ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دورنــما
لوموند دیپلماتیک (فرانسه):
در پی قتل جورج فلوید، مردم فرانسه نیز همچون امریکاییها به خیابانها رفتند. اما با این تفاوت که آنها نیز جدا از اعتراضها به نژادپرستی از عملکرد پلیس کشور خود نیز ناراضی هستند. زیرا از سال 1977 سالانه 16 نفر به دست پلیس فرانسه کشته شدهاند.
اسپکتیتور (بریتانیا):
بوریس جانسون نزدیک به 4 سال زمان پیش روی خود دارد و در این مدت باید کشور را به سامان برساند. اما آیا او که در پرونده کووید 19 کارنامه موفقی برای خود به جا نگذاشت، واقعاً میتواند تدبیری برای حل بحران اقتصادی بریتانیا بیندیشد و امیدها را به یأس تبدیل نکند؟
نیشن (امریکا):
میزان بودجه پلیس امریکا تبدیل به یکی از مسائل مهم این کشور شده است. در حالی که نارضایتی از پلیس بالا است، برخی ایالتها درصدد هستند با کاهش بودجه پلیس، بودجه بیشتری صرف کرونا کنند. اما عملاً هنوز اقدامی که رضایت مردم را در پی داشته باشد، صورت نگرفته است.
داستان سه مرد
در سایه سرگیجه انتخاباتی ترامپ، شی و پوتین نظم آتی جهان را مینویسند
ندا آکیش – در هفتهای که گذشت، جامعه بینالملل یک بار دیگر شاهد صفآرایی روسیه و چین برای تعریف نظم آتی جهانی بود آن هم در شرایطی که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری دمدمی مزاج امریکا در همین هفته با بلاتکلیفیهایش بر شکلگیری این صفآرایی تأثیر گذاشت.
به گزارش سایت شبکه خبری سی ان ان، در هفته گذشته ترامپ یک داغ پاک نشدنی بر پیشانی امریکا گذاشت. او فرصت را به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین داد تا اهداف مطلوب خود را عملی کنند. اولی با پیروزی در همهپرسی اصلاح قانون اساسی روسیه، عملاً رئیس جمهوری مادام العمر کشورش شد و دومی با تصویب و اجرای قانون امنیت ملی به غرب نشان داد که در هنگکنگ این پکن است که حرف اول و آخر را میزند، نه امریکا و غرب. پیام هفته گذشته پوتین و شی به جهان کاملاً روشن بود، نظم آتی جهان را شرق است که تعریف میکند، نه ایالات متحده امریکا. به نظر میرسد هم پوتین و هم شی این دیدگاه را دارند که امریکا نه میخواهد و نه توان ایستادگی مقابل آنها را دارد. در واقع، کاخ سفید ترامپ این هفته نشان داد که نه تمایل و نه توان رویارویی با پکن و مسکو را دارد. کاخ سفید ترامپ هیچ واکنشی به این اخبار که روسیه به طالبان پول داده است تا نظامیان امریکایی را بکشد، نشان نداد.
همچنین همان طور که دیوید ایگناتیوس در واشنگتن پست نوشت: «پوتین خود را در میانه یک تجارت تلافیجویانه میبیند. او معتقد است امریکا، کشور سابق او یعنی اتحاد جماهیر شوروی را نابود کرده و حالا او دوست دارد ایالات متحده تاوان این فروپاشی را بدهد. او حالا با اتکا به نتیجه همهپرسی، سالهای زیادی برای تلافی کردن فروپاشی شوروی پیش رو دارد.» برخلاف اظهارات سارا متیوس، معاون سخنگوی کاخ سفید که ترامپ را «یک مذاکره کننده در کلاس جهانی دانسته که به طور مداوم از منافع امریکا در سطح جهانی دفاع میکند»، مقامات ارشد سابق امریکا میگویند ترامپ درگیر توهمات خود است و درباره تواناییاش برای مجاب کردن رهبران دیگر کشورها توهم دارد. ترامپ معتقد است که به هر طریقی که شده، با زبان خوش، با زبان سخت یا قلدری میتواند تقریباً هر رهبر خارجی ای را وادار کند مطابق میل او عمل کند اما این طور نیست.
