آیا ارگ بازسازی شده بم همان ارگی است که فرو ریخت؟
چهره ارگ بم پس از 17 سال
زهرا کشوری
خبرنگار
بم در روز 5 دی سال 82 ساعت پنج صبح لرزید. قد نخلهای بم در سوگ 30 هزار بمی خمید. ارگ بم از غصه فرو ریخت. فروریختن و ویرانی، بخشی از تاریخ یک اثر تاریخی است! مرمتگران، تاریخ را بازسازی نمیکنند. اگر زخمش کاری نباشد؛ مرمت میشود. زخم کاری اما بخشی از تاریخ اثر است؛ بر پیشانی تاریخش میماند. ارگ بم اما نماد زندگی در باغشهر بم بود. شهر سوگوار بود. تن ترد چلچله بود که آن روز پای نخلها خاک میشد. پیکر دلدار بود که لای پتو از زیر خاک بیرون میآمد. آن صبح که از در و پنجره ضجه مرگ میآمد! تاریخ شهر به پریشانی روزی بود که شاه قاجار به خونخواهی ارگ آمده بود. غم و خشت و تگرگ میبارید. شهر باید دوباره بلند میشد. پس مرمتگران قانونشان را شکستند. ارگ باید دوباره بارو و حصار میکشید. یونسکو هم شش ماه بعد از آن صبح تلخ، ارگ بم با منظر فرهنگیاش را در فهرست جهانی یونسکو ثبت کرد. منظر فرهنگی ارگ بم یعنی بر بلندای ارگ بایستی و چشم بگردانی به چهار افقش. تا جایی که چشم کار میکند؛ ارگ بم میشد و منظر فرهنگیاش. برای بازسازی ارگ بم اما یک مشکل بزرگ وجود داشت. پیش از آنکه زلزله ارگ بم را به تلی از خاک تبدیل کند، مستندنگاری نشده بود! مسئولان میراث فرهنگی وقت فراخوان دادند هر که از بم عکسی و مستندی دارد بفرستد تا ارگ بم را براساس آنچه بود بسازند. این فراخوان آه از نهاد بسیاری برآورد. آیا آنچه ساخته میشود همان ارگی است که زلزله فروریخت؟ «اسکندر مختاری» مدیر وقت پایگاه میراث جهانی بم، برای پاسخ به این سؤال انتخاب شد. او 5 سال مدیر پایگاه بود. مختاری شباهت ارگ بازسازی شده با ارگ بمی را که فرو ریخت صددرصد میداند.
او میگوید: «در فرآیند بازسازی ارگ به این نتیجه رسیدیم که کار نباید بدون مطالعات همهجانبه از جمله مطالعات باستانشناسی انجام بگیرد.» او البته مشکل عدم مستندنگاری پیش از حادثه بم را تنها مختص به بخش عامنشین ارگ میداند. مختاری میگوید: «در این بخش کسانی اسکان موقت داشته و یک سازههایی به آن اضافه کرده بودند. بنابراین فرآیند مطالعات به سمت باستانشناسی رفت. هر محدودهای با باستانشناسی لایهنگاری میشد، براساس نتایج باستانشناسی، مطالعات معماری انجام میگرفت، در نهایت با عکسها و مستندات موجود تطابق داده میشد. آن روز قرار گذاشته شد که هیچ بخشی از ارگ بم بدون تهیه طرح باستانشناسی و مطالعات معماری بازسازی نشود.» به گفته مختاری در بخش حاکمنشین، بازار، مسجد و مدرسه میرزا نعیم تغییری داده نشد بود. تنها در بخش عامهنشین تغییرات وجود داشت. نقشههای موجود نشان میداد که ساختار معماری در بخش عامهنشین نمیتواند واقعی باشد. مطالعات هم نشان داد که این سازهها اسکانهای موقت هستند.
