امام باقر(ع):
آنکه به خدا توکل کند، مغلوب نشود و آنکه به خدا توسل جوید، شکست نخورد.
جامع الاخبار، ص ۳۲۲
نادر مشایخی: هزینه های بستری بیماران کرونایی نگران کننده است
یکی از نگرانیها و دغدغههایی که برای بستری شدن بیماران کرونایی در این شرایط وجود دارد، هزینه سنگین بستری است که این موضوع مانند بسیاری از مردم، ما را هم درگیر کرده است. نکته قابل توجه اینجاست که اگر ما نمیتوانستیم تا به امروز بیمارستان را پیدا کنیم احتمال خطر برای برادرم بسیار بیشتر میشد. به هرحال امیدوارم فضای عمومی کشور به سمت و سویی برود که دیگر شاهد این اتفاقات تلخ که همه ما را درگیر کرده نشویم.
گفت و گوی این آهنگساز با مهر که خانوادگی به بیماری کرونا مبتلا شدهاند.
یارب این آتش که درجان من است!
مهدی شفیعی
مدیر مسئول روزنامه ایران
در بارش بلا؛ بیش از همیشه نگرانی از فروریختنهاست. نگرانی آوار شدن سقفهایی که هرکدام به امیدی برپا مانده بودند و ناگهان بر خاک خمیدند. هیچ چیز تلختر از کسر شدن آدمهایی نیست که به چنگ و دندان آنها را به امروز کشیده باشند تا به ثمر بنشینند و سایهگستر باشند.
این روزها مفهوم عبارت «از بلا دور باشی» را که بیهیچ تصوری از عمق فاجعه «بلا» بر زبان داشتیم، با پوست و گوشت و استخوان خویش لمس میکنیم.
ما برای یکدیگر آرزو میکنیم که از بلا دور باشیم و بلا چنان نزدیک است که به هر ثانیه، تلخ میشنویم که عزیزی به مرگ تسلیم شده و عطای زندگی را به لقایش بخشیده است و تلختر آنکه سوگواران به خاک غم نشسته باید درد دوری را تاب بیاورند و بیهیچ آداب و آیینی به عزای خویش بنشینند و در مردگان خویش نظاره کنند. هرکدام از ما این روزها تصاویری را دیدهایم که پیش از این در آیات الهی خوانده بودیم و از کتابها شنیده بودیم و در فیلمها دیده بودیم که تصاویر آخرالزمانی اینچنینند...
انعکاس تصویری از استاد «کاظم هژیر آزاد»- مرد متین و بزرگمنش تئاتر و سینما- که به تنهایی و دستبسته در هیأت تسلیم به جنازه فرزند خویش مینگرد، چنان دلخراش و استخوانسوز است که به کلمه درنمیآید و حیرتا که تابآوری آن هنرمند میتواند تعبیری از همدردی با همه مردمانی باشد که عزیزی از دست دادهاند و رنج تنهایی و بیتسلایی چشیدهاند؛ تصویری که میتواند تجسم آیه شریفه «وَ اِذِابتَلی ابراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَاُتَمَّهُنّ...» باشند و درسی به یادگار از پدری که به بدرقه جانش آمده است اما سوگواریاش را فریاد نمیزند که مبادا اندک امیدی که هست، رنگ نومیدی بگیرد.
بردباری آن هنرمند در روزی که کشتی آرامشش را ساحلی امن در پیش نیست، ستایشبرانگیز است. اگرچه خوب میدانیم که هیچ مرهمی بر آن زخم ناسور کارگر نخواهد بود.
با صمیمانهترین تسلیتها با او زمزمه میکنیم که:
یارب این آتش که در جان من است/ سرد کن زان سان که کردی بر خلیل
منابع نهضت عاشورا-19
«جلاء العیون» روایتی درون دینی از عاشورا
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
«جَلاءُ العُیون» کتاب دیگری پیرامون حادثه کربلا به زبان فارسی، نوشته محمدباقر مجلسی (۱۰۳۷ق - ۱۱۱۰ق) معروف به مجلسی دوم است. این کتاب در چهارده باب تألیف یافته که هر باب دارای فصول متعددی است. جلاء العیون با توجه به نگرش مؤلف آن متنی اعتقادی - کلامی نیز بهشمار میرود. علامه مجلسی از فقها و محدثان مشهور و ازجمله صاحب منصبان با نفوذ شیعه در عصر صفویه و صاحب کتاب جامع حدیثی بحارالانوار است. مؤلف در این اثر خود به مصایب اهل بیت(ع)، نحوه شهادت و ثواب گریه بر آنان پرداخته و در مقدمه مینویسد: «چون اشک ریختن در مصایب پیشوایان دین، موجب جلای دیدههای ظاهر و باطن مؤمنان میشود، آن را «جلاء العیون» نامیدم».
