ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام کاظم (ع):
بر طاعت خدا صبر کن و در ترک معاصی خدا شکیبا باش، زیرا دنیا ساعتی بیش نیست.
تحفالعقول: ۳۹۶
« نظامی » جامع دینداری و میهنپرستی است
اصغر دادبه: نظامی جامع دینداری و میهنپرستی است زیرا ارزشهای دینی ما مظروف است و ظرف آن وطن و میهن ماست. نظامی میگوید «همه عالم تن است و ایران دل...» و این اندیشه در سراسر آثارش حضور دارد. در این تردیدی نیست که نظامی بسیار متشرع بوده است و حتی در مجلس شاهان که همراه با لهو و لعب، بوده است؛ با حضور نظامی، بساط این امور خلاف شرع را جمع میکردهاند. دینداری نظامی کاملاً آشکار است. نظامی میهنپرست است، او حتی در بیان خود آنچه را که ممکن است درباره وطن شکوه نداشته باشد شکوهمند میکند و حاضر نیست کوچکترین خفتی را بپذیرد. بنابراین دینداری، میهنپرستی و عشق در اندیشه و کلام نظامی بسیار اهمیت دارد.
بخشی از گفتههای این استاد فلسفه اسلامی در مراسم افتتاحیه همایش ملی حکیم نظامی/ایلنا
وزیر فرهنگ در نشست با جمعی از خانواده شهدا و ایثارگران:
نگاه زیربنایی به فرهنگ ایثار و شهادت داریم
فرهنگی/ 22 اسفند در تقویم بهنام روز شهید نامگذاری شده است. به همین مناسبت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشستی با جمعی از خانواده شهیدان و ایثارگران دیدار کرد. طبق گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد مهدی اسماعیلی در این نشست بر نگاه زیربنایی به فرهنگ ایثار و شهادت تأکید کرد و یادآور شد که ثبات امروز جامعه اسلامی از فداکاری شهدا و ایثارگران است: «همه باید نسبت به فداکاری شهدا و ایثارگران کشورمان و همچنین پاسداشت مقام ایثار و شهادت و تجلیل از خانواده آنها تعصب داشته باشیم و یکی از اولویتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره جدید فعالیت، اهتمام به موضوع ایثار و شهادت است. قوام و ثبات امروز جامعه اسلامی به برکت گذشته و فداکاری شهدا و ایثارگران کشورمان است.»وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: «نگاه ما به حوزه ایثار و شهادت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نگاه اصیل و زیربنایی است و امسال در همه رویدادهای جشنوارههای فجر بخشی به موضوع مقاومت، ایثار و شهادت اختصاص یافت و تعداد قابل توجهی از آثار برتر مرتبط با ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بود.»عضو کابینه دولت مردمی در عین حال تصریح کرد: «جمهوری اسلامی ایران دارای چند ویژگی مهم است و یکی از ویژگیهای ممتاز و سرآمد آن وجود فرهنگ متعالی ایثار و شهادت است. یکی از مهمترین عوامل پیشرفت انقلاب اسلامی و نهضت حضرت امام خمینی(ره) از ابتدا تا امروز عنصر متعالی ایثار و شهادت بود.»اسماعیلی ادامه داد: «اگر فرهنگ ایثار و شهادت موجب پیروزی انقلاب اسلامی شده، بیتردید پاسداشت این مفهوم الهی، تداوم و تعالی انقلاب اسلامی را هم بهدنبال خواهد داشت؛ کما اینکه شاهد این موضوع تا امروز بودهایم. در پیامهای امام راحل ما زیباترین جملات و مفاهیم و واژهها آن جایی است که در رابطه با مفهوم ایثار و شهادت صحبت کردهاند و حضرت امام خمینی(ره) یکی از عرفای بزرگ تاریخ معاصر ما است.»وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخشی از توصیفاتش از حضرت امام خمینی(ره) درباره ایثار و شهادت گفت: «در پیام قطعنامه ۵۹۸ سال ۶۷ نیز توصیف امام و جملات پایانی ایشان در این قطعنامه بسیار تأثیرگذار بود که در آن فرمودند «اجازه ندهید پیشکسوتان جهاد و شهادت مورد فراموشی قرار بگیرند و انقلاب به دست نامحرمان بیفتد». بنابراین این جملات از جمله پیامهای جاودان حضرت امام(ره) درباره ایثار و شهادت است و همه ما باید نسبت به پاسداشت مقام ایثار و شهادت و تجلیل از خانواده آنها تعصب داشته باشیم و یکی از اولویتهای فعالیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره جدید توجه به موضوع ایثار و شهادت است.»اسماعیلی افزود: «دولت برخاسته از مردم و افکار امام(ره) و رهبر عزیز نیز این مسیر را ادامه میدهد و در اصول بنیادین شکلگیری دولت مردمی نیز موضوع تکریم و ترویج فرهنگ ایثار و تجلیل از ایثارگران و ایثارگری سرلوحه است و ما نیز این مسیر را دنبال خواهیم کرد.»
دیدار با آیتالله علیرضا اعرافی مدیر حوزههای علمیه، حجتالاسلام والمسلمین علی عباسی رئیس جامعة المصطفی العالمیه و آیتالله محمود رجبی رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و امضای تفاهم همکاری دو جانبه از دیگر فعالیتهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این روز بود. استفاده از ظرفیتهای غنی حوزوی در پیشبرد اهداف فرهنگی دولت مردمی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همواره مورد تأکید ریاست جمهور و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ماههای گذشته بوده و انعقاد این تفاهمنامهها در همین جهت و همچنین در سرعت بخشیدن به اجرای منویات و توصیههای مراجع معظم تقلید و علما و بزرگان حوزه در دیدارهای صورت گرفته بوده است.
