ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیسی : رویهام از ابتدا صداقت بوده و از این به بعد نیز خواهد بود
صادقانه با مردم
رئیس جمهور در اولین سفر از دور دوم سفرهای استانی به خراسان جنوبی رفت و مورد استقبال گسترده مردم قرار گرفت
رفراندوم استانی
2و6
گروه سیاسی/ دور دوم سفرهای استانی دولت مردمی، پنجشنبه گذشته با سفر دو روزه آیتالله رئیسی به استان خراسان جنوبی آغاز شد؛ سفری که نشانه توقفناپذیری دولت انقلابی در مسیر پیشرفت و توسعه و نیز رفع مشکلات و چالشهای مردم در جای جای ایران اسلامی است. طرحها و پروژههایی که در سفر اخیر آیتالله رئیسی به بیرجند و نهبندان افتتاح شد، مؤید این ادعا است. طی پنجشنبه و جمعه گذشته، با حضور رئیس جمهور، نه تنها عملاً گازرسانی به همه شهرها و روستاهای خراسان جنوبی تکمیل و نهایی شد، بلکه بخش مهمی از پروژه فاضلاب و تصفیهخانه بیرجند نیز افتتاح شد. بهرهبرداری از واحد احیای مستقیم مجتمع فولاد قائنات با ظرفیت تولید سالانه ۸۰۰ هزار تن آهن اسفنجی که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم، برای ۲ هزار و ۹۰۰ نفر فرصت شغلی ایجاد کرده است، از دیگر بخشهای مهم این سفر بود. همچنین رئیس جمهور از خط تولید تایر تک مرحلهای کارخانه کویرتایر بازدید کرد. با آغاز به کار این بخش از این کارخانه که برای اولین بار به همت متخصصان داخلی ساخته و به بهرهبرداری رسیده، ایران هشتمین کشور دنیاست که به دانش ساخت و بهرهبرداری از خط تولید «UNI STAGE» دست یافته است. مجموعه اینها، یعنی افتتاح طرحهای مهم و کلان اقتصادی تأییدکننده این گزاره آیتالله رئیسی است که «پیشرفت کشور به هیچ وجه متوقف نشده و نخواهد شد.» این سخن از اینرو اهمیت دارد که اغتشاش، بهعنوان پروژه بیثباتسازی ایران اسلامی، با حضور مردم در میدان شکست خورد
پروژهای که خود قرار بود بهعنوان مکمل سیاست شکست خورده فشارحداکثری به سرانجام برسد. از جمله نشانههای حضور گسترده مردم و پیوند آنان با دولت، استقبال و اجتماع باشکوه مردم در بیرجند و نهبندان از رئیس جمهور است. به این ترتیب، دور دوم سفرهای استانی، بهعنوان گامهای میدانی دولت برای توسعه و پیشرفت، به معنای شکست سنگین همه برنامههای دشمنان برای توقف دولت و کشور است.
تکمیل طرحهای نیمهتمام
دور نخست سفرهای استانی دولت انقلابی، 20 مردادماه گذشته با سفر آیتالله رئیسی به استان کرمان به پایان رسید. دولت سیزدهم شهریور 1400 عملاً تشکیل شد و کار خود را آغاز کرد اما تا پیش از فرارسیدن موعد یکسالگی، سفرهای استانی به 31 استان کشور به پایان رسید. دور نخست سفرهای استانی، تقریباً بلافاصله پس از شروع فعالیتهای دولت آغاز شد، آن هم در شرایطی که هنوز وضعیت بد کرونایی به طور کامل مرتفع نشده بود. به همین دلیل بود که در این دور از سفرها، اغلب بدون برگزاری اجتماعهای مردمی یا استقبالهای گسترده انجام شد. این امر به نوبه خود نشان میداد که هدف دولت و رئیس جمهور از این سفرها، حل مشکلات و رفع دغدغهها و نیازهای مردم هر استان است، نه صرفاً کسب تشویقهای سیاسی یا نشان دادن نمایشهای رسانهای. بویژه اینکه در این سفرها، دولت حتیالمقدور، از کلنگزنیهای جدید و تصویب طرحهای تازه اجتناب کرد، بلکه در مقابل، همت خود را صرف تکمیل طرحهایی کرد که از دولتهای گذشته به ارث مانده بود. این طرحها، که از آنها با عنوان طرحهای نیمه کاره یاد میشود، هم سرمایههای ملی صرف شده در آنها را به سمت استهلاک میبرد و هم تصویر نامناسبی از توانایی حکمرانی برای مردم به نمایش میگذاشت. از اینرو بود که دولت آیتالله رئیسی، به جای تصویب طرحهای جدید، تمرکز خود را بر تکمیل طرحهای نیمهکاره گذاشت.
برنامهریزی؛ رکن اصلی سفرها
در این مسیر و در نگاه اولی تر، در سفرهای دور نخست استانی دولت، اولویتبندی طرحها اهمیت زیادی داشت. برای این اولویت بندی، پیش از هر سفر، جلسات چندمرحلهای، در نهاد ریاست جمهوری برگزار میشد. در این جلسات که با حضور مسئولان اجرایی، نمایندگان مجلس و نخبگان هر استان برگزار میشد، اولویتهای هر استان احصا و برای تصمیمگیری به جلسهای با حضور معاون اول و گاهی جلسهای با حضور رئیس جمهور ارسال میشد. به این ترتیب، پیش از هر سفر، دستورکارها و نیازمندیها، در یک تعامل میان مرکز و استانها و شهرستانها تعیین میشد. این مسائل، در جریان حضور رئیس جمهور در استان، بویژه در شوراهای اداری بار دیگر مورد بحث قرار میگرفت. در نهایت، مرحله پایانی هر سفر استانی پس از پایان سفر آغاز میشد، آنجا که در دولت، در جلسات معاون اول یا معاون اجرایی رئیس جمهور، پیگیریها برای اختصاص منابع و پیشبرد طرحها دنبال میشد. براین اساس، امروز گزارشها نشان دهنده تأمین منابع برای این طرحها است، امری که افتتاح طرحهای توسعهای در دور دوم سفرهای استانی، بخشی از پیامدهای آن است.
احیای واحدهای راکد و بازدید از مناطق محروم
یکی از ویژگیهای دور نخست سفرهای استانی دولت سیزدهم، احیای کارخانهها و واحدهای راکد در شهرها و روستاهای مختلف کشور بود. در این سفرها، بسیاری از بازدیدهای آیتالله رئیسی، از واحدهایی صورت گرفت که در گذشته به دلایل مختلف، فعالیت آنها متوقف شده بود. در سال نخست فعالیت دولت سیزدهم اما، با همت و پشتکار و روحیه جهادی و تحولخواهی مدیران، این واحدها احیا و رونق اقتصادی و تولیدی به آن مناطق بازگشت. احیای مشاغل از دست رفته، دستاورد دیگر این اقدام بود. در کنار این، بازدید از مناطق محروم، بویژه روستاهای دورافتاده، از ویژگیهای مهم دور نخست سفرها بود. مردم بسیاری از این روستاها، رئیسجمهور را بهعنوان عالیترین مقام اجرایی، درحالی در جمع ساده و صمیمی خود یافتند که پیشتر تصوری از امکان وقوع این رویداد را نداشتند.
ادامه در صفحه 2
رفراندوم استانی
2و6
گروه سیاسی/ دور دوم سفرهای استانی دولت مردمی، پنجشنبه گذشته با سفر دو روزه آیتالله رئیسی به استان خراسان جنوبی آغاز شد؛ سفری که نشانه توقفناپذیری دولت انقلابی در مسیر پیشرفت و توسعه و نیز رفع مشکلات و چالشهای مردم در جای جای ایران اسلامی است. طرحها و پروژههایی که در سفر اخیر آیتالله رئیسی به بیرجند و نهبندان افتتاح شد، مؤید این ادعا است. طی پنجشنبه و جمعه گذشته، با حضور رئیس جمهور، نه تنها عملاً گازرسانی به همه شهرها و روستاهای خراسان جنوبی تکمیل و نهایی شد، بلکه بخش مهمی از پروژه فاضلاب و تصفیهخانه بیرجند نیز افتتاح شد. بهرهبرداری از واحد احیای مستقیم مجتمع فولاد قائنات با ظرفیت تولید سالانه ۸۰۰ هزار تن آهن اسفنجی که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم، برای ۲ هزار و ۹۰۰ نفر فرصت شغلی ایجاد کرده است، از دیگر بخشهای مهم این سفر بود. همچنین رئیس جمهور از خط تولید تایر تک مرحلهای کارخانه کویرتایر بازدید کرد. با آغاز به کار این بخش از این کارخانه که برای اولین بار به همت متخصصان داخلی ساخته و به بهرهبرداری رسیده، ایران هشتمین کشور دنیاست که به دانش ساخت و بهرهبرداری از خط تولید «UNI STAGE» دست یافته است. مجموعه اینها، یعنی افتتاح طرحهای مهم و کلان اقتصادی تأییدکننده این گزاره آیتالله رئیسی است که «پیشرفت کشور به هیچ وجه متوقف نشده و نخواهد شد.» این سخن از اینرو اهمیت دارد که اغتشاش، بهعنوان پروژه بیثباتسازی ایران اسلامی، با حضور مردم در میدان شکست خورد
پروژهای که خود قرار بود بهعنوان مکمل سیاست شکست خورده فشارحداکثری به سرانجام برسد. از جمله نشانههای حضور گسترده مردم و پیوند آنان با دولت، استقبال و اجتماع باشکوه مردم در بیرجند و نهبندان از رئیس جمهور است. به این ترتیب، دور دوم سفرهای استانی، بهعنوان گامهای میدانی دولت برای توسعه و پیشرفت، به معنای شکست سنگین همه برنامههای دشمنان برای توقف دولت و کشور است.
تکمیل طرحهای نیمهتمام
دور نخست سفرهای استانی دولت انقلابی، 20 مردادماه گذشته با سفر آیتالله رئیسی به استان کرمان به پایان رسید. دولت سیزدهم شهریور 1400 عملاً تشکیل شد و کار خود را آغاز کرد اما تا پیش از فرارسیدن موعد یکسالگی، سفرهای استانی به 31 استان کشور به پایان رسید. دور نخست سفرهای استانی، تقریباً بلافاصله پس از شروع فعالیتهای دولت آغاز شد، آن هم در شرایطی که هنوز وضعیت بد کرونایی به طور کامل مرتفع نشده بود. به همین دلیل بود که در این دور از سفرها، اغلب بدون برگزاری اجتماعهای مردمی یا استقبالهای گسترده انجام شد. این امر به نوبه خود نشان میداد که هدف دولت و رئیس جمهور از این سفرها، حل مشکلات و رفع دغدغهها و نیازهای مردم هر استان است، نه صرفاً کسب تشویقهای سیاسی یا نشان دادن نمایشهای رسانهای. بویژه اینکه در این سفرها، دولت حتیالمقدور، از کلنگزنیهای جدید و تصویب طرحهای تازه اجتناب کرد، بلکه در مقابل، همت خود را صرف تکمیل طرحهایی کرد که از دولتهای گذشته به ارث مانده بود. این طرحها، که از آنها با عنوان طرحهای نیمه کاره یاد میشود، هم سرمایههای ملی صرف شده در آنها را به سمت استهلاک میبرد و هم تصویر نامناسبی از توانایی حکمرانی برای مردم به نمایش میگذاشت. از اینرو بود که دولت آیتالله رئیسی، به جای تصویب طرحهای جدید، تمرکز خود را بر تکمیل طرحهای نیمهکاره گذاشت.
برنامهریزی؛ رکن اصلی سفرها
در این مسیر و در نگاه اولی تر، در سفرهای دور نخست استانی دولت، اولویتبندی طرحها اهمیت زیادی داشت. برای این اولویت بندی، پیش از هر سفر، جلسات چندمرحلهای، در نهاد ریاست جمهوری برگزار میشد. در این جلسات که با حضور مسئولان اجرایی، نمایندگان مجلس و نخبگان هر استان برگزار میشد، اولویتهای هر استان احصا و برای تصمیمگیری به جلسهای با حضور معاون اول و گاهی جلسهای با حضور رئیس جمهور ارسال میشد. به این ترتیب، پیش از هر سفر، دستورکارها و نیازمندیها، در یک تعامل میان مرکز و استانها و شهرستانها تعیین میشد. این مسائل، در جریان حضور رئیس جمهور در استان، بویژه در شوراهای اداری بار دیگر مورد بحث قرار میگرفت. در نهایت، مرحله پایانی هر سفر استانی پس از پایان سفر آغاز میشد، آنجا که در دولت، در جلسات معاون اول یا معاون اجرایی رئیس جمهور، پیگیریها برای اختصاص منابع و پیشبرد طرحها دنبال میشد. براین اساس، امروز گزارشها نشان دهنده تأمین منابع برای این طرحها است، امری که افتتاح طرحهای توسعهای در دور دوم سفرهای استانی، بخشی از پیامدهای آن است.
احیای واحدهای راکد و بازدید از مناطق محروم
یکی از ویژگیهای دور نخست سفرهای استانی دولت سیزدهم، احیای کارخانهها و واحدهای راکد در شهرها و روستاهای مختلف کشور بود. در این سفرها، بسیاری از بازدیدهای آیتالله رئیسی، از واحدهایی صورت گرفت که در گذشته به دلایل مختلف، فعالیت آنها متوقف شده بود. در سال نخست فعالیت دولت سیزدهم اما، با همت و پشتکار و روحیه جهادی و تحولخواهی مدیران، این واحدها احیا و رونق اقتصادی و تولیدی به آن مناطق بازگشت. احیای مشاغل از دست رفته، دستاورد دیگر این اقدام بود. در کنار این، بازدید از مناطق محروم، بویژه روستاهای دورافتاده، از ویژگیهای مهم دور نخست سفرها بود. مردم بسیاری از این روستاها، رئیسجمهور را بهعنوان عالیترین مقام اجرایی، درحالی در جمع ساده و صمیمی خود یافتند که پیشتر تصوری از امکان وقوع این رویداد را نداشتند.
ادامه در صفحه 2
پیشرفت بر مدار اعتماد مردم و صداقت
یادداشت
سپهر خلجی
رئیس شورای اطلاعرسانی دولت
دور دوم سفرهای استانی دولت از استان خراسان جنوبی آغاز شد. در دور اول، دولت در یک برنامه فشرده ظرف یک سال به کل استانها سفر کرد تا در کمترین زمان ممکن یک دور وضعیت کل کشور را از نزدیک مرور و برای توسعه و رفع مشکلات تصمیمگیری کند. سفرهای فشرده رئیس جمهور که گاهی هر هفته به یک مقصد انجام میشد، با وجود دشواریهای شرایط کرونایی در ماههای اول متوقف نشد و رئیس جمهور در هر سفر تأکید میکرد که از دیدار مردم و ارتباط گرفتن با آنها انرژی مضاعف میگیرد. این سفرها در درجه اول تصویری واقعی از فرصتها و چالشها مقابل چشم دولت گذاشت. به علاوه در شرایطی که تعمیق گسل دولت- ملت در دو سه سال آخر دولت قبل موجب کاهش سرمایه اجتماعی شده بود، دولت مردمی تلاش کرد با حضور مستقیم در میدان و ارتباط بیواسطه با مردم، به احساس بیدولتی خاتمه دهد و مرحله اول ابرپروژه خود یعنی احیای امید و اعتماد را از این طریق پیش ببرد، اما مرحله دوم پروژه احیای امید، مسأله کلیدی «عمل به وعدهها» به مثابه یک شمشیر دو لبه بود. در این مرحله، مخالفان و رقبا تلاش کردند با متهم کردن دولت به کار نمایشی القا کنند که وعدهها غیر عملی هستند و سفرها آورده مشخصی برای مردم نخواهد داشت. در نقطه مقابل این موج ضد امید، تأکیدهای پیاپی رئیس جمهور بر پایبندی به همه تعهدات خود به ملت در قالب کلیدواژه «دولت صادقالوعد» هویتیابی کرد. دولت در جریان سفرهای استانی وعدههای مشخص و قابل اندازهگیری به مردم داده و اکنون پس از 16 ماه، کارنامه خدمت خود را در معرض قضاوت مردم گذاشته است. مردمی که یک سال و اندی پیش دولت را همراه با وعدهها و تعهداتش در استان خود دیده بودند، امروز با آغاز دور جدید سفرها که دستور کار اصلی آن پیگیری مصوبات است، احساس میکنند برخلاف وسوسههای امیدستیزان، حرف و عمل رئیس جمهور که میگوید «با مردم صادق خود، صادق هستیم» همخوان و صادقانه است. استقبال شگفتانگیز مردم بیرجند و نهبندان از رئیسجمهوری که خود را طلبه خدمتگزار میخواند، در واقع پاسداشت احترام دولت به اعتماد مردم است. مردم اعتماد کردند و دولت اعتماد آنها را با عمل به وعدهها پاسخ داد. پروژههای مهمی که رئیس جمهور و وزرای دولت در این دو روز افتتاح کردند و پروژههای مهم افتتاح شده در دو سه ماه گذشته (حل مشکل آب اهواز، همدان و سنندج، بهرهبرداری از شش نیروگاه برق با ظرفیت هزار مگاوات...) در واقع تکمیل مرحله دوم پروژه احیای امید است، اما حضور و استقبال باشکوه مردم شهرها و روستاهای خراسان جنوبی، علاوه بر پیام اعتماد به نظام، یک پیام مهم نیز برای ایرانستیزان داشت؛ جریان ویرانیطلب که در دو سه ماه گذشته همه توان سیاسی و تبلیغاتی خود را بسیج کرد تا بگوید مردم از نظام اسلامی رویگردان شده و جریان کار و زندگی و پیشرفت در ایران مختل شده است، بعد از ضربههایی که در راهپیمایی 13 آبان و تشییع شهدای اغتشاشات و حملات تروریستی و مراسمهای با شکوه روز دانشجو (بویژه دانشگاه تهران) خورده بود، ضربه کاری دیگری نیز در جریان این سفر دریافت کرد و مجدداً این پیام به همه ناظران مخابره شد که تصویر واقعی از مردم آن چیزی نیست که شبکههای تجزیهطلب سعودی و لندنی و رباتها و فیکهای توئیتری برای بازنمایی آن دست و پا میزنند. مردم واقعی، مردمی هستند که عاشق کشورشان و آرزومند زندگی و نشاط و امید هستند و فرق خادم و خائن را خوب میدانند. البته اعتماد مردم به این معنی نیست که در زندگی خود مشکلی احساس نمیکنند بلکه این اعتماد بزرگترین سرمایه دولت برای حل، پیشرفت و فائق آمدن بر موانع است. این سرمایه، بزرگترین مانع در مقابل دشمنان ایران است.
رئیس شورای اطلاعرسانی دولت
دور دوم سفرهای استانی دولت از استان خراسان جنوبی آغاز شد. در دور اول، دولت در یک برنامه فشرده ظرف یک سال به کل استانها سفر کرد تا در کمترین زمان ممکن یک دور وضعیت کل کشور را از نزدیک مرور و برای توسعه و رفع مشکلات تصمیمگیری کند. سفرهای فشرده رئیس جمهور که گاهی هر هفته به یک مقصد انجام میشد، با وجود دشواریهای شرایط کرونایی در ماههای اول متوقف نشد و رئیس جمهور در هر سفر تأکید میکرد که از دیدار مردم و ارتباط گرفتن با آنها انرژی مضاعف میگیرد. این سفرها در درجه اول تصویری واقعی از فرصتها و چالشها مقابل چشم دولت گذاشت. به علاوه در شرایطی که تعمیق گسل دولت- ملت در دو سه سال آخر دولت قبل موجب کاهش سرمایه اجتماعی شده بود، دولت مردمی تلاش کرد با حضور مستقیم در میدان و ارتباط بیواسطه با مردم، به احساس بیدولتی خاتمه دهد و مرحله اول ابرپروژه خود یعنی احیای امید و اعتماد را از این طریق پیش ببرد، اما مرحله دوم پروژه احیای امید، مسأله کلیدی «عمل به وعدهها» به مثابه یک شمشیر دو لبه بود. در این مرحله، مخالفان و رقبا تلاش کردند با متهم کردن دولت به کار نمایشی القا کنند که وعدهها غیر عملی هستند و سفرها آورده مشخصی برای مردم نخواهد داشت. در نقطه مقابل این موج ضد امید، تأکیدهای پیاپی رئیس جمهور بر پایبندی به همه تعهدات خود به ملت در قالب کلیدواژه «دولت صادقالوعد» هویتیابی کرد. دولت در جریان سفرهای استانی وعدههای مشخص و قابل اندازهگیری به مردم داده و اکنون پس از 16 ماه، کارنامه خدمت خود را در معرض قضاوت مردم گذاشته است. مردمی که یک سال و اندی پیش دولت را همراه با وعدهها و تعهداتش در استان خود دیده بودند، امروز با آغاز دور جدید سفرها که دستور کار اصلی آن پیگیری مصوبات است، احساس میکنند برخلاف وسوسههای امیدستیزان، حرف و عمل رئیس جمهور که میگوید «با مردم صادق خود، صادق هستیم» همخوان و صادقانه است. استقبال شگفتانگیز مردم بیرجند و نهبندان از رئیسجمهوری که خود را طلبه خدمتگزار میخواند، در واقع پاسداشت احترام دولت به اعتماد مردم است. مردم اعتماد کردند و دولت اعتماد آنها را با عمل به وعدهها پاسخ داد. پروژههای مهمی که رئیس جمهور و وزرای دولت در این دو روز افتتاح کردند و پروژههای مهم افتتاح شده در دو سه ماه گذشته (حل مشکل آب اهواز، همدان و سنندج، بهرهبرداری از شش نیروگاه برق با ظرفیت هزار مگاوات...) در واقع تکمیل مرحله دوم پروژه احیای امید است، اما حضور و استقبال باشکوه مردم شهرها و روستاهای خراسان جنوبی، علاوه بر پیام اعتماد به نظام، یک پیام مهم نیز برای ایرانستیزان داشت؛ جریان ویرانیطلب که در دو سه ماه گذشته همه توان سیاسی و تبلیغاتی خود را بسیج کرد تا بگوید مردم از نظام اسلامی رویگردان شده و جریان کار و زندگی و پیشرفت در ایران مختل شده است، بعد از ضربههایی که در راهپیمایی 13 آبان و تشییع شهدای اغتشاشات و حملات تروریستی و مراسمهای با شکوه روز دانشجو (بویژه دانشگاه تهران) خورده بود، ضربه کاری دیگری نیز در جریان این سفر دریافت کرد و مجدداً این پیام به همه ناظران مخابره شد که تصویر واقعی از مردم آن چیزی نیست که شبکههای تجزیهطلب سعودی و لندنی و رباتها و فیکهای توئیتری برای بازنمایی آن دست و پا میزنند. مردم واقعی، مردمی هستند که عاشق کشورشان و آرزومند زندگی و نشاط و امید هستند و فرق خادم و خائن را خوب میدانند. البته اعتماد مردم به این معنی نیست که در زندگی خود مشکلی احساس نمیکنند بلکه این اعتماد بزرگترین سرمایه دولت برای حل، پیشرفت و فائق آمدن بر موانع است. این سرمایه، بزرگترین مانع در مقابل دشمنان ایران است.
«ایران» از تبعات اقتصادی اغتشاشات خیابانی گزارش میدهد
«گرانی»آشوبها برای اقتصاد
ناآرامی و آشوبها هرچند وجهه سیاسی و اجتماعی دارد، اما ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد دارد. هماکنون حدود 3 ماه سه ماه از ناآرامیهای اخیر در کشور میگذرد و از همان ابتدا آثار کوتاهمدت آن براقتصاد کشور نمایان شد، ولی آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است، تأثیری است که این ناآرامیها در بلندمدت بر بخشهای مختلف اقتصاد ملی به همراه دارد.
در نگاه نخست و بخش آشکار تبعاتی که این ناآرامیها بر اقتصاد ایران داشته، خسارت مستقیم آن به مکانهای دولتی و خصوصی، اشخاص، خودروها، منازل و... است؛ موضوعی که معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور آن را هزار و 700 میلیارد تومان اعلام کرد. اما این میزان خسارت تنها گوشهای از ضربهای است که این ناآرامیها بر پیکره اقتصاد کشور داشته و آثار عینی آن بر زندگی و معاش تک تک ایرانیها نمود پیدا کرده و خواهد کرد.
دامنه و ابعاد آثار اقتصادی ناآرامیها، اعتصابات، اعتراضات و شورشها، آنقدر وسیع است که نهادهای بینالمللی نیز پژوهشهای مختلفی درباره آن انجام و نتایج آن را ارائه دادهاند. شاخص صلح جهانی مربوط به سال 2020 نشان میدهد که تعداد شورشها، اعتصابات و تظاهرات ضددولتی در سراسر جهان از سال 2011 تا 2019 بالغ بر 244 درصد افزایش یافته و در سال 2022 نیز همچنان تداوم داشته است.
دراین راستا، مطالعات صندوق بینالمللی پول، ارتباط تنگاتنگی را میان ناآرامیها و عملکرد اقتصادی پس از آن نشان میدهد، بهطوری که این نهاد بینالمللی اعلام کرده است که بهطور متوسط، ناآرامیهای گسترده با کاهش یک درصدی تولید ناخالص داخلی در یک سال و نیم بعد همراهند. بر مبنای یافتهها، اثرات نامطلوب اعتراضات بر تولید ناخالص داخلی، ناشی از انقباضات شدید در بخش خدمات و تولید است.
در مورد مؤلفههای سمت تقاضا، یافتههای صندوق بینالمللی نشان میدهد که تأثیر ناآرامیهای اجتماعی بر مصرف نمایانتر و در مدت 18 ماه پس از شوک ناآرامی، منفی و قابل توجه است. صندوق بینالمللی پول همچنین به تأثیر ناآرامیهای اجتماعی بر نااطمینانی، اعتماد مصرفکننده و کسب وکار اشاره کرده است.