ارگ بم که فرو ریخت تنها یونسکو منظر فرهنگی شهر بم را جهانی نکرد. باستانشناسان، مرمتگران و کارشناسان زیادی از آلمان، ایتالیا، ژاپن و فرانسه به کمک ارگ آمدند. ارگ یک میراث بشری بود. کارشناسان و باستانشناسان ایرانی به گفته مختاری برج شماره یک ارگ را با همکاری ایتالیاییها بازسازی کردند. خانه سیستانیها هم با کمک آلمانیها ساخته شد. دروازه دوم را هم ایرانیها با حضور فرانسویها ساختند. بازسازی مسجد، مدرسه، بازار میرزا نعیم و اصطبل ارگ را کارشناسان ایرانی به تنهایی انجام دادند.
مختاری میگوید: «نقش ایتالیاییها و آلمانیها در بازسازی ارگ بیشتر از فرانسویها بود.» ژاپنیها بیشتر در بخش تجهیز کارگاه فعال بودند. او میگوید: «بسیاری از تجهیزات لازم برای بازسازی ارگ را آنها خریداری و به ایران منتقل کردند.»
آن روزها این گمانهزنی وجود داشت که زلزله بم قدمت ارگ بم را بیشتر کرد و به دوران هخامنشی رساند. اسکندر مختاری اما میگوید: «زلزله بم تاریخ ارگ را روشن کرد. کاوشها به کشف آثاری از دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی منجر شد. باستانشناسان بیش از 240 هزار تکه سفال از ارگ طبقهبندی کردند. بیشتر سفال منقوش و متعلق به قرن 4 و 5 هجری قمری بود.» به گفته مختاری این سفال نشان میدهد که این دوره تاریخی اوج اقتدار ارگ بود.
مختاری بیشتر روی تاریخ ساسانی ارگ بم تأکید میکند اما این نکته را پنهان نمیکند که باستانشناسان دیگری چون شهریار عدل باستانشناس فقید ایرانی، بیشتر روی سلوکی و اشکانی بودن ارگ تأکید داشتند. این دو سلسله پیش از ساسانی حکومت کردهاند. آثار متعلق به دوره هخامنشی در ارگ بم هم محدود به سفال میشود. باستانشناسان در بدنه ارگ بم نشانهای از حضور امپراطوری هخامنشی نیافتند. مختاری در نهایت میگوید: «باستانشناسان و پژوهشگران درباره تاریخ ارگ به اجماع نرسیدند.» بازسازی ارگ بم تا جایی پیش رفت که در سال 91 از فهرست میراث در خطر یونسکو خارج و در فهرست اصلی قرار گرفت.
17 سال از آن روزی که ارگ بم فروریخت و یک نگهبان و دو گردشگر را در خود دفن کرد، میگذرد. «محسن قاسمی» مدیر پایگاه میراث جهانی بم و منظر فرهنگی در گفتوگو با ایسنا از بازسازی 80 درصدی ارگ بم خبر میدهد. به گفته او کارشناسان به این نتیجه رسیدهاند که بخشهایی از این بنای تاریخی دست نخورده باقی بماند؛ بخشی ویران از یک صبح زمستانی که هرگز در بم طلوع نکرد. ارگ بم هم مثل مردمش با یک زخم همیشگی تاریخ را پشت سر میگذارد؛ زخمی مرمت نشده.