بهرهبرداری شی و پوتین از توهمات ترامپ
سه سال قبل هنگامی که ترامپ، جیمز کومی، رئیس پلیس فدرال (اف بی آی) را اخراج کرد سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه درست یک روز پس از این اخراج به امریکا سفر و در کاخ سفید با همتای خود دیدار کرد. کومی مسئول پرونده دخالت روسیه در انتخابات 2016 امریکا بود. دو ماه پس از آن ترامپ و پوتین در سال 2018 در حاشیه اجلاس گروه 20 در هلسینکی فنلاند با هم دیدار کردند و جزئیات این دیدار چندان رسانهای نشد اما آنچه در صدر اخبار رسانهها قرار گرفت، آن بود که ترامپ بی توجه به منابع اطلاعاتی کشورش، سخنان پوتین را که گفته است دخالتی در انتخابات 2016 نداشته، پذیرفته است.
از آن روز تاکنون زمان بسیار سریع گذشت و حالا پوتین که می داند ترامپ مشغول بحران های داخلی کشور خود است، با یک همهپرسی رئیس جمهور طولانی مدت روسیه شده است. تجربه شی از ترامپ اما متفاوت تر است. رئیس جمهوری چین که یک جنگ تجاری با همتای امریکایی خود داشته، مجبور بوده هدف واقعی ترامپ از این جنگ را محاسبه کند. دیپلماتی که سالهای زیادی را در اروپا سپری کرده درباره هدف واقعی ترامپ از جنگ تجاری با چین میگوید، او میخواهد مانع آن شود که چین به جایگاه واقعی خود در جهان برسد و به عنوان یک اقتصاد دارای تکنولوژی برتر در جهان معرفی شود.
دلسردی متحدان از کاخ سفید ترامپ
در همین راستا دولت ترامپ میکوشد متحدان خود را ترغیب کند، نگذارند تکنولوژی نسل پنجم هوآوی چین وارد کشورشان شود. اما متحدان امریکا نمی خواهند با ترامپ همسو شوند زیرا از یک سو قدرت تجاری چین را درک کردهاند و از سوی دیگر روابطشان با امریکا خراب شده است. همین هفته جاری بود که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان پس از دعوای لفظی تلفنی با ترامپ، آشکارا اعلام کرد که تاکتیکهای واشنگتن درباره چین را نمیپذیرد. مرکل گفت: «27 کشور عضو اتحادیه اروپا آنقدر قوی هستند که بتوانند خودشان بدون حضور امریکا با چین توافقهای جاهطلبانه امضا کنند.»
بنابراین هنگامی که ترامپ در این توهم بود که به خاطر رویاروییاش با چین بر سر سیاستهای تجاری، جاسوسیهای اقتصادی و سرقتهای اطلاعاتی تشویق میشود، اروپا تاکتیکهای او را بشدت مورد انتقاد قرار داد و حالا تمام این چیزها در محاسبات شی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. شی پس از آن تصمیم خواهد گرفت که ترامپ را یک تهدید خارجی و مانع برای صعود چین به عنوان ابرقدرت جهانی قلمداد کند یا هوشمندانهتر به دشمنی با واشنگتن ادامه دهد. به نظر میرسد شی خود را برای گزینه دوم آماده کرده است و از این رو انتخاب کرد که همین حالا مقابل خیزشهای هنگکنگ بایستد. سؤالی که تاریخنگاران در آینده خواهند پرسید، این نخواهد بود که چگونه دوره ریاست جمهوری ترامپ بر تصمیمات شی و پوتین اثر گذاشت بلکه این خواهد بود که توهمات ترامپ بود که جهان را به نفع شی و پوتین تغییر داد.
آزمایش ناموفق پاتریوت امریکا در بغداد
پارلمان عراق بابت این اقدام تحریکآمیز هشدار داد
زهره صفاری/ آزمایش سامانه دفاع موشکی امریکا (پاتریوت) در منطقه سبز بغداد که ناکامی این سامانه دربرابر تهاجمهای احتمالی را نشان داد، با واکنش تند پارلمان عراق رو به رو شد. پارلمان عراق در بیانیهای هشدار داده است، «این دست اقدامات تحریک آمیز است و باید متوقف شود.»