خسارات کوتاهمدت
در مجموع و همانگونه که تحقیقهای جهانی نشان میدهد، آثار اقتصادی ناآرامیها علاوه بر اینکه تأثیر فوری و کوتاه مدتی بربخشهایی از اقتصاد همانند کاهش مصرف و تولید به دنبال دارد؛ تأثیرات بلندمدت آن به مراتب خسارات سنگینتری خواهد داشت.
در بخش آثار کوتاهمدت و فوری ناآرامیهای اخیر در کشور، ریزش شاخصها در بازار سهام به خصوص در ماههای نخست، مشهود بود. همچنین پس از اعمال محدودیت در اینترنت و برخی از پلتفرمهای خارجی، شاهد خسارتهای قابل توجهی به کسب و کارهای آنلاین هستیم.
علاوه بر این، این ناآرامی ها تأثیر دامنهداری در بسیاری از بخشهای اقتصاد کشور داشته است. برای مثال بخش فرهنگ و هنر نیز از این شرایط آسیبدیده است. ناآرامیهای اخیر در کشور بسیاری از رویدادهای فرهنگی و هنری همچون کنسرتهای موسیقی را دستخوش تغییراتی کرده، بعضی از آنها لغو یا به زمان مناسبتری موکول شد. برآورد میشود تاکنون بیش از پنج میلیارد تومان به کنسرتهای موسیقی خسارت وارد شده است. همچنین بررسیها نشان میدهد ناآرامیهای اخیر کشور تنها طی هفته ابتدایی، میزان مخاطبان سینما را به یکسوم کاهش داده است.
نگاهی کوتاه به اطراف، مثالهای بیشماری از آسیبهایی مشابه به بخشهای مختلف اقتصاد ایران و کسب و کارهای مختلف را نشان میدهد که هر یک در شرایط این روزهای کشور متحمل شدهاند.
خسارات بلندمدت
اما همانگونه که اشاره شد، درکنار تمام خسارتهایی که تاکنون اقتصاد کشور و کسب و کارها از ناآرامیهای اخیر متحمل شدهاند، تأثیر این شرایط بر شاخصهای کلیدی اقتصاد ایران که عموماً درآینده نمایان میشود، بزرگتر و تأثیرگذارتر است. در این بخش افزایش نااطمینانیها در اقتصاد بازیگر اصلی است که در سایه ناآرامیها رخ میدهد. درواقع در کنار تأثیری که این ناآرامیها بر مصرف و سپس تولید دارد، درآینده نه چندان دور به افزایش ریسکها در اقتصاد کشور منجر میشود که شاخصهایی مانند سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس تجربه نشان داده است که هرگونه ناآرامی و آشوب سرمایهگذاری داخلی و جذب سرمایه خارجی را بشدت کاهش میدهد، چرا که سرمایهگذاران و تولیدکنندگان با ریسک بالایی مواجه میشوند و ترجیح میدهند که سرمایه خود را در بخشهایی که با ریسک کمتری مواجه است، وارد کنند؛ اتفاقی که باعث جذابیت بازارهای کاذبی مانند ارز، طلا و مسکن میشود که از هماکنون آشکار شده است. جمشید عدالتیان، نایبرئیس اسبق اتاق بازرگانی در اینباره با بیان اینکه آثار اتفاقات اخیر بر اقتصاد کلان چند ماه دیگر معلوم میشود، پیشبینی کرد پروژههای سرمایهگذاری در کشور به تعویق بیفتد. به گفته وی، فضای نامناسب هم به لحاظ روانی باعث ناامیدی میشود و هم سرمایهگذاران داخلی و خارجی را مردد میکند. بهطور طبیعی اتفاقاتی از این دست سبب فراریدادن سرمایهگذارها میشود که اثرش را طی یک هفته یا 10 روز نشان نمیدهد و چند ماه دیگر خود را نشان خواهد داد.
با در نظر گرفتن گزارش صندوق بینالمللی پول درخصوص کاهش متوسط یک درصدی تولید ناخالص داخلی پس از ناآرامیها و آشوبها در کشورهای مختلف، برآورد زیان بیش از 14 هزار و 500 میلیارد تومانی برای کشور ما به دست میآید. براساس اعلام بانک مرکزی ایران، در سال گذشته تولید ناخالص داخلی کشورمان به قیمت ثابت سال 1395 بالغ بر 1475 هزار میلیارد تومان بوده که کاهش یک درصدی آن به معنای ضرر 14 هزار و 500 میلیارد تومانی است. نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که دولتها برای اعمال و اجرایی کردن سیاستهای اقتصادی خود به فضایی باثبات نیاز دارند، اما زمانی که کشور با شرایط ویژهای مواجه و باعث افزایش انتظارات منفی میشود، پروژههای اقتصادی نیز با سرعت کمتری پیش میرود. از سوی دیگراثر قابل لمس دیگری که ناآرامیها و آشوبهای اخیر در کشور داشته به تشدید تحریمها و محدودیتها ازسوی کشورهای غربی مربوط میشود. این کشورها با استفاده از این فرصت و به بهانه حمایت از معترضان ضمن تشدید تحریمهای قبلی، محدودیتهای جدیدی نیز علیه اقتصاد ایران اعمال میکنند که نتیجه آن، آسیب بیشتر به اقتصاد ملی و در نهایت معیشت خانوارها منجر میشود.
تأثیر بر یک شاخص عینی
زمانی که نااطمینانی در فضای اقتصادی به دلیل ناآرامی و آشوب افزایش یابد، رفتار اقتصادی مردم و فعالان اقتصادی نیز تغییر میکند. از یک سو مردم به دلیل نگرانی از آنچه در آینده رخ میدهد، هزینهها و مصرف خود را تا حد ممکن کاهش میدهند و از سوی دیگر، فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران نیز برای ادامه کار دچار تردید میشوند. حال هرچه این شرایط تداوم بیشتری داشته باشد، تردید جای خود را به توقف و فرار میدهد.
در این میان اتفاقاتی که در بازار ارز میافتد، یکی از شاخصهای عینی تأثیر ناآرامی و آشوب بر اقتصاد است. همان روندی که بارها و در جریان ناآرامی سالهای 1388، 1396 و 1398 نیز رخ داده و موجب افزایش محسوس نرخ ارز و به دنبال آن طلا و سایر کالاها شده است و اکنون در جریان ناآرامیهای اخیر تکرار شده است. درواقع افزایش نااطمینانیها و بیاعتمادی به آینده به عنوان متغیر غالب در بازار ارز عمل میکند و هرچند متغیرهای اقتصادی بسیاری در این نرخ اثرگذار است، اما همانگونه که کارشناسان اقتصادی نیز تأکید میکنند، این عوامل روانی و هیجانی است که موجب میشود نرخ ارز به پرواز درآید. در آبان ماه سال 1398 و به دنبال ناآرامیهای بنزینی نیز عبدالناصر همتی رئیس کل وقت بانک مرکزی اعلام کرد، در پی «التهابات وحشتناک» در باراز ارز در سال ۹۷ موفق به مدیریت این بازار شدیم، اما از حوادث آبان ۹۸ به بعد با ایجاد شدن انتظارات منفی در جامعه، روند افزایش بهای ارز و کاهش ارزش ریال مجدداً آغاز شد.
حال یک بار دیگر سناریوی تأثیر انتظارات منفی بر نرخ ارز تکرار شده و باعث شده تا نرخ ارز با رکوردهای تازهای آشنا شود. دراین شرایط و با توجه به طولانی شدن ناآرامیها، تصویر آینده برای مردم و سرمایهگذاران مبهم میشود و ترجیح میدهند به جای نگهداری ریال که احساس میکنند مدام از ارزش آن کاسته میشود، آن را با کالا یا سایر داراییها مانند ارز و طلا جایگزین کنند؛ رخدادی که طی سه ماهه اخیر به خصوص در هفتههای اخیر که سرعت تحولات بینالمللی علیه ایران بواسطه ناآرامیهای اخیر افزایش یافته، بیشتر شده است. البته در این میان و جدای از افزایش تقاضا برای خرید ارز و طلا، ارزشگذاری این دست کالاها نیز به دلیل جو روانی و انتظارات جامعه با بیش برآوردی مواجه میشود. بدین ترتیب اثرگذاری سیاستهای دولت برای مهار التهابات نیز کاهش مییابد.
در نگاه نخست و بخش آشکار تبعاتی که این ناآرامیها بر اقتصاد ایران داشته، خسارت مستقیم آن به مکانهای دولتی و خصوصی، اشخاص، خودروها، منازل و... است؛ موضوعی که معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور آن را هزار و 700 میلیارد تومان اعلام کرد. اما این میزان خسارت تنها گوشهای از ضربهای است که این ناآرامیها بر پیکره اقتصاد کشور داشته و آثار عینی آن بر زندگی و معاش تک تک ایرانیها نمود پیدا کرده و خواهد کرد.
دامنه و ابعاد آثار اقتصادی ناآرامیها، اعتصابات، اعتراضات و شورشها، آنقدر وسیع است که نهادهای بینالمللی نیز پژوهشهای مختلفی درباره آن انجام و نتایج آن را ارائه دادهاند. شاخص صلح جهانی مربوط به سال 2020 نشان میدهد که تعداد شورشها، اعتصابات و تظاهرات ضددولتی در سراسر جهان از سال 2011 تا 2019 بالغ بر 244 درصد افزایش یافته و در سال 2022 نیز همچنان تداوم داشته است.
دراین راستا، مطالعات صندوق بینالمللی پول، ارتباط تنگاتنگی را میان ناآرامیها و عملکرد اقتصادی پس از آن نشان میدهد، بهطوری که این نهاد بینالمللی اعلام کرده است که بهطور متوسط، ناآرامیهای گسترده با کاهش یک درصدی تولید ناخالص داخلی در یک سال و نیم بعد همراهند. بر مبنای یافتهها، اثرات نامطلوب اعتراضات بر تولید ناخالص داخلی، ناشی از انقباضات شدید در بخش خدمات و تولید است.
در مورد مؤلفههای سمت تقاضا، یافتههای صندوق بینالمللی نشان میدهد که تأثیر ناآرامیهای اجتماعی بر مصرف نمایانتر و در مدت 18 ماه پس از شوک ناآرامی، منفی و قابل توجه است. صندوق بینالمللی پول همچنین به تأثیر ناآرامیهای اجتماعی بر نااطمینانی، اعتماد مصرفکننده و کسب وکار اشاره کرده است.
خسارات کوتاهمدت
در مجموع و همانگونه که تحقیقهای جهانی نشان میدهد، آثار اقتصادی ناآرامیها علاوه بر اینکه تأثیر فوری و کوتاه مدتی بربخشهایی از اقتصاد همانند کاهش مصرف و تولید به دنبال دارد؛ تأثیرات بلندمدت آن به مراتب خسارات سنگینتری خواهد داشت.
در بخش آثار کوتاهمدت و فوری ناآرامیهای اخیر در کشور، ریزش شاخصها در بازار سهام به خصوص در ماههای نخست، مشهود بود. همچنین پس از اعمال محدودیت در اینترنت و برخی از پلتفرمهای خارجی، شاهد خسارتهای قابل توجهی به کسب و کارهای آنلاین هستیم.
علاوه بر این، این ناآرامی ها تأثیر دامنهداری در بسیاری از بخشهای اقتصاد کشور داشته است. برای مثال بخش فرهنگ و هنر نیز از این شرایط آسیبدیده است. ناآرامیهای اخیر در کشور بسیاری از رویدادهای فرهنگی و هنری همچون کنسرتهای موسیقی را دستخوش تغییراتی کرده، بعضی از آنها لغو یا به زمان مناسبتری موکول شد. برآورد میشود تاکنون بیش از پنج میلیارد تومان به کنسرتهای موسیقی خسارت وارد شده است. همچنین بررسیها نشان میدهد ناآرامیهای اخیر کشور تنها طی هفته ابتدایی، میزان مخاطبان سینما را به یکسوم کاهش داده است.
نگاهی کوتاه به اطراف، مثالهای بیشماری از آسیبهایی مشابه به بخشهای مختلف اقتصاد ایران و کسب و کارهای مختلف را نشان میدهد که هر یک در شرایط این روزهای کشور متحمل شدهاند.
خسارات بلندمدت
اما همانگونه که اشاره شد، درکنار تمام خسارتهایی که تاکنون اقتصاد کشور و کسب و کارها از ناآرامیهای اخیر متحمل شدهاند، تأثیر این شرایط بر شاخصهای کلیدی اقتصاد ایران که عموماً درآینده نمایان میشود، بزرگتر و تأثیرگذارتر است. در این بخش افزایش نااطمینانیها در اقتصاد بازیگر اصلی است که در سایه ناآرامیها رخ میدهد. درواقع در کنار تأثیری که این ناآرامیها بر مصرف و سپس تولید دارد، درآینده نه چندان دور به افزایش ریسکها در اقتصاد کشور منجر میشود که شاخصهایی مانند سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس تجربه نشان داده است که هرگونه ناآرامی و آشوب سرمایهگذاری داخلی و جذب سرمایه خارجی را بشدت کاهش میدهد، چرا که سرمایهگذاران و تولیدکنندگان با ریسک بالایی مواجه میشوند و ترجیح میدهند که سرمایه خود را در بخشهایی که با ریسک کمتری مواجه است، وارد کنند؛ اتفاقی که باعث جذابیت بازارهای کاذبی مانند ارز، طلا و مسکن میشود که از هماکنون آشکار شده است. جمشید عدالتیان، نایبرئیس اسبق اتاق بازرگانی در اینباره با بیان اینکه آثار اتفاقات اخیر بر اقتصاد کلان چند ماه دیگر معلوم میشود، پیشبینی کرد پروژههای سرمایهگذاری در کشور به تعویق بیفتد. به گفته وی، فضای نامناسب هم به لحاظ روانی باعث ناامیدی میشود و هم سرمایهگذاران داخلی و خارجی را مردد میکند. بهطور طبیعی اتفاقاتی از این دست سبب فراریدادن سرمایهگذارها میشود که اثرش را طی یک هفته یا 10 روز نشان نمیدهد و چند ماه دیگر خود را نشان خواهد داد.
با در نظر گرفتن گزارش صندوق بینالمللی پول درخصوص کاهش متوسط یک درصدی تولید ناخالص داخلی پس از ناآرامیها و آشوبها در کشورهای مختلف، برآورد زیان بیش از 14 هزار و 500 میلیارد تومانی برای کشور ما به دست میآید. براساس اعلام بانک مرکزی ایران، در سال گذشته تولید ناخالص داخلی کشورمان به قیمت ثابت سال 1395 بالغ بر 1475 هزار میلیارد تومان بوده که کاهش یک درصدی آن به معنای ضرر 14 هزار و 500 میلیارد تومانی است. نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که دولتها برای اعمال و اجرایی کردن سیاستهای اقتصادی خود به فضایی باثبات نیاز دارند، اما زمانی که کشور با شرایط ویژهای مواجه و باعث افزایش انتظارات منفی میشود، پروژههای اقتصادی نیز با سرعت کمتری پیش میرود. از سوی دیگراثر قابل لمس دیگری که ناآرامیها و آشوبهای اخیر در کشور داشته به تشدید تحریمها و محدودیتها ازسوی کشورهای غربی مربوط میشود. این کشورها با استفاده از این فرصت و به بهانه حمایت از معترضان ضمن تشدید تحریمهای قبلی، محدودیتهای جدیدی نیز علیه اقتصاد ایران اعمال میکنند که نتیجه آن، آسیب بیشتر به اقتصاد ملی و در نهایت معیشت خانوارها منجر میشود.
تأثیر بر یک شاخص عینی
زمانی که نااطمینانی در فضای اقتصادی به دلیل ناآرامی و آشوب افزایش یابد، رفتار اقتصادی مردم و فعالان اقتصادی نیز تغییر میکند. از یک سو مردم به دلیل نگرانی از آنچه در آینده رخ میدهد، هزینهها و مصرف خود را تا حد ممکن کاهش میدهند و از سوی دیگر، فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران نیز برای ادامه کار دچار تردید میشوند. حال هرچه این شرایط تداوم بیشتری داشته باشد، تردید جای خود را به توقف و فرار میدهد.
در این میان اتفاقاتی که در بازار ارز میافتد، یکی از شاخصهای عینی تأثیر ناآرامی و آشوب بر اقتصاد است. همان روندی که بارها و در جریان ناآرامی سالهای 1388، 1396 و 1398 نیز رخ داده و موجب افزایش محسوس نرخ ارز و به دنبال آن طلا و سایر کالاها شده است و اکنون در جریان ناآرامیهای اخیر تکرار شده است. درواقع افزایش نااطمینانیها و بیاعتمادی به آینده به عنوان متغیر غالب در بازار ارز عمل میکند و هرچند متغیرهای اقتصادی بسیاری در این نرخ اثرگذار است، اما همانگونه که کارشناسان اقتصادی نیز تأکید میکنند، این عوامل روانی و هیجانی است که موجب میشود نرخ ارز به پرواز درآید. در آبان ماه سال 1398 و به دنبال ناآرامیهای بنزینی نیز عبدالناصر همتی رئیس کل وقت بانک مرکزی اعلام کرد، در پی «التهابات وحشتناک» در باراز ارز در سال ۹۷ موفق به مدیریت این بازار شدیم، اما از حوادث آبان ۹۸ به بعد با ایجاد شدن انتظارات منفی در جامعه، روند افزایش بهای ارز و کاهش ارزش ریال مجدداً آغاز شد.
حال یک بار دیگر سناریوی تأثیر انتظارات منفی بر نرخ ارز تکرار شده و باعث شده تا نرخ ارز با رکوردهای تازهای آشنا شود. دراین شرایط و با توجه به طولانی شدن ناآرامیها، تصویر آینده برای مردم و سرمایهگذاران مبهم میشود و ترجیح میدهند به جای نگهداری ریال که احساس میکنند مدام از ارزش آن کاسته میشود، آن را با کالا یا سایر داراییها مانند ارز و طلا جایگزین کنند؛ رخدادی که طی سه ماهه اخیر به خصوص در هفتههای اخیر که سرعت تحولات بینالمللی علیه ایران بواسطه ناآرامیهای اخیر افزایش یافته، بیشتر شده است. البته در این میان و جدای از افزایش تقاضا برای خرید ارز و طلا، ارزشگذاری این دست کالاها نیز به دلیل جو روانی و انتظارات جامعه با بیش برآوردی مواجه میشود. بدین ترتیب اثرگذاری سیاستهای دولت برای مهار التهابات نیز کاهش مییابد.
گزارش «ایران» از طرح ویژه حمایت دولت از اقشار آسیبپذیر
گاز رایگان برای دهکهای پایین
گروه اقتصادی / گاز رایگان برای یک میلیون و۲۶۰ هزار مشترک مددجوی تحت پوشش سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی(ره)، حرکتی مهم از سوی دولت سیزدهم در راستای عمل به قانون بودجه سالهای 1400 و 1401 و حمایت از اقشار آسیبپذیر جامعه است.
به نظر میرسد که دستکم هیچ یک از دولتها تاکنون تجربه اینچنینی را از خود بروز ندادهاند. براساس قانون بودجه 1401 دو وزارتخانه نفت و نیرو، مأمور شدهاند که تعرفههای آب، برق و گاز را به شکلی اصلاح کنند که با رعایت مناطق جغرافیایی کشور، تعرفه مشترکان کممصرف و خانوارهای محروم زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی برابر صفر تعیین شود. بر همین منوال، آییننامه رایگان شدن هزینههای مصرفی مصوب هیأت وزیران هم، دوم آذرماه سال گذشته ابلاغ شده بود.
با یک ضرب و تقسیم ساده و محاسبه 3.3 نفر به ازای بعد هر خانوار، برآورد میشود چیزی حدود چهار میلیون نفر فقط در کشور، تحت پوشش طرح رایگان گاز قرار گیرند. منابع لازم برای تحقق این امر مهم هم از طریق افزایش تعرفه گاز مشترکان پرمصرف تأمین میشود که به تازگی، سازکار محاسبه آن درباره اصلاح تعرفه گاز مشترکان خانگی، ابلاغ شده است.
در شرایط فعلی، وضعیت آب و هوایی به ۵ اقلیم تقسیم شده که اقلیم اول، اقلیم خیلی سرد و اقلیم پنجم هم خیلی گرم در نظر گرفته شده است.
برای تعیین گازبها، علاوه بر توجه به اقلیمها، ۱۲ پلکان هم تعریف شده که طبق این مصوبه، پلههای اول تا سوم بدون تغییر قیمت باقی ماندهاند.هرچندکه پله چهارم تا ششم 30 درصد افزایش و پله هفتم تا دهم 50 درصد افزایش نسبت به تعرفه قبلی را داشتند. درعین حال، تعرفه پلههای یازدهم و دوازدهم نیز عدد ثابت 5 هزار و 6 هزار تومان به ازای هر مترمکعب تعیین شده است. بنا برتوضیحات شرکت ملی گاز ایران، در سه پلکان اول یعنی مصارف متعارف، هیچگونه تغییری اتفاق نخواهد افتاد. اما از پلکان چهارم تا پلکان دهم، مشترکان پرمصرف و پلکان یازدهم و دوازدهم هم مشترکان بسیار پرمصرف، تعرفه تقریباً به قیمت خوراک پتروشیمیها، یعنی براساس قیمت صادراتی در نظر گرفته شده که بین ۵ تا ۶ هزار تومان قیمت دارد.
هم اکنون ۶۴ درصد مشترکان شرکت گاز، در سه پلکان اول قرار گرفتند که ۳۵ درصد مصرف گاز را انجام میدهند. اما ۳۵ درصد از مشترکان، ۶۰ درصد مصرف را به عهده داشته و قریب به ۲ درصد هم نزدیک به ۵ و نیم درصد مصرف گاز دارند که شامل پرمصرفها هستند.
در سال گذشته، عمدهترین نوع سوخت مصرفی ۹۵.۲ درصد از خانوارهای شهری برای گرما، گاز طبیعی و عمدهترین نوع سوخت مصرفی ۷۸.۱ درصد از خانوارهای روستایی برای گرما، گاز طبیعی (شبکه عمومی) و ١١.١ درصد هم نفت سفید بوده است. طبق اعلام مرکز آمار ایران، درسال ۱۴۰۰ متوسط هزینه سالانه یک خانوار شهری و یک خانوار روستایی به ترتیب ٩٣ و ۵۲ میلیون تومان بوده است. گزارشها نشان میدهند که پایداری هوای سرد در کشور و افزایش مصرف گاز در بخشهای خانگی و تجاری، میزان مصرف گاز کشور را به رقم ۶۰۰ میلیون مترمکعب در شرایط فعلی رسانده است. مقدار مصرف فعلی گاز، در مقایسه با مدت مشابه پارسال با همین دما، روزانه ۶۰ میلیون مترمکعب افزایشیافته است.
مجید چگنی، مدیر عامل شرکت ملی گاز ایران گفته است که حدود ۹۳۵ هزار مشترک تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و همچنین مددجویان سازمان بهزیستی نیز ۳۲۴ هزار مشترک هستند که در مجموع حدود یک میلیون و ۲۶۰ هزار مشترک تحت پوشش این بند قانون قراردارند و گازبهای آنها رایگان است.
به گفته وی، از کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی درخواست شده تا اگر مشترکی جا مانده، بتوانند آنها را نیز به لیست خود اضافه کنند و همچنین اگر افرادی تحت پوشش دو نهاد مهم هستند و هنوز از قبض رایگان استفاده نمیکنند، اینها را هم به شرکت ملی گاز معرفی کنند تا تحت پوشش قرار گیرند. گویا، بیش از ۹۸ درصد خانوادههای تحت پوشش کمیته امداد در حال حاضر، مشمول بهرهبرداری از خدمات گاز میشوند. هرچند که برخی هم در مناطقی حضور دارند که بنا به دلایل اقلیمی، لولهکشی گاز در آنجا هنوز انجام نشده که سیاست دولت البته، گازکشی برای همه استانها است. با این همه به نظر میرسد که آنها نیز بزودی به جمع دریافت کنندگان خدمات مورد اشاره، اضافه شوند.
آبان ماه امسال، سید مرتضی بختیاری، رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) گفته بود که خانوارهای تکنفره تحت پوشش کمیته امداد ۵۵۰ هزار تومان، دو نفره ۷۸۰ هزار تومان، سه نفره یک میلیون و ۹۰ هزار تومان، چهار نفره یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان و پنج نفره و بالاتر یک میلیون و ۷۲۰ هزار تومان مستمری دریافت خواهند کرد. واقعیت این است که با این اقدام مهم دولت سیزدهم در راستای حمایت از معافیتهای هزینههای انرژی مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی، بخشی از هزینههای خانوار آنها به طور محسوسی کاهش خواهد یافت.
ناگفته پیداست که با گذشت یکسال از آغاز مدیریت دولت سیزدهم و برداشتن گامهای حمایتی، اقشارآسیبپذیر جامعه احساس پشتگرمی بیشتری نسبت به خود در مقایسه با سالهای قبل دارند؛ سالهایی که حرف دولتمردان در حمایت از اقشار آسیب پذیر جامعه، درحد حرف و شعار باقی ماند.
به نظر میرسد که دستکم هیچ یک از دولتها تاکنون تجربه اینچنینی را از خود بروز ندادهاند. براساس قانون بودجه 1401 دو وزارتخانه نفت و نیرو، مأمور شدهاند که تعرفههای آب، برق و گاز را به شکلی اصلاح کنند که با رعایت مناطق جغرافیایی کشور، تعرفه مشترکان کممصرف و خانوارهای محروم زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی برابر صفر تعیین شود. بر همین منوال، آییننامه رایگان شدن هزینههای مصرفی مصوب هیأت وزیران هم، دوم آذرماه سال گذشته ابلاغ شده بود.
