ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش «ایران» از تأثیر ترک تحصیل کردن دانشآموزان دختر بر افزایش کودک همسری
خانه بخت به جای کلاس درس !
هدی هاشمی
خبرنگار
چندی پیش گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران از سوی مرکز آمار ایران منتشر شد که بر اساس آن در بهار سال جاری ازدواج بیش از هفت هزار دختر زیر ۱۴سال در ایران ثبت شده است. همچنین در فاصله سالهای ۹۵ تا ۹۸، حدود ۱۳۰هزار مورد ازدواج دختران کمتر از ۱۴سال و بیش از صد مورد ازدواج پسران کمتر از ۱۵سال به ثبت رسیده است. همچنین در بهار امسال، ازدواج یک دختر زیر ۱۰سال و پنج پسر کمتر از ۱۵سال نیز به ثبت رسیده است. به موازات این خبر، اواسط مرداد ماه بود که وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد بیش از سه میلیون دانشآموز به دلایلی همچون نداشتن گوشی یا تبلت یا عدم دسترسی به اینترنت امکان استفاده از سامانه شاد را ندارند و در خطر ترک تحصیل هستند. این موضوع حالا خودش را نشان داده است تا جایی که کارشناسان معتقدند عوامل متعددی موجب افزایش ازدواج کودکان شده است که به تبع آن ترک تحصیل یکی از عوامل مهم آن عنوان شده است.
آموزش در سبد خانوادههای محروم وجود ندارد
دلتنگ درس، مشق و شیطنتهای گاه و بیگاه همکلاسیهایش است. دلش میخواست مثل همسن و سالهایش تبلتی داشت و درس و مشق مدرسهاش را مجازی پیگیری میکرد یا حداقل کرونا نمیآمد و او هم میتوانست هر روز صبح راهی مدرسهاش شود، اما امان از این کرونا و روزهای خاکستری بعدش. همان روزهای اولی که آموزش مجازی شد مینا نه تبلتی داشت و نه گوشی هوشمندی. برای همین در خانه ماند و به مادرش کمک کرد. هر روز صبح از خواب بیدار میشود، از برادر کوچکش مراقبت میکند و مسئولیت شست وشو و جمع و جور کردن خانه هم با اوست. چند ماهی گذشت تا اینکه 5 ماه پیش پدر و مادرش او را به عقد پسرعموی 18 سالهاش در آوردند. حالا مینای 14 ساله که تا همین پارسال دانشآموز کلاس هفتم بوده، منتظر است تا کرونا تمام شود و برایش مراسمی بگیرند و راهی یزد محل زندگی همسرش شود. پشت تلفن با هر سؤالم مکثی میکند، برخوردش بیشتر کودکانه است و در پاسخ به هر سؤالم میگوید: «نمیدونم.» مینا درباره درس و مشقش، چنین میگوید: «درس خوندن رو خیلی دوست دارم. دلم میخواست میتونستم که درس بخونم، درسم هم خوب بود پارسال معدلم 18 شد، اما وضع مالیمون خوب نیست. گوشی هم نداشتم. برای همین دیگه خونه موندم و 5 ماهی هست که عقد کردم.» میپرسم تو که آنقدر دَرست خوب بود پس چرا ازدواج کردی؟ فقط یک کلمه جواب میدهد: «چی بگم.» میگویم پدر و مادرت اجبار کردند تا تو ازدواج کنی؟ مکثی طولانی میکند، انگار کسی کنارش است و به او کلمات را دیکته میکند، آهی میکشد و توضیح میدهد: «نه.... خودم گفتم.آخه پسرعموم بود.» مینا تکدختر این خانواده نیست. او یک خواهر بزرگتر بهنام لیلا دارد. لیلا فقط 16 سال دارد که داستان ازدواجهایش غمانگیزتر از خواهرش است: «10 ساله بودم. عاشق درس و مدرسه. در همان سن خانوادهام به زور شوهرم دادند. دوست نداشتم که شوهر کنم، اما کتکم زدن و نگذاشتن به مدرسه برم. تا سن 13 سالگی نامزد بودم که نتونستم باهاش زندگی کنم. خیلی کتک میزد، پول بهم نمیداد و معتاد بود. خانوادهام طلاق منو گرفتند و بعداز دو سال دوباره منو شوهر دادن و حالا 6 ماهه که عقد کردهام.» لیلا دیگر علاقهای به درس خواندن ندارد. او روزهای سختی را پشت سر گذاشته که شرایط روحیش را بههم ریخته است: «اصلاً مغزم نمیکشه که درس بخونم. اعصابم بههم ریخته و حالا قرص اعصاب استفاده میکنم. 4 کلاس بیشتر درس نخوندم. نوشتن رو هم بلدم.من دیگه نمیتونم درس بخونم. واقعاً نمیتونم.»
این روایت میناها و لیلاهای زیادی است که بهار امسال با درس و مشق خداحافظی کردند. همان دخترانی که نه توانستند شکایتی کنند و نه حرفی بزنند، همانهایی که به جای لباس فرم مدرسه لباس سفید عروسی پوشیدند و راهی خانه بخت شدند. این را نه روایتهای گاه و بیگاه خبرنگاران بلکه گزارش مرکز آمار کشور میگوید. دلیلش هم برای دختری مثل مینا شاید فقر باشد و نداری. نداشتن تبلت باشد و آموزش مجازی. اما مسأله مهم این است کرونا و فشار اقتصادی سفره خیلی از خانوادهها را خالی کرده است. موضوعی که چندی پیش علی محبی دستیار رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش در حوزه تربیت و یادگیری به آن اشاره کرد: «خطر افزایش ترک تحصیل در مناطق محروم از تبعات منفی تعطیلات ناشی از ویروس کروناست.» البته ملیحه میرجعفری فعال اجتماعی در منطقه ملک آباد کرج هم آن را تأیید میکند: «خیلی از دخترها در این منطقه ترک تحصیل کردهاند. البته دختر و پسر هم ندارد. ترک تحصیل بین مهاجران این منطقه که افغان هم هستند زیاد بوده است. البته با کمک خیرین توانستیم 30تبلت بخریم و به دانشآموزان نیازمند اهدا کنیم اما این کم است.بچهها با تلویزیون هم درس را متوجه نمیشوند. برای خانواده هم مهم نیست که بچهاش درس بخواند یا نخواند. اصلاً آموزش در سبد کالایی خانوادهها وجود ندارد. پیگیر دانشآموز برای ادامه تحصیل که میشویم خانواده میگوید: امسال نخواند سال دیگر میخواند. برخی خانوادهها هم که میبینند دخترشان خانهنشین شده اولین خواستگاری که میآید شوهرش میدهند.»