دیدار با آیتالله علیرضا اعرافی مدیر حوزههای علمیه، حجتالاسلام والمسلمین علی عباسی رئیس جامعة المصطفی العالمیه و آیتالله محمود رجبی رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و امضای تفاهم همکاری دو جانبه از دیگر فعالیتهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این روز بود. استفاده از ظرفیتهای غنی حوزوی در پیشبرد اهداف فرهنگی دولت مردمی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همواره مورد تأکید ریاست جمهور و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ماههای گذشته بوده و انعقاد این تفاهمنامهها در همین جهت و همچنین در سرعت بخشیدن به اجرای منویات و توصیههای مراجع معظم تقلید و علما و بزرگان حوزه در دیدارهای صورت گرفته بوده است.
تطهیر همهجانبه و کارنامهای تاریک
مهدی توکلیان
عکاس و روزنامهنگار
ساز مخالف، برای گوش خیلیها شنیدنیتر است؛ نسبت به سازی که موافق باشد. درست مانند تمام افرادی که در فضای فرهنگ و هنر و رسانه دچار نوعی عقبافتادگی از فضای امروز شده و سعی دارند تمام کمبودهای شخصی و شخصیتی خود را در قالب شعارهای خوش ضرباهنگ متمدنانه و روشنفکرانه در قالب مخالفت فریاد زده تا شاید به نوعی خود را در قاب نگاه رسانههای مکتوب و بر خط، جای دهند. هر چند سرعت تحولات اخیر این واقعیت را به گونه حقیقی به نمایش گذاشته و هر صاحب اثر خلاقی در عصر رسانههای نوظهور بازتاب فعالیت و عملکرد خلاقانه و هنرمندانه خود را خیلی زود در مییابد و در فضای عرضه و تقاضای جهانی به تجارت و اقتصاد و فرهنگ و هنر نیز اقبال نشان میدهد اما با تأسف فراوان بسیارند هنرمند نماها و فعال نماهای فرهنگی که تلاش وافر میکنند تا با برجسته کردن نقش و جایگاه هنرمندان و نویسندگانی که به طور آشکار با اسلام و انقلاب اسلامی ناسازگار بوده و به بهانههای روشنگرانه و نواندیشانه در بستر تاریخی و حتی علیه آن اعلام موضع نمودهاند اقدامی را در راستای مقابله با سیاستهای فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی درقالب برنامههای رسانهای به مخاطبان عرضه کنند و تمام تلاش خود را در چهارچوب تطهیر هنرمندان متعلق به دوره پهلوی از مفاسد اخلاقی و تجلیل و تمجید ضمنی از رویدادهای مبتذلی مانند جشن هنر شیراز نیز در دستور کار رسانهای قرار دادهاند. شاید مدیران برنامه ریز نا بخرد حوزه تبلیغات این موضوع فراموش کردهاند که در بازار جهانی پیام، امکان خنثیسازی اثرات تهاجم فرهنگی، یعنی آنچه که بهصورت یک پروژه اجرا میشود بیشتر خواهد شد... در واقع، در بازار پیام، عصر دروغهای بزرگ به سر خواهد آمد. علاوه بر این، در بازار پیام، فرهنگها همان قدر که تفاوتهای میان خود را خواهند شناخت، از مشابهتها نیز آگاه خواهند شد... رویکرد نادرست رسانههای معاند نظام در بازه زمانی چند ساله اخیر سعی وافر بر این دارد که با معرفی و تطهیر افراد و تشکلهای فرهنگی و هنری متعلق به دوره پهلوی یک روند در حال گسترش را دامن زده و بر تنویر افکار عمومی بیفزاید.روایتهای نادرست درباره کارگاه های هنری و معرفی چهرههای فاسد فعال زمان گذشته و تشریح خدمت محور برنامههای بیمحتوایی چون جشن هنر شیراز در زمره مطالب افشاگرانه زیادی است که تاکنون در رسانههای معاند نظام منتشر شده است. اما ظاهراً بازخوانی وضعیت فرهنگی پیش از انقلاب اسلامی و ارائه روایتهای متفاوت از آن و نحوه مواجهه مبارزان مسلمان و انقلابیون با مفاسد و مفسدان فرهنگی بازمانده از آن رژیم منحوس، با هدف تطهیر و دستکم تبدیل چهره سیاه فرهنگ مبتذل آن دوره به چهرهای خاکستری، مورد توجه برخی جریانهای معارض و واگرا نیز قرار دارد. مرز بین حقیقت و باطل روایتهای بیدرایت مورد مهمی است که مبادا با کوتاهی در انتقال درست و روایت گری صحیح از اتفاقات پیشین در تاریخ فرهنگ و هنر ایران اسلامی پیام رسانهای معاند، نظام را در نقش مصلحان اجتماعی و منجیان فرهنگ و هنر در اندیشه مخاطبان جوان ایران اسلامی نمایش دهد و موج رسانهای و تبلیغاتی دشمن موجب شود که بسیاری از هنرمندان نوپای ناشناخته وطنی تحت تأثیر حجم انبوه اطلاعات نادرست دچار خودباختگی عمیق و جدی شوند و هنر را متعلق به غرب بدانند وآثار هنری خود را در فرم و محتوا با شیفتگی جنونآمیز عجیب به آثار غرب همراه کنند و با نهایت وابستگی به این فرهنگ و هنر غربی، آثار خویش را خلق و ارائه کنند. ضرورت دارد تا برای مراقبت از آثار سوء تداخل فرهنگی صرفاً از طریق افزایش خرد جمعی همت گماشت و از روشهای نفوذ و تداوم جریان ابتذال فرهنگی پیش از انقلاب در فرهنگ و هنر بعد از انقلاب با روشنگری هر چه بیشتر بهره برد تا در میان نسل جوانی که نه آن روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی را دیده و نه به اندازه نیازش روایتهای معتبر و مبتنی بر حقیقت در دسترس دارد اثر گذاشته شود.