نیم نگاه
کارشناسان میراث فرهنگی در فرآیند بازسازی ارگ به این نتیجه رسیدند که کار نباید بدون مطالعات همهجانبه از جمله مطالعات باستانشناسی انجام بگیرد. بنابراین فرآیند مطالعات به سمت باستانشناسی رفت. هر محدودهای با باستانشناسی لایهنگاری میشد، براساس نتایج باستانشناسی، مطالعات معماری انجام میگرفت، در نهایت با عکسها و مستندات موجود تطابق داده میشد. آن روز قرار گذاشته شد که هیچ بخشی از ارگ بم بدون تهیه طرح باستانشناسی و مطالعات معماری بازسازی نشود
زندگی در بم با یک زخم عمیق
زندگی حتی وقتی انکارش میکنی، حتی وقتی نادیدهاش میگیری، حتی وقتی نمیخواهیاش. از تو قویتر است. از هر چیز دیگری قویتر است. 17 سال از صبح 5 دی 82 که خورشید در بم طلوع نکرد میگذرد. بمیهایی که از آن حادثه جان سالم بهدر بردهاند و 30 هزار نفر از عزیزانشان را، همسایگانشان را، هممحلیهایشان را و همشهریهایشان را پای نخلها خاک کردند، ازدواج کرده و بچهدار شدهاند. آنها که عزیزشان را زیر آوار درد از دست دادند دوباره دنبال اتوبوسها دویدند. به پیشبینیهای هواشناسی با دقت گوش کردند و دخترهایشان را شوهر دادند. «آنا گاوالدا» در کتاب «من او را دوست داشتم» درست میگوید: «باور کردنی نیست اما همینگونه است. زندگی از هر چیز دیگری قویتر است.» شهر خشتی بم اما جور دیگری ساخته شد. هرچند هنوز موسی غضنفرآبادی نماینده بم در بهارستان در گفتوگو با «ایران» از بم به عنوان یک باغشهر که سایهسار نخلستان بر سرش کشیده شده، یاد میکند اما این مسأله را هم کتمان نمیکند که برخی از نخلستانها قطع شد و ساختمانها جای نخلها را گرفت. جوانترها زندگی مستقل میخواستند. مستأجرها بعد از زلزله به دنبال جای محکمی بودند که به نام خودشان سند بخورد. شهر مهاجرپذیر هم شد. کارگران کرد، ترک و لر هم به بم آمدند و ماندند. مستأجرها همان سالهای اول بعد از زلزله روی گسل اقدام به ساختوساز غیرمجاز کردند. غضنفرآبادی میگوید: «بخشی از آن حاشیهنشینی با واگذاری زمین حل شد.» هرچند قصه تلخ آن حاشیهنشینی همچنان روی گسل زلزله بم ادامه دارد و تمام نشد. همه این ساختوسازها زمین میخواست. شبها فرصت خوبی بود تا نخلستانها قطع شود و تیرآهنها جای آن را بگیرد. شهر آنقدر چهره جدیدی به خود گرفت که بمیها میگویند اگر ارگ قدیمی بم، نخلها و اکالیپتوسهای تنومند نباشد، باور کهنسال بودن این شهر برای تازه واردها سخت میشود. بمیها شهر امروز بم را امنترین شهر در مقابل زلزله در کرمان میدانند. هرچند هنوز تردید درباره خانههایی که پیمانکاران در بم ساختند در ذهن برخی بمیها وجود دارد. آنها اعتقاد دارند خانههایی که با حضور صاحبخانه و نظارت دولتها ساخته شد مطمئنتر از خانههای ساخته شده توسط پیمانکاران است. شورای شهریهای بم از این شهر به عنوان «شهر مقاوم» یاد میکنند. غضنفرآبادی نماینده شهر هم میگوید:«برخی از خیابانها و کوچههای شهر هنوز آسفالت نشدند.» بمیها به گفته او تشنه آب سالماند و چشم به آوردِ سد نسا دارند. بیکاری هم زخم مشترک جوانان این شهر است که نماینده شهر آن را از چشم تحریمهای ظالمانه و تعطیلی کارخانجات شهر میبیند. شهر اما به گفته شهروندانش از کمبود امکانات تفریحی رنج هم میبرد. روان بمیها هنوز از زخم زلزله رنجور است و دنبال پناهی برای فراموشی آن زخم فراموشناشدنی هستند. هرچند زندگی با زخمی عمیق را یاد گرفتهاند! از کویر آمدهها، بغض سفالی دارند اما یاد گرفتهاند چون نخل کمر خم نکنند.
