تبریز؛ فانوس دریای زبان و ادب فارسی
محمد مطلق
دبیر گروه گزارش
گورستان سرخاب - مقبرةالشعرای تبریز- چه داستانهای ناشنیدهای که ندارد؛ داستانی پرکشش از هزار سال تکاپو برای زنده نگهداشتن سرچشمههای زبان و اندیشه ایرانی، داستان کانونی سترگ و زایا به نام آذربایجان و تبریز که مهد زبان و ادب فارسی است و قصیدهای بلند از عشق و حماسه از شهر شاعران و شهیدان؛ تبریز. سرخاب ارزندهترین میراث معنوی ایران در حوزه زبان و ادب است و هیچ رقیب دیگری نه در ایران و نه در منطقه میتوان برای آن یافت.
در مقبرةالشعرای تبریز 400 شاعر بزرگ پرده خاک به دیده کشیدهاند که نخستینشان اسدی طوسی و قطران تبریزی است و آخرینشان سید محمدحسین شهریار و بیهیچ اما و اگری بزرگ مشعلدار این جمع، خاقانی شروانی که یکی از ستونهای اصلی شعر و ادب فارسی است و مقلدانی نامدار چون سعدی دارد. اما اسدی طوسی و انوری ابیوردی و ظهیر فاریابی و بعدتر مانی شیرازی و دیگران در این شهر چه میکردند؟ بابافغانی بنیانگذار سبک هندی که اکنون در جمع بزرگان سرخاب نیست، در تبریز دنبال چه بود؟
دو سده پس از حکومت خلفا، وقتی زبان پهلوی -فارسی میانه- به نفع عربی درحال عقبنشینی و پسروی بود، شاعرانی از خراسان بزرگ در طوس و دامغان و نیشابور و سمرقند و بخارا برخاستند و فارسی دری یا درباری را رواج دادند؛ پدر، رودکی بود و فرزند بلند قامتش فردوسی اما اوضاع خراسان پس از حکومت سامانی به تندی رو به ناامنی رفت و درگیریها بالا گرفت تا اینکه آذربایجان پرچم برافراشت و به کانون اصلی زبان و ادب فارسی تبدیل شد. شاعرانی چون قطران و صدها شاعر آذربایجانی و قفقازی دیگر با محوریت تبریز در سده چهارم، پیشاپیش و دوشادوش خراسانیان این تلاش را آغاز کرده بودند اما پس از افول بخت خراسان تمام این مسئولیت به دوش تبریز افتاد. خلیل شروانی که در قرن هفتم میزیسته به تنهایی نام 300 شاعر آذربایجانی و قفقازی را از قرن چهارم تا زمان حیات خود در «نزهةالمجالس» فهرست کرده که برخی با قطران همعصر بودهاند اما نامی از آنها نمانده است.
هیچ گلی به تنهایی در بیابانی بیآب و علف نمیروید همچنانکه قطران تبریزی به تنهایی نمیتوانسته در تبریز همپای شاعران بزرگ خراسان شعر دری بگوید. کمی بعد نظامی گنجوی و خاقانی از راه میرسند و آرام آرام فارسی را نه با تیغ و شمشیر که با حریر شعر و داستان در فلات ایران گسترش میدهند. پس زبان فارسی امروز دو سرچشمه بزرگ دارد؛ خراسان و آذربایجان. اما جالب آنکه نام آذربایجان در بررسی مکاتب ادبی ما دو بار خودنمایی میکند و این نشان میدهد آذربایجان تا چه پایه بر گردن شعر و ادب فارسی حق دارد؛ نخست مکتب آذربایجانی که پس از ناامنی خراسان در تبریز پایهریزی شد و با انتقال این زبان و ادبیات نوخاسته به مناطق مرکزی ایران همچون شیراز و کرمان و اصفهان سبک عراقی با چهرههای شاخصی مثل حافظ و سعدی ظهور کرد و بار دوم هنگام افول مکتب عراقی که این بار شاعران کوچه و بازار تبریز آستین بالا زده و هسته اصلی مکتب هندی را پایهریزی کردند. بابا فغانی پدر مکتب هندی و همعصر شاه اسماعیل صفوی، درست در همین زمان است که چشم به فانوس دریای شعر و ادب فارسی سر از تبریز درمیآورد.
