ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دورنـــما
واشنگتن پست (امریکا):
کرونا شکافهای مجلس نمایندگان امریکا را عمیقترازهرزمان ساخته است. طوری که درمجلس نمایندگان گروهی حامی قرنطینه و حفظ جان کارگران هستند و گروهی دیگر به اقتصاد میاندیشند، ولو به بهای جان کارگر. دراین بین فقط کارگران هستند که نگران خود هستند.
لو فیگارو (فرانسه):
از هفته آینده قرار است فرانسه به زندگی عادی بازگردد. اما آیا اتفاق خاصی افتاده است که بتواند به ایام گذشته بازگردد؟ آن هم در شرایطی که تصور میشود با ورود مردم به خیابانها موج دوم همهگیری با شدت بیشتری در جامعه جولان دهد و قربانی بگیرد.
ایندیپندنت (بریتانیا):
با سیرنزولی مبتلایان و قربانیان کووید 19 در آلمان به دستور دولت کلیساها بعد از چندین هفته متمادی بازگشایی شد. با این حال همچنان قوانین سختگیرانه پابرجا است و از جمله تمامی کسانی که به کلیسا میروند، باید ماسک زده و از خواندن دعا با صدای بلند بپرهیزند.
گسل «ترامپ کوچک» در برزیل
در اوج همهگیری کووید 19 برزیلیها یکی از عمیقترین شکافهای سیاسی تاریخ خود را تجربه میکنند
ندا آکیش
خبرنگار
در برزیل، کشوری که شدت همهگیری ویروس کرونا افزایش یافته و رقم مبتلاها به بیش از 100 هزار نفر و شمار جانباختگان به 7 هزارو 25 نفر رسیده و مقامات محلی آن درصدد اعمال سیاستهای قرنطینهای برای کنترل این بیماری هستند، ژایر بولسونارو، رئیس جمهوری راست افراطی به جای حمایت از تلاشهای قرنطینهای، روز یکشنبه در تظاهرات صدها نفری مخالفان قرنطینه شرکت کرد و با ایراد سخنرانی در جمع معترضان به کنگره برزیل و دیوان عالی و دادگاههای این کشور حمله لفظی کرد؛ اقدامی که بر شکافها در جامعه قطبی شده برزیل بیش از پیش دامن میزند.
به گزارش الجزیره، روز یکشنبه دهها تن از چهرههای مردمی برزیل یک نامه سرگشاده خطاب به دولت برزیل نوشته و از مقامات دولت خواستند برای حفاظت از جان مردمی که اغلب در نقاط دورافتاده زندگی میکنند و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و درمانی ندارند، وارد عمل شوند اما ژایر بولسونارو، رئیس جمهوری راستگرای این کشور به جای آنکه به درخواست نویسندگان این نامه سرگشاده پاسخ دهد، روز یکشنبه با پرچم برزیل، امریکا و اسرائیل در تظاهرات ضد قرنطینهای شرکت کرد. او که پس از همهگیری ویروس کرونا به خاطر مواضعی که اتخاذ کرده با قانونگذاران و دیوان عالی و دادگاهها دچار اختلاف نظر جدی شده و حالا تنها پشتش به ارتش گرم است، در این تظاهرات بشدت به کنگره برزیل و دادگاهها حمله کرد. البته از زمان همهگیری کووید 19 این دومین بار است که بولسونارو در تظاهرات ضدقرنطینه شرکت میکند او نخستین بار در ماه آوریل در چنین تظاهراتی شرکت کرد اما روز یکشنبه، هم حملات او به دادگاههای برزیل شدیدتر از قبل بود و هم شعارهای معترضان علیه دیوان عالی و کنگره افراطیتر از هر زمان سر داده شد. جالب آنکه معترضان در شعارهای خود خواستار اقدامات دیکتاتوری دوران 1964 تا 1985 که یک دولت نظامی در برزیل بر سر کار آمده بود، بودند و بولسونارو را که به او «ترامپ کوچک» نیز می گویند، تشویق میکردند مانند یک دیکتاتور عمل کند و بیتوجه به نظرات کنگره و دیوان عالی به قرنطینهها پایان دهد. بولسونارو هم با استقبال از این خواسته در سخنرانی روز یکشنبه گفت: ما نیروهای نظامی را در کنار مردم، قانون، دموکراسی و آزادی داریم. دخالت دیگر بس است. ما دیگر اجازه نمیدهیم