ترک تحصیل در دوران کرونا
کرونا که آمد و مدارس تعطیل شد دیگر معلمان نتوانستند نظارتی روی دانشآموزانشان داشته باشند. برخی از دانشآموزان گوشی و تبلت نداشتند یا در بهترین حالت باید منتظر گرفتن گوشی از دیگران میشدند یا اینکه مشکل و اختلال نت در شهر و روستایشان وجود داشت. این فضا برای خیلیها سخت بود براساس آمارهای ارائه شده از سوی مدیران کل آموزش و پرورش در استان های مختلف آمار ترک تحصیل دختران و پسران افزایش پیدا کرده است. آنطور که معلمان مدارس برخی از مناطق محروم میگویند، امسال به خاطر شرایط کرونا و نداشتن گوشی برخی از دختران خانهنشین شدهاند وازدواج میکنند و پسران هم راهی بازار کار میشوند.محمود صفدری یکی از مدیران مدرسه راهنمایی در شهرستان بجنورد در این باره به «ایران» میگوید: «مدرسه ما در حاشیه شهر قرار دارد.هر سال با تغییر مقطع برخی از دانشآموزان ترک تحصیل کردند اما امسال با توجه به نوع آموزش، دانشآموزان بیشتری به مدرسه مراجعه نکردند.دختران معمولاً در منطقه ما به کلاس هفتم، هشتم یا نهم که میرسند ازدواج میکنند، ازدواج که بماند خیلیهایشان در همان سن و سال کم طلاق هم میگیرند. این دختران مشکلات روحی و روانی بسیاری پیدا میکنند.»
از سوی دیگر یوسف یوسفیان معلمی در منطقه فنوج سیستان و بلوچستان هم از ترک تحصیل دانشآموزان این منطقه،میگوید: «در روستایی که ما هستیم دختران به سن دبیرستان که میرسند ازدواج میکنند. این هم به خاطر فرهنگ خانوادههاست. اینجا برای دخترها زشت است که دیر ازدواج کنند اما این فرهنگ در حال تغییر است و سن ازدواج دخترها بیشتر شده است. البته در روستاهای اطراف، دبیرستان دخترانه وجود ندارد و برخی از خانوادهها اجازه نمیدهند دخترانشان چند کیلومتر آنطرفتر به مدرسه بروند. برای همین دختران به سن دبیرستان که میرسند درس را رها میکنند و چند وقت بعدش هم ازدواج میکنند. امسال به خاطر آموزش مجازی خیلی از دختران و پسران ترک تحصیل کردهاند. موضوع مهم برای من معلم این است که اگر مدرسه و معلم در مناطق مختلف و در روستاها وجود داشت برخی از این دختران ازدواج نمیکردند حداقل تا پایان دبیرستان درسشان را میخواندند. این را هم بگویم خودم دانشآموزانی داشتم که دوست داشتند درس بخوانند اما شرایط برایشان مهیا نبود.» حمیدرضا غلمانی هم مسئول آموزش ابتدایی در منطقه امیدیه خوزستان است. او تأکید میکند: «ترک تحصیل در دوران کرونا بیشتر شده است. دانشآموزانی هم که در مدرسه ثبتنام کردهاند فعالیتی در شاد ندارند.اما طبق قانون باید تا پایان امتحانات نوبت اول صبر کنیم. آن زمان میفهمیم که چند نفر ترک تحصیل کردهاند. متأسفانه ازدواج کودکان در برخی از مناطق خوزستان وجود دارد. بویژه در مناطق عشایری و صعبالعبور ترک تحصیل بیشتر است. در این مناطق دختران به کلاس ششم، هفتم و هشتم میرسند نامزد میکنند. البته این به فرهنگ آن منطقه مربوط میشود. ما هم بهعنوان معلم نمیدانیم چه کاری باید انجام دهیم تا از ترک تحصیل دختران جلوگیری کنیم.»
همچنان منتظر قانونیم!
آمار ثبت احوال نشان میدهد که استان خراسان رضوی، آذربایجان شرقی و خوزستان بیشترین ازدواج کودکان را دارند. در سوی دیگر هم مرکز آمار ایران اعلام کرده است، آسیبهای جسمی و روانی ناشی از ازدواج در دوران کودکی، بر زندگی دختران بویژه بارداریهای زیر ۱۸ سال، مرگومیر مادران، افسردگی و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیبهایی مانند طلاق، بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی تأثیر میگذارد.همین موضوع موجب شد تا سال 97 معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهوری لایحه حذف تبصره مربوط به ازدواج دختران زیر 13 سال را به دولت ارسال کند. لایحهای که هدفش مبارزه با کودکهمسری و سوءاستفاده از ازدواج کودکان بود. لایحه از سوی دولت به مجلس ارسال شده و هنوز نمایندگان مجلس آن را تصویب نکردهاند. سمیه محمودی سخنگوی کمیسیون تدوین آییننامه مجلس در این باره میگوید: «این لایحه نبوده و فراکسیون مجلس دهم روی آن کار کردهاند که حالا در کمیسیون قضایی مجلس است و فکر نمیکنم روی آن کار کنیم. با این حال من اعتقادی به قانون ندارم.معتقدم درباره کودکهمسری باید فرهنگسازی شود چرا که این پدیده در مناطق خاص کشور وجود دارد.»
برش
امسال 90 هزار نفر دانش آموز بازمانده از تحصیل شناسایی شدند
رضوانه حکیمزاده، معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اما ترک تحصیل دانشآموزان را به بهانه کرونا تأیید نمیکند و در اینباره این چنین توضیح میدهد: «در تابستان ما شناسایی کودکان را برای ادامه تحصیل آغاز کردیم و اصلاً قبول ندارم که دانشآموزان در مناطق محروم به خاطر نداشتن تبلت و گوشی هوشمند ترک تحصیل کرده باشند چرا که مدل آموزش ما در این مناطق بسیار متفاوتتر از مناطق شهری است، علاوه بر این جریان مستمر برای شناسایی کودکان خارج از چرخه تحصیل ادامه دارد. بر همین اساس امسال در دوره ابتدایی ترک تحصیل یا بازماندگی از تحصیل بسیار اندک بوده است؛ هر ساله به تفکیک استانها کار شناسایی کودکان خارج از چرخه تحصیل انجام میشود؛ در این زمینه در مناطق شهری راهبران آموزشی، رؤسای مناطق و مدیران مدرسه و در مناطق روستایی از بهیاران برای بازگشت کودکان به مدرسه کمک گرفته میشود. با این همه ما مدارسی داریم که تنها با یک دانشآموز کلاس درس را تشکیل میدهند.
