ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دورنــما
آتلانتیک (امریکا):
در پایان سال 2020 امیدهای زیادی به واکسن کرونا و به پایان رسیدن این کابوس وجود دارد. اما بجز کووید 19 نگرانیهایی بابت تهدیدهای بهداشتی جهانی وجود دارد. دانشمندان امیدوارند دفعه بعد که یک عامل بیماری زا بروز میکند، بتوانند از طریق ژنتیک به مقابله با آن بروند.
ویک (امریکا):
شروع سال 2020 برای امریکاییها همراه بود با شیوع ویروس کرونا، پس از آن با کشته شدن جورج فلوید، سلسله اعتراضها علیه نژادپرستی آغاز شد و بعد انتخابات امریکا و خودداری ترامپ از پذیرش نتایج آن. در لابهلای این حوادث نیز تنور اختلافات امریکا و چین داغ و داغتر شد.
نیوزویک (امریکا):
سال 2020 با پاندمی کرونا برای جهان سال خوبی نبود اما میتوان به سال پیش رو با امید بیشتری نگاه کرد. از هم اکنون در حوزههای مختلف از سینما گرفته تا عالم سیاست و فناوری، سرآمدان هر حوزه وعدههای رنگارنگی برای 2021 دادهاند که میتواند این سال را
خوشایند کند.
عبور چین و امریکا از دالان سرد 2020
مترجم ها:
بنفشه غلامی/ زهره صفاری
روابط چین و امریکا بعداز سه سال پر تنش که با آغاز ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» همراه شده بود، در سال 2020 رو به وخامت کم سابقهای گذاشت که در تاریخ روابط دو کشور کم سابقه بوده است. آنها در سالی که گذشت بارها بر سر مسائل مختلف از کرونا، اویغورها، هنگ کنگ، فناوری نسل پنجم گرفته تا بقایای نبرد تجاری که پیشتر آغاز شده بود، رودرروی هم قرار گرفتند و چالشهایی را رقم زدند که بزودی «جو بایدن» با ورود به کاخ سفید باید با آنها رو به رو شود. کارشناسان اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا در چند تحلیل به بررسی مهمترین این چالشها پرداختهاند.
جنگ بر سر «ویروس چینی»
یانژونگ هوانگ
عضو ارشد سازمان بهداشت جهانی
در امریکا، پاندمی کرونا با سیاست داخلی این کشور و در مرتبه بعد به چگونگی تعامل با چین آمیخته شده است. دونالد ترامپ یکی از راههای فرار از مشکلات داخلی و منحرف کردن توجه جامعه از قتل جورج فلوید و آرام کردن اعتراضهای ناشی از آن را در این میدید که چین را مسئول این بیماری دانسته و سازمان بهداشت جهانی را عروسک گردان سیاستهای بهداشتی پکن معرفی کند.
معرفی چین بهعنوان عامل پاندمی، باعث شد تا برخی سیاستمداران امریکایی خواهان مقابله با چین شوند. پس از آن تئوریهای توطئه که از سوی هر دو طرف مطرح میشد، بیاعتمادی بین ملتهای دو کشور را شعله ور کرد و شمار زیادی از امریکاییها با دیدی منفی از چین سخن گفتند. نظرسنجی که «پیو» اوایل پاییز از مردم امریکا انجام داد، نشان میداد 73 درصد امریکاییها نگاهی منفی نسبت به چین دارند که در بالاترین سطح آن از سال 2005 است.
در چین نیز توانایی دولت در مهار سرعت شیوع ویروس که همزمان بود با بالا گرفتن اختلافات دیپلماتیک بین پکن و واشنگتن، احساسات ملیگرایی و ضد امریکایی را بین مردم این کشور تقویت کرد. تعمد و اصرار ترامپ در به کار بردن عبارت «ویروس چینی» باعث خشم مردم این کشور شد و واکنشهای تندی را از سوی دولت پکن بهدنبال داشت و منجر به اخراج روزنامه نگاران امریکایی از چین شد. رسانههای دولتی چین نیز امریکا را کشوری ترسیم کردند که قدرتش رو به افول است. درک نادرست واشنگتن از رهبری بهداشت جهانی و قدرت قلدرمآبانه حتی نخبگان لیبرال در چین را به این باور رسانده است که این کشور باید هرچه زودتر کاری کند تا میزان خطر وابستگیهای متقابل به امریکا را کاهش دهد. در یک ماه اخیر نیز نگاه عموم مردم چین نسبت به امریکا بسیار منفیتر از نگاه آنان به این کشور در اوایل بهار امسال شد. بایدن میراث دار این نگاه است.
نبرد تکنولوژی
آدام سیگال
مدیر برنامه سیاست دیجیتال و فضای سایبری
امسال رقابت تکنولوژی میان امریکا و چین بسیار چشمگیر بود. مهمترین آن نیز در ماه مه رخ داد؛ زمانی که دپارتمان تجاری امریکا عرصه را بر «هوآوی» تنگ کرد و در حوزه فناوری امریکایی محدودیتهای بسیاری بر این شرکت چینی اعمال شد. این فشارها شبکه نسل 5 این کمپانی را تحت تأثیر قرار داد و در نتیجه آن بسیاری از کشورهای اروپایی نیز در قبال آن محدودیتهایی را قائل شدند. علاوه بر این دولت ترامپ با ممنوعیت فعالیت شبکههای ارتباطی چینی «تیک تاک» و «وی چت» به بهانه مسائل مرتبط با امنیت ملی برای اولین بار در تاریخ امریکا یک فناوری اطلاعاتی خارجی را با موانعی روبهرو کرد. گرچه این محدودیتها در کش و قوس دادگاهها متوقف مانده، اما دولت ترامپ درصدد است محدودیتهای جدیدی را نیز در حوزه بهرهگیری از سرورهای چینی و نرم افزارهای تلفن همراه اعمال کند.