با انتقال پایتخت از تبریز و قزوین به اصفهان جمعی از شاعران بزرگ تبریزی به همراه صنعتگران و هنرمندان این شهر به دعوت شاه عباس وارد اصفهان میشوند. هزاران تبریزی که به تبارزه یا تبریزیان اصفهان شهره شدند و در میان این جمع شاعری چون صائب تبریزی قد علم کرد و مکتبی را که همشهریانش در کوچه و بازار تبریز پایهریزی کرده بودند، به عالیترین درجه ادبی رساند. تبارزه اصفهان در گام بعد راهی هندوستان میشوند تا آنچه را که امروز به نام مکتب هندی میشناسیم توسط شاعری همچون بیدل دهلوی به نقطه کمال برسد.
گورستان سرخاب با بزرگانی همچون سلمان ساوجی، اوحدی مراغهای، همام تبریزی، سوزنی سمرقندی، انوری ابیوردی، ذوالفقار شروانی، شاهپور نیشابوری، شکیبی تبریزی، شمسالدین سجاسی، مجیرالدین بیلقانی و... به ما میگوید آذربایجان و در قلب آن تبریز، جوهره اصلی تمامی جریانهای بزرگ ادبی زبان و ادب هزار ساله فارسی است.
اصغر عبداللهی درگذشت
وداع با نویسنده پرکار و خوش مشرب سینما
نرگس عاشوری
خبرنگار
متولد 1334 بود وزاده آبادان. نامش را بهعنوان نویسنده یا همکار فیلمنامهنویس در تیتراژ بسیاری از فیلم و سریالهای خاطرهانگیز مثل «جهیزیهای برای رباب»(سیامک شایقی)، «جستوجو در جزیره»، «خانه خلوت»، «مهاجران و «صبحانهای برای دو نفر» (مهدی صباغزاده)، «مرسدس» (مسعود کیمیایی)، «غریبانه» و «چتری برای دو نفر» (احمد امینی)، «به خاطر هانیه»، «خواهران غریب» و «سرنخ» (کیومرث پوراحمد) دیده بودیم. اسمش را بهعنوان برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه در دهمین دوره جشنواره فیلم فجر شنیده بودیم و همچنین در سیوسومین جشنواره فیلم فجر که «خداحافظی طولانی» فرزاد مؤتمن دیپلم افتخار را برایش به ارمغان آورد. نویسنده بیش از بیست و پنج فیلمنامه سینمایی و چند مجموعه داستان صرفاً آدم پشت میزنشینی نبود. در بسیاری از فیلمها بهعنوان دستیار دوم، منشی صحنه، دستیار اول کارگردانان و حتی طراح صحنه حضور داشت تا اجرا در سینما را هم یاد بگیرد. برای کارگردانی پیش از اینها خیز برداشته بود. آن طور که میگفت قرار بود «بندر مهآلود» و «خداحافظی طولانی» را خودش کارگردانی کند اما در نهایت ماحصل کار امیر قویدل و فرزاد مؤتمن آنقدر به دلش نشست که به خاطر ایجاد نشدن شرایط فیلمسازی خودش احساس غبن نکند. حوالی سال 95 بالاخره شرایط فیلمسازی مهیا شد تا فیلمنامهنویس بسیاری از آثار به یاد ماندنی سینمای ایران از سایه بیرون بیاید و نامش بهعنوان فیلمساز دیده شود. «یک قناری، یک کلاغ» بهعنوان نخستین و تنها تجربه کارگردانی او ثبت شد؛ فیلمی با حضور هنگامه قاضیانی و حبیب رضایی که در گروه هنر و تجربه به اکران در آمد.
