شورای همکاری خلیج فارس همراه با امریکا و شرکای اروپایی برجام درباره ایران بیانیه صادر کردند
دندان نشان دادن امریکا در آستانه مذاکرات جدید
گروه سیاسی/ شماری از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس پنجشنبه گذشته همراه با «رابرت مالی»، نماینده ویژه امریکا در امور ایران و همچنین مقامات دیپلماتیک سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس بعد از برگزاری نشستی که ریاض آن را میزبانی میکرد، بیانیهای در حمایت از برجام صادر و در عین حال ایران را به بیثبات کردن خاورمیانه با موشکهای بالستیک و هواپیماهای بدون سرنشین متهم کردهاند.
این بیانیه بهواسطه همین ادعا درخواست گفتوگوهای منطقهای را در کنار احیای توافق هستهای مطرح کرده است. اقدامی که به باور این کشورها، نتایج آن به سود خاورمیانه خواهد بود و امکان شراکتهای منطقهای و مبادلات اقتصادی بیشتر از جمله برای ایران را فراهم خواهد کرد. ساعاتی بعد از صدور این بیانیه، امریکا اعلام کرد لیست تحریمهای ضد ایرانی خود را این بار به بهانه جدیدی همچون دخالت در انتخابات ریاست جمهوری امریکا پرشمارتر کرده است. وزارت خزانهداری امریکا در بیانیه ادعایی خود 6 شخص حقیقی و یک شرکت حقوقی را به بهانه تلاش برای اثرگذاری بر انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ امریکا در فهرست تحریمها قرار داده است.
اقدامی که همزمان شد با سفر «لوید آستین»، وزیر دفاع امریکا به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس که ضمن حمایت از تلاشهای دیپلماتیک «جو بایدن» برای توافق احیای برجام، مدعی شد «ایران فراتر از برنامه هستهای چالش امنیتی جدی برای منطقه است و امریکا برای دفاع از خود و متحدانش در مقابل این تهدید میایستد».
تصویب این تحریم جدید و انتشار بیانیه سه کشور اروپایی و امریکا که وزارت خارجه ایران آن را ساختگی، نمایشی و فاقد مشروعیت دانسته در حالی است که مواضع ادعایی کشورهای غربی مبنی بر بهرهمندی ایران از اجرایی شدن تعهدات برجامی، بیش از هر چیز ناظر و معطوف به نقش کشورمان در توافق هستهای مطرح شده است و بیش از آنکه از حب ایران باشد از بغض جریانهای ضد ایرانی است که میکوشند تحولات پیرامون برجام را محصور و منحصر به تعهدات برجامی کشورمان نمایند.
وقوع این تحولات را در حالی که قرار است کمتر از 10 روز دیگر مذاکرات ایران و 1+4 آغاز شود، میتوان جدیدترین پرده از اتفاقاتی دانست که مقامهای امریکایی برای هدایت افکار جامعه بینالملل علیه ایران به اجرا درآوردهاند. نقشآفرینی امریکا که برای ساختن تصویری وارونه از نقش ایران در برجام بروز یافته است، نشان میدهد که چگونه سه کشور اروپایی طرف برجام با نادیده گرفتن واقعیات میدانی، نبض تحولات مربوط به این توافق را به امریکا سپرده و خود به مرکزی برای حاشیهسازی علیه ایران تبدیل شدهاند. چه «ژان ایو لودریان»، وزیر خارجه فرانسه در گفتوگویی با روزنامه فرانسوی «لوموند» نسبت به چشمانداز مذاکرات ابراز تردید کرده و با طرح این موضوع که باید منتظر ماند و بررسی کرد آیا مذاکرات از نقطهای که در ماه ژوئن با دولت پیشین ایران رها شده بودند، ازسرگرفته خواهند شد یا نه، ادعا کرده «در صورتی که گفتوگوهای هستهای پیش رو بینتیجه بماند، پاریس توافق هستهای را پوچ محسوب خواهد کرد».
