سرقت های سریالی با شگرد بی هوشی
گروه حوادث/ مرد شیاد که پس از آشنایی با افراد آنها را بیهوش و اموالشان را سرقت میکرد در یک خودروی مسروقه دستگیر شد.بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، 22 اردیبهشت زن جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت خودرو و وسایل خانهاش توسط نصاب ماهواره شکایت کرد. زن جوان در تحقیقات گفت: چندی قبل با مرد 40 سالهای آشنا شدم. او به من گفت نصاب ماهواره است. یک روز که برای نصب ماهواره به خانهام آمد برای او چای بردم اما بعد از خوردن چای بیهوش شدم. 24 ساعت بعد که به هوش آمدم متوجه شدم هر چه پول و طلا داخل خانهام بوده به همراه خودروام سرقت شده است.
با شکایت زن جوان تحقیقات آغاز شد و شماره پلاک خودروی سرقتی به کلیه واحدهای گشت اعلام شد. در ادامه تحقیقات خودروی ساینا درحالی که وسایل داخل آن به سرقت رفته بود در کنار خیابان پیدا شد.بررسیها برای دستگیری نصاب قلابی ادامه داشت تا اینکه مأموران با شکایتی مشابه مواجه شدند. این بار نیز یک خودروی ساینا به سرقت رفته بود. شاکی در تحقیقات گفت: فروشنده پوشاک هستم در پارک با مردی بهنام سیروس آشنا شدم. او گفت در کار پوشاک است و باهم دوست شدیم. یک روز که میهمان من بود با هم آبمیوه خوردیم که بعد از آن بیهوش شدم وقتی به هوش آمدم علاوه بر پول هایم، خودروام را نیز سرقت کرده بود.بعد از این شکایت مأموران موفق شدند خودروی سرقتی را در اتوبان قم به تهران شناسایی کرده و سارق خودرو نیز دستگیر شد.متهم در تحقیقات مدعی شد که در فرصت مناسب در نوشیدنی ها داروی بیهوشی می ریخت و سپس اقدام به سرقت می کرد. او علاوه بر سرقت دو خودروی ساینا به سرقت از یک عتیقه فروشی و دو سوپرمارکت در شهر قم نیز اعتراف کرد. بازپرس رسولی از شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت دستور انتقال متهم به اداره آگاهی و تحقیقات در رابطه با شناسایی دیگر جرایم احتمالی او را صادر کرد.
گروه حوادث / اعضای یک باند جعل و کلاهبرداری که با تأسیس یک بنگاه مشاور املاک قلابی و سندسازی اقدام به رهن و اجاره خانههای مردم با ارقام میلیونی میکردند دستگیر شدند.24 اسفندماه امسال پروندهای از شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه پنج تهران به اداره 14 پلیس آگاهی تهران بزرگ، ارجاع شد که طی آن 16 نفر از شهروندان با طرح شکایتی مدعی بودند که از سوی یک بنگاه املاک مورد کلاهبرداری قرار گرفتهاند.یکی از شاکیان پرونده با حضور در اداره 14 پلیس آگاهی پایتخت عنوان کرد: چندی پیش در یکی از سایتها ملک مسکونی خود را برای رهن و اجاره آگهی کردم و پس از آن فردی از سوی بنگاه «آراد» با من تماس گرفت و اظهار داشت که برای این ملک مستأجری پیدا کرده است. همان روز برای عقد قرارداد به بنگاه رفتم و پس از توافق و تنظیم سند، کلیدهای خانه را در اختیار مستأجر قرار دادم. مستأجر هم 2 ماه کرایه را پیش پرداخت کرد اما پس از آن دیگر وجهی واریز نشد و زمانی که برای دریافت کرایه به سراغ مستأجر رفتم مطلع شدم که فرد دیگری خانهام را اجاره کرده بلافاصله به سراغ بنگاه رفتم اما در کمال ناباوری دیدم که بنگاهی وجود ندارد و همانجا متوجه شدم از من کلاهبرداری شده است.