عکاس و روزنامهنگار
ساز مخالف، برای گوش خیلیها شنیدنیتر است؛ نسبت به سازی که موافق باشد. درست مانند تمام افرادی که در فضای فرهنگ و هنر و رسانه دچار نوعی عقبافتادگی از فضای امروز شده و سعی دارند تمام کمبودهای شخصی و شخصیتی خود را در قالب شعارهای خوش ضرباهنگ متمدنانه و روشنفکرانه در قالب مخالفت فریاد زده تا شاید به نوعی خود را در قاب نگاه رسانههای مکتوب و بر خط، جای دهند. هر چند سرعت تحولات اخیر این واقعیت را به گونه حقیقی به نمایش گذاشته و هر صاحب اثر خلاقی در عصر رسانههای نوظهور بازتاب فعالیت و عملکرد خلاقانه و هنرمندانه خود را خیلی زود در مییابد و در فضای عرضه و تقاضای جهانی به تجارت و اقتصاد و فرهنگ و هنر نیز اقبال نشان میدهد اما با تأسف فراوان بسیارند هنرمند نماها و فعال نماهای فرهنگی که تلاش وافر میکنند تا با برجسته کردن نقش و جایگاه هنرمندان و نویسندگانی که به طور آشکار با اسلام و انقلاب اسلامی ناسازگار بوده و به بهانههای روشنگرانه و نواندیشانه در بستر تاریخی و حتی علیه آن اعلام موضع نمودهاند اقدامی را در راستای مقابله با سیاستهای فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی درقالب برنامههای رسانهای به مخاطبان عرضه کنند و تمام تلاش خود را در چهارچوب تطهیر هنرمندان متعلق به دوره پهلوی از مفاسد اخلاقی و تجلیل و تمجید ضمنی از رویدادهای مبتذلی مانند جشن هنر شیراز نیز در دستور کار رسانهای قرار دادهاند. شاید مدیران برنامه ریز نا بخرد حوزه تبلیغات این موضوع فراموش کردهاند که در بازار جهانی پیام، امکان خنثیسازی اثرات تهاجم فرهنگی، یعنی آنچه که بهصورت یک پروژه اجرا میشود بیشتر خواهد شد... در واقع، در بازار پیام، عصر دروغهای بزرگ به سر خواهد آمد. علاوه بر این، در بازار پیام، فرهنگها همان قدر که تفاوتهای میان خود را خواهند شناخت، از مشابهتها نیز آگاه خواهند شد... رویکرد نادرست رسانههای معاند نظام در بازه زمانی چند ساله اخیر سعی وافر بر این دارد که با معرفی و تطهیر افراد و تشکلهای فرهنگی و هنری متعلق به دوره پهلوی یک روند در حال گسترش را دامن زده و بر تنویر افکار عمومی بیفزاید.روایتهای نادرست درباره کارگاه های هنری و معرفی چهرههای فاسد فعال زمان گذشته و تشریح خدمت محور برنامههای بیمحتوایی چون جشن هنر شیراز در زمره مطالب افشاگرانه زیادی است که تاکنون در رسانههای معاند نظام منتشر شده است. اما ظاهراً بازخوانی وضعیت فرهنگی پیش از انقلاب اسلامی و ارائه روایتهای متفاوت از آن و نحوه مواجهه مبارزان مسلمان و انقلابیون با مفاسد و مفسدان فرهنگی بازمانده از آن رژیم منحوس، با هدف تطهیر و دستکم تبدیل چهره سیاه فرهنگ مبتذل آن دوره به چهرهای خاکستری، مورد توجه برخی جریانهای معارض و واگرا نیز قرار دارد. مرز بین حقیقت و باطل روایتهای بیدرایت مورد مهمی است که مبادا با کوتاهی در انتقال درست و روایت گری صحیح از اتفاقات پیشین در تاریخ فرهنگ و هنر ایران اسلامی پیام رسانهای معاند، نظام را در نقش مصلحان اجتماعی و منجیان فرهنگ و هنر در اندیشه مخاطبان جوان ایران اسلامی نمایش دهد و موج رسانهای و تبلیغاتی دشمن موجب شود که بسیاری از هنرمندان نوپای ناشناخته وطنی تحت تأثیر حجم انبوه اطلاعات نادرست دچار خودباختگی عمیق و جدی شوند و هنر را متعلق به غرب بدانند وآثار هنری خود را در فرم و محتوا با شیفتگی جنونآمیز عجیب به آثار غرب همراه کنند و با نهایت وابستگی به این فرهنگ و هنر غربی، آثار خویش را خلق و ارائه کنند. ضرورت دارد تا برای مراقبت از آثار سوء تداخل فرهنگی صرفاً از طریق افزایش خرد جمعی همت گماشت و از روشهای نفوذ و تداوم جریان ابتذال فرهنگی پیش از انقلاب در فرهنگ و هنر بعد از انقلاب با روشنگری هر چه بیشتر بهره برد تا در میان نسل جوانی که نه آن روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی را دیده و نه به اندازه نیازش روایتهای معتبر و مبتنی بر حقیقت در دسترس دارد اثر گذاشته شود.