در این میان پکن برای رهایی از این شرایط، استراتژی جدید مبنی بر تثبیت نمودار رشد اقتصادی و کاهش وابستگی به فناوری و بازار خارجی را در پیش گرفته است. براساس این مشی جدید، دولت با صرف میلیاردها دلار در حوزه تحقیقات و پژوهش، شرکتهای کوچک را برای ورود به عرصه رقابت ترغیب کرده و با استخدام استعدادهای تایوانی و خنثی کردن حملات سایبری بر این شرکتها، مسیر جدید را در حوزه فناوری برای خود باز میکند که مشمول قوانین کنترلی امریکا نخواهد شد. از سوی دیگر دولت چین در همین راستا نظارت دولتی در حوزه فناوری را افزایش داده است. رقابت امریکا و چین در حوزه تکنولوژی در 2021 از بین نخواهد رفت. بهطوری که سیاست بایدن در این حوزه گرچه تمایل بیشتری به سمت چند جانبهگرایی خواهد داشت اما ماهیت رقابتی را حفظ میکند و پکن نیز سیاست مقابلهای با امریکا و نوآوری در این حوزه را ادامه میدهد. بنابراین میتوان رقابت تکنولوژیک را مشخصه از پیش تعریف شده روابط دو جانبه دو کشور دانست.
هدیه چینی ترامپ به بایدن
الیزابت سی. اکونومی
عضو ارشد مطالعات چین
دولت ترامپ بجز سیاستهایی که در سه سال و نیم گذشته در قبال چین داشته است، بهطور مشخص از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا اقدامات زیادی را درقبال مسائل تبت، تایوان، دریای جنوبی چین و برخی سیاستهای اقتصادی که چین حساسیت زیادی نسبت به آنها دارد، انجام داد. این اقدامات شاید بهنظر برسد، میتوانند کار بایدن را در شروع راه خود دشوار کنند. اما عکس آن نیز میتواند رخ دهد. زیرا بایدن میتواند، از بین این سیاستهای متعدد براحتی دست به گزینش زند و برخی را حذف و برخی را ادامه دهد. برای مثال در نبرد تعرفهها، هرچند به اقتصاد امریکا لطمه زیادی وارد شده اما به اهرمهای اقتصادی امریکا کمک کرده است. پس این سیاست میتواند چالش برانگیز باشد. برخی اقدامات مثل احیای گفتوگوی امنیتی با استرالیا، هند و ژاپن، ارتقای روابط امریکا با تایوان، تحریمهای برخی شرکتها و مسائل مربوط به سین کیانگ هم میتوانند ادامه یابند. برخی از آنها مثل پیگرد شماری از مقامات چینی نیز میتواند ادامه یابد، اما به گونهای تعدیل شده. دولت بایدن میتواند دست به پر کردن شکافهایی زند که تیم ترامپ در روابط با چین ایجاد کرده بودند و با کنار گذاشتن برخی اقدامات سنتی واشنگتن در قبال چین، خیلی سریع به پیروزیهایی در روابط با چین دست یابد. هرچند پیوستن به نهادهای بینالمللی و توافقنامههای جهانی و همین طور از سرگیری مشارکتها و همکاریها با متحدان اروپایی میتواند باعث بازسازی چارچوب روابط دیپلماتیک امریکا شود. اما بازگشت به روابطی کم تنش با چین باید سرآمد دستور کارهای بایدن باشد.
خسارتهای سرکوب در هنگکنگ
جروم ای. کوهن
کارشناس ارشد مطالعات آسیا
اقداماتی که چین در مقابله با مخالفان هنگکنگی در سال 2020 در پیش گرفت، واکنشهایی را در امریکا برانگیخت که بهنظر نمیرسد، در دوره بایدن تفاوت معناداری پیدا کند. عموماً اقدامات پکن در قبال این دولت شهر، درروابط چین و امریکا تعیین کننده نبوده است. اما امسال موجب شد، این روابط آسیب زیادی ببیند. بی تردید پکن خود میدانست که شدت بخشیدن به برخورد با مخالفان هنگکنگی میتواند منجر به واکنشهای تند نه فقط امریکا که اروپا هم شود. نتیجه این سیاستها و اقدامات همانطور که همه انتظار داشتند، منجر شد، دولت ترامپ شماری از مقامات چینی را تحریم کند و دستور دهد، تعاملهای اقتصادی با هنگکنگ دستخوش تغییراتی جدی شود. با این حال چین تصمیم گرفت، با وجود همه اعتراضها در هنگکنگ و حمایتهای خارجی از آنها، همچنان به سیاستهای خود در این دولت شهر ادامه دهد. در این راستا بود که دستگاه قانونگذاری چین، نه تنها قوانینی سختگیرانه را در مقابله با مخالفان هنگکنگی تصویب کرد که اختیارات دادگاههای هنگکنگی را کاهش داد و نظارت بر توئیتر را تشدید کرد. اکنون و در این شرایط باید دید بایدن که برخی از مخالفان هنگکنگی او را متهم به ضعف تصمیمگیری و مقابله با چین کردهاند، قصد دارد، چگونه به این بخش از سیاستهای چین پاسخ دهد.