سرهنگ تقیپور، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی پایتخت، در این خصوص گفت: اظهارات شاکیان پرونده نشان میداد که کلاهبرداران با تأسیس یک بنگاه جعلی از مالکان کلاهبرداری کرده و خانهای را که اجاره کرده بودند در همان بنگاه جعلی مذکور به افرادی دیگر واگذار و در این میان هم از مالک و هم از مستأجر جدید کلاهبرداری کردهاند.
این مقام انتظامی اضافه کرد: در ادامه مالک ساختمانی که بنگاه مذکور در آن واقع شده بود شناسایی و پس از حضور در آگاهی مشخص شد که وی این ملک را به فردی به نام پدرام اجاره داده و قرار بوده آنها بنگاه معاملات ملکی دایر کنند اما پس از چندماه به بهانه پیدا کردن جای بهتر قرارداد را فسخ کردهاند. با به دست آمدن چهره متهم از روی دوربینهای ساختمان، پدرام با نام واقعی رحیم که از کلاهبرداران سابقه دار بود شناسایی و دستگیر شد.
با بررسیهای بعدی یکی دیگر از متهمان پرونده به نام فردوس، نیز شناسایی شد اما در ادامه مشخص شد که این نام نیز جعلی است و متهم در محدوده مارلیک با نام جعلی دیگری در این محل مخفی شده است که بلافاصله با هماهنگیهای انجام شده در نهایت این فرد در مخفیگاهش دستگیر و پس از حضور در برابر کارآگاهان ضمن اعتراف به جرم خود به همدستی با 2 کلاهبردار دیگر اقرار کرد.
با هماهنگی از سوی مرجع قضایی و همکاری متهمان دستگیر شده کارآگاهان مخفیگاه دو همدست دیگرشان در محدوده هفت حوض نارمک شناسایی و 2 متهم به نامهای پیمان و محمدرضا، که در یک بنگاه مسکن جعلی تحت عنوان «آپاما» در حال فعالیت بودند دستگیر و به پلیس آگاهی پایتخت منتقل شدند. این متهمان نیز در تحقیقات انجام شده به جرایم خود اعتراف و در بازرسی از مخفیگاهشان تعدادی اوراق هویتی جعلی با اسامی مختلف و تصاویر مختلف، مهرهای برجسته دفترخانه و تعدادی اسناد ملکی جعلی کشف شد.
با اعتراف متهمان و شناسایی 26 شاکی در این پرونده، بنابر هماهنگی از سوی بازپرس شعبه هفتم دادسرا ناحیه پنج تهران، متهمان با صدور قرار وثیقه پنج میلیاردی راهی زندان شدند تا تحقیقات تکمیلی انجام شود.
تأمین امنیت کودکان در حوادث ترافیکی
سرهنگ دوم ولی خسروی
کارشناس عالی تصادفات
برابر آمار پزشکی قانونی، از حدود 17 هزار جان باخته ناشی از سوانح ترافیکی در سال 97، تعداد 1307 نفر آن یعنی حدود 8 درصد را کودکان زیر 10 سال تشکیل میدهند.این نشان میدهد که کودکان همواره در معرض تهدید سوانح ترافیکی هستند بنابراین علاوه بر لزوم آموزش، نیازمند توجه جدی والدین هستند؛ چرا که آنها به تنهایی نمیتوانند با قوانین ترافیکی کنار بیایند و تا قبل از ده سالگی مهارت مدیریت موقعیتهای خطرناک را ندارند و حتی در مواجهه با وسایل نقلیه در معابر، بهعنوان واکنش ناآگاهانه، پشت خود را به وسلیه نقلیه میکنند تا به زعم خود، از معرض خطر پنهان شوند اما اغلب والدین پیش از آنکه بچهها واقعاً آمادگی پذیرش قوانین را داشته باشند، تصور میکنند که آنها میتوانند با قوانین ترافیکی همکاری داشته باشند.