دخالت کنند. صبر ما تمام شده است. این اقدام بولسونارو و در واقع پاسخ او به همه گیری، باعث شده برزیل شکافی را تجربه کند که در چنددهه اخیر سابقه نداشته است. در واقع آقای رئیس جمهوری با شرکت در چنین جریانهای اعتراضی رسماً علیه کنگره، دادگاهها، رسانهها و شهرداران و فرمانداران برزیل که از سیاستهای فاصلهگذاری اجتماعی حمایت میکنند، اعلام جنگ کرده است. در حالی که در برزیل کنگره، دادگاهها، رسانهها و جامعه مدنی قدرت چشمگیری دارند و این جنگ اصلاً به نفع بولسونارو نیست. حالا جامعه برزیل در اوج همهگیری ویروس کرونا دچار شکافی شده است که در آن از یک سو حامیان قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی هر روز عصر تظاهرات قابلمهای برگزار میکنند و از سوی دیگران مخالفان قرنطینه در تجمعهای اعتراضی خاص خود شرکت میکنند و از رئیس جمهوری میخواهند مانند یک دیکتاتور نظامی عمل کند و به قرنطینهها پایان دهد و رئیس جمهوری هم با شرکت در این تظاهراتها اشتیاق خود را برای عمل کردن مانند یک دیکتاتور نشان میدهد. در ماه مارس با شدت گرفتن همهگیری ویروس کرونا درسراسر برزیل و ناکارآمدی سیستم بهداشت و درمان ضعیف این کشور محبوبیت بولسونارو کاهش یافت و مردم این کشور تقریباً هر روز عصر تظاهرات قابلمهای علیه رئیس جمهوری برگزار میکردند. پس از آن در اواسط آوریل نظرسنجیها نشان میداد که 56 درصد برزیلیها معتقدند، عملکرد دولت در مقابله با ویروس کرونا ضعیف و بد بوده است. با این حال بولسونارو همچنان به مواضع اولیه خود مبنی بر کم اهمیت بودن همهگیری پافشاری میکند. به عقیده تحلیلگران، پافشاری او بر این مواضع به این خاطر است که هم او و هم حلقه نزدیکان و مشاوران او فکر میکنند اگر الان بخواهند مواضع خود را تغییر دهند و با مقامات محلی و کنگره در اعمال سیاستهای قرنطینهای همسو شوند، در واقع به اشتباه خود در کوچک شمردن همهگیری اذعان کردهاند و بیش از پیش از محبوبیت بولسونارو کاسته خواهد شد. بویژه اینکه او در ماه آوریل یکی از پرریسکترین تصمیمات دوره ریاست جمهوری خود را گرفت و وزیر بهداشت و درمان را که به خاطر عملکردش در اجرای فاصلهگذاری اجتماعی و مقابله با همهگیری ویروس کرونا از دید مردم قهرمان ملی بود، اخراج کرد.
انتقاد رهبران سیاسی برزیل از بولسونارو
بولسونارو حالا هم با شرکت در تظاهرات ضدقرنطینه خشم مردم برزیل و صاحبنظران را برانگیخته است. رهبران سیاسی برزیل شرکت بولسونارو در چنین تظاهراتهای ضددموکراسی را غیرمسئولانه میدانند بویژه اینکه او در این تظاهراتها آشکارا از دیکتاتوری نظامی سابق برزیل که مسئول صدها اعدام فراقضایی است، حمایت میکند. شرکت بولسونارو در این تظاهراتها همچنین به این خاطر مورد انتقاد قرار گرفته که برزیل در اوج همهگیری کووید 19 است. بولسونارو که روز یکشنبه بدون ماسک در تظاهرات شرکت کرده بود، این همهگیری را یک «سرماخوردگی کوچک» توصیف کرد و گفت، سقوط اقتصادی به خاطر اقدامات قرنطینهای میتواند کشندهتر از خود ویروس باشد.
بنا بر گزارش رویترز، در تظاهرات روز یکشنبه همچنین دست کم سه عکاس خبری از جمله عکاس خبری یکی از روزنامههای سائوپائولو از سوی معترضان هدف حمله قرار گرفتند. اتفاقی که از زمان روی کار آمدن بولسونارو و بویژه در روزهای اخیر به خاطر شدت گرفتن شکاف در جامعه برزیل در مواجهه با همهگیری ویروس کرونا به وفور دیده میشود زیرا بولسونارو مدام روزنامه و رسانههای برزیل را به انتشار اخبار دروغ متهم میکند.