دیپلماسی «گرگ جنگجو» چین
جولیان گوویرتز
کارشناس ارشد مطالعات چین
شرایط تقابلی حاکم بر جهان مقامات چینی را از آرامش خارج کرده و خوی تهاجمی آنها را به جهان نمایانده است. این الگوی رفتاری که به دیپلماسی «گرگ جنگجو» شهرت دارد یک واکنش ملی گرایانه به شمار میرود البته گرچه این شرایط به مدتها پیش از 2020 برمی گردد اما در سال گذشته به یکی از برجستهترین نمادهای تعاملات دیپلماتیک چین بدل شده است. بسیاری این رفتار را بهخاطر منطق خصمانه ترامپ در قبال چین و سیاست او برای برتری امریکا در جهان میدانند. اما دلایل دیگری نیز وجود دارد؛ اول اینکه مقامات ارشد چین روی ارتقای قدرت دیپلماسی تمرکز کردهاند و بهعبارت دیگر درصدد هستند جهان را به گوش شنوای خود بدل کنند. دوم؛ دیپلماتهای چینی معتقدند این صدای ملی گرایانه تأکیدی بر قدرت نویافته آنهاست. سوم؛ چین به این باور رسیده است که امریکا یک قدرت رو به افول است که سعی در فشار هر چه بیشتر بر آنها دارد. چهارم؛ این سیاست تهاجمی تنها یکی از تبعات اصرار شی جین پینگ بر رفتار حزب کمونیست است. او در سخنرانی در سال 2013 علت سقوط نظام کمونیستی شوروی را نبود مردان مبارز دانست. شعاری که نمادهایی از «گرگ جنگجو» در آن مشهود است.
البته نتایج این سیاست ملال انگیز است. چینیها معتقدند منطق آنها برای مقابله با انتقادات امریکا و دیگر کشورهای جهان کاملاً دفاعی است اما بواقع اگر این دفاع باشد هزینه سنگینی برای آنها داشته است.
بنفشه غلامی/ زهره صفاری
روابط چین و امریکا بعداز سه سال پر تنش که با آغاز ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» همراه شده بود، در سال 2020 رو به وخامت کم سابقهای گذاشت که در تاریخ روابط دو کشور کم سابقه بوده است. آنها در سالی که گذشت بارها بر سر مسائل مختلف از کرونا، اویغورها، هنگ کنگ، فناوری نسل پنجم گرفته تا بقایای نبرد تجاری که پیشتر آغاز شده بود، رودرروی هم قرار گرفتند و چالشهایی را رقم زدند که بزودی «جو بایدن» با ورود به کاخ سفید باید با آنها رو به رو شود. کارشناسان اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا در چند تحلیل به بررسی مهمترین این چالشها پرداختهاند.
جنگ بر سر «ویروس چینی»
یانژونگ هوانگ
عضو ارشد سازمان بهداشت جهانی
در امریکا، پاندمی کرونا با سیاست داخلی این کشور و در مرتبه بعد به چگونگی تعامل با چین آمیخته شده است. دونالد ترامپ یکی از راههای فرار از مشکلات داخلی و منحرف کردن توجه جامعه از قتل جورج فلوید و آرام کردن اعتراضهای ناشی از آن را در این میدید که چین را مسئول این بیماری دانسته و سازمان بهداشت جهانی را عروسک گردان سیاستهای بهداشتی پکن معرفی کند.
معرفی چین بهعنوان عامل پاندمی، باعث شد تا برخی سیاستمداران امریکایی خواهان مقابله با چین شوند. پس از آن تئوریهای توطئه که از سوی هر دو طرف مطرح میشد، بیاعتمادی بین ملتهای دو کشور را شعله ور کرد و شمار زیادی از امریکاییها با دیدی منفی از چین سخن گفتند. نظرسنجی که «پیو» اوایل پاییز از مردم امریکا انجام داد، نشان میداد 73 درصد امریکاییها نگاهی منفی نسبت به چین دارند که در بالاترین سطح آن از سال 2005 است.
در چین نیز توانایی دولت در مهار سرعت شیوع ویروس که همزمان بود با بالا گرفتن اختلافات دیپلماتیک بین پکن و واشنگتن، احساسات ملیگرایی و ضد امریکایی را بین مردم این کشور تقویت کرد. تعمد و اصرار ترامپ در به کار بردن عبارت «ویروس چینی» باعث خشم مردم این کشور شد و واکنشهای تندی را از سوی دولت پکن بهدنبال داشت و منجر به اخراج روزنامه نگاران امریکایی از چین شد. رسانههای دولتی چین نیز امریکا را کشوری ترسیم کردند که قدرتش رو به افول است. درک نادرست واشنگتن از رهبری بهداشت جهانی و قدرت قلدرمآبانه حتی نخبگان لیبرال در چین را به این باور رسانده است که این کشور باید هرچه زودتر کاری کند تا میزان خطر وابستگیهای متقابل به امریکا را کاهش دهد. در یک ماه اخیر نیز نگاه عموم مردم چین نسبت به امریکا بسیار منفیتر از نگاه آنان به این کشور در اوایل بهار امسال شد. بایدن میراث دار این نگاه است.
نبرد تکنولوژی
آدام سیگال
مدیر برنامه سیاست دیجیتال و فضای سایبری
امسال رقابت تکنولوژی میان امریکا و چین بسیار چشمگیر بود. مهمترین آن نیز در ماه مه رخ داد؛ زمانی که دپارتمان تجاری امریکا عرصه را بر «هوآوی» تنگ کرد و در حوزه فناوری امریکایی محدودیتهای بسیاری بر این شرکت چینی اعمال شد. این فشارها شبکه نسل 5 این کمپانی را تحت تأثیر قرار داد و در نتیجه آن بسیاری از کشورهای اروپایی نیز در قبال آن محدودیتهایی را قائل شدند. علاوه بر این دولت ترامپ با ممنوعیت فعالیت شبکههای ارتباطی چینی «تیک تاک» و «وی چت» به بهانه مسائل مرتبط با امنیت ملی برای اولین بار در تاریخ امریکا یک فناوری اطلاعاتی خارجی را با موانعی روبهرو کرد. گرچه این محدودیتها در کش و قوس دادگاهها متوقف مانده، اما دولت ترامپ درصدد است محدودیتهای جدیدی را نیز در حوزه بهرهگیری از سرورهای چینی و نرم افزارهای تلفن همراه اعمال کند.