طرح چنین مواضعی از سوی مقامهای اروپایی در حالی که این دسته از کشورها در سالهای اخیر نتوانستهاند اقدامات مقابلهای را برای مواجهه با خروج یکجانبه امریکا از برجام به کار گیرند، بیش از هر چیز نشان از آن دارد که شرکای اروپایی برجام در ماههای گذشته به طور مستمر در معرض اطلاعات و محاسبات اتاقهای فکر، سازمانها و نهادهای دیپلماتیک و اطلاعاتی امریکا قرار گرفتهاند و به جای پیگیری سیاستهای عقلاییتری نسبت به برجام در زمین مورد نظر واشنگتن بازی میکنند.
این همان واقعیتی است که از دید «میخائیل اولیانف»، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین مغفول نماند. او بیانیه اخیر اعراب و تروئیکای اروپایی و امریکا را نشاندهنده اهمیت مذاکرات برجام و گفتوگوهای منطقهای دانست و در عین حال گفت چنین بیانیهای سبب ایجاد احساسات دوگانه میشود.
اهداف اعلام نشده
اعلام آمادگی کشورهای غربی طرف توافق هستهای برای ازسرگیری مذاکرات احیای برجام در حالی است که دولت امریکا برای تداوم اجرای راهبرد منطقهای خود و آنچه تحت عنوان مقابله با اتهام ادعایی اقدامات بیثباتکننده ایران در منطقه مطرح میکند، آستین بالا زده است. سفر اخیر منطقهای «رابرت مالی»، نماینده ویژه در امور ایران و وزیر دفاع امریکا به خاورمیانه و گردهمایی در ریاض را باید در همین راستا ارزیابی کرد. این هدف امریکا را باید در کنار هدف اعلام نشده این کشور گذاشت که رویترز به نقل از شماری از دیپلماتهای اروپایی مطرح کرده است. دیپلماتهای غربی گفتهاند هدف اعلامشده امریکا در مذاکرات برجامی پیش رو در وین بررسی احیاپذیر بودن توافق هستهای است اما هدف اعلام نشده این کشور ممکن است جلب حمایت روسیه و چین برای اعمال فشار بر ایران در صورت شکست مذاکرات باشد. تلاش برای تعمیق اختلافات میان کشورهای منطقه با تهران و حتی شکاف انداختن در روابط نزدیک میان ایران و متحدان منطقهایاش از جمله روسیه و چین در شرایطی که دولت «بایدن» هنوز عملکرد «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور پیشین امریکا در مواجهه با نفوذ منطقهای ایران از طریق پیگیری سیاست فشار حداکثری را با همراهی همپیمانان منطقهایاش از خاطر نبرده است؛ تلاشی است که اثبات بیحاصل بودنش به چندان قال و مقالی نیاز ندارد.
سفر «رابرت مالی» به ریاض که در خلال سفر دورهای او به چند کشور منطقه انجام شده اگر چه به صدور بیانیهای علیه ایران منجر شد نمیتواند آغاز روند فاصله گرفتن کشورهای عربی از تهران تعبیر شود. اگر چه تمایل عربستان به تکرار تجربه رابطه نزدیکش با واشنگتن در دولت «بایدن» قابل درک است و در مقابل، امریکا که امروز تلاش دارد خیال متحدان منطقهایاش را بابت اجرای راهبرد خروج از منطقه راحت کند، اما ناگفته پیداست که توهم تکرار سیاست فشار حداکثری با توجه به تحولات جاری و جغرافیای سیاسی حاکم بر رابطه اعراب با ایران همچون گذشته غیر واقعی است.