آوازه مبلهای «اشترمل» همدان قبل از کرونا به استرالیا هم رسیده است
خزان کرونایی در باغ گلریزهای دهکده مبل و منبت
شیما جهانبخش
خبرنگار
اینجا هر خانه یک کارگاه است و همه حتی زنان هم مبلسازند. عشق به منبت تا حدی در دل مردم روستای «اشترمل» ریشه دوانده که بسیاری از زنان را از پای دار و رج زدن گلهای قالی به نشاندن گلریزها روی چوب کشانده است. نقش گلریزهای معروف این روستا را میتوان هم در خانههای بیشتر ایرانیها دید و هم در کشورهای همسایه، حتی دورتر روسیه و استرالیا؛ آنطور که قدیمیهای روستا میگویند: کار از کارگاهی کوچک شروع شد اما همت اهالی بود که باعث شد کار تا جایی پیش برود که حالا از جمعیت یکهزار و 784 نفری روستا و ۵۳۷ خانواده، نزدیک به ۸۰۰ نفر در 490 کارگاه منبت مشغول به کار شوند و روستایشان به عنوان روستای ملی منبت گلریز کشور معروف شود. با وجود چنین ظرفیتی اما آنطور که فعالان این حوزه میگویند، این روزها احوال بازار فروش صنایع مبل و منبت چندان تعریفی ندارد و هنرمندان فعال در این بخش از کمبود سرمایه در گردش و پایین آمدن میزان فروش خود گله دارند. آنها میگویند تلاش و زحمت اصلی تولیدات صنایع مبل و منبت بر دوش ماست اما سهم اصلی سود و ارزش افزوده در این بخش به دلالان میرسد.
مشتریها بسیار کم شدهاند
«آزاد نعمتزاده»، یکی از نمایشگاهداران روستای اشترمل از شرایط این روزها گلایهمند است و میگوید: در کل تویسرکان بیش از 3 هزار کارگاه مبل و منبت فعال است و ما محصولات این کارگاهها را به فروش میرسانیم اما این روزها مشتریها بسیار کم شدهاند و قیمتها هم چندین برابر شده است. کارگاههای خوبی در روستاهای عینآباد، سیدشهاب، جیجانکوه و... وجود دارد اما طرحهای خاص مربوط به اشترمل است که این روزها خرید آن در توان همه نیست.
کرونا باعث تعطیلی نمایشگاه سراسری مبل شد
این نمایشگاه دار با تأکید بر قدمت دیرینه صنعت مبل و منبت در این روستا ادامه میدهد: اشترمل را همه به نام منبت میشناسند اما برخیها تلاش دارند بازار ما را خراب کنند و هنر روستای ما را به نام خودشان به فروش برسانند. سالهای قبل با برگزاری نمایشگاه این مشکل تا حد زیادی برطرف شده بود و همه با سبک منبت استان آشنا میشدند اما کرونا امسال باعث تعطیلی نمایشگاهها شده و ما ضرر زیادی کردهایم.
«عبدالله ترکاشوند»، یکی از منبت کاران قدیمی اشترمل هم در اینباره به «ایران» میگوید: مواد اولیه گران شده و ادامه کار را سخت کرده است. علاوه بر افزایش قیمت مواد اولیه و هزینههای بالای حمل و نقل، کاهش مشتری هم این روزها بازار ما را کساد کرده است. برای اینکه بتوانیم محصولاتمان را بفروشیم مجبوریم کار خام را به نمایشگاهداران بقیه استانها بفروشیم و آنها هم با یک رویهکوبی و رنگ ساده چندین برابر قیمت خرید سود کنند. در واقع کار اصلی را ما انجام میدهیم اما سودش به جیب دیگری میرود.
این هنرمند ادامه میدهد: منبت این منطقه در دنیا بینظیر است و اگر مسئولان از ما حمایت کنند میتوانیم این هنر را به نام کشورمان در دنیا ثبت کنیم ،اما با ادامه روند فعلی، هنرمندان مبل و منبت تویسرکان و اشترمل ناچار هستند برای افزایش درآمدزایی خود به دیگر شهرها و نقاط کشور کوچ کنند.
