جنایت شبانه برای طلب 5 میلیاردی
گروه حوادث/ مرجان همایونی: مرد پرستار که با همدستی یک زن ، و سه همدست دیگرش برای وصول طلب 5 میلیاردیاش از پسر جوانی وی را بهقتل رسانده بود از سوی پلیس دستگیر شد.
بهگزارش «ایران»، شامگاه 17 اردیبهشت دختر جوانی با پلیس تماس گرفت و گفت: شامگاه 15 اردیبهشت در حال صحبت با نامزدم ابوالفضل بودم که ناگهان تماس ما بدون خداحافظی قطع شد. بعد از آن هرچه با تلفن همراه ابوالفضل تماس گرفتم جواب نداد. دو روز از او بیخبر بودم تا اینکه به خانهاش آمدم و هرچه زنگ زدم جواب نداد. اما خودرواش در پارکینگ خانه است و تصور میکنم اتفاقی برای او افتاده باشد.
جنایت در خانه
بهدنبال اعلام خبر به مأموران کلانتری 146 حکیمیه آنها بلافاصله راهی محل شده و پس از هماهنگیهای قضایی وارد آپارتمان پسر جوان شدند. با ورود به محل آنها با جسد مرد جوان در حالی مواجه شدند که دستهایش از پشت بسته شده بود و دستمالی دور گردنش گره خورده بود که حکایت از مرگ او بر اثر خفگی داشت. گوشی تلفن همراه و لپ تاپ مقتول نیز به سرقت رفته بود.
سالم بودن در ورودی حکایت از حضور افرادی آشنا به خانه داشت. در نخستین گام کارآگاهان به سراغ دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه رفتند.
تصاویر دوربینها نشان داد که چهار مرد جوان روز حادثه زنگ آپارتمان مقتول را بهصدا درآوردند اما او در را باز نکرد و در نهایت مردان جوان آنجا را ترک کردند. لحظاتی بعد زنی با ظرف حلوا و با این ترفند که حلوای نذری آورده، زنگ در را به صدا درآورد که ابوالفضل در را باز کرد اما همزمان با ورود او چهار مرد جوان نیز وارد ساختمان شدند. لحظاتی بعد زن جوان خارج شد و چهار مرد ناشناس نیز حدود نیم ساعت بعد از خانه خارج شدند. در ادامه بررسیها، تیم جنایی دریافتند مدتی است که ابوالفضل با مرد جوانی بهنام هوشنگ آشنا شده و باهم مشارکت کاری داشتهاند. مشارکتی که ممکن بود انگیزهای برای جنایت باشد.
بدین ترتیب به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی پایتخت، هوشنگ بازداشت شد. پسر جوان ابتدا منکر جنایت بود اما تصویر او در مقابل خانه مقتول و مدارک و شواهدی که تیم جنایی به دست آورده بودند باعث شد که درنهایت او به قتل با همدستی دو مرد و یک خانم وکیل اعتراف کند.
با اعتراف هوشنگ، سه مرد جوان و خانم وکیل بازداشت شدند. 5 متهم دستگیر شده در تحقیقات به جنایت اعتراف کرده و به دستور بازپرس عباس بخشوده، راهی اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت شدند.
گفتوگو با سردسته باند
با مقتول چطور آشنا شدی؟
دو سال قبل، پدرش را برای درمان به بیمارستانی که من در آن کار میکردم آورده بودند. ابوالفضل خیلی بیقراری میکرد و چون من پرستار پدرش بودم سعی میکردم او را آرام کنم و کم کم باهم دوست شدیم. البته دوستی ما زمانی بیشتر شد که من یک دستگاه لیزر به ارزش 133 میلیون تومان خریدم، به من گفتند دستگاه آلمانی است اما دستگاه چینی از آب درآمد. خواستم شکایت کنم و با ابوالفضل که خودش را وکیل معرفی کرده بود مشورت کردم. همین موضوع باعث صمیمیت بیشتر ما شد.
ابوالفضل وکیل بود؟
میگفت فوق لیسانس حقوق دارم و نماینده حقوقی یکی از سازمانهای دولتی هستم. او تاجر بود و میگفت که وضع مالی خوبی دارد. میگفت قرار است یک مزایده برگزار شود که هر چقدر در آن سرمایهگذاری کنیم سه برابر سود دارد. وسوسههای او باعث شد که
5 میلیارد تومان برای سرمایهگذاری به او بدهم.