با یک ضرب و تقسیم ساده و محاسبه 3.3 نفر به ازای بعد هر خانوار، برآورد میشود چیزی حدود چهار میلیون نفر فقط در کشور، تحت پوشش طرح رایگان گاز قرار گیرند. منابع لازم برای تحقق این امر مهم هم از طریق افزایش تعرفه گاز مشترکان پرمصرف تأمین میشود که به تازگی، سازکار محاسبه آن درباره اصلاح تعرفه گاز مشترکان خانگی، ابلاغ شده است.
در شرایط فعلی، وضعیت آب و هوایی به ۵ اقلیم تقسیم شده که اقلیم اول، اقلیم خیلی سرد و اقلیم پنجم هم خیلی گرم در نظر گرفته شده است.
برای تعیین گازبها، علاوه بر توجه به اقلیمها، ۱۲ پلکان هم تعریف شده که طبق این مصوبه، پلههای اول تا سوم بدون تغییر قیمت باقی ماندهاند.هرچندکه پله چهارم تا ششم 30 درصد افزایش و پله هفتم تا دهم 50 درصد افزایش نسبت به تعرفه قبلی را داشتند. درعین حال، تعرفه پلههای یازدهم و دوازدهم نیز عدد ثابت 5 هزار و 6 هزار تومان به ازای هر مترمکعب تعیین شده است. بنا برتوضیحات شرکت ملی گاز ایران، در سه پلکان اول یعنی مصارف متعارف، هیچگونه تغییری اتفاق نخواهد افتاد. اما از پلکان چهارم تا پلکان دهم، مشترکان پرمصرف و پلکان یازدهم و دوازدهم هم مشترکان بسیار پرمصرف، تعرفه تقریباً به قیمت خوراک پتروشیمیها، یعنی براساس قیمت صادراتی در نظر گرفته شده که بین ۵ تا ۶ هزار تومان قیمت دارد.
هم اکنون ۶۴ درصد مشترکان شرکت گاز، در سه پلکان اول قرار گرفتند که ۳۵ درصد مصرف گاز را انجام میدهند. اما ۳۵ درصد از مشترکان، ۶۰ درصد مصرف را به عهده داشته و قریب به ۲ درصد هم نزدیک به ۵ و نیم درصد مصرف گاز دارند که شامل پرمصرفها هستند.
در سال گذشته، عمدهترین نوع سوخت مصرفی ۹۵.۲ درصد از خانوارهای شهری برای گرما، گاز طبیعی و عمدهترین نوع سوخت مصرفی ۷۸.۱ درصد از خانوارهای روستایی برای گرما، گاز طبیعی (شبکه عمومی) و ١١.١ درصد هم نفت سفید بوده است. طبق اعلام مرکز آمار ایران، درسال ۱۴۰۰ متوسط هزینه سالانه یک خانوار شهری و یک خانوار روستایی به ترتیب ٩٣ و ۵۲ میلیون تومان بوده است. گزارشها نشان میدهند که پایداری هوای سرد در کشور و افزایش مصرف گاز در بخشهای خانگی و تجاری، میزان مصرف گاز کشور را به رقم ۶۰۰ میلیون مترمکعب در شرایط فعلی رسانده است. مقدار مصرف فعلی گاز، در مقایسه با مدت مشابه پارسال با همین دما، روزانه ۶۰ میلیون مترمکعب افزایشیافته است.
مجید چگنی، مدیر عامل شرکت ملی گاز ایران گفته است که حدود ۹۳۵ هزار مشترک تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و همچنین مددجویان سازمان بهزیستی نیز ۳۲۴ هزار مشترک هستند که در مجموع حدود یک میلیون و ۲۶۰ هزار مشترک تحت پوشش این بند قانون قراردارند و گازبهای آنها رایگان است.
به گفته وی، از کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی درخواست شده تا اگر مشترکی جا مانده، بتوانند آنها را نیز به لیست خود اضافه کنند و همچنین اگر افرادی تحت پوشش دو نهاد مهم هستند و هنوز از قبض رایگان استفاده نمیکنند، اینها را هم به شرکت ملی گاز معرفی کنند تا تحت پوشش قرار گیرند. گویا، بیش از ۹۸ درصد خانوادههای تحت پوشش کمیته امداد در حال حاضر، مشمول بهرهبرداری از خدمات گاز میشوند. هرچند که برخی هم در مناطقی حضور دارند که بنا به دلایل اقلیمی، لولهکشی گاز در آنجا هنوز انجام نشده که سیاست دولت البته، گازکشی برای همه استانها است. با این همه به نظر میرسد که آنها نیز بزودی به جمع دریافت کنندگان خدمات مورد اشاره، اضافه شوند.
آبان ماه امسال، سید مرتضی بختیاری، رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) گفته بود که خانوارهای تکنفره تحت پوشش کمیته امداد ۵۵۰ هزار تومان، دو نفره ۷۸۰ هزار تومان، سه نفره یک میلیون و ۹۰ هزار تومان، چهار نفره یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان و پنج نفره و بالاتر یک میلیون و ۷۲۰ هزار تومان مستمری دریافت خواهند کرد. واقعیت این است که با این اقدام مهم دولت سیزدهم در راستای حمایت از معافیتهای هزینههای انرژی مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی، بخشی از هزینههای خانوار آنها به طور محسوسی کاهش خواهد یافت.
ناگفته پیداست که با گذشت یکسال از آغاز مدیریت دولت سیزدهم و برداشتن گامهای حمایتی، اقشارآسیبپذیر جامعه احساس پشتگرمی بیشتری نسبت به خود در مقایسه با سالهای قبل دارند؛ سالهایی که حرف دولتمردان در حمایت از اقشار آسیب پذیر جامعه، درحد حرف و شعار باقی ماند.
«ایران» از جدیدترین اقدامات دولت در طرح نهضت ملی مسکن گزارش میدهد
فراخوان به بانکها برای تأمین مالی ساخت مسکن
گروه اقتصادی / سرعت ساخت نهضت ملی مسکن با تأمین منابع از محل تسهیلات بانکی، افزایش مییابد. مهرداد بذرپاش، وزیر راهوشهرسازی با اعلام اینکه هفته گذشته به بانکها برای پرداخت تسهیلات نهضت ملی مسکن فراخوان داده شده است، گفت: به همه بانکهای کشور فراخوان دادیم و هر کدام از بانکهای کشور متعهدند که پرداخت تعداد مشخص شدهای از تسهیلات را برعهده بگیرند تا عملیات اجرایی طرحهای ساختمانی سرعت بگیرد و آوردهای که برعهده بانکها بوده، سریعتر تأمین کنند و وارد اجرا شویم.
همچنین محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهور با تأکید بر پرداخت تسهیلات بانکی برای ساخت مسکن اظهار داشت: موضوع تأمین مالی مناسب برای همه روشهای ساخت مسکن در بانک مرکزی تدوین شده و امیدواریم آثار آن سریعتر مشخص شود.
مخبر گفت: اینکه مسکن ساخته شود یا بسازیم با یکدیگر تفاوت دارد؛ دولت باید بخشی را بسازد و بخشی دیگر نیز باید ساخته شود. دولت همچنین میتواند به مردم زمین واگذار کند تا خودشان مسکن بسازند زیرا برای قشری از مردم این ظرفیت وجود دارد.
با توجه به تعلل بانکها در پرداخت تسهیلات نهضت ملی مسکن، به نظر میرسد وام ساخت مسکن از سوی بانکها مورد تأکید دولت است و پرداخت تسهیلات سرعت خواهد گرفت.
بر اساس قانون جهش تولید مسکن بانکها و مؤسسات اعتباری مکلفند حداقل 20 درصد از تسهیلات پرداختی نظام بانکی در هر سال را با نرخ سود مصوب شورای پول و اعتبار به بخش مسکن اختصاص دهند، به صورتی که در سال اول اجرای قانون 360 هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی باید به بخش مسکن برسد.
همچنین در تبصره پنج ماده چهار، سازمان امور مالیاتی کشور موظف شده در صورت عدم همکاری بانکها، مالیاتی برابر 20 درصد تعهد انجام نشده را از بانکها و مؤسسات اعتباری مستنکف، أخذ و به خزانهداری کل کشور واریز کند؛ این مبلغ صد درصد تخصیص یافته تلقی و به حساب صندوق ملی مسکن واریز میشود.
آمار تسهیلات پرداختی بانکها به بخش مسکن تاکنون حدود 50 هزار میلیارد تومان از تعهد 360 هزار میلیارد تومانی را نشان میدهد که سهم اکثر بانکها حدود صفر و بیشترین سهم پرداختی نیز مربوط به بانک تخصصی بخش مسکن است. اگر از 360 هزار میلیارد تومان تسهیلات تکلیف شده در بخش مسکن، 300 هزار میلیارد تومان آن پرداخت نشود، بر اساس قانون 20 درصد آن باید به عنوان جریمه مالیاتی از بانکها اخذ و به صندوق ملی مسکن واریز شود که این مبلغ جریمه حدود 60 هزار میلیارد تومان میشود. تاکنون جریمهای از بانکها بابت تخلف در پرداخت تسهیلات نهضت ملی مسکن اخذ نشده است.
با توجه به فراخوان جدید به بانکها برای تسریع در پرداخت تسهیلات نهضت ملی مسکن، اگر تأمین مالی سرعت بگیرد اجرای برنامه نهضت ملی مسکن تسهیل خواهد شد. بر اساس قانون جهش تولید، در برنامه نهضت ملی مسکن ظرف 4 سال ساخت 4 میلیون مسکن دیده شده است.
مبلغ وام نهضت ملی مسکن برای ساخت، در تهران ۴۵۰ میلیون تومان، در شهرهای بالای یک میلیون نفر جمعیت ۴۰۰ میلیون تومان و در مراکز استانها ۳۵۰ میلیون تومان است. رقم این تسهیلات برای مسکن روستایی ۲۵۰ میلیون تومان است. درخصوص نحوه بازپرداخت وام هنوز شورای پول و اعتبار آن را به صورت قطعی اعلام نکرده است اما با توجه به مبلغ بالای وام و اینکه متقاضیان آن از اقشار ضعیف و متوسط هستند پیشنهاد دولت دوره بازپرداخت 20 ساله است تا به این ترتیب مبلغ ماهانه اقساط بالا نباشد.
اجرای مدل جدید نهضت ملی مسکن
درخصوص برنامه جدید مجریان نهضت ملی مسکن برای پیشبرد این برنامه، وزیر راه و شهرسازی اعلام کرد: مدل جدید در طرح نهضت ملی مسکن واگذاری زمین و احداث واحدهای یک طبقه است که به الگوی ایرانی اسلامی نزدیکتر است.
وی با بیان اینکه واگذاری زمین و احداث واحدهای یک طبقه را در دستور کار قرار دادیم و در همه شهرها آغاز کردیم، افزود: در فاز اول شهرهای زیر ۵۰ هزار نفر انجام شده و در روزهای آینده واگذاری زمین آغاز میشود که زمینها آماده و تحویل آغاز میشود.
بذرپاش افزود: همچنین طرح نهضت ملی نیز در شهرهای جدید صورت میگیرد که حدود ۳۰۰ هزار نفر از هموطنان ثبت نام کردهاند.
وی گفت: همچنین در خودمالکی در شهرداریها، در شهرها و محدودههای شهرها مکانیزمهای تشویقی قرار دادیم که در هفتههای آینده اعلام میشود تا به رونق ساخت و ساز در بافت فرسوده و سایر بخشها و شهرها کمک شود.
وزیر راه و شهرسازی گفت: در برخی از شهرها هنوز درصددیم که زمین را فراهم کنیم و طبق ماده ۱۰ قانون جهش تولید همه دستگاهها موظفند زمین در اختیار بگذارند و هر جا که راه و شهرسازی مناسب دانست برای اجرای طرح با سرعت انجام میشود. در این روش با واگذاری زمین رایگان و تسهیلات بانکی و آورده متقاضی خانه ساخته میشود.
وی گفت: برای اتمام واحدهای مسکن مهر نیز تعداد قابل توجهی از تعهدات مسکن مهر باقی مانده که در تلاشیم از صندوق ملی مسکن تأمین اعتبار شود. واحدهایی که بیش از ۶۰ درصد پیشرفت داشتند در اولویت هستند که امیدواریم بتوانیم تا پایان سال بخش اعظمی تحویل هموطنانمان شود.
وی بیان کرد: عقبماندگیهای زیادی در سالهای قبل بوده که سریع باید آن را جبران کنیم و سالانه ساخت یک میلیون مسکن نیاز جامعه است. وزیر راه و شهرسازی همچنین بر لزوم هرچه سریعتر آغاز فرایند تحویل ۳ هزار و ۵۰۰ هکتار زمین تأکید کرد. به گفته بذرپاش، باید به شرایطی برسیم که کسی در ایران نباشد که از حداقل سرپناه محروم باشد.
تخفیف 30 درصدی پروانه ساخت
برای کاهش هزینههای ساخت و عرضه واحدهای نهضت ملی مسکن، دولت راهکارهایی را در نظر گرفته است. اکبر نیکزاد، رئیس بنیاد مسکن یکی از این راهکارها را تخفیف مجوز ساخت عنوان کرد. وی با اشاره به تخفیف ۳۰ درصدی پروانه ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن اظهار کرد که این تخفیف امتیاز ویژهای برای پیشبرد طرح است، در این طرح دولت زمین را رایگان در اختیار مردم قرار میدهد و درخصوص پروانه ساخت نیز تنها عوارض دریافت میشود، در برخی از شهرها نیز شورای شهر تخفیفهای بیشتری برای خانهدار شدن مردم در این زمینه در نظر گرفته است. وی اضافه کرد: در بخش تعرفه نظام مهندسی نیز قانونگذار اعلام کرده تخفیف لازم برای این واحدها در نظر گرفته شود، اجرای بخش زیرسازی واحدها برعهده دولت است که شبکه آب، گاز و فاضلاب را دولت انجام میدهد، دریافت کنتور و انشعاب هم برعهده متقاضی است. وی گفت: ساخت یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد مسکونی در دولت سیزدهم از سوی بنیاد مسکن برنامه ریزی شده و هماینک ساخت ۳۲۰ هزار واحد کلید خورده است. بر اساس قانون جهش تولید مسکن، دولت باید سالانه یک میلیون مسکن بسازد که از این تعداد ۲۰۰ هزار واحد روستایی و ۸۰۰ هزار واحد شهری است.
همچنین محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهور با تأکید بر پرداخت تسهیلات بانکی برای ساخت مسکن اظهار داشت: موضوع تأمین مالی مناسب برای همه روشهای ساخت مسکن در بانک مرکزی تدوین شده و امیدواریم آثار آن سریعتر مشخص شود.
مخبر گفت: اینکه مسکن ساخته شود یا بسازیم با یکدیگر تفاوت دارد؛ دولت باید بخشی را بسازد و بخشی دیگر نیز باید ساخته شود. دولت همچنین میتواند به مردم زمین واگذار کند تا خودشان مسکن بسازند زیرا برای قشری از مردم این ظرفیت وجود دارد.
با توجه به تعلل بانکها در پرداخت تسهیلات نهضت ملی مسکن، به نظر میرسد وام ساخت مسکن از سوی بانکها مورد تأکید دولت است و پرداخت تسهیلات سرعت خواهد گرفت.
بر اساس قانون جهش تولید مسکن بانکها و مؤسسات اعتباری مکلفند حداقل 20 درصد از تسهیلات پرداختی نظام بانکی در هر سال را با نرخ سود مصوب شورای پول و اعتبار به بخش مسکن اختصاص دهند، به صورتی که در سال اول اجرای قانون 360 هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی باید به بخش مسکن برسد.
همچنین در تبصره پنج ماده چهار، سازمان امور مالیاتی کشور موظف شده در صورت عدم همکاری بانکها، مالیاتی برابر 20 درصد تعهد انجام نشده را از بانکها و مؤسسات اعتباری مستنکف، أخذ و به خزانهداری کل کشور واریز کند؛ این مبلغ صد درصد تخصیص یافته تلقی و به حساب صندوق ملی مسکن واریز میشود.
آمار تسهیلات پرداختی بانکها به بخش مسکن تاکنون حدود 50 هزار میلیارد تومان از تعهد 360 هزار میلیارد تومانی را نشان میدهد که سهم اکثر بانکها حدود صفر و بیشترین سهم پرداختی نیز مربوط به بانک تخصصی بخش مسکن است. اگر از 360 هزار میلیارد تومان تسهیلات تکلیف شده در بخش مسکن، 300 هزار میلیارد تومان آن پرداخت نشود، بر اساس قانون 20 درصد آن باید به عنوان جریمه مالیاتی از بانکها اخذ و به صندوق ملی مسکن واریز شود که این مبلغ جریمه حدود 60 هزار میلیارد تومان میشود. تاکنون جریمهای از بانکها بابت تخلف در پرداخت تسهیلات نهضت ملی مسکن اخذ نشده است.
با توجه به فراخوان جدید به بانکها برای تسریع در پرداخت تسهیلات نهضت ملی مسکن، اگر تأمین مالی سرعت بگیرد اجرای برنامه نهضت ملی مسکن تسهیل خواهد شد. بر اساس قانون جهش تولید، در برنامه نهضت ملی مسکن ظرف 4 سال ساخت 4 میلیون مسکن دیده شده است.
مبلغ وام نهضت ملی مسکن برای ساخت، در تهران ۴۵۰ میلیون تومان، در شهرهای بالای یک میلیون نفر جمعیت ۴۰۰ میلیون تومان و در مراکز استانها ۳۵۰ میلیون تومان است. رقم این تسهیلات برای مسکن روستایی ۲۵۰ میلیون تومان است. درخصوص نحوه بازپرداخت وام هنوز شورای پول و اعتبار آن را به صورت قطعی اعلام نکرده است اما با توجه به مبلغ بالای وام و اینکه متقاضیان آن از اقشار ضعیف و متوسط هستند پیشنهاد دولت دوره بازپرداخت 20 ساله است تا به این ترتیب مبلغ ماهانه اقساط بالا نباشد.
اجرای مدل جدید نهضت ملی مسکن
درخصوص برنامه جدید مجریان نهضت ملی مسکن برای پیشبرد این برنامه، وزیر راه و شهرسازی اعلام کرد: مدل جدید در طرح نهضت ملی مسکن واگذاری زمین و احداث واحدهای یک طبقه است که به الگوی ایرانی اسلامی نزدیکتر است.
وی با بیان اینکه واگذاری زمین و احداث واحدهای یک طبقه را در دستور کار قرار دادیم و در همه شهرها آغاز کردیم، افزود: در فاز اول شهرهای زیر ۵۰ هزار نفر انجام شده و در روزهای آینده واگذاری زمین آغاز میشود که زمینها آماده و تحویل آغاز میشود.
بذرپاش افزود: همچنین طرح نهضت ملی نیز در شهرهای جدید صورت میگیرد که حدود ۳۰۰ هزار نفر از هموطنان ثبت نام کردهاند.
وی گفت: همچنین در خودمالکی در شهرداریها، در شهرها و محدودههای شهرها مکانیزمهای تشویقی قرار دادیم که در هفتههای آینده اعلام میشود تا به رونق ساخت و ساز در بافت فرسوده و سایر بخشها و شهرها کمک شود.
وزیر راه و شهرسازی گفت: در برخی از شهرها هنوز درصددیم که زمین را فراهم کنیم و طبق ماده ۱۰ قانون جهش تولید همه دستگاهها موظفند زمین در اختیار بگذارند و هر جا که راه و شهرسازی مناسب دانست برای اجرای طرح با سرعت انجام میشود. در این روش با واگذاری زمین رایگان و تسهیلات بانکی و آورده متقاضی خانه ساخته میشود.
وی گفت: برای اتمام واحدهای مسکن مهر نیز تعداد قابل توجهی از تعهدات مسکن مهر باقی مانده که در تلاشیم از صندوق ملی مسکن تأمین اعتبار شود. واحدهایی که بیش از ۶۰ درصد پیشرفت داشتند در اولویت هستند که امیدواریم بتوانیم تا پایان سال بخش اعظمی تحویل هموطنانمان شود.
وی بیان کرد: عقبماندگیهای زیادی در سالهای قبل بوده که سریع باید آن را جبران کنیم و سالانه ساخت یک میلیون مسکن نیاز جامعه است. وزیر راه و شهرسازی همچنین بر لزوم هرچه سریعتر آغاز فرایند تحویل ۳ هزار و ۵۰۰ هکتار زمین تأکید کرد. به گفته بذرپاش، باید به شرایطی برسیم که کسی در ایران نباشد که از حداقل سرپناه محروم باشد.
تخفیف 30 درصدی پروانه ساخت
برای کاهش هزینههای ساخت و عرضه واحدهای نهضت ملی مسکن، دولت راهکارهایی را در نظر گرفته است. اکبر نیکزاد، رئیس بنیاد مسکن یکی از این راهکارها را تخفیف مجوز ساخت عنوان کرد. وی با اشاره به تخفیف ۳۰ درصدی پروانه ساخت واحدهای نهضت ملی مسکن اظهار کرد که این تخفیف امتیاز ویژهای برای پیشبرد طرح است، در این طرح دولت زمین را رایگان در اختیار مردم قرار میدهد و درخصوص پروانه ساخت نیز تنها عوارض دریافت میشود، در برخی از شهرها نیز شورای شهر تخفیفهای بیشتری برای خانهدار شدن مردم در این زمینه در نظر گرفته است. وی اضافه کرد: در بخش تعرفه نظام مهندسی نیز قانونگذار اعلام کرده تخفیف لازم برای این واحدها در نظر گرفته شود، اجرای بخش زیرسازی واحدها برعهده دولت است که شبکه آب، گاز و فاضلاب را دولت انجام میدهد، دریافت کنتور و انشعاب هم برعهده متقاضی است. وی گفت: ساخت یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد مسکونی در دولت سیزدهم از سوی بنیاد مسکن برنامه ریزی شده و هماینک ساخت ۳۲۰ هزار واحد کلید خورده است. بر اساس قانون جهش تولید مسکن، دولت باید سالانه یک میلیون مسکن بسازد که از این تعداد ۲۰۰ هزار واحد روستایی و ۸۰۰ هزار واحد شهری است.
فرصت ها و چالش های توسعه پهناورترین استان کشور در گفت وگو با « حسین مدرس خیابانی» استاندار سیستان و بلوچستان
بازاریان زاهدان زیان دیدگان اصلی ناآرامی ها
شیما جهانبخش
خبرنگار
سیستان و بلوچستان به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «گنج پنهان» است؛ استانی که سیما و تصویر کلیشه شده آن در ذهن عموم تفاوتهای بسیاری با ظرفیتها و داشتههای درونی آن دارد. جغرافیای سیستان و بلوچستان در همجواری دریای عمان در جنوب و همسایگی با پاکستان و افغانستان، ترسیمکننده چشمانداز پرجاذبه اقتصادی است که با بهرهبرداری از حداقل این ظرفیتها هم میتوان شاخصهای این استان را از نظر اشتغال، رفاه و درآمد بهبود داد. از سوی دیگر این استان از شاخص جوانترین جمعیت کشور هم در ترکیب جمعیتی خود نصیب برده است که میتواند دغدغه سرمایهگذاران را برای دسترسی به نیروی کارجوان و پر انگیزه رفع کند. با این حال دلایل بسیاری وجود دارد که باعث شده این استان به جایگاه و حقی که شایسته آن است نرسد. دولت سیزدهم از ابتدای فعالیت تاکنون با اولویت قرار دادن برنامههای محرومیتزدایی و عدالتگرایی سعی داشته گامهای مؤثری در بهبود شاخصهای اقتصادی استان بردارد. توجه به اشتغال مرزنشینان، توسعه و بهسازی راههای سیستان و بلوچستان، آبرسانی به روستاها، تکمیل شبکه انتقال گاز، تأمین آب پایدار برای کشاورزی و صنعت استان، تکمیل خط ریلی کریدور جنوب به شمال کشور از مبدأ بندر چابهار، تشویق سرمایهگذاران برای حضور در این استان، بهبود مؤلفههای امنیتی و... از نقاط تمرکز برنامهها و فعالیتهای دولت در این استان بوده است. حسین مدرس خیابانی استاندار سیستان و بلوچستان چندی پیش میهمان روزنامه ایران بود. استاندار سیستان و بلوچستان افزون بر بازدید از تحریریه روزنامه ایران پاسخگوی پرسشهای ما در خصوص برنامهها و دستاوردهای فعالیت دولت سیزدهم در این استان بود. او همچنین به فرصتها و تهدیدهای توسعه استان سیستان و بلوچستان اشاره داشت و از کمبودها و کاستیهایی گفت که مردم سیستان و بلوچستان جبران آن را از دولت انتظار دارند.
شما از ابتدای مسئولیت بر چند نکته از جمله جذب سرمایهگذار و توسعه اشتغال تأکید داشته و بارها اعلام کردهاید ما در تلاشیم تا نگاه امنیتی از استان برداشته شود و سرمایهگذاران بیشتری به فعالیت بپردازند. این برنامهها تاکنون در میدان اجرا چه وضعیتی دارند و چه دستاوردهایی در این زمینهها داشتهاید؟
ما در حوزه اشتغال به علت اینکه بنگاههای بزرگ اقتصادی مانند فولاد، پتروشیمی، خودروسازی و... را نداریم، تمرکزمان بر اشتغالهای خرد خانگی و روستایی مانند کارگاههای کوچک قالیبافی، دامپروری، کارگاههای خانگی و شرکتهای دانشبنیان است و از همین طریق توانستهایم 4 ماه مانده به پایان سال بالغ بر ۳۱ هزار شغل ایجاد کنیم و تعهد یکساله خود را زودتر از موعد تحقق ببخشیم. در واقع تعهد ما تا پایان سال ۲۸ هزار شغل بوده اما با اقداماتی که صورت گرفته توانستهایم بیشتر از ظرفیت شغل ایجاد کنیم. البته در نظر داریم این رقم را تا پایان سال به بیش از 40 هزار شغل برسانیم. هر چند رقم اعلام شده عددی است که در سامانه رصد وزارت کار ثبت شده اما اعتقاد داریم که حدود ۵۲ هزار شغل ایجاد شده که از این تعداد برای ۲۵ هزار نفر در طرحهای عمرانی ایجاد شغل شده است.