تمام خانوارهای روستای اشترمل در حوزه منبت فعال هستند
«اسحاق ترکاشوند»، رئیس اداره میراث فرهنگی شهرستان تویسرکان در اینباره به «ایران» میگوید: در حال حاضر حدود ۴۹۰ کارگاه منبت در اشترمل وجود دارد که نزدیک به ۸۰۰ نفر در این کارگاهها مشغول به کار هستند. از جمعیت یکهزار و ۷۷۰ نفره روستا بیش از نیمی از افراد در این کارگاهها مشغول به کار هستند. البته اگر خانوار را در نظر بگیریم تقریباً ۱۰۰ درصد خانوارهای روستایی در این حوزه فعالیت دارند.
وی ثبت اشترمل به عنوان روستای جهانی منبت را از اهداف پیشرو میداند و ادامه میدهد: با توجه به ظرفیتهای این روستا، اشترمل را به عنوان روستای ملی منبت به وزارت میراث فرهنگی پیشنهاد دادهایم. طرح اولیه این موضوع ارائه شده و در تلاش هستیم اینجا را به عنوان روستای ملی و در مراحل بعدی به عنوان روستای جهانی منبت ثبت کنیم.
ترکاشوند با اشاره به اینکه در شرایط فعلی، کرونا باعث شده بسیاری از کسب و کارها متحمل خسارتهای فراوانی شوند، میافزاید: درحال حاضر تأثیرات کرونا بر وضع اقتصادی خانوادهها کاملاً مشهود است و از آنجایی که مبل کالایی لوکس به حساب میآید ، خانوادهها تمایلی برای خرید ندارند و بسیار کم در بازار منبت حاضر میشوند. همچنین کنسل شدن بسیاری از عروسیها به علت شیوع کرونا باعث شده تقاضا برای منبت کم شود و این کاهش تقاضا باعث شده بازار مبل منبت کشور و به تبع آن اشترمل کساد شود. از سوی دیگر ما هر ساله در شهریور ماه جشنواره مبل و منبت را برگزار میکردیم و بسیاری از افراد از سراسر کشور به اشترمل میآمدند اما امسال به علت شیوع کرونا این جشنواره کنسل شد و همین موضوع هم باعث شده فروش ما بسیار کم باشد و بخشی از بازار خود را از دست بدهیم.
کرونا هیچ کارگاهی را تعطیل نکرد
رئیس اداره میراث فرهنگی شهرستان تویسرکان خاطرنشان میکند: البته تأثیر مستقیم کرونا کم بوده است. اغلب کارگاههای اشترمل خیلی بزرگ نیستند و غالباً افراد به صورت خانوادگی کار میکنند و همین موضوع باعث شده تمام کارگاهها در این ایام دایر باشند و تعطیل نشوند. در واقع حوزه گردشگری ما از کرونا آسیب بیشتری دیده اما در حوزه صنایع دستی این زیان به صورت مستقیم وارد نشد بلکه اثرات وضعی آن باعث شد بازار مناسبی نداشته باشیم.
وی درخصوص حمایت از کارگاههای منبت اشترمل هم میگوید: با توجه به شرایط بازار، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری با همکاری وزارت کار و دولت یکسری تسهیلاتی را در اختیار این کارگاهها قرار داد تا بخش کوچکی از مشکلات آنان مرتفع شود. در این راستا به کارگاههای گروهی به ازای هر کارگر در صورت اخراج نشدن و پرداخت حق بیمه 2 ماه آخر ۱۲ میلیون وام ۱۲ درصد و به کارگاههای انفرادی ۶ میلیون تومان وام ۱۲ درصد به ازای هر فرد فعال پرداخت شده است. در مجموع بالغ بر ۵۰۰ میلیون تومان از محل تسهیلات کرونایی به کارگاههای شهرستان تویسرکان وام پرداخت شده البته میدانیم که این وامها یک مسکن موقت است اما چاره دیگری نداریم.