به گزارش «میدل ایست پرس»، در این مانور آزمایشی که با مجوز دولت «الکاظمی» شامگاه شنبه در محدوده استحکامات منطقه سبز بغداد و در منطقه «الخضرا» انجام شد، نظامیان امریکایی از هلیکوپترهای آپاچی و موشکهای واقعی بهره برده بودند و سیستم موشکی و پدافند پاتریوت هر دو از داخل محوطه سفارت امریکا در بغداد هدایت میشدند. «العربیه» در توصیف این مانور خطرناک نوشت: «چندین موشک توسط سامانه پدافندی شناسایی شد اما شماری نیز در داخل منطقه سبز فرود آمد و سبب ایجاد رعب و وحشت شد.» برخی منابع نیز از کشته شدن یک کودک در این رخداد خبر دادند.
بنا بر اعلام رسانههای عراقی، امریکاییها که بویژه از آغاز سال جاری و پس از ترور فرماندهان نظامی ایران و عراق، بارها با شلیک راکتهایی از مواضع شبه نظامیان تهدید شدهاند، برای دفع حملات، اقدام به قرار دادن این پدافند در نقاط مختلف عراق کردند. موضوعی که بارها مورد نقد گروههای عراقی قرار گرفته است، اما مانور اخیر جدی ترین واکنش امریکاییها بود که به دلیل عمل نکردن سیستم پدافند سبب بروز خسارات و رعب و وحشت در منطقه شد. در همین حال گروههای ضدامریکایی این حمله را محکوم و آن را نقض آشکار حاکمیت عراق از سوی ایالات متحده عنوان کردند. همزمان با این حملات، ساکنان با صدور هشدارهای امنیتی به مناطق امن رفتند. همچنین ورودی شرقی «منطقه سبز» و محل استقرار سفارتخانه امریکا در پی این آزمایش ناموفق مسدود شد.
هشدار پارلمان به «الکاظمی»
با اینکه شواهد نشان میدهد مانور خطرناک امریکا در منطقه سبز مجوز دولتی داشته اما پارلمان آن را محکوم کرد. «حسن کریم الکعبی»، سخنگوی پارلمان عراق در حالی که این اقدام امریکا را حرکتی تحریک آمیز و نقض قوانین بین المللی عنوان کرد، با هشدار به دولت «الکاظمی» برای تغییر مواضع خود در ارتباط با ایالات متحده، گفت: «اقدام سفارت امریکا برای انجام آزمایش موشکی در منطقه مسکونی قلب بغداد غیرقابل قبول و چالش برانگیز است. این گونه اقدامات در عراق غیرقانونی و بشدت تحریک آمیز است و باید متوقف شود.»
به باور ناظران هرچند دولت عراق تأکید کرده در سفر نخست وزیر این کشور به واشنگتن خروج نیروهای امریکایی از عراق در دستور کار قرار دارد، برگزاری دور نخست نشست استراتژیک عراق و امریکا زمینه ساز اینگونه اقدامات امریکا در خاک عراق شده است. این در حالی است که بسیاری از گروههای مبارز و مقامات عالیرتبه بغداد خواستار خروج نظامیان امریکایی از خاک این کشور هستند.
براساس گزارش «ایرنا»، «بغداد الیوم» نوشت: «محمد آل رضا»، رئیس کمیسیون امنیت و دفاع پارلمان عراق از نخست وزیر این کشور به عنوان فرمانده کل قوا و دیگر فرماندهان عملیات مشترک این کشور خواست، موضعی جدی نسبت به این حادثه داشته باشند: «دولت عراق موظف به حمایت از سفارتخانهها و مراکز دیپلماتیک واقع در این کشور از سوی همه گروهها است. اما شلیک موشک در داخل سفارتخانه که امروز اتفاق افتاد غیر قابل است. نمیتوان باور کرد سفارتخانههای منطقه سبز بغداد، پادگان شدهاند و سامانه پاتریوت نیز در آن قرار دارد.»
ضرب الاجل به ترکیه
مداخلات ترکیه در منطقه شمالی عراق که در دو هفته گذشته با حملات متعدد جنگندههای این کشور به مناطق کردنشین به اوج خود رسیده، به نوشته «عرب نیوز» با هشدار جدی بغداد روبهرو شده است. مقامات عراقی که به استقرار ایستهای بازرسی ترکیه در خاک عراق انتقاد دارند، اقدام ترکیه را نقض حاکمیت عراق دانستند. در همین راستا، حضور نظامیان عراقی در مرزها تقویت شده تا مانع نفوذ بیشتر ترکیه به این کشور شوند.
