی مرا گرفته است. دلم برای صحنه تنگ است، جایی که زندگی را جستوجو میکنم. خیلی زود به جهان رؤیاهایم باز خواهم گشت و زندگی در کنار دوستان تئاتری.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
# نور_تهران
انفجار پنجشنبه شب در شرق تهران که سخنگوی وزارت دفاع اعلام کرد بهعلت نشت مخازن گازی در پارچین بوده جو فضای مجازی را بهم ریخت. کسانی که ساکن شرق بودند و نور عجیب این انفجار را دیدند دربارهاش نوشتند و بلافاصله هم عکسها و فیلمهایی از آن در توئیتر و اینستاگرام منتشر شد. حدس علت انفجار، نگرانی و شوخی را بیشتر از هرچیز در واکنش کاربران به این اتفاق میدیدیم و میخواندیم: «تهران شب از تو دور است، تهران همیشه نور است!»، «فردا بنگاهیها میکشند رو خونههای شرق تهران»، «تهران چقدر مخوف شده، نور میاد، بو میاد، ... انگار داریم تو فیلماى تخیلى زندگى میکنیم.»، «چیزی نیست حباب بورس بود که ترکید، از اون جایی که جمعهها بورس تعطیله صداش شنبه درمیاد»، «چقدر شبیه اول سریال چرنوبیله. نصف شب، نور و...»، «این مردم اینقدر در حال ثبت لحظههای نایسشون هستن از یک به اصطلاح انفجار دو ثانیهای 5هزار تا فیلم بیرون آمد»، «پاشید علیالحساب بریم تو صف بنزین تا ببینیم چه خاکی سرمون کنیم»، «یکی از دوستام، استوری نور تهران رو ریپلای کرده و گفته: یعنی فردا که بیدار میشیم باز چه فاجعهای قراره به حجم فاجعههای زندگیمون اضافه بشه...»، «خب بگین ببینم تو تقویم مایاها اشارهای به انفجار تهران نشده؟»، «هر چند وقت یه بار جمعه شبها یه ژانر وحشت داریم»، «الان مسئول داعش پا میشه میگه انفجار کار ما بوده، دوباره میگیره میخوابه.»، «خبر نور تهران خبر به خبر در حال چرخش است. «فردا ۲۷ جون ۲۰۲۰ بر اساس سریال Dark مطابقه با شروع سومین چرخه یا چرخه نهایی. با این جریان نور تهران و مسیری که دنیا طی این چند ماه رفته هیچ تعجب نمیکنم یهو آخرالزمان شه. ما که همه چی تو این زندگی دیدیم اینم روش»، «دیگه وقتش بود که وارد مرحله بعدی بشیم»، «من احتمال میدم تهران از نوسانات و گرونی زیاد آمپر چسبونده نورش زده بیرون»، «همه شایعات و اخبار درباره نور تهران یه طرف، اولین منبع خبری که در این باره اطلاعرسانی کرد یه طرف: نور نیوز! فانتزیهامون داره اوج میگیره!».
نوشتن از فیلمی درباره مرگ
فیلم «جهان با من برقص» ساخته سروش صحت وارد شبکه نمایش خانگی شده و به شکلی عجیب در شبکههای اجتماعی بازتاب داشته است. این چند روز کاربران زیادی فیلم را دیده و دربارهاش نوشتهاند. بعضیها دوستش داشتند و به نظر بعضیها هم فیلم ضعیفی است. میشود گفت مدتهاست درباره یک فیلم ایرانی به این شکل در شبکههای اجتماعی بحث ایجاد نشده بود. نظرات کاربران را درباره «جهان با من برقص» بخوانید: «بهنظر بنده حقیر فیلم -ایرانی- جهان با من برقص، قدم بزرگی به سمت سینمای مدرن برداشته. اطرافیان سروش صحت میگن وقتی بیکار میشه سریع با یک کتاب خودش رو مشغول میکنه و این حرف با این فیلم ثابت شده»، «جهان با من برقص از اون فیلماست که از این به بعد قراره هِی ببینم.»، «فیلم «جهان با من برقص» رو امروز دیدم. یعنی تا نصفه دیدم و دیگه نتونستم ادامه بدم. چرا این فیلم اینقدر بد و بیمایه بود؟ پر بازیگر خوب ولی با داستانی خیلی ضعیف. یعنی این فیلم قراره یه فیلم خوب باشه؟»