از کودکان بیاموزیم
زهره نیلی
روزنامهنگار
تصور بسیاری از ما این است که پدرها و مادرها و بزرگترها هستند که به بچهها یاد میدهند چه بکنند؟ چه نکنند؟ کجا بروند؟ با دوستان خود چگونه رفتار کنند و خیلی چیزهای دیگر. اما کمتر کسی به عکس این موضوع فکر کرده، به اینکه خیلی چیزها را میتوان از بچهها یاد گرفت. کتاب «بچههایمان به ما چه میآموزند؟» به ما یاد میدهد چه چیزهایی را میتوانیم از کودکان یاد بگیریم؟ در نگاه نخست، شاید عجیب به نظر برسد، اما راستش را بخواهید این بچهها هستند که به ما یادآوری میکنند زندگی آنقدرها که تصور میکنیم سخت و پیچیده نیست. بچهها میتوانند به ما یاد بدهند که باید دوباره به زندگی در لحظه برگردیم. اصلاً رفتارهای کودکانه آنها میتواند بینش عمیق و معناداری به ما بدهد. تا آنجا که هرکدام از لجبازیهای کودکانه آنها میتواند درس تازهای برای پدرها و مادرها و بزرگترها باشد.
از سوی دیگر کودکان از تفکر مدرن، تأثیرات جامعه، خانواده و سنتهای بزرگسالانه چیزی نمیدانند. آنها به شکل خود به خودی و بدون تعصب به جهان نگاه میکنند. درحقیقت، فیلسوفان واقعی بچهها هستند. آنها هستند که دست والدین خود را میگیرند و به پدر و مادرشان یاد میدهند زندگی را دوباره تجربه کنند و هنر زندگی کردن را بیاموزند. از سوی دیگر بچهها، بازتابی از رفتار، احساسات و نگرش ما به زندگی هستند. آنها هنوز چیز زیادی از تفکر غالب بر جامعه نمیدانند، پس به شیوه خودشان زندگی میکنند و میتوانند این موضوع را به ما هم یاد بدهند. به عبارت دیگر ما میتوانیم از کودکان یاد بگیریم خودمان باشیم و خودمان را دوست داشته باشیم و این چیز کمی نیست.
پیرو فروچی، نویسنده کتاب «بچههایمان به ما چه میآموزند؟» معتقد است بچهها، شبیه آیینهای هستند که افکار، نگرشها و حتی احساسات ناسالم ما را منعکس میکنند. نویسنده در این کتاب میکوشد این آیینه را کشف کند و خودش را در آن ببیند. فروچی در این کتاب، تجربیات شخصیاش را به شیوهای دوستانه و طنز روایت میکند. اگر برای شما هم جالب است که بدانید بچهها چگونه به جهان نگاه میکنند و ما چطور میتوانیم از آنها یاد بگیریم میتوانید کتاب «بچههایمان به ما چه میآموزند؟» نوشته پیرو فروچی، رواندرمانگر معتبر ایتالیایی را بخوانید. این کتاب را مهسا ملکمرزبان ترجمه و نشر نی منتشر کرده و در اختیار علاقهمندان گذاشته است.
روزنامهنگار
تصور بسیاری از ما این است که پدرها و مادرها و بزرگترها هستند که به بچهها یاد میدهند چه بکنند؟ چه نکنند؟ کجا بروند؟ با دوستان خود چگونه رفتار کنند و خیلی چیزهای دیگر. اما کمتر کسی به عکس این موضوع فکر کرده، به اینکه خیلی چیزها را میتوان از بچهها یاد گرفت. کتاب «بچههایمان به ما چه میآموزند؟» به ما یاد میدهد چه چیزهایی را میتوانیم از کودکان یاد بگیریم؟ در نگاه نخست، شاید عجیب به نظر برسد، اما راستش را بخواهید این بچهها هستند که به ما یادآوری میکنند زندگی آنقدرها که تصور میکنیم سخت و پیچیده نیست. بچهها میتوانند به ما یاد بدهند که باید دوباره به زندگی در لحظه برگردیم. اصلاً رفتارهای کودکانه آنها میتواند بینش عمیق و معناداری به ما بدهد. تا آنجا که هرکدام از لجبازیهای کودکانه آنها میتواند درس تازهای برای پدرها و مادرها و بزرگترها باشد.
از سوی دیگر کودکان از تفکر مدرن، تأثیرات جامعه، خانواده و سنتهای بزرگسالانه چیزی نمیدانند. آنها به شکل خود به خودی و بدون تعصب به جهان نگاه میکنند. درحقیقت، فیلسوفان واقعی بچهها هستند. آنها هستند که دست والدین خود را میگیرند و به پدر و مادرشان یاد میدهند زندگی را دوباره تجربه کنند و هنر زندگی کردن را بیاموزند. از سوی دیگر بچهها، بازتابی از رفتار، احساسات و نگرش ما به زندگی هستند. آنها هنوز چیز زیادی از تفکر غالب بر جامعه نمیدانند، پس به شیوه خودشان زندگی میکنند و میتوانند این موضوع را به ما هم یاد بدهند. به عبارت دیگر ما میتوانیم از کودکان یاد بگیریم خودمان باشیم و خودمان را دوست داشته باشیم و این چیز کمی نیست.
پیرو فروچی، نویسنده کتاب «بچههایمان به ما چه میآموزند؟» معتقد است بچهها، شبیه آیینهای هستند که افکار، نگرشها و حتی احساسات ناسالم ما را منعکس میکنند. نویسنده در این کتاب میکوشد این آیینه را کشف کند و خودش را در آن ببیند. فروچی در این کتاب، تجربیات شخصیاش را به شیوهای دوستانه و طنز روایت میکند. اگر برای شما هم جالب است که بدانید بچهها چگونه به جهان نگاه میکنند و ما چطور میتوانیم از آنها یاد بگیریم میتوانید کتاب «بچههایمان به ما چه میآموزند؟» نوشته پیرو فروچی، رواندرمانگر معتبر ایتالیایی را بخوانید. این کتاب را مهسا ملکمرزبان ترجمه و نشر نی منتشر کرده و در اختیار علاقهمندان گذاشته است.