چه شد که شراکت به اختلاف ختم شد؟
از سود پولها هیچ خبری نشد. یک موضوع دیگر هم این بود که من یک مغازه در یکی از شهرهای اطراف تهران داشتم که سند نداشت. ابوالفضل گفت میتواند برای این مغازه سند بگیرد. من به او اعتماد کردم و به او وکالت دادم. اما از سند مغازه خبری نشد و وقتی خواستم که مغازه را با همان وضعیتی که هست به من برگرداند مدام بهانه میآورد.
چرا شکایت نکردی؟
من هیچ مدرکی از او نداشتم. برای همین به سراغ خانم وکیلی رفتم که در این ماجرا همراه ما بود. از او مشورت گرفتم و او هم گفت میتوانی از او سفته بگیری و بعد هم شکایت کنی.
چه مدت بود که تصمیم به انتقامگیری افتاده بودید؟
از 5 یا 6 ماه قبل؛ اما تصمیم نهایی را از سه هفته قبل گرفتیم. چند باری میخواستیم در خیابان به او سوءقصد کنیم اما متوجه شد. شب حادثه هم هرچه زنگ خانهاش را زدیم در را باز نکرد. به خانم وکیلی که برای مشورت از او کمک خواسته بودم زنگ زدم و گفتم یک قرارداد داریم و از او خواستم برای قرارداد به خانه ابوالفضل بیاید. اما در واقع چون خودرو نداشتیم میخواستیم از خودرو او استفاده کنیم. زمانی که ابوالفضل در را به رویمان باز نکرد، نقشه دومی را که در سر داشتیم اجرا کردیم. خانم وکیل با این ترفند که نذری آورده است وارد ساختمان شد و ما هم بهدنبال او رفتیم. ما که وارد شدیم خانم وکیل رفت ولی ما چهار نفر با او درگیر شدیم. من دستور میدادم و سه نفر دیگر دستهایش را بستند و پارچه دور گردنش انداختند و یکی از آنها هم آمپول بیهوشی به ابوالفضل تزریق کرد.
بعد چه شد؟
ما تعداد زیادی سفته با خودمان برده بودیم و او را مجبور کردیم که آنها را امضا کند و اثر انگشت بزند. اما 20 تا از سفتهها را امضا کرد که حالش بد شد. شروع به احیای او کردیم ولی بیفایده بود و داخل خانه متوجه شدیم که او مرده است. برای اینکه ماجرا را سرقت جلوه دهیم و کسی به ما شک نکند لپ تاپ و گوشی تلفن همراهش را سرقت کردیم.
همدستانت در این جنایت چه کسانی بودند؟
یکی از آنها برادرم بود، یکی از آنها دوست صمیمی و همکارم بود. سومین نفر را هم برای این کار اجیر کردیم. 20 میلیون تومان به او دادیم تا در این کار با ما همراه شود.
5 میلیارد را از کجا آورده بودی؟
من پرستار بیمارستان هستم اما بعداز ظهرها در یک کلینیک زیبایی کار میکنم. من دستیار دو دکتر جراح زیبایی هستم و درآمد خوبی هم داشتم.
تشکیل باند خانوادگی برای قاچاق 100 میلیون لیتر سوخت
گروه حوادث / یک باند خانوادگی که با راهاندازی یک شرکت بیش از 100 میلیون لیتر سوخت قاچاق کرده بودند از سوی پلیس دستگیر شدند.
سردار محمدرضا مقیمی رئیس پلیس امنیت اقتصادی ناجا، با بیان این مطلب به باشگاه خبرنگاران پویا؛ گفت: مقابله با قاچاق سوخت یکی از اولویتهای اصلی این پلیس است و بههمین منظور مبادی رسمی را بشدت رصد میکنیم و با اقدامات اطلاعاتی اجازه جولان به قاچاقچیان نخواهیم داد. پیرو این اولویت به اخبار و نتایجی دست یافتیم که برخی از شرکتها اقدام به قاچاق سوخت یارانهای میکردند در واقع این شرکتها با عنوان صادرات مشتقات نفتی و حلالها، سوخت قاچاق میکردند. در رصد این شرکتها، به یک شرکت خانوادگی رسیدیم که فقط در ۶ ماه دوم سال گذشته ۱۰۰ میلیون لیتر سوخت قاچاق کرده بودند؛ ۶ عضو اصلی این باند خانوادگی دستگیر شدند و در جریان پیگیری این پرونده ۱۵ عضو دیگر شناسایی و دستگیر شدند.