پایان رؤیاهای «دهکده جهانی»
خاوی لوپز
مترجم: وصال روحانی
2020 تبدیل به یکی از سختترین سالها برای مردم جهان شده و فقط ایام جنگ جهانی دوم (1939 تا 1945) از آن دشوارتر بودهاند و ویروس کرونا جهان را فلج کرده و چه به لحاظ اقتصادی و چه مشخصههای سیاسی و اجتماعی کشورها را از پای درآورده است. بدتر از همه اینکه دولتها با حریف توانمندی روبه رو هستند که حتی نمیتوانند آن را ببینند و جنگی را پیش رو دارند که یک دشمن نامریی میکشد و نابود میکند و همچنان به پیش میرود. این ویروس و تبعات آن یکی از خطیرترین دوران حیات بشر را رقم زده است. کارخانهها بسته، فرودگاهها تعطیل و برجهای اقتصادی بیرنگ شدهاند و هیچ کشوری به سوی اتباع «غیر» آغوش نمیگشاید. غریبگی و ترس از یکدیگر حرف اول را میزند و تنها جاهای شلوغ و پرازدحام، بیمارستانها هستند. این بیماری مهلک بیش از هر جایی اقتصاد جهان را نابود کرده و دوران موسوم به رکود اقتصادی در امریکا در دهه 1930 و سقوط اقتصادی سال 2008 که به دهه بعدی هم بسط یافت در مقام مقایسه با شرایط فعلی دنیا نه یک دوران اسفبار بلکه مفرح و امیدوارکننده جلوه میکنند.
شاید هم «کووید 19» باید میآمد تا جوامع مختلف و بویژه غربیها ایرادات بزرگ خود را ببینند. حالا که این بیماری به هیچ کشوری رحم نکرده و تلی از کشتهها را برجای نهاده مدعیان قدرتمداری و بویژه امریکا دریافتهاند که حاشیه امنیتی ندارند و هر چه درباره احاطهشان بر مشکلات و توان مقابله با عوارض و بیماریها گفته میشد، شعاری بیش نبوده است. شاید اروپا این دلخوشی را داشته باشد که پس از کمرنگ شدن تهاجمهای اخیر کرونا روزی به پاخیزد اما دیگر با همان اروپای سابق مواجه نخواهیم بود و زلزلهای که بهنام کرونا در جهان حادث شد نه فقط سیاستها و راهبردها بلکه فرهنگها را هم عوض کرده است.
امروزه باید به فکر دایرکردن سیستمهای بهداشتی و سلامتی تازهای در سطح جهان بود. سیستمهایی که اجازه ندهد یک بیماری به بهانه ناشناختگی با جهان کاری را انجام بدهد که «کووید 19» کرده است، اتحادیه اروپا نیز سزاوار ملامت است زیرا با مشغول بودن حواسش به مسائلی مثل برگزیت و نابسامانیهای اقتصادی در نزد برخی اعضای خود عملاً راهکار و اهرمی برای عقب زدن کرونا نداشته و فقط نظارهگر بحرانها و مرگ و میرهای گسترده در امثال اسپانیا، ایتالیا، آلمان و البته بریتانیا بوده است. امریکا شرایط ویژه خود را دارد و در حالی که رکورددار ابتلا و مرگ و میر بر اثر کرونا است، رئیس جمهوریای دارد که هنوز هم اوضاع را جدی تلقی نمیکند و مشغول سایر کارها و تسویه حسابهای سیاسی با این و آن است و به ایزوله کردن خود از طریق فسخ قراردادهای قبلیاش ادامه میدهد. یکی ازطرفهای اصلی تهاجم کلامی و اقتصادی ترامپ چین است که کووید 19 از آن سر بر آورد اما او از این نکته مهم غافل مانده که امروزه چین با بیشترین استفاده از حفرههای ایجاد شده در مکانیسم اقتصادی امریکا در حال چیدن بهرههای هجوم کرونا به کره خاکی و قبضه کردن بازارهای رها شده توسط امریکا است.