کودکان در مقایسه با بزرگسالان از تجربه و آموزش کمتری برخوردار بوده و به لحاظ کوتاه بودن قدشان، براحتی دیده نمیشوند و در بعضی اوقات بویژه در مواقع حرکت با دنده عقب در پارکینگ خانه، ممکن است فرزندان توسط خودرو زیر گرفته شوند. مشکل دیگر کودکان، تشخیص و شناسایی محدود خطرات احتمالی جانی است؛ زیرا اغلب به یک وظیفه فکر میکنند و به سایر وقایعی که از کنار آنها میگذرد، توجهی ندارند و رفتارهای غیرقابل پیشبینی مانند بیرون آمدن از سقف باز یا پنجره خودرو یا دویدن ناگهانی بهوسط خیابان یا بازی در محلهای نامناسب، از خود نشان میدهند.
استفاده نکردن از قفل کودک خودرو در خودروهای مجهز به این تجهیزات یا تنها گذاشتن کودکان در داخل خودرو به قصد خرید و... میتواند موجب بروز سوانح جبرانناپذیری شود. پیاده کردن کودکان از در خودرو که به سمت خیابان باز میشود نیز احتمال تصادف کودکان را افزایش میدهد.
همچنین بهدلیل اینکه تشخیص کودکان از میزان سرعت و فاصله وسایل نقلیه با درک درستی همراه نیست، بنابراین باید به کودکان اجازه ندهیم به تنهایی از عرض خیابان عبور کنند و همچنین به کودک نباید در خیابان یا کوچههای پر تردد اجازه دوچرخه سواری داده شود. ضمن اینکه کودکان زیر 12 سال نباید از صندلی جلو استفاده کنند، باید برای آنها صندلی مخصوص کودک تعبیه کرد.بیان این نکته لازم است که برای ایمنی ترافیک کودکان، میبایست نگرش بزرگسالان اصلاح شود و محدودیت کودکان نیز بایستی به آنان آموزش داده شود که در طول سالیان گذشته بسیار این موضوع اتفاق افتاده است. نمایندگان مجلس نیز با هدف پیشگیری از بروز سوانح ترافیکی برای کودکان و حفظ سلامتی آنها بهعنوان آیندهسازان جامعه، برای والدینی که بهدلیل بیتوجهی و سهلانگاری، منجر به فوت یا جراحت فرزندانشان میشوند، مجازات دیه و حبس تعیین کردهاند.
با توجه به وضع موجود، جامعه بهصورت جدی نیازمند مراقبت از کودکان است و با آموزش و فرهنگسازی و رعایت دقیق مقررات توسط رانندگان و والدین و اجرای دقیق قانون جدید در این خصوص، شاهد به حداقل رسیدن سوانح ترافیکی کودکان خواهیم بود.
سرنوشت نامعلوم پسر بچه روستایی
گروه حوادث/ پسر 7 ساله که برای رفتن بهخانه پدربزرگش در یکی از روستاهای شازند از خانه خارج شده بود به طرز مرموزی ناپدید شد.
سرهنگ «محمود خلجی» معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان مرکزی در تشریح این خبر گفت: حدود ساعت 23:30 روز بیست و نهم فروردین گزارشی از گم شدن پسربچهای 7 ساله بهنام محمد سپهر نقدی در یکی از روستاهای شهرستان شازند به مرکز فوریتهای پلیس 110 اعلام و بلافاصله تحقیقات تخصصی پلیس برای بررسی این موضوع آغاز شد. در تحقیقات اولیه از والدین پسربچه مشخص شد که با توجه به نزدیکی خانه پدربزرگ شان به خانه آنها در روستای محل زندگی شان، آنان گمان میکردند که او به آنجا رفته است و در ساعات پایانی شب متوجه گم شدن او میشوند که بلافاصله موضوع را از طریق تلفن 110 به پلیس گزارش میکنند.
این مقام انتظامی تصریح کرد: از زمان ناپدید شدن این بچه تحقیقات تخصصی و گسترده پلیس برای یافتن او آغاز شده است و چندین تیم از کارآگاهان پلیس در حال پیگیری این موضوع هستند.