وی ادامه داد: برخی جایگاه داران سوختی با سوءاستفاده از کارتهای سوخت در شکلگیری این اقدامات مجرمانه دست داشتند. در واقع با رصد و اشراف اطلاعاتی، توانستیم بعضی از شرکتهایی که با فعالیتهای پالایشگاهی در شهرکهای صنعتی حاشیه شهرهایی، چون ورامین بهصورت خانوادگی فعالیت میکردند را شناسایی کنیم و شرکت مذکور یکی از این شرکتها است که اقدام به قاچاق سوخت میکرد. با استفاده از منابع اطلاعاتی، مشخص شد که سرشبکه این باند خانوادگی، تجهیزات و برند شرکتهای خوشنام را خریداری و در ذیل این شرکتها اقدام به قاچاق سوخت میکند، این عضو اصلی باند دارای چندین فقره سابقه کیفری در زمینه قاچاق بود.
سردار مقیمی در تشریح روند فعالیت این شرکت متخلف ادامه داد: چرخه خرید، تولید و فروش فرآوردههای نفتی این شرکت را رصد کردیم و دریافتیم که قاچاق فرآوردههای نفتی یارانهای بویژه گازوئیل به شرکتهایی در کشورهای همسایه محوریترین اقدام مجرمانه اعضای این شرکت بوده است. آنها همچنین ارتباطات غیرمتعارفی با کارشناسان و کارمندان برخی سازمانها برقرار کرده و سوخت یارانهای تحت عنوان روغن سوخت، روغن تصفیه مجدد و... را از طریق تانکرهای حمل سوخت از گمرکهای اصلی به سمت گمرکات مرکزی (مقصد) منتقل میکردند.
رئیس پلیس امنیت اقتصادی با اشاره به اینکه اعضای این باند اقدام به جعل اسناد نیز میکردند، تصریح کرد: در روند پیجویی پرونده، تحقیقات عمق بیشتری پیدا کرد و با همکاری بازپرس دادسرای ناحیه ۳۲ تهران به نتایج خوبی دست یافتیم.
در روند تحقیقات منابع تأمین سوخت توسط این شرکت، محل دپو، بارگیری، مسیر عبور و مرور تانکر حامل سوخت و... شناسایی شد و با همکاری مرجع قضایی، پس از اشراف کامل اطلاعاتی توانستیم طی یک عملیات ضربتی ۱۵ عضو دیگر این باند را شناسایی کنیم.
سردار مقیمی در تشریح عملیات دستگیری اعضای این باند خاطرنشان کرد: فعالیت اعضا در استانهای مرکزی، خراسان رضوی و شرق استان تهران (ورامین) بود؛ و پلیس برای اجرای عملیات ضربتی، همزمان در سه نقطه کشور، در یک روز و زمان معین وارد عمل شد. طی این عملیات
۶۲ دستگاه تانکر سوخت کشف و همچنین در شرق استان تهران ۲۸ مخزن سوختی مورد رصد قرار گرفت از طرفی در خراسان رضوی ۸۳ دستگاه خودرو حامل سوخت را کشف کردیم، در واقع باید بگویم طی این عملیات ضربتی ۴ میلیون لیتر فرآورده نفتی قاچاق کشف و توقیف شد.
رئیس پلیس امنیت اقتصادی ناجا ادامه داد: پس از دستگیری اعضای اصلی باند، روند بررسی پرونده و تحقیقات تکمیلی ادامه داشت که در این میان مدیرعامل، اعضای هیأت مدیره برخی شرکتها، کارچاق کنها، برخی جایگاهداران، رانندگان و سایر افراد دخیل شناسایی شدند. در ادامه تحقیقات، ۲۰ کارگاه بزرگ و کوچک در امر تهیه فرآوردههای نفتی همکار با این شرکت متخلف شناسایی شدند که پرونده را وارد فاز جدیدی از تحقیقات کرد. در حال حاضر کارگاههای غیرفعالی در کشور داریم که سهمیه سوخت دریافت و این سهمیه را بهصورت قاچاق به کشورهای همسایه منتقل میکنند که بخشی از فعالیت این شرکتها هم در این راستا بوده است.