با توجه به اشتغال ایجاد شده، شاخصهای این استان از نظر بیکاری اکنون در چه وضعیتی است و چقدر بهبود یافته است؟ نکته دیگر اینکه با توجه به محرومیت تاریخی این استان، جمعیت جوان و جغرافیای پهناور آن آیا میتوان گفت ایجاد 30 یا 50 هزار شغل در یک سال کافی است؟
ما اعتقاد داریم که برای یک استان 3میلیون نفری اگر بخواهد اتفاقهای بزرگی صورت بگیرد و شاهد توسعه در آنجا باشیم باید ۳۰۰ هزار شغل ایجاد شود. در حال حاضر درصد بیکاری در استان ۱۱.۲ اعلام شده که در سالهای گذشته بسیار بیشتر بوده است. با تلاشهایی که صورت گرفته میتوان گفت که جایگاه اشتغال در استان در حال حاضر مطلوب است زیرا در سالهای گذشته در جایگاه پنجم و چهارم بیکاری بودهایم که این اشتغالهای جدید سبب شده به جایگاه ۱۱ کشور برسیم. از سوی دیگر ۲۶ هزار نفر از جوانان استان در مشاغل فنی و حرفهای آموزش دیدهاند و توانستهایم اولین کارخانه فریم عینک کشور را در این استان راهاندازی کنیم. اولین کارخانههای تولید میلگرد استان در دولت سیزدهم راهاندازی شده است. همچنین واحدهای بزرگ صنعتی مس و طلا در منطقه سفید آب در حال کار هستند. البته تعداد زیادی از واحدهای صنعتی دیگر نیز راهاندازی شدهاند و بدون شک تا پایان سال تعداد بیشتری شغل برای جوانان استان آماده خواهد شد.
تأمین آب استان اعم از شرب، کشاورزی و مصارف صنعتی در سیستان و بلوچستان بخصوص در منطقه سیستان یکی از خواستهها و انتظارهای دیرینه مردم استان از دولت است. با توجه به حمایتهای دولت و اجرای طرح جهاد آبرسانی در استان تا کنون چه کارهایی برای رفع این معضل صورت گرفته است؟
طی ۱۵ ماه حضور در سیستان و بلوچستان روی دو مسأله مهم تأکید و تمرکز داشتهایم تا اولویتهای استان را مشخص و براساس این اولویتها تخصیص منابع و تمرکز کنیم که اولویت نخست در بخشهای راه و آب در این استان است.
در همین راستا علیرغم اینکه ظرفیت چاه نیمهها بسیار کاهش یافته اما کارهای بزرگی انجام شده است. ما توانستهایم برای تأمین آب آشامیدنی مردم استان بخصوص در بخش سیستان ۱۵۰ میلیون مترمکعب آب چاه نیمهها را منتقل کنیم. از سوی دیگر زمانی انتقال آب دریای عمان برای مردم استان یک رؤیا بود اما اکنون این طرح اجرا شده و بزودی به بهرهبرداری خواهد رسید. بخش بزرگی از آبگیر این طرف بتنریزی و ۱۵۰ کیلومتر از آن تسطیح شده است. ۱۵۰ کیلومتر لوله خریداری و چهار پلن ۲۰۰ مترمکعبی قرارداد انتقال آب نیز با شرکت مپنا منعقد شده است. به این نکته توجه داشته باشید اگر تا سال گذشته صحبت از آب دریای عمان و چاههای ژرف میشد کسی اطلاعی از آن نداشت اما در حال حاضر سه چاه ژرف در سیستان به آب رسیده و ۴۰ لیتر بر ثانیه میزان آبدهی آن است و یکهزار و ۶۰۰ مترمکعب آب از این چاهها شیرین و به شبکه روستایی منطقه تزریق میشود. از سوی دیگر با پیگیرهایی که از سوی استانداری و نمایندگان مردم این استان در مجلس شورای اسلامی انجام شد، خط انتقال آب از چابهار به سیستان و بلوچستان مصوب شده است. منطقه آبگیر در منطقه گیشار چابهار بتنریزی و ۱۵۰ کیلومتر تسطیح لولهگذاری انجام و قرارداد خرید ۱۵۰ کیلومتر لوله بسته شده است و قرارداد چهار پلنت ۲۰۰ هزار مترمکعبی آب شیرینکن با مپنا و دو شرکت دیگر که بتوانند آب شیرینکن نصب کنند انجام شده و الان رؤیای انتقال آب از دریای عمان در حال محقق شدن است.
آیا استخراج آبهای ژرف و بعد از آن شیرینسازی این آبها مقرون به صرفه است؟
در بحث آبهای ژرف و آب دریای عمان ما نگاه اقتصادی به موضوع نداریم زیرا حفظ منطقه سیستان و بلوچستان و تأمین نیازهای اولیه مردم استان، بسیار مهم است و هیچ زمان نمیتوان برای آن ارزشگذاری اقتصادی انجام داد زیر امنیت ملی کشور به این موضوع گره خورده است. ما به هر طریق ممکن آب مورد نیاز استان سیستان و بلوچستان را تأمین خواهیم کرد. البته میدانیم که هزینه آن بسیار زیاد است اما باید این کار انجام شود وگرنه شاهد آمار بالای مهاجرت از این منطقه خواهیم بود. در بخش آبهای ژرف موضوع اقتصادی برای ما مطرح نیست و تنها اولویت ما سرعت است، ما اعتقاد داریم که باید بسرعت 100 حلقه چاه ژرف در منطقه حفر شود. در کنار آن خط انتقال آب دریای عمان هم در حال پیگیری است و بر اساس برنامهریزیها تا سال ۱۴۰۴ این خط به استان خواهد رسید. البته همزمان با این موضوعات حقابه هیرمند نیز پیگیری خواهد شد زیرا در صورتی که این حقابه به استان نرسد با وجود تمام این تلاشها قطعاً دچار مشکل خواهیم شد.
طرح جهاد آبرسانی در روزهای ابتدایی با سرعت پیش میرفت اما در حال حاضر گویا این طرح کند شده است، علت آن چیست؟
در طرح جهاد آبرسانی که وزیر نیرو اعلام کرده بودند آبرسانی به یکهزار و 751 روستا سهم استان بوده که باید ظرف مدت ۳۰ ماه آبرسانی میشد، سرعت اولیه این طرح هم خوب بود و تاکنون ۱۵۵ روستا هم آبرسانی شده است. ما برنامه داشتیم تا آخر سال آب را به ۵۰۰ روستا برسانیم اما چون این طرح تأمین اعتبار نشده روند آن بسیار کند پیش میرود. البته ما از منابع دیگر تلاش داریم این طرح را تا جای ممکن اجرا کنیم، در حال حاضر خیرین استان را روی سه موضوع مدرسه سازی، درمانگاهسازی و آب روستایی هدایت و متمرکز کردهایم و از این طریق توانستهایم حدود ۶۵۰ روستا را آبرسانی کنیم.
حوزه راه بخصوص نبود بزرگراهها در سیستان و بلوچستان همواره چالشهای بزرگی را ایجاد کرده است. سالهای متوالی بیشترین آمار تصادفات منجر به مرگ مربوط به این استان بوده است و اگر بررسی کنیم، متوجه میشویم نبود بزرگراه اصلیترین عامل این موضوع بوده، در این خصوص چه اقداماتی انجام شده است؟
این استان ۲۴ هزار کیلومتر راه اصلی و فرعی و روستایی دارد و اولین و مهمترین موضوع از نظر مرزی و گردشگری توسعه راهسازی است، در ادوار گذشته سالانه فقط ۱۰ کیلومتر جاده دوبانده در استان ساخته شده است، اما در دولت سیزدهم از ابتدای شهریورماه ۱۴۰۰ تاکنون ۲۲۳ کیلومتر جاده دوبانده ساخته شده است. در واقع ما توانستهایم طی یکسال به اندازه ۲۰ سال جاده دوبانده ایجاد کنیم. در سیستان و بلوچستان که شاخص بزرگراهی بسیار کم است و ما حتی به اندازه یک کیلومتر هم آزادراه نداریم، اضافه شدن ۲۲۳ کیلومتر جاده دوبانده کار بزرگی است. جادههای بزرگراهی که در این استان ایجاد شده در کاهش تصادفات منجر به مرگ بسیار مهم است، البته دولت باید جادههای بزرگراهی را در این منطقه گسترش دهد. همچنین ۶۳ پل بزرگ و کوچک را که در سیلابهای اخیر از بین رفته بودند، دوباره ساخته و تحویل دادهایم. در این راستا کارهای ساخت بزرگترین پل خمیری قصرقند که در زمان سیلاب راه چند روستا را قطع میکرد به مراحل پایانی رسیده و در دهه فجر امسال افتتاح میشود. پل نهراب در منطقه سیستان هم راهاندازی شده و پل شیله در مسیر جاده زاهدان- زابل نیز در حال انجام است.
با توجه به موقعیت مرزی استان اعم از سواحل مکران در جنوب و مرز طولانی زمینی با دو کشور افغانستان و پاکستان، وجود شبکه ریلی مناسب و اتصال آن به کریدورهای شمال و غرب کشور اهمیت فراوانی دارد. در این زمینه چه اقداماتی انجام شده است؟
زمانی که صحبت از توسعه زیرساختهای راه میشود تمام حوزههای آن اعم از خطوط ریلی، هوایی، دریایی و... مطرح است. در این زمینه خط ریلی زاهدان به چابهار به عنوان بزرگترین طرح ریلی کشور طراحی شده و ۱۷۵ کیلومتر آن که زاهدان را به خاش متصل میکند، افتتاح شده است. راه آهن چابهار- خاش نیز ۶۴ درصد پیشرفت فیزیکی دارد. زیرساختهای مناطق مختلف راه آهن چابهار- خاش مهیا شده و دولت قول داده برای ریلگذاری در مسیر ایرانشهر به خاش اعتبار مورد نیاز طرح را که حدود ۷۰ هزار میلیارد ریال است به استان تخصیص دهد. ما انتظار داریم تا سال ۱۴۰۲ یا در نهایت نیمه اول سال ۱۴۰۳ خط آهن زاهدان - چابهار به شبکه سراسری وصل شود البته ادامه آن خط آهن به سمت میرجاوه است که این خط آهن الان وجود دارد اما باید نوسازی شود. برای تسهیل در روابط تجاری و کریدور شرقی کشور در نظر داریم ادامه این خط آهن را به زابل -بیرجند و سرخس نیز ادامه دهیم که اگر این خط کامل شود، ۷۰ درصد بار ترانزیتی کشور از این کریدور شرقی انجام میشود.
گفتهاید سیستان و بلوچستان در رتبه نخست طرح نهضت ملی مسکن قرار دارد. دراین زمینه توضیح بیشتری بفرمایید.
البته رتبه اول تا سوم نهضت ملی مسکن متعلق به سیستان و بلوچستان است. با همکاری و حمایت دولت در شهرستانهای زابل و زاهدان حدود 8 هزار واحد مسکونی در نظر گرفته شده است. در واقع طرح نهضت ملی مسکن در این استان از پیشرفت فیزیکی خوبی برخوردار است و در تلاشیم تا پایان سال حدود ۶ هزار واحد مسکونی را در شهرهای زیر ۱۰۰ هزار نفر به متقاضیان تحویل دهیم.
با وجود آمارهای امیدوارکنندهای که از بهبود شاخص اشتغال استان ارائه دادید، ما میبینیم که این استان همچنان با معضل قاچاق سوخت روبهروست و جمعیت زیادی از مردم استان به این کار اشتغال دارند. اصولاً آیا ظرفیت و راهی برای جایگزینی قاچاق سوخت با تجارت رسمی سوخت وجود دارد یا خیر؟
بحث قاچاق در استان به شکلی که مطرح میشود، نیست؛ مردم این استان سهمیه سوخت خودشان را میفروشند و ما نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم زیرا راهکاری قانونی برای آن وجود ندارد. البته نکته مهم این است که چند برابر ظرفیت سیستان و بلوچستان، سوخت از استانهای همجوار این استان قاچاق میشود. چندین بار به مسئولان وزارت نفت اعلام کردهایم که سوخت در سیستان و بلوچستان باید ساماندهی شود به این ترتیب که چندین مخزن احداث کنیم و با توجه به اینکه گذر مرزی سوختی داریم مابه التفاوتی را که قاچاق میشود به صورت قانونی منتقل کنیم؛ این کار را باید وزارت نفت انجام دهد و سوخت را به قیمت تعادلی در اختیار ما قرار دهد تا بتوانیم آن را صادرکرده و از قاچاق سوخت جلوگیری کنیم.
لازم است با احداث زیرساختها، تجارت سوخت را رسمی کنیم تا جلوی قاچاق سوخت در سیستان و بلوچستان و استانهای مرزی گرفته شود. با ساماندهی گذرگاههای مرزی همه مردم را در شمال و جنوب سیستان و بلوچستان در زمینه فروش سوخت منتفع کردیم، زیرا سوخت مازاد مردم از طریق گذرگاههای مرزی صادر میشود. درخواست ما از وزارت نفت این است که برای ساماندهی و صادرات سوخت در سیستان و بلوچستان برنامهریزی کند تا قاچاق سوخت از طریق این استان انجام نشود و به صورت قانونی مردم سوخت را به فروش برسانند.
معضل صفهای طولانی بنزین همواره در این استان برای مردم آزاردهنده است و آنها انتظار دارند اقدامی برای رفع این مشکل انجام شود. چه تدبیری در این خصوص اندیشیدهاید؟
فاصله شهرهای استان زیاد است، به طور مثال از منطقه «سفید آبه» تا چابهار هزار کیلومتر فاصله است، در حالی که در این مسیر جایگاه عرضه سوخت به میزان کافی وجود ندارد. یکی از بزرگترین مشکلات ما در سیستان و بلوچستان صفهای طولانی بنزین و گازوئیل است؛ مردم ما یک اصطلاح و کنایه دارند و میگویند «بقیه مردم کشور برای تفریح پارک میروند، اما ما به صف بنزین.» ما در مقایسه با استان هممساحت خودمان کمتر از نصف جایگاه سوخت داریم؛ یعنی آن استان با فاصله کمتر شهرهایش ۲۸۰ جایگاه دارد ولی سیستان و بلوچستان فقط ۱۲۰ جایگاه دارد. یکی از مصوبات سفر رئیسجمهور که بدون اجرا مانده، ساخت ۴۰ جایگاه سوخت در سیستان و بلوچستان است که باید وزارت نفت مجوز ساخت این تعداد جایگاه سوخت را صادر کند که تاکنون 4 مجوز صادر کرده که آن هم از قبل بوده است. با این فاصله طولانی شهرها، مردم ما باید ساعتها در صف بنزین باشند که با احداث جایگاه سوخت بسیاری از این مشکلات حل میشود.
با وجود اینکه رهبر معظم انقلاب فرمودند سواحل مکران «گنج پنهان» است و شورای توسعه سواحل مکران ایجاد شده و دبیر توسعه سواحل مکران منصوب شدند، اما سازمان منطقه آزاد تاکنون نتوانسته به توسعه این سواحل کمک کند. برنامهای در این زمینه دارید؟
ما نقشه راهی ترسیم کردیم و در این نقشه راه تأکید شده که زیرساختهای این منطقه تکمیل شود؛ سرمایهگذار را نمیتوانیم در منطقهای مستقر کنیم که مسیرهای راه آن هنوز تکمیل نشده است؛ از طرفی ابتدا باید مسأله آب آشامیدنی، راه و انرژی در منطقه تأمین شود. فولاد مکران و پتروشیمی نگین مکران در جنوب سیستان و بلوچستان در شرف راهاندازی است، ولی هنوز گاز نداریم البته قول آن داده شده است و امسال هم شرکت گاز اقدامات خوبی انجام داده و ۶۵۰ کیلومتر خط لوله کشیده است و ما امروز شاهد هستیم که گاز به خاش، زاهدان، سیستان و پیش از آن به ایرانشهر رسیده است و امیدواریم خط گاز در دهه فجر به چابهار برسد تا بتوانیم به پتروشیمی نگین مکران، فولاد مکران و نیروگاههای این منطقه منتقل کنیم. اگر خدمات زیرساختی مثل راه، آب، گاز و بویژه راهآهن فراهم باشد، مشکل حل میشود. استاندار سیستان و بلوچستان گفت: وقتی صحبت از بندر تجاری چابهار میشود، اگر راه و ریل نرسد بندر تجاری بدون آن مفهومی ندارد و اگر این ریل برسد، آن زمان علاوه بر توسعه چابهار، سیستان و بلوچستان را نیز به توسعه نزدیک خواهد کرد. من فکر میکنم چون این زیرساختها فراهم نبوده است، منطقه آزاد چابهار در توسعه استان نمیتواند مشارکت کند؛ اینها ۲ علت دارد یکی اینکه زیرساختها تکمیل نبوده و دوم اینکه مردم در آنجا سرمایهگذاری نکردهاند و هر چه سرمایهگذاری شده دولت انجام داده است.
هر چه در منطقه چابهار سرمایهگذاری شده صرفاً از منابع دولتی است در حالی که باید تلاش کنیم سرمایهگذاریهای مردمی و حتی سرمایهگذاران خارجی کشورهای عمان، امارات و پاکستان را جذب کنیم تا چابهار توسعه پیدا کند. در این زمینه نقشه راهی تدوین و تقدیم دولت شده است، یک نقشه مختصر و مفید که هم برگرفته از احداث زیربناها و زیرساختها است و هم گفتیم چه قابلیتهایی میتواند در این منطقه آزاد شکل گیرد.
اخیراً معدن چهار تنی طلا در سیستان و بلوچستان کشف شده که میتواند نقش بزرگی در توسعه استان داشته باشد، برای استفاده از این ظرفیت چه کارهایی انجام شده است؟
در حال حاضر معدن طلای تفتان و معدن طلای میرجاوه را در استان داریم و اخیراً هم ذخیره چهار تنی طلا در سیستان و بلوچستان کشف شده است؛ هنوز مناطقی وجود دارد که اکتشاف روی آنها انجام نشده که باید سازمان زمینشناسی و سازمان صنعت، معدن و تجارت در این زمینه ورود کنند، چرا که بخش زمانبر و هزینهبر در حوزه معادن، بحث کشف است اما وقتی شناسایی شد و به بهرهبرداری رسید سرشار از ثروت برای استان خواهد بود. استان با وجود معادن سرشاری که دارد در بخش سرمایهگذاری و اکتشاف است و هنوز به بخش ثروت نرسیده است؛ خوب نیست مردمی که روی معادن غنی هستند و این ثروت را دارند در چنین وضعیتی به سر برند؛ باید معادن تبدیل به پول و ثروت شود و مردم از مزایای آن بهرهمند شوند.
بهبود معیشت مرزنشینان همواره مورد تأکید دولت بوده است. دراین زمینه توسعه بازارچههای مرزی در استانی که بیشترین مرز کشور را دارد، بسیار حائز اهمیت است. برای رونق این بازارچهها چه اقداماتی انجام شده است؟
۱۳ بازارچه در سیستان و بلوچستان وجود دارد که 7 مورد آن فعال است. ما در تلاشیم این بازارچهها را فعال و ظرفیت استفاده از مرز را برای مرزنشینان مهیا کنیم. در همین زمینه منطقه ریمدان را که سال گذشته هیچ زیرساختی نداشت تجهیز کردیم و امسال این منطقه پذیرای زائران اربعین پاکستانی بود. در حال حاضر هم شمار کامیونهایی که در این بازارچه تبادل میشود، معادل میرجاوه است که زمینهساز رونق منطقه شده است. کار ساخت اولین بازارچه خردهفروشی کشور با پاکستان در منطقه «پیشین» تمام شده و رویه آن در شرف ابلاغ است و منتظریم با حضور طرف پاکستانی این بازارچه راهاندازی شود و در سفر اخیر وزیر امور اقتصادی و دارایی دستور دادند تا در بازارچه خردهفروشی میلک یک محوطه اختصاص دهند که مردم مبادلاتشان را انجام دهند. در حال حاضر در پایانههای مرزی و گمرکات یک مقدار سختگیری وجود دارد و با راهاندازی بازارچهها رونق آنها از پایانهها بیشتر شده است، زیرا رویههای سخت در بازارچهها وجود ندارد و تجار و مردم از این روند در بازارچهها راضی هستند.
رویدادها و وقایع تلخ اخیر در استان سیستان و بلوچستان چه تأثیری بر فعالیت روزمره و کسب و کار مردم و روند توسعه و اقتصاد استان گذاشته است؟
ما تا قبل از 8 مهرماه 1401 که آن اتفاقات ناگوار در زاهدان رخ نداده بود در تلاش بودیم با معرفی کارهایی که در حوزه مرز، اشتغال و... انجام دادهایم، تصویر واقعی استان را منتشر کنیم و نشان دهیم اخباری که درخصوص ناامنیها از استان منتشر میشود حقیقت ندارد اما این اتفاقات جلوی این کار را گرفت. در واقع سیستان و بلوچستان برعکس چیزی که درباره آن گفته میشود بر اساس آمارها در رتبههای پایین جرم و جنایت قرار دارد. اگر به طرحهایی که در یکسال گذشته و در طول دولت سیزدهم در استان اجرا شده نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم تمام این موفقیتهای بسیار در سایه امنیت انجام شده است. مگر میشود ۳۱ هزار شغل در ناامنی ایجاد شود؟
هر چند روند توسعه در استان طی یکسال گذشته شتاب قابل توجهی داشته اما اغتشاشات و حوادث زاهدان روند توسعه استان را کند کرد و به عبارتی ترمز دستی توسعه را در استان کشید. در واقع حوادث ۸ مهرماه چهره ناامنی از استان ایجاد کرد و بیشترین آسیب را به اقتصاد وارد کرد. همین موضوعات سبب شد ۱۸ سرمایهگذار در حوزه معدن، صنعت و... از سرمایهگذاری در استان انصراف دهند. اگر شما امروز با بازاریان زاهدان صحبت کنید، متوجه میشوید که بیشترین ضرر و زیان به آنها رسیده است. البته در حال حاضر استان در آرامش است. امیدوارم که قطار توسعه دوباره به حرکت خود ادامه دهد این روند متوقف شود یا دوباره به روند توسعه برگردیم.
درست است که حوادث زاهدان تبعات زیادی داشت اما باید به این نکته هم توجه شود، در اغتشاشات اخیر سیستان و بلوچستان به جز زاهدان کمترین تجمعات و تراکنشها را داشته است. در مورد حوادث زاهدان هم بعد از دستوری که رهبر معظم انقلاب درخصوص بررسی برای تشخیص افراد بیگناه در این حوادث اعلام فرمودند این افراد در زمره شهدا اعلام شدند. همچنین افراد و کسانی که در این زمینه قصور و کوتاهی داشتند برکنار شدند و ۲۰۰ نفر از افرادی که در جریان این حوادث تحریک و احساسی شده و دست به اقداماتی در این حوادث زده بودند نیز بعد از سفر نماینده عالی رهبر معظم انقلاب به استان آزاد شدند. مردم استان بخوبی میدانند نظام و دولت توجه ویژهای به اهل تسنن دارد و علی رغم جوسازیهای متعدد مبنی بر عدم بهکارگیری افراد اهل تسنن در مدیریت استان بسیاری از مدیریتهای استان از جمله در سطح معاونان استاندار، فرمانداران و مدیران کل به برادران اهل تسنن واگذار شده است. ما در این استان مواردی داریم که پدر شیعه و مادر اهل سنت هستند و همه خانواده در کنار هم با صلح زندگی میکنند . از 5 معاونت استانداری یکی از معاونان از اهل تسنن و یکی بلوچ هستند. بیش از ۶۰ درصد فرمانداران، بیش از ۷۰ درصد معاونان فرماندار و بخشداران استان بلوچ و از اهل سنت هستند. لذا هیچ تفکیکی بین شیعه و سنی در استان وجود ندارد . معاون سیاسی اجتماعی استاندار، معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری، مدیرکل شرکت توزیع برق استان، مدیرکل امور روستایی و عشایری، مدیرکل ورزش و جوانان، مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مدیرکل راهداری و حمل و نقل شمال استان، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان از برادران اهل سنت هستند که این یک پیام دارد که در استانی که اهل سنت از لحاظ جمعیتی غالب هستند در تصمیمگیری و فعالیتهای مختلف از جمله فعالیتهای دولت حضور پررنگی دارند.
خبرنگار
سیستان و بلوچستان به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «گنج پنهان» است؛ استانی که سیما و تصویر کلیشه شده آن در ذهن عموم تفاوتهای بسیاری با ظرفیتها و داشتههای درونی آن دارد. جغرافیای سیستان و بلوچستان در همجواری دریای عمان در جنوب و همسایگی با پاکستان و افغانستان، ترسیمکننده چشمانداز پرجاذبه اقتصادی است که با بهرهبرداری از حداقل این ظرفیتها هم میتوان شاخصهای این استان را از نظر اشتغال، رفاه و درآمد بهبود داد. از سوی دیگر این استان از شاخص جوانترین جمعیت کشور هم در ترکیب جمعیتی خود نصیب برده است که میتواند دغدغه سرمایهگذاران را برای دسترسی به نیروی کارجوان و پر انگیزه رفع کند. با این حال دلایل بسیاری وجود دارد که باعث شده این استان به جایگاه و حقی که شایسته آن است نرسد. دولت سیزدهم از ابتدای فعالیت تاکنون با اولویت قرار دادن برنامههای محرومیتزدایی و عدالتگرایی سعی داشته گامهای مؤثری در بهبود شاخصهای اقتصادی استان بردارد. توجه به اشتغال مرزنشینان، توسعه و بهسازی راههای سیستان و بلوچستان، آبرسانی به روستاها، تکمیل شبکه انتقال گاز، تأمین آب پایدار برای کشاورزی و صنعت استان، تکمیل خط ریلی کریدور جنوب به شمال کشور از مبدأ بندر چابهار، تشویق سرمایهگذاران برای حضور در این استان، بهبود مؤلفههای امنیتی و... از نقاط تمرکز برنامهها و فعالیتهای دولت در این استان بوده است. حسین مدرس خیابانی استاندار سیستان و بلوچستان چندی پیش میهمان روزنامه ایران بود. استاندار سیستان و بلوچستان افزون بر بازدید از تحریریه روزنامه ایران پاسخگوی پرسشهای ما در خصوص برنامهها و دستاوردهای فعالیت دولت سیزدهم در این استان بود. او همچنین به فرصتها و تهدیدهای توسعه استان سیستان و بلوچستان اشاره داشت و از کمبودها و کاستیهایی گفت که مردم سیستان و بلوچستان جبران آن را از دولت انتظار دارند.