در این میان پکن برای رهایی از این شرایط، استراتژی جدید مبنی بر تثبیت نمودار رشد اقتصادی و کاهش وابستگی به فناوری و بازار خارجی را در پیش گرفته است. براساس این مشی جدید، دولت با صرف میلیاردها دلار در حوزه تحقیقات و پژوهش، شرکتهای کوچک را برای ورود به عرصه رقابت ترغیب کرده و با استخدام استعدادهای تایوانی و خنثی کردن حملات سایبری بر این شرکتها، مسیر جدید را در حوزه فناوری برای خود باز میکند که مشمول قوانین کنترلی امریکا نخواهد شد. از سوی دیگر دولت چین در همین راستا نظارت دولتی در حوزه فناوری را افزایش داده است. رقابت امریکا و چین در حوزه تکنولوژی در 2021 از بین نخواهد رفت. بهطوری که سیاست بایدن در این حوزه گرچه تمایل بیشتری به سمت چند جانبهگرایی خواهد داشت اما ماهیت رقابتی را حفظ میکند و پکن نیز سیاست مقابلهای با امریکا و نوآوری در این حوزه را ادامه میدهد. بنابراین میتوان رقابت تکنولوژیک را مشخصه از پیش تعریف شده روابط دو جانبه دو کشور دانست.
هدیه چینی ترامپ به بایدن
الیزابت سی. اکونومی
عضو ارشد مطالعات چین
دولت ترامپ بجز سیاستهایی که در سه سال و نیم گذشته در قبال چین داشته است، بهطور مشخص از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا اقدامات زیادی را درقبال مسائل تبت، تایوان، دریای جنوبی چین و برخی سیاستهای اقتصادی که چین حساسیت زیادی نسبت به آنها دارد، انجام داد. این اقدامات شاید بهنظر برسد، میتوانند کار بایدن را در شروع راه خود دشوار کنند. اما عکس آن نیز میتواند رخ دهد. زیرا بایدن میتواند، از بین این سیاستهای متعدد براحتی دست به گزینش زند و برخی را حذف و برخی را ادامه دهد. برای مثال در نبرد تعرفهها، هرچند به اقتصاد امریکا لطمه زیادی وارد شده اما به اهرمهای اقتصادی امریکا کمک کرده است. پس این سیاست میتواند چالش برانگیز باشد. برخی اقدامات مثل احیای گفتوگوی امنیتی با استرالیا، هند و ژاپن، ارتقای روابط امریکا با تایوان، تحریمهای برخی شرکتها و مسائل مربوط به سین کیانگ هم میتوانند ادامه یابند. برخی از آنها مثل پیگرد شماری از مقامات چینی نیز میتواند ادامه یابد، اما به گونهای تعدیل شده. دولت بایدن میتواند دست به پر کردن شکافهایی زند که تیم ترامپ در روابط با چین ایجاد کرده بودند و با کنار گذاشتن برخی اقدامات سنتی واشنگتن در قبال چین، خیلی سریع به پیروزیهایی در روابط با چین دست یابد. هرچند پیوستن به نهادهای بینالمللی و توافقنامههای جهانی و همین طور از سرگیری مشارکتها و همکاریها با متحدان اروپایی میتواند باعث بازسازی چارچوب روابط دیپلماتیک امریکا شود. اما بازگشت به روابطی کم تنش با چین باید سرآمد دستور کارهای بایدن باشد.
خسارتهای سرکوب در هنگکنگ
جروم ای. کوهن
کارشناس ارشد مطالعات آسیا
اقداماتی که چین در مقابله با مخالفان هنگکنگی در سال 2020 در پیش گرفت، واکنشهایی را در امریکا برانگیخت که بهنظر نمیرسد، در دوره بایدن تفاوت معناداری پیدا کند. عموماً اقدامات پکن در قبال این دولت شهر، درروابط چین و امریکا تعیین کننده نبوده است. اما امسال موجب شد، این روابط آسیب زیادی ببیند. بی تردید پکن خود میدانست که شدت بخشیدن به برخورد با مخالفان هنگکنگی میتواند منجر به واکنشهای تند نه فقط امریکا که اروپا هم شود. نتیجه این سیاستها و اقدامات همانطور که همه انتظار داشتند، منجر شد، دولت ترامپ شماری از مقامات چینی را تحریم کند و دستور دهد، تعاملهای اقتصادی با هنگکنگ دستخوش تغییراتی جدی شود. با این حال چین تصمیم گرفت، با وجود همه اعتراضها در هنگکنگ و حمایتهای خارجی از آنها، همچنان به سیاستهای خود در این دولت شهر ادامه دهد. در این راستا بود که دستگاه قانونگذاری چین، نه تنها قوانینی سختگیرانه را در مقابله با مخالفان هنگکنگی تصویب کرد که اختیارات دادگاههای هنگکنگی را کاهش داد و نظارت بر توئیتر را تشدید کرد. اکنون و در این شرایط باید دید بایدن که برخی از مخالفان هنگکنگی او را متهم به ضعف تصمیمگیری و مقابله با چین کردهاند، قصد دارد، چگونه به این بخش از سیاستهای چین پاسخ دهد.