این مقام ارشد انتظامی در پاسخ به سؤالی درباره ریشه و منشأ اصلی این تخلفات عنوان کرد: منشأ اصلی تأمین این سوختها، برخی از جایگاهداران سوختی هستند؛ که آنها با استفاده از کارتهای سوخت اجارهای، اقدام به تأمین نیازهای سوختی این شرکت میکردند.
سردار مقیمی در هشدار به سودجویان عنوان کرد: به همه کسانی که به هر دلیلی کارت سوخت خود را اجاره میدهند، هشدار میدهم که با این دست از تخلفات برخورد میکنیم و در روند شناسایی متخلفان اینگونه جرایم تا آخرین حلقه عامل، موضوع را پیگیری میکنیم.
دستگیری راننده فراری پس از 100 روز
گروه حوادث / راننده فراری که پسر جوانی را با خودرو زیر گرفته بود با گذشت بیش از 100 روز دستگیر شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 9:10 شامگاه 8 اسفند سال گذشته گزارش تصادفی به پلیس و اورژانس اعلام شد. بهدنبال این تماس مأموران امدادی راهی محل شده و پسر 35 ساله را که مجروح شده بود به بیمارستان منتقل کردند با گذشت 10 روز از بستری شدن علیرضا رحیمینژاد، او در بیمارستان تسلیم مرگ شد.
گزارش مرگ پسر جوان به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام و تحقیقات برای رازگشایی از مرگ او ادامه یافت.
در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه مشخص شد که راننده خودروی 207 با سرعت به علیرضا برخورد کرد و پسر جوان را 10 متری روی زمین کشید و فرار کرد.
در نهایت هویت راننده 27 ساله شناسایی شد و به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت او بازداشت شد.
پسر جوان در تحقیقات گفت: سر تقاطع پایینتر از محل حادثه، جلوی خودروی علیرضا پیچیدم. از او معذرت خواهی کردم اما او با خودرواش بدنبالم آمد. ترسیده بودم و خواستم فرار کنم و وارد خیابان شدم، با دیدن نردهها و به تصور اینکه بنبست است بلافاصله دنده عقب آمدم و خواستم به فرارم ادامه بدهم که علیرضا را مقابل خودروام دیدم. تصور میکردم میتوانم بدون آنکه با او برخورد کنم از کنارش رد شوم اما خودرو به او خورد و من هم فرار کردم.
پدر علیرضا در خصوص این حادثه به «ایران» گفت: ساعت 9 شب حادثه، پسرم از محل کارش در خیابان کریم خان زند خارج شد. ابتدای میدان ولیعصر راننده 207 جلوی او میپیچد و همین مسأله باعث درگیری لفظی بین آنها میشود. این درگیری تا چند خیابان آن طرفتر هم کشیده میشود و زمانی که پسرم از خودرواش پیاده میشود، راننده 207 که در حال فرار بوده او را زیر میگیرد.
بهدستور بازپرس رحیم دشتبان، متهم جوان روانه اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
قاتل دختر جوان در یک قدمی آزادی
گروه حوادث/ پسر جوان که بهخاطر ارتباط پنهانی دختر مورد علاقهاش با یک پسر او را به قتل رسانده بود در حالی در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد که خانواده مقتول از قصاص وی گذشت کرده و بزودی آزاد خواهد شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اواسط سال 92 با قتل دختر جوانی بهنام سمیرا آغاز شد. مأموران پس از حضور در محل قتل متوجه شدند که مقتول از سوی پسر جوانی بهنام کاوه به قتل رسیده است.
کاوه بازداشت شد و در اظهاراتش عنوان کرد: من و سمیرا دو سال باهم دوست بودیم و قصدمان ازدواج بود اما خانواده من موافق این ازدواج نبودند. با این حال در این مدت من او را به چشم همسرم میدیدم و همه کار برایش انجام میدادم. روز حادثه با سمیرا تماس گرفتم و قرار گذاشتیم که پس از پایان ساعت کارش بهکارگاه من بیاید تا درباره با آیندهمان همفکری کنیم. چون قصد داشتم بهصورت مخفیانه او را عقد کنم و بعد موضوع را به خانوادهام بگویم.