او درباره ازدواج کودکان 10 تا 14 سال و گزارش مرکز آمار میگوید: این خبر را ندیدهام و ما موضوع ازدواج را پیگیری نمیکنیم اما در برخی از خانواده ها و در برخی از مناطق به دلیل مسائل فرهنگی و تعصبات خانوادگی دانشآموزان دختر در مقطع دبیرستان ترک تحصیل و ازدواج میکنند، البته در دوره متوسطه دوم میزان ترک تحصیلها افزایش پیدا میکند؛ در دوره متوسطه دوم این رقم در بین دختران رو به افزایش است.
معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش درباره آمار بازمانده از تحصیل دانشآموزان میگوید: بر اساس اطلاعات ما 90 هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی شناسایی شدند
خبرنگار
چندی پیش گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران از سوی مرکز آمار ایران منتشر شد که بر اساس آن در بهار سال جاری ازدواج بیش از هفت هزار دختر زیر ۱۴سال در ایران ثبت شده است. همچنین در فاصله سالهای ۹۵ تا ۹۸، حدود ۱۳۰هزار مورد ازدواج دختران کمتر از ۱۴سال و بیش از صد مورد ازدواج پسران کمتر از ۱۵سال به ثبت رسیده است. همچنین در بهار امسال، ازدواج یک دختر زیر ۱۰سال و پنج پسر کمتر از ۱۵سال نیز به ثبت رسیده است. به موازات این خبر، اواسط مرداد ماه بود که وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد بیش از سه میلیون دانشآموز به دلایلی همچون نداشتن گوشی یا تبلت یا عدم دسترسی به اینترنت امکان استفاده از سامانه شاد را ندارند و در خطر ترک تحصیل هستند. این موضوع حالا خودش را نشان داده است تا جایی که کارشناسان معتقدند عوامل متعددی موجب افزایش ازدواج کودکان شده است که به تبع آن ترک تحصیل یکی از عوامل مهم آن عنوان شده است.
آموزش در سبد خانوادههای محروم وجود ندارد
دلتنگ درس، مشق و شیطنتهای گاه و بیگاه همکلاسیهایش است. دلش میخواست مثل همسن و سالهایش تبلتی داشت و درس و مشق مدرسهاش را مجازی پیگیری میکرد یا حداقل کرونا نمیآمد و او هم میتوانست هر روز صبح راهی مدرسهاش شود، اما امان از این کرونا و روزهای خاکستری بعدش. همان روزهای اولی که آموزش مجازی شد مینا نه تبلتی داشت و نه گوشی هوشمندی. برای همین در خانه ماند و به مادرش کمک کرد. هر روز صبح از خواب بیدار میشود، از برادر کوچکش مراقبت میکند و مسئولیت شست وشو و جمع و جور کردن خانه هم با اوست. چند ماهی گذشت تا اینکه 5 ماه پیش پدر و مادرش او را به عقد پسرعموی 18 سالهاش در آوردند. حالا مینای 14 ساله که تا همین پارسال دانشآموز کلاس هفتم بوده، منتظر است تا کرونا تمام شود و برایش مراسمی بگیرند و راهی یزد محل زندگی همسرش شود. پشت تلفن با هر سؤالم مکثی میکند، برخوردش بیشتر کودکانه است و در پاسخ به هر سؤالم میگوید: «نمیدونم.» مینا درباره درس و مشقش، چنین میگوید: «درس خوندن رو خیلی دوست دارم. دلم میخواست میتونستم که درس بخونم، درسم هم خوب بود پارسال معدلم 18 شد، اما وضع مالیمون خوب نیست. گوشی هم نداشتم. برای همین دیگه خونه موندم و 5 ماهی هست که عقد کردم.» میپرسم تو که آنقدر دَرست خوب بود پس چرا ازدواج کردی؟ فقط یک کلمه جواب میدهد: «چی بگم.» میگویم پدر و مادرت اجبار کردند تا تو ازدواج کنی؟ مکثی طولانی میکند، انگار کسی کنارش است و به او کلمات را دیکته میکند، آهی میکشد و توضیح میدهد: «نه.... خودم گفتم.آخه پسرعموم بود.» مینا تکدختر این خانواده نیست. او یک خواهر بزرگتر بهنام لیلا دارد. لیلا فقط 16 سال دارد که داستان ازدواجهایش غمانگیزتر از خواهرش است: «10 ساله بودم. عاشق درس و مدرسه. در همان سن خانوادهام به زور شوهرم دادند. دوست نداشتم که شوهر کنم، اما کتکم زدن و نگذاشتن به مدرسه برم. تا سن 13 سالگی نامزد بودم که نتونستم باهاش زندگی کنم. خیلی کتک میزد، پول بهم نمیداد و معتاد بود. خانوادهام طلاق منو گرفتند و بعداز دو سال دوباره منو شوهر دادن و حالا 6 ماهه که عقد کردهام.» لیلا دیگر علاقهای به درس خواندن ندارد. او روزهای سختی را پشت سر گذاشته که شرایط روحیش را بههم ریخته است: «اصلاً مغزم نمیکشه که درس بخونم. اعصابم بههم ریخته و حالا قرص اعصاب استفاده میکنم. 4 کلاس بیشتر درس نخوندم. نوشتن رو هم بلدم.من دیگه نمیتونم درس بخونم. واقعاً نمیتونم.»
این روایت میناها و لیلاهای زیادی است که بهار امسال با درس و مشق خداحافظی کردند. همان دخترانی که نه توانستند شکایتی کنند و نه حرفی بزنند، همانهایی که به جای لباس فرم مدرسه لباس سفید عروسی پوشیدند و راهی خانه بخت شدند. این را نه روایتهای گاه و بیگاه خبرنگاران بلکه گزارش مرکز آمار کشور میگوید. دلیلش هم برای دختری مثل مینا شاید فقر باشد و نداری. نداشتن تبلت باشد و آموزش مجازی. اما مسأله مهم این است کرونا و فشار اقتصادی سفره خیلی از خانوادهها را خالی کرده است. موضوعی که چندی پیش علی محبی دستیار رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش در حوزه تربیت و یادگیری به آن اشاره کرد: «خطر افزایش ترک تحصیل در مناطق محروم از تبعات منفی تعطیلات ناشی از ویروس کروناست.» البته ملیحه میرجعفری فعال اجتماعی در منطقه ملک آباد کرج هم آن را تأیید میکند: «خیلی از دخترها در این منطقه ترک تحصیل کردهاند. البته دختر و پسر هم ندارد. ترک تحصیل بین مهاجران این منطقه که افغان هم هستند زیاد بوده است. البته با کمک خیرین توانستیم 30تبلت بخریم و به دانشآموزان نیازمند اهدا کنیم اما این کم است.بچهها با تلویزیون هم درس را متوجه نمیشوند. برای خانواده هم مهم نیست که بچهاش درس بخواند یا نخواند. اصلاً آموزش در سبد کالایی خانوادهها وجود ندارد. پیگیر دانشآموز برای ادامه تحصیل که میشویم خانواده میگوید: امسال نخواند سال دیگر میخواند. برخی خانوادهها هم که میبینند دخترشان خانهنشین شده اولین خواستگاری که میآید شوهرش میدهند.»