شما از ابتدای مسئولیت بر چند نکته از جمله جذب سرمایهگذار و توسعه اشتغال تأکید داشته و بارها اعلام کردهاید ما در تلاشیم تا نگاه امنیتی از استان برداشته شود و سرمایهگذاران بیشتری به فعالیت بپردازند. این برنامهها تاکنون در میدان اجرا چه وضعیتی دارند و چه دستاوردهایی در این زمینهها داشتهاید؟
ما در حوزه اشتغال به علت اینکه بنگاههای بزرگ اقتصادی مانند فولاد، پتروشیمی، خودروسازی و... را نداریم، تمرکزمان بر اشتغالهای خرد خانگی و روستایی مانند کارگاههای کوچک قالیبافی، دامپروری، کارگاههای خانگی و شرکتهای دانشبنیان است و از همین طریق توانستهایم 4 ماه مانده به پایان سال بالغ بر ۳۱ هزار شغل ایجاد کنیم و تعهد یکساله خود را زودتر از موعد تحقق ببخشیم. در واقع تعهد ما تا پایان سال ۲۸ هزار شغل بوده اما با اقداماتی که صورت گرفته توانستهایم بیشتر از ظرفیت شغل ایجاد کنیم. البته در نظر داریم این رقم را تا پایان سال به بیش از 40 هزار شغل برسانیم. هر چند رقم اعلام شده عددی است که در سامانه رصد وزارت کار ثبت شده اما اعتقاد داریم که حدود ۵۲ هزار شغل ایجاد شده که از این تعداد برای ۲۵ هزار نفر در طرحهای عمرانی ایجاد شغل شده است.
با توجه به اشتغال ایجاد شده، شاخصهای این استان از نظر بیکاری اکنون در چه وضعیتی است و چقدر بهبود یافته است؟ نکته دیگر اینکه با توجه به محرومیت تاریخی این استان، جمعیت جوان و جغرافیای پهناور آن آیا میتوان گفت ایجاد 30 یا 50 هزار شغل در یک سال کافی است؟
ما اعتقاد داریم که برای یک استان 3میلیون نفری اگر بخواهد اتفاقهای بزرگی صورت بگیرد و شاهد توسعه در آنجا باشیم باید ۳۰۰ هزار شغل ایجاد شود. در حال حاضر درصد بیکاری در استان ۱۱.۲ اعلام شده که در سالهای گذشته بسیار بیشتر بوده است. با تلاشهایی که صورت گرفته میتوان گفت که جایگاه اشتغال در استان در حال حاضر مطلوب است زیرا در سالهای گذشته در جایگاه پنجم و چهارم بیکاری بودهایم که این اشتغالهای جدید سبب شده به جایگاه ۱۱ کشور برسیم. از سوی دیگر ۲۶ هزار نفر از جوانان استان در مشاغل فنی و حرفهای آموزش دیدهاند و توانستهایم اولین کارخانه فریم عینک کشور را در این استان راهاندازی کنیم. اولین کارخانههای تولید میلگرد استان در دولت سیزدهم راهاندازی شده است. همچنین واحدهای بزرگ صنعتی مس و طلا در منطقه سفید آب در حال کار هستند. البته تعداد زیادی از واحدهای صنعتی دیگر نیز راهاندازی شدهاند و بدون شک تا پایان سال تعداد بیشتری شغل برای جوانان استان آماده خواهد شد.
تأمین آب استان اعم از شرب، کشاورزی و مصارف صنعتی در سیستان و بلوچستان بخصوص در منطقه سیستان یکی از خواستهها و انتظارهای دیرینه مردم استان از دولت است. با توجه به حمایتهای دولت و اجرای طرح جهاد آبرسانی در استان تا کنون چه کارهایی برای رفع این معضل صورت گرفته است؟
طی ۱۵ ماه حضور در سیستان و بلوچستان روی دو مسأله مهم تأکید و تمرکز داشتهایم تا اولویتهای استان را مشخص و براساس این اولویتها تخصیص منابع و تمرکز کنیم که اولویت نخست در بخشهای راه و آب در این استان است.
در همین راستا علیرغم اینکه ظرفیت چاه نیمهها بسیار کاهش یافته اما کارهای بزرگی انجام شده است. ما توانستهایم برای تأمین آب آشامیدنی مردم استان بخصوص در بخش سیستان ۱۵۰ میلیون مترمکعب آب چاه نیمهها را منتقل کنیم. از سوی دیگر زمانی انتقال آب دریای عمان برای مردم استان یک رؤیا بود اما اکنون این طرح اجرا شده و بزودی به بهرهبرداری خواهد رسید. بخش بزرگی از آبگیر این طرف بتنریزی و ۱۵۰ کیلومتر از آن تسطیح شده است. ۱۵۰ کیلومتر لوله خریداری و چهار پلن ۲۰۰ مترمکعبی قرارداد انتقال آب نیز با شرکت مپنا منعقد شده است. به این نکته توجه داشته باشید اگر تا سال گذشته صحبت از آب دریای عمان و چاههای ژرف میشد کسی اطلاعی از آن نداشت اما در حال حاضر سه چاه ژرف در سیستان به آب رسیده و ۴۰ لیتر بر ثانیه میزان آبدهی آن است و یکهزار و ۶۰۰ مترمکعب آب از این چاهها شیرین و به شبکه روستایی منطقه تزریق میشود. از سوی دیگر با پیگیرهایی که از سوی استانداری و نمایندگان مردم این استان در مجلس شورای اسلامی انجام شد، خط انتقال آب از چابهار به سیستان و بلوچستان مصوب شده است. منطقه آبگیر در منطقه گیشار چابهار بتنریزی و ۱۵۰ کیلومتر تسطیح لولهگذاری انجام و قرارداد خرید ۱۵۰ کیلومتر لوله بسته شده است و قرارداد چهار پلنت ۲۰۰ هزار مترمکعبی آب شیرینکن با مپنا و دو شرکت دیگر که بتوانند آب شیرینکن نصب کنند انجام شده و الان رؤیای انتقال آب از دریای عمان در حال محقق شدن است.
آیا استخراج آبهای ژرف و بعد از آن شیرینسازی این آبها مقرون به صرفه است؟
در بحث آبهای ژرف و آب دریای عمان ما نگاه اقتصادی به موضوع نداریم زیرا حفظ منطقه سیستان و بلوچستان و تأمین نیازهای اولیه مردم استان، بسیار مهم است و هیچ زمان نمیتوان برای آن ارزشگذاری اقتصادی انجام داد زیر امنیت ملی کشور به این موضوع گره خورده است. ما به هر طریق ممکن آب مورد نیاز استان سیستان و بلوچستان را تأمین خواهیم کرد. البته میدانیم که هزینه آن بسیار زیاد است اما باید این کار انجام شود وگرنه شاهد آمار بالای مهاجرت از این منطقه خواهیم بود. در بخش آبهای ژرف موضوع اقتصادی برای ما مطرح نیست و تنها اولویت ما سرعت است، ما اعتقاد داریم که باید بسرعت 100 حلقه چاه ژرف در منطقه حفر شود. در کنار آن خط انتقال آب دریای عمان هم در حال پیگیری است و بر اساس برنامهریزیها تا سال ۱۴۰۴ این خط به استان خواهد رسید. البته همزمان با این موضوعات حقابه هیرمند نیز پیگیری خواهد شد زیرا در صورتی که این حقابه به استان نرسد با وجود تمام این تلاشها قطعاً دچار مشکل خواهیم شد.
طرح جهاد آبرسانی در روزهای ابتدایی با سرعت پیش میرفت اما در حال حاضر گویا این طرح کند شده است، علت آن چیست؟
در طرح جهاد آبرسانی که وزیر نیرو اعلام کرده بودند آبرسانی به یکهزار و 751 روستا سهم استان بوده که باید ظرف مدت ۳۰ ماه آبرسانی میشد، سرعت اولیه این طرح هم خوب بود و تاکنون ۱۵۵ روستا هم آبرسانی شده است. ما برنامه داشتیم تا آخر سال آب را به ۵۰۰ روستا برسانیم اما چون این طرح تأمین اعتبار نشده روند آن بسیار کند پیش میرود. البته ما از منابع دیگر تلاش داریم این طرح را تا جای ممکن اجرا کنیم، در حال حاضر خیرین استان را روی سه موضوع مدرسه سازی، درمانگاهسازی و آب روستایی هدایت و متمرکز کردهایم و از این طریق توانستهایم حدود ۶۵۰ روستا را آبرسانی کنیم.
حوزه راه بخصوص نبود بزرگراهها در سیستان و بلوچستان همواره چالشهای بزرگی را ایجاد کرده است. سالهای متوالی بیشترین آمار تصادفات منجر به مرگ مربوط به این استان بوده است و اگر بررسی کنیم، متوجه میشویم نبود بزرگراه اصلیترین عامل این موضوع بوده، در این خصوص چه اقداماتی انجام شده است؟
این استان ۲۴ هزار کیلومتر راه اصلی و فرعی و روستایی دارد و اولین و مهمترین موضوع از نظر مرزی و گردشگری توسعه راهسازی است، در ادوار گذشته سالانه فقط ۱۰ کیلومتر جاده دوبانده در استان ساخته شده است، اما در دولت سیزدهم از ابتدای شهریورماه ۱۴۰۰ تاکنون ۲۲۳ کیلومتر جاده دوبانده ساخته شده است. در واقع ما توانستهایم طی یکسال به اندازه ۲۰ سال جاده دوبانده ایجاد کنیم. در سیستان و بلوچستان که شاخص بزرگراهی بسیار کم است و ما حتی به اندازه یک کیلومتر هم آزادراه نداریم، اضافه شدن ۲۲۳ کیلومتر جاده دوبانده کار بزرگی است. جادههای بزرگراهی که در این استان ایجاد شده در کاهش تصادفات منجر به مرگ بسیار مهم است، البته دولت باید جادههای بزرگراهی را در این منطقه گسترش دهد. همچنین ۶۳ پل بزرگ و کوچک را که در سیلابهای اخیر از بین رفته بودند، دوباره ساخته و تحویل دادهایم. در این راستا کارهای ساخت بزرگترین پل خمیری قصرقند که در زمان سیلاب راه چند روستا را قطع میکرد به مراحل پایانی رسیده و در دهه فجر امسال افتتاح میشود. پل نهراب در منطقه سیستان هم راهاندازی شده و پل شیله در مسیر جاده زاهدان- زابل نیز در حال انجام است.
با توجه به موقعیت مرزی استان اعم از سواحل مکران در جنوب و مرز طولانی زمینی با دو کشور افغانستان و پاکستان، وجود شبکه ریلی مناسب و اتصال آن به کریدورهای شمال و غرب کشور اهمیت فراوانی دارد. در این زمینه چه اقداماتی انجام شده است؟
زمانی که صحبت از توسعه زیرساختهای راه میشود تمام حوزههای آن اعم از خطوط ریلی، هوایی، دریایی و... مطرح است. در این زمینه خط ریلی زاهدان به چابهار به عنوان بزرگترین طرح ریلی کشور طراحی شده و ۱۷۵ کیلومتر آن که زاهدان را به خاش متصل میکند، افتتاح شده است. راه آهن چابهار- خاش نیز ۶۴ درصد پیشرفت فیزیکی دارد. زیرساختهای مناطق مختلف راه آهن چابهار- خاش مهیا شده و دولت قول داده برای ریلگذاری در مسیر ایرانشهر به خاش اعتبار مورد نیاز طرح را که حدود ۷۰ هزار میلیارد ریال است به استان تخصیص دهد. ما انتظار داریم تا سال ۱۴۰۲ یا در نهایت نیمه اول سال ۱۴۰۳ خط آهن زاهدان - چابهار به شبکه سراسری وصل شود البته ادامه آن خط آهن به سمت میرجاوه است که این خط آهن الان وجود دارد اما باید نوسازی شود. برای تسهیل در روابط تجاری و کریدور شرقی کشور در نظر داریم ادامه این خط آهن را به زابل -بیرجند و سرخس نیز ادامه دهیم که اگر این خط کامل شود، ۷۰ درصد بار ترانزیتی کشور از این کریدور شرقی انجام میشود.
گفتهاید سیستان و بلوچستان در رتبه نخست طرح نهضت ملی مسکن قرار دارد. دراین زمینه توضیح بیشتری بفرمایید.
البته رتبه اول تا سوم نهضت ملی مسکن متعلق به سیستان و بلوچستان است. با همکاری و حمایت دولت در شهرستانهای زابل و زاهدان حدود 8 هزار واحد مسکونی در نظر گرفته شده است. در واقع طرح نهضت ملی مسکن در این استان از پیشرفت فیزیکی خوبی برخوردار است و در تلاشیم تا پایان سال حدود ۶ هزار واحد مسکونی را در شهرهای زیر ۱۰۰ هزار نفر به متقاضیان تحویل دهیم.
با وجود آمارهای امیدوارکنندهای که از بهبود شاخص اشتغال استان ارائه دادید، ما میبینیم که این استان همچنان با معضل قاچاق سوخت روبهروست و جمعیت زیادی از مردم استان به این کار اشتغال دارند. اصولاً آیا ظرفیت و راهی برای جایگزینی قاچاق سوخت با تجارت رسمی سوخت وجود دارد یا خیر؟
بحث قاچاق در استان به شکلی که مطرح میشود، نیست؛ مردم این استان سهمیه سوخت خودشان را میفروشند و ما نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم زیرا راهکاری قانونی برای آن وجود ندارد. البته نکته مهم این است که چند برابر ظرفیت سیستان و بلوچستان، سوخت از استانهای همجوار این استان قاچاق میشود. چندین بار به مسئولان وزارت نفت اعلام کردهایم که سوخت در سیستان و بلوچستان باید ساماندهی شود به این ترتیب که چندین مخزن احداث کنیم و با توجه به اینکه گذر مرزی سوختی داریم مابه التفاوتی را که قاچاق میشود به صورت قانونی منتقل کنیم؛ این کار را باید وزارت نفت انجام دهد و سوخت را به قیمت تعادلی در اختیار ما قرار دهد تا بتوانیم آن را صادرکرده و از قاچاق سوخت جلوگیری کنیم.
لازم است با احداث زیرساختها، تجارت سوخت را رسمی کنیم تا جلوی قاچاق سوخت در سیستان و بلوچستان و استانهای مرزی گرفته شود. با ساماندهی گذرگاههای مرزی همه مردم را در شمال و جنوب سیستان و بلوچستان در زمینه فروش سوخت منتفع کردیم، زیرا سوخت مازاد مردم از طریق گذرگاههای مرزی صادر میشود. درخواست ما از وزارت نفت این است که برای ساماندهی و صادرات سوخت در سیستان و بلوچستان برنامهریزی کند تا قاچاق سوخت از طریق این استان انجام نشود و به صورت قانونی مردم سوخت را به فروش برسانند.
معضل صفهای طولانی بنزین همواره در این استان برای مردم آزاردهنده است و آنها انتظار دارند اقدامی برای رفع این مشکل انجام شود. چه تدبیری در این خصوص اندیشیدهاید؟
فاصله شهرهای استان زیاد است، به طور مثال از منطقه «سفید آبه» تا چابهار هزار کیلومتر فاصله است، در حالی که در این مسیر جایگاه عرضه سوخت به میزان کافی وجود ندارد. یکی از بزرگترین مشکلات ما در سیستان و بلوچستان صفهای طولانی بنزین و گازوئیل است؛ مردم ما یک اصطلاح و کنایه دارند و میگویند «بقیه مردم کشور برای تفریح پارک میروند، اما ما به صف بنزین.» ما در مقایسه با استان هممساحت خودمان کمتر از نصف جایگاه سوخت داریم؛ یعنی آن استان با فاصله کمتر شهرهایش ۲۸۰ جایگاه دارد ولی سیستان و بلوچستان فقط ۱۲۰ جایگاه دارد. یکی از مصوبات سفر رئیسجمهور که بدون اجرا مانده، ساخت ۴۰ جایگاه سوخت در سیستان و بلوچستان است که باید وزارت نفت مجوز ساخت این تعداد جایگاه سوخت را صادر کند که تاکنون 4 مجوز صادر کرده که آن هم از قبل بوده است. با این فاصله طولانی شهرها، مردم ما باید ساعتها در صف بنزین باشند که با احداث جایگاه سوخت بسیاری از این مشکلات حل میشود.
با وجود اینکه رهبر معظم انقلاب فرمودند سواحل مکران «گنج پنهان» است و شورای توسعه سواحل مکران ایجاد شده و دبیر توسعه سواحل مکران منصوب شدند، اما سازمان منطقه آزاد تاکنون نتوانسته به توسعه این سواحل کمک کند. برنامهای در این زمینه دارید؟
ما نقشه راهی ترسیم کردیم و در این نقشه راه تأکید شده که زیرساختهای این منطقه تکمیل شود؛ سرمایهگذار را نمیتوانیم در منطقهای مستقر کنیم که مسیرهای راه آن هنوز تکمیل نشده است؛ از طرفی ابتدا باید مسأله آب آشامیدنی، راه و انرژی در منطقه تأمین شود. فولاد مکران و پتروشیمی نگین مکران در جنوب سیستان و بلوچستان در شرف راهاندازی است، ولی هنوز گاز نداریم البته قول آن داده شده است و امسال هم شرکت گاز اقدامات خوبی انجام داده و ۶۵۰ کیلومتر خط لوله کشیده است و ما امروز شاهد هستیم که گاز به خاش، زاهدان، سیستان و پیش از آن به ایرانشهر رسیده است و امیدواریم خط گاز در دهه فجر به چابهار برسد تا بتوانیم به پتروشیمی نگین مکران، فولاد مکران و نیروگاههای این منطقه منتقل کنیم. اگر خدمات زیرساختی مثل راه، آب، گاز و بویژه راهآهن فراهم باشد، مشکل حل میشود. استاندار سیستان و بلوچستان گفت: وقتی صحبت از بندر تجاری چابهار میشود، اگر راه و ریل نرسد بندر تجاری بدون آن مفهومی ندارد و اگر این ریل برسد، آن زمان علاوه بر توسعه چابهار، سیستان و بلوچستان را نیز به توسعه نزدیک خواهد کرد. من فکر میکنم چون این زیرساختها فراهم نبوده است، منطقه آزاد چابهار در توسعه استان نمیتواند مشارکت کند؛ اینها ۲ علت دارد یکی اینکه زیرساختها تکمیل نبوده و دوم اینکه مردم در آنجا سرمایهگذاری نکردهاند و هر چه سرمایهگذاری شده دولت انجام داده است.
هر چه در منطقه چابهار سرمایهگذاری شده صرفاً از منابع دولتی است در حالی که باید تلاش کنیم سرمایهگذاریهای مردمی و حتی سرمایهگذاران خارجی کشورهای عمان، امارات و پاکستان را جذب کنیم تا چابهار توسعه پیدا کند. در این زمینه نقشه راهی تدوین و تقدیم دولت شده است، یک نقشه مختصر و مفید که هم برگرفته از احداث زیربناها و زیرساختها است و هم گفتیم چه قابلیتهایی میتواند در این منطقه آزاد شکل گیرد.
اخیراً معدن چهار تنی طلا در سیستان و بلوچستان کشف شده که میتواند نقش بزرگی در توسعه استان داشته باشد، برای استفاده از این ظرفیت چه کارهایی انجام شده است؟
در حال حاضر معدن طلای تفتان و معدن طلای میرجاوه را در استان داریم و اخیراً هم ذخیره چهار تنی طلا در سیستان و بلوچستان کشف شده است؛ هنوز مناطقی وجود دارد که اکتشاف روی آنها انجام نشده که باید سازمان زمینشناسی و سازمان صنعت، معدن و تجارت در این زمینه ورود کنند، چرا که بخش زمانبر و هزینهبر در حوزه معادن، بحث کشف است اما وقتی شناسایی شد و به بهرهبرداری رسید سرشار از ثروت برای استان خواهد بود. استان با وجود معادن سرشاری که دارد در بخش سرمایهگذاری و اکتشاف است و هنوز به بخش ثروت نرسیده است؛ خوب نیست مردمی که روی معادن غنی هستند و این ثروت را دارند در چنین وضعیتی به سر برند؛ باید معادن تبدیل به پول و ثروت شود و مردم از مزایای آن بهرهمند شوند.
بهبود معیشت مرزنشینان همواره مورد تأکید دولت بوده است. دراین زمینه توسعه بازارچههای مرزی در استانی که بیشترین مرز کشور را دارد، بسیار حائز اهمیت است. برای رونق این بازارچهها چه اقداماتی انجام شده است؟
۱۳ بازارچه در سیستان و بلوچستان وجود دارد که 7 مورد آن فعال است. ما در تلاشیم این بازارچهها را فعال و ظرفیت استفاده از مرز را برای مرزنشینان مهیا کنیم. در همین زمینه منطقه ریمدان را که سال گذشته هیچ زیرساختی نداشت تجهیز کردیم و امسال این منطقه پذیرای زائران اربعین پاکستانی بود. در حال حاضر هم شمار کامیونهایی که در این بازارچه تبادل میشود، معادل میرجاوه است که زمینهساز رونق منطقه شده است. کار ساخت اولین بازارچه خردهفروشی کشور با پاکستان در منطقه «پیشین» تمام شده و رویه آن در شرف ابلاغ است و منتظریم با حضور طرف پاکستانی این بازارچه راهاندازی شود و در سفر اخیر وزیر امور اقتصادی و دارایی دستور دادند تا در بازارچه خردهفروشی میلک یک محوطه اختصاص دهند که مردم مبادلاتشان را انجام دهند. در حال حاضر در پایانههای مرزی و گمرکات یک مقدار سختگیری وجود دارد و با راهاندازی بازارچهها رونق آنها از پایانهها بیشتر شده است، زیرا رویههای سخت در بازارچهها وجود ندارد و تجار و مردم از این روند در بازارچهها راضی هستند.
رویدادها و وقایع تلخ اخیر در استان سیستان و بلوچستان چه تأثیری بر فعالیت روزمره و کسب و کار مردم و روند توسعه و اقتصاد استان گذاشته است؟
ما تا قبل از 8 مهرماه 1401 که آن اتفاقات ناگوار در زاهدان رخ نداده بود در تلاش بودیم با معرفی کارهایی که در حوزه مرز، اشتغال و... انجام دادهایم، تصویر واقعی استان را منتشر کنیم و نشان دهیم اخباری که درخصوص ناامنیها از استان منتشر میشود حقیقت ندارد اما این اتفاقات جلوی این کار را گرفت. در واقع سیستان و بلوچستان برعکس چیزی که درباره آن گفته میشود بر اساس آمارها در رتبههای پایین جرم و جنایت قرار دارد. اگر به طرحهایی که در یکسال گذشته و در طول دولت سیزدهم در استان اجرا شده نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم تمام این موفقیتهای بسیار در سایه امنیت انجام شده است. مگر میشود ۳۱ هزار شغل در ناامنی ایجاد شود؟
هر چند روند توسعه در استان طی یکسال گذشته شتاب قابل توجهی داشته اما اغتشاشات و حوادث زاهدان روند توسعه استان را کند کرد و به عبارتی ترمز دستی توسعه را در استان کشید. در واقع حوادث ۸ مهرماه چهره ناامنی از استان ایجاد کرد و بیشترین آسیب را به اقتصاد وارد کرد. همین موضوعات سبب شد ۱۸ سرمایهگذار در حوزه معدن، صنعت و... از سرمایهگذاری در استان انصراف دهند. اگر شما امروز با بازاریان زاهدان صحبت کنید، متوجه میشوید که بیشترین ضرر و زیان به آنها رسیده است. البته در حال حاضر استان در آرامش است. امیدوارم که قطار توسعه دوباره به حرکت خود ادامه دهد این روند متوقف شود یا دوباره به روند توسعه برگردیم.
درست است که حوادث زاهدان تبعات زیادی داشت اما باید به این نکته هم توجه شود، در اغتشاشات اخیر سیستان و بلوچستان به جز زاهدان کمترین تجمعات و تراکنشها را داشته است. در مورد حوادث زاهدان هم بعد از دستوری که رهبر معظم انقلاب درخصوص بررسی برای تشخیص افراد بیگناه در این حوادث اعلام فرمودند این افراد در زمره شهدا اعلام شدند. همچنین افراد و کسانی که در این زمینه قصور و کوتاهی داشتند برکنار شدند و ۲۰۰ نفر از افرادی که در جریان این حوادث تحریک و احساسی شده و دست به اقداماتی در این حوادث زده بودند نیز بعد از سفر نماینده عالی رهبر معظم انقلاب به استان آزاد شدند. مردم استان بخوبی میدانند نظام و دولت توجه ویژهای به اهل تسنن دارد و علی رغم جوسازیهای متعدد مبنی بر عدم بهکارگیری افراد اهل تسنن در مدیریت استان بسیاری از مدیریتهای استان از جمله در سطح معاونان استاندار، فرمانداران و مدیران کل به برادران اهل تسنن واگذار شده است. ما در این استان مواردی داریم که پدر شیعه و مادر اهل سنت هستند و همه خانواده در کنار هم با صلح زندگی میکنند . از 5 معاونت استانداری یکی از معاونان از اهل تسنن و یکی بلوچ هستند. بیش از ۶۰ درصد فرمانداران، بیش از ۷۰ درصد معاونان فرماندار و بخشداران استان بلوچ و از اهل سنت هستند. لذا هیچ تفکیکی بین شیعه و سنی در استان وجود ندارد . معاون سیاسی اجتماعی استاندار، معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری، مدیرکل شرکت توزیع برق استان، مدیرکل امور روستایی و عشایری، مدیرکل ورزش و جوانان، مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مدیرکل راهداری و حمل و نقل شمال استان، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان از برادران اهل سنت هستند که این یک پیام دارد که در استانی که اهل سنت از لحاظ جمعیتی غالب هستند در تصمیمگیری و فعالیتهای مختلف از جمله فعالیتهای دولت حضور پررنگی دارند.