نظم جهانی به هم ریخته و کرونا هر چه اعتبار صوری در امریکا و اروپا وجود داشت در هم پیچیده است و با اینکه سیر نزولیاش از راه رسیده سالها طول میکشد تا ضایعات حمله نخستش جمعآوری و جبران شود. «دهکده جهانی» که قرار بود با برداشته شدن مرزها و ایجاد فرهنگ و ارز و باورهای مشترک در دنیا دایر شود، تبدیل به دنیای صد پاره شده. همگان فقط به فکر خویشاند و سیاست و صنعت نه یک تکیهگاه بلکه درهای عمیق برای سقوطی هر چه بیشتر شدهاند. با این بساط چطور میتوان به سال بعد امیدوارانهتر نگریست؟
منبع: Politica Exterior
نمایش انتخاباتی در محضر «لینکلن»
ترامپ مدعی شد امریکا تا پایان 2020 واکسن کرونا را عرضه میکند
زهره صفاری
خبرنگار
پس از نسخه مرگبار نوشیدن سفید کننده برای پاکسازی بدن از ویروس کرونا و قرار دادن بیماران در برابر نور خورشید، رئیس جمهوری امریکا این بار در مصاحبهای با فاکس نیوز، شبکه محبوبش پایین پای مجسمه آبراهام لینکلن، تلاش کرد با ایجاد قیاسی بین خود و شانزدهمین رئیس جمهوری امریکا، نمایشی انتخاباتی اجرا کرده و علاوه بر راهکار درمان، شمار تلفات کشورش و زمان دقیق تولید واکسن را نیز اعلام کند. تلاشی که بازار انتقاد علیه وی را داغتر از قبل ساخت.
به گزارش «تایم»، شامگاه یکشنبه و در مراسم مجازی بزرگداشت «لینکلن»، «ترامپ» در کنار مجسمه بزرگ آبراهام لینکلن، مقابل خبرنگار «فاکس نیوز» نشست و بیش از دو ساعت به سؤالات ویدئویی مردم از رئیس جمهوری پاسخ داد. او که فرصت زیادی تا رقابت انتخاباتی 2020 ندارد و ویروس کرونا نیز مانند ابزار مخرب رقیب، شانس پیروزی را بیش از پیش برای او کمرنگ کرده است، رو به مردم گفت: «بهبود شرایط اقتصادی بدون به خطر انداختن زندگیمان امکانپذیر نیست. اما میتوانیم از این خطر نیز عبور کنیم و با برگشت تدریجی ایالتها به شرایط عادی هم از جان مردم حفاظت کنیم و هم چرخه اقتصاد را به جریان بیندازیم.» اما او در حالی از مردم برای بازگشت به مشاغل و کسب و کارهایشان دعوت میکرد که با یک جهش 20 هزار نفری نسبت به گذشته، تلفات امریکا بر اثر ابتلا به «کووید19» را بالای 90 هزار نفر توصیف کرد: «این شرایط واقعاً ترسناک است اما از پس آن برمیآییم.»
«ترامپ» در حالی روی راهکار برداشتن محدودیتها تأکید کرد که چندی قبل کارشناسان بهداشت عمومی اعلام کردند برداشتن محدودیتها تا پیش از تولید واکسن کرونا، سلامت ملتها را به خطر خواهد انداخت. اما این آخرین تیر ترکش او برای تصاحب بخت پیروزی در انتخابات 2020 است. حتی مشاوران او نیز معتقدند راهاندازی چرخه اقتصادی حتی به قیمت به خطر انداختن جان مردم، برای ارتقای جایگاه ترامپ بسیار کارآمد خواهد بود. به همین خاطر نیز ترامپ با پیشبینی تخیلی و دست نیافتنی، همچنان مردم را به شکستن قرنطینه ترغیب کرد؛ «تولید واکسن تا پایان سال 2020 محقق میشود.» اما این پیشبینی نیز منطق علمی ندارد. دکتر «آنتونی فائوچی»، مسئول ارشد مرکز عفونی امریکا اواخر آوریل گفت: «حتی اگر کشورها خیلی زود به واکسن دست پیدا کنند، بهرهوری انبوه آن تا دستکم 8 ماه طول میکشد.»
دونالد ترامپ که همچنان مدعی است ویروس کرونا از آزمایشگاههای ووهان چین بیرون آمده، معتقد است: «هنوز برای اعلام پیروزی زود است. چون حتی اگر تلفات یک نفر کمتر از پیشبینی ما باشد به معنای عملکرد خوب ماست. هر که هر چه میخواهد بگوید اما ما کار درست را انجام و جان بیش از یک و نیم میلیون نفر را نجات دادیم.»
او این بار برخلاف گذشته گمانهزنیها درباره موج دوم ویروس را به سخره نگرفت و گفت: «دوران این ویروس نیز میگذرد اما اینکه چه زمانی برمیگردد را هیچ کس نمیداند. شاید لازم است آتشی برایش آماده کنیم.»