ترک تحصیل در دوران کرونا
کرونا که آمد و مدارس تعطیل شد دیگر معلمان نتوانستند نظارتی روی دانشآموزانشان داشته باشند. برخی از دانشآموزان گوشی و تبلت نداشتند یا در بهترین حالت باید منتظر گرفتن گوشی از دیگران میشدند یا اینکه مشکل و اختلال نت در شهر و روستایشان وجود داشت. این فضا برای خیلیها سخت بود براساس آمارهای ارائه شده از سوی مدیران کل آموزش و پرورش در استان های مختلف آمار ترک تحصیل دختران و پسران افزایش پیدا کرده است. آنطور که معلمان مدارس برخی از مناطق محروم میگویند، امسال به خاطر شرایط کرونا و نداشتن گوشی برخی از دختران خانهنشین شدهاند وازدواج میکنند و پسران هم راهی بازار کار میشوند.محمود صفدری یکی از مدیران مدرسه راهنمایی در شهرستان بجنورد در این باره به «ایران» میگوید: «مدرسه ما در حاشیه شهر قرار دارد.هر سال با تغییر مقطع برخی از دانشآموزان ترک تحصیل کردند اما امسال با توجه به نوع آموزش، دانشآموزان بیشتری به مدرسه مراجعه نکردند.دختران معمولاً در منطقه ما به کلاس هفتم، هشتم یا نهم که میرسند ازدواج میکنند، ازدواج که بماند خیلیهایشان در همان سن و سال کم طلاق هم میگیرند. این دختران مشکلات روحی و روانی بسیاری پیدا میکنند.»
از سوی دیگر یوسف یوسفیان معلمی در منطقه فنوج سیستان و بلوچستان هم از ترک تحصیل دانشآموزان این منطقه،میگوید: «در روستایی که ما هستیم دختران به سن دبیرستان که میرسند ازدواج میکنند. این هم به خاطر فرهنگ خانوادههاست. اینجا برای دخترها زشت است که دیر ازدواج کنند اما این فرهنگ در حال تغییر است و سن ازدواج دخترها بیشتر شده است. البته در روستاهای اطراف، دبیرستان دخترانه وجود ندارد و برخی از خانوادهها اجازه نمیدهند دخترانشان چند کیلومتر آنطرفتر به مدرسه بروند. برای همین دختران به سن دبیرستان که میرسند درس را رها میکنند و چند وقت بعدش هم ازدواج میکنند. امسال به خاطر آموزش مجازی خیلی از دختران و پسران ترک تحصیل کردهاند. موضوع مهم برای من معلم این است که اگر مدرسه و معلم در مناطق مختلف و در روستاها وجود داشت برخی از این دختران ازدواج نمیکردند حداقل تا پایان دبیرستان درسشان را میخواندند. این را هم بگویم خودم دانشآموزانی داشتم که دوست داشتند درس بخوانند اما شرایط برایشان مهیا نبود.» حمیدرضا غلمانی هم مسئول آموزش ابتدایی در منطقه امیدیه خوزستان است. او تأکید میکند: «ترک تحصیل در دوران کرونا بیشتر شده است. دانشآموزانی هم که در مدرسه ثبتنام کردهاند فعالیتی در شاد ندارند.اما طبق قانون باید تا پایان امتحانات نوبت اول صبر کنیم. آن زمان میفهمیم که چند نفر ترک تحصیل کردهاند. متأسفانه ازدواج کودکان در برخی از مناطق خوزستان وجود دارد. بویژه در مناطق عشایری و صعبالعبور ترک تحصیل بیشتر است. در این مناطق دختران به کلاس ششم، هفتم و هشتم میرسند نامزد میکنند. البته این به فرهنگ آن منطقه مربوط میشود. ما هم بهعنوان معلم نمیدانیم چه کاری باید انجام دهیم تا از ترک تحصیل دختران جلوگیری کنیم.»
همچنان منتظر قانونیم!
آمار ثبت احوال نشان میدهد که استان خراسان رضوی، آذربایجان شرقی و خوزستان بیشترین ازدواج کودکان را دارند. در سوی دیگر هم مرکز آمار ایران اعلام کرده است، آسیبهای جسمی و روانی ناشی از ازدواج در دوران کودکی، بر زندگی دختران بویژه بارداریهای زیر ۱۸ سال، مرگومیر مادران، افسردگی و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیبهایی مانند طلاق، بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی تأثیر میگذارد.همین موضوع موجب شد تا سال 97 معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهوری لایحه حذف تبصره مربوط به ازدواج دختران زیر 13 سال را به دولت ارسال کند. لایحهای که هدفش مبارزه با کودکهمسری و سوءاستفاده از ازدواج کودکان بود. لایحه از سوی دولت به مجلس ارسال شده و هنوز نمایندگان مجلس آن را تصویب نکردهاند. سمیه محمودی سخنگوی کمیسیون تدوین آییننامه مجلس در این باره میگوید: «این لایحه نبوده و فراکسیون مجلس دهم روی آن کار کردهاند که حالا در کمیسیون قضایی مجلس است و فکر نمیکنم روی آن کار کنیم. با این حال من اعتقادی به قانون ندارم.معتقدم درباره کودکهمسری باید فرهنگسازی شود چرا که این پدیده در مناطق خاص کشور وجود دارد.»