از بخشیدن خود تا دیگری/2
از رها کردن تا بخشیدن
آزاده سهرابی
روانشناس
می گفت آنقدر دل پری از همسرش و خانواده او دارد که میتواند ساعتها درباره آنها سخن بگوید، از اینکه همسرش زمان عروسی هیچکدام از خواستههای او را اجرا نکرده تا اینکه در زمان به دنیا آمدن هر دو فرزندش در مأموریت کاری بوده، از خانواده همسر که همیشه بین او و جاری بزرگترش فرق میگذارند و... وقتی دارد تعریف میکند تمام هیجانات خشم و غمش فراخوانی میشود. حافظهاش مدام روی تاکید بر خاطراتی که رنجش او را تأیید کنند بازگشایی میشود و واقعاً میتواند ساعتها با همین احساس رنجش به روایت کردن ادامه دهد. راستش را بخواهید حق دارد. او براستی رنجیده است. اما این همه ماجرا نیست. وقتی روایت طول میکشد او به بخشهایی میرسد که این خشم را سر فرزندانش خالی کرده و از خودش هم عصبانی است و احساس گناهی عمیق را تجربه میکند. حتی با توجه به تجربه دردناک نبود همسرش در کنارش وقتی فرزند اولش دنیا آمد، سر بارداری دوم تمام مدت افسرده بوده و حالا احساس میکند در حق فرزند دومش ظلم کرده است. فرزند دومش بیشفعالی دارد و این مادر فکر میکند تقصیر او و احساساتش در دوران بارداری است که فرزندش بیشفعالی دارد. اینجاست که باید دید و درک کرد انسان پیچیده در احساسات و هیجانات بسیار رازآلود و در عین حال درهمتنیدهای است. اینجا ما با فردی روبهرو هستیم که جایی نیاز دارد ببخشد و جایی بخشیده شود. ببخشد تا از احساسات خشم و درد رها شود و بخشیده شود تا از احساس گناه و ترس از پیامدهای رفتارش رها شود. کسی چه میداند شاید آن سوی ماجرا هم همسری باشد که احساس گناه میکند از اینکه جاهایی همسرش را تنها گذاشته و حتی پای حرفهای آن مرد هم بنشینی شاید او هم احساس رنجش و خشمی از زنش داشته باشد. این چرخه در تعاملات روزمره زندگی وجود دارد. چون در هر تعامل احساسهای ما با توجه به شخصیت ما، پیشداوریهای ما، تجربیات گذشته ما و موقعیت اینجا و اکنونمان حضور دارند. آسیب دیدن و آسیب زدن بخشی از زندگی است. (البته اگر هر فردی تلاش کند دنیای دیگری را بخوبی درک کند حتماً در نرساندن آسیب به دیگری موفق میشود و میتوان جهان تعاملات را زیباتر کرد اگر هر کدام از ما نقاط ضعف و قوت روانمان را بشناسیم، از آسیبهای گذشته رها شویم و صادقانه و شفاف در هر تعامل حضور داشته باشیم، اما شاید توقع زیادی باشد). پس لازم است برای اینکه در آسیبها گیر نکنیم به «بخشش» مجهز باشیم. اینکه چگونه بتوانیم دیگری را ببخشیم و نیز خودمان را ببخشیم.
در این مجال صحبت ما درباره بخشش برای آسیبهایی بزرگ مثل عملی تجاوزکارانه یا به طور مثال بخشیدن قاتل یکی ازعزیزانمان نیست. در حال حاضر فقط درباره بخشش در تعاملات روزمره صحبت میکنیم. مثل همین مثالی که در ابتدا خواندید. در فرایند بخشش نکته در این است که یک فرایند درون روانی است. معنایش کنار گذاشتن خصومت یا هیجان اصلی درگیر در پس آن آسیب است. شروعش شاید با این باشد که فرد بتواند آرزوی تغییر گذشته را رها کند. این زن هرگز نمیتواند به عقب بازگردد و اتفاقات عروسی یا نبود همسرش در وقت دنیا آمدن فرزندانش را تغییر دهد. در ادامه فرد باید میل به انتقام یا ادامه این چرخه را ببیند و از آن دست بردارد. در عمیقترین لایه اما تفاوت «بخشیدن» و «رها کردن» پایش به میان میآید. در رها کردن تنها گذاشتن بار هیجانات بر زمین مطرح است، اما در فرایند بخشش فرد به نقطهای میرسد که از ته دل برای فردی که از او خشمی دارد مشفقانه طلب خیر میکند. زنی که میتواند ساعتها درباره خشمش از همسرش صحبت کند به نقطهای میرسد که میتواند به درکی از او برسد و او را ببخشد که بیشتر از این در توانش نبوده برایش کاری انجام دهد و میتواند خاطرات مثبت با همسرش را فراخوانی کند و با او از در محبت هم وارد شود.