جهان به ترامپ میخندد
با مروری بر بازتاب اخبار مرتبط با کاخ سفید در رسانهها میتوان واژههای «شوکه کردن»، «گیج کردن»، «به خنده انداختن» و... را بخوبی در تحلیل اظهارات دونالد ترامپ پیدا کرد. در سالهای گذشته تحلیلهای نقادانه بسیاری علیه سیاستهای رؤسای جمهور پیشین امریکا نوشته میشد اما به نوشته «آتلانتیک» در دوره «ترامپ» خبری از نقد نیست بلکه جهان تنها به اظهارات او میخندد. «بپ سورگینی»، یکی از بهترین تحلیلگران ایتالیایی گفت: «در این روزهای سیاه و غمانگیز، حرفهای دونالد ترامپ ما را سرگرم میکند.» به باور ناظران، امریکا برخلاف گذشته در این بحران پیشتاز نبود و هیچ روش نوینی برای مقابله با این ویروس نداشت. انگار دوره رهبری امریکا بر جهان تمام شده است. اگر این پیشبینی درست از آب دربیاید، در پساکرونا باید شاهد یک تحول سیاسی پویا در مسیر قدرت هژمونیک جهان بود؛ فرصتی که چین برای تصاحب آن اقداماتش را آغاز کرده است. به عبارت دیگر شاید بتوان گفت در دنیایی که همه به رئیس جمهور امریکا میخندند، چین موفق خواهد بود. در این شرایط حتی اگر ترامپ با کمک نیروهای فرازمینی نیز، آرا را به نفع خود بالا ببرد امریکا دیگر یک قدرت برتر و قابل اتکا نخواهد بود.
دو خط خبر
رویترز: بن والاس، وزیر دفاع انگلیس از دولت چین خواست به برخی سؤالات خاص درباره کووید 19 پاسخ شفاف بدهد.
دیلی صباح: سوسیال دموکراتهای آلمان که متحد حزب آنگلا مرکل هستند، با ارائه طرحی اعتراضی خواستار تخلیه تسلیحات هستهای ایالات متحده از آلمان شدند.
واس: مسئول پرونده ویروس کرونا در دفتر لیبی سازمان جهانی بهداشت، شایعات منتشر شده از طریق سایتهای شبکههای اجتماعی که محتوای آن خروج لیبی از دایره خطر ویروس کرونا است را اشتباه خواند.
یورونیوز: رهبران آلمان و چند کشور اروپایی دیگر از اختصاص هفت و نیم میلیارد یورو به تحقیقات ساخت واکسن و داروی کرونا حمایت کردهاند.
اسپوتنیک: 76 درصد از مهاجران و شهروندان دانمارک که از کشورهای مسلمان به این کشور آمدهاند، بر این باورند که انتقاد از اسلام باید غیرقانونی اعلام شود اما وزیر مهاجرت دانمارک از مهاجرانی که به ارزشهای دانمارک احترام نمیگذارند، خواسته که این کشور را ترک کنند.
رویترز: طالبان افغانستان مسئولیت حمله به یک مرکز نظامی در ولایت هلمند را پذیرفت که دست کم 150 عضو ارتش افغان و شاخه اطلاعاتی در آن مستقر هستند.
اخبار
سید حسن نصرالله:
تصمیم آلمان علیه حزبالله سیاسی بود
دبیرکل حزبالله لبنان در جدیدترین سخنرانی خود درباره تحولات سیاسی لبنان و منطقه با اشاره به اقدام آلمان در تروریستی خواندن حزبالله لبنان این اقدام را قابل پیشبینی و در جهت برآورده کردن خواستههای امریکا و اسرائیل دانست. به گزارش ایسنا به نقل از النشره، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی خود تأکید کرد: تصمیم آلمان یک تصمیم سیاسی است و بیانگر فشار امریکا و راضی کردن اسرائیل است و انتظار میرود که کشورهای اروپایی نیز همین رویه را دنبال کنند. آنها که در مقابل نقشهها و اشغالگری ایستادهاند، جنبشهای مقاومت هستند، بنابراین باید محکوم ، محاصره و مقابله شوند. نصرالله تأکید کرد: مقامات آلمان هیچ مدرکی از فعالیتهای تروریستی حزبالله ارائه ندادند و همین امر تأییدی است برآنکه این تصمیم سیاسی است.اما بازهم اعلام می کنیم که گروهی در آلمان، فرانسه یا غیره نداریم و دراین گفتار صادق هستیم.
نظامی امریکایی که تیر آخر را به رهبر القاعده زد:
بن لادن پشت همسرش پنهان شده بود
عضو سابق نیروهای ویژه «ناوی سیلز» امریکا در نهمین سالروز کشته شدن اسامه بن لادن، جزئیات جدیدی را درباره این عملیات برملا کرد.