برش
امسال 90 هزار نفر دانش آموز بازمانده از تحصیل شناسایی شدند
رضوانه حکیمزاده، معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اما ترک تحصیل دانشآموزان را به بهانه کرونا تأیید نمیکند و در اینباره این چنین توضیح میدهد: «در تابستان ما شناسایی کودکان را برای ادامه تحصیل آغاز کردیم و اصلاً قبول ندارم که دانشآموزان در مناطق محروم به خاطر نداشتن تبلت و گوشی هوشمند ترک تحصیل کرده باشند چرا که مدل آموزش ما در این مناطق بسیار متفاوتتر از مناطق شهری است، علاوه بر این جریان مستمر برای شناسایی کودکان خارج از چرخه تحصیل ادامه دارد. بر همین اساس امسال در دوره ابتدایی ترک تحصیل یا بازماندگی از تحصیل بسیار اندک بوده است؛ هر ساله به تفکیک استانها کار شناسایی کودکان خارج از چرخه تحصیل انجام میشود؛ در این زمینه در مناطق شهری راهبران آموزشی، رؤسای مناطق و مدیران مدرسه و در مناطق روستایی از بهیاران برای بازگشت کودکان به مدرسه کمک گرفته میشود. با این همه ما مدارسی داریم که تنها با یک دانشآموز کلاس درس را تشکیل میدهند.
او درباره ازدواج کودکان 10 تا 14 سال و گزارش مرکز آمار میگوید: این خبر را ندیدهام و ما موضوع ازدواج را پیگیری نمیکنیم اما در برخی از خانواده ها و در برخی از مناطق به دلیل مسائل فرهنگی و تعصبات خانوادگی دانشآموزان دختر در مقطع دبیرستان ترک تحصیل و ازدواج میکنند، البته در دوره متوسطه دوم میزان ترک تحصیلها افزایش پیدا میکند؛ در دوره متوسطه دوم این رقم در بین دختران رو به افزایش است.
معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش درباره آمار بازمانده از تحصیل دانشآموزان میگوید: بر اساس اطلاعات ما 90 هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی شناسایی شدند
وزیر بهداشت خبر داد
واکسن کرونا را از بهترین منابع دنیا میخریم
گروه اجتماعی / درحالیکه این روزها هر روز تصاویر جدیدی از واکسیناسیون ویروس کرونا در کشورهای دنیا و همسایه ایران منتشر میشود و همه منتظر خبرهای خوب از ورود نخستین محموله واکسن کرونا هستند، دیروز وزیر بهداشت از خرید واکسن کرونا از بهترین منابع خارجی خبر داد و گفت که برای تهیه واکسن همه راهها را داریم میرویم و باوجود همه فشارها و همه مضایقی که علیه ایران ایجاد کردهاند، از بهترین و مطمئنترین منابع تولید واکسن کرونا در دنیا واکسن میخریم.
این روزها خرید واکسن به یکی از هشتگهای کاربران شبکههای اجتماعی بدل شده و مردم با زدن هشتگ #«واکسن بخرید» از دولتمردان میخواهند به این مطالبه عمومی توجه جدی نشان دهند، همچنین در چند روز گذشته برخی متخصصان حوزه سلامت نسبت به از دست دادن زمان و عقب نماندن از سایر کشورها در مدیریت اپیدمی، اعلام نگرانی کردهاند. گروهی از فعالان نظام سلامت معتقدند نباید تعللی در واردات واکسن اتفاق بیفتد و باید علاوه بر تمرکز بر تولید داخلی واکسن، واردات واکسن کرونا نیز در اولویت برنامهریزیها قرار بگیرد. با این تفاسیر و در شرایطی که واکسن داخلی هنوز وارد فاز انسانی نشده است و بهدلیل تحریمها و مشکلات تبادل ارز برای خرید و پیشخرید و ثبت سفارش واکسن، امکان ورود آن به کشور وجود ندارد دیروز دکتر سعید نمکی در یک برنامه خبری این نوید را به مردم کشور داد که واکسن را داریم میآوریم. گروههای آسیبپذیر هم شناسایی شدهاند و بزودی با ورود واکسن کار واکسیناسیون را شروع میکنیم و گروههای در اولویت مشخص هستند.
وزیر بهداشت درباره واکسن کرونا خطاب به مردم گفت: خواهش میکنم مردم عزیز صحبت واکسن را فقط از وزیر بشنوید؛ یک بهدلیل تخصص و دو بهدلیل اطلاع.
وی در زمینه تولید داخلی واکسن کرونا، گفت: در زمینه ساخت داخل هم این هفته اولین گروه برای تست بالینی انتخاب میشوند که گزارش این کار بزرگ ملی را در آینده به اطلاع مردم میرسانیم. امیدوارم با همدلی، وفاق و رفاقت و صمیمیت و باور و اعتماد به یکدیگر بتوانیم این شرایط را طی کنیم. دکتر نمکی درباره تأخیر در گزارشدهی دولت انگلیس از جهش ویروس کرونا در این کشور، گفت: به محض اینکه این خبر را شنیدیم، بلافاصله مرزهای هواییمان را روی کشور انگلیس بستیم و از ایران هم پروازی به آن سمت نداشتیم. همچنین بلافاصله افرادی را که طی ۱۵ روز قبل از انگلیس به ایران آمده بودند اعم از شهروند ایرانی و غیرایرانی ردیابی کردیم و خوشبختانه تا امروز ردپایی از این ویروس که دچار جهش شده در کشور پیدا نکرده ایم. وی گفت: اگر همکار یا دانشمند یا رسانهای خبری را بیان میکنند که این پیک گذشته ما از نوع این ویروس جهش یافته است، باید بگویم که تا این لحظه ویروسشناسان ما هرگز چنین جهشی را در کشور در این ویروس گزارش نکردهاند.
پنهانکاری انگلیس؛ هوشیاری ایران
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همچنین با اشاره به وضعیت وخیم انگلیس با ویروس جدید کرونا گفت: دولت انگلیس گزارشی با تأخیر از این ویروس اعلام کرد.
دکتر نمکی افزود: این ویروس بخشهایی دارد که به ویروس چسبندگی نفوذ و سرایت بیشتر میدهد. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: ما بیش از 66 نوع موتاسیون دیدهایم که هیچکدام از این نوع نیستند. نمکی افزود: ما به دلیل پیوستگی انگلیس و اروپا از مسافران آنها اینجا هم آزمایش میگیریم.
بیش از ۱۶ میلیون دُز واکسن کرونا، سهمیه ایران از کواکس
وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی همچنین از سهمیه ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دُز واکسن کرونا از کنوانسیون کواکس خبر داد و گفت: این میزان جزو سبد ما از سازوکار جهانی «کواکس» است. دکتر نمکی در گفت و گو با خبرگزاری صدا و سیما عنوان کرد: سهمیه کشور ما برای خرید واکسن در طرح «کواکس» سازمان جهانی بهداشت از دست نرفته بلکه به دلیل مشکلات انتقال پول، کمی طول کشیده است، اما ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دُز جزو سهمیه و سبد ماست که بزودی خبرهای خوشی در این خصوص خواهیم داد.