سابقه تدریس در دانشگاه، نوشتن تلهفیلم و نمایشنامههای متعدد و مقالات تحقیقی از جمله روایتگری قصه در «افرا»، «چگونه چه فیلمنامهای بنویسیم آقای سید فیلد؟»، «بررسی تطبیقی رمان و فیلم شازده احتجاب» و نویسنده داستانهایی همچون «آفتاب در سیاهی جنگ گم میشود»، «در پشت آن مه؛ مجموعه داستان کوتاه»، «آبیهای غمناک بارُن»، «سایبانی از حصیر»، «هاملت در نم نم باران» و… کافی است تا این همنشین جدا نشدنی ادبیات برای اهالی سینما جایگاه و منزلتی متفاوت داشته باشد اما همه اینها برای قبل از معاشرت نزدیک با اصغر عبداللهی بود. آنهایی که از او و کافهنشینیهایش و خونگرمی و خوشمشربی جنوبیاش شناخت داشتند درک میکردند خبری که صبح روز یکشنبه روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت تا چه میزان حسرتبرانگیز است: «اصغر عبداللهی صبح امروز (هفتم دی ماه) بهدلیل ابتلا به سرطان در بیمارستان جم درگذشت». همایون اسعدیان کارگردان سینما و از دوستان این هنرمند خبر درگذشت این فیلمنامهنویس قدیمی را در 64 سالگی تأیید کرد و از احتمال برگزاری مراسم تشییع پیکر اصغر عبداللهی در روز دوشنبه هشتم دیماه خبر داد.
دنیای تصویر و کلمه در عطر تراشههای مداد
مهدی صباغزاده
کارگردان
اصغر عبداللهی را در تمام این سالها به لحاظ اخلاقی و روحی درجه یک یافتم. در دوستی و کار به قول جوانترها از آن آدمهای شماره یک بود. با آن اخلاق حرفهای یگانهاش دست کارگردان را برای دخل و تصرف باز میگذاشت. میگفت فیلمنامه فروخته شده دیگر در اختیار کارگردان و تهیهکننده است. این را آدمی میگفت که متنهایش به لحاظ فضاسازی و دیالوگنویسی فوقالعاده بود. اشراف کامل به حوزه ادبیات داشت و نگاهش درست بود. کارهایش تنوع داشت و فیلمنامههایش هم عامه دوست بود و هم خاصپسند. قصههای کوتاهی که مینوشت فوقالعاده بود. همکاری من با او برای ساخت «جستوجو در جزیره»، «خانه خلوت»، «پیشنهاد 50 میلیون دلاری» بر اساس داستانهای کوتاهش شکل گرفت. در تمام این سالها نان از قلم خورد و چه کسی است که نداند امرار معاش از حوزه نویسندگی چه کار سختی است. نه حمایتی وجود دارد و نه تقدیر و تحسینی. همچنان که در تمام این سالها و با وجود کارنامه پرکارش تنها یک بار برای «خانه خلوت» در جشنواره فیلم فجر مورد تقدیر قرار گرفت. با همه این احوال او شیفته نویسندگی بود. هیچ وقت با کامپیوتر کار نمیکرد. همیشه چندین مداد و پاک کن جلویش بود. مدادهای تراشیده شده از یک نوع خاص که از بازار تهیه میکرد. دوست داشت در عطر تراشههای مداد در دنیای نویسندگی غرق شود. با خطی خوش و خوانا مینوشت. خطش همچون اخلاقش درجه یک بود. هر وقت به خانهاش میرفتی با روی گشاده استقبال میکرد. فارغ از شخصیت حرفهای بهعنوان یک همنشین شخصیت شیرین و جذابی داشت. حتی تا همین اواخر که چند دوره درمان را پشت سر گذاشته بود همچنان با همان روحیه شاد و خونگرمش پشت تلفن احوالپرسی میکرد. به نظر من اصغر در میان نویسندگان سینمای ایران نمونه بود. افسوس که جای او در سینما خالی میماند. به تمام نویسندگان و فیلمسازان سینمای ایران و خانواده اصغر عبداللهی درگذشت این نویسنده باشعور و با اخلاق را تسلیت میگویم. یادش همیشه با ماست.