به گزارش ایسنا، راب اونیل، نظامی سابق امریکایی که گلوله مرگبار را به سرکرده سابق القاعده شلیک کرد در گفتوگوی اختصاصی با شبکه فاکس نیوز گفت: آموزشها برای عملیات کشتن بن لادن هفتهها در منطقه کوهستانی در امریکا قبل از اعزام تیپ ششم ناوی سیلز به پاکستان برای انجام عملیات انجام شد. این نظامی سابق اذعان میکند که احتمال میداد این مأموریت «جاده یک طرفه» باشد و او هرگز سالم به خانه بازنگردد. این نظامی سابق روایت میکند، این عملیات ۳۸ دقیقه طول کشید. او به همراه یکی از همقطارانش به طبقه سوم منزلی که آخرین پناهگاه رهبر القاعده بود، رفته و وارد اتاق بن لادن شده و گروهی از زنان از جمله دختران و یکی از همسران بن لادن را رؤیت کرده بود. اونیل گفته است: در آن لحظه تنها در دو قدمی من مردی قرار داشت که خود را پشت همسرش پنهان کرده بود و دستانش روی شانههای زنش بود. این صورت را هزاران بار دیده بودم او اسامه بن لادن بود. این دیدار تنها یک ثانیه طول کشید و بن لادن قبل از تیراندازی چیزی نگفت.
نجف دریابندری دیروز با دنیا وداع کرد
خداحافظ جناب مستطاب!
ادامه از صفحه اول
(نقد سیروس علینژاد بر کتاب گفتوگو با نجف دریابندری) او در اداره کشتیرانی شرکت نفت بود که مصدق نخستوزیر شد و «اوضاع انگلیس را به هم زد و به فاصله چند ماه انگلیسیها از ایران رفتند. بنده روز رفتنشان را هم خوب به خاطر دارم که سوار دو، سه کشتی شدند و ما جلوی ساختمان معروف شرکت نفت ایستاده بودیم و برای آنها از روی اسکله دست تکان دادیم و گفتیم بروید؛ و اینها رفتند و دیگر هم برنگشتند.» (یادداشتهای روزانه، ۳۰ روز با نجف دریابندری، مهدی مظفری ساوجی)
او در اداره انتشارات شرکت نفت آبادان بود که روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خبر کودتا و سقوط دکتر محمد مصدق را شنید؛ توفان کودتا اما هفت ماه بعد با افشای شبکه افسران حزب توده به آبادان و دریابندری رسید: «عضویت در حزب توده و در دادگاه هم اتهاماتی مثل خیانت به کشور، جاسوسی برای خارجی و از این قبیل را به ما تفهیم کردند.» حکمش اعدام بود که بعد تبدیل به حبس ابد شد؛ «یک سال در {زندان} آبادان بودم. بعد ما را بردند به دادگاه. دادگاه دستهجمعی بود. ما یک گروه ۱۱ نفره بودیم. بعداً که ما را محکوم کردند باز هم به زندان احمدآباد فرستادند. یک سال اینجا بودیم و بعد ما را بردند تهران.» ۵ ماه پس از انتقال به زندان لشکر زرهی تهران، از دادگاه با یک درجه تخفیف به ۱۵ سال حبس محکوم میشود. پس از تحویل به زندان قصر، یک سال را هم در این زندان میگذراند که بعد از آن به حکم حبس بلندمدت خود اعتراض میکند که نتیجه این اعتراض صدور حکمی چهارساله برای نجف دریابندری است و بنابراین چند ماه بعد از زندان آزاد میشود. (حسین میرزایی، گفتوگو با ایلنا) در دوره زندان است که کتاب مشهور «تاریخ فلسفه غرب» نوشته «برتراند راسل» را ترجمه کرد و از همان دوره است که موقعیت خود را به عنوان یک مترجم، تثبیت و از حزب توده دوری میکند؛ حزبی که ۶ دهه بعد دربارهاش گفت: «اصولاً حزب اسمش و ظواهرش مارکسیستی بود. در واقع از مارکسیسم چیزی در حزب نبود. مارکسیسم در حزب توده فقط یک اسم بود.» (سالهای جوانی و سیاست) او از روزی که به زندان افتاد تا پایان عمر با حزب توده تماسی نداشت.