در پی این اقدامات، دولت عراق در بیانیهای، خواستار توقف فوری حملات به شمال این کشور شد. به نوشته «بغداد الیوم» در این بیانیه آمده است: «ترکیه از مدتی پیش حملات متعددی در خاک عراق داشته است که ما علاوه بر محکومیت این اقدامات که به روابط مستحکم، دوستانه و درازمدت دو ملت دوست، ضربه میزند، مداخلات ترکیه را تجاوز به حاکمیت، جان و اموال و داراییهای شهروندان عراقی میدانیم.»
فریاد حریف - منطق ظریف
ادامه از صفحه اول
منافع ملی به دوران خود آگاهی ملتها درباره حقوق شان در عرصه دور از دسترسی به نام سیاست خارجی بر میگردد و زمانی این اصل محور و مدار تصمیم گیریها قرار گرفت که رقابت بر سر «سود» و «قدرت» به قانون طلایی مناسبات دولتها تبدیل شد. فصل مشترک بلامنازع، پاسداشت تأمین منافع ملی است اگر چه تحقق آن بسته به ماهیت فکری مجریان یا مدعیان، در دوگانه «واقعگرایی و ذهنیت گرایی» متفاوت است.
در این میان چنانچه منافع ملی مبنای تصمیمگیریها قرار گیرد، سیاست خارجی از چنبره امیال و سلیقه افراد و طبقه خاص خارج میشود. در یک مجموعه مبتنی بر منافع ملی، دیپلماسی توپی نیست که در میدان کشاکش جناحها به گردش در بیاید بلکه این اندیشه و علایق جوشیده از متن مطالبات مردم است که از مجرای اراده منتخبان آنها مواضع دیپلماتیک آن ملت را رقم میزند.
منافع ملی از آن جهت که بالاترین خیر و مصلحت است بر هر اصل دیگری تقدم دارد و در صحنه اجرا و عمل این قابلیت را دارد که ملاحظات و موانع بازدارنده را از مسیر مجریان بردارد.
با این وصف، اتفاقاتی که در برهه کنونی در قالب چالش برخی جناح ها با بدیهیترین اصول سیاست خارجی مردم سالار دیده میشود نشان از آن دارد که فاصلهای جدی تا نهادینه شدن ترجیح منافع ملی بر جناحی داریم. آنچه روز گذشته در صحن بهارستان حادث شد نمونهای بارز از این ادعاست که برخی دانسته یا ندانسته تضعیف رکن پایهای دولت و ویترین نظام در عرصه بینالمللی را با هدف کسب منافع زودگذر جناحی فرصتی مغتنم شمردند آن هم به نام دفاع از ملت!
از ارزهای متغیر تا گرانی فزاینده
زندگی سخت در زیمبابوه
وصال روحانی/ زندگی در زیمبابوه هر روز سختتر میشود و با کاهش ادامهدار بهای ارز این کشور در معادلات جهانی و تورم رو به ازدیاد در بازار معاملات، مردم این کشور افریقایی شاهد محو تدریجی اندوختههای خود طی روزها و هفتههای اخیر بودهاند و بدتر اینکه راه حل عاجلی هم برای این عارضه در دسترس آنها نیست.
به گزارش سایت شبکه خبری «الجزیره»، بیشتر شدن فقرا در جامعه زیمبابوه که محصول کمتر شدن فرصتهای کاری و رسیدن نرخ بیکاری به رقم هولناک 90 درصد و کم رونقی مشاغل و کسب و کارهای موجود است، مردم این کشور را به ابراز نگرانی شدید پیرامون شرایط فعلی وا داشته است. تافادزوا چاکوارا 27 ساله که یک مغازهدار جزء در شهر هراره پایتخت این کشور است، میگوید: «همین مغازه کوچک و پول اندکی که به دست میآورم، باعث شده کمی وضعم بهتر شود.» درآمد چاکوارا از این مغازه بیشتر از 3 دلار در هر روز، معادل سه نان باگت نیست.
در سال 2009 دولت وقت زیمبابوه، ارز رسمی و رایج این کشور را معلق ساخت و از ارزهای سایر کشورها با ادغامی از آنها بهره گرفت تا شاید اقتصاد بیمار خود را درمان کند اما ورود دلار امریکا به معاملات رایج در زیمبابوه «آمد» نداشت زیرا برای سیستم بانکی این کشور به جای سهولت، پیچیدگی ایجاد و شرایط بازار را خراب کرد.