نوشتن عشقاش بود، کارش بود و نان شباش
کیومرث پوراحمد
فیلمساز
در دو فیلمنامه «خواهران غریب» و «به خاطر هانیه» که با هم نوشتیم. ایده اولیه از من بود اما فرقی هم نمیکرد. تعدادى از 20 فیلمنامه مجموعه «پرانتزباز» ایدهاش هم مال خود اصغر بود. فیلمنامه را که مینوشت دیگر در اختیار کارگردان بود. درک میکرد که کارگردان باید اثر را از آن خود کند تا فیلم ایدهآلش را بسازد. از آن خود کردن یعنی ایده و فکری که به ذهن اصغر عبداللهی رسیده و آن را در قالب فیلمنامه درآورده، وقتی به دست کارگردان میرسد با بازنویسی یا اضافه کردن جملات تازه یا حتی تغییر دیالوگ آن را به شکلی دربیاورد که انگار از ذهن و قلب خودش تراوش کرده است. اصغر به این نگاه حرفهای رسیده بود. فرقی نداشت که کارگردان قرار است چه تغییراتی در فیلمنامه ایجاد کند. البته اگر اشتباه نکنم- تأکید میکنم «اگر اشتباه نکنم»- موارد اندکی هم بود که اصلاً دلش نمیخواست اسمش به عنوان فیلمنامهنویس ذکر شود. در عین حال با سپردن فیلمنامه به دست کارگردان فکر نمیکرد که کارش تمام شده است. هر وقت کمک میخواستی آماده بود. در «خواهر غریب» چند مورد پیش آمد که در خلال فیلمبردارى سر صحنه گیر میکردم و تشخیص میدادم خلأ و کمبودی در فیلمنامه و ارتباط ها وجود دارد. به اصغر تلفنى مىگفتم. سریع دست به قلم میشد و متن صحنه جدید را برای من میفرستاد. در «به خاطر هانیه» تجربه جالبی داشتیم. ایدهای را با هم در ذهن پروراندیم. تصمیم گرفتیم نیمه اول داستان را اصغر و نیمه دوم را من بنویسم. هر دو در یک اتاق بدون این که گفتوگویی داشته باشیم، نگارش فیلمنامه را آغاز کردیم. در نهایت به شکل عجیبی کار آنقدر یکدست شده بود که انگار فیلمنامه را یک نفر نوشته است. مجبور بودم یک بار متن را بازنویسی کنم تا دستخطها هم یکی باشد. او با مداد مینوشت و من با رواننویس. آنقدر این فیلم را دوست داشت که سر مونتاژ هم میآمد. با وجود این که شیفت کاری من شب بود از 10 شب تا 6 صبح پای کار مینشست و ایده میداد. اصرار داشت از کاری که بلد بود نان بخورد؛ یعنی نوشتن. علاوه بر فیلمنامهنویسی برای سینما و تلویزیون چند کتاب هم نوشت اگرچه در مملکتی که کسی کتاب نمیخواند نوشتن کتاب درآمدی ندارد. با این وجود اصغر عاشق نوشتن و مطالعه بود. در حال نوشتن هم مطالعه میکرد. همیشه از تازهترین انتشارات بازار کتاب؛ داخلی و خارجی خبر داشت و آنها را میخواند. نوشتن هم عشقاش بود هم کارش و هم نان شباش.
اصغر عبداللهى دوست و رفیقى بشدت دلپذیر و بىشیله پیله و صبور بود. اگرچه جسم او را از دست دادهایم و این خیلى غمانگیز است ولى اصغر در فیلمنامههایش و بخصوص قصههایش تا همیشه زنده است. فیلمنامهها را شاید به سفارش دیگرى و مطابق میل دیگرى مىنوشت ولى قصههایش به تمامى از عمق وجودش سرچشمه مىگرفت. قصههایى تأثیرگذار و جذاب و ماندگار براى ادبیات معاصر ایران. یادش گرامى و زنده است همیشه.