حمید فرخنژاد با فریب صنف متبوعش برای میانجیگری با قوهقضائیه از ایران گریخت
سقوط از ارتفاع پست
گروه فرهنگی /حمید فرخنژاد تا همین چند روز قبل سر صحنه سریال سقوط به کارگردانی سجاد پهلوانزاده بود و آن را تمام کرد. دستمزدش را هم پیش پیش گرفته بود. هر چند در جریان وقایع رخ داده پست و استوری اعتراضی منتشر میکرد اما کارش را رها نکرده بود. تا اینکه روز پنجشنبه چند پست و استوری توهینآمیز علیه رهبری منتشر کرد و مشخص شد وی از ایران خارج شده و تمام پلهای پشت سرش را هم خراب کرده و گویا میخواهد راهی را برود که علی کریمی قبل از این رفته بود. اقامت در ینگه دنیا پاداش این همه دورویی و وطنفروشی است.
دستمزدهای کلانی که پیش میگرفت
حمید فرخنژاد دستمزدهایش را پیش میگرفت. یعنی قبل از شروع کار. در دو مورد اخیر نیز این کار را کرده بود. سریال سقوط را در شبکه نمایش خانگی کار کرده بود و شنیدهها حاکی است که دستمزد 3 میلیارد تومانیاش را کامل دریافت کرده بود. نمونه دیگر که عجیب و شگفتانگیز بوده است، وی قرار بود در فیلم سینمایی پالایشگاه ساخته مهرداد خوشبخت بازی کند. این فیلم با سرمایهگذاری فارابی در حال ساخت است اما فرخنژاد بعد از دریافت کامل دستمزدش که 1.5 میلیارد تومان بوده بهدلیل وقایع اخیر از حضور در کار سرباز میزند و پول را هم پس نداده راهی امریکا میشود تا آنجا از آزادی برای ملت ایران سخن پراکنی کند.
صنف سینما را فریب داد و قربانی خودکرد
«فرخنژاد تا چهار روز پیش در ایران حضور داشت اما بواسطه انتشار استوریهایی، اجازه خروج از کشور را نداشت. به همین دلیل، از طریق صنف خود وارد عمل شده و دستگاه قضا را مجاب کرد که بهدلیل سال جدید میلادی و اینکه میخواهد با پسرش ملاقات کند، اجازه خروج از کشور گرفت. دستگاه قضا هم رأفت به خرج داده و با گرفتن تعهد از آقای بازیگر، اجازه خروج وی را صادر میکند.» این روایتی است که خبرگزاری ایرنا از وضعیت وی منتشر کرده است. جالب است که وی حتی تعهد هم داده بود: «برگه تعهدی را امضا کرد که در آن بهصراحت عنوان کرده که کشورش و تمامیت ارضی آن برایش مهم بوده و هیچگاه برخلاف مصلحت قانون ایران عمل نمیکند.»با این حساب وی علاوه بر اینکه یک تیم گسترده از سریال سقوط را بهدلیل این حرکت دچار مشکلات کرده، صنف سینما را هم فریب داده و در راستای مطامع شخصی خودقربانی کرده است. در حالی که وی با ادعای دیدار پسرش توانسته باوساطت خانه سینما، قوه قضائیه را مجاب به خروج کند این حرکت وی باعث میشود که دستگاه قضایی ازاین پس با چنین میانجیگریهایی به دیده رأفت نگاه نکند.
حتی خط موبایلش را هم فروخته است
«او چند روز قبل سر صحنه خداحافظی کرد ولی به کسی نگفته بود قصد خروج از کشور دارد. تمام اموالش را فروخته و حتی خط موبایلش را هم فروخته و به امریکا رفته تا اقامت دائم امریکا را بگیرد.» این روایت یکی از سینماگرانی است که با او در پروژه اخیر همکار بوده است. به نظر میرسد که وی از قبل برنامه این کار را ریخته بوده «فرخنژاد فهمید که باید عازم امریکا شود، بهناگهان از بارگذاری استوری و یادداشت مرتبط با خشونتهای اجتماعی اخیر منصرف شد و برخلاف روزهای نخست ناآرامیها، طی هفتههای اخیر، هیچ واکنشی نسبت به این موضوع نشان نداد. یعنی برای مطامع و منافع شخصی خود، هیچ نگفت و آن موقع دیگر نگران جوانان کشورش نبود.» البته این رفتار از وی عجیب نبوده. او قبلاً هم گفته بودحاضر است 80 میلیون ایرانی را هم فدای فرزند و خانوادهاش کند و با این اقدام نشان داد که علاوه بر هموطنانش او حتی وطن را هم فدای خودخواهیهایش کرده است.
میخواهد چهرهاش را سفید کند
حمید فرخنژاد در فیلمها و سریالهای زیادی بازی کرده است. اما مهمترین نقشهایش را در جایی بازی کرده که ردای یک مأمور امنیتی پوشیده است. آخرین سریالی که وی بازی کرده سقوط است در نقش یک مأمور امنیتی که به جنگ داعش میرود. قبلاً هم در به رنگ ارغوان و لاتاری این نقش را بازی کرده بود. لاتاری که یادتان هست. در دوبی آن عنصر فاسد را کشت تا گزندی به هموطنش وارد نشود. حالا او همه را فدای مطامع سیاسی کرده است. البته به نظر میرسد از بازی در این سریال پشیمان است و میخواهد با این مدل اظهارنظرها این سریال توقیف شود تا چهره وی برای بازی کردن در نقش اپوزیسیون سفیدتر شود. از طرفی شنیده شده او بهدلیل مشکلات قبلی که با پلتفرم فیلیمو داشته میخواسته خرده حسابش را با فیلیمو صاف کند تا این اثر توقیف شود و به آن خسارت بخورد.
واکنش اهالی سینما
در پی این اقدام سیدمحمود رضوی تهیه کننده سینما دربارهاش نوشت: «حمید فرخنژاد بازیگر است و همزمان با اعتراضات نقش یک مأمور امنیتی را بازی میکرده و حالا با اتمام کار و دریافت دستمزد میلیاردی، بهعنوان یک دیکتاتور در تلاش است با توهین به رهبری، جلوی پخش کار یک گروه چند ده نفره را بگیرد! او حالا هم نقش بازی میکند، تا آنطرف آب خریدار پیدا کند!» روحالله سهرابی مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی کشور هم با اشاره به اینکه وی فقط یک بازیگر خوب بود دربارهاش گفت: «مردم فراموش نخواهند کرد چگونه درست همزمان با لحظاتی که دم از مبارزه با حکومت دیکتاتوری میزدی در پروژههای این حکومت غوطه میخوردی و میلیاردها میلیارد پول زبان بسته را حتی پیش از حضور مقابل دوربین میگرفتی و به حساب خانوادهات در خارج از کشور سرازیر میکردی! مردم فراموش نخواهند کرد شما یکی از پرکارترین بازیگران در آثار امنیتی و حتی ایدئولوژیک این حکومتی که دیکتاتورش خواندهاید بودهاید که اتفاقاً چون نقش بازی کردن را خیلی خوب بلدید بازیهایتان هم باورپذیر بود. امروز که وارد مرحله دیگری از نقشآفرینی خود شدهاید از باب حرمت جلسات دوستانهای که طی همین چند ماه با یکدیگر داشتیم، عرض میکنم؛ ای کاش این ارتفاع پست را نمیگرفتید و با ورود به مارپیچ دروغ، اینگونه به زیست حرفهای خود پایان نمیدادید!»
دستمزدهای کلانی که پیش میگرفت
حمید فرخنژاد دستمزدهایش را پیش میگرفت. یعنی قبل از شروع کار. در دو مورد اخیر نیز این کار را کرده بود. سریال سقوط را در شبکه نمایش خانگی کار کرده بود و شنیدهها حاکی است که دستمزد 3 میلیارد تومانیاش را کامل دریافت کرده بود. نمونه دیگر که عجیب و شگفتانگیز بوده است، وی قرار بود در فیلم سینمایی پالایشگاه ساخته مهرداد خوشبخت بازی کند. این فیلم با سرمایهگذاری فارابی در حال ساخت است اما فرخنژاد بعد از دریافت کامل دستمزدش که 1.5 میلیارد تومان بوده بهدلیل وقایع اخیر از حضور در کار سرباز میزند و پول را هم پس نداده راهی امریکا میشود تا آنجا از آزادی برای ملت ایران سخن پراکنی کند.
صنف سینما را فریب داد و قربانی خودکرد
«فرخنژاد تا چهار روز پیش در ایران حضور داشت اما بواسطه انتشار استوریهایی، اجازه خروج از کشور را نداشت. به همین دلیل، از طریق صنف خود وارد عمل شده و دستگاه قضا را مجاب کرد که بهدلیل سال جدید میلادی و اینکه میخواهد با پسرش ملاقات کند، اجازه خروج از کشور گرفت. دستگاه قضا هم رأفت به خرج داده و با گرفتن تعهد از آقای بازیگر، اجازه خروج وی را صادر میکند.» این روایتی است که خبرگزاری ایرنا از وضعیت وی منتشر کرده است. جالب است که وی حتی تعهد هم داده بود: «برگه تعهدی را امضا کرد که در آن بهصراحت عنوان کرده که کشورش و تمامیت ارضی آن برایش مهم بوده و هیچگاه برخلاف مصلحت قانون ایران عمل نمیکند.»با این حساب وی علاوه بر اینکه یک تیم گسترده از سریال سقوط را بهدلیل این حرکت دچار مشکلات کرده، صنف سینما را هم فریب داده و در راستای مطامع شخصی خودقربانی کرده است. در حالی که وی با ادعای دیدار پسرش توانسته باوساطت خانه سینما، قوه قضائیه را مجاب به خروج کند این حرکت وی باعث میشود که دستگاه قضایی ازاین پس با چنین میانجیگریهایی به دیده رأفت نگاه نکند.
حتی خط موبایلش را هم فروخته است
«او چند روز قبل سر صحنه خداحافظی کرد ولی به کسی نگفته بود قصد خروج از کشور دارد. تمام اموالش را فروخته و حتی خط موبایلش را هم فروخته و به امریکا رفته تا اقامت دائم امریکا را بگیرد.» این روایت یکی از سینماگرانی است که با او در پروژه اخیر همکار بوده است. به نظر میرسد که وی از قبل برنامه این کار را ریخته بوده «فرخنژاد فهمید که باید عازم امریکا شود، بهناگهان از بارگذاری استوری و یادداشت مرتبط با خشونتهای اجتماعی اخیر منصرف شد و برخلاف روزهای نخست ناآرامیها، طی هفتههای اخیر، هیچ واکنشی نسبت به این موضوع نشان نداد. یعنی برای مطامع و منافع شخصی خود، هیچ نگفت و آن موقع دیگر نگران جوانان کشورش نبود.» البته این رفتار از وی عجیب نبوده. او قبلاً هم گفته بودحاضر است 80 میلیون ایرانی را هم فدای فرزند و خانوادهاش کند و با این اقدام نشان داد که علاوه بر هموطنانش او حتی وطن را هم فدای خودخواهیهایش کرده است.
میخواهد چهرهاش را سفید کند
حمید فرخنژاد در فیلمها و سریالهای زیادی بازی کرده است. اما مهمترین نقشهایش را در جایی بازی کرده که ردای یک مأمور امنیتی پوشیده است. آخرین سریالی که وی بازی کرده سقوط است در نقش یک مأمور امنیتی که به جنگ داعش میرود. قبلاً هم در به رنگ ارغوان و لاتاری این نقش را بازی کرده بود. لاتاری که یادتان هست. در دوبی آن عنصر فاسد را کشت تا گزندی به هموطنش وارد نشود. حالا او همه را فدای مطامع سیاسی کرده است. البته به نظر میرسد از بازی در این سریال پشیمان است و میخواهد با این مدل اظهارنظرها این سریال توقیف شود تا چهره وی برای بازی کردن در نقش اپوزیسیون سفیدتر شود. از طرفی شنیده شده او بهدلیل مشکلات قبلی که با پلتفرم فیلیمو داشته میخواسته خرده حسابش را با فیلیمو صاف کند تا این اثر توقیف شود و به آن خسارت بخورد.
واکنش اهالی سینما
در پی این اقدام سیدمحمود رضوی تهیه کننده سینما دربارهاش نوشت: «حمید فرخنژاد بازیگر است و همزمان با اعتراضات نقش یک مأمور امنیتی را بازی میکرده و حالا با اتمام کار و دریافت دستمزد میلیاردی، بهعنوان یک دیکتاتور در تلاش است با توهین به رهبری، جلوی پخش کار یک گروه چند ده نفره را بگیرد! او حالا هم نقش بازی میکند، تا آنطرف آب خریدار پیدا کند!» روحالله سهرابی مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی کشور هم با اشاره به اینکه وی فقط یک بازیگر خوب بود دربارهاش گفت: «مردم فراموش نخواهند کرد چگونه درست همزمان با لحظاتی که دم از مبارزه با حکومت دیکتاتوری میزدی در پروژههای این حکومت غوطه میخوردی و میلیاردها میلیارد پول زبان بسته را حتی پیش از حضور مقابل دوربین میگرفتی و به حساب خانوادهات در خارج از کشور سرازیر میکردی! مردم فراموش نخواهند کرد شما یکی از پرکارترین بازیگران در آثار امنیتی و حتی ایدئولوژیک این حکومتی که دیکتاتورش خواندهاید بودهاید که اتفاقاً چون نقش بازی کردن را خیلی خوب بلدید بازیهایتان هم باورپذیر بود. امروز که وارد مرحله دیگری از نقشآفرینی خود شدهاید از باب حرمت جلسات دوستانهای که طی همین چند ماه با یکدیگر داشتیم، عرض میکنم؛ ای کاش این ارتفاع پست را نمیگرفتید و با ورود به مارپیچ دروغ، اینگونه به زیست حرفهای خود پایان نمیدادید!»
سیاست های ابزاری امریکا علیه زنان ناامنی اجتماعی و فروپاشی خانوادگی را برای آنها به ارمغان آورده است
ستم مدرن ستمگر مدرن!
از مهمترین قربانیان جنایات امریکا، زنان امریکایی هستند. سیاستهای سرمایهدارانه و ابزاری امریکا علیه زنان ناامنی اجتماعی و فروپاشی خانوادگی برای آنها به ارمغان آورده است.نگاه به زن بیشتر یک نگاه استثماری و بهعنوان ابزاری برای اشباع غرایز بوده است که این مسأله ریشه تاریخی بسیاری از ظلمها نسبت به زنان است و بسیاری از بیعدالتیها در ارتباطات خانوادگی را باعث شده است. این خیانت به زن که ناشی از سیاستهای غرب و امریکا بود موجبات ابتلا به همجنسگرایی و سوء استفادههای مختلف جنسی از زنان را تا مرز بردگی جنسی فراهم کرد که اکنون یکی از وحشتناکترین وقایع جهان امروز است. ارتباط راحت زن و مرد بزرگترین ضربهای بود که به زن وارد شد و این نوع نگاه به زن عامل تنزل خانواده و بیحرمتی به زن شده است. سوء استفادههای اقتصادی گسترده از زن ، بخش دیگری از ستم مدرن آنها نسبت به او است. زن بهنوعی قربانی تمدن صنعتی غرب محسوب میشود.
ارزش زن به آرایش، مد و تفاخرات زنانهاش شد و اینها همگی جذب منافع مادی را برای شرکتهای غربی بهدنبال داشت.ضربه دیگری که این ستم مدرن نسبت به زن وارد کرد ضربه به خانواده است. زن دیگر آن امنیت اخلاقی و جنسی گذشته را ندارد. چنانچه به اعتراف آمارهای مستند خود این کشورها شکایت زنان از شوهران در خانوادههای امریکایی و اروپایی رواج دارد که این مسأله هم از دیگر جلوههای ستم مدرن است. آزادی بیقید و شرط معاشرت زن و مرد، عامل متلاشی شدن خانواده در غرب شد و متأسفانه با تزریق این فرهنگ به دیگر جوامع بنیان خانواده در دنیا متزلزل شده است.
زنان رنگین پوست از اصلیترین قربانیان اپیدمی خاموش در امریکا
قاچاق انسان، جنایتی علیه بشریت و عمل تجاری غیراخلاقی و غیرقانونی است که با سود سالانه بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار، دومین تجارت مجرمانه بزرگ جهان پس از تجارت اسلحه است و سریعترین رشد را در میان انواع تجارت غیرقانونی دارد. قربانیان زن همچنان هدف اصلی هستند و 65 درصد از کل قربانیان قاچاق را تشکیل میدهند. جنایت قاچاق انسان به دلیل سود هنگفت همواره با بی توجهی کشورهای مختلف برای مجازات مواجه میشود. در امریکا سالانه ۶۰۰ هزار نفر ناپدید میشوند که عمدتاً زنان و دختران رنگین پوستی هستند که قربانی اپیدمی خاموش قاچاق انسان میشوند. زنان رنگین پوست اغلب مفقود شده و قاچاق میشوند و در نهایت به قتل میرسند. در یک دهه گذشته در مرز جنوبی امریکا شبکهای از باندهای جنایتکار قاچاق مواد مخدر و انسان تجارت چند میلیارد دلاری را انجام میدهند.
یک پرونده جنجالی
در سال ۲۰۱۰، لارا سیلزبی، مدیر سابق مؤسسه نیولایف چیلدرن رفیوجی -یک مؤسسه وابسته به کلیسا که در زلزله هائیتی قرار بود کار انتقال بخشی از کودکان یتیم شده در زلزله وحشتناک این کشور را به خانوادههای مناسب در امریکا انتقال دهند- به واسطه نقش او در ربودن و قاچاق شماری از این کودکان از یتیم خانهای در مرکز هائیتی به داخل امریکا و فروختن آنها به مشتریان ثروتمند، دستگیر شد.
اما نکته بسیار مهم این بود که بیل کلینتون به پرونده سیلزبی ورود کرد و با استفاده از قدرت خود موجب شد که هم جرم این زن از مشارکت در قاچاق انسان به نادیده گرفتن قانون در مسافرت به امریکا تغییر یابد و هم میزان محکومیت او به طرز چشمگیر کاهش یافت.
عقیمسازی اجباری زنان مهاجر مکزیکی در امریکا
در مراکز بازداشتی در مرز میان امریکا و مکزیک جنایات مختلفی در حق زنان مهاجر مکزیکی صورت میگیرد. بخشی از این جنایات را تجاوز و عقیمسازی زنان در مراکز نگهداری و بازداشت شامل میشود. این موضوع به قدری جدی و حساسیتبرانگیز است که حتی سازمان ملل هم به آن ورود پیدا و اعلام کرد که مقامات مکزیک بنابر دلایلی از بررسی این حادثه خودداری کردهاند. بر این اساس، یکی از اعضای مرکز حمایت از مهاجران لاس امریکا گفت که علیرغم درخواست سازمان ملل در مورد بررسی این گزارش، مقامات مکزیکی نسبت به آنچه اتفاق افتاده است خاموشی اختیار نموده و در این امر دخالت نمیکنند زیرا به دلیل وابستگی به ایالات متحده، مقامات مکزیکی استراتژی آشتی و تسلیم در برابر دولت دونالد ترامپ را انتخاب کردهاند.در مرز میان مکزیک و امریکا علاوه بر مهاجران مکزیکی، از دیگر کشورهای منطقه امریکای لاتین نیز حضور دارند.
علاوه بر آن، چندین زن که در یک زندان مهاجرتی در ایالات متحده نگهداری میشدند روایتی از عقیمسازی اجباریشان را حکایت کردند.
شبکههای تلویزیونی امریکا افشاگری زنانی را منتشر کردند که جزئیات ناخوشایند و بی رحمانه از دوران اقامتشان در بیمارستان زندانهای این کشور را حکایت کردند. به گفته این زنان، زندانیان در زندانهای محلی و بدون اطلاع آنها به زور عقیم میشدند. کسانی که سؤالات اضافی میپرسیدند توسط مسئولان زندان عمداً گمراه میشدند.
وضعیت تبعیض جنسیتی در میزان حقوق و دستمزد در دانشگاههای برتر امریکا
به نقل از سایت یواس فکت، تصویرسازی ما نشان میدهد که اختلاف جنسیتی موجود در دستمزد فارغالتحصیلان بهترین کالجهای کشور بی اندازه گسترده و پررنگ است. در حقیقت در میان ۱۱۷ کالج برتر، تنها زنان فارغالتحصیل از سه کالج، درآمدی بیش از مردان همتای خود داشتند.
یک تحلیل آماری جدید که توسط وزارت آموزش انجام شده نشان میدهد تحصیل در برترین کالجها ممکن است نابرابری موجود در دستمزد میان مردان و زنان را بیشتر کند. زنان در ازای شغل تمام وقت خود حقوقی برابر با ۸۷ درصد حقوق همتایان مرد خود دریافت میکنند. در حقیقت در میان ۱۱۷ کالج برتر، تنها زنان فارغالتحصیل از سه کالج درآمدی بیش از مردان همتای خود داشتند. به طور کلی، کارفرمایان به طور ناعادلانهای دستمزد کمتری به زنان میدهند، حتی اگر این زنان تحصیلکرده هاروارد باشند. مشکل سازترین تفسیری که میتوان از این مسأله داشت این است که این اعداد و ارقام، نشان دهنده میانگین درآمد زنان و مردان در اوایل دهه 20 سالگیشان است. تصور کنید این اختلاف موجود در درآمد طی 30 سال بعد به چه میزان میرسد. قطعاً نه تنها به قوت خود پابرجا میماند که بیشتر و بیشتر هم میشود.
«حقوق مساوی در ازای کار مساوی» شعاری بود که در دهه ۱۹۶۰ در جوامع شغلی امریکا دهن به دهن میچرخید؛ زمانی که زنان خواستار این بودند که در ازای کار مساوی با مردان، حقوق مساوی با آنان دریافت کنند. حالا بعد از گذشت دهها سال، اختلاف جنسیتی در میزان حقوق همچنان به قوت خود پابرجاست و واقعیت این است که با گذشت زمان این اختلاف در حال بیشتر شدن است.
بر اساس نموداری که وزارت کار امریکا منتشر کرده و در آن متوسط درآمد مردان و زنانی که حقوق ثابت و یا حقوق ساعتی دریافت میکنند، آورده شده، اختلاف چشمگیری میان متوسط دستمزد مردان و زنان چه در سنین جوانی و چه در سنین بالاتر وجود دارد. در سن ۲۵ تا ۳۴ سالگی، مردان هفتهای ۱۱۹ دلار بیش از زنان دستمزد میگیرند. نگاهی به مقطع سنی 34-55 نشان میدهد که اختلاف درآمد در این سن حتی به ۲۱۹ دلار هم میرسد. این اختلاف بیشتر و بیشتر میشود تا جایی که در سن ۵۵ تا ۶۴ سال به بالاترین حد خود یعنی ۲۷۱ دلار میرسد.
ایالات متحده در فهرست خطرناکترین کشورهای جهان برای زنان است
در یک نظرسنجی در 2018 که از سوی بنیاد تامسون رویترز انجام شده، ۵۵۰ کارشناس مسائل مربوط به زنان را مورد بررسی قرار دادند. در این نظرسنجی ایالات متحده امریکا یکی از 10 کشور خطرناک برای زنان شناخته شده است. امریکا از نظر خشونت جنسی، شامل تجاوز، آزار جنسی، همخوابگی اجباری و دسترسی نداشتن زنان به عدالت در پروندههای تجاوز، سومین کشور خیلی خطرناک برای زنان است. در این نمودار امریکا در کنار کشورهایی حضور دارد که به خاطر جنگ داخلی خطرناک نامیده شدهاند.
امریکا، انگلیس و فرانسه بالاترین آمار تجاوز به زنان را دارند
طبق آمار، از هر 6 زن در امریکا یک نفر تجاوز جنسی را در طول زندگی خود تجربه کرده است. همچنین بیش از یکچهارم زنان تحصیلکرده و دانشگاهی اظهار کردهاند بعد از 14 سالگی به آنها تجاوز شده است. به گزارش هالیوود ریپورتر، تحقیقات جدید نشان میدهد 94 درصد زنان مشغول در سینمای هالیوود نیز مورد تعرض و تعرض جنسی واقع شدهاند.بر اساس تحقیقات وزارت دفاع امریکا، در سال 2010 بیش از 19 هزار مورد تجاوز در ارتش صورت گرفته که فقط کمتر از 3 هزار مورد آن گزارش شده است و بر اساس آن از هر سه زن، یک زن در ارتش امریکا مورد تعرض قرار گرفته که 14 درصد از آنان به صورت گروهی بوده است. گزارش پنتاگون، تجاوز و خشونت جنسی را کماکان مشکل فرساینده و پایدار ارتش امریکا اعلام کرد.
وضعیت وحشتناک تجارت زنان در ایالاتمتحده
بردگی جنسی که درواقع هدف اصلی قاچاقچیان انسان است، پس از قاچاق اسلحه و مواد مخدر پرسودترین تجارت غیرقانونی جهان است. بر اساس آمار وزارت خارجه امریکا، سالانه بیش از یک میلیون نفر برای کار اجباری و سوءاستفاده جنسی و بردگی در جهان قاچاق میشوند که 85 درصد آنها را زنان و دختران اتباع کشورهای توسعهیافته اروپایی و امریکایی تشکیل میدهند.