وی در ادامه گفت: آن روز عصر سمیرا به کارگاهم آمد تلفن همراهش چندباری زنگ خورد اما او پاسخ نداد. برای انجام کاری به داخل دفترم رفتم و پس از چند دقیقه در حالی که او متوجه برگشت من نبود شنیدم که در حال صحبت کردن با دوست پسر قبلی اش است. بسیار عصبانی شدم و علت کارش را پرسیدم که او با صراحت به من گفت ارتباطاتش هیچ ربطی به من ندارد. وقت و هزینهای که در آن دو سال صرف سمیرا کرده بودم و از همه مهمتر عشقی که به او داشتم باعث شد تا در یک لحظه با چاقو چند ضربهای به او بزنم که کشته شد. پساز اعترافات متهم پرونده به دادگاه کیفری فرستاده و متهم به قصاص محکوم شد. اما چون اولیای دم بایستی مبلغ تفاضل دیه مقتول را پرداخت میکردند تا کاوه اعدام شود و آنها از پرداخت این مبلغ ناتوان بودند حکم قصاص اجرا نشد و اولیای دم هم رضایت دادند. بدین ترتیب متهم صبح دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
قضات پساز شور در خصوص پرونده، کاوه را به 6 سال و نیم حبس محکوم کردند و با توجه به اینکه او از اواسط سال 92 در زندان به سر میبرد و محکومیتش را گذرانده بزودی آزاد خواهد شد.
در طرح اقتدار پلیس اجرا شد
پاکسازی پارکها، مراکز ورزشی و قهوهخانهها از اراذل و اوباش
گروه حوادث / نخستین مرحله از طرح اقتدار پلیس امنیت در پایتخت با دستگیری 557 متهم و پلمب 101 قهوه خانه به اجرا درآمد.
به گزارش خبرنگار «ایران»، این طرح از ابتدای هفته جاری به منظور برخورد با اراذل و اوباش مناطق مختلف تهران بخصوص افرادی که در پارکها، قهوه خانهها، باشگاههای بدنسازی و... برای شهروندان مزاحمت ایجاد کرده بودند، انجام شد.
سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت در تشریح این عملیات گفت: این طرح در ۳۵۰ نقطه از تهران از جمله فرحزاد، ستارخان، تهرانپارس، خاک سفید، نازی آباد، یاخچی آباد، اتابک، خزانه و سعادتآباد اجرا شد و ۲۲۴۱ واحد صنفی نیز مورد بازدید قرار گرفت که از این تعداد حدود ۱۰۰ مورد مرتکب تخلفاتی شده بودند که برخورد لازم با آنان صورت گرفت و اغلب پلمب شدند همچنین در مجموع اجرای این طرح ۵۵۷ نفر دستگیر شدند که برخی از اراذل و اوباش سطح دار بودهاند که اقدام به شرارت و تخریب اموال عمومی و درگیری کرده بودند. اوباشگران نوپا، مزاحمین نوامیس، توزیعکنندگان مواد مخدر و چند متهم که در کار خرید و فروش سلاح بودند از دیگر دستگیرشدگان در این طرح بودند که حدود
۱۳۷ نفر آنها سابقه دار هستند.
سردار رحیمی در مورد اجرای طرح ترافیک در پایتخت نیز گفت: پلیس نظرات خود را در این زمینه ارائه داده، اما اجرای طرح ترافیک و ادامه آن در شرایط کنونی یک تصمیم جمعی است و ستاد ملی مقابله با کرونا در این زمینه تصمیمگیری میکند. ما بهعنوان پلیس جزو دستگاههایی بودیم که با اجرا نشدن طرح ترافیک برای حفظ سلامتی مردم و شهروندان موافق بودیم و در حال حاضر نیز برابر گزارشهایی که ما دریافت کردیم ترافیک در پایتخت کاهش چشمگیری داشته اما تراکم در مترو افزایش یافته است.
رحیمی در مورد اقدامات پلیس مترو نیز گفت: ما به مأموران پلیس مترو ابلاغ کردهایم با توجه به اینکه کرونا تمام نشده و همچنان باید تمهیدات بهداشتی را رعایت کنیم در رعایت دستورالعملها و پروتکلهای بهداشتی در مترو با مسئولان همکاری کرده و در جلوگیری از ورود افراد بدون ماسک به داخل مترو کمک کنند.