دیپلماسی «گرگ جنگجو» چین
جولیان گوویرتز
کارشناس ارشد مطالعات چین
شرایط تقابلی حاکم بر جهان مقامات چینی را از آرامش خارج کرده و خوی تهاجمی آنها را به جهان نمایانده است. این الگوی رفتاری که به دیپلماسی «گرگ جنگجو» شهرت دارد یک واکنش ملی گرایانه به شمار میرود البته گرچه این شرایط به مدتها پیش از 2020 برمی گردد اما در سال گذشته به یکی از برجستهترین نمادهای تعاملات دیپلماتیک چین بدل شده است. بسیاری این رفتار را بهخاطر منطق خصمانه ترامپ در قبال چین و سیاست او برای برتری امریکا در جهان میدانند. اما دلایل دیگری نیز وجود دارد؛ اول اینکه مقامات ارشد چین روی ارتقای قدرت دیپلماسی تمرکز کردهاند و بهعبارت دیگر درصدد هستند جهان را به گوش شنوای خود بدل کنند. دوم؛ دیپلماتهای چینی معتقدند این صدای ملی گرایانه تأکیدی بر قدرت نویافته آنهاست. سوم؛ چین به این باور رسیده است که امریکا یک قدرت رو به افول است که سعی در فشار هر چه بیشتر بر آنها دارد. چهارم؛ این سیاست تهاجمی تنها یکی از تبعات اصرار شی جین پینگ بر رفتار حزب کمونیست است. او در سخنرانی در سال 2013 علت سقوط نظام کمونیستی شوروی را نبود مردان مبارز دانست. شعاری که نمادهایی از «گرگ جنگجو» در آن مشهود است.
البته نتایج این سیاست ملال انگیز است. چینیها معتقدند منطق آنها برای مقابله با انتقادات امریکا و دیگر کشورهای جهان کاملاً دفاعی است اما بواقع اگر این دفاع باشد هزینه سنگینی برای آنها داشته است.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
زمینهسازی برای سفر به ترکیه
من همچنین تلاش میکردم تا دستاوردهای بالقوه ایران را از این تحولات به حداقل ممکن برسانم، موضوعی که هرگز برای متیس اولویت نداشت ولی دانفورد بهتر درک میکرد. من و دانفورد درباره طراحی برنامهای که همه این اولویتها را دربربگیرد، گفتوگو کردیم که کار بسیار دشواری بود ولی به مراتب بهتر از شیوهها و مدلهای متیس بود. متیس مدام تغییر عقیده میداد مثلاً یک بار میگفت ما باید بهصورت نامحدود در سوریه بمانیم و بعداً تغییر عقیده میداد و میگفت ما باید آنچه را رئیس جمهوری میخواهد، انجام دهیم؛ عقب نشینی فوری از سوریه. چنین حرکاتی در واقع به سیاستهای رئیس جمهوری آسیب میزد. از آنجا که معلوم بود از نظر اردوغان «کرد خوب یک کرد مرده است»، راهپیماییهای بزرگی در مخالفت با سیاستهای ترکیه در قبال کردها برگزار شد. دانفورد معتقد بود اهداف فوری ترکیه در سوریه بیرون کردن کردها از مناطق مرزی نزدیک ترکیه خواهد بود تا پس از آن صدها هزار پناهجوی سوری مستقر در ترکیه را به مناطق مرزی درون خاک سوریه که اکنون عمدتاً خالی از سکنه شده بود، منتقل کند. او پیشنهاد داد یک نیروی ناظر از سوی ناتو تأسیس شود و امریکا نیز با استقرار حداقل نیرو در منطقه، در زمینه اطلاعاتی، جاسوسی، شناسایی و پوشش هوایی از این نیرو پشتیبانی کند. همچنین تشکیلاتی شبیه به اورژانس و تماس اضطراری به این نیرو اضافه شود تا در صورتی که مشکلی برای نیروهای ناظر پیش آمد، بتوانند درخواست کمک و مداخله نظامی بکنند. من همچنین از اینکه دانفورد بلافاصله با حفظ نیروهای امریکایی در التنف موافقت کرد، خوشحال شدم. متیس مخالف این قضیه بود و به این ترتیب شاید راهی پیش روی ما باز میشد.
من برای سفر به ترکیه در اوایل ماه ژانویه برنامهریزی میکردم که دانفورد پیشنهاد کرد با من به آنکارا بیاید و بعد هم در آنجا بماند تا مذاکرات فنی را با مقامات ترکیه ادامه دهد. با حضور او در هیأت موافقت کردم. به این ترتیب ترکها پیام واحدی را از مقامات سیاسی و نظامی امریکا میشنیدند و قابلیت آنها برای بهرهبرداری از اختلاف نظرهای موجود میان بازیگران متعدد امریکایی کاهش مییافت. بهرهبرداری از اختلافات نهادها و مقامات امریکا در مورد یک موضوع خاص همواره یکی از راهبردهای مورد علاقه دولتهای خارجی بود. پمپئو را در جریان این موضوعات قرار دادم و گفتم که ما از حصول یک پیامد بد در قضیه سوریه جلوگیری کردیم و اکنون در آستانه طراحی برنامهای متناسب و قابل اجرا هستیم. پمپئو میخواست مطمئن شود که نماینده وزارت خارجه که روی سوریه کار میکند، حتماً در سفر هیأت ما به آنکارا حضور خواهد داشت، با اکراه موافقت کردم. اکراه من به این دلیل بود که خود پمپئو دو روز پیش از کریسمس به من گفت که «جیم جفری» سفیر پیشین امریکا در آنکارا «علاقهای به کردها ندارد و همچنان ترکیه را یک شریک قابل اعتماد ناتو» تلقی میکند. اینها علائمی هشدارآمیز درباره وجود موارد متعدد و مزمن از پدیده موسوم به «مشتری مداری» در وزارت خارجه امریکا بود که این وزارتخانه را رنج میداد. در پدیده موسوم به مشتری مداری نوع نگاه و چشم اندازهای متعلق به کشورهای خارجی بیشتر از چشماندازهای خود امریکا اهمیت مییابد. پمپئو، شاناهان، دانفورد و من توافق کردیم که یک بیانیه یک صفحهای درباره اصول اساسی خود در قبال سوریه آماده کنیم تا از بروز هرگونه سوءتفاهم در آینده جلوگیری شود. تهیه چنین بیانیهای بویژه از نظر وزارت دفاع اهمیت زیادی داشت.