بیش از 2 هزار و 500 اثر در پانزدهمین دوره بررسی میشوند
گرامیداشت شهیدان قاسم سلیمانی و محسن فخریزاده در افتتاحیه شعر فجر
گروه فرهنگی/ با اینکه هنوز هفت روزی تا پایان مهلت ارسال آثار به پانزدهمین دوره جشنواره شعر فجر باقی مانده، مسئولان برگزاری این رویداد ادبی از ارسال 2 هزار و 489 اثر خبر دادند.
مصطفی راضی جلالی در نشست خبری این دوره جشنواره که بنا بر ضرورتهای ماههای اخیر به شکل مجازی برگزار شد در تشریح بیشتر چگونگی برپایی پانزدهمین دوره شعر فجر گفت: «جشنواره شعر فجر امسال به مناسبت یادبود شهیدان قاسم سلیمانی و محسن فخریزاده با محفل «مردان میدان» به عنوان آیین افتتاحیه برگزار میشود.»
دبیر اجرایی جشنواره شعر فجر ادامه داد: «طی زمان کوتاهی 129 شعر و اثر درباره این دو شهید به بخش رقابتی جشنواره ارسال شده که همه آثار ارزش بالا و جایگاه ادبی قابل اعتنایی دارند.»
جلالی درباره دیگر برنامه این دوره گفت: «برنامه دیگر این دوره جشنواره بررسی و انتخاب چهرههای برتر شعر دفاع مقدس در ۴۰ سال گذشته به مناسبت ۴۰ سالگی انقلاب است که تفاوت این دوره جشنواره با دورههای گذشته است.» همانطور که ابتدا هم اشاره شد تا به امروز 2 هزار و 489 اثر به دبیرخانه پانزدهمین جشنواره شعر فجر رسیده؛ او در همین رابطه با ذکر جزئیات بیشتری تصریح کرد: «از این تعداد ۲هزار و ۳۲ اثر در بخش بزرگسال، ۱۷۲ اثر در بخش کودک و ۲۸۶ اثر نیز در بخش «درباره شعر» (پژوهشهای نظری حوزه شعر) است که با داوری داوران، آثار بررسی خواهد شد و برگزیدگان و شایستگان تقدیر شناخته و معرفی خواهند شد.»
او درباره دیگر تفاوتهای این دوره گفت: «با موافقت اعضای هیأت علمی جشنواره و وزارت ارشاد آثار بخش بزرگسال در سه بخش کلاسیک، نو و شعر محاوره بررسی خواهند شد و آثار قابل دفاع در این سه عرصه، معرفی برگزیده شعر خواهند داشت.» به گفته جلالی به دلیل تنوع قالبهای شعری که امسال در این دوره جشنواره بررسی میشوند، در بخش شعر بزرگسال داوران از سه داور به هفت داور صاحب اثر افزایش یافتهاند.
در ادامه نشست خبری مریم جلالی، دبیر علمی جشنواره شعر فجر نیز با اشاره به جایگاه شعر ایران در عرصه جهانی گفت: «صدای شعر ایران خیلی وقت است به خارج از مرزها رسیده است که این را مرهون تلاش گروههای تجربی و آکادمیک این حوزه است.» طی فراخوان پانزدهمین جشنواره بینالمللی شعر فجر که پیشتر از سوی مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران منتشر شده از علاقهمندان دعوت شده آثار منتشر شده خود در سال گذشته را که با مجوز نشر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همراه بودهاند در گروههای شعر کلاسیک، شعر نو(قالبهای: نیمایی و سپید)، شعر محاوره، شعر کودک و نوجوان و درباره شعر (پژوهشهای حوزه شعر) به دبیرخانه ارسال کنند.
گفتنی است که آثار باید تألیفی و به زبان فارسی باشند، افزون بر این مجموعه شعر نیز باید به صورت مستقل منتشر شده باشد. بنابراین مجموعههای مشترک و گزیده آثار داوری نمیشوند. آثاری که طی سالهای قبل با عنوانی دیگر یا از سوی ناشر دیگری چاپ شده باشند هم بررسی نخواهند شد. آخرین مهلت ارسال اثر به دبیرخانه، ۱۵ دیماه عنوان شده است. ناشران، شاعران و پژوهشگران علاقهمند به شرکت در این رویداد ادبی میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر به نشانی
adabiatirani.com مراجعه کنند.