متهم به قتل در دادگاه :
به عمویم ناسزا گفت عصبانی شدم
گروه حوادث / پسر جوانی که به خاطر توهین و ناسزاگویی دوستش به عموی مرحوم خود وی را به قتل رسانده بود بعد از 2 سال صبح دیروز در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال 97 با کشف جسد جوانی بهنام عباس در خانهاش آغاز شد. مأموران پساز اطلاع از این ماجرا به محل اعلام شده رفتند و پساز بررسی دوربینهای مداربسته مشخص شد که مصطفی یکی از دوستان مقتول آخرین نفری بوده که از خانه او خارج شده است بنابراین مصطفی بهعنوان متهم به قتل دوستش بازداشت شد.
متهم پساز دستگیری مدعی شد: من از راه خرید و فروش سکه و دلار امرار معاش میکنم و سالهاست که با عباس دوست بودیم. آخرین باری که برای مصرف مواد مخدر به خانه او رفتم به یکباره شروع به فحش دادن به عمویم کرد. عموی من آدم بسیار معتقد و خوبی بود که سالها پیش فوت کرد و من به خاطر اینکه دستش از دنیا کوتاه بود به عباس اعتراض کردم که درگیری بین ما آغاز شد. او چند لگد به من زد و من هم گلویش را فشار دادم و او را روی تخت انداختم و با حالت قهر از خانهاش خارج شدم. اما چند روز بعد جسد او را پیدا کردند این در حالی است که وقتی من از خانهاش خارج میشدم او زنده بود. پساز این اظهارات متهم با تکمیل پرونده صبح دیروز در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
در ابتدای جلسه محاکمه پس از قرائت کیفرخواست اعلام شد که اولیای دم مقتول مادرش بوده که سال گذشته فوت کرده و حالا 2 خواهر و یک برادر مقتول بهعنوان اولیای دم در دادگاه حضور دارند که برادر مقتول به نمایندگی از طرف خود و 2 خواهرش گفت: ما قرار بود در جلسهای موضوع پرونده را بررسی کنیم تا ببینیم که امکان گذشت از قصاص متهم وجود دارد یا نه که نتیجه گرفتیم متهم مستحق تخفیف در مجازات نیست و خواهان قصاص او هستیم. در ادامه متهم در دفاع از خودش عنوان کرد: من قاتل نیستم و ماجرای قتل عمد را قبول ندارم. حتی پزشکی قانونی هم تأیید کرده که قتل خفگی با جسم انعطاف پذیر بوده اما من همانطور که قبلاً هم گفتم تنها با دستم گلویش را فشردم و حتی بعد از آن هم او زنده بود.
با پایان اظهارات اولیای دم و دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
شناسایی ضاربان راننده پراید با کمک دوربین پلیس
گروه حوادث / دوربین مرکز کنترل ترافیک تهران ضاربان راننده پراید را به دام انداخت.
سرهنگ محمد رازقی، رئیس مرکز فرماندهی و کنترل ترافیک هوشمند پلیس راهور پایتخت در تشریح این خبر به میزان گفت: چند روز قبل هنگام رصد تصاویر دوربینهای ترافیکی سطح شهر متوجه شدیم در یکی از بزرگراههای شهر تهران، دو نفر سرنشین یک خودرو سمند با راننده یک پراید که تنها بود درگیر شده و پس از حمله به وی او را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
وی افزود: بلافاصله با مشاهده این صحنه به همکارانمان در نیروی انتظامی خبر دادیم و با اینکه ضاربان و راننده پراید محل را ترک کرده بودند اما با استفاده از پلاک خودرو راننده پراید شناسایی شد. وی در تحقیقات به مأموران گفت: وقتی به راننده خودرو سمند درباره حرکات نامتعارف و خطرناک وی تذکر دادم آنها با من درگیر شدند.
رئیس مرکز فرماندهی و کنترل ترافیک هوشمند پلیس راهور پایتخت گفت: پس از اطلاع از علت حادثه، این راننده را به مرکز دعوت کردیم و فیلم درگیری را برای طی کردن مراحل قانونی در اختیار وی قرار دادیم که پس از مدتی او با ما تماس گرفت و از موفقیت در پیگیری ماجرا و دستگیری متهمان و محاکمه آنها خبر داد.
این مقام انتظامی پیشتر اعلام کرده بود که در بسیاری از تصادفات که صحنه تصادف برهم خورده یا تصادفات سنگین است، همکاران ما در این مرکز با بازبینی تصاویر، به کروکی کشیدن افسران مستقر در محورها کمک میکنند. همچنین امکان ارسال این تصاویر برای مراکز قضایی و بیمه امکان پذیر است.