من همچنین تلاش میکردم تا دستاوردهای بالقوه ایران را از این تحولات به حداقل ممکن برسانم، موضوعی که هرگز برای متیس اولویت نداشت ولی دانفورد بهتر درک میکرد. من و دانفورد درباره طراحی برنامهای که همه این اولویتها را دربربگیرد، گفتوگو کردیم که کار بسیار دشواری بود ولی به مراتب بهتر از شیوهها و مدلهای متیس بود. متیس مدام تغییر عقیده میداد مثلاً یک بار میگفت ما باید بهصورت نامحدود در سوریه بمانیم و بعداً تغییر عقیده میداد و میگفت ما باید آنچه را رئیس جمهوری میخواهد، انجام دهیم؛ عقب نشینی فوری از سوریه. چنین حرکاتی در واقع به سیاستهای رئیس جمهوری آسیب میزد. از آنجا که معلوم بود از نظر اردوغان «کرد خوب یک کرد مرده است»، راهپیماییهای بزرگی در مخالفت با سیاستهای ترکیه در قبال کردها برگزار شد. دانفورد معتقد بود اهداف فوری ترکیه در سوریه بیرون کردن کردها از مناطق مرزی نزدیک ترکیه خواهد بود تا پس از آن صدها هزار پناهجوی سوری مستقر در ترکیه را به مناطق مرزی درون خاک سوریه که اکنون عمدتاً خالی از سکنه شده بود، منتقل کند. او پیشنهاد داد یک نیروی ناظر از سوی ناتو تأسیس شود و امریکا نیز با استقرار حداقل نیرو در منطقه، در زمینه اطلاعاتی، جاسوسی، شناسایی و پوشش هوایی از این نیرو پشتیبانی کند. همچنین تشکیلاتی شبیه به اورژانس و تماس اضطراری به این نیرو اضافه شود تا در صورتی که مشکلی برای نیروهای ناظر پیش آمد، بتوانند درخواست کمک و مداخله نظامی بکنند. من همچنین از اینکه دانفورد بلافاصله با حفظ نیروهای امریکایی در التنف موافقت کرد، خوشحال شدم. متیس مخالف این قضیه بود و به این ترتیب شاید راهی پیش روی ما باز میشد.
من برای سفر به ترکیه در اوایل ماه ژانویه برنامهریزی میکردم که دانفورد پیشنهاد کرد با من به آنکارا بیاید و بعد هم در آنجا بماند تا مذاکرات فنی را با مقامات ترکیه ادامه دهد. با حضور او در هیأت موافقت کردم. به این ترتیب ترکها پیام واحدی را از مقامات سیاسی و نظامی امریکا میشنیدند و قابلیت آنها برای بهرهبرداری از اختلاف نظرهای موجود میان بازیگران متعدد امریکایی کاهش مییافت. بهرهبرداری از اختلافات نهادها و مقامات امریکا در مورد یک موضوع خاص همواره یکی از راهبردهای مورد علاقه دولتهای خارجی بود. پمپئو را در جریان این موضوعات قرار دادم و گفتم که ما از حصول یک پیامد بد در قضیه سوریه جلوگیری کردیم و اکنون در آستانه طراحی برنامهای متناسب و قابل اجرا هستیم. پمپئو میخواست مطمئن شود که نماینده وزارت خارجه که روی سوریه کار میکند، حتماً در سفر هیأت ما به آنکارا حضور خواهد داشت، با اکراه موافقت کردم. اکراه من به این دلیل بود که خود پمپئو دو روز پیش از کریسمس به من گفت که «جیم جفری» سفیر پیشین امریکا در آنکارا «علاقهای به کردها ندارد و همچنان ترکیه را یک شریک قابل اعتماد ناتو» تلقی میکند. اینها علائمی هشدارآمیز درباره وجود موارد متعدد و مزمن از پدیده موسوم به «مشتری مداری» در وزارت خارجه امریکا بود که این وزارتخانه را رنج میداد. در پدیده موسوم به مشتری مداری نوع نگاه و چشم اندازهای متعلق به کشورهای خارجی بیشتر از چشماندازهای خود امریکا اهمیت مییابد. پمپئو، شاناهان، دانفورد و من توافق کردیم که یک بیانیه یک صفحهای درباره اصول اساسی خود در قبال سوریه آماده کنیم تا از بروز هرگونه سوءتفاهم در آینده جلوگیری شود. تهیه چنین بیانیهای بویژه از نظر وزارت دفاع اهمیت زیادی داشت.
عبور چین و امریکا از دالان سرد 2020
مترجم ها:
بنفشه غلامی/ زهره صفاری
روابط چین و امریکا بعداز سه سال پر تنش که با آغاز ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» همراه شده بود، در سال 2020 رو به وخامت کم سابقهای گذاشت که در تاریخ روابط دو کشور کم سابقه بوده است. آنها در سالی که گذشت بارها بر سر مسائل مختلف از کرونا، اویغورها، هنگ کنگ، فناوری نسل پنجم گرفته تا بقایای نبرد تجاری که پیشتر آغاز شده بود، رودرروی هم قرار گرفتند و چالشهایی را رقم زدند که بزودی «جو بایدن» با ورود به کاخ سفید باید با آنها رو به رو شود. کارشناسان اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا در چند تحلیل به بررسی مهمترین این چالشها پرداختهاند.