وزیر بهداشت همچنین گفت:واکسن کرونا در اسرع وقت طبق جدول تخصیصی که برای همه کشورها دارند برای ما هم توزیع خواهد شد.
موضوع خرید واکسن کرونا در حالی به یکی از مهمترین دغدغههای مردم و البته مسئولان کشور تبدیل شده که همزمان با اظهارات وزیر بهداشت، سخنگوی این وزارتخانه نیز روز گذشته پس از برگزاری نشست با مسئولان دانشگاه علوم پزشکی گلستان اظهار داشت: وزارت امور خارجه و بانک مرکزی بهطور جدی در حال رایزنی برای خرید واکسن کرونا هستند که امیدواریم با کمک آنها و پیدا کردن روش مناسب برای انتقال ارز این محصول تهیه و وارد کشور شود. سیما سادات لاری بیان کرد: به دلیل اعمال تحریم و دشواری جابهجایی ارز؛ خرید و وارد کردن واکسن خارجی کرونا به ایران دشوار شده اما مسئولان کشور در حال بررسی راههای انجام این کار هستند.
۱۲ثانیهای که عبرتآمیز شد
ادامه از صفحه اول
کشور عزیز ما، ایران، در برابر حوادث و سوانح آسیبپذیری بالایی دارد و به همین دلیل لازم است مردم و سازمانها در کنار یکدیگر با درس آموزی از تجارب گذشته همواره آماده رویارویی با سوانح پیش رو باشند.
جمعیت هلال احمر بهعنوان بزرگ ترین و قدیمیترین سازمان مردم نهاد کشور با بهرهمندی از سرمایه عظیم اجتماعی که حاصل سالها مجاهدت و تلاش اعضا، کارکنان و داوطلبان در عرصههای مختلف خدمترسانی است، امروز توانسته است بهعنوان بازوی دولت و حاکمیت نقش پررنگی در حوزه آمادگی و پاسخگویی به سوانح برعهده بگیرد.
این وظایف از آموزش همگانی تا جستوجو و نجات، از حمایتهای روانی اجتماعی تا جمعآوری کمکهای ملی و بینالمللی متنوع است که با ساماندهی بخشهای مختلف در سازمانهای سه گانه و سایر بخشهای ستادی و اجرایی تاکنون به نحو شایسته از آزمون این وظایف سربلند بیرون آمده است اما ادامه این مسیر بدون حمایت و تأمین منابع از سوی دولت امکانپذیر نیست. جمعیت امروز با وجود کمکهایی که با مساعدت رئیسجمهوری محترم، معاونین و وزرا دریافت کرده است، همچنان در بحران منابع به سر میبرد.
زلزله بم آغازگر فصل جدیدی در عرصه مدیریت بحران کشورمان بود، امید است در هفدهمین سالگرد این خاطره تلخ، آمادگی و واکنش شهروندان و سازمانهای امدادرسان، در سایه برنامهریزی و توجه دولت و حاکمیت، به سطحی از توانمندی رسیده باشد که بتوانیم با افتخار خود را کشور و جامعهای آماده در برابر سوانح بنامیم.
عوامل تولید؛ مقصر اصلی آلودگی هوا
یوسف رشیدی
استاد دانشگاه
غلظت آلودگی هوا در هر منطقه تابع دو پارامتر تولید آلودگی (از خودروها، صنایع و منازل) و شرایط هواشناسی است. شرایط هواشناسی (شامل وزش باد، تابش خورشید، دما، وارونگی دما و پایداری) مقصر آلودگی هوا نیستند و نباید در ماههای سرد سال مشکلات آلودگی هوا را به گردن آنها انداخت، بلکه مقصر اصلی آلودگی هوا عوامل تولید است که شامل منابع ثابت و متحرک است. مشابه هر فرآیندی در صورتی که ما کاری کنیم نتیجه آن را خواهیم دید و مثال های متعددی در ارتباط با آلودگی هوا در این زمینه میتوان اشاره کرد. کاهش بسیار قابل ملاحظه سرب از هوای تهران، کاهش الیاف آزبست و کاهش آلاینده منواکسیدکربن نتیجه اقدامات دهه ۸۰ شمسی است، اما متأسفانه در سالهای اخیر اقدامات مؤثری نظیر از رده خارج شدن خودروهای فرسوده کلاً تعطیل شده است. نوسازی و ارتقای ناوگان حملو به نقل عمومی که رکن اصلی کاهش آلودگی هوا است نیز متأسفانه وضعیت مناسبی ندارد. حال سؤال اساسی این است که چگونه با اقدامات منفی بتوان شاهد کاهش آلودگی هوا شد؟
در دنیای امروز با اندکی جستوجو در اینترنت میتوان به تجارب کشورهای موفق در خصوص آلودگی هوا دسترسی داشت و کاملاً مشخص است که تمرکز اصلی اقدامات روی توسعه سیستم حملونقل عمومی است و در کنار آن اقدامات دیگر شامل کم کردن انتشار آلایندهها از خودروها و ارتقای کیفیت سوخت و معاینه فنی و غیره. نکته مهم در کشور ما این است که اطلاع موثقی از این مسأله که خودروهای تولیدی تا چه زمانی استاندارد تولید را رعایت میکنند وجود ندارد. اطلاعات معاینه فنی خودروها به دلایل مختلف نمیتواند مرجع قابل اطمینانی از وضعیت خودروهای شهر ارائه نماید. بهعنوان یک پیشنهاد جدی لازم است تا خودروسازان قطعه کاتالیست خودرو را گارانتی مادامالعمر کنند تا بتوان اطمینان داشت که تمامی خودروهای سیال در شهر در استاندارد تولید خود هستند. نکته اساسی دیگر نظارت بر آلودگی صنایع بزرگ نظیر نیروگاهها است تا شائبه استفاده از سوختهای سنگین برطرف گردد. بهتر است این صنایع اطلاعات سیستمهای پایش آنلاین نصب شده را در اختیار عموم بگذارند تا بهعنوان مقصرین آلودگی هوا بین افکار عمومی جامعه قلمداد نشوند. حل مسأله آلودگی هوا بیش از نیاز به منابع مالی نیازمند یک دانش پویا و جامع از عوامل تأثیرگذار بر آن است و قطعاً این مسأله با کار و تلاش و تفکر علمی قابل حل است و ارتباط دادن همه بخشهای آن به مشکلات مالی کشور درست نیست.