سهراب دریابندری، فرزند نجف دریابندری چندی پیش با اشاره به نامگذاری خیابانی بهنام این مترجم فقید در بوشهر، به اشتباه املایی در نوشتن نام «دریابندری» هم به فارسی و هم انگلیسی اشاره کرد؛ حالا تابلو عوض شده اما اشتباه در نوشتار انگلیسی همچنان پابرجاست./ایسنا
خوشنویسانی از کشورهای مختلف جهان آثار خود را در نمایشگاه و همایش بینالمللی راه ابریشم با عنوان «رقص قلم» به نمایش میگذارند./ایسنا
چهلوششمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی درباره شمس تبریزی با عنوان «شیوههای طنزپردازی و مقارنه طنز و فرزانگی در مقالات شمس» روز چهارشنبه ۱۰ دی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار میشود. اینبرنامه از ساعت ۱۱ بهصورت زنده از صفحات اینمرکز فرهنگی در فضای مجازی پخش میشود./روابط عمومی
در جلسه اخیر شورای صدور پروانه ساخت با فیلمنامههای کاندید به تهیهکنندگی و کارگردانی علی عطشانی و نویسندگی جابر قاسمعلی، شبکه نیش به تهیه کنندگی حمید امجد، کارگردانی و نویسندگی معراج میر احمدیان و قطار سریع السیر درجه یک به تهیه کنندگی مجتبی امینی، کارگردانی و نویسندگی محسن جسور موافقت شد. علاوه بر این پروژه سینمایی «ناتور عشق» هم به کارگردانی بیژن میرباقری مجوز ساخت گرفت./ایرنا
براساس توافق دفتر امور موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد رودکی، متقاضیان برگزاری اجرای موسیقی آنلاین در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی، موسیقی کلاسیک و موسیقی نواحی میتوانند از حمایت دفتر موسیقی و بنیاد رودکی برخوردار شوند./ایرنا
فیلمبرداری پروژه سینمایی «غیبت موجه» با بازی ابوالفضل پورعرب در تهران به پایان رسید و برای ارائه به سیونهمین جشنواره فیلم فجر آماده شد./ایرنا
کمیسیون ملی یونسکو-ایران نخستین نمایشگاه و همایش بینالمللی راه ابریشم با عنوان «رقص قلم» را از اول تا چهارم بهمن ۱۳۹۹ بهصورت مجازی برگزار میکند./ایرنا
پس از تأیید شورای سیاستگذاری جشنواره «هنر زنده است»، هیأت داوران آثار بخش تئاتر این جشنواره اعلام شد. مرضیه برومند کارگردان سینما، تلویزیون و تئاتر، فاطمه معتمد آریا بازیگرسینما وتئاتر، آتیلا پسیانی کارگردان و بازیگر و علی اصغر دشتی نویسنده و کارگردان تئاتر، داورانی هستند که بخش تئاتر جشنواره «هنر زنده است» را مورد ارزیابی قرار میدهند.
فیلم سینمایی «بادیـــــــــــــگارد» با نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا از کانال بالکان شبکه سحر پخش میشود./ایلنا
فرصت مشارکت در هفتمین جشنواره «روستاها و عشایر دوستدار کتاب» تا آخر دیماه تمدید شد. روستاهای متقاضی شرکت در این جشنواره میتوانند مستندات و مدارک و برنامههای تدوین و انجامشده در زمینه کتابخوانی و ترویج کتاب را به دبیرخانه مرکزی یا دبیرخانه استانی جشنواره ارسال کنند. /ایسنا
جشنواره فیلم «کارتاژ» تونس اعلام کرد که امسال 17 هزار نفر مخاطب از نزدیک 120 فیلم داخلی و خارجی را در این رویداد سینمایی تماشا کردند./ایسنا
مسعود صفوی، تهیه کننده «شکرستان» از ساخت فصل جدید این مجموعه انیمیشن برای پخش در نوروز ۱۴۰۰ خبر داد.