، «اینایی که میگن فیلم جهان با من برقص عالی بود، یه توضیح کوچکی بدن لطفاً، عالی بودنش کجاش بود دقیقاً»، : «فیلم جهان با من برقص شاهکار سروش صحت را دیدم. چندی بود این چنین با فیلم خاصی خو نگرفته بودم. با جهان و دوستانش خندیدم، شوک شدم، گریه کردم، به فکر فرو رفتم، شاد شدم، قضاوت کردم، پشیمان شدم، درس گرفتم، زندگی کردم و در آخر با جهان رقصیدم»، «حال و هوای فیلمو دوست داشتم، ولی اصلاً از اون میانسکانسهای(عنوان بهتری به ذهنم نرسید) مینیبوس قرمز و گروه نوازندگان خوشم نیومد. اصلاً انگار مال یه فیلم دیگه بود که به زور چسبونده بودنش به این فیلم.»، «فیلم «جهان با من برقص...» رو دیدم و عمیقاً لذت بردم. یه جاهاییش روحم داشت ماساژ میگرفت. دمت گرم آقای صحت»، «یه نفر یا چند نفر که دوسش دارین رو دور خودتون جمع کنید، گوشیاتونو بندازین اونور از همه چیز جدا شین بشینین دور هم جهان با من برقص رو ببینید. حالتون قطعاً خوبه بعدش.»، «اَشک میآید مرا. واکنش غیر ارادی من بعد از دیدن جهان با من برقص.»، «فیلم جهان با من برقص رو ببینید. از اون فیلماست که ارزشِ حداقل یه بار دیدن رو داره.» «حقیقتاً حتی در موقع مرگ هم ما مرکز تموم عالم نیستیم آدمها دغدغهها و دلمشغولیهای خودشون رو دارن. فیلم ذهن آدم رو درگیر میکرد، قطعاً ارزش دیدن داره.»، «جهان با من برقص ارزش تماشا دارد و مسأله محوریاش مرگ است. مرگی که هر چه از آن فرار کنید باز هم شما را در بر میگیرد. البته روایت شیرین این مرگ، آن را خواستنی کرده»، «این فیلم جهان با من برقص که آنقدر تعریف میکردین اونجوری قشنگ هم نبود. کل مفهوم فیلم تو سکانس آخرش بود فقط.»، «یه کمدی سطحی که خودش رو نزدیک به درام میکنه، اما به خاطر شخصیتپردازی ضعیف و فیلمنامه ضعیفتر، در حد ایده جذاب متوقف میشه. اما نمیشه فیلمبرداری جذاب و دلنشین و لوکشین عالی فیلم رو نادیده گرفت.».
به نام تاریخ
7 تیر
100 روز از سال 99 گذشت و امروز هم بهانهای است برای یاد کردن از هنرمندان و اهالی فرهنگ ایران و جهان.
تولدها
سهراب شهیدثالث: کارگردان متفاوت و خاص سینمای ایران سال 1323 در چنین روزی به دنیا آمد. او یکی از مشهورترین چهرههای موج نوی سینمای ایران بود که فیلم «طبیعت بیجان» را ساخت و نامش ماندگار شد. شهیدثالث در اتریش رشته سینما را میخواند که بهدلیل بیماری سل تحصیلش ناتمام ماند. در میانه درمان به پاریس رفت و سینما را در مدرسه کنسرواتوار مستقل سینمای فرانسه ادامه داد. سال 1347 به ایران بازگشت و مستندسازی را با ساخت مستندهایی درباره رقصهای محلی اقوام ایران آغاز کرد. «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» را در سالهای 52 و 53 ساخت که بهدلیل نگاه واقع گرایانه مورد توجه قرار گرفت و برای «طبیعت بیجان» برنده خرس نقرهای بهترین کارگردان از جشنواره فیلم برلین شد. ساخت مستندهایی درباره زندگی کارگران با مخالفتهای رژیم طاغوت مواجه شد و شهیدثالث مجبور شد ایران را ترک کند. در آلمان چندین مستند و فیلمهایی چون «در غربت»، «زمان بلوغ»، «یک زندگی، چخوف» را ساخت اما اقامتش در این کشور با مشکل مواجه شد و مجبور شد به چکسلواکی آن زمان و بعد به امریکا برود و دیگر هم فیلم نساخت. شهیدثالث سال 77 درگذشت.