روانشناس
می گفت آنقدر دل پری از همسرش و خانواده او دارد که میتواند ساعتها درباره آنها سخن بگوید، از اینکه همسرش زمان عروسی هیچکدام از خواستههای او را اجرا نکرده تا اینکه در زمان به دنیا آمدن هر دو فرزندش در مأموریت کاری بوده، از خانواده همسر که همیشه بین او و جاری بزرگترش فرق میگذارند و... وقتی دارد تعریف میکند تمام هیجانات خشم و غمش فراخوانی میشود. حافظهاش مدام روی تاکید بر خاطراتی که رنجش او را تأیید کنند بازگشایی میشود و واقعاً میتواند ساعتها با همین احساس رنجش به روایت کردن ادامه دهد. راستش را بخواهید حق دارد. او براستی رنجیده است. اما این همه ماجرا نیست. وقتی روایت طول میکشد او به بخشهایی میرسد که این خشم را سر فرزندانش خالی کرده و از خودش هم عصبانی است و احساس گناهی عمیق را تجربه میکند. حتی با توجه به تجربه دردناک نبود همسرش در کنارش وقتی فرزند اولش دنیا آمد، سر بارداری دوم تمام مدت افسرده بوده و حالا احساس میکند در حق فرزند دومش ظلم کرده است. فرزند دومش بیشفعالی دارد و این مادر فکر میکند تقصیر او و احساساتش در دوران بارداری است که فرزندش بیشفعالی دارد. اینجاست که باید دید و درک کرد انسان پیچیده در احساسات و هیجانات بسیار رازآلود و در عین حال درهمتنیدهای است. اینجا ما با فردی روبهرو هستیم که جایی نیاز دارد ببخشد و جایی بخشیده شود. ببخشد تا از احساسات خشم و درد رها شود و بخشیده شود تا از احساس گناه و ترس از پیامدهای رفتارش رها شود. کسی چه میداند شاید آن سوی ماجرا هم همسری باشد که احساس گناه میکند از اینکه جاهایی همسرش را تنها گذاشته و حتی پای حرفهای آن مرد هم بنشینی شاید او هم احساس رنجش و خشمی از زنش داشته باشد. این چرخه در تعاملات روزمره زندگی وجود دارد. چون در هر تعامل احساسهای ما با توجه به شخصیت ما، پیشداوریهای ما، تجربیات گذشته ما و موقعیت اینجا و اکنونمان حضور دارند. آسیب دیدن و آسیب زدن بخشی از زندگی است. (البته اگر هر فردی تلاش کند دنیای دیگری را بخوبی درک کند حتماً در نرساندن آسیب به دیگری موفق میشود و میتوان جهان تعاملات را زیباتر کرد اگر هر کدام از ما نقاط ضعف و قوت روانمان را بشناسیم، از آسیبهای گذشته رها شویم و صادقانه و شفاف در هر تعامل حضور داشته باشیم، اما شاید توقع زیادی باشد). پس لازم است برای اینکه در آسیبها گیر نکنیم به «بخشش» مجهز باشیم. اینکه چگونه بتوانیم دیگری را ببخشیم و نیز خودمان را ببخشیم.
در این مجال صحبت ما درباره بخشش برای آسیبهایی بزرگ مثل عملی تجاوزکارانه یا به طور مثال بخشیدن قاتل یکی ازعزیزانمان نیست. در حال حاضر فقط درباره بخشش در تعاملات روزمره صحبت میکنیم. مثل همین مثالی که در ابتدا خواندید. در فرایند بخشش نکته در این است که یک فرایند درون روانی است. معنایش کنار گذاشتن خصومت یا هیجان اصلی درگیر در پس آن آسیب است. شروعش شاید با این باشد که فرد بتواند آرزوی تغییر گذشته را رها کند. این زن هرگز نمیتواند به عقب بازگردد و اتفاقات عروسی یا نبود همسرش در وقت دنیا آمدن فرزندانش را تغییر دهد. در ادامه فرد باید میل به انتقام یا ادامه این چرخه را ببیند و از آن دست بردارد. در عمیقترین لایه اما تفاوت «بخشیدن» و «رها کردن» پایش به میان میآید. در رها کردن تنها گذاشتن بار هیجانات بر زمین مطرح است، اما در فرایند بخشش فرد به نقطهای میرسد که از ته دل برای فردی که از او خشمی دارد مشفقانه طلب خیر میکند. زنی که میتواند ساعتها درباره خشمش از همسرش صحبت کند به نقطهای میرسد که میتواند به درکی از او برسد و او را ببخشد که بیشتر از این در توانش نبوده برایش کاری انجام دهد و میتواند خاطرات مثبت با همسرش را فراخوانی کند و با او از در محبت هم وارد شود.
عکس نوشت
بازار گل و گیاه محلاتی، دومین بازار بزرگ گل و گیاه تهران است که هر ساله، در آستانه فرارسیدن نوروز با استقبال مردم روبهرو میشود. این بازار رنگارنگ با وجود محدودیتهای کرونایی، روزهای پر رونقی را سپری میکند./تسنیم
احسان آقایی در گفتوگو با «ایران» در پاسخ به حاشیههای به وجود آمده درباره «نمایشگاه پنج گنج» مطرح کرد
اصلاً به اثر هنری آسیبی وارد نشده است
مریم سادات گوشه
خبرنگار
نمایشگاه «پنج گنج» به مناسبت بزرگداشت حکیم نظامی گنجوی که عصر روز شنبه 21اسفندماه در موزه هنرهای معاصر تهران با اجرای پرفورمنس «پرنده ماهی» افتتاح شد، با حاشیههای بسیاری روبهرو شد. گفته میشود در این اجرا که در حضور احسان آقایی مدیر موزه هنرهای معاصر تهران و جمعی از خبرنگاران و هنرمندان انجام شد، مجسمه ماده و فکر (حوض روغن) اثر نوریوکی هاراگوچی مجسمهساز ژاپنی با اجرای پرفورمنس «پرنده ماهی»، دچار آسیب گردیده و به حریم اثر تجاوز شده است. این درحالی است که احسان آقایی مدیر موزه هنرهای معاصر تهران معتقد است به اثر آسیبی وارد نشده است.پس از این واقعه برخی رسانهها این موضوع را منتشر کردند، تا جایی که انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران هم نسبت به آسیب «حوض روغن» بیانیهای صادر کرد و با انتشار آن این واقعه را نوعی سهلانگاری و خدشه به حریم اثر دانسته است. در بخشی از این بیانیه آمده است: «هر چند در بیانیه و توضیحات موزه به اجرای آثار تعاملی با آثار هنری اشاره شده، اما تعرض به حریم و خدشه به اصل اثر به هیچعنوان قابل توجیه نیست و مسئولیت سهلانگاری در برنامهریزی و انتخاب اثر با مسئولان برگزاری است. گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران، جزو سرمایه های ملی است و حفاظت از آثار و رعایت اصول حرفهای حفاظت، کمترین کاری است که مدیران موزه ملزم به رعایت آن هستند. انتخاب موزه هنرهای معاصر تهران و اجرای آثار تعاملی در محل موزه با گنجینه منحصربه فرد آن، نیاز به پروسه مطالعاتی، تحقیقاتی و حساسیتهای حرفهای دارد. لذا انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران قویاً از مسئولان موزه و عوامل برگزاری رویداد درخواست دارد جهت روشن شدن موضوع و تنویر افکارعمومی، مستندات پروسه مطالعاتی اجرای اثر و پیشبینیهای صورت گرفته از طرف موزه را ارائه فرمایند.»در پی این اعتراض، روابط عمومی موزه هنرهای معاصر تهران هم بیانیهای صادر و تأکید کرد: « این واقعه برخورد پرفورمر به روغن در طرح اصلی ارائه شده به موزه نبوده و در اثر اشتباه ایجاد شده است و دراین اتفاق بخشی از بدن پرفورمر به روغن برخورد کرده که موجب خروج روغن شده و قابل جایگزینی است.»