محاکمه عامل نزاع خونین در پارک
گروه حوادث- معصومه مرادپور/ پسر 20 سالهای که در جریان درگیری در یک پارک هم محلیاش را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود صبح دیروز پای میز محاکمه ایستاد.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این جنایت از شامگاه بیست و پنجم اردیبهشت سال گذشته در جریان درگیری خونین در بوستان بهار واقع در منطقه شهران اتفاق افتاد و مأموران کلانتری منطقه کن وقتی به پارک رسیدند، با پیکر خونین جوان 30 سالهای به نام «فرید» روبهرو شدند که بر اثر اصابت چاقو بشدت زخمی شده بود.پیکر خونین این جوان به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد.کارآگاهان جنایی در جریان تحقیق دریافتند فرید به خاطر درگیری با پسرجوانی به نام میثم کشته شده است که پس از دستگیری به جرم خود اعتراف کرد.صبح دیروز متهم از زندان به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران که به ریاست قاضی کیخواه و با حضور یک مستشار تشکیل جلسه داده بود، منتقل شد و پای میز محاکمه ایستاد.
در آغاز جلسه مادر مقتول خواستار قصاص متهم به قتل شد و سپس میثم پای میز محاکمه ایستاد و به شرح ماجرا پرداخت. وی به دادرسان دادگاه گفت: روز حادثه در خانهمان مشروب خورده بودم که دوستم پرهام تماس گرفت و از من خواست تا از خانهمان در شهرری به محله آنها در شهران بروم، من هم قبول کردم و با پرهام در پارک قرار گذاشتم. من با موتور وارد پارک شدم و در آنجا با پرهام و چند نفر دیگر از دوستان مشروب خوردیم و من از حال طبیعی خارج شدم.دوستانم میگویند در حال عربدهکشی بودم که فرید، مقابل من ایستاد و اعتراض کرد.یادم میآید فرید برای تفریح و گردش با خانوادهاش به پارک آمده بود میگفت نباید مقابل زن و بچه مردم نعره بکشم و فحاشی کنم و من که حال خودم را نمیفهمیدم با او درگیر شدم. او چند سیلی به صورتم زد و من هم چاقویی را که در جیبم داشتم بیرون آوردم و یک ضربه به گردن فرید زدم.من همان موقع با موتور فرار کردم اما چند ساعت بعد دوستانم با من تماس گرفتند و گفتند فرید در بیمارستان مرده است.این متهم در حالی که از کرده خود ابراز پشیمانی میکرد به قضات گفت: باور کنید من اصلاً فرید را نمیشناختم و هیچ خصومتی با او نداشتم.وی در پاسخ به سؤال قاضی درباره اینکه چرا چاقو حمل میکردی گفت: موتور گرانقیمتی خریده بودم و چون در محلهمان خفتگیری زیاد بود، میترسیدم موتورم را از من به زور بگیرند.به همین خاطر برای دفاع از خودم و حفظ موتورم همیشه یک چاقو در جیب داشتم. من واقعاً پشیمان و شرمنده خانواده فرید هستم و از آنها تقاضا دارم مرا ببخشند.در پایان جلسه دادگاه، هیأت قضایی وارد شور شدند تا حکم شان را صادر کنند.
80 هزار زنبور در دیوار اتاق خواب
آرزو کیهان
مترجم
یک زوج اسپانیایی پس از سالها که در اتاق خوابشان صداهای عجیب و غریب میشنیدند متوجه شدند که بیش از 80 هزار زنبور عسل در دیوار اتاق خوابشان لانه کردهاند.به گزارش وایرد، خانه این زوج در شهر «گرانادا» اسپانیا واقع شده است و سالهاست که از دیوار صداهای غیرعادی میشنیدند.این زوج میگویند آنها نمیدانند زنبورها چطور وارد دیوار شده و لانه خود را آنجا ساختهاند اما از این به بعد میتوانند بدون سر و صدا شبها بخوابند.