طبق تحقیقات رسمی در امریکا، هر سال بیش از 100 هزار دختر زیر سن قانونی برای بردگی جنسی در امریکا تجارت میشوند. حتی در داخل واشنگتن، دختران نوجوان که سن آنها حدود 13 سال است، خرید و فروش میشوند. کارشناسان بهداشت جهانی، امریکا را بهعنوان مقصد قاچاقچیان انسان جزو سه کشور در ردههای اول قرار میدهند. سالانه 600 هزار نفر در امریکا ناپدید میشوند که عمدتاً زنان و دختران رنگینپوست هستند.
یکسوم زنان زندانی جهان در زندانهای امریکا هستند
مرکز بینالمللی مطالعات زندان اعلام کرده است که یکسوم زنان زندانی جهان در امریکا زندانی هستند که اغلب در دوران کودکی مورد تجاوز قرار گرفتهاند. در مناطق جنوبی امریکا تعداد زندانیها بیشتر از تعداد افرادی است که در دانشگاهها فعالیت میکنند. به طور مثال در منطقه لگزینگتون نسبت زندانها به دانشکدهها 15 به یک است. امریکا همچنین رتبه پنجم بیشترین درصد طلاق و رتبه هفتم سریعترین طلاق در جهان را دارد. همچنین این کشور دومین کشور از نظر تعداد سقط جنین در سال و دهمین کشور از نظر نرخ سقط جنین است.
بر اساس آخرین اطلاعات، حدود نهصد هزار سقط جنین در امریکا در سال 2017 صورت گرفته است. نکته پنهان این عمل آن است که در کتب رسمی و مرجع طب زنان ویلیامز اعلام شده بخش عمدهای از سقطها غیرقانونی و زیرزمینی در حال انجام است. شرایط سقط جنین، عواقب و پیامدهای اجتماعی، موجی از اعتراضات را در جامعه امریکا برانگیخت و در نهایت باعث شد دادگاه عالی امریکا حکم ۵۰ ساله قانونی بودن سقط جنین را در این کشور لغو کند، اما چون بخش اعظمی از جامعه خواستار قانونی بودن آن هستند، این موضوع به یک مورد مهم تبلیغاتی برای جذب آرای انتخابات در امریکا مبدل شده است.
ارزش زن به آرایش، مد و تفاخرات زنانهاش شد و اینها همگی جذب منافع مادی را برای شرکتهای غربی بهدنبال داشت.ضربه دیگری که این ستم مدرن نسبت به زن وارد کرد ضربه به خانواده است. زن دیگر آن امنیت اخلاقی و جنسی گذشته را ندارد. چنانچه به اعتراف آمارهای مستند خود این کشورها شکایت زنان از شوهران در خانوادههای امریکایی و اروپایی رواج دارد که این مسأله هم از دیگر جلوههای ستم مدرن است. آزادی بیقید و شرط معاشرت زن و مرد، عامل متلاشی شدن خانواده در غرب شد و متأسفانه با تزریق این فرهنگ به دیگر جوامع بنیان خانواده در دنیا متزلزل شده است.
زنان رنگین پوست از اصلیترین قربانیان اپیدمی خاموش در امریکا
قاچاق انسان، جنایتی علیه بشریت و عمل تجاری غیراخلاقی و غیرقانونی است که با سود سالانه بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار، دومین تجارت مجرمانه بزرگ جهان پس از تجارت اسلحه است و سریعترین رشد را در میان انواع تجارت غیرقانونی دارد. قربانیان زن همچنان هدف اصلی هستند و 65 درصد از کل قربانیان قاچاق را تشکیل میدهند. جنایت قاچاق انسان به دلیل سود هنگفت همواره با بی توجهی کشورهای مختلف برای مجازات مواجه میشود. در امریکا سالانه ۶۰۰ هزار نفر ناپدید میشوند که عمدتاً زنان و دختران رنگین پوستی هستند که قربانی اپیدمی خاموش قاچاق انسان میشوند. زنان رنگین پوست اغلب مفقود شده و قاچاق میشوند و در نهایت به قتل میرسند. در یک دهه گذشته در مرز جنوبی امریکا شبکهای از باندهای جنایتکار قاچاق مواد مخدر و انسان تجارت چند میلیارد دلاری را انجام میدهند.
یک پرونده جنجالی
در سال ۲۰۱۰، لارا سیلزبی، مدیر سابق مؤسسه نیولایف چیلدرن رفیوجی -یک مؤسسه وابسته به کلیسا که در زلزله هائیتی قرار بود کار انتقال بخشی از کودکان یتیم شده در زلزله وحشتناک این کشور را به خانوادههای مناسب در امریکا انتقال دهند- به واسطه نقش او در ربودن و قاچاق شماری از این کودکان از یتیم خانهای در مرکز هائیتی به داخل امریکا و فروختن آنها به مشتریان ثروتمند، دستگیر شد.
اما نکته بسیار مهم این بود که بیل کلینتون به پرونده سیلزبی ورود کرد و با استفاده از قدرت خود موجب شد که هم جرم این زن از مشارکت در قاچاق انسان به نادیده گرفتن قانون در مسافرت به امریکا تغییر یابد و هم میزان محکومیت او به طرز چشمگیر کاهش یافت.
عقیمسازی اجباری زنان مهاجر مکزیکی در امریکا
در مراکز بازداشتی در مرز میان امریکا و مکزیک جنایات مختلفی در حق زنان مهاجر مکزیکی صورت میگیرد. بخشی از این جنایات را تجاوز و عقیمسازی زنان در مراکز نگهداری و بازداشت شامل میشود. این موضوع به قدری جدی و حساسیتبرانگیز است که حتی سازمان ملل هم به آن ورود پیدا و اعلام کرد که مقامات مکزیک بنابر دلایلی از بررسی این حادثه خودداری کردهاند. بر این اساس، یکی از اعضای مرکز حمایت از مهاجران لاس امریکا گفت که علیرغم درخواست سازمان ملل در مورد بررسی این گزارش، مقامات مکزیکی نسبت به آنچه اتفاق افتاده است خاموشی اختیار نموده و در این امر دخالت نمیکنند زیرا به دلیل وابستگی به ایالات متحده، مقامات مکزیکی استراتژی آشتی و تسلیم در برابر دولت دونالد ترامپ را انتخاب کردهاند.در مرز میان مکزیک و امریکا علاوه بر مهاجران مکزیکی، از دیگر کشورهای منطقه امریکای لاتین نیز حضور دارند.
علاوه بر آن، چندین زن که در یک زندان مهاجرتی در ایالات متحده نگهداری میشدند روایتی از عقیمسازی اجباریشان را حکایت کردند.
شبکههای تلویزیونی امریکا افشاگری زنانی را منتشر کردند که جزئیات ناخوشایند و بی رحمانه از دوران اقامتشان در بیمارستان زندانهای این کشور را حکایت کردند. به گفته این زنان، زندانیان در زندانهای محلی و بدون اطلاع آنها به زور عقیم میشدند. کسانی که سؤالات اضافی میپرسیدند توسط مسئولان زندان عمداً گمراه میشدند.
وضعیت تبعیض جنسیتی در میزان حقوق و دستمزد در دانشگاههای برتر امریکا
به نقل از سایت یواس فکت، تصویرسازی ما نشان میدهد که اختلاف جنسیتی موجود در دستمزد فارغالتحصیلان بهترین کالجهای کشور بی اندازه گسترده و پررنگ است. در حقیقت در میان ۱۱۷ کالج برتر، تنها زنان فارغالتحصیل از سه کالج، درآمدی بیش از مردان همتای خود داشتند.
یک تحلیل آماری جدید که توسط وزارت آموزش انجام شده نشان میدهد تحصیل در برترین کالجها ممکن است نابرابری موجود در دستمزد میان مردان و زنان را بیشتر کند. زنان در ازای شغل تمام وقت خود حقوقی برابر با ۸۷ درصد حقوق همتایان مرد خود دریافت میکنند. در حقیقت در میان ۱۱۷ کالج برتر، تنها زنان فارغالتحصیل از سه کالج درآمدی بیش از مردان همتای خود داشتند. به طور کلی، کارفرمایان به طور ناعادلانهای دستمزد کمتری به زنان میدهند، حتی اگر این زنان تحصیلکرده هاروارد باشند. مشکل سازترین تفسیری که میتوان از این مسأله داشت این است که این اعداد و ارقام، نشان دهنده میانگین درآمد زنان و مردان در اوایل دهه 20 سالگیشان است. تصور کنید این اختلاف موجود در درآمد طی 30 سال بعد به چه میزان میرسد. قطعاً نه تنها به قوت خود پابرجا میماند که بیشتر و بیشتر هم میشود.
«حقوق مساوی در ازای کار مساوی» شعاری بود که در دهه ۱۹۶۰ در جوامع شغلی امریکا دهن به دهن میچرخید؛ زمانی که زنان خواستار این بودند که در ازای کار مساوی با مردان، حقوق مساوی با آنان دریافت کنند. حالا بعد از گذشت دهها سال، اختلاف جنسیتی در میزان حقوق همچنان به قوت خود پابرجاست و واقعیت این است که با گذشت زمان این اختلاف در حال بیشتر شدن است.
بر اساس نموداری که وزارت کار امریکا منتشر کرده و در آن متوسط درآمد مردان و زنانی که حقوق ثابت و یا حقوق ساعتی دریافت میکنند، آورده شده، اختلاف چشمگیری میان متوسط دستمزد مردان و زنان چه در سنین جوانی و چه در سنین بالاتر وجود دارد. در سن ۲۵ تا ۳۴ سالگی، مردان هفتهای ۱۱۹ دلار بیش از زنان دستمزد میگیرند. نگاهی به مقطع سنی 34-55 نشان میدهد که اختلاف درآمد در این سن حتی به ۲۱۹ دلار هم میرسد. این اختلاف بیشتر و بیشتر میشود تا جایی که در سن ۵۵ تا ۶۴ سال به بالاترین حد خود یعنی ۲۷۱ دلار میرسد.
ایالات متحده در فهرست خطرناکترین کشورهای جهان برای زنان است
در یک نظرسنجی در 2018 که از سوی بنیاد تامسون رویترز انجام شده، ۵۵۰ کارشناس مسائل مربوط به زنان را مورد بررسی قرار دادند. در این نظرسنجی ایالات متحده امریکا یکی از 10 کشور خطرناک برای زنان شناخته شده است. امریکا از نظر خشونت جنسی، شامل تجاوز، آزار جنسی، همخوابگی اجباری و دسترسی نداشتن زنان به عدالت در پروندههای تجاوز، سومین کشور خیلی خطرناک برای زنان است. در این نمودار امریکا در کنار کشورهایی حضور دارد که به خاطر جنگ داخلی خطرناک نامیده شدهاند.
امریکا، انگلیس و فرانسه بالاترین آمار تجاوز به زنان را دارند
طبق آمار، از هر 6 زن در امریکا یک نفر تجاوز جنسی را در طول زندگی خود تجربه کرده است. همچنین بیش از یکچهارم زنان تحصیلکرده و دانشگاهی اظهار کردهاند بعد از 14 سالگی به آنها تجاوز شده است. به گزارش هالیوود ریپورتر، تحقیقات جدید نشان میدهد 94 درصد زنان مشغول در سینمای هالیوود نیز مورد تعرض و تعرض جنسی واقع شدهاند.بر اساس تحقیقات وزارت دفاع امریکا، در سال 2010 بیش از 19 هزار مورد تجاوز در ارتش صورت گرفته که فقط کمتر از 3 هزار مورد آن گزارش شده است و بر اساس آن از هر سه زن، یک زن در ارتش امریکا مورد تعرض قرار گرفته که 14 درصد از آنان به صورت گروهی بوده است. گزارش پنتاگون، تجاوز و خشونت جنسی را کماکان مشکل فرساینده و پایدار ارتش امریکا اعلام کرد.
وضعیت وحشتناک تجارت زنان در ایالاتمتحده
بردگی جنسی که درواقع هدف اصلی قاچاقچیان انسان است، پس از قاچاق اسلحه و مواد مخدر پرسودترین تجارت غیرقانونی جهان است. بر اساس آمار وزارت خارجه امریکا، سالانه بیش از یک میلیون نفر برای کار اجباری و سوءاستفاده جنسی و بردگی در جهان قاچاق میشوند که 85 درصد آنها را زنان و دختران اتباع کشورهای توسعهیافته اروپایی و امریکایی تشکیل میدهند.
طبق تحقیقات رسمی در امریکا، هر سال بیش از 100 هزار دختر زیر سن قانونی برای بردگی جنسی در امریکا تجارت میشوند. حتی در داخل واشنگتن، دختران نوجوان که سن آنها حدود 13 سال است، خرید و فروش میشوند. کارشناسان بهداشت جهانی، امریکا را بهعنوان مقصد قاچاقچیان انسان جزو سه کشور در ردههای اول قرار میدهند. سالانه 600 هزار نفر در امریکا ناپدید میشوند که عمدتاً زنان و دختران رنگینپوست هستند.
یکسوم زنان زندانی جهان در زندانهای امریکا هستند
مرکز بینالمللی مطالعات زندان اعلام کرده است که یکسوم زنان زندانی جهان در امریکا زندانی هستند که اغلب در دوران کودکی مورد تجاوز قرار گرفتهاند. در مناطق جنوبی امریکا تعداد زندانیها بیشتر از تعداد افرادی است که در دانشگاهها فعالیت میکنند. به طور مثال در منطقه لگزینگتون نسبت زندانها به دانشکدهها 15 به یک است. امریکا همچنین رتبه پنجم بیشترین درصد طلاق و رتبه هفتم سریعترین طلاق در جهان را دارد. همچنین این کشور دومین کشور از نظر تعداد سقط جنین در سال و دهمین کشور از نظر نرخ سقط جنین است.
بر اساس آخرین اطلاعات، حدود نهصد هزار سقط جنین در امریکا در سال 2017 صورت گرفته است. نکته پنهان این عمل آن است که در کتب رسمی و مرجع طب زنان ویلیامز اعلام شده بخش عمدهای از سقطها غیرقانونی و زیرزمینی در حال انجام است. شرایط سقط جنین، عواقب و پیامدهای اجتماعی، موجی از اعتراضات را در جامعه امریکا برانگیخت و در نهایت باعث شد دادگاه عالی امریکا حکم ۵۰ ساله قانونی بودن سقط جنین را در این کشور لغو کند، اما چون بخش اعظمی از جامعه خواستار قانونی بودن آن هستند، این موضوع به یک مورد مهم تبلیغاتی برای جذب آرای انتخابات در امریکا مبدل شده است.
گزارش «ایران» از آخرین وضعیت عفونتهای ویروسی در کشور
ویروس RSV جایگزین جدید کرونا و آنفلوانزا
گروه اجتماعی/ معاون بهداشت وزارت بهداشت میگوید: همه باید بدانیم و فراموش نکنیم که کووید۱۹ هنوز تمام نشده و همچنان باید مراقب باشیم. در حال حاضر زیرسویه غالب در ایران همانند بسیاری از کشورهای دنیا، BA.۵ است که بیش از ۸۵ درصد موارد ابتلا به کرونا در ایران مربوط به این زیرسویه است.
دکتر حسین فرشیدی ادامه میدهد: روند مرگ و میر و ابتلا به کرونا در اکثر مناطق سازمان جهانی بهداشت، ثابت یا رو به کاهش است اما نمیتوان به دقت مشخص کرد که چه زمانی با پیک جدیدی از کرونا روبهرو میشویم.
در ایران در هفته گذشته در حالیکه روز شنبه پیش 6 فوتی کرونا ثبت شد اما 5 روز بدون فوتی کرونا و یک روز با یک فوتی کرونا، هفتهای با ثبات و آرام را از نظر کرونا در کشور به ثبت رساند. در همین حال 305 بیمار در هفته گذشته (18 تا 24 آذر ماه) شناسایی شدند و از این میان 206 بیمار بستری شدند.
این نشان میدهد که حتی نسبت به هفته قبل نیز در مهار کرونا جهش قابلتوجهی صورت گرفته است. طی یک هفته تا ۱۹ آذر ۳۴۵ بیمار جدید مبتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی شده بود و همچنین آمار جانباختگان نیز طی این مدت ۲۴ نفر بوده است. همچنین تا 24 ساعت منتهی به روز گذشته ۶۶ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. در حال حاضر هیچ شهرستانی در وضعیت قرمز قرار ندارد و ۲ شهرستان در وضعیت نارنجی، ۹۵ شهرستان در وضعیت زرد و ۳۵۱ شهرستان در وضعیت آبی قرار دارد. مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۵۵ میلیون و ۹۵ هزار و ۱۸۸ دوز رسیده است که یکی از مهمترین علل کنترل بیماری در کشورمان نیز بر پایه همین تزریق واکسیناسیون صورت گرفت.
فاطمه محمدبیگی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز در گفتوگویی با ایرنا با اشاره به این مهم که توسط دولت سیزدهم صورت گرفت، گفت: دولت سیزدهم محرومیتزدایی را با طعم سلامت آغاز کرد. یکی از موفقیتهای بزرگ دولت آقای رئیسی و وزارت بهداشت در دوره دکتر عیناللهی، مهار کرونا بود و میتوان گفت که عملکرد وزیر بهداشت در توزیع عادلانه سلامت، نسبت به وزیر قبلی به مراتب موفق و پیشروتر بوده است و این مسأله، یک برگ برنده برای نظام سلامت کشور محسوب میشود. در دولت سیزدهم و دوران وزیر کنونی بهداشت، واردات واکسن انجام شد و واکسیناسیون عمومی در بازه زمانی کوتاهی صورت گرفت که نتیجه آن به صفر رسیدن آمار فوتیهای کرونا، بازگشت مردم به زندگی عادی و چرخش چرخ اقتصادی بود.
هر چند با این میزان کنترل در بیماری کرونا هنوز هم باید حرفهای معاون بهداشت وزارت بهداشت را جدی گرفت که: «انتظار نداریم که در آینده نزدیک با پیک شدید و گستردهای از کرونا روبهرو شویم اما باید آمادگیهای لازم در سیستم بهداشتی و درمانی وجود داشته باشد.»
از آن سو بنابر جدیدترین آمار جهانی کرونا، مجموع مبتلایان به بیماری کووید۱۹ در دنیا تاکنون به ۶۵۶ میلیون و ۵۳۹ هزار و ۱۳۵ نفر رسیده و مرگ شش میلیون و ۶۶۷ هزار و ۸۹۲ بیمار نیز تأیید شده است و نزدیک شدن به سال نوی میلادی برخی کشورها را از نظر شیوع دوباره کرونا دچار تردیدهایی کرده است. با اینهمه شاید باید به گفته رئیس سازمان بهداشت جهانی منتظر بمانیم تا چه زمانی پایان همهگیری کرونا اعلام میشود. یکی دیگر از نگرانیها که همچنان درباره کرونا وجود دارد نیز آن چیزی است که آژانس دارویی اتحادیه اروپا (EMA) اعلام کرده و آن هم از دست رفتن کارآمدی بسیاری از داروهای مبتنی بر آنتیبادیها که برای مقابله با ابتلای شدید به بیماری کووید تولید شدهاند، است. آنتیبادیها (پادتنها)، مولکولهای پروتئینی هستند که سیستم ایمنی بدن برای مقابله با عوامل مهاجم تولید میکند و اختلال در این واکنش ایمنی، خطر آسیبپذیری را افزایش میدهد.
ویروس تنفسی جدیدی که میتازد
از سوی دیگر اما گردش بیماری ویروسی در کشور همچنان در چرخش است. امسال شیوع نوع H3N2 و H1N1 در کشور بیشتر از سایر انواع آنفلوانزا بوده اما بهنظر میرسد میزان بیماریزایی نوع H3N2 بالاتر از H1N1 است. همه متخصصان علت وفور این بیماری در کشور همزمان با پاییز را در این میدانند که «در دو سه سال گذشته کرونا در کشور شیوع داشت و به همین واسطه افراد علاوه بر بهکارگیری تمهیداتی مثل رعایت فاصله و استفاده از ماسک از جمعهایی مثل دانشگاه و مدرسه نیز دور بودند که در کاهش عفونتهای ویروسی و تنفسی هم بسیار مؤثر بود و همچنین بهدلیل عدم تزریق واکسن آنفلوانزا در سالهای قبل ایمنی افراد در مقابل این ویروس کاهش یافت. اما شاید آنچه کمتر مردم به آن آگاه باشند این است که این روزها بیش از آنفلوانزا ولی تقریباً با همان علائم ویروس تنفسی دیگری –خصوصاً در نوزادان و کودکان- به نام RSV پیشتاز و در گردش است. در واقع طبق نظر کارشناسان موج اپیدمی آنفلوانزا فعلاً تمام شده، هر چند ممکن است در بهمن ماه دوباره ظهور کند. پس در حال حاضر از نظر کرونا و آنفلوانزا شرایط آرام است اما ویروس تنفسی خصوصاً در میان کودکان همچنان میتازد.
هر چند سید احمد طباطبایی فوقتخصص ریه کودکان و عضو کمیته علمی کشوری کرونا معتقد است شیب نزولی پیکهای عفونتهای ویروسی را شاهد هستیم و در گفتوگویی گفته: میزان مراجعات ۱۵ الی ۲۰ درصد کاهش یافته است و این میتواند ناشی از مسائل مختلفی مانند تعطیلات ناشی از آلودگی هوا باشد که سبب کاهش مراودات میشد. از سوی دیگر طی دو ماه گذشته به دنبال ابتلای افراد به آنفلوانزا و سایر ویروسهای تنفسی، ایمنی لازم در بدن افراد شکل گرفت و این نیز عاملی دیگر برای کاهشی شدن روند ابتلا به بیماریهای تنفسی بود.
رئیس بخش ریه بیمارستان کودکان مفید تهران درباره احتمال بروز پیکهای بعدی بیماریهای تنفسی، بیان کرده است: خانواده باید بداند هر یک کودک مبتلا به بیماری تنفسی بسته به نوع ویروسی که به آن مبتلا میشود میتواند تا حدود ۴ نفر از اطرافیانش را مبتلا کند؛ بنابراین در صورتی که کودک مبتلا شود نباید او را به مدرسه بفرستند؛ هرچند که نگهداری کودک برای والدین شاغل ممکن است با سختیهایی همراه باشد، اما بهتر است مرخصی بگیرند و در خانه از فرزند خود مراقبت کنند.
او درباره مدت زمانی که بدن پس از ابتلا به بیماری تنفسی ایمنی دارد، توضیح داد: برخی عفونتها ممکن است تا ۹ یا ۱۲ ماهایمنی ایجاد کنند؛ اما در برخی عفونتها معلوم نیست چنین باشد و ایمنیها پایدار نخواهد بود. بهطور کلی عفونتهای ویروسی در بچهها بویژه در سنین زیر ۱۲ سال حتی ممکن است تا ۱۰ بار در سال هم اتفاق افتد که جای نگرانی ندارد؛ اما باید تحت کنترل قرار گیرد تا بیماری از سیر طبیعی خارج نشود.
همچنان متخصصان و وزارت بهداشت توصیه میکنند تا پزشکان و خانوادهها نسبت به تجویز آنتیبیوتیکها در بیماریهای ویروسی پرهیز کنند و این شاید یکی از مهمترین کلیدها برای کنترل این بیماریهای ویروسی باشد.
دکتر حسین فرشیدی ادامه میدهد: روند مرگ و میر و ابتلا به کرونا در اکثر مناطق سازمان جهانی بهداشت، ثابت یا رو به کاهش است اما نمیتوان به دقت مشخص کرد که چه زمانی با پیک جدیدی از کرونا روبهرو میشویم.
در ایران در هفته گذشته در حالیکه روز شنبه پیش 6 فوتی کرونا ثبت شد اما 5 روز بدون فوتی کرونا و یک روز با یک فوتی کرونا، هفتهای با ثبات و آرام را از نظر کرونا در کشور به ثبت رساند. در همین حال 305 بیمار در هفته گذشته (18 تا 24 آذر ماه) شناسایی شدند و از این میان 206 بیمار بستری شدند.
این نشان میدهد که حتی نسبت به هفته قبل نیز در مهار کرونا جهش قابلتوجهی صورت گرفته است. طی یک هفته تا ۱۹ آذر ۳۴۵ بیمار جدید مبتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی شده بود و همچنین آمار جانباختگان نیز طی این مدت ۲۴ نفر بوده است. همچنین تا 24 ساعت منتهی به روز گذشته ۶۶ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. در حال حاضر هیچ شهرستانی در وضعیت قرمز قرار ندارد و ۲ شهرستان در وضعیت نارنجی، ۹۵ شهرستان در وضعیت زرد و ۳۵۱ شهرستان در وضعیت آبی قرار دارد. مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۵۵ میلیون و ۹۵ هزار و ۱۸۸ دوز رسیده است که یکی از مهمترین علل کنترل بیماری در کشورمان نیز بر پایه همین تزریق واکسیناسیون صورت گرفت.
فاطمه محمدبیگی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز در گفتوگویی با ایرنا با اشاره به این مهم که توسط دولت سیزدهم صورت گرفت، گفت: دولت سیزدهم محرومیتزدایی را با طعم سلامت آغاز کرد. یکی از موفقیتهای بزرگ دولت آقای رئیسی و وزارت بهداشت در دوره دکتر عیناللهی، مهار کرونا بود و میتوان گفت که عملکرد وزیر بهداشت در توزیع عادلانه سلامت، نسبت به وزیر قبلی به مراتب موفق و پیشروتر بوده است و این مسأله، یک برگ برنده برای نظام سلامت کشور محسوب میشود. در دولت سیزدهم و دوران وزیر کنونی بهداشت، واردات واکسن انجام شد و واکسیناسیون عمومی در بازه زمانی کوتاهی صورت گرفت که نتیجه آن به صفر رسیدن آمار فوتیهای کرونا، بازگشت مردم به زندگی عادی و چرخش چرخ اقتصادی بود.