استاد دانشگاه
غلظت آلودگی هوا در هر منطقه تابع دو پارامتر تولید آلودگی (از خودروها، صنایع و منازل) و شرایط هواشناسی است. شرایط هواشناسی (شامل وزش باد، تابش خورشید، دما، وارونگی دما و پایداری) مقصر آلودگی هوا نیستند و نباید در ماههای سرد سال مشکلات آلودگی هوا را به گردن آنها انداخت، بلکه مقصر اصلی آلودگی هوا عوامل تولید است که شامل منابع ثابت و متحرک است. مشابه هر فرآیندی در صورتی که ما کاری کنیم نتیجه آن را خواهیم دید و مثال های متعددی در ارتباط با آلودگی هوا در این زمینه میتوان اشاره کرد. کاهش بسیار قابل ملاحظه سرب از هوای تهران، کاهش الیاف آزبست و کاهش آلاینده منواکسیدکربن نتیجه اقدامات دهه ۸۰ شمسی است، اما متأسفانه در سالهای اخیر اقدامات مؤثری نظیر از رده خارج شدن خودروهای فرسوده کلاً تعطیل شده است. نوسازی و ارتقای ناوگان حملو به نقل عمومی که رکن اصلی کاهش آلودگی هوا است نیز متأسفانه وضعیت مناسبی ندارد. حال سؤال اساسی این است که چگونه با اقدامات منفی بتوان شاهد کاهش آلودگی هوا شد؟
در دنیای امروز با اندکی جستوجو در اینترنت میتوان به تجارب کشورهای موفق در خصوص آلودگی هوا دسترسی داشت و کاملاً مشخص است که تمرکز اصلی اقدامات روی توسعه سیستم حملونقل عمومی است و در کنار آن اقدامات دیگر شامل کم کردن انتشار آلایندهها از خودروها و ارتقای کیفیت سوخت و معاینه فنی و غیره. نکته مهم در کشور ما این است که اطلاع موثقی از این مسأله که خودروهای تولیدی تا چه زمانی استاندارد تولید را رعایت میکنند وجود ندارد. اطلاعات معاینه فنی خودروها به دلایل مختلف نمیتواند مرجع قابل اطمینانی از وضعیت خودروهای شهر ارائه نماید. بهعنوان یک پیشنهاد جدی لازم است تا خودروسازان قطعه کاتالیست خودرو را گارانتی مادامالعمر کنند تا بتوان اطمینان داشت که تمامی خودروهای سیال در شهر در استاندارد تولید خود هستند. نکته اساسی دیگر نظارت بر آلودگی صنایع بزرگ نظیر نیروگاهها است تا شائبه استفاده از سوختهای سنگین برطرف گردد. بهتر است این صنایع اطلاعات سیستمهای پایش آنلاین نصب شده را در اختیار عموم بگذارند تا بهعنوان مقصرین آلودگی هوا بین افکار عمومی جامعه قلمداد نشوند. حل مسأله آلودگی هوا بیش از نیاز به منابع مالی نیازمند یک دانش پویا و جامع از عوامل تأثیرگذار بر آن است و قطعاً این مسأله با کار و تلاش و تفکر علمی قابل حل است و ارتباط دادن همه بخشهای آن به مشکلات مالی کشور درست نیست.
گلستان سعدی در آوار زلزله بم
سیدکریم محمدی
فعال فرهنگی و اجتماعی
نمیشد فکر کرد که آنجا وسط آوار، گلستان ببینی؛ گلستان سعدی. آن حرفهای زیبا، آنجا روی تلی از پیکر کودکان و جوانان و لابهلای داغداران چه میکرد؟ زمین بم مثل سقف هواپیمایی که ما را به آنجا میبرد، آنقدر خراب بود که خلبان بهسختی توانست جایی برای نشستن پیدا کند. هوا برفی و بارانی بود و از چند سوراخ سقف هواپیما آب میچکید داخل. خلبان به زمین بم نزدیک میشد و وقتی میدید گسلها حسابی همهجا را در خود کشیدهاند، دوباره اوج میگرفت تا جای دیگری را پیدا کند؛ ساختمان فرودگاه و برج مراقبت فروریخته بود. ششم دی ماه ۱۳۸۲ بود و زلزله دیروز، بم را داغدار کرده بود. من بهعنوان سرپرست گروهی امدادگر به آنجا رسیدم. آنچه در مسیر فرودگاه تا شهر میدیدیم، شهر نبود؛ ویرانهای بود لابهلای نخلهای استوار که سربلند ایستاده بودند و امید را فریاد میکشیدند. سقف سالمی نمییافتیم. من خرابیهای زلزله رودبار را هم از نزدیک دیده بودم، اما آنچه اینجا میدیدم، چهره دیگری از فاجعه بود. حتی انتقال بازماندهها و مصدومها با وسایل نقلیه امکان نداشت، راهی نبود. جابهجا، زمین شکافهای عمیق برداشته بود. ما بودیم و حفرههایی بزرگ انگار زمین در هر کوچه و خیابانی دهان باز کرده بود تا شهرِ داغدار را ببلعد. گروههای یاریرسان همه با پای پیاده از این سو به آن سو میرفتند. وسیلهها را کول میکردند و زیرآوارماندهها را بیرون میکشیدند. مگر میشود صدای آن نالههای زیر آوار را فراموش کرد؟ مگر میشود بم را به فراموشی سپرد؟ در آن میان، آمارگیری هم سخت بود؛ خیلیها به طمع بستههای کمکی به شهر آمده بودند و تعداد بازماندهها حتی کمتر از آنها بود. شب که شد هیچ سقفی برای آرمیدن نبود؛ ساختمانهای دولتی و مدارس هم همه با خاک یکسان شده بود. چادری بیرون شهر برپا کردیم اما کسی نمیتوانست از سوز سرما که زیر صفر بود پلک روی هم بگذارد. برای زلزلهزدهها هم همینطور بود. آنها حرف نمیزدند. به گوشهای خیره میشدند و گاه با دستی که سویشان دراز میکردی به خودشان میآمدند. امروز یاد آن مرد میانسالی هستم که به نقطهای خیره بود. پرسیدم چرا حرف نمیزنی. گفت: «گر کسی وصف او ز من پرسد/ بیدل از بینشان چه گوید باز» میگفت خانه دوطبقهاش نیست؛ همان خانهای که مغازه طلافروشی طبقه همکفش را همه در مرکز شهر میشناختند: «رفته بودم کرمان، آنجا شنیدم در بم زلزله آمده. با سرعت خودم را رساندم بم. نه پدر و مادری در کار بود، نه همسری، نه فرزندی، نه خانهای، نه طلافروشیای، نه ماشینی.» مدام از احسان چهاردهساله و محسن شانزدهسالهاش میگفت و اشک میریخت. حالا یک چادر و یک چراغ نفتی و یک پتو داشت و نگاهی به در که تکهنانی برسد. میگفت: «زنده بمانم که چه شود؟» میگفت عزت نفسش هم مثل بچهها و خانوادهاش زیر آوار مانده... میگفت و آن بیت از دیباچه گلستان سعدی را تکرار میکرد.