مجسمه بودایی که هزار سال در معبد پرستش میشد در اصل یک انسان است که بدنش با فلز پوشانده شده است.به گزارش سان، محققان با انجام سی تی اسکن اعلام کردند که این مجسمه قدیمی یک راهب بودایی بوده که به نام «ژآنگ» شناخته شده است.به عقیده محققان هزار سال پیش وقتی راهب سرشناس بودایی جان باخت بدن وی در حالت راز و نیاز با یک لایه فلزی پوشانده شده تا در گذر زمان تبدیل به مومیایی شود.این مجسمه سالها پیش توسط یک عتیقه فروش هلندی از چین به هلند منتقل شده است.
سفارش کفش مخصوص برای بچه زرافه
ساخت کفش برای یک بچه زرافه در باغ وحش سیاتل امریکا خبر ساز شد.
بهگزارش وایرد، این بچه زرافه کوچک بهدلیل بیماری مادرزادی پاهای عقبی اش دچار مشکل بوده و توانایی راه رفتن را نداشته است.به همین دلیل مسئولان باغ وحش تصمیم گرفتهاند تا برای بچه زرافه کفشهای مخصوصی بسازند تا او بتواند بایستد و بخوبی راه برود.
مسافرت 20 هزار مایلی با خودروی چوبی
مرد نجار با ساخت خودروی چوبی 20 هزار مایل از پرو تا نیویورک سفر کرد و نام خود را در کتاب گینس به ثبت رساند. به گزارش دیلی میل، این پدر مهربان میگوید: دخترش به ساخت خودروی چوبی علاقمند بوده و به همین خاطر او انگیزه ساخت خودرو را پیدا کرده است و حالا خیلی خوشحال است که برای تولد 17 سالگیاش این خودروی دستساز را به او هدیه کرد .«بین ونیدو اورتگا» ساخت این خودروی چوبی را در سال 2015 میلادی هنگامی که دخترش 13 سال داشت، آغاز کرد.
مرگ غم انگیز مادر و پسر در شب چهلم
گروه حوادث _ مرجان همایونی/ زن جوان که بعد از مرگ پدرش دچار افسردگی شده بود، در شب چهلم پدر به همراه پسر 6 ساله خود از پشت بام خانهاش به پایین پرید و هر دو جان باختند.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، ساعت 9:30 دقیقه صبح چهارشنبه اول خرداد مأموران کلانتری 119 مهرآباد جنوبی در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از سقوط مرگبار زن جوان و پسرش خبر دادند.
بدنبال اعلام این خبر، بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه که آپارتمان شماره 6 کوچه محمد بیکلو در مهرآباد جنوبی بود، شدند. با حضور در حیاط پشتی ساختمان 6 طبقه آنها جسد زن 33 ساله و پسر 6 سالهاش را غرق در خون پیدا کردند.
در بازرسیهای اولیه به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران مشخص شد که زن جوان ساکن طبقه اول همین ساختمان بوده و به همراه همسر و دو پسرش یک ماه قبل به این خانه نقل مکان کرده بودند. در ادامه تحقیقات کارآگاهان به سراغ شهرام همسر این زن رفتند. او که در یک شرکت خصوصی مشغول به کار است گفت: 39 روز قبل پدر همسرم در یک تصادف جان خود را از دست داد. بعد از آن حال همسرم بد شد. حتی برای بهبود حالش او را نزد پزشک بردم و تحت درمان قرار گرفت. زندگی خوبی باهم داشتیم و مشکل خاصی بین ما نبود. شب قبل هم از من خواست تا شبانه او را به شمال، محل زندگی پدرش ببرم تا در مراسم چهلم آن مرحوم شرکت کند. به او گفتم فردا حرکت میکنیم. سر همین موضوع کمی بحثمان شد. صبح به سر کار رفتم و همسرم و دو پسر 11 ساله و 6 سالهام در خانه تنها بودند.با این اطلاعات کارآگاهان به سراغ پسر 11 ساله این زن رفته و او در تحقیقات گفت: ساعت 8 صبح مادرم برایمان صبحانه آورد و پس از خوردن صبحانه از ما خواست به همراه او به پشت بام برویم. من حوصله نداشتم و نرفتم اما او به همراه برادر کوچکترم به پشت بام رفت و بعد از چند دقیقه صدای مهیبی به گوش رسید.