در ماه فوریه سال 2019 هم ترکیب غریبی از ارز رسمی زیمبابوه و دلار امریکا که آن را «زیمدلار» نامیدند، جواب نداد و موجب گشایش در فعالیتهای اقتصادی نشد. به همین سبب در ژوئن همین سال یک ارز تازه که ظاهراً فاقد هر ارتباط خارجی بود اما «دلار جدید زیمبابوه» نامیده میشد، به عرصه معاملات تزریق شد و در دستهای مردم قرار گرفت که آن هم موجب تحولی خاص نشد. از همه بدتر عوارض برخاسته از بسط ویروس کرونا در این کشور و لطمات فراوان آن به شغلهای جزء «آزاد» مانند دستفروشی و خرید و فروش اجناس گاه غیرمجاز بوده که سبب شده تعداد بیکارها و مستمندان بیشتر و فضای عمومی کشور ناامیدانهتر شود. درست است که حکومت زیمبابوه هفته گذشته حقوق کارمندان دولت را 50 درصد افزایش داد اما چون قیمت اجناس در این کشور همین میزان رشد داشته، افزایش مذکور کمتأثیر بوده است.
اتحادیه پرستاران زیمبابوه این هفته با انتشار بیانیهای، متذکر شده حقوق 33 «دلار زیمبابوه»ای هر پرستار در ماه برای گذران امورشان اصلاً کفایت نمیکند و آنها و شوهرانشان مجبورند به شغلهای دوم و سوم روی بیاورند که پول آنها هم «بخور و نمیر» است. وقتی در نظر بگیریم که این اتحادیه 15 هزار نفری به لحاظ مالی از مجامع خوشبخت در زیمبابوه به حساب میآید، درمییابیم که وضع سایر قشرها تا چه حد می تواند فلاکتبارتر باشد. در همین ارتباط استیفن چوما، سخنگوی عمدهترین حزب مخالف دولت میگوید: «سیاستهای ترکیبی و معاملات تجاری مبتنی بر ارزهای خارجی دوای دردهای ما نیست و فقط یک تسکین دهنده کوچک و موقتی است. متأسفانه ما شاهد تصمیمگیریهای اقتصادی غلطی هستیم که هیچ تدبیر و تعقل مثبتی در آن رؤیت نمیشود و فقط تقلید کورکورانه از ابتکارات سایر کشورها است. واقعیت امر این است که دولت امرسون منانگاگوا (رئیس جمهوری زیمبابوه که از سال 2017 جانشین رابرت موگابه رهبر دیرپای این کشور شده) قدرت حل مشکلات را ندارد و به جای تنشزدایی، فقط بحرانسازی میکند.»
دو خط خبر
■ یسرائیل هیوم: دولت امریکا خبر داد، درباره طرح رژیم صهیونیستی برای الحاق بخشهایی از کرانه باختری ظرف ۴۵ روز آینده تصمیمگیری میکند.
■ فرانس پرس: عبدالمجید تبون، رئیس جمهوری الجزایر از فرانسه خواست تا بابت اشغالگری دوران استعمار عذرخواهی کند.
■ المیادین: محمد فهمی، وزیر کشور لبنان، ترکیه را به انجام تحرکاتی در این کشور برای متشنج کردن اوضاع متهم کرد.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
هتل کالیفرنیا
«مادلین وسترهوت» منشی شخصی ترامپ در اتاق «بیضی بیرونی» که معمولاً منشیها و دستیاران شخصی رئیس جمهوری در آنجا مینشینند سهشنبه روزی به من زنگ زده بود تا ارتباط تلفنی من را با ترامپ برقرار کند اما آن روز تلفن همراهم را در حالت بدون زنگ گذاشته بودم و به همین دلیل این تماس برقرار نشد. همان گونه که قابل پیشبینی بود وقتی من زنگ زدم سر ترامپ شلوغ بود و به همین دلیل از خانم وسترهوت پرسیدم که آیا میداند ترامپ چه کاری با من داشت؟ البته نگران اعمال فشار همه جانبه برای پذیرش مسئولیتی که دوست نداشتم نیز بودم. وسترهوت پاسخ داد: «اوه، او فقط میخواست به شما بگوید که فوقالعاده هستید.» خانم منشی همچنین گفت که ترامپ میخواست از من به خاطر اینکه به مارالاگو رفته بودم تشکر کند. به او گفتم لطف دارند، قصد نداشتم مزاحم ایشان بشوم و واقعاً نیازی نبود دوباره تماس بگیرند. به این ترتیب امیدوار شدم که توانستهام جان سالم از مهلکه به در ببرم. اما چند روز بعد وسترهوت - که آن موقعها همیشه سرحال و سرزنده بود- به من پیام داد که رئیس جمهوری میخواهد شما را ببیند. قانع شده بودم که قرار است در موقعیت نامعلومی قرار بگیریم اما خوشبختانه برای دو هفته کشور را ترک کردم و باز خطر از بیخ گوشم گذشت.