مجلسی در دو کتاب دیگر خود «بحار الانوار» و«حیاة القلوب» به تناسب موضوع و ذیل زندگانی چهارده معصوم به موضوع واقعه عاشورا پرداخته است. اما از آنجایی که بحارالانوار برای عموم قابل استفاده نیست و کتاب دوم هم در دسترس نبوده است به اثر جدیدی پیرامون حادثه کربلا به زبان فارسی با هدف قابل استفاده بودن برای عموم اهتمام میورزد. به همین جهت، بخش امام حسین(ع) کتاب جلاء العیون بهرغم سایر ابواب که در دو فصل و مختصر است، مشتمل بر ۲۳ فصل بوده و شرح وقایع نهضت حسینی(ع) را از ابتدا تا انتها آورده است.
مجلسی در جلاء العیون منابع خود را با حذف سلسله اسناد آورده و در مقدمه کتاب نیز تأکید میکند که تفاوت این اثر با دیگر آثار وی، در احادیث نقل شده است که در این کتاب از احادیث معتبر و کتب مورد تأیید عالمان دین نقل کرده است. جلاء العیون دارای نسخههای متعددی در کتابخانههای گوناگون بوده و به سایر زبانها نیز ترجمه شده است.
این کتاب به روش کلامى - روایى تألیف شده و متنی درون دینى محسوب میشود. زیرا مؤلف آن را براى شیعیان باورمند نوشته است. اگرچه در برخی موارد و به تناسب موضوع نظرات علماى اهل سنت را هم آورده، اما آنچه از کلیت کتاب به دست مىآید اینکه رویکرد کلی کتاب اعتقادى - کلامى است.
نکته قابل ذکر دیگر در ارتباط با این کتاب اینکه مؤلف با نقل روایاتى خاص سعی کرده تا معصومین(ع) را موجوداتى ماوراى طبیعت نشان دهد. از این جهت مىتوان استنباط کرد که مؤلف به این بزرگواران از چشم بشرى نگاه نکرده، بلکه آنان را مافوق انسانها در نظرآورده است. تا آنجا که اگر خواننده با مؤلف آشنایى کامل نداشته باشد و عقیده تشیع را درباره جبر و اختیار نداند، گمان خواهد برد که کتاب بر اساس نگرش جبرگرایانه تألیف شده است.
نهم شهریورماه مصادف با سالگرد درگذشت فرهاد مهراد و صمد بهرنگی بود. اهالی فرهنگ و هنر در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی با اشتراک گذاشتن ترانهای از فرهاد مهراد یا نوشتهای از صمد بهرنگی یاد این دو هنرمند را گرامی داشتند.
کلنگ زدن بر یک خاطره جمعی
تخریب و نوسازی تیمارستان چهرازی از دیگر اخبار خبرساز فضای مجازی بود. تیمارستان چهرازی اولین تیمارستان خصوصی ایران است که توسط سیدابراهیم چهرازی تأسیس شد. تیمارستان چهرازی لوکیشن فیلم «ورود آقایان ممنوع» به کارگردانی رامبد جوان هم بود. برخی صفحات از جمله «سفرنویس» با به اشتراک گذاشتنن تصاویری از این تیمارستان جلوگیری از تخریب این تیمارستان و تبدیل آن به موزه روانپزشکی ایران را به عنوان اولین مطالبه از عزتالله ضرغامی وزیر جدید میراث فرهنگی درخواست کردهاند و همچنین از رامبد جوان خواستهاند به تخریب این تیمارستان واکنش نشان دهد.
چهرهها
رویا تیموریان حضور چندان پررنگی در فضای مجازی ندارد اما انتشار یک عکس از همکارش و اندوه و تنهایی که از این تصویر میبارد باعث شد در استوری صفحه اینستاگرامش به این تلخی واکنش نشان دهد. در این تصویر کاظم هژیرآزاد تنها و بیپناه بهتزده به پیکر کفنپیچ فرزندش مینگرد. این بازیگر شناخته شده تئاتر و سینما که این روزها در سریال «زخم کاری» حضور دارد پسرش آرمان را به خاطر ابتلا به کرونا از دست داد. رویا تیموریان با این عبارات به این عکس واکنش نشان داده: «هرگز چنین غریب ندیدم پدری ایستاده بر پیکر جوانش اشک بریزد. افسوس از این جانها و جوانها...»