هر چند با این میزان کنترل در بیماری کرونا هنوز هم باید حرفهای معاون بهداشت وزارت بهداشت را جدی گرفت که: «انتظار نداریم که در آینده نزدیک با پیک شدید و گستردهای از کرونا روبهرو شویم اما باید آمادگیهای لازم در سیستم بهداشتی و درمانی وجود داشته باشد.»
از آن سو بنابر جدیدترین آمار جهانی کرونا، مجموع مبتلایان به بیماری کووید۱۹ در دنیا تاکنون به ۶۵۶ میلیون و ۵۳۹ هزار و ۱۳۵ نفر رسیده و مرگ شش میلیون و ۶۶۷ هزار و ۸۹۲ بیمار نیز تأیید شده است و نزدیک شدن به سال نوی میلادی برخی کشورها را از نظر شیوع دوباره کرونا دچار تردیدهایی کرده است. با اینهمه شاید باید به گفته رئیس سازمان بهداشت جهانی منتظر بمانیم تا چه زمانی پایان همهگیری کرونا اعلام میشود. یکی دیگر از نگرانیها که همچنان درباره کرونا وجود دارد نیز آن چیزی است که آژانس دارویی اتحادیه اروپا (EMA) اعلام کرده و آن هم از دست رفتن کارآمدی بسیاری از داروهای مبتنی بر آنتیبادیها که برای مقابله با ابتلای شدید به بیماری کووید تولید شدهاند، است. آنتیبادیها (پادتنها)، مولکولهای پروتئینی هستند که سیستم ایمنی بدن برای مقابله با عوامل مهاجم تولید میکند و اختلال در این واکنش ایمنی، خطر آسیبپذیری را افزایش میدهد.
ویروس تنفسی جدیدی که میتازد
از سوی دیگر اما گردش بیماری ویروسی در کشور همچنان در چرخش است. امسال شیوع نوع H3N2 و H1N1 در کشور بیشتر از سایر انواع آنفلوانزا بوده اما بهنظر میرسد میزان بیماریزایی نوع H3N2 بالاتر از H1N1 است. همه متخصصان علت وفور این بیماری در کشور همزمان با پاییز را در این میدانند که «در دو سه سال گذشته کرونا در کشور شیوع داشت و به همین واسطه افراد علاوه بر بهکارگیری تمهیداتی مثل رعایت فاصله و استفاده از ماسک از جمعهایی مثل دانشگاه و مدرسه نیز دور بودند که در کاهش عفونتهای ویروسی و تنفسی هم بسیار مؤثر بود و همچنین بهدلیل عدم تزریق واکسن آنفلوانزا در سالهای قبل ایمنی افراد در مقابل این ویروس کاهش یافت. اما شاید آنچه کمتر مردم به آن آگاه باشند این است که این روزها بیش از آنفلوانزا ولی تقریباً با همان علائم ویروس تنفسی دیگری –خصوصاً در نوزادان و کودکان- به نام RSV پیشتاز و در گردش است. در واقع طبق نظر کارشناسان موج اپیدمی آنفلوانزا فعلاً تمام شده، هر چند ممکن است در بهمن ماه دوباره ظهور کند. پس در حال حاضر از نظر کرونا و آنفلوانزا شرایط آرام است اما ویروس تنفسی خصوصاً در میان کودکان همچنان میتازد.
هر چند سید احمد طباطبایی فوقتخصص ریه کودکان و عضو کمیته علمی کشوری کرونا معتقد است شیب نزولی پیکهای عفونتهای ویروسی را شاهد هستیم و در گفتوگویی گفته: میزان مراجعات ۱۵ الی ۲۰ درصد کاهش یافته است و این میتواند ناشی از مسائل مختلفی مانند تعطیلات ناشی از آلودگی هوا باشد که سبب کاهش مراودات میشد. از سوی دیگر طی دو ماه گذشته به دنبال ابتلای افراد به آنفلوانزا و سایر ویروسهای تنفسی، ایمنی لازم در بدن افراد شکل گرفت و این نیز عاملی دیگر برای کاهشی شدن روند ابتلا به بیماریهای تنفسی بود.
رئیس بخش ریه بیمارستان کودکان مفید تهران درباره احتمال بروز پیکهای بعدی بیماریهای تنفسی، بیان کرده است: خانواده باید بداند هر یک کودک مبتلا به بیماری تنفسی بسته به نوع ویروسی که به آن مبتلا میشود میتواند تا حدود ۴ نفر از اطرافیانش را مبتلا کند؛ بنابراین در صورتی که کودک مبتلا شود نباید او را به مدرسه بفرستند؛ هرچند که نگهداری کودک برای والدین شاغل ممکن است با سختیهایی همراه باشد، اما بهتر است مرخصی بگیرند و در خانه از فرزند خود مراقبت کنند.
او درباره مدت زمانی که بدن پس از ابتلا به بیماری تنفسی ایمنی دارد، توضیح داد: برخی عفونتها ممکن است تا ۹ یا ۱۲ ماهایمنی ایجاد کنند؛ اما در برخی عفونتها معلوم نیست چنین باشد و ایمنیها پایدار نخواهد بود. بهطور کلی عفونتهای ویروسی در بچهها بویژه در سنین زیر ۱۲ سال حتی ممکن است تا ۱۰ بار در سال هم اتفاق افتد که جای نگرانی ندارد؛ اما باید تحت کنترل قرار گیرد تا بیماری از سیر طبیعی خارج نشود.
همچنان متخصصان و وزارت بهداشت توصیه میکنند تا پزشکان و خانوادهها نسبت به تجویز آنتیبیوتیکها در بیماریهای ویروسی پرهیز کنند و این شاید یکی از مهمترین کلیدها برای کنترل این بیماریهای ویروسی باشد.
نمایش غرور ملی در نمایشگاه تجهیزات و مواد آزمایشگاهی «ایران ساخت»
نسخه های بومی در دل تحریم
یوسف حیدری
گزارشنویس
تبدیل علم به ثروت شعار نیست. کافی است در نمایشگاه تجهیزات و مواد آزمایشگاهی «ایران ساخت» قدم بزنید تا از نزدیک دستاورد شرکتهای دانشبنیان و پژوهشهای علمی جوانان را ببینید؛ از دستگاههای طیفسنج جرمی تا روباتهای اسکلت بیرونی که با کمک آنها معلولان ضایعه نخاعی میتوانند راه بروند. پای حرف هرکدام از مهندسان جوان مینشینی از دستاوردهای بزرگ علمی صحبت میکنند؛ دستاوردهایی که به دلیل تحریم سالها از آن محروم بودیم ولی امروز با تلاش دانشمندان ایرانی به نسخههای بومی آن دست پیدا کردهایم.
هر لحظه به جمعیت بازدیدکننده از تجهیزات و مواد آزمایشگاهی ایران در نمایشگاه بینالمللی تهران اضافه میشود و مسئولان غرفه با حرارت خاصی از دستاوردهای شرکتهای دانشبنیان برای آنها میگویند. در چند غرفه استادان دانشگاه و مدیران شرکتهای صنعتی و پژوهشی مشغول عقد قرارداد برای فروش تجهیزات تولیدی به شرکتها هستند و با هر قرارداد لبخندی بر چهره مهندسان جوان مینشیند. محمود تبریزچی مدیر شرکت دانشبنیان تاف فناور پارس چند دستاورد بزرگ دانشمندان جوان شرکت را معرفی میکند و میگوید: «مأموریت اصلی ما ساخت دستگاههای علمی پیشرفته و مورد نیاز آزمایشگاههای کشور است. همچنین تلاش میکنیم نتایج تحقیقات دانشگاهی در جامعه تجاریسازی شوند. یکی از تحقیقاتی که به نتیجه رسید دستگاه آنالیز ترکیبات گوگردی و جیوه در گاز است. این دستگاه، بخارات جیوه را در گاز طبیعی -که به مقدار ناچیزی وجود دارد و بعد از تصفیه باید کنترل شوند- بررسی میکند و این آلودگی را تشخیص میدهد. دستگاه تشخیص سریع برخی مسمومیتها با فناوری اسپکترومتری تحرک یونی یکی دیگر از دستاوردهای مهندسان جوان شرکت ما است. این دستگاه در کمتر از یک دقیقه از طریق بزاق یا بخارات فوقانی مایعات بدنی میتواند مسمومیت به سیانور یا سموم دیگر را تشخیص بدهد. همچنین دستاورد دیگر ما دستگاهی است که میتواند جرم یک اتم و مولکول را تشخیص بدهد. همه این دستگاهها نمونه خارجی دارند ولی دستگاههایی که ما ساختهایم کاملاً بومی هستند و تکنولوژیشان را خودمان توسعه دادهایم و از مهندسی معکوس استفاده نکردهایم. این دستگاهها برای ایران تحریم بود اما امروز با همت مهندسان جوان ایرانی و محققان داخلی از این دستگاهها بینیاز شدهایم.»
«آنالیز مواد مخدر، میزان سموم باقی مانده در نمونههای غذایی و سبزیجات و آبهای محیطی و تشخیص مواد منفجره در خاک تا چند سال قبل به دلیل تحریم تقریباً غیرممکن بود و کشورهای سازنده این دستگاهها حاضر نبودند آن را به ایران بدهند اما با تلاش شرکتهای دانشبنیان امروز همه این دستگاهها بومیسازی شدهاند.» محمدرضا رضایت مدیر فنی شرکت دانشبنیان طیف آزمون اسپادانا با تشریح دستاوردهای بزرگ این شرکت از حمایتهای معاونت علمی ریاست جمهوری در تولیدات شرکتهای دانش بنیان میگوید: «شرکت ما در حوزه طراحی و ساخت تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی فعالیت میکند. یکی از این دستگاهها طیف سنج تحرک یونی است که کاربرد آن در حوزه آنالیز کمی و کیفی ترکیبات مختلف شیمی از جمله آلایندهها، سموم کشاورزی و مواد منفجره و داروهای مجاز وغیرمجاز است. به طور مثال با این دستگاه میتوانیم باقی مانده سموم در نمونههای غذایی و میوهها و سبزیجات یا آبهای محیطی مثل رودخانهها و چشمهها را ارزیابی کنیم. اما یکی از مهمترین کارکردهای این دستگاه در بحث مواد منفجره و گازهای شیمیایی است. با بررسی خاک یک منطقه و آنالیز آن توسط این دستگاه میتوانیم بفهمیم چه نوع مواد منفجره اي مثل تیانتی یا آر دی ایکس وجود دارد. این دستگاه جزو اولین دستگاههایی بود که به دلیل استفاده آن در حوزه مواد منفجره برای ایران تحریم شد اما با تلاش دانشمندان ایرانی این دستگاه بومیسازی شده که میتواند بسیاری از نیازهای کشور در حوزه نظامی و امنیتی را برطرف کند.»
تا چند دهه قبل بچهدار شدن از طریق لقاح مصنوعی برای کسانی که نمیتوانستند باردار شوند بیشتر به یک رؤیا شبیه بود اما سالهاست این رؤیا به حقیقت پیوسته و امروز با تلاش محققان و دانش پژوهان خیلی از زوجهای نابارور بچهدار میشوند. سعید خداخانی مدیرعامل شرکت دانشبنیان ترفند با دقت مکانیسم سامانه تزریق درون سلولی را برای تعدادی از بازدید کنندهها توضیح میدهد. او با اشاره به کارکرد بخشهای مختلف دستگاه میکرومانیپولاتور در درمان ناباروری میگوید: «انجام لقاح مصنوعی به روش ICSI، انتقال هستهای و سلولهای بنیادی از کارکردهای اصلی این دستگاه است که در آزمایشگاههای جنین شناسی استفاده میشود. با این دستگاه، لقاح مصنوعی انجام میشود و بعد از سه روز یکی از 8 سلول تولید شده را در آزمایشگاه ژنتیک بررسی میکنند تا جنسیت جنین یا داشتن بیماری زمینهای مشخص شود.»
همچنین در صورت نداشتن بیماری این سلول به بدن مادر منتقل میشود. وی با اشاره به اینکه این دستگاه در پارک علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف تولید شده است، میگوید: «این دستگاه نمونه آلمانی و ژاپنی دارد که در مراکز درمانی کشور استفاده میشوند اما دستگاه تولیدی ما از نظر قابلیت با این دستگاهها رقابت میکند و بزودی در اختیار مراکز درمانی قرار خواهد گرفت.»
خداخانی به مشکلات هم اشاره میکند و میگوید: «متأسفانه 4 نفر از اعضای تیم فناور ما از ایران مهاجرت کردند و با وجود اینکه معاونت علمی ریاست جمهوری دستور دادهاند تا از ما حمایت شود باز اقدامی انجام نمیگیرد و همکاران من شرایط خوبی ندارند.»
بازدیدکنندهها با علاقه خاصی به حرفهای کارشناس دستگاه آنالیز فرم و ترکیبات بدن گوش میکنند و یکی از آنها داوطلب میشود تا دستگاه را امتحان کند. بدین صورت که در کمتر از یک دقیقه دستگاه اطلاعات فرم و ترکیبات بدن و همه اطلاعات مربوط به چربی، آب بدن، عضله و همچنین نوع اسکلت و مشکلات آن را استخراج میکند. محمد کارشناس شرکت دانشبنیان آنیا با اشاره به اینکه مشابه خارجی این دستگاه با قیمت یک میلیارد تومان به مراکز درمانی یا ورزشی فروخته میشد، میگوید: «با تلاش مهندسان و محققان ایرانی این دستگاه با یک دهم قیمت مشابه خارجی تولید شد. همچنین دستگاه اسکنر سه بعدی با یک چرخش 360 درجهای و با یک دوربین عمیق 700 تصویر از اعضای بدن میگیرد و این اطلاعات در حوزه پزشکی و ورزشی میتواند کارایی داشته باشد. همچنین دستگاه آنالیز فرم و ترکیبات بدن با جریان برق ضعیفی که وارد بدن میکند در یک دقیقه همه اطلاعات بدن را استخراج میکند. تا پیش از این کشور امریکا تولید کننده دستگاه اسکنر سه بعدی بود ولی امروز دستگاهی که ما تولید کردهایم بیش از 95 درصد با نمونه امریکایی آن مطابقت داشته و همه استانداردهای لازم را دارد.»
گوشهای از سالن 44 خلیج فارس جمعیت زیادی ایستادهاند تا راه رفتن چند توانیاب را ببینند. چند سالی بود که به دلیل ضایعه نخاعی توان راه رفتن نداشتند و استخوان و عضلات پاهایشان تحلیل رفته است. اما با کمک روبات اسکلت بیرونی پایین تنه که توسط مهندسان شرکت دانشبنیان پداسیس در دانشگاه تربیت مدرس ساخته شده است به آرزویشان رسیدهاند. لبخند آنها وقتی با کمک روبات در محوطه نمایشگاه راه میروند لحظه زیبایی را برای همه بازدیدکنندهها رقم میزد. زهرا رمضانی یکی از کارشناسان شرکت پداسیس از ساخت روبات اکسوپد توسط مهندسان جوان و متخصص اینگونه میگوید: «تنها کشور خاورمیانه هستیم که این روبات را ساختهایم. این روبات به توانیابهایی که دچار ضایعه نخاعی یا فلج مغزی شدهاند کمک میکند که راه بروند و از تحلیل عضلات پا و پوکی استخوان و مشکلات قلبی و ریوی جلوگیری میکند. تحرک جسمی به توانیابها کمک میکند که عوارض ثانویه کمتر شود. قیمت روبات مشابه خارجی 104 هزار دلار است اما روباتی که ما تولید کردهایم و همه استانداردهای لازم را نیز دارد، یکپنجم قیمت نمونه خارجی است. ارزش کار بچههای ما زمانی است که توانیابهای بیشتری بتوانند با این روبات راه بروند.»
گزارشنویس
تبدیل علم به ثروت شعار نیست. کافی است در نمایشگاه تجهیزات و مواد آزمایشگاهی «ایران ساخت» قدم بزنید تا از نزدیک دستاورد شرکتهای دانشبنیان و پژوهشهای علمی جوانان را ببینید؛ از دستگاههای طیفسنج جرمی تا روباتهای اسکلت بیرونی که با کمک آنها معلولان ضایعه نخاعی میتوانند راه بروند. پای حرف هرکدام از مهندسان جوان مینشینی از دستاوردهای بزرگ علمی صحبت میکنند؛ دستاوردهایی که به دلیل تحریم سالها از آن محروم بودیم ولی امروز با تلاش دانشمندان ایرانی به نسخههای بومی آن دست پیدا کردهایم.
هر لحظه به جمعیت بازدیدکننده از تجهیزات و مواد آزمایشگاهی ایران در نمایشگاه بینالمللی تهران اضافه میشود و مسئولان غرفه با حرارت خاصی از دستاوردهای شرکتهای دانشبنیان برای آنها میگویند. در چند غرفه استادان دانشگاه و مدیران شرکتهای صنعتی و پژوهشی مشغول عقد قرارداد برای فروش تجهیزات تولیدی به شرکتها هستند و با هر قرارداد لبخندی بر چهره مهندسان جوان مینشیند. محمود تبریزچی مدیر شرکت دانشبنیان تاف فناور پارس چند دستاورد بزرگ دانشمندان جوان شرکت را معرفی میکند و میگوید: «مأموریت اصلی ما ساخت دستگاههای علمی پیشرفته و مورد نیاز آزمایشگاههای کشور است. همچنین تلاش میکنیم نتایج تحقیقات دانشگاهی در جامعه تجاریسازی شوند. یکی از تحقیقاتی که به نتیجه رسید دستگاه آنالیز ترکیبات گوگردی و جیوه در گاز است. این دستگاه، بخارات جیوه را در گاز طبیعی -که به مقدار ناچیزی وجود دارد و بعد از تصفیه باید کنترل شوند- بررسی میکند و این آلودگی را تشخیص میدهد. دستگاه تشخیص سریع برخی مسمومیتها با فناوری اسپکترومتری تحرک یونی یکی دیگر از دستاوردهای مهندسان جوان شرکت ما است. این دستگاه در کمتر از یک دقیقه از طریق بزاق یا بخارات فوقانی مایعات بدنی میتواند مسمومیت به سیانور یا سموم دیگر را تشخیص بدهد. همچنین دستاورد دیگر ما دستگاهی است که میتواند جرم یک اتم و مولکول را تشخیص بدهد. همه این دستگاهها نمونه خارجی دارند ولی دستگاههایی که ما ساختهایم کاملاً بومی هستند و تکنولوژیشان را خودمان توسعه دادهایم و از مهندسی معکوس استفاده نکردهایم. این دستگاهها برای ایران تحریم بود اما امروز با همت مهندسان جوان ایرانی و محققان داخلی از این دستگاهها بینیاز شدهایم.»
«آنالیز مواد مخدر، میزان سموم باقی مانده در نمونههای غذایی و سبزیجات و آبهای محیطی و تشخیص مواد منفجره در خاک تا چند سال قبل به دلیل تحریم تقریباً غیرممکن بود و کشورهای سازنده این دستگاهها حاضر نبودند آن را به ایران بدهند اما با تلاش شرکتهای دانشبنیان امروز همه این دستگاهها بومیسازی شدهاند.» محمدرضا رضایت مدیر فنی شرکت دانشبنیان طیف آزمون اسپادانا با تشریح دستاوردهای بزرگ این شرکت از حمایتهای معاونت علمی ریاست جمهوری در تولیدات شرکتهای دانش بنیان میگوید: «شرکت ما در حوزه طراحی و ساخت تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی فعالیت میکند. یکی از این دستگاهها طیف سنج تحرک یونی است که کاربرد آن در حوزه آنالیز کمی و کیفی ترکیبات مختلف شیمی از جمله آلایندهها، سموم کشاورزی و مواد منفجره و داروهای مجاز وغیرمجاز است. به طور مثال با این دستگاه میتوانیم باقی مانده سموم در نمونههای غذایی و میوهها و سبزیجات یا آبهای محیطی مثل رودخانهها و چشمهها را ارزیابی کنیم. اما یکی از مهمترین کارکردهای این دستگاه در بحث مواد منفجره و گازهای شیمیایی است. با بررسی خاک یک منطقه و آنالیز آن توسط این دستگاه میتوانیم بفهمیم چه نوع مواد منفجره اي مثل تیانتی یا آر دی ایکس وجود دارد. این دستگاه جزو اولین دستگاههایی بود که به دلیل استفاده آن در حوزه مواد منفجره برای ایران تحریم شد اما با تلاش دانشمندان ایرانی این دستگاه بومیسازی شده که میتواند بسیاری از نیازهای کشور در حوزه نظامی و امنیتی را برطرف کند.»
تا چند دهه قبل بچهدار شدن از طریق لقاح مصنوعی برای کسانی که نمیتوانستند باردار شوند بیشتر به یک رؤیا شبیه بود اما سالهاست این رؤیا به حقیقت پیوسته و امروز با تلاش محققان و دانش پژوهان خیلی از زوجهای نابارور بچهدار میشوند. سعید خداخانی مدیرعامل شرکت دانشبنیان ترفند با دقت مکانیسم سامانه تزریق درون سلولی را برای تعدادی از بازدید کنندهها توضیح میدهد. او با اشاره به کارکرد بخشهای مختلف دستگاه میکرومانیپولاتور در درمان ناباروری میگوید: «انجام لقاح مصنوعی به روش ICSI، انتقال هستهای و سلولهای بنیادی از کارکردهای اصلی این دستگاه است که در آزمایشگاههای جنین شناسی استفاده میشود. با این دستگاه، لقاح مصنوعی انجام میشود و بعد از سه روز یکی از 8 سلول تولید شده را در آزمایشگاه ژنتیک بررسی میکنند تا جنسیت جنین یا داشتن بیماری زمینهای مشخص شود.»
همچنین در صورت نداشتن بیماری این سلول به بدن مادر منتقل میشود. وی با اشاره به اینکه این دستگاه در پارک علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف تولید شده است، میگوید: «این دستگاه نمونه آلمانی و ژاپنی دارد که در مراکز درمانی کشور استفاده میشوند اما دستگاه تولیدی ما از نظر قابلیت با این دستگاهها رقابت میکند و بزودی در اختیار مراکز درمانی قرار خواهد گرفت.»
خداخانی به مشکلات هم اشاره میکند و میگوید: «متأسفانه 4 نفر از اعضای تیم فناور ما از ایران مهاجرت کردند و با وجود اینکه معاونت علمی ریاست جمهوری دستور دادهاند تا از ما حمایت شود باز اقدامی انجام نمیگیرد و همکاران من شرایط خوبی ندارند.»
بازدیدکنندهها با علاقه خاصی به حرفهای کارشناس دستگاه آنالیز فرم و ترکیبات بدن گوش میکنند و یکی از آنها داوطلب میشود تا دستگاه را امتحان کند. بدین صورت که در کمتر از یک دقیقه دستگاه اطلاعات فرم و ترکیبات بدن و همه اطلاعات مربوط به چربی، آب بدن، عضله و همچنین نوع اسکلت و مشکلات آن را استخراج میکند. محمد کارشناس شرکت دانشبنیان آنیا با اشاره به اینکه مشابه خارجی این دستگاه با قیمت یک میلیارد تومان به مراکز درمانی یا ورزشی فروخته میشد، میگوید: «با تلاش مهندسان و محققان ایرانی این دستگاه با یک دهم قیمت مشابه خارجی تولید شد. همچنین دستگاه اسکنر سه بعدی با یک چرخش 360 درجهای و با یک دوربین عمیق 700 تصویر از اعضای بدن میگیرد و این اطلاعات در حوزه پزشکی و ورزشی میتواند کارایی داشته باشد. همچنین دستگاه آنالیز فرم و ترکیبات بدن با جریان برق ضعیفی که وارد بدن میکند در یک دقیقه همه اطلاعات بدن را استخراج میکند. تا پیش از این کشور امریکا تولید کننده دستگاه اسکنر سه بعدی بود ولی امروز دستگاهی که ما تولید کردهایم بیش از 95 درصد با نمونه امریکایی آن مطابقت داشته و همه استانداردهای لازم را دارد.»
گوشهای از سالن 44 خلیج فارس جمعیت زیادی ایستادهاند تا راه رفتن چند توانیاب را ببینند. چند سالی بود که به دلیل ضایعه نخاعی توان راه رفتن نداشتند و استخوان و عضلات پاهایشان تحلیل رفته است. اما با کمک روبات اسکلت بیرونی پایین تنه که توسط مهندسان شرکت دانشبنیان پداسیس در دانشگاه تربیت مدرس ساخته شده است به آرزویشان رسیدهاند. لبخند آنها وقتی با کمک روبات در محوطه نمایشگاه راه میروند لحظه زیبایی را برای همه بازدیدکنندهها رقم میزد. زهرا رمضانی یکی از کارشناسان شرکت پداسیس از ساخت روبات اکسوپد توسط مهندسان جوان و متخصص اینگونه میگوید: «تنها کشور خاورمیانه هستیم که این روبات را ساختهایم. این روبات به توانیابهایی که دچار ضایعه نخاعی یا فلج مغزی شدهاند کمک میکند که راه بروند و از تحلیل عضلات پا و پوکی استخوان و مشکلات قلبی و ریوی جلوگیری میکند. تحرک جسمی به توانیابها کمک میکند که عوارض ثانویه کمتر شود. قیمت روبات مشابه خارجی 104 هزار دلار است اما روباتی که ما تولید کردهایم و همه استانداردهای لازم را نیز دارد، یکپنجم قیمت نمونه خارجی است. ارزش کار بچههای ما زمانی است که توانیابهای بیشتری بتوانند با این روبات راه بروند.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
صادقانه با مردم
-
پیشرفت بر مدار اعتماد مردم و صداقت
-
«گرانی»آشوبها برای اقتصاد
-
گاز رایگان برای دهکهای پایین
-
فراخوان به بانکها برای تأمین مالی ساخت مسکن
-
بازاریان زاهدان زیان دیدگان اصلی ناآرامی ها
-
سقوط از ارتفاع پست
-
ستم مدرن ستمگر مدرن!
-
ویروس RSV جایگزین جدید کرونا و آنفلوانزا
-
نسخه های بومی در دل تحریم
اخبارایران آنلاین