میشود فرار کرد اما نمیشود برای همیشه مخفی شد. بعد از صرف ناهار با مک مستر در کاخ سفید، دیدار با ترامپ سرانجام برای تاریخ 23 مارس تعیین شد. قبل از این دیدار برای اینکه شفاف باشم به بنن پیام دادم: من فقط علاقهمند به پست وزارت خارجه یا مشاور امنیت ملی هستم و تا جایی که میدانم هیچ یک از این پستها در حال حاضر خالی نیست. روزی که برای اولین بار پس از گذشت بیش از 10 سال وارد بال غربی ساختمان کاخ سفید و محل دفتر رئیس جمهوری شدم اتفاقاً گروه بزرگی از خبرنگاران نیز منتظر مصاحبه با اعضای جمهوریخواه مجلس نمایندگان امریکا بودند که در تلاش برای لغو بیمه درمانی دولت اوباما موسوم به «اوباما کر» ناکام مانده بودند و برای گفتوگو در این باره با ترامپ دیدار داشتند. این تنها چیزی بود که من نیاز داشتم، حتی با توجه به اینکه قصد نداشتم به هیچ یک از سؤالات خبرنگاران پاسخ دهم. البته در عصر توئیتر، حتی صحبت نکردن و خبرندادن هم خود یک خبر است همان گونه که یک خبرنگار توئیت کرد: «گِلِن تراش» (خبرنگار نیویورک تایمز): جان بولتون همین حالا وارد بال غربی کاخ سفید شد. از او پرسیدم آنجا چه میکند؟ لبخندی زد و گفت «لایحه بهداشت و درمان!!!!»
بعدها دیدم که «باب (رابرت) کوستا» از روزنامه واشنگتن پست نیز وقتی وارد کاخ سفید میشدم، چنین توئیتی زده بود: رابرت کوستا: ترامپ قصد دارد جان بولتون را به دولت دعوت کند. به همین دلیل بولتون امروز در کاخ سفید است، معتمد ترامپ، مذاکرات ادامه دارد.
قبل از دیدار با ترامپ اوقات دلپذیری را هنگام صرف ناهار با مک مستر داشتم و درباره مسائل عراق، ایران و کره شمالی مذاکره کردیم. بعد برای دیدار با ترامپ به دفتر بیضی او رفتیم. رئیس جمهوری تازه صرف ناهار را با «استیون منوچین» وزیر خزانهداری و «نلسون پلتز» سرمایهگذار شناخته شده نیویورکی تمام کرده بود.
ترامپ پشت میز موسوم به «رِزولت/Resolute» نشسته بود که بر خلاف میز کارش در دفتر نیویورک که گفته میشود همیشه پر از روزنامه، گزارش و یادداشت است، کاملاً خالی بود. عکسی دو نفره از من و مک مستر را در اختیار داشت و ما برای گفتوگو روبه روی او پشت میز نشستیم.
درباره تلاشها برای لغو «اوباما کر» (طرح مشهور رئیس جمهوری پیشین امریکا درباره نظام بهداشت و درمان و بیمه) کمی گفتوگو کردیم و بعد به موضوع ایران و کره شمالی بازگشتیم و عمده مسائلی را که من و مک مستر در هنگام صرف ناهار درباره آنها صحبت کرده بودیم، تکرار کردیم.