آنچه نمیتواند از نگاه کشورهای عربی مغفول بماند این واقعیت است که در دورانی که کشورهای اسلامی بیش از هر چیز در دام تنشها و اختلافاتشان با یکدیگر گرفتارند، در روزگاری که بهناچار عمده توجهها معطوف بحران ظهور و ترکتازی مجدد گروه تروریستی داعش است و در شرایطی که برخی از کشورهای اسلامی با گم کردن قطبنمای خود مسیرشان را به سمت ائتلاف با تل آویو علیه کشورهای همکیش خود کج کردهاند؛ مقاومت تهران در برابر سیاست تحریمی و فشار منطقهای امریکا، واقعیتی است که سبب شده است نتوان بیانیههای ادعایی را فراتر از نمایش به حساب آورد. بلکه باید آن را کمترین امیدواری جهت ترغیب دولت امریکا به حمایت موهوم از متحدان منطقهایاش تعبیرکرد. امیدی که زودگذر است و چندان نخواهد پایید.
برش
بیانیه ساختگی و فاقد مشروعیت
در پی تصویب تحریمهای جدید امریکا علیه شماری از چهرهها و شرکتهای ایرانی به بهانه مداخله در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، وزارت امور خارجه کشورمان تلاشهای جدید تحریمی امریکا را در ادامه سیاست شکست خورده فشار حداکثری ترامپ و اقداماتی از روی استیصال و فاقد مشروعیت خواند و محکوم کرد. به گزارش «ایران»، وزارت خارجه همچنین به بیانیه امریکا، سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس واکنش نشان داد و آن را بیانیهای ساختگی، نمایشی و فاقد مشروعیت خواند که ارزش پاسخگویی ندارد. به بیان دستگاه دیپلماسی ایران، دولت امریکا به عنوان ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ و طرفی که از برجام خارج شده و به عنوان تنها کشور با سابقه استفاده از تسلیحات هستهای، با سابقهای سیاه از مداخلههای متعدد در امور داخلی کشورهای مختلف و اصلیترین فروشنده سلاح و مهمات به مناطق مختلف دنیا، قصد دارد بار دیگر علیه ایران بحرانآفرینی و فضاسازی کند.
حضور معاون سفیر ایران در نماز جمعه کابل
تأمین امنیت مردم افغانستان بویژه شیعیان خواست ایران است
سید حسن مرتضوی، معاون سفیر جمهوری اسلامی ایران در کابل ظهر دیروز با حضور در مسجد جامع اباصالح المهدی(عج) منطقه دشتبرچی واقع در غرب کابل در نماز جمعه این مسجد شرکت کرد. دشتبرچی و مراسم مذهبی شیعیان کابل از حدود دو ماه پیش و با افزایش فعالیت گروه تروریستی داعش تاکنون شاهد چندین انفجار بوده و مردم برای حضور در مراسم و نماز جمعه دچار ترس و واهمه شدهاند. به گزارش «ایران»، معاون سفیر جمهوری اسلامی ایران در کابل پس از ادای نماز جمعه اظهار داشت: حکومت سرپرست در افغانستان با همکاری با مردم محلی تمام تلاش خود را برای جلوگیری از هرگونه تهدید و آسیب به کار بسته و اکنون علاوه بر نیروهای امنیتی، نیروهای محلی از سوی امارت اسلامی تسلیح شده و امنیت اماکن و مراسم از جمله نمازجمعه را تأمین میکنند.
وی در ادامه افزود: تأمین امنیت مردم افغانستان بویژه شیعیان از جمله خواستهای اساسی جمهوری اسلامی ایران است و در سفر اخیر نماینده ویژه رئیس جمهور به کابل نیز در این رابطه با مقامات امارت اسلامی بحث و تبادل نظر صورت گرفت.
مرتضوی در پایان در رابطه با حضور خود در مراسم نماز جمعه گفت: خواستیم از نزدیک در جریان تأمین امنیت این مراسم باشیم و این پیام را بدهیم که جمهوری اسلامی ایران تمامقد در کنار ملت افغانستان ایستاده و برای صلح، امنیت و صلابت آنها تلاش میکند.