دریابندری بعدتر کار در استودیو گلستان فیلم و انتشارات فرانکلین را آغاز میکند: «حرکتی که فرانکلین ایجاد کرد و 15-10 سال هم ادامه پیدا کرد، در صنعت نشر ایران بسیار مثبت و سازنده بود. در واقع ما کارهایی کردیم که آن موقع ناشران ایران نمیتوانستند بکنند. در همه این کارها نقش همایون صنعتیزاده بسیار مهم و مؤثر بود.» (گفتوگو با مهدی مظفری ساوجی) پس از ۱۷ سال در ۱۳۵۴ همکاریاش را با مؤسسه فرانکلین قطع کرد و پس از آن برای ترجمه متون فیلمهای خارجی با سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران قرارداد بست. انقلاب که شد قصد مهاجرت به امریکا کرد و دو سالی آنجا ماند: «مهاجرت یعنی مرگ... من در عرض دو سالی که آنجا بودم، دو صفحه ننوشتم چون با جامعه امریکایی تماسی نداشتم و نمیتوانستم داشته باشم.» برگشت و ترجمه کرد و اثری آفرید که او را در ۱۰ مرداد ۹۶ به عنوان «گنجینه زنده بشری در میراث خوراک» در فهرست حاملان میراث ناملموس (نادرهکاران) ثبت کرد و آن «کتاب مستطاب آشپزی، از سیر تا پیاز» بود. ماجرای نگارش این کتاب به شبی برمیگردد که محمد زهرایی (مدیر نشر کارنامه) در غیاب فهیمه راستکار، مهمان دریابندری بود و دریابندری او را مهمان خوراکی مکزیکی- از دستپختهای خودش - کرد و سر همین شام زهرایی به دریابندری پیشنهاد میکند که کتابی در حوزه آشپزی تألیف کند. در نهایت، با تشویق زهرایی، دریابندری و همسرش فهیمه راستکار با کمک هم، بعد از حدود هشت سال تحقیق که گاه بهصورت میدانی انجام گرفته، این کتاب را به رشته تحریر درمیآورند. (ایسنا، ۱۱ مرداد ۹۶)
نخستین چاپ این کتاب نوروز ۱۳۷۹ بود که تا پاییز ۱۳۹۷ چاپ سیام آن منتشر میشود.آن هم توسط نویسندهای که معتقد بود «در میان ملتهای جهان، سه مکتب اساسی آشپزی چینی، ایرانی و اروپایی (رومی) وجود دارد. من، در این کتاب به معرفی مکتبهای آشپزی و انواع مواد غذایی و ارائه دستورهای آشپزی پرداختهام.» (گفتوگو با ایسنا، ۲۳ اردیبهشت ۷۹)
دریابندری نویسندهای بود که محمدعلی موحد در توصیفش از تعبیر نظامی بهره برده: «کباب از ران خود خورده» و «آدمی است خودآموز به معنی خودآموخته، خود استادِ خود بوده، خود کِشته و خود دروده.» (شب نجف دریابندری در شبهای بخارا، سوم اردیبهشت ۹۳) بسیار کشت و دیگران درودند و «سرانجام به علت مرگ درگذشت.» (برگرفته از «چنین کنند بزرگان»)
(نقد سیروس علینژاد بر کتاب گفتوگو با نجف دریابندری) او در اداره کشتیرانی شرکت نفت بود که مصدق نخستوزیر شد و «اوضاع انگلیس را به هم زد و به فاصله چند ماه انگلیسیها از ایران رفتند. بنده روز رفتنشان را هم خوب به خاطر دارم که سوار دو، سه کشتی شدند و ما جلوی ساختمان معروف شرکت نفت ایستاده بودیم و برای آنها از روی اسکله دست تکان دادیم و گفتیم بروید؛ و اینها رفتند و دیگر هم برنگشتند.» (یادداشتهای روزانه، ۳۰ روز با نجف دریابندری، مهدی مظفری ساوجی)
او در اداره انتشارات شرکت نفت آبادان بود که روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خبر کودتا و سقوط دکتر محمد مصدق را شنید؛ توفان کودتا اما هفت ماه بعد با افشای شبکه افسران حزب توده به آبادان و دریابندری رسید: «عضویت در حزب توده و در دادگاه هم اتهاماتی مثل خیانت به کشور، جاسوسی برای خارجی و از این قبیل را به ما تفهیم کردند.» حکمش اعدام بود که بعد تبدیل به حبس ابد شد؛ «یک سال در {زندان} آبادان بودم. بعد ما را بردند به دادگاه. دادگاه دستهجمعی بود. ما یک گروه ۱۱ نفره بودیم. بعداً که ما را محکوم کردند باز هم به زندان احمدآباد فرستادند. یک سال اینجا بودیم و بعد ما را بردند تهران.» ۵ ماه پس از انتقال به زندان لشکر زرهی تهران، از دادگاه با یک درجه تخفیف به ۱۵ سال حبس محکوم میشود. پس از تحویل به زندان قصر، یک سال را هم در این زندان میگذراند که بعد از آن به حکم حبس بلندمدت خود اعتراض میکند که نتیجه این اعتراض صدور حکمی چهارساله برای نجف دریابندری است و بنابراین چند ماه بعد از زندان آزاد میشود. (حسین میرزایی، گفتوگو با ایلنا) در دوره زندان است که کتاب مشهور «تاریخ فلسفه غرب» نوشته «برتراند راسل» را ترجمه کرد و از همان دوره است که موقعیت خود را به عنوان یک مترجم، تثبیت و از حزب توده دوری میکند؛ حزبی که ۶ دهه بعد دربارهاش گفت: «اصولاً حزب اسمش و ظواهرش مارکسیستی بود. در واقع از مارکسیسم چیزی در حزب نبود. مارکسیسم در حزب توده فقط یک اسم بود.» (سالهای جوانی و سیاست) او از روزی که به زندان افتاد تا پایان عمر با حزب توده تماسی نداشت.