جنگ بر سر «ویروس چینی»
یانژونگ هوانگ
عضو ارشد سازمان بهداشت جهانی
در امریکا، پاندمی کرونا با سیاست داخلی این کشور و در مرتبه بعد به چگونگی تعامل با چین آمیخته شده است. دونالد ترامپ یکی از راههای فرار از مشکلات داخلی و منحرف کردن توجه جامعه از قتل جورج فلوید و آرام کردن اعتراضهای ناشی از آن را در این میدید که چین را مسئول این بیماری دانسته و سازمان بهداشت جهانی را عروسک گردان سیاستهای بهداشتی پکن معرفی کند.
معرفی چین بهعنوان عامل پاندمی، باعث شد تا برخی سیاستمداران امریکایی خواهان مقابله با چین شوند. پس از آن تئوریهای توطئه که از سوی هر دو طرف مطرح میشد، بیاعتمادی بین ملتهای دو کشور را شعله ور کرد و شمار زیادی از امریکاییها با دیدی منفی از چین سخن گفتند. نظرسنجی که «پیو» اوایل پاییز از مردم امریکا انجام داد، نشان میداد 73 درصد امریکاییها نگاهی منفی نسبت به چین دارند که در بالاترین سطح آن از سال 2005 است.
در چین نیز توانایی دولت در مهار سرعت شیوع ویروس که همزمان بود با بالا گرفتن اختلافات دیپلماتیک بین پکن و واشنگتن، احساسات ملیگرایی و ضد امریکایی را بین مردم این کشور تقویت کرد. تعمد و اصرار ترامپ در به کار بردن عبارت «ویروس چینی» باعث خشم مردم این کشور شد و واکنشهای تندی را از سوی دولت پکن بهدنبال داشت و منجر به اخراج روزنامه نگاران امریکایی از چین شد. رسانههای دولتی چین نیز امریکا را کشوری ترسیم کردند که قدرتش رو به افول است. درک نادرست واشنگتن از رهبری بهداشت جهانی و قدرت قلدرمآبانه حتی نخبگان لیبرال در چین را به این باور رسانده است که این کشور باید هرچه زودتر کاری کند تا میزان خطر وابستگیهای متقابل به امریکا را کاهش دهد. در یک ماه اخیر نیز نگاه عموم مردم چین نسبت به امریکا بسیار منفیتر از نگاه آنان به این کشور در اوایل بهار امسال شد. بایدن میراث دار این نگاه است.
نبرد تکنولوژی
آدام سیگال
مدیر برنامه سیاست دیجیتال و فضای سایبری
امسال رقابت تکنولوژی میان امریکا و چین بسیار چشمگیر بود. مهمترین آن نیز در ماه مه رخ داد؛ زمانی که دپارتمان تجاری امریکا عرصه را بر «هوآوی» تنگ کرد و در حوزه فناوری امریکایی محدودیتهای بسیاری بر این شرکت چینی اعمال شد. این فشارها شبکه نسل 5 این کمپانی را تحت تأثیر قرار داد و در نتیجه آن بسیاری از کشورهای اروپایی نیز در قبال آن محدودیتهایی را قائل شدند. علاوه بر این دولت ترامپ با ممنوعیت فعالیت شبکههای ارتباطی چینی «تیک تاک» و «وی چت» به بهانه مسائل مرتبط با امنیت ملی برای اولین بار در تاریخ امریکا یک فناوری اطلاعاتی خارجی را با موانعی روبهرو کرد. گرچه این محدودیتها در کش و قوس دادگاهها متوقف مانده، اما دولت ترامپ درصدد است محدودیتهای جدیدی را نیز در حوزه بهرهگیری از سرورهای چینی و نرم افزارهای تلفن همراه اعمال کند.
در این میان پکن برای رهایی از این شرایط، استراتژی جدید مبنی بر تثبیت نمودار رشد اقتصادی و کاهش وابستگی به فناوری و بازار خارجی را در پیش گرفته است. براساس این مشی جدید، دولت با صرف میلیاردها دلار در حوزه تحقیقات و پژوهش، شرکتهای کوچک را برای ورود به عرصه رقابت ترغیب کرده و با استخدام استعدادهای تایوانی و خنثی کردن حملات سایبری بر این شرکتها، مسیر جدید را در حوزه فناوری برای خود باز میکند که مشمول قوانین کنترلی امریکا نخواهد شد. از سوی دیگر دولت چین در همین راستا نظارت دولتی در حوزه فناوری را افزایش داده است. رقابت امریکا و چین در حوزه تکنولوژی در 2021 از بین نخواهد رفت. بهطوری که سیاست بایدن در این حوزه گرچه تمایل بیشتری به سمت چند جانبهگرایی خواهد داشت اما ماهیت رقابتی را حفظ میکند و پکن نیز سیاست مقابلهای با امریکا و نوآوری در این حوزه را ادامه میدهد. بنابراین میتوان رقابت تکنولوژیک را مشخصه از پیش تعریف شده روابط دو جانبه دو کشور دانست.