گرانی چندین برابری و نبود نقدینگی مشکل اصلی است
این مقام مسئول که عضو شورای روستای اشترمل هم هست، میافزاید: متأسفانه در شرایط فعلی تهیه مواد اولیه اصلیترین مشکل منبت کاران استان است. تمام کارگاهها برای تهیه چوب که اولین ماده کار منبت است مشکل دارند. بخشی از این مواد که چوب گردو است در داخل تهیه و تأمین میشود اما چوب راش که از روسیه و گرجستان تأمین میشد کمیاب شده و اگر کل استان را جستوجو کنید حتی یک متر مربع چوب راش هم پیدا نمیشود. علت اصلی هم بالا رفتن سرسام آور قیمتها بوده بهطوری که اگر ما افزایش قیمت نرخ ارز را ۵ برابر هم بدانیم این محصول حدود ۱۰ تا ۱۵ برابر گرانتر شده است و تهیه آن برای کارگاهها ممکن نیست.
مرز مسافری باشماق مریوان باز است
سنندج - مدیرکل گمرک باشماق مریوان با اعلام اینکه در حال حاضر تردد مسافر همچون گذشته در این مرز بینالمللی بدون وقفه در جریان است، گفت: در خصوص بسته شدن مرز دستورالعملی ابلاغ نشده است.
بهگزارش ایرنا، فرید حقپناه در خصوص بسته شدن گذرگاههای مرزی ایران و عراق بهدلیل شیوع نوع جدید کرونا از سوی طرف عراقی اظهار داشت: تا این لحظه تردد مسافر از مرز بینالمللی باشماق در جریان است و هیچ مشکلی در این رابطه وجود ندارد.وی اضافه کرد: در برخی رسانهها و فضای مجازی اخباری مبنی بر بسته شدن مرزهای زمینی عراق با ایران منتشر شده که هنوز بهصورت رسمی چنین مطلبی از سوی طرف عراقی اعلام نشده است.
اصفهان در رتبه نخست کشور برای نوسازی تاکسیهای شهر
اصفهان - مدیرعامل سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهرداری اصفهان گفت: اصفهان در روند نوسازی تاکسیها نسبت به جمعیت در کشور اول است که امیدواریم تا پایان سال بتوانیم عمر ناوگان را به زیر هفت سال برسانیم.
به گزارش ایلنا، هادی منوچهری اظهار داشت: در شرایط عادی سازمان تاکسیرانی بیش از 500 هزار سفر موفق را در سطح شهر رقم میزند که به خاطر شیوع کرونا این رقم کاهش پیدا کرده و به حدود 350هزار سفر رسیده است. وی مهمترین وظیفه سازمان را نوسازی ناوگان ذکر کرد و افزود: بهدلیل مشکلاتی که دولت دارد طرحهای نوسازی متوقف شده است، اتفاقی که هماکنون در شهرداری اصفهان رقم خورده، ورود سازمان تاکسیرانی شهرداری اصفهان در بحث نوسازی ناوگان تاکسیرانی بهصورت خودجوش و حمایتی از مهر 99 است. این طرح آغاز شده و از مهر و آبان امسال تاکنون حدود 300 خودرو نو شده و 300 خودرو فرسوده از ناوگان خارج شده است.
وی تأکید کرد: واگذاری تاکسیهای جدید با حمایت شهرداری و شورای شهر اصفهان و با ارائه تسهیلات وام برای هر تاکسی به مبلغ ۵۰ میلیون تومان (با سود چهار درصد) انجام میشود. مدیرعامل سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهرداری اصفهان با اشاره به فعالیت تاکسیهای بیسیم بانوان در شهر، گفت: تاکسی بیسیم بانوان در جهت ارائه خدمات به مسافران بانو در شهر است. هماکنون کمتر از 150 تاکسی بیسیم بانوان در شهر فعالیت میکنند.