دریابندری بعدتر کار در استودیو گلستان فیلم و انتشارات فرانکلین را آغاز میکند: «حرکتی که فرانکلین ایجاد کرد و 15-10 سال هم ادامه پیدا کرد، در صنعت نشر ایران بسیار مثبت و سازنده بود. در واقع ما کارهایی کردیم که آن موقع ناشران ایران نمیتوانستند بکنند. در همه این کارها نقش همایون صنعتیزاده بسیار مهم و مؤثر بود.» (گفتوگو با مهدی مظفری ساوجی) پس از ۱۷ سال در ۱۳۵۴ همکاریاش را با مؤسسه فرانکلین قطع کرد و پس از آن برای ترجمه متون فیلمهای خارجی با سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران قرارداد بست. انقلاب که شد قصد مهاجرت به امریکا کرد و دو سالی آنجا ماند: «مهاجرت یعنی مرگ... من در عرض دو سالی که آنجا بودم، دو صفحه ننوشتم چون با جامعه امریکایی تماسی نداشتم و نمیتوانستم داشته باشم.» برگشت و ترجمه کرد و اثری آفرید که او را در ۱۰ مرداد ۹۶ به عنوان «گنجینه زنده بشری در میراث خوراک» در فهرست حاملان میراث ناملموس (نادرهکاران) ثبت کرد و آن «کتاب مستطاب آشپزی، از سیر تا پیاز» بود. ماجرای نگارش این کتاب به شبی برمیگردد که محمد زهرایی (مدیر نشر کارنامه) در غیاب فهیمه راستکار، مهمان دریابندری بود و دریابندری او را مهمان خوراکی مکزیکی- از دستپختهای خودش - کرد و سر همین شام زهرایی به دریابندری پیشنهاد میکند که کتابی در حوزه آشپزی تألیف کند. در نهایت، با تشویق زهرایی، دریابندری و همسرش فهیمه راستکار با کمک هم، بعد از حدود هشت سال تحقیق که گاه بهصورت میدانی انجام گرفته، این کتاب را به رشته تحریر درمیآورند. (ایسنا، ۱۱ مرداد ۹۶)
نخستین چاپ این کتاب نوروز ۱۳۷۹ بود که تا پاییز ۱۳۹۷ چاپ سیام آن منتشر میشود.آن هم توسط نویسندهای که معتقد بود «در میان ملتهای جهان، سه مکتب اساسی آشپزی چینی، ایرانی و اروپایی (رومی) وجود دارد. من، در این کتاب به معرفی مکتبهای آشپزی و انواع مواد غذایی و ارائه دستورهای آشپزی پرداختهام.» (گفتوگو با ایسنا، ۲۳ اردیبهشت ۷۹)
دریابندری نویسندهای بود که محمدعلی موحد در توصیفش از تعبیر نظامی بهره برده: «کباب از ران خود خورده» و «آدمی است خودآموز به معنی خودآموخته، خود استادِ خود بوده، خود کِشته و خود دروده.» (شب نجف دریابندری در شبهای بخارا، سوم اردیبهشت ۹۳) بسیار کشت و دیگران درودند و «سرانجام به علت مرگ درگذشت.» (برگرفته از «چنین کنند بزرگان»)
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دورنـــما
-
گسل «ترامپ کوچک» در برزیل
-
پایان رؤیاهای «دهکده جهانی»
-
نمایش انتخاباتی در محضر «لینکلن»
-
دو خط خبر
-
اخبار
-
خداحافظ جناب مستطاب!
اخبارایران آنلاین