فعال فرهنگی و اجتماعی
نمیشد فکر کرد که آنجا وسط آوار، گلستان ببینی؛ گلستان سعدی. آن حرفهای زیبا، آنجا روی تلی از پیکر کودکان و جوانان و لابهلای داغداران چه میکرد؟ زمین بم مثل سقف هواپیمایی که ما را به آنجا میبرد، آنقدر خراب بود که خلبان بهسختی توانست جایی برای نشستن پیدا کند. هوا برفی و بارانی بود و از چند سوراخ سقف هواپیما آب میچکید داخل. خلبان به زمین بم نزدیک میشد و وقتی میدید گسلها حسابی همهجا را در خود کشیدهاند، دوباره اوج میگرفت تا جای دیگری را پیدا کند؛ ساختمان فرودگاه و برج مراقبت فروریخته بود. ششم دی ماه ۱۳۸۲ بود و زلزله دیروز، بم را داغدار کرده بود. من بهعنوان سرپرست گروهی امدادگر به آنجا رسیدم. آنچه در مسیر فرودگاه تا شهر میدیدیم، شهر نبود؛ ویرانهای بود لابهلای نخلهای استوار که سربلند ایستاده بودند و امید را فریاد میکشیدند. سقف سالمی نمییافتیم. من خرابیهای زلزله رودبار را هم از نزدیک دیده بودم، اما آنچه اینجا میدیدم، چهره دیگری از فاجعه بود. حتی انتقال بازماندهها و مصدومها با وسایل نقلیه امکان نداشت، راهی نبود. جابهجا، زمین شکافهای عمیق برداشته بود. ما بودیم و حفرههایی بزرگ انگار زمین در هر کوچه و خیابانی دهان باز کرده بود تا شهرِ داغدار را ببلعد. گروههای یاریرسان همه با پای پیاده از این سو به آن سو میرفتند. وسیلهها را کول میکردند و زیرآوارماندهها را بیرون میکشیدند. مگر میشود صدای آن نالههای زیر آوار را فراموش کرد؟ مگر میشود بم را به فراموشی سپرد؟ در آن میان، آمارگیری هم سخت بود؛ خیلیها به طمع بستههای کمکی به شهر آمده بودند و تعداد بازماندهها حتی کمتر از آنها بود. شب که شد هیچ سقفی برای آرمیدن نبود؛ ساختمانهای دولتی و مدارس هم همه با خاک یکسان شده بود. چادری بیرون شهر برپا کردیم اما کسی نمیتوانست از سوز سرما که زیر صفر بود پلک روی هم بگذارد. برای زلزلهزدهها هم همینطور بود. آنها حرف نمیزدند. به گوشهای خیره میشدند و گاه با دستی که سویشان دراز میکردی به خودشان میآمدند. امروز یاد آن مرد میانسالی هستم که به نقطهای خیره بود. پرسیدم چرا حرف نمیزنی. گفت: «گر کسی وصف او ز من پرسد/ بیدل از بینشان چه گوید باز» میگفت خانه دوطبقهاش نیست؛ همان خانهای که مغازه طلافروشی طبقه همکفش را همه در مرکز شهر میشناختند: «رفته بودم کرمان، آنجا شنیدم در بم زلزله آمده. با سرعت خودم را رساندم بم. نه پدر و مادری در کار بود، نه همسری، نه فرزندی، نه خانهای، نه طلافروشیای، نه ماشینی.» مدام از احسان چهاردهساله و محسن شانزدهسالهاش میگفت و اشک میریخت. حالا یک چادر و یک چراغ نفتی و یک پتو داشت و نگاهی به در که تکهنانی برسد. میگفت: «زنده بمانم که چه شود؟» میگفت عزت نفسش هم مثل بچهها و خانوادهاش زیر آوار مانده... میگفت و آن بیت از دیباچه گلستان سعدی را تکرار میکرد.
وزیر آموزش و پرورش :
سند ۲۰۳۰ هیچ جایگاهی در بودجه نداشته است
وزیر آموزش و پرورش گفت: در بودجه و ردیفهای بودجه هیچ پیشبینی برای سند ۲۰۳۰ انجام نشده بود. بهگزارش ایسنا، محسن حاجیمیرزایی در حاشیه جلسه دیروز هیأت دولت در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسشی درباره در نظرگرفتن مواردی در بودجه برای سند ۲۰۳۰ تأکید کرد: در بودجه و ردیفهای بودجه هیچ پیشبینی برای سند ۲۰۳۰ انجام نشده بود. او در پاسخ به این پرسش که از موارد انضمامی سند ۲۰۳۰ موردی در بودجه بوده یا خیر؟ افزود: یک برنامهای بود که متعلق به سال ۹۴ میشد و به اشتباه در بودجه قرار گرفته بود که برداشته شد.
حاجیمیرزایی تأکید کرد: ما دو نوع آزمون داریم، یکی آزمونهای تکوینی است و یکی هم آزمونهای پایانی که سهم اینها در تعیین نمره پایانی دانشآموزان متفاوت است. آزمون تکوینی آزمونی است که بر اساس ارزیابی یک معلم از میزان فراگیری دانشآموزان در طول سال انجام میشود و ارزیابی پایانی هم که در پایان هر نوبت امتحانی انجام میشود و امسال در پایان دیماه به شکلهای مختلف انجام میشود. او گفت: هرجایی که ستاد مقابله با کرونا اجازه دهد و مقررات منعی نداشته باشد، ترجیح ما برقراری آزمون حضوری است اما اگر با مخالفت ستاد مواجه شود در برخی مناطق، بهصورت غیرحضوری برگزار میشود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
خانه بخت به جای کلاس درس !
-
واکسن کرونا را از بهترین منابع دنیا میخریم
-
۱۲ثانیهای که عبرتآمیز شد
-
عوامل تولید؛ مقصر اصلی آلودگی هوا
-
گلستان سعدی در آوار زلزله بم
-
سند ۲۰۳۰ هیچ جایگاهی در بودجه نداشته است
اخبارایران آنلاین