اردشیر زاهدی درگذشت؛ او در اواخر عمر اظهاراتی در تأیید برخی سیاست های جمهوری اسلامی به زبان آورده بود
پشیمانی یا اقرار به عظمت مردم ایران؟
محمد محبوبی
پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی
روز پنجشنبه 27 آبان ماه 1400، مردی دار فانی را وداع گفت که اگرچه از مهرههای مهم خاندان سلطنتی بود و مسئولیتهای خطیری در دوره محمدرضا پهلوی برعهده داشت، اما بواسطه مواضع متمایزش از سلطنت طلبها، جایگاه متفاوتی در افکار عمومی پیدا کرده بود. اردشیر زاهدی پسر فضلالله زاهدی و داماد محمدرضا پهلوی مسئولیتهای مهمی در دوره پهلوی دوم برعهده داشت که آخرین آنها سفیر ایران در واشنگتن بود. غیبت اردشیر زاهدی در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، بهدلیل مأموریتش در واشنگتن باعث شد که از طوفان حوادث انقلابی در ایران فاصله داشته باشد.
اردشیر زاهدی را بهدلیل اختلافاتش با خاندان سلطنتی و مخالفتش با شاه در موضوعات مختلف میشناسیم. اما مهمترین ویژگی او در سالهای اخیر مواضع همسو با سیاستهای جمهوری اسلامی بود؛ مواضعی مثل مقاومت بر حق ایران در پرونده هستهای، مقاومت ایران در برابر تحریمهای دوره ترامپ و سیاستهای ایران در منطقه غرب آسیا و جنگ سوریه. این مواضع متمایز اردشیر زاهدی نسبت به اعضای خانواده سلطنتی و دولتمردان حکومت پهلوی در حالی صورت میگرفت که او هیچگاه نسبت به کارنامه سوابق و عملکرد خود، پدرش و حکومت پهلوی اعلام برائت نکرد و آنها را محکوم نمیکرد. از این جهت میتوان نگاهی متفاوت به مواضع متأخر زاهدی داشت و دلایل این مواضع را هم در چند مورد زیر خلاصه کرد:
نخست؛ اختلاف زاهدی با خانواده پهلوی است. این اختلاف داخلی، خود را در سالهای دهه پنجاه در موضوعات مختلفی نشان داد که در منابع تاریخی متنوعی به آن اشاره شده است. بعد از پیروزی انقلاب هم این اختلافات به قدری دامنهدار بود که منجر به شکاف در خاندان سلطنتی شد و زاهدی و خانواده محمدرضا شاه، علیه یکدیگر مواضع شدیدی میگرفتند.
دوم؛ روحیه ایراندوستی و ملیگرایی زاهدی است. زاهدی چه در دوره پهلوی و چه در دوره جمهوری اسلامی روحیه ملیگرایی و ایراندوستی شدیدی داشت. به نحوی که متفاوت از سایر سلطنتطلبها هیچ گاه حاضر نشد علیه مردم خود موضعگیری کند. مواضعی مثل محکوم کردن تحریمها علیه ملت ایران و حمایت از پرونده هستهای به نفع ملت ایران را میتوان ادامه همان روحیه ایراندوستی زاهدی دانست. سوم؛ عظمت کارنامه جمهوری اسلامی در 40 سال گذشته است. جمهوری اسلامی در این سالها موفق شده دستاوردهایی را کسب کند که حکومت پهلوی حتی با وجود پشتیبانیهای خارجی موفق به کسب این دستاوردها نشد. حفظ تمامیت ارضی ایران یکی از این مقولاتی بود که زاهدی بارها به آن اشاره کرد. او ضمن اعتراف به اشتباه حکومت پهلوی و خود در جدایی بحرین از کشورمان، همواره به موفقیت ایران در حفظ تمامیت ارضی اعتراف کرده بود. میتوان اینگونه نتیجه گرفت که این مواضع زاهدی به نوعی اعتراف به موفقیت جمهوری اسلامی ایران هم به شمار میرود.