احسان آقایی مدیر موزه هنرهای معاصر تهران برای روشن شدن موضوع در این باره به «ایران» میگوید: «ما بیانیه هم دادیم، اما باید بگویم پرفورمنس همیشه در موزه اتفاق افتاده است و اصلاً چیز عجیبی هم نیست. پرفورم کردن با یک اثر هنری دیگر هم بسیار در دنیا رایج است. حتی با آثار هنری هنرمندانی مثل میکل آنژ، پرفورم میکنند. درواقع اصل قضیه چیز عجیبی نیست. مسأله این است که در این پرفورم بخشی از بدن هنرمند بهصورت خطا به روغن برخورد کرده است و این روغن هم قابل جبران است، چون سالها است که این موضوع در موزه هنرهای معاصر تهران اتفاق میافتد و روغن هر سال تبخیر میشود و ما در سال سه چهار لیتر روغن به آن اضافه میکنیم و این روغن سوخته است. این موضوع یک اتفاق کاملاً سهوی است و آسیب به اثر هنری محسوب نمیشود؛ کما اینکه به غیر از روغن اگر هر چیز دیگری بود که این انعکاس را ایجاد میکرد، میتوانست داخل اثر هنری قرار بگیرد. در آثار هنری معاصر بیان مهم است و نه تکنیک. به این معنی که هر بیانی که هنرمند میخواهد داشته باشد با هر تکنیکی که بخواهد، انجام میدهد.»مدیر موزه هنرهای معاصر در ادامه تأکید کرد: «یعنی اگر مادهای به جای روغن در آن حوض بود که آن ویژگی را ایجاد میکرد، هنرمند از آن استفاده میکرد. بنابراین صرف اینکه بخواهیم به روغن تقدسی بدهیم، نیست. این روغن سوخته معمولی است. خود هاراگوچی هم قبل از فوتش که به ایران آمد، در مقابلش به این حوض، روغن سوخته اضافه کردیم. اتفاق عجیبی نیفتاده و از منظر من توهین به اثر هنری محسوب نمیشود.»او در ادامه در پاسخ به اینکه آیا به اثر هنری آسیبی وارد شده، افزود: «به هیچوجه به این اثر هنری امکان آسیب وجود نداشته است، چون فولاد است و روغن؛ فقط مقداری روغن بر اثر برخورد بدنه خارج شده است.»آقایی در ادامه افزود: «هاراگوچی در دهه 70 چند تا حوض روغن درست کرد و در همه جای دنیا بجز ایران جمع شد، چون به لحاظ استانداردهای سلامتی روز دنیا، روغن این حوض مضر است. همه جای دنیا این حوض را به خاطر آسیب به سلامتی مردم جمع کردند، اما ما هنوز به خاطر احترام به علاقه و خواسته مردم آن را حفظ کردیم.»
خبرنگار
نمایشگاه «پنج گنج» به مناسبت بزرگداشت حکیم نظامی گنجوی که عصر روز شنبه 21اسفندماه در موزه هنرهای معاصر تهران با اجرای پرفورمنس «پرنده ماهی» افتتاح شد، با حاشیههای بسیاری روبهرو شد. گفته میشود در این اجرا که در حضور احسان آقایی مدیر موزه هنرهای معاصر تهران و جمعی از خبرنگاران و هنرمندان انجام شد، مجسمه ماده و فکر (حوض روغن) اثر نوریوکی هاراگوچی مجسمهساز ژاپنی با اجرای پرفورمنس «پرنده ماهی»، دچار آسیب گردیده و به حریم اثر تجاوز شده است. این درحالی است که احسان آقایی مدیر موزه هنرهای معاصر تهران معتقد است به اثر آسیبی وارد نشده است.پس از این واقعه برخی رسانهها این موضوع را منتشر کردند، تا جایی که انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران هم نسبت به آسیب «حوض روغن» بیانیهای صادر کرد و با انتشار آن این واقعه را نوعی سهلانگاری و خدشه به حریم اثر دانسته است. در بخشی از این بیانیه آمده است: «هر چند در بیانیه و توضیحات موزه به اجرای آثار تعاملی با آثار هنری اشاره شده، اما تعرض به حریم و خدشه به اصل اثر به هیچعنوان قابل توجیه نیست و مسئولیت سهلانگاری در برنامهریزی و انتخاب اثر با مسئولان برگزاری است. گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران، جزو سرمایه های ملی است و حفاظت از آثار و رعایت اصول حرفهای حفاظت، کمترین کاری است که مدیران موزه ملزم به رعایت آن هستند. انتخاب موزه هنرهای معاصر تهران و اجرای آثار تعاملی در محل موزه با گنجینه منحصربه فرد آن، نیاز به پروسه مطالعاتی، تحقیقاتی و حساسیتهای حرفهای دارد. لذا انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران قویاً از مسئولان موزه و عوامل برگزاری رویداد درخواست دارد جهت روشن شدن موضوع و تنویر افکارعمومی، مستندات پروسه مطالعاتی اجرای اثر و پیشبینیهای صورت گرفته از طرف موزه را ارائه فرمایند.»در پی این اعتراض، روابط عمومی موزه هنرهای معاصر تهران هم بیانیهای صادر و تأکید کرد: « این واقعه برخورد پرفورمر به روغن در طرح اصلی ارائه شده به موزه نبوده و در اثر اشتباه ایجاد شده است و دراین اتفاق بخشی از بدن پرفورمر به روغن برخورد کرده که موجب خروج روغن شده و قابل جایگزینی است.»