هدیه چینی ترامپ به بایدن
الیزابت سی. اکونومی
عضو ارشد مطالعات چین
دولت ترامپ بجز سیاستهایی که در سه سال و نیم گذشته در قبال چین داشته است، بهطور مشخص از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا اقدامات زیادی را درقبال مسائل تبت، تایوان، دریای جنوبی چین و برخی سیاستهای اقتصادی که چین حساسیت زیادی نسبت به آنها دارد، انجام داد. این اقدامات شاید بهنظر برسد، میتوانند کار بایدن را در شروع راه خود دشوار کنند. اما عکس آن نیز میتواند رخ دهد. زیرا بایدن میتواند، از بین این سیاستهای متعدد براحتی دست به گزینش زند و برخی را حذف و برخی را ادامه دهد. برای مثال در نبرد تعرفهها، هرچند به اقتصاد امریکا لطمه زیادی وارد شده اما به اهرمهای اقتصادی امریکا کمک کرده است. پس این سیاست میتواند چالش برانگیز باشد. برخی اقدامات مثل احیای گفتوگوی امنیتی با استرالیا، هند و ژاپن، ارتقای روابط امریکا با تایوان، تحریمهای برخی شرکتها و مسائل مربوط به سین کیانگ هم میتوانند ادامه یابند. برخی از آنها مثل پیگرد شماری از مقامات چینی نیز میتواند ادامه یابد، اما به گونهای تعدیل شده. دولت بایدن میتواند دست به پر کردن شکافهایی زند که تیم ترامپ در روابط با چین ایجاد کرده بودند و با کنار گذاشتن برخی اقدامات سنتی واشنگتن در قبال چین، خیلی سریع به پیروزیهایی در روابط با چین دست یابد. هرچند پیوستن به نهادهای بینالمللی و توافقنامههای جهانی و همین طور از سرگیری مشارکتها و همکاریها با متحدان اروپایی میتواند باعث بازسازی چارچوب روابط دیپلماتیک امریکا شود. اما بازگشت به روابطی کم تنش با چین باید سرآمد دستور کارهای بایدن باشد.
خسارتهای سرکوب در هنگکنگ
جروم ای. کوهن
کارشناس ارشد مطالعات آسیا
اقداماتی که چین در مقابله با مخالفان هنگکنگی در سال 2020 در پیش گرفت، واکنشهایی را در امریکا برانگیخت که بهنظر نمیرسد، در دوره بایدن تفاوت معناداری پیدا کند. عموماً اقدامات پکن در قبال این دولت شهر، درروابط چین و امریکا تعیین کننده نبوده است. اما امسال موجب شد، این روابط آسیب زیادی ببیند. بی تردید پکن خود میدانست که شدت بخشیدن به برخورد با مخالفان هنگکنگی میتواند منجر به واکنشهای تند نه فقط امریکا که اروپا هم شود. نتیجه این سیاستها و اقدامات همانطور که همه انتظار داشتند، منجر شد، دولت ترامپ شماری از مقامات چینی را تحریم کند و دستور دهد، تعاملهای اقتصادی با هنگکنگ دستخوش تغییراتی جدی شود. با این حال چین تصمیم گرفت، با وجود همه اعتراضها در هنگکنگ و حمایتهای خارجی از آنها، همچنان به سیاستهای خود در این دولت شهر ادامه دهد. در این راستا بود که دستگاه قانونگذاری چین، نه تنها قوانینی سختگیرانه را در مقابله با مخالفان هنگکنگی تصویب کرد که اختیارات دادگاههای هنگکنگی را کاهش داد و نظارت بر توئیتر را تشدید کرد. اکنون و در این شرایط باید دید بایدن که برخی از مخالفان هنگکنگی او را متهم به ضعف تصمیمگیری و مقابله با چین کردهاند، قصد دارد، چگونه به این بخش از سیاستهای چین پاسخ دهد.
دیپلماسی «گرگ جنگجو» چین
جولیان گوویرتز
کارشناس ارشد مطالعات چین
شرایط تقابلی حاکم بر جهان مقامات چینی را از آرامش خارج کرده و خوی تهاجمی آنها را به جهان نمایانده است. این الگوی رفتاری که به دیپلماسی «گرگ جنگجو» شهرت دارد یک واکنش ملی گرایانه به شمار میرود البته گرچه این شرایط به مدتها پیش از 2020 برمی گردد اما در سال گذشته به یکی از برجستهترین نمادهای تعاملات دیپلماتیک چین بدل شده است. بسیاری این رفتار را بهخاطر منطق خصمانه ترامپ در قبال چین و سیاست او برای برتری امریکا در جهان میدانند. اما دلایل دیگری نیز وجود دارد؛ اول اینکه مقامات ارشد چین روی ارتقای قدرت دیپلماسی تمرکز کردهاند و بهعبارت دیگر درصدد هستند جهان را به گوش شنوای خود بدل کنند. دوم؛ دیپلماتهای چینی معتقدند این صدای ملی گرایانه تأکیدی بر قدرت نویافته آنهاست. سوم؛ چین به این باور رسیده است که امریکا یک قدرت رو به افول است که سعی در فشار هر چه بیشتر بر آنها دارد. چهارم؛ این سیاست تهاجمی تنها یکی از تبعات اصرار شی جین پینگ بر رفتار حزب کمونیست است. او در سخنرانی در سال 2013 علت سقوط نظام کمونیستی شوروی را نبود مردان مبارز دانست. شعاری که نمادهایی از «گرگ جنگجو» در آن مشهود است.
البته نتایج این سیاست ملال انگیز است. چینیها معتقدند منطق آنها برای مقابله با انتقادات امریکا و دیگر کشورهای جهان کاملاً دفاعی است اما بواقع اگر این دفاع باشد هزینه سنگینی برای آنها داشته است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دورنــما
-
عبور چین و امریکا از دالان سرد 2020
-
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
-
عبور چین و امریکا از دالان سرد 2020
اخبارایران آنلاین