جواد بطحایی: امروز سالروز تولد یکی از نوازندگان بهنام سنتور است. بطحایی سال 1336 در خانوادهای هنرمند متولد شد. پدرش نوازنده تار بود و او پس از اینکه تئوری و سلفژ را از غلامحسین ظهیرالدینی یاد گرفت وارد دانشکده هنرهای زیبا شد. فرامرز پایور و پرویز مشکاتیان از استادان او بودند و در حضور آنها سنتور و نی را ادامه داد. بطحایی از سال 1372 همراه محمدرضا شجریان کنسرتهایی را در شهرها و کشورهای مختلف اجرا کرد و از سال 80 هم گروه خودش را با نام «نوای دل» تشکیل داد. سالار عقیلی، علیرضا قربانی، فاضل جمشیدی و مجتبی عسگری خوانندگانی هستند که بطحایی با آنها همکاری کرده است.
الناز شاکردوست: بازیگر جوان سینمای ایران که با فیلم «شبی که ماه کامل شد» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را برد امروز 36 ساله میشود. شاکردوست با بازی در فیلم «گل یخ» به کارگردانی کیومرث پوراحمد وارد سینما شد و سالها بهعنوان بازیگر فیلمهای تجاری شناخته میشد اما بازی او در «شبی که ماه کامل شد» متفاوت بود و مورد توجه قرار گرفت. «اتوبوس شب»، «باد در علفزار میپیچد»، «چه کسی امیر را کشت؟»، «خفگی»، «قاعده بازی» و «چند میگیری گریه کنی؟» از دیگر کارهای اوست.
سالروز تولد فرشید نوابی بازیگر و نوازنده گیتار، مرتضی بامداد فلاحتی نوازنده تنبک و سه تار، پویان آزاده نوازنده پیانو، حمید ابراهیمی بازیگر، فرشته ساری شاعر، محمدرضا کلهر نویسنده، محمدحسین مهدوی شاعر، زینب میرطاووسی نویسنده، محمدمهدی روحانی مشهدی گرافیست، علی جهاندار خواننده و متئو لوئیس بازیگر بریتانیایی هم امروز است.
درگذشتها
باد اسپنسر: کمدین ایتالیایی و مشهور سال 2016 در چنین روزی درگذشت. حتماً او را با بازی در فیلمهای وسترن اسپاگتی همراه ترنس هیل به یاد میآورید که بارها فیلمهای او از تلویزیون ایران پخش شده است. او که قهرمان ورزشهای شنا، کاراته، واترپلو و بازیکن فوتبال امریکایی بود از 38 سالگی بازیگر شد و در طول فعالیتش با ترنس هیل 18 فیلم سینمایی مشترک کار کردند. «پاگنده به هنگ کنگ میرود»، «کلانتر و گمشده فضایی»، «دو میسیونر»، «من و اسب آبی» و «دلیلی برای زندگی، دلیلی برای مرگ» از فیلمهای باداسپنسر است. او که در ایران به «پاگنده» شهرت دارد سال 2005 وارد دنیای سیاست شد و بهعنوان مشاور حزب فورزا در لاتزیوی ایتالیا کارش را آغاز کرد. اسپنسر در 86 سالگی درگذشت.
مسعود کیمیایی «گشت ارشاد ۳» را کلید زد
«گشت ارشاد ۳» مانند نسخه اول و دوم آن به تهیه کنندگی وکارگردانی سعید سهیلی ساخته میشود اما در اولین روز فیلمبرداری این فیلم مسعود کیمیایی برسر صحنه حضور پیدا کرد و بهصورت نمادین این فیلم را کلید زد و پلانی از فیلم را کارگردانی کرد.
ساعد سهیلی و پولاد کیمیایی در اولین روز فیلمبرداری این فیلم بهعنوان دو بازیگر اصلی فیلم جلوی دوربین رفتند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
مخالف خصوصیسازی تئاتر هستم
-
ارتباطات میان فرهنگی در حاشیه کرونا
-
ایثار صاحبان فیلمها، پاسخ اعتماد مخاطبان و چند انتظار
-
شکار بزرگ شنبه
-
شهروند مجـــازی
-
به نام تاریخ
-
مسعود کیمیایی «گشت ارشاد ۳» را کلید زد
اخبارایران آنلاین