ترامپ گفت: میدانید که من و شما تقریباً درباره همه چیز توافق داریم به جز مسأله عراق. پاسخ دادم: بله، اما حتی در این موضوع نیز موافق این امر هستیم که تصمیم اوباما برای خارج کردن نیروهای امریکایی از عراق در سال 2011 افتضاح کنونی را به بار آورده است.
سپس ترامپ گفت: اکنون نه، اما در زمان مقتضی و برای یک پست مناسب از شما دعوت میکنم به دولت بپیوندید و شما هم موافقت میکنید، درسته؟
من هم مثل ترامپ و مک مستر خندیدم (هر چند که از حرف ترامپ معذب شده بودم) و پاسخ دادم «مطمئناً». با این حال احساس کردم با موفقیت از مشکلی که از آن میترسیدم، فرار کردهام. خوشحال بودم که فشار و تعجیلی برای پذیرش یک شغل مشخص و مناسب در کاخ سفید وجود نداشت. این دیدار تقریباً کمی بیشتر از 20 دقیقه طول کشید و بعد من و مک مستر آنجا را ترک کردیم و در مسیر خروج بدون اعلام قبلی، توقف کوتاهی هم در مقابل دفتر استیو بنن داشتیم. بنن و من با پریباس گفتوگوی کوتاهی داشتیم که در کریدور به سمت «شان اسپایسر» دبیر مطبوعاتی کاخ سفید میرفت. بعد با معاون رئیس جمهوری روبهرو شدیم که به گرمی مرا تحویل گرفت. فضای حاکم بر کریدورهای آنجا من را به یاد خوابگاههای دانشجویی میانداخت که افراد از این اتاق به آن اتاق میروند و از هر دری با هم حرف میزنند. از خودم پرسیدم: آیا این جماعت وسط بحران ناشی از تلاشها برای لغو اوباماکر بهعنوان یکی از مسائل کلیدی کمپین ترامپ در انتخابات سال 2016 نیستند؟
مطمئناً این همان کاخ سفیدی نبود که من در دولتهای قبلی میشناختم. بدترین قسمت ماجرا حرفی بود که از مایک پنس معاون ترامپ شنیدم که گفت: بسیار خوشحالم که شما هم میآیید. این چیزی نبود که من فکر میکردم به دنبالش هستم! در نهایت حدود ساعت دو و ربع کاخ سفید را ترک کردم اما احساس میکردم میتوانم کل بعدازظهر را همان جا پرسه بزنم. با خودم فکر میکردم که این گونه مدلهای رفتاری و ارتباطی در کاخ سفیدِ تحت رهبری ترامپ میتواند تا یک دوره نامشخص ادامه یابد و تا حدی هم این طور شد، اما من100 روز نخست دولت ترامپ را در حالی گذراندم که در ذهن خود درباره آنچه که آمادگی اش را داشتم و آنچه که آمادگی آن را نداشتم، مطمئن بودم. به هر حال همان گونه که «کاتوی کوچک» (نویسنده و سیاستمدار رومی قرن اول پیش از میلاد) در یکی از نمایشنامههای مورد علاقه جورج واشنگتن اولین رئیس جمهوری امریکا، گفته است: «وقتی فساد رواج مییابد و افراد ناشایست نفوذ پیدا میکنند، یک جایگاه شرافتمند که میتوان به آن افتخار کرد، خزیدن به گوشه عزلت است.»
البته زندگی در عصر ترامپ شباهتی به زندگی «کاتو» یکی از شخصیتهای داستانهای «جوزف اَدیسون» نویسنده و شاعر انگلیسی ندارد که در آن قهرمان داستان تلاش کرد از شکست جمهوری روم در مقابل جولیوس سزار (رهبر نامدار سیاسی و نظامی روم معروف به دیکتاتور روم) دفاع کند. برعکس دولت جدید بیشتر شبیه محتوای ترانه معروف «هتل کالیفرنیا» اثر گروه موسیقی «ایگلز» است؛ آنجا که میگوید:
«هر وقت بخواهی میتوانی پول هتل خود را حساب کنی اما هیچ وقت نمیتوانی اینجا را ترک کنی.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دورنــما
-
داستان سه مرد
-
آزمایش ناموفق پاتریوت امریکا در بغداد
-
فریاد حریف - منطق ظریف
-
زندگی سخت در زیمبابوه
-
دو خط خبر
-
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
اخبارایران آنلاین