به عبارت دیگر اردشیر زاهدی که هم در شکاف عمیقی با خانواده پهلوی قرار داشت و هم با جمهوری اسلامی مخالف بود، اولاً هیچگاه از عملکرد خود در حکومت پهلوی اعلام برائت نکرد و دوماً با وجود اینکه جمهوری اسلامی را نظامی برحق نمیدانست «مجبور به اعتراف» شد و بقای سیاسی خود را در ضدیت با خانواده سلطنتی و تأیید کارنامه ایران در تأمین منافع ملی میدید. اردشیر زاهدی نه نسبت به عملکرد خود در حکومت پهلوی «صادقانه پشیمان شد» و نه هیچگاه نظام جمهوری اسلامی را نظامی «مشروع بر پایه اراده ملت» دانست. بلکه در دوگانه خانواده سلطنتی و نظام جمهوری اسلامی سعی میکرد ضلع سومی را تشکیل دهد تا بتواند مرزبندی خود با هر دوی آنان را رعایت کرده باشد و در عین حال موضع مشروعیت بخش نسبت به هیچکدام از دو طرف نداشته باشد. بنابراین حمایتهای اردشیر زاهدی از سیاستهای ایران را باید در منطق معادلات او و خاندان سلطنتی و جمهوری اسلامی و همچنین در ایراندوستی او جستوجو کرد.
بیاحترامی به خانوادههای شهدای هستهای
خبر اول اینکه، دو تن از خانوادههای شهدای هستهای با انتشار متنهایی از بنیاد شهید بهدلیل «توهین» و «تحقیر» این خانوادهها انتقاد کردند. بهگفته فرزند شهید فخریزاده، بنیاد شهید دیداری با خانواده شهدای هستهای ترتیب داده بود، اما ضمن لغو آن جلسه، به همسران شهدای هستهای «توهین» کرده است. همچنین همسر شهید علیمحمدی نیز در صفحه مجازی خود انتقاد تندی از رفتار برخی مسئولان این نهاد کرده است. درهمین راستا، سعید حقیقی مدیرکل حوزه ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران ضمن عذرخواهی مسئولان بنیاد شهید از وقوع این اتفاق گفته که برگزار نشدن این نشست تنها بهدلیل ناممکن بودن تعویق دیدارهای بعدی بوده است.
تمرد زنگنه از حضور در دادگاه پس از چند بار احضار
خبر دیگر اینکه، مشرق گفت از سال ۹۱، پرونده آقای زنگنه در موضوع کرسنت با صدور کیفرخواستی به جریان افتاده و او چندین بار هم تاکنون احضار شده اما همواره از حضور در دادگاه خودداری کرده است. این سایت خبری ادامه داد که آخرین احضار زنگنه، در تاریخ ۱۵ آبان سالجاری بوده که باز هم استنکاف کرده است.وی ضمن استنکاف از مراجعه به دادگاه، خواستار حضور در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو سیما و همچنین برنامه جهان آرا برای دفاع از خود شده است.
«تبرئه»؛ پایان پرونده شکایت هلال احمر
دست آخر اینکه، پرونده شکایت سازمان تدارکات هلال احمر از یاسین رامین - که در دادگاه بدوی به ۱۷ سال زندان و رد مال ۲ میلیون یورویی محکوم شده بود- با تبرئه متهم در دادگاه تجدید نظر خاتمه یافت. بهگزارش ایسنا، این پرونده که از سال ۹۳ مطرح شد ابتدا در رسانهها تحت عنوان اتهام اختلاس بازتاب یافت، اما با صدور کیفرخواست و برگزاری جلسات متعدد دادگاه از سوی مقامات قوه قضائیه تحت عنوان «اختلاف حساب مالی» پیگیری شد. رأی دادگاه بدوی مشتمل بر حبس و رد مال در اردیبهشت 98 صادر و مورد تجدید نظرخواهی رامین قرار گرفت و در نهایت با تبرئه وی همراه شد.