غزل شاکری با گذشت حدود دو هفته از درگذشت مادرش با انتشار یک عکس خانوادگی از خودش، خواهرش عسل و برادرش علی، یاد فرشته طائرپور را گرامی داشته است. او همچنین عکسی از خودش به همراه فرشته طائرپور، نگار آذربایجانی و شایسته ایرانی در سفر به جشنواره میدل ایست و موفقیت فیلم «آینههای روبهرو» را منتشر کرده و نوشته: «مادر همیشه میگفت غم بزرگ رو تبدیل کنید به کاری بزرگ؛ جمله معروف توران میرهادی عزیز و کار همیشگی مادرم»
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
یک کتابی دارد کورت ونهگات به اسم «زمان لرزه» که اصلاً به محتوای کتاب کاری ندارم و میخواهم روی همین اسم بمانم و بگویم این اسم چطور اسمی است؟ اسمی است که متفاوت است و ساختار لرزیدن مکان را تغییر داده و با زمان روبهرو کرده و میگوید زمان هم میلرزد. اما اگر تخیلاتم را بخواهم به کار بیندازم و زمان را در حال لرزیدن تصور کنم مثلاً یک دوره از یک سرزمین که در آن جنگ و مصیبت و گرفتاری هوار میشود روی سر آدمهایش و این است که در زمان مدام در لرزیدن است. اما فکر میکنید این لرزیدن چطور است؟ یکبار است که عین حافظ چو بید بر سر ایمان خویش در حال لرزیدن هستید و یک زمان است که زلزله و همان مفهومی که در ذهن داریم به فکرمان میرسد و میبینیم یکی از آواربرانگیزترین چیزهاست همین زلزله.
آن شب بود که خواب زلزله دیدم. توی خواب در یک اداره نشسته بودم و بعد پنجره را نگاه کردم دیدم ساختمانهای روبهرو دارند تکان میخورند و بعد شروع کردم به داد و بیداد کردن که زلزله، زلزله. اما انگار برای هیچکس مهم نبود و این شد که خودم را از ساختمان نجات دادم و بعد دنباله خوابهایم گرفتاریهای دیگر بود. شاید اسم این خواب را بگذارم خواب لرزه. مثل آنوقتهایی که خواب هستید و لرز به جانتان میافتد و بیدار میشوید و پتو را سفتتر دور خودتان میپیچید. دیگر فکر میکنید چه چیزهایی میلرزند؟ مثلاً دل لرزه. این هم اصطلاحی است عجیب. وقتی دل آدم میلرزد. دیالوگ مهلک فیلمها و سریالها که: «وقتی دیدمش دلم لرزید.» همینجا در یک نگاه عاشق شدن و مکافاتهای دیگر در پی خودش دارد. یک اصطلاح دیگر را هم با هم بسازیم و آنهم ماه لرزه است. مثلاً این را میتوانیم در زمانهایی بهکار ببریم که عکس ماه کامل افتاده است توی آب و بعد شما دست در آب میکنید و آب میلرزد و ماه میلرزد و حتماً در این زمان دل شما هم میلرزد.
این شعر مولوی را هم ببینید: «چونک فتادم ز فلک ذره صفت لرزانم.» ذرات لرزان. اما این ترکیب یکطورهایی به گوش آشنا نیست. میشود جای آن نوشت ذرات معلق در فضا. معلق بودن و لرزان بودن چقدر مثل هم هستند؟ معلق بودن مثل پل معلق است. پل لرزان هم اصطلاحی است که میتواند بهکار بیاید. مثل همان فیلمهایی که پلهای معلق دارند و بعد یک گروه میخواهند از آن رد شوند و به مویی بند است و گروه زامبیها پشت سرشان هستند و طناب پل پاره میشود و کلی گرفتاری ایجاد میشود. اصلاً میشود اینطور گفت که پل معلق لرزان.
حالا بیایید برگردیم بههمان لرزیدن و زلزله. همه اینها را نوشتم که برسم به امروز که دهم شهریور است و سالگرد زلزله بوئین زهراست در سال 1341 و سالگرد زمین لرزه دشتبیاض و فردوس در سال 1347 و سالگرد زمینلرزه شدید در یوکوهاما و توکیوی ژاپن که جان 142800 نفر را گرفت. اصلاً انگار این روز را باید روز زمین لرزهها نامگذاری کرد. اما میخواهم از غلامرضا تختی بنویسم که وقتی پای زمین لرزه بوئین زهرا به میان باشد نمیشود از او یاد نکرد که دلش میلرزید از عشق به مردم.
سفال یکی از قدیمیترین هنرهای دستی است که در ایران هم قدمت بسیاری دارد. در روستای خیرآباد سمنان، هنرمندی با راهاندازی یک کارگاه سفال وسرامیک ضمن آموزش این هنر و اشتغالزایی برای اهالی روستا، تولیدات خود را به کشورهای ترکیه، عراق و ارمنستان صادر میکند. خبرگزاری صدا و سیما گزارشی تصویری از این کارگاه منتشر کرده است.