به دستور بازپرس دشتبان از شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران، اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند. این فرضیه که زن جوان با در آغوش گرفتن پسرش در اقدامی جنونآمیز به پایین پریده است در حال بررسی است و بازپرس جنایی دستور بازبینی دوربینهای مداربسته ساختمان را صادر کرد تا مشخص شود در زمان حادثه فرد دیگری روی پشت بام بوده یا خیر؟ همچنین در رابطه با سابقه پزشکی زن جوان نیز دستور تحقیق و پیگیری صادر شده است.
از زندگی ام ناراضی ام!
دکتر مسعود غفاری
روانشناس
مادری به همراه بچهاش خود را از ساختمان پایین میاندازد تا هم بهزندگی او و هم زندگی خودش پایان دهد. حدود یک ماه قبل نیز پدری به همراه دو فرزندش خود را به ساختمانی نیمه کاره رساند و بعد از اینکه پسر کوچکش را از ساختمان به پایین پرت کرد به زندگی خود نیز خاتمه داد. چرا آستانه تحمل افراد به حدی رسیده که نه تنها به خودکشی میاندیشند بلکه برای سرنوشت و جان عزیزترین کسان شان هم تصمیم گرفته و با خود میگویند حالا که قرار است من نباشم پس فرزندانم هم نباشند.
فرد زمانی که میخواهد دست به خودکشی بزند با خودش میگوید که بعد از مرگم چه اتفاقی برای خانوادهام رخ خواهد داد و چه سرنوشتی بدون من برای بچهام رخ خواهد داد. به همین دلیل است که افراد دست به چنین کاری میزنند. اما برای ریشه یابی این موضوع که چرا افراد به این جایگاه میرسند، نخست باید خودکشی را تعریف کرد.
خودکشی عملی است که فرد با آن به بازماندگانش پیام میدهد که من به هیچ وجه از زندگیام راضی نیستم تا جایی که زیر خاک را با انتخاب خودم به روی خاک ترجیح دادم.
خودکشی به دو صورت است، درون زا یا برون زا، خودکشی درون زا نتیجهاش ابتلا به بیماریهای روانی است. ولی درخصوص خودکشی برون زا میتوان گفت برخی از مردم امروز امیدی به آینده ندارند و پیوسته شاهد از دست دادن هایشان هستند نه دستاوردهایشان. فرض کنید پارسال 10 میلیون تومان داخل کمد گذاشته اید الان 10 میلیون تومان شده سه میلیون تومان. پس بنابراین چشمانداز زیبایی از زندگی ندارند. این مشکلات اقتصادی روی ازدواج، تحصیل، فعالیتها و... روی هر شرایطی تأثیرگذار بوده است.گمانم این است برای پیشگیری از این گونه آسیبهای اجتماعی باید در افراد امید زندگی ایجاد شود وقتی بخواهیم که افراد حال خوبی داشته باشند باید دلایل خوبی هم داشته باشند. جنون، خودکشی، اعتیاد، افسردگی و... همگی عواملی هستند که نشان میدهند زندگی مناسبی جریان ندارد.
یا باید مسئولان در شرایط کلان اجتماعی، دگرگونی به وجود آورند که اصلاً آسان نیست یا باید منتظر شرایط بدتر باشیم. باید زندگی مردم به یک حد استاندارد برسد، حد استاندارد نه یک زندگی لوکس است نه یک زندگی که در آن محرومیت باشد. در این مورد خاص نیز زن جوان پس از مرگ پدرش دچار افسردگی شده است. تصور کنید شما یک انبار مواد اشتعال زا دارید و کافی است یک رهگذر یک سیگار پرتاب کند. اما اگر یک انبار سرامیک داشتید 10 تا سیگار هم بیندازند اتفاقی نمیافتد. امروزه 80 درصد افراد انبار کاه شدهاند و فقط با یک ته سیگار مشتعل میشوند.