رادیو فردا مدعی شد
صدور کیفرخواستِ «جاسوسی برای ایران» علیه فرد نزدیک به خانواده وزیر دفاع اسرائیل
رادیو فردا گزارش داده است که دادستانی اسرائیل روز پنجشنبه ۲۷ آبان، علیه یک مرد اسرائیلی آشنا و نزدیک به خانواده بنی گانتز وزیر دفاع اسرائیل، به اتهام «جاسوسی برای ایران» کیفرخواست به دادگاه ارائه کرد.
این مرد اسرائیلی مدتی طولانی در خانه شخصی بنی گانتز سرپرست کارگران امور نظافت و خانهداری خانواده وی بوده است.
به گزارش رسانههای اسرائیل، عومری گورن گوروخووسکی ۳۷ ساله، ساکن شهر لود در مرکز سرزمینهای اشغالی در پی تحقیقات مخفی شاباک، سازمان امنیت داخلی اسرائیل دستگیر شده و پلیس اسرائیل نیز شریک تحقیقات و بازجویی از او بوده است.
بر اساس این گزارشها، کیفرخواستی که روز پنجشنبه از سوی دادستانی استان مرکزی اسرائیل به دادگاه ارائه شد، بر اساس بازجوییهای صورت گرفته از گورن گوروخووسکی در شاباک تنظیم شده است.
در کیفرخواست آمده است که متهم با گروه هکرهای موسوم به «بلَک شَدو» («سایه سیاه»)، که اسرائیل آنها را مرتبط با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی ایران میداند، ارتباط برقرار کرده است.
در کیفرخواست گورن گوروخووسکی متهم شده است که به هکرهای «سایه سیاه» «پیشنهاد» کرده تا با استفاده از دسترسی آزادانه به خانه بنی گانتز، در کامپیوتر شخصی وزیر دفاع، جاسوسافزار کارگذاری کند.
هکرهای «سایه سیاه» و گروه دیگری با نام «عصای موسی» در ماههای گذشته حملات سایبری به کامپیوترهای وزارت دفاع و نهادهای مهم دیگر اسرائیل را تشدید کرده و برخی اطلاعات حساس را سرقت کردند.
همین هکرها پیشتر با انتشار تصاویر خصوصی از گانتز، به او هشدار داده بودند که «زیر رصد» این گروه است.
حملات «سایه سیاه» و «عصای موسی» بخشی از تشدید دشمنی و اقدامات متقابل اسرائیل و ایران، از جمله از طریق پیچیدهتر شدن حملات سایبری به نهادهای حساس کشور مقابل ارزیابی شده بود.
با این حال، در برخی از حملات، هکرها خواهان دریافت میلیونها دلار رمزارز شده بودند. در چند مورد که این اخاذی با پاسخ مثبت روبهرو نشد، هکرها اطلاعاتی از نظامیان و نهادهای امنیتی اسرائیل را در اینترنت منتشر کردند.
با این حال، از گزارشهای رسانههای اسرائیل درخصوص کیفرخواست ارائه شده علیه عومری گورن به دادگاه اسرائیل چنین برمیآید که مراجعه این کارگر خانه بنی گانتز به گروه هکرها، نه پیش از حملات سایبری ماههای گذشته، بلکه بعد از آن بوده است.
به نوشته رسانههای اسرائیل، پس از آنکه گزارشهای مربوط به حملات سایبری «سایه سیاه» به نهادهای اسرائیلی منتشر شد، عومری گورن با این گروه ارتباط برقرار کرد و پیشنهاد برای بارگذاری کرم جاسوسی رایانهای در کامپیوتر بنی گانتز را ارائه کرد.
کیفرخواست ذکر کرده که عومری گورن با گروه «سایه سیاه» در ارتباط بوده، اما او زیر نام این گروه، در واقع به جاسوسی برای ایران متهم است.