احسان آقایی مدیر موزه هنرهای معاصر تهران برای روشن شدن موضوع در این باره به «ایران» میگوید: «ما بیانیه هم دادیم، اما باید بگویم پرفورمنس همیشه در موزه اتفاق افتاده است و اصلاً چیز عجیبی هم نیست. پرفورم کردن با یک اثر هنری دیگر هم بسیار در دنیا رایج است. حتی با آثار هنری هنرمندانی مثل میکل آنژ، پرفورم میکنند. درواقع اصل قضیه چیز عجیبی نیست. مسأله این است که در این پرفورم بخشی از بدن هنرمند بهصورت خطا به روغن برخورد کرده است و این روغن هم قابل جبران است، چون سالها است که این موضوع در موزه هنرهای معاصر تهران اتفاق میافتد و روغن هر سال تبخیر میشود و ما در سال سه چهار لیتر روغن به آن اضافه میکنیم و این روغن سوخته است. این موضوع یک اتفاق کاملاً سهوی است و آسیب به اثر هنری محسوب نمیشود؛ کما اینکه به غیر از روغن اگر هر چیز دیگری بود که این انعکاس را ایجاد میکرد، میتوانست داخل اثر هنری قرار بگیرد. در آثار هنری معاصر بیان مهم است و نه تکنیک. به این معنی که هر بیانی که هنرمند میخواهد داشته باشد با هر تکنیکی که بخواهد، انجام میدهد.»مدیر موزه هنرهای معاصر در ادامه تأکید کرد: «یعنی اگر مادهای به جای روغن در آن حوض بود که آن ویژگی را ایجاد میکرد، هنرمند از آن استفاده میکرد. بنابراین صرف اینکه بخواهیم به روغن تقدسی بدهیم، نیست. این روغن سوخته معمولی است. خود هاراگوچی هم قبل از فوتش که به ایران آمد، در مقابلش به این حوض، روغن سوخته اضافه کردیم. اتفاق عجیبی نیفتاده و از منظر من توهین به اثر هنری محسوب نمیشود.»او در ادامه در پاسخ به اینکه آیا به اثر هنری آسیبی وارد شده، افزود: «به هیچوجه به این اثر هنری امکان آسیب وجود نداشته است، چون فولاد است و روغن؛ فقط مقداری روغن بر اثر برخورد بدنه خارج شده است.»آقایی در ادامه افزود: «هاراگوچی در دهه 70 چند تا حوض روغن درست کرد و در همه جای دنیا بجز ایران جمع شد، چون به لحاظ استانداردهای سلامتی روز دنیا، روغن این حوض مضر است. همه جای دنیا این حوض را به خاطر آسیب به سلامتی مردم جمع کردند، اما ما هنوز به خاطر احترام به علاقه و خواسته مردم آن را حفظ کردیم.»
تکذیب خبر تخریب سنگ قبر استاد شجریان
در یکی دو روز گذشته خبری منتشر شد مبنی بر تخریب سنگ قبرمحمدرضا شجریان، اما این خبر از سوی رایان شجریان فرزند استاد تکذیب شد و درصفحه اینستاگرام خود از سعی چند شخص جهت تخریب یا شکاندن سنگ پدرش در آرامگاه فردوسی خبر داده بود و جهت صحت و سقم این خبر درخواست مراجعه عموم بر سر مزار پدرش و تهیه عکس و فیلم داشت. مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی هم در گفتوگو با ایسنا در این باره بیان داشت: این موضوع از اساس کذب بوده و تاکنون هیچ موردی در خصوص این موارد مشاهده نشده است. شهر تاریخی توس و مجموعه تاریخی فرهنگی آرامگاه فردوسی به همراه مزار استاد شجریان، استاد اخوان ثالث، مقبر ة الشعرای خراسان و سایر فضاهای فرهنگی و تاریخی که وسعتی بیش از ۱۰۰ هکتار را شامل میشود بهصورت شبانهروزی و در سختترین شرایط چه در سرما و چه در گرما توسط حافظان میراث فرهنگی حفظ و صیانت میشود.سیدجواد موسوی بیان کرد: اگر خبری مبنی بر تخریب هر کدام از این ارزشهای فرهنگی و تاریخی منتشر شده باشد، موثقترین منبع برای کسب خبر صحیح، حافظان میراث فرهنگی هستند. استناد به اخبار رایج در فضای مجازی غیر از تشویش اذهان عمومی، مسئولان مربوطه را دچار وارد شدن به حاشیههای ناخواسته و دور شدن از وظیفه اصلی آنان که حفظ و صیانت از میراث فرهنگی این کشور است، میکند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
« نظامی » جامع دینداری و میهنپرستی است
-
نگاه زیربنایی به فرهنگ ایثار و شهادت داریم
-
تطهیر همهجانبه و کارنامهای تاریک
-
از کودکان بیاموزیم
-
از رها کردن تا بخشیدن
-
عکس نوشت
-
اصلاً به اثر هنری آسیبی وارد نشده است
-
تکذیب خبر تخریب سنگ قبر استاد شجریان
اخبارایران آنلاین