قسمت اول مستند «آخرین خنیاگر» مازندران به مرحله تدوین رسید
ساری – تصویربرداری مستند «آخرین خنیاگر» بهعنوان نخستین بخش از سهگانه هنری «اِسّاره سو» درباره شخصیتنگاری و زندگی سه چهره نامدار فرهنگ و هنر مازندران به پایان رسید و وارد مرحله تدوین شد.
به گزارش ایرنا، سهگانه مستند تصویری «اِسّاره سو» طرحی از افشین رشیدی نویسنده و کارگردان مازندرانی است که در آن قصد دارد بخشهایی از زندگی سه استاد برجسته از حوزه فرهنگ و هنر مازندران را با روایت آنها به تصویر بکشد. او در نخستین گام، مستند ۳۰ دقیقهای «آخرین خنیاگر» مربوط به زندگی، روایات و فعالیتهای استاد محمدرضا اسحاقی گرجی هنرمند شناخته شده موسیقی مازندران را به مرحله تدوین رساند. رشیدی با اشاره به ثبت طرح سهگانه تصویری «اِسّاره سو» و دریافت پروانه تولید فیلم با این عنوان اظهار کرد: برای دو بخش دیگر ثبت بخشی از زندگی استادان «کیوس گوران» و «محمدعلی کاظمی سنگدهی» شاعران بومیسرا و برجسته مازندران را مد نظر دارم که امیدوارم شرایط برای تولید این دو مستند نیز فراهم شود.
وی با بیان اینکه «آخرین خنیاگر» در هفت بخش به اجزای مختلفی از زندگی استاد اسحاقی گرجی میپردازد، افزود: سعی کردیم زوایای مختلف زندگی استاد را به تصویر بکشیم. البته اگر میخواستیم همه اجزای زندگی این استاد خودآموخته را به نمایش بگذاریم باید زمان بسیار بیشتری برای مستند در نظر می گرفتیم. چون از وجوه مختلفی مانند خنیاگری، نوازندگی، ساختن ساز و فعالیتهای آموزشی، زندگی شخصی و ساخت خانه هنر طی سالهای اخیر میتوان به زندگی استاد گرجی پرداخت. اما در این مستند ۳۰ دقیقهای تلاش شده که نگاهی متفاوت و مستند به این هنرمند برجسته موسیقی و فرهنگ مازندران داشته باشیم.
مشکل زیستمحیطی پساب کشتارگاههای استان مرکزی
اراک - مدیرکل حفاظت محیط زیست استان مرکزی گفت: پساب بیشتر کشتارگاههای استان مرکزی مشکلات زیستمحیطی دارند که این مسأله باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
رضا میرزایی اظهار کرد: اکثر مناطق در استان مرکزی با مشکل کیفیت آب روبهرو هستند و در کنار این مشکل، مسأله مدیریت پساب نیز از دیگر مشکلات استان است که باید اقدامات مناسب و مدیریت صحیحی در خصوص آن صورت گیرد. وی افزود: روزانه ۲۴ هزار متر مکعب پساب واحدهای صنعتی در استان مرکزی به هدر میرود و متأسفانه برنامهای برای بازچرخانی آن وجود ندارد. میرزایی ادامه داد: در حال حاضر سیستم تصفیه فاضلاب در شهرهای اراک، مهاجران، تفرش، خمین، دلیجان، آشتیان، ساوه و محلات و دو روستای راونج شهرستان دلیجان و ابراهیم آباد اراک وجود دارد. مدیرکل حفاظت محیط زیست استان مرکزی اضافه کرد: در بسیاری از مناطق استان از پساب به طور مستقیم در آبیاری کشاورزی استفاده میشود که این مهم میتواند سبب ایجاد مشکلات زیست محیطی جدی شود.